چگونه به راه راست هدایت می شویم یا از آن دور می شویم - صفحه 19
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/11/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-11-23 04:47:072024-11-23 04:49:23چگونه به راه راست هدایت می شویم یا از آن دور می شویمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به همه
سلام استاد
خدایا من فقط تو را میپرستم .و فقط از تو یاری میجوییم.
استاد راجع غرور حرف زدن . گفتن همه آدم ها مثل هم هستند چون روح خدا در وجود همه ما است.پس همه در یک سطح هستیم.
مقایسه نکنم. فقط سرم تو کار خودم باشد.این میتواند بمن آرامش بدهد.
من میخام فقط این دو تا آگهی عمل کنم تا حالم خوب شود.
خدایا من به هر خیری از تو برسد فقیرم.
سلام مجدد.
خدا رو شکر بابت غذای که دارم بخورم.
خداروشکر با استاد آشنا شوم.
خداروشکر بابت مادر مهربانم که همش در تلاش هست من بهترین غذا و امکانات داشته باشم.
خداروشکر بابت اتاق گرم که دارم.خداروشکر بابت تخت و پتو که داریم
خداروشکر بابت خواهرهای مهربان که دارم.
خداروشکر بابت حیاط و پارکینگ دارم
خداروشکر بابت ماشن که دارم
به نام خدایی که هرچه دارم از اوست …
سلام سحر عزیزم…
خواهر عزیزم در این خانواده ی بزرگ عباسمنش …
امیدوارم هرجا که هستی حالت عالی باشه …
ممنونم از کامنتی که گزاشتی ….
وقتی داشتی میگفتی که
مقایسه نکنم. فقط سرم تو کار خودم باشد.این میتواند بمن آرامش بدهد
به یاد آوردم درخواستی که از خدا داشتم رو …
وقتی برای کار در اینیستاگرام آموزشی خریدم اون استاده که البته یکی مثل خودم بود داشت میگفت باید برید رقباتون رو چک کنید برید ایده بگیرید …و فلان و بیسار …
بعد من یکم اون آموزش ها رو با نتایج استاد چک کردم …
گفتم آخه چطور ممکنه …
بعد از خدا پرسیدم
..گفتم خدایا الان که استاد موفقیت و استاد رشد شخصیت توی این ایران هست ولی چی میشه که یک نفر مثل استاد عباسمنش اینقدر فابریک اینقدر اسپیشیاله ….
چطور آموزش های استاد اصلا کپی نیست یا ایده هاشون اصلا عینش رو کسی نیاورده
..چطور صحبت های استاد خاص و فقط مال این فرده …چطور استاد الان اینقدر قدرتمند داره کار میکنه ولی حتی کسایی که عینا از روی استاد. کپی میکنند و شاید خیلی بیشتر استاد هم تلاش میکنند ولی نتیجه ای نمیگرند …
یادمه اولا که با این موضوعات آشنا شده بودم اون اولین استاد من میگفت ما یه گروه مخفی داریم که توی اون فعالیت میکنیم …یاد میگیریم …میگفت منم یه روز عین تو بودم بی هدف و بعد آروم اروم روی خودم کار کردن …آموزش دیدم …و الان به این جایگاه رسیدم
..
منم مثل تو یه استاد داشتم و فلان و اینا …
من از همون روز اول به خدا گفتم خدایا ببین …من می خوام مثل اینکه به تو وصل شدم که منبعی …می خوام به اون اصلی وصل بشم …نه اینا که این پایین پایینا فعالیت میکنند…
من می خوام اون اصلیه …اون خاصه …به اون وصل بشم
میخوام آگاهی های خالص رو دریافت کنم…که بعد از 4 سال الان اینجام …و خدارو شکر واقعا …
خدایاشکرت …
خلاصه که الان
میفهمم فرق استاد با بقیه چیه …
اینکه روی خودت تمرکز کنی …
بعد حالا از خدا میپرسیدم خب اگه من رقبا یا کسایی که توی حوضه ی من کار میکنند چک نکنم از کجا ایده بگیرم ؟ چطور رشد کنم …
چطور بفهمم توی این حیطه کجام ؟…
و این فایل جواب تمام اینا رو داد …
بعد از اون یه لحظه انگار خدا بهم گفت …
مگه ایده نمی خوای …
مگه خاص بودن رو نمیخوای …
خب من برای تو کافی نیستم مگه ؟
من هستم دیگه …
نیازی به ایده ی رقبا نیست که …
من به تو ایده های خاص رو میدم
..
من منبعم …
اگه یه کسی توی حیطه ی کاری تو یه کار و ایده ی به درد بخور داره و انجام میده و نتیجه میگیره …این ایده و این کار رو هم من گفتم بهششش
…….
تو چرا منو باور نمیکنی چرا می خوای از روی دست اون کپی کنی …بابا …من اینجام …
من بهترشو به تو میدم …تو فقط بیا پیش من …تو فقط خودتو لایق تر کن …تو فقط خودتو رشد بده …
من هستم …
بعدشم …تو میگی که می خوای بدونی توی این حوضه ای که می خوای کار کنی یا علاقه داری جایگاهت کجاست …
هرجااااا
هرچی ….
می خوای بدونی جایگاهت چیه ؟
ببین خودت کجایی…
ببین آیا امروز یه ذره بهتر شدی توی این حوضه
ببین آیا بهترین خودتو داری ارائه میدی ؟
ببین آیا واقعا با تمرکز روی کارت داری کار میکنی …
ببین آیا ایده هایی که بهت میدم رو اجرا میکنی …؟
می خوای مقایسه کنی مقایسه کن عزیزم …اشکالی نداره …ولی خودتو با خودت مقایسه کن …
من هر روز ایده های بیشتر و بهتر رو بهت میدم …
آیا تو هر روز بهتر و بهتر میشی ؟
خودتو مقایسه کن …
ولی با خودت …
با دیروز خودت …
از خودت بپرس …
به خودت بگو این خدای من هر روز داره به من ایده ی بهتر و کار ساز تر میده ولی آیا من هر روز خودمو رشد میدم که بتونم دریافتش کنم …
ملیکا !
تو اگه منو باور کنی …
و فقط جلو بری …فارق از اینکه رقبا چیکار میکنند تمرکز کنی و بهترین خودت باشی …
من دست آدما رو میگیرم میارم پیش تو …
اصلا من همه کار ها رو میکنم …
پول میارم
ثروت میارم
ایده میارم
انسان های فوق العاده رو برای راحتی کار برای تو میارم
چی می خوای ؟
شهرت ؟
ثروت ؟
آزادی؟
چی فقط تو بگو …
من همه رو برای تو میارم ..
همه چیزو بهت میدم …
فقط تو حرکت کن …
تو اجرا کن
تو ایمان داشته باش
تو رشد کن
مقایسه نکن
هی اینو اونو چک نکن …
من میتونم از نازکی تار های عنکبوت تا بال پرنده به تو ایده بدم …ایده های جدید … برات منطق بیارم …
تو فقط منو باور کن ..
….
.
ای جان دلم که اینقدر خوب صحبت میکنی …
عاشقتم من خدای عزیزم …
ممنونم سحر برای این کامنتت که باعث شد صدای خدارو بلند تر بشنوم…
دوستت دادم
منتظر نتایج بی نظیرترین هستم …
در پناه لله یکتا باشید
خدایا شکرت بابت وجود ارزشمند ما ادم که روح خداوندیم
خدایاشکرت بابت این سایت ارزشمند و دوستای گلم میلیارد ها بار باید باید این سایت و کامنتا میلیون ها مطالب ارزشمد سپاسگذاری کرد
خدایاشکرت بابت بدن و جسمم و پاهام و ذهنم که درست کار میکنه میتونم راه برم نفس بکشم و سالم زندگی کنم بخابم و روی خودم کار کنم خدایا هزاران مرتبه شکر
خدایا شکر بابت افراد موفق و ثروتمند چون با دیدن اونها انگیزه میشه برای ما
خدایا شکرت بابت درختان و اسمان زیبا و با ابرهای خوشگل و هوای پاک و اکسیژن که بی نهایته و نهایت لذتو به ما میده
خدایاشکرت بابت دوست عزیزم که با من هم فرکانسه و باهم کلی ازاین مسیر زیبا صحبت میکنیم
خدایا شکرت بابت استاد خوبم که لایق استادیه و شایسته و خیلی عالی صحبت میکنه و کلامش قدرتمنده و باورپذیره
خدایا شکرت بابت رزق و روزی و برکت که هرروز سره سفره ام میذاری .
خدایاشکرت بابت اگاهی و نعمت و فروانی و برکت و هدایت الله که هرروز همراهمه
خدایاشکرت که حالم داره خوب میشه و هرروز و بهتر از دیروز
خدایاشکرت حالم خوبه جسمم خوبه و ذهنم سالمه
خدایاشکرت بابت گل های رز سفید من عاشق گل های زیبام بهم نوید و انگیزه برای زندگی کردن میده
خدایاشکرت بابت پاییز رویایی و برگ های زرد و قرمز و رویایی
خدایاشکرت بابت هوای فوق العاده تازه و رویایی این جهان
خدایا شکرت بابت اینکه نعمت و فروانی در این جهان بی نهایته
خدایاشکرت بابت اینکه خودم و عزیزانم سالم و سلامت هستیم
خدایاشکرت بابت کار عالی و فوق العاده ای که دارم
خدایاشکرت بابت هر انچه بهم دادی
خدایاشکرت بابت دستان تو در زندگیم
خدایاشکرت بابت ثروت و برکت و عشق
خدایاشکرت بابت این جهان و کیهان و قوانین منظم این جهان
باسلام و درود خدمت استاد عزیزم
واقعاً دست مریزاد بگم که دقیقاً نیازمند آگاهی هایی بودم که تواین فایل شما اشاره کردین
اگه انسان روی خودش کارنکنه ومواظب ورودی هاش نباشه نجواهای شیطان شروع میشه و به قول یکی از دوستان جهان کاری نداره شما سالیان هست داری روخودت کار میکنی حبوط میکنی مانند حضرت آدم
اما این حبوط هم خیریت نهفته اگه درست نگاه کنیم
و میبینی خودت میتونی خالق زندگی ات باشه اگه باورداشته باشی
درضمن اطرافیانت روبهترمیشناسی
کی دوستته وکی دشمن
من چند وقتی مواظب ورودی هام نبودم
و دقیقا قانون فرکانس هام عمل کرد
درهم ریختن افکارم
باعث پایین اومدن درآمدم وخرابی روابطم باهمسرم وفرزندانم
اما تا به خودم اومدم وباآگاهی هایی که شمابهم دادین اول احساسم روخوب کردم وطی چندروز مسایل پیچیده ازم دورشد
واطرافم رابهترشناختم آدمهایی که سالیان من میشناختیم درک بهتری ازشون پیداکردم
وقتی شما فرمودین از نگاه طرف مقابل اتفاق روببین
قراربودسه شنبه بادوست قدیمی ام یه مسافرت کاری برم اماخبریش نشد
امروز زنگش زدم و دیدم مریضه و چندروز توخونه بوده
دقیقاً استاد حرف شما را تصدیق کردم
وازتون ممنونم
خداراسپاسگذارم که منا به سایت شما
هدایت کرد وازشماممنونم بابت آگاهی هایی که به ما به طور عاشقانه میدید
ازخدابرای شما ومریم خانم سلامتی ونعمت های روزافزون خواستارم
به نام خدایی که هرچه دارم از اوست …
سلام برادر عزیزم
سلام حمیدرضا ی عزیز
امیدوارم هر کجا که هستی حالت عالی باشه …
یکی دو هفته پیش
یه مشکلی در محل کارم گه البته دیگه اونجا نمیرم به وجود اومد …
و مدیر اونجا با عصبانیت با همه بخورد کرد و کلی اتفاق بد افتاد. باعث شد که حتی دو تا از بهترین اساتید اونجا اینقدر حالشون بد بشه که بزارند برن و بگن ما دیگه اینجا کار نمیکنیم…
خلاصه من یکم فکر کردمو گفتم …خب شاید منم اگه جای این مدیر بودم و میفهمیدم بدون اطلاع من همچین اقداماتی میشده عصبانی بشمو و این برخورد رو کنم و قطعا همین میشد …بعد با خودم فکر کردن ولی یه مدیر نباید اینطوری باشه …
پس …باید چیکار کرد؟
بعد گفتن خب …قضیه از این قراره که بدون اجازه ی من یا اطلاع من وسیله از این شرکت برده شده …
ولی من که از بقیه ماجرا خبر ندارم …
باید چیکار میکردم …
باید ذهنمو کنترول میکردم و با تمام این افراد تک به تک صحبت میکردم…و ازشون میپرسیدن جریان چیه …به چه دلیلی این کار انجام شده آیا کس دیگه هم میدونسته یا نه …و دوم اینکه به طرف به شرایط طرف نگاه میکردم ….
اگر اینجور میشد …اول اینکه خیلی اعتماد. همکارا به من زیاد تر میشد …دوم اینکه اینقدر اوقات تلخی نمیشد که اونا بزارند بزن که الان بعد دو هفته گویا شکایت و بگیر و ببند اینا شده …و سوم اینکه همه چیز به خوبی و خوشی رفع میشد و مشکل اصلی که حالا مشکل اساتید و بدهی شرکت به اونا بوده رفع میشد …
اون روز یکی یکی داشتم خودمو جای مدیر میزاشتم و توی ذهنم میخاتم که باید همچین کاری بکنم …
وقتی صحبت هام تموم. شد از خودم پرسیدم خب
اینا درست .
ولی آیا منم اگر در اون شرایط بودم باز ذهنمو اینقدر میتونستم کنترول کنم که با این دانش و این آگاهی بتونم اوضاع رو مدریت کنم ؟
……
اگه توی اون شرایط بودم…..!
نه؟
نه!
وای خدای من …همون روز یه نگاه به خودمو خدا کردمو گفتم باید روی خودن کار کنم …
خدایا …تو کمکم کن …من می خوام یه مدیر باشم …می خوام سنجیده رفتار کنم …ولی چطور ؟ تو کمکم کن …
بعد از چند روز هدایت شدم به یکی از کامنت های یکی از دوستان …و اونجا خدا به من گفت …
ت اگر در مدار مقاومت و تقلا قرار بگیری ، به هدایت و راه حل آسون و درست و سنجیده دسترسی نداری …همون روز یه برگه ی کوچیک برداشتمو روش همین جمله رو نوشتمو بعد زیرش بزرگ نوشتم …
آیا دارم مقاومت میکنم ؟
آیا دارم تقلا میکنم ؟
اگه اره پس به فکر و راه حل و کار و عمل سنجیده دسترسی ندارم …پس هیچ کاری نکن و اول خودتو آروم کن و فکرتو کنترول کن ….
……
و این فایل بی نظیر که بهم گفت …دربارهی روابط …
سوال کن ..با آرامش و سنجیده دلیل بخواه و زود قضاوت نکن …
صحبت کن …90 درصد مسائل با صحبت کردن حل میشه ….
.
همین جمله ی بالا باعث شد …
مطمئن تر بشم …
از اینکه اگر به روزی
استادم و رئیسم ازم خواست باهاش صحبت کنم …مقاومت نکنم …اگر دلیل ازم خواست …سنجیده و بدون مقایسه بگم …
و حتما دربارهی. موضوعی که اینقدر چند ماهه درگیرش بودم در رابطه با همین فرد …ازش بپرسن و دلیل بخوام که چرا اون اقدام رو انجام داد
…
فعلا که نیستش …
و فکر میکنم دیگه نتونم ببینمش …ولی
.
فکر نمیکنم منو بتونه فراموش کنه ..
مثل من گه هنوز نمتونم فراموش کنم …
ولی امیدوارم کارش حل بشه …
….
خداروشکر واقعا …
عاشقتم …
ممنونم برای کامنت زیبایت که یاد آور این جملات خداوند شد ….
درپناه الله یکتا باشید …
منتظر نتایج بینظیرترین هستم ..
سلام خدمت استاد و دوستانی که کامنت رو میخونند
استاد،شما استاد بندگی خدا هستین و همین استادی باعث شده ک خدا این قدر بهتون عزت بده
خدا برای همه و من میخاد ک در بهترین حالت زندگی کنم خدا میخاد ولی منم ک ب خودم ظلم کردم اونمچظلم بزرگی کباعث شده از اصل خودم دور بشم و وارد وادی ظلمت بشم
استاد تحسینتون میکنم ک چقدر خوب بندگی میکنین چقدر عالی و درجه یک
این ک هیچ وقت ب لطف خدا شکست نخوردین نشان از این داره ک خیلی خوب قانون و بندگی رو یاد گرفتین
خدا برای من بهترین هارو میخاد منم ک با شرک و عدم بندگی و تکبر و... ب خودم ظلم کردم و باعث شده دور بشم از جوری ک باید زندگی میکردم
یاد داستان حضرت یونس افتادم وقتی ک قومش ایمان نیاوردن و از خدا خواست ک عذابش رو بر خلقش نازل کنه ی جورایی خودش رو داشت برتر می دید و فکر میکرد فرق داره در پیشگاه خدا با بقیه مردم فکر میکرد ارزشش ب خاطر لطف خدا نبوده و خودش ارزشمند بوده
وقتی درخواست عذاب داد یکی از کسانی ک بهش ایمان آورده بود و خیلی حکیم بود بهش تذکر میده ک هیچ کدوم از انبیا همچین کاری نکردن و تو هم باید برای مردمت طلب مغفرت کنی و راضی نباشی ک گرفتار عذاب بشن و خلاصه بهش گفته بود ک مراقب باش
اما اون گوش نکرد و ب حرف ابلیس گوش کرد و تکبر ورزید و فکر کرد ک خیلی بقیه مردم برای خدا بی ارزش هستن و از خدا خواست خلقی ک خودش خلق کرده بوده رو نابود کنه
مثل داستان حضرت نوح ک از خدا خواست قومش رو عذاب کنه
یک روز خدا بهش گفت ک با چوب یا گل چند تا مجسمه کوچیک درست کنه هر چی نوح ب خدا می گفت دلیل این کار چیه؟!خدا بهش میگف صبر کن و انجام بده
خلاصه کلی زمان و زحمت برد تا حضرت نوح اون مجسمه هارو بسازه و حالا ک ساخت منتظر بود تا خدا بهش بگه دلیل این کار چیه
خدا بهش گفت حالا بزن همه رو بشکون
نوح عصبانی شد و ب خدا گفت این چ کاریه؟این همه زحمت کشیدم ک آخرش بگی بزن بشکون
خدا ب نوح میگه ک تو این مجسمه های بی ارزش رو ک خودت خلق کردی با این ک ارزشی ندارن و بهت میگم بشکون ناراحت میشی
اما ب من میگی نابود کنم خلق خودم رو ک انسان هستن و بی نهایت ارزشمند
نوح ک متوجه اشتباهش شده بود کلی استغفار کرد و ب خدا گفت منو ببخش و دیگه از خدا برای قومش عذاب نخواست و فهمید ک چقدر آدم ها برای خدا ارزشمندن و هیچ کس بالاتر از دیگری نیس
حضرت یونس هم وقتی عذاب خواست و خدا بهش گفت در فلان روز نازل میکنم و تو فرار کن
فرار کرد اما ب خواست خدا اتفاق دیگری برای قوم افتاد تا یونس غرورش بریزه خدا میخاست یونس رو یکبار دیگه ببخشه
اون مومنی ک ب یونس گفته بود ک برای مردم عذاب نخواه و رفت ب مردم گف عذاب خدا داره میاد برید ب سمت بیابون و از خدا طلب مغفرت کنین خلاصه خدا اونارو بخشید و عذاب نکرد
مردم پس از ایمان طلب مغفرت با خودشون گفتن اگر یونس برگرده بهش ایمان میاریم
وقتی ک یونس برگشت و شهر رو در آرامش دید ی جورایی از خدا ناراحت شد ک ابروش رو برده و هیچ ارزشی در اون شهر دیگه نداره و مردم فکر میکنن اون دروغ گو بوده
خلاصه بقیه داستان ک میدونین میره تو قعر تاریکی ها در دل نهنگ
همون اسفل سافلین ک استاد میگه
اینجا ب خودش میاد ک ای وای چ ظلمی کردم ب خودم و خودمو برتر دیدم و تا عمق بدبختی پیش رفتم
برمیگرده ب سمت خدا و میگه لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
منو ببخش ک اگر نبخشی و هدایت نکنی ب راه درست ب راه کسانی ک بهشون نعمت دادی از هلاک شدگان خواهم بود ب قول موسی من فقیرمب خیری از جانب تو
(تو پرانتز.،یک انسان فقیر و درمانده کنار خیابون رو در نظر بگیریم چ جوری داره گدایی میکنه جایگاه من هم نسبت ب خدا همچین جایگاهی اسن و تمام خیر از جانب اوست و من فقیرم ب خیری از جانب او
یعنی اگر خیر او نباشه من هیچی نیستم)
وقتی یونس ب اشتباهش پی میبره و پناه میبره ب خدا و میفهمه ک چقدر ب خودش ظلم کرده و لایق چ زندگی ای هست خدا اونو لب ساحل میزاره کنارش یک بوته کدو رویانده میشه تا از آفتاب حفظ بشه حواسم باشه ک چقدر محتاج خدا هستم
بعدش برمیگرده ب همون شهر و خلاصه مردم بهش ایمان میارن و ب زندگی تی ک لایقش بوده میرسه
ابلیس میخاد با همون ترفندی ک خودش ب فنا رفت مارو هم ب زمین بزنه
همون ترفند غرور در برابر تنها منبع خیر جهان کسی ک همه جیز اونه و من هیچی نیستم
ابلیس میخاد ب من تکبر بده تا سقوط کنم
خدایا پناه میارم ب تو از شر ابلیس
سجده میکنم و پیشانی بر خاک ب نشانه خشوع و خضوع میسایم و میگویم تنها تو لایق عبادتی تنها تو لایق ستایشی و من هیچی نیستم و همه نعمت ها از جانب توست و این چقدر میتونه ظرف منو بزرگکنه
کسانی مثل استاد ک همه جور نعمتی دارن اینجوری خوب بلد بودن بندگی کنن ک ب اصل زندگی رسیدن
زندگی من باید در عالی ترین وجه ممکن باشه هر چقدر ک فاصله دارم یعنی ظلم ب خودم بیشتر بوده
در حالی ک خداوند از خودم بیشتر میخاد ک من عالی ترین زندگی رو داشته باشم تمام این ماشین هاو خانه های زیبا آفریده برای من ک استفاده کنم و لذت ببرم اما من با تکبر ظرفم کوچیک کردم و دور شدم از اونها
خدا اینجا میگه چ کسی نعمت هایی ک من بر شما حلال کردم رو بر شما حرام کرده
این قدر ظرفم ب خاطر ظلم هام کوچیک شده ک حتی در خودم نمی بینم و از خدا در خواست کنم نعمت هایی ک برای من آفریده شده
اما اشکال نداره ب لطف خدا حالا ک فهمیدم این ظلم رو ک لطف بزرگیه و خدا ب هرکسی نمی گه و مسیر اشتباه رو دارن میرن
خدا منو ب راحتی میبخشه و بخشیده قبل از این ک من ازش درخواست کنم چون اون میخاد ک من لذت ببرم از این زندگی و اون دنیا برام بهتر باشه
با شور و شوق و افتخار سر ب سجده میگذارم و میگم فقط تو رو بندگی میکنم و ب خودم ذره ای مغرور نمیشم چون همش لطف توست و من هیچی نیستم و همه چیز تویی
و تنها از تو ک مطلقا قادر تویی میخاهم ک منو هدایت کنی ب راه درست ب راه کسانی ک بهشون نعمت هارو دادی نعمت هایی رو ک برای آن ها آفریدی
حضرت نوح ی جمله ای داشته خیلی زیباست
میگفته
لا اله الا الله الحمدلله رب العالمین
خدایا هر خیری از سلامت دین و دنیا ب من برسه همه از جانب توست و حمد و سپاس تو ب خاطر این نعمت ها به عهده منه تا جایی ک تو راضی شوی و بیشتر از اون
نباید بیشعور باشم و فکر کنم خدا وظیفشه ب من نعمت هارو بده نه اصلا خدا میتونه نده و من هلاک بشم
باید دقیقا مثل استاد این قدر سپاسگزار باشم ک احساس شور و شوق بهم دست بده
باید مثل استاد عمل کنم غرور رو بزارم کنار و مثل استاد بابت همه چیز از همه گس و از خدا تشکر کنم
فکر نکنم اگر کسی داره بهم خوبی میکنه وظیفشه و بگم از طرف خداست
نه باید مثل استاد با شعور باشم و بی نهایت از طرف تشکر کنم ب طور واقعی
جوری ک طرف بفهمه چقدر با شعورم و درک میکنم ک داره بهم لطف میکنه
از اونطرف ب قول استاد بهش وابسته نمیشم و اون لطف رو در نهایت از طرف خدا بدونمو اگر اون نباشه خدا ی نقر بهتر رو برام میاره ولی باید نهایت تشکر رو داشته باشم
از همه از دوستان از پدر مادر خواهر برادر تشکر کنم بی نهایت
و از همه مهم تر ب خاطر این ک اونا قانون رو نمیدونن خودم رو بالاتر ندونم و بدونم اون ها هم ب خدا ب اندازه من دسترسی دارن و اینو بدونم ک همه مثل من لایق بهترین ها هستن و وقتی من ب بهترین ها رسیدم خودمو ب خاطر نعمت ها تو ذهنم بزرگ نکنم ک دچار تکبر بشم و حواسم باشه ک اگر خواسم نباشه و فکر کنم خودم اونارو بدست آوردم در یک لحظه همش نابود میشه
باید تا آخر عمرم اینو ب خودم بگم و یادم باشه این جایگاه الانم رو
و بگم خدایا هر آنچه ک دارم از آن توست و تو بهم دادی و من بدستش نیاوردم
اینو یادم باشه چون ب نفع خودمه
اگر تکبر بورزم نابودم
همیشه باید خدارو بندگی و پرستش کنم و خاشع باشم مثل استاد تا همیشه رشد کنم
چون درد شکست خیلی زیاده و شاید انسان نابود بشه و نتونه برگرده دوباره
باید خوب بندگی کنم
اصن من چرا باید مغرور بشم تمام اوم های ارزشمندن و لایق بهترین ها و هیچ تفاوتی بین من و اونا نیس
حتی اون کسانی ک بهترین رندگی هارو دارن هیچ چیزی برای افتخار و تکبرشون وجود نداره چون همه انسان ها لایق هستن و خودشون با دست خودشون دور کردن از اون زندگی وگرنه هیچ کس از کسی برتر نیس
خدا تو قرآن میگه لا یحب کل مختال فخور
خدا هیچ فخرفروشی رو دوست نداره
خدایا میخام تو منو دوست داشته باشی میخام با بندگی بیشتر و بیشتر نزد تو محبوب بشم
خدایا هرآنچه که دارم از آن توست.
سلام به استاد عزیزم ومریم جانم
استاااااد جاااانم منم
اون آدمی ام که باید خدا هدایتم کنه.. سپاسگزارتر باشم.
خاشع تر باشم.مطیع تر باشم.تسلیم تر باشم.توحیدی تر باشم…
من نباید یادم بره از کجا به کجا رسیدم.
من نباید یادم بره نعمتهای که الان در زندگیم
دارم.آرامشی که دارم .روزی آرزوم بوده..
من باید بیشتر از همیشه حواسم باشه که هر چیزی که در زندگیم الان هست تا چند سال پیش اصلا وجود نداشتههه..وهم وهم از لطف و رحمت خدا بوده وبس
اگه کسی به من میگفت تو میری تهران و مغازه شغل مورد علاقه ات رو باز میکنی و با عشقت باهم اونجا رو مدیریت میکنی ..اصلا باور نمیکردم..میگفت چه جوری آخه ؟؟؟؟؟
ولی الان من تهران،هرروز در کنار عزیزدلم در مغازه مون و لذت میبریم .. خدایاشکرت..
خدایا بودنت در زندگیم رو سپاس
خدایا کمکم کن که هرروز شاکر تر و سپاس گزاری تر باشم
خدایا من بدون تو هیچ هیچم
خدایا من در کنار بودن با تو هست که معنا میگیرم.
خدایا هدایتم کن تا چشمان زیبا بین و زبان شاکر داشته باشم واز داشته های زندگیم هر لحظه لذت ببرم.حالم عالی باشه..
خدایاشکرت
بسم الله الرحمن الرحیم
وَلَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلْنا لَکُمْ فِیها مَعایِشَ قَلِیلًا ما تَشْکُرُونَ «10»
و همانا در زمین به شما تمکّن دادیم و براى شما در آن، (انواع) وسایل زندگى را فراهم ساختیم، (امّا شما) اندک شکرگزارى مىکنید.
=========================
سلام بر استاد عزیزم که پیام آور توحید راستین در این عصر و زمانه است
سلام بر شایسته ترین مریم در این روزگار
و سلام بر دوستان نازنینم با این کامنتهای بی نظیرشون
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا
شکرت
خدایا شکرت که این فایل توحیدی و پر از نور الهی رو رزق ناب و هدیه ویژه این دو روز من قرار دادی
خدااای من چه فایلی چه آگاهیهای نابی چه کلید های گنج طلایی ای هزاران بار شکرت
استاد جان دقت کردین که در این فایلهای اخیرتون چقدر هر بار کلامتون روحانی تر شده چقدر چهره تون معنویتر شده چقدر بیشتر آرامش از وجودتون میباره و ذره ذره بما تزریق میشه چقدر هر بار زیباتر بذر توحید و خدا شناسی رو در دلهای تک تک ما میکارید
این تصویری بود که همزمان با دیدن و شنیدن این فایل در ذهنم نقش بست،و بعد که کامنتها منتشر شد و خوندم متوجه شدم که این فقط تصور من نیست، واقعیتیه که خیلی از دوستان این نکته رو نوتیس کردند در دیدگاههاشون
استاد جانم من دیگه واقعاً کلمه ای پیدا نمی کنم که بتونه احساس سپاسگزاریمو بیان کنه
خدایا شکرت میلیاردها بار
خدااای من انگار هم استاد با این فایل بشدت توحیدی و هم دوستان با کامنتهای پر از هدایتها و همزمانیهاشون قرار نا نوشته ای با هم گذاشتن که ما رو دیوانه از عشق این خدای مهربون ونازنینمون کنن،
و چه دیوانگی ای قشنگتر و خواستنی تر از این
الهی صد هزار مرتبه شکر
خدایا شکرت که از روح خودت در ما دمیدی و ما بخشی از وجود خودت هستیم، و تا به اونجا مقام و منزلت مارو بالا بردی که به فرشتگان دستور دادی بر ما سجده کنند
ولی ما از ارزش خودمون غافلیم کمکمون کن قدر و منزلت خودمونو درک کنیم و متناسب با اون رفتار کنیم
خدایا شکرت که این روزهای من هم پر شده از توحید و سپاسگزاری
با هر کسی هم که صحبت می کنم و درباره هر موضوعی که باشه آخرش می بینم که منتهی میشه به خداوند و توحید و سپاسگزاری
چه همزمانی قشنگی بود دیروز برام که قبل از اینکه فایل رو ببینم دوش گرفتم و زیر دوش هی سپاسگزاری می کردم
خدایا شکرت برای نعمت آبی که در اختیارمون قرار دادی، که آب گرم داریم،شکرت برای شوفاژ که آب رو برای ما گرم می کنه شکرت برای دوش که راحتآب رو روی سرم میریزه شکرت برای شیر و لوله آب شکرت که حمام داریم شکرت برای بنایی که این حمام رو ساخته، شکرت که پول بما دادی که اصلاً تونستیم این خونه و حمام داخلش رو بسازیم و… و در این فایل استاد گفت قبل از ضبط فایل دوش گرفته و درباره سپاسگزاریهای فراوونی که میشه فقط در مورد همین یه دوش گرفتن انجام بدیم صحبت کرد
خدایا شکرت هر آنچه دارم از آن توست
خدایا من تسلیم تو هستم و به هر خیری که برام بفرستی نیازمندم خدایا قدرت سپاسگزاری بیشتر بمن ببخش
خدایا شکرت که در سیاره زیبای زمین زندگی می کنم و همه امکانات و ابزارهای لازم برای زندگی رو برام فراهم کردی
خدایا شکرت برای نعمت وجود استاد و مریم جان در زندگیم
خدایا شکرت برای نعمت وجود دوستان نازنینم در این سایت بهشتی
در پناه رب العالمین شاد سلامت و سرافراز باشید
سلام
مفهوم فروتنی در برابر خداوند و ارتباط آن با ” احساس خود ارزشمندی درونی “؛
فروتنی در برابر خداوند به معنای پذیرش این است که انسان در برابر عظمت بیپایان و قدرت مطلق خداوند چیزی نیست جز یک موجود نیازمند. این فروتنی نه تنها انسان را به تسلیم و سرسپردگی میرساند، بلکه او را به درک عمیقتری از جایگاه واقعیاش در جهان هدایت میکند. در واقع، این نوع فروتنی انسان را از غرور و تکبر دور میکند و به او این آگاهی را میدهد که همه چیز از اوست و تنها از طریق ارتباط با خداوند است که به حقیقت و رشد دست مییابد.
در این مسیر، انسان نه تنها احساس بیارزشی نمیکند، بلکه درک میکند که ارزش حقیقی او در نزد خداوند نهفته است. فروتنی در برابر خداوند به انسان این قدرت را میدهد که به خود ارزش بدهد، زیرا درک میکند که
خداوند او را آفریده و در این جهان برای هدفی والا قرار داده است.
یک مثال حقیقی از فروتنی در برابر خداوند را میتوان در زندگی شخصیتهایی مانند حضرت محمد (ص) باشد. با وجود اینکه پیامبر اسلام بزرگترین انسان تاریخ از نظر معنوی و اخلاقی بودند، همواره خود را در برابر خداوند به عنوان بندهای نیازمند میدانستند.
یکی از معروفترین نمونهها، رفتار پیامبر (ص) در هنگام نماز است. ایشان در حال سجده، زمانی که تمام بدنشان بر زمین بود، به طور عمیق و با دل شکسته از خداوند طلب آمرزش و کمک میکردند. در یکی از نقلهای معتبر آمده است که پیامبر (ص) در سجده میفرمودند: “اللهم اجعلنی من المتواضعین” (خدایا مرا از فروتنان قرار بده). این جمله، نمونهای از فروتنی پیامبر (ص) است که در اوج مقام نبوت و هدایت بشریت، خود را در برابر خداوند کوچک و نیازمند میدانست.
این نوع فروتنی به پیامبر اسلام کمک کرد تا در شرایط سخت و چالشبرانگیز نیز به خداوند اعتماد کند و همواره به یاد داشته باشد که هرگونه موفقیت و توانایی، از خداوند است. این الگوی فروتنی، درس بزرگی برای مسلمانان و همه انسانها است که هیچگاه نباید از خودشان غافل شوند و همواره در برابر خداوند احساس نیاز و تواضع داشته باشند.
ارتباط فروتنی با احساس خود ارزشمندی:
1. پذیرش ارزش الهی خود
دقیقاً، وقتی انسان فروتنانه به این حقیقت میرسد که خداوند او را آفریده و برایش جایگاهی ویژه در نظام هستی در نظر گرفته، شروع به درک ارزش واقعی خود میکند. این ارزش از جایی نشأت میگیرد که انسان میفهمد خداوند او را بهطور خاص و با هدفی ویژه در این دنیا قرار داده است، نه صرفاً به دلیل دستاوردهای دنیوی یا ظاهر مادی.
این آگاهی از اینکه انسان در چشم خداوند با ارزش است، حتی در مواقعی که به موفقیتهای مادی یا اجتماعی دست نمییابد، او را به آرامش و رضایت درونی میرساند. به عبارت دیگر، انسان دیگر به دنبال تایید از دیگران یا تلاش برای رسیدن به موقعیتهای اجتماعی نمیدود، بلکه از درون احساس ارزشمندی میکند. این درک باعث میشود که او بیشتر به رشد درونی خود و درک بهتر از هدف زندگی بپردازد.
حضرت مولانا در این باره میفرمایند:
“شکوه هرکسی در نگاه خود است، در درونِ خود که در دل خداوند نهاده شده است.”
این بیان نشان میدهد که هر انسان در درون خود یک ارزش بیپایان دارد که تنها با فروتنی و شناخت خویش میتواند آن را کشف کند.
مثال 1
فردی که با پذیرش فروتنی و درک جایگاه ویژهای که خداوند برای او در نظام هستی در نظر گرفته، به ارزش واقعی خود پی برده است، پروفسور استیون ویلیام هاوکینگ است. هاوکینگ، فیزیکدان نظری برجسته، علیرغم داشتن بیماری سخت “اسکلروز جانبی آمیوتروفیک” (ALS) که او را تا حدود زیادی ناتوان کرده بود، همواره بر اهمیت پرسشهای بزرگ علمی و معنوی تأکید میکرد.
هاوکینگ در کتابهای خود و مصاحبهها از قدرت ذهن انسان و نقش کیهان در شکلدهی به واقعیتهای زندگی سخن میگفت، اما همواره به نوعی درک فروتنانه از جایگاه خود در مقابل عظمت جهان هستی داشت. او به رغم دستاوردهای علمی بزرگ و شهرت جهانی، همیشه به این نکته اشاره میکرد که انسان در برابر قدرت و عظمت خداوند، حتی با تمامی کشفیات و پیشرفتهای علمی، تنها یک ذره کوچک است. او همواره به این موضوع باور داشت که ارزش واقعی انسان در تواناییهای درونیاش و نه در موقعیتهای اجتماعی یا موفقیتهای مادی نهفته است.
در پیوند با این موضوع، میتوان به آیهای از قرآن کریم اشاره کرد که انسان را به درک جایگاه واقعیاش در برابر عظمت خداوند دعوت میکند:
“وَفِی أَنفُسِکُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ”
سوره الذاریات، آیه 21
“و در خودتان (نشانهها و آیات) هست، پس چرا نمیبینید؟”
این آیه انسانها را به تفکر در درون خود دعوت میکند. به این معنا که ارزش واقعی انسان در درون اوست و او باید به خود و آنچه که خداوند در وجودش نهاده توجه کند. خداوند انسان را با ویژگیهای خاصی آفریده که او را قادر به درک حقایق هستی میسازد، اما باید به درون خود نگاه کند تا این ظرفیتها و استعدادها را شناسایی کند.
پروفسور هاوکینگ، با اینکه از نظر علمی به بسیاری از مسائل کیهانی پاسخهای عمیقی داده بود، اما بهطور غیرمستقیم درک میکرد که در مقایسه با عظمت جهان و خداوند، انسان هیچ است. او در برابر پیچیدگیهای هستی و درک محدود خود از آن، همیشه تواضع داشت. این فروتنی به او کمک کرد تا به جای غرور از کشفیات علمی خود، همچنان در مسیر جستجو و یادگیری باقی بماند و از علم و حقیقت، نه بهعنوان وسیلهای برای خودستایی، بلکه برای نزدیکتر شدن به درک بهتر و عظمت خداوند استفاده کند.
این آیه به ما یادآوری میکند که انسان باید در درون خود جستجو کند تا ارزشهای واقعیاش را بشناسد و درک کند که همه این ویژگیها از جانب خداوند است و نه از دستاوردهای مادی یا اجتماعی.
مثال 2
یکی از نمونههای برجسته انسانهای موفق که با فروتنی و پذیرش این حقیقت که خداوند او را آفریده و برایش جایگاه ویژهای در نظام هستی در نظر گرفته، میتوان به اوباما اشاره کرد. باراک اوباما، رئیسجمهور پیشین آمریکا، در زندگی شخصی و حرفهای خود همواره بر اهمیت ایمان، تواضع و اعتماد به خداوند تأکید کرده است. او نه تنها بهعنوان یک سیاستمدار موفق شناخته میشود، بلکه در مسیر پیشرفت خود، به این درک عمیق رسیده که ارزش انسان در ذات و هویت درونیاش است، نه در موقعیتهای اجتماعی یا موفقیتهای مادی.
او در سخنانش بارها به این نکته اشاره کرده است که “باور به یک قدرت بالاتر” به او کمک کرده تا در مواقع سختیها آرامش خود را حفظ کند و در مسیرهای چالشبرانگیز از تواضع و دستگیری خداوند بهرهمند شود. او میداند که موفقیتهایش نتیجه تلاشهای خودش است، اما این تلاشها تحت هدایت و قدرت الهی بوده است.
در پیوند با این موضوع، میتوان آیهای از قرآن کریم را بیان کرد که مفهوم ارزش انسانی را از منظر الهی توضیح میدهد:
“إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ”
سوره تین، آیه 4
“ما انسان را در بهترین صورت و شکل آفریدیم.”
این آیه نشان میدهد که خداوند انسان را با ویژگیهای منحصر به فرد و در بهترین حالت ممکن آفریده است. این حقیقت به انسانها یادآوری میکند که ارزش واقعی آنها نه در ظاهر یا موفقیتهای مادی، بلکه در خلقت الهی و ویژگیهای درونیشان نهفته است. خداوند انسان را با تواناییها و استعدادهای خاصی آفریده که در مسیر زندگی و تکامل معنوی به کار میآید.
باراک اوباما، با درک این حقیقت که خداوند او را در بهترین صورت آفریده و جایگاهی خاص در نظام هستی برای او در نظر گرفته است، توانست همواره در مواجهه با چالشهای بزرگ، فروتن باشد و از خود غرور نداشته باشد. او بهعنوان یک انسان موفق، متوجه این نکته است که ارزش واقعی او در درون و از آنچه خداوند در او قرار داده است، میباشد و نه در مقام یا ثروت مادی.
این آیه و تفسیر آن به اوباما و دیگران کمک میکند تا در مسیر موفقیت، همواره به یاد داشته باشند که ارزش حقیقی انسان در ذات و هدایت الهی نهفته است.
2. آرامش از رهایی از قضاوت دیگران
فروتنی به انسان این آگاهی را میدهد که تنها خداوند است که در نهایت او را قضاوت میکند، نه دیگران. وقتی فرد به این درک عمیق میرسد که ارزش و شخصیت واقعیاش از آنچه خداوند در درون او نهاده نشأت میگیرد، دیگر نیازی به تأیید یا ترس از انتقادهای دیگران ندارد. این احساس آزادی، آرامش و خودباوری را به همراه دارد که فرد را از وابستگی به نظرات دیگران رها میسازد و او میتواند بر اساس اصول خود و هدایت الهی زندگی کند.
مثال 1
، ماری کوری ، فیزیکدان و شیمیدان برجسته که دو بار برنده جایزه نوبل شد، هیچگاه به تأیید یا انتقادهای جامعه از خود توجه نکرد. او تنها بر اساس اصول علمی و هدف خود، که خدمت به علم و بشریت بود، عمل میکرد. در دوران زندگی او، بسیاری از اظهارنظرها و حتی انتقادات به خاطر جایگاه اجتماعی او به عنوان یک زن در دنیای علمی، بارها او را هدف قرار داد. اما ماری کوری هیچگاه تحت تأثیر این نظرات قرار نگرفت و همواره بر اصول خود پافشاری کرد. او به خوبی میدانست که تنها خداوند است که او را قضاوت میکند و در نهایت این تلاشها برای خدمت به بشریت است که اهمیت دارد.
در پیوند با این مفهوم، میتوان به آیهای از قرآن کریم اشاره کرد:
“یَوْمَ لَا یَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ إِلَّا مَن أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ”
سوره الشعراء، آیه 88-89
“روزی که نه مال و نه فرزند، هیچکدام سود نخواهند داد، مگر کسی که با قلبی سالم به سوی خداوند آید.”
این آیه تأکید میکند که در روز قیامت تنها آنچه که ارزش دارد، قلبی سالم و نیکو است که از صفا، صداقت و تواضع برخوردار باشد. مال، مقام و تأییدات اجتماعی هیچ ارزشی نخواهند داشت و تنها عمل نیکو و ارتباط درست با خداوند است که انسان را در نظر او مقبول میسازد.
ماری کوری، با وجود تمامی چالشها و انتقادهایی که از سوی جامعه به او وارد شد، هیچگاه به دنبال تأیید دیگران نبود. او بر اساس اصول علمی خود و هدفی که از خدمت به بشریت داشت، عمل کرد و این نشاندهنده درک عمیق او از ارزش واقعی خود بود که تنها در نظر خداوند اهمیت داشت. این آیه یادآوری میکند که در نهایت، آنچه در نظر خداوند ارزش دارد، نه تأییدات دیگران، بلکه صداقت، تواضع و نیت خیر است.
مثال 2
مثال دیگری از فردی که به دلیل درک جایگاه واقعیاش از خداوند و ارزش درونیاش، از تأثیرگذاری نظرات دیگران رها شده است، نانسی ریتنر، یکی از زنان موفق و فعال در عرصه حقوق بشر است. نانسی ریتنر که بیشتر به عنوان بنیانگذار سازمان «آیندگان» برای حمایت از کودکان و زنان در معرض خشونت شناخته میشود، زندگیاش را وقف خدمت به انسانهای آسیبدیده کرده است. او در بسیاری از مصاحبهها و سخنرانیهای عمومی خود تأکید میکند که هیچگاه به نظرات منفی یا نقدهای اجتماعی اهمیت نداده است.
ریتنر در دوران سخت فعالیتهایش در زمینه حقوق بشر با انتقادات زیادی روبهرو شد، به ویژه از طرف کسانی که ایدههایش را قبول نداشتند. اما او هیچگاه اجازه نداد که این انتقادات او را از مسیر اصلیاش منحرف کند. برای او، هدف اصلی، کمک به دیگران و خدمت به خداوند بود، نه جلب تأیید مردم. او در یکی از مصاحبههایش گفته بود:
“من تنها برای رضایت خداوند این کار را میکنم و تنها خداوند است که باید من را قضاوت کند.”
در پیوند با این موضوع، میتوان به آیهای از قرآن کریم اشاره کرد که تأکید دارد ارزش انسان تنها در نزد خداوند است و اوست که به بهترین نحو انسانها را میداند:
“إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّـهِ أَتْقَاکُمْ”
سوره الحجرات، آیه 13
“بیگمان، ارجمندترین شما نزد خداوند، پرهیزگارترین شماست.”
این آیه به وضوح بیان میکند که معیار ارجمندی و بزرگی انسانها نه در مال، شهرت یا تأییدات دنیوی، بلکه در تقوا و پرهیزگاری است. نانسی ریتنر با پذیرفتن این که رضایت خداوند مهمترین هدف است و نه نظرات مردم، از تأثیر نظرات دیگران رها شد و توانست در مسیری که بهخاطر آن به دنیا آمده بود، موفقیتهای بزرگی به دست آورد.
این آیه و داستان زندگی ریتنر به ما یادآوری میکند که ارزش واقعی انسانها در نزد خداوند است و اگر بر اساس تقوا و نیت خیر عمل کنیم، تأثیر نظرات بیرونی و دنیوی نمیتواند ما را از مسیر درست منحرف کند.
3 . قدرت از اتصال به خداوند
دقیقا، فروتنی به معنای پذیرش محدودیتها و در عین حال اعتماد به قدرت الهی است. وقتی انسان میپذیرد که خودش تنها محدود به تواناییها و امکانات انسانی است و هیچ چیزی جز خداوند نمیتواند به طور کامل او را هدایت و حمایت کند، این احساس تکیه به منبع بیپایان قدرت به او اطمینان و آرامش میدهد. این اتصال به خداوند نه تنها باعث افزایش اعتماد به نفس میشود، بلکه فرد را از اضطرابها و نگرانیها رها میکند، زیرا او میداند که هرگاه در مسیر درست حرکت کند، خداوند همیشه در کنار اوست.
مثال 1
یک مثال از این نوع فروتنی و اعتماد به خداوند، “توماس آلوا ادیسون است. او به رغم تمام چالشهایی که در مسیر اختراعاتش با آن روبهرو شد، هیچگاه از تلاش دست نکشید. او به محدودیتهای انسانی خود آگاه بود و میدانست که تنها با تلاش مداوم و اعتماد به نیرویی بالاتر میتواند به هدفهایش دست یابد. در نهایت، با تلاشهای مستمر و توکل به خداوند، او به اختراعاتی دست یافت که بشریت را دگرگون کرد.
این نوع پذیرش محدودیتها و تکیه بر قدرت الهی به زیبایی در قرآن کریم آمده است:
“وَقَالَ رَبُّکُمْ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ”
سوره غافر، آیه 60
“و پروردگار شما فرموده است: مرا بخوانید تا دعای شما را پاسخ دهم.”
این آیه بیانگر این است که خداوند در دسترس است و ما میتوانیم به او اعتماد کنیم و از او درخواست کمک کنیم. در این آیه، خداوند به ما میآموزد که هیچگاه نباید از تکیه به او و درخواست از او دست برداریم. وقتی انسان در عین پذیرش محدودیتهای خود، به خداوند پناه میبرد و از او کمک میخواهد، این اتصال باعث قوت قلب، اطمینان و موفقیت در زندگی او میشود.
در نهایت، کسانی مانند توماس ادیسون، که به خداوند توکل کرده و از ظرفیتهای درونی خود به بهترین نحو استفاده کردهاند، میتوانند نمونههایی از فروتنی در عین اعتماد به قدرت الهی باشند.
مثال 2
مثال دیگر از فردی که فروتنی را با پذیرش محدودیتهای خود و تکیه به خداوند ترکیب کرده و به اعتماد به نفس و اطمینان دست یافته، مالکوم ایکس است. مالکوم ایکس، که در ابتدا زندگیاش با دشواریهای زیادی روبهرو بود و در دنیای جرم و فساد دست و پنجه نرم میکرد، پس از ایمان آوردن به خداوند و تغییرات روحی، توانست زندگیاش را تغییر دهد. او در سفر معنوی خود به اسلام و ایمان به خداوند دست یافت و پذیرفت که از مشکلاتش باید درس بگیرد و محدودیتهای انسانیاش را به خداوند واگذار کند.
مالکوم ایکس در دوران تغییرات زندگیاش، به رغم تمام دشواریها، هرگز از توکل به خداوند دست برنداشت. او در سخنرانیهایش تأکید میکرد که قدرت واقعی در زندگیاش از ایمان به خداوند و اعتقاد به خود آمده است. او پذیرفت که انسان محدود است، اما در عین حال به نیروی بیپایان خداوند اعتماد داشت که او را در مسیر درست هدایت کند.
این نوع تکیه به خداوند و قبول محدودیتها در قرآن کریم نیز آمده است:
“فَفِرُّوا إِلَى اللَّـهِ إِنِّی لَکُمْ مِّنْهُ نَذِیرٌ مُّبِینٌ”
سوره الذاریات، آیه 50
“پس به سوی خدا فرار کنید. من برای شما از جانب او هشداردهندهای آشکار هستم.”
این آیه به ما میآموزد که در مواجهه با سختیها و چالشهای زندگی، بهترین راه فرار و پناه بردن به خداوند است. مالکوم ایکس از این آموزهها پیروی کرد و با توکل به خداوند توانست مسیر خود را تغییر دهد و به یک رهبر بزرگ اجتماعی تبدیل شود. او پذیرفت که انسان ممکن است در برخی مواقع ضعف و محدودیتهای خود را احساس کند، اما با تکیه بر خداوند و ایمان به تواناییهای خود، میتوان به بزرگترین دستاوردها رسید.
در زندگی مالکوم ایکس، فروتنی در کنار ایمان به خداوند، او را به فردی تبدیل کرد که نه تنها از محدودیتهای خود عبور کرد، بلکه تأثیر عمیقی در تغییرات اجتماعی گذاشت. این داستان به ما یادآوری میکند که هرگز نباید به محدودیتهای خود تسلیم شویم، بلکه باید با اعتماد به خداوند و استفاده از قدرت درونی خود، به سوی موفقیت حرکت کنیم.
مثال 3
یکی از فردی که فروتنی را با پذیرش محدودیتهای خود و تکیه به خداوند ترکیب کرده و به اعتماد به نفس و اطمینان دست یافته، جی. کی. رولینگ، نویسنده معروف کتابهای هری پاتر است. پیش از اینکه او به موفقیتهای بزرگ دست یابد، زندگیاش مملو از چالشها و شکستهای متعددی بود. رولینگ در ابتدا با مشکلات مالی، افسردگی و شرایط دشوار زندگی روبهرو شد و در مدت زمان طولانی تلاش میکرد تا جایگاه خود را در دنیای نویسندگی پیدا کند.
او بارها از شکستهایش و مشکلات درونیاش صحبت کرده و گفته است که در آن دوران سخت، تنها چیزی که او را از رها کردن مسیرش باز میداشت، ایمان به خود و توکل به خداوند بود. رولینگ میگوید که در لحظات سخت زندگیاش، به خداوند پناه برده و تلاش کرده تا از قدرت معنویاش برای عبور از مشکلات استفاده کند.
در پیوند با این موضوع، میتوان به آیهای از قرآن کریم اشاره کرد که در آن تأکید میشود که انسان باید در لحظات دشوار به خداوند پناه ببرد و ایمان داشته باشد که خداوند او را یاری خواهد کرد:
“إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا”
سوره الشرح، آیه 6
“بیگمان، همراه با هر سختی آسانی است.”
این آیه به ما یادآوری میکند که در کنار هر دشواری، خداوند برای ما راهحل و آسانی فراهم خواهد کرد. جی. کی. رولینگ نیز به رغم تمام سختیهایی که در زندگی شخصیاش تجربه کرد، به این ایمان داشت که هرچند مسیر سخت است، در نهایت توکل به خداوند و پشتکار میتواند او را به موفقیت برساند. او این اصول را در زندگیاش به کار گرفت و در نهایت توانست یکی از پرفروشترین نویسندگان دنیا شود.
در نهایت، داستان زندگی جی. کی. رولینگ به ما میآموزد که هر فرد باید در پذیرش محدودیتهای خود فروتن باشد، اما در عین حال باید به خداوند توکل کرده و از قدرت درونیاش استفاده کند تا در مسیر موفقیت قرار گیرد.
3 . قدرت از اتصال به خداوند
دقیقا، فروتنی به معنای پذیرش محدودیتها و در عین حال اعتماد به قدرت الهی است. وقتی انسان میپذیرد که خودش تنها محدود به تواناییها و امکانات انسانی است و هیچ چیزی جز خداوند نمیتواند به طور کامل او را هدایت و حمایت کند، این احساس تکیه به منبع بیپایان قدرت به او اطمینان و آرامش میدهد. این اتصال به خداوند نه تنها باعث افزایش اعتماد به نفس میشود، بلکه فرد را از اضطرابها و نگرانیها رها میکند، زیرا او میداند که هرگاه در مسیر درست حرکت کند، خداوند همیشه در کنار اوست.
مثال 1
یک مثال از این نوع فروتنی و اعتماد به خداوند، “توماس آلوا ادیسون است. او به رغم تمام چالشهایی که در مسیر اختراعاتش با آن روبهرو شد، هیچگاه از تلاش دست نکشید. او به محدودیتهای انسانی خود آگاه بود و میدانست که تنها با تلاش مداوم و اعتماد به نیرویی بالاتر میتواند به هدفهایش دست یابد. در نهایت، با تلاشهای مستمر و توکل به خداوند، او به اختراعاتی دست یافت که بشریت را دگرگون کرد.
این نوع پذیرش محدودیتها و تکیه بر قدرت الهی به زیبایی در قرآن کریم آمده است:
“وَقَالَ رَبُّکُمْ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ”
سوره غافر، آیه 60
“و پروردگار شما فرموده است: مرا بخوانید تا دعای شما را پاسخ دهم.”
این آیه بیانگر این است که خداوند در دسترس است و ما میتوانیم به او اعتماد کنیم و از او درخواست کمک کنیم. در این آیه، خداوند به ما میآموزد که هیچگاه نباید از تکیه به او و درخواست از او دست برداریم. وقتی انسان در عین پذیرش محدودیتهای خود، به خداوند پناه میبرد و از او کمک میخواهد، این اتصال باعث قوت قلب، اطمینان و موفقیت در زندگی او میشود.
در نهایت، کسانی مانند توماس ادیسون، که به خداوند توکل کرده و از ظرفیتهای درونی خود به بهترین نحو استفاده کردهاند، میتوانند نمونههایی از فروتنی در عین اعتماد به قدرت الهی باشند.
مثال 2
مثال دیگر از فردی که فروتنی را با پذیرش محدودیتهای خود و تکیه به خداوند ترکیب کرده و به اعتماد به نفس و اطمینان دست یافته، مالکوم ایکس است. مالکوم ایکس، که در ابتدا زندگیاش با دشواریهای زیادی روبهرو بود و در دنیای جرم و فساد دست و پنجه نرم میکرد، پس از ایمان آوردن به خداوند و تغییرات روحی، توانست زندگیاش را تغییر دهد. او در سفر معنوی خود به اسلام و ایمان به خداوند دست یافت و پذیرفت که از مشکلاتش باید درس بگیرد و محدودیتهای انسانیاش را به خداوند واگذار کند.
مالکوم ایکس در دوران تغییرات زندگیاش، به رغم تمام دشواریها، هرگز از توکل به خداوند دست برنداشت. او در سخنرانیهایش تأکید میکرد که قدرت واقعی در زندگیاش از ایمان به خداوند و اعتقاد به خود آمده است. او پذیرفت که انسان محدود است، اما در عین حال به نیروی بیپایان خداوند اعتماد داشت که او را در مسیر درست هدایت کند.
این نوع تکیه به خداوند و قبول محدودیتها در قرآن کریم نیز آمده است:
“فَفِرُّوا إِلَى اللَّـهِ إِنِّی لَکُمْ مِّنْهُ نَذِیرٌ مُّبِینٌ”
سوره الذاریات، آیه 50
“پس به سوی خدا فرار کنید. من برای شما از جانب او هشداردهندهای آشکار هستم.”
این آیه به ما میآموزد که در مواجهه با سختیها و چالشهای زندگی، بهترین راه فرار و پناه بردن به خداوند است. مالکوم ایکس از این آموزهها پیروی کرد و با توکل به خداوند توانست مسیر خود را تغییر دهد و به یک رهبر بزرگ اجتماعی تبدیل شود. او پذیرفت که انسان ممکن است در برخی مواقع ضعف و محدودیتهای خود را احساس کند، اما با تکیه بر خداوند و ایمان به تواناییهای خود، میتوان به بزرگترین دستاوردها رسید.
در زندگی مالکوم ایکس، فروتنی در کنار ایمان به خداوند، او را به فردی تبدیل کرد که نه تنها از محدودیتهای خود عبور کرد، بلکه تأثیر عمیقی در تغییرات اجتماعی گذاشت. این داستان به ما یادآوری میکند که هرگز نباید به محدودیتهای خود تسلیم شویم، بلکه باید با اعتماد به خداوند و استفاده از قدرت درونی خود، به سوی موفقیت حرکت کنیم.
مثال 3
یکی از فردی که فروتنی را با پذیرش محدودیتهای خود و تکیه به خداوند ترکیب کرده و به اعتماد به نفس و اطمینان دست یافته، جی. کی. رولینگ، نویسنده معروف کتابهای هری پاتر است. پیش از اینکه او به موفقیتهای بزرگ دست یابد، زندگیاش مملو از چالشها و شکستهای متعددی بود. رولینگ در ابتدا با مشکلات مالی، افسردگی و شرایط دشوار زندگی روبهرو شد و در مدت زمان طولانی تلاش میکرد تا جایگاه خود را در دنیای نویسندگی پیدا کند.
او بارها از شکستهایش و مشکلات درونیاش صحبت کرده و گفته است که در آن دوران سخت، تنها چیزی که او را از رها کردن مسیرش باز میداشت، ایمان به خود و توکل به خداوند بود. رولینگ میگوید که در لحظات سخت زندگیاش، به خداوند پناه برده و تلاش کرده تا از قدرت معنویاش برای عبور از مشکلات استفاده کند.
در پیوند با این موضوع، میتوان به آیهای از قرآن کریم اشاره کرد که در آن تأکید میشود که انسان باید در لحظات دشوار به خداوند پناه ببرد و ایمان داشته باشد که خداوند او را یاری خواهد کرد:
“إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا”
سوره الشرح، آیه 6
“بیگمان، همراه با هر سختی آسانی است.”
این آیه به ما یادآوری میکند که در کنار هر دشواری، خداوند برای ما راهحل و آسانی فراهم خواهد کرد. جی. کی. رولینگ نیز به رغم تمام سختیهایی که در زندگی شخصیاش تجربه کرد، به این ایمان داشت که هرچند مسیر سخت است، در نهایت توکل به خداوند و پشتکار میتواند او را به موفقیت برساند. او این اصول را در زندگیاش به کار گرفت و در نهایت توانست یکی از پرفروشترین نویسندگان دنیا شود.
در نهایت، داستان زندگی جی. کی. رولینگ به ما میآموزد که هر فرد باید در پذیرش محدودیتهای خود فروتن باشد، اما در عین حال باید به خداوند توکل کرده و از قدرت درونیاش استفاده کند تا در مسیر موفقیت قرار گیرد.
4. پذیرش نقصها به عنوان فرصتی برای رشد
فروتنی یکی از ارزشمندترین فضیلتها در مسیر رشد شخصی و معنوی است. وقتی فروتنانه نقصها و شکستهایمان را میپذیریم، در واقع آینهای در برابر خود میگذاریم که به ما امکان میدهد از تجربههایمان درس بگیریم. این نگرش نه تنها ذهن را از بار سنگین قضاوت و شرمندگی آزاد میکند، بلکه قلب را برای پذیرش تغییرات و فرصتهای جدید باز میکند.
فروتنی، نیرویی است که ما را به یاد میآورد انسان بودن به معنای کامل نبودن است؛ بلکه به معنای داشتن شجاعت برای پذیرفتن این نقصها و تلاش برای بهتر شدن است. این فضیلت به ما کمک میکند تا درک کنیم شکستهایمان پایان راه نیستند، بلکه نقطه آغاز یک سفر تازه به سوی خودشناسی و تکاملاند.
فروتن بودن یعنی با خود صادق بودن، دیگران را بهتر درک کردن، و در مسیر رشد به جای رقابت، به همکاری و همدلی روی آوردن. این همان قدرتی است که در پس پذیرش و تواضع پنهان شده است و ما را به نسخهای بالغتر و مهربانتر از خودمان تبدیل میکند.
مثال 1
ونسان ون گوگ، نقاش برجسته هلندی، یکی از بهترین نمونهها از فروتنی و پذیرش نقصها در هنر است. او در طول زندگیاش با چالشهای فراوانی، از جمله مشکلات روانی و عدم پذیرش آثارش در زمان حیات، مواجه بود. ون گوگ هرگز خود را کامل نمیدانست و بارها در نامههایش به برادرش تئو اعتراف میکرد که کارهایش نقص دارند. با این حال، او به طور فروتنانه این نقصها را بهعنوان بخشی از مسیر یادگیری و رشدش پذیرفت و بیوقفه به نقاشی ادامه داد.
ون گوگ گفته بود:
“چه کسی اهمیت میدهد اگر در مسیر، اشتباه کنیم؟ مهم این است که خلق کنیم، یاد بگیریم و جلو برویم.”
او باوجود شکستهای زندگیاش، آثاری خلق کرد که امروز جزو شاهکارهای تاریخ هنر هستند.
این نوع پذیرش نقصها به عنوان فرصتی برای رشد در قرآن کریم نیز آمده است:
وَلَا تَهِنُوا۟ وَلَا تَحْزَنُوا۟ وَأَنتُمُ ٱلْأَعْلَوْنَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ
(سوره آل عمران، آیه 139)
«و سست نشوید و غمگین نباشید که شما برترید، اگر ایمان داشته باشید.»
این آیه الهامبخش هنرمندانی مانند ون گوگ است که با وجود شکستهای شخصی و اجتماعی، ایمان به هدف خود را حفظ کردند. ون گوگ، با فروتنی و پذیرش اشتباهاتش، نشان داد که هنر واقعی از دل تلاش و صبر متولد میشود.
این آیه به ما میآموزد که در مسیر رشد و خلق ارزش، نباید از سختیها و چالشها مأیوس شویم. ون گوگ با ایمان به هنر و چشماندازش، از فروتنی برای پذیرش نقصها و عبور از آنها استفاده کرد. او به ما یاد میدهد که شکست یا عدم پذیرش، بهانهای برای توقف نیست، بلکه فرصتی برای ساختن و دستیابی به تعالی است.
مثال 2
دکتر مریم میرزاخانی، ریاضیدان برجسته ایرانی و اولین زن مسلمان که برنده مدال فیلدز شد، نمونهای عالی از فردی است که از اشتباهات و چالشها برای رشد و موفقیت استفاده کرده است. در اوایل تحصیلاتش، او با مشکلات و شکستهای علمی مواجه شد، اما همیشه بر این باور بود که هر اشتباه فرصتی برای یادگیری و بهبود است. مریم میرزاخانی در یکی از مصاحبههایش گفته بود:
“من به این اعتقاد دارم که هیچ چیزی در زندگی اشتباه نیست، بلکه همه چیز بخشی از فرآیند یادگیری و رشد است. اگر شما از اشتباهات خود درس نگیرید، به جایی نخواهید رسید.”
او با همین نگرش، به یکی از بزرگترین دانشمندان ریاضی در دنیا تبدیل شد و دستاوردهای بینظیری در زمینه هندسه و توپولوژی به ثبت رساند.
در پیوند با این موضوع، میتوان به آیهای از قرآن کریم اشاره کرد که تأکید دارد قبول نقصها به عنوان فرصتی برای تحول درونی:
وَقَالَ رَبُّکُمُ ٱدْعُونِىٓ أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِى سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ
(سوره غافر، آیه 60)
«و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسخ دهم به شما، بیگمان کسانی که از عبادت من تکبر میورزند، به ذلت به جهنم خواهند رفت.»
این آیه به ما یادآوری میکند که در مسیر رشد و پیشرفت، باید از خود فراتر برویم و به تلاش مستمر و پذیرش اشتباهات توجه کنیم. مریم میرزاخانی با قبول اشتباهات و چالشها، توانست در حوزهای که بسیاری از افراد تصور میکردند برای زنان دشوار است، به موفقیتهای بزرگی دست یابد.
این آیه و داستان مریم میرزاخانی به ما میآموزند که تواضع در برابر اشتباهات و پذیرش محدودیتها، کلید اصلی رشد و موفقیت است. هیچکس از خطاها مصون نیست، اما توانایی یادگیری از آنها و حرکت به جلو، انسان را به موفقیتهای بزرگ میرساند.
5. امنیت درونی و پایدار
بله، دقیقاً. فردی که در برابر خداوند فروتن است و باور دارد که همه چیز در دست خداوند است، به نوعی از رهایی درونی دست مییابد. این فروتنی به او این امکان را میدهد که فشارهای ناشی از تلاش برای کنترل تمام جنبههای زندگی را کنار بگذارد و به خداوند به عنوان راهنمای مطمئن و حکیم تکیه کند. این احساس رهایی و اعتماد به خداوند، باعث میشود فرد در زندگی احساس امنیت و آرامش کند. وقتی فرد دیگر نگران کنترل هر جنبهای از زندگی نیست و میداند که خداوند در نهایت همه چیز را هدایت میکند، این اعتماد و تسلیم در برابر اراده الهی، پایهای محکم برای احساس ارزشمندی درونی و آرامش فراهم میآورد.
یکی از مثالهای جالب از فیلسوفانی که در برابر خداوند فروتن بودند و باور داشتند که همه چیز در دست خداوند است، میتواند به سقراط (فیلسوف یونانی) اشاره کند. سقراط معتقد بود که انسانها باید در جستجوی حقیقت و دانش باشند، اما در عین حال، باید اعتراف کنند که هیچچیز را به طور کامل نمیدانند و تمام آنچه که از حقیقت میدانند، توسط الهام و ارادهی نیرویی برتر است. او به شدت به اصل تواضع در برابر حقیقت و دانایی متعالی اعتقاد داشت.
سقراط در دیالوگهای خود در مورد روح انسان، جستجوی حکمت و دانش از طریق سوالات و پاسخهای فلسفی صحبت میکرد. او خود را در برابر قدرت برتر و نیروی خداوندی فروتن میدانست و تمام تلاش خود را در جستجوی حقیقت و عدالت میکرد.
آیهای که مرتبط با این موضوع است:
“قُلْ إِنَّ صَلاَتِى وَنُسُکِى وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِى لِلَّهِ رَبِّ الْعَٰلَمِینَ”
(سوره الأنعام، آیه 162)
«بگو: نماز من و عبادتم و زندگیام و مرگم برای خداوند، پروردگار جهانیان است.»
این آیه تأکید میکند که زندگی انسان باید در مسیر رضایت و اراده الهی قرار گیرد. هر جنبهای از زندگی انسان، از جمله عبادت، زندگی روزمره، و حتی مرگ، باید تحت هدایت و اختیار خداوند قرار داشته باشد. انسان باید در تمام امور خود، از جزئیات کوچک گرفته تا بزرگترین مسائل، تسلیم اراده خداوند باشد. این آیه همانطور که سقراط در فلسفهاش اشاره میکرد، به انسان میآموزد که در برابر حکمت و قدرت الهی تواضع کند و از تلاش برای فهم و درک حقیقت به بهترین شکل ممکن دست نکشد.
سقراط نیز همچون افرادی که در برابر خداوند فروتن هستند، در جستجوی حقیقت و دانش، خود را تسلیم اراده الهی میدانست و نمیخواست که کنترل مطلق بر تمام امور زندگیاش داشته باشد. او به این باور داشت که دانایی و حکمت از یک منبع بالاتر به انسان الهام میشود، و این دیدگاه به او کمک میکرد تا در برابر چالشها و سوالات بزرگ زندگی احساس امنیت و آرامش کند. این فروتنی و تسلیم در برابر حقیقت الهی به انسان پایهای محکم برای احساس ارزشمندی درونی فراهم میآورد، زیرا انسان میداند که هر چیزی در زندگیاش، حتی تلاش برای فهم حقیقت، در نهایت در دست خداوند است.
یک مثال از فردی که در برابر خداوند فروتن است، میتواند به داستان حضرت ابراهیم (علیهالسلام) و تسلیم کامل او در برابر اراده خداوند اشاره کند. حضرت ابراهیم در موقعیتهای بسیار سخت و چالشبرانگیز، مانند زمانی که خداوند از او خواست تا فرزندش اسماعیل را قربانی کند، به رغم تمام احساسات انسانی و دلبستگی به فرزند، کاملاً تسلیم اراده خداوند شد. این فروتنی و اعتماد کامل به خداوند باعث شد که در نهایت خداوند از او رضایت کامل داشته باشد و او را به عنوان “خلیل الله” (دوست خدا) برگزیند.
آیهای که مرتبط با این موضوع است:
“وَفَجَّرْنَا ٱلْأَرْضَ عُیُونًۭا فَٱلْتَقَى ٱلْمَآءُ عَلَىٰٓ أَمْرٍۢ قَدَرٍۢ”
(سوره القمر، آیه 12)
«و زمین را چشمههایی فرو ریختیم، تا آبها بر طبق حکمی از پیش تعیین شده با یکدیگر برخورد کنند.»
این آیه در مورد جریان سیلاب نوح (علیهالسلام) است که خداوند به دستور او زمین را از چشمههایی پر کرد تا آبها به طور معجزهآسا به هم برسند و کشتی نوح را حامل مؤمنان از طوفان عظیم نجات دهد. این نشاندهنده این است که خداوند در همه امور، حتی در پیچیدهترین و ناممکنترین شرایط، اختیار تام دارد و هیچ چیزی خارج از اراده او نیست. حضرت نوح و پیروانش از آنچه که خداوند خواسته بود، اطاعت کردند و به قدرت و حکمت خداوند در این روند اعتماد کردند، حتی اگر عقل انسانی آن را نمیفهمید.
فروتنی در برابر خداوند و اعتقاد به اینکه همه چیز در دست اوست، همانطور که در این آیه و در داستان حضرت ابراهیم و حضرت نوح مشاهده میشود، به فرد این امکان را میدهد که از نیاز به کنترل مطلق بر زندگی رهایی یابد. چنین فردی، با اعتماد به اراده خداوند و تسلیم در برابر آن، احساس امنیت و آرامش پیدا میکند، چون میداند که در نهایت، خداوند همواره بهترین نتیجه را برای او رقم خواهد زد، حتی اگر شرایط به ظاهر دشوار باشد. این احساس تسلیم و اعتماد به خداوند، پایهای محکم برای ارزشمندی درونی و آرامش واقعی در زندگی فراهم میکند.
نتیجهگیری منطقی:
از این موضوع این است که فروتنی در برابر خداوند، به فرد این آگاهی را میدهد که ارزش واقعی او از سوی خداوند در درون او نهاده شده و به همین دلیل نیاز به تأیید یا نگرانی درباره قضاوت دیگران ندارد. این فهم باعث آرامش و آزادی درونی میشود و انسان را قادر میسازد تا زندگی خود را بر اساس اصول الهی و رشد معنوی هدایت کند، بدون اینکه تحت تأثیر انتقادات یا موفقیتهای مادی قرار گیرد. این درک از جایگاه واقعی خود به انسان کمک میکند تا از نگرانیهای دنیوی رها شده و تنها در پی رضایت خداوند باشد.
1. “فروتن شو که در گرداب دنیا کسی
به غیر از خداوندت نخواهد تو را.”
در این بیت، شاعر تأکید دارد که انسان باید در برابر خداوند فروتن باشد و به این باور برسد که هیچ چیزی در این دنیا نمیتواند ارزش واقعی او را تعیین کند جز خداوند. در این حالت، فرد به آرامش درونی و رضایت از خود دست مییابد.
2. “هر که در طلب دلِ بیغبار است
سایهی خورشید در دلِ انوار است.”
در این بیت، شاعر اشاره دارد به این که کسی که به دنبال دل پاک و بیغل و غش است، در حقیقت به نور الهی دست یافته است. فروتنی در برابر خداوند انسان را به سویی هدایت میکند که درک عمیقتری از ارزش خود پیدا کرده و از تعلقات دنیوی رهایی یابد.
سلام بریگانه معبود عالم هستی
وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ ۖ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ ﴿٧﴾
و [نیز یاد کنید] هنگامی را که پروردگارتان اعلام کرد که اگر سپاس گزاری کنید، قطعاً [نعمتِ] خود را بر شما می افزایم، و اگر ناسپاسی کنید، بی تردید عذابم سخت است. (7)
سلام بر استاد عزیز و نورانی چراغ راه عشق
سلام بر خانم شایسته عزیزم
سلام بر تک تک دوستانم در مسیر عشق
شکرگزاری
دلیل اصلی آشنایی من با استاد و سایت، شکرگزاری بود گروهی داشتیم و شکرگزاری صبح و شب انجام میدادیم چنان انرژی پیدا میکردم که صبح که بلند میشودم انگار وصل بودم به ی حال عالی و ی نیرو و انرژی عظیم به یک سر مستی تمام نشدنی وصل بودم ، دفترها پر کردم در طول 1 سال کلی دفتر بزرگ پر کردم ،بعد هدایت خواستم برای آگاهی بیشتر و قطعا همین شکرگزاری بود که مسیر من را هموار کرد و به راه راست و نعمت هدایتم کرد برای رسیدن به آموزش های استاد اینکه قرآن و توحید را در حد خودم و مدار خودم درک کنم و قبل از وارد شدن بدون که من پیشنهاد بدم داداشم دوره 12 قدم استاد را خرید و گفت ی حسی گفت بخرش از روز اول من دیدم که درها داره باز میشه دیدم هدایتهایی فرستاده و بیشتر مشتاق شدم برای ادامه دادن …
ی روز از درک آیه 7 ابراهیم از خدا هدایت خواستم و رفتم باغ گفتم خدا میشه واضح با مثال برام توضیح بدی میافزای یعنی چی ….
1.رفتم ی درخت کوچلو گل محبوبه دیدم چون خیلی دوست دارم بوشا(بوی بهشته ترکیب فالوده شیرازی با بهار نارنج) و ذوق کردم گفتم وای چه قشنگ خدا گفت اینکه کوچلو هست بیا بریم قشنگ تر از اینم هست ذوقتا دوست داشتم،شکرت را دوست داشتم پس تو لایق دیدن زیبایی بیشتری، پس منم دوست دارم زیبا تر از اینم ببینی نه ی جا باشه منا تو ی باغ بزرگ میچرخوند
2. بردم ی مسیر دیگه دیدم وای بلندتر هست مثلا ی متر و با گل های بیشتر گفتم خدایا شکرت چطور تا الان نمیدیم؟؟؟اینا واقعا اینجا به این نزدیکی بودن؟
3.بردم باز ی قسمت دیگه شد 3 متر آبشاری وسط ی میدون پیاده روی و گفت ببین میشه بری زیرش بشینی مست بوش بشی گفتم اره آره اصلا فکر نمیکردم محبوبه تا این حد رشد کنه دورش چرخیدم و بوش کردم و هی گفتم چقدر قشنگه خدا شکرت …خدایا ممنونم
گفت بریم لوکیشن بعدی گفتم بریم..
4. بردم دریاچه اردک ها دور تا دورش ی دیوار به ارتفاع 4 متر محبوبه و گل های خیلی زیاد و بوش دیونه کننده بود ی شعاع 300 متری تو محوطه به این بزرگی گفتم خدا باشه این دیگه تهش بود از این بزرگتر نداریم اینجا ،من یاد گرفتم درکش کردم گفت باشه ….متوجه شدی؟؟گفتم اره گفت اوکی
5.رفتم دور ی زمین بازی فوتبال و بسکتبال تو محوطه باز و دورش ی سری تورها هست با ارتفاع زیاد ،داشتم نگاه بچه ها میکردم و سرسبزی زمین گفت یکم بالا را نگاه کن چی میبینی ،باور کن دستام را آوردم بالا ، محبوبه با ارتفاع خیلی زیاد تر از قبلی از تورها رفته بود بالا و دیواری از محبوبه گردنت برای دیدنشون درد میگرفت و باید فاصله میگرفتی برای دیدن کاملش و فقط گل میدیدی و گل و و بوی بهشت، دستام را آوردم بالا گفتم من تسلیمم من اصلا در برابر عظمت تو نمیدونم فقط میدونم تو خیلی مدیری تو خیلی آگاهی ،هر چی شکرگزارتر باشم هر چی بیشتر لذت ببرم قدردان باشم ی در بزرگتر از قبلی به روم باز میکنی و اون وجود داره و هست فقط من نمیبینمش با شکرگزاری میتونم بیشتر و بیشتر ببینم.
خدای عظیم و عالم و قادر و وهاب و …..شکرت شکرت
خداوندم شکرت که هر چی از کریم بودن تو بگم کمه.
خدایا شکرت برای این همه نعمت که اگر بخوام با جزئیات تشکر کنم کل روز کمه مثلا شکر ی برنج را بخوام بگم باید اول از زمینی که برنج کاشتن تشکر کنم و بعد از بارون رحمتت بعد آفتاب بعد از کسی که کاشته بعد کسی که آب داده بعد کسی که مواظب بوده و سم پاشی کرده و ماشین سم پاش و بعد برداشت و ماشین برداشت(حالا ماشین خود برداشت،کارخانه و لوازم تک تک ماشین و آمدنش سر زمین) بعد کشاورزی که برداشت کرده ،بعد بسته بندی کرده ،بعد کسی که خریده بعد کسی که آورده محل نزدیک به من بعد شکر پولی که داشتم بخرمش و شکر وسیله و پایی که برم بخرمش و بعد شکر گاز و آب و قابلمه و تن سالم و پختنش بعد شکر خوردنش این فقط ی برنج بود که هر روز عادت کردم به دیدنش …و چقدر چیز هماهنگ شده تا برسه به من،.بخوام هر چیز را با جزئیات تشکر کنم ی عمرم کمه ….و نمیتونم و اون لطف خداست که به من میبخشه.
حالا من در حد بزرگی خدا میتونم تشکر کنم ؟تازه این شکرگزاری را که خدا نیاز نداره من نیاز دارم برای دیدن و داشتن نعمت های بیشتر و بزرگ تر که وجود داره فقط من باید تو اون مدار باشم برای دریافت بیشتر.
خدایا به اندازه تمام نور آسمان ها و زمینت شکر شکر شکر ….و چه لذتی داره انگار قلبت باز میشه برای دریافت بیشتر و بیشتر و بیشتر و مست شدن از این همه نعمت…
استاد بسیار سپاسگزارم از شما و فایل فوق العاده ارزشمندتون و خدا را شکر که گوش هایی دارم برای شنیدن …وبتونم دوباره روی شکرگزاری تمرکز کنم ،تا دروازههای نعمت و ثروت و فراوانی باز بشهو هدایت بشم به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت داده.
از کنار گل های محبوبه کامنتم را با عطر بهشت میفرستم .
معبود بی نظیرم برای بودنت هزاران بار شکر
دوستت دارم معبود بی نظیرم
وَ اذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلاً
نام مالک و صاحباختیارت را به زبان آور و از آن یاد کن و بهطور کامل (از همه) دل بکن و (تنها) به او دل ببند؛
مزمل – 8
به نام خداوند مهربان و بخشنده
سلام به استاد عزیزم مریم جان عزیز و دوستان خوبم
خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم بابت این که در مدار شنیدن این آگاهی ها هستم خدایا شکرت
امروز بعد از سپاسگزاری روزانه ام و تمرین ستاره قطبی این فایل را گوش دادم دیشب هم گوش داده بودم ولی امروز یک انرژی دیگری داشت الهی شکرت و مرا وادار به کامنت نوشتن کرد
روز های اولی که من با قانون آشنا شده بودم و یک برداشت اشتباه داشتم از قانون با وجود که فایل ها را گوش می دادم می رفتم خودم را مقایسه می کردم و سپاسگزاری را جدا از بحث قانون جذب می دانستم و تلاش می کردم بقیه هم در مسیر بیایند آن زمان یک دوست داشتم که با سپاس گزاری به همه چی رسیده بود و خودم را با آن مقایسه می کردم و اصلا اوضاع برایم خوب پیش نمی رفت و زندگی من مثل یویو بود گاهی خوب گاهی بد زمستان سال 1401 همه چیز به صورت عالی برای من پیش رفت هر روز تحسین می کردم سپاسگزاری می کردم و احساس ام هر روز بهتر و بهتر شد و فهمیدم تنها گوش دادن به فایل ها در زندگی من تغییرات نمی آورد باید به آن ها عمل کنم هر چقدر من عمل کردم از آن چیزی که عمل کردم بار ها و بارها نتایج بیشتر بوده وختی تو فقط در مسیر درست قرار میگیری خداوند همه چیز را برایت آسان میکند همه کار از طرف خداوند انجام شده است واقعا تا اینجا کار من اصلا به چالش بزرگی بر نخوردم و اگر هم به یک چالش مواجه شدم از زاویه دیدم که به من احساس بهتری داده هر روز این را با خودم یاد آوری میکنم که این همه چیزی که دارم همه اش از لطف خدا است و اعتبار این ها همه اش به خدا بر میگرده
من وختی به قبلنا نگاه میکنم میبینم نه احترام به من می شد نه درست برخورد می شد همیشه عصبی بودم همیشه فکر می کردم به من ظلم شده حق من خورده شده استعداد های من نادیده گرفته شده و هزاران مورد دیگر
ولی حالا همه چیز به صورت طبیعی پیش می رود همه به من احترام میگذارد و حالا خودم را یک شخص قربانی نه بلکه خالق میبینم خودم را ارزشمند میبینم بدون اینکه چیزی به افرادبگم خییلی ها حد و مرز را رعایت می کند و همچنان من هم حد مرز بقیه را رعایت میکنم و عده هم که نمی کند با نهایت احترام میگم و حد مرز خودم را بیان میکنم و حالا خییلی خوب یاد گرفتم از ناخواسته اعراض کنم
وختی انسان سپاسگزار باشه همه چیز برایش اوکی میشه همه چیز به طرز جادویی حل میشه این سپاسگزاری و خاشع و فروتن در مقابل خداوند چیزی است که همیشه به خودم باید تکرار کنم همیشه یاد آور شوم به خودم بگم که من از هیچ کس برتری ندارم و بقیه هم همین طور از من برتر ندارند همه ما تیکه ای از وجود خداوند هستیم همه انسان ها ارزشمند هستند
سلام و درود آقا فواد
یک دقیقه قبل از اینکه بیام توی سایت روی گوشیم دقیقا همین آیه که شما نوشتید بهم نشون داده شد
روی گوشیم قرآن دارم هر روز سر ساعت 11:15 دقیقه ظهر بهم یه آیه نشون میده بصورت رندوم.
و امروز هم همین مزمل 8 رو نشونم داد.
و بعدش آمدم توی سایت
بخش کامنت ها و اولین کامنتی که دیدم همین آیه و کامنت شما بود
طوری گیج شدم که شاید توهم زدم
و دوباره معنی آیه رو خوندم و فهمیدم توهم نیست و همون آیه ست .
این موضوع آنقدر برام عجیب بود که به همسرم که فرسنگها از این قوانین دور هست ،گفتم در همین لحظه چه هم زمانی برای من پیش آمده.
در حالیکه صدای درونم بلند بود که نگو بهش ،اینکه توی این فرکانس نیست و الان یه چیز بی ربط میگه.
به اون صدا گفتم عیب نداره بزار بگم بهش
گفتم بهش و اونم مثل همیشه که میخواد بهم بگه این راهی که تو داری میری یه سری آدم ساده لوح میرن ..و شروع کرد به توضیح دادن که این پیام رو چه تاریخی گذاشته روی سایت ؟ گفتم 4 آذر
گفت خوب امروز هم 4 آذر هست….
[وقتی داشتم این بحث رو میکردم هنوز ساعت 12 نشده بود و توی تاریخ 4 آذر بودیم]
گفتم نکته اصلی اینه که من در این لحظه دیدم،مهم نیس چه زمانی گذاشته این کامنت رو …
و ایشون ادامه داد اصلا چیز عجیبی نیست که ایشون هم این قرآنی که تو روی گوشیت داری رو داشته باشه روی گوشیش و این آیه امروز برای اونم رفته ،و اونم آمده کامنت نوشته
در همین لحظه هم چنان صدای درونم بلند بود که میگفت بحث نکن ،بحث کردن یعنی توجه کردن به چیزی که نمیخواهی…استاد توی قانون آفرینش جلسه 1 خیلی خوب توضیح داده این نکته رو…و منم بحث رو تمام کردم…و شروع کردم برای شما کامنت نوشتن
کامنت شما رو خوندم دیدم نوشتید “فهمیدم تنها گوش دادن به فایل ها در زندگی من تغییرات نمی آورد باید به آن ها عمل کنم “”
الله اکبر
دیگه چه جوری خدا باید حرف بزنه
هدایت مگه چیه؟
این اگر هدایت نیست پس اسمش چیه ؟!!!
خدایا پناه میبرم به خودت از دست خودم
موفق باشید
وَ اذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلاً
نام مالک و صاحباختیارت را به زبان آور و از آن یاد کن و بهطور کامل (از همه) دل بکن و (تنها) به او دل ببند؛
مزمل – 8
سلام سلام به فواد عزیز پسر خوشتیپ
خیلی سپاسگزارم از اینکه این کامنت ک نوشتی و باید بگمخدای من خدای من
کامنتت به طرز عجیبی منو جذب خودش کرد به طور خیلی عجیییییب
آیه اول کامنت با آیه امروز من یکی بود
من یه اپی دارم داخل موبایلم که اسمش هست
اپ قرآن هادی
هر روز رندوم یکی از آیات قرآن و برای من میاره و اینجوری من مجاب میشم هر روز یک صفحه قرآن بخونم
و دقیقا کامنت شما نشونه خیلی زیبایی بود و الله و اکبر چقدر
خداوند به ما نزدیک است خدای من شکرت….
سلام مائده جان
خیلی جالبه که منم همین اتفاق برام افتاد
منم قرآن هادی رو دارم
و دقیقه همون روز که کامنت ایشون رو خوندم همون آیه برام اومده بود
بالاتر براشون نوشتم
الان دیدم این اتفاق برای شما هم افتاده.
انشاله که خیر برکت برای هممون باشه
موفق باشی
به نام خدایی که هرچه دارم از اوست
سلام سلان سلام
صبحت بخیرررر
سلام به فواد عزیز …چقدر زیبا صحبت کردی …
چقدر شرایط خوبی رو برای خودت خلق گردی …و چقد. زیبا از سپاسگزاری صحبت میکردی ……
یکم که فکر میکنم …میبینم دقیقا نقطه ی عطف تمام اتفاقات خوبم …تمان چیزایی که بدست میارم تمام حس خوبم حای بودن در کنار شما و خانواده ی دوست داشتنی عباسمنشییی از همین قانون ساده ی سپاسگزاری شروع میشه ….همه چیز و چقدر من اشتباه کردم و این قانون رو ساده گرفتم ……
هر لحظه هر صبح هر شب یه حسی از خداوند درونم بهم میگفت سپاسگزاری کن …بنویس …نعمت هاتو …اتفاقات خوبتو …حال خوبتو …هر موقع بی کار میشدم نیکفتم خدایا یه کاری بگو بکنم کارتون میگفت نعمت هاتو بنویس و سپاسگزار باش ….و من با نگاهی طعنه آمیز میگفتم اینو که میدونم …یه چیزی دیگه به فابل خاص یه چیر متفاوت بگوووو …
ممنونم ازت به خاطر یادآوری ارزشمندت …
و چقدر تحسین کردم به خاطر احترامی که الان برای بقیه قائلی و بقیه هم برای تو…..
تو خیلی ارزشمندی …
منتظر نتایج بی نظیرترین هستم …
در پناه لله یکتا باشید
درود بر شما استاد عزیز که همیشه یکی از بزرگ ترین دستان خداوند در زندگی مایی
من دانشجوی دوره ی 12 قدم هستم که الان رسیدم به قدم ششم و مبحث هدایت رو شما باز کردید و دلیل اینکه اینجا این کامنت نوشته میشه هم همینه
از وقتی کار ها رو سپردم به او نه تنها کار هام انجام میشود بلکه به بهترین شکل ممکن و به سریع ترین روش ممکن انجام میدهد
همین که وارد سایت شد به من گفته شد که بزن روی این فایل و ببینش
منم گفتم چشم و توی این فایل واقعا آگاهی هایی به من داده شد که الان 100 درصد هر جوری که فکر میکنم بهش احتیاج داشتم.
الهی صد هزار مرتبه شکرت
تازه همینطور که داشتم این فایل رو میدیدم یه ایده ای در مورد سایت شما به من گفته شد که دوست دارم اینجا هم بگم و مطمینم که شما هم اینو میخونید یا هدایت میشید
ایده ی ساده از این قراره که چقدر خوب میشه اگه یه بخش history هم توی کادر بالای سایت قرار بدید که دوستان به راحتی بتونن فایل هایی که در گذشته دیدن رو ببینن
مثلا فایلی رو که 2 روز یا 3 روز پیش دیدن رو راحت تر پیدا کنن و …….
واقعا این مسیر لذت بخشه و این روز هاست که میفهمم منظور شما از سوت زدن و طی کردن صراط مستقیم چیه.
باز هم سپاس گذار خداوندی هستم که شما رو در مسیر زیبای من قرار داد
و ممنون از این سایت فوق العاده و منحصر به فرد
به نام خدای بی نظیرم که هرچه دارم ازاوست
سلام سلام سلام
سلام آقای علیزاده عزیز ….
سلام به فکر و قلب پر محبت و خدایی شما ….
از همون اول کامنت وقتی گفتید من دانشجوی …..
گفتم عه منم دانشجوی رشته ی ژنتیک هستم ….
که یوهو رسیدم به کلمه ی دوازده قدم ….
دانشجو دوازده قدم …
چقدر زیبا بود…
چقدر به دلم نشست این کلمه …
من 12 سال درس و مدرسه و راهنمایی و دبیرستان رو گذروندم و الان حدودا 2 سال است که دانشجوی رشته ی ژنتیکی هستم …
اما
آیا واقعا من دانشجو هستم ….
آیا واقعا به دنبال دانش هستم …
آیا این 14 سال برایم مثل این یک سال اینقدر که اینجا در این مکان مجازی دوست دارم فعالیت کنم یا به دنبال این دانش باشم …بوده ام ؟
قطعا خیر …
و واقعا ایمان دارن
که دانشگاه واقعی اینجاست …جایی که همه برابریم …
جایی که همه رشد میکنیم …
با افراد سایت که صحبت میکنم …کامنت میگذارم و آنها برایم کامنت میگذارند آنقدر برابری و ارزشمند یکسان موج میزند که نگو …
اینجا اصلا مهم نیست تو چند سال با استاد آشنا شدی …چند سال کار کردی …
یا حتی چند سال بودی ولی کار کردی …یا اصلا مهم نیست شرایط زندگیت بهتر یا بدتر منه …یا حتی اصلا مهم نیست لغات و کلمات رو درست مینویسی یا …یا اصلا مهم نیست که چه سنی داری …
همه آنچنان با برابری و زیبا به هم دیگر عشق میورزند که باور نکردنیست …
هیچ کس هیچ چیز را به رخ نمیکشد حتی جالبه که با اینکه یکسری از افراد میان و درباره ی نتایج بی نظرشون میگن اینقدر این انرژی مثبت …اینقدر بی ریا ..اینقدر صادقانه و الائمه کا اصلا حتی ذره ی سر سوزنی باعث حسادت و حتی مقایسه کردن خودم با بقیه نمیشم …
بار ها شده که با حتی خوندن این مطالب باور شدن
باور اینکه پس میشود
پی میتوان داشت در من تکرار شده …
باور ادامه دادن
ایمان به مسیر در درون من رشد کرده …
و چه زیباست این حس که تو رو به جلو میراند و باعث میشود حس کنی کمی به خدا نزدیک تر شدی …
و درباره ی ایده ی زیبایت …
که دقیقا چالش و خواسته ی منم بود …
حتی همین دیروز اسم فایلی که مس خواستم یادم نمی آمد…هرچه چیز هایی که درون ذهنم بود را در سایت سرچ میکردم بی فایده بود به خودم گفتم ای کاش صفحهی هیستوری گوگل رو نبسته بودم …یا خیلی وقت ها میشد دوست داشتم نشانه ی دیروزم رو دوباره بخوانم و مرور کنم …
اما صفحه ی نشانه ام به روز رسانی شده بود و بار ها و بار ها شده بود که نشانه ی اون روز من یک قسمت از زندگی در بهش بود و من روز بعد یا روز های بعد که یادم به یکی از زیبایی ها یا آگاهی های اون سریال بود یادم نمی امد که قسمت چندم بود ..
ممنونم از این ایده ی زیبا …و ممنونم که اینقدرزیبا و بی ریا به گسترش جهان و این سایت کمک میکنید …
ممنونم به خاطر کامنت زیبایت …
عاشقتونم …
در پناه لله یکتا باشید
منتظر نتایج بی نظیرتون هستم
سلام و درود فراوان!!
با اینکه خودم تولید کننده ی محتوا هستم و کامنت ها و نظرات زیادی رو تا حالا خوندم و جواب دادم
امروز صبح که از خواب بیدار شدم گفتم یه سری به سایت بزنم که این پاسخ بسیار انرژی دهنده از شما رو خوندم و واقعا با اینکه صبح زود بود ولی چنان شور و اشتیاقی در من ایجاد کرد و من سرشار از احساس خوب شدم
واقعا این روز ها هر چقدر بیشتر میزارم الله مهربان کار هارو انجام بده اتفاقات زیبا برای من بیشتر و بیشتر میشن
تا قبل از این دیدگاه جالبی در مورد کامنت گذاشتن روی فایل ها و محصولات نداشتم ولی با یاری خداوند یاری رسان واقعا با این پاسخ زیبای شما دیدگاه من عوض شد
و از اونجایی که من شکارچی حال خوب و زیبایی های بیشتر و بیشتر هستم تمام سعی خودم رو میکنم که منم توی سایت و با دوستان عزیزم مثل شما در این مسیر زیبا باشم
به یاری الله مهربان که سپاس گذار نعمت هایش هستم
و با تشکر از شما و استاد و همه ی همراهان گرامی
درود برشما جناب علیزاده
اون خواسته شما از قبل بهش فکر شده فقط کافیه زمانیکه یه فایل جدید روی سایت قرار میگیره ابتدای فایل مدیرفنی وعوامل اون ذکر میکنند که این فایل جزء کدوم دسته هست مثل همین فایل که اگر دقت گنید میبینبد نوشته(توانایی کنترل ذهن-درصلح بودن با خود)
حالا شما هرزمانیکه تمایل داشتید این فایل رو ببینید مثلایکماه بعد
باید برید ازمنوی بالای سایت قسمت دانلودها وبعد کلیدها
وبعد همین موردهای داخل پرانتز رو کلیک کنید مثلا روی توانایی کنترل ذهن وبعد این فایل رو اونجا خواهید دید
امیدوارم این راهنمایی مفید باشه براتون و
آرزو میکنم هرروزتون پر باشه از نگاه خالق یکتا