بررسی حجاب در قرآن | قسمت 1 - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)

308 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 904 روز

    سلامی باعشق، محضر استاد عزیزم ومریم جونم

    وهمه دوستانِ عالیم

    خداروشکر که باز هم ازاین خوان الهی بهره برده وذهن وقلب مان آماده دریافت این آگاهی های ناب وعمل به آنها درمسیر درست است که منجر به حال واحساس عالی می شود وچقدر می توان طبیعی وآزاد زندگی کرد ولذت برد.خدایا شکرت.

    استاد جانم ،چقدر تفسیر وتوضیحات قرآنی تان سلیس وقابل درک وفهم است مثل تمام درس ها ونکات طلایی که هرروز دارم می آموزم وچقدر خیالمان راحت کردید بابت تفسیر آیه های قرآن‌ کریم درتمام مسائل و جای هیچگونه بحثی باقی نگذاشته اید وبه همین هاعمل کنیم باید کلاه مون روبندازیم بالا ……

    درهر کشور،شهر،روستا وده ها شاهد حجاب هایی باپوشش های مختلف هستیم که هرکسی درامتداد حجاب پیشینیان خود آن راادامه داده است وهمین روند ادامه پیداکرده است وبعد پیشرفت تکنولوژی ودیدن فیلم ها وحجاب هایی که بر ای مان سوال برانگیز می شود وهرکسی نظری می دهد ولی به اصل توجه نکرده ودرگیری های ذهنی دربیشتر مان شروع می شود ونمی پذیریم که درکجا وباچه ملاک ومعیاری باید خیلی چیزهارا فقط وفقط برای آرامش وامنیت خود رعایت کنیم.

    ازکودکی باهر باوری بزرگ شدیم و بعد بزگتر شدیم ودرک کردیم صحبت ها ضدونقیض است ومخالفت باپدر وغیره وشروع جنگ جهانی درخانه ها…. شخصی مثل من که پدرم پاسداروبسیار متعصب به خصوص روی چادر پوشیدن حالا بیا ودرستش کن همه چیز سازو بازه ……فقط من چادر بپوشم همه مسائل حل وفصل می شود وخلاصه چه مسافرت های راهیان نورعلی نوری که باکلی چشم غره رفتن ها زهر مار می شدو چادری که معلوم نبود سرش کجاست تهش کجاست، بلد نبودم بپوشم ،عاجز بودم وبه لطف خداوند دیگر بحث وجدل ها تاحدودی پایان یافت وبزرگتر شدیم وسرکار رفته وچادر محو شد وبه خاطره ها پیوست البته ازدبیرستان هم نگویم بامدیر متعصب ترِپدر جانمان ، جالبه فقط هم به من گیر می دادبخصوص که من عاشق جوراب نازک هم بودم ومی پوشیدم ودیگه بیشتر واین بود که من نمره انضباطم خیلی پایین تراز فیزیک وریاضیات بود من رشته علوم تجربی بودم .وااای یادم میاد خنده ام می گیرد ازاین همه حاشیه ها چقدر دنبال حاشیه بودم دلم می خواست مخالف بقیه رفتار کنم چقدر آتیش به پا کن بودما نمی دونستم.

    بله عزیزانِ دلم ،جونم براتون بگه الان حجاب معقولانه که مناسب منطقه عملیاتی است وخودم احساس آرامش وامنیت دارم می پوشم وکاری به کسی ندارم هرکسی باتوجه به چیزی که درست است وآزارواذیت نمی شود ومدام نخواهد جواب پس بدهد چراکه نه ،هرطور صلاح می داند.

    خانواده هایی هم بوده اند که مرد خانواده به خاطر رعایت نکردن حجاب توسط خانمش کلا قید زندگیه خود رازده است حالا به هر موقعیتی که مرد خانواده داشته… وواقعا مسئله حجاب ازدیدگاه من مسئله عمومی است ورعایتش برای آرامش خودم است ومن سعی می کنم خودم راباشرایط جامعه وقف داده ولی درکنار تمام الگوهایی که در تمام زمینه ها ازاستاد گرانقدرم آموخته وهرروز ادامه دارد سعی می کنم دراین مورد هم مسیر درست راانتخاب کنم تاخودم راحت وآسوده باشم وذهنم درگیر حواشی نشود تمام مسائل ،راهکارش دست خودمان است .

    درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید. عاشقتونم.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  2. -
    محمد یزدانی گفته:
    مدت عضویت: 1737 روز

    سلام و درود بر استاد عزیز و دوستان گرانقدر این مجموعه

    در زبان عربی ، به “پنیر نخل ” میگن ، “حجب” همون ماده سفید رنگ که باید تلاش کنی که بهش برسی ، یعنی چیزی که رسیدن و درک کردنش سخته برای هر کسی ،

    غیر فیزیکی که قران رتجب غیر فیزیکی حرف میزنه ، میتونه این باشه ، فاصله فرکانی ، یا فیلتر فرکانسی بین اگاهی های هر غرد

    ح ج ب : میشه ، همون بلوک در زبان انگلیسی ،

    یا در قواعد عربی ، کلمه سه حرفی و دو حرفی مفهومشون یکیه

    دقت کنید :

    حجب : فاصله ای یا نقطه که رسیدن بهش سخته

    اکه “ج ” برداریم ، میشه ، “حب” یعنی عشق که درک و رسیدن بهش برای همه سخته

    یا “جُب البئر ” یعنی قعر چاه ، جایی که رسیدن بهش سخته لاید مدارهای اگاهی رد کنی تابرسی

    یا به پنیر مثلثی میگن “جبن” دقت کنید حروف ج ، ب داره پنیر باید بازش کنی و تلاش کنی که بهش برسی

    جبل “کوه ” سفت و سخت و برای صعود باید تلاش کنی همه نمیتونن

    یا فقط دو حرف بردارید ، ح ، ج حالا با حرفی ترکیبش کنید چه زبان انگلیسی چه فارسی چه عربی چه هر زبانی مفهومش یکیه میشه

    حجر “سنگ” ماده ای که سخت میشه خوردش کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  3. -
    مرجان گفته:
    مدت عضویت: 1783 روز

    22 مرداد- 10:07 شب

    دوست داشتم در این کامنت درباره ی تجربه ی شخصی خودم از فاصله ی فرکانسی بگم

    اخیرا من سعی کردم با یکی درباره استاد و سایت صحبت کنم و چون اون فرد علاقه نشون میداد منم اطلاعاتی که داشتمو باهاش به اشتراک میزاشتم ولی هیچوقت نشد که اون فرد وارد سایت بشه

    منم بیشتر تلاش کردم و پیج استاد رو بهش نشون دادم و با حرفای اون فرد فهمیدم که کارم اشتباه بوده و نباید خیلی اصرار میکردم

    چون اون فرد هنوز امادگی ورود به این فرکانس رو نداشت و نمیتونست واردش بشه

    یبار هم فایلی رو براش پخش کردم اما سوالاتی ک ازم میپرسید فرعی بودن و من فهمیدم که فاصله ی فرکانسی ما خیلی زیاده

    یک حایل و پرده ای وجود داره بین این فرد و حرفای استاد, انگار که نصف حرفای استاد رو نمیشنید و متوجه اصل ماجرا نمیشد

    تجربه ی دیگرم زمانی بود که فایل هارو مرتب گوش نمیدادم و به ثبات فرکانسی نمیرسیدم, زمانی که میخواستم درباره یک موضوعی که استاد دربارص صحبت میکنن با خودم فکر کنم و حرف بزنم, نمیتونستم دربارش فکر کنم

    انگار که یک پرده ای وجود داشت که مانع فکر کردن به یکسری از اگاهی ها میشد

    تا زمانی که به فرکانس مناسبی نمیرسیدم نمیتونستم بعضی فایل ها رو متوجه بشم یا حتی بهشون درست و حسابی فکر کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  4. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1921 روز

    به نام خدا

    سلام

    آیه 7 آل عمران

    هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَهِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ ۗ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا ۗ وَمَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ

    اوست که این کتاب را بر تو نازل کرد که بخشی از آن کتاب، آیات محکم است [که دارای کلماتی صریح و مفاهیمی روشن است] آنها اصل و اساس کتاب اند، و بخشی دیگر آیات متشابه است [که کلماتش غیر صریح و معانی اش مختلف و گوناگون است و جز به وسیله آیات محکم و روایات استوار تفسیر نمی شود] ولی کسانی که در قلوبشان انحراف [از هدایت الهی] است برای فتنه انگیزی و طلب تفسیرِ [نادرست و به تردید انداختن مردم و گمراه کردن آنان] از آیات متشابهش پیروی می کنند، و حال آنکه تفسیر واقعی و حقیقی آنها را جز خدا نمی داند. و استواران در دانش [و چیره دستان در بینش] می گویند: ما به آن ایمان آوردیم، همه [چه محکم، چه متشابه] از سوی پروردگار ماست. و [این حقیقت را] جز صاحبان خرد متذکّر نمی شوند.

    آیه 7 آل عمران را مولانا خوب توضیح داده

    ما ز قرآن مغز را برداشتیم

    پوست را بهر خران بگذاشتیم

    یعنی بابا اصل بردار چرا گیر دادی به حاشیه

    بررسی حجاب در قرآن

    کلمه حجاب از ریشه کلمه (ح‌ج‌ب) یا حَجَبَ میاد که 8 بار در قرآن آمده است و معنی کلمه حجب به معنای حائل،دیوار،مرز هست نه به معنای فیزیکی کلمه بلکه به معنای فرکانس و مدار این حائل وجود داره،ریشه این کلمه 8 بار در قرآن آمده

    1)آیه 46 سوره اعراف

    وَبَیْنَهُمَا حِجَابٌ ۚ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ یَعْرِفُونَ کُلًّا بِسِیمَاهُمْ ۚ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّهِ أَنْ سَلَامٌ عَلَیْکُمْ ۚ لَمْ یَدْخُلُوهَا وَهُمْ یَطْمَعُونَ

    و میان آن دو [گروه بهشتیان و دوزخیان] حائلی است، و بر اعراف، مردانی [با مقام و منزلت اند] که هر کدام از دو گروه را به نشانه هایشان می شناسند، و بهشتیان را که وارد بهشت نشده اند، ولی ورود به آن را امید دارند، آواز می دهند که درود بر شما

    2)آیه 45 سوره اسراء

    وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَیْنَکَ وَبَیْنَ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ حِجَابًا مَسْتُورًا

    و هنگامی که قرآن بخوانی، میان تو و آنان که به آخرت ایمان ندارند، پرده ای نامریی قرار می دهیم [که به سزای لجاجت و کفرشان از فهم آن محروم شوند.]

    3)آیه 17 سوره مریم

    فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا

    و جدا از آنان پوشش و پرده ای برای خود قرار داد. و ما روح خود را به سوی او فرستادیم، پس برای او [به صورت] بشری خوش اندام و معتدل نمودار شد.

    4)آیه 53 سوره احزاب

    یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلَىٰ طَعَامٍ غَیْرَ نَاظِرِینَ إِنَاهُ وَلَٰکِنْ إِذَا دُعِیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ ۚ إِنَّ ذَٰلِکُمْ کَانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیِی مِنْکُمْ ۖ وَاللَّهُ لَا یَسْتَحْیِی مِنَ الْحَقِّ ۚ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ۚ ذَٰلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ ۚ وَمَا کَانَ لَکُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْکِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا ۚ إِنَّ ذَٰلِکُمْ کَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِیمًا

    ای مؤمنان! به خانه های پیامبر جز آنکه برای خوردن غذایی به شما اجازه دهند وارد نشوید، چشم انتظار فرا رسیدن وقت خوردن آن هم نباشید [که پی در پی آوردنش را بخواهید و از این جهت اسائه ادب کنید]؛ ولی هنگامی که دعوت شدید وارد شوید، و چون غذا خوردید و بی آنکه [پس از صرف غذا] سرگرم سخن گردید، پراکنده شوید، این [کار که بنشینید و سرگرم سخن گردید] پیامبر را آزار می دهد و از شما حیا می کند [که بیرونتان کند] ولی خدا از حق حیا نمی کند. و زمانی که از همسرانش متاعی خواستید از پشت پرده و حجابی از آنان بخواهید، که این برای قلب شما و قلب های آنان پاکیزه تر است. و شما را نسزد [و جایز نباشد] که پیامبر خدا را آزار دهید. و بر شما هرگز جایز نیست که پس از او با همسرانش ازدواج کنید؛ که این [کار] نزد خدا بزرگ است

    5)آیه 32 سوره ص

    فَقَالَ إِنِّی أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَیْرِ عَنْ ذِکْرِ رَبِّی حَتَّىٰ تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ

    پس گفت: من دوستی اسبان را بر یاد پروردگارم [که نماز مستحب پایان روز است] اختیار کردم [زیرا می خواهم از آنان در جهاد با دشمن استفاده کنم و همواره به آنها نظر می کرد] تا [خورشید] پشت پرده افق پنهان شد.

    6)آیه 5 سوره فصلت

    وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِی أَکِنَّهٍ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَیْهِ وَفِی آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِنْ بَیْنِنَا وَبَیْنِکَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ

    و گفتند: دل های ما از [درک] حقایقی که ما را به آن می خوانی در پوشش های سختی است، و در گوش های ما سنگینی است، و میان ما و تو پرده ای وجود دارد، بنابراین تو کار خود را انجام بده و ما هم کار خود را انجام می دهیم

    7)آیه 51 سوره شوری

    وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولًا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاءُ ۚ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ

    هیچ بشری را نسزد که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی یا از پشت حجاب غیب یا رسولی [چون فرشته] می فرستد؛ پس فرشته به اذن او آنچه را بخواهد وحی می کند؛ یقیناً او بلند مرتبه و حکیم است.

    8)آیه 15 سوره مطففین

    کَلَّا إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ یَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ

    این چنین نیست که آنان می پندارند، بلکه اینان در آن روز از پروردگارشان محجوب اند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  5. -
    ارمغان رضوی گفته:
    مدت عضویت: 1288 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت اساتید بزرگم

    امروز این فایل نشونه ی من و جوابه سوالم بود

    اینکه راجع به آیاته متشابه نباید دنبالشون باشیم به هیچ وجه مثلا راجع به روح استاد گفتن تو یکی از همین جلسه های بررسی حجاب در قرآن نمیدونم دقیقا کدوم جلسه ش هست اما گفتن خدا تو قرآن بهمون گفته غیر از خدا راجع بهش کسی چیزی نمیدونه دنبالش نرین و کسانی میرن دنبالش که تو قلبشون مریضی هست

    کاملا متوجه شدم الان‌اینکه میان میگن ما کپی هستیم و باید به اصلمون برگردیم و ما مرکزه جهان نیستیم و خدا مرکزه جهان هست غلطه ما خارجه از خدا نیستیم

    و این نمیدونم فیزیکه کوانتومه این حرفا نباید راجع بهش اظهار نظر کنیم چون هیچ کس نمیدونه بجز خدا و اینکه ما خود خداییم و خالقیم و هیچ جبری وجود نداره و تماما اختیاره کامل هست و اینکه میگن این لحظه رو مثلا ما میلیاردها بار زندگی شده توسط کپی های دیگه از ما انسانها وجود نداره ما چیزی نمیدونیم و همه ی اینها نظریه هست و کسی نمیدونه به جز الله پس بهتره دنباله اصل همین قوانین اصله جهان هستی باشیم همین آگاهی ها باشیم و تمام الان درک میکنم کاملا این موضوع رو و متوجه شدم

    عاشقتونم

    فعلا در پناه الله یکتا باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  6. -
    مهدی قربان گفته:
    مدت عضویت: 583 روز

    سلام واقعن روحم بیدار شد چند وقتی بود که دنبال آیات متشابه بودم واصل قرآن که تنها قدرت رب است رو ندیدم با این تفسیر روحم بیدار شد که دنبال آیات متشابه نرم وزندگی به اصل واساس قرآن که رب هست بسپارم واگر هم فرکانس بشی بارب نوری در وجودت بیدار می کند که حالی باشد بین تو ونازیباها تشکر میکنم از استا با تفکر درستش واز اینجا از خداوند درخواست میکنم اون نور وجودمو آنچنادرخشان کنه سراسروجودمو روشنای،در بر بگیره چون واقعا درون من همین الان نیاز به وجود خداوند داره تا در پرتو نور اون زندگی کنم و زیبای های خداوند رو ببینم ولذت ببرم خدایا معجزه ای کن وسراسر وجودم سرشار از نور خودت کن این به معنی حجاب است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  7. -
    فاطمه پورهدایتی گفته:
    مدت عضویت: 1492 روز

    به نام خداوند یکتا.

    سلام به استاد عزیزم و همه‌ی دوستان یکتا پرست.

    من فاطمه که عزیز دل خدایم ، خییییییییلی خوشحال که تو این مسیر اومدم و شایستگی اینو پیداکردن کهعضو این خونواده ی صمیمی یکتاپرستان باشم.

    بزارید اول از خودم بگم……

    45سال سن دارم ، از یه خونواده ی خییییییییلی مذهبی که در طایفه مون شهید و جانباز هم زیاد هست و اعتقادات مذهبی شدید هم داشتم ،مداح ، قاری قرآن ، مربی قرآن و…..بودم.

    حدود پنجاه و چند روز ه که هدایت شدم به این سایت ومحکم دارم رو خودم کار می کنم و هر چی که استاد میگن رو عمل می کنم…

    یه چند روزی به دلم الهام شده : فاطمه،::::تو خییییییییلی عاشق قرآن هستی برو از اول ، قرآن رو باز کن، این بار با یه تفکر تازه، و علم متافیزیک،و شروع کن آیه به آیه عربی بخونم بعد فارسی….

    استاد خدا رو شاهد می گیرم ، همین که بلند شدم و از خدا خواستم وبهش گفتم فقط من و فقط تو شروع میکنیم تو بگو من بفهمم…

    معجزات ونشونه ها شروع شد……….،🌺🌺🌺🌺روز اول خوردم به آیه ی ماه رمضان و روزه که متوجه نشدم ولی به خدا گفتم که فعلا ازش رد میشم میرم آیه ی بعدی ، خدایا اینوخودت بهم میگی، تا اینکه تموم کردم و بلند شدم و رفتم سراغ کارم. تا اینکه شب شد دیدم خواهرم بهم زنگ زد و گفت توکه به قرآن و تفسیر اون کمی مسلط هستی ازت سوالی دارم ، من داشتم مطالعه ی قرآن می کردم بر خوردم به حجاب و آیه ی 30و31سوره ی نور که در مورد حجابی گفته که متوجه نشدم . آیا تو می تونی برام بازش کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    گفتم یه تحقیق می‌کنم بهت خبر میدم………

    همون موقع بود که داشتم تحقیق در مورد آیه ی ماه رمضان و روزه می کردم و به یه سری از نتایج هم رسیدم . تا اینو خواهرم بهم گفت، بدون هیچ معطلی رفتم سراغ سوره ی نورو این آیه ی حجاب، تحقیق که کردم خیلی چیزی گیرم نیومد ، به خدا گفتم من بلند شدم که بیام ، این تو هستی که باید دستم رو بگیری، پس خودت اینو به من بفهمم……

    فردا صبح که شد طبق قراری که با خدا داشتم ، قرآن رو باز کردم و شروع کردم به مطالعه ی قرآن…

    امروز بر خورد کردم به سوره ی ال عمران آیه ی 7 . وقتی معنی رو خوندم خییییلی برام عجیب اومد این آیه که هی برگشتم از اول آیه هی خوندم اما بازم نفهمیدم.اینم سپردم به استاد الاهییم که خداست و بهش گفتم خدا جونم اینو بهم بفهمون، ادامه دادم تا اینکه مطالعه ی قرآن و رو تموم کردم، رفتم وارد سایت عباس منش شدم و طبق معمول هر روز م گوش دادن به فایلهای رایگان و کار کردن تو این زمینه، ( چون دارم داستان روز شمار زندگی و فایلهای سفرنامه رو گوش می کنم ) تا اینکه کارم تموم شد …….

    طبق عادت بعضی روزها م رفتم سراغ بقیه فایل ها دور زدن در سایت….

    خدا رو شاهد می گیرم ، به طرز عجیبی هدایت شدم به فایل توانایی اصل از فرع.همین که روش کلیک کردم چشمم خورد به فایل، بررسی حجاب در قرآن، خوب که نگاه کردم به خودم گفتم یه بار دگه خوب نگاه کن ببین چشمات درست می بینم آره این همونی که از خدا می خواستی ، سریع زدم روش ، چهره زیبا و دوست داشتنی فرشته ی زمینی بهش بگم، آسمونی بهش بگم نمی‌دونم… عباس منش عزیزم که داره میگه بچه ها بالاخره بعد از مدتها سوال که همه می پرسن در مورد حجاب ، امروز می خوام بررسی کنیم با هم در قرآن….

    به خدا الآن که دارم اینا رو می نویسم خودم نیستم، این انگشتم خود به خود و تن تن خودش داره میگه خودشم می نویسه…….

    بچه‌ها به بزرگی و زیبایی ه خدا قسم می خورم که او السمیع العلیم هست خییییییییلی خوب می شنوه، خوب علمشو هم داره و به همه‌ی ما آگاه ه اینقدرررررررر خوشحال بودم وذوق کرده بودم اشکم جاری می‌شد هی پاک می کردم که ببینم استاد چی میگه نمی تونستم جلوی این ذوق و شادی خودم رو بگیرم مثل الان که اشکها نمی زارن ببینم چی نوشته میشه ، اینقدر حالم عالی ه عالی بود که به جون دل گوش می کردم……..

    وای که خدای من چقدر تو نزدیکی ولی نمیدونستم

    چقدررررر زیبا جواب سوالات م رو دادی، سوره ی ال عمران آیه ی 7 و نور آیه ی 30و31…✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞 خدایا صد هزار مرتبه شکرت، شکرت، شکرت،شکرت

    چقدررررر در جهالت و گمراهی زندگی می کرد، خودم رو اذیت می کردم و انقدر خودرو می پوشوندم که مثل یه آدم مومیایی می شدم،یا بهانه ی اینکه چادرمال حضرت زهراست ، یااینکه خون شهدا رونباید پایمال کرد…. آنقدر مارو از دین خدا و اسلام ناب دور کرده بودند که همش در عذاب بودم خدایا تنها چیزی و بزرگترین کاری می تونم ازت بکنم فقط بگم خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت.فقط همین……

    حالا بزارید از شکرگذاری مخصوص خودم که اینو هم باز خدا بهم گفت بگم واستون……….

    وقتی که فایل تموم یه آهنگ شاد گذاشتم و واسه خودم و خدا اینقدرررررررر شادی کردم ، بالا و پایین می پریدم و فقط جیغ و داد می زدم که شادیم رو به خدا نشون دادم.چون خودش بهم میگه تو که شاد باشی من خییییییییلی شادترم.

    خداجونم، خدا جونم ، خداجونم، خدا جون.

    هر کی تو رو داره غمی به دل نداره.

    شاده ، شاده ، شاده ، شاده،شاده.

    چون که تو رو داره .

    استاد جونم متشکرم.

    مریم بانو متشکرم.

    🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      عسل یه دونه دوردونه گفته:
      مدت عضویت: 1807 روز

      سلام دوست مهربونممممممم 😀😀😀😙😙😙😙خیییییلی خییییلی خوش اومدی به جمع خونواده واقعیمون😂😂😂😙😙😙😙😙😙😙😙 تبریک میگم ورود تو عزیزم 😙😙😙😙😙😙❤❤❤❤

      واااااای برما که چه خونواده هاییی داشتیم😂😂😂😂😂😂😂 بقول قرآن من که از این خونواده نیستم😂😂😂 (به نوح درمورد پسرش گفته )

      بخدا من که همیشه از زمانی که تفاوت های خودم توی خونواده میدیدم اینکه از زمانی که بدنیا اومدم با من یه جور دیگه بودن حساااابی ناراحت میشدم غم علم میومد توی دلم میگفتم درسته دختر هستم ولی بلاخره مگه بچه شون نیستم چرا اینطوری میکنن با من مثل بقیه فرزند هاشون نیستن😔 همیشه توی دلم میگفتم حتما من عوض شدم توی بیمارستان یا بچه فرزندی هستم😢 که اینطوری میکنن 😔

      ولییییییی خداجونیم عشق دلم بلاخره جواااابم داد 😀😀😀😄😄😄😍😍😍😍😙😙😙😙

      طبق قوانین و چیزایی که بابایی یاد داده و اون آیه نوح برای پسرش درسته من بچه شووووووون نیستم 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂 بلاخره تکلیفم بابایی معلوم کرد من بچه اونا نیستممممممم هوراااااااا💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂 😂😂😂😂😂😂😂😂😂

      اولا از بلاتکلیفی در اومدم بعد مامان بابای واقعیم پیدا کردم😙😙😍😍❤❤❤ بعدشم دیگه دارم توی دنیای جدیدم راه رفتن هم یاد میگیرم قوانین رو به اندازه ای یاد گرفتم 😄😄 البته فکنم یکم دیر راه افتادم 😂😂😂 یکم افتادم زخمی شدم ولی دوباره دارم راه میرم 😂😂😂😂

      خیییییلی کامنت قشنگ بود مرسیییی 😙😙😙😙

      به امید خداجونیم همه ما در راه راستی که هدایت مون کرده ثابت قدم میمونیم 😄😄😍😍😍😍

      آرزوی موفقیت میکنم برات عزیزم 😙😙😙😙😙❤❤❤❤

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        فاطمه پورهدایتی گفته:
        مدت عضویت: 1492 روز

        سلام

        ممنون سمیرا جان.

        آرزو می‌کنم که هر جاهستین موفق باشین، خدا رو شکر که همه‌ی ما در مسیر یکتا پرستان هدایت شدیم و از 99 درصد مردم جداییم و خوشبختم چون با فرستاده ای که خداوند برامون آورده و با وحی منزل داریم توو مسیر نور پیش می‌رویم و شادیم ، آرامش داریم،

        از خدا می‌خواهم واسه شما هم ثروت، سلامتی سعادتمند ی در دنیا و آخرت نصیبتون بشه ، و شاهد همه‌ی دوستان عزیز توو این سرزمین یکتا پرستان از تمام موفقیت ها باشیم.

        یا رب

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    مجید نوید گفته:
    مدت عضویت: 2233 روز

    سلام استاد عباسمنش عزیز

    من فقط میتونم آفرین بگم به این فصاحت و قدرت کلام شما که به این شیوایی و به این سلیسی کلام خدا رو بر زبان جاری کردید و فهم عمیق و بسیار روشنی از کلمه حجاب و ریشه سه حرفی اون در ذهن و جان ما ایجاد کردید

    در حال حاضر فقط سراپا مشتاقم تا بقیه صحبت هاتون رو بشنوم و بیصبرانه منتظرم تا بقیه فایلها هم آپلود بشه و درک عمیق تری از این موضوع پیدا کنم.

    ممنون از وقتی که گذاشتید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  9. -
    مریم جهانبخش گفته:
    مدت عضویت: 3074 روز

    بنام خدا

    اعراف ۴۶

    اسرا۴۵

    مریم ۱۷

    احزاب ۵۳

    ص۳۲

    فصلت ۵

    شوری ۵

    مظففین۱۵

    سلام استاد جان شما راست میگید توی این آیه ها پرده فاصله فرکانسی پوشش هست نه به معنی حجاب زنان

    خدایا چقدر واضح تو قرآنت توضیح دادید

    اما چرا برای ما آنقدر سخته

    بااینکه اینهارو می‌بینیم درقرآن هنوز ذهنم مقاومت میکنه

    استاد جان میدونید خانواده‌ منم بسیار مذهبی هستند رفتم عکسهای بچگی رو در آوردم از همون موقع که کوچیک بودم فکر کنم اول دبستان روسری به سرم با گیره محکمش کردند مانتوی بلند

    استاد آره واقعا جای تعصب وگریه داره بایدم گریه کنم ازبس مارو ترسوندن از خدا که خدا منو مجازات میکنه اگر یک تار موم دیده بشه منو توی آخرت میبنده موهام رو به سیم‌ها وآتشم میزنه چرا موهام رو نامحرم دیده

    بعد ازداوج کردم با خانواده مذهبی تر از خانواده خودم

    اما ازوقتی با شما آشنا شدم حدود یکسال هست دیگ چادر نمیپوشم وخیلی راحت‌تر هستم

    اما شوهرم مدام بهم احساس گناه میداد وبهم میگفت توی که همینطوری میری بدون چادر توی خیابون یا جلوی مانتوت بازه ومن با خودم فکرم میکردم حتمن دارم اشتباه میکنه تا اینکه تواینستا شما گفتید میخواهید درمورد حجاب بگید

    استاد جان خانواده همسرم به شدت مذهبی هستند برای اونها حجاب خیلی مهمه مخصوصا اگر بدون چادر راه بری به تو به چشم یک آدم گناهکار نگاه می‌کنند

    خدایا خودت مسیر رو برام هموار کن

    خودت هدایتم کن به آدم‌های همفکرانسیم

    استاد با این شیوه مطالعه میشه قشنگ مفهموم نماز رو هم فهمید ودرک کنیم

    استاد عزیزم بسیار بسیار سپاسگزارم

    استادجان با این فایل منوراحت کردید از احساس گناه خدایا ازت ممنونم

    استاد انگار دارم مفهموم فرکانس رو متوجه میشم

    برای همین هست که شما میگید قرآن یک کتاب فرکانسی هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  10. -
    سعیده آیت گفته:
    مدت عضویت: 1048 روز

    بنام خدای مهربان وهدایتگرم

    سلام به استادعزیزی که بارها باعث شد مرزها در ذهنم جابجا بشه وسدهایی رو در درونم شکسته

    وسلام به شما دوستان عزیزی که واقعا کامنتهاتون گنجی های عظیمی است و خیلی مواقع منو از تاریکیها بدر اورده و بعضا باعث شده کلام استادو بهتر درک کنم‌

    چندروز قبل در پاسخ به یه سوالی که از خداوند داشتم به پیشنهاد یکی از دوستان هدایت شدم به فایل 1+160 سفر به دور آمریکا

    این فایلو قبلا هم دیده بودم و حسابی احساساتی شده بودم

    اینبار یه آن اومد تو ذهنم خوش بحالشون چقدر همشون راحت استادو در آغوش گرفتن

    وبعد گفتم منکه انقدر دوست دارم استادو ببینم روزی که این اتفاق افتاد من چیکار میکنم ؟

    ایا میتونم به این راحتی استادو بغل کنم و عذاب وجدانم نگیرم که گناه بود؟ نبود؟

    میدونید این جا بود که یه ترک در باورهای ذهنم ایجادشد وموصوعی که هیچ وقت برام موضوعیت نداشت شد یه چالش ودلم میخواست به قول استاد محکم قدم بردارم باشک وتردید نمیشه زندگی کرد

    همونجا از خدا پرسیدم خدایا تو بهم بگو چی درسته؟ پوششی که من دارم و سالیان سال توذهنمون کردن یا سبک زندگی استاد تو این زمینه؟

    واقعا برام شده بود یه چالش ذهنی و فهمیدن جواب درست یه خواسته مهم شد برام

    من تمام فایلهای دانلودی استادو گوش داده بودم قبل از خرید دوره ها

    ولی مقاومت شدیدی ذهنم داشت که برم سری فایلهای حجاب رو ببینم

    بالاخره فک کنم یه سال قبل بود که این کارو کردم ودو نه به دونه این مجموعه رو دیدم رفتم آیه ها رو پیدا کردم وخوندم و یکم به سد ذهنیم دراینباره تکان شدیدی دادم

    و خب همه چی تموم شد تا چند روز قبل که دوباره این موضوع به شکل یه خواسته مهم در من ایجادشد

    رفتم تو نشانه روزانه وهدایت خواستم ولی یه فایلی اومد که واقعا هیچ ربطی به سوالم نداشت فایل و کامنتها همه در مورد ثروت بود

    گفتم باشه حتما هنوز اماده دریافت جواب نیستم و ولش کردم

    فردای اونروز که دیروز بود ومیدونستم مریم جان فایل جدید میزارن

    قبلا از اینکه گوشی رو باز کنم گفتم خدایا امیدوارم این فایل جواب واضحی به یکی از سوالام باشه

    وقتی رفتم توسایت و این فایلو دیدم خشکم زد باورم نمیشد گفتم خداجونم تو دیروزم میتونستی تو نشانم این فایلو بیاری ولی نیاوردی چرا؟

    چون من احساس نیاز شدید داشتم به جواب و اینکه اون ارامش درونی که امروز دارم رو نداشتم

    ولی دقیقا فرداش باید به مریم جان الهام کنی یکی اون سر دنیا در این زمینه سوال داره وخودش بخاطر باورهایی که تا الان درش ایجادشده حاضر نیست بره این مجموعه رو ببینه

    پس تو الان این فایلو بزار روسایت

    انقدر ذوق زده شدم با اینکه میدونستم جمع بندی اخر استاد چیه ولی تشنه تشته فایل اول رو پلی کردم بعد فایل دوم رو بعدمثله ادم تشنه فقط میخواستم بفهمم اخرش چی میشه با اینکه میدونستم ولی اینم میدونستم اندفعه قراره حرفای جدید بشنوم و بخونم رفتم فایل اخر کامنت منتخب رو خوندم بعد یه سری کامنتهای دیگه بعد لومدم فایل سوم باز کامنتها فقط دیگه کامتت خوندم و خوندم و چه درهایی برام باز شد

    چه تجربیات نابی از دوستان دستگیرم شد چقدر همه چیزو از زاویه ای دیگه تونستم ببینم

    بدون پیش داوری بدون تعصب

    البته من اصلا ادم متعصبی نبوده ونیستم ولی خب همیشه احساسم این بود که باید این موها پوشیده باشع و راحتم بودم با این قضیه

    من مانتو تنم میکردم برخلاف خانواده چادری که دارم ویه بار گفتم من از 15 سالگی یعنی بیش از 30 سال قبل خودم انتخاب کردم مانتو بپوشم باهمه حرفهایی که شنیدم اونم تو اون زمان که بیشتر جامعه خیلی به پوشش اهمیت بیشتری میدادن

    ولی انتخاب کردم باهاشم اکی بودم و احساس خوبی هم داشتم

    حتی الانم با اینکه تو رامسریکی از شهرهای ازاد ایران زندگی میکنم که فقط کافیه برا پیاده روی بری بلوار

    اکثریت بدون هیچ گونه پوششی هستن ولی من راحت هستم با خودم

    یعنی نه هیچ وقت تعصب داشتم نه اینکه باجریان جامعه تغییر مسیر میدادم

    ولی با همه این مسائل دلم میخواست بفهمم خود خدا نظر واقعیش دراین زمینه چی بوده

    نکنه تمام چیزهایی که شنیدم اشتباه بوده ؟

    امروزم رو هم تصمیم دارم به یاری خداوند بقیه قسمتهای این مجموعه رو کامل گوش کنم بازم کامنت بخونم و نهایتا بتونم با جمع بندی تمام مطالب برا خودم یه باور جدید درست کنم با پایه های منطقی انشالله

    خیلی خوشحالم که تواین مسیرم خیلی احساس خوبی دارم که میتونم با اطمینان جواب سوالای دخترم رو تواین زمینه بدم چون اون بارها ازم پرسیده که مامان جراتو روسری سرت میکنی؟ ولی فلانی نه؟ چرا اون خانمه چادر سرشه؟ وخلاصه براش سواله که جرا هرکی یه شکلیه ومنم همیشه میگفتم هرکسی هرجوری دوست داره زندگی میکنه و اونم میگفت منکه بزرگ بشم دوست دارم بدون روسری باشم

    خداروشکر هیچ وقت باهاش درمورد چیزهایی که به من ازبجگی گفتن صحبت نکردم وگاهی میگفتم این بزرگتر بشه من باید چیو بهش یاد بدم وچطور باهاش برخورد کنم ولی یه جورایی ته دلم رها بودم میگفتم خدا خودش هدایت میکنه

    خیلی ممنونم از خداوند که منو ادمی بسیارمنعطف و قابل تغییر آفرید واقعا من فطرتا با تغییر اکی هستم راحت میپذیرم واینو مدیون خداوندم که درخمیرمایه من این منعطف بودنو قرار داد

    خیلی ممنونم از مریم جان که به الهامات قلبیشون گوش دادن و این مجموعه رو روسایت قرار دادن

    ونهایتا خیلی ممنون استاد عزیزم هستم که یه زمانی تصمیم گرفتن به این سوال خواهرشون حواب بدن

    وبدین شکل ما رو باحقیقت قران اشنا کردن .

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای: