آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 1 - صفحه 41 (به ترتیب امتیاز)

919 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سورنا آسایش گفته:
    مدت عضویت: 3612 روز

    از استاد عزیزم متشکرم که مث همیشه با تمام وجود سعی در تغییر باورهای مخرب مارو داره..من اولین باره که تو سایت نظر میزارم..22سالمه و خدا همه چیزو بهم داده از ارتباطات خوب تاچهره ی زیبا وسلامتی و… ولی تنها چیزی ک بهم نداده و ب نظرم مهمترینشون پوله ک واقعا تمام فکرمو درگیر خودش کرده ک چرا با اینکه در زمینه های مختلفی تخصص دارم ولی این پول لعنتی وارد زندگیم نمیشه واگرهم بدستش میارم سریع از دستش میدم.. تا اینکه نه ماه پیش با سایت فوق العاده عباسمنش آشنا شدم و دلیل همه ی اینارو فهمیدم وباید بگم ک در سه چهار ماهه اول با تمرکز بر روی محصولات رایگان نتایج عالی گرفتم ک هنوزم برام باورشون سخته.. ولی همون نتایج باعث شدن که مشغله کاریم زیاد شه و خیلی کمتر بتونم روی باورهام کار کنم ومتاسفانه همین باعث شد که آروم آروم باورهای قبلیم برگردن و نتایج هم به موازات اون از بین رفتن و به همون شرایط قبلیم برگشتم و واقعا حرف استاد برام ثابت شد که باید همیشه روی باورامون کار کنیم.. بدلیل اون اتفاقات خیلی خوبی که برام افتاد انتظار خودم و اطرافیانم ازم خیلی بالا رفت ولی وقتی که بازم مث همون اول شدم دلسردی خودم و کنایه های اطرافیانم باعث شد که تغییر دوباره برام خیلی سخت شه و تا الان هم پیشرفت خوبی نداشتم.. میخواستم بگم که بچه ها وقتی به نتایج خوبی میرسن فک نکنن ک همیشگیه و حتما حتما مطالب استادرو رها نکنن تا پیشرفتشون تداوم داشته باشه.. الانم مدتیه ک از کتاب صوتی راهنمای درون استفاده میکنم ولی نمیدونم چم شده ک اصلا روی کتاب نمیتونم تمرکز کنم و واقعا از استاد خواهش میکنم ک حتما حتما فایل پی دی اف اونو بزارن و هزینه اونو هم دریافت کنن تا کسی مث من بتونه با تمرکزبیشتر این کتاب فوق العاده استفاده کنه.. همیشه از اینکه وضع مالیم خوب نبوده خیلی خودمو سرزنش کردم وچونکه خودمو بدون پول نمیتونم تحمل کنم رابطمو با خیلی از دوستام قط کردم و چندوقته که حتی با کسی که عاشقمه دیگه حرف نمیزنم وهنوزم دلیلشو بهش نگفتم..ولی وقتی که وضعم خوب شه حتما سراغش میرم..کلاسای این ترم دانشگارم نرفتم و حدود یک ماهه که تو اتاقمم ومیخوام که دیگه حتما روی باورام کار کنم.. به امید موفقیت برای همه… استاد عزیزم با تمام وجود دوست دارم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    فاطمه ضیایی گفته:
    مدت عضویت: 3556 روز

    سلام استاد عزیزم

    شما فوق العااااااااده ایییییید

    ازینکه با شما آشنا شدم خیلیییی خوشحالم

    و تمام تلاشمو میکنم که مثل شما به موفقیت برسم

    من عاشق خدااااااااااااااام

    ممنون که اومدین توو زندگیم

    ممنونم از خدا که شمارو وارد زندگیم کرد.

    ایشلا همیشه شاد موفق سلامت و سربلند باشید

    .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مرتضی مکرم گفته:
    مدت عضویت: 3661 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و تمامی اعضای زحمتکش خانواده صمیمی گروه تحقیقاتی عباس منش.خداقوت.نمیدونم چجوری شرو کنم.شاید 5 ماه میگذره از زمانی که این فایل هارو دانلود کردم ولی از همون روز اول فقط گوش کردم و هیچ توجهی نداشتم که چه مفهومی داره وچه کاری بایدانجام بدم.ولی یه حسی از درون بهم میگفت دیگه وقت عمل کردنه.پس با تمام دقت توجه کردم و شرو کردم از دیروز به عمل کردن به فایل اول فقط 3روز تمام هستی وگرامی میدارم وبه هرموجودی که میرسم این جملرو تکرار میکنم که او پاره ای از من است پاره ای از خداست.واااای چه حس خوبیه.خدایااا عاشقتم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    راضیه راضیه گفته:
    مدت عضویت: 3466 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام به همه همسفران عزیزم

    اصلا این فایل ها رو یادم رفته بود وای که چقدر آرامش بخشن ??? انگار تو رو می برن از این دنیا…. انگار روی زمین نیستی…….

    چند روزی دارم سعی می کنم به آدم ها عشق بی قید و شرط داشته باشم و روی نکات مثبتشون تمرکز کنم….. حتی ادم هایی که یک سری بدی در حق خانوادم کردن ولی من اصلا نسبت بهش کینه نداشتم و‌از خدا به خاطر ویژگیهای مثبتش تشکر گردم و این ادم شد دست خدا که من رفته بودم بیرون و‌می خواستم یک جایی برم و اون ادم با احترام من رسوند و بعد تازه رسوندم دوباره زنگ زد اگر خسته ای بیا فلان جا استرحت کن….. استاد خیلی وقت بود از خدا خواستخ بود م که بهم یادبذه بی قید و شرط ادم ها رو دوست داشته باشم ولی انگار نمی شد انگار ته ذهنم باز اون نکات منفی می اومد….. ولی از وقتی جلسه ۱۱ مودت رو گوش دادم وای خدایا اگار اصلا ذهنم مثبت شد…. اصلا انگار ذهنم پر از عشق شد….. وقتی گفتی باید پدر و‌مادرتون درک کنید و بدونید که شاید شما هم جای اونا لودید همین کار می کردین…. همیشه اینو به خودم می گفتم ها….. ولی نمی دونم شما که گفتین چه اتفاقی توی وجود من افتاد…. خدا رو شکر خیلی حسممم خوب شده به آدم های اطرافمممم…. سعی می کنم فقط زیبایی ادم ها رو ببینم…. اگر چه هنوز خیلی ماهر نشدم و‌لی حسش بی نظیررههههه‌…..

    ممنونممممم استاددددددد……

    به امید روزی که بتوانم به همه ادم ها و‌موجودانتتتت و‌خودم بی قید و شرط عشق بورزم و درک کنم که و یادم بمونه که همه چیز تیکه ای از خداستتتت……

    تمام کهکشان نشان از تو دارد…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    فروغ گفته:
    مدت عضویت: 2578 روز

    سلام به انسانهای آرامی که آرامش در پرتو آگاهی یافته اند…

    امروز یه اتصال عجیب اتفاق افتاد .یه اتصال بین من وخدا. خیلی کوتاه بود اما عمیق و غیر منتظره…

    پاسخی بود از جانب خدا برای تناقضی که در آن گیر کرده بود .انگار آبی بود روی آتش

    و درست شبیح رمزگشایی از یک معما بود.معمایی که شاید برای بعضی ها ساده و راحت اما برای من شده بود لاینحل…

    ماجرا از آنجایی آغاز میشود که من با شروع سالهای جوانیم علاقمند به موضوع عرفان و خودسازی شدم و هرکتابی در این مورد بود توجه ام رو جلب می کرد و بدون راهنما و استادی تلاش میکردم دوره هایی از خودسازی رو انجام بدم.یه مثالش اینه ماه رمضان ها برام حال و هوای عجیبی داشت تقریبا همه شبها را تا سحر بیدار بودم و از مناجات با خدا لذت میبردم. احساس می کردم عشق واقعی رو یافتم و کاملا حس بی نیازی داشتم.خواب هام صادقانه تر شده بود …

    و بعد اون دوران ها تمام شدند و دوره هایی از غفلت و شک و تردید به همه چیز آغاز شد.

    دیگه کم کم داشتم وجود خدا رو هم زیر سوال میبردم..و روزگارمم هم سخت شده بود انگار همه عوامل مادی و غیر مادی بر علیه من بود..

    تا اینکه تابستان امسال نسیمی از الطاف خداوندی روحم رو نوازش نمود و من با این سایت آشنا شدم و احساس کردم این نوع نگاه و نگرش به خدا چقدر دلنشینه و چقدر آشنا و البته کمیاب و غریب هم هست انگار.

    دوباره شروع کردم به خودسازی و از ورودی های ذهنم شروع کردم و همینطور کنترل کلامم

    اما اون من ذهنی گهگاهی میومد و یه ایرادی میگرفت و میگفت

    این راهش نیست

    اون راهی که قبلا می رفتی بهتر بود.. یادته چهل روز چهل روز میرفتی حرم امام رضا.یادته

    چه اراده محکمی داشتی

    یادته چقدر به مال و منال دنیا بی تفاوت شده بودی..‌‌

    و من دچار تردید میشدم که آره من این بار به قصد ثروتمند شدن دارم خودسازی میکنم

    نیت من از کنترل ذهنم اینه که به پول برسم.‌‌..

    و این یه جورایی منو اذیت می کرد ، تا اینکه مریم عزیزم ما رو به سفر دعوت کرد و من دوباره متعهد تر شدم و کار روی سه باور مهم رو شروع کردم که یکی از این باورها اینه:

    ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست

    هرصبح و هرشب راجع به این باورها می نویسم و حرف میزنم و صدای خودم رو گوش میکنم.

    ولی باز هم نجوایی زمزمه میکرد نه نه نه

    این خودسازی به درد نمیخوره

    تو بخاطر پول داری زبانت رو از غیبت منع میکنی

    بخاطر پول مهربون تر شدی

    بخاطر پول حرف های منفی رو نمی شنوی…

    اما من ادامه دادم تا اینکه از اول هفته نشانه ها به وضوح پدیدار شدند خواسته هایی برای این هفته داشتم که به سرعت برآورده شدند

    و من با شادی بسیار زیاد از خداوند سپاس گزاری میکردم…

    تا اینکه سر ظهر یک مرتبه به شدت خوابم گرفت بطوری که مجبور شدم برای لحظاتی روی تخت دراز بکشم و برای اینکه از وقت استفاده هم بکنم یه فایل با موضوع عرفان رو هم پلی کردم که پیرامون نزکیه نفس بود از یه عارف هندی…

    و باز نجوا شروع شد که ببین زهرا

    این روشت درست نیست

    محبت خدا و محبت پول باهم توی دل جا نمیشه…

    درست تو همین لحظه ناگهان یه اتفاق افتاد

    مدتش کوتاه بود

    اما به شدت تاثیر گزار

    ندایی بهم گفت

    تو سالها پیش خودسازی رو به نیت نزدیکی به خدا شروع کردی و تجربیات نابی رو داشتی ولی ادامه که ندادی! و حالا دوباره شروع کردی این ادامه همون راهه ولی بهتر شفاف تر و مستقیم تر و تو داری باورهای منفی راجع به خدا رو اصلاح می کنی. بنابرین با قدرت پیش برو

    اگر همون سالها پیش هم ادامه میدادی مطمئن باش حتما به اینجایی که اللن هسنی می رسیدی ..و

    دیگه نمی تونم توضیح بدم و از شادی اون لحظه ناب بگم….

    ببخشید دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    داوود کیان گفته:
    مدت عضویت: 2749 روز

    باسلام خدمت همگی دوستان عزیز و گرامی

    حدود یک سال پیش که به این فایل و مراقبه گوش کردم هیچ گونه درک و ارتباطی باهاش برقرار نکردم ولی بعد از این مدت و زحمتی و دوستان دارن میکشن و این سفرنامه با حال درک بهتری پیدا کردم و چندین و چند بار گوش کردم ولذت بردم مخصوصا قسمت آخر ک میگه با هر موجود یا شخصی برخورد کردی اون رو تکه ای از خودت بدون تکه ایی از خدا واین مطلب چقدر بهم آرامش میده و از این فرمول برای کسانی ک ازشون رنجش دارم یا نمیتونم بپذیرمشون استفاده میکنم و حالم خوب میشه ……

    ای مرد(سید حسین) ازت تشکر میکنم بابت این آگاهیهایی ک ب ما میدی ممنونم ازت دمت گرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    هێژا مەهتابی گفته:
    مدت عضویت: 3209 روز

    سپاس خدایی که اندوه را از ما گرفت درود خدمت دوستان گرامی و استاد عباسمنش و خانم شایسته حرفمو با این جمله شروع کردم خدایی که اندوه را از ما گرفت قبلا میگفتم به نام خدا کدام خدا هزار نوع خدا مردم میپرستند اما خدای من خدای پیامبره خدایی که به پیامبر الهام میکنه به خاطر شرک ورزیدن دیگران خودتو اندوهگین نکن خدای من خدایی هست که میدونه من اگه اندوهگین شم برام اتفاق های خوب نخواهد افتاد خدای من خدایی هست که همواره فرکانس اینو میفرسته که حالت خوب باشه خدای من همون خدای مادر موسی هست که بهش الهام میکنه کودکتو بنداز به دریا و نگران نباش چون اگر نگران باشی از دستش خواهی داد خدای من خدایی هست وقتی حضرت مریم حالش بده میشه زمانی که بدون ارتباط با کسی باردار شده و حضرت مریم میگه ای کاش من هرگز به دنیا نیامده بودم و سال ها پیش از یاد ها رفته بودم بهش الهام می کنه درخت خرما رو تکان بده تا خرما ها فرو ریزد و از چشمه ای که زیر پاید به وجود امد بنوش و لذت ببر و اگر کسی را دیدی بگو من روزه سکوت اختیار کرده ام و با کسی صحبت نمیکنم خدای من اینه من این خدا رو باور دارم استاد دیشب که تلگرام‌رو باز کردم خانم شایشته در مورد آرامش در پرتوی الهی متن گذاشته بود من وقت خواب گوشش کردم بعد از مدت ها به یک احساس راحتی رسیدم یک احساس بی خیالی سپردن خود دست خدا این که اوضاع خوبه تو ایمان داشته باش بعد به ارامی به خواب رفتم

    شاد و پیروز باشید در هر دو جهان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    اشرف مخلوقات گفته:
    مدت عضویت: 2706 روز

    سلام به استاد عزیز وهمه دست اندرکاران وهمه ی آنهایی که دوست دارند تغییر کنند سفری در پیش دارم با نام الله وبا توکل بر او هر گاه قدم در این مسیر می گذارم ورد پایی از خود جا میگذارم انگار تغییرات را با تمام وجود حس میکنم بخصوص احساس آرامشی را که در لحظه لحظه زندگیم آنرا تحربه میکنم وهر آنچه آموخته ام را باید بکار گیرم وآن هم فقط با انجام تمرین وآگاهی دادن ضمیر نا خودآگاهم ،با شنیدن کلامی از جنس آگاهی الهی . کلامی از جنس خدا کلامی از خود خدا که آرامش دهنده ی قلب هاست شنیدن این کلام بسیار آرامش بخش هست وبخصوص وقتی که میخواهی با خدا وجهان یکی شوی یکی شدن با خدا .چه احساسی دارم وقتی با طبیعت با دریا با زمین با درختان وبا انسانها و… یکی شوی وقتی تکرار می کنی من از جنس تولم وتو از جنس من وما از خداییم از جنس خدا از روح خدا . از روحی که در من دمیده ومرا از وجود خودش آفرید وبه آفرینش خود احسنت گفت ومن نیز به خودم احسنت می گوئیم چون من بسیار با ارزش هستم من وجهان از جنس خدائیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    afsar moshiri گفته:
    مدت عضویت: 2388 روز

    به نام عشقی که مرا به این مسیر هدایت کرد

    او پاره ای از من است پاره ای از خداست با شنیدن این فایل از استاد عزیزم

    باز هم تولدی دیگر

    نوری دیگر و هدایتی دیگر در من زنده شد

    سپاسگزار خداوند مهربانم هستم

    که در خانواده بزرگ استاد عزیزم هستم

    شاد وسربلند و پیروز باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: