چگونه «مسیر رسیدن به اهداف» را فراموش نکنیم - صفحه 14 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/08/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-08-16 06:55:292022-08-31 09:32:18چگونه «مسیر رسیدن به اهداف» را فراموش نکنیمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند مهربان و بخشنده
روز 140
سلام به استاد عزیزم مریم جان عزیز و دوستان خوبم
خدایا شکرت بابت یک روز و یک فرصت دیگر برای زندگی کردن خدایا شکرت
من به خییلی از اهداف های که انتخاب مردم رسیدم و دلیل اصلی رسیدن به این اهداف توجه به نکات مثبت و سپاسگزار بودن بوده هر چقدر سپاسگزار تر بودم به همان میزان نعمت دریافت کردم و بر عکس هم بوده که مسیر را فراموش کردم و یادمه رفته چطور به این جایگاه رسیدم تمام چیز های که با سپاس گزاری و توجه به نکات قوت به دست آورده بودم را از دست دادم
من مثل استاد می خواهم زندگی ام به سمت پیشرفت باشد به سمت بالا باشد نمی خواهم زندگی ام مثل اکثریت جامعه باشد
خدایا شکرت که همیشه در زمان مناسب هدایتم میکنی خدایا شکرت
باسلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی مهربون
روز 140
من با توجه به قدرته عطشم برای تحقق خواسته هام و بیزاری از شرایط موجوده اون زمان ،تعهد و پیگیریه شناخته خودم ،خیلیی قوی بود
یکی از مثال ها این بود ک به شدت هروز این باورو تکرار میکردم ک «من باور دارم که انسانها به سمت من هدابت میشن و باور دارم ک کلاسام پر میشن»
هرشبو روز قبل از این باشگاهو بزنم این باور توی سره من میچرخید
6ماه از شروع کار گذشته بود و واقعا کلاسام پر بود و از همه جا بدون هیچ تبلیغو اینستاو … ادمها میومدنو ثبت ناممیکردن
من کم کم دچار روزمرگیها شدم و البته فصل 4 روز شمار هم تموم شده بود و اون تعهد به کامنت نوشتنه من،به شدت تاثیر گذار بود که با اتمامه روز شمار،دیگ این تعهد هم ،تموم شد
و ی جاهایی هم ی کارایی کردم ک خودم هنوز اونقدر ،به کارای خودم باور نداشتم
خلاصه همه ی این دور شدن ها و دچار روزمرگیها شدن،باعث شد تعداد ادمها ثابت یا رو ب کم شدن بشه
به قول استاد،وقتی رو ب جلو حرکت نمیکنی و پیشرفتی نداری،در واقع داری سقوط میکنی
ثابت بودنی در کار نیس
و این روزها ک دوباره تعهد دادم و وارد روز شمار شدم،کار کردن روی ثروت 3،دوباره ی تکون به تعداد شاگردام دادم
در واقع نشونه ها اومدن
و من اگه بیشتر میخوام،باید بیشتر کار کنم روی باورام
اروم اروم و یواش یواش،همه چی بهتر میشه
مهمتر از همه،باور کمبودی ک بخاطر دچار روزمرگی شدنم،جونه تازه گرفته بود،داره ضعیف میشه
باور دارم که بینهایت ثروت در این جهان وجود داره
باور دارم که بی نهایت انسان شریف در این دنیا وجود داره ک عاشقانه دوس دارن کناره من باشن و تمرینکنن
باور دارم ک بی نهایت فرصت و ایده و پیشنهاد در حوزه ی کاریم هست ک به سمتم میاد
پس مهاجرتو هرچیزی ازین دست،خودش اتفاق میفته
من فقط باید به توسعه ی باورهای خوبم در وجودم تمرکز کنم
همه چیز راحتو سریعو بدونه هزینه برای من اتفاق میفته
استاد عزیزم ممنون که همیشه هر فایلی که میزارید یه درس و به تلنگره.
من قانون سلامتی و عید شروع کردم خیلی خیلی هم عالی بوده از وزن ۷۰به ۵۷رسیدم و همسرم هم کلی عالی شده و در کنار کاهش وزن کلی نتایج سلامتی عالی دیگه .ولی بعضی روزها که از آگاهی های دوره دور میشم شل میشم و روزی پیش میاد که رعایت نمیکنم.مرسی که همین حالا که داشتم از مسیر خارج میشدم تلنگر زدید .
بی نهایت عاشقتونم استاد
سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته عزیز
اگه بخوام تجربه ی خودمو در مورد این فایل بگم اینکه من چند سالی هست که سیگار میکشم و تا زمانی که یاد دارم دوست داشتم که نکشم خیلی ترک های ناموفق داشتم وهمیشه این جوری فک میکردم ک کاش میشد شب بخوابم و صبح بیدار شم و مثل ی ادم غیر سیگار فک کنم و دیگه اشتها به مصرف نداشته باشم.
و هیچ وقت این اتفاق برای من نیوفتاد.
تا اینکه چند وقتی بود رو دوره عزت نفس کار میکردم و روز ی یساعت تا دوساعت به فایلهای استاد گوش میدادم خیلی حالم خوب بود،تصمیم گرفتم دیگه مصرف نکنم.
زدم رو دکمه نشانه امروز من ی فایلی اومد که استاد گفت برای رسیدن به هر موفقیتی باید بهایش رو بپردازی ،هیچ چیز در این دنیا مفتی بدست نمیادو۰۰۰۰۰۰
این بود که من هدایتو گرفتم
شروع کردم به نوشتن
استفاده از اهرم رنج ولذت
کتاب ترک سیگار
ی سری کلاسهای تر نکوتین میرفتم
(اینقدر اشتیاق داشتم که در هفته دو سه بار صد کیلومتر رفتو برگشت ب خاطر کلاس میرفتم)
ی دفه بخودم اومدم دیدم یه روز و یه هفته یه ماه، سه ماه بدون هیچ وسوسه ای یا هیچ گونه احساس خلا ای سیگار نمیکشم چقد سرحالم چقد شبا راحت میخوابم ،صبحا راحت بلند میشم،بو و مزه غذارو میفهمم، چقدر بخودم میرسم و۰۰۰۰
تا اینکه به قول استاد بعد سه ماه بخودم مغرور شدم ، سرکش شدم.
فک کردم کار خودم بود،کلا از یادم رفت که چه مسیری منو بخواستم رسوند.
اصولو یادم رفت،با مصرف کننده ارتباط گرفتم
فک کردم کار شاقی نکردم.
بعد از منحرف شدنم از مسیرم دو ماه طول کشید که به نقطه اولم برگردم.
بعد پنج ماه بازم مصرف کردم.
تا قبل ای فایل دیگه امیدی به برگشت نداشتم ی جورای بیخیال شدم.
تا اینکه استاد عزیز بهم یاداوری کرد که باید بازم به مسیر درست برگردم.
استاد ممنونم
سلام خدمت دوستان.
امیدواردم شاد و ثروتمند باشید.🌺
خواستم تجربه ی خودم رو درمورد این موضوع که استاد درموردش صحبت کردند بگم.
من یه مدتی تصمیم گرفتم که روخودم کار کنم و تمرکزم رو بزارم رو زیبایی ها.
این مسیر رو شروع کردمو یه سری کار ها انجام دادم مثله فعالیت تو سایت عباسمنش،کار کردن رو باور هام، دیدن فایل ها و ویدیو هایی که پر از زیبایی بود.
خلاصه این مسیر حدود ۲۰ روز طول کشید و یک سری نتایج برا من اومد ولی من چون من درگیره روزمرگی شدم اصلا متوجه نبودم که این نتایج حاصله فرکانس هایی که فرستادم و یجورایی فک میکردم که این روند طبیعیه زندگیه. خلاصه یه سری پیشنهاد های کاری تو حوضه ی تخصص خودم بهم پیشنهاد شد که خیلی عالی بود ولی هنوز عملی نشدبود و همین با باعث شده بود که من ناشکری کنم که چرا هنوز عملی نشده ولی اگر من آگاه بودم به این که خودم این نتایج رو خلق کردم میومدم مسیر ۲۰ روزه ای که اومدم رو ادامه میدادم تا نتایج بزرگتر بشه. همین که من به این موضوع آگاه نبودم باعث شد که من دیگه ادامه ندم….
و ادامه ندادن باعث شد که اون افراد،موقعیت ها و شرایط همه از زندگی من خارج بشن و من برگردم سره جای اولم.
ولی با این حال باز هم متوجه نشدم داستان چی بود تا این که خدا هدایتم کرد به قسمت (نشانه ی امروز من) در سایت که یه فایلی از استاد بود که دقیقا همین موضوع رو داشتن توضیح میدادن. با این که من بارها این موظوع رو از استاد شنیده بودم تازه اونجا متوجه شدم که استاد چی میگن. باورتون نمیشد که چقدر خوشحال شدم😍
بلاخره به بار متوجه شدم که خودم دارم زندگی خودم رو خلق میکنم. وای چقدر احساس قدرت بهم داد،فهمیدم که خودم خلقش کردم زندگیمو چه درست چه غلط و زمان زیادی هم طول نکشید. اخه خیلی هامو فک میکنیم نتایج بعد دو سه سال آشکار میشه ولی اگه متوجه زندگی خودمون باشیم میبینیم که نتایج به سرعت تغیرر میکنه.
حالا با قدرت چند روزه که دوباره شروع کردم همون مسیر ۲۰ روزه رو با کیفیت بهتر و با ایمان و یقین دارم ادامه میدم .
واقعا ممنونم از خدا که منو هدایت کرد به اون فایل تا من نسبت به نتایجم آگاه بشم و بتونم راه درست رو دوباره ادامه بدم.
خدایا هزارمرتبه شکررت😍
امیدوارم شادو ثروتمند باشید🌺
سلام
میخوام بنویسم از مسیرم،از اینکه از کجا ب کجا رسیدم حدود این یکسال
از چه شخصیتی ب چه شخصیتی رسیدم
تا ثابت کنم ب خودم ک باید تو این مسیر بمونم و ثابت قدم ادامه بدم
تا یادم بیاد ک این نتایجی ک الان دارم بوسیله کار کردن رو خودم بوده،بخاطر تعهدم
و مغرور نشم ب خودم و تواضع داشته باشم نسبت ب لطفی ک خدا در حقم کرده ک منو با قوانین اش از زبان استاد عزیزم آشنا کرده،پیشاپیش سپاسگزارم از شما استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز،ک بوسیله فایل های شما مخصوصا فایل هایی ک با عشق تدوین میکنید و ب رایگان هدیه میدید، من این نتایج رو کسب کردم.
خوب نمیدونم از کجا شروع کنم بسم الله
میدونم ک خیلیاشو یادم رفته ولی برویم ب امید خدا
از لحاظ معنویت
من اصلا رابطه خاصی با خدا نداشتم و درکش نمی کردم،نماز میخوندم ولی ارتباط دوستی نداشتم عشق نداشتم، فکر میکردم زندگی همینه دیگه،لذتی درکار نیست همش کار و خونه
از مرگ می ترسیدم، از آدم ها ترس داشتم، از تنهایی از تاریکی ترس داشتم، ناامید بودم مثلا الانم صبح ها با یک امیدی از خواب پامیشم با یک انرژی و ذوقی ک قبلا اصلا نداشتم با اینکه شغل من همونه
مثلا پارسال صبح ها ک هوا تاریک بود با یک ترسی از خونه میزدم بیرون ک برم سرکار،ولی امسال با آرامش از کوچه های خلوت و تاریک می گذرم و با خدا حرف میزنم و خوشحال هستم، اتفاقا اینو چندوقت پیش یادم اومد چون همکارم گفت صبح ها خیلی تاریکه من میترسم بیام،یادمه قبلا منم تایید میکردم حرفش رو ولی الانا دیگه نع
از لحاظ روابط
دوستام حذف شدن خودبخود،آدما یک احترام خاصی بهم میزارن،انسان های اطرافم یک رفتار خاص یک دوست داشتن خاصی دارن مثلا اعضای خانواده ام،پدر و مادرم بیشتر منو دوست دارن با اینکه من خیلی توحیدی تر عمل کردم و ب حرف شون گوش ندادم،خیلی رابطه ام با خانواده ام خوب شده
با همکاران همینطور،قبلا خیلی پشت سرمن حرف میزدن،ولی من از وقتی قانون اعراض رو یاد گرفتم ورق برگشت و جوری شده ک الان مدیرمون منو از همه بیشتر دوست داره با اینکه از همه کم حاشیه تر و ساکت ترم و سنم از همه شون کمترهست،همکارام بیشتر ب من احترام میزارن و منو دوست دارن،و مدیرمون چندین بار ب من گفته باعث افتخار ماست ک تورو داریم
الان چندوقتی هست حس میکنم با همکارام حرفی برای گفتن ندارم،نمیدونم چرا، تو بحث هاشون شرکت نمیکنم گاهی ک ب خودم میام می بینم ناآگاهانه دارم اینکارو میکنم، دیگه حرفاشون برام جالب و خنده دار نیست، شاید اونا فکر کنن من قیافه می گیرم، ولی من واقعا تایمم برام ارزش داره و همش تو سایتم،نمی دونم شاید گاهی خود خواهانه رفتار کردم برای تایمم برای هم صحبتی باهاشون، نمیدونم انگار دارم ب عینه اون تفاوت فرکانسی رو میفهمم، چون حرفی برای گفتن باهاشون ندارم، چون دوست دارم همش سکوت باشه ک من بتونم کامنت بخونم
ب دلم افتاده ک جهان جدایم خواهد کرد
خدایا من رها و سپاسگزار هستم، من ب برنامه تو اعتماد دارم، تو خوب بلدی بچینی
یه نکته دیگه من از همه شون سرم خلوت تره اینم لطفی از طرف خداست ک بیشتر تایم داشته باشم روخودم کار کنم،
حتی امسال همکارام میگفتن قراره عیدی رو کمتر بدن،گفتم من حرف ام رو میزنم ب مدیرمون البته اینم بگم من قبلا می ترسیدم از اینکه حقم رو بخوام،درخواست بدم ولی الان طوری شده ک فقط من با اعتمادبنفس وبدون ترس و لرز نظرمو میگم ب مدیرمون،آهان بله عیدی من بهش گفتم باید طبق عرف عیدی ها پرداخت بشه و همونجا توی ذهنم کات اش کردم
گفتم ناعمه تو دنبال خورده نون های دست مردمی، بمیرد آن ایمانی ک در خودت ساختی از خدا وهابت
نگرانی بابت نگرفتن عیدی بالا ؟؟
خدایی ک بی حساب می بخشد
از جایی ک فکرشو نمیکنی از هزاران طریق
اگر قرار باشه از سرکار الانت اگر نه از هزاران طریق دیگه
همین حقوقی هم ک الان از اینکارت می گیری هم خدا داره بهت میده
همون عیدی و روکه قراره بهت بدن خدا بهت میده از طریق دستانش
پس دنبال یه قروون دوهزار نباش
نجنگ
آرام باش
فقط توکل کن ب خودش
از خودش بخواه نه از بنده هاش
تو گدای بنده هاش نیستی
خدای من من واقعا تغییر کردم،ناعمه پارسال برای دریافت عیدی اش برای افزایش حقوق اش نگران بود،حرص میخورد، شرک داشت، اصلا این دیدگاه هارو نداشتم
خدایا شکرت شکرت
از لحاظ سلامتی بگم براتون
خوب آقا من خداروشکر خداروشکر دردی ندارم از وقتی طبق شیوه قانون سلامتی عمل میکنم
یعنی نمی فهمم ی سریا یک دردهایی رو نام میبرن،من اصلا شوک میشم،میگم آقا جان دیگه دردی وجود نداره یادم رفته اصلا چطوری درد میکشن!؟
زانو درد،کمر درد،سر درد، دندان،معده،ریزش مو !؟؟؟؟
Noooooo
خواب ناآرام!؟؟؟
اصلا و ابدا
ینی میوفتم ؛))
انرژی چطور !؟
Full
اصلا این انرژی عه توپه توپ،خودمم حظ میکنم مثلا من حتی از خواهر کوچیکه خودم انرژی ایم بیشتره
اون سبک بال بودنه
از لحاظ شیپ بدن خیلی عالی شدم،چقدر اعتمادبنفس میاره انصافا
از خوشمزگی و لذیدی گوشت ک نگم براتون
چقدر من سر همین سبک غذا خوردن مسخره شدم و چقدر ب من قدرت میداد،چقدر عزت نفس ام بیشتر میشد، چقدر بیشتر اعراض و تقوا رو یاد گرفتم
چقدر ثابت قدم بودن و تعهد رو یاد گرفتم
طوری ک بقیه میگن آخه تاکی میخوای این سبکو ادامه بدی میتونی !؟؟ منم بلافاصله میگم تا آخر عمر، و بله تا اینجارو ک ب لطف خدا تونستم بقیه اشم می سپرم ب خودش
و چقدر باعث شد من باورهام تغییر کنه
چقدر باعث حرکت کردن من شد
یک اهرم رنج و لذت قوی ساخته شد برای من بشخصه
برای حرکت کردنم
از نتایج عزت نفس ک بسیار هست نگم براتون
ک من چقدر با این دوره رشد کردم،بزرگ شدم
فهمیدم نیازی نیست من ارزشمند دیده بشم با لباس هایم، با تیپم، با صورتم، با آرایش کردن، با ادا درآوردن
من باید خودم باشم،باید خود خودم باشم، باید عاشق خودم و تنهایی خودم باشم
اولویت اول و اول خودم هستم
باید ب همه مردم احترام بزارم
باید ب خودم خیلی احترام بزارم،چرا که من عزیزدردانه خداوندم
چه حرکت ها ک نزدم چه قدم ها ک برنداشتم،چقدر توحیدی عمل کردم، چقدر از پدرم نترسیدم و حرکت کردم، چقدر حرف مردم مخصوصا فامیل بی اهمیت شده برام( با تمرین آگهی بازرگانی چندین بار )
چه ارتباطاتی ک ساختم،چقدر عاشق خودم شدم، فهمیدم ک من چقدر زیبایی دارم هم از درون هم بیرون، من چقدر زیبا هستم(تمرین آینه)، انسان ها چقدر زیبا هستن(تحسین کردن و نکات مثبت را دیدن)
چقدر درصلح شدم با خودم با انسان های اطرافم( آسان گیر برخودکارها + اعراض )
با کسی نمیجنگم آرام قدم بر میدارم
با سری بالا سینه ای صاف و قدم هایی محکم لبخند ب لب راه میروم و عشق میکنم و تحسین
دوستتون دارم ؛))
در پناه خدا
سلام ناعمه عزیزم چقدر تحسینتون کردم چقدر آرام و پیوسته بودنتونو حس کردم و تحسینتون کردم..توحیدتون اعتمادتون و سلامتی و شادی و انرژی که دارید حقیقتا با خودن کامنتتون دوباره تلنگری برای من بود که تنها توکلت مریم جان به الله یکتایی باشه که تمام ثروتها در دستان اوست..دنبال خورده نونا از دست مردم بگیری؟؟ چقدر این جمله روی من همیشه تاثیر میذاره هرزمان که میشنوم…خدای من خدای مهربونم تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
در پناه الله یکتا باشید
سلام به مریم خانم عزیز
ممنونم شما لطف دارین
پیام تون یک نشانه بود برام، دوباره خوندم کامنت ام رو و میخوام از نتایجم بگم براتون توی این مدت یک ماه ک ایمان مون قوی تر بشه
من اونجا گفته بودم (دلم افتاده که جهان جدایم خواهد کرد)، من بعد از 12 روز بعد از نوشتن پیامم استعفا دادم و دل و زدم ب دریا و توکل کردم و سپردم ب خدا، فقط یه ندایی بهم میگفت استعفا بده اونم بهمن، همه میگفتن حالا بمون یه ماه دیگه رو، ولی من به یه تضادی خوردم اونجا و بعدش نشانه پشت نشانه خداوند عزیزم بهم نشون داد و من شجاعت بخرج دادم و توکل کردم و زدم بیرون، خیلی خوشحال بودم رو استعفام یک امیدی ته دلم بود و مطمئن بودم این الهام خود خداست ب من، و جالبه من بعد از ارسال دومین رزومه و همون روز استخدام شدم یک جای بهتر با شرایط و انسان های بهتر
میخوام بگم توکل کنیم، ایمان داشته باشیم، از تضادها درس بگیریم، باهاشون رفیق باشیم، دل و بزنیم ب دریا
در مورد عیدی ام گفته بودم، ای خدااا
وقتی خودمو با پارسالم مقایسه میکنم متوجه رشد ظرف ام میشم، ب قول استاد انقدر آروم اتفاقات رخ میده ک متوجه اش نمیشیم
من امسال از 2 تا شرکت عیدی گرفتم و اینا رو همه از لطف و کرم خداوند رزاق ام میدونم
یادتونه گفته بودم من رها هستم، دنبال خورده نون های دست انسان ها نیستم، اتفاق افتاد خدا پاسخ میده نگران نباشید تنها توکل مون ب الله باشه
چه کسی وفادارتر از خداوند به عهدش است !؟
حالا ک فکرشو میکنم میگم خدایا من فقط ب الهاماتت عمل کردم، من همیشه گفتم من فقط بندگی بلدم من هیچی نمیدونم، تو باید هدایتم کنی برای هررررر چیزی، هرررر قدمی
بخدا گاهی میگم ینی همینقدر ساده
فقط سختی کارش همون تضادی ک برمیخوری، و بعدش میترسی ک حرکت کنی ولی تو باید یادت بیاری خدایی رو ک از رگ گردن ب تو نزدیک تره، بدونی تو بدترین شرایط کسی هست ک صداتو میشنوه، از این حس قشنگ ترم داریم !؟
تو همون لحظات بظاهر سخته که ما عاشق تر میشیم، با ایمان تر میشیم
من از خودش خواستم فقط و فقط از خودش
توکل مون تنها و تنها ب خودش باشه
انشاله همه مون توی تک تک لحظات چه شادی چه لحظات بظاهر ناخوشایند، همیشه یادش باشیم
خدایا کمک مون کن لحظه ای تورو فراموش نکنیم
خدایا در این مسیر همه مان را یاری ده، خدایا ما فقط تورا داریم
خدایا ما به هر خیری که از تو برسد فقیر هستیم
بازم ممنونم بابت کامنت زیباتون
براتون آرزوی موفقیت، خوشبختی، شادی و ثروت رو دارم ؛))
در پناه الله
سلام استاد عزیز
سلام دوستان خوب خودم
فراموش نکردن مسیر رسیدن به خواسته بسیار مهم است چرا که خیلی از مواقع من به آنچه که می خواستم برسم رسیده ام و فراموش می کنم که کجا بوده ام و چه می خواستم و از کجا به کجا رسیده ام
این سبب می شود که من ناشکر باشم
احساس کمبود داشته باشم
در واقع این برای من سبب می شود که قدر نعمت ها و داشته های خودم را نبینم
نکته های عالی و زیبایی استاد در این فایل گفتند
هدف داشتن
انگیزه داشتن
مسیر رسیدن به خواسته خودم را فراموش نکنم
همیشه دنبال بهتر شدن خواسته خودم باشم
ایمان و توکل به خدای خودم داشته باشم
من خودم همیشه دنبال آرامش بودم
دنبال این بودم که زمان و تایم کاری ام دست خودم باشم
اکنون به آن نقطه رسیده ام
هر زمان بخواهم از خانه می زنم بیرون و هر زمان که بخواهم به خانه بر می گردم
اینها دستاورد هایی است که من در این راه و این مسیر کسب کرده ام و همه اینها باید برای من این درس را داشته باشم که خودم را فراموش نکنم وبدانم که از کجا آمده ام و قبلا چی بوده ام
این سبب می شود که من ناشکر نباشم
قدر داشته های خودم را بدانم
از همه زیباتر این است که من حالم همیشه خوب است و آرامش سهم همیشگی زندگی من است
ادامه دادن مسیری که درست است
این نکته این فایل است
ادامه دادن مسیری که در آن نتیجه گرفته ام
این سبب می شود که همیشه نتایج عالی و پایدار را داشته باشم و زندگی من فراز و نشیب نداشته باشد
این باید همیشه من در ذهن خودم متعهد باشم و همان باشم که باید به آن عمل کنم خارج از حرف و افکار و صحبت های مردم اطراف خودم
سپاس از استاد عزیز
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای زیبایی ها
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان
بهترین فایل ممکن برای امروز من .. خدایا شکرت
نزدیک سال نو که میشه من یک یا دو روز قبلش با خودم خلوت میکنم تا کارهایی که در طول سال انجام دادم و دستاوردهام رو بررسی کنم و یه سری اهداف جدید رو هم تعیین میکنم
این فایل یه تلنگر مجدد بود برای من که مسیرم رو بررسی کنم … ببینم … درک کنم که استفاده از چه باورهایی رسیدم به خواسته هام و اینجایی که پارسال میخواستم بهش برسم ..یا اگه مسیری رو بیراهه رفتم باورهای مخربش رو پیدا کنم و سعی کنم دیگه ازشون خط مشی نگیرم
من قبلا ذهنی یه خواسته هایی رو تعیین میکردم و تمام … قطعا هم یادم میرفت و صد البته که پیشرفت هام رو هرگز نمی دیدم و بنظرم خیلی هم نتایجم ضعیف بود … اما واقعیت اینه که ادمیزاد فراموشکاره… نجواهای ذهنی تمام تلاشش رو میکنه که به ما حس ناکامی و ناکافی بودن و بی عرضگی رو القا کنن …
اما همین مکتوب کردن هدف ها و نتایج و سپاسگزار بودن واقعا معجزه میکنه..
چون باعث میشه امید و انگیزه ما قوی تر بشه
ایمان ما قوی تر بشه
حال خوبمون با ثبات تر بشه
شور و شوق ما برای ادامه مسیر و تداوم مسیر دلخواه شدید تر بشه
بهترین زمان ممکن برای من برای گوش دادن به این فایل ارزشمند بود
سپاسگزار استاد عزیزم و خانم شایسته
به نام خداوند مهربان
سلام به همگی عزیزانم
سپاس گزار خداوندم بابت بودن در مدار موفقیت
میخوام بنویسم تا بیشتر و بیشتر درک کنم
خدایا به من بگو آگاهی هایی که باید یادآوری بشه و تکرار بشه در این زمان برای من .
اولا میخوام از تحسین استاد عزیزم شروع کنم که ندیدم شخصی که اینجوری به قانون عمل کنه و اولین نفر عمل میکنه به آموزه هاش
انگیزه بخش و سخنران نیست بلکه عمل کننده به یک سری قوانینه و دلیل تاثیر گذاریش همین عمل کردنه فرکانس صداقتی که در تک تک کلماتش هست و من دریافتش کردم همیشه ،تحسبن میکنم استاد عزیزم که ندیدم شخصی در این حد متعهد و عملگرا در تمام موارد ،تحسبن میکنم شمارو که همیشه نتایجتون به قول خودتون روبه بهبود رفته و تصاعدی رشد کرده و با نتایجتون با ما حرف میزنید و دلیل نفوذ کلام شما همینه که اولین نفر عملگرا هستین و همواره درحال تامل و تفکر و بالا بردن آگاهی تون ،تحسین میکنم شمارو که هربار بهتر و بهتر الهامات رو دریافت کردید در تمام این سالها و پیرو الهامات هستید همیشه و مهم ترین رابطه تون رابطه با خدای خودتونه و بقیه روابط و ابعاد برروی این رابطه محکم بنا شده در زندگی شما .
چگونه مسیر رسیدن به اهداف را فراموش نکنیم؟؟؟
با یادآوری همیشگی قانون و مسیری که رفتیم
با اعتماد به الله و اولویت قرار دادن احساس خوب و تسلیم الله بودن در هر لحظه ،
شیطان همواره آمادس که نجوا کنه اگر از منبع خودمون فاصله بگیریم ،اگر که هربار یادآوری نکنیم ،خوده من بعضی وقتا میگم خوب دیگه الان دوساله با قانون آشنام و یک ساله متعهدانه دارم روی قانون کار میکنم و خیلی بهتر شدم ،درسته خوبه که از خودم تعریف کنم و انگیزه بدم به خودم اما به شرطی که توهم نزنم که دیگه به درجه استادی رسیدم و دیگه افتاد روی دور و نتایج میان و بعد از مسیر به هر دلیلی خارج بشم ،به دلیل غرور و…… نه جهان داره به فرکانس هر لحظم پاسخ میده و همواره در حال گسترشه و من مدام باید یا رویه بالا برم یا سقوط میکنم و در این مورد جهان صفر و یکه یا رومی رومی یا زنگی زنگی عمل میکنه و تعارف نداره ،خب من باید چیکار کنم وقتی نتایج میاد ؟؟؟باید مثل استاد به یاد بیارم که از کجا به کجا رسیدم و همین جایگاه آرزوم بوده و سپاس گذار خداوندی باشم که منو هدایت کرد به سمت این خواسته و اونو بهم داد و بگم خدایا حالا خواسته ی بعدی و با ادامه دادن مسیر درست سپاس گذاری قلبیمو از پروردگارم در عمل نشون بدم و هر بار افتاده تر و متواضع تر و خاشع تر باشم در مقابل قدرتی که خالق تمام قدرتهاست و اداره ی کیهان برای او سهل و آسان است ،گردنکش بشم ؟؟؟مقابل کی ؟؟؟ مقابل چی ؟؟؟ من همونم که زمان تولد گردنمو نمیتونستم نگه دارم و اون به من رحم کرد و تنومندم ساخت ،
گردنکش بشم ؟؟؟ من همونم که در برابر مشکلات و ناامیدی ها کمرم خورد شده بود و عاجز و ناتوان و دل بریده از همه کس و همه چیز بودم ولی اون رهام نکرد و فقط تونستم به اون پناه ببرم و اون دوباره سرپام کرد و منو هدایت کرد و لایق دید تا وارد مدار یکتا پرستی شم و دم از قدرتش بزنم ، گردنکش بشم ؟؟؟انقدر بهش محتاج و فقیرم که وقتی فقط کمی ازش فاصله میگیرم احساس ضعف و ناتوانی در تمام موارد بر من غلبه میکنه و وقتی بهش وصلم مهم نیست اندازه و بزرگی خواسته هام ،انگار که همش تو مشتمه ، عصر داشتم میومدم و با تمام قلبم گفتم خدایا شکرت چنان نشستی جای تمام نداشته هام که اصلا من احساس نمیکنم کمبود چیزی رو ،انقدر حواست به من هست که من مگه میتونم با این همه نشونه که به هم میدی هرروز من مگه میتونم ناسپاسی کنم؟؟؟ بی انصافی نیست من بخوام ناسپاسی کنم؟؟؟
تویی که همش داری بهم میگی ادامه بده ،تویی که وقتی فقط کمی به خودم سخت میگیرم بهم یادآوری میکنی و میگی سخت گرفتیا ،اینا کاره تو نیست ،هر چیه بسپار به من ،تویی که منو لایق دونستی که با اشک شوق این متن و بنویسم چون منو لایق آگاهی دیدی منو لایق دیدی و پرده غفلت از وجودم کنار زدی ومن باید سپاس گزار این مسیر باشم و زندگی کردن با این آگاهی ها خوده خوده خوشبختیه
پس من همیشه حواسم هست که در مسیر باشم و هرچه دارم ازتوست ،خدای من مهربان من ،من هرچه دارم ازتوست هرچه دارم از توست .
میخوام بنویسم که وقتی یه خواسته ای داشتم از چه مسیری بهش رسیدم ؟؟؟
هر موقع که تسلیم بودم و احساس رهایی داشتم راجب خواستم و سپاس گذار داشته هام بودم و هرجا پلن عوض میشد ،میگفتم من تسلیمم حتما این مسیر بهتره و هرموقع به تضادی برمیخوردم میگفتم خدایا شکرت که این هدیه رو فرستادی تا بهتر خواسته مو بشناسم و میگفتم اینجوری میخوامش و درنهایت چنان اتفاق می افتاد و چنان میچید که مات و مبهوت ،هر موقع که دستان خداوند رو باز گذاشتم برای هدایت ،اون موقع من هم رسیدم آسان و لذت بخش ،هم نهایت لذت رو بردم از مسیر و غرق در آرامش بودم ،
هر موقع فرمونو دادم دستش و هیچ تقلایی نکردم اون همهی کارها و انجام داد ،در یک کلام وقتی که سمت خودمو انجام دادم و ورودی هامو کنترل کردم و سمت خودمو انجام دادم خداوند چنان سمت خودشو انجام داد که من مات و مبهوت و فقط سپاس گذار ، هیچوقت با تقلا و زور زدن به خواسته ای نرسیدم به غیر از یک مورد که جهنم درست کرده بودم برای خودم و خداوندم اسانم کرد برای سختی ها ولی هرموقع تسلیم بودم و رها بودم و اعتماد میکردم و سعی میکردم در آرامش بمونم و ایمانمو حفظ کنم و روی مسیر درست بمونم ،خداوند زمین و زمان و مأمور کرده تا هدایتم کنه و اون خواسته در نهایت آسانی محقق شده ،پس من تسلیم باید باشم و فک نکنم رسیدن به هر خواسته ی بزرگ و کوچکی نیازمند تمرکز برروی موضوع خاصیه و به این شکل احساس خوبم و خراب کنم نه راهش این نیست ،وقتی احساسم خوبه یعنی در مسیر درستی هستم ،یعنی در اتوبانی در حال حرکتیم که خواستمون یه کم جلوتره ،فقط نباید فک کنیم که باید تمرکز کنیم روی موضوع خاصی و احساسمونو بد کنیم ،چون من این اشتباه رو خیلی انجام دادم که تکرارش میکنم ،اما وقتی تسلیم هستیم و احساس ما خوبه یعنی دقیقا داریم حرکت میکنیم سمت در که در و باز کنیم و خواستمونو از پشت در برداریم که خدا گذاشته ،پشت در برامون ،
پس تقلا نکنیم و همواره از نجوای ذهن به خداوند پناه ببریم و اونو همواره حامی خودمون بدونیم و همواره ازش کمک بخوایم چون ما خیلی عاجز و ناتوانیم بدون اون رب الارباب و با اون پادشاه جهانیم ،پس من انتخاب میکنم که تسلیم و سرسپرده ی نیرویی باشم که منو از نطفه ای ضعیف در شکم مادرم پرورش داد ،هوش برتری که با ظرافت کامل دوچشم و دوگوش و تمام اعضای بدنم رو شکل داد و منو تنومندم ساخت ،هوش برتری که تک تک سلولهارو هدایت کرد تا اعضای بدن منو تشکیل بدن و من در واقع همون آگاهی هستم در لباس جسم ،پس من به یاد می آورم که کیستم و خالقم کیست و قانون چیه .
من انتخاب میکنم که تسلیم نیرویی باشم که جواب تمام سوالاتی که من بلدم و بلد نیستم رو داره و در زمان مناسب به من الهام میکنه .
من انتخاب میکنم که پیرو قلبم باشم و بی پروا به الهامات الهی عمل کنم .
من انتخاب میکنم که باور کنم که تمام تصمیماتی که دنیارو تکون دادن با قلب گرفته شدن نه با مغز محدود زمینی که حاصل یک سری دیده ها و شنیده ها و تجربیاته
پس من انتخاب میکنم که متصل باشم به خلاقیت و قدرت لاینتاهی .
من انتخاب میکنم که تسلیم باشم تا همواره زندگیم رو به آرامش و شادی و خوشبختی بی پایان پیش بره .
پس من باهوش نیستم من فقط تسلیمم
من هیچی نمیدونم خدایا تو به من بگو
من هیچی نمیفهمم تو به من بگو
من بی نهایت بهت فقیر و محتاج و نیازمندم
من ناآگاهم تو آگاهی من نادانم تو دانایی
من ناتوانم تو توانایی من عاجزم تو قدرتمندی من محدودم تو نامحدودی .
خداوندا هدایت کن تا بیشتر و بیشتر پیرو قلبمان باشیم و بدانیم که وقتی در آرامش هستیم در مسیر درستی هستیم فارغ از هر چیزی وقتی در آرامش دارم در مسیر درستم ،حتی اگه احمقانه به نظر بیاد از دید دیگران حتی اگه غیرعادی باشه فارغ از هر چیزی وقتی آرامم در مسیر درستی هستم و با ادامه دادن این مسیر ایده ها و الهامات و افراد میان ،دستان خداوند میان تا منو به خواستم برسونن و دوست عزیزی زیبا نوشته بود اینکه همین آرامش که دارم بهشت واقعیه منه ،همین آرامشی که عطا کردی .
خداوندا سپاس گزارم که همواره کمک میکنی تا تواناتر باشم در کنترل ذهنم و شبیه کردن دیدگاه ذهن با دیدگاه روحم .
تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم .
سپاس گزارم بابت این یادآوری ها که یادم آوردی چطور به خواسته هام رسیدم کمک کن تا همواره به خودم یادآوری کنم (الهی آمین)
در پناه الله یکتا .
با سلام و عرض ادب و احترام
خدمت استاد گرانقدر جناب آقای عباس منش و خانم شایسته
که واقعا شایسته استاد عباس منش هستند و مکمل هم زندگی شایسته و رستگارانه تری را تداوم می بخشند
خدا را میلیاردها بار سپاس که منو هدایت کرد با این سایت خودش آشنا ساخت اینکه بتونم همواره شکرگزار باشم و در ایمان و تقوی ثابت قدم بمانم
استاد بسیار عزیز و بنده خالص خدا
این عشق برای شما را زبان قاصر هست که بتونه بیان کند،
و چقدر صحبتهای شیوا و با صلابت شما با قانون خداوند مقاربت و همسو هست
راستش بنا به توصیه های شما استاد عزیز و مرد خدایی، که مدام این پیام را از شما دریافت میکردم که برم بر مطالعه قرآن
خدا را شکر این توفیق چند هفته هست نصیبم شده و هرروز به اندازه توانم چند صفحه ایی از قرآن را مطالعه میکنم،
فعلا سوره انعام،را
تمام کردم،
به محض اینکه این سوره را تمام کردم، یک یا چند تا آیه در ذهنم ماند و به فکر فرو رفتم و آن این بود که، کارهای نیک را همواره ادامه دهید، الان نمیدونم کدوم آیه ها بود ولی چند ین بار این آیه ها تکرار شده و همانطور که مستحضر هستین، مضون این آیه ها این هست،که، اگر میخواهید رستگار شوید باید همواره به کارهای نیک تداوم بخشید،
مطلبی که شما در این فایل اشاره فرمودین دقیقا عین آیه قرآن هست، اینکه می فرمایید، کارهای نیک را تداوم بخشید و در ایمانتان استوار بمانید، دقیق عین قرآنه، واقعا وقتی این فایل را گوش دادم بی اختیار اشک در چشمانم جاری شد، و گفتم خدایا منو جایی هدایت کردی که استادم از زبان شما داره حرف میزنه، من این را به یقین رسیدم و از روز اول آشنایی نشانه ها را دیدم و راهم را پیدا کردم، استاد عزیزم، من ایمان دارم شما به درجه ایی از تقوی رسیدین که یقول قرآن کن فیکن میکنین، و… امیدوارم منم در این راه بنا به فرمموده شما در مسیر صراط مستقیم ثابت قدم باشم و همان مسیری را ادامه بدهم که نتیجه داده و صرفا در نتیجه نمانم و بقول شما در هیاهوی ذهنیم گیر نکنم، بتونم همواره کار نیک را تکرار کنم، استاد عزیزم واقعا این را عرض میکنم، که شما آیت اله هستین، وهر انسانی شایسته بخواهد خدا را درک و احساس مند بیاید به صحبتهای شما گوش کند، و خدا را ببیند بخدا خدا در وجود شما و خانم شایسته خانه دارد و چه خانه ایی، بنازم بر ان دلهای خداییتان استاد عزیزم، چقدر عشق دارم بر شما هرچقدر بگم کم گفتم، و اگر به خدای شما فکر کنم مجنون میشم، هنوز نشانه خدا را در وجود شما میبینم ازخود بی خود میشم و مست و…
آری مردان خدایی مثل شما، تمام حرکاتش گفتارش، کردارش، رفتارش و… خدایی هست، و… و این راهی هست که مردان خدایی مثل شما طی میکنن،
خدا راشکر منم لنگان لنگان بسوی نور الهی در تکاپو هستم و امیدم به مهربانی و آمرزندگی خدای مهربانم هست و چراغ راهنمایی مثل شما در راهم قرار داد تا بتونم هر روز به خدا نزدیکتر شوم، و…
تا آنجایی که در توانم بوده سعی کردم همواره متقی بودن و کار خدا پسندانه و رضایت خداوند را در کارهام لحاظ کنم و تا این لحظه هرچی نعمت دارم از این طرز نگرش و تفکر بوده خداوند نعمتهایش را به طرفم عطا کرده است،
استاد عزیزم بازهم اقرار کنم چقدر صحبتهای شما عین قران هست،
من این فایل ۲۲ دقیقه ایی را نگاه و گوش دادم، احساسم این بود که خدا از زبان شما داره حرف میزنه،
و این را البته من از اولین روز آشنایی با شما با پوست و استخوانم درک کرده ام،
و از خدا میخوام که منو همواره در راه صراط المستقیم قرار دهد، چرا که روشن ترین راهی هست که برایم مثل روز روشن هست،
استاد عزیزو سرکار خانم شایسته گرانقدر
برای شما بهترین تبریک را تقدیم میکنم،
که خداوند در وجود شماهاست،
این را عرض کنم، من فعلا از فایل های رایگان و با ارزش استاد استفاده میکنم،
و هنوز از این فایل ها که اقیانوس بیگرانی هست
بخدا سیر نشده ام، تا چه برسد به این فایلی که در اوج فرکانسی قرار دارد، و از گوش دادنش منو مستانه کرد، امیدوارم همیشه در این راه بقول استاد عزیزم استوار بمانم،
اینقدر حرف های استاد عزیزم شیوا و دلنشینه که در ذره ذره زندگیم تاثیر مثبت گذاشته،
روابطم ۳۶۰ درجه مثبت تر شده،
دوستای با مرام و هم فرکانسی بصورت خودکار وارد زندگیم شدند،
بدون علت همه را دوست دارم،
و خدا را شکر هر روزم بهتر از دیروز میشود،
استاد عزیزم
من تمام صحبتهای شما را جمله به جمله گوش میکنم،
بعنوان نمونه
در این فایل، صحبتهای شما، چه اینکه در حال راه رفتنتون باشه یا ایستادن وانواع پوزیشن ها، در همه شرایط اینقدر با معنی و هدفدار صحبت میفرمایین ، من بدون تعارف بگم ازصحتهای شما کاملا ذوب میشم و این ۲۲ دقیقه برام یک کتاب بود، و…
چقدر درس هست در صحبتهای ارزشمند شما در این فایل،
و چقدر عین قرآنه، و من یقین دارم زبان خدا در وجود شماست که من مطمن هستم و یقین دارم مرد تمام عیار خدایی هستید،
استاد عزیز من فعلا اکثر فایلهای شما را یک دور خوندم از سفر به دور آمریکا گرفته تا زندگی در بهشت و گفتگوها وفایلهای دانلودی، کامنتهای دوستان عزیز
خدا را شکر، من از روزیکه با شما آشنا شدم
روابطم، سلامتیم، اخلاقم، درامدم و طرفیت وچودیم در همه زمینه رشد دو چندان داشته،
و دوستای عالی پیدا کردم
و اونایی که در مدارم نبودن خود بخود از زندگیم حذف شدن، و…
و اینها نتیجه فایلهای رایگان ارزشمند شما هست و دوتا کتاب هم هدیه شما بود که از سایت تهیه کردم، امیدوارم توفیق این را داشته باشم
بیام شروع کنم فایلهای اصلی شما را از اول تا آخر یکجا تهیه کنم، و از این چشمه های بهشتی، استفاده شایسته ایی داشته باشم،
ضمن اینکه وقتی فایلهای سریالی شما را که خانم شایسته عزیز آن را به نظم میکشه و اون نوشته اول فایلها را میخونم، واقعا بی نظیره و چقدر جملات شیرین و دلنشین در اول فایلها توسط خانم شایسته نوشته میشه، و یکی از زبانهای گویای زیبا و شیوای شما استاد عزیز، خانم شایسته هستن، کما اینکه هزاران نطریات و کامنت های دوستان خانواده سایت عباس منش یک اقیانوسی هست که من وقتی واردش میشم واقعا جهت هایی جغرافیایی سایت را گم میکتم یعنی سایت اینقدر عمق زیبایی محتوایی داره، من واقعا غرق این زیبایی نوشته های دوستان میشم و مگه سیر میشم، مگه میشه از یکی گذشت و نخوند، هر یکی زیباتر از دیگریست و ساعت ها میشینم با عشق میخونم ولی بازم سیر نمیشم
درود خدا بر این بندگان شایسته، و رستگار
و درود خدا بر شما استاد عزیز و خانم شایسته با عزت، که این اقیانوس انسان سازی و جهان هستی را به این زیبایی برای ماها آماده کردید،
و هر چقدر شکر کنم احساس میکنم، کم میارم و در هر نفس باید شکرگزار این هدایت خداوند باشم،
از خداوند میخواهم همچنانکه خودتون همیشه میفرمایین که سعادتمند باشید، منم میخواهم که همیشه در این راه مقدس خداوند ثابت قدم تر و با استوارتر، این راه را تا بی نهایت تداوم بخشید، گرچه یقین دارم، ایمان شما ابراهیمی بوده و این نعمت الهی گوارای وجودتون باد، تا ابدیت،
باز هم سپاسگزاریم را در بی نهایت درجه از خداوندو از شما استاد عزیز و خانم شایسته دارم
که این همه برای همه عشق بی منت میورزید
امیدوارم این تشکر ما را پذیرا باشید و کما اینکه که خدا از شما تشکر میکند،
عاشقتون هستم
ای دل اگر عاشقی بر در دلدار باش❤️
بر در دل روز و شب منتظر یار باش❤️
در دلم جایی دارید استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون❤️