مصاحبه با استاد | باورهایی برای روان شدن چرخ کسب و کار - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/07/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-11 09:13:032025-01-13 08:46:40مصاحبه با استاد | باورهایی برای روان شدن چرخ کسب و کارشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده مهربانم که هرآنچه دارم از آن تو دارم
سلام استاد عزیزم وسلام مریم جانم
سلام دوستان خوبم
شرایط زندگیم جوری داره پیش میره که در تمام لحظاتش حالم واحساسم خوبه ولذت میبرم
درسته که این چند سال درشرایطی بودم که مسافرتی وتفریح وجایی نرفتم اما تمام لحظات چه زمانی که سر کار هستم کنار همسرم چه زمان هایی که خونه پیش بچها وهمسرم هستم چه در تنهایی هام در تمام لحظاتش حالم خوب بوده وهست.
خدا رو هزاران مرتبه شکر در آرامش واحساس خوب وعالی هستم
استاد انشاالله به لطف خداوندم وآموزه های بی نظیر شما تمام سعیم رو میکنم همیشه در احساس خوب باشم ودرمسیر درست باشم وبه طور مستمر روی خودم کار کنم تا به اون زندگی ایدآل وفوق العاده عالی که شما دارین برسم وتجربه کنم ودر تمام لحظات زندگیم کار وزندگی وعشق و تفریحم همه یکی بشه واز زندگیم لذت ببرم.
درسهایی که از این فایل گرفتم
1-هیچ وقت دنبال قرض و وام نباشم هرموقع نقد داشتم خرید کنم،وقتی خوب روی خودم کار کنم و باورهای درست بسازم از جاهای مختلف نتایج میرسه وشرایط خرید نقد هم واسم فراهم میشه وقتی باورم درست باشه اینقدر از جاهای مختلف ثروت بهم میرسه که به راحتی نقد خرید کنم.
2-با الگوهای مناسب،باورهای مناسب برا خودم بسازم وبا این باورکه اگه او تونسته به این خواسته هابرسه پس من هم میتونم.
استاد من با رسیدن به تک تک خواسته هام باورهای خودم رو قویتر میکنم وبیشتر از هر کسی به خودم ثابت میشه که مسیرم درسته و قویتر قدم برمیدارم.
3-با ایمان وتوکل به خداوندم وبدون شریک، کارها وایده هام رو عملی کنم خداروشکر تو این مورد خصوصیات اخلاقی اینه که تنهایی کارهام رو انجام بدم وهیچ وقت از هیچ کس هیچ انتظاری نداشتم وندارم.
4-با تمرکز به یه کار که بهش علاقه دارم وعاشقش هستم به همه چیز میرسم.بنابراین راه درست اینه که تمرکزی روی یه موضوع کار کنم تا به نتیجه برسم نه چند موضوع
5-ایده هایی که بهم گفته میشه عملی کنم وقتی قدم بردارم در طول مسیر قدم بعدی بهم گفته میشود،چطور وچجورش در دل مسیر بهمون گفته میشود.
استاد منم دوست دارم به بی نهایت برسم همه چیز بی نهایت داشته باشم زمان وکار ولذت وشادی وعشق وثروت بنابراین تمام سعیم رو میکنم در مسیری حرکت کنم که شما رفتین و رد پای شما هست وپا بزارم روی جای پاهای شما،شما بهترین ومناسب تر الگو واسم هستین.
استاد چقدر من خندههای شمارو دوست دارم لذت میبرم وقتی خنده های شمارو میشنوم،همیشه با خنده های شما خنده رو لبهام میاد لذت میبرم از صدای خنده ی شما
6-تو هر حالتی که هستم اول باید بپذیرم که باعث وبانیش خودم هستم به وسیله ی افکارم وباورهای نادرست تو این شرایط قرارگرفتم وبا قدرتی که خودم رو بدبخت کردم با همون قدرت خودم رو خوشبخت میکنم با همون فرمونی که رفتم تو جاده خاکی باهمون فرمون برمیگردم جاده آسفالت،با کار کردن روی خودم وساختن باورهای درست در مسیردرست قراربگیرم.
سپاسگزارم استاد عزیزم ومریم جانم هرکجا هستین شاد وسالم وسعادتمند باشید
برای همه آرزوی بهترینها رو دارم.
با سلام خدمت همه عزیزان
مرسی از استاد عزیز به خاطر راهکار های فوق العاده ای که در اختیار ما گذاشته اند. چهار ماه هست که خیلی جدی فایل های رایگان استاد را دنبال می کنم و به پیشرفت فوق العاده ای رسیدم. بعد از کار کردن فایل ها به من پیشنهاد هم کاری داده شد و دیروز در حین انجام پروژه با یک شکست شکه آور مواجه شدم و در ان لحظه حرف استاد امد در ذهنم که نجوا های ذهنت را کنترل کن. بعد از دو ساعت تلاش و کنترل خودم و فقط تمرکز بر نکات مثبت شکست را کنار گذاشتم و دوباره شروع کردم و این بزرگترین نتیجه این سه ماه کار کردن بود. و امروز وقتی که سفارش 100 دستگاه را گرفتم تازه فهمیدم اون شکست باعث بیشرفت بزرگی در ساخت دستگاه و همچنین باعث بزرگ ترین درس زندگی ام شد که جلوی نجوا های ذهنم را حتی در سخت ترین شرایط بگیرم.
مرسی از خدای بزرگ به خاطر این همه نعمت و آرزوی موفقت و شادی و سعادت برای استاد عزیز و همه عزیزان
به نام خدای مهربانم خدایی که نزدیکه ماست و بوده و هست اما ما تازه پیداش کردیم و عاشقش شدیم خدای سمیع و بصیرم خدای رزاق و وهابم
سلام به استادان عزیزم استاد عباس منش عزیزم و مریم بانو مهربانم و سلام به دوستان توحیدیم در این بهشت زیبا و خداپرستی که همه یه جورایی عاشق این خدا هستن و هر روز نزدیک و نزدیکتر میشن به شرطی که طبق قوانین زندگی کنن و حرفهای استاد رو بپذیرن و وحی منزل بدونن
و بهتر از اون بپذیرند که مسول تمام اتفاقات و شرایط خودشون هستن آره ما هستیم که با باور و افکار و فرکانس و احساسمون ایجاد میکنیم هر ثانیه و هر دقیقه و هر ساعت اتفاقات زندگیمون رو چه خوب و چه بد خودمون هستیم
و الان که به وسیله دستان خداوند که استاد عزیز و مریم جان هستن آگاه شدیم و قوانین جهان و این خدا رو شناختیم بیایم هر روز تلاش کنیم فایل گوش بدیم و عمل کنیم تا بهتر از دیروز مون بشیم
و مدارمون رو بالا ببریم ظرف وجودمون رو بزرگتر کنیم تا بهتر این مطالب رو درک کنیم
کنترل کنیم ورودی ذهن و ورودی روحمون رو سعی کنیم در طی روز ذهن رو روحمون رو هماهنگ کنیم
ذهن = ناامیدی، خشم، استرس، نگرانی ،کینه ، ناراحتی ، غم و اندوه ، احساسه بد، فرکانس بد است
روح = دوست داشتن مطلقه ، ایمان مطلقه ، توکل مطلقه ، مهربانی مطلقه ،شور و شوق و اشتیاق، احساسه خوب مطلقه ، فرکانس خوب مطلقه است
حالا که اینها رو متوجه شدیم بیایم تلاش کنیم که در روز بیشتر حواسمون به هر دو باشه و چیزهایی که مربوط به ورودی روحمون رو تقویت کنیم و چیزهایی که مربوط به ذهن رو کمرنگ ترش کنیم
و این کار باعث میشود سرعت فرکانس خوب رو قوی کنیم و بعد سرعت رسیدن به خواستهامون زیاد میشود و هر دفعه که به خواسته میرسیم ایمانمون بالا میرود و هی برای خواسته بعدی بهتر عمل میکنیم این همون ترمز و گاز است که استاد تو فایلهاشون میگن ذهن ترمز است و روح همان گاز است
من چون کشف قوانین زندگی رو گوش میدم جلسه 10 درباره هماهنگی ذهن و روح استاد صحبت میکنن
من اومدم یه جدول برای خودم کشیدم
و یه طرف کارهای ذهن رو نوشتم و طرفه دیگه کارهای مربوط به روح رو نوشتم
و بعد به خودم گفتم هر چقدر من بتونم در روز کارهایی که ذهن دوست داره انجام بدم رو من کنترل کنم و انجام ندهم یه قدم به جلو برداشتم
و بیام به جای اونا روی روحم کار کنم و احساسمو خوب نگه دارم فرکانس خوب بفرستم مهربان باشم ببخشم که اینها همه صفات خداوند است و من اینها رو در وجودم و در روحم بسازم چون روح من تیکه ای از خداوند است و بعد من به خداوند وصل میشوم و با سرعت هر چه تمام تر به تمام خواسته هایم میرسم و همه کار اوست
اوست قدرته مطلق من در برابرش هیچم من تسلیمم
خدایا من ازت درخواست میکنم دستمو بگیر که هر روز بتونم نسخه بهتری از خودم رو نسبت به دیروزم بسازم و کنترل کنم ذهنمو
اگر من بتونم ذهنمو کنترل کنم میتونم زندگی بهشت داشته باشم
استاد بی نهایت ممنونتم و اینا همه رو از آموزهای شما یاد گرفتم
اول به لطف خداوند به مرحله شنیدن رسیدم
دوم به لطف خداوند به مرحله درک کردن رسیدم
سوم به لطف خداوند به مرحله عمل کردن دارم میرسم
و چهارم هم به لطف خداوند نتایج هم می آید
یعنی نتایج هست من هنوز شاید آماده دریافتش نشدم و اگر با همین فرمون برم جلو به لطف خداوند و کمک او به زودی زود بوم بوم بوم نعمت و ثروت وارد زندگیم میشود
خدایا شکرت سپاسگزارتم
به نام خداوند جان و خرد
سلام و درود به استاد عزیزم مریم جانم و دوستان عزیز همراه
گام 11. باورهایی برای روان شدن چرخ کسب و کار
توی این جلسه هم اون اصلی که استاد بیان میکنن دنبال کردن علاقه مندی و کار کردن در حوزه عشق و علاقمون هست. چیزی که البته متاسفانه من هنوز بهش نرسیدم و از خداوند بزرگ که هر چه دارم از اوست میخواهم بهم نشون بده و تو مسیرش قرار بگیرم انشاالله
وقتی در مسیر درستی باشیم کار و تفریح و لذتمون همه با هم یکی است و با داشتن باورهای درست خداوند آدم های فوق العاده ای رو به عنوان دستانش سر راهمون قرار میده که خالصانه بهمون کمک کنند.
اینکه ما بخوایم شریک داشته باشیم اینکه بخوایم چندین کسب و کار داشته باشیم اینا همه به خاطر باورهای غلطی است که داریم و کمبودهایی که از هر لحاظی در وجودمون حس میکنیم.
ما در هر حالتی که هستیم حالا میتونه بدهکاری باشه .. بیماری باشه … وضعیت بد عاطفی … طلاق یا هر چیز دیگه ای ..باید بپذیریم که باعث و بانی آن خودمان هستیم به وسیله افکارمان که یا آگاهانه یا ناآگاهانه این شرایط را برای خودمان به وجود آوردیم و دیگران را مقصر ندانیم
این اولین قدم است.. پذیرش باورهای نادرست و قبول مسئولیت آن
و با پذیرش این موضوع میتوانیم با همان قدرتی که باعث بدبختی خودمان شدیم برگردیم به مسیر درست
شروع به تغییر نحوه تفکر و باورهامون کنیم که البته سخت است ولی با تمرین امکان پذیر است
سپاسگزار خدای بزرگم هستم که مرا در این مسیر و این آگاهی های ناب قرار داد و سپاسگزار استادان عزیزم
خداوندا سپاس بابت تمامی نعمات بی پایانت.
خداوندا تو را شکر می گویم که می توانیم به اشاعه توحید و یکتاپرستی کمک کنیم و گامی در جهت گسترش جهان هستی بر داریم .
خانواده عزیزم ، استاد خوش اخلاق و حس خوب سلام
سپاس که در جمعتون هستم
در این مدتی که عضو خانواده هستم هر روز که می گذرد تغییرات را بیشتر در خودم و در دوستانم با خواندن کامنتاشون بیشتر حس می کنم .
چه حالی می کنم که کامنت های انرژی بخشتونو می خونم . همتون کارتون درسته.
هر چقدر که جلو میرم و قوانینو بهتر درک می کنم بیشتر درک می کنم که از چه طریقی باید به صورت عملی خودم زندگی خودمو بسازم .
اولین مطلبی که درک کردم کار کردن بر روی کانون توجه است.
ما انسان ها هر چیزی رو که می بینیم ، می شنویم و یا در موردش صحبت می کنیم باعث می شود که کانون توجه ما شکل بگیره .
دومین مطلبی که حائز اهمیته اینه که بتونیم ورودی های ذهنمون رو کنترل کنیم و برای روح و ذهنمون احترام قائل بشیم و اجازه ندیم هر چیزی وارد ذهنمون بشه و باید برای ورودی های ذهنمون ماموران کنترل ورودی های ذهن بگذاریم تا اجازه ندیم افکار محدود کننده وارد ذهنمان شود .
وقتی روی ورودی های ذهنمان کار می کنیم و افکار ثروت آفرین را وارد ذهنمان می کنیم آنوقت است که اتفاقات خوب که نشات گرفته از حس خوب است زندگی مان را تغییر می دهد و در این زمان است که هرچقدر بیشتر روی خودمان کار می کنیم نیروی هدایت گر درونمان قوی تر می شود .
نیروی هدایت گر درون نیرویی اعجاب انگیز که باعث تحولی لذت بخش در زندگیمان می شود . با این نیرو دیگر شک و دودلی در وجودمان از بین می ر ود و آرامش به سراغمان می آید . آنوقت است که دقیقا می دونی از زندگی ات چی می خوای و اهدافت برایت واضح تر می گردد .
در این زمان به درکی از خداوند متعال می رسی که تا قبل از این برایت ناشناخته بوده است و می فهمی برای چی آفریده شده ای .
خانواده عزیزم با تمام ذرات وجودم دوستتان دارم
استاد حسین عباس منش به زودی زیارتتون می کنم .
سپاس از خداوند برای تک تک نعماتت
دوستدار شما محمد
به نام خدای مهربان
سلام وعرض ادب خدمت استاد عزیز آقای عباس منش
وهمه دوستان موفق این سایت زیبا
من در اول صحبتهام می خوام برایه استاد عزیز
اسم ناجی رو بزارم
من حدود دوهفته ست که بطور کاملا اتفاقی باآقای عباس منش در یوتوب آشنا شدم
من قبلا در کلاسهای اساتید دیگه شرکت کرده بودم ونتایج خوبی رو خیلی کم بهش رسیده بودم
درحال حاضر من درامریکا زندگیمیکنم
وخدارو هزاران بار شکر میکنم که برایه رسیدن به بزرگترین آرزو وخواستم با آقای عباس منش آشنا شدم واتونستم بعد یک هفته به آرزوی خودم برسم
نمیدونم چه جوری احساس خودمو بگم
که بعد از یک هقته که مدام وبدون وقفه فقط فایلهای ناجی خودم رو گوش میدادم به آرزوی خودم رسیدم
ودر یک لحظه در مداری قرار گرفتم که تمام باورهای غلط کذشته ویران شد ودری از نور برایه من باز شد
واقعا آقای عباس منش از شما ممنونم
ودوروز بعد از این شکوفایی
من از همسرم درخواست کردم که بسته روانشناسی ثروت رو از طریق اینترنت خریداری کنیم وحدود یک هفته که از این بسته وفایلهای دیگه تو یوتوب لذت میبرم
خیلی خوشحالم که تونستم زندگی خودمو فقط از خدا بخوام که همانطور که دوست دارم بسازم
امیدوارم این سایت بزودی جهانی بشه وهمه مردم دنیا فقط با توکل به خدا خیر دنیا آخرت رو ببینن وخوشبخت باشن
با تشکر فرانک تبریزیان?
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
ایا این باور در ذهن کارمندان شما شکل نمی گیرد که چرا ما باید کار کنیم و صاحب کسب و کار در حال زندگی و تفریح باشد؟
استاد به دلیل باورهای مناسبی که ایجاد کرده اند به سمت افراد مناسب هدایت شدند تمام افراد را دست خداوند می دانند و این فکر را نمی کنند که اگر آن ها نباشند چه اتفاقی رخ خواهد داد خداوند همواره دستانی را در زندگی استاد قرار داده و صدها نفر به صورت دست خداوند وارد زندگی ایشان شده اند هیچ گاه کارمندان اینگونه فکر نمی کنند و باور بسیار غلطی است.
آیا تمرکز شما بر کسب و کارتان است یا به تفریح و سفر می پردازید؟
تفریح سفر و کار در ذهن استاد جدا از یکدیگر نیست هم تفریح برای ایشان کار و هم کار برایشان تفریح است استاد تقریبا هر روز بر روی کسب و کار خود تمرکز کرده و ارتباط دارند نظرات را بررسی و کارهای سایت را انجام می دهند استاد همیشه از لحاظ ذهنی بر روی کسب و کار خود تمرکز دارند. در زندگی استاد همه چیز با هم است و تفکیک شده نیست. اگر باورهای خوبی داشته باشیم دیگران خالصانه به ما کمک خواهند کرد و لازم نیست ما آن ها را کنترل کنیم یا نظارت خاصی بر روی آن ها بگذاریم در کشورهایی مانند آمریکا افراد نیاز به کنترل و نظارت ندارند و کار خود را به خوبی انجام می دهند.اگر باورهای ما درست باشد چنین افرادی را جذب خواهیم کرد.زمانی که در مسیر درست باشیم کار زندگی تفریح عشق همه با هم یکسان است یکی از دلایلی که استاد احساس خوشبختی دارند این است که همه چیز را با هم دارند.
کسب و کار دیگری وجود دارد یا نه؟
الان دیگر وجود ندارد و استاد تمام تمرکز خود را روی این حوزه قرار داده اند و قصد دارند آموزه های خود را به زبان انگلیسی و با فرمت های مختلف بیان کنند
بر چه اساسی ملک ها را انتخاب می کنید؟
استاد به نشانه ها و چیزی که به ایشان گفته می شود توجه دارند زمانی که به دیدن املاک می روند حس ایشان می گوید این ملک را بخر
با سرمایه ی کم چگونه می توان ملک خریداری کرد؟
زمانی که باورهای مناسب داشته باشیم شرایط مالی ما خوب خواهد بود و لازم نیست با چک و وام و به سختی ملک خریداری کرد استاد زمانی که پول داشتند اقدام به خرید املاک کردند باورهای کمبود در ذهن ما باعث می شود اینگونه فکر کنیم که نمی توانیم ملکی را خریداری کنیم اگر بر روی باورهای خود به درستی کار کنیم بعد از چند سال ثروت ما رشد کرده و می توانیم هر چیزی بخواهیم خریداری کنیم.
چگونه به ناخواسته ها توجه نکنیم؟
باید بدانیم ناخواسته ها ما را از مسیر دور می کند و ذهن خود را کنترل کنیم اگر بدانیم توجه به ناخواسته ها آتش است دست خود را در آتش نمی کنیم مهم این است که این باور را داشته باشیم
آیا دارایی های شما این حس را ایجاد نمی کند که با استفاده از محصولات شما به خواسته های خود می رسید؟
استاد بسیار کمتر از دارایی های که دارند را نشان داده اند اینگونه انگیزه می گرفتند که اگر کسی از هیچ به هدفی رسیده است ما هم می توانیم و تنها کافی است بدانیم چگونه به این هدف دست یافته است اگر کسی رسیده ما هم می توانیم اما در مورد چگونگی رسیدن به اهداف استاد فایل و محصولات ارایه کردند استاد صد درصد مطمئن هستند که ما به بیش از آن چیزی که استاد رسید ه اند خواهیم رسید محدودیت تنها در ذهن ما است استاد کاملا موافق هستند با استفاده از محصولات و فایل های رایگان به هر چیزی که بخواهیم دست خواهیم یافت دلیل اینکه استاد به تمام خواسته های خود رسیده اند این است که به دیگران ثابت کنند دست یابی به اهداف امکان پذیر است.استاد پس از آشنایی با قانون به تمام خواسته های خود به جز ثروت دست یافته بودند و چون دیگران همیشه بر روی ثروت تمرکز می کردند ایشان ترغیب شدند به ثروت نیز دست یابند به همین دلیل استاد قسمتی از دارای های خود را نشان می دهند که به دیگران بگویند دستیابی به اهداف مالی نیز امکان پذیر است.با استفاده از قانون و داشتن باورهای درست رابطه توحیدی سلامتی ثروت و رسیدن به تمام خواسته ها امکان پذیر است.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام یار مهربان
پله یازدهم
پله عشق و علاقه
یعنی اگر عشق داشته باشی نسبت به کارت
یعنی اگر کارت علاقت باشه
تو نیاز به تفریح و استراحت نداری
هر دوتاشون یکیه
من وقتی در حیطه علاقه خودم مشغول به کار میشم
نه گذر زمان رو متوجه میشم نه خسته میشم
خدارو شاکرم که رسالت خودم رو پیدا کردم
و در
دارم در راستای رسالت خودم قدم بر میدارم
استاد عزیز من از وقتی که با شما آشنا شدم
معنویتم خوبه
روابطم خداروشکر خوبه
سلامتیم خداروشکر حتی یه سرما خوردگی هم ندارم
ولی از لحاظ مالی هنوز پیشرفت چشم کیر ندارم
میدونم ایراد از باورهای من هست
خیلی ها به من میگن تو که عباسمنشی هستی کو نتیجت؟
میگم متاسفانه نتیجه رو فقط پول می بینید
این آرامشی که من دارم نتیجه نیست؟
این احترامی که هه نسبت به من دارند و عاشق من هستن این نتیجه نیست
این سلامتیم که خداروشکر از هر لحاظ در سلامتی کامل هستم این نتیجه نیست؟
ولی خیلیا میگن پول پول
درسته پول هم مهم هست ولی هر چیزی در جای خودش
از خدا میخوام کمکم کنه از لحاظ مالی هم به آزادی مالی برسم
ممنونم استاد عزیزم
《به نام خداوند بخشنده مهربان》
خدایا من هرچی دارم از آن تو، خدایا هرخیری از تو بمن برسد باز من فقیر توهستم، خدایا من نمیدونم من بلد نیستم تو بهم بگو..
سلام به بانو شایسته و استاد عزیزم امیدوارم حال دلتون عالی باشه،
سلام به دوستان همگامم هرجا هستید شاد باشید
داشتم با عشق دلم صحبت میکردیم که توی کار املاک که شغلمونه چطور میتونیم تفریح و کارمون یکی باشه؟؟!! خب به اینجا رسیدیم که:
1. اگه ما از کارمون لذت ببریم یه نوع تفریح محسوب میشه
2. اگه فرکانسها و باورهامون درست باشه میتونیم کسانی رو استخدام کنیم که مثل خودمون متعهد باشند و در نبود ما تمام کارها رو به نحوه احسنت اداره کنند
3. یا اینکه خیلی دیگه باورهامون درست باشه به کاری هدایت میشیم که مثل استاد همه چی رو باهم داشته باشیم تفریح کار لذت…
البته یه دوره ای ما شماره دوم رو تجربه کرده بودیم و چقدر خوب بودش من خودم به شخصه به همه کارهام میرسیدم و چقدر هم به روان شدن چرخ زندگیم کمک کرده بود
درباره قرض و وام من تجربه خودم رو میگم :
یبار وام ازدواج گرفتم آقا برای هفت پشتم بس بودش ینی تا یه قسمت دو روز دیر میشد سریع زنگ میزدن به ضامن هام و میگفتن دو روزه دیرشده و……. دیگه خودتون میدونید و این شد بعد از تسویه اون وام دیگه دیگه دیگه هیچوقت وام نگرفتم حتی از این قرعه کشی های خونگی هم یکبار هم انجام ندادم..
ولی متاسفانه یه وقتهایی قرض گرفتم که متاسفانه خیلی برام گرون تموم شده که یکیش هم توی همین دو سه ماه پیش بود که قرض گرفتم و خیلی اشتباه هم کردم چون منو خیلی از زندگی کردن عقب انداخته البته بگماااا اون دوستانی که بهم قرض دادن هیچی تا به امروز نگفتن ولی من خودم وقتی یادم می افته که به فلانی بدهکارم اصلا روانم رو میریزه بهم و هزارتا فکر و تصویر میاد تو ذهنم که الان فلانی خودش گیره و روش نمیشه بهت زنگ بزنه تو خودتوبذار جای اون چیکار میکردی و…… خیلی چیزای دیگه و دیگه با خودم عهد بستم اگه درحال مرگ هم بودم بمیرم ولی قرض نگیرم وام نگیرم، تلاش میکنم پول میسازم ولی اینکار رو انجام نمیدم اینجوری خیلیییییییییییییی آدم آرامش داره بخدا، خیلی تجربه ای از قرض گرفتن ندارم ولی یه دوره ای افتادم توخط قرض گرفتن و با همه تسویه کردم ولی این آخریه خیلی اذیت کنندس برام چون به نسبت سالیان قبل آگاه شدم از قوانین و خدا رو شناختم… امیدوارم این هم تسویه کنم و خودم به راحتی پول بسازم به امیدخدا..
من یه زمانی که ایده ای بهم الهام میشد رو کلی زیرورو میکردم تا اجراش کنم بقول استاد پخته بشه و 100٪ مواقع به اجرا و اقدام هم نمیرسید چه برسه بخوام بذارم تو مسیر پخته بشه.. ولی الان با این آگاهی هایی که دارم سریع عمل میکنم ولی بازم یکم نگاه میکنم ببینم این ایده ای که بهم الهام شده با شرایط الانم جور هست یا نه تا بتونم انجام بدم….
وای وای از این باور عدم فراوانی ای خدااااا، من یه زمانهایی خیلی درگیر این بودم شراکت کنم با یکی دیگه تزفکریم هم این بود که من توانایی دارم پول ندارم ولی فلانی پول داره توانایی نداره اولین شراکتم هم با یکی از دوستانم بود که ایشون ماشین داشت و من نداشتم و ماشینش همیشه تو خونه خواب بود و بهش پیشنهاد دادم که کار از من ماشین از تو همه چی هم 50 50 باشه که اونم قبول کرد و بعداز یه مدت هم ماشین رو گرفت حالا یادم نیس چرا ولی این شراکت بهم خورد..
یا یبار هم با برادرم و دوتا از دوستاش شراکتی شرکتی رو راه اندازی کردیم حالا اینبار پول از ما بود کار از اونا که اونهم بعداز چندماه بهم خورد چون شریکامون اصلا تن بکارکردن ندادن خخخخخ خیلی تنبل بودن و ما فقط کارمیکردیم انگار جاهامون عوض شده بود اونا پول گذاشتن.. این تجربه آخری هم برای راه اندازی املاکمون با برادر همسرم شریک شدیم البته بگمااا هردو به یه اندازه پول گذاشتیم و به یه اندازه کار میکردیم ولی بازهم اسمش شراکت بود و بعداز دوسال شراکت بهم خوردو جمع کردیم…. خب این دوتا تجربه هم برام درس عبرت شد که دیگه هیچوقت هم شراکت نکنم و تا به امروز پول ساختم و خودم همه کارها رو انجام دادم و چه خوب چه ناخوب برای خودم هستش و اینبار خودم و تواناییهایم رو باور کردم که فقط خودم و خودم شراکت دیگه تعطیل، حتی این مغازه خودم رو خواستم راه اندازی کنم پول ساختم بعد رفتم نقاشی کردم و وسایل خریدم و بعد شروع به کار کردم…
و الانم تنها مسئله ای که دارم میخوام از مدار بدهی به استقلال مالی برسم که خداروشکر با توجه به این پروژه و تمریناتش این اقدام برای من هم راحتتر شده و چقدر کارمو آسون کرده خداروشکر
از بابت ریسک یا همون بهتر بگیم امید داشتن به اینکه ایده ها جواب میدن هم بگم 50 50 بوده خیلی وقتها امیدداشتم و نتیجه گرفتم و خیلی وقتها هم امیدم خیلی کم بودش و نتیجه نگرفتم….
خب تعادل هم خداروشکر توی بحث کار و تفریح من اصلا نداشتم :)) ذهن من بسته شده بود به فقط کار کردن و کار کردن و کارکردن و هیچ جای تفریحی نداشت و خلاصه این تفریح نکردنها هم یجا خودشو نشون دادش و اتفاقات نامناسب ….. حالا یادگرفتم که همیشه تعادل رو برقرار کنم توی کار و تفریحم و این روند رو استارت زدم….
آخیش چقدر زندگی خوبه! چقدر همه چی آسونه! چقدر من خوشبختم که دارم قانون کدنویسی رو یادمیگیرم، چقدر من خوشبختم که به این آگاهی ها هدایت شدم، چقدر دقت این قانون بمن آرامش داده چقدر من دیگه عجله ای ندارم که به یه خواسته خاص برسم چون میتونم بعدا خلقش کنم چقدر احساس خوب من بی نیاز شده از هر عامل بیرونی و یا داشتن یه نعمت خاص… خدایا شکرت خدایا شکرت
استاد و بانو شایسته خیلی دوستون دارم عاشقتونم از راه دور میبوسمتون بغلتون میکنم ماچ بوس بغل به امیددیدار تو پرادایس
خدایا شکرت بخاطر امروز که بهمون اجازه زندگی کردن و خلق زندگیمون رو دادی
با خدا باش و پادشاهی کن بی خدا باش وهرچه خواهی کن
خدایا شکرت
ایاک نعبد و ایاک
به نام خدایی که هر چه دارم از اوست
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته
سلام به دوستان هم مسیر
گام یازدهم
قانون تکامل قانونی که اصلا به معنای گذشت زمان نیست.
تکامل به معنای طی کردن روند و راحت شدن با مرحله قبلی و کسب مهارت اون مرحله و آماده شدن برای مرحله جدید.
که میشه در کمترین زمان انجام شود
یعنی هر چقدر من بیشتر روی اون هدفم متمرکز باشم و کار کنم زودتر تکاملم رو طی میکنم.
در مورد همزمان کار کردن روی چند کار
من همیشه خودم رو بابت اینکه نمیتونستم چند تا کار با هم انجام بدم خودم رو سرزنش میکردم.
چون اون آدما از دید عموم آدمهای فعال و کاری و همهرچی تمام بودند
ولی من علاقه ای به تمرکز بر چند کار نداشتم.
و هیچ وقت تمرکز پراکنده کاری از پیش نمی بره
و حالا من مسئول تمام اتفاقات و شرایط کنونی
زندگی ام هستم یعنی اگه حتی در قعر فلاکت هم هستم اولا که خودم این شرایط رو بوجود آوردم و با همین شکل و سرعت میتوانم زندگیم رو تغییر دهم و زندگی که دوست دارم رو برای خودم بسازم.
خدایا کمکم کن متعهد تر باشم.