مصاحبه با استاد | فرهنگ ناب «لا اِکْراهَ فِی الدّین» - صفحه 44 (به ترتیب امتیاز)

687 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی جعفری گفته:
    مدت عضویت: 866 روز

    سلام خدمت دوستان

    درباره الهامات درونی من جدیدن خیلی چیزها بهم الهام میشه قبلاالهام میشد من بهش گوش نمی‌کردم

    ویادم بود بهم چی گفته شده ودیدم درست میگه.4ماه پیش تهران یه کاری داشتم میخواستم صبح حرکت کنم برم بهم الهام شدنرم گوش نکردم رفتم و به نتیجه نرسیدم وتعجب کردم که بهم گفته

    شد نرم ومن اینجوری اگه کاری از درون بهم الهام میشه نرم حس خوبی میده آرامش

    ویژه مثال دیگه من الان به حرفاش گوش میدم من

    من چند وقت پیش خانومم گفت بریم مهمونی ومن بهم الهام شد نریم ولی پا گذاشتیم روش رفتیم خونه بابام رفتیم خونه نبودن گفتیم بریم خونه خواهرم اونجام رفتیم نبودن وگفتم بریم خونه اون خواهرم رفتیم اونجا اونها مهمون داشتن وشدیم اینه

    مزاحم ها ومن راحت نبودم زود اومدیم خونه وبه همسرم گفتم من بهم گفته شد نریم ولی نگفتم

    ومن به این نتیجه رسیدم باید گوش کنم فقط به نفع منع الان فقط گوش میکنم و خیلی راحت

    هفته پیش خواستم جای بریم راهنمای شدم نریم وبه خانومم گفتم من حسم‌اینو‌میگه‌گفت‌درسته چند بار پاگذاشتیم‌روش‌درست‌میگه نرفتیم اونجا وچندروز‌بعد فهمیدم خیلی درست گفته

    واقعا عجیب این حرفها برای کسهای که آشنا نیستند مسخره میکنن ولی این قانون وحرفها 100درصد درسته وفقط باید عمل کنیم

    من امشب داشتم سر شام این فایل گوش میکردم به خانومم گفتم یادت هست چه جوری با این قانون آشنا شدیم گفته اره خیلی راحت پذیرفتیم این حرفها چطور جواب داد

    تشکر از استاد مهربان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مهدی ملکی گفته:
    مدت عضویت: 1141 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت استادبزرگوارواستادشایسته وهمراهان گرامی سایت.

    گام 6کامنت میکنم برای خودم برای ردپا

    راهنمای درون وراه های ارتباط باراهنما؛استادمن بعدازآشنائی باسایت شما فقط باراهنما باعشق زندگی میکنم وبه صورت تکاملی مسیردرستی روطی میکنم وباکانون توجه ام به صورت آگاهانه حرکت میکنم والهامات رودقیقا متوجه میشم وقتی غافل میشم یعنی یه جا غیبت میشه یا بحث اقتصادی میشه نارضایتی گله وشکایت میشه اگه هواسم نباشه مثل بقیه میشم سریع عقب میکشم به لطف خدا بازام درمسیر درستی قرارمیگیرم خدایا شکروسپاس برای این لحضه که هستم.خدایا یاریم کن هرزیرصدم ثانیه با الهام تو حرکت کنم همین یه موضوع رودرک کنم چقدردرآرامش قرارمیگیرم خدایا عاشقتم وعاشقانه دوست دارم خدایا من درمقابل تو تسلیمم .خدایا من هیچی نمیدانم هرآنچه دارم ازآن توست وبا منطق،عقل،تجربیات کاری ندارم فقط شهود والهام خدایا یاریم کن استادازشما وسایت شما سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    زهرا شجاعی گفته:
    مدت عضویت: 1142 روز

    به نام خداوندی که رحمتش بی اندازه و مهربانی اش همیشگیست.

    لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم

    با سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز

    استاد مهربانم خیلی فایل زیبا و آموزنده ای بود واقعا لذت بردم.من از این فایل آموختم که همیشه باید به الهامات توجه کنیم و اعتماد،تا صدای الهامات به مرور زمان در درون ما بلندو بلندتر شود و آن هم با صبر و حفظ آرامش و اعتماد اتفاق می افتد.

    و اینکه ما نمی‌توانیم زندگی کسی را تغییر دهیم و هر کس مسئول اعمال و رفتار و زندگی خودش است.و ما مسئول خوشبخت یا بدبختی دیگران نیستیم.

    و اینکه به دیدگاه‌ها و نظرات بقیه احترام بزاری چون همه دیدگاه و نظرشون برای خودشون ارزشمنده.

    و یاد گرفتم از چیزی یا مسئله ای که دوست ندارم اعراض کنم و نجنگم یا اینکه بخواهم اون مسئله یا دیدگاه و یا نظر رو به روش و نظر خودم تغییر بدم ، چون یاد گرفتم که وقت گذاشتن برای این کار هم انرژی خودم رو میگیره و اینکه اشتباه است.

    هر کس بار مسئولیت خودش رو به دوش میکشه من ایمان دارم که در هر مسئله ای که به وجود میاد خیر ما در آن است ،حالا برمیگرده به خودمون اگه قانون رو بدونیم و درست پیش بریم که راه هموار و درست است ولی اگر غیر از قانون عمل کنیم و درست راه رو پیش نریم به مرور زمان به تضاد بر خواهیم خورد.

    خدای مهربونم به همه ی ما کمک کن تا بتوانیم با قدرت باورهامون رو درست کنیم .

    ممنونم از شما استاد بزرگوار و همه ی دوستان عزیزم که اینقدر کامنتهای عالی میزارن و من واقعا از خوندنشون لذت میبرم.

    در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    حدیث سادات حسینی گفته:
    مدت عضویت: 844 روز

    – گام ششم پروژه مهاجرت به مدار بالاتر –

    به نام خدای نشانه‌های واضح

    اولین چیز در برقراری ارتباط با هدایتگر درون، اینه که آدم بپذیره اصلا همچین چیزی وجود داره!

    چقدررررر هر سری که به ندای درونم گوش کردم، راه برام باز شد و به وضوح رسیدم به چیزی که میخواستم.

    چیزی که الان یادم میاد اینه که : من دو سال پیش برای ورود به مدرسه‌ی نمونه دولتی باید آزمون میدادم. یادمه هیییییچی ام براش نخونده بودم و فقط خیلی یهویی ثبت نام کردم و روز آزمون با حال خیلی خوب و در بی خیالی محض رفتم سر جلسه. حتی یادمه وقتی داشتم میرفتم داخل، با خودم گفتم اوووووو چقدر بقیه جدی گرفتنش… یکی برای خودش یه سبد خوراکی و شربت و عسل و آبلیمو و این چیزا آورده بود که یه وقت قندش نیفته. و حتی میشنیدم که بچه ها دارن درمورد کتاب تستایی که ازشون استفاده کرده بودن حرف میزدن؛ من خیلی ریلکس رفتم نشستم سر جلسه و آبمیوه و کیکی که قبل آزمون دادن رو با اشتها و حال خوب تماممممم خوردم و بقیه اصلا چیزی از گلوشون پایین نمی‌رفت و کلی استرس داشتن. خلاصه دفترچه ها رو دادن و من یه بار از صفحه‌ی اول شروع کردم به خوندن. من به صفحه‌ی سوم رسیده بودم و هنوز یکی دو تا سوال بیشتر جواب نداده بودم درحالی که توی هر صفحه حدود ده دوازده تا سوال بود. وقتی رسیدم صفحه‌ی سوم، یه دقیقه دفترچه رو بستم، چشمامو بستم و به خودم گفتم : حدیث اگه اینجوری پیش بری تا آخر دفترچه سه چهارتا بیشتر نمیتونی تست بزنی. به حست اعتماد کن و گزینه ای که احساس می‌کنی درسته رو بزن. دفترچه رو باز کردم، از اول شروع کردم به خوندن و همه‌ی تستا رو زدم. ندای درونم میگفت و من فقط دایره ها رو سیاه می‌کردم. تموم که شد، اومدم بیرون و حتی وقتی دوستام پرسیدن چطور بود، گفتم نمیدونم بچه ها ولی خیلی حس خوبی دارم. و بعدش که اومدم خونه، رفتم یه دوش آب سرد گرفتم و دقیقا حرفایی که به خدا زدم رو یادمه. گفتم خدایا، من اگه قبول بشم، خیلی خوشحال میشم و اگه قبول نشم، به هیچ عنوان ناراحت نمیشم. همه چیزو سپردم به تو و حالمم به شددددددددت خوبه. اون چیزی که خیر من توش هست رو سر راهم قرار بده. و دیییییگه بهش فکر نکردم. کااااملا رهاش کردم و خیلی ام حسم خوب بود نسبت بهش. حتی یادمه داشت اواسط مرداد میشد و مدرسه به من همش زنگ میزد که بیا واسه ثبت نام چون همه‌ی جاها پر شده و اگه بخوای صبر کنی که جواب آزمون نمونه دولتیت بیاد، تا اون موقع همه‌ی مدرسه ها پر میشه و هیچکی ثبت نامت نمی‌کنه و اگه یه وقت نمونه دولتی قبول نشده باشی، از اونجا رونده میشی از اینجا مونده. من تلفن رو قطع کردم و خیلی ناخودآگاه بدون فکر به مامانم گفتم : مامان نمیخواد بری ثبت نام. من نمونه دولتی قبول میشم. و رفتم. دو سه ماه بعد که جواب نمونه اومده بود، صبح من داشتم میرفتم بیرون و هوا ام کلی خوب بود و داشتم از درختای کنار خیابون لذت میبردم که دیدم دوستم بهم پیامک داده : حدیث قبول شدی!؟ اینو که دیدم فهمیدم جوابا اومده. قبل اینکه برم تو سایت دوباره همون جملات رو تکرار کردم و گفتم خدایا الخیر فی ما وقع… رفتم تو سایت و با یک کادر سبز کوچیک مواجه شدم که توش برجسته نوشته شده بود : « پذیرش » کلللللی خوشحال شدم و شکرگزاری کردم و تازه بعدش فهمیدم که این یعنی چی!!! میدونید منطقیش چی بود!؟ منطقیش این بود که اون همکلاسیم که شیش ماه بود داشت میرفت کلاس فوق برنامه‌ی ریاضی قبول بشه. منطقیش این بود که همه‌ی اون دوستام که هر روز از هفت صبح تا چهار بعدازظهر کتابخونه بودن قبول بشن. منطقیش این بود که همه‌ی اونایی که میگفتن کم تست بزنید ولی درست بزنید قبول بشن و این درحالی بود که من همه‌ی تستا رو پر کرده بودم. هدایتگر درون منطق نمیشناسه؛ فقط و فقط احساس خوب میشناسه. از اون مدرسه، از اون کلاسی که حدود بیست نفرشون آزمون نمونه دولتی دادن، فقط من قبول شدم. و چقدرررررر خدا رو شکر کردم. چقدررررررر عشق کردم که اینجوری خدا قانون رو نشونم داد. و الان دو ساله که من دارم تو مدرسه‌ی نمونه دولتی درس میخونم با بهترین دبیرا و بهترین سیستم آموزشی. هر سال از مثلا شصت تا دانش آموز، چهل تاشون رتبه‌ی زیر دو هزار میارن و رشته های تاپ دانشگاه های تاپ قبول میشن. خدایا شکرت واقعا؛ خدایا ممنونم؛ سپاسگزارتم، قدرتو میدونم…

    امروز هم من به یه تضادی برخوردم که یکمی احساسم بد شد و داشت برام خیال بافی میکرد که فراوانی نیست و هیچ چیز به اندازه‌ی همه وجود نداره و اینا که، با شنیدن جمله‌ی « تو مسئول خوشبختی دیگران نیستی و اصلا این توانایی رو نداری که بتونی برای دیگران تصمیم بگیری » کاملا ذهنم ساکت شد و میخوام که نذارم دوباره شعله‌ش جون بگیره و بهم حس بد بده.

    خدایا شکرت که الان اینجام. خدایا شکرت که روز به روز دارم هدایت میشم و مسیرم رو میشناسم.

    راستی، کارگردان تئاترمون چندین روز قرار بود که برای کار جدیدمون که برده بودیم رو صحنه برامون پول واریز کنه و هنوز نکرده بود. من چند روز پیش اومدم تو سایت و فایل جدید گوش دادم و حالم کلی خوب بود و یه عالمه درموردش نوشتم، بعد خوابم گرفت، خوابیدم و وقتی بیدار شدم، دیدم کارگردان فیش واریزی رو فرستاده. و من یه صحنه اصلا موندم که اینهمه روز نزد و درست وقتی که من احساسم کاملا خوب شده بود زد!؟ و همونجا برای بار ده میلیونم تو گوشم زنگ خورد که ببین، احساس خوب همه چیزه. حال خوب همه چیزه. همین که حالت خوب باشه، همه‌ی درها برات باز میشه. همه‌ی نعمت ها میاد سمتت. اینو وقتی یادم اومد که استاد الان داشتن میگفتن شما وقتی رو خودتون کار می‌کنید نشانه های ثروت رو میبینید. مثلا یه پولی به حسابتون واریز میشه.

    خدایا بازم شکرت… دلم میخواد تو این مسیر استمرار داشته باشم. دلم میخواد انقدر رو شخصیتم کار کنم که حال خوب سبک زندگیم باشه و اینطوری نباشه که برای رسیدن بهش تلاش کنم و دائم در نوسان باشه. حال خوب بشه روتین زندگیم. خدایا شکرت و عاشقتم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      حسینی ترین نرگس دنیا گفته:
      مدت عضویت: 2417 روز

      سلام سلام سلام سلام سلااااام.

      همین امروز داشتم به این فکر می‌کردم که اگه بخوام تو آزمون امسال شرکت کنم چه باورهایی باید ایجاد کنم و چه دیدگاهی کلا داشته باشم نسبت به این مسأله و این خواسته.

      ببین، از در و دیوار داره جواب میریزه برام. انگار همه‌ی دنیا داره باهام حرف میزنه و هی نشونه پشت نشونه، نشونه پشت نشونه.

      خدایا شکرت واسه این سیستم و قانون خفن.

      ببین حدیث، مدرسه‌ی نمونه‌ دولتیِ تو، یکی از هداااااایتی‌ترین الگوها برای منه. خیلی خاص و جالب و اصلا خیییییلی خوبه.

      مرسی که هستی دست خدا !!!

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1247 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    تمرین:

    از نظر شما، تمرکز بر کدامیک از مباحث این جلسه را باید به عنوان اولویت خود قرار دهید و چرا؟

    -تمرکز ما باید بر تمام مباحثی که استاد توضیح دادند باشد از جمله:

    برای دریافت الهامات لازم است سه باور اساسی را در خود ایجاد کنیم:

    باور داشته باشیم خداوند به عنوان نیروی هدایتگر وجود دارد

    باور داشته باشیم خداوند به عنوان نیروی هدایتگر همواره در درون ماست

    باور داشته باشیم به محض درخواست از خداوند به ما پاسخ خواهد داد

    تفاوت بین نجواهای شیطانی و الهامات الهی :

    در احساس ماست

    لازم است:

    بر عقل و منطق خود حساب نکرده تجارب نامناسب گذشته ی خود را

    نادیده گرفته و تسلیم خداوند و هدایت های او باشیم

    -برای داشتن احساس خوب پایدار لازم است ذهن خود را همواره به سمت مثبت جهت دهی کنیم

    -ذهن ما خود به خود به سمت منفی جهت دهی شده اما خود به خود به سمت مثبت جهت دهی نمی شود

    -به محض کار کردن بر روی باورها نشانه های آن را می بینیم با دیدن نشانه ها به جای متوقف شدن و دخیل کردن شانس و تصادف بر روی باورهای خود بیشتر کار کنیم

    -ما مسئول خوشبخت یا بدبخت کردن دیگران نیستیم

    -ما توانایی خوشبخت یا بدبخت کردن افراد را نداریم

    -تضادها و چالش ها به رشد و پیشرفت بیشتر ما کمک می کند

    -به جای تلاش برای تغییر افراد بر روی باورها و افکار خود کار کنیم

    -مطابق با سبک شخصی خود رفتار کرده و حرف مردم را نادیده بگیریم

    -اگر با دیدگاهی مخالف هستیم تنها راهکار آن اعراض است

    برای پاسخ به این سوال، از خودت بپرس، در حال حاضر چه چیز برای شما از هر چیز مهم تر است؟

    -داشتن درآمد بیشتر و روابط بهتر با دیگران برای ما اولویت اصلی را دارد

    با توجه به توضیحات استاد به محض کار کردن بر روی باورها و افکارمان در زمینه ی ثروت نشانه های آن را خواهیم دید به محض دریافت نشانه هایی مانند پول پیدا کردن در خیابان اضافه حقوق دریافت هدیه از دیگران آنها را یادداشت کرده تاییدشان کنیم و مسیری که برای ما چنین نتایجی را در پی داشته تا پایان عمر ادامه دهیم

    در زمینه داشتن روابط بهتر با دیگران:

    باورهایی مانند:

    دیگران نمی توانند تاثیری در زندگی ما داشته باشند

    ما نمی توانیم تاثیری در زندگی دیگران داشته باشیم

    ما توانایی تاثیر گذاری چه مثبت یا منفی را در زندگی دیگران نداریم

    هر کسی نتیجه ی باورها و افکار خود را دریافت می کند

    تضادها و چالش ها با داشتن باورهای مناسب به رشد و پیشرفت ما و دیگران می انجامد

    ما مسئول خودمان نه دیگران هستیم

    ما تنها می توانیم خود را خوشبخت یا بدبخت کنیم

    تمرکز خود را بر تغییر خود نه دیگران قرار دهیم

    همه ی ما به یک اندازه به خداوند و هدایت او دسترسی داریم

    خداوند به پیامبر می فرمایید: هیچ اجباری در دین نیست و تو محافظ و وکیل دیگران نیستی

    -مطابق با سبک شخصی خود که با تفکر به آن دست یافته ایم عمل و رفتار کنیم

    -اگر با دیدگاه افراد مخالفیم تنها راهکار آن اعراض است

    بعد از تشخیص این موضوع، ببین کدام یک از اصول آموزش داده شده در این جلسه، بیشتر می‌تواند به شما در رسیدن به آن هدف، کمک کند؟

    -اصولی که بیان می کند ثروتمند شدن تنها به افکار و باورهای ما نه هیچ عامل بیرونی دیگر باز می گردد

    ما توانایی تاثیر گذاشتن در زندگی دیگران را نداشته و تنها می توانیم در زندگی خود تاثیر گذار باشیم

    چگونه می‌توانید از آن اصل به نفع خود استفاده کنید؟

    -با کار کردن بر روی باورهایمان پرداختن به شغل مورد علاقه تایید و تحسین نشانه های هر چند کوچک ادامه ی روند و مسیر درست می توانیم به ثروت پایدار و با قرار دادن تمرکز بر تغییر باورها و افکار خودمان تلاش نکردن برای تغییر دیگران اعراض از دیدگاه مخالف با دیدگاهمان جر و بحث بیهوده نکردن با دیگران پذیرفتن سبک شخصی دیگران رفتار کردن به سبک شخصی فارغ از خوشایند و ناخوشایند دیگران پذیرفتن این اصل که هر کسی نتیجه ی افکار و باورهای خود را دریافت کرده و ما لازم نیست برای خوشبختی یا تغییر افراد تلاش کنیم ما توانایی تاثیر گذاری در زندگی هیچ کسی جز خود را نداریم می توانیم از این اصول به نفع خود استفاده کنیم

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    سجاد گفته:
    مدت عضویت: 1925 روز

    سپاس گذار خداوندم بابت این وقت عزیز که چنین‌ حرف‌های میشنوم

    ای جلل خالق دقیقا همون حرف‌های که در دو سه تا فایل قبل گفتم اینجا شما گفتی

    شمام پس اول با دیگران صحبت داشتی در مورد خدا و توحید و بعد به دیدگاه قرار رسیدید

    ولی چه قدر پخته و خوب بیانش میکنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    زهره گفته:
    مدت عضویت: 1509 روز

    به نام خدا

    خداروشکرمیکنم برای روز۶۷ازسفرنامه

    نه کسی قدرت اینوداره که منوخوشبخت یابدبخت کنه ونه من این تاثیرمیتونم درزندگی کسی داشته باشم

    هرکس فقط مسئول زندگی خودشه

    من به دیدگاه های موافق ومخالف احترام میزارم

    وازدیدگاهی که مخالف عقایدمنه دوری میکنم

    روزهای سخت به نفع منه باعث میشه که خواسته هاموبشناسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    فرزانه رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1099 روز

    سلام به همگی

    احساس گناه می‌تونه از تجسم آینده هم بیاد.

    بعضی اوقات در تصمیم گیری ها و عمل کردن به اون ها، نجواهایی به شکل سناریوهایی در ذهن شکل می‌گیرند که محتواش این هست که در اگر آینده ثابت بشه که این تصمیمی که الان دارم می‌گیرم و این کار من اشتباه بوده باشه چی و ترس اینکه من در قبال دیگران احساس گناه و عذاب وجدان خواهم کرد.

    فکر میکنم این نجواها ریشه شون اشتباهاتی هست که رها نکردم و درک درستی نسبت به اون ها پیدا نکردم.

    برای همین شده ترس هایی که عضله تصمیم گیری من رو ضعیف و ضعیف تر کرده و ترمزی که جلوی حرکت من رو گرفته‌.

    ترمز : اگر اشتباه کرده باشم چی؟

    نگاه درست اینه که هر تصمیمی که من اون لحظه گرفتم و بهش عمل کردم، متناسب با شرایط اون زمان تصمیم به جایی بوده‌.

    و گاهی اگر تصمیمی اشتباه از آب درمیاد، به خاطر اهمیت دادن به همین نجوا و احساس ترس و نگرانی و عدم یقین اون نتایج رقم خورده.

    پس حداقل اگر تصمیمی گرفتم دیگه باید اون “اگر… چی ها” رو رها کنم و حرکت کنم و حسم رو خوب نگه دارم که توی مسیر بتونم اگر تغییر مسیر لازم بود هدایت بشم.

    و البته که باید باور های مناسب رو بسازم به خصوص باور اینکه من فقط مسئول زندگی خودم هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 627 روز

    به نام خداوند جان

    قدم 67

    خداروشکر هرچقدر در این مسیر جلوتر میروم با تکرار و به صورت تکاملی هر روز دریچه های جدیدی به رویم گشوده میشود .

    باگ هام رو میفهمم که این برای من خیلی مهم است چون سالها باهاشون زندگی کردم و نمیفهمیدم که دلیل این رفتارها چیه و اصلا بهشون فکر نمیکردم که اشتباه باشه.

    توضیحات این جلسه خیلی تلنگر ذهنی بود با اینکه این مطالب رو میشنیدم ولی امروز که استاد پاسخ به این سوال رو دادن چقدر میشه به فلسفه وجودی و افرینش پی برد که با انچه که باذهن داریم متفاوته.

    اینکه این زندگی یه سفر است که هرکس خودش باید مسیرش رو بره و کشفش کنه

    ما از خداییم بنابراین ما روح های مجردی هستیم

    تفکر تو این اگاهی ها خیلی درها رو داره برام باز میکنه الله اکبر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1009 روز

    بنام خداوند هدایت گر

    سلام استاد عزیزم

    روزشمار تحول زندگی من روز 67

    چند روزی درگیر یه سفر کاری بودم که نشد چیزی بنویسم چون جایی بودم که نت وجودداشته باشه من فقط کل مسیر فایلها رو گوش میدادم ولی چند ساعت که ارتباطم قطع شده بود واقعاً داشتم خراب میکردم

    چون زمان هایی هست که من توشرایط جسمی وروحی سخت هستم وبودن بااین برنامه باعث میشه این مرحله رو راحت تر بدون اشتباه تر بگذرونم

    خب من نیاز دارم که کنترل ذهن بیشتری داشته باشم واین گاهی امکان پذیر نیست

    جز با صحبت های استاد حتی فایلی که فکر میکنی به خوبی گوش دادی وبلدی

    جالبه دیروز به جای بحث من هندزفری گذاشتم توگوشم وجلسه اول قدم هفت رو گوش دادم چقدر ربط داشت به اون مساله که تواون موقعیت توش بودم

    صدای استاد واقعا ذهنمو اروم میکنه ،

    من بارها وبارها به معجزه تحول حالم ازمنفی به مثبت رسیدم فقط کافیه توی اون لحظه اگاهانه یک لحظه مکث کنم ،وانتخاب کنم ایا میخام به حرفهای منفی گوش کنم یا صحبتهای استاد

    من خیلی خسته شدم توی این دوروز همه خواب وروتین روزانه م رو نمیتونستم انجام بدم

    ولی حواسم بود که باید وصل باشم مثل وصل شدن به وای فای که تا کانکت میشی ذهنت باز میشه

    من خیلی دارم روی یه ضعفم توی رفتارم کار میکنم ولی باز تکرار میکنم بااینکه میدونم

    ولی خب تفاوتش دراینه چیزی مدام بهم یاداوری میکنه که داری اشتباه میکنی

    یک میلی غیر قابل کنترل تووجودم وادارم میکنه اون کارو انجام بدم اونم بدگویی ازکسی که بابت رفتاراش اذیت شدم

    خوشبختانه مثل هردفعه زیاد نبود ولی باز هم بود

    روی خشمم دارم کار میکنم اینکه وقتی خسته وگرسنه میشم عصبی میشم

    من دارم بااهرم رنج ولذت روی اینا کار میکنم اینکه اگه نتونم این رفتارو متوقف کنم توی چند سال آینده چه تاثیرات وحشتناکی میتونه روی روابطم روحم وسلامتیم بزاره

    ولی مثل رانندگی میمونه بااینکه من گواهینامه گرفتم بازهم باید خیلی آروم وبااحتیاط رانندگی کنم

    صحبتهای استاد همینه تا عمل نکنی به درکش نمیرسی وتا وقتی که روش کار نکنی نمیفهمی چقدر مهمه واوایلش سخته واقعا

    مثل ورزش وباشگاه رفتنه عضلاتت درد میگیره تغییر شکل بده منم ذهنم وجودم عادت کرده حالا که دارم روی باورام کار میکنم کمی مقاومت ودرد هست

    باید صبورانه دوره تکاملم رو طی کنم

    کمال طلبی ،عجله،نداشتن صلح باخود همه مانع میشه

    امروز راجب شرک ونگاه توحیدی پیام دریافت کردم ،ودوره هفت کار میکنم ،ودارم روان شناسی ثروت یک رو گوش میدم واینجا روزشمار تحول زندگی مو مینویسم وباقی روزم صرف خودم زندگیم وخواب وخوردنم میشه

    میخام شدیدا تمرکزم روی بهبودی وتغییرم باشه چون واقعاً دارم نتیجه تغییر باورامو میبینم امروز عصبی نشدم فریاد نزدم خداروشکر وموقع خواب هم تمرین ستاره قطبی رو انجام میدم

    امروز چند لحظه کوتاه رفتم انلاین خرید کنم که توی اینستاگرام چرخیدم دیدم وای خدا چقدر محتواش مسخره س

    باورم نمیشه قبلاً من حتی مفید توی اینستا بودم

    اینم یک تغییر اساسی راجب منه که امروز متوجه شدم

    خدایا شکرت استاد عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: