خداوند را بهتر بشناسیم | قسمت 1 - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

540 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    کیهان رسولی گفته:
    مدت عضویت: 1277 روز

    سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیزم

    استاد عزیز من با شما خدا رو پیدا کردم تو وجودم حسش میکنم باعث شدین خودمو پیدا کنم

    سازو کار جهان هستی رو فهمیدم

    و کم کم دارم بیشتر درکش میکنم.

    ممنونم استاد عزیز که باعث شدین سمت قران برم و من دارم هر شب به امید الله قران میخونم.

    یه بارم ختم کردم میخوام بار دوم با معنی و رو خانی هم ختم کنم و بیشتر و بیشتر قوانین خدا و نعمت های بیکرانشو درک کنم.

    و اون باور های خدا گونه رو در خودم ایجاد کنم این که هر چه ثروت مند باشی بیشتر به خدا نزدیکتر میشی .

    ♡یا اینکه انسان اصلا ذاتا باید ثروت مند باشه چون از روح خداوند هستش ♡

    (((. خدایا شکرت که منو به این استاد و سایت خوبش هدایت کردی سپاسگذارممممممم….)))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    آمیتیس گفته:
    مدت عضویت: 4016 روز

    قسمت 2

    به قول قرآن میگه هر اتفاقی در زندگیت میفته “بما کسبت ایدیهم” هست، “بما قدمت ایدیهم” هست، “بما کانوا یعملون” هست، یعنی ما داریم نتیجه ی فرکانس ها، نتیجه ی افکار، نتیجه ی اعمال شما رو به شما برمیگردونیم، این سیستم کار دیگه ای انجام نمیده. هرچقدر بتونید خداوند رو به عنوان یک سیستم بدون تغییر، یک سیستم هوشمند که سرش کلاه نمیره، نمیشه براش فیلم بازی کرد، نمیشه گولش زد ببینید، زندگی بهتری دارید. بهتون گفتم دوستان قرآن رو مطالعه کنید، این سیستم میگه که آقا اگر محزون باشی، اگر غمگین باشی اتفاقات بدی رو تجربه میکنی میخوای پیامبر باش، میخوای هر کس دیگه ای باش. این سیستم داره اینو میگه. یعنی این سیستم نمیاد برای نوح پیامبر دلسوزی کنه بگه اااا نوح من دلم سوخت برات، تو خیلی آدم خوبی هستی حالا میخوای بچه ت نجات پیدا کنه؟ ما بچه ی تو رو نجات میدیم چون تو رو دوست داریم، بالاخره تو خیلی آدم خوبی بودی، خیلی برای ما زحمت کشیدی. نه، این سیستم به نوح در پاسخ به درخواستش برای نجات دادن بچه ش میگه: “ای نوح از جاهلان مباش اون اصلا بچه ی تو نیست!” این سیستم در مقابل درخواست ابراهیم برای اینکه از ذریه اش پیامبران رو انتخاب کنه پاسخ میده که: “ای ابراهیم هرگز پیامبری به نااهلان نمیرسه” حالا تو میخوای آدم خوبی باش، میخوای آدم بدی باش، نمیتونی یه درخواستی بکنی که با مقررات و با قوانین این سیستم در تضاد باشه. حضرت ابراهیم درخواستش این بود که آقا مثلا آرزو میکنم، دعا میکنم که تمام پیامبران رو از بچه های من انتخاب کنی، از ذریه ی من انتخاب کنی. ولی جواب خداوند این نبود که باشه تو گفتی ما هم میگیم چشم! میگه نه آقا این طبق قوانین اتفاق میفته، پیامبری که مبعوث میشه به پیامبری میرسه بر اساس عملکرد خودش این اتفاق میفته نه بر اساس آرزوی تو، نه بر اساس درخواست تو. هرکسی بر اساس عملکرد خودش اتفاق براش میفته. شما داستان حضرت یونس رو ببینید، این سیستم جوری عمل میکنه که حضرت یونس درخواست عذاب میکنه برای قومش، این سیستم یونس رو عذاب میده نه قوم یونس رو. نمیاد این سیستم خیلی دلسوزانه بگه نه مثلا حالا دیگه پیامبر ما تلاششو کرده، خسته شده، زحمت کشیده، زجر کشیده بذار حالا ما هم درخواستش رو عملی کنیم و بیایم قومش رو عذاب بدیم. یعنی این احساساتی نگاه کردن به خداوند کاملا باعث میشه که ما از مسیر صحیح دور بشیم.

    حالا شما تو قسمت های مختلف توی قرآن می بینید بارها و بارها در مورد موسی می بینید، در مورد فرعون می بینید، این خداوندی که ما داریم در موردش صحبت میکنیم داره به صورت سیستماتیک عمل میکنه، سیستمی که به هیچ عنوان احساسات بشری رو تجربه نمیکنه، به هیچ عنوان تحت تاثیر احساسات بشری قرار نمیگیره، به هیچ عنوان تحت تاثیر دلسوزی و ترس قرار نمیگیره، یعنی آنچه که ما احساس میکنیم به عنوان یک انسان، اون نداره! ترس ها، تردیدها، عصبانی شدن ها، نگران شدن ها یا حتی لذت ها، شادی ها، عشق و اینایی که ما فکر میکنیم و تو وجود ما هست در وجود خداووند نیست. اینو بهتر میتونید درک کنید وقتی که قرآن رو واضح و کامل بخونید. در جای جای قرآن داره به این موضوع اشاره میشه به شکل های مختلف.

    این سیستم داره به این شکل عمل میکنه که فرکانس شما رو دریافت میکنه، اتفاقات مشابه با فرکانس شما رو وارد زندگیتون میکنه، هیچ فرقی هم نمیکنه که شما چه آدمی باشید. در مورد پیامبر یا افراد معمولی هم همین نتیجه اتفاق میفته. در مورد پیامبر اسلام هم وقتی که پیامبر اسلام داره تلاش میکنه که مردم رو به دین اسلام دعوت کنه، کافران رو دعوت کنه، خداوند در جواب این تلاش میگه تو اگر نردبان بذاری بری بالای آسمون یا بیای بری تو قعر زمین نمیتونی افرادی که ایمان ندارند رو با ایمانشون کنی، نمیتونی این کار رو بکنی. اونا باید خودشون بخوان. یعنی تلاش تو، زحمت تو، انرژی تو نمیتونه فرکانس اونا رو عوض کنه مگر اینکه اونا خودشون بخوان فکانسشون رو عوض کنن. بارها و بارها به شکل های مختلف شما این سیستمی عمل کردن خداوند رو در قرآن می بینید.

    دوستان من تاکید میکنم قرآن تنها کتابیه که میشه این ویژگی ها رو از خداوند دید. شما تو کتاب های دیگه مثلا توی تورات، توی انجیل اصلا یه چیز دیگه ای از خدا می بینید. یکی از دلایلی هم که ما خیلی در مورد خدا اشتباه فکر میکنیم اینه که یه جورایی اون کتاب ها در فرهنگ ما، در دین ما، در باورهای ما تاثیر گذاشتن. شما توی تورات خدایی رو می بینی که میره مثلا با یعقوب کشتی میگیره و شکست میخوره از یعقوب! خدایی رو می بینی که مثلا میخواد فرعون رو مجازات کنه، هر بار یه بلایی سرشون میاره که فرعون مثلا بنی اسرائیل رو آزاد کنه. یه بار با قورباغه، یه بار با پشه، یه بار با ماهی مرده و … هر بار با یه چیزی. آخرین باری که دیگه بدترین فشار رو بهشون میاره بچه های فرعونیان رو میکشه تا مثلا اینا قبول کنن که بنی اسرائیل رو از بردگی آزاد کنن و برن سرزمین کنعان سراغ زندگی خودشون! یعنی انگار که خدا یه آدمیه که زورش زیاده، دلشم به حال بنی اسرائیل سوخته (حالا توی فیلم خدا رو در قالب یه بچه نشون میده که حالا یه جاهایی موسی میره توی کوه باهاش صحبت میکنه) بعد نشون میده که خدا عصبانیه، موسی دلش میسوزه توی اون عذاب آخر که میخواد بچه های فرعون رو بکشه، موسی میگه بابا دمت گرم اینکارو نکن دیگه این خیلی نامردیه! بعد خدا اونجا در قالب یک بچه برآشفته میشه میگه این نامردی نیست که چند سال شما رو به بردگی کشیدن؟ این نامردی نیست که با شما این کار رو کردن؟ یعنی نشون میده که خدا داره یک واکنش احساسی رو به رفتار فرعون نشون میده و میخواد دیگه به هر ترتیبی شده حالشونو بگیره، پدرشونو دربیاره. این وسطم موسی داره التماس میکنه که بابا دمت گرم دیگه این بلا رو سرشون نیار، این دیگه خیلی عذاب بزرگیه! اینا واقعا توی تورات هست ها، یعنی توی توراتی که دست اینا هست این داستان ها هست. این فیلم ها بر اساس توراتی که الان دست این افراد هست ساخته شده، نه تورات واقعی و به همین دلیله که ما خیلی خیلی اشتباه میکنیم. یا داستان نوح، ما یک خدایی رو می بینیم که به شکل های مختلف داره احساسی عمل میکنه. یک پیامبری می بینیم مثل نوح که نگاهش به خداوند یک نگاه کاملا اشتباهه و این دیدگاه از تورات داره نشات میگیره، از کتاب مقدس، از عهد عتیق.

    یعنی میخوام بگم که اگر شما در مورد خداوند دارید اشتباه فکر میکنید خیلی از این اشتباهات به خاطر اون دیدگاه هاست ولی توی قرآن شما اگر قرآن رو کامل بخونید اصلا ما یه همچین موضوعی نداریم در مورد خداوند. اصلا دیدگاهی که مثلا عصبانی بشه، بخواد حال بگیره، بخواد درگیر بشه، بخواد حالا که اینجوری شد جواب بده و … اصلا نه. همواره میگه این طبق قوانینه. اینه که من انقدر در مورد “و لو شاالله” صحبت میکنم که میگه اگر خدا میخواست این اتفاق میفتاد ولی جزو قوانین خدا نیست. بارها و بارها میگه “و لو شاالله” میگه اگر خدا میخواست همه ی شما ایمان می آوردید اما خدا اینو نمیخواد، جزو قوانین نیست. چون ایمان آوردن زوری نیست که من تصمیم بگیرم همه ایمان بیارن. یا میگه اگر خدا میخواست همه ی شما امت واحد بودید، اما نه، اینکه شما متفاوت باشید، جور دیگه ای فکر کنید، با همدیگه متضاد فکر کنید، این جزو قوانین الهیه، جزو سنت الهیه.

    خیلی خیلی دوست دارم در مورد این موضوع بیشتر تحقیق کنید، بررسی کنید، اگر که حرفی رو از من می شنوید زحمت بدید به خودتون برید توی قرآن تحقیق کنید در مورد این موضوع، توی قرآن، نه تو سایت های اینترنتی. زحمت بدید به خودتون رو زبان عربیتون کار کنید یه ذره کلمات رو، واژه هاش رو بهتر درک کنید، خیلی به ترجمه هایی که توی قرآن اومده اکتفا نکنید، خیلی از ترجمه ها ناقصه، خیلی از ترجمه ها حتی اشتباهه، از افراد خیلی معروفی که کتاب قرآن رو ترجمه کردن حتی اشتباه ترجمه کردن، حتی برعکس ترجمه کردن، بعضیاشون ناقص ترجمه کردن. نمیخوام بگم آگاهانه این اتفاق افتاده ولی به علت اینکه زبان فارسی خیلی از کلمات رو ساپورت نمیکنه تو زبان عربی این اتفاق افتاده. در هر صورت خودتون باید زحمت به خودتون بدید برید فکر کنید، از قوه ی الهامتون کمک بگیرید. نمیخوام بگم که هرچی من میگم رو قبول کنید. دوست دارم که افرادی که دارن با من کار میکنن، با من در ارتباطن رو مجبورشون کنم، وادارشون کنم به فکر کردن، به اندیشیدن، به بررسی کردن، به اینکه نپذیرن هر چیزی رو که بهشون گفته میشه، به اینکه نپذیرن هر چیزی رو که از طریق پدر و مادرشون ارث رسیده بهشون، هر دیدگاه، هر باوری که بهشون رسیده. فکر کنن، تحقیق کنن، برن بررسی کنن.

    من اینا رو بررسی کردم. من با این دیدگاه به زندگی خیلی خوبی رسیدم. من حال خودم رو خیلی خوب می بینم. اگر اینقدر تاکید میکنم که نگاهمون رو به خداوند درست کنیم بخاطر اینکه این نگاه به من خیلی احساس آرامش میده، این نگاه خیلی به من کمک میکنه که حالم بهتر بشه، که پیشرفت کنم، که قوانین خداوند رو کشف کنم، که به جای اینکه بیام جلوی خدا عز و ناله کنم، براش فیلم بازی کنم، خودمو بدبخت و ذلیل نشون بدم، بیام قوانین رو کشف کنم و از قوانین استفاده کنم، بیام راه درست رو پیدا کنم، بیام بگم که آقا این سیستم داره طبق قوانین خودش عمل میکنه تو اگر میخوای نتیجه ی خوبی از این سیستم بگیری که اسمشو گذاشتی خدا بیا قوانینشو کشف کن، به قول انیشتین بیا ذهن خدا رو بخون، بیا ببین که تو فکرش چیه؟ ببین چه سنتی داره؟ چه راه و روشی داره؟ چه قوانینی داره حالا که قوانینش تغییر نمیکنه؟ به این شکل تونستم زندگی خودمو اونجوری که دوست دارم رهبری کنم، به هرچی که خواستم برسم، هرچی که دوست داشتم رو به دست بیارم.

    دوست دارم که تو هم به این موضوع فکر کنی. امیدوارم که به این حرفا فکر کنید، امیدوارم که یه ذره عمیق تر به مسائل نگاه کنید، یه ذره از تجربیات زندگی خودتون، از تجربیات زندگی دیگران استفاده کنید. یواش یواش متوجه میشید که سیستم به چه شکله.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 769 روز

    به نام خداوندی که به تنهایی کافیست.

    سلام به استاد عزیز.

    کلید:احساس خوب=اتفاقات خوب.

    فایل:خداوند را بهتر بشناسیم.

    خدارو شکر .

    استاد باید بگم تنها تعریفی از خدا که به من حس خوب داد هم نسبت به زندگیم هم نسبت به خدا همین تعریف شما بود.

    چون قبلا با تعریفهایی که شنیده بودم وچیزهای که در قرآن می خوندیم و برامون تفسیر می شد گاهی حتی با خدا دعوا می کرد پس کو اون بخشندگیت کو اون لطف ومهربانیت چرا من رو نمی بینی .

    چرا به یکی می دی خر وخروار به یکی نمی دی یک مثقال.

    چرا اون طرف همه چیز زندگیش جوره از ثروت وسلامتی وشادی ومن اینا رو ندارم مگه من چیکار کردم جز اینکه نمازهام به وقت نماز شبم سر جاش کلاسهای قران از حفظ وتفسیر و….سر جاش پس چرا جوابم رو نمی دی.

    واین بود که این خدا رو همچین عادل نمی دیدم البته به خاطر ترسی که داشتم این افکار رو از خودم دور می کردم ومی گفتم اگر این جور فکر کنی خدا بدتر مجازاتت می کنه هر لحظه می ترسیدم سنگی از اسمان به اصطلاح بیاد وتو سر من بخوره من این خدا رو دوست نداشتم فقط ازش می ترسیدم گاهی هم تحمل می کردم ومی گفتم اشکالی نداره اون دنیا جبران می کنه می رم بهشت.

    یادم می یاد یه ایه سوره انعام بود تو کلاسها بهمون می گفتند تفسیرش اینه که خداوند کافران رو اینقدر نعمت می ده تا غرق بشن وبیشتر خدا رو فراموش کنند واون دنیا عذابشون کنه.

    برای همین هم فکر می کردیم نعمت وثروت زیاد ما رو به جهنم می بره.

    اما عاشق تعریف شما از خدا شدم.

    عاشق خدایی شدم که شما بهمون نشون دادید.

    چه خدای عادلی.

    خدایی که یه سری قانون گذاشته وهرگز نه تغییر داده ونه می ده وهم خودش پیرو این قانونها هست وهم انچه برای بنده هاش اتفاق می افته بر طبق این قوانین هست.

    چه عدالتی دیگه فکر نمی کنم اون طرف رو بیشتر از من می خواد که شاده که خوشبخته .

    فکر نمی کنم الان نسبت به من خشم گرفته.

    نه این خدا احساساتی نمی شه من زندگیم رو خودم می سازم با افکار واحساساتم با فرکانسهام .

    اگه پیرو قانون باشم حس خوب داشته باشم شاد باشم ایمان داشته باشم نترسم وقدرت خدا رو باور داشته باشم نه قدرت خلق رو طبق قانون همه کارهام به راحتی انجام می شه وهمین قدرت خدا کارهام رو پیش می بره.

    اگه بترسم قدرت بدم به مخلوق خدا غمگین بشم حرص بخورم حسادت کنم خشم بگیرم اتفاقات بد رو جذب می کنم .

    احساس بد=اتفاق بد.

    میزان دریافت نعمت بستگی به باورم داره.

    اگر باور دارم که خدا رزاق هست و روزی دست خداست نه کس دیگه ای وفراوانی در جهان هست وهیچ وقت کم نمی یاد پس روزیم می رسه از مسیرهای مختلف جایی که فکرشم نمی کنم‌.

    اما اگه فکر کنم نعمتها هی دارن کم می شن روزی من دست مردم هست اگه مشتری کم شد بترسم نکنه امروز درامد نداشته باشم تو فکر پارتی تو بانک وفلان اداره باشم تا کارم رو جور کنند خدا هم می گه برو از جایی که باور داری رزق بگیر وقطعا هر جایی جز نزد خدا کمبود وترس وفقر هست.

    خدا یا شکرت که اینقدر خوب ودوست داشتنی وعادل هستی.

    من مسول زندگیم هستم.

    من زندگی رو با فرکانسهام می سازم.

    من تصمیم می گیرم که اینده من چطور باشه.

    هیچ کس هیچ قدرتی نداره وقادر به کوچکترین تاثیر در زندگیم نیست.

    ایمان من به خدا واعتماد به او زندگیم رو می سازه.

    من شادی وثروت وخوشبختی می خوام پس وارد زندگیم می شه.

    استاد متشکرم وجود شما در زندگیم رو هم خودم خواستم وخدا شما رو سر راهم گذاشت.

    در پناه خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    گفته:
    مدت عضویت: 0 روز

    دوست عزیز من مدت های زیاد این سوالات که به قول شما آیا خداوند اتفاقات زندگی ما رو مدیریت می کنه یا نه برام مطرح بود که خدا رو بسیار بسیار شاکرم که با گروه عباس منش آشنا شده ام و روز به روز مطالب ارزنده ای رو ازشون یاد میگیرم و جواب سوالاتم رو می گیریم . خدا یه سری قانون و قوانینی داره که جواباش مشخصه مثل دو دو تا چهار تا . برامون فرمول گذاشته که می خوای استفاده بکنی بکن و می خوای استفاده نکنی نکن و این یعنی اختیار . مثل فرمول جبری y=x^2 شما هر عدد منفی می خوای بدی بده این فرمول از توش عدد مثبت در میاد و این جبره . ولی تو آزادی هر عددی توش بزاری چه مثبت چه منفی . اختیار با خودته . یه سری قوانین مشخص خدا وضع کرده مثلا صله ارحام عمر رو زیاد می کنه.حالا شما مختاری از این قانون استفاده بکنی یا نکنی . روانشناس ها هم می گن هر کی روابط اجتماعی بالایی داشته باشه سیستم ایمنی بدنش قوی تره و بیشتر عمر می کنه . یا قانون بخشش بخشی از اموال که دارایت رو چند برابر می کنه خوب این یه قانونه می خوای شما استفاده بکن می خوای نکن مثل همون عبارت جبری توان مثبت هستش . از آقای عباس منش عزیز سپاسگزارم که ما رو با قوانین خدا آشنا می کنه و بابت شهامتشون بهشون تبریک میگم من چند سالی بود که پیش خودم می گفتم همه این جهان و کل هستی یه انرژی هستش و خدا هم برخلاف ذهنیتی که در ما آفریدن منشا این انرژی است ولی شهامت این که یه بار هم به زبون بیارم رو نداشتم بازم میگم از آقای عباس منش متشکرم و بابت شجاعت و شهامتشون تبریک می گم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      رسول فتحی نژاد گفته:
      مدت عضویت: 4017 روز

      سلام دوست عزیز ما خدای ناکرده نمی خواهیم که عباس منش رو خراب کنیم یا اینکه بگویم مثلا من رسول فتحی نژاد از عباس منش بیشتر می دانم….نه اصلا آقای عباس منش بسیار نازنین و دوست داشتنی هستش فقط ما می خواهیم یک گروه قوی و کم نقص ایجاد بشه…انتقاد باعث شفاف سازی میشه..

      ببینید شما می گوید من حرف عباس منش را قبول دارم (این واقعیت باور شما هستش)

      من می گویم من یک سری از حرف های ایشان قبول ندارم(این هم واقعیت باور من هستش)

      عنایت دارید که واقعیت با حقیقت فرق داره

      واقعیت را من و شما از طریق ذهن اختراع می کنیم(درست می کنیم)

      ولی حقیقت کشف شدنی هستش …یا به عبارتی حقیقت را کسی نمی آورد و نمی سازد ….در جهان هستی هستش

      پس حالا آیا خداوند سیستمی و انرژی بودنش حقیقت داره؟

      یا اینکه خداوند سیستمی و انرژی بودنش واقعیت ذهنی ماست؟

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    مرضیه امیری گفته:
    مدت عضویت: 2165 روز

    الله اکبر

    به نام خدای هدایتگرم

    سلام استاد من سلام به روی ماه شما و مریم جان ، استاد مطمئنم دقیقا حسم رو درک میکنی فرکانسم رو حس میکنی

    استاد درک کردم یه چیزی رو از این سیستمی بودن خدا به قلبم الهام کرد استاد صدای قلبم احساسم اون لحظه گواه حرفمه

    الله اکبر به این سیستمی بودن خدا

    استاد درکش کردم چیزی رو درک کردم که

    با بارها و بارها شنیدن این فایل درک نکرده بودم شنیده بودم اما درک نکرده بودم

    خداروشکر خداروشکر خداروشکر

    برای این درک خودش گفت استاد خودش به قلبم الهام کرد قلبم قلب نازنینم گواه این درکه

    میدونین احساسم چیه اون حس خراب شدن اون خونه ای که هر بار یه قسمتش رو درست میکردم اما هیچ وقت پایه و اساس درستش نکرده بودم اینبار هدایتی راه رو نشونم داد هدایتی اومدم به این فایل

    حالا میفهمم وقتی میگید

    ” خدا یک انرژیه یک سیستمه که طبق قوانین خودش عمل میکنه ”

    یعنی چی

    الله اکبر به این عظمت

    استاد چه فرکانس نابی داره این فایل

    چه حقیقتی چه اصلی چه الماس و گوهری اینجاست

    خدای من چی دریافت کردی استاد به چه درکی رسیدی این تماما خداست مطمئنم این درک رو به قلبت به وجودت الهام کرده

    وحی منزل پذیرفتم کلامت رو خدای من

    درست وقتی که به الهامت عمل کردم

    هر کلمه مینشست به قلبم به عمق قلبم

    چقدر زیبا داستان های قران منطق شد نشست به قلبم

    استاد ، چه عشقی چه حسی چه درکی دارید وقتی این کلمات بیان میشه

    انگار از عمق قلبم صداتون به گوشم میرسید

    قانون احساس خوب = اتفاقات خوب

    مطمئنم مدارم رفت بالاتر

    حالا میفهمم عمق عمل به این قانون رو

    چقدر اصله چقدر نهایت عدله

    چقدر زیباست

    اینجا درک میکنم وقتی مریم جان نوشتن

    فردی که باهوشه قوانین رو میشناسه و فرکانس های هماهنگ رو ارسال میکنه

    خداروبی نهایت شکر شکر شکر شکر

    این هدایت و الهام خداوندم بود

    خداروبی نهایت شکر

    💚🌱

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1047 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    چقدر این فایل خوبه و حاصل تحقیق و تفحص سالیان سال برروی کتاب قرانه

    استاد عزیز سپاس گزارم که حاصل زحمات و تلاش خودتون رو که چنین آگاهی ها و گوهرهای غیرقابل ارزش گذاری هستند را با ما سالهاست که به اشتراک میزارید تا ما هم سهمی داشته باشیم از این کوه الماس تا جهان بیشتر و بیشتر گسترش پیدا کنه و ما هربار تواناتر در پیدا کردن الماس های بهتر .

    خلاصه ی کل قوانین هستی اینه که احساس خوب =اتفاقات خوب و احساس بد =اتفاقات بد .

    یعنی این خداوندی که مارو آفریده ،جهان رو آفریده قوانین ثابتی برجهان وضع کرده و هرگز از قوانین خودش عدول نمیکند ،

    بزرگترین قانون جهان هستی قانون فرکانسه و اینکه ما موجوداتی فرکانسی در جهانی فرکانسی هستیم و فرکانس ماداره رقم میزنع اتفاقات رو ، پس طبق قانون خداوند اگر بخوایم نگاه کنیم موضوع این نیست که خداوند برای ما میخواهد یا نه ،موضوع اینه که من برای خودم چی می‌خوام ؟؟؟چون خداوند جهانش رو به تسخیر من درآورده و برای هر فرکانسی وهر دیدگاهی یک عکس العمل طبیعی در نظر گرفته و من قدرت اراده و اختیار دارم تا فرکانس هامو تنظیم کنم و آگاهانه فرکانس خواسته ارسال کنم ویا ناآگاهانه فرکانس ناخواسته ،پس موضوع فرکانس منه،طبق قانون الهی ، پس خداوند برای من نه خوبی میخواهد ونه بدی ، نه ثروت میخواهد نه فقر نه سلامتی میخواهد نه بیماری نه عشق میخواهد نه نفرت ،طبق قانون فرکانس این موضوع مطرحه که من چه چیزی برای خودم میخواهم ؟؟؟ودر راستای اون چه فرکانسی ارسال میکنم ،موضوع اینه که من با فرکانس های ارسالیم و باورهای غالب ذهنم دارم هر لحظه به خداوند شکل میدهم ،من دارم با فرکانس های ارسالیم تعیین میکنم که خدا بهش کل فقر وارد زندگیم بشه یا به شکل ثروت

    به شکل سلامتی وارد زندگیم بشه یا به شکل بیماری ، به شکل احساس خوب یا به شکل احساس بد ،من با کانون توجهم دارم شکل میدم ، خداوند بدون قضاوت فقط به فرکانس های ارسالیم پاسخ میده و به شکل اون در زندگی من تجلی پیدا می‌کنه ، بدون قضاوت و هیچ احساسی و بدون عواطف انسانی ،چون سیستم و این انرژی فقط و فقط فرکانس می‌شناسه ،نه رابطه‌ی پدرو فرزندی (نوح و پسرش) این سیستم فقط عمل صالح یا ناصالح می‌شناسه و نه رابطه های زمینی ، طبق قانون من عاجز و ناتوان در تغییر فرکانس دیگران و توانا در تغییر فرکانس های خودم هستم ،

    قوانین خداوند هرگز تغییر نمیکنند و من با ساختن باورهای هم جهت با قوانین الهی میتوانم درتمام ابعاد خوشبختی رو تجربه کنم براساس تعریفی که ازش دارم و خداوند بدون احساس شادی که من تجربه میکنم یا عشقی که من تجربه میکنم به اون فرکانس ها پاسخ میده ،اگر در خلاف قانون هستی و سنت الهی حرکت کنم بازهم بدون احساس دلرحمی و هرچیزی که من بشر تجربه میکنم به اون فرکانس مثلا شرک پاسخ میده و نتیجش میشه عذاب خوارکننده .

    و احساس خوب مهم ترین چیزه واقعا تا ابد ،

    خدایا کمک کن و یاری کن تا همواره درک بهتری از قوانین جهانت داشته باشیم و از تجربیات گذشته مون استفاده کنیم تا بهتر و بهتر قوانین رو درک کنیم .

    تنها تورا میپرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم .

    هدایت کن تا پیرو آیین ابراهیم باشیم که او موحد بود و مشرک نبود .

    هدایت کن به راه آنان که به آنان نعمت دادی نه راه کسانی که برآنان غضب نمودی و نه (گمراهان)

    در پناه رب یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    زیبا گفته:
    مدت عضویت: 2088 روز

    به نام زیباترین خدایی که من رو افرید

    سلام به همه شما دوستان پرتلاش و هم مدارم

    روزانه خدا رو شاکرم که منو به این مسیر زیبا هدایتم کرد و بهم گفت که خدایی که تو میشناسی من نیستم

    بهم گفت که خدای واقعی کیه

    بهم گفت که تمام زیبایی ها و قشنگی ها وتمامه هر چی خوبی هست در خدای منه

    چقد قشنگ خدای واقعی رو برام معرفی کرد

    ومن از وقتی فهمیدم که خدای من کیه

    خدای من چقد به من نزدیکه

    بدون اذن خدا برگی از درخت نمی افته

    چقد میتونم در وجود خودم پیداش کنم

    خدای من هر لحظه کنارمه

    هیچ وقت تنهام نمیزاره

    خدای من عاشق تمام بنده هاشه

    من وتمام جهان پاره ای از خداییم

    خدای من هر وقت صداش بزنم و ازش چیزی بخوام رو بهم میده

    منو با تمام اشتباهاتم و تمام گناهانی که کردم دوستتتتتتتتتتتتتم داره

    عاااااااااااشق منه

    خدای من بخشنده و مهربونه

    من از وقتی فهمیدم خدای واقعی من کیه و شناختمش عاااااااااااشقش شدم و با تمام وجودم حسش میکنم در درونم

    از وقتی باااااهااااش حرف میزنم انقدر حااااااالم خوبه وانقد اراااااامش دارم که تمام مشکلاتمو به راحتی با خدای خودم با همدیگه حلش میکنیم

    باورتون نمیشه من خیلی نگران فرزندم بودم همش خودمو سرزنش میکردم که چرااااااا خوب تربیتش نمیکنم چراااا؟

    امااااااا از وقتی به خدای خودم نزدیکتر شدم با هر مشکلی که برام میفته اول از هر چیزی میگم که خداااایا شکرت این یه نشونه از طرف خدای من به منه که بفهمم بیشتر حواسم باشه و شروع میکنم حرف زدن با عشقم (خدا)که تمام زندگیمه راحت اون مشکلو حلش میکنم

    روزی هزاران مرتبه شکر به خاطر وجود الله در زندگیم

    و خدارو شکر میکنم که خدای خوبم منو با این سایت عالی اشنا کرد و هر روز با گوش کردن فایلای استاد انرژی های منفی رو از خودم دور میکنم

    خدااااایا هر روز منو به خودت نزدیکتر و ایمانم رو به خودت قوی تر کن

    الهی امین🙏🏻🙏🏻🙏🏻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2174 روز

    خدا با ماست همیشه و همه جا

    خدایا شکرت

    در مورد سیستمی بودن خداوند در دوره دوازده قدم استاد خیلی خوب برای ما واضح و مشخص گفتن خدا راشکر

    کار ی که ما می تونیم انجام بدیم تا سیستمی بودن خداوند را برامون

    بهتر روشن کنه در قرآن دنبال آیه هایی باشیم که از /ما / گفته

    هر موقع دارای استرس شدیم دیدید حالمون بد میشه و این رو می رسونه

    که از سیستم خارج شدیم چون استرس سو اضطراب در قانون نیست

    هر گاه دارای آرامش بودیم اونقدر اتفاقات خوب و عالی برامون رقم خورده که نگو

    خدایا شکرت

    فرقی برای خداوند نداره که تو نوح پیامبر هستی یا حضرت محمد هر جور ی با سیستم باشی باهات رفتار میشه

    هرکسی قانون رو رعایت کنه جواب خودشو می گیره

    اگر کینه داشته باشی از قانون از سیستم دور میشی

    همین طور حسودی

    خشم

    نفرت

    وووووو

    حال خودم رو خوب می کنم تا خوشبختی رو به زندگی راه بدم

    خدایا شکرت

    به خودم میگم حالام دیر نشده هیچ وقت دیر نیست هر موقع به مسیر هدایت به مسیر خداوند انسان هدایت بشه خوبه و عالیه

    خدایا شکرت خدای من اونقدر بزرگه که احتاج به انسان های روی زمین به شیوه ی قبلی ام ندارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    آزاده گفته:
    مدت عضویت: 2225 روز

    به نام خدایی که در اولین سوره قرآن و اولین آیه اولین صفت رو رحمان و رحیم بیان کرده

    سلام استاد من استادی که جنس حرفات و خود حرفات و کلا منش و زندگیت بر پایه توحید هست خدایا صدهزار مرتبه شکر که با افکار مشرکانه نسبت بهت نکردم.

    استاد فکر کنم اکثر ما که اینجا جمع شدیم باور غالبمون این هست که خدا را یه انسان مقدس با قدرت بی نهایت میدونیم اونم بخاطر ورودی هایی هست که از کودکی تا بزرگسالی دریافت کردیم خود من به شخصه هر وقت فکر می کردم خدا چیه و چه جوری واقعا فکرم به جایی نمی رسید و وقتی از خانواده و یکم افرادی که از دید خودم مومن تر بودن و حس میکردم به خدا نزدیکتر ( چه شرک بزرگی داشتم فکر میکردم خدا افراد رو دسته بندی کرده و هر دسته به اصطلاح در یک طبقه هستن و من در طبقات پایینم و خیلی از خدا دورم جوری که اصلا خدا منو یادش رفته) هستن می پرسیدم میگفتن به این چیزا فکر نکن آخرش به پوچی و بی ایمانی میرسی اون وقت پیش خودم میگفتم آخه چطور خدایی رو بپرستم که حتی یه شناخت هم ازش ندارم و همین باعث میشد که اصلا خدا در زندگیم حضور نداشته باشه آدم هایی رو میدیدم که به اصطلاح از اول کتاب مفاتیح هر چی نماز و اعمال مستحبی هست دارن انجام میدن ولی زندگیشون افتضاح اون وقت فکر می کنین جواب چی بود که خدا بنده های مومن امتحان می کنه واقعا خدا چرا همش بنده های خوبشو امتحان می کنه چرا اونا همش تو درد و عذابن فکر می کنین جواب چی بود خدا به کافران این دنیا رو میده تا همه لذت ها و نعمت ها رو داشته باشن بجاش اون دنیا کباب میشن🤔 و بنده های مومن این دنیا زجر میکشن و اون دنیاشون خوب!!! آخه این چه خدایی این چه زندگی کلا ذهنم آنقدر بهم ریخته بود و این حرفا رو درک نمی کردم که نگو یه مورد دیگه آخه چرا وقتی داریم دعا می خونیم آنقدر گریه کنیم که به سرحد مرگ برسیم اون وقت خدا دلش به رحم میاد و شاید دعای ما رو مستجاب کن این رفتارا این نوع عبادت با تضاد کامل با قرآن بود و من اصلا نمیتونستم درک کنم و خدا رو صدهزار مرتبه شکر که به این راه هدایت شدم و فهمیدم خدا چی هست و چه جوری و سیستم حاکم بر جهان چه جوری عمل می کنه خدایااااااااا شکرت خدایااااااااا عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    فریبا رنجبر گفته:
    مدت عضویت: 893 روز

    سلام به استاد گرانقدر

    این فایل زیبا نشانه امروز من میباشد

    سالهای زیادی دنبالش بودم گاهی وقتها چشمهایم می بستم واگاهانه میگفتم اینکار برام بکن وقتی محکم و قوی بهش میگفتم خواستمو دیگه الان بهم بده تا روز بعد نمیشد خواستم اجابت میشد البته از بچگی همینجوری بودم باهاش

    ولی تعریفش رو نمی‌دونستم نه میدونستم انرژی هست و نه تعریفی از انرژی به این شکل داشتم انرژی رو قوه و بنیه در آدمها و موجودات برای کار کردن و حل مسایل میدونستم نه بدین شکل که هر کاری بکنیم و بخواهیم به شکل انرژی برامون در بیاد که خودمون می‌خوایم و علاقه شدیدی در وجودم همیشه بوده و هست که عطش شدیدی داشتم برای اینکه از نزدیک همیشه لمسش کنم تا قلبم آروم باشه همیشه ارتباطاتم باهاش نصف ونیم رها میشد یعنی وقتی سال 81 به دلیل ترک کارم به یک تضاد شدید برخورده بودم ونمتوانستم از حرفهای تو دلم به کسی چیزی بگم واقعا شب و روزم شده بود نماز و قرآن و دعا چیز مبهمی تو ذهنم بود که خدا کجای بهم بگو تا بهت تلفن کنم نامه بدم باهم حرف بزن و ان همیشه حرف میزد. ومن نمیشنیدم آن کار خودش رو میکرد و من متوجه نبودم و درک نمی کردم

    به طرز بسیار معجزه آسای حجم زیادی از کتابهای که اکنون هم پرفروشترین کتابهای انگیزشی و بهتر بگم کتابهای معنوی هستند حدود 25 کتاب بدون اینکه برادرم از وضع من خبر داشته باشد از شهری دیگه که بود یهو برایم آن کتابها رو آورد هنوز که چند سال از این ماجرا می‌گذرد واقعا سوالم این هست چرا برادرم این کتابها را به من داد؟ و گفت اینها فقط برای تو آوردم این عین حرفی بود که به من زد در صورتی ما چندین خواهر و برادریم آن هنوز نمیدونه که من از این کارش هنوز در حیرتم؟ چطور این کتابها به دستم رسید و من آنها رو تند تند فقط می‌خوندم شب و روز در حال خواندن این کتابها بود م

    و بعد از آن اتفاقات بینهایت بزرگی در زندگیم بوجود آمد که خود آنها هم معجزه پشت معجزه بود برایم از مهاجرتم از شهر کوچک به تهران و با دست خالی خالی و کارو سفرهای خارج و جمع آوری مبالغی برای خودمو و ازدواج مو…. و ماجراهای که دیگه بینهایت معجزه وار با خانواده همسرم و محل کار همسرم پیش آمد که خدا چطور منو حمایت کرد که فقط میشه گفت معجزه پشت معجزه که وقتی اتفاق افتادند و تمام شد و چرخها روی ریل خودشون قرار گرفتن فهمیدم خدا برای من چه کارها کرده

    ولی چیزی که وجود داشت این بود که من همیشه خدارا در خودم با اشتیاق و ایمان و توکل صدا میزدم به کمکم می‌آمد ولی در وسط‌های ماجرا یادم می‌رفت که اینکارها رو داره برام می‌کنه و دچار کفر و شرک های هم میشدم بخصوص به آدمها ی ماجرا خیلی اهمیت میدادم

    ولی اینبار دوباره با یک مهاجرت به ی شهر دیگه منو نشاند سرجام دوساله که درو دیوار رو برویم بسته شد و ارتباطم با همه قطع شد طوری که برای هیچکدام من اقدام نکردم و نمی‌دونستم چرا در این ماجرا قرار گرفتم یعنی جوری شد که نان خوردن هم نداشتیم داستان بسیار بسیار جالبی بود که بعد از سختی و مریضی های بسیار این بار خدای من انرژی برتر من میخواست معجزه ای ورای معجزاتش به من نشان بده چیزی که سالیان سال عطش داشتم ولی چون نصفه رها میکردم به دستش نمی آوردم ولی دیگه اینبار با این اتفاقات در کنج خانه با دست خالی در عینی که خانه خریدم ماشین خریدم و زمین خریدم ولی اینبار مثل همیشه برکت رو ندیدم دوباره به آدمهای ماجرا بها میدادم

    می بایست واقعیت رو می‌دیدم خدا و شناخت واقعی خدارو من شکل واقعی و تعریف و خدارا نمی‌دانستم آن را میخواستم خدایی که دنبالش بودم همه کار هم برام میکرد ولی من سپاسگزارم نبودم بزرگترین معجزه اش رو وقتی داد که با همه این برکات مانان خوردن هم نداشتیم بماند که نه عزت نفس ونه اعتماد به نفس دیگه خبری هم ازشون در ما نبود

    آشنا شدیم من و همسرم همزمان به فایلی از استاد به طرز عجیب و بعد از یکسال کار کردن روی خودمان الان 20 روز است که درهای رحمت الهی برایمان باز شده است و دوباره همسرم کاری رو شروع کرده که خداروشکر از این وضعیت ناجالب در آمدیم و هزاران هزار بار من انرژی بودن خدارو ودرک این موضوع و به خصوص انرژی بودن پول و رو برایم بی نهایت آشکار شده انرژی وسییتمی بودن جهان هستی و کارکرد آن در این 22 سال زندگیم که خدا به شکلهای بی نهایتی برایم تعریف شده بود اولین و آخرین تعریف زیبا و واقعیتی آشکاری بود که با گوشت وپوستم و تک تک سلولهایم احساس کردم و به تمام وجودم نشست وفکر میکنم این شناخت تنها شناختی از خداوند است که می‌توانست من و همسرم رو به آرامش برساند و و فقط انگار میخواستیم همه عمر همین موضوع رو بشنویم و آرام بگیریم و گرفتیم

    خیلی موضوع سیستمی بودن جهان و خدا به ما آرامش داد که تمام ناعدالتی‌های ها پیش می آمد برای من و همسرم جواب داده شد این عین آرامش بود برایمان چقدر من و همسرم از شنیدن این عدالت که دنبالش بودیم لذت بردیم.

    سپاس خدای عزیزم وعادلم

    سپاس استاد مهربانم

    سپاس آگاهی برترم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: