پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 9 - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)

551 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه نظافت گفته:
    مدت عضویت: 2191 روز

    سلام استادمن الان چندساله که هدفم روگذاشتم روی موفقیت مالی ودوره 12قدم روهم خریدم وسه ساله که بصورت جدی کارمیکنم توخیلی زمینه هانتیجه گرفتم اماتومسائل مالی یه ذره هم رشدنکردم قدرت خریدم به همون شکد قبل هست وخیلی دوستدارم مستقل باشم وخیلی برام مهمه رشدکردن ورسیدن به استقلال مالی واینکه چرابهش نمیرسم شایدیکی ازعلتهاش اینکه من خیلی میخوابم وانرژی مفیدروزانم چندساعت بعدازظهرهست وبیشترکارهام رومیندازم برای فردایااینکه اولش خیلی انگیزه دارم مخصوصابرای ستاره قطبی باانرژی انجام میدم امابعدش خیلی انگیزه هام روازدست میدم ناامیدمیشم همش بکرمیکنم یه کارعجیب وبزرگ بایدانجام بدم که به ثروت برسم یایکی ازمن حمایت کنه یه آدم مهم شوهرم دولت یاارگانی ازمن حمایت کنه تامن توکارم موفق بشم ومعروف ورشدکنم خیلی تنبلی میکنم صبحهاخیلی میخوابم استادمیخواستم اگرمیشه برای این الگوهای تکرارشونده وباورهای منفی راهکارم نشون بدیدکه بایدچکارکنیم تاحلش کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  2. -
    صدیقه شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1966 روز

    بنام خدایی که حامی و هادی منه در مسیر رسیدن به اهدافم

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم ،بهترین استاد دنیا

    سلام به استاد شایسته ،شایسته ترین مریم دنیا

    و سلام به بر و بچه های بهترین سایت موفقیت دنیا

    استاد جانم ممنونم بخاطر این فایلهای پی در پی که باعث میشه ما به خودشناسی بیشتری برسیم

    و به درک بهتر رفتارهامون .

    واقعا این فایلها میتونن یک محصول باشن ولی شما باعشششق و سخاوتمندانه اینا رو به رایگان در اختیار ما قرار میدین.سپاسگزار لطف و مهربانی تون هستم .

    وقتی بنر سایت رو دیدم با خودم گفتم یعنی استاد میخواد چه سوالی در مورد هدف بپرسه و وقتی فایل رو گوش دادم با خودم گفتم واقعا چقدر استاد سوالهای خوبی از خودش پرسیده که الان داره این زندگی بهشتی رو تجربه می‌کنه .نوش جانت استاد عزیزم تجربه این زندگی عااالی .

    و اما سوال این قسمت .

    چه هدفهایی رو هرساله انتخاب میکنید ولی به اونها نمی‌رسید ؟

    خب برای جواب این سوال من باید برم به سالهای قبل

    سالها قبل از آشنایی با شما .

    استاد من از وقتی ازدواج کردم اومدیم و تو خونه پدربزرگم سکونت کردیم .

    خونه بدی نبود ولی خیلی هم خوب نبود ولی ما عااااادت کردیم به شرایطش

    یه جاهایی هم همیشه بهبود می‌دادیم ولی همون خونه بود دیگه .

    چون خیلی کرایه زیادی نمیدادیم و اینکه هر وقت دوست داشتیم کرایه می‌دادیم و قبض ها رو هم هروقت دوست داشتیم پرداخت میکردیم باعث شد که شرایط به مزاجمون خوش بیاد و اصلا در صدد این برنیایم که بریم یه خونه دیگه .

    تا اینکه پدربزرگم فوت کرد و پدرم خونه رو به من و خواهرم فروخت ولی خودش هم یه سهمی داشت هنوز .

    استاد با خرید خونه شرایط بازم برای ما بهتر شد و بهانه ای برای اینکه از اونجا تکون نخوریم .

    تا اینکه ما با شما آشنا شدیم و شما از هجرت حرف زدین ،از یه جا نموندن گفتین ،از حرکت گفتین،و این باعث شد که من بخوام از اینجا بریم از طرفی مسایلی بوجود میومد که هر روز این خواسته برای ما پررنگتر میشد که از اینجایی که هستیم باید بریم .و این شد هدف هرساله من .

    ولی نمیدونم چه باوری هست توی من که این مورد هنوز که هنوزه انجام نشده و ما همچنان همینجایبم .

    امروز که داشتم فایل رو گوش میدادم این فکر اومد تو ذهنم که تو هیچ وقت از خدا کمک نخواستی همش رو خودت و همسرت حساب کردی .

    همش فکر کردی این خونه رو بفروشیم و با پول این خونه یه جای دیگه بخریم یا رهن کنیم .

    یعنی من اصلا روی خدا حساب نکردم و چوبش رو هم خوردم .

    مورد بعدی .چون ما دقیقا روبروی پدرم هستیم فکر میکنم اگر ما از اینجا بریم مادر و بابام چکار میکنن.یا من نمی‌رسم بیام خونه شون و از اونجایی که بابام خیلی به ما وابسته است فکر میکنم اون خیلی آسیب میبینه.

    مورد بعدی اینه که من هربار فکر میکنم به رفتن از این خونه با خودم میگم پول از کجا .

    چجوری پول خرید خونه ،یا رهن های سرسام آور خونه ها رو جور کنم .

    (باز هم روی خودم حساب میکنم )

    استاد ما چند وقت پیش خونه رو گذاشتیم برای فروش و همش این فکر میومد که با این پولی که شما دارین یه خونه 40متری تو بدترین جای مشهد هم نمیتونین گیر بیارین و البته چون خودم این فکر رو میکردم هر روز بارها و بارها هم از اطرافیان اینو می‌شنیدم این باور برام محکم‌تر میشد .و نتیجه این شد که بعد از مدتها بازم خونه فروش نرفت

    استاد یه موردی توی توحید عملی 8شما گفتین که دققققیقا منم همون جوری فکر میکردم .

    شما گفتین دوستاتون بهتون گفتن که کاش پدر ما هم سختگیر بود تا ما هم یه چیزی می‌شدیم .

    استاد من هربار که حرف فروش خونه میشد میگفتم اگه از اول بابا به ما خونه نمی‌داد ما تو سختی ها و تضادها مجبور می‌شدیم یه خونه برای خودمون بخریم و اینجوری هم قدرت رو از خودم و خدای خودم می‌گرفتم و میدادم به بابام و هم سپاسگزار لطف پدرم نبودم که اینقدر مارو حمایت کرده .

    امان از شرک ،امان از شرک .

    تمام این دلیلهایی که بالا نوشتم برمیگرده به شرک .

    ومن چقدر مشرکانه رفتار کردم .

    امروز بعد از این فایل دستامو در برابر خدا بالا بردم و گفتم خدایا من نمیدونم ،من تسلیمم،من از خودم هیچی ندارم ،خودت صاحب تمام خونه هایی ،یه خونه خوب برای من پیدا کن و منو با عزت و احترام برسون به اون خونه.

    امیدوارم به همین زودی ها بیام و خبر خوب خونه دارشدن مون رو براتون تعریف کنم .

    در پناه خداوند مهربان شاد و ثروتمند باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  3. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1763 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به دو استاد عزیزم و دوستان نازنینم

    الهی که شبانه روزتون خوش و حال دلتون عالی باشه

    در باره هدفهایی که هر بار بعنوان هدف سالانه یا هدف کوتاه مدت انتخاب می کنید اما به آنها نمیرسید، فکر می کنید چه دلایلی باعث میشود که شما باز هم به آن اهداف تعیین شده نرسید؟

    من به زندگی خودم که نگاه کردم و در باره اش فکر کردم فعلاً مورد واضحی یادم نیومد که هدفی برای خودم انتخاب کرده باشم ولی بش نرسیده باشم بر عکس بیشتر مواردی بوده که به هدفم رسیدم چون وقتی یه موضوعی رو برای خودم هدفگذاری می کنم نسبت به اون احساس تعهد می کنم و برای رسیدن به اون تلاش می کنم و قدم بر میدارم معمولاً بیخیالش نمیشم سعی می کنم با توجه به شرایطم هدفگذاری کنم و هدفهای غیر واقع بینانه انتخاب نکنم

    بیشتر هدفهایی که انتخاب می کنم هم کوتاه مدت و کوچیک کوچیکه

    مثل گواهینامه گرفتن که بار دوم قبول شدم

    یا دوچرخه سواری که هر روز براش تمرین کردم پشت سر هم تا بالاخره یادش گرفتم

    یا هدفهای یکماهه یا چهل روزه برای گوش کردن تعداد مشخصی از فایلها برای خودم میزاشتم و انجامش میدادم

    یا سال گذشته هدفگذاری کردم که مداومت در پیاده روی داشته باشم و بطور مرتب انجام بدم، و خدا رو شکر تا امروز هم موفق به انجام این کار شدم یعنی با اطمینان می تونم بگم که از پارسال تا حالا فقط یک یا دو روز بوده که من پیاده روی نکرده باشم حتی شده یه روزایی که تا شب وقت نکردم انجام بدم اما قبل از خواب داخل خونه یک ساعت راه رفتم بعد خوابیدم

    می مونه هدف سالانه که امسال برای خودم افزایش مهارت یادگیری زبان رو انتخاب کرده بودم که خب هنوز نیمه اول سال هستیم و خدا رو شکر فرصت دارم

    الان که فکر می کنم به این نتیجه می رسم که می تونستم خیلی بهتر عمل کنم یعنی در شروع کار انگیزه هام خیلی قویتر بود و شور و شوق بیشتری داشتم تا حد خوبی هم پیشرفت داشتم اما مدتیه که کار خاصی براش انجام ندادم

    یکی از علتهاش هم این بود که تو سفری که اخیراً به کانادا و امریکا داشتم برای دیدن بچه هام دیدم که می تونم جاهایی رو تنهایی برم و ارتباط برقرار کنم  حرفای معمولی و غیر تخصصی رو راحت متوجه میشم و فهمیدم که بوسیله تجربه عملی ارتباط با دیگران خیلی چیزا رو یاد میگیرم  بیشتر از اونایی که بصورت تئوری یاد میگیرم

    ولی فکر کنم یه مقدارش هم بر میگرده به این ذهن راحت طلب من که میخواد برام توجیه کنه نیازی نیست کاری بکنم قدمی بردارم!

    امان از دست این ذهن چموش!!

    فعلاً اینا چیزایی بود که بنظرم اومد و انشاءالله با خوندن کامنتهای فوق العاده دوستانم به درک بیشتر و بهتری از این موضوع برسم

    در پناه خدا زندگیتون پر از لحظه های شاد و شیرین باشه و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      وجیهه بانو گفته:
      مدت عضویت: 1828 روز

      هزاران درود به فاطمه بانوی عزیزم

      آفرین به شما که اینقدررررر زیبا قوانین رو شناختین و و برای خودتون گام به گام و تکاملی اهدافی رو انتخاب کردین و در راستای تحقق اون اهداف متعهد بودین…

      بسیار تحسینتون کردم

      از همینجا روی ماهتونو میبوسم که هوشمندانه هدف انتخاب میکنید و متعهدانه گام برمیدارید….

      به ویژه در مورد آموختن زبان

      که خودتون رو در کشور انگلیسی زبان محک هم زدین و شکر خدا از پسش بر اومدین…

      آفرین بهتون و دوست تون دارم…

      الهی سراسر غرق نور و عشق الهی باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        فاطمه سليمى گفته:
        مدت عضویت: 1763 روز

        سلام به خواهر عزیزم

        به به چه حس خوبیه که ببینی نقطه آبی کنار اسمته و پیک مهر وشادی از دوستت بنده خوب خدا وجیهه سادات داری خدا رو صد هزار مرتبه شکر

        ممنونم از جواب با صفا و پر از مهر و محبتتون

        هزاران برابرش رو نثار وجودتون می کنم و خیلی ساده و صمیمی میگم دل به دل راه داره

        خدا رو شکر که در این مکان مقدس حضور دارم و از نعمت وجود دوستان عزیزم برخوردارم که بیدریغ و بی منت به همدیگه محبت می کنن و دانسته ها و آگاهیهاشونو به اشتراک میگذارن

        و شما رو تحسین می کنم بخصوص برای تسلطی که به اشعار مختلف داری و خیلی بجا و مناسب از اونها استفاده می کنی

        در پناه رب العالمین خیر و برکت و شادی و سلامتی در زندگیتون جاری و دلتون پر از آرامش و نور توحید باشه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    نسیم گفته:
    مدت عضویت: 1343 روز

    سلام به استاد عزیز ،مریم جون و همه دوستان هم فرکانسی .

    واقعا این فایلهای جدید یکی از یکی زیباتر و جالب تره .

    در مورد هدف واینکه چرا بهش نمیرسم تقریبا میتونم بگم تمامی موارد که گفتید توی نرسیدن به هدفم تا به حال دخیل بودن که مطمئنم تا به امروز مهمترین دلیلش کمبود عزت نفسم بوده .هر بار که خواستم قدم جدیدی برای پیشرفت بردارم خودم رو تحقیر کردم و حس کردم توانایی انجام کار ندارم به هزار و یک دلیل اینکه تحصیلات عالی ندارم .کند ذهنم .چیزی رو یاد نگیرم همه مسخره میکنن که چی شد اینم نتونستی؟

    من کلا عشق آموزشم چون توی سن 15 سالگی ازدواج کردم دیگه همسر سابقم به من اجازه ادامه تحصیل نداد از چند سال بعد که دخترم به دنیا اومد دقیقا از 20 سالگی شروع کردم به آموزش توی زمینه های مختلف که حداقل اگه تحصیلات درستی ندارم توی زمینه های دیگه حرفی برای گفتن داشته باشم و مشکلم همیشه این بود که توی هیچ جمعی نه صحبت میکردم نه اظهار نظر ،تا زمانی که کل جمع حرف بزنن و من مهک میزدم که در سطح اینا هستم که صحبت کنم ؟ که اکثر مواقع می‌دیدم تازه خیلی بیشتر از اونا اطلاعات دارم چون از سن 13 سالگی کتابهای فراوونی خونده بودم .

    حدود یک ماه پیش بالاخره دوره عزت نفس رو خریدم و توی تمرین آگهی بازرگانی که اولش فکر میکردم چیزی برای نوشتن ندارم اما شروع که کردم روی غلتک افتادم و دیدم 50 مورد پیدا کردم واسه معرفی تواناییهای خودم که خیلیهاشو حتی خودم فراموش کرده بودم و یکی یکی انگار اونا رو از زیر خراوار خاطره ها کشیدمشون بیرون .

    و از اونروز خیلی به خودم امیدوار شدم و با ذوق و شوق برای همسرم اطرافیان و فامیل تعریف کردم تازه هر چند روز یکبار دوباره چیزهای جدید یادم میاد .

    یکی دیگه از مواردی که باعث شد به هدفم نرسم اینکه ترس بهم ریختن امنیت زندگیمو داشتم چون بارها همسرم می‌گفت ما زندگی آرومی داریم قناعت کن و به همین زندگی بساز اگه بخوای بری سر کار هم از کارای خونه میمونی هم همیشه خسته برمیگردی و وقت رسیدگی و صحبت و محبت رو نداری و این صمیمیتمون بهم میخوره و منم این حرف رو باور کرده بودم و فقط با حسرت به اهدافم نگاه میکردم و دلم رو خوش میکردم اشکال نداره بجاش زندگی آرومی دارم مگه از زندگی چی می‌خوام بیشتر از این ؟

    مسأله بعدی این بود که سرمایه ندارم ،حامی ندارم اگه شروع کردم و شکست خوردم چی؟ هم تمسخر بقیه هست هم اینکه محبت همسرم و رابطه ی زیبامون رو از دست دادم .

    گاهی فکر میکردم اگه واقعا موفق بشم چی؟ نکنه پولدار بشم دیگه از همسرم زده بشم و اینکه اون ببینه من سرم خیلی گرم کار شده دیگه به من متعهد نباشه و وقتش رو با بقیه بگذرونه.

    من حدود 17 سال سابقه کار سالن زیبایی دارم که قبل ازدواج دومم به خاطر خواسته همسرم سالن رو جمع کردم و حدود 5 ساله خونه نشین شدم و به قول همسرم خانه داری خیلی بهتر از هر کاریه این شد باور من ،که دیگه نیازی به کار ندارم پس کل وقتم باید برای همسرم و دخترم باشه .

    ولی ته دلم هدف‌ها و آرزوهایی داشتم که داشتن با حسرت خاک می‌خوردن ،مخصوصا حالا که میبینم همکارام در حال حاضر دارن عالی پیش میرن و چقدر زمینه برای دیدن آموزش و کارهای جدید پیش اومده .

    یکی دیگه از مسایل این بود که دیگه از من سنی گذشته و دیگه توان ادامه کار ندارم .

    اما به لطف خدای مهربونم با خرید 6 قدم از دوره دوازده قدم که البته ادامه رو حتما میرم ،یاد گرفتم چطور باورهامو بسازم یاد گرفتم چطور هدف گذاری کنم .یاد گرفتم چطور خواسته هامو بشناسم و با تغییر باورهام چطور همسرم رو همسو و موافق کنم . با خرید دوره عزت نفس روی خودم دارم کار میکنم که بیشتر قدر خودم زندگی لیاقتها و تواناییهامو بدونم و چطور عزت نفسم رو بالا ببرم . خودم رو لایق بهترین زندگی بدونم و برای هدفهام تلاش کنم .با آموزشهای شما یاد گرفتم چطور هدفهامو شناسایی کنم ،هدفهامو مشخص کنم به هدفهای کوچیکتر تقسیم کنم و با یاری خداوند کوچیک کوچیک اما مستمر ادامه بدم و تکاملم رو طی کنم تا به اهداف بزرگتر برسم . یاد گرفتم که من خالق زندگی خودم هستم و تمام مسئولیت زندگیم رو به عهده بگیرم .

    یاد گرفتم انگشت اتهام سمت بقیه نگیرم که مشکل اصلی خودم و باورهای هستن و به شیرینی عسل دارم زندگیمو آهسته و آروم به شکلی که خودم دوست دارم فرم میدم و از این بازی زیبا لذت میبرم .

    یاد گرفتم چطور به خدای خودم نزدیک بشم و اونو جزئی از وجود خودم بدونم که حتی از رگ گردن به من نزدیکتره یاد گرفتم عاشقش باشم و از قهر و خشمش نترسم .

    یاد گرفتم پدر و مادر و اطرافیانم رو مقصر ندونم و همه رو ببخشم چون من نمی‌دونم اونا چه گذشته و تجربه ای داشتن و اینکه چیزی بیشتر از اون که انجام دادن بلد نبودن .

    یاد گرفتم زندگی چقدر زیباست و از لحظه لحظه زندگی باید استفاده کرد و لذت برد .

    یاد گرفتم خدا به تمام مردم دنیا به یک اندازه اجازه استفاده از نعمت و ثروت داده و این خودم هستم که مشخص میکنم چقدر لیاقت استفاده دارم و با چه ظرفی زیر بارون نعمات الهی ایستادم .

    اگه بخوام چیزهایی که از شما یادگرفتم رو بشمارم واقعا ساعتها که نه بلکه روزها طول می‌کشه .

    استاد، چرخ ،زندگی،من،به ،جرات،روغنکاری ،شده و من این رو بعد از هدایت الله مهربانم مدیون شما هستم که دستی هستید از جانب خدای مهربانم .

    استاد باز هم میگم صبح و شب خدا رو شاکرم بابت آشنایی با شما و این سایت بی نظیر.

    پاینده و سربلند باشید در دنیا و آخرت انشاالله.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  5. -
    Pari گفته:
    مدت عضویت: 2830 روز

    بنام خداوند رزاق و وهاب

    سلام عرض میکنم خدمت استاد بزرگوارم و یار غارشون مریم جان عزیزم

    سلام دوستان گل

    در مورد سوالات این فایل

    یکی از اهدافی که بهش نرسیدم ایجاد کسب و کار شخصی خودم هست از جمله دلایلی که باعث شده هنوز این هدفم تیک نخوره حوزه مورد علاقه خودم را تا پیدا میکنم زود از انگیزه میافتم تا میام باخونواده مطرح کنم سریع مانع تراشی میکنن تو نمیتونی تو دختری نیاز به سرمایه داری .و منم چون تو هرکاری مهر تایید خونواده باشه برا همین همون اول راه خسته میشم میترسم که تنهایی قدم وردارم بدون تایید پدرومادر و با شکست مواجه بشم

    افزایش درآمدم همیشه فک میکنم حتما باید شغلی داشته باشم تا پول و ثروت فراوانی وارد زندگیم بشه تا یکی هم که میخاد کمکم کن ردش میکنم چون نمیخام مدیون کسی باشم

    خریدن ماشین دلخواهم ایجاد روابط ایده آلم ، جذب شخصیت ایده آلم برای اینا گاهی خیلی مشتاق میشم باورسازی میکنم ولی بعد یه مدت که نتیجه نمیده ناامید میشم

    مهاجرت ،حرف زدن به زبان انگلیسی به صورت حرفه ای که انگیزه لازم اون شوروشوق لازم رو فقط دو سه روز اول دارم بعدش خیلی زود دلسرد میشم .

    استاد جانم الان که دارم اینا رو مینویسم اون ترمزا خیلی واضح اومد بالا و نمایان شد

    ترس از شکست

    انگیزه کافی نداشتن

    شرک خفی ،به خداوند ایمان کافی نداشتن

    ناامید شدن

    عدم توجه به قانون تکامل

    توجه به حرفای دیگران

    تایید دیگران

    وابستگی

    چسبیدن به خواسته

    و شاید خیلی ترمزهای مخفی دیگه که بالا نیومدن

    قلبنا اصن اینطوری به دلایلشون فک نکرده بودم که چرا نمیرسم ولی الان …

    استاد جانم شما با این فایل ها باورهای محدود کننده ما رو آشکار میکنین ترمز ها رو شناسایی میکنیم سپاسگزارم امیدوارم با گاز های که تو فایل های مختلف مطرح کردین بتونیم پارو از رو این ترمز ها برداریم و ماشین زندگیمون دیگه تپق نزنه و روان به مسیر خودش ادامه بده

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  6. -
    نفیسه محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1637 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    به نام خداوندی که بخشنده عام و بخشنده خاص هست

    سلام و درود بی انتها به سرزمین پاک سایت عباس منش که نه مکان داره نه زمان ….

    خداوند به واسطه دستان پر مهر و ایمان بی انتها شما کعبه ایی بنا کرد در این سایت که عاشقان کویش ، شبانه روز به گِردش بچرخند و عاشقی کنند و پیدا کنند اصل زندگی رو ….. در قدیم الایام بنده پاکی به نام ابراهیم که خدایش را از لابه لای شرک هایش یافت ،از خورشید ستارگان ،از دیدن بت هایی سنگ گونه که توان جابجایی خودشون رو نداشتند ،از دشت و دمنی

    و پرنده و چرنده ایی که هر کدومشون قدرت اداره خودشون رو نداشتن ، بعد از ایمان آوردنش با الهام از ربش کعبه ایی ساخت تا مکانی امن ،ایمن و پاکی باشد که مأمن دنج عاشقان ، دل خستگان ،ناامیدان و بندگانی باشد که بتوانند با خلوص دل و بدون هیچ مزاحمتی ربّ جلیل خودشون رو بخونن و در آن مکان آرامش بگیرند و ساعتها به ستایش خداوند بپردازند . سالیان سال گذشت ، پیامبران پاک و پیراسته ایی اومدن و مسیر ابراهیم رو ادامه دادن ، خلوص ابراهیم ، تسلیم بودن ابراهیم ، ایمان ابراهیم … تا به امروز که گشت و گشت و همگی مردم به خاطر (فراموش کردن اصل از فرع) یادشون رفت !!!!!!!

    ربّ چیه؟

    خودشون چی هستن ؟

    دنیا برای چیه ؟

    ابراهیم کی بود ؟و چه کرد ؟

    کعبه برای چه بود ؟

    و یه دنیا خرافه گویی مردم به خاطر فراموش کردن اصلشون ، به خاطر فراموش کردن زندگی شون ،به خاطر اینکه سالها خرافه روی خرافه چیده شد تا انبوهی از متدها ساخته شد ….

    و اما خدایی که در این نزدیکیست ….

    تا به این سالیان که از میان این همه انسان فردی با شک کردن درباره همه چیز مثل ابراهیم دوباره ربی رو یافت که قدمتش از ازل بوده تا ابد … ربی که از ازل تغییر نکرده و بوده و میان این همه تغییر مرئی ، اون با قوانینش نامرئی مونده و برای کسی نمایان شده که چشم دلش رو باز کرده … هر چند اندک ، هرچند کوتاه … ولی نه در زمان و نه در مکان

    استادی که با تلاش های ابراهیم گونه و تلاش های محمد گونه تمام سعی تلاشش رو کرد که این قوانین نامرئی(فرکانس) رو درک کنه و به گوش آدم هایی برسونه که هراسان و ناآرام از زندگی شون به دنبال اصلی میگردن که آرامش تنها دستاورد پایدار این جهان را رو داشته باشن و همون قوانین کار خودش رو انجام داد و این آدم ها رو دور هم جمع کرد و استاد عزیزم ‌‌‌‌دراین سرزمین کعبه ایی نهاد به نام سایت عباس منش که عاشقان کویش بتوانند شبانه روز او را طواف کنند …. نه در مکان و نه زمان سیر و سلوک کنند . هنوز کعبه پبشین پابرجاست … هنوز دلباختگان میگردنند به دورش … اما دلباخته چی ؟؟؟ دلباخته توهمات و فرعیاتی که فرسنگها با هدف ابراهیم فاصله گرفته و درگیر حواشی شده که دیگر بویی که ان همه تعهد و ایمان ندارد … دیگر رنگی از آن همه عشق و توحید ندارد … و خدایی که در سادگی یافت میشود در میان این همه هیاهو گم و از دید افتاد ….

    امان از اینکه کعبه تو در میان قلبت جای دارد … تو هروز میتوانی ساعتها گِردش بچرخی و طواف کنی و به پاکی ستایشش کنی …

    این کعبه کجا و آن کعبه کجا

    جای گفتن ندارد که همه مخاطبانم میدونند که درباره چه هجمی از گمراهی حرف میزنم .

    و اما کعبه ایی که استادم نهاد … تا دوباره مسیریابی شود . تا دوباره فکر شود … تا دوباره قوانین ازلی در گوشه گوشه این کعبه یاد شود و صدای موذن از بالای این کعبه شنیده شود الله اکبر .. الله اکبر

    بشتابید به سوی خدایی که همواره درون شماست

    همواره تحسین کن …. همواره تصدیق کن

    تا آسان شوی برای آسانی ها

    تا مثل ابراهیم ، و فرزندانش مسیر الهی رو بگذرونی و در آرامش و لحظه اکنون مسیرها به وسیله جهان قانونمند برات باز بشه ….

    مثل ابراهیم و گلستانش

    مثل مادر موسی و فرزندش

    مثل مریم و کودکش

    مثل یوسف و اسیری اش

    مثل سلیمان و حاکمیتش

    مثل محمد و آوازه اش

    مثل عباس منش و سایتش

    و هرکدام از اعضای سایت و دنیایی که شرک و توحید رو گذروندن تا به آرامش برسند

    خدایا شکرت به خاطر اینکه چشم از خواب که باند میکنم درون این کعبه سیر میکنم و شبها درون این کعبه میخوابم …. روزها در جوار این کعبه کارهای روزمره ام رو انجام میدم و تو همواره در کنارم هستی و با نوای الا بذکر الله تطمئن القلوب آرامش رو برام ایجاد میکنی …

    استاد سپاسگذارم ازتون برای این کعبه بی بدیل … برای این جمع دوستداشتنی …

    برای این همه ایمان و مداومت شما

    برای این همه اگاهی و تفکر

    برای این جریان سعادتی که به راه انداختی

    و هر چیزی که از این دریای موهبت نصیبت بشه گوارای وجودت

    ……………………………………………….

    و اما هدف و واژه ایی که برامون آشناست

    آشنا از این بابت که در حد واژه موند

    واژه ایی که داخلش دنیا دنیا ایمان و تعهد هست ،ولی ما سطحی دیدیمش به قول قرآن در سوره صف میفرماید :

    یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ

    ﺍﻱ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻳﺪ! ﭼﺮﺍ ﭼﻴﺰﻱ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻴﺪ ﻛﻪ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻴﺪ؟ (٢)

    کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ

    ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﻮﺟﺐ ﺧﺸﻢ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﺑﮕﻮﻳﻴﺪ ﻛﻪ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻴﺪ. (٣)

    إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُم بُنْیَانٌ مَّرْصُوصٌ

    ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺻﻒ ﺑﺴﺘﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺍﻭ ﭘﻴﻜﺎﺭ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ، ﭼﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﮔﻮﻳﻲ ﺑﻨﺎﻳﻲ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﺴﺘﺤﻜﻢ ﺍﺯ ﺳﺮﺏ ﻫﺴﺘﻨﺪ. (۴)

    چقدر این آیه ها بهمون معنای تعهد و هدف گذاری رو تداعی میکنه

    نفیسه چقدر اینجوری توی زندگیت عمل کردی ، چقدر تا این حد ایمان داشتی که مث سرب باشی و ادامه بدی ، چقدر عمل کردی به حرفی که زدی …

    پس بعد از اینا چه انتظاری داری که خداوندت بهت عطا کنه …

    اون موقع هایی که گفتی و عمل کردی نتیجه اش رو گرفتی به راحتی … چون براش مقاومتی نداشتی … توی مسائلی که برات بدیهی بود ، مسائلی که اگر شد شد ، اگر نشد هم برات مهم نبود خیلی

    اما چرا یه سری از مسائل سست میکنه تو رو …. دلیل این سست شدنه خیلی مهمه ، همونیه که تو داری ازش آسیب میبینی …

    همونی هست مه ریشه دوونده توی باورهات

    همونی هست که جلوی تلاش هاتو گرفته که نتیجه نداشته باشی

    همونی هست که شده پاشنه آشیلت … از هزاران موضوع داره بهت ضربه میزنه و داره این ریشه قطور میشه … هر چی بیخیالش بشی و فکر کنی داری ازش اعراض میکنی در واقع داری بهش آب میدی که عظیم تر بشه … اصل رو پیدا کن و اونو از ریشه بخشکون

    نذار از این بزرگتر بشه ….

    نذار تلاش هات بی ثمر بمونه

    حیف این همه انرژی نیست

    این همه فشار دادن پا روی گاز ….

    چرا پاتو از روی ترمز برنمیداری

    چرا اعتماد نمیکنی

    چرا مث کودکی که از بلندی خودشو پرت میکنه تو بغل پدرش، خودت رو پرت نمیکنی تو بغل پروردگارت

    بابا مرگ یه بار شیون یه بار … چرا اینقدر مقاومت

    خسته نشدی ، پات درد نگرفت ، عضله های پات بست ، پدر گاز در اومد ، داری موتور رو از جا میکنی … داره سخت میشه ، سخت

    این همه هدف، نا سرانجام

    اینا داره رزومه ایی میشه از عدم توانایی هات …

    داره برات اینجوری میچینه که یه جایی سرکوبت کنه ……………………………………………………

    بیا بشین با قلب باز پاشنه آشیلت رو پیدا کن

    فقط تمرکز کن روی همون

    اگر عدم باور فراوونی هست

    اگر عدم باور احساس لیاقت هست

    اگر عدم باور ارزشمندی هست

    اگر عدم باور نزدیکی به خداوند هست

    اگر عدم باور سلامتی هست

    اگر عدم باور عشق الهی هست

    و هزاران اگر و اما

    خداروهزاران بار شکر که بار دیگر تلنگری از این کعبه بهم وارد کرد تا نسخه بهتری از خودم بسازم ، تا موحد تر شوم ، تا بینا تر بشم ، تا ریز بین تر بشم در شناخت خودم … و در نهایت نتیجه عمل کردنم رو ببینم به گونه که مثل سرب باشم در اجراشون

    خدایا توان این اقدام و عمل رو به ما بده تا در جوار رحمت خاص تو قرار بگیریم

    استادم ، عزیز دلم ازت ممنونم بسیار بسیار زیاد

    درپناه حق سربلند و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      محمدرضا روحی گفته:
      مدت عضویت: 1315 روز

      به نام هدایت الله

      درود بیکران به نفیسه عزیزم

      بی نظیر بود دختر اینقدر کیف کردم

      که بازهم دوستداشتم بخونم واحسن بهت بگم

      تماما حرف خدایی وقلبی بود این کامنتت باور کن وقتی میخوندم نفسم توسینه حبس بود چقدر آگاهانه درست به جا کلمات شما شوک عجیبی رو به من داد خیلی سپاس گزارم اینقدر

      با قدرت ومحکم قلم خوبت رو به نمایش واجرا گذاشتی

      دختر خیلی انرژی گرفتم وحتما ذخیره میکنم که یادم نره و در زندگی استفاده کنم

      در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند باشید انشالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    مریم کلوشادی گفته:
    مدت عضویت: 2308 روز

    با سلام به استاد عزیزم و دوستان گروه

    منم جز کسانی هستم که الگوهای تکرار شونده زیادی داشتم و بعد از گوش دادن به این مجموعه ، یکی یکی اگاه دارم میشم.

    میتونم بیش از چند هدف را عنوان‌کنم که بدون رسیدن بهش ، فقط هر سال عنوانش کرد و مجددا سال بعد و سال بعد.

    مثل خواندن زبان ، با یک انگیزه بالا شروع میکنم ولی بعد ولش میکنم.

    زبان می خونم برای مهاجرت ، ولی هر نوبت این هدفم را هم تا انتها نمیرم.

    خودم فکر میکنم از مهاجرت کردن به تنهایی و شروع مجدد میترسم. هربار با این ترس و مشکل کنار میام و با انگیزه مجدد شروع میکنم ولی با کوچکترین مشکل ، انگار دنبال بهانه باشم اول یه کم سست میشم و بعد ولش میکنم.

    یکی دیگه هم بهتر شدن وضعیت مالی ام هست که خوب شروع میکنم ولی نمیدونم چرا کمرنگ میشه. با اینکه جز اهداف بزرگ و مهم برام هست و تاثیرات کارکردن رو خودم را در پیشرفتش میبینم ولی نمیدونم چرا این هدفم هم تا اخر تیک نمیخوره.

    باز هم دارم هدفهایی که مینویسم ولی رهاش میکنم

    سپاس از اینکه این الگوها را یاداوری می کنید و ما نسبت بهش اگاه تر میشیم و دنبال علت ها و پاشنه های اشیل میگردیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  8. -
    ارمغان رضوی گفته:
    مدت عضویت: 1289 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام خدمت اساتید بزرگم

    در رابطه با سوالی که استاد پرسیدن

    درباره هدف هایی که هر بار به عنوان هدف سالانه یا هدف کوتاه مدت انتخاب می کنید اما به آنها نمی رسید، فکر می کنید چه دلایلی باعث می شود که شما باز هم به آن اهداف تعیین شده، نرسید؟

    استاد تو دوره ی کشف قوانین زندگی مریم عزیزم کلی تمرین دادن بهمون و من الگو رو مریم جون برای خودم قرار دادم و به عنوان هدف کوتاه مدت یک ماه که گفتن تعیین کنیم من نظافت اتاق و خونمون رو گذاشتم بدونه اینکه کارگر بیاد خونمون و خودم تمیز کنم تا انرژی خوبه خودم تو اتاقم و خونمون جریان پیدا کنه حرفی که مریم جون تو یکی از فایل زندگی در بهشت بهم زدن

    و چون خونمون بزرگه من تو این 30روز فقط نصفش رو تونستم مرتب کنم و بقیه ش هم چون سفر بودم و سفر تفریحی برام پیش اومد واقعا فرصت نشد ولی خدایی انصافا بعد دوره عزت نفس من تمومه کارارو همون موقع انجام میدم تا 90٪ نمیزارم عقب بیفته کارام و اون 10٪هم که میمونه چون واقعا موقعیت نیست وگرنه همون لحظه انجام میدم برای اهداف یک ساله هم باید تکاملش طی بشه من شبانه روز خودمو بستم به تموم دوره هاتون استاد عزیزم و واقعا بی نهایت تغییر کردم از همه لحاظ و دارم نتیجه های کوچیک ‌وبزرگ میبینم ولی باز جا داره تا بی نهایت پیشرفت کنم دیگه اون هدف یکساله و هدف بزرگ بحث تکامل هست دست من نیست من فقط باید لذت ببرم از مسیر و باید روی خودم کار کنم بازم از اینی که هست بازم بیشتر و بیشتر خیلی بیشتر تا ابد تا تکامل فرکانسی م سریع تر طی بشه من تمومه سعیمو دارم میکنم تا به اهدافی که هنوز نرسیدم همین بحث روابط و ازدواج هست برسم و خداروشکر خیلی خیلی نتایج خوب و عالی هست تا الان با وجود دوره های بینظیر شما و دوره ی فوق العاده و محشر 12قدم بینظیرترینه

    استاد منتظر دوره جهان بینی توحیدی هستم بزارین رو سایت تهیه کنمش خیلی خیلی مشتاقم براش

    عاشقتونم

    در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
    • -
      محمدرضا روحی گفته:
      مدت عضویت: 1315 روز

      به نام هدایت الله

      سلام به ارمغان دوست داشتنی

      چقدر درک تون عالی بود از نوشته شما میشه حس کرد که در محصولات مخصوصا عزت نفس را وقتی شروع کردی نتایج هم برای شما خودش رو نشون داد تبریک میگم که شبانه روز خودتون رو روی باورهای درست تمرکز کردید تا به موفقیت های بزرگتر دست پیداکنید

      ازشما ممنونم بابت جمله خوبتون

      (من فقط باید لذت ببرم از مسیر و باید روی خودم کار کنم بازم از اینی که هست بازم بیشتر و بیشتر خیلی بیشتر تا ابد تا تکامل فرکانسی م سریع تر طی بشه )

      بی‌نظیری دختر با آرزوی سلامتی وخوشبختی وثروت رادارم براتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    حسین و نرگس گفته:
    مدت عضویت: 1806 روز

    سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته و دوستان عباسمنشی ام

    سوال: درباره هدف هایی که هر بار به عنوان هدف سالانه یا هدف کوتاه مدت انتخاب می کنید اما به آنها نمی رسید، فکر می کنید چه دلایلی باعث می شود که شما باز هم به آن اهداف تعیین شده، نرسید؟

    بنده در بسیاری از موارد هدفی رو انتخاب کردم اما بعد مدتی رهاش کردم…

    یا در نگاه اول فکر کردم مورد علاقه منه و بعد از مدتی مردد شدم

    یا بخاطر روحیه کمالگرایی و مقایسه خودم با افراد موفق اون حوزه

    یا بعد از یه مدت از ادامه مسیر خسته شدم که دلایل مختلفی داره یکیش همون روحیه کمالگراییه…

    یا این فکر که اصلا نکنه من تو این موضوع استعداد نداشته باشم و بعدا پشیمون بشم

    یا این فکر که حسین تو خودتو مشغول این کار کردی و داری براش وقت میزاری و از کارای دیگه میمونی

    یا نجواهای ذهنی که مثلا تو با اینکار داری از ذکر خدا غافل میشی و داری روی تلاش فیزیکی سرمایه گذاری میکنی

    در حالی که خدا اگه بخواد همه چیزی برات محیا میکنه!!! خیلی ذهنم لامصب دلایل سنگینی میاره که ناک اوتم میکنه

    یا این فکر که خوب تو حالا این کار رو کردی یا مثلا این مهارت رو کسب کردی بعدش چی

    یا این فکر که بازار از این موارد اشباع شده و تا تو خودت رو به این مرحله برسونی دیگه به این کار نیازی نخواهد بود

    البته این مثالهایی که زدم همش در حوزه مهارت افزایی و کسب و کار بودش

    خیلی وقتها هدفی رو انتخاب کردم اما بخاطر تنبلی یا بی حوصلگی رهاش کردم

    خیلی وقتها روحیه لذت طلبم مانع حرکت به سمت هدف شده

    اما اهدافی هم هستن که کوچک اند اما نیاز به تکرار و یه دوره زمانی دارن… مثلا نوشتن چک لیست و تیک زدن که عجیب خیلی وقتها فراموش میکنم چک لیست بنویسم یا تیکشو بزنم یا حتی خیلی وقتها مثلا تصمیم میگیرم هر شب قبل خواب شکر گذاری انجام بدم اما فراموش میکنم…

    یعنی یکی از بزرگترین باگهای من در اهداف کوچک که نیاز به تکرار دارن همین فراموشکاریه که البته متوجه شدم

    ریشش در نجواهای ذهنیه…یعنی حافظه من مشکلی نداره اما چون مدام دارم با خودم حرف میزنم این باعث عدم

    تمزکز و فراموش کردن بسیاری از کارها میشه…

    مثلا خدا نکنه دکتر بگه آقا هفته بعد فلان تاریخ بیا من ببینمت…

    چون فراموش میکنم معمولا و تنها چاره ای که یافتم آلارم گوشی بوده… امیدوارم راهی برای رهایی از این همه نجوا پیدا کنم که کل انرژی ذهنمو میگیره و نمیزاره روی موضوعات مهم تمرکز کنم و فراموش نکنم.

    بر مدار شادی و آرامش پایدار باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  10. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 876 روز

    به نام خداوند رنگین کمان

    خداوند بخشنده مهربان

    خداوند سنجاقک رنگ رنگ

    خداوند پروانه‌های قشنگ

    خدایی که آب و هوا آفرید

    درخت و گل و سبزه را آفرید

    خدایی که از بوی گل بهتر است

    صمیمی‌تر از خنده مادر است

    خدایا به ما مهربانی بده

    دلی ساده و آسمانی بده

    دلی صاف و بی‌کینه مانند آب

    دلی روشن و گرم چون آفتاب

    سلام به تمام یکتاپرستان عزیزم

    دیروز با یک تضاد برخوردم و به جای این که ناراحت بشوم گفتم بیایم و بیبینم دلیل نرسیدن به اهداف امسال من چی بوده؟

    رفتم چند ماه پیش را مرور کردم از زمانی جدی تر روی این فایل تمرکز داشته ام

    دیدم تمام اهداف به تعویق افتاده من بخاطری ترس بوده بخاطر شرک بوده بخاطری حساب باز کردن روی بنده های خداوند بوده دیدم چسپیدن به آن خواسته بوده دیدم یکی از بزرگترین باور های من در مورد شروع کار شروع با یک پایه است دیدم و رسیدم به این که احساس بی ارزشی میکنم و خودم را لایق آنجایگاه نمی‌بینم

    و همیشه خودم را با افراد که از من توانسته به جایگاه بلندتر برسد مقایسه میکنم

    ترس از شکست است

    و بیشتر بی ایمانی به خداوند است که هر بار فراموش میکنم

    اما خداوند همیشه در رحمت را باز نگه داشته و همیشه مرا کمک کرده و همیشه به راه درست هدایت کرده به انسان های درست هدایت کرده

    همین که تصمیم میگیرم فلان کار رو شروع کنم میبینم که هدایت می شوم به انسان های درست و خوب

    اما بعد از مدتی انگیزه آن کار میرود بخاطری حرف های که بقیه میزنند بخاطری که دست خدا را بسته میکنم

    و در لحظات که باید کار درست را انجام بدم بخاطری منطق های ذهن در مسیر نادرست میروم و بعد چند وخت باز دوباره یک هدف انتخاب میکنم و همین داستان تکرار میشه و تکرار میشه

    باید خودم را متعهد تر کنم و روی عذت نفس ام کار کنم

    و باید همیشه به خودم یاد آوری کنم که من موجود فرکانسی هستم و با فرکانس هایم زندگی ام را خلق میکنم و پای حرف های هر کس نشینم و حرف های هر کس را قبول نکنم.

    خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم بابت این فایل های عالی خدایا شکرت خدایا شکرت

    من به خودم تعهد میدم که از این بعد که پاشنه های آشیل ام فهمیدم متعهد تر و مستحکم هر کار کنم

    عاشق تونم هر کجای دنیا هستید در پناه الله مهربانم ثروتمند شاد سالم باشید ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای: