آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 6 - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)

179 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1923 روز

    ستایش خداوند بخشنده را

    که موجود کرد، از عدم ،بنده را

    قضاوت

    واژه بسیار آشنا و داستانش پر تکرار و نقل مجالس

    قضاوت کردن،چقدر راحت ما قضاوت میکنیم و چه راحتر مورد قضاوت قرار می‌گیریم

    چه راحت انسان ها را قضاوت میکنیم در صورتی که نه در شرایط اونها بوده ایم و نه از فکر و درون اونها خبر داشتیم

    می‌رسیم به همون ضرب المثل معروف خودمون

    تا با کفش های کسی راه نرفتی، راه رفتنش رو قضاوتش نکن

    و یا جمله معروف

    only god can judge me

    ترجمه: تنها خداوند می‌تواند مرا قضاوت کند.

    پس ما هیچ وقت و در هیچ مکانی حق نداریم با یک دیدن،با یک شنیدن،با یک رفتار شخصی را مورد قضاوت قرار بدیم و به قولی اونا بزاریم تو دایره و بکوبیم

    البته که قضاوت نکردن اصلا کار آسونی نیست

    در جمعی که نشستی و همه دارن صحبت میکنن و تو هم داری له له میزنی که یه چیزی بگی،صد البته سخته و باید جلوی نجواهای ذهنیت را بگیری و صحبت نکنی و اگه خواستی حرفی بزنی فقط از خوبی ها و زیبایی های اون شخص صحبت کنی

    البته که ما برای جلب توجه دیگران و اینکه به دیگران ثابت کنیم بله ما هم یه چیزی حالیمون هس میخوام حرفی سخنی بزنیم و به قولی عرض اندام کنیم

    ولی یاد بگیر که جهان از خلقت هر موجودی هدفی داشته است و هر موجودی در هر جایگاهی که هست، به ظاهر خیر یا به ظاهر شر، در مسیر تکامل خویش است. در مسیر دارمای خویش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    علیرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1334 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عباسمنش و خانم شایسته مهربان

    آرامش

    باید یاد بگیریم که قضاوت نکنیم .

    جمله طلایی هست .

    چرا؟

    چون با قضاوت کردن داریم از تجربیات گذشته خود برای ساختن آینده استفاده می‌کنیم و در این صورت زندگی ما تکراری میشه و در واقع خودمان را محدود می کنیم.

    پس بلید یاد بگیریم قضاوت نکنیم، حتی یک گل ساده را ،

    چرا ؟

    چون تمام مخلوقات خداوند در مسیر تکامل خودشان آست و هدفی دارن که خدا خلق کرده .

    قضاوت نمی کنم چون دوست دارم آرامش داشته باشم چون دوست دارم شرایط را برای گفتگو با خدا فراهم کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    مهدی قربان گفته:
    مدت عضویت: 585 روز

    بنام خداوندی که درخشندگی نورش حواس پنج گانه رو در بر گرفته بنام خداوندی که وقتی به این شناخت از خداوندرسیدم اینقدر اوج عشقش،در وجودم جاری شده که حاظر نیستم لحظه ای از جدا شم خدای اینقدر با محبت اینقدر عشق اینقدر مرا به احساحس خوب می رسونه چقدر از سیتمتی،بودن خداوند وعدل خداوند خوشحال می شوم بر عکس مدتی که همش از فرکانسی بودن خداوند می نالیدم حا لا که شناختی که از خداوند پیدا کروم حاضر نیستم لحظه ای از او جدا شم خدای که به من نگاه ت

    انسانی وچقدر راحت گفته اشتباه وخطا باعث رشد وپیشرفت انسان میشه ودر توبه باز هست وقتی حد از شناخت از خداوند می رسی متوجه می شوی که خدایا به خاطر چی این مدت به خودم ظلم کردم واین همه ترس،رو چرا باخودم حمل کردم وقتی خدای دارم به مهربونی با انسان آزاد گذاشته،هر مسیری رو می خواهد برود متوجه می شوی که حاضر نیستی لحظه ای از خدای که اینقدر مهربون هست جدا بشی ومی خواهی از طریق او لهدخواسته آیت برسی واو را عامل خوشبختی سلامتی،وثرومند شدن خودت وآرامش،خودت می دانی وبرای آرامشت حاضر نیستی لحظه ای از او جدا بشی،اون وقت هست متوجه می شدی به خاطر باورهای گذشتگان خدای سال بهمون معرفی کردند عوض شده به خدای که باعث رشد وپیشرفت وموقعیت وسلامتی وثروتمند شدن شده اون وقت هست انچان ایمان به اون خداوند قوی،می شود که که لحظه ای او جدا از خودت نمبینی،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    فاطمه رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 1633 روز

    امروز هدایت شدم به این فایل

    بارها گوشش داده بودم

    اما امروز متوجه شدم چی میگه

    فقط باش و تماشا کن

    من بودم اما فقط تماشا نمیکردم

    بارها این فایل رو گوش داده بودم

    به نظرم هم بسیار زیبا بود

    اما اون قدر متوجهش نشده بودم که

    فقط باش و تماشا کن یعنی چی در عمل باید در مقابل این آگاهی چه کار کرد؟

    طی روز و این دورانی که داریم طی میکنیم

    بارها ممکنه کسی حرفی بزنه و یا غیبتی بشه

    راه حل همینه

    تماشا کن

    خدارو شکر هم زمان با این موضوع که درحال کار بر روی دوره روابط هستم این پاشنه آشیل خودشو بمن نشون داد…عیب های بزرگی دارم اما عاشق پیدا کردن اونهاو برطرف کردن و مراقبت کردن از اونهام تا نکنه دوباره سر زخم باز بشه

    خدایا شکرت

    امیدوارم این آگاهی نهادینه بشه

    فقط باش و تماشا کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    نرگس گفته:
    مدت عضویت: 1420 روز

    درود بر استاد عزیز

    درود بر مریم عزیزم

    و درود بر خانواده صمیمی عباسمنش

    مدت ها بود که دست و دلم برای کامنت گذاشتن نمیرفت…نمیدونم چرا!

    موفقیت هامون و پیشرفت هامون در سایه آگاهی هایی که از دوره ها به دست میآوریم وصف نشدنی است.

    ولی امشب یک حال عجیبی داشتم، مدت بود که غم برای من معنی نداشت، از خدا خواستم که به من آرامش بده، گفتم خدایا دلم رو آروم کن.

    اومدم تو سایت جایی که پناهگاه ما شده، و نشانه ای خواستم برای رسیدن به آرامش درونی، و این فایل زیبا اومد. چندین بار گوش کردم….اصلا تیتر فایل حالمو خوب کرد.

    ممنونم استاد که چنین فضایی ایجاد کردی .

    خدایا شکرت که در سایه این آگاهی ها هر آنچه میخواهیم به دست می آوریم، چون ما خالق زندگی خودمون هستیم.

    در پناه خداوند شاد، سلامت و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2199 روز

    آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 6

    خدا رو شکرت که امروز هم طبق تعهدم آمدم کامنتی در این قسمت از سری فایل های دانلودی توانایی کنترل ذهن نوشتم بنام

    آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 6

    ای معبود الهی ام

    ای عشق الهی ام

    ای نور و روشنایی الهی ام

    ای آرامش الهی ام

    و … ای که بی حد و حساب از فضل و کرم خودت به من بخشیدی ..

    ای معبود الهی ام من لبریز از آرامش الهی ام خدایااآاا شکرت خودت من رو از آرامش الهی ام پر و لبریز کن …

    من لبریز از عشق الهی ام خدایااااآ شکرت برای آرامش روز افزونم از اینکه همیشه پشتیبان محافظ و حامی هدایتگر من هستی خدایاااا ممنون و سپاسگذارم خدایااا شکرت

    خدایاااا خودت کمکم کن که آسان شوم . آسان بگیرم .. آسان و راحت و آسوده خاطر باشم خدایااآاا کمکم کن که با چشمان تیز بین و نافذ الهی ام مسیرهای آسان و هموار رو مشاهده کنم و. فقط و فقط به آسانی و راحتی و زیبایی و آرامش روز افزون بیشتری هدایت شوم خدایا ممنون و سپاسگذارم الهی آمین

    این جمله ی استاد که در کپشن توسط خانم شایسته ی عزیزم نوشته شده مهمترین جمله ای بود که برام بولد شد و بهش خیلی فکر کردم و جواب خیلی از سوالات من بوده و نتیجه تغییر باورهای نامناسب گذشته ام شده است … اینکه

    اینکه که خداوند یک تمایل درونی است که میل عظیمی به پدیدار شدن در تجربه‌ی شخصی‌ام دارد.خدایا من رو آسون کن برای تسلیم و رها و آزاد بودن در برابر خودت

    فقط در آرامش است که درک می‌کنی… زندگی، یک تجربه شخصی است و خداوند یک تجربه‌ی شخصی است.

    چرا که خداوند یک تمایل درونی است که میل عظیمی به پدیدار شدن در تجربه‌ی شخصی‌ات دارد.

    من قبل از پا گذاشتن در این دنیای مادی فاقد ذهن بودم وهمان اگاهی بودم (خوده خداوند)

    اما با ورود به دنیای فیزیکی من دارای ذهن شدم .

    ذهنی که به عنوان یک وسیله در اختیار من قرار گرفته تا به وسیله‌ی اون بتونم خلق کنم هر آن چیزی. را که میخواهم

    و از طرفی خاصیت این جهان دو قطبی بودن اونه و من با برخورد با تضادها خواسته هامو میشناسم و به سمتش حرکت میکنم و این خیلی فوق العادس که خداوند به شیطان اجازه وسوسه کردن و گمراه کردن داده

    تا من در مقابلش سکوت و آرامش را یاد بگیرم و من با سفر کردن به درونم جسارت نظارت کردن رو داشته باشم جسارتی که مانند آن دانه گیاه که می‌کوشد تا با شکافتنِ پوسته‌اش خود را به درونِ ماجرای زندگی پرتاب کند، حتی اگر از یک هسته ی خرما سفت تر باشم باز هم می خواهم شکفته شوم و در سکوی پرتاب همچون منجنیق به سمت یک زندگی درست و صحیح دوست داشتنی. الهی ام پرتاب شوم … باید آماده ی این شکوفایی باشم

    این خیلی فوق العادس که خداوند نعمت احساسات داده که بزرگترین نعمت ما احساسات و عواطف وجودی ماست ولی این احساسات و عواطف ما را بسمت چرایی ها و اما و اگر ها و. قضاوت ها و نجواهای ذهنی و  تجزیه تحلیل‌ها، گفتگوهای درونی و آشفته می برد . و این  قضاوت‌های ذهنی من چیزی نیست جز بازتاب نیاز شدید به تأیید شدن… و این قیل و قال های نفس نجواگر من نمی گذارند که در آرامش باشم پس من همچنان تحت تاثیر افکار درونی ام قضاوت می شوم

    و بقول مولانای عزیز

    بیرون ز تو نیست هر چه در این عالم است

    در خود بطلب هر آنچه که خواهی تویی

    وبقول حضرت حافظ:

    میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست

    توخود حجاب خودی حافظ از میان برخیز

    این خیلی فوق‌العادس که خداوند به انسان قدرت اختیار داده

    من باید همچون آن گلی باشم که همه چیز را نظاره می کنه و تعیین نمی کنه که کدام گل زشت و زیباست …

    هیچ لزومی ندارد که افراد را قضاوت کنم . لزومی ندارد که تعیین کنم ، این آدم که پاره ای از وجود خداست، خوب است یا بد، یا کار آن دیگری درست بود یا غلط، و هیچ  قضاوتی نکنم ….

    وووواااای خدا ی من چگونه می توانم این قیل و قال های نجواگر پُر مشغله ی ذهنی ام رو خاموش کنم

    خدای. من چگونه می توانم آنقدر قدرتمند باشم که فقط. باشم و فقط و فقط نظاره گر این قیل و قال های این آشفته بازار ذهنی ام باشم و قضاوت نکنم ؟؟؟؟؟؟

    خدای من چگونه می توانم بر خشم و حسرت و حسادت ها و کینه ها و نفرت های روی هم تلنبار شده نجواهای ذهنی ام غلبه کنم و سکوت کنم و هیچ قضاوتی نداشته باشم ؟؟؟؟

    چگونه می توانم از قید و بندهای محدود کننده ی به زنجیر کشیده ی ذهنم رهایی یابم و وجود متعالی ام را به اصل و گذشته ی پیشینم متصل گردانم؟؟؟

    خدای من چگونه می توانم آن گل زیبا و آن دریای آگاهی پیشین اصل خود باشم و به دنبال درونی ترین لایه های عشق الهی ام باشم ؟؟؟؟؟

    ای معبود الهی ام و ای عشق الهی ام من را لبریز و سرشار از آرامش الهی خودت کن تا حوادث و اتفاقات و انسان ها و افراد و تمام موجوداتی که برای هدفی خلق شده آند را قضاوت نکنم و با آرامش تماشا کنم

    خدایا به من درک و آگاهی الهی خودت را نثارم کن تا بتوانم در مدار رشد و پیشرفت آگاهی روز افزونم در جهت شناخت اصل خویشتن خویش باشم و تمرین و تکرار و تکرار و تکرار و تمرین روزانه ام باشد که

    یاد بگیرم که جهان از خلقت هر موجودی هدفی داشته است و هر موجودی در هر جایگاهی که هست، به ظاهر خیر یا به ظاهر شر، در مسیر تکامل خویش است. در مسیر دارمای خویش. و هر کس در جایگاه درست خودش هست و نیازی به هیچ پیش داوری و قضاوتی نیست

    فکر نکنیم که یک چیزی در این دنیا اشتباه هست و ما باید درستش کنیم همی چی سر جای درستش هست

    تو چون یوسفی ولی به درون نظر نداری

    خدایاا شکرت بخاطر شفای روح و جسم و الهی ام که هم اکنون در تعادل و هماهنگی به همدیگر هستند

    خدایا شکرت که برنامه ریز ماهری هستی و این تو هستی که باید بهترینهع بهترین برنامه های دقیقی که مو لای درزش نمیره رو برام انجام بدی .. خدایا چطوری ازت تشکر کنم ای معبود الهی ام و ای نور و عشق الهی ام ترا سپاس می گویم و سجده ی شکر بجای می آورم

    خدایا شکرت که با معجزاتت سوپرایزم می کنی

    خدایا شکرت که در آغوش گرم و نرمت من را نوازش می کنی ومن را روی شانه هایت می نشانی و می‌بری به همان سمت و سویی که باید ببری و شد هر آنچه که باید میشد

    ای نور الهی و ای معبود الهی و ای عشق الهی ام

    مییبخشم اون انرژی که دلمو باعث ناراحتی و دل شکستگی ایم شده .. و رها و آزاد می کنم

    قلبا می بخشم و رها و آزاد می کنم

    بخشیدم و من رها کردم تا روحم رو آزاد و رها کنم من در مدار نور و آزادی و رهایی قرار گرفتم و باور دارم که بزودی تجربه می کنم آنچه را که لایقش هستم رو

    خدایا شکرت که وارد تجربه ی زندگیم شد آنچه که باید میشد

    خدایا شکرت من همتراز با جهان هستی و کاینات در مدار نور و آگاهی روز افزونم هستم

    من باور دارم اعتماد دارم و رها می سازم

    من باور دارم من اعتماد دارم و رها می سازم من باور دارم من اعتماد دارم من رها می‌سازم

    من عمیق ترین خواسته های خود هستم

    خدایا من رو آسون کن برای تسلیم و رها و آزاد بودن در برابر خودت

    خدای مهربانم شکرت به من نعمت شکرگزاری نعمتهای بیشمارت را عنایت کردی

    من باید همیشه استادم رو الگو قرار بدم و این سوال رو از خودم بپرسم

    خدایا چگونه میتوانم از این بهتر و بهتر شوم. و خودم را متعهد به نتیجه کنم و همانند استادانم با نتایجم صحبت کنم ؟ خدایا خودت هدایتم کن

    خدایااآاا کمکم کن که اون باورها و نگرش های محدود کننده ام رو شناسایی کنم و تغییرشون بدم به باؤرهای قدرتمندی که خواسته هامو بسادگی و به راحتی و به آسونی و سهولت و زودتر از آنچه که تصورش را می کنم وارد تجربه ی زندگیم شود

    خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم

    و تنها فقط و فقط از تو یاری می خواهم

    IN GOD WE TRUST

    ما به خداوند اعتماد داریم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      مریم عاشوری گفته:
      مدت عضویت: 2276 روز

      سلام به رویای عزیزم

      امروز به نشانه ام هدایت شدم و‌بعد به کامنت زیبای شما

      رویا جان خواندن دیدگاهت بقدری برایم لذت بخش بود که انگار دارم با خدا صحبت میکنم و جملات را مثل دعا با تمام وجود ادا میکردم

      رویا جان ممنونم برای قلب مهربونت و درکت از این فایل و متن تاثیرگذارت

      نشانه دیگر من تاریخ گذاشتن کامنتت هست که دقیقا روز تولدمه که امسال همراه با تحولی عظیم در من بود، شاید خالی از لطف نباشه گفتنش:

      من قصد کرده بود روز تولدم قله دماوند رو‌صعود کنم و باید همراه با تیم این اتفاق میفتاد در صورتیکه به دلیل شرایط جوی امسال تمام باشگاه های کوهنوردی تاریخ صعود به دماوند رو مرتبا تغییر میدادند و‌من دقیقه 90 موندم تنها بدون هیچ راهنما و‌باشگاهی

      حتی چادر هم تهیه نکرده بودم برای شب مانی چون قرار نبود تنها برم

      خلاصه قصد کردم که سورپرایز تولدمو خراب نکنم و صبح اونروز راهی شدم و در کمال ناباوری دست های خدا بقدر منو شگفت زده کردن که بهترین جشن تولد عمرمو گرفتم و شب چندین نفر از من دعوت کردن به ایگلو ( خونه هایی که شبیه خونه اسکیمو هست) و اتاق پناهگاه که باید از سه ماه قبل رزرو میکردی . یکی از کوهنوردا چادرش‌ رو بهم داد و گفت تهران ازت میگیرم

      من اونجا برای اولین بار به معنی حقیقی ایمان و باور پی بردم و تازه به این حرف استاد رسیدم که تو بندگی اونو کن اون برات خدایی میکنه

      و بهترین تجربه عمرم بود از لطف و محبت بی دریغ بنده هاش در تنها ترین حالت ممکنم .

      وقتی اومدم بالای دیدگاهت که اسمت رو بخونم تاریخ نوشتن دیدگاه دوباره منو منقلب کرد . ما چقدر دور و‌چقدر نزدیکیم بهم

      ما یه جز از یه کل هستیم

      در پناه الله یکتا هر روز شاهد موفقیت های بیشتری ازت باشیم .️️️

      در پایان هم صعودی عالی به قله زیبای دماوند داشتم ولی عظمت ادمهای پایین قله به مراتب از قله دماوند برام بیشتر بود چون نشان از عظمت بی انتهای خدا‌وندم بود

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مریم عاشوری گفته:
      مدت عضویت: 2276 روز

      سلام به رویای عزیزم

      امروز به نشانه ام هدایت شدم و‌بعد به کامنت زیبای شما

      رویا جان خواندن دیدگاهت بقدری برایم لذت بخش بود که انگار دارم با خدا صحبت میکنم و جملات را مثل دعا با تمام وجود ادا میکردم

      رویا جان ممنونم برای قلب مهربونت و درکت از این فایل و متن تاثیرگذارت

      نشانه دیگر من تاریخ گذاشتن کامنتت هست که دقیقا روز تولدمه که امسال همراه با تحولی عظیم در من بود، شاید خالی از لطف نباشه گفتنش:

      من قصد کرده بود روز تولدم قله دماوند رو‌صعود کنم و باید همراه با تیم این اتفاق میفتاد در صورتیکه به دلیل شرایط جوی امسال تمام باشگاه های کوهنوردی تاریخ صعود به دماوند رو مرتبا تغییر میدادند و‌من دقیقه 90 موندم تنها بدون هیچ راهنما و‌باشگاهی

      حتی چادر هم تهیه نکرده بودم برای شب مانی چون قرار نبود تنها برم

      خلاصه قصد کردم که سورپرایز تولدمو خراب نکنم و صبح اونروز راهی شدم و در کمال ناباوری دست های خدا بقدر منو شگفت زده کردن که بهترین جشن تولد عمرمو گرفتم و شب چندین نفر از من دعوت کردن به ایگلو ( خونه هایی که شبیه خونه اسکیمو هست) و اتاق پناهگاه که باید از سه ماه قبل رزرو میکردی . یکی از کوهنوردا چادرش‌ رو بهم داد و گفت تهران ازت میگیرم

      من اونجا برای اولین بار به معنی حقیقی ایمان و باور پی بردم و تازه به این حرف استاد رسیدم که تو بندگی اونو کن اون برات خدایی میکنه

      و بهترین تجربه عمرم بود از لطف و محبت بی دریغ بنده هاش در تنها ترین حالت ممکنم .

      وقتی اومدم بالای دیدگاهت که اسمت رو بخونم تاریخ نوشتن دیدگاه دوباره منو منقلب کرد . ما چقدر دور و‌چقدر نزدیکیم بهم

      ما یه جز از یه کل هستیم

      در پناه الله یکتا هر روز شاهد موفقیت های بیشتری ازت باشیم .️️️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        رویا مهاجرسلطانی گفته:
        مدت عضویت: 2199 روز

        درود و وقت بخیر خدمت دوست عزیز و نورانیم مریم خانم عاشوری نازنینم .. خدایا شکرت چنین زیبا رویی را میبینم .. هزار ماشاالله .. هزار الله اکبر به این زیبا رویی .. و تبارک الله احسن الخالقین

        مریم نازنینم چند لحظه به عکس زیبایت خیره ماندم یعنی زیبایی آت منو محو خودش کرد آن چشمان نورانی و خوشکل ..

        مریم جان من همیشه یک حس فوق العاده ای در دیدن چهره ی افراد دارم یعنی نه تنها چهره ی ظاهری افراد را میبینم بلکه بیشتر از آن به عمق و سرشت باطنی شون رسوخ میکنم و همین نگاه عمیق من باعث شده که یک فرکانس عمیقی را از طرف مقابلم احساس کنم و همون نگاه اول سبب میشه که هر آنچه را که باید بدانم بفههم .. شاید این یک استعداد خدا دادی است که کشفش کردم ..

        مریم جان واقعا ازت ممنون و سپاسگذارم که دست و قلم خداوند برام شدی و چراغ جادویی آبی رنگ خوش خبری سایت را برام روشن کردی و نوشته یرزیلای تو را با عشق دریافت کردم و خواندم و لذت بردم و لبخند زیبایی را بر چهره ام نشاندی که بی گمان این حس و حال خوبم به سمت تو کمانه می‌کنه و چراغ قلبت به الطاف و نور الهی روشن میشه الهی آمین

        مریم جان در ادامه بازم باید تحسینت کنم که با روشن کردن نقطه ی آبی رنگ سبب خیر و برکت دیگری شدی که برم کامنت خودمو بخونم و اصلا باورم نمیشد که این کامنت رو من نوشتم چون همینطوری احساساتی شدم و اشک شوق میریختم چون زمانی به خواندن این کامنتت تاثیر گذارت هدایت شدم که نوشتن آخرین کامنتم در فایل جدید استاد تمام شده بود ( چگونه به راه راست هدایت شویم و از آن دور می شویم)

        مریم جانم تاریخ کامنت من در روز دوازدهم مرداد بود که مصادف با تولدت بوده برای منم جالب بود !! چون منم مردادی هستم ولی روز 28 مرداد تولد مردادی های آتشین مبارکا باد در این فصل آذرماه آتشین.. امید دارم همیشه در مدار سوپرایزهای بینظیر الهی باشی .. من خودم هر روز صبح توی دفترم می‌نویسم خدایااا امروز مو با بهترین دیده ها و شنیده ها و زیبایی ها و آگاهی ها و پول و ثروت و نعمت و برکت و وفور و فراوانی و خوش خبری ها سوپرایزم کن و برای تو عزیز دلم هم چنین آرزویی دارم و همچنین برای تمام دوستانی که به این کامنت من هدایت شدند این آرزوی قشنگ را هدیه میدم الهی آمین

        مریم جان چقدر خاطره ی صعود به قله ی دماوند قشنگی داشتی لذت بردم و چقدر خوشحال شدم مرسی مرسی عزیزم ممنونم برای این که تاریخ تولدت با کامنت من همسو و هم فرکانس بود و سبب خیر شد تا برام یک خاطره ی دلنشین و زیبا رو تعریف کنی و دعای صبحگاهی منم همینجا اجابت شد چون هم زیبایی روی گل تو را دیدم و هم بهترین ها را خواندم و هم با دیدن اون نقطه ی آبی رنگ سوپرایز شدم خدایااآاا شکرت

        مریم جان ممنون و سپاسگذارم برای نوشتن این کامنت زیبا و تاثیر گذارت واقعا برام خیلی ارزشمنده و دوست دارم چندین بار کامنتتو بخونم و لذت ببرم و احساس خوبم را بیشتر و پایدارتر کنم ممنون و سپاسگذارم دختر خوب کوهنورد و ورزشکار مون آفرین!!!!

        روز و شبت بخیریت و خوبی و خوشی و شادمانی و ایام بکامت شیرین و گوارا همراه با عشق و سلامتی

        شاد و موفق و پایدار باشی عزیزم ️️️

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3350 روز

    سلام

    با آرامش می توانیم تصمیمات خوبی بگیریم و درست عمل کنیم

    خیلی زیاد دارم روی قضاوت نکردن کار می کنم خیلی بهتر شده ام ولی این عادت از گذشته در من خیلی مانده است و مرا محدود کرده است ومرا در گذشته نگاه داشته است که باعث میشود نامحدود فکر نکنم البته که بسیار روی خودم کار میکنم خدایا شکرت

    وقتی که قضاوت نمی کنیم آرامش کسب میکنیم و به حس آرامش تمایل داریم

    قضاوت ما را از خودمان دور میکند از حقیقت وجودی خودمان

    کافیست که صدای آرامش بخش خدا را بشنویم و به درونمان توجه کنیم

    به امید اینکه بتوانیم بیشتر برای خود باشیم و اینکه هر روز صبح در ستاره قطبی می نویسم که امروز فقط سرم تو لاک خودم است خدایا شکرت

    just do it now

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    دختر خدا گفته:
    مدت عضویت: 852 روز

    سلام به استاد عزیزم ،و هرکس ک هدایت شده ب این نوشته …

    استاد فایلهای مربوط ب ارامش در پرتو اگاهی کوتاهن،ولی احساس میکنم نکات راه گشایی تو تموم این فایلها هس،چیزایی ک ما ب راحتی از کنارشون رد شدیم ،استاد الان ک این متن رو مینویسم،دارم رو خودم و باورهام کار میکنم،و این مدت ب تضادهایی خوردم ک میدونم من خلقشون کردم ،استاد فایل قبلی راجع ب این بود ک بدن ما بزرگترین داروخانه است ،و این فایل راجع ب قضاوت نکردن ،من 2 روزه مریض شدم ن بخاطر اینکه این مریضی ویروسیه! بخاطر اینکه با افکارم با نگرانی و ترسهام ،و توجهم ب چیزایی ک حتی وجود ندارن نگرانی و ناراحتی بیشتری رو ب خودم جذب کردم و بدنم با وجود این بیماری داره بهم هشدار میده ک این دردا ریشه در چ افکار و نگاه من داشته ! استاد تو یکی از فایلا یادمه گفتین ب جایی میرسین ک دیگه از اتفاقی تو زندگیتون تعجب نمیکنین ،و منم تعجب نکردم ک مریض شدم،و تعجب نمیکنم ک دارم زود خوب میشم چون ریشه اون بیماری تو افکار من بود ! دنبال توجه بودم !

    و این یه جمله :قضاوت‌های تو چیزی نیست جز بازتاب نیاز شدیدت به تأیید شدن.

    استاد دلم میخواد از شدت خوشحالی گریه کنم،تازه دارم میفهمم همه چیزو من خلق کردم ! قبلا فقط میگفتمش،الان دارم درکش میکنم … و ناراحت نیستم ک چقدر خودمو اذیت کردم،چقدر درد کشیدم،چون دیگه الان دارم یادمیگیرم همه چیز منم .همه چیز رو من تعیین میکنم ،فقط مننننن.

    میخوام سلامتیم و قضاوت ها و نیاز ب تایید شدن رو ب هم ربط بدم ک چطور باعث شد من مریض شم :

    استاد واقعیتش اینه ک من چند ماهه شاید 8 ماه،دارم سعی میکنم کسی رو قضاوت نکنم،و هنوز اونقدر موفق نبودم ،نسبت ب قبل خیلی بهتر شدم ولی هنوز جای کار داره و دارم روش کار میکنم

    یکی از استادام هس ک خیلی تحسینش میکنم چون تو کارشون موفقن،اگ دوستام راجع بهش بد میگفتن ،میگفتم ادم خوبیه،اخلاقشون خاصه،هرکس یه قلق داره،و … طوری ک جلسه اول کلاس خیلی بداخلاق بودن ،ولی من انقد خوبشونو گفتم ک جلسه دوم خوش اخلاق شدن ،و حداقل من اونقدر توجهم ب خوبیاس ک این ادم ب من احترام میذاره بین بچه ها

    “و واقعیتِ اون ادم هرچی ک بود ،واقعیت دنیای من نشد”

    اما دیروز چیزی شنیدم و ذهنم شروع کرد ب قضاوت،ک خداروشکر امروز این فایلو دیدم و اینطور شنیدم ک خدا بهترینا رو برا من میخواد و کاملا حواسش هس و نمیخواد من جز انرژی مثبت و حال خوب چیزی داشته باشم،و این جمله رو مدام یاد خودم میندازم ک :

    یاد بگیر که جهان از خلقت هر موجودی هدفی داشته است و هر موجودی در هر جایگاهی که هست، به ظاهر خیر یا به ظاهر شر، در مسیر تکامل خویش است. در مسیر دارمای خویش.

    این از این ک درس شد .

    اما چرا من با قضاوت ،مریضی رو ب خودم جذب کردم؟

    استاد شما گفتین قضاوت‌های تو چیزی نیست جز بازتاب نیاز شدیدت به تأیید شدن !

    استاد من تو کارم خیلی حرفه ایم،خیلی خودمو قبول دارم،خیلی زیاااد عشق میکنم،فعلا تو مرحله اموزشم و چند ماه دیگه حتما مینویسم ک چیکارا کردم ،ولی نکته اینجاس ک خوشم میومد از اینکه توجه بشه بهم!

    استعدامو ب رخ بکشم،بگم من خیلی خفنم و متفاوت از بقیه هسم! ( نیاز شدید ب تایید شدن )من ک میدونم کی هسم و چقدر فوق العاده ام،چ لزومی داره ب بقیه اثباتش کنم؟این رفتارام اذیتم میکرد ،تا اینکه الان علتشو ن اینکه نفهمیده بودم،الان قبول کردم ک من دوس داشتم بهم توجه شه ،و این نیاز ب توجه شاید چیزیه ک من باید خیلی روش کار کنم

    اما چ ربطی ب مریضیه من داره؟

    چ نیاز ب توجه باشه،چ نیاز ب تایید شدن،چ وابستگی ب ادما و …. هرچیزی ک منو از اصلم دور کنه ،تو دنیای بیرونی نمود پیدا میکنه،میشه مریضی،میشه روابط ناسالم ،درد و رنج و …

    استاد باورش منطقیه ک با نوشتن این حرفا حالم داره بهتر میشه؟

    هر تضادی تا وقتی هس ک تو درسشو بگیری،و وقتی درس اون قضیه رو بگیری ،درد و رنج خودب خود از بین میره ،خود ب خود همه چی درست میشه،خود ب خود ،چون یادگرفتیم دنیا دنیای فرکانسه ،با تغییر فرکانس همه چیز تغییر میکنه ،و بنظر من هیچ چیز ب اندازه اگاهی و عمل ب اون اگاهی ها نمیتونه فرکانس ادمو تغییر بده

    استاد بگم الان وصل کسی نیستم دروغ نگفتم

    همیشه مخاطب کامنتام رو بچه ها یا خودم میذاشتم،ولی الان عجیب انگار فقط دوس دارم ب شما بگم ،ک چقدر ممنونم بابت نگاهتون ک دنیای خیلی ها رو عوض کرده ،”موفقیت در تمام جنبه های زندگی”

    و کسی میرسه ب این مقام ،ک دست از قضاوت برداشته ،دست از تایید بقیه برداشته ،استاد حالم خیلی عالیه ،با تمام وجودم احساس میکنم میلیونر شدنمو ،احساس میکنم خدا چقدر دوستم داشت ک از تضادهایی ک من تو زندگی بهش برخوردم و مخلوق دست خودم بود،حتی اونا رو پله کرد تا من با همون تضادهایی ک خودمم خلقشون کردم تو مسیر خواسته هام ازشون استفاده کنم !!!! من چی بگم الان؟

    ازش خواسته بودم ریشه ای کمکم کنه حل کنم همه چیزو،ولی قبل از این دعام،چند سال قبل از دعاهام،اون منو مستجاب کرده بود ،

    استاد نمیدونم تا چ حد میتونم برسونم حرفامو ،فقط میدونم طوفانی ک چندماه ادامه داشت تو وجودم الان اروم شده،الان درک کرده ،الان فقط خودشو تعیین کننده همه چییییز میدونه ،الان دیگه قضاوت نمیکنه چون حتی وقتشو نداره،چون زندگیش ارزشمنده و کسی جز “خودش” تو این زندگی نقش نداره،الان ب ادما دیگه فکر نمیکنه،چون میدونه اون بیرون چیزی نیس ک خوشحالش کنه،میدونه جهان درونی ک چند سال پیش راجع بهش حرف میزد یعنی چی،درک کرده ک وقتی میگفت اون بیرون دنبال خوشبختی نگرد یعنی چی،هنوز خیلی چیزا هس ک باید یادبگیرم و تازه اول راهه ،ولی من همینجا ب جهان و کائنات هستی اعلام میکنم اماده دریافت هر الهام و هدایتی هستم تا در جهت هرانچه ک برای من خیر و منفعت مطلق هس قدم بردارم

    خدایا شکرت ک میتونیم تغییر کنیم و جهان خودمونو تغییر بدیم ،شکرت برای ثروت هایی ک از بی نهایت مسیر ب زندگیم وارد کردی ،شکرت برای عشق ها و دوستی هایی ک از سر لطف و محبتت بهم ارزانی داشتی ،شکرت ک از هرچیزی جز تو بی نیازم کردی

    شکرت برای وجود استاد عباسمنش،برای دیدگاهش ،برای ثباتش در باورهاش،و استقامتش در مسیرش،شکرت برای موفقیت و حال خوبیای همه،شکرت ک همه چیز رو با قانون خلق کردی،شکرت ک فرصت استفاده از زندگی رو با این مسیر بهم دادی ،شکرت ک عزیز دردونه توعم،شکرت ک با تنهاییم عشق میکنم ،کنار بنده هات هم عشق میکنم،شکرت ک انقدر تغییر کردم ،شکرت بخاطر عدلت،بخاطر اروم بودنم،بخاطر سلامتی ای ک سریع بهم بخشیدی،شکرت ک هستم ،شکرت ک اجازه دادی شکرت کنم :)

    پس لازم است به جای قضاوتِ تجربه دیگری، به جای تماشا کردن، به جای یافتنِ دلایل حرکت نکردن، به جای همه‌ی بهانه هایت، همه‌ی ولی، اما و اگر هایت، برای تجربه‌ی شخصی‌ات از موفقیت.. از ثروت و از رحمت… و لذت به راه بیفتی و قدمی برداری

    قضاوت نکردن را تمرین کن. حادثه‌ها را، آدم‌ها را، موجودات را و هیچ چیز را قضاوت نکن.

    یاد بگیر که گاهی فقط باشی و تنها تماشا کنی موجوداتی را که برای هدفی خلق شده‌اند.

    یاد بگیر که جهان از خلقت هر موجودی هدفی داشته است و هر موجودی در هر جایگاهی که هست، به ظاهر خیر یا به ظاهر شر، در مسیر تکامل خویش است. در مسیر دارمای خویش.

    یا ربّ العالمین تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

    هرچه آگاه تر،آزادتر ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      فریبرز کاوه گفته:
      مدت عضویت: 1893 روز

      درود بر شما بانو فاطمه گرامی

      کم‌کم دارم می‌فهمم که وقتی استاد بزرگوارمان، دنیا، دنیای مدار است و بس!

      وقتی من در مورد چیزی قضاوت می‌کنم، یعنی از نظر من چیزی نادرست است. یعنی چیزی سر جای خودش نیست. در صورتی‌که هست، همه چیز سر جای خودشه! این منم که برای تغییر موقعیتم و تغییر پیرامونم، باید تغییر کنم و بس!

      آره، اگر جایی که هستم، موقعیتی که در آن‌ هستم، کار و شغلی که دارم، همسری که دارم، نامی که دارم، فرزندانی که دارم، کسب و کار و درآمدی که دارم، خویشاوندانی که دارم، همکارانی که دارم، مشتریانی که دارم و غیره، همه و همه نشان از تراز خودم دارد! نشان از وضعیت فکری و اندیشه‌هایی است که دارم، نشان از کارهایی است که از پیش انجام داده‌ام و چیزهایی است که از پیش فرستاده‌اند. بنابراین، برای تغییر همه‌ی این‌ها، باید خودم را تغییر دهم و بس!

      همه‌اش خودم هستم و اگر جهان آینه‌ی تمام نمای من است، حرفی دیگر نمی‌ماند، انتقادی نمی‌ماند، قضاوتی نمی‌ماند! کافی است نیم نگاهی به درون خودم بیاندازم تا متوجه ریشه‌ی همه‌ی این ناخواسته‌ها بشوم!

      خدایا ، اکنون که ما را به این مسیر زیبای آگاهی و شناخت و هدایت آورده‌ای، خودت هم کمک‌مان کن تا با پیوستگی، این مسیر زیبا را به کمک دستانت بپیماییم و سرانجام رستگار و سربلند از این دنیا به سوی شما بازگردیم.

      خدایا شکرت

      پروردگارا سپاس

      الهی شکرت

      ارادتمند شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        دختر خدا گفته:
        مدت عضویت: 852 روز

        سلام دوست خوبم فریبرز جان

        ممنونم از نگاهتون و کامنتی ک گذاشتید چون باعث شد مجدد کامنت خودمو بخونم

        ممنونم از آگاهی ای ک ب جریان انداختید

        وقتی من در مورد چیزی قضاوت می‌کنم، یعنی از نظر من چیزی نادرست است. یعنی چیزی سر جای خودش نیست. در صورتی‌که هست، همه چیز سر جای خودشه! این منم که برای تغییر موقعیتم و تغییر پیرامونم، باید تغییر کنم و بس!

        دقیقا دوست خوبم ،همه چی سرجای خودشه :) و اونی ک باید تغییر کنه منم

        چقدر حرفتون درسته

        یاد حرف استاد افتادم ک میگن :

        تو جایی هستی ک با اتفاقات اون مکان ،هم مدار هستی

        تا تو تغییر نکنی،اتفاقات بیرونی هم تغییر نمیکنه

        عاشقتونم

        مسیرتون پر نور

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    سید حسن گفته:
    مدت عضویت: 1068 روز

    سلام

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    خدایی که جهان را برایم آفریده تا خلق کنم آنچه را که میخواهم و با آن لذت میبرم

    خداوند جهان ل مسخره من کرده تا بتونم هر آنچه را که میخواهم برای خودم بسازم و خلق کنم

    هیچ گاه نباید از آنچه که دیگران با ایمانی که از خداوند داشتند و زندگی شان رو خلق کردند قضاوت نکنم

    چون هر چه انسانها ثروتمند تر هستند ایمانشان به خداوند بیشتر است

    همیشه ظاهر قضیه برای ما بیان می‌شده

    اون اصل ایمان طرف نصبت به توانایی هایی که داشته را نمی‌دیدم و بلعکس قضاوت های بیجا. را از آدم های ثروتمند داشتیم

    و حال اینجا خودم درک کردم که هر چه بیشتر به هدایت های خداوند. ایمان داشته باشیم و قدم به داریم به آنچه که قلب میگوید که سخن خداست قدم بردارم خداوند. مرا به قدم های بعدی هم هدایت میکند

    به گفته استاد

    هر چه بیشتر ایمانمان را نشان دهیم و قدم های اولی را برداریم در دل اون حرکت قدم های بعدی بهمون گفته میشود فقط باید خدا را باور کنم و با ایمان 100حرکت کنم

    آنچه که من تا به حال بدست آوردم همه را خدا قدم به قدم بهم گفته ومن عمل کردم به نتیجه های درست انجامیده است

    هرکجا که عجله کردم کارم و یا راهم را از هدف هایم دورتر کردم

    خدایا من تسلیم امر هدایت های تو هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    اسماعیل زارعی گفته:
    مدت عضویت: 518 روز

    بسم نورنور الانور نورفوق نور سلام به استاد عزیز امروز این نشانه برای من امد واییییی استاداین چه نشانی ای بود اصلا این نشانه با خودخود من بود سوال امروزم این بود همین نیم ساعت پیش توی حمام بودم واز خودم پرسیدم وا شوکه شدم فکر میکردم ازخودم پرسیدم هدف خداوند ازخلقت انسان چه بوده وموجودات وحیوانات درنده با خودم فکر میکردم که انگار یکی بهم بگه در سوره رحمان هدف انس وجن برای عبادت وبندگی است واینکه درباره موجودات هم هدایت زدم گفته شده موجودات یرای هدفی خلق شده اند یاد بگیر جهان از خلقت هر موجودی هدفی داشته است هر موجودی که در هر جایگاهی که است به ظاهر خیر ویابه ظاهر شر در مسیر تکامل خویش واو چقدر زود جواب سوال من داده شد دراین فایل ودرمورد قضاوت هم چند روز وامروز درباره چیزی که درست نمیدونستم درست است یا غلط هی قصاوت میکردم خدایا منو ببخش که قصاوتی که این ذهن معدود من هزار افکار بیهوده را نوشخوار کرد خداوندا منو به راه راست هدایت کن نه راه گمراه شدگان سپاس گزارم که هدایت شدم تااین ترمز مخفی ذهنم را بشناسم به امید هدایتم توسط پروردگار وسپاسگذار از همگی دوستان ممنونم وخدا طار ویاور شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: