https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/12/d-abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-12-31 05:23:272024-12-31 05:35:37دستور العمل پروژه «مهاجرت به مدار بالاتر»
256نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
بنام خداوند بخشنده ومهربان،به نام او که هر چه دارم از اوست
سلام وهزاران درود به اساتید ارجمندم ودوستان الهی ام
خدایا هزاران بار شکرت برای رزق بی حساب امروزمون
استاد شایسته عزیزم از شما صمیمانه سپاسگزارم ،شروع این پروژه معجزه ای بود که امروز از خداوند در تمرین ستاره قطبی ام خواستم ومنتظر معجزات بعدی هستم
در راستای بهبودهای کوچیک اما مستمر ،کار کردن برروی فایلهای به روز رسانی دسته بندی مصاحبه با استاد
عاشقتم مریم بانوی مهربان که باعشق وسخاوت تمام این شور واشتیاق را با ما شریک میشید
فایلهای این دسته بندی که از 6 سال قبل ضبط شدند ومحور اصلی این آموزه ها پاسخ های استاد عباس منش به سوالاتی است که دوستان از استاد پرسیدن واساس آنها توحید هست ،فقط از زاویه های مختلف به آنها نگاه شده است
خدای من یعنی چقدر یک آدم میتونه بزرگ باشد وبزرگ فکر کند که ریز به ریز کارهایی که کرده واحساساتی که تجربه کرده برای دانشجوهاش بازگو کند
*بازبینی تمام فایلهای مصاحبه،حذف موارد غیر لازم ،کنار هم قرار دادن آگاهیهای مرتبط ،انتخاب یک عنوان مناسب برای آگاهیهای آن قسمت ،توضیحات هر قسمت بعنوان سر فصل آگاهیهای آن قسمت درج شود تا با نگاه کردن به عنوان وسرفصلهای آن قسمت به یک تشخیص کلی به آگاهیهای آن قسمت برسیم واینجوری بهره برداری از فایل راحت تر می شودباز هم بهبود بیشتر وقدمی در راستای راحت تر انجام شدن کارها
تجربه زیبایی که در پروژه خانه تکانی ذهن داشتیم این اشتیاق را به من داد تا فایلهای به روز رسانی شده در دسته بندی مصاحبه با استاد هم در قالب یک فرآیند گام به گام پیش ببریم بجای منتشر کردن فایلها درسایت از آنها یک پروژه درست کنم وهرروز قدم به قدم این پروژه را پیش ببریم به این دلیل که دوست دارم شور وشوق واشتیاقی را تجربه کنید که من این مدت با در گیر شدن به روز رسانی این فایلها دارم تجربه می کنم ممنون مهربانو
شناخت باورهای قدرتمند کننده
دلیل اصلی موفقیت
گرفتن ایده که چطور به جای تمرکز بر شرایط نامحدود کنونی امان نقاط قوتمون توجه کنیم وحتی یاد بگیریم چطور نکات قوتمون را پیدا کنیم وچطور از آنها استفاده کنیم یعنی وقتی بطور پیوسته خودمون را با فایلهای مصاحبه در تماس نگه داریم این آگاهیها تمرکزمون را بصورت روزانه به شکلی جهت دهی می کند که از کمبودها ونگرانیهامون برداشته میشه وایمانمون را به شکلی تقویت می کند که آماده برداشتن قدمهایی میشیم که همین الان وبا همان شرایطی که داریم میتونیم قدمها را برداریم وبهبودها را ایجاد کنیم
دم خورشدن با این آگاهیها یک مومنتم خیلی سازنده در فرکانسهایمان ایجاد می کند که هدایتها را واضح تر می کند یعنی مرتبا در راستای خواسته ای که داریم هدایت میشیم که چی برامن اصل هست وچی فرع ،وبراساس این تشخیص اصل از فرع ،به ما یادآوری می کند که برای هماهنگ بودن با این هدفم چه کارهایی انجام بدم وانجام چه کارهایی را باید متوقف کنم
تمرکز بر آگاهیهای فایلهای مصاحبه مثل ذره بین یا میکروسکوپ عمل می کند که مارا از عادتهای محدود کننده ای آگاه می کند که در وجودم خیلی مخفی هست همان عادتهایی که وقتی می تونم تشخیص بدم که نگاهم را به درک خوب از قوانین زندگی مسلح کنم وبه جنسی از هوشیاری می رسم که اصل را از فرع میتونم دقیق تر تشخیص دهم
آگاهیهای فایلهای مصاحبه وتمرکزی که خرج می دادم تا محتوا وسرفصلهای محتوا را بنویسم داشت این هوشیاری را در من ایجاد می کرد ودر این هوشیاری این تصویررا دیدم که انگار این عادتهای محدود کننده من مثل یک زنجیره های نامرئی هستند که مرا به مدار فعلی وصل کردند واجازه فرا رفتن از این مدار ورشد وپیشرفتی که مد نظرم هست را به من نمیدهند مگر اینکه من بیام آگاهانه روی تغییر این عادتها کار کنم خواه عادتهای فکری وخواه رفتاری والبته که این دورفتار بهم کاملا مرتبط هستند
نکته جالب این مسئله را با احاطه شدن آگاهیهای فایلهای مصاحبه شناختم وهرچه بیشتر این فایلهای مصاحبه را ادامه می دادم راهکارهای این مسئله را بهتر پیدا می کردم که چطور می تونم این عادتهای محدود کننده ای که از آن شناختم تغییر بدم
این تجربه درونی مرا مطمئن کرد که هر فردی میتونه با هر بارکار کردن برروی این آگاهیها زنجیره های نامرئی را از خودش باز کند که داره اون را در آن نقطه کنونی ساکن نگه می دارد ووقتی آن زنجیرها باز شود آن فرد میتونه به مدار بالاتر صعود کند فارغ از اینکه الان در چه مداری هستم ،فارغ از اینکه الان شرایط خوبه وچقدر نامناسب هست اون میتونه آروم آروم با کار کردن روی این آگاهیها از این مدار هر بار فاصله بگیرد میتونه از شرایطی که هست به شرایطی که دوست دارد باشد مهاجرت کند به همین دلیل اسم این پروژه مهاجرت به مدار بالاتر نامگذاری شد البته که این مفهوم خیلی با قانون جهان هم هماهنگی دارد چون ماهیت قانون اصلی این است که تمام شرایط فعلی ما بدون استثنا بازتاب فرکانس های خودمون هست پس با توجه به این قانون چالش اصلی من برای پیشرفت این نیست که چطور به خواسته های بیشتری برسم بلکه چالش اصلی من این است که چطور ظرف وجودم را برای دریافت نعمتهای بیشتر بزرگتر کنم چطور به مدار بالاتر مهاجرت کنم تا با تجربه با کیفیت تری از زندگی هم مدار شوم ،چطور من تبدیل به شخصیتی بشم که نعمتها ی مد نظرم با این شخصیت همفرکانس هستند وبدنبالش میان
جوابی که من برای این چطورها پیدا کردم این بود که به خودم گفتم
برای بهبود شخصیتم چه الگویی بهتر از استاد وبرای مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر چه مسیری سرراست تر از همنشین شدن با آگاهیهای فایلهای مصاحبه با استاد ،
فایلهای دسته بندی مصاحبه با استاد از نظر من یک خاصیت متفاوت دارند در این فایلهااستاد به سوالاتی پاسخ می دهند که دانشجوها در خصوص چگونگی صعود به یک مدار بالاتر پرسیده اند یعنی چگونگی تغییر شرایط از همین جاییکه هستیم وبا همین امکانات وشرایطی که الان داریم با همین تواناییهایی که الان داریم چطور در حالی که هیچ فرش قرمزی برات پهن نشده وهیچ تضمینی برای نتیجه بهت داده نشده با ایمان به غیب شروع کنیم با این ایمان که مسیر را تا رساندن به نتیجه ادامه بدیم وبا همین ایمان در آن نقطه هم متوقف نشیم وهربار آن نتیجه را بهبود بدیم ونتایج را پایدارکنیم
استاد در سلسه فایلهای مصاحبه با استاداز نظر من بیشتر از اینکه قانون را آموزش بدهند ،مثل یک همنشین صمیمی تعریف می کنند که من نه بعنوان یک استاد بلکه بعنوان یک دانشجوی قوانین زندگی خودم دارم چطور هر بار قانون را دقیقتر درک می کنم وچطور قانون را دقیقتر اجراء می کنم وبرای مهاجرت به یک مدار بالاتر چطور خودم را مقید به اجرای قانون نگه می دارم بخاطر همین این فایلها این کلید را واضح تر میتونه به ما نشون بدهد که من بعنوان فردی که آماده رشد بیشتر شدم چطور ظرف وجودم را رشد بدم که این ظرف بزرگتر پذیرای دریافت نعمتهای بیشتری شود چه ویژگی هایی را به چه شکل باید در شخصیتم پرورش بدم تا من تبدیل بشم به شخصیتی که توانایی خلق خواسته های مد نظرش را دارد
یکی از دلایل مهم من برای اینکه فایلهای دسته بندی مصاحبه با استاد را در قالب پروژه مهاجرت به مدار بالاتر اکراین کنم وباهم مسیر را پیش بریم تجربه فوقالعاده ای بود که در پروژه قبلی باهم داشتیم پروژه قبلی یعنی پروژه خانه تکانی ذهن برای من یک برکت به یادماندنی بوده وهست چون آگاهیهای آن پروژه فضایی را برای من ایجاد کرده بود که بتونم هرروز یک قدم حتی کوچیک در راستای بهبود شخصیتم بردارم واین مسیر مستمر این فرآیندی که ایجاد شده بود یه هدف خیلی قشنگ به من داده بود بطوریکه هرروز به محض بیدار شدن اولین چیزی که به ذهنم می رسید گوش دادن به آگاهیهای گام بعدی وانتشارش در سایت بود وقتی کامنتهای شما را مرور می کردم هر نقطه ای هم که در مورد آگاهیهای آن روز برام از قلم افتاده بود یا از یادم رفته بود برام یادآوری می شد
یعنی خانه تکانی ذهن یک فرصت ایجاد کرده بود تا هرکدام از ما در جمعی ظاهر بشیم که افکارشون اهدافشون وبرداشتهاشون ازآگاهیها ی هر گام وایده هایی که برای اجرای آن آگاهیها داشتند شور وشوق درونی هر کدام از ماراهم تغدیه می کردتا ماهم یک قدم سازنده تر برای زندگیمون برداریم این انرژی جمعی که در سایت ایجاد شده بود یه برکت خیلی ویژه به زندگیمون بخشیده بود وما را از حاشیهها دورکرده بود وآن پروژه چه معجزاتی به همراه خود برای ما داشت
.حالا با هم همان فرمول را در پروژه مهاجرت به مدار بالاتر اجرا کنیم وجالب است که شروع پروژه مهاجرت به مدار بالاتر هم زمان شده با شروع سال میلادی ،من به شخصه به عنوان اولین هدفم در سال جدید میلادی هدف را به یک مدار بالاتر انتخاب کردم ومیخوام اینکار را به کمک آگاهیهای فایلهای مصاحبه انجام دهم
وقتی این هدف را انتخاب کردم این سوال را از خودم
پرسیدم که برای مهاجرت به مدار بالاتر سمت من چیه
وظیفه من چیه ؟
اینکه هرروز در پروژه حاضر باشم وخالص ترین تمرکزم را به آگاهیهای آن روز پروژه اختصاص بدم یعنی به محض انتشار گام بعدی فرکانس ها وکانون توجه ام را با آگاهیهای آن گام جهت دهی کنم تا ذهنم فرصت به تاخیر انداختن در این مسیر را به من ندهد حتی اگر ظاهراً کار های ضروری تری برای انجام دادن دارم ویا هر بهانه دیگه که ذهنم میخواد بیار ه وبا این منطق بهانه های ذهنم را خنثی کنم که اگر من الویت امروزم را اختصاص بدم به احاطه کردن کانون توجه ام با آگاهیهای فایل امروز ،کانون توجه من در راستای اصل ودر راستای قانون جهت دهی میشه واین هماهنگی که در کانون توجه من ایجاد می شود میتونه مرا به سمت ایده های کارآتری هدایت کند که تمام کارهای امروزم خیلی روان انجام شود وبه این شکل چرخ زندگی من نیز روون تر شود پس برای اینکه بتونم هرروز در پروژه حاضر باشم باید یکسری خط قرمزها برای خودم مشخص کنم
وآن خط قرمزها شامل نه گفتن به عادتهای روتینی هست که داره سازنده ترین دارایی مان یعنی تمرکزمون را اتلاف می کند
استاد شایسته عزیزم من همین امروز هنگام گوش دادن به این فایل اولین نه را خیلی محکم وبلند به ذهنم گفتم وقتی داشت مدام بهم می گفت عجله کن نمیخواد همه را نت برداری کنی وبرو اولین گام را گوش کن الان باید بری فکر ناهار بعد میری فیزیوتراپی وقت نمی کنی خیلی مؤدبانه گفتم لطفا خفه شو اصلا ناهار یه چیز حاضری میخوریم ومطمئن باش تا من این دوفایل را کامل گوش ندم ونت برداری نکنم وکامنتم را ننویسم از جام بلند نمیشم دیگه ساکت شد رفت سر جاش، خدایا شکرت
همه ما این تجربه را داشتیم که اولین نه گفتن جادویی عمل می کند ونه گفتن های بعدی را صدها بار برامون راحت تر می کند فقط خیلی مهم هست که خیلی زود اولین نه را بگیم وهر چه بیشتر با آگاهیهای این پروژه احاطه میشیم این آگاهیها خودبخود نه گفتن به بهانه های ذهن را بهمون یاد میدن وبهانه هایی که میگه الان کار مهمتری داری بزار این رو در فرصت مناسب تر انجام بدی بزارش برا تعطیلات عید این گفتگوهایی است که در سایت هست بعدا براش وقت میزاری وبا دقت انجام می دی واز اینجور بهانه هایی که خودمون خیلی خوب می دونیم اگر همین الان دست بکار نشیم این دلایل برای به تاخیر انداختن هرگز تمومی ندارند یعنی این نوع دلایل بخشی جدا نشدنی از روتین زندگی ما خواهند موند مگر اینکه ما بهشون نه بگیم وگرنه اگر بهشون نه نگیم واجازه بدیم آنها زندگی ما را جهت دهی کنند دقیقا تجربه ما مثل اکثر آدمهایی می شود که هرروز یک روز خیلی شلوغ دارند وخیلی درگیرند بطوریکه وقت برای انجام هیچ کاری ندارند اما وقتی آخر شب روزشون را مرور می کنند حتی خودشون هم متوجه نمی شوند که امروز دقیقا چکار مفیدی انجام دادند یعنی اگر آخر شب بخوان برا خودشون یه گزارش کار از روزشان بنویسند می بینند مورد خاصی برای لیست کردن ندارند که بگویند امروز من اینکار را به این شکل به ثمر رساندم متوجه میشن بااینکه آنهمه سرشون شلوغ بوده وآنهمه درگیر بودند وظاهرا آنهمه کار کردند اما ارزش خاصی به زندگی اشان اضافه نشده خروجی مفیدی نداشتند فقط تنها چیزی که براشون مونده اینکه به طرز عجیبی کل روز سرشون شلوغ بوده این یه روند فرسایشی هست که هرروز بصورت نامرئی در زندگی اکثر آدمها رخ می دهد که یک زنگ خطر جدی هست چرا چون سرمایه اصلی ما برای خلق زندگی دلخواهمان فرکانسها وکانون توجه امان هست وراهکار اینکه از این سرمایه بهره برداری کنیم تمرکز هست یعنی تمرکز روی شروع مسیر درست ،استمرار در آن مسیر و به ثمر رساندن آن مسیر است
در دنیایی که تمرکز اکثر آدمها روی فرعیاتی هست که نه اهمیتی دارد ونه ارزش خاصی درزندگیشان ایجاد می کند بقول استاد در فایل معلولیت ذهنی در باره ثروت جدا شدن از بدنه این جامعه کار خیلی راحتی هست اگر ما تمرکزمون را از آن فرعیات بگیریم حذف هر عاملی که تمرکزم را پرت می کند
وقتی تمرکزم نصف شود نتیجه ام نصف نمیشه بلکه صفر می شود من توانایی پرداخت هزینه های پرت وپلا شدن تمرکزم را ندارم
منم ویه دنیای خالی وتنها کاری که وجود دارد تمرکز بر روی آن کار هست این نگاه سبب میشه خودبخود به هر چیزی که میخواد خودش را مهم تر ویا با الویت تر نشون بده نه بگم بدون اتلاف وقت ،نه بگم وبزارمش برای بعدا مهم هم نیست چقدر آن دلیل به خودش رنگ ولعاب بدهد من خیلی سریع ازش می گذرم چون میدونم ذهنم در متمرکز موندم آنقدر قوی نیست که بتونم از عهده حتی یه لحظه رها کردن تمرکز بر بیام من اینو خوب میدونم که اگر الان این رشته تمرکزی پاره شود بعدا برای برگشتن سر همین نقطه که الان هستم باید کلی تلاش کنم به خاطر همین از پاره کردن تمرکزم می ترسم وسعی می کنم خودم را در آن موقعیت قرار ندهم
پروژه مهاجرت به مدار بالاتر یک فرصت خو بی هست تا تمرکز بر شروع یک کار واستمرار در آن مسیر تا به ثمر رساندنش را تمرین کنیم انجام این تمرین یه پاداش عالی دارد ثمره اتمام این پروژه صعود هر کدام از ما به مدار بالاتر واحاطه شدنمون با نعمتهای با کیفیت تر هست
اگر شما هم علاقه دارید این پروژه را بعنوان یک هدف در نظر بگیریم شروع کنیم ادامه بدیم وبه ثمر برسانیم هرروز آگاهیهای یه قسمت از این پروژه را باهم مرور می کنیم در ابن آگاهیهای تعمق می کنیم وسعی می کنیم بدون کمالگرایی به همون اندازه که درک کردیم آنها را به اجرا بگذاریم یعنی سعی می کنیم تا حد امکان به شیوه آن آگاهیها فکر کنیم ورفتار کنیم همین یک قدم قدمهای هرچند کوچیکی که بر می داریم وقتی به شکل مستمر بر می داریم هر بار فرکانس هامان را با کیفیت تر می کند تا جاییکه تجربیات موجود در مدار کنونی ما کیفیت لازم برای پاسخ گویی به فرکانسهای بهبود داده شده مارا ندارد آنوقت هست که جهان در پاسخ به فرکانسهای با کیفیت ما راهی ندار د جزء اینکه مارا وارد مدار بالاتر کند که نعمتها وپاداشهای بیشتر وبا کیفیت تری وجود دارد
خدایا شکرت…شکرت…شکرت
استاد عزیزم واستادشایسته مهربانم با تمام وجودم از شما سپاسگزارم
منتظر معجزات الهی واتفاقات قشنگ در حین انجام این پروژه هستم وامیدوارم با توکل به همراه هرروز در این پروژه همگام وهمراه شما باشم
در پناه الله شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت
سلام فهیمه عزیزم.خیلی ممنونم ازت که اینقدر وقت گذاشتی وکامل همه ویس رو تبدیل به متن کردی خودم با دیدن بهتر میفهم .خیلی قشنگ بود این قسمت که گفتین اولین نه رو همین امروز گفتی که ذهنت گفته کار داری وقت نهاره اما مصمم نشستی ونوشتی.امان از دست این ذهن.منم امسال قاطعانه ورزش رو شروع کردم از اون سمت هم چون بچه یک ساله دارم گاهی مانع میشه تصمیم گرفتم که صبح زود که خوابه ورزش کنم گاهی ذهنم میخواد منصرف کنه میگه حالا اینقدر سخت نگیر حالا اضافه وزن نداری ولی من هر بار موفق شدم وغلبه کردم بر نجواهاش.این پروژه زیبا رو هم به امید الله مثل خانه تکانی پیش میریم درکنار دوستان عزیزی مثل شماها، فعال که برای من الگو هستین.براتون سلامتی کامل وهمیشگی از خداوند خواستارم
من پروفایل شما رو تنظیم کردم که هر موقع دیدگاه میزارین برای من ایمیل بشه چون خیلی دیدگاههای شما رو دوست دارم و میخونم
میخواستم راهنمایی م کنین چجوری کلمه به کلمه مینویسین منم خیلی دوست دارم کلمه به کلمه بنویسم ولی هر بار شروع کردم یه فایل رو بنویسم به خاطر اینکه خیلی طولانی میشه نصفه رها کردم. میشه راهنمایی کنین چون با نوشتن این آگاهی ها واقعا توی ذهنمون حک میشه من عاشق نوشتنم.
لیلا جان ممنون از محبتت عزیزم من هر فایل که شروع میشه اول چند بار جمله را گوش میدم بعد استوپ میکنم آن جمله را می نویسم بعد سراغ جمله بعدی ،بعضی جملات که طولانی هست وباید خیلی تمرکز کنم به چند قسمت تقسیم میکنم
درسته که اگر بخواهیم کلمه به کلمه را بنویسیم متن طولانی میشه ولی اینجوری در عین حالی که گوش میدیم زمزمه می کنیم ومی نویسیم وچون میخواهیم بنویسیم تمرکزمون صددرصد روی آگاهیهای فایل هست در اصل در یک زمان سه بار آگاهیها را تکرار می کنیم
بعضی از فایلها را میشه خلاصه تر نوشت ولی این فایل هرچی خواستم صحبتهای مریم جان را خلاصه کنم دیدم نمیشه ومن همه را نوشتم
ومن اکثر فایلها را در نت گوشیم تایپ میکنم اینجوری فکر کنم راحت تره
لیلا جان امیدوارم این راهکار برات مفید باشد عزیزم وهرروز شاهد رشد وپیشرفت شما دوست عزیز در این مسیر زیبا باشم
زندگی ای سرشار از عشق ،آرامش ،شادی وثروت را برایت آرزو می کنم
فهمیه جان راهکارت خیلی مفید بود اینکه اول چند بار جمله رو گوش میدین و بعد در حالی که زمزمه میکنین می نویسین به نظرم خیلی خیلی در درک و فهم آگاهی ها کمک میکنه و اینکه باعث ماندگاری این آکاهی ها تو ذهنمون میشه. من هم به امید خدا همین کار رو انجام میدم تا بتونم بیشتر و بهتر یاد بگیرم و اینکه دقیقا طبق گفته شما باعثمیشه تو یه زمان سه بار آگاهی ها تکرار بشه. ممنون فهمیه جان از اینکه پاسخ دادی
یک سلام گرم از ته دل،به شما که عشق تو دلاتونه، مهربونی تو چشاتونه، وخنده رو لباتونه. سلام به عشقای من به بندگان خاص خدا
گام پنجم
امروز ظهر(403/10/18) باران زیبایی شروع به بارش کرد. صدای زیبای باران و هوای دلپذیر آن دیوانه کننده بود. نهار که خوردیم گفتم بریم ذغال بخریم و چای منقلی و قارچ آتیشی درست کنیم. بچهها گفتند ما میریم، ولی من از اونجایی که عاشق بیرون رفتن در روز بارونی هستم گفتم خودم میرم سوپری، ذغال بگیرم. لباس پوشیدم و چتر رو برداشتم و از خونه زدم بیرون. چند قدم جلوتر خانمی رو دیدیم که تو یه دستش یه بشکه 2 کیلویی شیر و در دست دیگرش یه سطل چهار کیلویی ماست بود و آروم آروم داشت میرفت. به دلم شد برم کمکش کنم قدم هام رو تند تر کردم و به اون خانم رسیدم و سلام کردم، دیدم خانم مسنی است، سطل ماست رو ازش گرفتم و چتر رو روی سرش گذاشتم و تا خونه اش که دو کوچه بالاتر بود همراهی اش کردم و از قضا آشنای یکی از آشناهای ما بود ولی من نمیدونستم و کلی از دیدن من خوشحال شد. خلاصه رفتم سوپری دیدم ذغال نداره، برگشتم خونه، تا یه مقدار ذغال داریم و با اون کارمون راه افتاد کلی لذتش بردیم. این جریان برایم آیه
الیس الله بکاف عبده تداعی کرد، چطور من در این روز بارونی برم و اون خانم رو کمک کنم غیر از اینکه خدای مهربان مرا مامور کمک به این خانم مسن کرده. و این یعنی خدا حواسش به بندهاش هست، با خیال راحت سرت رو بذار بخواب.
عصر تعمیراتی مبل زنگ زد(روکش مبل هامون رو عوض کنه) و گفت مبل ها آماده اند بیایید نظر نهایی رو بدید تا اگه اوکی هستند بارگیری بشه. همین طور که داشتم آماده می کردم، گفتم چه خوبه که تمرین درخواست رو انجام بدم و بگم یه کوسن کوچلو بدون دریافت هزینه بدید. رفتیم و بعد از دیدن مبل، به مسئولشون گفتم یه کوسن کوچیک هم بعنوان اشانتیون بدید، بعد یه نگاهی به دور و برش کرد و گفت فعلا که آماده نداریم بعد به کارگرش گفت: کوسن دوخته داریم؟ و دیدن فقط دوخت شده آماده هست و باید با پشم شیشه پر بشه و به کارگر گفت زود آماده کن و بجای یکی دو تا آماده کرد. وقتی مبل ها رو آوردند، دیدیم این کوسن ها چقدر با رنگ مبل هامون سِت است و گذاشتیم روی مبل سه نفره و کلی نمای مبل ها رو قشنگ تر کرد، این هم از برکات تمرین درخواست.
وقتی نشسته بودیم که بقیه پول قرارداد رو پرداخت کنیم، اون آقا که قبلا همکار همسرم بوده گفت:میدونی فلانی چی سرش اومده و اینطور و این طور شده!! بعد همسرم زود بهش گفت ولش کن بابا اصلا ما اینجا اومدیم تسویه کنیم چکار مردم داریم این اتفاقات بد رو بشنویم و نذاشت که بیشتر وارد جزئیات اون اتفاق بد بشه. از این حرکت همسرم خیلی خوشحال شدم و خدا را شکر کردم و برگشتیم خونه ازش تشکر کردم که وارد بحث در مورد دیگران و اتفاقات بد اونها نشد. خدایا شکررررررررت
(دیروز که گام 5 اومد من شروع به خواندن کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم کردم و تا شب نتونستم اون رو تمام کنم گفتم کاش خانم شایسته فردا فایل جدید نذاره تا بتونم هم کتاب رو بخونم هم سرچ در مورد آیه های عذابم رو تمام کنم که خدا را شکر امروز همون گام 5 است و گام بعدی نیومده تا تمرین ام رو کامل کنم.)
امروز صبح داشتم فلاسک چای رو میشستم که یه کاری پیش اومد سریع بدون اینکه نگاه کنم سر فلاسک رو گذاشتم و رفتم وقتی برگشتم دیدیم سر فلاسک روی لبه بالای فلاسک گذاشته شده و خیلی برایم عجیب بود با اون سرعتی که من رفتم چطور این اینجا گذاشته شده بدون اینکه بیفته!!! یاد حمل بار سنگین با جرثقیل که ابراهیم خسروی تعریف کرد افتادم و یاد شعر بابا طاهر فتادم.
شب تاریک و سنگستان و مو مست
قدح از دست مو افتاد و نشکست
نگهدارندهاش نیکو نگهداشت
وگرنه صد قدح نفتاده بشکست
کتاب چگونه فکر خدا را میخوانیم رو تمام کردم، و مثل پر کاه سبک بال و رها شدم یه حس زیبایی که قابل توصیف نیست حسی از آرامش و خاطر جمعی بینهایت.
و بعد اومدم سایت دیدیم قدم 6 اومده اون رو گوش کردم. آگاهی های نابی داره که فقط باید تو دل خودت نگه شون داری و بهشون عمل کنی چون هضم این آگاهی برای عموم مردم سخت و غیر قابل باور است.
سلام به استاد عباس منش عزیزم و همچنین خانم شایسته ی عزیز
اول از همه لذت میبرم از این دوباره بازبینی ها و بهبود در هر قسمت و بخش این سایت، سپاسگزارم…
اصلا خود این پروژه ها داره یه تلنگری به من هم میزنه که بیام و این فرایند رو در شغل خودم هم را اجرا کنم… پس مجدد سپاسگزارم
اما چیزی که بعد از تشکر از خانم شایسته ی عزیز من رو ترغیب کرد بیام کامنت بذارم این بود که جواب یکی از سوالاتم رو گرفتم به این شکل که…
کل این توضیحات دقیق مریم جان یه طرف اون قسمتی که در مورد تمرکز صحبت کردن یه طرف دیگه… تا به الان تمرکز شده بود یه حسرت برای من و یه ارزوی دست نیافتنی و هر بار با شنیدن تمرکز( به صورت ناخوداگاه )یه کد مخرب به همراه تمام کدهایی که تو مسیر رشد و پیشرفتم مخصوصا مسیر شغلیم مینوشتم همراه بود و نتیجه دقیقا اونی نبود که من میخواستم
این فرمول تمرکز که 0=1+1 خیلی جالبه ولی من عاجز بودم و فکر میکردم دور از دسترسه و یه جورایی با تمرکز نصفه و نیمه داشتم زندگیم رو پیش میبردم و احساسم یا بهتره بگم باورم این بود که حالا همین نصفه و نیمه هم خوبه… (شاید همین که انجام میدادم همین باعث شد که امروز جواب سوالم رو بگیرمیهویی الان متوجه اش شدم) پس مجدد سپاسگزارم
و چه جالب که گفتین که برای تمرکز نتیجه بخش لازمه عوامل حواس پرتی رو حذف کنم نه یه این دلیل که ذهن قوی و متمرکز دارم بلکه به این دلیل که میدونم ذهن من به راحتی تمرکز من رو پخش و پلا میکنه.. و من توانایی پرداخت هزینه های عدم تمرکز رو ندارم و راهکارتون این بود که تصور میکنم من هیچ کاری غیر از این کار رو در این دنیا ندارم….
خوشحالم که تصمیم گرفتم اگاهانه و گام به گام تو این پروژه باشم. بهبودهای کوچک اما مستمر…
هر روز یک اتفاق خوب و باحال در این سایت رخ می دهد و این نشان از این است که استاد عزیز تمام تمرکز خودش را روی سایت دارد
چقدر خوشحال هستم که من هم با این سایت و این راه فوق العاده آشنا شدم
فایل های مصاحبه با استاد واقعا عالی و فوق العاده است
برای ذهن منطقی من واقعا عالی و فوق العاده است
برای ذهن من این حکم را دارد که من هم می توانم و موفق خواهم شد
همه چیز برای من شدنی است چرا که دیگران توانسته اند پس من هم خواهم توانست
همه چیز در دستهای من است و من بی شک بهترین و عالیترین خواهم شد
نکته زیبای دیگر این است که همه چیز قدم به قدم تکامل من طی خواهد شد و من آنوقت خواهم توانست به موفقیت برسم
من آنوقت بی شک پیروز خواهم بود
من همه چیز در دستهای من است و من بهترین و خواهم بود به شرطی که عجله نکنم و اجازه بدهم که روند تکامل من طی بشود
زمانی که من تغییر کنم جهان بیرون من هم تغییر خواهد کرد
روند زندگی من و رفتار دیگران برای من تغییر خواهد کرد
چقدر این زیبا است که بی راحتی و اسانی می توانم به بهترین نتایج دست پیدا کنم آنهم بدون هیچ گونه زحمتی فقط و فقط با تغییر باور ها و افکاری که جز ترس و نگرانی هیچ چیز دیگری در بر نداشته و ندارد
این را می دانم و باور دارم که بخواهم تغییر خواهم کرد و جهان هم به من کمک خواهد کرد
چقدر ترس داشتم هر زمان که می خواستم کاری را شروع کنم
اما
وقتی که خواستم تغییر کنم جهان هم به من کمک کرد و زمان و مکان را برای من هموار می کرد تا بتوانم به راحتی روی خودم کار کنم
از همه مهمتر با همین تغییر مدار توانستم به موفقیت هایی دست پیدا کنم که اکنون صاحب کسب و کار شخصی خودم هستم
اکنون حال خوب دارم
اکنون ازادی کامل دارم
اکنون خودم کارفرمای خودم هستم
همه اینها باری من از زمانی شروع شد که قدم در راه تغییر گذاشتم
اینکه گفتید آگاهی های این فایل ها روی عادتهای فکری و رفتاری ما کار میکنه
قانون دوباره بهم یاد آوری شد و بهتر درکش کردم
و اینکه گفتید زنجیر های نامرعی رو از پاهای ما باز میکنه
دوباره خداوند رو به یادم آورید
که خداوند چقدر بزرگه
با گفتن آروم آروم به مدار بالا مهاجرت میکنیم یاد افتاد قانون تکامل رو و یادم افتاد که نباید اینقد نگاه ملا نقطهای به خودم داشت هباشم نباید اینقد به خودم سخت بگیرم و یادم افتاد که قانون تکامل همون قانون احساس لیاقت و همون قانون اصلی جهان هست یادم افتاد که این ینی همون احساس خوب اتفاقات خوب
خیلی حال کردم وقتی گفتید قانون اصلی این نیست که چقدر به خواسته های بیشتری برسم قانون اصلی اینه که چطور ظرف وجودم رو بزرگ تر کنم
یادم افتاد که پرستش خداوند ینی شکرگزرای
نه چسبیدن به مادیات نه پرستش مادیات
یادم افتاد که خداوند گفته برای رسیدن به خواسته ای باید قبلو کنی که اجابت شده و شوع کنی به شکرگزرای نعمت هایی که داری و انایی که آرزوشو داری مثل سوره مریم که خدوند به حظرت زکریا گفتم خواستت اجابت شده نشانشم اینه که نمیتونی با مردم صحبت کنی و فقط شکرگزاری کن و به قومت هم بگو
یادم افتاد نباید به چگونگی خواستمون فکر کنیم بلکه صرفا باید قدرت خدارو به یاد خودمون بیاریم و شکرگزارش باشیم در زندگی خودمون ینی به یاد بیاریم که خدایا من چقدر انسان لایقی هستم که از فضل بی نهایت خودت بهم دادی
سلام و عشق تقدیم به استاد عباسمنش عزیزم و مریم خانم شایسته عزیزدلم
سلام به همه دوستان نازنینم
پروردگارا سپاس و ستایش مخصوص توست که فرمانروای جهانیانی، هدایتگر پیدا و نهانی، فریادرس بی پناهانی، نور افکار و چلچراغ فروزنده ایمانی،
هرگاه که از حرکت باز می ایستم به لطف تنها نگاهی به سویت، تو یک دست که نه، دستهای یاری می فرستی و بر من منت بی انتها داری چرا که از من بر خودم مهربانتر و مسئولتری.
به راستى رهنمودهایى از جانب پروردگارتان براى شما آمده است پس هر که به دیده بصیرت بنگرد به سود خود او و هر کس از سر بصیرت ننگرد به زیان خود اوست و من بر شما نگهبان نیستم (104)
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
بله پروردگارم، تو به من نعمت بصیرت و قدرت تصمیم عطا کردی، تا با اختیار و آگاهانه انتخاب کنم عبد و فرمانبردار تو باشم یا بنده نفس خویش، و فرمودی که من نگهبان و نگهداره تو از اشتباه نیستم، اگر که خود راه ناصواب بپیمایی.
پس ای خدای تمام خوبیها، ای کسی که حضور بصیرانه و فروتنانه در پیشگاهت بهشت، و دوری از تو دوزخ ناخواسته ها و گرداب نگون بختی هاست، از تو سپاسگزارم که بر من منت نهادی و اندک توجهم را به پاسخی اینگونه شایسته و نعمتی در این حد بزرگ مزین ساختی.
حضور من در این جمع، دریافت این همه علم الهی و نورِ ایمان به غیب اتفاقی نیست.
به خود می بالم و بیش از آن در برابر چنین خدایی سر تعظیم و تسلیم فرود می آورم باشد که رشد کنم.
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
استاد شایسته نازنینم
خدا رو بابت وجود ارزشمند شما سپاسگزارم و صد البته از خود زیبای شما بی نهایت ممنونم که اینقدر متعهد به رشد و بهبود شخصیت خودتون هستید و این برکت رو به جهان اینهمه افراد تشنه بهبود گسترش می دید.
این حد از تلاش برای ساختن زندگی زیباتر و پربارتر و سپری کردن یک عمر پربرکت تر فقط از قدرت فوق العاده شما در کنترل ذهنتون و دل سپردن به هدایت الله برای دریافت نعمتهای بیشتر میاد که باعث شده شما همچنان شاگرد اول تمام دوران تدریس استاد عباسمنش باشید.
من هم مثل شما استاد عباسمنش رو الگوی مهاجرتم به مدارهای بالاتر قرار میدم با این تفاوت که من الگوی دومی به نام مریم شایسته دارم و شما نداریدش!
خوش به حال من!
خیلی لذت بردم از تک به تک جملاتی که با عشق و آگاهی به قوانین به زیبایی کنار هم چیده بودید و همه اش برام بصورت معناداری واضح و کمک کننده بود.
واضح بود چون به شدت به همش نیاز داشتم.
و کمک کنمده بود چون قشنگ انگار دست گذاشته بودید روی نیازهای امروز من.
منی که با وجود نوا جان دو ماهه ام که هنوز به شدت نیازمند وجود هر لحظه ای منه و ذهنم مقاومت قدرتمندی برای متعهد نبودن به انجام تمرینات کوچک ولی مستمر از خودش نشون میده.
اما شما ذهن چموش منو با جملات صحیح این فایل خلع سلاح کردید.
اینکه اگر تعهد داشته باشیم هیچ مانعی وجود نخواهد داشت.
اینکه کمالگرا نباشیم و در حد درکمون تمرینات رو حتما انجام بدیم.
اینکه تغییر و مهاجرت به مدار بالاتر حتما انجام یک کار شاق نیست بلکه میتونه صرفا حضور در پروژه باشه و این خودش در زمان درست کار درست رو برلی من انجام میده بدون اینکه به من فشاری بیاد. و خداوند خدایت هاش رو همواره می فرسته اگر من در مسیر باقی بمونم.
پس خواستم و بهش عمل کردم. این کامنت رو دارم در شرایطی می نویسم که با دست دیگرم جوجه کوچولوم رو بغل کردم و دارم تو خونه راه میرم دورش میدم که حوصله اش سر نره.
پس می شود…
خواسته من از این دوره جدید:
1-شادتر بودن و ایجاد فضای شادتر در خونه است.
2-همچنین انجام بازیهای هدفمند با ترانه جان و تقویت مهارت های مورد نیازش.
3-واضحتر کردن خواسته هام و نوشتن اونها بصورت کاملا جزیی در دفترم.
4-تمرکز بر مهارتها و ویژگیهای مثبت شخصیتی خودم و تقویت اونها
5-تمرکز بیشتر بر سپاسگزاری و مکتوب کردنش و انجام دقیقتر تمرین ستاره قطبی.
الهی از تو مدد می طلبم که مرا در مسیر صراط المستقیم ثابت قدم بگردانی و به من و همه دوستانم قوت و صبر بر انجام تکالیف الهی نصیب کنی.
سلام و درود بر بانو مریم شایسته و استاد عباسمنش عزیز
وای که چقدر خوشبختم که صبح زود وارد سایت بشم و با این فایل روبرو بشم.
وای که چقدر خوشبختم که عضو این خانواده سایت عباسمنش دات کام شدم.
وای که چقدر خوشحالم شادم ،پر انرژی ام
به نظرتون چرا بعد از اینکه یک مدت با تمرکز بالا رو خودم کار کردم و هر روز از خدا بخوام که منو به مدار بالاتر هدایت کنه، منو آسون کنه ، ظرفم را برای دریافت عشق و سلامتی و ثروت و زیبایی و آگاهی بزرگتر کنه ، این فایل بیاد روی سایت که عزیزم بیا بشین روی این مصاحبه ها کار کن و با جون دل گوش کن. چَشم !
برای بهبود شخصیتم و مهاجرت به مدار بالاتر ،چه الگویی بهتر از استاد ؟
من به عنوان فردی که آماده رشد شدم از شما و استاد ،هر روز دارم یاد میگیرم ، اولش پروژه خانه تکانی ذهن که هر روز آگاهیهای نابی دریافت کردم ، بعدش دوره قانون آفرینش و در ادامش پروژه مهاجرت به مدار بالاتر که من این پروژه رو عیدی سال نو میلادی برای خودم میدونم، خدایا ازت متشکرم.
همینجا متعهد میشم که الویت هر روزم این باشه که آگاهیهای این پروژه را با جون و دل ببلعم ، و نه بگم به بهانهی ذهن ، بشینم پای صحبتهای استاد و پیدا کنم ترمزهای مخفی ذهنمو ، باز کنم مسیر آسون پیشرفت رو ، بنوشم این شربت شیرین رسید به معبودم رو ، رودر رو با استاد .
خیلی خوشحال و هیجان زده هستم که قراره پروژه ای رو از ابتدا با شما همراه باشم.
راستش رو بخوام بگم اول که شنیدم مضمون این پروژه سری فایل های مصاحبه با استاد هست ، ذهنم اولین جفتک رو انداخت و گفت تو که این فایل ها رو دیدی.
اما خیلی زود قلبم بهم دو مورد رو یادآوری کرد:
یکی اینکه من الان چند وقته که یک مانترا رو هروز صبح برای خودم تکرار میکنم و این رو از یکی از فایل های استاد برای خودم برداشتم و اون جمله اینه که شرایط زندگی من هرروز بهتر و بهتر میشه.
و دومین مورد هم اینکه من دو سه روزی هست تو مکالمه ی اول صبحم با خدا ازش میپرسم خدایا چطور رشد کنم ؟ چطور بیشتر و واضح تر بفهمم که کجاها باید بیشتر روی خودم کار کنم تا این رشد اتفاق بیفته.
آره این دو مورد بهم توسط قلبم یادآوری شد و فهمیدم که قراره تو این پروژه این درخواستم اجابت بشه.
خیلی خیلی خوشحالم که هرچقدر در این مسیر بیشتر هستم و پیش میرم صدای ذهن و قلبم برام قابل تشخیص تر و واضح تر میشه :)
خیلی خیلی قدردان و سپاسگزار تغییرات و بهبودهای مستمری هستم که شما با عشق روی سایت انجام میدین و با ما به اشتراک میگذارین.
در این کامنتم متعهد میشم که پابه پای شما در این پروژه پیش بیام.
هرچند ذهنم دوباره داره نجوا میکنه که تو همزمان در دو دوره ی 12 قدم و قانون آفرینش هستی و وقت نمیکنی ، الکی ننویس تعهد میدم.
اما من باور دارم و قلبم روشنه که زمانش برام خالی میشه و من هدایت میشم به اینکه زمان لازم رو برای بودن در این پروژه داشته باشم.
بانام و توکل به خدا شروع میکنم و از همین الان شکرگزار تغییر مدارم و رشد شخصیتم و بزرگ شدن ظرف وجودی م هستم:)
به نام خدای مهربان وهدایتگرم
سلام به استادعزیزم
سلام به استادشایسته نازنینم
چقدرعاااالیییی
بسیاااااارسپاسگزارم ازتون
چقدر این حرفها هماهنگه با وضعیت این روزای من
اینکه میبینم جهان چطور داره همه جوره تلاش میکنه ایرادهای شخصیتیم رو بهم بفهمونه
اینکه چطور خداوند داره هدایتم میکنه وخیلی واضح دیروزبهم گفت تا درس هاتو نگیری پیشرفت نمیکنی
ومن خوب فهمیدم که درسی که بایداینباربگیرم همین پاره کردن عادتهای شخصیتیمه که نمیذاره به مدار بالاترصعودکنم ودستوپای منو بسته
چقدر حرفاتون توقلبم سرجای درستش نشست
اره دقیقا همینه درست میگید مریم جون
دقیقا یه سری عادتهای شخصیتیه من تو روز تمرکزم رو از اصل برمیداره وسراغ فرعیات میبره
وخدای قشنگم وقتی دید من نمیفهمم و تغییرنمیدم خودم رو تضادهای تکراری برام بوجود اورد تا بلاخره فهمیدم که بابااااا باید رهاکنی این عادت اشتباه رفتاریتو
اگه میخوای پیشرفت کنی باید شخصیتت تغییرکنه
چقدر حرفاتون حرفهای این چند روزه خداجونم بامنه بانشونه ها با تضادها با نشانه روزانه ام توسایت
ومن چقدر خوشبختم که خدابادیدن تلاشهام برای تغییرشخصیتم اینطوری کمکم میکنه تابهبودبدم تارشد کنم
امروزهم که این پروژه رو برام اززبان مریم عزیزم اماده کرده تا کمکم کنه تا سرعت بهبودم ورشدم روبیشتر کنه
چقدر خداوند همه مارو دوست داره
چقدر ماخوشبختیم که درمدار دریافت این اگاهیها هستیم
چقدر باید سپاسگزار نعمت این سایت و وجودشما دوعزیزباشم
مریم جان استادشایسته عزیزم صحبتهای قشنگت بااون صدای دلنشینت به عمق جانم نفوذ کرد وانرژی دوباره به روحم بخشید برای تغییر بیشتر وصعودبه مداربالا وبالاتر
بریم برای شروع به امید الله
بنام خداوند بخشنده ومهربان،به نام او که هر چه دارم از اوست
سلام وهزاران درود به اساتید ارجمندم ودوستان الهی ام
خدایا هزاران بار شکرت برای رزق بی حساب امروزمون
استاد شایسته عزیزم از شما صمیمانه سپاسگزارم ،شروع این پروژه معجزه ای بود که امروز از خداوند در تمرین ستاره قطبی ام خواستم ومنتظر معجزات بعدی هستم
در راستای بهبودهای کوچیک اما مستمر ،کار کردن برروی فایلهای به روز رسانی دسته بندی مصاحبه با استاد
عاشقتم مریم بانوی مهربان که باعشق وسخاوت تمام این شور واشتیاق را با ما شریک میشید
فایلهای این دسته بندی که از 6 سال قبل ضبط شدند ومحور اصلی این آموزه ها پاسخ های استاد عباس منش به سوالاتی است که دوستان از استاد پرسیدن واساس آنها توحید هست ،فقط از زاویه های مختلف به آنها نگاه شده است
خدای من یعنی چقدر یک آدم میتونه بزرگ باشد وبزرگ فکر کند که ریز به ریز کارهایی که کرده واحساساتی که تجربه کرده برای دانشجوهاش بازگو کند
*بازبینی تمام فایلهای مصاحبه،حذف موارد غیر لازم ،کنار هم قرار دادن آگاهیهای مرتبط ،انتخاب یک عنوان مناسب برای آگاهیهای آن قسمت ،توضیحات هر قسمت بعنوان سر فصل آگاهیهای آن قسمت درج شود تا با نگاه کردن به عنوان وسرفصلهای آن قسمت به یک تشخیص کلی به آگاهیهای آن قسمت برسیم واینجوری بهره برداری از فایل راحت تر می شودباز هم بهبود بیشتر وقدمی در راستای راحت تر انجام شدن کارها
تجربه زیبایی که در پروژه خانه تکانی ذهن داشتیم این اشتیاق را به من داد تا فایلهای به روز رسانی شده در دسته بندی مصاحبه با استاد هم در قالب یک فرآیند گام به گام پیش ببریم بجای منتشر کردن فایلها درسایت از آنها یک پروژه درست کنم وهرروز قدم به قدم این پروژه را پیش ببریم به این دلیل که دوست دارم شور وشوق واشتیاقی را تجربه کنید که من این مدت با در گیر شدن به روز رسانی این فایلها دارم تجربه می کنم ممنون مهربانو
شناخت باورهای قدرتمند کننده
دلیل اصلی موفقیت
گرفتن ایده که چطور به جای تمرکز بر شرایط نامحدود کنونی امان نقاط قوتمون توجه کنیم وحتی یاد بگیریم چطور نکات قوتمون را پیدا کنیم وچطور از آنها استفاده کنیم یعنی وقتی بطور پیوسته خودمون را با فایلهای مصاحبه در تماس نگه داریم این آگاهیها تمرکزمون را بصورت روزانه به شکلی جهت دهی می کند که از کمبودها ونگرانیهامون برداشته میشه وایمانمون را به شکلی تقویت می کند که آماده برداشتن قدمهایی میشیم که همین الان وبا همان شرایطی که داریم میتونیم قدمها را برداریم وبهبودها را ایجاد کنیم
دم خورشدن با این آگاهیها یک مومنتم خیلی سازنده در فرکانسهایمان ایجاد می کند که هدایتها را واضح تر می کند یعنی مرتبا در راستای خواسته ای که داریم هدایت میشیم که چی برامن اصل هست وچی فرع ،وبراساس این تشخیص اصل از فرع ،به ما یادآوری می کند که برای هماهنگ بودن با این هدفم چه کارهایی انجام بدم وانجام چه کارهایی را باید متوقف کنم
تمرکز بر آگاهیهای فایلهای مصاحبه مثل ذره بین یا میکروسکوپ عمل می کند که مارا از عادتهای محدود کننده ای آگاه می کند که در وجودم خیلی مخفی هست همان عادتهایی که وقتی می تونم تشخیص بدم که نگاهم را به درک خوب از قوانین زندگی مسلح کنم وبه جنسی از هوشیاری می رسم که اصل را از فرع میتونم دقیق تر تشخیص دهم
آگاهیهای فایلهای مصاحبه وتمرکزی که خرج می دادم تا محتوا وسرفصلهای محتوا را بنویسم داشت این هوشیاری را در من ایجاد می کرد ودر این هوشیاری این تصویررا دیدم که انگار این عادتهای محدود کننده من مثل یک زنجیره های نامرئی هستند که مرا به مدار فعلی وصل کردند واجازه فرا رفتن از این مدار ورشد وپیشرفتی که مد نظرم هست را به من نمیدهند مگر اینکه من بیام آگاهانه روی تغییر این عادتها کار کنم خواه عادتهای فکری وخواه رفتاری والبته که این دورفتار بهم کاملا مرتبط هستند
نکته جالب این مسئله را با احاطه شدن آگاهیهای فایلهای مصاحبه شناختم وهرچه بیشتر این فایلهای مصاحبه را ادامه می دادم راهکارهای این مسئله را بهتر پیدا می کردم که چطور می تونم این عادتهای محدود کننده ای که از آن شناختم تغییر بدم
این تجربه درونی مرا مطمئن کرد که هر فردی میتونه با هر بارکار کردن برروی این آگاهیها زنجیره های نامرئی را از خودش باز کند که داره اون را در آن نقطه کنونی ساکن نگه می دارد ووقتی آن زنجیرها باز شود آن فرد میتونه به مدار بالاتر صعود کند فارغ از اینکه الان در چه مداری هستم ،فارغ از اینکه الان شرایط خوبه وچقدر نامناسب هست اون میتونه آروم آروم با کار کردن روی این آگاهیها از این مدار هر بار فاصله بگیرد میتونه از شرایطی که هست به شرایطی که دوست دارد باشد مهاجرت کند به همین دلیل اسم این پروژه مهاجرت به مدار بالاتر نامگذاری شد البته که این مفهوم خیلی با قانون جهان هم هماهنگی دارد چون ماهیت قانون اصلی این است که تمام شرایط فعلی ما بدون استثنا بازتاب فرکانس های خودمون هست پس با توجه به این قانون چالش اصلی من برای پیشرفت این نیست که چطور به خواسته های بیشتری برسم بلکه چالش اصلی من این است که چطور ظرف وجودم را برای دریافت نعمتهای بیشتر بزرگتر کنم چطور به مدار بالاتر مهاجرت کنم تا با تجربه با کیفیت تری از زندگی هم مدار شوم ،چطور من تبدیل به شخصیتی بشم که نعمتها ی مد نظرم با این شخصیت همفرکانس هستند وبدنبالش میان
جوابی که من برای این چطورها پیدا کردم این بود که به خودم گفتم
برای بهبود شخصیتم چه الگویی بهتر از استاد وبرای مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر چه مسیری سرراست تر از همنشین شدن با آگاهیهای فایلهای مصاحبه با استاد ،
فایلهای دسته بندی مصاحبه با استاد از نظر من یک خاصیت متفاوت دارند در این فایلهااستاد به سوالاتی پاسخ می دهند که دانشجوها در خصوص چگونگی صعود به یک مدار بالاتر پرسیده اند یعنی چگونگی تغییر شرایط از همین جاییکه هستیم وبا همین امکانات وشرایطی که الان داریم با همین تواناییهایی که الان داریم چطور در حالی که هیچ فرش قرمزی برات پهن نشده وهیچ تضمینی برای نتیجه بهت داده نشده با ایمان به غیب شروع کنیم با این ایمان که مسیر را تا رساندن به نتیجه ادامه بدیم وبا همین ایمان در آن نقطه هم متوقف نشیم وهربار آن نتیجه را بهبود بدیم ونتایج را پایدارکنیم
استاد در سلسه فایلهای مصاحبه با استاداز نظر من بیشتر از اینکه قانون را آموزش بدهند ،مثل یک همنشین صمیمی تعریف می کنند که من نه بعنوان یک استاد بلکه بعنوان یک دانشجوی قوانین زندگی خودم دارم چطور هر بار قانون را دقیقتر درک می کنم وچطور قانون را دقیقتر اجراء می کنم وبرای مهاجرت به یک مدار بالاتر چطور خودم را مقید به اجرای قانون نگه می دارم بخاطر همین این فایلها این کلید را واضح تر میتونه به ما نشون بدهد که من بعنوان فردی که آماده رشد بیشتر شدم چطور ظرف وجودم را رشد بدم که این ظرف بزرگتر پذیرای دریافت نعمتهای بیشتری شود چه ویژگی هایی را به چه شکل باید در شخصیتم پرورش بدم تا من تبدیل بشم به شخصیتی که توانایی خلق خواسته های مد نظرش را دارد
یکی از دلایل مهم من برای اینکه فایلهای دسته بندی مصاحبه با استاد را در قالب پروژه مهاجرت به مدار بالاتر اکراین کنم وباهم مسیر را پیش بریم تجربه فوقالعاده ای بود که در پروژه قبلی باهم داشتیم پروژه قبلی یعنی پروژه خانه تکانی ذهن برای من یک برکت به یادماندنی بوده وهست چون آگاهیهای آن پروژه فضایی را برای من ایجاد کرده بود که بتونم هرروز یک قدم حتی کوچیک در راستای بهبود شخصیتم بردارم واین مسیر مستمر این فرآیندی که ایجاد شده بود یه هدف خیلی قشنگ به من داده بود بطوریکه هرروز به محض بیدار شدن اولین چیزی که به ذهنم می رسید گوش دادن به آگاهیهای گام بعدی وانتشارش در سایت بود وقتی کامنتهای شما را مرور می کردم هر نقطه ای هم که در مورد آگاهیهای آن روز برام از قلم افتاده بود یا از یادم رفته بود برام یادآوری می شد
یعنی خانه تکانی ذهن یک فرصت ایجاد کرده بود تا هرکدام از ما در جمعی ظاهر بشیم که افکارشون اهدافشون وبرداشتهاشون ازآگاهیها ی هر گام وایده هایی که برای اجرای آن آگاهیها داشتند شور وشوق درونی هر کدام از ماراهم تغدیه می کردتا ماهم یک قدم سازنده تر برای زندگیمون برداریم این انرژی جمعی که در سایت ایجاد شده بود یه برکت خیلی ویژه به زندگیمون بخشیده بود وما را از حاشیهها دورکرده بود وآن پروژه چه معجزاتی به همراه خود برای ما داشت
.حالا با هم همان فرمول را در پروژه مهاجرت به مدار بالاتر اجرا کنیم وجالب است که شروع پروژه مهاجرت به مدار بالاتر هم زمان شده با شروع سال میلادی ،من به شخصه به عنوان اولین هدفم در سال جدید میلادی هدف را به یک مدار بالاتر انتخاب کردم ومیخوام اینکار را به کمک آگاهیهای فایلهای مصاحبه انجام دهم
وقتی این هدف را انتخاب کردم این سوال را از خودم
پرسیدم که برای مهاجرت به مدار بالاتر سمت من چیه
وظیفه من چیه ؟
اینکه هرروز در پروژه حاضر باشم وخالص ترین تمرکزم را به آگاهیهای آن روز پروژه اختصاص بدم یعنی به محض انتشار گام بعدی فرکانس ها وکانون توجه ام را با آگاهیهای آن گام جهت دهی کنم تا ذهنم فرصت به تاخیر انداختن در این مسیر را به من ندهد حتی اگر ظاهراً کار های ضروری تری برای انجام دادن دارم ویا هر بهانه دیگه که ذهنم میخواد بیار ه وبا این منطق بهانه های ذهنم را خنثی کنم که اگر من الویت امروزم را اختصاص بدم به احاطه کردن کانون توجه ام با آگاهیهای فایل امروز ،کانون توجه من در راستای اصل ودر راستای قانون جهت دهی میشه واین هماهنگی که در کانون توجه من ایجاد می شود میتونه مرا به سمت ایده های کارآتری هدایت کند که تمام کارهای امروزم خیلی روان انجام شود وبه این شکل چرخ زندگی من نیز روون تر شود پس برای اینکه بتونم هرروز در پروژه حاضر باشم باید یکسری خط قرمزها برای خودم مشخص کنم
وآن خط قرمزها شامل نه گفتن به عادتهای روتینی هست که داره سازنده ترین دارایی مان یعنی تمرکزمون را اتلاف می کند
استاد شایسته عزیزم من همین امروز هنگام گوش دادن به این فایل اولین نه را خیلی محکم وبلند به ذهنم گفتم وقتی داشت مدام بهم می گفت عجله کن نمیخواد همه را نت برداری کنی وبرو اولین گام را گوش کن الان باید بری فکر ناهار بعد میری فیزیوتراپی وقت نمی کنی خیلی مؤدبانه گفتم لطفا خفه شو اصلا ناهار یه چیز حاضری میخوریم ومطمئن باش تا من این دوفایل را کامل گوش ندم ونت برداری نکنم وکامنتم را ننویسم از جام بلند نمیشم دیگه ساکت شد رفت سر جاش، خدایا شکرت
همه ما این تجربه را داشتیم که اولین نه گفتن جادویی عمل می کند ونه گفتن های بعدی را صدها بار برامون راحت تر می کند فقط خیلی مهم هست که خیلی زود اولین نه را بگیم وهر چه بیشتر با آگاهیهای این پروژه احاطه میشیم این آگاهیها خودبخود نه گفتن به بهانه های ذهن را بهمون یاد میدن وبهانه هایی که میگه الان کار مهمتری داری بزار این رو در فرصت مناسب تر انجام بدی بزارش برا تعطیلات عید این گفتگوهایی است که در سایت هست بعدا براش وقت میزاری وبا دقت انجام می دی واز اینجور بهانه هایی که خودمون خیلی خوب می دونیم اگر همین الان دست بکار نشیم این دلایل برای به تاخیر انداختن هرگز تمومی ندارند یعنی این نوع دلایل بخشی جدا نشدنی از روتین زندگی ما خواهند موند مگر اینکه ما بهشون نه بگیم وگرنه اگر بهشون نه نگیم واجازه بدیم آنها زندگی ما را جهت دهی کنند دقیقا تجربه ما مثل اکثر آدمهایی می شود که هرروز یک روز خیلی شلوغ دارند وخیلی درگیرند بطوریکه وقت برای انجام هیچ کاری ندارند اما وقتی آخر شب روزشون را مرور می کنند حتی خودشون هم متوجه نمی شوند که امروز دقیقا چکار مفیدی انجام دادند یعنی اگر آخر شب بخوان برا خودشون یه گزارش کار از روزشان بنویسند می بینند مورد خاصی برای لیست کردن ندارند که بگویند امروز من اینکار را به این شکل به ثمر رساندم متوجه میشن بااینکه آنهمه سرشون شلوغ بوده وآنهمه درگیر بودند وظاهرا آنهمه کار کردند اما ارزش خاصی به زندگی اشان اضافه نشده خروجی مفیدی نداشتند فقط تنها چیزی که براشون مونده اینکه به طرز عجیبی کل روز سرشون شلوغ بوده این یه روند فرسایشی هست که هرروز بصورت نامرئی در زندگی اکثر آدمها رخ می دهد که یک زنگ خطر جدی هست چرا چون سرمایه اصلی ما برای خلق زندگی دلخواهمان فرکانسها وکانون توجه امان هست وراهکار اینکه از این سرمایه بهره برداری کنیم تمرکز هست یعنی تمرکز روی شروع مسیر درست ،استمرار در آن مسیر و به ثمر رساندن آن مسیر است
در دنیایی که تمرکز اکثر آدمها روی فرعیاتی هست که نه اهمیتی دارد ونه ارزش خاصی درزندگیشان ایجاد می کند بقول استاد در فایل معلولیت ذهنی در باره ثروت جدا شدن از بدنه این جامعه کار خیلی راحتی هست اگر ما تمرکزمون را از آن فرعیات بگیریم حذف هر عاملی که تمرکزم را پرت می کند
وقتی تمرکزم نصف شود نتیجه ام نصف نمیشه بلکه صفر می شود من توانایی پرداخت هزینه های پرت وپلا شدن تمرکزم را ندارم
منم ویه دنیای خالی وتنها کاری که وجود دارد تمرکز بر روی آن کار هست این نگاه سبب میشه خودبخود به هر چیزی که میخواد خودش را مهم تر ویا با الویت تر نشون بده نه بگم بدون اتلاف وقت ،نه بگم وبزارمش برای بعدا مهم هم نیست چقدر آن دلیل به خودش رنگ ولعاب بدهد من خیلی سریع ازش می گذرم چون میدونم ذهنم در متمرکز موندم آنقدر قوی نیست که بتونم از عهده حتی یه لحظه رها کردن تمرکز بر بیام من اینو خوب میدونم که اگر الان این رشته تمرکزی پاره شود بعدا برای برگشتن سر همین نقطه که الان هستم باید کلی تلاش کنم به خاطر همین از پاره کردن تمرکزم می ترسم وسعی می کنم خودم را در آن موقعیت قرار ندهم
پروژه مهاجرت به مدار بالاتر یک فرصت خو بی هست تا تمرکز بر شروع یک کار واستمرار در آن مسیر تا به ثمر رساندنش را تمرین کنیم انجام این تمرین یه پاداش عالی دارد ثمره اتمام این پروژه صعود هر کدام از ما به مدار بالاتر واحاطه شدنمون با نعمتهای با کیفیت تر هست
اگر شما هم علاقه دارید این پروژه را بعنوان یک هدف در نظر بگیریم شروع کنیم ادامه بدیم وبه ثمر برسانیم هرروز آگاهیهای یه قسمت از این پروژه را باهم مرور می کنیم در ابن آگاهیهای تعمق می کنیم وسعی می کنیم بدون کمالگرایی به همون اندازه که درک کردیم آنها را به اجرا بگذاریم یعنی سعی می کنیم تا حد امکان به شیوه آن آگاهیها فکر کنیم ورفتار کنیم همین یک قدم قدمهای هرچند کوچیکی که بر می داریم وقتی به شکل مستمر بر می داریم هر بار فرکانس هامان را با کیفیت تر می کند تا جاییکه تجربیات موجود در مدار کنونی ما کیفیت لازم برای پاسخ گویی به فرکانسهای بهبود داده شده مارا ندارد آنوقت هست که جهان در پاسخ به فرکانسهای با کیفیت ما راهی ندار د جزء اینکه مارا وارد مدار بالاتر کند که نعمتها وپاداشهای بیشتر وبا کیفیت تری وجود دارد
خدایا شکرت…شکرت…شکرت
استاد عزیزم واستادشایسته مهربانم با تمام وجودم از شما سپاسگزارم
منتظر معجزات الهی واتفاقات قشنگ در حین انجام این پروژه هستم وامیدوارم با توکل به همراه هرروز در این پروژه همگام وهمراه شما باشم
در پناه الله شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت
سلام فهیمه عزیزم.خیلی ممنونم ازت که اینقدر وقت گذاشتی وکامل همه ویس رو تبدیل به متن کردی خودم با دیدن بهتر میفهم .خیلی قشنگ بود این قسمت که گفتین اولین نه رو همین امروز گفتی که ذهنت گفته کار داری وقت نهاره اما مصمم نشستی ونوشتی.امان از دست این ذهن.منم امسال قاطعانه ورزش رو شروع کردم از اون سمت هم چون بچه یک ساله دارم گاهی مانع میشه تصمیم گرفتم که صبح زود که خوابه ورزش کنم گاهی ذهنم میخواد منصرف کنه میگه حالا اینقدر سخت نگیر حالا اضافه وزن نداری ولی من هر بار موفق شدم وغلبه کردم بر نجواهاش.این پروژه زیبا رو هم به امید الله مثل خانه تکانی پیش میریم درکنار دوستان عزیزی مثل شماها، فعال که برای من الگو هستین.براتون سلامتی کامل وهمیشگی از خداوند خواستارم
بنام خدای رزاق
سلام ودرود دوست عزیز
ممنون از مهرت
ممنون که سبب شدی دوباره نوشته هام را مرور کنم
مریم جانم من عادتم این است که فایلها را کلمه به کلمه یادداشت کنم وخوشحالم که برا شما مفید بوده عزیزم
درسته مریم عزیز ذهن ما خیلی چموشه که اگر افسارش را دست نگیریم به هرشکلی ظاهر میشه تا مارا از تصمیمی که گرفتیم منحرف کند
سپاسگزارم بانو
بهترین بهترین ها را در هر لحظه از زندگی از خدای سبحان برایت خواستارم
یا حق
سلام به فهیمه عزیز
من پروفایل شما رو تنظیم کردم که هر موقع دیدگاه میزارین برای من ایمیل بشه چون خیلی دیدگاههای شما رو دوست دارم و میخونم
میخواستم راهنمایی م کنین چجوری کلمه به کلمه مینویسین منم خیلی دوست دارم کلمه به کلمه بنویسم ولی هر بار شروع کردم یه فایل رو بنویسم به خاطر اینکه خیلی طولانی میشه نصفه رها کردم. میشه راهنمایی کنین چون با نوشتن این آگاهی ها واقعا توی ذهنمون حک میشه من عاشق نوشتنم.
بنام خدای مهربان
سلام به لیلای عزیز
لیلا جان ممنون از محبتت عزیزم من هر فایل که شروع میشه اول چند بار جمله را گوش میدم بعد استوپ میکنم آن جمله را می نویسم بعد سراغ جمله بعدی ،بعضی جملات که طولانی هست وباید خیلی تمرکز کنم به چند قسمت تقسیم میکنم
درسته که اگر بخواهیم کلمه به کلمه را بنویسیم متن طولانی میشه ولی اینجوری در عین حالی که گوش میدیم زمزمه می کنیم ومی نویسیم وچون میخواهیم بنویسیم تمرکزمون صددرصد روی آگاهیهای فایل هست در اصل در یک زمان سه بار آگاهیها را تکرار می کنیم
بعضی از فایلها را میشه خلاصه تر نوشت ولی این فایل هرچی خواستم صحبتهای مریم جان را خلاصه کنم دیدم نمیشه ومن همه را نوشتم
ومن اکثر فایلها را در نت گوشیم تایپ میکنم اینجوری فکر کنم راحت تره
لیلا جان امیدوارم این راهکار برات مفید باشد عزیزم وهرروز شاهد رشد وپیشرفت شما دوست عزیز در این مسیر زیبا باشم
زندگی ای سرشار از عشق ،آرامش ،شادی وثروت را برایت آرزو می کنم
یا حق
فهمیه جان راهکارت خیلی مفید بود اینکه اول چند بار جمله رو گوش میدین و بعد در حالی که زمزمه میکنین می نویسین به نظرم خیلی خیلی در درک و فهم آگاهی ها کمک میکنه و اینکه باعث ماندگاری این آکاهی ها تو ذهنمون میشه. من هم به امید خدا همین کار رو انجام میدم تا بتونم بیشتر و بهتر یاد بگیرم و اینکه دقیقا طبق گفته شما باعثمیشه تو یه زمان سه بار آگاهی ها تکرار بشه. ممنون فهمیه جان از اینکه پاسخ دادی
بسم الله الرحمن الرحیم
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ
ﻭ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﻫﻤﺎﻥ ﺗﻮﺍﻧﺎﻱ ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ .(٩)شعرا
یک سلام گرم از ته دل،به شما که عشق تو دلاتونه، مهربونی تو چشاتونه، وخنده رو لباتونه. سلام به عشقای من به بندگان خاص خدا
گام پنجم
امروز ظهر(403/10/18) باران زیبایی شروع به بارش کرد. صدای زیبای باران و هوای دلپذیر آن دیوانه کننده بود. نهار که خوردیم گفتم بریم ذغال بخریم و چای منقلی و قارچ آتیشی درست کنیم. بچهها گفتند ما میریم، ولی من از اونجایی که عاشق بیرون رفتن در روز بارونی هستم گفتم خودم میرم سوپری، ذغال بگیرم. لباس پوشیدم و چتر رو برداشتم و از خونه زدم بیرون. چند قدم جلوتر خانمی رو دیدیم که تو یه دستش یه بشکه 2 کیلویی شیر و در دست دیگرش یه سطل چهار کیلویی ماست بود و آروم آروم داشت میرفت. به دلم شد برم کمکش کنم قدم هام رو تند تر کردم و به اون خانم رسیدم و سلام کردم، دیدم خانم مسنی است، سطل ماست رو ازش گرفتم و چتر رو روی سرش گذاشتم و تا خونه اش که دو کوچه بالاتر بود همراهی اش کردم و از قضا آشنای یکی از آشناهای ما بود ولی من نمیدونستم و کلی از دیدن من خوشحال شد. خلاصه رفتم سوپری دیدم ذغال نداره، برگشتم خونه، تا یه مقدار ذغال داریم و با اون کارمون راه افتاد کلی لذتش بردیم. این جریان برایم آیه
الیس الله بکاف عبده تداعی کرد، چطور من در این روز بارونی برم و اون خانم رو کمک کنم غیر از اینکه خدای مهربان مرا مامور کمک به این خانم مسن کرده. و این یعنی خدا حواسش به بندهاش هست، با خیال راحت سرت رو بذار بخواب.
عصر تعمیراتی مبل زنگ زد(روکش مبل هامون رو عوض کنه) و گفت مبل ها آماده اند بیایید نظر نهایی رو بدید تا اگه اوکی هستند بارگیری بشه. همین طور که داشتم آماده می کردم، گفتم چه خوبه که تمرین درخواست رو انجام بدم و بگم یه کوسن کوچلو بدون دریافت هزینه بدید. رفتیم و بعد از دیدن مبل، به مسئولشون گفتم یه کوسن کوچیک هم بعنوان اشانتیون بدید، بعد یه نگاهی به دور و برش کرد و گفت فعلا که آماده نداریم بعد به کارگرش گفت: کوسن دوخته داریم؟ و دیدن فقط دوخت شده آماده هست و باید با پشم شیشه پر بشه و به کارگر گفت زود آماده کن و بجای یکی دو تا آماده کرد. وقتی مبل ها رو آوردند، دیدیم این کوسن ها چقدر با رنگ مبل هامون سِت است و گذاشتیم روی مبل سه نفره و کلی نمای مبل ها رو قشنگ تر کرد، این هم از برکات تمرین درخواست.
وقتی نشسته بودیم که بقیه پول قرارداد رو پرداخت کنیم، اون آقا که قبلا همکار همسرم بوده گفت:میدونی فلانی چی سرش اومده و اینطور و این طور شده!! بعد همسرم زود بهش گفت ولش کن بابا اصلا ما اینجا اومدیم تسویه کنیم چکار مردم داریم این اتفاقات بد رو بشنویم و نذاشت که بیشتر وارد جزئیات اون اتفاق بد بشه. از این حرکت همسرم خیلی خوشحال شدم و خدا را شکر کردم و برگشتیم خونه ازش تشکر کردم که وارد بحث در مورد دیگران و اتفاقات بد اونها نشد. خدایا شکررررررررت
(دیروز که گام 5 اومد من شروع به خواندن کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم کردم و تا شب نتونستم اون رو تمام کنم گفتم کاش خانم شایسته فردا فایل جدید نذاره تا بتونم هم کتاب رو بخونم هم سرچ در مورد آیه های عذابم رو تمام کنم که خدا را شکر امروز همون گام 5 است و گام بعدی نیومده تا تمرین ام رو کامل کنم.)
امروز صبح داشتم فلاسک چای رو میشستم که یه کاری پیش اومد سریع بدون اینکه نگاه کنم سر فلاسک رو گذاشتم و رفتم وقتی برگشتم دیدیم سر فلاسک روی لبه بالای فلاسک گذاشته شده و خیلی برایم عجیب بود با اون سرعتی که من رفتم چطور این اینجا گذاشته شده بدون اینکه بیفته!!! یاد حمل بار سنگین با جرثقیل که ابراهیم خسروی تعریف کرد افتادم و یاد شعر بابا طاهر فتادم.
شب تاریک و سنگستان و مو مست
قدح از دست مو افتاد و نشکست
نگهدارندهاش نیکو نگهداشت
وگرنه صد قدح نفتاده بشکست
کتاب چگونه فکر خدا را میخوانیم رو تمام کردم، و مثل پر کاه سبک بال و رها شدم یه حس زیبایی که قابل توصیف نیست حسی از آرامش و خاطر جمعی بینهایت.
و بعد اومدم سایت دیدیم قدم 6 اومده اون رو گوش کردم. آگاهی های نابی داره که فقط باید تو دل خودت نگه شون داری و بهشون عمل کنی چون هضم این آگاهی برای عموم مردم سخت و غیر قابل باور است.
الانم منتظر مهمان از شیراز هستیم.
استاد و مریم بانوی عزیزم یه دنیا سپاس.
در پناه حق روز به روز توحیدی تر باشیم الهی آمین
سلام به استاد عباس منش عزیزم و همچنین خانم شایسته ی عزیز
اول از همه لذت میبرم از این دوباره بازبینی ها و بهبود در هر قسمت و بخش این سایت، سپاسگزارم…
اصلا خود این پروژه ها داره یه تلنگری به من هم میزنه که بیام و این فرایند رو در شغل خودم هم را اجرا کنم… پس مجدد سپاسگزارم
اما چیزی که بعد از تشکر از خانم شایسته ی عزیز من رو ترغیب کرد بیام کامنت بذارم این بود که جواب یکی از سوالاتم رو گرفتم به این شکل که…
کل این توضیحات دقیق مریم جان یه طرف اون قسمتی که در مورد تمرکز صحبت کردن یه طرف دیگه… تا به الان تمرکز شده بود یه حسرت برای من و یه ارزوی دست نیافتنی و هر بار با شنیدن تمرکز( به صورت ناخوداگاه )یه کد مخرب به همراه تمام کدهایی که تو مسیر رشد و پیشرفتم مخصوصا مسیر شغلیم مینوشتم همراه بود و نتیجه دقیقا اونی نبود که من میخواستم
این فرمول تمرکز که 0=1+1 خیلی جالبه ولی من عاجز بودم و فکر میکردم دور از دسترسه و یه جورایی با تمرکز نصفه و نیمه داشتم زندگیم رو پیش میبردم و احساسم یا بهتره بگم باورم این بود که حالا همین نصفه و نیمه هم خوبه… (شاید همین که انجام میدادم همین باعث شد که امروز جواب سوالم رو بگیرمیهویی الان متوجه اش شدم) پس مجدد سپاسگزارم
و چه جالب که گفتین که برای تمرکز نتیجه بخش لازمه عوامل حواس پرتی رو حذف کنم نه یه این دلیل که ذهن قوی و متمرکز دارم بلکه به این دلیل که میدونم ذهن من به راحتی تمرکز من رو پخش و پلا میکنه.. و من توانایی پرداخت هزینه های عدم تمرکز رو ندارم و راهکارتون این بود که تصور میکنم من هیچ کاری غیر از این کار رو در این دنیا ندارم….
خوشحالم که تصمیم گرفتم اگاهانه و گام به گام تو این پروژه باشم. بهبودهای کوچک اما مستمر…
سپاسگزارم
پایدار باشید و شاد
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
روند این سایت قدم به قدم رو به تکامل است
هر روز یک جدید و یک تازه تر رونمای می شود
هر روز یک اتفاق خوب و باحال در این سایت رخ می دهد و این نشان از این است که استاد عزیز تمام تمرکز خودش را روی سایت دارد
چقدر خوشحال هستم که من هم با این سایت و این راه فوق العاده آشنا شدم
فایل های مصاحبه با استاد واقعا عالی و فوق العاده است
برای ذهن منطقی من واقعا عالی و فوق العاده است
برای ذهن من این حکم را دارد که من هم می توانم و موفق خواهم شد
همه چیز برای من شدنی است چرا که دیگران توانسته اند پس من هم خواهم توانست
همه چیز در دستهای من است و من بی شک بهترین و عالیترین خواهم شد
نکته زیبای دیگر این است که همه چیز قدم به قدم تکامل من طی خواهد شد و من آنوقت خواهم توانست به موفقیت برسم
من آنوقت بی شک پیروز خواهم بود
من همه چیز در دستهای من است و من بهترین و خواهم بود به شرطی که عجله نکنم و اجازه بدهم که روند تکامل من طی بشود
زمانی که من تغییر کنم جهان بیرون من هم تغییر خواهد کرد
روند زندگی من و رفتار دیگران برای من تغییر خواهد کرد
چقدر این زیبا است که بی راحتی و اسانی می توانم به بهترین نتایج دست پیدا کنم آنهم بدون هیچ گونه زحمتی فقط و فقط با تغییر باور ها و افکاری که جز ترس و نگرانی هیچ چیز دیگری در بر نداشته و ندارد
این را می دانم و باور دارم که بخواهم تغییر خواهم کرد و جهان هم به من کمک خواهد کرد
چقدر ترس داشتم هر زمان که می خواستم کاری را شروع کنم
اما
وقتی که خواستم تغییر کنم جهان هم به من کمک کرد و زمان و مکان را برای من هموار می کرد تا بتوانم به راحتی روی خودم کار کنم
از همه مهمتر با همین تغییر مدار توانستم به موفقیت هایی دست پیدا کنم که اکنون صاحب کسب و کار شخصی خودم هستم
اکنون حال خوب دارم
اکنون ازادی کامل دارم
اکنون خودم کارفرمای خودم هستم
همه اینها باری من از زمانی شروع شد که قدم در راه تغییر گذاشتم
خواستم و شد
سپاس از استاد عزیز
سپاس از خداس مهربان خودم
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
به نام خدای معجزه ها
سلام استاد جانم و سلام مریم زیبا
و سلام به همه همراهان این مسیر الهی و مقدس
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا منو خودت تا اینجا کشوندی
امروز اومدم تو سایت که جلسه 14 از ثروت یک رو دانلود کنم و گوش بدم اصلا نمیدانم چجور کشیده شدم به خانه
به ی شروع جدید
نمیدانم اصلا چی شد من قفل شدم رو این فایل و صفحه
نمیدانم چرا قند تو دلم آب شد اصلا
توضیحات صفحه اول رو تک تک خوندم
دیدم قراره ی تور جدید راه بیفته و منم همسفرم به لطف الله
نمیدانم چرا اما یکی منو وادار کرد چکاپ فرکانسی بنویسم
وقتی به این صفحه و این فایل اومدم دیدم اون قدرتی که انگشتای منو حرکت میداد برای نوشتن چکاپ فرکانسی خودش میدونسته قراره چی بشه
اره
مهاجرت
حرکت
اقدام
جابجایی
بیرون اومدن از اون نقطه
اره ی ابتدا و ی انتها
اره دقیقا ی شروع و ی اتمام
و خدا میدونه چه نعمتی منتظر ماست
استاد بی شمار گفته که فراوانی هست بی نهایت هست محدودیت نداره شما بخوای بهت داده میشه
اما اینجا این سر فصل این ترم قراره درک کنیم مو به مو که چجوری بخوایم سهم ماها چیه؟چه کارایی وظایف ماست چقدر قدم برداریم
اینجا میخوان به سلول های مغزمون حالی بشه که وسعت درک و فهمت بهت نعمت میده
اندازه باورهات برات معجزه میشن
چاشنی سوپرایزت سایز ظرفته
اینجا قراره برود میخ آهنین به سنگ
استاد عزیزم
هارون زیبا
خدایا هزارررررران بار شکرت که نعمت وجود این سایت این استادهای نمونه رو به قلب ما دادی
خدایا هزاران بار شکرت.
دستور العمل این فایل
برام فوق العاده تاثیر گزار بود
چند صفحشو تونستم بنویستم
اینکه گفتید آگاهی های این فایل ها روی عادتهای فکری و رفتاری ما کار میکنه
قانون دوباره بهم یاد آوری شد و بهتر درکش کردم
و اینکه گفتید زنجیر های نامرعی رو از پاهای ما باز میکنه
دوباره خداوند رو به یادم آورید
که خداوند چقدر بزرگه
با گفتن آروم آروم به مدار بالا مهاجرت میکنیم یاد افتاد قانون تکامل رو و یادم افتاد که نباید اینقد نگاه ملا نقطهای به خودم داشت هباشم نباید اینقد به خودم سخت بگیرم و یادم افتاد که قانون تکامل همون قانون احساس لیاقت و همون قانون اصلی جهان هست یادم افتاد که این ینی همون احساس خوب اتفاقات خوب
خیلی حال کردم وقتی گفتید قانون اصلی این نیست که چقدر به خواسته های بیشتری برسم قانون اصلی اینه که چطور ظرف وجودم رو بزرگ تر کنم
یادم افتاد که پرستش خداوند ینی شکرگزرای
نه چسبیدن به مادیات نه پرستش مادیات
یادم افتاد که خداوند گفته برای رسیدن به خواسته ای باید قبلو کنی که اجابت شده و شوع کنی به شکرگزرای نعمت هایی که داری و انایی که آرزوشو داری مثل سوره مریم که خدوند به حظرت زکریا گفتم خواستت اجابت شده نشانشم اینه که نمیتونی با مردم صحبت کنی و فقط شکرگزاری کن و به قومت هم بگو
یادم افتاد نباید به چگونگی خواستمون فکر کنیم بلکه صرفا باید قدرت خدارو به یاد خودمون بیاریم و شکرگزارش باشیم در زندگی خودمون ینی به یاد بیاریم که خدایا من چقدر انسان لایقی هستم که از فضل بی نهایت خودت بهم دادی
به نام خدای بخشنده
سلام و عشق تقدیم به استاد عباسمنش عزیزم و مریم خانم شایسته عزیزدلم
سلام به همه دوستان نازنینم
پروردگارا سپاس و ستایش مخصوص توست که فرمانروای جهانیانی، هدایتگر پیدا و نهانی، فریادرس بی پناهانی، نور افکار و چلچراغ فروزنده ایمانی،
هرگاه که از حرکت باز می ایستم به لطف تنها نگاهی به سویت، تو یک دست که نه، دستهای یاری می فرستی و بر من منت بی انتها داری چرا که از من بر خودم مهربانتر و مسئولتری.
ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ ﴿102﴾
این است خدا پروردگار شما هیچ معبودى جز او نیست آفریننده هر چیزى است پس او را بپرستید و او بر هر چیزى نگهبان است (102)
لَا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ ﴿103﴾
چشمها او را درنمى یابند و اوست که دیدگان را درمى یابد و او لطیف آگاه است (103)
قَدْ جَاءَکُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِیَ فَعَلَیْهَا وَمَا أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ ﴿104﴾
به راستى رهنمودهایى از جانب پروردگارتان براى شما آمده است پس هر که به دیده بصیرت بنگرد به سود خود او و هر کس از سر بصیرت ننگرد به زیان خود اوست و من بر شما نگهبان نیستم (104)
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
بله پروردگارم، تو به من نعمت بصیرت و قدرت تصمیم عطا کردی، تا با اختیار و آگاهانه انتخاب کنم عبد و فرمانبردار تو باشم یا بنده نفس خویش، و فرمودی که من نگهبان و نگهداره تو از اشتباه نیستم، اگر که خود راه ناصواب بپیمایی.
پس ای خدای تمام خوبیها، ای کسی که حضور بصیرانه و فروتنانه در پیشگاهت بهشت، و دوری از تو دوزخ ناخواسته ها و گرداب نگون بختی هاست، از تو سپاسگزارم که بر من منت نهادی و اندک توجهم را به پاسخی اینگونه شایسته و نعمتی در این حد بزرگ مزین ساختی.
حضور من در این جمع، دریافت این همه علم الهی و نورِ ایمان به غیب اتفاقی نیست.
به خود می بالم و بیش از آن در برابر چنین خدایی سر تعظیم و تسلیم فرود می آورم باشد که رشد کنم.
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
استاد شایسته نازنینم
خدا رو بابت وجود ارزشمند شما سپاسگزارم و صد البته از خود زیبای شما بی نهایت ممنونم که اینقدر متعهد به رشد و بهبود شخصیت خودتون هستید و این برکت رو به جهان اینهمه افراد تشنه بهبود گسترش می دید.
این حد از تلاش برای ساختن زندگی زیباتر و پربارتر و سپری کردن یک عمر پربرکت تر فقط از قدرت فوق العاده شما در کنترل ذهنتون و دل سپردن به هدایت الله برای دریافت نعمتهای بیشتر میاد که باعث شده شما همچنان شاگرد اول تمام دوران تدریس استاد عباسمنش باشید.
من هم مثل شما استاد عباسمنش رو الگوی مهاجرتم به مدارهای بالاتر قرار میدم با این تفاوت که من الگوی دومی به نام مریم شایسته دارم و شما نداریدش!
خوش به حال من!
خیلی لذت بردم از تک به تک جملاتی که با عشق و آگاهی به قوانین به زیبایی کنار هم چیده بودید و همه اش برام بصورت معناداری واضح و کمک کننده بود.
واضح بود چون به شدت به همش نیاز داشتم.
و کمک کنمده بود چون قشنگ انگار دست گذاشته بودید روی نیازهای امروز من.
منی که با وجود نوا جان دو ماهه ام که هنوز به شدت نیازمند وجود هر لحظه ای منه و ذهنم مقاومت قدرتمندی برای متعهد نبودن به انجام تمرینات کوچک ولی مستمر از خودش نشون میده.
اما شما ذهن چموش منو با جملات صحیح این فایل خلع سلاح کردید.
اینکه اگر تعهد داشته باشیم هیچ مانعی وجود نخواهد داشت.
اینکه کمالگرا نباشیم و در حد درکمون تمرینات رو حتما انجام بدیم.
اینکه تغییر و مهاجرت به مدار بالاتر حتما انجام یک کار شاق نیست بلکه میتونه صرفا حضور در پروژه باشه و این خودش در زمان درست کار درست رو برلی من انجام میده بدون اینکه به من فشاری بیاد. و خداوند خدایت هاش رو همواره می فرسته اگر من در مسیر باقی بمونم.
پس خواستم و بهش عمل کردم. این کامنت رو دارم در شرایطی می نویسم که با دست دیگرم جوجه کوچولوم رو بغل کردم و دارم تو خونه راه میرم دورش میدم که حوصله اش سر نره.
پس می شود…
خواسته من از این دوره جدید:
1-شادتر بودن و ایجاد فضای شادتر در خونه است.
2-همچنین انجام بازیهای هدفمند با ترانه جان و تقویت مهارت های مورد نیازش.
3-واضحتر کردن خواسته هام و نوشتن اونها بصورت کاملا جزیی در دفترم.
4-تمرکز بر مهارتها و ویژگیهای مثبت شخصیتی خودم و تقویت اونها
5-تمرکز بیشتر بر سپاسگزاری و مکتوب کردنش و انجام دقیقتر تمرین ستاره قطبی.
الهی از تو مدد می طلبم که مرا در مسیر صراط المستقیم ثابت قدم بگردانی و به من و همه دوستانم قوت و صبر بر انجام تکالیف الهی نصیب کنی.
سلام و درود بر بانو مریم شایسته و استاد عباسمنش عزیز
وای که چقدر خوشبختم که صبح زود وارد سایت بشم و با این فایل روبرو بشم.
وای که چقدر خوشبختم که عضو این خانواده سایت عباسمنش دات کام شدم.
وای که چقدر خوشحالم شادم ،پر انرژی ام
به نظرتون چرا بعد از اینکه یک مدت با تمرکز بالا رو خودم کار کردم و هر روز از خدا بخوام که منو به مدار بالاتر هدایت کنه، منو آسون کنه ، ظرفم را برای دریافت عشق و سلامتی و ثروت و زیبایی و آگاهی بزرگتر کنه ، این فایل بیاد روی سایت که عزیزم بیا بشین روی این مصاحبه ها کار کن و با جون دل گوش کن. چَشم !
برای بهبود شخصیتم و مهاجرت به مدار بالاتر ،چه الگویی بهتر از استاد ؟
من به عنوان فردی که آماده رشد شدم از شما و استاد ،هر روز دارم یاد میگیرم ، اولش پروژه خانه تکانی ذهن که هر روز آگاهیهای نابی دریافت کردم ، بعدش دوره قانون آفرینش و در ادامش پروژه مهاجرت به مدار بالاتر که من این پروژه رو عیدی سال نو میلادی برای خودم میدونم، خدایا ازت متشکرم.
همینجا متعهد میشم که الویت هر روزم این باشه که آگاهیهای این پروژه را با جون و دل ببلعم ، و نه بگم به بهانهی ذهن ، بشینم پای صحبتهای استاد و پیدا کنم ترمزهای مخفی ذهنمو ، باز کنم مسیر آسون پیشرفت رو ، بنوشم این شربت شیرین رسید به معبودم رو ، رودر رو با استاد .
چون این خودم هستم که زندگیم رو جهت دهی میکنم
از شما خانم شایسته و استاد عزیز سپاسگزارم
خدایا از تو سپاسگزارم
به نام خدایی که هر چه داریم از لطف و کرم اوست.
سلام مریم جانم ،
خیلی خوشحال و هیجان زده هستم که قراره پروژه ای رو از ابتدا با شما همراه باشم.
راستش رو بخوام بگم اول که شنیدم مضمون این پروژه سری فایل های مصاحبه با استاد هست ، ذهنم اولین جفتک رو انداخت و گفت تو که این فایل ها رو دیدی.
اما خیلی زود قلبم بهم دو مورد رو یادآوری کرد:
یکی اینکه من الان چند وقته که یک مانترا رو هروز صبح برای خودم تکرار میکنم و این رو از یکی از فایل های استاد برای خودم برداشتم و اون جمله اینه که شرایط زندگی من هرروز بهتر و بهتر میشه.
و دومین مورد هم اینکه من دو سه روزی هست تو مکالمه ی اول صبحم با خدا ازش میپرسم خدایا چطور رشد کنم ؟ چطور بیشتر و واضح تر بفهمم که کجاها باید بیشتر روی خودم کار کنم تا این رشد اتفاق بیفته.
آره این دو مورد بهم توسط قلبم یادآوری شد و فهمیدم که قراره تو این پروژه این درخواستم اجابت بشه.
خیلی خیلی خوشحالم که هرچقدر در این مسیر بیشتر هستم و پیش میرم صدای ذهن و قلبم برام قابل تشخیص تر و واضح تر میشه :)
خیلی خیلی قدردان و سپاسگزار تغییرات و بهبودهای مستمری هستم که شما با عشق روی سایت انجام میدین و با ما به اشتراک میگذارین.
در این کامنتم متعهد میشم که پابه پای شما در این پروژه پیش بیام.
هرچند ذهنم دوباره داره نجوا میکنه که تو همزمان در دو دوره ی 12 قدم و قانون آفرینش هستی و وقت نمیکنی ، الکی ننویس تعهد میدم.
اما من باور دارم و قلبم روشنه که زمانش برام خالی میشه و من هدایت میشم به اینکه زمان لازم رو برای بودن در این پروژه داشته باشم.
بانام و توکل به خدا شروع میکنم و از همین الان شکرگزار تغییر مدارم و رشد شخصیتم و بزرگ شدن ظرف وجودی م هستم:)