شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 287 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام فرمانروای کل کیهان
سلام خدمت استاد و گروه تحقیقاتی عباس منش و برُبچ سایت
دوستان یه مورد دیگه که تو کامنت قبلیم
abasmanesh.com
خیلی کوتاه بهش اشاره کردم اینه که چنین فردی که چنین درخواستی میکنه کسب ثروت را امری معنوی نمیداند و چون در باور او ثروت از معنویت جداست از خدا میخواهد به او ثروت دهد تا بخشی از ثروت را صرف امور معنوی نماید این در صورتی است که کسب ثروت معنوی ترین کار دنیاست
این شخص ثروت را با معنویت و خداوند در تضاد میداند و در ذهن او افرادی که ثروتمند میشوند خدا را فراموش میکنند و تبدیل به انسانهای بدی میشوند. او فکر میکند ثروت او را از خدا دور میسازد لذا میخواهد با چنین قراردادی هم به خدا بگوید که بعداز ثروت دادن به او خدا را فراموش نخواهد کرد و هم خیال خودش را راحت کند که بعد از ثروتمند شدن از معنویت جدا نشود و ثروتمند ظالمی نشود
سلام استاد به شما و تمام اعضای خانوداه استاد منش که نظرات شون هم مثل خودشون عالیه!
من یه سری از ترمزهای خودم رو در همون طرح سوالی که استاد مطرح کردند پیدا کردم
استاد گفتند ما با خدا قرار میذاریم که اگر ثروتمند بشیم، بخشی رو انفاق میکنیم
من یه لحظه به خودم اومدم و گفتم : وامصیبتا! من چه قددددر ازین قرار مدارها با خودم بستم! (در واقع قرارداد خودم با خودم!!! چون این قرارداد رو خدا نیومده پایین امضا کنه که بشه دو طرفه!! این قرارداد یه طرفه بین من و خودم بوده!)
به دکوراسیون مورد علاقه ام خواستم فکر کنم پیش خودم گفتم الان که نه چند سال دیگه وضع مالیم بهتر میشه و بهش فکر میکنم!
به لباس و لوازم مورد علاقه ام فکر میکردم و میگفتم الان که نه!
چند سال دیگه اوضاع یه جور دیکه است و اون موقع!
به سفرهای محبوم فکر میکردم و همین جواب! به ماشین مورد علاقه و همین جواب!
و اینطوری شده که میبینم به خیلی سمت ها و مسیرهایی که مورد علاقه ام بوده حرکت نکردم چون “الان که نه نمیشه چند سال دیگه ولی حتما!” و خیلی از سالها رو به خاطر سال های دیگه از دست دادم!
ترمزهای این باور و تو کامنت ها دیدم ومتوجه شدم که داستان چیه و از دوستان خیلی خیلی متشکرم!
یه باور مخرب دیکه رو هم شناسایی کردم و امیدوارم بتونم از پسش برمیام (اگر دوستانم کمک کنند با نظراتشون و اینکه کدوم دوره استاد برام مفیده ممنونشون میشم)
اگه ثروتمند بشم دیکه به خواسته هام میرسم و زندگیم هیجان و هدفی نداره!
البته خیییلی خیییلی در همین مسیر هم پیشرفت کردم (چون فهمیدم که به قول استاد هی هدف های بزرگتر پیش میاد و این هدف های حال حاضر منه چون هنوز تو اون مدار نیستم و مدارم همینه) ولی میدونم که هنوز راه داره!
سلام
خیلی فکر کردم ترمزهام چی هستن
تونستم لیستی رو بنویسم و بعد به فکرم رسید اونا رو طبقه بندی کنم و الویت بندی کنم
وقتی طبقه بندی و الویت بندی تمام شد چیزی که اصلا فکرش رو نمی کردم رو دیدم
اولین ترمز نگهداشتن پول بود نه سرمایه گذاری
دومیش دلیل و منطقی فکر کردنم بود
سومیش عجله داشتنم ( که باعث سردرگم شدنم مشه )
داخل بخث سلامتی فهمیدم که هر از گاهی دوست دارم مریض باشم تا دیگران بهم توجه کنن
حالا می خوام روی این ها کار کنم ، چون ذهنم بیشتر منطقیه می خوام با منطق و دلیل زیاد براش شرح بدم که اینها اشتباهن و درستش چیز دیگست
میخوام تا میتونم الگو نشونش بدم
تا میتونم چیزهای عالی نشونش بدم و هی بهش بگم ببین ببین این درسته این براساس قانونه
وقتی این ترمز ها کمتر شد سراغ بقیه ترمز ها می رم
ممنونم استاد که باعث شدی ترمزهایی که نمیدونستم رو پیدا کنم
سلام خدمت دوستان و استاد عزیز
به نظرم چندتا دیدگاه باعث میشه ک همچین درخواستی داشته باشیم چه برای کمک کردن به مردم چه برای ثروتمند شدن:
1.ثروت خودش پاک نیست چیز خوبی نیست و وقتی خوب میشه ک با کار خیری همراه بشه
2.ثروت به کسانی داده میشه ک کار خیر بکنند
3.ثروت کمه و همه نمیتونند ثروتمند بشوند برای همین کسی که ثروت داره باید کمک کنه به بقیه
4. ما مسئول این هستیم ک دیگران زندگی خوبی رو تجربه کنند یا بد.(خوشبخت بشن یانه!)
و اینا به نظرم همش از عدم درک سیستمی بودن خداوند هست چون درعین حال ک خداوند بدون هیچ گونه درنظرگرفتن احساسات (برای شخصی خاص) اسمان ها و زمین رو مسخر همه کرده و برای استفاده ما قرار داده همونطور هم بدون احساسات به فرکانس های هرفرد پاسخ میده ک میزان بهره مندی هرفرد از نعمت ها مشخص میکنه.
برای درک سیستمی بودن خداوند به قران مراجعه کنیم و یه سری عده خاصی ک دارن فرکانس کفر و شرک و ناسپاسی میفرستند دارن عذاب میشن و یه سری هم ک سپاس گذارن و به خدارو تنها عامل ثروت و نعمت میبینند و قدرت رو به خداوند میدن زندگی خوبی دارند.
این سیستم نتایج فرکانس هرکسی رو براش بوجود میاره پس ما نمیتونیم در بهبود زندگی بقیه تاثیر بذاریم.
5.شاید فکر میکنیم عوامل بیرونی توی بهره مندی افراد از نعمتها موثراند.
سلام
برای ثروتمند شدن ما دو مانع بزرگ داریم:
1) داشتن باور های محدود کننده
2) نداشتن تصور درست و واقعی از ثروت.
– باور های محدود کننده از زمان کودکی و در دوران رشد ما به روش های متعدد در خانواده ، از تلویزیون، شرایط جامعه و اطرافیان در ضمیر ناخودآگاه ما رسوب کرده وباقی مانده است، عمده ترین تلاش ما شناسایی و برطرف کردن این موانع مزاحم به صورت مرحله ای و در گام های بسیار کوتاه خواهد بود.
– ما تصور درستی از ثروت نداریم، برای بسیاری از ما داشتن ثروت یعنی توانایی خریدن به حد کافی و یا داشتن ثروت برای کار نکردن ویا داشتن ثروت برای القاء و ابراز وجود در بین اطرافیانمان است. در واقع ثروتمند واقعی ، ابتدا از نیاز به توجه بقیه و نیاز به داشتن و نگه داشتن بی نیاز است. بی نیازی و قدرشناسی و شکر گزاری دروازه های ما برای ورود به دنیای ثروت خواهد بود.
ما تصور درستی از مدار ثروتمندی نداریم بنابراین با یک باور غلط و با یک تصور نادرست چون گمشده ای چشم بسته در بیابان در حال دویدن بی هدف هستیم.
توکل به خدا و توجه به تغییرات ذره به ذره، ما را به آینده ای بهتر خواهد رساند انشاله.
به نام الله یکتا
سلام خدمت استادعزیزم ودوستان خوبم????
موانع ذهنی که درمورداین باوربه ذهنم اومد
۱-فکرمی کنم خداوندمنتظرایستاده تاکاری برایم انجام دهد
۲-فکرمی کنم خداوندبه هرکه بخواهدثروت می دهد پس ازخداوندمیخواهم که به من هم ثروت بدهددرعوض من هم انفاق وبخشش می کنم(معامله باخداوند)
۳-احساس دلسوزی وشرک
۴-کسب ثروت سخته
۵-باثروتمندشدن ازخدادورمیشم(پول وثروت مادی و بدهست)
۶-عدم باورفراوانی وتمرکزبرکمبودونداری
۷-کمبود اعتمادبه نفس وباورلیاقت
۸-تاثروت نداشته باشم نمیتوانم ببخشم
که این موانع ذهنی همه به عدم درک صحیح شناخت ازخداوندوقوانینش برمی گرده
بایدخداوندروبهتربشناسیم ونگاهمان رابه خداونداصلاح کنیم واینواول به خودم میگم وخداروهزاران بارشاکرم که استادی آگاه وخداشناس روبرسرراهم قراردادتامتوجه بشم که خداوندیک انرژی است.خداوندیک سیستم است.سیستمی قانونمند که قوانین خودش روداردوتنهابراساس آن قوانین عمل می کند وبارهادرآیات قران به آن اشاره شده است که هراتفاقی که تجربه می کنیدبه واسطه فرکانس های خودتان است(بماکسبت أیدیهم,بماقدمت أیدیهم) وبارهااومده که خداوندبه بندگان خودظلم نمی کند,به عنوان مثال خداونددرسوره آل عمران آیه۱۸۲فرموده:”ذلک بماقدمت أیدیکم وأن الله لیس بظلام للعبید”
(این به خاطراعمالی است که پیشاپیش انجام دادید.خداوندهرگزبربندگانش ستم نمی کند)
پس تنهاکارماهماهنگ شدن باقوانین این سیستم است
که خداونددرقران ازقوانین به سنت های الهی تعبیرکرده که فرموده سنت های الهی نه تغییر می یابندونه تبدیل می شوند پس قوانینی که همواره ثابت اندوآگاهی ازانها وهماهنگ شدن باانها کنترل همه جانبه تمام اتفاقات زندگی رادراختیارمان قرارمی دهدپس به این درک می رسیم
???????
۱-خداوندگوشه ای منتظرنایستاده تاکاری برایم انجام دهدبلکه خداوندسیستمی است که فقط به فرکانس های من واکنش می دهد,نه کلماتم(معامله باخداوند)
???????
۲-یاخداوندبه هرکه بخواهدثروت می دهد باورغلطی هست چون فهمیدم که قران زمانی ازواژه “یشاء”(خواستن)استفاده می کندکه بخواهدقوانین روتوضیح بده ومنظورازاین آیات این است که
“هرانچه که درقوانین الهی است رخ می دهد”وتفاوت زیادی بین “یرید”و”یشاء”هست
???????
۳-یااحساس دلسوزی نکنم چون میدانم خداوندازروی عدالتش به همه یک سری ظرف باوریکسان عطا فرموده وهرفردی کافیه باورهای خودش رواصلاح یاتغییربده ودرهرموقعیت وشرایطی که هست ثروتمندبشه, این نوع نگاه باعث میشه که نگاه توحیدی خالی ازهرگونه شرکی داشته باشیم
۴-واینکه برای کسب ثروت نیازبه انجام کارفیزیکی وسخت نیست بلکه کافیه باورهای درست وقدرتمندکننده درباره ثروت داشته باشم تابه راحتی ثروت روکسب کنم وواردمعامله باخداوندنشوم
???????
۵-خداوندبیشترازمن دوست داره که ثروتمندبشم چون باثروتمندشدنم هدف خداوندازخلقت که همان رشدوپیشرفت وگسترش جهان هستی هست رو تأمین می کنم, ثروتمندشدن معنوی ترین خیرخواهانه ترین وخداپسندانه ترین کاردرجهانه ,همچنین ثروت ,نعمت الهی وحق طبیعیه منه, پس باثروتمندشدن به خدانزدیکترمی شوم
???????
۶-زمانیکه ازخدادرخواست ثروت درقبال انفاق می کنم ,ناخوداگاه تمرکزم برکمبودونداری میره وطبق قانون, وقتی فرکانس کمبودروبفرستم ,کمبودبیشتری روکسب می کنم
???????
۷-من باباوروایمان قلبی به خداوندوباوربه توانایی های خودم(باورهاوفرکانس هایم وهماهنگی با قوانین الهی) لایق وشایسته بهترین هادرزندگیم هستم ,پس اعتمادبه نفس یعنی اعتمادبه خداوقوانین ثابت الهی
???????
۸-باوردرست اینه که هم اکنون هرچه درتوان دارم ببخشم چون عالم هستی مثل آیینه عمل می کنه,بهای هرچیزی روکه پرداخت کنم ,به همان صورت دریافت می کنم حتی بیشتر واین وعده خداوندهست که درقران فرموده هرچیزی روانفاق کنیدهفتصدبرابرش به خودتون برمیگرده اگر درراه رضا وعشق خداوندببخشیم نه معامله باخداوند
???????
بنابراین میتونیم این باورصحیح رودرذهنمون جایگزین کنیم که (هرفردی فقط مسؤل شرایط واتفاقات زندگی خودش هست به واسطه باورها وفرکانس هایی که به جهان هستی درهرلحظه می فرستد ومیزان هماهنگی که باخداوندوقوانین ثابت الهی دارد.خدایاسپاسگزارم)
اگراین باورروبتونیم درذهنمون نهادینه کنیم موانع ذهنی بسیاری خودبه خوددرذهنمون حل میشن
با سلام
به نظر من هیچ مانعی برای ثروتمند شدن وجود ندارد . اگر مانعی هم قابل تصور باشد این مانع در ذهن ما و درون ماست. زیرا آنچه از ثروت در ذهن ما نقش بسته است مربوط به ذهنیاتی است که از افراد ثروتمند برای ما به وجود آمده است.
از دیرباز افراد ثروتمند را افرادی می دانستیم که ثروت خود را از راه های ناصواب و ضایع کردن حقوق دیگران به دست آورده اند و یا افراد ثروتمند را افرادی نمتکبر ، مال دوست و خسیس دیده بودیم که خیری برای جامعه و افراد پیرامون خود نداشته اند. و یا ثروتمندان را افرادی می دیدیم که مدام به فکر عیش و نوش و ریخت و پاش و منم منم کردن بوده اند. بنابراین این ذهنیات بد باعث شده است که نسبت به ثروت دیدگاه مناسبی در خاطر ما نقش نبندد. این درحالی است که در آموزه های دینی جایگاه مال و ثروت دارای جایگاه رفیعی است. فرد ثروتمند با دارایی خویش می تواند سرمنشا خیرات و ثمرات مفیدی برای جامعه و اطرافیان خود باشد. فرد ثروتمند با پرداخت خمس و زکات می تواند یاری رسان کسانی باشد که برای ادامه زندگی با مشکلاتی روبرو شده اند. در همین آموزه های دینی از فردی به نام «قارون» نام برده شده است که خیل بسیاری از بردگان تنها کلیدهای گنج های او را با خود حمل می کرده اند و قارون حاضر به پرداخت حتی سکه ای برای نیازمندان نبوده است. عاقبت چنین فردی فرو رفتن در اعماق زمین است زیرا بهره ای از این گنج برای دیگران وجود نداشته است. با این توضیحات معلوم می شود که اگر ما ذهنیت خود را از ثروت درست ترسیم کنیم و با خود این عهد و پیمان را ببندیم که سرمنشا خیر و برکت برای دیگران باشیم و تلاش خود را برای کسب روزی حلال و پاک به کار بندیم بدیهی است که خداوند نیز برکت و خیر را به زندگی ما سرازیر خواهد کرد.
در همین آموزه های دینی آمده است که : «الاعمال بالنیات» میزان برای قبولی اعمال نیت هایی است که برای انجام آن عمل در ذهن ما نقش می بندد.
پس باید تلاش کرد و نیت ها را خالص گردانید تا روزی پاک و پر از خیر و برکت به زندگی ما وارد شود.
نکته دیگر این است که ثروت را فقط مادیات صرف لحاظ نکنیم بسیاری از چیزهایی که در زندگی ما وجود دارد نعم الهی است و در جای خود ثروتی ماندگار و در خور توجه است. بنابراین باید به داشته های خود به دیده ثروت بنگریم و حتی پیشامدهایی که حادثه ، بیماری، شکست و ….تلقی شده است را پلی برای رسیدن به آرزوها و مسیری برای رسیدن به کمال محسوب نماییم. با این دیدگاه ها همه ما ثروتمندانی هستیم که برای به دست آوردن دستمایه های خود بار گرانی را تحمل کرده و راه بسیاری را طی کرده ایم و این جان مایه را برای به ثمر نشاندن و سروسامان دادن به زندگی دیگران صرف خواهیم کرد.
سلام و درود بیکران به هم فرکانسی های گل….سلام و درود بیکران به استاد مهربان…. جواب سوال اینکه بنیان این نوع درخواست و باور ها توجه به فقر و نداشتن هاست اینکه من از پروردگارم درخواست کنم که ثروتمند بشم تا فقر رو از بین ببرم و به دیگران کمک کنم این نوع باور و درخواست در قانون الهی یعنی توجه به ناخواسته ها…. استاد دوستت دارم چون دست پر مهر خداوندی برای باور لحظه های قشنگ و رسیدن به آمال و خواسته هام.
سلام خدمت تمامی دوستان و استاد عزیز.
من فکر میکنم یکی از ترمز ها اینه که من ثروت رو برای خودم نمیخام پس من لایق اون ثروته نیستم و یکی هم این که وقتی من ثروتی رو برای دیگران میخام اون فردی که میخام بهش کمک بکنم باید آماده پذیرش کمک من باشه و اگر اون نیازی نداشته باشه اون ثروت هم به من نمیرسه که من به اون فرد کمک بکنم…
با درود عاشقانه به استاد عزیزم و تمامی اعضای خونواده ی ثروتمندم.
بعد خوندن نظر ها و حرف های طلایی دوستان عزیزم به چند مانع خیلی قوی ذهنی برخورد کردم که خواستم با شما هم در اشتراک بزارم:
از نظر من مهم ترین و اولین دلیل چنین شکلی از درخواست، قطعا لایق ندونستن خودمون برای داشتن ثروت و فراوانیه.
اینکه ما برای درخواست چیزی با خداوند وارد معامله بشیم به این معناست که به صورت ناخودآگاه چنین دیدگاهی به ثروت داریم که درخواست ثروت برای خودمون و رفاه و آرامش زندگی خودمون،کاری به اصطلاح خودخواهانه و نادرسته. در صورتی که قشنگترین و زیبا ترین درخواست، داشتن آسایش و رفاه و فراوانی برای خودمونه. چرا که همواره زمانی ما میتونیم واقعا به دیگران کمک کنیم که اول زیبایی و آرامش و نعمت هارو خودمون احساس و تجربه کرده باشیم.
باور شرک آلودی که در عمق شکل این درخواست وجود داره اینه که برای درخواست چیزی از پروردگارمون، فکر میکنیم که نیازه که وارد معامله بشیم، نیازه که ثروت رو برای شخص دیگری بخوایم تا به ما داده بشه.
درواقع با چنین درخواستی وهابیت و رزاقیت خداوند رو در وجودمون کم ارزش میکنیم.
به تنهایی تنها باور کردن این موضوع که خداوند مارو لایق بهترین ها میدونه و میخواهد که هر کدام از ما نیز خودمون و لایق ثروت و نعمت های بی اندازه بدونیم تا با این کار ظرف وجودمون بزرگ تر بشه تا ثروت بیشتری رو وارد زندگیمون کنیم، قوی ترین عامل رفع چنین مانعیه.
باور کردن این موضوع که به هیچ عنوان هیچ کدوم از ما نیازی نداریم تا با خداوند وارد معامله و شرط بشیم تا او به ما ببخشد، چنین مانعیو از بین میبره و مهم تر، شکل درخواست و حتی احساسی که از درخواست کردن بهمون دست میده همواره خالص تر و بهتر و قشنگ تر میشه.
یادآوری کردن و دونستن چنین ویژگی هایی از خداونده که باعث میشه بیشتر و کامل تر و عاشقانه تر درخواست کنیم و با هر بار انجام دادن اینکار، آرامش در وجودمون بیشتر میشه و احساسمون از رسیدن به خواسته و آینده بهتر میشه.
عدالت همواره برای همه در این جهان کامل و برابر هستش و نیازی نیست که برای داشتن خواسته و نعمت و ثروت، شخص دیگری رو بهانه قرار بدیم در صورتی که خود ما برای خداوند مهمترین و با ارزش ترین هستیم و همواره همه ما به یک اندازه به نعمت ها و ثروت ها نزدیک هستیم.
به راستی اگر بخوام نظر ها و حرف هامو در اشتراک بزارم هیچ وقت فضایی کافی نیست اما با بودن در این خونواده و با وجود پروردگاری که از بهترین شکل ها و روش ها هدایتمون میکنه و استادی بزرگوار و عاشقی خالص پیشمون آورده، همیشه میشه حرف ها و احساس هارو بهتر و کمل تر در اشتراک گذاشت.
سپاسگزارم از خالق خودم و تمام هستی.
سپاسگزارم از ساتاد عزیزم و از تمامی اعضای این خونواده.