پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 3 - صفحه 36 (به ترتیب امتیاز)

660 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سینا بنایی گفته:
    مدت عضویت: 1849 روز

    سلام به استاد عزیز.

    استاد من روی ترمز های ذهنیم که کار میکنم. به یک نتیجه رسیدم از الگوی تکرار شونده ای که دارم و اون این هست که من این باور محدود کننده رو دارم که من توانایی پول ساختن رو ندارم. و نسبت به مخارجی که پیش میاد واسم ,ضعیفم.

    حالا خوابی که چندین بار دیدم این بوده که ماشین های مورد علاقم که نمونش بنز E250 هست. داخلش نشستم و با سرعت ارومی حرکت میکنم و وقتی میخوام ترمزش رو بگیرم. ترمز عمل نمیکنه و با یه حس ترسناکی که حالا به ماشین اسیب میزنم از خواب بیدار میشم.

    خودم میتونم ربط بدم این خواب رو به این باور محدود کنندم که من میخوام از شرایط قوی تر باشم( کنترل کننده زندگیم باشم) ولی یه باوری دارم که خرابش میکنه و نمیگذارد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    تنها خدا برایم کافیست گفته:
    مدت عضویت: 1117 روز

    جالبته و بازم عصبی شدم از خوابی الان دیدم و بازم برام واضح شدن در خوابم و روابطم با همسرم چقدر حساس هستم ک ی خواب میتونه راحت منو ب چالش بکشه،میدونم این مورد بر میگرده به استرس و نگرانی و وابستگی های من،شاید دلیلش اینه باید از وابستگی به همسرم رها شم،از وابستگی به خونواده همسرم رها شم،چون از بودن همسر در شرایطی ک دوس ندارم نگران هستم در خواب هم همون جنس افراد به شکل های مختلف منو ناراحت میکنن هرچی هست میدونم باید رها شم و بسپارم خودم رو به خدایی که بی اذنش برگی از درخت نمی افته چه برسه شخصی بیاد و منو ب دردسر بندازه،خدایا از شر شیطان رجیم و وسوسه گر و خناس به خودت پناه میبرم،از خواب هایی ک منو آشفته کنند دور میشم و نشانی از استرس های درونم میدونم ک خداوند داره بهم میگه باید نترسم و نگران نباشم و خودم رو به سکان داری خداوند بسپارم که دنیا تحت کنترل و قدرتش هست و همین کلماتی که خودم به خودم میگم موجب آرامش خاطر و آسایش من میشه،خوابهایی که هنوز بیدار نشدم حضور شیطانی شیطان رو حس میکنم و کافیه من ب این افکار بها بدم اونوقت دیگه با دستان خودم خداوند رو از زندگیم دور کردم هرچند خداوند وکیل و همه کاره زندگی هست وحتی نادانی کنم و خطا کنم بهش گفتم نجاتم بده و دارم میبینم چقدر با وجود خطاهای من بازم مراقب من هست خدایا خیلی خوبی و ازت کمال سپاسگزاری رو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    علی شهناز گفته:
    مدت عضویت: 1160 روز

    سلام استاد عزیزم

    استاد شایسته عزیز

    دوستان گلم

    در جواب استاد من باید بگم من دقیقا این مورد را تجربه کرده ام زیاد هر شب نه ولی شاید هر یکی دوماه خواب میبینم ولی اخر اون خواب به اینجا میرسه که من احساس دلتنگی شدید پیدا میکنم به عنوان مثال پدرم اومده خونه من یا فامیل دوست و خواهر یا برادر و دارن جمع میکنن برن و من احساس شدید دلتنگی بهم دس میده جالبه تو واقعیت هم خیلی وقتها اینو تجربه کردم دقیقا نمیدونم امیدوارم استاد راهنمایی کنن خودم فکر میکنم به خاطر عدم لیاقت یا احساس گناه هست چون هر موقع متمرکز میشم رو این دو خیلی سریع پیشرفت میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    سعید پارسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 753 روز

    سلام و درود به همه عزیزان عشق و صلح و استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته محترم

    یک سوال مهمی که برایم به وجود آمده اینه که زمانی که روی هماهنگ کردن باورهام و خواسته های دلخواهم کار میکنم انجامش برام سختی داره ، آیا برای شما ها هم این اتفاق میوفته؟ این قانونه جهانه که تغییر باورها و پا از ترمزها برداشتن گاها سخته و وجود آدم میخواد مانع این کار بشه ؟ ولی خدا رو شکر که با هر سختی تمام تلاش خودم رو میکنم که باورهام رو با خواسته هام رو در جهت رسیدن به آنها هماهنگ کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    سحر گفته:
    مدت عضویت: 1251 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی عزیز و بقیه دوستان عزیزم

    من خودم خواب زیاد میبینم ولی یکسری مسائل و موضوعات هست که تو خواب هام تکرار میشه خواب هایی که منو دچار حس ترس و یا ناراحتی میکنه

    یه موضوع تکراری که سالهاست داره تو خوابم تکرار میشه اینه که خواب میبینم تو روستامون هستم و تو خواب پریشونم ناراحتم و اونجا گیر افتادم و کسی نیست منو از اونجا بیاره یا ماشین گیرم نمیاد یا هرچیزی که نتونم از اونجا برگردم و این مسئله بارها و بارها تو خوابم تکرار شده

    یه چیز دیگه که بارها تو خواب هام تکرار شده اینه که دارم از دست یه چیزی فرار میکنم حالا هر دفعه ممکنه یه موضوعی باشه تو خوابم ولی یچیزی که تو این مدل خواب خیلی واسم تکرار میشه و میخوام ازش فرار کنم یا یک شخصی هست که دارم از دستش فرار میکنم و تو خیابونم از این کوچه به اون کوچه که تا جایی که میتونم ازش دور بشم یا یه سگ با جثه ی بزرگه که ظاهرش کاملا شبیه گرگه و دارم ازش فرار میکنم گاهی هم دوسه تا سگن ولی اینجا تو فضای باز نیستم همیشه یا تو یک خونم که میخواد از در یا پنجره بیاد تو و حمله کنه من سعی دارم در و پنجره رو ببندم یا تو یک ساختمون چند طبقه ای که هر طبقه فقط یه در داره به پشت بوم و من از هر دری میخوام برم این پشت دره بهم حمله میکنه

    بارها شده خواب دیدم یه اتفاق خیلی هولناک افتاده یا داره میفته که هیچ راه نجاتی ازش نیست و من کنار اشخاصی حالا چه آشنا چه غریبه هستم و میگم ما دیگه میمیریم و خیلی ترسیدم مثلا یه سیل وحشتناک که میاد همه چیزو میبره اینو بارها دیدم یا چیزای دیگه مثل ریزش ساختمون که الان این میریزه رو ما یا همین چند شب پیش دقیقا خواب میدیدم تو خیابونم و رو به روم که نگاه میکنم تو فاصله ی دورتر کوه های خیلی بزرگ سرپوشیده از درخت و سرسبزی هست که یهو از بالا انگار اون جنگل ها اتیش گرفت و باسرعت به سمت ما میومد و من هراسون میگفتم الان میمیرم نمیشه فرار کنیم این آتیش میاد و ما میسوزیم و این مدل خواب ها که ممکنه هر دفعه یه اتفاقی بیفته ولی سیل رو زیاد دیدم

    این مدل خواب ها که مثلا با شخصی یا اشخاصی حالا چه خانواده چه فامیل یا دوست رفتیم جایی یا داریم میریم و یهو یه اتفاقی میفته گمشون میکنم و بعد دنبالشون میگردم و یا ازشون جا میمونم یا اونا منو جا میزارن یا میدونم کجان ولی میخوام برم مسیرو پیدا نمیکنم و … هم تکرار میشه

    من نمای یه شهر فوق العاده قشنگ رو بارها تو خوابم دیدم و واسم تکرار میشه حالا ممکنه اونجایی که خودم وایستادم جای خوبی نباشه قشنگ نباشه ولی اون نمای شهری که میبینم فوق العاده قشنگه، ساختمون های بلند و چرخ فلک و…که خیلی قشنگه و همیشه شب هست و همینجوری با ذوق به اونجا نگاه میکنم اکثرا رو یه پشت بوم وایستادم و حتی بارها شده شخصی تو خوابم بوده بهش گفتم بیا بریم میخوام یه جای قشنگ رو نشونت بدم بیا بیین چه قشنگه ولی هیچوقت یادم نمیاد تونسته باشم تو خواب اونجارو به شخصی نشون بدم گاهی هم خواب دیدم که تو خود شهرم تو خیابوناش یعنی فوق العاده قشنگه و پر از انواع مغازه ها و ساختمون های فوق العاده زیبا و اینجا هم همیشه شب هست ولی اکثرا از نمای دور دارم به اون شهر نگاه میکنم و تو خواب دوستدارم برم اونجا

    شاید چیزای دیگه ای هم باشه ولی این چندمورد از وقتی یادم میاد بارهاو بارها تو خواب هام تکرار شده

    ممنون پاسخ من رو مطالعه کردید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    نرگس هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 2664 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام استاد عزیزم

    به صورت کلی من زیاد خواب تکراری نمیبینم ؛ به اون صورت که بخوام بگم مدت هاست یه چیزو میبینم ولی سه تا خواب بوده که چندین و چندبار دیدمش و توی ذهنم مونده . البته واقعا هم قبلا تا به حال زیاد به این سوال فکر نکرده بودم .

    – یک خوابی که زیاد دیدم و شاید تکرارش بیشتر از بقیه خواب هام بوده این بوده که توی یه دعوای بسیار شدید با پدرم هستم . با صدای خیلی بلند دارم داد میزنم و حتی گاهی به زد و خورد هم منجر میشه . من توی خواب خیلی مصمم هستم برای اینکه حرفمو بزنم و حقمو بگیرم و خب همین منجر به این میشه که پدرم هم جواب منو بده و بحث بالا بگیره . و یا با دادِ من یا فرار من از خونه از خواب میپرم و خیلی وقتی بیدار میشم واقعا تنش و ناراحتی رو توی خودم حس میکنم .

    در واقع هر وقت خودم از نظر روحی بهم ریخته میشم مخصوصا وقتایی که یه بحثی با پدرم پیش میاد این خواب رو میبینم. من توی واقعیت ممکنه بحث داشته باشم با پدرم ولی هیچوقت از خودم دفاع نمیکنم زیاد ، همه ی سعیم این هست که بی احترامی نکنم بهش و خب خیلی وقت ها به این جا منجر میشه که مجبورم از دیدگاه خودم صرف نظر کنم و کاری رو انجام بدم که اون ازم میخواد . من واقعا خیلی مشکلات حل نشده با پدرم دارم که هیچ ایده ای هم ندارم چطور میتونم حلشون کنم . همیشه دوست داشتم شجاعت کسانی رو داشته باشم که راحت از خودشون و دیدگاهشون دفاع میکنن و کاری رو انجام میدن که انتخاب خودشون هست ولی نمیدونم انگار توی واقعیت برای من قفله و فقط توی خواب میتونم خودم رو خالی کنم .

    – خواب دیگه ای که باز هم زیاد دیدم این بوده که من توی کوچه و خیابون هستم ولی روسری روی سرم نیست یا با لباس های راحتیِ توی خونه هستم و همه دارن بهم نگاه میکنن و من باید زود از دید بقیه مخفی بشم .

    با اینکه من الان هم اگر با خانواده نباشم و بیرون برم روسری نمیذارم و کلا با این قضیه راحت شدم و اعتقادی به اون صورت به حجابی که توی خواب گم کردم ندارم .

    خواب عجیبیه که ریشه در باورهای شدید خانوادگی داره چون خانواده ی من مذهبی و متعصب هستند و یک سری ازین باورها توی کودکی و نوجوانی همراه من هم بوده . حتی در حدی که وقتی نوجوان بودم اگر میدیدم کسی حجابش کمه مثلا روسریش عقب رفته چنان حس نفرتی نسبت به اون ادم پیدا میکردم که میخواستم بهش بد و بیراه بگم . واقعا امان از تعصب کورکورانه اون هم وقتی به کودکی داده بشه…

    – خواب بعدی که خودتون هم اشاره کردید داشتن امتحانیه که اصلا براش اماده نیستم و یهو سر جلسه قرار میگیرم .

    سپاسگزارم ازتون استاد عزیزم که ما رو به فکر میبرید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    سارا درزي گفته:
    مدت عضویت: 1956 روز

    با نام و یاد خداوند مهربانم

    سلام به استاد عزیزم ، مریم جان ، و همه دوستان

    خواب هایی که زیاد میبینم

    _در حال رانندگی هستم و ترمز ماشین نمیگیره و میخورم به در و دیوار

    _دیر به امتحان یا قرارم میرسم

    _با کسایی که قهرم (توی خواب آشتی ام )

    _خواب پدر خدا بیاموزم که توی خواب همیشه فکر میکنم زنده است و مخصوصا ( مارو ترک کرده و رفته یه جای دیگه ) و حس عجیبی دارم هر بار، البته چون از بچگی شنیده بودم یه آقایی توی محله ما خانواده شو ترک کرده و رفته و خانواده به سختی دارن زندگی میکنن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    الناز طهماسبی گفته:
    مدت عضویت: 1029 روز

    سلام و درود بر استاد نازنین و مریم جون

    من از خیلی سال پیش هر از گاهی خواب میبینم از جایی دارم میفتم پایین مثل جایی بلند یا پله و بعد از خواب میپرم نمیدونم چرا این خواب هر از گاهی میاد سراغم. خواب دیگه ای که هر از گاهی میبینم مریض بودن مامانم هست که 16 سال پیش فوت کردن و ایشون هر دفعه توی خوابم میمیرن و خیلی خوابه بدیه.

    با سپاس فراوان از شما دو بزرگوار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    حلیمه فقهی گفته:
    مدت عضویت: 1730 روز

    سلام به استاد عزیز و گرامیم و مریم جان دوست داشتنی به نظرم خیلی این فایل تاثیرگذار و در زمان مناسب بود چون شب گذشته کاملاً در مورد الگوی تکرار شونده در خواب‌های فکر میکردم خواب تکراری من داشتن امتحان اخلاق و اندیشه اسلامی است که سر جلسه بلد نیستم فکر می‌کنم که من تمامی دروس را پاس کردم چرا این این دو واحد را فراموش کردم و اتفاقاً خواهر دوقلوی من همیشه امتحان را عالی می‌دهد الگوی دیگردر خواب‌هایم پرواز کردن و اراده کردن به پرواز در خواب است الگوی دیگر اینکه از بعد از اینکه با قانون آشنا شدم ب‌هایم را کنترل می‌کنم و سعی می‌کنم به ناخواسته در خواب توجه نکنم با تشکر از استاد گرامیم که اینقدر عاشقانه مباحث را توضیح می‌دهد و برای من جالب است که همیشه در زمان مناسب فیل‌های مناسب روی سایت قرار می‌گیرد با تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    زهرا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 996 روز

    سلام به استادوبانوشایسته عزیز و دوست داشتنی فایل هایی که این روزها میزارین دقیقا همون چیزی هستن که من لازم دارم از شما بخاطر این فایل های ارزشمند بی نهایت سپاسگذارم

    خواب هایی که من بچگی میدیدم ی مدت ی گرگی میدیم که میخواد من رو بخوره بعد من هر کاری میکردم فریاد میزدم کسی صدام رو بشنوه و بمن کمک کنه صدام در نمی اومد بعد یهو ازخواب بیدار می شدم ی مدت هم میدیدم ی گرگ یا ی ادم دنبالمه من میدویدم بعد یهو پرواز میکردم طوری که گاهی روزها هم فکر میکردم توانایی پرواز دارم ،خواب مار هم زیاد میدیدم که می‌خواست منو نیش بزنه، البته چند ماهی هست تقریبا این خواب ها رو نمی بینم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: