مصاحبه با استاد | مدیریت 2 خرابکار ذهنی با نامهای «ترس» و «طمع» - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/08/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-02 07:24:062025-01-03 06:30:26مصاحبه با استاد | مدیریت 2 خرابکار ذهنی با نامهای «ترس» و «طمع»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خدای همیشه همراهم
یه سلام پر انرژی به استاد جانم و مریم بانوی زیبا خدا قوت
حدود دو ماه پیش یکی از اعضای نزدیک خانواده به من گف خانوم فلانی فاکتور طلا میبنده و اگر پول بزاریم اینقدر سودمیده یه مبلغ بالایی پیشنهاد داده بود و شما هم که علی ینی همسرم پول داره بیایین سرما گزاری کنین و برای خودت درآمد داشته باش اصلن به علی هم نگو ( این وسط هم بگم که من متوجه شده بودم اینا با اینکه درآمد آنچنانی نداشتن اما یه سری لوازم منزل تغییر دادن پول زیادی خرج میکنن تماس تلفنی خیلی زیادی دارن با فامیلا و جابجایی پول زیاد انجام میدن تعجب کرده بودم اما هیچ سوالی نپرسیده بودم این بنده خدا فاز عجیبی گرفته بود مدام میگف خدا اگر بخاد درست کنه یه شبه همه چی تغییر میکنه)
خلاصه وقتی پیشنهاد دادن من شک کردم و گفتم یه جای کار ایراد داره ینی چی اینهمه پول و چون دوره عزت نفس را کار کردم خیلی راحت به طرف گفتم من تمایلی ندارم به اندازه کافی خیر و برکت داریم و فکر میکنم این قضیه و نگذاشت حرفم تموم بشه گف نه مطمئنه بابا ما داریم هر ماه سود میگیریم تک تک نام برد کیا عضو شدن و… خلاصه منم چون خیلی گارد گرفته بود گفتم بسلامتی انشالله که خیره
همون جا یه حسی بهم گف چرا قدرت را دست فلانی دادن چرا روی غیر خدا حساب باز کردن این یعنی شرک و ته دلم به خودم آفرین گفتم بابت این نگرش و شناخت درست
بعد دراه بازگشت به منزل داخل ماشین موضوع را اینجوری برای همسرم باز کردم
علی خدا را هزاران بار شکر که در مدار عشق و شادی و ثروت هستیم خدا را شکر میکنم که کسب و کار پر رونقی داری خدا را شکر که استاد را داریم خدا را شکر که خداوند اینقدر هوامونو داره خدا را شکر که سلامت عقل داریم من خیلی خوشحالم و امشب خودم را تحسین کردم هر اندازه که یاد گرفتم درست رفتار کردم و براش توضیح دادم گف آفرین به توو و اونم همین جملات شکرگزاری را بیان کرد محکم خودمون را تشویق کردیم و گف با توجه به مداری که فلانیا دارن طبیعیه که این چنین اتفاقاتی را تجربه کنن و اگر واقعن همچین چیزی باشه اینهمه افراد کله گنده هستن نوبتش به اینا میرسید واقعن؟؟ و گف طولی نمیکشه که روزهای سختی را تجربه میکنن و واقعن درد داره
خلاصه من داخل دفترم هم این موضوع را نوشتم و از خداوند بابت لطف و رحمتش تشکر کردم و این مهری بود برای تایید مسیرمون برای ذوق بیشتر جهت ادامه دادن مسیرمون
بعد از اون شب دیدم اونا چقدر به در و دیوار میخورن چقدر آشفته هستن چقدر زندگی شلوغی دارن و اون پول باد اروده همون جور از دستشون میره چند بار بیمار شدن تصادف کردن ماشین خراب شد واقعن وحشتناک بود
و جهان به اونا میگف این مسیر اشتباهه ولی آنها کر و لال هستند
و ثروتی که از راه درست به دست بیاد زندگی را لبریز از عشق میکنه
و بارها گفتم خدایا هر چه که داریم در هر نقطه ای که هستیم همه از لطف و رحمت و قدرت توست خدایا ما خود را به تو سپرده ایم خودت هدایت و حمایتمان کن وای که چقدر آرام هستم و خداوند به زیبایی از ما مراقبت میکنه بعد نجوای ذهنی که شکست خورده بود از راه دیگه ای وارد شد و مدام میگف تو که مدار خوبی داری چیشد که فلانی این پیشنهاد را داد چرا در این موقعیت قرار گرفتی؟ و دوباره با لبخند جواب دادم جهان هر آنچه را که می آموزی از تو می آزماید برای اینکه به کلاس درس بالاتر برم نیاز بود که این امتحان را با موفقیت پاس کنم ( من داخل دفترم این گفتگوها را انجام میدم) و ذهنی که همیشه غر غر میکنه را خاموش میکنم و ترس هایی که همیشه فعال هستند ترس حرف مردم موقع طلاقم ترس جدایی از بچه هام که بعدن منو نخان
و دوباره فایل استاد در مورد داستان قرآنی مادر موسی و سپردن به خداوند و داستان یعقوب و یوسف
باور کنین به خودم هزاران بار میگفتم لیلا تا به اینجا مسیر درست بوده نتایج گواه هستن
الان هم به خداوند بسپار مثل دفعات قبل مادر هستی احساس داری همه قبول و درست ولی اگر بیقرار باشی گریه کنی یعنی به خدا ایمان نداری که نا آرامی به خدا سپردن یعنی آرامش قلب آرامش روح آرامش ذهن یعنی ناسپاسی پس با قدرت به خدا بسپار مثل مادر موسی و نتیجه درست بگیر اگر به نجوای ذهنت دل بدهی تو را به چاه میکشاند از مدار خارج میکند و حالت بدتر میشود و طبق قانون فقط احساس خوب برابر با اتفاقات خوب است
و خدا را شاهد دارم که طی این چهار سال با قدرت زندگی کردم بچه هام سالی یکبار یا دوبار منو میبینن احترام زیادی برام قائل هستند روابط با پدرشون خوبه من زنگ میزنم کاری داشته باشم و تموم آدمایی که منو تحقیر کردن حتی ترک کردن که تو بی احساسی و درکی از مادر بودن نداری بچه ها تو چطوری دست نامادری دادی و.. و.. همگی منو مستقیم تحسین کردن بخدا یک به یک گفتن ما را ببخش تو بهترین کار رو کردی و من همیشه میگفتم من باید به خوشبختی برسم من باید به فکر خودم باشم مسیر من اینه
و مسیر بچه هام هر چه که هست خداوند هدایت میکنه الان که پسرم دوازده ساله و ده ساله هستن گاهی یه چیزی به گوشم میرسه که اونم طبیعیه به خودم میگم هر آنچه که باید تجربه کنند نیاز آنهاست و مثل آدمهای دیگه که راه های مختلفی را میروند تا به خوشبختی برسند و من قدرت تغییر مسیر کسی را ندارم خداوند خودش خوب بلده باور کنین که گفتن و نوشتن این حرفها این چالش های زندگیم به من قدرت میده و خداونده که راه حل را به من میگه و من یاد میگیرم و عمل میکنم و احساس خوشبختی میکنم و لذت میبرم خداااا شکرت
خدایا شکرت بابت این آموزه های ناب
استاد شما بینظیری آفرین به شما که اینقدر خوب آموزش میدین
تک تک فایلهای رایگان و کامنتهای دوستان پر از باورهای زیباست پر از گوهره هر بار یه چیز جدید یاد میگیرم چون ذهنم آمادگی بیشتری پیدا میکنه درکم بیشتر میشه و همه چی خوبه همه چی
عاشقتونم
به نام خداوند بی نهایت خوبم
بریم برا داستان من از ترفند پونزی که در زندگیم اتفاق افتاد
دقیقا یک سال و نیم پیش یکی از افراد فامیل بهم زنگ زد و گفت که یه برنامه ای اومده که میایی یه پولی به حساب طرف واریز میکنی و هر روز برات سودش وارد حسابت میشه و اینکه با وارد شدنت جایزه هم میگیری و اینکه هر فردی هم عضو کنی اینقدر پول هم جایزه میگیری و از این صحبت ها
در حقیقت من اول اصلا باور نکردم گفتم اینا همش کلاهبرداری مگه میشه مگه داریم و ایشون گفتند من تحقیق کردم برنامش کلاهبرداری نیست و سرمایه گذاری در خارجه و مثل بورسه و کیف پول داری و از این صحبتا و بازم قبول نکردم تا اینکه دیدم افرادی از فامیل رفتن که خود من همیشه فکر میکردم اینا خیلی حریفن و کسی نمیتونه سرشونا کلاه بزاره خلاصه من با 2 میلیون وارد شدم و اومدم برا همسر و پسرم گفتم همسرم میگفت اینا کلاهبرداریه و هیچ کسی اینطوری به کسی پول نداده اما پسرم با حرف هایی که من براش زدم وارد بازی شد با 8 میلیون و خلاصه چند تا از داداش هام و بچه هاشون و دوستانشون و فامیلشون و برادر شوهرم و ……
و اینکه خود من فقط 2 میلیون بود و برگشت بهم اما پسرم وقتی سر یه هفته 8 میلیون بهش برگشت با جوایزی که از عضو کردن دیگران گرفت یه 36 میلیونی با بچه داداشم گذاشت و یه 36 میلیون هم بدون اطلاع ما از کسی قرض گرفته بود و بقیه داداش ها و بجه هاشونم 36 میلیون به بالا و جالب اینجا بود که میدونستیم یه روزی هم پولامون را میخوره
خب از موقعی که من و پسرم و فامیل وارد این برنامه شدیم دقیقا دوهفته گذشت بعد دو هفته دیدیم صبح سود پول به حسابمون واریز نشده و باز فردا شد باز پولی به حساب نیومد و ایشون یه گروه داخل تلگرام داشت و پیویش هم داخل تلگرام بود به نام لیزا
بله دیدیم که کلی عضو داخل این گروه از شهرهای مختلف ایران هست و برا همه پول واریز نشده و دقیقا از خونواده من و داداشام 300 میلیون کلاهبرداری شد به جز بقیه فامیل اما خدا را شکر برا همه ما درس بزرگی داشت که طمع نکنیم و هیچ کس اینشکلی پول درنمیاره
و این داستان را تعریف کردم که بگم خود من قبل از اینکه به هدایت الله آگاهی های استاد را جذب کنم از سال 95 با قانون آشنا شدم اما هیچ کجا و هیج جا چنین آگاهی ها را نشنیده بودم یا شاید در فرکانسشم نبودم که درک کنم و دقیقا اینجاست که میتونی قانون تکامل در هر جنبه از زندگیت را بهتر درک کنی و در هیچ کاری عجله و طمع نکنی
اما تمام این اتفاقات دقیقا از همون باورها و افکارمون و شخصیتمون به وجود میاید
اخساس عااااالی =اتفاقات عااااالی ( رسیدن به آزادی مالی آزادی مکانی آزادی زمانی به آسانی در مسیر درست)
چطور احساسمون را عالی نگه داریم ؟ چطور در فرکانس الله قرار بگیریم ؟ چطور از زندگیمون هر لحظه لذت ببریم ؟
فقط و فقط با کنترل ورودی های ذهن و ایجاد باورهای توحیدی و قدرتمند کننده برای همیشه و عمل به آنها(ایمان به امکان پذیر بودنشان بدون هیچ قید و شرطی)
خداااایا بی نهایت سپاسگزارم که هر لحظه تحت حفاظت و حمایت و هدایت های الهی تو هستم
استاد جان خانم شایسته عزیز عااااشقتونم
در پناه خداوند بی نهایت خوبم شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
به نام خدای هدایتگر
که هرچه داریم ازآن اوست .
سلام به استاد بزرگ ،مریم جان وتمام دوستان هم مدارم …
خدا را شکر و سپاس بابت این آگاهی های ناب
ترس و طمع
واقعا ترس چیز عجیبیه .
وقتی انسان از چیزی میترسه اون ترس بزرگ و بزرگتر میشه ولی وقتی پا روی ترس میذاریم میبینم چقدر به خاطر چیزهای مسخره میترسیدیم .
ترس از تاریکی ،ترس از اینکه اگه این کار انجام بدم مردم چی میگن ،ترس از تغییر و….
ولی وقتی پا روی ترس هام گذاشتم خیلی بهتر شدم ،یادم برای اولین باری که میخواستم برم برای مربی گری یوگا و یوگا تدریس کنم خیلی ترس داشتم ولی به امید خدا ،وقتی انجامش دادم ،بعد چند سال به خودم میخندم که چطور با تمام استرس وارد کلاس مربیگری شدم و…
فقط پاشنه آشیل م قبلاً ترس از شوهرم بود که مدام از ترس دروغ میگفتم بهش ولی از وقتی پیش خودم گفتم من راستش و میگم میخواد هر چی بشه بشه فوقش چی میشه …عصبانی میشه دیگه از این بالاتر که نیست ودیگه به خودم قول دادم حتی در بدترین شرایط از ترس بهش دروغ نگم .با این کار خیلی عزت نفسم بالا رفت ،وهنوزم باید روی این پاشنه آشیلم کار کنم که حرف مردم برام مهم نباشه حتی اگه یک روزی هم من وشوهرم ازهم جدا شدیم .چون از این مورد میترسیدیم که اگه من وشوهرم جدا بشیم ،مردم در مورد من چی میگن والان برام خیلی کم اهمیت شده ترس از تنهایی ،ترس از حرف مردم
با آگاهی های چند فایل ( عزت نفس رایگان )خیلی نتیجه گرفتم .
حتما دوره عزت نفس میخرم .
من تو این چند سال که با استاد عزیزم آشنا شدم خیلی تغییر کردم وکلی نتیجه گرفتم
ومیخوام بیشتر روی خودم کار کنم.
وخدا راشکر میکنم
استمرار خیلی مهمه خیلی …
جواب سوال 2 .
واقعا این شرکت ها چیه
من خودم یک دفعه تو این شرکت ها که اصلا معلوم نیست چیه شرکت کردم و نمیدونم چرا یک میلیون تومن سرمایه کردم و بعدش به من گفتن زیر مجموعه بگیر ،که خدا راشکر نگرفتم وبعد متلاشی شد شرکت ،بعدش به خودم گفتم دیگه از این کارها نمیکنم .
واقعا درس بزرگی بود برام .
فقط یک میلیون از دست دادم .
خیلی حسرت خوردم ….ولی درس گرفتم و راه استاد در پیش گرفتم
استاد چیزی های که میگید واقعا باید با طلا نوشت.
وخدا راشکر که در مسیر آگاهی قرار گرفتم …
تو گام سوم در مدار بالاتر
خیلی حسم خوبه
ممنون از شما
در پناه خداوند
کامنت سی و ششم
23 دی 1403
تعهد اول:
امروز بدون آمادگی قبلی و برای اینکه نتیجه ی کارم طبیعی تر بشه، از خودم فیلم گرفتم و چقدر هم فیلمم خوب شد. ادیتش کردم و توی کانال تلگرامم گذاشتمش. خدایا شکرت به خاطر این قدم های آهسته و پیوسته. سپاسگزارم.
تعهد دوم:
گزارش پیشرفتم رو توی کامنت های سایت نوشتم.
تعهد سوم:
امروز یک نسکافه ی جانانه خوردم و حسابی انرژی گرفتم. شارژ شدم و کلی کیف کردم. خدایا شکرت.
امروز هم با دخترم بازی کردم و نیازهاش رو برطرف کردم. کلی از حضورش در کنارم لذت بردم. امشب هم از خدای مهربونم خواستم که همیشه برام سالم و سلامت نگهش داره و بهش عمر طولانی و با عزت بده. خدای مهربونم هم گفت حتما این کار رو برام انجام میده چون نزدیکه و درخواست درخواست کننده رو اجابت میکنه.
با بابای خوبم صحبت کردم و قرار شد از تهران بیاد اصفهان پیش من و چند روزی پیشم بمونه. امشب تو راهه و انشالله صبح زود اینجاست. خدایا شکرت که دارمش. هزاران مرتبه شکرت. سپاسگزارم.
امروز کلی خندیدم. علاوه بر فایل های استاد عزیزم، در طول روز وقتی دخترک نازنینم بیداره و من نمیتونم کاری انجام بدم، خودم رو با چیزهای خنده دار سرگرم میکنم. خدایا شکرت به خاطر خنده های امشبم. سپاسگزارم به خاطر حامد آهنگی که آفریدی و انقدر پر انرژی و باحاله. بهش از تمام زیبایی های دنیات ببخش که انقدر ما رو خوشحال میکنه.
من برای دانلود فیلم و تاک شو از راه قانونی اقدام کردم. با اینکه میتونم برم توی تلگرام و تمام فیلم ها رو به صورت غیر قانونی و رایگان دانلود کنم، اما به جاش رفتم از فیلیمو اشتراک خریدم و الان با خیال راحت همه چیز رو از تلگرام دانلود میکنم. اما امروز اتفاقی که افتاد این بود که فهمیدم یکی از برنامه های مورد علاقم رو فیلیمو پخش نمیکنه. بلکه فیلم نت پخش میکنه. من هم کلی از قسمت هاش رو دانلود کرده بودم و یک قسمتش رو هم دیده بودم. دو دل بودم و میگفتم اشتراک فیلیمو دارم، دیگه فیلم نت رو بیخیال شم. اما قلبم میگفت به اندازه ی یک ارزن نمیتونم حق کسی رو بخورم و جوابشو پس ندم. این کاری که میکنم هم فراموش نمیشه و در نهایت جزاش به خودم برمیگرده. این شد که رفتم اشتراک فیلم نت رو هم خریدم. کاری که درست باشه، قلب رو راضی میکنه. خدایا شکرت که قلبم راضی شد. سپاسگزارم که کمکم کردی در مسیر درست قدم بردارم. وقتی من سمت خودم رو درست انجام میدم، جهان باید سمت خودش رو درست انجام بده. جهان قطعا سمت خودش رو درست انجام میده. خدایا شکرت. سپاسگزارم.
یادمه استاد میگفتن علایقتون رو با هم ترکیب کنید و ازش یک چیز جدید بسازید. من فهمیدم به تدریس علاقه دارم و همچنین طنز و کمدی رو خیلی میپسندم. برای همین الان دارم به صورت طنز و بدون کات کردن، تدریس میکنم و هر اتفاقی که وسط تدریسم میفته رو با زبان طنز بیان میکنم. خودم یادم میاد به معلم های شوخ بیشتر از معلم های خشک و جدی علاقه داشتم. خدایا شکرت که برام راه رسیدن به این خواسته رو هموار کردی و کمکم کردی هر بار که دارم فیلم برداری میکنم، اتفاقات بامزه بیفته. ازت سپاسگزارم که در لحظه کلمات طنز رو به ذهنم میندازی و کمکم میکنی خروجی کارم رضایت بخش باشه. خدایا شکرت.
چطور غلبه کنیم بر ترس هامون؟
همیشه این ترس ها با ما هستند ، هیچ وقتی نمیرسه که این ترس ها از بین برن، ما در حالی که میترسیم عمل میکنیم
توی قرآن هم همینطور بوده ، همیشه ترس ها بوده ولی درحالی که میترسیدند عمل میکردند
داستان موسی که میخواست بره با فرعون صحبت کنه ، چقدر ترس ها توی وجودش بود که من آدم کشتم از اینها ، اونها حرف های من رو باور نمیکنند و…
درحالی که میترسید ، تول میکردند و عمل میکردند
جمله استاد : وقتی که من اومدم تهران ، میگفتم درست میشه دیگه ، یه راهی پیدا میشه ، حل میشه
اون عزت نفسه ، اون ایمان به خداونده ، اون توکله کمک میکنه
این ترسه ، این نجواهه همیشه با آدم هست ، حتی برای آدم های خیلی موفق ، حتی برای پیامبران
اونی که عزت نفس بالایی داره ، به قول قرآن اون کلام امید بخش خداوند رو بیشتر میشنوه تا اون ترس و نگرانیه
خداوند کلام الله رو بالا میبره ، کلام شیطان رو پست میزنه
ولی کسی که عزت نفس پایینی داره ، بیشتر صداهای نجواها رو میشنوه
کاری که ما باید انجام بدیم ، با تغییر باورهامون کلام الله رو بالا ببریم
وقتی اینکار رو میکنیم ، اون ترس ها رو کمتر میشنویم
این شک ها ، این ترس ها ، این نگرانی ها همه ابزار شیطانه
این ما هستیم که باید از ترس هامون غلبه کنیم
ما هستیم که باید ایمانمون رو قوی کنیم
سلام و درود فراوان استاد عزیزم
نکات و یادداشتهای خودم از این قسمت رو مینویسیم.
همه ما یکسری ترسها را داریم یعنی هیچ وقت نیست که این ترسها از بین بروند ما در عین حال که میترسیم عمل میکنیم و توی داستان پیامبران هم میبینیم با وجود اینکه ترس داشتند توکل میکردند و اقدام میکردند.
مهم اینه که ما با وجود اینکه ترس داریم شجاعانه اقدام کنیم و قدم در دل ناشناختهها بذاریم، خیلی افراد هستند که سالها برای اقدامهایی همچون مهاجرت، جدایی، شروع یک کار جدید و … به خاطر ترسهاشون اقدام نمیکنند.
غلبه بر ترسها نیاز به شجاعت و ایمان دارد و همانطور که استاد اشاره میکنند از این روش جواب گرفتند و این روشی است که جواب میدهد، غلبه بر ترسها بدون ایمان و شجاعت امکان پذیر نیست.
وقتی آدم میخواهد به خواسته ای برسد باید بهای آن را بپردازد باید شجاعت تغییر رو داشته باشد، یعنی با وجود اینکه میدونیم وارد ناشناختهها میشیم میدونیم که روحیه حل مساله و رشد رو داریم میریم که مسایل رو حل کنیم و با تغییر روبرو بشیم.
وقتی قوانین حاکم بر جهان را بدانیم بدون اینکه زجر بکشیم و اذیت بشیم رشد میکنیم.
وقتی وارد یک موضوع جدید میشویم و تغییر میکنیم، با عزت نفس، ایمان و توکل به خداوند و اینکه میتوانم مساله را حل کنیم و خدا بدون شک کمکمون میکند و ما را به مسیر درست هدایت میکند باعث میشه که وارد دل ترسها بشیم و قطعا و بدون شک خداوند به شجاعان پاسخ میدهد.
ترسها توهم هستند، ترس از یک موقعیت و کار جدید، ترس از تاریکی، ترس از بیماری، ترس از پیری، ترس از جدایی و تنهایی، ترس از آدمهای جدید و … توهماتی هستند که افراد دارند که مانع حرکتشون میشود.
وقتی ترسی هست باید اقدام کنیم و بهش حمله کنیم و وارد دلش شویم تا حل بشه. شک و تردید و دو دلی و … همه اینها ابزارهای شیطان هستند که ما را از مسیرمون دور کند.
وقتی با عزت نفس وارد دل ترسها میشیم به جایی میرسیم که دیگه ترس معنایی نخواهد داشت. استاد به پاشنههای آشیل اشاره کردند که مواردی همچون ترس از حرف مردم و … همیشه باید روشون کار کنیم و هر بار سعی کنیم بهتر بشیم، پاشنههای آشیل همیشه هستند ولی باید هر سری که روی خودمون کار میکنیم بهتر شویم.
وقتی از ترسها عبور میکنیم و وارد دل ترسها میشیم نتایج حاصل میشوند، رشد میکنیم. وقتی تغییر میکنیم و از آن ترس نداریم رشد میکنیم، خلق میکنیم و با ایمان و توکل پیش میریم و اگر لازم باشه مسایل را حل میکنیم و یا دوباره میسازیم. همه چیزهایی که بدست آوردیم با حرکت و تغییر به وجود آمدند پس برای رشد و ساختن باید حرکت کنیم.
اگر روی خودمون کار نکنیم ترسها دوباره به سراغمون میایند و باعث کم شدن ایمان و حرکتمون میشوند، باید همیشه روی خودمون و باورهامون کار کنیم.
کسانی که از دورهها استفاده میکنند و باور میکنند و روی خودشون کار میکنند علاوه بر رشدی که دارند از بسیاری ضررها پیشگیری میکنند، مثلا وقتی سیستمهای پونزی که مطرح میشود و میخواهد طمع آنها را هدف قرار دهد که در نهایت باعث ضرر زیادی میشود، پیشگیری میکند و این افرادی که روی خودشون کار میکنند و قوانین را درک میکنند باور دارند که برای ساختن ثروت نیازی به همچین چیزهایی ندارند یاد میگیرند که باید مولد باشند و پروسه تکامل را طی کنند نه اینکه پولی پرداخت کنند که افراد دیگری برای آنها ثروت خلق کنند.
در واقع آگاهی ما بیشتر میشود و قوانین را یاد میگریم و سعی میکنیم طبق قانونی که سالهای سال وجود داشته و خواهد داشت عمل کنیم، قوانینی که برای همه حتی پیامبران به صورت یکسان و بدون تغییر کار کرده است.
تمام افرادی که درگیر سیستم پونزی میشوند افرادی هستند که فقیر هستند، توی مدار فقر هستند و همه این اتفاقات توی کشورهای جهان سوم میافتد.
یه مثالی رو بزنم که چند ماه قبل برای یکی از افراد فامیل ما رخ داد:
ایشون با وجود اینکه قبلا توی دورههای استاد شرکت کردند و مدتی رشد زیادی داشتند و وقتی شنیدم همچین کاری کرد برام سوال بود و ازش پرسیدم گفتم مگر تو قوانین رو نمیدونی؟! چرا همچین اقدامی کردی و فکر میکنی که جواب میده؟!
مساله از این قرار بود که از طریق گروه تلگرام افرادی ارزهای دیجیتال خریداری میکردند و با آمار و ارقام دروغ، طمع آنها را تحریک میکردند و بیشتر سرمایه گذاری میکردند، افراد با مقایسه قیمت دلار و ارقام اشتباهی تحریک میشدند و از طریق ارز دیجیتال پول پرداخت میکردند که قابل پیگیری هم نبود، کار به جایی رسید که از بقیه پول میگرفت که بیشتر سرمایه گذاری کند و وقتی در این مورد با من تماس گرفت و درخواست پول کرد تعجب کردم و ازش خواستم بیشتر به این موضوع و سیستم پونزی فکر کند و بعد تصمیم بگیرد قبل از اینکه بیشتر وارد این موضوع شود. در نهایت ضرر زیادی کرد و دیر متوجه این موضوع شد.
این مثال رو گفتم در تایید حرف گرانبهای استاد که اگر روی خودمون کار نکنیم و این مسیر رشد شخصی رو ادامه ندهیم دوباره ترس از کمبود و کم ایمانی به سراغمون میاد.
استمرار، استمرار و ایجاد باورهای مناسب و پذیرفتن بی قید و شرط باورهای مناسب و مقاومت نداشتن، کنترل ورودیهای ذهن، نشنیدن حرفهای جامعه، کلید خوشبختی، سعادت و ثروت و رشد و پیشرفت ما است.
در قرآن بارها گفته شده است که حرفهای کم اهمیت و چرت و پرت رو نشنوید و در اون جمع نباشید و ورودی ها را کنترل کنید.
این آگاهیها را لازمه با خودمون تکرار کنیم و به داستان تکامل پیامبران نگاه کنیم و با کارهایی که کردهاند یاد میگیریم که ظرف باورهامون را بزرگتر کنیم و رشد کنیم.
به نام خداوند بخشنده ومهربان
یادگار31
سلام استاد عزیزم و مریم خوبم
و سپاس خدایی رو که منو لایق این هدایت دانست
و استاد واقعا این عزت نفس ریشه واساس و پی همه چیزی ست که ما انسان ها دنبالشیم
و من چقدر در این زمینه ضعیف بودم و خداروشکر با مرور چندباره این دوره فوق العاده تا حدودی بهتر شدم و هنوزم هزاران هزار مورد هست که باید درست شه
دقیقا همین احساس لیاقت
واقعا همین ی کلمه ریشه اصلی تمام مشکلات هست
اصلا چرا ادم در ی زمینه ای به مشکل برمیخوره؟
خب دقیقا همین احساس لیاقت
خودشو لایق نمیدونه
خودشو قبول نداره
خودشو باور نداره
خودشو نمیتونه قانع کنه که بابا مگه تو چته که نداشته باشی
و انسان دقیقا جایی که از لیاقت و خودارزشی خودش غافل میشه قشنگ میخوره زمین تا دست وپاش خوردو تیکه تیکه بشن
بعضی مواقع میگم چه احساس لیاقتی بالاتر از این که ما انسانیم
که ما اشرف مخلوقاتیم
که بدون اینکه از ی ساعت دیگه خود خبر داشته باشیم شب که میخوابیم ساعت کوک میکنم فردا صبح فلان ساعت بیدار بشم به فلان کارم برسم
همین ی مسئله به تنهایی هزاران لیاقت برای ادم میاره
مشکل از اینجاست که ما بر اساس توانایی هایی که داریم یا کسب کردیم برای خودمون میزان لیاقت میتراشیم
در صورتی که لیاقت باید ریشه ای در ذات ادمی باشه
من خودم شخصا برای هر خواسته ای میگم
نگاه دختر خوب
تو ذاتت پاکه تو خوش قلبی تو بد کسی رو نمیخوای
تو این خواسته رو میخوای تا با این کار به هزاران نفر سود برسانی
رویای هزاران نفر رو زنده کنی
تو با رسیدن به این خواسته تا این حد مساله رو حل میکنی
تو تمام وجودت خداگونه هست و داری در راستای خواست الهی قدم برمیداری پس ایمان داشته باشه جهان وظیفه داره تورو به خواستت برسونه
و وقتی تو ی قدم برمیداری کل جهان موظف میشن به قدم تو جواب بده حالا چه قدم اشتباه برداری چه درست در راستای قدم تو جهان پاسخ میده
و برای هر کاری که بخوام انجام بدم یا هر خواسته ای که دارم هزاران دلیل اینجوری میارم و از خدا هدایت میخوام و با توجه به شرایطم هر چیزی که بهم گفته میشه انجام میدم و مابقیش میسپارم خدا
و ایمان دارم که خدا هم منتظره تا قسمت خودشو به نحو احسنت انجام بده چون کلا خدا عادت داره به قدرت نمایی و معجزه گر بودن
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
و وقتی انسان خودشو به هر میزان که لایق بدونه جهان هم موظفه اونو لایق بدونه و چاره ای جز این نداره
و کلید اصلی دقیقا دست خود ماست که چقدر برای هر خواسته ای خودمونو لایق بدونیم
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا هزاران بار شکرت
سلام دوست عزیزم
افرین به این باور قوی واین احساس خوبی که نشون دادی واقعا احساس خوبی پیدا کردم الان که کامنت شمارو خوندم
اره عزیزم خداوند به نحوه احسنت طرف خودشو انجام میده من عاشق خداوندم با این کارش
خداوند عشق که مارو کنار هم جمع کرده و این همه احساس خوب بین هم ایجاد کنیم
از خدا براتون میخوام به همه ارزوها رویاها و خواسته هاتون برسی
همیشه درپناه الله ثروتمندسعادتمندباشی دوست عزیز
سلام به همه دوستان هم فرکانسی
امروز تو ٣١ امین روز از سفرمون هدایت شدیم به این فایل، و چقدر من ذوق کردم از نشونه محکمی که امروز دریافتش کردم،
چند وقتی که بود که دنبال علل خیلی از تضادها تو زندگیم بودم و دقیقا هدایت شدم به مقاله گاز و ترمز، و چقدر این آگاهی ها برام میخکوب کننده بود وقتی فهمیدم بیشتر از گاز پامو محکم گذاشتم روی ترمز…
از اون روز به بعد گشتم دنبال ترمزای زندگیم و نکته مهم این ماجرا این بود که ریشه خیلی از مسائلم رو تو نداشتن عزت نفس پیدا کردم.
امروز قبل اینکه پیام خانم شایسته بیاد با خودم عهد کردم که یه مدت جدی فقط روی عزت نفسم کار کنم…
و حالا…
وای یعنی جواب خدا ازین قشنگتر مگه میشه؟؟
: که مطمئن باش کاری و راهی رو که شروع کردی صد در صد درسته…
این یه نشونه قوی بود برام و از همه جالب تر اینکه امروز صبح به خودم گفتم بذار اول عزت نفست درست بشه ، شخصیتت درست بشه ، محکم بشی ، قوی بشی بعد برو دنبال ساختن آرزوهات …
دنبال ساختن زندگیت…
امروز این فایل ، این آگاهی ها فوق العاده برام شیرین بود
امروز بعد مدت ها حضور خدا رو تو تصمیماتم احساس کردم
واقعا ازتون ممنونم استاد عزیز
تبریک میگم بهت هانیه عزیز
محکم و با پشتکار ادامه بده.حتما نتایج بسیار عالی بدست میاری.
ممنونم ازتون، ایشالا که نتایج هم زودتر پیدا بشن
به نام خدای هدایتگر
۳۱مین روز سفرنامه
عزت نفس
بازم چه جالب همزمانی اتفاقات زندگی من بااین سفرنامه
شاید برا بقیه انقد بارز و اشکار ومهم نباشه ولی من کامل حس میکنم اینا نشانه های منه برای اینکه دارم درست مسیرم روطی میکنم
من بعد اینکه نقش عزت نفس رو فهمیدم تا به حدودی تصمیم گرفتم بریه سری ترسهام غلبه کنم ویه سری کارهایی که انجام دادنش رو بنا به دلایلی که الان درک میکنم از کمبود عزت نفس بوده وبعد شناسایی رفتم تودل کار
یکیش گرفتن گواهی نامه بوده که همین دیروز رفتم ثبت نام کردم
وقتی هم این فایل رودیدم واین برگ ازسفرنامه روخوندم خیلی خوشحال شدم بابت این همزمانی
من تا حالا تجربه نشستن حتی سمت راننده روهم ندارم تا این حد دیگه تصور کنین ولی گفتم من میتونم میرم یاد میگیرم غلبه میکنم برترسم وقدم اول روبرداشتم
حتی ذهنم کلی دلیل اورد که الان مسافرتی یا بچه کوچیک داری بزار بعدا یا اینکه رفت وامد سختت میشه تنها نرو با یکی برو اگه نتونی چی وکلی نجواهای مختلف ولی گوش ندادم ورفتم وثبت نام کردم
ایمان دارم که میام وهمینجا هم ثبت میکنم که قبول شدم و گرفتم گواهی نامه ام رو به لطف الله مهربان
عزت نفس واقعا کلیدی ترین مورده برای روابط و داشتن ارتباط با ادمهای اطرافمون من خیلی تواین مدت روش کار کردم….چقدر قبلا ها رفتارهای نامناسب میدیدم ولی الان کاملا ادمهای نرمال میبینم اطرافم یا اینکه بامن خوبن و احترام میبینم وهمیشه فکر میکردم مقصر دیگرانن که بامن خوب برخورد نمیکنن ولی الان به عینه میبینم ازوقتی من خودمو ارزشمند میدونم واحساس لیاقت میکنم به همون اندازه دیگران هم بامن رفتار درستری دارن چقدر بیشتر همه رو دوست دارم وچقدر داشتن روابط بدون تنش وناراحتی باعث میشه ادم بیشتر وراحتر ارتباط برقرار کنه با دیگران درحالی که قبلا میگفتم اینجور ادمها مغروران وتنهان الان درک کردم فرق زیادی هست بین ادم مغرور با ادمی که خودشو ارزشمند میدونه
از روزی که رفتم وثبت نام کردم حس میکنم بیشتر ترسهایی که داشتم فقط توهم بوده مثل سراب و وقتی من واردش شدم فهمیدم توهمه وسرابه وفکر میکنم تا واردش نشی وازدور هی بگی واقعیه یا توهمه هیچ وقت به یقین نمیرسی
میدونم الان برای خیلی ها همین کارمن خیلی پیش پا افتاده بنظر بیاد شاید ولی این موضوع برای منه وحتما شماهایی که این متن رو میخونین هم یه سری ترسها وسرابها دارین که از کمبود عزت نفس واعتماد بنفس سرچشمه میگیره وحتما اگه برین تو دلش میبینین نه تنها ترسناک نیست بلکه چقدر شیرینه وچقدر به بیشتر شدن عزت نفستون کمک میکنه
واقعا الان درک میکنم این جمله استاد رو که وقتی دارین یه چکی رو امضا میکنین دستتون میلرزه نترسین ادامه بدین که اگه ادامه بدین بعدها میخندین به اون صحنه ومیگین چقدر الکی دستم میلرزید یاد گرفتم تو ترس ولرزهام نمونم ازشون عبور کنم تا قوی تر بشم
خدایا بازم شکرت بخاطر این همزمانی بخدا حس میکنم این سفر فقط وفقط برای منه انقدر در طول روز نشانه میبینم خدایا شکرت
ردِ پای روز سی و یکم…
استاد این فایل منو برررررد به یه ترفنده پونزیه خیلیییی حرفه ای که فک کنم بیشتر فامیل ما درگیرش شدن….
حتی وام گرفتن که سود کنن
وامای کلان اون سالا ۱۰۰ میلیون و این رقما خیلی بود
و یادمه اون دورانی که دیگه خیلی اعتمادا جلب شده بود بیشترین مبلغ وام رو گرفتنو اون شخص همه ی پولارو برداشت
و همه مونده بودن با یه عاااالمه قسط و قرض!
خلاصه اینکه من اون زمان خیلی کوچیک بودم شاید دوران راهنمایی
یادمه همممیشه درونم با این کارا یکی نبود وقتی میدیدم دارن اینکارو میکنن یه چیزی درونم میگفت نه این راهش نیست اگه بود که همه ثروتمند میشدن چون همه میتونن بالاخره از یه جایی پول جور کنن
به نظرم نه تنها دوره ثروت (البته ندارمش باورم نسبت به این مسیر و حرف استاد این رو میگه) که بودن توی این مسیر علاوه بر اینکه مارو از سختی کشیدن دور میکنه بلکه به سمت راحتی و لذت سوق میده
اصلااااا من نمیدونم چطور بگم که من زندگیم به سمتی رفته که بیشتر بهش توجه داشتم
استاد اتفاقاتی که روزانه شما تجربه میکنید منم دارم تجربه میکنم
سبک زندگی شما آدمای شاد تر بهتر و قوی تر
فایلهای زندگی در بهشت که نگمممم چقدر معجزه آسا هستن!!!
یه نمونشو میگم که نموده کااامله ورودی ها و تجربیات ماست
استاد من و داییم و مامانم باهم توی این مسیریم
حدودا دوسه روز یا بیشتر داشتیم به بازی شما و مریم شایسته عزیز توی تنیس توجه میکردیم تعریف میکردیم
در مورد ورزشش سبک بازیش و…..
و دیشب یه جا هدایت شدیم عییین همون میز تنیس همون فضا
و رفتیم و کلیییی بازی کردیم دقیقا خودمون سه تا هدایت شدیم و کلللی لذت بردیم چون ما توجهاتمون یکی بود😁
دقیقا شرایطی رو دارم که استاد توی زندگی روزانه تجربه میکنن کمتر و بیشتر داره ولی غیر ممکنه که نشه
اینارو گفتم که اولا ایمان بقیه قوی بشه
دوما کلیدش اینه که دنبال موضوع چرت و مسخره توی زندگیت نری
این فایلِ ثروت واقعی رو میگه
میگه یه ثروتمندِ واقعی اصلا توی این موضاعا نیست که توی مدارش قرار بگیره اگر شنیدی اصلا فراااار کن چون ثروت واقعی و پایدار از جای دیگه آب میخوره
در واقع استاد میگن:
ثروتمندِ واقعی ماهیگیری بلده نه اینکه ماهیِ حاضرو آماده بدن دستش
من از وقتی اومدم توی این مسیر از یه موضوعی خیلیییی ذوق میکنم یعنی اصننن انگار دنیاااارو بهم دادن
اونم اینه که توی این سن چیزایی رو بلدم و یاد گرفتم که خیلییی از پولدارا تو دامش هستن و افتادن!! خیلی خدارو شکر میکنم احساس میکنم خیلی خدا بهم لطف داشته و داره احساس میکنم قراره کاره بزرگی انجام بدم^.^
و در مووورد عزت نفس: من اندازه ظرفم درکش کردم که چقدر دریافت الهامات بیشتر و چه نتاااااایج بزرگی نسیبم شده
من خیلی تو کامنتا در مورد عزت نفس و ارزشش گفتم و دلیلش یاداوری کردن به خودمه انقدر گفتم تو کامنتا و توی ذهنم که دیگه باورم شده
اونجا که نوشته شده بود:
عزت نفس نمود کامل توحید است
هر چیزی رو وقتی ریشه یابی میکنی از عزت نفس و یا همون توحید اب میخوره
چون همه چیز خودشه همون خدا چیزی غیر ازین نیست
سفرنامه فصل دوم شروووووع شد بررریم واسه نتایج بزرگتررررر
خدایا شکرتتتتت❤🤗
استاد عزیزم مریم شایسته عزییییز ازتون سپاسگزارم