پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 3 - صفحه 35 (به ترتیب امتیاز)

660 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مرضيه ابراهيمي گفته:
    مدت عضویت: 2187 روز

    به نام خدای مهربانم

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    سلام به دوستان همفرکانسم در این سایت الهی

    سوال:چه خواب‌های تکراری رو میبینم؟؟؟

    استاد اگه این سوال رو قبل از به یاد آوردن قانون جهان هستی کسی ازم سوال میکرد،میگفتم من همیشه خواب میبینم از دندون‌هام ریخته،خواب میبینم از جاهای تنگ و باریک دارم گذر میکنم،خواب میبینم همیشه تایم مدرسه ام گذشته و من دیر از خواب بیدار شدم و دارم بدو بدو لباس میپوشم که برم مدرسه،خواب میبینم دهنم پر از کثیفیه که هر چه میشورم باز تموم نمیشه حتی همین خواب رو هم صبح دوباره دیدم وقتی بیدار شدم وارد سایت شدم شما این فایل بینظیر رو گذاشته بودید

    استاد اما بگم که سالهاست که قانون رو به یاد آوردم من اینجور خوابهارو دیگه به ندرت میبینم شاید در طول یک سال یکی دوبار خواب این چنین خواب‌هایی ببینم اونم مال وقتی که با احساس بد میخوابم،خیلی وقته دیگه جنس خوابهام عوض شده،مثلا یکی از خواب‌هایی که همیشه میبینم اینه که یه جاده رو پیاده میرم به یه بلندی میرسم،بعد یه سرزمین سبز رو میبینم که بهم میگن رسیدی امریکا اینجا امریکاست

    یا خوابی که جدیداً میبینم اینه که اول یه ملخ خاکی رو میبینم که تبدیل میشه به یه سنجاقک بعد تبدیل میشه به یه پروانه رنگارنگ بزرگ و بسیار زیبا که این خوابمو همیشه پیش خودم به مسیر تکاملم تشبیه میکنم

    استاد من باور دارم وقتی جنس فکر کردنمون تغییر کنه،خوابهامونم تغییر می‌کنند،من از بچگی از جاهای تنگ و باریک خیلی میترسیدم،هنوز هم میترسم اما با به یاد آوردن قوانین بدون تغییر خداوند ترسم خیلی کمتر شده برا همینه که به ندرت دیگه چنین خوابی رو میبینم

    یا مثلا من توو بچگیم شنیدم وقتی خواب میبینیم یکی از دندون‌هامون کنده بشه،اگه از دندون‌های جلوییمون باشه یکی از نزدیکانمون میمیره هرچه دندون عقب تر باشه اونی که میمیره نسبتش با من دورتره،چون ترس از دست دادن خونوادمو داشتم همیشه خواب میدیدم یکی یا چند تا از دندون‌هام ریخته،از وقتی که آگاهانه درک کردم که مرگی وجود نداره فقط ما تغییر شکل میدیم از شکلی به شکل دیگه دیگه به ندرت چنین خوابی رو میبینم

    یا خواب اینکه دیر میرسم مدرسه،چون از بچگی همیشه آنتایم و بسیار وقت شناس بودم و هنوزم هستم،یه وقتهایی با استرس اینکه نکنه دیر بیدار بشم میخوابیدم برا همین چنین خوابی رو میدیدم،الان دیگه برا سرکار رفتن چنین خوابی رو میبینم که بیدار شدم ساعت گذشته و من سرکار نرفتم،حتی چندوقت پیش برا اولین بار توو عمرم واقعا خواب موندم بیدار شدم ساعت گذشته بود و من دیر رفتم سرکار،رو این مورد باید بیشتر کار کنم چون هنوزم هست

    و خواب اینکه دهنم کثیفه به ندرت چنین خوابی میبینم اما اینکه چرا چنین خوابی رو میبینم هنوز برام ریشه یابی نشده

    یا هنوزم این خواب رو از بچگیم تا الان که بزرگ شدم،میبینم که پدرم فوت شده چون واقعا توو بیداری من ترس از دست دادن پدرم رو دارم

    یا با آدمایی که توو بیداری تووی ذهنم باهاشون جنگ داشتم،یه وقتهایی توو خواب اینقدر کتکشون میزدم که وقتی بیدار میشدم دستهام خیلی درد داشتن،از وقتی که روی خودم کار کردم دیگه وقتی توو خواب اون آدم‌ها رو میبینم منو میبوسن یا بهم لبخند میزدنند و اینم باعث شده توو واقعیت هم دیگه رفتارشون باهام خیلی خوب شده

    استاد عزیزم بی نهایت سپاسگزارم بابت این آگاهی های ناب که هر چه بیشتر گوش میدم بیشتر با خودم به صلح میرسم،بیشتر دوست دارم تنها باشم و روی خودم کار کنم

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    سارا رحیم زاده گفته:
    مدت عضویت: 2022 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان

    استاد عزیزم ممنونم بابت فایلهایی که این روزا برای ما تهیه میکنید که سرشار از آگاهی هست.

    سپاسگزارم

    خداروشکر میکنم که به این مسیر زیبا هدایت شدم و کنار شما هستم.

    الگوی خوابهایی که برای من تکرار شده اینه که خواب میبینم که میخام به همسرم زنگ بزنم اما نمیتونم شماره اش رو بگیرم و اشتباه میگیرم

    این خواب بارها برای من تکرار شده

    قبل از آشنایی با شما و قرار گرفتن در این مسیر بیشتر برام تکرار میشد،اما الان کمتره.

    سپاسگزارم از خداوند که من رو در این مسیر سراسر زیبایی قرار داد.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    یاسر حمیدی گفته:
    مدت عضویت: 1097 روز

    سلام به استاد جان و دوستان..

    چقد بحث جذابی و جالبی هست این بحث خواب..

    من زیاد خواب نمی بینم درکل اما خواب هایی که دیدم که تکرار شده این بودش که هر کاری میکنم که به خواسته ام برسم نمیشه مثلا میخام با فردی که دوستش دارم ارتباط بگیرم تا مرحله اخر پیش میره ولی اونجایی که باید ادامه پیدا کنه نمیشه و از خواب میپرم این خیلی تکرار شده برام

    یا اینکه مثلا میخام یه جایی برم همه چی رو اماده میکنم ولی به محض رفتن یه چیزی یادم میاد که ور نداشتم هر چقد تلاش میکنم که پیداش کنم نمیشه و کلافه میشم و حتی گریه میکنم که چرا پیدا نمیشه…

    یا اینکه بعضی وقتا که چند بار تکرار شده تو خواب به خودم میگم که دارم خواب میبینم ..

    حدس میزنم که عدم لیاقتم خیلی ریشه ای که در یک قدمی رسیدن به هدفم همه چی به فنا میره و اینکه تو خواب به خودم میگم که خوابم، داره اینو میگه که من این قوانین رو واقعی نمیدانم..

    شاید نمیدونم دقیق اما اینجوری حدس میزنم..

    خیلی تکرار شده که یک دفعه ای از بلندی پرت میشم پایین.

    خیلی تکرار شده که فرار میکنم و افراد دنبالم میکنن..

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    علی هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 1330 روز

    سلام به همه کسایی که دارن این کامنتو می‌خونن.

    .

    ی چیزی که دوست داشتم بگم این بود که خب من قبلاً خیلی خواب های متنوعی می‌دیدم و خیلی هم خوب و با جزئیات یادم میموند. اما از وقتی که شروع کردم به انجام تمرین ستاره قطبی خیلی خیلی خیلی کمتر خواب های مسخره و بی محتوا یا ترسناک میبینم. و تقریبا میتونم بگم ده برابر کمتر خواب میبینم من قبلاً همیشه یکی از ترس هام حتی بود که بخوابم و خواب ترسناک ببینم اما به لطف تمرین ستاره قطبی دیگه خوابایی که بهم حس بد بدن نمیبینم و این رو فقط مدیون خدا و استاد هستمم.

    موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    رها آزادی گفته:
    مدت عضویت: 2220 روز

    سلام عزیز دلم

    خواب میبینم تو یه مسافر خونه یا یه هتلی هستم توالت حمومشو میبینم یه هتلیه که خیلی اون مکانو میبینم توی خوابم و تو واقعیت تا به حال ندیدمش … حتی میتونم نقاشیه اون مکانو بکشم ….

    و یه خواب دیگه هم هست که یکی دومبالمه و من به طرز ماهرانه ای ازش فرار میکنم من تو واقعیت به زور راه میرم بابته خار پاشنه ام اما تو خواب با یه سرعت عجیبی میدوم …

    یه چیزی که الان 2 ماهه که اتفاق داره میوفته

    و گاهی وقتها میترسم …

    من تمام خوابهام داره یادم میاد

    تو یه لحظه میاد جلو چشمم اون خوابه خوابی که مثلا تو بچگی دیدم خوابی که خیلی وقت پیش دیده بودم یادم میاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    نسرین عارف گفته:
    مدت عضویت: 1180 روز

    سلام به استاد عباس منش وخانم شایسته عزیزم

    وسلام خدمت دوستان

    وقتی فایل خواب تکراری را دیدم، یاد خواب بچگیم افتادم که نمیدونم چند سال، این خواب را هفته ای دویا سه بار وبعضی شبها پشت سر هم این خواب را میدیدم.

    خواب میدیم عقب یه پیکان سوار شدم ولی توی پیکان کسی نیست ودر پیکان باز میشه ویک پیرمرده ازگور درامده وبسیار لاغر ودستانی پراز چروک که بوی گند میدهد وپیش من میشیند نگاه به چهره اش مکنم بسیا ر زشت که به من لبخند میزند هنوز هم دندانهایش را یادمه واز خواب میپریدم جالبتر ازهمه اینکه اون بوی گند رو وقتی از خواب میپریدم حسش میکردم که برای من بسیار ازاردهنده بود

    من خواب های تکراری زیاد دارم که برام ازاردهنده هستند یکی از خواب هام خانه پدر بزرگم را میبینم که خرابه شده ویک عالمه گوشت خام یاگوشت مرغ خام را ریش ریش میکنند من هر موقع این خواب رامیبینم یک روز یا دوروز بعد یکی از اقوام از دنیا میرند

    استاد وخانم شایسته ازشما ممنونم

    زیر سایه خداوند همیشه شادو سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    امیر بیات گفته:
    مدت عضویت: 2173 روز

    به نام خدای وهاب من

    استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و دوستان عزیز سلاااام

    استاد جان خداروشکر میکنم بابت اینکه در فرکانس شما قرار گرفتم و با شما آشنا شدم

    از وقتی با شما آشنا شدم خیلی کم خواب بد میبینم تو این چند سال چندین بار خواب شما رو دیدم

    ولی قبلا یه خواب برام تکرار میشد اینکه تو خواب تو موقعیت ترسناکی قرار میگرفتم و میخواستم حرف بزنم ولی نمی تونستم هی زور میزدم صحبت کنم ولی نمیشد و صدام در نمی اومد نمیدونم از چی و کجا بود؟

    خیلی ممنون میشم راهنمایی کنید.

    همیشه سلامت و موفق و شاد و سعادتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    ریحانه خاوری گفته:
    مدت عضویت: 1740 روز

    سلام استادعزیز. واقعا ازتون ممنونم که اینقدر خوبین شما و خانم شایسته عزیز. من از زمان بچگی همش این خواب می بینم که از دست آدم های شرور فرار میکنم و همیشه ماشین دارم البته توی خواب و ماشین مدل بالایی هم هست که وقتی می شینم توی ماشین که حرکت کنم و از دست اون آدما نجات پیدا کنم ماشین هیچ وقت روشن نمیشه و من نمیتونم حرکت کنم و من الان 27سالمه و این خواب همیشه با منه. ی خواب دیگه ای هم میبینم که همیشه میخوام ی جایی برم و احساس میکنم چیزی رو جا گذاشتم و وقتی میام که برم می بینم که هیچ چیز جور نمیشه که برم و همیشه ی لنگه کفش نیست که برم و من دنبال کفش میگردم این 2تا خواب از بچگی باهامه ولی ی خواب دیگه هم دارم که نسبت به این 2تا کمتر می بینمش سقوط کردن توی خواب که از شدت ترس از خواب همون لحظه می پرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    مهدی حوازاده گفته:
    مدت عضویت: 1317 روز

    سلام به استاد عزیزم

    سپاسگزارم ازتون بابت این فایل بی نظیر

    یه الگویی که من توی خوابام خیلی تکرار میشه این هست که خواب مادرم رو که فوت شده زیاد میبینم ،خیلی از روزا هست که توی طول روز به اون موضوع اصلا توجه نکردم و حتی یادم هم نبوده ولی شب که خوابیدم ،خوابش رو دیدم

    خوابای من اینطوریه که میبینم مادرم روی تخت خوابیده و به شدت بیماره در واقع روز های اخری که زنده بود و بیمار بود رو به یادم میارم و میرم بغلش میکنم و وقتی که بغلش میکنم یه احساس دلتنگی شدید دارم و همیشه وقتی شروع میکنم باهاش صحبت کنم و بهش بگم که چقدر دلم براش تنگ شده از خواب میپرم

    الان که نوشتمش گریم گرفت

    و الان میتونم علت اون خواب رو متوجه بشم در واقع من هنوز بعد از گذشت یک سال و چند ماه از اون اتفاق هنوز اون رو نپذیرفتم

    الان به شدت اکسایتد هستم از اینکه این مضوع رو فهمیدم چون این موضوع دلیل خواب تکرار شونده ی بعدیم هم هست

    یه خواب دیگه هم که من زیاد میبینم خواب دوست دختر سابغم هست

    تصویر واضحی همیشه از اون خوابا یادم نمی مونه فقط یادم می مونه که در حال گفت و گو هستیم

    در واقع مکانیزم و علت این دوتا خواب مثل هم هست

    یعنی نپذیرفتن یک اتفاقی که ذهنم دوست نداره که اون اتفاق میوفتاد

    در واقع ذهن من یک مکانیزمی رو پیش گرفته که برای اینکه اتفاقات ناگوار تورو ناراحت نکنه اون هارو نپذیر

    و در نهایت چون هنوز اون اتفاقات رو نپذیرفته ،اون هارو نا تموم توی خودش ثبت کرده و اون هارو به صورت خواب تکرار میکنه

    حس میکنم این دلیل خوابایی هست که من میبینم

    استاد عزیزم ازتون سپاسگزارم که سوالی به این قشنگی پرسیدین که انقدر به خود شناسی من اضافه کرد

    و سپاسگزار خداوندم که منو به این فایل هدایت کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    شیدا و مهرک گفته:
    مدت عضویت: 1733 روز

    سلام به استاد عزیزم

    استاد وقتی موضوع این فایل روگوش دادم ذهنم شروع به صحبت کردن کرد و چند لحظه عمیق بهش گوش دادم ببینم چی میگه

    جالب بود که باورهای خوبی درمورد این موضوع داشت

    یکم بیشتر که بهش فکر کردم ریشه اون باور خوب رو پیدا کردم وفهمیدم که از کجا اومده

    من تقریبا یک سالی هست که خواب نمیبینم یا اگر میبینم اصلا یادم نمیاد چه خواب دیدم

    گاها خواب هایی که میبینم یه سکانس چند ثانیه خوب از کسایی که دوسشون دارم و ازم دورن هستش

    اما قبلا خواب های تکراری زیادی میدیدم مثل جدایی از همسرم

    مورد خیانت قرار گرفتنم

    مرگ عزیزانم

    دویدن تو یه جای تاریک در حال فرار از چیزی که وقتی جیغ میزدم کسایی که کنارم بودن نمیشنیدن صدامو

    یا بی توجهی کسایی که دوسشون دارم به صورت واضح و رک

    که بعضی وقتا با دیدن این خواب ها میدیدم تو خواب دارم گریه میکنم و حتی وقتی بیدار میشدم تا چند دقیقه به گریه ام ادامه میدادم

    اما خداروشکرمیکنم که دیگه این الگوی تکرارشونده رو دیگه ندارم

    ریشه این باور خوب درست یادم نمیاد کدوم فایل شما استاد عزیزم بود ولی فکر میکنم دوره فوق العاده 12 قدم بود که شما گفتید خواب هایی که شما تو شب میبینید به خاطر فرکانس هایی که در طول روز میفرستید هستش

    {فرکانس های تکراری که تو زندگیم هرروز میفرستیم در شب یک مجموعه از خواب های تکرار شونده به ما میده }برای من همون شد این موضوع کاملا برای ذهنم منطقی بود دیگه حواسم به فرکانس هام بود وقتی میدیدم شب قبل خواب بد دیدم میفهمیدم که از مسیر خارج شدم باید سریع فرکانس هامو تغییر بدم

    چون خواب ها یک هشدار هستن برای اینکه بفهمیم داریم چه فرکانسی میفرستیم

    استاد جان چقدر عالی بود و جز جمله هایی بود که به جونم نشست و برام این موضوع رو منطقی کرد که

    {که من توسط خیلی چیزها ذهنم بارور شده با یک سری باورهای محدود کننده در مورد موضوع های مختلف و این باورها داره یک سری اتفاقات و الگوهای تکرار شونده رو هماهنگ با همووووون باورها وارد زندگیت میکنه و چون تو تغییری تو این باورها ندادی هنوز داری همون اتفاقات و الگو ها رو با موضوعات مختلف تجربه میکنی}

    خب این خیلی منطقیه 2+2 =4

    مثل اینکه کسی که رادیو گوش میده روی فرکانس تنظیم کنه بعد هرروز غر بزنه شکایت کنه ای بابا اینم که همش برنامه هاش و اخباری که میگه تکراری در صورتی که فقط کافیه فرکانس اون رادیو رو تغییر بده تا چیزها جدید بشنوه

    استاد عزیزم ازت سپاسگزارم چقدر نوشتن کامنت احساسم رو بهتر میکنه چقدر فایل هاتون فوق العاده اس چقدر قانون خوب و دقیق عمل میکنه چقدر خداوند قشنگ هدایت میکنه چقدر خوندن کامنت های سایت باورهام بیشتر تقویت میکنه چقدر خوبه تو این مسیر کنار شما هستم چقدر از الله متعال به خاطر همه ی این ها سپاسگذارم

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: