آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 8 - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)

273 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1240 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    عشق

    ملاقات مرگ و زندگی است

    ملاقاتی در نقطه ی اوج

    فقط در صورت شناخت عشق است که می توان به تجربه ی این ملاقات نائل آمد

    در غیر این صورت به دنیا می آیی زندگی می کنی و می میری ولی در حقیقت مهم ترین تجربه ی زندگی را از دست داده ای

    تجربه ای که با هیچ چیز جایگزین نمی شود تو تجربه ی حد فاصل مرگ و زندگی را از دست داده ای

    تجربه ی این حد فاصل نقطه ی اوج و حد نهایی تجربیات آدمی است

    برای اینکه به این نقطه برسی باید چهار مرحله را همیشه به خاطر داشته باشی

    مرحله اول

    حضور در لحظه است زیرا عشق تنها در زمان حال ممکن است

    عشق ورزیدن در گذشته و آینده ممکن نیست

    بسیاری از آدم ها یا در گذشته و یا در آینده زندگی می کنند طبیعتا عشقشان نیز در گذشته و آینده است که چنین عملی غیر ممکن است

    اگر خواستی از عشق فرار کنی در زمان گذشته و یا در زمان آینده زندگی کن

    ولی اگر خواستی رودخانه ی عشق را در درونت جاری سازی در زمان حال زندگی کن

    زیرا عشق فقط در زمان حال ممکن است

    زیاده از حد فکر نکن زیرا فکر هم همیشه به گذشته یا آینده مربوط می شود و انرژی تو به جای اینکه به قوه ی احساس معطوف شود منحرف شده و صرف فکر کردن می گردد

    و تمام انرژیهای تو را تخلیه می کند در چنین شرایطی عشق نمی تواند وجود داشته باشد

    دومین قدم

    در راه رسیدن به عشق این است که یاد بگیری چگونه سموم وجودت را به عسل تبدیل کنی

    خیلی از مردم عشق می ورزند ولی عشق آنها با سمومی هم چون:

    نفرت حسادت خشم خودخواهی و احساس مالکیت آلوده شده است

    می پرسی چگونه می توان این سموم را به شهد تبدیل کنیم؟

    روشی بسیار ساده وجود دارد

    تو لازم نیست کار خاصی انجام دهی تنها چیزی که احتیاج داری صبر است این یکی از بزرگترین اسراری است که برایت فاش می کنم

    امتحانش کن..

    وقتی که خشمگین می شوی نباید کاری کنی فقط در سکوت بنشین و نظاره گر باش

    با خشم همکاری نکن و آن را سرکوب هم نکن

    فقط نظاهره کن صبور باش و ببین که چه پیش میآید بگذار که این احساس اوج بگیرد زمانی که این حال و هوای مسموم بر توغلبه کرد هیچ کاری انجام نده

    فقط صبر کن و بگذار که این سم به غیر خود تبدیل شود

    این یکی از اصول زندگی است که همه چیز مدام در حال تغییر به غیر خود است انسان در این اوقات فقط باید صبور باشد در زمان خشم

    از انجام هر عملی حذر کن و هیچ تصمیمی نگیر

    زیرا برایت پشیمانی به بار می آورد خشم نمی تواند دائمی باشد

    اگر صبور باشی و به انتظار بنشینی به این نتیجه خواهی رسی

    هیچ چیز دائمی نیست

    شادی میآید و میرود

    غم می آید و می رود

    همه چیز تغییر می کند و هیچ چیز به یک صورت باقی نمی ماند پس برای چه عجله می کنی ؟

    خشم آمده است و می رود و تو فقط قدری صبر داشته باش

    به آینه نگاه کن و منتظر باش چهره ی خشمناکت را در آینه تماشا کن لزومی ندارد این چهره را به کس دیگری نشان بدهی

    این مسئله فقط مربوط به توست جزئی از زندگی و حال و هوای توست

    تو باید این قدر صبر کنی که چهره ی خشمگینت که از شدت خشم قرمز رنگ شده از هم بازگردد و چشمانت حالت متین و آرام به خود گیرد

    اگر صبر داشته باشی و در اینه تماشا کنی می بینی که انرژی چشمت دگرگون می شود و تو آکنده از طراوت و نشاط می شوی

    مرحله ی سوم

    تقسیم کردن و بخشیدن است چیزهای منفی را برای خودت نگه دار ولی خوبی ها و زیبایی ها را با دیگران تقسیم کن

    معمولا اکثر مردم عکس این عمل را انجام می دهند چنین انسان هایی واقعا نادان هستند

    وقتی که شاد هستند خست به خرج می دهند و آن را با کسی تقسیم نمی کنند ولی وقتی غمگین و افسرده هستند ولخرج و دست و دلباز می شوند

    و دوست دارند همه را در غم خود شریک سازند

    وقتی لبخند می زنند بسیار صرفه جویانه عمل می کنند در حد یک تبسم کوچک ولی خدا نکند که خشمگین شوند آن وقت در آستانه ی انفجار قرار می گیرند

    آدم وقتی دارد باید ببخشید

    در واقع انسان جز آن چیزی که با دیگران تقسیم می کند و می بخشد چیزی ندارد

    عشق پول و مال نیست که بتوان آن را جمع کرد عشق عطر و طراواتی است که باید با دیگران تقسیم کرد

    هر چه بیشتر ببخشی بیشتر به دست می آوری و هر چه کمتر ببخشی کمتر داری

    اگر ببخشی وجودت از سموم پاک می شود وقتی ببخشی در انتظار عمل متقابل یا پاداش نباش

    حتی منتظر تشکر هم نباش بلکه تو باید از کسی که اجازه داده چیزی را با او تقسیم کنی سپاسگزار باشی

    فکر نکن که او باید از تو تشکر کند

    چهارمین گام

    در راه رسیدن به عشق هیچ بودن است

    به محض اینکه فکر کنی کسی هستی عشق از جاری شدن باز می ایستد

    عشق فقط از درون کسی به بیرون جاری می شود که کسی نباشد

    عشق در نیستی خانه دارد هنگامی که خالی باشی عشق در تو جای خواهد گرفت

    وقتی آکنده از غرور باشی عشق ناپدید می شود

    همزیستی عشق و غرور ممکن نیست این دو در کنار یکدیگر جای ندارند

    هیچ چیز باش هیچ منشا همه چیز است هیچ منشا بی نهایت است هیچ باش در هیچ بودن است که به کل می رسی اگر خود را کسی بپنداری راه را گم می کنی

    ولی اگر خود را هیچ بپنداری به مقصد می رسی

    فقط گاهی به این جمله فکر کن:

    اتفاقات خوب تنها وقتی از راه می رسند که قلبت را پاک کرده ای

    و در گذشته ات ببین که بارها چنین بوده و می بینی بارها چنین خواهد بود

    و باز در خلوت خود دمی به این برکه ی سبز بیا که در سکوت و رهایی برایت بگوییم

    عشق بی قید و شرط را تجربه کن

    آن چه تو عشق می پنداری آن قدر به شرط آلوده شده که دیگر از آشنایی ساده هم ساده تر است

    از کودکی به بچه ها یاد می دهند دوستت دارم به شرط..

    و به تو یاد داده اند دوستت بدارند به شرط…

    و دوست بداری به شرط…

    که دوستی ات جز یک آشنایی ساده نباشد چنین است که هرگز عشق را تجربه نکرده ای و حتی تصورش هم برای تو دشوار است

    آن چه که تو عشق می پنداری آلوده شده به شرط و انتظار

    مگر نه اینکه همه پاره ای از خدا و پاره ای از تو هستند

    و این خود از همه ی دلایل زمینی ارزشمند تر است برای عاشقی که در کنار تو نشسته است

    اینکه در کنار تو زندگی می کند اینکه در خیابان از کنار تو می گذرد

    قبل از اینکه چیزی باشد که تو می خواهی و با تو مخالف باشد یا نباشد قبل از اینکه پا بر روی حق بگذارد یا نه پاره ای از توست

    پاره ای از خداست

    ساده بگوییم:

    با هر موجودی که روبرو می شوی لحظه ای تامل کن و ببین او هم

    مثل تو پاره ای از خداست

    پاره ای از خود توست

    که دارمای خود را دارد و در مسیر رسیدن به آن است و شعور کیهان آن را در مسیر تو قرار داده است که به تو خدمت کرده باشد

    که چیزی به تو بیاموزد و این کلید عشق بی قید و شرط است

    ما همه آمده ایم که یاد بدهیم و یاد بگیریم

    ببخش و عشق بورز بی انتظار

    چه اهمیتی دارد که دیگران با تو چنین اند یا نه

    تنها عشق بورز تو آمده ای که عشق بورزی

    هر بار در خیابان کسی به زمین خورد بی درنگ به یاریش شتافتی بی قضاوت بی انتظار

    مگر عشق بی قید و شرط چیزی جز این است برای آوردن سعادت به خانه تنها همین بس است

    کافی است همسر فرزند پدر مادر دوست همکار را هم مثل غریبه ها دوست بداری بی قید و شرط بی انتظار

    لازم نیست کاری کنی حتی چیزی بگویی

    تنها کافی است دوستیشان را در دل داشته باشی

    بی قید و شرط فقط برای اینکه بخشی از وجود تو هستند و پاره ای از وجود خدا

    برای سه روز آینده فقط برای سه روز عشق بورز و گرامیش بدار چون پایه ی از وجود خودت

    چون قلبت

    برای همه ی موجودات جهان قلبت را از هر چیزی جز عشق بی قید و شرط پاک کن لازم نیست کاری کنی و حتی لبخند بزنی

    فقط عشق بورز عشق بی قید و شرط

    فقط برای سه روز و ببین دنیای پیرامونت چگونه تغییر می کند

    با بیان این نکته برای اطرافیان آن را در ذهن خود پایدار کن

    و بخشنده شو تا طبیعت در تو جاری شود

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    آرامش ميلياردر گفته:
    مدت عضویت: 4014 روز

    با سلام

    این داستان تولد گروه تحقیقاتی عباس منش که در صفحه اول نوشته شده بقدری زیباست که هر دفعه میخونمش انگار بار اوله که میخونم و دلم میخواد هربار بابتش سپاسگزاری کنم.

    تا حالا متنی به این زیبایی در سایت نخونده بودم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    معصومه سلاجقه گفته:
    مدت عضویت: 3559 روز

    سلااااااااااااااااااااام وای فوق العاده بود عالی تر از همیشه دقیقا منطبق بر نیازی که داشتم

    ممنووووووووونم استاد

    شما فوق العاده هستید

    ممنونم گروه تحقیقاتی عباسمنش عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    سمیه لطفی گفته:
    مدت عضویت: 3089 روز

    سلام خوبان عالم

    سلام استاد عزیزم

    من در غروری باورنکردنی غرق شدم خودم هم باور نمی کردم مشکل ازمغرور شدن خودم هست امروز که خواستم خودم رو پیدا کنم و خواستم دوره ثروت یک رو باز دوره کنم هدایت شما به سه فایل رایگان هدف گذاری اونجا خیلی راحت قانون اصلی جهان رو شنیدم و چقدر آسون هست خیلی عالی و ساده فرمودید سپاسگزارم بعد که روی کلید نشانه های امروزم تو سایت زدم اولین بار هست این کار رو انجام دادم هدایت شدم به فایل آرامش در پرتو آگاهی ق ۸ فوق العاده هست من سال گذشته بارها و بارها گوش می دادم این فایلها رو و حسی عالی که خودرا خالی ولی پر می دیدم

    الان آن قدر فاصله گرفتم که مفهوم عشق رو متوجه نمی شوم خیلی برام جالب بود فایلهای که در همون اولین بارها که می شنیدم درک می کردم الان متوجه نمی شوم خوشحالم که می فهمم مشکلم از کجا هست با هدایتی که ربم مرا می کند خدایا هزاران مرتبه شکرت که تو رو دارم آنقدر گوش می دهم که باز درکشون کنم و به هیچ بودن برسم به عشق واقعی برسم خدایا کمکم کن هدایتم کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    مهناز فروهر گفته:
    مدت عضویت: 2142 روز

    سلام استادعزیزخداقوت.به خواست خدا از اولین فایل های دانلودی گوش کردم تا این فایل ولی فکر میکنم موردی دارد از دقیقه 6 به بعد صدانداره . درکل الهی همیشه سلامت وپرانرژی باشید ودر پناه خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    فاطمه گلزار گفته:
    مدت عضویت: 1888 روز

    سلام استاد عزیز من دو روزی هست با سایت شما آشنا شدم ولی نمیدونم از کجا باید شروع کنم و اول کدوم فایلهارو گوش کنم ممنون میشم راهنمایی کنین سپاسگزارم خدای مهربون رو که منو با سایت شما اشنا کرده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 1858 روز

    باعرض سلام ببخشیدمن این فایل روبعنوان نشانه دریافت کردم اما با سوال من همخوانی نداشت یااگه داشت من نتونستم درکش کنم.ودیگه اینکه ادرس اینستاگرام استاد رومیخوام تواینستا که سرژ زدم پیجهای زیادی اومدم من نمیدونم کدوم پیج اصلیه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: