نحوه برخورد با الگوهای تکرار شونده دیگران - صفحه 22 (به ترتیب امتیاز)

614 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علیرضا نعمتی نیا گفته:
    مدت عضویت: 858 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به شما استاد عزیزم

    همین الان که دارم این نظر رو مینویسم منتظرم کسی پولی رو که بهش قرض دادم بهم برگردونه

    برای بارِ چندمه که به ایشون پول قرض میدم و هر بار از موعد مقررمون میگذره و بعد پول رو پس میده.

    البته فرقی که داره اینه که این بنده خدا هیچوقت ابراز پشیمونی نکرد. الان که دارم بهش فکر میکنم،دلیلی که من هر سری قرض دادنمو تکرار میکنم اینه که :

    چون میترسم از دستم ناراحت شه،یا به قولی،ارتباطشو با من قطع کنه با یه اندیشه ای خودمو گول میزنم..هر بار به یه شکل متفاوت.

    خودم هنوز نمیدونم دلیلش چیه.

    از تنهایی میترسم؟

    یا احساس ارزشمندی نمیکنم؟

    یا …شایدم جفتش

    یا دلایل دیگه.

    تلاش میکنم این سریال رو تا انتها ببینم و از درس هاش و آموزه ها استفاده کنم تا به جواب سوالاتم برسم.

    حتی به جواب سوالاتی که هنوز برام ایجاد نشده.

    تشکر میکنم از استاد عزیزم،عشق براتون میفرستم

    و مچکرم که همچین فضایی رو برای امثال من محیا کردید که زندگی بهتری داشته باشیم

    و خدارو شکر که به اینجا هدایت شدم.

    این اولین نظر من روی سایت عباش منش میباشد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    ونوس ملکی گفته:
    مدت عضویت: 1674 روز

    با سلام خدمت دوستای قشنگم و استاد عزیزترینم .راستش پترن همسر من تا چندی پیش ارتباط با جنس مخالف بوده که البته الان 2 الی 3 سالی هست دیگه چیزی ندیدم .البته خیلی پیش خودم فکر کردم و متوجه شدم که کار کردن روی خودم تونسته این قضیه رو اصلاح کنه .البته که ایشون از نظر مالی هم مشگل پیدا میکنن هر چند وقت یکبار اما خب من همیشه فکر میکنم که برکت و روزی من بسیاره و روزی من میرسه.اما راستش این پترن های ایشون رو نمی‌پسندم و منتظرم این مسئله ی مالی ایشون برای چندمین بار حل بشه و من برای خودم مسیرم رو ادامه بدم .بنظر من آدم باید همون دوران عقد و یا حتی دوستی وقتی میبینه طرف رفتارهایی داره که خوشایندش نیست اصلا فکر نکنه که این رفتار اصلاح میشه میخام بگم بدتر میشه پس لطفا لطفا رفقای عزیزم واقعا توی انتخابتون خوب خوب دقت کنین و من ب این نتیجه رسیدم هر وقت فهمیدی هم میتونی وارد عمل بشی و ب قول استاد پلن بی رو شروع کنی .امروز واقعا درسهای زیادی گرفتم .از خداوند ممنونم و همچینین از استاد عزیزم .سلامتی و حال خوش براتون آرزو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    محمود موحد گفته:
    مدت عضویت: 1603 روز

    درود بر استاد گرامی و بزرگوار من داخل چندین رابطه ای عواطفی که داشتم در همون اوایل رابطه اتفاقاتی افتاد و دروغ‌های گفته شد بی حرمتی هایی شد ولی طرف مقابل گفت منو ببخش و من حتما جبران میکنم قسم میخورم ب قرآن ب جان مادرم و هزاران قسم ولی باز تکرار شد ولی ب دلیل اینکه احساس ب طرف داشتم و اون حس دوست داشتنه نذاشت تمام کنم و مجبور شدم باور کنم حرفاش رو ولی در آینده ضربه های بزرگ‌تری خوردم ازشون طوری که با صورت خوردم زمین ….و الان ب شدت ب این حرفی که زدید اعتقاد دارم و اولین اشتباه و اولین دروغ باید آدم دو دوتا چهارتا کنه که جلوتر ضربه شدیدتری نخوره..سپاسگزارم از شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    Mehdi😃 گفته:
    مدت عضویت: 1099 روز

    به نام خدایی که رب العالمین است.

    سلام خدمت استاد و بانو شایسته و همه دوستانم.

    وای خدای من چقدرررر خدا دقیق هدایت می‌کنه مارو به آگاهی هایی که لازم داریم، اگه واقعا بخایم تغییر بدیم خودمون رو.

    من درگیر یک الگوی تکرار شونده شدم چند وقته که به شدت پاشنه آشیل منه و بدترین فشار عصبی رو بهم میاره ، تو همه چیز خیلی راحت تر می‌تونم ذهنم رو کنترل‌ کنم ولی درمورد این موضوع نه خیلی سخته که حالم بد نشه عصبی نشم.

    و این الگو تکرار شونده اینه که هرجایی میرم سرکار

    همه خوبن ولی یک شخصی پیدا میشه که با ادای رفاقت و دوستی سؤ استفاده میکنه ازم و حسابی پررو هست و وقتی من کاری براش انجام میدم میگه همین الان میام حساب میکنم یا شب .

    میره تا دو ماه بعد و باز وقتی کار داره میاد میگه آره تصادف کردم و اینا و باز ازم یه جنسی گرفت و پولشو قرار شد دوساعت بعد بیاره و رفت و الآن 10 روزه هنوز نیاورده .تازه اون اون کار قبلی رو هم حساب نکرد. گفت فلانقدر از دوماه پیش ازم طلب داری، خب این جنسم بده و دوساعت دیگه همه رو میام حساب میکنم و دیگه نیومد.

    و هر بار هم میاد با این حرف ها که من دوست دارم و رفیق هستیم و ببخشید دیر شد و دیگه قول میدم اینبار سر موقع بیارم.

    و من به شدت ضعف دارم که بهش بگم نه و به شدت عصبی و بهم میریزم.

    و یک ماه پیش هدایت شدم به قدم‌ سوم که دقیقا درمورد حذف الگو های تکرار شونده پاشنه های آشیل هست .

    و دقیقا خیلی دقیق باز خدا هدایتم کرد به این فایل که دیگه دقیقا همین پاشنه آشیل منو استاد توضیح دادند.

    من متوجه شدم که وقتی من عزت نفس پایینی دارم و نمیتونم به کسی بگم نه .

    این پاشنه آشیل من باعث می‌شه که اتفاقا دقیقا هدایت بشم به‌سمت کسانی که الگوشون همون چیزیه که من به‌شدت بهم می‌ریزم بخاطرش.

    این خیلی مهمه هاااا این خیلی مهمه هاااا.

    مثلا پاشنه آشیل من نداشتن عزت نفسه و نمی‌تونم بگم‌نه و وقتی کسی چیزی ازم بخاد و حتی سؤ استفاده میکنه به روش رفاقتی من نمی‌تونم بگم نه باعث میشه من هدایت بشم به همچین آدم هایی که احساس عصبانیت منو به شدت زیاد میکنن و اون احساس بد باعث میشه این الگو تکرار شونده زندگی من بشه حتی وقتی مکانم رو تغییر میدم بازم من هدایت میشم به‌ سمت کسی که پاشنه آشیلش همون چیزیه که منو به شدت بهم میریزه و من ضعف دارم توش.

    اول راجب الگو تکرار شونده خودم بگم و بعد طرف مقابل.

    من فهمیدم که اگه میخام به صورت بنیادی تغییر کنم و نتیجه بگیرم باید ریشه ای این مسئله رو حل‌ کنم.

    من باید انقد عزت نفسم احساس ارزشمندی خودمو ببرم بالا که هر کسی درخواستی داشت اگه به هر دلیلی دوس نداشتم انجام بدم راحت بهش بگم نه.

    و وقتی کسی ازم میخاد سؤ استفاده‌ کنه یا یه رفتار نا مناسبی رو تکرار می‌کنه خیلی راحت‌ با قدرت بگم خدافظ شما ، من برای خودم ارزش قائل هستم و اون رابطه رو قطع کنم.

    وقتی من عزت نفسم ساخته بشه و احساس ارزشمندی داشته باشم ،راحتی خودم اولویت باشه.

    من فرکانسم خیلی مثبت‌ تر می‌شه و طبق قانون در مداری قرار می‌گیرم که اونا هم عزت نفس بالایی دارن و خیلی آدم های بهتری هستند.

    چون من متوجه‌ شدم دلیل این که من هدایت میشم به آدم هایی که رو مخ من راه می‌رن اینه که

    من توی ذهنم و باور هام ترس دارم که نکنه یک شخصی از درخواستی بکنه و من نتونم بهش بگم نه .

    یا نکنه کسی باز بیاد پررو بازی در بیاره با ادای رفاقت و رو مخ من راه بره و من نتونم حذفش کنم

    .خب این افکار نشون میده که من احساس نگرانی و ترس دارم و طبق قانون اتفاقا هدایت می‌شم به افرادی که بدتر کنن احساسم رو .

    راه حل این پاشنه آشیل من اینه که به صورت ریشه ای رو عزت نفسم کار کنم‌، با تکامل کم کم تغییر کنم، احساس‌ ارزشمندی رو بیشتر کنم .و وقتی من باور این باشه که من ارزشمندم و خیلی راحت‌ می‌تونم آدم نا مناسب‌ رو حذف کنم .دیگه اون ترس ازبین میره و من مدت زمان بیشتری در احساس خوب قرار میگیرم و طبق قانون‌ چون ترس و نگرانی ندارم دیمه هدایت نمیشم به اون افراد نامناسب‌. البته با تکامل آرام آرام.

    و خیلی مهمه که این پاشنه‌ های آشیل رو حل کنیم و همیشه روشون کار کنیم .

    چون قانون‌ جهان اینه احساس خوب مساوی اتفاقات خوب.

    احساس بد مساوی اتفاقات بد.

    خب تاوقتی این پاشنه ها آشیل باشن اصلا ما نمی‌توانیم به قانون‌ عمل کنیم و روی کل زندگی ما تاثیر میزارن.

    مثلا در مورد این موضوع من هرروز صبح تمرین ستاره‌ قطبی رو انجام میدادم و احساسم خوب بود ،وقتی این طرف که پاشنه آشیل من بود الگو تکرار شونده زندگی من بود میومد و یک جنس یا درخواست‌ انجام کار می‌کرد و میرفت و پولشو دیگه نمی‌داد با این که قول داده بود .و من ضعف داشتم بهش بگم‌نه.

    من هرچقدر حالم خوب بود ،قشنگ گند میزد به همه چیز ،چنان عصبانی میشدم ،و از مدار احساس خوب دور میشدم اصلا مهم نبود چقدر حالم خوب بود هااا اگه این اتفاق می‌افتاد کلا من بهم می‌ریختم و این دقیقا بخاطر ضعف عزت نفس خودمه .

    و این احساس بد باعث می‌شه من اصلا تمرکز نداشته باشم که رو قانون‌ کار کنم یا بخام به قانون‌ عمل کنم اصلا از مسیر خارج میشم.

    پس خیلی مهمه این پاشنه‌ های آشیل حل بشن هااا

    تا وقتی حل نشن مث دم به ما چسبیده اند هر بار بدتر می‌شن هر بار زجر آور تر می‌شن و از مسیر درست ماردو بیشتر دور میکنن .

    پس باید به صورت ریشه ای حل بشن

    سعی کمم با تکامل حل کنم. این که از یکی از پاشنه های آشیل من که مهم ترینش همینه.

    حالا الگو های دیگران .

    دقیقا همینطور که استاد گفتن

    برای من همینجوری بود یعنی این فایل انگار دقیقا داشت برای من استاد توضیح میداد.

    این شخصی که راجبش حرف زدم

    قبل ازین که اصلا باهاش کار کنم‌

    یکی از دوستانم گفت که من این فلانی رو میشناسم ،اصلا باهاش کار نکن خیلی آدم الکی هست در‌واقع ، و ما یک پولی ازین طلب داشتیم و پدر مارو درآورد تا بهمون داد.

    و من‌گفتم باشه ولی میدونستم من ضعف دارم توی نه گفتن و گفتم شاید این با من اینجوری نباشه.

    من تازه مکان مغازه رو تغییر داده بودم و این شخص همسایه مغازه منه خب اتفاقی که افتاد این طرف اومد تو مغازه من و گفت داداش کاری داشتی من هواتو دارم و چیزی خواستی بگو و کلی شیرین زبونی که اره من رفیق و دوست تو هستم و دوست دارم و بعد چند روز اومد یک جنسی از من گرفت و گفت داداش جان همین الان شماره کارت بفرست برات واریز کنم با گوشی ، منم گفتم باشه و فرستادم رفت گفت همین الان میزنم برات.

    آقا یک ساعت گذشت واریز نکرد

    شب شد واریز نکرد

    فردا شد واریز نکرد رفتم گفتم واریز کن لطفا .چون من تعهد داده بودم نسیه کار نکنم فقط نقد.

    گفت چشم میزنم داداش و و یک هفته گذشت واریز نکرد پیام دادم گفتم یک هفته شد واریز نکردی ها ،

    و تازه ناراحت شد که آره خودتو نکشی بخاطر انقد پول میزنم دیگه، در نرفتم که .

    و آقا من که این پاشنه آشیلم هست که وقتی من بخام به قانون‌ عمل کنم نقد کار کنم‌ و بخاطر این ضعفم نتونم به قانون‌ عمل‌ کنم به‌شدت بهم ریختم .

    چون‌ من خودم تعهد دادم که از یک جوراب تا ماشین و خونه باید نقد بخرم نه نسیه و وام و قرضی.

    بعد بخاطر عزت نفس پایینم کسی بیاد دست بازه رو پاشنه اشیلم و من بر خلاف قانون عمل کنم دیگه قشنگ عصبانی عصبانی شدم.

    من اومدم اشغال هارو بزارم زیر مبل و گفتم ولش کن توجه نکن همین باعث شد که این طرق حذف بشه دیگه نمیاد پیش تو خدارو شکر کن.

    و این موضوع رو داشته‌ باشین که این طرف رفت تاااااا دو ماه بعد .با این که همسایه مغازه بود هرروز میدیدمش هاا ولی اصلا نگاهم نمیکردم و اونم اصلا نگاه نمی‌کرد و توجه نمی‌کرد.

    بعد دوماه اومد گفت سلام مهدی جان داداش چقدر از من طلب بودی گفتم انقد ،

    گفت ببخشید دیر شد من تصادف کردم ماشینم خیلی خرج داشت و کلی بهونه آورد و گفت حالا

    این جنس رو بهم بده من یک ساعت دیگه میام هم اون قبلی رو و هم اینو باهم حساب میکنم .

    گفتم همون قبلی رو هنوز ندادی دو ماه گذشته .من فقط نقد کار میکنم از هزار تومن تا چند میلیارد فرقی نداره برام ،فقط نقد.

    گفت شرمنده داداش این بار فرق داره و قول میدم میارم چشم چشم چشن تکرار نمیشه. همبن الان میارم پولشو

    و من برخلاف میلم باز بهش جنس دادم .گفتم این بار دیگه طرف هرچقدر رو داشته‌ باشه دیگه‌میاره.

    و الآن ازون یک ساعتی که قول داد فکر کنم 10 روز گذشته

    نه 15 روز گذشته و هنوز که هنوزه اون طرف پولش رو نیاورده و اصلا دیگه نگاهم نمی‌کنه اصلا.

    من دیگه الان قشنگ شیر فهم شدم که الگوی تکرار شونده چی هست .

    و خدا چقدر دقیق منو هدایت کرد به قدم‌ سوم و بعد به این فایل هدیه که این پاشنه آشیلم رو حل‌ کنم.

    دیدم ارهههه بابا این الگوی این آدمه که نسیه بگیره و بد قوله و پولشو نیومده این الگوی این طرفه و منی که می‌دونم نقطه ضعفم چیه و دارم سعی میکنم با قدرت‌ حلش کنم ، اصلا کار راحتی نیست که یک شبه و یک ماهه کلا تغییر کنه .

    و حالاااااااا این طرف که اصلا قبول نداره که مشکل داره ، از نظر اون درست ترین کار دنیا رو انجام داده .

    به فرض این که بخواهد تغییر کند .

    امکان نداره بتواند به این زودی و راحتی تغییر کند.

    واصلا با این قول میدم تکرار نشه و ببخشید و جون مادرت و اینا اصلا حل نمیشه این موضوع.

    البته که این فرد اصلا قبول نداره مشکل داره .

    ببینید دیگه چقدر فاجعه میشه.

    من دیگه پلنb رو چیدم دیگه تموم شدددد.

    من به‌راحتی با قدرت‌ دفه بعد به‌این طرف میگم من تهت هیچ شرایطی دیگه کار نمیکنم با شما.

    و بعد میام عزت نفس خودم رو انقد میبرم بالا هرروز و هرروز با تکامل تا این پاشنه آشیلم حل بشه و بعد با اون اعتمادبه نفس و اسحاس خوب‌ و تمرکزی که به دست میارم برم سراغ تغییرات بعدی و برداشتن مقاومت‌ های ذهنی

    تا نعمت ها به صورت‌ طبیعی وارد زندگی‌م بشن.

    چون نعمت ها به‌صورت بی‌نهایت وجود دارن و همیشه دارن وارد زندگی ما می‌شن.

    ولی ما با همین پاشنه های آشیل و احساس بدی که داریم‌ مقاومت‌ ایجاد کردیم و اجازه نمیدیم تا این نعمت ها وارد زندگی ما بشن.

    به‌اندازه ای که مقاومت‌ ها برداشته بشن، نعمت ها وارد زندگی ما می‌شوند به صورت طبیعی و راحت چون خداوند همیشه داره نعمت میده .

    انشالله از فردا وارد قدم چهارم ، دوره 12 قدم‌ میشم و ادامه مسیر

    ،خدایا هدایتم کن تا بتونم قانون‌ رو درک کنم و بهش عمل کنم .

    سپاسگذارم از خداوند بابت این هدایت های عالی و دقیق .

    و سپاسگذارم از استاد عزیز که انقد سخاوتمندانه این هدیه های گران بها رو در اختیار ما قرار میدن.

    عاشقتونم. در پناه رب العالمین شاد و ثروتمند و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    فروزان ثروتمند گفته:
    مدت عضویت: 1282 روز

    سلام به استاد عزیزم دوستای هم فرکانسی خانم شایسته عزیز

    عاشقتم استاد استاد قشنگم بهترین استاد دنیا که همیشه در بهترین زمان هدایت میشی یه فایلیو که مناسب حال و روز بچه‌هاستو توی سایت بزاری عاشقتم استاد خوبم…

    امروز بازم این اتفاق افتاد در زمانی که الگوی این شکلی برای من اتفاق افتاد رو که به شکل ناخودآگاه من اجراش کردم و کلی خودمو بابت این کاری که انجام دادم تحسین کردم خودمو. کلی به خودم افتخار کردم که بدون اینکه قانونی که استاد الان میخواد توی فایل جدید بگه من صبح اجراش کردم و به خودم افتخار می کنم که دارم آروم آروم پیش میرم.و تکاملمو طی میکنم.

    و داستان چیه؟عرضم به حضور استاد عزیزم و دوستای عزیزم

    قضیه از این قراره که طبق فایل قبلی که استاد توی سایت گذاشتن و فرمودن که بیایم ببینیم که چه زمان هایی چه رفتارهایی و احساسات ما رو به شکل زیاد برانگیخته میکنه و احساسات ما قلیان میکنه حالا به شکل مثبت یا به شکل منفی. و سعی کنیم که به شکل ریشه های برطرفش کنیم.

    منم تصمیم گرفتم که طبق حرف های استاد بیام خودم و کنکاش کنم ذهنم رو شخم بزنم.و رفتارهای اطرافیانم رفتارایکه اذیتم میکنن رو بیام ببینم که چیه که باعث نشتی انرژی من میشه…

    کی یکی از این موارد ش این بود که من یه خواهری دارم وقتاییکه تنهایم با هم دیگه با من خیلی رفتار خوب داره رفتار کاملا محترمانه میگیم میخندیم ولی به محض این که حالا یکی دیگه از خواهران ییا یه مهمون دیگه ای بهش برسه کلاً اخلاقش با من عوض میشه کلا از من توقعی میشه توقعی میشه ازم که من مثلاً براش کار کنم دیگه خبر از اون احترام های قبلی نیز نیست و من و جزو اولویت های بعدیش میدونه و این رفتارش خیلی تکرار شده بود و من اذیت کرد و من راجع بهش باهاش صحبت کردم گفت که نه من اینجوری نیستم تو فکر می کنی و ازین حرفا..

    ولی من گفتم که نه این الگوش داره تکرار میشه و درست شدنی هم نیست چون هر بار که باهاش صحبت کردم گفت نه اینجوری نیست ولی بازم اتفاق افتاده پس من تصمیم گرفتم که گفتم این حتماً ایراد از منه من باید بیام باورمو درست کنم

    ولی یه جایی دیدم واقعاً از انرژیم خیلی بیهوده صرف درست کردن این قضیه داره می‌گذره صبح دوباره این اتفاق افتاد گفتم آقا اینجا جای من نیست جایی که قرار باشه به من بی‌احترامی بشه جای من نیست پس من تصمیم گرفتم که خیلی محترمانه اونجا رو ترک کنم گفتم که بعداً روی این پاشنه آشیلم کار می‌کنم . که خدا را شکر استاد این فایلو گذاشت و کاملاً مربوط به اتفاق و رویداد رویدادی که امروز برای من اتفاق افتاد مربوط می‌شد. پس من کلی خودمو تحسین کردم و به خودم افتخار کردم که ناخودآگاه قانون اجرا کردم.هر چند که قطعا باید این رفتار و باور ریشه ای در من حل بشه.

    پس با انگیزه و پر قدرت ادامه می دهم و میرم پرقدرت‌تر به جنگ پاشنه های آشیل م و صبر می کنم که با کمک خدا و آموزه های استاد عزیزم بتونم این مسیر رو تا آخر عمرم طی کنم و خواسته هام یکی پس از دیگری تیک بخوره به امید الله مهربان

    و آرزوی سلامتی و ثروت دارم برای استادم و دوستای گلم

    سپاس که وقت گذاشتین و کامنت منو خوندین

    عاشقتونم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    موآنا گفته:
    مدت عضویت: 524 روز

    سلام به شما استاد گرامی و دوستان همراه ️

    مرسی از آگاهی های روشن و مبینتون.

    من خیالم راحت شد با شنیدن این فایل و خدا رو شکر کردم یه دل شدم.

    من یه مشتری داشتم تو کار خرید و فروش سنگ های قیمتی بودن و از طریق یکی از آشنایان معرفی شد و من کار طراحی و سئو ی سایت ایشون رو به مدت یکسال انجام دادم با بهترین کیفیت از نظر طراحی و تجربه کاربری جوری که هم خود ایشون وقتی طراحی رو دیدم خیلی خیلی خوشحال راضی و هم هر جا نمونه کار نشون میدادم همه جذب این کار میشدن و لذت میبردن واقعا م زیبا و جذاب و مینیمال بود چون خودم علاقه ی خاصی به سنگ ها و جواهرات دارم و خیلی فک کردم و هی طرح زدم تا به این رسیدم و اصلا اون لحظه به قیمت و نتیجه فک نمیکردم فقط لذت میبردم و چون اصلا تو رقبا که سرچ کردم هیچ کس ندیدمد از این پتاسیل جواهرات تو طراحی استفاده کنه که خیلی حیفم اومد به خودم گفتم یه طرحی میزنم که رقیب نداشته باشه حتی سایت های برندهای معروف جهانی رو هم چک کردم ..سایت های خارجی که uxخوب دارم اما از نظر uiگاهی نقد بهشون وارد میشه…هرچند من خودم کلا طراحی مینیمال رو دوست دارم و اصلا اهل شلوغ کاری نیستم و تو تمام کارام مشهوده…اما وقتی این کار بهم پیشنهاد شد گفتم من عاشق سنگ و جواهراتم باید دینم رو به این عشق و علاقه ادا کنم …

    نتیجه فوقاالعاده عالی شد و بعدم سئوش خیلی سریع رشد کرد و کمتر از اون زمان ممکن به صفحه اول گوگل و حتی رتبه اول در یه مقطعی تو کلمات مورد نظر رسید..‌

    حالا از پترن بگم …

    روزی که این اقای دکتر به من زنگ زد برا سایت ایشون یه سایت دیگه یه شرکت براشون زده بود که نگم از طراحی ش که هیچ …ولی از سئو صفحه اول بود و بدلیل بدحسابی این اقای دکتر اون شرکت سایت رو به دامنه خودشون انتقال داده بودن و اطلاعات گالری م برداشته بود در واقع فقط شده بود یه رقیب برای ایشون…منم در جریان بدحسابی دکتر نبودم و وقتی برای گرفتن محتوایی که قبلا هزینه ش رو گرفته بودن تماس گرفتم اون بنده خدا گفتن که بدلیل عدم تسویه این مشکل بوجود اومد و این شد و…ومن تازه متوجه شدم که طرفم احتمالا دندون گرد باشه…ولی خب گفتن این موضوع مربوط به اونا بوده و ممکنه من در جریان جزییات نباشم و به من ربطی نداره و تازه منم خیلی از این سفارش خوشم اومده بود و میخواستم هر طور شده یه چیز خفن برا دل خودم بزنم…اقا ما رفتیم پای قرارداد دیدم شروع کرد به اه و ناله که من قبلا اون همه هزینه کردم اخرش اون شد این شد شما تخفیف بدین و من خیلی متضرر شدم تا الان برا سایت و بعدا توی فروش هر سنگ من 5 درصد پورسانت میدم به شما بعنوان سئو کار و جبران میکنم …منم هم دلم سوخت که این بنده خدا قبلا هزینه کرده خدارو خوش نمیاد حالا منم قیمت بالا بگم یه رحمی کنم کسب و کارش راه بیفته خدا یه جایی به ما نگاه میکنه..تو نیکی میکن و در دجله انداز… (البته که این یه الگوی تکرار شونده برا خود من بود ولی الان خیلی بهتر شده که هر مشتری میاد پیش ما بخت بیچارس و متضرر…)منم نصف اخرین قیمت طراحی اون زمانم بهش قیمت دادم و حتی سئوش رو چون برنامه رو پورسانت بود باز نصف قیمت پکیج دادم و کارو با یه پیش پرداخت جزیی شروع کردم…

    عاقا کار تمام شد و خیلی م عالی شد و خیلی خوشحال رسبدیم به تسویه…دیدم گفت که من زنم طلاق گرفته و مهریه دارم میدم و خرج بچه ها زیاد و حسابم دو بستن و ال و بل و این داستانا …شما کار کنید رو سئو عقب نیفته چشم من تا فلان تاریخ واریز میکنم چند روز دیگه …باز من گفتم ای بابا ..باش اشکال نداره به هر حال پیش میاد…عاقا تاریخ رسید و باز خبری نشد و منم خیلی بدم میاد هی پیام بدم و زنگ که پول من چی شد اصلا حس خوبی ندارم تو این شرایط و با اکراه تمام زنگ یا پیام میدم …خلاصه عاقا باز بد قولی باز تا واریز کرد…هر ماه همین داستان بود بعد چند ماه گفتم من دیگه انجام نمیدم تسویه کنید لطفا و کارو تحویل بگیرید …دیدم دوباره داستان مریضی و بیمارستان و بستری اورد و قول داد حتی گفت مرد و حرفش و از این به بعد من فلان تاریخ واریز میکنم و منم به خودم گفتم اگه خودت تو این شرایط بودی دوست داشتی کسی اینطور باهات رفتار کنه …خلاصه باز گفتم اوکی و فقط همون یه ماه دو روز تاخیر واریز کرد …بعد دوباره همین بعد گفتم سایت رو میارم پایین باز اومد گفت گوشیشو دزدیدن و….خلاصه موندم من چه صبری داشتم ..همش ته ذهن من این بود فشار نیار به کسی اون بد تو بد نباش همکاری کن و …هم زورم می اومد هم این صدای درونم که ظالم نباش و همکاری کن مهربان باش هی پیروز میشد….اخرش کار بجای رسید حتی یه چند روز سایت اوردم پایین زنگ زد و گفت من این همه هزینه کردم من که نمیخوام پولتونو بخورم به که مال مردم خور نیستم و….با این میدونستم داره حرف مفت میزنه خودم دلم نیومد بعد اون رتبه بهش اسیب بزنم باز بردمش بالا گفتم خدایا من گذستم از این پول بیخیال…خلاصه سال تموم شد و رسید به تمدید هاست و اصلام ازش خبری نبود منم هیچ بکاپی ازس نداشتم چون چند ماهی دورش نبودم …خیلی اون طراحی دوست داشتم زنگ زدم پشتیبانی بکاپ بده گفتن هزینه باید بدی مجبور شدم به دکتر پیام بدم که هاستتون تمدید کنید تا سایت پایین نیومده…دیدم جواب نمیده زنگ زدم جواب نداد خودم به هاطتینگ گفتم این بنده خدا احتمالا مریض شده شما یه بکاپ پیش خودتون بذارید حداقل گفتن نه ما سرورهامون جا نداره و…عاقا چند ماه گذشت و یه روز دیدم پیام واریز اومد و هیچ پیامی م واریز کننده نداد رفتم بانک پرینت گرفتم فهمیدم دوتر بدهی ش رو داد بالاخره و بعد چند روز ز زد با پررویی و از سایت گفت گفتم برو به هاستینگ بگو …اخرش هیچ سایتی که اون همه ما رو اذیت کرد سر هر پرداختیش پاک شد و حتی بکاپ هم نتونستن بگیرن و به فنا رفت …بعد به من گفت از اول طراحی کن برام گفتم محاله خیلی اصرار کرد و معذرت خواهی قیمت روز بهش دادم و گفتم کامل و یکجا هر وقت واریز کردی بعد به من بگو تا کا و شروع کنم ..شروع کرد چونه زدن و اینا که اخرشم گفت تو مگه کی هستی که این قیمتو میدی طراح مث شما تهران پر و ریخته و..دیدم داره چرت میگه بلاکش کردم و تمام …یه هفته بعد دیدم همون آشنایی که ایشونو برا کارا معرفی کرده بودن زنگ رد و گفت دکتر کلی معذرت خواهی کرده و گفته من از کوره در رفتم و الان نصف مبلغ و واریز میکنم کا و انجام بدم باقی م سر یه ماه و…گفتم ببین من پشت دستم رو داغ گذاشتم که حرفای این ادمو دیگه باور کنم هر وقت به جا واریز شد به من بگو…خلاصه چند ماه هر چند وقت یکبار این آشنا زنگ میزنه دوباره میگه دکتر میگه ال میگه بل و اخرین بار گفت دو برابر اون قیمتی که گفتی قبول داره و گفت تا یه ماه دیگه واریز میکنه ولی کارو شروع کنید گفتم باش هر وقت اون واریز کرد منم شروع میکنم اونم طرفم فقط تویی نه اون…و هنوز اون یه ماه نرسیده…و اخرین بار من به این آشنامونم گفتم لطفا هیچ وقت دیگه به من زنگ نزن بگو دکتر چی گفت چی نگفت نقطه سر خط…

    با اینکه تو شرایط مالی خیلی بدی بودم گاهی میگفتم عاقا خدا مشتری میاره برات تو خودت ردش میکنه داره التماس میکنه ولی خودت داری لگدش میزنه ..خلاصه این نجوا گاهی می اومد هی میگفتم خدایا تو بهم بگو این خیر یا شر…؟ و امروز اینو دیدم

    مرسی و خدا روشکر که خیالم راحت شد

    مرسی استاد جون و مریم جونم

    دمتون گرم ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1252 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    باورها و الگوهای تکرار شونده در ذهن ما وجود دارد که جهان:

    از همان جنس اتفاقات و شرایط را وارد زندگی ما می کند

    اگر اتفاقاتی برای ما رخ می دهد و در ما:

    احساسات شدید برانگیخته کرده و تکرار می شود باید به خود بگوییم:

    ما هستیم که این اتفاقات را در زندگی خود تکرار می کنیم

    باورها و فرکانس های مخرب ماست که چنین اتفاقاتی را برای ما رقم می زند

    هر باوری که احساسات شدید را در درون ما برانگیخته می کند:

    پاشنه ی آشیل ماست

    در مورد هر مسئله ای:

    به شدت از کوره در می رویم به این معناست که:

    باورها و پاشنه ی آشیل در آن حوزه داشته و باید بر روی خود کار کنیم

    تا زمانی که واکنش شدید به موضوعات نشان می دهیم:

    باورهای ما در مورد آن موضوعات به صورت ریشه ای و اساسی مشکل دارد

    پاشنه های آشیل در اغلب موارد:

    مربوط به احساس لیاقت و ارزشمندی و مهم بودن حرف مردم برای ماست

    نشانه ی کار کردن بر روی باورها:

    بیشتر شدن فاصله ی رخ دادن الگوهای تکرار شونده ی نامناسب و کم شدن تکرار آنهاست

    اتفاقات زندگی ما: تنها به واسطه ی باورها و فرکانس های ما رخ می دهد

    افراد با شرایط یکسان و باورهای متفاوت: نتایج متفاوتی می گیرند

    زمانی که اتفاقات نامناسب در زندگی ما تکرار می شود:

    کد و باورهای نامناسب و مخربی در ذهن ماست

    وقتی موضوعی به صورت احساسی ما را درگیر می کند:

    ریشه و اساس آن را در ذهن خود بیابیم

    اگر ریشه ی آن را پیدا کرده کدهای مخرب را تغییر دهیم:

    مشکل ناپدید نمی شود بلکه تنها تعداد تکرار کمتر شده ولی فاصله ی تکرار آن بیشتر می شود

    زمانی که الگوهای تکرار شونده را میابیم دوست داریم آن را تغییر دهیم:

    اما نمی توانیم چون پاشنه ی آشیل ماست

    همین اصل را: در مورد دیگران نیز در نظر داشته باشیم

    اگر شخصی به ما گفت: قول می دهم که این رفتار و اتفاق هرگز تکرار نمی شود :

    بدانیم که طرف مقابل در مورد الگوها صحبت می کند

    هر زمان الگوهای تکرار شونده افراد را یافتیم:

    درک کنیم که با قول دادن دلیل و بهانه آوردن قسم خوردن و … هرگز این الگوها رفع نخواهد شد

    اگر الگوهای تکرار شونده را در افراد مشاهده کردیم:

    به حرف های آنها بی توجه باشیم

    اگر الگوهای تکرار شونده را در خود و دیگران شناسایی کردیم که باعث آسیب رساندن به ما می شود:

    بدانیم این الگو ادامه میابد و هرگز این اتفاق رخ نخواهد داد که بتوانیم آنها را برطرف کنیم

    زمانی که اتفاقی 2 تا 3 مرتبه تکرار شود:

    نشانگر الگوهای تکرار شونده در طرف مقابل است

    لازم نیست با طرف مقابل در مورد الگوهای تکرار شونده ی او صحبت اعتراض یا بحث کنیم:

    تنها کافی است درک کنیم که فرد توانایی کنار گذاشتن الگوهای تکرار شونده را ندارد و به حرف طرف مقابل اعتنا نکرده و پیش فرض مان را:

    اجرا کردن همان رفتار توسط فرد مقابل قرار دهیم و برنامه ی مورد نظر خود را اجرا کنیم

    مراقب باشیم از این دسته افراد: ضربه نخوریم و اگر می توانیم الگوهای تکرار شونده با این افراد را درک کنیم و با آنها در رابطه باقی بمانیم

    الگوهای تکرار شونده: یک شبه شکل نگرفته که یک شبه تغییر کند

    قبل از اینکه با هر کسی ارتباط بلند مدت و دائمی برقرار کنیم:

    الگوهای تکرار شونده را در شخص بیابیم

    در نظر داشته باشیم: هیچ کسی کامل نیست و همه ی ما نقص هایی داریم

    تنها وجود بی نقص : خداوند است

    برخی مسائل برای ما حائز اهمیت است که: طرف مقابل همان الگوها را دارد

    با توجه به الگوهای تکرار شونده: تصمیمات نهایی خود را اتخاذ کنیم

    بدانیم: الگوهای تکرار شونده به راحتی تغییر نمیابد

    اگر قصد استخدام افراد را داریم:

    قرار داد کوتاه مدت با او ببیندیم تا بتوانیم الگوهای تکرار شونده را شناسایی کنیم

    الگوهای تکرار شونده منفی خود را شناسایی کرده: سعی کنیم آنها را از ریشه و اساس برطرف کنیم

    اگر شخصی به صورت مثبت الگوهای متعدد تکرار شونده دارد و

    باز هم برخلاف الگوهای تکرار شونده ی مثبت خود عمل کرد آن را نادیده بگیریم چون:

    با توجه به نکات منفی افراد باعث می شویم این رفتارها در زندگی ما نیز تکرار شوند باید

    تعادلی : بین این دو حوزه ایجاد کنیم

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    مينا غفوري گفته:
    مدت عضویت: 1133 روز

    سلام به دوستان و استادعزیزم و خانم شایسته مهربان

    این موضوع رو من با تمام وجودم حس کردم یه موردش پارتنری که وابستش بودم بارها کار اشتباه کرد و 3 بار هم متوجه شدم خیانت میکنه و هربار هم بهانه های بی خود و قول الکی و معذرت خواهیو گریه و من به خاطر وابستگی بیخود چسبیده بودم به این رابطه و دل کندن برایم سخت بود

    امااااا

    یه روزی بعد 5 سال وقتی باز متوجه شیطونیش شدم دیگه نزاشتم حتی بفهمه که مشکل از کجاست که به قول های بی خود برسه، یه شب وقتی اومدم خونه از پیشش جلوی اینه اسانسور گفتم پشت گوشتو میبینی منم باز میبینی من لایق بهتراز تو هستم

    و از اون شب 1 سال و 4 ماه میگذره

    خلاصه گذشت و برام راحتم نبود امااا الان از هر چیزی راحت میگذرم اون اتفاق قوی ترم کرده از دوستام از هر چیزی که بخواد ناراحتم کنه

    از کاری که برام سخت باشه براحتی میگذرم

    واقعا درس گرفتن از گذشته زندگی در اینده رو راحت تر میکنه

    شادو پیروز و ثروتمند باشید

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    محمد کرمی گفته:
    مدت عضویت: 1229 روز

    سلام به استاد بینظیر من

    خدا رو هزاران بار سپاس بخاطر وجود شما و این سایت بینظیر که اصلا قابل وصف نیست آگاهیهای که درش وجود داره

    استاد خوبم من روی فایل قبلی کامنت نزاشتم چون یه جواری تمام سلولهای بدنم باهاش مشکل داشت و مقاومت داشت و مشخص بود که بخاطر ترمزهای هست که توی وجود من در حال فعالیت هستن و نمیزاشتن انگشتهای من برای کامنت نوشتن اقدام کنه

    اما این فایل بینظیر منو به فکر کردن واداشت و دیدم چقدر من نقص دارم

    منی که فک میکنم دارم رو خودم کار میکنم ..تقریبا روزی نیست که این الگوهای تکرار شونده توی زندگی من عین بختک به جونم نیفته و سرتاپای منو به استرس نکشونه

    _در بحث بر خورد با افراد و روابطه ای که باهاشون دارم بشدت دلم میخواد باورهامو بهشون گوشزد کنم و فک میکردم که دارم بهشون کمک میکنم در حالی که یکم عمیق تر بهش فک میکنم میبنم که فقط دارم جوری رفتار میکنم که بهم باریکلا بگن و تشویقم کنن و بارها بوده که مسخرم کردن ،توهین کردن ،اما میگفتم اشکال نداره بزار هر چی میخوان بگن

    اولش فک میکردم رسالتی روی دوش منه برای این کار و باید در هر صورت بگم اما امروز خوب فهمیدم حرف شما رو استاد جان که باید زیپ دهنمو بکشم فقط رو خودم کار کنم ..بقیه نتیجه باورهای خودشونو میگیرن منم نتیجه باورهای خودمو و اونا توجهی نمیکنم و انگار یه دنیای دیگه دارن و البته که باید بهش احترام گذاشت و منم که قانون میدونم باید فقط روی خودم کار کنم (من قادر به تغییر هیچکس نیستم من عاجزم به تغییر دیگران)

    -بارها توی بیزنسم بحثهای با پرسنلم داشتم که نحوی هم شاگردای من بودن و هم فامیل و بخاطر این باور که چون فامیلن باید صدامو روشون بلند نکنم و با احترام باهاشون برخورد کنم حتی در مواقعه ای که بهم توهین کردن کوتاه اومدم اما هر بار که کوتاه اومدم فهمیدم عزت نفسم به شدت کاهش پیدا کرده و دیگه نمیخوام اینطور به خودم توهین کنم

    -در مورد رفیق اشتباه داشتن که بسیار بدقول هستن و چند بار تکرار کرده این رفتارشو و همین دیروز این اتفاق برام افتاد و جالب که همین دیروز تصمیم گرفتم که به خودم اجازه ندم همچین موضوعی برام پیش بیاد و باید بیشتر حساس باشم روی این چرخه تکرار شونده و این الگوها

    -جریان نابلد بودن در روند اداری که بارها ازش ضربه خوردم و نمونش همین دیروز بود که یه جریان دادگاهی داشتم و جلو قاضی اینقدر خجالت زده شدم که حتی یه متن ساده رو نتونستم بنویسم ..اما به محض بیرون اومدن تصمیم گرفتم این چرخه رو قطع کنم و بقول داداشم باید این مرحله رو پاس کنم تا هیچ وقت دیگه گذرم بهش نیافته

    -توی بحث بدهی ها بسیار برام پیش اومده که با وجود اینکه خیلی از این بدهی ها مربوط به من نبود ولی یه جورای خودمو مسئول میدونم که جوابگو اونا باشم و هر بار بهم توهین شده جوری که پذیرفتم این موضوع و میگم طبیعی باید بهم توهین کنن ..اما دیگه نمیزارم این اتفاق بیافته

    -چرخه به اتمام نرسوندم پروژهام که اولش خیلی خوب پیش میرم ولی بعد از مدتی همه چی انگار بر میگرده به روند اولیش و متوقف میشه که باید به خودم تعهد بدم که هر روز برای بهبودش قدم بردارم و هر روزم مثل روز اولی باشه که براش ذوق دارم و قدم بر میدارم

    -در بحث روابط با فرزندم

    چون من از همسرم جدا شدم و شرایط من جوری هستش که چند روز یکبار فرزند خودم میبنم بشدت وقتی به نبودنش فک میکنم بغض گلومو میگیره و با وجود تلاش فراوان خیلی سخت خودمو کنترل میکنم و این نشانه پاشنه آشیل من تو این مورد

    -من توی قول دادن واقعا بد عمل میکنم و خیلی سعی کردم درستش کنم اما نشد ولی الان میدونم که پاشنه آشیل منه و باید روش وقت بزارم

    اما در مورد نکات مثبتی که دارم

    از وقتی روی خودم و خدای خودم بیشتر حساب باز میکنم بشدت انتظارم از بقیه کم شده و خیلی کم پیش میاد خودمو وابسته کاری کنم که حتما باید توسط دیگری انجام بشه و این واقعا نقطه مثبت منه

    -کنترل استرس و افکار و نجواهای ذهنم توی شرتیط سخت خیلی خیلی بهتر شده جوری که همه تعجب میکنن چرا توی بعضی شرایط اینقدر آروم عمل میکنم و الحق که هر بار نتیجشو دیدم لذت بردم از این دینا و این قوانین

    -من قبل از فهمیدن قوانین دنیا اصلا اهل فک کردن نبودم ولی الان فک کردن شده جزئی از وجود من و این آگاه بودن از قدرت فکر زندگی خیلی جذاب کرده برای من

    فهمیدن دلیل اتفاقات زندگیم و خالق بودن خودم

    -در مورد سلامتی که تونستم با فایلهای شما استاد عزیز و تفکر در مورد سیستم بدنم بشدت نتیجه بگیرم و خیلی راضیم

    -روابطم با خدای خودم و احساس با ارزش بودنم و وابسته نبودن به هیچ انسانی و لذت بردن از خدای خودم در تنهای خودم ..

    -در مورد خواب راحتم و لذت داشتن یه خواب راحت

    استاد بینظیر من این فایل شما واقعا یه دنیا آگاهی داشت و تقریبا همه نکات توی دفتر نوشتم و تمام تلاش خودم میکنم که بهشون عمل کنم

    سپاسگزارم از شما استاد بینظیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    آسمان گفته:
    مدت عضویت: 1575 روز

    بسم آلله الرحمن الرحیم

    سلام به همه عزیزانم

    استاد در جلسه اول گفتین:( واکنشهای ما باعث میشه این جنس از اتفاقات در زندگی ما بیشتر بشه یا کمتر بشه.) . احساس میکنم این جمله خیلی جمله ی مهم و اصلی باشه اگه امکان داره در مورد این جمله بیشتر توضیح بدین ممنون استاد

    اما چیزی که من متوجه شدم شاید همین تیز شدن شاخک‌هام باشه در مورد (قول میدم دیگه تکرار نشه)و اینجا واکنش و برخورد من باعث میشه دوباره برای من همون فرد همون رفتار رو داشته باشه یا من اجازه ورود بیشتر این رفتار و این فرد رو در زندگیم ندم

    و اما

    استاد من سریال زندگی در بهشت رو از ابتدا شروع کردم به دیدن و بماند که چه تاثیراتی در زندگی من داشت و به چه مکان‌هایی هدایت شدم .

    تا زمانی که رسیدم به فایلهای سوالات از سریال زندگی در بهشت و شما اونجا گفتین دنبال اصل باشید من از همون موقع شروع کردم از بخش دانلودها قسمت تشخیص اصل از فرع و تا جایی که من فهمیدم یکی از اصلیتری کار من کار کردن روی خودم هست و من روی خودم کار کنم بقیه خود به خود درست میشه و این درک من همزمان شد با گذاشتن قسمت اول این فایل، من متوجه شدم میتونم با این فایلها بهتر خودم رو بشناسم و یک کنکاش درونی از خودم داشته باشم.

    از اولین فایلی که در این مورد گذاشتین چون احساس کردم خیلی میتونه برای من کمک کننده باشه چندین بار فایلها رو گوش کردم.توی کامنت اون قسمت گفتم پاشنه آشیل من فرزندم هست و دلم میخواد همیشه سالم و شاداب باشه اما بعد متوجه شدم من در تصمیمات بزرگ زندگیم هم از بقیه خیلی نظر میپرسم

    اما پاسخ به سوال این جلسه چیزی یادم نمیاد اما جملاتتون مثل اینکه(یک چیز در درون من هست کهاون رو بیدار میکنه)خیلی برام تفکر برانگیز بود.چه چیزی در درون من هست که خوب نبودن فرزندم اون رو بیدار میکنه

    من مدام نگران حال فرزندم هستم. که این موارد برام واضحهه ،که من ایمانم به خدا کمه ،خداوند اون رو افریدش و خودش مراقبش هست

    من ضامن سلامتی فرزندم نیستم

    فرزندم خودش بدن قوی داره خداوند اون رو کامل و قوی با بدنی سالم آفریده

    باید آروم باشم متوکلتر و با ایمانتر

    و اما در مورد چیزی که گفتین واقعا میخوایم تعقیرش بدیم . یک رفتار هست که واقعا عمیقن میخوام تعقیر کنم و بارها مامانم بهم گفته و خیلی برام سخته همین نگران نبودن در مورد فرزندم هست

    استاد بارها اینکار کردم تا خودم رو آروم کنم با هر روشی اما واقعا گاهی دیگه خسته شدم و گریه ها کردم و از خداوند کمک خواستم و گفتم خدایا دیگه نمیتونم بارها و بارها و این فایل شما یک نور امید در دلم روشن کرد و سعی کردم قدم به قدم باهاتون بیام تا مسیرم رو پیدا کنم. و از نگرانی ها دور شم

    خدایا مارا هدایت کن به راه راست راه کسانی که به آنان نعمت داده ای نه آنان که غضب کرده ای و نه گمراهان آمین یا رب العالمین

    در پناه خدای مهربانم باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      آناهیتا سید جباری گفته:
      مدت عضویت: 1876 روز

      سلام بر تو ای دوست عزیز

      سوال من از شما اینه که شما هم در آخر کامنتتون سوالی رو که من دارم مطرح کرذین یعنی اگر خودمون اون شخص خاطی و تکرار کننده ی الگو باشیم باید چه کنیم و راه حل مشکل ما کجاست این رو من متوجه نشدم اگر شما یا دوستانی دیگر میدونن این رو برام توضیح بدین

      انشا…همگی روز به روز در جهت بالاتر رفتن مدارمان در حرکت باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: