مصاحبه با استاد | فرهنگ ناب «لا اِکْراهَ فِی الدّین» - صفحه 46 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/07/abasmanesh-1-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-06 18:40:012025-01-08 11:00:23مصاحبه با استاد | فرهنگ ناب «لا اِکْراهَ فِی الدّین»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند مهربان
سلام به همگی
امروز روز 67ام از این سفر شگفت انگیزه
و این فایل زیبا از استادم و توضیح کاملشون راجب دیدگاههای متفاوت و فرهنگسازیشون راجب برخورد با دیدگاههای متفاوت فوق العاده بود و کلمه به کلمشو تایید کردم ،
و چقدر زیبا گفتن استاد که از خیلی زوایا میشه جواب داد به این سوال ، و چقدر جواب خوبی دادن ،اینکه گفتن من اصلا فکر نمیکردم که براشون بد باشه و یا فکر نکردم که برا پسرم این موضوع بد باشه چون اگر در مسیر درستی نباشه 50سالم ثابت تو یه مدرسه باشه فایده ای نداره و چقدر این حرف درسته و چقدر منطق قوی داره این حرف که البته به زیبایی بهش عمل کردن استاد نه در حد حرف باشه ،
من در یک جهان فرکانسی زندگی میکنم که خدایی که جهان و خلق کرده انرژیه که من با فرکانسام بهش شکل میدم ،و همه این توانایی رو دارن ، پس همه برای خودشون یک جهان مجزا دارن و ما در شهرهای مختلف زندگی نمیکنیم بلکه در مدارهای مختلف زندگی میکنیم ، اینها مثله روز برام روشنه و عین آیه قرآن برام وحی منزله و با تمام وجود پذیرفتمش چون قانون بی چون و چرایی جهانه،
من مسعول هیچ کسی نیستم چرا ؟؟؟!!!چون این قانون جهانه و خداوند هیچ جا تو قرآن به پیامبراش نگفته برید قومتونو تغییر بدید چون اون آگاهه به قوانینش و میدونه تغییر یکی بدون میل خودم اون فرد غیر ممکنه و همه جا فریاد زده که ما پیغمبران رو برای پندو اندرز فرستادیم و بارها به محمد گفته تو وکیل و وصی کسی نیستی تو وظیفت فقط ابلاغه چون خداوند اگاهه که ما توانایی تغییر کسی رو نداریم مگر خودش بخواد که اونوخ از بی نهایت طریق هدایتش میکنه ، و بارها به محمد میگه که اگه حرفمو باور نمیکنی یه نردبان برکش به آسمون هفتم و بیا گودال بکن بروزیر زمین ولی اگه کسی نخواد ایمان نمیاره و تو عاجزی از تغییر افراد ، دیگه چقدر قوانینشو فریاد زده به شکل های متفاوت ، و مگه میشه آدم به یه کور مادر زاد گلستان و تعریف کنه و انتظار داشته باشه اون کوره همونیو ببینه و لمس کنه و حس کنه که یه آدم بینا دیده ؟؟؟امکانش هست؟؟؟دیگه خدا چجوری قانونشو یاد بده ؟؟؟؟به نوح میگه نوح از جاهلان نباش اون اصلا بچه ی تو نیست!!!!خب در واقع اون که از خون نوحه ولی خب این آیه نشون میده که خداوند فقط و فقط فرکانس و میشناسه نه روابط زمینی نه خواهر و برادر ،خدا فقط عمل صالح میشناسه و عمل ناصالح و تمام ،و چقدر مثال میزنه به شکل های مختلف و میگه که خداوند هرگز از قوانینش عدول نمیکنه ، خب حالا ما چرا نمیخوایم قبول کنیم که عاجزیم از تغییر دیگران ، خب هر کسی نتیجه افکار خودشو میگیره و مهم نیست خواهر منه یا برادره من ، چون هر کدوم یه جهان جدا داریم برا خودمون و ما تنها میتونیم با نوع نگرشمون و جهان بینی توحیدی مون در مسیر درست باشیم و برای کسی عجزو ناله نکنیم و دل نسوزونیم و خیلی افکار و احساسات الکیه دیگه که فقط به خودمون ضربه میزنن ، پس ما مسعول سرنوشت خودمون هستیم و تمام و تمام ، و این جهان و این قوانین واقعا بی نقص و زیبان و عینه عدالتن ، و من از هرچیزی ناجالبی فقط کافیه اعراض کنم تا هدایت بشم به چیزهای جالب ،قانون به این زیبایی ،
همه ما به یک اندازه به الله و نعمت هاش و رحمت و لطفش و… دسترسی داریم همه ما به یک اندازه و این چقدر درسته و عینه عدالت پس دیگه حرفی باقی نمی مونه و جز عمل به این قوانین .
خدایا تنها تورا میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم .
چیزه خوب و بد وجود نداره فقط تضاده که خواسته هامو بهم نشون بده و واضح خواسته هامو بشناسم.
الهی شکرت .
به نام خدا
پله روز 67
هرکسی هرگونه که میخواهد میتواند زندگی کند و این آزادی ای است که خداوند به هر انسانی داده است که هرگونه که میخواهد فکر کند و عمل کند.
تضاد با دیدن زندگی دیگران در ما خواسته هایی را به وجود می آورد زیرا وقتی اندام ضعیفی داشته این تضاد در ما ایجاد میشود که اندام بهتری بسازیم یا وقتی درآمد،ماشین،موتور و … کس دیگری را ببینیم،خواسته در ما ایجاد،پس اگر تضادی دارم در زندگی ام باعث شناختن خواسته ام میشود.
در مورد دلسوزی و ترحم که مخصوصا والدین به فرزندان دارند و خود والدین تمام زندگی شاد را وقف فرزندشان کرده اند تا آنها رشد کنند در واقع باعث رشد آنها نمیشود زیرا اگر کسی در مسیر درست قرار گرفته باشد در هر حالتی قرار بگیرد موفقیت به دست می آورد و کسی که حتی آگاهانه بخواهد مشکلی ایجاد کند باعث سرعت دادن و پیشرفت کردن میشود.
موفق و سربلند باشید
به نام خدای معجزه ها
یادگار67
سلام استاد عزیزم و مریم مهربونم
ممنون از فایل فوق العاده
کلا این فایل شرح حال منه
با اینکه مدعی هستم دارم طبق قوانین زندگیمو پیش میبرم اما کلا دنبال اینم که بخوام بشم ناجی زندگی یکی و همش بگم راهت اشتباهه باورت اشتباهه و باید این راهو بری و همش دارم تلاش میکنم طرفو قانع کنم و خدارو شکر که همیشه هم به هیچ نتیجه ای نمیرسم
و همیشه همه میگن تو فقط حرف خودتو قبول داری و اصلا زیر بار نمیری
یکی نیست بگه دختر دقیقا به تو چته؟؟؟
اصلا تو چیکاره ای؟؟؟؟؟
خداهم اختیار تام زندگی رو دست خود ادما دادی و اونوقت تو شدی کاسه داغ تر از آش؟؟؟؟؟
استاد عزیزم مرسی که با این فایل گوشی دادی دستم تا بفهمم کجای کارم
تا بفهمم باید خودم باشم و افکارم تا به نتایج طلایی برسم
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا هزاران بار شکرت
به نام خداوند بخشنده مهربان ،خداوند خوبیها و برکتها
استاد عزیزم سلام خدمت شما
تک تک این فایلها راه چاره و حل مسئله فکری من هستند
من هم میگمنمیتونم یه کاری انجام بدم ب خاطر فرزندم
اما تو این فایل شما اشاره کردین که ما مسئول زندکی و خوشبختی کسی نیستیم
همه چیز ار تغییر افکار پیش میاد
من در تمام دورهمی ها دخترم و میبرم یعنی یه پیش زمینه فکری دارم
اما 2 تا از دوستهام میگن ما بچه به دنیا آوردیم شیر دادیم تا یه جایی رسوندیم حالا یه شب پدرشون داشته باشن
البته دوستای منم همینجوری بزرگ شدن
برای من هم باید اینجوری باورسازی بشه اما من از همین العان این باور و ساختم طی تکامل این باور و منطق سازی میکنم و تو ذهنم خیلی طبیعی شکلش میدم تا به مرحله اجرا برسه
در نهایت تمام محدودیتها در ذهن خودمه ،در باورهای خودمه ،در باورهایی و الگوهایی که در گذشته دیدم و شنیدم
و من فقط بایدبرای زندگی بهتر این زنجیرها رو باز کنم ،همین
من هم مسئول و مراقب کسی نیستم و مسئول مراقب افراد خداونده بلند مرتبه هست
خدایا سپاسگذارم ازت به خاطر همه نعمتهات
سپاسگذارم از دوستانم
پریسا شعبانی از شهر زیبا و ثروتمند آمل
به نام خدای مهربان
سلام به شما استاد عزیزم و خانوم شایسته ، سلام به همه دوستان سایت
ردپای من در روز 67
استاد من تواین چندسال سال که با قوانین آشنا شدم فهمیدم که ما قادر به تغییر زندگی دیگران نیستیم و همه ما فقط مسئول خودمون هستیم ، وچقدر خوبه که به نظرات همدیگر احترام بذاریم اونها رو همونطور که هستند بپذیریم ، من خودم از اون آدمهایی هستم که دوست دارم بقیه هم مثل من فکر کنند و سعی میکنم این عادت بد وترک کنم وبذارم اطرافیان و دیگران هم طبق عقاید و نظرات خودشون زندگی کنند ، خدایا این توانایی ودرمن قرار بده تا به نظرات و عقاید دیگران احترام بذارم همانطور که دوست دارم دیگران به نظرات و عقاید من احترام بگذارند ، تحسین میکنم این اخلاق زیبای شما استاد عزیزم و که در همهی مسائل شما میگین که این نظر من هست وشما اگه دوست ندارین ادامه ندین وهیچ اجباری تو حرفاتون نیست ، امیدوارم به لطف خدا من هم بتونم مثل شما استاد عزیزم بشم ودر همه مسائل به طرز فکر دیگران احترام بذارم ممنون و متشکرم و سپاسگزارم از زحمات شما استاد عزیزم و خانوم شایسته
در پناه الله یکتا خوشبخت و سعادتمند و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید
67مین تحول روز من
موضوع فایل: مصاحبه با استاد قسمت11
عرض سلام و ادب احترام به استاد بزرگوار وخانم شایسته و بزرگواران سایت استاد عباس منش
کلأ مسؤلیت خوشبخت کردن افراد بعهده خودشان است،و هر کس مسؤل زندگی خودش است،خداوند در قرآن به پیامبر گفته رسالت تو ابلاغ پیام جبرئیل است،و این پیامی که بعنوان رسالت بتو ابلاغ کردیم بازگو کن و کاری به مردم نداشته باش که کسی قبول کنه یا نه،تو وکیل و وصی مردم نیستی.
رابطه ای که با خداوند برقرار میکنیم بصورت مستقیم و بی واسطه میباشد،و خداوند خالق بی همتا گفته بخواه تا به تو داده شود،در حقیقت باید بجایی از درک قانون برسی که،بگویی موجود باش تا پدیدار شود، هر کسی نتایج اعمال خودش را میگیرد،و ما مسؤل همسر و فرزند وپدرومادر و کسی دیگه نیستیم،
ما توانایی خوشبخت کردن بچه هامون رو نداریم تا خودشون نخواهند،یعنی ما نه میتونیم طرف بدبخت کنیم،نه خوشبخت،ما با رفتن به مسیر مورد هدایت خداوند و استفاده از قوانین موجود در جهان، روی اطرافیان میتونیم تاثیرگذار باشیم،
درسته تصمیمات ضروری و مناسب شرایطمون،با تغییرات باورهامون بهتر وعالیتر انجام میشه،اما خانواده در طول مسیر با توجه به طرز برخورد ما با شرایط،شیوه زندگی کردن،و منعطف بودن ما با اتفاقات و تحولات گوناگون،مسیرش را برای آینده ترسیم میکند،و بنوعی آموزش اصل و اساس قوانین بر عهده ی ماست تا بتوانیم برای آیندگان چراغ راهی باشیم،و از این متد در آینده بعنوان اصول پایه و مهم همانند دوره کشف قوانین زندگی در مسیر بهره مند شوند.
هر نوع تضاد و خلأ یا بقول دوستان کمبودها،برای این میباشد که ما مسیرمان را پیدا کنیم،من همیشه این موضوع رو سرلوحه میدونم که به اون جایگاه و درجه ای رسیدم که با تغییر باور،تغییرات فرکانسی م بوجود میآد،و خداوند منو با الهامات و هدایتش مورد حمایت قرار داده، و همیشه وهمه جا،هر چیزی، اتفاق و تحولی برام پیش میاد برای رشد من طراحی شده،گفتم خداوند که به کسی ظلم نمیکنه،اگه ظلمی هم شاید فکر کنی بهت روا شده از سمت خودت بوده،چون در مدار مظلومیت و کمبودها گیر میکنی،این بلا میاد سرت.
همیشه و همه جا به رشد و ترقی خودت و دیگران ترغیب شو،و خداوند را ناظر اعمال و رفتارت بدان،آسیبت به مورچه هم نرسه، مسیرتون پیدا کن لذت ببر،شاداب باش،به رزق و فضل و رحمت و برکت خداوند اعتماد داشته باش،در مدار سلامتی و رفاه و آرامش روحی و در نهایت کشش به سمت خواسته هات برات قابل دسترس و دستیابی هست،و موثرباش و زندگیتو تکراری نکن هر روز چیز جدیدی یاد بگیر،
سپاسگزار خداوند سبحان و عزیزان سایت بزرگ استاد عباس منش و استاد و بانوی محترمشان.
بنام خدای وهاب
سلام ب همگی عزیزانم
گام 6
لا اکراه فی الدین
در دین هیچ اجباری نیست
دیشب داشتم فکر میکردم ب داستان آشناییم با این مسیر و سایت
یادم اومد ک چقدررر سعی میکردم بقیه رو هم بیارم تو مسیر
شد بود 2 ساعت هم توضیح میدادم و یک بند صحبت میکردم براشون
ک راضی بشن و بیان
این فکر اومد تو سرم زکیه تو خواستی ک بیایی تو مسیر تو قلبا میخواستی و دوسداشتی ک زندگیت تغییر کنه و هدایت بشی
مسیر برات باز شد و خداوند هدایتت کرد
فقط تو رو ن خواهرت ن برادرن و ن مادرت
نخواستن و درمدارش نبودن
من آماده شدم و خداوند هم هدایتم کرد
الهی صدهزار مرتبه شکر
خداوند ب حضرت نوح میگه ک فرزندت از اهل تو نیست با تو هم فرکانس نیست
هم مسیر نیست ک نجات پیدا کنه
از جاهلان نباس
کسی ک تو مسیر نیست در مدار دریافت آگاهی های الهی نیست تو نمیتونی بیاریش تو مسیر حتی اگه فرزندت باشه
و خداوند سیستمه عین آینه عمل میکنه
هرچی ک بهش نشون بدی همون و بهت نشون میده
و پاسخ میده ب درخواستهای ما
وقتی ک داشتم این فایل و گوش میدادم هی تایید میکردم ک اررره درسته درسته
استاد راست میگه
یادم اومد روز اولی ک اومدم تو سایت عین ی تشنه ک رسیده بود ب اقیانوسی از آگاهی
چقددد ذوق داشتم و هیجان
و نتایج هم زود و سریع رخ میداد نشانه ها میومد
دیروز باز حین خوندن کامنت ها و گوش دادن فایل ها همون احساس بهم دست داد
و خداروشکر کردم بابت این ک هنوز تو مسیرم و دارم ادامه میدم
دیشب و امروز ب تعهدم عمل کردم و رفتم آیاتی و از قرآن ک هدایت شدم بهش خوندم
چقد قشنگ خدا هدایتم کرد ب آیه
انعام آیه 46
بگو نظر خود را بگویید اگر خداوند گرفت شنوایی و بینایی چشم هایتان راو مهر نهاد بر دلهای شماکیست اله غیرالله ،کیست معبودی جز خدا ، آورد برای شما آن رابنگر چگونه ب گوناگونی بیان میکنیم نشانه هارا
سپس ایشان روی میگردانند
اینکه بینایی چشام
شنوایی گوشهام
و قلبم و باز شدنش همه ازآن خداست
مالکیت اینا ازآن اوست
از رگ گردن بهم نزدیک تره
ضربان منظم قلبمه
غروب رفتم تو باقجه مون ک طبیعت اطراف و ببینم و غروب و نگاه کنم و لذت ببرم
و سپاسگزاری کنم
خییلی حسم عالی شد
بعد ضربان قلبم و حس کردم
دست گذاشتم روی قلبم
دیدم داره تند تند میزنه
گفتم خدایا شکرت بخاطر این ضربان قلبم
سپاسگزارم بخاطر فرصت زندگی ک بهم دادی
هرموقع ک اراده کنی متوقف میشه این قلب و دیگه نمیزنه و فرصتم تموم
چرا من از زندگیم لذت نبرم
چرا دنبال رویاهای دور و دراز باشم
چرا تو لحظه زندگی نکنم.
من نمیدونم کی این قلب از کار میفته و دیگه نمیزنه
چرا اینقد ب خودم و زندگی سخت گرفتم
خداوند همیشه ازم محافظت کرده
و بهترین نگهبانم بوده
همیشه بهم رزق داده چ موقعی ک تو شکم مادر بودم چ این 33 سال
همیشه هرچیو خواستم ب راحتی بهم بخشیده
الهی صدهزار بارشکرت
من ازت راضی ام و سپاسگزار
توهم ازم راضی باش
سپاسگزارم ک بهم اجازه دادی ک همدار بشم بااین مسیر زیبا و هدایتم کردی ب خوندن قرآن خودت ظرف وجودم و بزرگتر کن
تا بهتر درک کنم و عمل کنم
موقعی ک فایل و پلی کردم گفتم من این فایل و تاحالا گوش ندادم و با دقت داشتم گوش میدادم
تا جایی ک رسید ب اونجا ک استاد درمورد مادرشون و مسیر متفاوتی ک دارن میرن گفتن
حس کردم اینو قبلا ی جایی شنیدم
بعد ک فایل تموم شد دیدگاه های من رو سرچ کردم
دیدم بععععله دوتا رد پا اینجا گذاشتم از مسیری ک اومدم تو روزشمار تحول زندگی من
چقددد ذوق کردم
چقد انرژی گرفتم.
اول اینکه مدارم بالاتر رفته
بعد نحوه ی هدایتم ب دوره ی احساس لیاقت و تو کامنتم نوشته بود
ک چقد معجزه گونه اتفاق افتاد بماند ک ذهنم بعدها گفت همین جوری اتفاق افتاد
درصورتی ک من ی تغییراتی توی افکارم و زاویه دیدم داده بودم و تسلیم شده بودم ک خداوند در زمان مناسب هدایتم میکنه
.و ب محض اینکه تسلیم شدم خواسته ام محقق شد الهی صدهزار مرتبه شکر
بابت قانون ثابت بدون تغییرت ک همیشه جواب میده فقط من باید ایمانم و قوی تر کنم
سپاسگزارم رب وهاب هدایتگر قشنگم
عاشقتمممم
درمورد نشانه ها من ب محض اینکه کار میکنم رو باورهام سریع نشانه ها میاد بعد ی مدت ول میکنم و اونا هم ناپدید میشه
درسی ک امشب گرفتم این بود ک ادامه بدم مسیر رو و نشانه هارو هم هی تایید کنم
تا پایدار بشه فرکانسم و نتایج
و اینکه مهمترین راه برای فعال کردن راهنمای درون اینه ک، اصلا باور کنید ی همچین راهنمایی هست و باور کنید شما فارغ از اینکه چقد انسان مذهبی هستید یا نیستید
این نیروی هدایتگر در وجود شما هست و باور کنید وقتی ک ازش درخواست میکنید و ایمان داشته باشید ک وجود داره و پاسخ میده ،ب شما پاسخ خواهد داد
ادعونی استجب لکم
وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَهَ الدّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ و هنگامى که بندگان من، از تو درباره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم; دعاى دعاکننده را، به هنگامى که مرا مى خواند، پاسخ مى گویم
سپاسگزارم استاد عزیزم و مریم نازنین
مرسی ک هستین
عاشقتونمممم
بنام خالق هستی که همه چیزم هستی
با سلام خدمت استاد عزیزم و همه همراهان گرامی
گام 6: فرهنگ ناب لا اکراه فی الدین
1- اولین باور برای دریافت راهنمای درون باور به این هست که اصلا باور کنیم که به ما صحبت میکنه و هدایت میکنه
خدا رو سپاسگذارم که یک نعمت بسیار بسیار بزرگی که الان درکش میکنم و از ابتدای تولدم که یادم میاد از زمانی که به مباحث دین و این چیزها اشنا شدم کلا متفاوت بودم و اینکه مردم میخواستن یکی دیگه شفاعت کنه میگفتم مگه از ما برترن یا مگه نمیشه مستقیم با خدا صحبت کرد
من خیلی سال پیش هم واقعا میشد زمان هایی که خدا رو حس میکردم و از اون نشونه میخواستم و بهم نشون میداد
یکی ش به وضوح یادمه
خدایا شکرت
و به واسطه این که اصلا چیزهایی که در مورد دین و خداوند میگفتن به هیچ وجه باور نداشتم به این باور داشتم که خداوند با من حرف میزنه ولی خب اینکه بخوام از درون حسش کنم نه به این شکل تجربه نداشتم
و یا اینکه من میلیون ها بار برام پیش اومده کسی راهنمایی میخواست یا حتی اصلا در بحثی هر چیزی که اصلا مثلا دلیل رفتارهام میپرسیدن بدون اینکه اصلا قبلا بهش فکر کرده باشم جواب هایی میومد رگباری که اصلا خودم میگفتم این ها از کجا داره میاد
به کسی عنوان نمیکردم ولی همیشه برام سوال بود و به خودم میگفتم ذهن من حاضر جواب به موقع جواب ها رو میاره ولی در حالی که اصلا اصلا خودم هم میدونستم این جوا ب از حد تصور من خارج هست و هنوز هم این روند ادامه داره در خیییییییییییییییییلی مسایل
و بعد ها که با این مباحث اشنا شدم متوجه شدم همه اون ها الهامات خداوند بود که از زبان من جاری میشد
و الان هم که دو سال بیشتر هست که کلام خداوند از درون میشنوم که با صدایی از صدای خودم ولی کاملا متفاوت و قابل درک هست که خداوند با من صحبت میکنه
جنس حرف هاش ارامش هست
و لحن بیان کردنش هم به شدت خردمندانه و با ارامش و عفت کلام هست کاملا مشخصه خداونده البته گاهی هم میشه که میگم این ذهن بوده یا خداوند که سعی میکنم درک کنم حسی که داشتم ترس و نگرانی بوده یا ارامش و یکسری سوال ها از خودم میپرسم که بهتر درک کنم
اما هر چه ذهن ارام تر و سکوت بیشتر واقعا به وضوح بهتر میشه صدای خداوند شنید
2- به تجربیات گذشته کار نداشته باشیم که یک کاری صدها بار انجام دادیم و نشد بلکه بهمون میگه انجام بدیم و بر اساس گذشته قضاوت نکنیم که حاصل فرکانس های قبلی ما هست
این مطلب من برد به مسایلی که ذهنم باهاشون درگیر بوده که نسبت به یک فردی من میبینم که من نسبت به باقی ادم ها جواب میگیرم ولی نسبت به فردی که برام مهم بوده نه و زمان هایی که کلا اصلا میگم بره به درک بابا همون زمان میبینم که کلا رفتار های اون فرد درست میشه
و الان باز به خودم میگم معصومه ذهن تو در مورد این ادم پیش داوری میکنه
میگه تو هر کاری کنی در مورد همه جواب میگیره اما در مورد این نه
و این پیش داوری همچنان ادامه داره
البته من الان چند مدتی هست که میام به ذهنم میگم و میگم ببین این بار رفتارش اینطور بوده
ولی خب ذهن انقدر در این مورد باورهای مخربی کاشته تو ذهن من که به این راحتی تغییر نکرده و میبینم که به سرعت باز میشه همون رفتاری که ذهن پیشبینی میکنه
که تنها راهش اینکه میلیون ها بار تکرار کنم به خودم اون یکباری که رفتارش درست بوده
چون انقدر این نهادینه شده در ضمیر ناخوداگاه من که خیلی وقت ها اصلا احساس نمیکنم که ذهن حرفی بزنه ولی میبینم نتیجه نادلخواه هست
خب قطعا این برمیگرده به باورهایی که ریشه کرده در من
چون اگه این ادم در مدار دیگه ای بود و امکان تغییر نداشت گاهی اون رفتارهای خوب ازش نمیدیدم
پس بر میگرده به باورهای من
خلاصه که این خواستم عنوان کنم
البته در مورد خداوند و ندای درون خوشبختانه خیلی راحت تر دارم باور میکنم و اینکه حتی الان یادم افتاد که خیلی نشونه ها در مورد اون شخص هم بهم داده خداوند پس باید بیشتر ایمان داشته باشم که خداوند وقتی نشونه داده پس یعنی اون رفتارها هم تغییر میکنه و اینطوری باید ایمانم به خداوند نشون بدم
این هم نکته خوب کامنت نوشتن که در لحظه به جواب میرسی
خدای من شکرت که حتی این جواب هم الهام خودت بود
3- وقتی روی باورهات کار میکنی نشونه هاش میاد
الان متوجه هستم که در مسیر درست هستم و نیاز نیست دیگه برم برای کسی کار کنم و خداوند برای من درامد و پول میاره و باید در همین مسیر ادامه بدم
هر زمان که ذهن میاد که هی دلیل و بهانه بیاره که باید برای کسی کار کنم ولی خداوند با یک جمله من به ارامش میبره که خودش بهم کمک میکنه و به شدت اروم میشم به شدت
و الان هم جوابی که دیشب پرسیده بودم در مورد خرید کدوم دوره و اینکه میخواستم ببینم چه کار کنم
دیدم حتی در مورد اینکه میخواستم از هدیه سایت استفاده کنم و بعد خداوند من الان اورد نشوند رو میز و گفت بشین حساب کن اختلاف ش بین 15 و 25 درصد و دیدم میشه 1 میلیون و بعد گفت بخاطر یک میلیون عجله داری
بعد هم ذهن منطقی من پذیرفت که خداوند این 1 میلیون خودش برام میاره به راحتی
چون بارها اورده و وقتی خداوند گفت من اون 1 میلیون برات میارم کلا ارامش به همراه داشت با خودش
و بعد هم دیدم عههههههههههههههه من دارم عجله میکنم و دیدم این تله ذهن من هست که داره عجله میکنه
و هر کجا عجله هست شیطان هم هست
پس فعلا هیچ دوره ای نمیخرم و زمانی که به حد خرید احساس لیاقت رسید و به حد کافی هم پس انداز داشتم این کا ر انجام میدم ولی الان که شیطان داره بهم میگه فرصت دیگه نیست اصلا اینکار نمیکنم این یعنی داره نشون میدم که من لیاقت خرید دوره ها رو بدون داشتن هیچگونه پاداشی ندارم و باید این به ذهن تفهیم کنم که درست نیست!!!!
و در زمان مناسب خداوند خودش بهم میگه معصومه الان بخر
به همین راحتی این هم حل شد
کافیه عمیق بشیم در احساسات
هر کجا عجله بود ترس بود نگرانی بود یعنی شیطان تشریف داره و داره کار خودش انجام میده و به وظایف خودش به نحو احسنت عمل میکنه
خب من هم باید به نحو احسنت عمل کنم و به ندای درونم گوش کنم این هم یک نمونه عالی تازه و داغ تنور تولید به مصرف که همین الان اتفاق افتاده
خدای من ، خدای مهربان من تو را سپاس
بسی بسی سپاس
و یک نکته دیگه که الان باز متوجه شدم در گوش دادن مجدد که بیام ویرایش کنم این هست که همین نشونه ای که استاد گفتن که چیزی برنده میشید الان همین هدیه داخل سایت استاد هم یک نشانه خیلی واضح از این هست که دارم به مدار بالاتر میرم و دومی پس اندازی که داخل حسابم وجود داره هم نشونه این هست که من دارم در مسیر درست حرکت میکنم
اخییییییییییییییییییییییییییش خدایا میلیون ها بار شکرت
4-ما مسیولیت هیچکس رو نداریم
خب من هنوز خودم در مورد باور این موضوع مقاومت دارم
البته قبلا خیلی مقاومت داشتم ولی الان مقاومت خیلی کمتره
بزارید با یک مثال توضیح بدم
من هرگز علاقه ای به داشتن فرزند و یا حتی حیوانات خانگی نداشتم
چون از نظر من با اون روحیات ازادانه طلب من یکم در تضاد هست و ازادی من گرفته میشه و به شدت از داشتن مسولیت ادم های دیگه بیزارم
و البته همین الان باز یک باگ دیگه در من کشف شد توسط ندای درون که بهم گفت به همین دلیل هست که تو سالیان سال هست مسولیت مادرت به عهده تو بوده!!!!!!
یا خدا چه باگ بزرگی همین الان کشف شد در من!!!!
اصلا تصورشم نمیکردم که این هم مرتبط باشه من همش فکر میکردم خودم در ذهنم باور کردم که من باید کارهاش انجام بدم واین در حالی هست که من از هر مسولیت دیگرانی که ازادی من ازم میگیره بیزارم و این بیزار بودن بیش از حد من و فکر کردن به این ترس باعث جذب ش شده
و من هر زمان به بچه که فکر میکردیم در بین دوستان من کامل مخالف بودم برای من چیزی که من مخالفم
حالا چرا؟
چون بهم مسولیت میده حتی به اندازه ای که چند سال اول بچه بخواد تا بره مدرسه
و این در حالی هست که من در محیطی بزرگ شدم اصلا پدر و مادر مسولانه در مورد فرزندانشون رفتار نکردن بخصوص من
و با اینکه من کاملا باور دارم به اینکه من اصلا مسول دیگری نیستم وبارها سر این با برادرم که به زور میخواد که من مسیولیت مادرم به عهده بگیرم بحثم شده ولی من کلا دیگه بی خیال شدم و توجه نمیکنم به داد و بی داد های برادرم
و البته که کمتر هم شده خدا رو شکر
ولی مقصود این هست که من حتی ادمی نیستم که بخوام 2 سال از اون نگهداری ابتدایی سخت بچه بر بیام و به همین دلیل اینکار نمیکنم واین در ذهن من یک نوع مسولیت هست !!! من این بخش میگم هنوز مقاومت دارم
البته الان روش هایی هم هست که از همون ابتدا پرستار بچه هم وجود داره ولی در کل خب این روش ها رو من قبول ندارم برای اینکه یکی بچه دار بشه
و به خودم میگم اگه تا این حد ازادی برام مهم هست نیازی به بچه و یا حتی حیوان خانگی نیست که نگران این باشم که پت م غذاش تو خونه اماده هست یا نه
کلا مخالف نگهداری حیوانات هستم )))
و این مقاومت میدونم شاید این اصلا مقاومت محسوب نشه ولی این در من هست که ازادی م در تمام زمینه ها مهمتر هست
چون به شدت ادم وظیفه شناس و مسولیت پذیری هستم که اگر مسولیتی داشته باشم شاید اون زمان از خودم بزنم و برای اون وظیفه م بزارم حالا استراحت هر چیزی و این باعث میشه که خیلی علاقمند نباشم به این داستان
ولی حالا دارم فکر میکنم که من چطور در مورد مادرم این موضوع در ذهن خودم حل کنم چون در ظاهر به این مسایل فکر نمیکنم در حالی که در ضمیر ناخوداگاه من داره جولان میده
خب میزارم این خداوند بهم الهام کنه مثل باقی چیزها
الان گیر نمیدم برای به جواب رسیدن
این هم یک نکته خوبی هست که در خودم پرورش دادم
قبلا تا به جوابی نمیرسیدم ول کن نبودم و خیلی کمالگرا بودم اما الان خیلی راحت تر رها میکنم تا به وقت ش جواب ها بیان.
اما کامل باور دارم که من نمیتونم کسی خوشبخت کنم
فقط میگم نیازی نیست ازادی م بگیرم اما این هم باور دارم اگه من به سمت علایقم برم و فرزندم شاید در شرایط بد قرار بگیره این چیزی بوده که خودش خواسته خودش انتخاب کرده با اگاهی که در این خونه به دنیا بیاد و بزرگ بشه
و خواست خودش بوده
فقط ترجیح من ازاد بودن هست
5- عقایدم برای خودم نگه میدارم و با دیگران بحث نمیکنم
این خدایش به شدت دارم درست عمل میکنم سال ها هست این روند در زندگی من هست که هر کس دوست داره به هر سمتی بره
ولی از زمانی که استاد گفتن به کسی کار نداشته باشم دیگه به شدت اینکار میکنم حتی در مورد برادر بزرگم که برام خیلی عزیز هست ولی میگم خودش باید به نتیجه برسه هرچند در سختی باشه
من اون فردی نیستم که بخوام مدارش تغییر بدم
من در کار خدا دخالت نمیکنم
6- اعراض کردن از ناخواسته ها و عقاید مخالف
این هم در من داره خوب جواب میده که اصلا کاری ندارم دیگری چی میگه مخصوصا در مورد مسایل دینی و مذهبی که از همون نونهالی این شکلی بودم خدا رو شکر
7- نکته طلایی من قبلا این فایل ده ها بار گوش کردم چون با این تیکه ها مقاومت داشتم هی گوش میکردم که مقاومت کمتر بشه که واقعا هم شد
ولی در مدار درک این جمله نبودم با اینکه شنیده بودم
اینکه اگه در مسیر علایقت بری و رو ی خودت کار کنی مسایلی هم که هست خیلی خیلی زود حل میشه
خب این باور میتونه خیلی کمک کنه که حرکت کنیم
چون طرف فکر میکنه اگه مشکلی پیش بیاد باید از اول شروع کنه اون هم باخانواده ولی اینکه بدونیم که شرایط خیلی سریع درست میشه یا اونقدرها هم اصلا بد نمیشه این خودش خیلی کمک کننده هست
استاد و خانم شایسته گرامی بی نهایت از شما سپاسگذارم
خدایا سپاسگذارم
خدای من تنها تو را میپرستم و از تو یاری میجویم مرا به راه راست هدایت کن راه کسانی که به انها نعمت دادی
خدای من ، من اسان کن برای اسانی ها و زیبایی ها و نعمات و خوشبختی ها و سعادت ها و سلامتی ها عشق ها ور ابط
در پناه خدای همیشه هدایتگر که وعده هاش حق باشیم.
ای نام تو بهترین سرآغاز
سلام به همه دوستان
من متوجه شدم بهترین راه تغییر دیدگاه اشتباه به صحیح اینه که دیدگاه اشتباه رو تو اونموضوع پیدا کنیم در درونمون
دیدگاه درست رو هم که قراره جایگزین کنیم رو پیدا کنیم
منطق اشتباه دیدگاه قبلی خودمون که درست نیست رو بفهمیم + آسیب هاش ( یعنی نادرست بودن + مضر بودنش شیطانی بودنش رو ثابت کنیم یا واضح کنیم)
منطق صحیح دیدگاه جدید زو هم بفهمیم + فوایدش ( یعنی درست بودن + یه نفع بودن + به الهیت نزدیک بودن ) رو اثبات کنیم
بله منم قبلا اینطور بودم و اصلا نمی دونستم این دیدگاه و رویه ام اشتباهه و خدا می دونه چقد فشار رو تحمل می کردم که الان کمتر سده بعضی وقتا به شکل های دیگه ( مخصوصا زمانی که ذهنم رو ول میکنم ) اون ویروس خودشو نمایان میکنه تا منو ته بکشه و فرکانس و مدارمو بیاره پایین وبه سمت شیطان و یخبندان ببره
چون دیدگاه های ما هستن که فرکانس های ما رو مشخص میکنن
و هر چقد دیدگاه ما با قوانین جهان در تناقض و تضاد باشه به همون اندازه مدارهای پایین میریم و به همون اندازه قدرت خلق از ما گرفته میشه
مثلا همین دیدگاه که من مسئول زندگی دیگران هستم
باعث افت فرکانس یک انس میشه
چون باعث یک سری کارها ، یک سری درگیری های ذهنی ، بک سری نشتی های انرژی ، یک سری حواشی میشه به همون اندازه نمی تونی روی اصل و اهدافت تمرکز کنی
هر چقد از اصل دور بشی
به فرع کشیده میشی
حالت بد میشه و دیگه کنترلی رو زندگی و افکارت نداری چه برسه به اینکه بخوای خالق هم باشی
دیدگاه مسئول بودن باعث دیدگاه احساس گناه داشتن نسبت به بقیه میشه
شاید هم برعکس
احساس گناه نسبت به مشکلات دیگرام باعث میشه تو خودت و مسئول بدونی
من خیلی این مسئله رو داشتم عمیق و ریشه ای و آلان کم شده ولی احساس میکنم اون پاشنه های اشیل های ما یه جوری هستن آنگار همیشه باید دستمون رو دکمه آفش باشه وگرنه فعال میشه چرا ؟ چون قوی و فعال هست چون مدت زیادی ما رو فرکانس های ما رو دیدگاه های ما رو اعمال و رفتارهای ما رو کنترل می کردن و جهت دهی می کردن
به نظرم بزرگترین وظیفه یک انسان همینه ….. این افکار آسیب رسان که به ارث برده رو تصحیح کنه تا این زنجیره این دیدگاه به نسل بعد از خودش یا افرادی که باهاشون برخورد میکنه سرایت نکنه یا کمتر سرایت کنه
این بزرگترین وظیفه یک انسانه ….
چون این اصلی ترین راه بهبود زندگیه ( بهبود خودمون )
شاید منطقشو درک نکنیم و در ظاهر ذهن بگه نه بزرکترین وظیفه یک انسان اینه که مثلا پولدار یا موفق بشه یا مثلا پدر یا مادر بشه یا ….
ولی همون پولدار بودن موفق بودن والد بودن در صورتی امکان پذیره که با کیفیت انجام بدی که دیدگاه ها و افکار های به ارث رسیده رو تغییر بدی اونایی که بد هستن
وگرنه برنامه اصلی خراب باشه تو فقط باید زور بزنی و طبق برنامه عمل کنی
خب من این دیدگاه رو باید جایگزین کنم
هر کسی مسئول زندگی خودش هست
انسان ها زمانی به هم کمک میکنن که تمرکزشون روی تغییر دیگران نباشه ، تمرکزشون روی پذیرش افراد باشه به همون صورتی که هستن
انسان های بیتشر از ( یا قبل از ) تغییر ، نیاز به عشق ورزی دارن …… نیاز دارن مسیر خودشون رو برن و راهشو پیدا کنن
همون جمله ای که خدا به پیامبر گفت تو وکیل اونا نیستی تو فقط یک مبلغ و انتقال دهنده پیام هستی اونی که باید بیاد میاد
ما نیومدیم که قاضی و ایراد گیر فرد دیگه باشیم که بخواین مشکلاتشو پیدا کنیم از نظر خودمون و بخوایم راه حل هم بهش بدیم …..
جمله طلایی استاد
به همون اندازه که تمرکز میزاری روی فرع و دیگران به همون اندازه از مسیر اصلی خارج میشی
سلام استاد عزیز
من نادر شمولی هستم چهار ساله که با شما آشنا شدم نتایج خیلی خوبی گرفتم با خودم آشنا شدم خدا رو بهتر شناختم با قرآن آشتی کردم از لحاظ مالی رشد کردم چهار تا خونه و ماشین خارجی خریدم روابطم با همسرم خوب شد به خیلی از خواسته هام رسیدم مهمتر از همه سلامتتر شدم مهمترین خواسته ام اینه که استاد قانون جذب بشم ولی نمیتونم تمام تمرکزم رو روش بزازم این فایل انگار از طرف خدا برای من ارسال شده من سه روزه که با پسرم جنگ دارم قرار بود برای ادامه تحصیل بره رومانی با موسسه قرارداد بستم کلاس آیلتس ثبت نامش کردم خیلی هزینه کردم الان میگه نمیرم خیلی هم خودم هم خانمم باهاش بحث کردیم خودم خیلی ناراحتم شبها درست نمی خوابم امروز با دیدن این فایل آروم شدم
واقعا هم از شما و هم خانم شایسته سپاسگزارم