چگونه «مسیر رسیدن به اهداف» را فراموش نکنیم - صفحه 13

378 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    بانو اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1410 روز

    سلام به استاد عزیزم

    خدا رو شاکرم که در مسیر حق هدایت شدم و راهنما و پیامبری مانند شما الگوی من هستین

    استاد دقیقا چند روز پیش من به دلیل ناشکر بودن به دلیل اینکه مدل ماشین جدیدی که همسرم برام هدیه گرفته بود سال 96 بود در کمال ناباروری مشکلات در تعویض پلاک پیش اومد و کارهای سند گره داشت به دلیل اینکه سه دور ماشین دست ب دست چرخیده بود و اینکه صاحب ماشین برای مقدار پولی که ما باید ادامه شو تا سر برج میدادیم نزول با درصد بالایی روش گذاشته بود

    ماشین من پس داده شد !!!!!!

    استاد اون ماشین ماشین ارزوی من بود باورکنید بک گراند گوشی من چندین ماه این ماشین با همین رنگ بود

    بک گراند واتس اپ گوشی من فرمون و برند این ماشین بود جالبه!!

    دوستان تجربه ی من این بود اولا به محض این که ماشین به دست من رسید من به خودم غره شدم و ماشین گذشته مو فراموش کردم دوما ناسپاسی من باعث شد به سه روز نکشیده معامله فسخ شد

    حالا من ارزوی همون ماشین و مدل پایین تر از اون و دارم!واقعا خداوند انسان را ناسپاس افرید

    شکرگزاری بهترین راه برای پیشرفته

    تقدیم به استاد جانم و دوستان شاکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    عصمت جعفری گفته:
    مدت عضویت: 1741 روز

    سلام استاد و خانم شایسته و سلامی دیگر ب سایر اعضای سایت..تمرینی ک ازمون تو این فایل خواستین…

    در بخش نظرات این جلسه:

    اولا: بنویس درباره چه هدف هایی، مسیر درست و هماهنگ با آن هدف را رفتی و به خاطر اینکه مسیر درست را شناختی و در آن مسیر ثابت قدم ماندی و به آن مسیر تعهد داشتی، به نتیجه مورد نظر خود رسیدی.

    اگه بخوام درمورد این موضوع توضیح بدم باید به چهارسال پیش اشاره کنم ک سال کنکورم بود. من بودمو ی عالمه مطلب و حجمی از استرس و کمال گرایی و…ولی یه چیزی درونم خیلی فعال بود؛ تعهد… اره من تعهد داشتم. من مینشستم و ساعت ها مطالب کتاب هامو میخوندم، تست میزدم، نکات کلیدیو تکرار میکردم و شاگرد اول هم بودم. ولی اگه همین من دوهفته مرور رو میذاشتم کنار افت تحصیلی میکردم و جایگاهم رو سایر دوستام پر میکردن. وقتی درمورد تعهد حرف میزدین قشنگ این مثال تو ذهنم میومد ک اره، موفقیت نیاز ب این داره ک تو راه درست رو تشخیص بدی و تو همون مسیر بمونی و ادامه بدی، اینجوری کم کم نتایجت بزرگ و بزرگ تر میشه و ب قول خودتون میری تو تصاعد. اولش شاید یکم سخت باشه. من اولش ک شاگرد اول نبودم ولی وقتی تعهد دادم ک خودمو بالا بکشم، از همه دوستام ک از من بالاتر بودن زدم جلو. چون من جدیتم بیش تر از اونا بود. من ناامید میشدم، از درصدهام تو ازمونا ناراحت میشدم چون همیشه دوست داشتم بهترین باشم ولی فرق من با اونا این بود ک ی تعهد عجیببی داشتم. فقط میخوندم و ول نمیکردم. کاری ب اطرافیان نداشتم ک میگفتن اینقدر درس میخونی ک چ طور بشه؟ الان ک مرور میکنم میبینم چقدر تعهدم زیاد بود و ب من کمک کرد ک من ب رتبه خوبی برسم. جوری ک تعجب اطرافیانم رو برانگیخت و خیلیا میگفتن عصمت سهمیه داشته😄. خلاصه موندن تو مسیری ک هماهنگ با خواسته هاست و ادامه دادن موجب رسیدن ب نتایج میشه ولی اگه تو ول کنی اون موقع هرکی میخوای باش تو تنزل میکنی. من تو مدرسه شاگرد اول بودم ولی وقتی اومدم دانشگاه اون تعهد رو دیگه نداشتم. درس میخوندم ولی ن به اون شدت و همین باعث شد ک من از شاگرد اول برسم ب شاگرد ۶، ۷ کلاس. این مثال خودش نشون میده دلیل گرفتن نتایج موندن تو ی مسیره و تو اگه خارج بشی نتایجت رو از دست میدی. پس باید ادامه داد تا زمانی ک زنده هستیم. مثال بعدیم رانندگی هست. من بعد کنکور رفتم تعلیم و خلاصه خوب رانندگی میکردم و خیلی خوشحال و راضی بودم. ولی چهارسال ماشینو گذاشتم کنار و خیلیی میترسیدم. از حرفای استاد شجاعت رو یاد گرفتم. اینکه نذارم ترسام بهم غلبه کنه و ب قولی ابوموسی نباشم. اگع قراره بمیرمم بمیرم ولی زندگی باکیفیتی داشته باشم. خداوندم ک تعهد منو دید دستانش رو فرستاد تا ماشین خوب رو ب ما بدن. من یاد گرفتم ک وقتی تعهد داشته باشی و واقعا برای رسیدن ب خواسته هات جدی باشی خدا کمکت میکنه ب قول قران از جایی ک گمان نمیبری ب تو روزی میرسونه. خلاصه من عصمت سابق پر مهارت نبودم. چون ادامه ندادم رانندگی رو و الان دوباره میخواستم شروع کنم.شروع کردم با ترس هام. ادامه دادم و الان خیلیی بهتر رانندگی میکنم😊 من یاد گرفتم ادامه بدم تا نتایجم بزرگ تر بشه. اگه میترسمم ادامه بدم. قطعا اعتماد ب نفسم افزایش پیدا میکنه و ترس هام کم تر میشه ولی اگه از مسیر خارج بشم من تنزل پیدا میکنم. باید بمونم تو مسیر حتی اگه خوب نمیرونم ماشینو، حتی اگه اشتباه میکنم. قرار نیست اشتباه نکنم، قراره از اشتباهاتم درس بگیرم برای بهبود. ترس از اشتباه کردن مانع نموندن من در مسیر نشه. اینجوری نتایج و مهارت من بیش تر میشه و من ب خواسته هام میرسم. با این الگو برای رسیدن ب خواسته های دیگم هم تلاش میکنم و باید هی تکرار کنم تا برام مرور بشه.ممنونم از توضیحات ارزشمندتون استاد.در پناه یگانه قدرت جهان باشین

    😍😍❤❤❤😘😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    javad گفته:
    مدت عضویت: 1771 روز

    سلام خداقوت

    من اوایلی که با این برنامه اشنا شدم چقدر همچیز در کمتر از ۲۰ ردز عالی شد سال ۹۶ بود که یک دوست تمریناتی رو به من میداد و من رو تو سایت ثبت نام کرد چقدر عالی بود من ۱۶ کیلومتر راه میامدم هر هفته تا این آموزشها را یاد بگیرم بعد از چند روز یک وام ۴ ساله که برای کسی گرفته بودم طرف رفت و اقساط رو پرداخت کرد.

    کسب کار جدید هدایت شدم

    به شهر کرمان مهاجرت کردم

    انسانهای شریف و پاک‌ عزیزی اشنا شدم

    ولی مسیر رو فراموش کردم از یک‌خانه شیک‌ خوابیدن در انبار فروشگاه رسیدم

    همه دوستان رفتن

    تعهد داده بودم که هیچ وقت به عقب برنگردم ولی از عقب هم عقبتر رفتم همچیز از بین رفت مغرور خودخواه عصبی تنها و …

    من این مسیر رو همیشه داشتم دقیقآ این فایل برای من بود دقیقآ برای من از سال ۹۲ تا حالا میخوام زبان یاد بگیرم درسهای نصرت رو دارم تا ۱۰ جلسه میام و بعد دوباره ول میشه و دیگ کار نمیکنم

    بیشتر ۳۵ تا شغل رو تا ۵۰ درصد رشد گردم و بعد رهاشون کردم

    چند روزی هست یک‌کار سخت با کمی درامد بیشتر رو انجام میدم از خداوند رازی هستم میدانم چه را به این راه هدایت شدم چرا این اتفاق افتاد

    هر روز مثل امروز میگم چرا منی که میخوام تاجر زعفران باشم سفر کنم و لذت ببرم ولی اینجا هستم

    چون‌نخواستم وام بگیرم

    قرض کنم چک و سفته بدم نقد کار کنم میخوایتم مثل قبل و کسب کارهای درب داغون نشه

    الا سرکارم توی پروژه صنعتی همکارای خوبی دارم خوابگاه خیلی خوب یک خانه دوبلکس توی شهر محله خیلی خوب و ارام سرویس رفت برگشت خوب در طول روز کار خسته کنندس فشار و گرما و شرجی خیلی زیاده ولی هر بار که ذهنم چند دقیقه بیراه میره بهش میگم صبر کن همیشه اینطور نمیمونه تو هدف داری این بار مثل قبل نیست قبلا با یک ذهن بیمار و بسته تصمیم میگرفتی مغرور بودی

    میخواستی موفق بشی که به بقیه فخر بفروشی ولی این اتفاق نیوفتاد باید صبر کنی باید بهای موفقیت رو بپردازی

    من واقعآ پاشنهای اشیلم رو شناختم یک خط فکری در تمام این سالها زندگی من رو نابود کرده

    ۱.مغرور ۲. پرحرف ۳. عملکرد ضعیف۴.دلسردی۵ بی ایمانی ۶. شرک مطلق و دنبال ارث و میراث رفتن

    توجه به نکات منفی فوش دادن ایناها همش دست به دست هم داد تا این شد که همیشه در کسب کارم با همکارام به چالش بخورم و بعد از یک مدت دوباره کار جدید همکار جدید کمی بعد ی دعوا درگیری بحث و دوباره داستان از نو‌

    اما خدا میدونه تا زمانی که احساس خوب و توجه به نکات مثبت دنیای اطرافم دارم تا زمانی که رابطم با نیروی برترم خوبه همچیز مطلقآ همچیز خوب بوده

    مدرک دیپلم گرفتم

    گواهینامه گرفتم

    دورهای اموزشی ۵ تا رفتم و مدارک فنی حرفه ای گرفتم

    روابطم خوب بود انسانهای عالی تو مسیر زندگی من قرار گرفتن ولی وقتی خارج میزنم همچیز نابود میشه همچیز از بین میره همه امگار میخوان منو بکشن انگار ارث طلب دارم😂 به دولت به حکومت فوش میدم اصلا ی ادمی که مفتش گرانه

    پر از توقع طمع حرث

    خدایا شکرت بارت این فایل بابت این سایت بخاطر استاد عباسمنش عزیزم

    این رد پا از پن بمونه تا بعدآ بدونم از کجا اومدم

    این‌ نیز بگذرد.😍😘🤗😇😋😊😗😇🤗

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    لطیف حنضلی گفته:
    مدت عضویت: 3930 روز

    با سلام و احترام

    استاد بزرگوار ممنون و سپاسگزارم که دائما” محتواهایی در سایت قرار می دهی که شاید آورده نقدی برای شما نمی آورد ولی از نظر معنوی کلی خیر و برکت وارد زندگی شما می نماید ، یادآوری قوانین کائنات و خداوند در رابطه با هدفگذاری و رسیدن به آن، من بارها در زندگیم هدفگذاری کردم که در دانشگاه دولتی قبول شوم و تلاش‌ها و مقدمات کا را فراهم میکردم ، اما در ادامه نتایج موثر قبول شدن در آن دانشگاه دلخواه بوجود نمی آمد، ولی از راه‌های دیگری دقیقا” همان نتایج و خروجی را می گرفتم و حتی بعدها خودم را با افرادی که آن مسیر را رفته اند بررسی می کردم و میدیدم همان شرایط را دارم ، چه در زمان تحصیل و چه از نظر شغلی و کسب و کاری .

    خدا را شاکر هستم که دائما” با همین شکرگزاری حرکت رو به جلو داشته و موفقیت های دلخواهم را دریافت می کنم .

    باورهای منفی : هر زمان با دوستانی همراهی میکردم که واقعا” من را از مسیر تکاملی و موفقیت باز می داشتند ، نتایج بدی دریافت می نمودم

    باورهای مثبت :

    وقتی به خودم تعهد می دادم و با احساس خوب و تلاش و پشتکار حرکت می نمودم ، موفقیت ها و حال خوب بدست می آمد و آلات هم به این نتیجه رسیدم که در این مسیر حرکت کنم و دائما” باورهای خوب بسازم و اتفاقات عالی را جذب نمایم .

    سپاسگزارم استاد بخاطر همه چیزهای خوب که به ما آموزش دادید و اینکه به ساده ترین روش ها بزرگترین نتایج و تحول را در زندگی ایجاد نمودم ، خدایار و نگه دار شما💚💚💚✅️✅️✅️✅️💪با قدرت و انرژی مثبت روبه جلو حرکت میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    محمد شرفی گفته:
    مدت عضویت: 2401 روز

    سپاس گزارم که خودتون این متن های فوق‌العاده رو مینویسید و زیر ویدئو ها میزارید چون من بارها با خواندن این متن ها موضوع رو ۱۰۰۰ برابر بهتر درک کردم چون خانم شایسته شما اولاً تو این زمینه به شدّت مهارت دارید و دوّما به دلیل این که همیشه با استاد هستید موضوعات رو خیلی بهتر درک کرده و به ما انتقال میدین جوری که من از کپشن های زیر ودئو ها برای خودم یه کتاب تو موبایلم درست کردم

    ممنون میشم کپشن هارو خودتون بنویسید

    عاشقتونم 🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    معصومه صادقى گفته:
    مدت عضویت: 1715 روز

    بنام خدایی که صاحب همه قدرت هاست

    سلام به استاد عزیزم ، مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام 🌹

    اولا استاد واقعا ازت سپاسگذارم چون هر دفعه فایل جدید رایگان میزارین یکی از مشکلات عموم‌ما رو نشونه میگیرین ، مشکلاتی که خودمون می‌دونیم می لنگیم ولی نمی خوایم لنگ بودن خودمون رو درست کنیم هی باهاش طی میکنیم و من خیلی خوشحال و سپاسگذارم که همیچین استاد و همیچین مسیری رو دارم واقعا اگه نبود من داشتک مسائل درونیم رو خودم به تنهایی کشف میکردم و مقابله میکردم که خب این انرژی و زمان و …. زیادی از من میگرفت

    وقتی به صحبتاتون گوش دادم دیدم ازه من همیشه همینطوری بودم

    و همیشه آرزوم این بود که خدایا نمیشه همیشه همه چیز رو‌به بهبود باشه

    چرا افت کنم دوباره بلند شم ، چرا به این وضع عادت کردم ، اونقدی که وقتی مسیرم‌‌مثل بهمن داره بزرگ‌تر میشه از ترس خودم استاپ میزدم تا به الگوی تکراری زندگیم آسیبی وارد نشه یا فکر میکردم سخته که بخوای همیشه و همواره رو به پیشرفت باشی

    همیشه دوست داستم همه چی موندگار باشه ولی ازونور به خودم میگفتم خب حالا چرا باید تا آخر عمرم کار کنم یا ورزش کنم ، انگار درونم تمایل به امنیت و موندن تو جای خودش رو داشت

    ۱- نتایجی که گرفتم و بعد یه مدت به خاطر ناسپاسی با فراموشی یا تنبلی و هرچی رها کردم و نتایج برگشت ( دقیقا تیکه کلام همیشه من این بود که جواب نمیده در حالی که من ادامه نمیدادم …..)

    اولین بار که با استاد آشنا شدم تونستم مستقل شم و براحتی خونه بگیرم و شغلم رو شروع کنم ولی بعد یه مدت چنااااان تو هیاهو ذهنم گم شدم اصلا نفهمیدم چرا سرگردونم و همه چیز رو از دست دادم و برگشتم سر نقطه اول حالا میفهمم چرا ترس از برگشت به عقب دارم چون مسیر رو‌‌ فراموش میکنم و ادامه نمیدم

    تو زندگیم آدم هدفمندی بودم و دفعه اول یه ماشین ایرانی خریدم

    بعد چند سال طبق تکامل ارتقاش دادم و خارجی گرفتم ولی بعدش به جای هدف گذاری بعدی اصلا همه چیز یادم رفت غرق حاشیه شدم و همه چیز از دست رفت

    نتایجی که گرفتم و ادامه دادم پ نتیجه هر دفعه بزرگ‌تر شد

    ۱۸ سالم بود رفتم ۱ خونه یه خوابه اجاره کردم ( یه ندایی همیشه بهم میگفت اگه هر دفعه ارتقا ندی تو همینم از دست میدی این ندا البته همیشخ با منه و من و میترسونه که فکر میکنم ترس بدی هم نباشه )

    بعد ۶ ماه خونه رو ۲ خواب کردم جای بهتر

    ۶ ماه دیگه جای بهتر

    ۱ سال بعد و …..

    و این پروسه ۶ سال طول کشید و هر دفعه بهترش کردم

    واسه خرید ماشینم اول یه ۲۰۶ خریدم

    ولی بعد یه مدت ماشنیم رو عوض کردم و سراتو گرفتم

    واسه درست کردن اندامم شروع کردم به ورزش و تغذیه خوب و بدنی که می خواستم رو ساختم و‌ هر دفعه تمریناتم رو و وزنه ها رو کلا هر چیزی که مربوط بهش بود رو ارتقا دادم و‌همیشه تمرکزم روی ارتقا دادن و بهبود بود

    تو همه این مسیر ها اولین چیزی که من داشتم

    ۱- ایمان

    ۲- تعهد و ادامه

    ۳- تمرکز و دوری از حاشیه

    ۴- حال خوب

    ۵- باورپذیر بود که می تونم من می تونم ایمان داشتم که میتونم ایمان داشتم خب من مسیر رو‌برم خدا میده دیگه

    ۶- طی کردن و‌استفاده عالی از قانون تکامل

    ۷- عمل به ایده ها

    ۸- هدف جلو چشمم بود

    استاد واقعا همینه همیشه باید هدف مند بود

    یه جمله عاااالی از شما یاد گرفتم که گفتین من قبل رسیدن به یه هدف و نزدیک شدن به یه هدف هدف بعدی رو انتخاب میکنم

    و من اونجا بود متوجه شدم چرا تو زندیگم اتفاقی نمی افته یا میرسم به یه هدف بعدش همه چیز عادی و اون هیجان و لذت زندگیم میره

    لذت زندگی به هدف مند بودنشه

    به اینکه بدونی امروز واسه چی پا میشی و قراره چیکار کنی

    صحبت های این فایل منو‌ یاد یه مثالی آورد که چند وقت پیش خدا بهم الهام کرد

    ازونجایی که منم اصلا حوصله ندارم بیام از صفر شروع کنم و‌زحماتم هدر بره و دوباره کاری کنم همیشه دوست داشتم تو زمان و … صرفه جویی کنم

    وقتی تو مسیر شمال رانندگی میکنم

    می خوام برسم به یه هدف همیشه تو لاین سرعت رانندگی میکنم

    به محض اینکه میرم تو لاین بغلی که سرعتش کمه باید زمان بزارم و‌ از نو منتظر باشم که بیام تو مسیر سرعت

    ولی اگه من همیشه با یه سرعت خوب رانندگی کنم شاید نیوفتم تو مسیر بغلیم

    با حتی اگه توقف کنم باید دوباره از نو شروع کنم

    واقعا آرزوم همچین زندگی هست

    اینکه همیشه رو‌به صعود باشه

    این شکل طبیعیه زندگیه

    واقعا تا روی کاغذ نیاریم تا ننویسیم از کجا به کجا رسیدیم

    مسیر اهداف چطور بود مدرکی هم واسه جواب دادن به نجوا نداریم

    ما انگار تا آخر عمر باید به نجوا مدرک نشون بدیم و این کار هر روزمون باشه وگرنه نجوا با مدرک های ظاهریش ما رو فریب میده

    در واقع بازم برمیگردیم به این که زندگی یه مقابله درونی با نفسمون هست نه با دنیای بیرون

    ما با دنیای بیرون کاری نداریم ما باید درونمون رو‌مدیریت کنیم تا دنیای بیرونمون مدیریت شه

    ولی میبینم که همه افراد می خوان جهان اطراف رو مدیریت کنن ‌‌من چقد خوشبخت ‌‌سپاسگذارم که این قضیه رو‌ با همه وجودم درک کردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    فاطمه بغدادی گفته:
    مدت عضویت: 1625 روز

    سلام پرعشق خدمت استاد عزیزو مریم جان

    به خودم گفتم همین الان همین الان دیدگاه خودتو بنویس نگو شب که وقت بیشتری دارم اگه الان بنویسی نوشتی ولی اگه بگی شب می نویسم مثل همیشه پیامی نمیزاری .

    خداروشکر خدارو سپاسگزارم بابت نوشتن این دیدگاه

    استاد جان من امسال جهش عظیمی در اعتماد به نفسم داشتم من همیشه علاقه داشتم که در یه آزمون به خصوصی شرکت کنم ولی همیشه یه نجوایی درونم میگفت که تو نمی تونی و منم اصلا نمیرفتم سراغ اون آزمون حتی اینکه در موردش تحقیق کنم تا اینکه دیدم یکی از دوستانم تو اون آزمون شرکت کرد و موفق شد وقتی من یکی رو از نزدیک دیدم که موفق شد موفقیت تو این آزمون برام قابل تصور شد و رفتم مسیر رو از دوستم پرسیدم و منم خودم رو برای آزمون آماده کردم ، در این مدت حدود ۴ ماه من هرشب کارای روزانم و مسیر رسیدن به هدفم رو یادداشت میکردم تا اینکه من آزمون رو شرکت کردم وجز نفرات برتر منطقه شدم و حتی رتبه م حتی بیشتر از دوستم شد و این برام یه انگیزه فوق العاده شد که من میتونم به هر هدفی دست پیدا کنم به شرط رفتن مسیر درست و اینکه الان دارم رسیدن به یه خواسته ی دیگه گام بر میدارم ولی وقتی افراد غول تو این راه رو میبینم یه نجوایی بهم میگه فاطمه تو کجا و اونا کجا ، اونا استعداد فلان دارن ، و…

    تا اینکه من یاد همین هدفم که به همین تازگی بهش رسیدم و یاد اون گزارش روزانه ها که چ کردم برای رسیدن به هدفی که رسیدن بهش تو ذهنم محال بود برام و به خودم گفتم ببین ببین فاطمه اگه تو اینو تونستی پس قطعا به این هدف هم میرسی تو هم جز افراد برتر این زمینه میشی به شرطی که مثل هدف قبلیت بهش منعهد باشی و یه دفتر برداری و هرروزت رو گزارش کنی 🎯💪

    پس قطعا تو میتونی 💪👌🎯

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    Zizi گفته:
    مدت عضویت: 3255 روز

    استاد عزیزم، من از دوره قانن سلامتی استفاده کردم و به راحتی”آب خوردن” 15 کیلو وزن کم کردم. در ده سال گذشته مشکل اضافه وزن داشتم و خیلی خوشحالم که با کمک شما به این هدفم رسیدم. در طول اجرای آموزه‌های دوره سلامتی، من مو به مو به حرف‌های شما عمل می‌کردم و از همون اوایل نتایج رو می دیدم که بعد از غذا اصلا احساس سنگینی نداشتم و انرژیم زیاد شده بود و تمرکزم بالا رفت و پروژه ی کاریم را انجام میدادم. وقتی که 15 کیلوگرم وزن کم کردم، “باور کردم” که با “عمل کردن” به صحبت‌های شما میتونم به بقیه اهدافم هم برسم. استاد عزیز، من حدود 6 ماه هست روی یک پروژه کار میکنم. پروژه ای که هیچ ربطی به دانسته های قبلی من نداشت اما من شروع کردم به یادگیری و برداشتن قدم های عملی و با یادآوری مداوم قانون تکامل به خودم سعی می کردم به خودم انگیزه بدم و ادامه بدم. مدام در مسیر انجام پروژه، برای موارد مختلف از خداوند میخواستم هدایتم کنه و چالش ها رو یکی یکی حل میکردم. الان که به پایان پروژه نزدیک میشم و بیش از 90 درصدشو با موفقیت انجام دادم، چون مراحل انجام پروژه رو مکتوب نکردم، فراموش کردم مسیری که طی کردم رو و مدام با نجواهای ذهنیم درگیرم که بهم میگن “کاری انجام ندادی”. ولی امروز تا جایی که یادم میومد نوشتم که چه کارهایی انجام دادم و چقدر بزرگتر و قدرتمندتر شدم تا بتونم “منطق ذهنم” رو تغییر بدم.

    برای تمام پروژه های بعدی که انجام خواهم داد حتما مکتوب میکنم که از چه مسیری و با چه باورهایی به هدفم رسیدم تا وقتی هدف جدیدی تعیین میکنم، نوشته هام برام به عنوان یک پشتوانه محکم برای خاموش کردن نجواهای ذهنی و منطقی کردن خواسته هام باشن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    باقر احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2412 روز

    امروز جایی بودم و در حال بهبود خودم و توی یک پروسه‌ای که طی میکردم با خودم گفتم ، خب حالا این بهبود رو هم انجام شد ولی من که همیشه برمیگردم به نقطه صفر.

    با خودم گفتم چرا همیشه من روی صفرم؟

    چرا همیشه تلاش میکنم که از زیر صفر بیام روی صفر بشم؟

    واقعا چرا نباید بیشتر داشته باشم؟

    چرا نباید کامل تر باشم؟

    چرا نباید بهتر باشم؟

    چرا ، واقعا چرا باید اینجور ناامیدی و افسردگی و ناهنجاری ذهنی داشته باشم؟

    دلیل همه این ناامیدی ها و حرکت نکردنها رو با این فایل بهم یاداوری شد؟

    گذشته رو مرور نکن بلکه بنویسشون و ریز به ریزشون رو از درونت بیار بیرون.

    ناامیدی رو با نوشتن مسیر تلاشها و ثبت تغییرات کوچک دفع کن ، در واقع ادامه دادن و حرکت کردن رو ماندگار کن.

    شکر ، شکر،شکر

    هر روزم بهتر از دیروزه.

    هر ساعتم و حتی هر دقیقه و هر لحضه‌ام رو میبینم که بهتر از قبل هستن و این من هستم که رشد میکنم ، و گسترده تر میشم.

    این گستردگی شخصیتی من باعث شده اعداد و ارقام مالی و ارتباطی و ارزشمندی و تواناییم روز به روز بیشتر ، بزرگتر و گسترده تر بشن.

    خدایا شکرت

    ممنونم

    الهی شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    zahra hatami گفته:
    مدت عضویت: 2022 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

    سلام به استاد عزیزم و همه هم کلاسی های دوست داشتنی🙋‍♀️🙋‍♀️🙋‍♀️🙋‍♀️🙋‍♀️🙋‍♀️🙋‍♀️

    استاد جانم کلی تشکر میکنم بابت تک تک این فایل های فوق العاده عالی که برای ما تهیه میکنید

    استاد جان میخواستم در مورد عملکردم و نتایجم از روز پنجشنبه لایوی‌که در اینستاگرام و کلاب هاوس داشتید تا به امروز که شنبه هست خدمتتون بگم

    پنجشنبه شما در اینستاگرام گفتید که یک هدف برای خودمون انتخاب کنیم خیلی هم دور از دسترس نباشه و براتون جذاب باشه و من تصمیم گرفتم دوره ای که از شما خریداری کردم رو یک روزه از جلسه اول تا جایی که رسیدم رو از صبح دوباره گوش بدم و به تمریناتش عمل کنم . یعنی از جلسه اول تا جلسه هفتم رو دیروز که جمعه بود از صبح گوش دادم و نوشتم .

    حالا میخوام مسیری که منو به هدفم رسوند رو یادداشت کنم:

    ۱. اولین مورد در رسیدن به این هدف این بود که باور داشتم انجام میشه.

    ۲. کل تمرکزم روی انجام دادنش بود یعنی فقط داشتم تو ذهنم تجسم میکردم به اینکه به جلسه هفتم برسم

    ۳. اقدام کردن. تو این مورد میخوام بگم که برای من ثابت شده که نشستن و فقط تجسم کردن کافی نیست ( لازم هست ولی کافی نیست) باید اقدام کنیم یعنی اگه من از پنجشنبه مینشستم و فقط تجسم میکردم به هدفم نمیرسیدم من از همون لحظه که لایو تموم شد شروع کردم و شب موقع خواب تجسم میکردم که فردا تمومه و دقیقا همینم شد.

    ۴. استمرار. این کار برام اولویت داشت یعنی دیروز بین حموم رفتن و یا خوابیدن، گوش دادن این فایل بیشتر برام اولویت داشت.

    ۵. توکل بر خداوند . به جرات میگم هر وقت که به اهدافم رسیدم یک توکل و ایمانی در قلبم بود که مطمئن بودم به خواسته ام میرسم.

    ایمان مهمترین و مهمترین مورده اینکه خدایی هست که حواسش بهت هست و کمکت میکنه و اصلا این جمله انا علینا للهدی چنان آرامشی به آدم میده که نمیشه هیچ چیزی رو جایگزینش کرد😍😍😍😍

    استاد جانم یکی دیگر از اهدافم که خیلی دوست دارم برای انجام دادنش ذهنم کنترل کنم و تو این هفته که گذشت سه چهار بار از فایل های شما نشانه اومد که خودمو مشغول فضای مجازی بخصوص اینستا نکنم البته درسته من کل صفحاتی که در اینستا دنبال میکنم مطالب مفیدی هست ولی دوست داشتم کل تمرکزم بزارم روی سایت و از طرفی بعضی اوقات در اینستا مشغول صفحات بیخودی میشدم که دوست نداشتم وقتم اینطوری تلف بشه. از دیروز به خودم‌تعهد دادم کلا صفحه اینستامو پاک کنم چون خیلی باید بیشتر از اینها ورودی هامو کنترل کنم چون میخوام به معنای واقعی به خواسته هام برسم باید بهاشو بدم. راستش اول خیلی وسوسه انگیزه خیلی از دیروز تا حالا وسوسه شدم که بریم تو اینستا🙈🙈ولی به خودم‌ قول دادم اینجا هم مینویسم که راه برگشتی نباشه. استاد جان تعهدم فعلا به مدت یک هفته هست و میخوام هر نتیجه ای که گرفتم یادداشت کنم و به خودم بگم وقتی ورودی هاتو کنترل کنی قطعا نتایج خوبی میگیری.

    مصمم شدم که قدم به قدم با کمک رب مهربانم و آموزه های شما استاد عزیزم به سمت موفقیت پیش میرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: