شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 289 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با سلام به استادراهنما وخانواده عزیز ثروتمندم
اینگونه که من از قوانین متوجه شدم خدا عشق محض است وبخششش بدون قیدو شرط است وما جزیی از اوییم وبا مشروط کردن به اینکه اگر بمن ثروت دهی من هم انفاق میکنم که در دل همین شرط باز ترمزهای دیگری نهفته است .عدم باور به فراوانی وتوکل وعدم لیاقت به داشتن ثروت بخاطر خودمان واحساس مسرت از بینهایت بودن نعمات.پس ما دیگران را بهانه قرار میدهیم تا به مانعمت داده شود پس خود را لایق نمدانیم.وباز در این نوع خواستن شرک خفی نهفته عدم باور به عدالت خدا.
البته من خود همیشه در میان دعا هایم این خواسته را از پروردگارم داشته ام که با سوال هوشمندانه استاد به این باور اشتباهم پی بردم
باسپاس از رو شنگریتان
با سلام خدمت استاد عزیز و دوستان همدل و همراه
وقتی متن سوال رو چندبار خوندم، واقعا حس کردم چرا ۳۰ سال عمرم در سرگردانی و بیپولی شدید تلف شد?، خوشحالم که استاد به عنوان دستی از جانب خداوند داره ما رو در این مسیر زیبا هدایت میکنه، خدایا شکرت
و اما باورهای مخربی که درک کردم و ترمزهای واقعی خودم هستند:
۱. شرک به خدا: خودمون رو به جای خدا قبول داریم و انگار خدا حواسش نیست به فقرا کمک بکنه، برای همین درخواست میکنم خدا تو پول و ثروت بده، ما خودمون بلدیم چیکارش بکنیم
۲. شک کردن به عدل خداوند: وقتی آموزههای استاد رو با تمام وجود میپذیریم و باورشون میکنیم تازه میفهمیم که خداوند واقعا عادله و هیچ چیزی از روی ناعدالتی روی نداده، با درخواست ثروت به اینصورت که در متن سوال اومده، داریم عدل خدا رو زیر سوال میبریم که خدا تو پول و ثروت بده، ما اینهمه بیعدالتی رو خودمون حلش میکنیم. (طبق گفتههای استاد: من نمیدونم افراد دیگر چه باور، احساس و یا فرکانسی دارند، ولی میدونم عدل خداوند همه جا هست و هیچ چیزی بیرون از عدل الهی نیست) و این جمله رو باید همیشه به خودمون یادآوری بکنیم
۳. عدم احساس لیاقت و شایستگی: هم برای خودمون و هم برای دیگران احساسی از شایستگی دریافت ثروت و نعمات رو نداریم، پس خیلی راحت با خدا معامله میکنیم و ثروت رو با واسطه میخواهیم که ببین خدا من قول میدهم این کارها رو با ثروتی که به من میدهی انجام بدم (خودم که لایقش نیستم?)، دیگران هم شایستگی این رو ندارند که به ثروت برسند، پس به من بده تا به اونها برسونم
و چقدر این باورها مخرب و نادرست هستند و ما خیلی به سادگی در چنین دور باطلی گیر افتادیم و خودمون هم خبر نداریم?
ممنونم استاد که چنین آگاهیهای ارزشمندی رو به ما میرسونید، شما و همگی دوستان شاد، سلامت و ثروتمند باشید??
به نام خداوند بخشنده و مهربان
درود میفرستم خدمت تک تک شما عزیزان
چقد این سوال جالب بود برام،واقعا که هررباور همون اتفاقه…
چیزی که من تو این مدت از قوانین جهان هستی فهمیدم،اینه که منبع انرژی در جهان خداونده و هرچقدر من با این انرژی ارتباط نزدیکتر و بی قید شرط داشته باشم زودتر به سعادت میرسم
یعنی چی که خدایا اگه به من ثروت بدی این کارو اونکارو میکنم!
این باور باعث میشه که ما خودمون رو لایق ندونیم،در صورتی که خدای ما مارو لایق همه چی میدونه واسه همینه که گفته هر چه در اسمانها و زمین است را مسخر شما کردیم…مننظرم اینه که خاسته هامونو خداگونه از خدا بخایم،با ایمان قوی،چون وقتی خاسته هامونو شرطی میکنیم یعنی تردید و شک داریم به لیاقتمون
به اندازه ای که ما برای خودمون ارزش قائل میشیم جهان برای ما ارزش قائل میشه
سپاس
سلام به استاد عالی مقام و تک تک افراد خانواده ی عزیزم
نظرات بعضی از افراد رو خوندم و حقیقتا طبق فرمایش استاد درسهای مهم و گوهرباری از نظراتشون گرفتم
من هم دلم میخواد موانع ذهنیم رو بیان کنم تا با کمک استاد بزرگوار و دوستان عزیز در جهت برطرف کردن اونها کوشا باشم
من از اوان نوجوانی همش در پی این بودم که با خواندن نماز حاجات یا دعای سریع الا جابه یا قسم دادن خدا به اسم اعظم الهی به خواسته ها و آرزوهام برسم
خواسته های کوک و پیش پا افتاده اغلب برآورده میشدند ولی هیچوقت آرزوهای بزرگم برآورده نشدند
الان که دربارش فکر میکنم میفهمم که من اصلا به خدا اعتماد و ایمان ندارم که به من ثروت و استقلال مالی و … بده میخوام از طریق روشهایی که از کودکی کردن تو مغزم یعنی احساساتی کردن خدا و سوء استفاده از صفات خدا مثل اینکه میگم ای خدا تو مهربانترین مهربانانی تو رحمن و رحیمی هر کاری فقط از تو برمیاد و حرفهایی از این قبیل خدا رو تو رودربایستی و معذوریت قرار بدم و خدا دعای منو اجابت کنه
پس مهمترین ترمز من ایمان نداشتن به این بود که خدا آرزوهای بزرگ منو اجابت نمیکنه چون من اونطور که باید و شایسته است خدا رو عبادت نمیکنم
دومین ترمز اینه که فکر میکردم میشه با گریه و زاری و قسم دادن به اسم اعظمش میشه خدا رو تحت تاثیر قرار داد
سوم اینکه پیش خودم فکر میکردم که خدا میدونه که اگه منو ثروتمند کنه من آدم مغروری میشمو دیگه خدا رو بنده نیستم چیزی که تمام عمر در اطرافیان ثروتمندم دیده بودم
پس چون خدا منو دوست داره بهم ثروت و مال زیاد نمیده تا بنده ی خوبی باقی بمونم
الان که آگاه شدم به این افکار میخندم ولی در این مورد آخری خیلی مصرم که همچین چیزی هست
وقتی آدمهای ثروتمند اطرافم رو میبینم که کلی نخوت و غرور دارن و فکر میکنن به واسطه ی ثروتشون از بقیه سرترن از هر چی ثروتمنده بدم میاد تا حالا هم که برعکسشو پیدا نکردم
در ضمن من یه زن خانه دار هستم که درآمد مستقلی ندارم و همش دعا میکنم که وضع شوهرم خوب بشه تا من هم ثروتمند بشم ولی باز از طرفی میگم اگه اون ثروتمند شد و اخلاقش بد شد و دیگه نخواست با من زندگی کنه چی؟
میفهمید ترمز دیگه اینه که فکر میکنم خدا به من نمیده باید به شوهرم بده بعد از طریق اون به من برسه تازه اگر برسه
از طرفی میگم خوب شوهرم هم که افکار منفی راجب پول و ثروت زیاد داره پس امکان ثروتمند شدن ما صفره
میبینید دوستان من سالهای ساله که دارم دعا میکنم و حالا میفهمم که چرا دعاهای من مستجاب نمیشه
اعتماد نداشتن به خدا-
بد دونستن ثروتمند شدن
وابستگی به همسر و…..
ممنون که حوصله کردین و کامنت منو خوندین
از راهنماییهاتون که به من هدیه میدین کمال سپاسگزاری رو دارم
امیدوارم همگیتون نهایت موفقیت رو در برطرف کردن مانعهای ذهنیتون داشته باشید…ان شاء الله
به نام خدا
سلام به همه دوستان عزیز
اینکه چه باوری باعث شده که اینجور بخواهیم خدا را توی رودربایستی و تنگنا قرار بدیم را دقیقا نمیدانم چون خیلی از باورها زنجیر وار دست به دست هم داده اند که باعث شده اینچنین قرارداد یکطرفه را به ظاهر با خدا ببندیم .
چه بسا میخواهیم یک جهش رو بوجود بیاوریم و تکامل را فراموش کرده ایم .
چه بسا خدا از این حرکت جوانمردانه ما به وجد بیاد و کارها رو اتوماتیک درست کند بدون هیچ زحمتی.
رسیدن به هدف بهایی میخواهد در حد آن هدف یا خواسته و در واقع ما با این کار بهای آن را بعد از بدست آوردن میخواهیم پرداخت کنیم و غافل از اینیم که باید بها را قبل از آن بپردازیم .
بیشتر این باورها و اعتقادات دیر بازده یا بدن بازده به باورهای مذهبی اشتباه و خرافات برمیگردد .
این جهان از قوانینی تبعیت میکند قوانینی ثابت و بدون تغییر و این امکان و اطمینان خاطر برای همه موجودات فراهم شده به اعتبار این قوانین خالق زندگی خودشان باشند چه از این قوانین اطلاع داشته باشند و چه نداشته باشند و این قوانین در احاطه خدا است (مثلا وقتی که می گوییم برگی به اذن خدا به زمین نمی افتد نه اینه خدا نشسته و آمار تمام برگها رو داره و میگه که کدام برگ چه موقع بیافتد و کدام برگ نیافتد درک این موضوعات باعث میشود که دید ما نسبت به مسایل اطرافمان تغییر کند نوع نگاه ما به موضوعات مختلف باعث پیشرفت یا پسرفت میشود پس هر برگی با توجه به قوانین جهان در فصل مورد نظر و در شرایط زیست محیطی خودش رشد میکند و به زمین می افتد و در کل میگوییم این اتفاق به اذن خدا بوده).
باور اشتباه ما نسبت به خدا و قوانین حاکم برجهان باعث حرکت اشتباهی میشود و در آخر چیزی عایدمان نمیشود.
امیدوارم که متوجه منظورم شده باشید با آرزوی موفقیت ?
سلام دوستان عزیزم
ما میگیم خدا و این جهان به سیستم و خدا انرژیه که هیچ احساسی نداره و ما هم از خداییم ، پس چرا ما احساس داریم؟
ببخشید سوالم رو اینجا پرسیدم ، نتوانستم تو عقل کل ثبت کنم
ممنون میشم اگه می تونین راهنماییم کنین?
سپاس و ستایش خداوندی را که به بندگان خود اجازه داده تا هرساعت و دقیقه از شب و روز و گاه و بیگاه و خلوت او را بخوانند و با خود او بدون واسطه مکالمه کنند.
و سلام به همه شما اهالی محترم سرزمین آگاهی و هدایت.
از اونجایی که نظرات بسیار زیادی در مورد این پرسش داده شده و هر کس از نگاه خودش و با بیان مخصوص خودش جوابی رو داده که حقیقتا هر کدومشون زیباست و حتما راهگشا و درست هم میتونه باشه.
پس من هم فقط به این آیه اشاره میکنم که خیلی خیلی جای تأمل و اندیشیدن داره و میتونه جواب خیلی از درگیری های ذهنی اغلب ماها روبده.
اَلَم تَعلَم اَنَّ اللّهَ لَهُ مُلکُ السَّمَوَتِ وَالاَرضِ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلیِّ وَلَانَصِیر.
ترجمه : آبا نمی دانی که مُلکِ آسمانها و زمین اختصاص به خدا دارد و برای شما جز خدا نه سرپرستی و نه یاوری است؟
سوره بقره . آیه (107)
نکات:
کلمه ی ولی در این آیه به معنی قیم و سرپرست میباشد و دلالت دارد که مردم دنیا و سایر موجودات قیمی جز خدا ندارند.
ودر این آیه به طور کلی نفی ولایت و سرپرستی شده از غیر(خدا)
در پناه خدای لاشریک له شاد و سالم و سرحال و سربلند باشید همیشه….
سلام به استاد عزیزم اقای عباسمنش
جواب مسابقه :کد مخرب
اگر من به خدا بگم به من ثروت بده بجاش منم یک مقداری از ثروت رو به فقیران میدم یعنی من به عدالت خدا شک دارم و چرا باید یه ادمی فقیر باشه پس در جایگاه درستی قرار نداره و من اگه ثروتمند بشم با دادن پول به اون فقیر اونو به جایگاه درستش میارم و من از خدا بهتر میدونم که جایگاه اون ادم فقیر باید کجا باشه و این یعنی کفر و تاکید بر بی عدالتی خداوند که ترمز خیلی بدی است .سپاس فراوان از استاد عزیزم بخاطر نشان دادن مسیر درست زندگی و سپاس از دوستان برای جواب های بسیار زیباشون
سلام به همه عزیزان واستادگرامی اول سپاسگذارم ازخداوبعدازمردشایسته ای به نام حسین عباس منش که این سوال پرمعناوچالش برانگیزی که مطرح کردن وهرکس توان جواب دادن به اون روندارن وهمه دوستان که بانگرش ودرک عالی جواب دادن این یعنی توحید،نبوت،معادکه انسان رابه خداشناسی میرساندنه این آخوندها که میرن رومنبر واراجیف میبافن ومیگن اشک بریزید ای امام حسین تاگناهانتون بخشیده بشه وخودتون میفهمیدهزاران هزار چیز دیگه ای که میگن….درکل همه دوستان عزیزانشاله به خودشناسی وخداشناسی کامل برسندتابه همه آرزوهاشون برسندآمین رب العالمین
باسلام به استاد عزیزم و همه ی دوستان عزیز
در پاسخ به این سوال باید گفت که چند باور غلط اینجا وجود دارد.اینکه دنیا پر از کمبوده که دیگه میدونیم همه جا پر از فراوانیه واگرفردی در عدم فراوانی هست بخاطر افکار و احساسات و در نهایت ارتعاشات تا کنون اوست وتا این مشکل ،که فقط توسط خود فرد درست میشه،اصلاح نشه،محال است که وضع فرد تغییر کند. دوم ما مسئول برطرف کردن این کمبودیم،که این شرک است و ماخود را در جایگاه خالق یکتا گذاشتیم که میتونیم به کسی کمک کنیم و این هم زندگی اون فرد و هم خودمون رو ویران میکند.ما هر کاری برای دیگران کنیم به خودمان کمک کردیم وحالا با فرض دانستن این موضوع، باز هم ما با شرط بستن برای بدست آوردن اون چیزی که میخواهیم نه تنها به اون نمیرسیم چراکه باید فرکانسمون را به چیزی که میخواهیم برسونیم واین با طی یک مسیر تکاملی پیش می آید نه با شرط بندی با خالق ،اونهم سر یک موضوع اشتباه که نه در جایگاهش هستیم و نه ارتعاش اون را داریم.بلکه داریم مسیر را هم اشتباه میرویم.واین نه تنها مارا به احساس خوب نمیرساند که مقدمه احساس نا امیدی هم میشود و حال مارا بدتر میکند.ما برای رسیدن به آرزوهامون باید به ارتعاش اونها برسیم وبا شاد زندگی کردن و رضایت وتسلیم در برابر خداوند احساس خوبمان را گسترش دهیم که همین مارا به آنچه میخواهیم میرساند و سبب خیر برای همه ی عالم وگسترش کائنات میشود.ممنونم از همه ی شما که در جهت آگاهتر زندگی کردن در جهان هستید.سپاس