بررسی حجاب در قرآن | قسمت 3 - صفحه 13

183 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الهام سیاوشی فرد گفته:
    مدت عضویت: 493 روز

    به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم

    سلام عزیزان جان

    روز163 ردپایی در سفرنامه هدایت خدا در زندگی ام

    خدایا شکرت که تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان

    خدایا شکرت برای این حجم از آگاهی که مستقیم در قرآن گفته شده و ما را به استادی هدایت کردی که کلیدها رو بدستمان میدهد

    و باورهای سیمانی ذهن ما را برداشته و کلی آرامش و حس خوب و عالی در وجود ما قرار داده شد

    خدا یا شکرت برای ریشه کلمه زی ن که هر بار در آیات قرآن به شکلی مجزا توضیح داده شده

    تو هر آیه ای به یه شکلی زیبا گفته شده که درک ما را بیشتر کند

    اصلا با اون چیزی که برای ما گفته شده بود میلیارد سال نوری فاصله داره

    خدایا من خدای پاکی و عشق و مهربانی است

    خداوند فقط شرک را نمی‌بخشد

    خدایا مرا از بندگان توحیدی آن قرار بده

    خدایا شرک های وجودم را بگیر

    همه چی خودتی همه کاره ام تویی همه جوره هوامو داری

    خدایا شکرت که اینجا هم میشه از کلمه ز ی ن

    از اهرم رنج و لذت استفاده کرد

    برای کافران و مومنان

    هر کسی عاشق کارش هست کار نکردن براش رنگ آور است و بیکاری بسیار درد آور رنج است

    و بلعکس کسانی که علاقه ای به کار و زندگی مرفه ندارند و فقط در حد بخور و نمیر باشند بسیار لذت بخش براشون که تعطیلی داشته باشند یه اتفاقی بیوفته سر کار نروند و این از زیر کار در رو هستند.

    خدایا شکرت که هر لحظه در قلبم باهام حرف میزنی راه درست را از نادرست برام واضح کردی

    خدایا شکرت که مرا ارزشمند آفریدی هر لحظه در معرض هدایت تو هستم

    خدایا شکرت که همه جوره هوامو داری

    خدایا شکرت که امروز هم فرصتی طلایی بهم بخشیدی تا در مدار درست خودت باشم و بندگی کنم فقط و تو اربابم باشی من تسلیمم هیچی نمیدووووونم

    خدایا شکرت برای درک و فهم و دریافت آگاهی های ناب الهی امروز در هر لحظه بهم هدیه دادی

    خدایا شکرت که قلبم را باز کردی تا بفهمم آنچه که الان لازم دارم

    خدایا شکرت که وابسته به اصلم هستم حقیقت و اصل و مالک اصلی تویی عاشقتم جان جانانم سپاسگزارم

    خدایا شکرت که من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین شرایط قراردارم

    خدایا شکرت که در بهترین عصر زندگی هستم عصری که آنچه امکانات عالی را دارد که من درک کنم قوانین بدون تغییر ت را

    خدایا شکرت ‌چقدر زیبا و راحت و آسان در هر آیه ای کلمه زینت را برای ما توضیح داده‌ ای

    خدایا شکرت که اسانم کردی بر آسانی ها

    خدایا شکرت برای آگاهی های ناب الهی در هر لحظه از زندگی ام

    خدایا شکرت که قدرت در دستان توست

    همه کاره تویی

    خدایا شکرت برای این سایت و استاد و مریم جون و تمام دوستان فعال و موفق در سایت

    خدایا شکرت برای درکم از ایات قرآن

    خدایا شکرت برای آسانی و راحتی و زیبایی و آراستگی ام

    خدایا شکرت بخاطر همه چی همه چی ام خودتی جان جانانم سپاسگزارم

    خدایا شکرت که هر چقدر با خودم به صلح و دوستی و مهربانی برسم درواقع اون عشق پاک خداوند را در وجودم بزرگتر کنم آزادتر و رهاتر و آرامتر هستم

    جهان بیرون من اینه تمام نمای درون من است

    هر فرکانسی که به جهان ارسال کنم از همان جنس را دریافت میکنم

    تمام اتفاقات زندگی ام بر اساس باورها و افکار و فرکانس های خودم بوجود می آید

    من خالق زندگی خودم هستم

    باید ذهنم را از باورهای گذشته خالی و تهی کنم

    وبل هدایت های خداوند تکاملی و قدم به قدم باورهای درست را در وجودم ریشه دار کنم چون این دانسته ها رو از قبل تولد میدونستم و باورودم به این جهان مادی فراموش کردم و خداوند در بهترین شرایط مرا هدایت کرد تا رنگ سفید بریزم روی سیاهی هایی که وارد ذهنم شده و نیاز به طی کردن تکامل داره

    هر بار با یه اتفاق خوب و مثبت تایید کنم منطقی کنم برای ذهنم دیدی شد قانون داره جواب میده

    همین امروز صبح یه چالشی داشتم و همون لحظه از خدا خواستم نرم کننده دلها باشه برام گفتم خداجونم خودت درستش کن برام بخدا سریع بهم پاسخ داد و براحتی چالشم تبدیل شد به خیر و برکت و شادی و آرامش

    خدایا شکرت بی نهایت سپاسگزارم

    باید کنترل ذهنم را بهتر و بیشتر کنم ورودی های مثبت را خوراک ذهن و روح و روانم کنم

    همانطور که برای جسمم باید خوراکی سالم بدهم تا عملکرد سالمی داشته باشم باید مواظب ورودی های ذهنم هم باشم

    خدایا شکرت کمکم کن تا عمل کنم به اصل

    به آنچه که مرا رسد و پیشرفت میده. به آنچه که مرا به بندگی کردن هدایت میکند

    خدایا شکرت از هر خیری از تو بهم برسد من سخت فقیر و نیازمندم

    خدایا شکرت

    در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    حسین و نرگس گفته:
    مدت عضویت: 1803 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامی…

    وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِی لَا یَرْجُونَ نِکَاحًا فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِینَهٍ وَأَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿60﴾

    و بر زنان از کار افتاده ای که امید ازدواجی ندارند، گناهی نیست که حجاب و روپوش خود را کنار بگذارند، در صورتی که با زیور و آرایش خویش قصد خودآرایی نداشته باشند. و پاکدامنی برای آنان بهتر است؛ و خدا شنوا و داناست…

    یضعن یعنی زمین گذاشتن و کنایه از کنار گذاشتن چیزی است… ثیابهن یعنی لباسهای آنها…مثل آیه عالِیَهُمْ‌ ثِیابُ‌ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ اِسْتَبْرَقٌ

    یعنی بر اندام آنها (بهشتیان) لباسهایی از حریر نازک سبز هست… یضعن ثیابهن یعنی پوشش ها را کنار بگذارند… اما با چه حدودی؟

    حدودی که زینت ها با تبرج آشکار نشه… سوال اینجاست که این زینت ها چین؟ در خود آیه مصداقی داره صحبت میکنه…روی

    سخن با زنانیه که قدرت ازدواج ندارن و بعد آخر آیه هم داره میگه اگه عفت پیشه کنن بهتره (عفیف باشن)

    این موضوع اینقدر بدیهیه که نیاز نیست بریم کل آیات زینت رو سرچ کنیم بخاطر اینکه هر زینت در قرآن مصداق خاص خودشو

    داره و مشابه هم نیستن و باید از خود آیه به درک قضیه رسید… این آیه کاملا واضحه و اصلا پیچیده نیست..

    کل آِیاتی که درباره پوشش اومده خواسته شرایطی رو فراهم کنه که اولا زنان از آسیب جنسی مصون

    بمونن و مردان هم از گرفتار شدن به شهوات که هر دوی اینها آسیب های اجتماعی رو به همراه داره… اما قرآن مصداقی

    نگفته چه پوششی، ولی هدف رو به صراحت تبیین کرده… هدف حفظ جامعه از آسیب های جنسیه… واسه همین در آِیات

    قرآن مشخصا خداوند بیان میکنه که مثلا زنان به جز افرادی خاص (محارم که در قران معرفی شدن مثل عمو، خاله و…)

    باید حدود پوشش رو رعایت کنن حالا این پوشش هر چی میخواد باشه… هدف حفظ حریم عفت و پاکدامنیه، واقعا اینو

    با هیچ منطقی نمیشه نادیده گرفت… درسته که پوشش خودش ابزاره و حدودش هم مشخص شده اما مصداقش مشخص

    نشده تا انسان ها کاملا آزادانه با هر نوع شرایطی که دارن این موضوع رو رعایت کنن و موضوع اصلا این نیست که

    خانم!!!موهاتو بپوشون!! مگه دیوانه ایم که با دیدن مو مشکل پیدا کنیم!!! اما اینم دیگه واقعا با هیچ منطقی

    سازگار نیست که خانم ها برهنگی در پیش بگیرن اون هم در محیط های عمومی و اینو بزاریم کنار نگاه توحیدی!!!

    درسته که توحید اصله و اساسه ولی ابزار داره… چطور جوانی که نمیتونه حریم عفتشو حفظ کنه میتونه موحد باشه؟

    اما متاسفانه تعصب یه عده که عدم رعایت حجاب رو هم ردیف عذاب معرفی کردن و از اونور بوم افتادن و تعصب یه عده

    دیگه روی نقطه مقابل این داستان که مهم پاک بودن دله و از این داستانا هر دوش افراط و تفریطه.. مثل گیر کردن توی

    داستان قبله و وضو و از این قبیل موضوعاته…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    احمد خدادادیان سردابی گفته:
    مدت عضویت: 643 روز

    به نام الله که بخشاینده و با رحمت است وبهترین نعمت هارو برای من انتخاب می‌کند

    سلام خدمت استاد عزیز وخانم شایسته بزگوار ومهربان استاد خیلی ممنون ومچکرم که آیات قرآن کریم رو به این زیبایی برا من وما وهمه باز میکنید

    خیلی جالب من قبل از اینکه وارد سایت بشم و با این قوانین الهی اشناه بشم به لطف الله مهربان همیشه به خانمم میگفتم هرجور دوست داری وراحت هستی میتونی لباس بپوشی وراحت باش چون خانم من در یک خانواده بسیار مذهبی بزرگ شده بود وبسیار روی حجاب خود تاکید داشت ولی حالا خیلی راحت وبا یک پوشش مناسب پوششی که خودش دوست داره استفاده میکنه وخداوند رو سپاسگزارم به خاطر همچین عزیزی که در زندگی من قرار داده وپا به پای من میاد تا بهترین زندگی رو دراین دنیا تجربه کنیم زندگی سر شار از شادی ،خوشبختی،سلامتی کامل،سعادتمندی در دنیا وخرت وثروت بغیر الحساب

    که لطف الله مهربان در این یک سال شاید هفتاد هشتاد درصد زندگی من پراست از این نشانه ها

    وهمچنین سپاسگزارم از زحمات شما استاد عزیز ومهربان در پناه الله مهربان شاد سلامت سعادتمند خوشبخت ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 905 روز

    به نام خدای سمیع و بصیر

    خدایی که منو خالق آفرید تا زندگیه خودمو هر طور میخوام خلق کنم

    فقط ما بچه های این سایت قانون رو می‌فهمیم اونم به اندازه درک و مدار و تکاملمون

    به قول استاد عزیز 99 درصد در جهل زندگی میکنن

    سلام به استاد و معلم عزیزم

    سلام به مریم بانو

    استادم ممنونم از بحث حجاب که چقدر قشنگ توضیح دادن سپاس

    ما دهه پنجاهیها چقدر اذیت می‌شدیم دو شیفت مدرسه میرفتیم اونم با چادر

    بعد از این ازدواج که کردیم مهمان میومد چادر سرم میکردم بعضی اوقات مقنعه هم سرم بود

    تا اومدو اومد و اومد خدا ما رو رسوند به استاد و زندگی و خودم و افکار و باورهام بهم ریخت اول گیج بودم کدوم درسته کدوم غلط مقاومت بسیار تا کم کم پذیرفتم و فایلها رو یکی یکی در مدارسشون قرار گرفتیم و گوش کردیم و عمل کردیم و جلو رفتیم کلا اون ایمانی که داشتم با الانم زمین تا آسمون فرق میکنه

    اون موقع ایمانم اینجوری بود که فقط حجاب داشتم اما از خدا یه ریز گلایه می‌کردم و کارهام گره در گره بود سردر گم بودم

    گذشته ها گذشته موضوع اصلی اینه که الان کجا هستم و چکار میکنم

    الان خدا رو شکر در مدار خوبی هستم معنی ایمان و توکل رو فهمیدم و تلاش میکنم تمام کارهامو به خدا بسپارم و راه حلشو از خودش بخوام که او بهترینه

    مهمون میاد راحتم خودمو اذیت نمیکنم یه بلوز و شلوار و یه روسری

    و این یعنی خود ارزشمندی

    استاد ممنونتم ای بنده خوبه خدا

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    سهیلا سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 943 روز

    سلام ودرود بر استاد عزیز خانم شایسته ی گل وهمه ی دوستان بی نظیر خانواده ی عباسمنش

    استاد من هر سه فایل را قبلا شنیدم ولی الان دانلودشون کردم تا تمرکزی بشینم وگوششان بدم

    استاد طبق صحبتهای دوستان ما دهه 50 وده شصتیها زمانی بودیم که حجاب جزو واجبات محسوب میشد ومن یادمه حتی بچه هایی که در راهنمایی یا دبیرستان جوراب پارازین میپوشیدن توبیخ میشدن تا برسه به پوشیدن شلواری که یه کوچولو کوتاه بود ومن یادمه میگفتن در دوره ی آخر زمان زنها با شلوارهای بسیار کوتاه که ساق پاهاشون بیرونه ظاهر میشن ودنیا به سوی نابودی میره ووای که چقدر ترس ونگرانی واحساس گناه را در ما روشن میکردن

    من از همان دوران از ترس آلوده شدن بر گناه بسیار مراقب خودم بودم واگر تار موئی از من دیده میشد هرگز خودم را نمی بخشیدم وبسیار خودم را سرزنش میکردم هرگز حاضر نبودم با نامحرم صحبت کنم ویادمه از پسرهای فامیل به شدت فراری واگر برای مهمانی خانه ی ما می آمدند اگر دوسه روز هم خانه ی ما بودن از اونها رو میگرفتم واز اتاق بیرون نمی آمدم چون شنیده بودم صدات نباید به گوش نامحرم برسه استاد اگر بخوام تعریف کنم وبگم ساعتها حرف برای گفتن دارم وحتی سر همین موضوع کسی را که عاشقانه دوست داشتم را به خاطر این روگرفتنها وترس از گناه از دست دادم واین برایم از همه چیز سنگین تر بود استاد چه بد بهمون گفتن چه بد برامون از آموزهای دینی بیان کردن وهرگز خدا را برامون درست معنی نکردن از اون معبودی که چگونه عاشق بنده هاشه

    وقتی ازدواج کردم هنوز هم افکار پوسیده را داشتم ولی از اونجایی که این یک باور قوی برای من شده که خداوند عاشق منه ودوست داره بهم توی دنیا خوش بگذره دارم مسیر درست را پیدا میکنم دیگه از روبه روشدن با نامحرم هراس ندارم دیگه فهمیدم معنی حیا چیه حجاب چیه حدوحدود آدمها چیه استاد خودم را دوست دارم عاشق پوشیدن لباسهای راحت خوشرنگ وزیبا هستم بدون نگران شدن از قضاوت دیگران

    دیگه وقتی تار موهام بیرون میاد نمیترسم که از موهام آویزان بشم چون اصلا در مرام اون خالق من نیست این حرکت

    خالق من بنده نوازه خالق من عاشقمه ودوست داره من شاد باشم از زندگیم لذت ببرم

    خداراشکر همسر روشن فکری دارم که هرگز بهپوششم ایراد نمیگیره چون میدونه که خانمش حدوحدودا میدونه وتوی محیطی که داره زندگی میکنه جوری میگرده که انگشت نما نباشه میدونه خانمش دوست داره راحت باشه رها باشه وهرگز خودش راهم درمعرض قضاوتها قرارنده

    یک روز وقتی با پسر 13ساله هم برای پیاده روی بیرون رفته بودیم خانمی از توی ماشینی پیاده شد ودر حالی که شالی نداشت به طرف نانوایی رفت انگار یک آدمی از یک کره ی دیگه اومده بود وهمه ی مردها وزنها بهش نگاه میکردن پسرم بهم گفت مامان این خانم چقدر شجاعه به نظرت اینطور نیست

    من گفتم مامان من واقعا نمیدونم این شجاعته یا نه فقط میدونم من اگر توی محیطی باشم که طرز حجاب من جوری باشه که مجبور باشم نگاههای سنگینه اطرافیانم را تحمل کنم جوری حجاب خواهم داشت که راحت باشم وهرگز نمیخوام تحمل کنم

    چون شهر ها ومنطقه ها با هم متفاوته

    استاد واقعا ممنونم از شما

    بهمون یاد دادید که چطور به خودمون احترام بگذاریم ودیگران را هم قضاوت نکنیم

    خوشحالم از فکر باز عزیزانم عاشق کامنتهاتونم

    درپناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      مینا منصوری گفته:
      مدت عضویت: 1073 روز

      سلام دوست عزیز

      آره منم بچگی مثل شما داشتم که با مردهای خانواده و پسر ها حرف نمیزدم حتی حال و احوال پرسی هم نباید میکردم….

      وقتی ازدواج کردم همسرم افکار خوبتری از خانواده م داشت و میگفتن باید با نامحرم ها حال و احوالپرسی کنی و این رفتار احتراموو ادب هست و خلاصه خیلی رشد یافتم و بهترین خانواده همسری دارم.

      واقعا حرف استاد قشنگه رفتار درست لذت بخشه و رفتار اشتباه گذشته ما که خودمون رو حبس میکردیم و رنج اور بود.

      واقعا باید بنا به شرایط جمع رفتار کرد(البته درست و حال خوب باشه) که روی سنگینی نگاه کسی نباشیم.

      و بعد که با استاد اشنا شدم که حجاب بیشتر برام تعریف شد و خیلی اتفاقای خوب جذبم شد.انگار حجاب قدیم من از ترس بود و خوب حس خوب همراهش نبود

      حالا حجابم با حال خوبه و خوب امنیت و اتفاقای خوبی برام داره.

      خدا را شکر بابت سایت

      بابت کامنتها

      بابت استاد جان

      امروز داشتم مینوشتم خدایا چه طور این همه نعمت رو شکر کنم .

      و حسی بهم گفت همین که لبخند داری با خودت و خدا به صلح رسیدی براش کافیه و حتی اونایی که شکر نمیکنن باز براشون نعمت میفرسته و از ناشکری شون ناراحت نمیشه.

      در پناه حق خوشحال و خوشبخت باشین.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    هاشم داداشی گفته:
    مدت عضویت: 1365 روز

    به نام خداوند بخشنده هدایتگرم

    عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم

    روز شمار زندگی من روز 163

    هنگام گوش کردن فایل وقتی استاد به آیه 14 ال عمران رسید و توضیح دادن به یادم افتاد که تو جاهایی شنیده بودم که خیلی ها از این آیه سوئ استفاده کردن و چقدر به بیراهه رفتن و نسبتش و به قرآن دادن با شنیدن این آیه از زبان استاد یکی دیگه از چراهای قرآنی من حل شد و خداوند و سپاسگزارم بابت استاد عزیزم که در مسیر زندگی ام قرار گرفت این فایل و من قبلاً هم گوش کردم ولی امروز جواب سوالم و که تو ذهنم بود متوجه شدم خیلی از سوالهایی که در رابطه با قرآن هست رو باید بدونم و فکر کنم دوره قانون آفرینش بهترین دوره باشه برای یادگیری بهتر کلام خداوند خدایا سپاسگزارم بابت هدایتم به این فایل زیبا

    رد پای امروزم خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    امیر تابع گفته:
    مدت عضویت: 3536 روز

    به نام خدا

    سلام به استادعزیزم و خانم شایسته

    روزشمار تحول زندگی من روز 163

    در ادامه فایل قبلی و در این فایل کلمه ز ی ن در چند آیه توسط استاد توضیح داده شد و در آیه های مختلفی کلمه زینت به معانی مختلفی درباره موضوعات مختلف اومده که در این فایل با توضیحات استاد به اونها پی بردم که بعضی از اعمال انسانها چطور برایشان زینت داده شده چه اعمال بد و چه خوب البته اعمال خوب به نتیجه و راه درست می‌انجامد و برای انسان مایه سعادت است و اعمال بد توسط شیطان برای بد کاران زینت داده شده و دراین قسمت از بررسی موضوع حجاب به این نکات پی بردم و خداروشکر میکنم که در مسیر صراط مستقیم هستم.

    درپناه الله یکتا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  8. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1760 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به استادای عزیز و همه دوستانم در خانواده توحیدی و صمیمی عباسمنش

    خدا رو شکر می کنم که در نظر من بودن در سایت و خوندن کامنتهای دوستان آراسته شده

    قسمت سوم از فایلهای بررسی حجاب در قرآن اختصاص به پیدا کردن مفهوم و معنای کلمه زینت داره

    ریشه زینت که از سه حرف ز ی ن تشکیل شده 46 بار  در 28 سوره و 43 آیه اومده

    وقتی این آیات رو بررسی می کنیم به کلیدهایی برخورد می کنیم که می بینیم آآقاااااااا چقدر موضوعات مهمتر و اساسی تری هست که درک و اجرای اونها برای سعادت دنیا و آخرت ما لازم هست و ما از اونها غافل موندیم

    کلیدهایی مثل یشاء و یرید و مفهوم هر کدومشون که از دیگری کاملاً متفاوته

    و یا مفهوم اسراف در قرآن…که ببینیم خداوند چه گروهی رو بعنوان مسرفین میدونه

    خدا رو شکر که استاد عزیزمون دستی از دستان خداوند شد برای ما تا بجای پیروی و پذیرفتن اعتقادات دیگران خودمون سراغ قرآن بریم و در آیات اون تفکر و تعقل کنیم

    خدا رو شکر بر همه نعمتها و هدایتهایش

    در پناه خدا سلامت و سعادتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  9. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 2145 روز

    بنام خدا

    استاد عزیزم سلام

    من زودتر از روز شمار اومدم و تا فایل 6 رو گوش دادم

    فکر کنم یبار دوسال پیش اومدم و همینطوری که داشتم‌تو اشپزخونه میچرخیدم

    فایلها رو زدم و گوش میدادم

    ولی یادم تا 2 بیشتر کوش ندادم ( تو مدار درک نبودم)

    و تو این مدت اخیر هی ی چیزی میگفت برو گوش کن

    ولی انگار ی مقاومت تو‌وجودم داشتم نمیدونم چرا

    استاد من در یک خانواده مذهبی بزرگ شدم

    خانواده ای که حجاب نجابت ب حساب میاد ( مثلا یکی از عمه هام که از اون ور بوم‌افتاده

    جلوی عموم و بابام یعنی برادرهاش هم مقنعه بلند و لباس کشاد و بلند میپوشه و اسمش میذاره نجابت)

    نماز و روزه و روضه امام حسین و ،،، بهترین اعماله

    و تو‌دیگه ادم بهشتی هستی

    ولی با ورود ب دوره نوجوانی

    تنش های من و‌خواهرم با خانواده شروع شد

    دوست داشتیم مانتو‌کوتاه بپوشیم ارایش کنیم

    اجازه نداشتیم

    اجازه بیرون رفتن با دوستامون رو نداشتیم

    و فشارها جوری بود که باعث شده بود دزدکی کارهایی رو که دوست داشتیم انجام میدادیم

    مثلا ب بهانه باشکاه بیرون میرفتیم

    ب بهانه پست میرفتم‌کافی شاپ

    دزدکی ارایش میکردیم

    و همیشه خدا ی اضطراب داشتیم که مبادا کسی ما رو ببینه

    و‌گذشت و ازدواج کردم و همسرم هم از اینکه من مانتو‌گوتاه بپوشم

    موهام بیرون بریزم خوشش نمیاد و بارها و بارها سر همین موضوع باهم بحث کردیم

    و بازم اون شرایط گاهی تکرار میشه

    بعضی وقتی تنها میرم بیرون اکر شالم از سرم بیوفته زود درستش نمیکنم یعنی اصلا مشکلی با افتادن شال از سرم ندارم

    ( البته الان چند سالی هست که خودم از ارایش کردن خسته شدم و گاهی نهایت ی رژ و ریمل میزنم‌که صورتم از بی روحی دربیاد)

    استاد من متوجه ی کشمکش درونیم شده

    خودم ازادی رو دوست دارم اینکه با ی پیراهن

    با تیشرت و شلوار بدون روسری بیرون برم

    از طرفی وقتی میبینم‌خانمها و دخترهایی رو که

    مثلا نیم تنه پوشیدن اومدن بیرون

    یا کلا بدون روسری هستن

    یا ارایش انچنانی دادن

    ناخوداگاه ی لحظه اون حرفها و‌دیدگاه های خانوادگیم از تو مغزم رد میشه

    چیزی ب زبون‌نمیارم

    ولی میفهمم که ی زنگ خطری تو ذهنم میزنه

    که اینا اون طوری هستن که من تو‌بچگی ازم مراقبت شده تا اینطوری نباشم ( بی حیا)

    دقیقا تو خانواده بارها شنیده بودم این لغت بی حیا رو

    کسی که نمیتونه ی کلمه با هم دانشگاهی پسرش حرف بزنه

    ارایش نباید بکنه

    تاپ و لباس استین حلقه ای نباید بپوشه،

    واسه اینکه برجستگی سوتین مشخص نباشه تو اون گرما تو خونه باید دوتا لباس میپوشیدم

    یا زیر مانتو

    خرید نواربهداشتی به عهده فقط مادر بود

    و بعد از ازدواج ب عهده همسر

    اینکه بری داروخانه و مثلا خودت بخوای کاندوم بخری

    زشته و بی حیایی

    وااای بقیه چ فکری میکنن

    اگه اشنا اونجا باشه چی ( مخصوصا اگه مرد باشه)

    نمیگن این زن چ پرو و بی حیاست

    شوهر بیغیرتش کجاس که این اومده خرید

    و اینها شده ی لیست از نجیب و‌با حیا بودن ی خانم

    تو کله من

    من ازادی رو‌دوست دارم ولی اون باورها و تذکرات و نصیحت ها و تشرها

    تو وجودم خیلیی زورشون زیادتر

    استاد یادمه ی سال از طرف دانشگاه رفتیم جمکران

    و یادمه یکی اونجا ب ما کفت که توی قم اگر چادر نپوشی اذیتت میکنن

    و منم چون دوست نداشتم متلک بشنوم

    یادم چادرم رو روی مقنعه ام کشیدم که همون ی ذره مو هم درنیاد

    واقعا چ جوری داشتن چادر و مقنعه رو از این ایات قران دراوردن نمیدونم

    سالهای سال عذاب وجدان و ترس از عذاب خدا مثل خوره تو وجودم بود

    ک من ی بنده گنهکار و بی حیام

    چون دوست پسر داشتم

    چون دزدکی ی ارایشی میکردم

    چون دوست داشتم لباس استین حلقه ای بپوشم

    دوست داشتم‌برقصم

    خداروشکر که اگاهتر شدم

    و بار اون عذاب وجدان های الکی از روم برداشته شد

    استاد بسیار از شما سپاسکزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  10. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1143 روز

    سلام به استادعزیزوگرامی ومریم جون عزیزم وتمامی دوستان گرامی.

    همانطور که استاد عزیزفرمودن اکثر ما بدون فکر کردن وبطور تقلیدی از گذشتگان ،به مسیری که بهمون گفته میشد ادامه می‌دادیم.

    جالب اینجا بود که با وجود مقاومت کردنمون واینکه خیلی هامون مثل خودم بر خلاف میلمون عمل میکردیم ،حجاب چیزی بود که اصلا دوسش نداشتم فقط از روی ترسم اونم ترس از آخرت رعایتش میکردم .فک میکردم گفته ها وشنیدهای دیگران ب خصوص تیپ مذهبی خیلی درسته،بنابراین وظیفه ی خودم میدونستم انجامش بدم .

    چن روز پیش با دوستان دوره ی دبیرستانم ،بحث وگفتگو میکردیم .

    اونایی که مذهبی بودن میگفتن تمام فساد جامعه به خاطر این ذهن بیمار افراد هستش که میگن آزادی باید باشه و جامعه رو دارن به گند وکثافت میکشن .

    اگه اینا آرایش نکنن .اگه لباساوچادرمناسب سرشون کنن مردها سالم میمونن وکمترمردی به بیراهه کشیده میشه .

    باورشون این بود که تمام خیانتها وبه هم خوردگی زندگی وروابط زن و شوهرها به همین علته ،به علت بی حجابی زنها ودخترها !

    تازه باورشون این بود که این زنها هستن که گناه میکنن و در آخرت باید پاسخگوی خدا باشن.چون تو وجود مردها شهوت آفریده شده وزنها عامل پدیدار شدن شهوت مردها میشن پس اونا خطاکار وگناهکار هستن.

    هر کسی یه بحثی میکرد و یه نظری میداد.

    خیلی دلم میخاست وارد بحث بشم در واقع اگه افکار گذشتمو داشتم وارد بحثشون میشدم اما به خودم گفتم ناهید فقط سکوت .

    یه کلمه نوشتم این بحث خیلی گستردس .دوستم گفت اصلا گسترده و پیچیده نیست .واقعیت همینی هستش که من میگم .تازه می‌گفت مگه شما غیر این میبینید؟!

    واقعا حرفی برای گفتن ومتقاعد کردن چنین افرادی ندارم .نه وقتمو میزارم سر این موضوعات ونه اینکه کاری بهشون دارم .

    در گذشته بارها تجربه کردم که بحث کردن با این افراد فایده ای نداره وبه اندازه ی نوک سوزن تغییر نمیکنن و رو حرف خودشون پافشاری دارن.

    تازه با نظر دادن وبیان کردن عقایدت،آدم بد داستان هم میشی .

    پس ب نظرم کار درستی انجام دادم که وارد بحثشون نشدم .

    تازه سعی کردم متن هاشونم زیاد نخونم چون یه کم عصبیم میکرد.که البته باید انقد انتقاد پذیرباشم که حرف یا کلام کسی باعث آزارم نشه .

    خودم تو خلوت خودم فک کردم .

    گفتم ینی باید یه عده آدم جور ،پرهیز از گناه یه عده ی دیگه رو بکشن !!!!

    این چ‌منطقیه که زنها باید با حجاب باشن تا مردها تحریک نشن ؟!!!

    واقعا چ استدلالی پشت این قضیس ؟!!!

    اتفاقا درد دل خیلی از خانومها را شنیدم که ب خاطر آزادی خانومها عذاب میکشن .

    میتونم درکشون کنم چون خودم تو گذشته با همین احساس مواجه بودم اما بر این باور نبودم که نداشتن حجاب عامل تحریک مردهاس !

    چون مردی که ذهن بیمار داشته باشه دست از سر چادری هم بر نمیداره .ب نظرم اینا بهونس .

    در گذشته چون خودم با حجاب بودم از خانوما ودخترهای بی حجاب خوشم نمیومد.

    الان که ظاهرم متفاوت شده ،میتونم درک کنم که ربطی به قضیه ای که دوستام میگفتن ، نداره .

    من استدلالهای اونا رو ندارم .

    من برای دل خودم وبرای آرامش خودم سبک حجابمو تغییر دادم .

    چیزی بود که از اولم دوس داشتم اینطور باشم منتهی ب خاطر یه سری از افکار وباور ها، که همراه با ترس بود ،حجابمو رعایت میکردم .

    کاری نداریم به بعضی از خانومهای بیمار که عمدا لوندی میکنن .

    خب بله این جور مواقع مردممکنه زودتر مرتکب اشتباه بشه .

    اما ما داریم در مورد عموم جامعه و فرهنگ یک جامعه حرف می‌زنیم .

    از دید مذهبی ها ،نداشتن حجاب از بزرگترین گناهان کبیره ونابخشودنی هستش .

    حتی به همین علت خیلی نگران فرزنداشون هستن .

    من نمیگم که نداشتن حجاب خوبه نه منم هنوزدر مقابل بعضی از بی حجابی ها ،تعصب دارم چون خودم شبیه اونا نمی‌گردم .

    واقعا هر کس مختاره هر جوروهر طور که خودش دلش میخاد بگرده که البته باید به درک وشعور این برسه که هر جا چهر مکانی چ تیپی میطلبه.

    چون خودم در حد تعادل هستم، همتیپ خودمو میتونم هضم کنم .که فک میکنم طبیعی هستش .

    شهر ما شهری بسیار مذهبی هستش .البته الان خیلی خیلی بهتر از سال‌های قبل شده .

    منتهی هنوز خیلی جای کار داره تا آدما به خاطر عدم حجاب ظاهری، به هم اعتماد کنن .

    صددرصد کسانی که جاهای بازتر وآزاد تر زندگی میکنن چنین فرهنگی ندارن واصلا شاید نتونن حرف منو بفهمن .

    ولی اینو خوب میتونم درک کنم که حجاب داشتن یا نداشتن کسی به من ربطی نداره.

    اگه من مشکلی داشته باشم حتمن ایراد از خودمه .

    حتمن یه سری از افکار منفی بهم غالبترن که بایدتغییرشون بدم .

    جنگی با کسی ندارم .

    سعی میکنم بپذیرم اماهنوز یه جاهایی از درون با خودم کلنجار میرم تا بپذیرم .

    ب نسبت خیلیا دیرتر میپذیرم .

    یه نکته ی دیگه این وسط هس که دلم میخاد صادقانه بگم .

    واون‌ اینه که به افراد ناشناخته تعصبی ندارم وفرقی برام نمیکنه چطور وچ شکل پوششی داشته باشن.

    گاهی این مشکلم به افراد خودی وآشنا مرتبطه.

    اونم چن نفر که دقیقا حسم میگه دارن لوندی میکنن.

    واینم می‌دونم دقیقا ب خاطر کمبودهای زندگیشونه ب خصوص کمبود عاطفی !

    ولی من تراز خودمو باید بگیرم ،ک فک میکنم ومطمئنم ضعفهایی در درونم هس که این احساس بد رو پیدا میکنم .

    می‌دونم خیلی از دوستانی که این دیدگاه رو بخونن درکی از صحبتهای من شاید نداشته باشن چون از ابتدا به شکل دیگه ای وروشن بینانه تر با این قضیه کنار اومدن.

    اتفاقا جدیدا تمرکزمو گذاشتم رو این موضوع که حلش کنم .

    چون دوست ندارم خودمو بیخود وبی جهت اذیت کنم .ارزش شخصیتی من خیلی بالاتر از این افکار بچگانس!

    می‌دونم خداوند کنارمه وحتمن درسها وپیامهای خودشو بهم میده .

    همانطور که به نسبت سالهای قبل روشن فکر ترومنطقی تر شدم .حتمن روشن فکرترم خواهم شد.

    می‌دونم با تکامل همه چی حل میشه .

    بقدری دنیامون کوچیک‌بود که تمام فکر وذهنمون کنترل کردن دیگران بود اونم ب خاطر بد حجابی!

    که خداروشکر خیلی خیلی بهتر از قبل هستم واصلا حالت تهاجمی واون تعصبات رو ندارم.

    گفتم که خودم از حرفها ونظرات دوستانم شاکی بودم .

    چون خودم این مرحله رو گذروندم بهتر میفهمم که همه اینا از عدم آگاهیمونه .

    که چقد این عدم آگاهی ودرک درست حقیقت ،ما رو از رشد وپیشرفت باز داشته بود.

    ب جای اینکه تمرکزمون رو موضوعات ومسائل مهم تر باشه به چ‌چیزهایی توجه میکردیم .

    واقعا تاسف برانگیزه!!!

    خودم سعی کردم که به هیچ وجه این چیزای تحمیلی رو به بچه هام یاد ندم .

    واقعا از همه جهت آزاد گذاشتمشون که انتخاب با خودشون باشه .

    ب نظرم همه ی آدمها ، خوب وبد رو از هم تشخیص میدن .

    فقط ترس از قضاوت بقیه و یه سری باورهای محدود کنندس که ما رو تو دام چنین افکاری میندازه .

    وگرنه همه جای جهان ،با هر تیپ و قیافه تو هر فرهنگ و جامعه آدمهایی که ذهن بیمار دارن ،هس.

    و اینا ربطی به بی حجابی نداره.

    حجاب آدمها باید ذاتا واز درون باید باشه .

    نباید کسیو از ظاهرش قضاوت کرد.

    ما آلوده به خیلی از گناه‌ها هستیم بی آنکه توجهی بهشون داشته باشیم .

    فقط چسبیدیم به چیزی که چشم و ظاهرمون میبینه و از طریق همین چشم ،صدها حرف وحدیث برا هم در میاریم .

    راحت غیبت میکنیم تهمت می‌زنیم قضاوت میکنیم .عابروی بقیه رو زیر سوال میبریم و…..

    خداروشکر امروز درک وفهممون با قبل خیلی فرق کرده وخیلی کمتر با چنین افکاری درگیر میشیم .

    دقت کردن و وارد شدن به این موضوعات ما رو از بهبود شخصیتی دور می‌کنه .

    باید به خودمون واعمال خودمون توجه وتمرکز داشته باشیم تا بهترین و زیباترین شخصیتو داشته باشیم.

    اینکه دیگران چکار میکنن وچطوری هستن ،به ما چه ؟

    اگه من در مسیر درست باشم هیچ فردی با هیچ نگرشی نمیتونه منو از پا در بیاره.

    اگه جایی اذیت میشم باید نشون دهنده ی این باشه که هنوز نیاز به تغییرات بهتر دارم .

    خدا همه جا محافظ آدمهای خوب ودرستکاره .

    قدرت خدا خیلی خیلی فراتر از قدرت این مردم هستش.

    کسی نمیتونه هیچ جا وبه هیچ طریقی به ما آسیب بزنه مگر اینکه خودمون با افکارمون جذبش کرده باشیم .

    پس دنبال تغییرات خودمون باشیم نه دیگران !

    استاد جونم مرسی از این همه آگاهی نابت.

    خوشحالم در این مسیر هستم وخیلی نیاز به هدایت الله دارم .

    استاد جونم عاشقتم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای: