مصاحبه با استاد | مدیریت 2 خرابکار ذهنی با نامهای «ترس» و «طمع» - صفحه 14 (به ترتیب امتیاز)

1272 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    احمد محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 1941 روز

    استاد جان خداروشکر این فابل رو دیدم

    من تازه بعد از 3بار 12قدم رو خوردن،فهمیدم بابا ترفند پونزی همین جعبه کرم ها هم هست،و من اصلا متوجش نشدم،همین کاسپین و موسسه ها هم بوده من متوجه نشدم،

    من داداشم دقیقا اسیر همین روش به شکل دیگه شد

    بهش گفتن بیا اقا تو نهال گیاه بلو بری و میوه های عجیب غریب تایلندی بخر از ما میوشو خودمون ازت میخریم،گفت جاشو ندارم گفت خودمون برات نهال رو بزرگ میکنیم

    حتی داداشم مدت ها کارو بار زندکیشو ول کرده بود رفت ماشین و موتورش وفروخت که گلخونه بزنه،و اتفاقی ز نگ زد به من که فلان جا زمین 1000متری چنه گفتم برای چه کاری میخوای،اونم با کلی قسم به من گفت که به کسی نگیا،این ایده میلیونی منه،میخوام اینکارو بکنم

    منم گفتم داداش من تو یه نهال بخر،بزار ببین میچه میکنه اصلا،اگر میوه کرد برو ببین اصلا این میوه های خاص مشتری داره

    اصلا ببین خودت تولیدش کنی بهتره یا خودت میوه رو از تهران بخری بفروشی بهتره

    یکم ذهنش تکون خورد و دیگه ز نزد فهمید کلا اینکار اشتباست

    برگشت سر کار خودش

    همه اینها ترفند پونزی هست.من همین مدت پیش میخواستم دستگاه بخرم،مبلغش160تومن بود رفتم که بخرم،هدایت شدم دستگاه 120تومنی گیرم امد

    یکی بهم پیشنهاد داد اقا ما دستگاه میسازیم با 90تومن

    45تومن قبل بده ما بقی چکی،

    من با اینکه میدونستم تو دوره ها گفته بود قرص و چک رو اصلا بیخیال بشم اما طمع اجازه نداد،رفتم پیش پرداخت رو دادم،تاژه ازشون کلی تحقیق کردم مجوز هاشون رو برام فرستادن،چندتا عکس از کارگاه از مستری هاشون فرستادن،اما قرار شد 1ماه تحویل بدن،بعد از یک ماه،جواب تلفن رو ندادن ،بعد گفتن قطعه نیومده 2ماه بعد،بعد گذشت دوباره 1ماه امروز فردا کردن و هنوزم که هنوزه پول من رفت که رفت،رفتم ببینم شرکت کجاست کارگاه کجاست دیدم هیچی وجود نداشته کلا 5سال اینا بستن 100تا شاکی هم دارن

    جالبه من همچنان میخواستم پول بدم به کسای دیگه که برن اون یارو رو پیدا کنن واسم که همون جا خدا گفت با مغز خودت رفتی جلو،خوردیش حالا،عیب نداره همین الانم برگردی بردی،منم بیخیال شدم،

    همه اینها استاد از ترس و طمع و تکامل طی نکردن هست،و من الان فهمیدم که تو این چند سال چی میگفتی

    هیچی به اندازه ایمان قوی کردن به کمک ادم نمیرسه،جلو ترس و طمع رو نمیگیره

    یادم برای پرداخت حول و عجله و طمع داشت میکشت منو

    دقیقا مثال بورس رو یادم دیدم همه دارن پول میزارن روزی 1تومن گیرشون میومد من دارایم 10تومن بود از حول ولا خوابم نبرد ،اون 10تومن رو لا دادم هنوزم که هنوز برنگشته

    این ذات طمع هست

    چکی ن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    فاطمه ش گفته:
    مدت عضویت: 1682 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    روز 31 از تحول زندگی من

    فایل امروز 2 تا موضوع مهم رو در برداشت که اولیش عزت نفس بود. چیزی که هممون مطمئنم با پوست و گوشت و استخوانمون اهمیتشو درک کردیم.

    عزت نفس یعنی:

    در صلح با خود بودن

    آرام بودن

    باور داشتن به توانایی ها

    باور داشتن به اینکه، اگر چیزی رو بلد نیستم، میتوانم یاد بگیرم

    از همه مهمتر، باور داشتن به خداوندی که مارا آفریده، هر لحظه با ماست و در کنار ماست و مارو هدایت میکنه

    این باور، برای ما شجاعت میشه، آرامش میشه، خیال راحت میشه، قدرت میشه، ثروت میشه، شهرت میشه و….

    این ها دقیقا همون توحیده! مگر نه اینکه تعریف توحید، ایمان به خدایی یگانه که هر لحظه با ما و در کنار ماست، و ایمان به قدرتش بود؟

    عزت نفس به معنای بخشیدن گناهانی از خودمونه که خدا اونها رو بخشیده، چرا ما نبخشیم؟ اونهم در حالی که مادامی که خودمون رو نبخشیم فقط باعث میشیم اون اشتباه بیشتر رخ بده.

    هر بار که جایی عصبانی شدم، حالم خوب نبوده و از چیز های به نظر ساده ناراحت شدم، وقتی خودمو کند و کاو کردم، دیدم عزت نفسم اونجا داره میلنگه! این نشون میده چقدررررر اهمیت داره این موضوع و اگر روش کار کنیم به ما بزرگترین هدیه یعنی صلح با خود و احساس لیاقت رو میده.

    موضوع بعدی فایل، ترفند پونزی بود که نکته طلایی این بود که فقط افراد فقیر، آن هم به علت عدم درک قانون تکامل درگیرش میشوند.

    حالا هم به عنوان تقویت عزت نفسم، هم به عنوان سپاسگزاری از خودم و خدای مهربان، مینویسم چند اتفاق جالبی که در طی این 30 روز سفر رویایی برای من افتاد.

    بعد از حدود 7 ماه روند ثابت، تغییرات مثبت و جالبی در روند کاریم رخ داد.

    بسیار آرام تر، شادتر و توحیدی تر شدم.

    خدارو خیلی بیشتر درک کردم(چیزی که آرزوش رو داشتم و هنوز هم مهمترین هدفمه)

    با دلایل مختلف، چندین و چند بار هدیه های بسیار جالبی گرفتم.

    دوره قانون سلامتی رو پدرم تهیه کرد و بر خلاف تصورم تونستم و دارم طبق اون پیش میرم و نتایج جادویی دریافت میکنم.

    باورِ: “هرگز به کمتر از بهترین قانع نشو تا جهان لاجرم بهترین هارو برای تو به ارمغان بیاورد” رو خیلی روش کار کردم و چندین چیزی که حتی فکر داشتنش رو نمیکردم به راحتی تهیه کردم. اینقدر عجیبه و جنسشون عالیه که هنوزم باورم نمیشه.

    و هزاران هزار نتیجه دیگه

    خدایا تو خیلی مهربانی و من ازت سپاسگزارم . بی نهایت سپاسگزارم

    استاد عزیز و خانم شایسته مهربان، یک دنیا ممنون بابت این فایل های طلایی و این سفر زیبا

    با آرزوی بهترین ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    Pari گفته:
    مدت عضویت: 2837 روز

    بنام رب جهان

    خدا رو سپاسگزارم که مرا در مسیر آگاهی و هدایت قرار داد

    استاد دوست داشتنی و مریم جانم سپاسگزارم از شما بابت اینکه راهنمای من چراغ راه من در این مسیر شدین 🙏🙏🙏❤❤

    امروز روز 31 از سفرنامه ی من هست

    دو سه روز پیش تو ذهنم بود که بیام فایلای عزت نفس رو از اولین جلسه گوش بدم و متعهد بشوم که تمریناتشو مو به مو دقیق تر انجام بدهم دفعات پیش که آموزش های این دوره رو شروع کردم تا فایل 6 پیش رفتم ولی تمرین جلسه 6 واقعا تمرین سختی هست

    بعد با خودم گفتم حتما تکاملمو طی نکردم که نمیتونم تمرین این جلسه رو انجام بدم

    تا که امروز صبح که فایل روز 31 رو گوش دادم

    کامنتای بچه ها رو خوندم دیگه مطمئن شدم همزمان با این سفرنامه دوباره از جلسه اول دوره عزت نفس شروع کنم

    رو خودم کار کنم روی توانایی هام

    من خیلی توانمندم خیلی مهارت دارم خیلی جسورم

    ولی همیشه اینارو بقیه به من میگفتن خودمو باور نداشتم

    باید جهاد اکبرمو متعهدتر شروع کنم اون جهادی که خداوند همیشه تو قرآن ما رو بهش دعوت میکنه همین جهاد اکبری هست که خودمونو بشناسیم

    باور کنیم به توانمندیامون ایمان بیاریم کنترل ذهن داشته باشیم در هر شرایطی حتی وقتی بزرگترین اشتباهای زندگیتو مرتکب میشی

    حتی وقتی طرد میشی کارتو از دست میدی باید نجواهای ذهنتو کنترل کنی خودتو سرزنش نکنی

    احساس گناه نکنی و به این ایمان بیاری که تو به خودی خود ارزشمندی نزد خدا محبوب و دوست داشتنی هستی

    جهاد اکبری که باید قبول کنم باید بپذیرم که مسئول تمام اتفاقات زندگیت خودم هستم

    هر تجربه خوب و بدی که دارم هر انسانی که وارد زندگیم میشه هر انسانی که از زندگیم میره بیرون

    هر کسب و کاری که دارم درآمدی که دارم الان در چه حالی هستم همه اینا نتیجه فرکانس ها و باور های خودم هست

    جهاد اکبر برای کنترل ورودی ها ‌‌برای تغییر باورها و فرکانس ها برای ارسال فرکانس های هم جنس خواسته هام و رویاهام

    جهاد اکبر برای اینکه عزیز بودن و گرامی بودن رو در درون خودم پیدا کنم که من بخودی خودی عزیز محترم و محبوب هستم و همه ی این ها از آن خداوند هست

    این جهاد اکبر از روز 31 سفرنامم شروع شده چون میدونم تا حالا در فرکانسش نبودم تو مدارش نبودم

    و در 30 روز سفرنامه تغییراتی در من و شخصیت من

    ایجاد شده که اینگونه متعهدانه برای جهاد اکبر قدم ور میدارم

    خدایا مث همیشه در این سفرنامه هم کنارم باش با من باش میدانم که تو بیشتر از من میخواهی که رویاهامو زندگی کنم

    پروردگار عزیزم سپاسگزارم ازت بخاطر اینکه منو با استاد با مریم جون با دوستای گلم آشنا کردی منو در این مسیر قرار دادی خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت🙏🙏🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 1008 روز

    به نام خداوند دریای نور

    خدایی که دارد به هر جا حضور

    سلام بر استاد عزیزم و مریم جان عزیز تر از جانم و دوستان نازنینم که تک تک کامنت هاشون به درک بهترم کمک می‌کنه

    فصل دوم سفرنامه 31

    مهمترین دلیل موفقیت عزت نفس

    وقتی تازه وارد سایت شدم قیمت دوره ها رو که دیدم گفتم پس من حالا حالا نمیتونم این دوره ها رو تهیه کنم اینجا یه جرقه توی ذهنم خورد و گفتم چرا من خودمو لایق نمی‌دونم چرا باور ندارم که میتونم درآمد داشته باشم و با پول خودم این دوره رو بخرم ،من خانه دارم و هیچ درآمدی ندارم ،همونحا به خودم گفتم همین فایل های رایگان استاد رو استفاده کن اگر نتیجه گرفتی با پولی که ازدرامدت کسب کردی دوره ها رو بخر برای خودم هدف تعیین کردم که اولین دوره ای که میخرم عزت نفس باشه و وقتی این فایل رو از استاد شنیدم مهر تایید رو خواسته ام خورد ،من به شدت عزت نفس پایینی داشتم خیلی پایین با اینکه خیلی توانایی داشتم ولی اصلا خودمو قبول نداشتم من معنی غرور رو عزت نفس رو اشتباه درک کرده بودم وهمین باعث میشد خودمو خیلی کوچیک بشمارم و فک میکردم کارمم درسته معنی تواضع رو اشتباه فهمیده بودم ولی تو همین فایل استاد چقدر قشنگ و کوتاه معنی عزت نفس رو باز میکنن که عزت نفس یعنی باور کردن خدا ،باور کردن توانایی هایس که بهت داده ،باور اینکه هر کاری رو حتی بلد نباشم میتونم راه حل اش رو پیدا کنم ،باور ارزشمندی خودم و البته دیگران عزت نفس فرقش با غرور اینه تو توی غرور فقط خودتو میبینی ولی با عزت نفس دیکرانم ارزشمند می‌دونی و چقدرررر این باور ها بهم حس خوب میده

    وقتی یکی از مهمترین قوانین این جهان که تکامل درک میکنی دیگه برای هیچ چیز عجله نداری نگران نیستی طمع نمی ورزی ،اوایل فک میکردم تکامل یعنی زمان ولی بعد ها تو فایل ها که استاد توضیح دادن تکامل یعنی تعداد تجربه هایی که تو مسیر داری بهتر تونستم درک کنم ،وقتی این قانون رو درک کردم (به اندازه خودم) و داستان مدار رو متوجه شدم میفهمم اگه یه پیشنهادی بشه خیلی بیشتر از مدارم یعنی تضاد داره با تکامل و باید مواظب باشم گول نخورم.اکر تو مدار فقر باشم این شرایط سر راهم قرار میگیره اگر در مدار ثروت باشم فقط موقعیت ها و شرایط رو میبینم گرفتار این ترفند ها نمیشم .

    استاد چه کلیدی بهمون دادین که اگر درکش کنم چه معجزه ها تو زندگیم می‌افته

    استمرار استمرار استمرار

    ایجاد باور های مناسب و پذیرش بی قید و شرط این باور ها

    کنترل ورودی های ذهن که چقدررر مهمه دیدن شنیدن خوندن صحبت کردن و تخیلات و تصورات و گفتگو های ذهنی همشونو باید کنترل کنم کار سختیه ولی می‌دونم از پسش بر میام

    حرفایی جامعه رو نشنوم خلاف جامعه حرکت کنم که اگه اپنحور‌که جامعه پیش می‌ره منم برم همون نتایج رو میگیرم

    خدایا شکرتتتتت اینقدر آگاهی ناب بهم میرسونی و خودت هدایت مون کن که بهترین هدایت‌گری

    استاد عزیزم بهترین ها قسمت دل مهربونت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    Sos گفته:
    مدت عضویت: 2333 روز

    به نام خداوند متعال کسی که بهم جراعت حرکت بسوی ناشناخته ها رو داد

    خود را بشناس، آنگاه همنشین خدا باش……..

    سلام استاد عزیزم

    سلام بانو شایسته مهربان

    ……………………………….

    شروع فصل دوم

    یک سفر معنوی مشابه هیچگونه سفر دیگری نیست، گرچه که یک مقصد وجود داره اما مسیر از اینجا به آنجا رفتن نیست بلکه سفری از بیرون به درون است

    روز شمار تحول زندگیم برگ زرینی در ساخته شخصیتم که همواره بدنبال آن بودم جسارت شجاع ثروتمند در این مسیر الهیم بهمراه داره مطمئنم اتفاقات شگفت انگیزی تجربه خواهم کرد

    خدایا سپاسگزارم بابت تعهد قلبی به ادامه دادند و حرکت کردند خیلی خوشحالم مصرانه و با شجاعت در حال تغییر زندگیم هستم ….

    روز سی و یکم

    ……………………………….

    در کتابی متنی زیبایی دیدم

    خداوند می فرماید: من دستهایی می خواهم که ساختمان های اعجاب انگیز بسازد. هارمونی های بهشت خلق کند و نقاشی های مجلل بکشند من احساسی می خواهم تا حس هایم را منتقل کنم و چشم هایی که زیباهایی هایم را ببیند زبان هایی که کلام های زیبا بگویند و اشعار و آوازهای آسمانی بسرایند…..

    پایه و اساس اجرای موفقیت آمیز قوانین بستگی مستقیمی به عزت نفس ارتباط داره وقتی روی عزت نفس مو کار کنیم می‌توان به آزادی مالی‌ برسیم در برقراری ارتباط با دیگران بسیار اهمیت داره که در این زمینه من جای کار دارم مطمئن هستم با مداومت در این مسیر و خرید محصول بی نظیر عزت نفس با ایجاد باورهای قدرتمند توحیدی برا این ضعف پیروز میشم ولی تا اینجای هم که بهتر شدم تکامل مو به خوبی طی میکنم

    عزت نفس مساوی هست من موجود گرانبها برای خداوند یکتا هستم

    عزت نفس مساوی هست من یه شخصیت ممتاز قدرتمند در حیطه کاریم هستم

    عزت نفس مساوی هست با آزادی زمانی آزادی مکانی آزادی مالی‌ که هر جا اراده کنم میتونم بدست بیارم

    عزت نفس مساوی هست من در برقراری ارتباط با افرادی قدرتمند با نفوذ ترسی نداشته باشم

    عزت نفس مساوی هست من کسی هستم بدون در نظر گرفتم محدویت هایش شروع کرد به دنبال کردند رویاهایش و انجام دادند رسالتش برای تغییرات بزرگ جهانی

    عزت نفس مساوی هست تصمیمات شجاعانه گرفتن برای مهاجرت به جاهای که تا الان آنجا نبودیم پای روی ترسهای مو گذاشتن

    عزت نفس مساوی هست به باور کردند خودمون که می‌توانم تضادهای که به وجود میان در طول مسیر براحتی با تغییر نگاه مو به اون مسله راه حل شو پیدا می‌کنیم

    عزت نفس مساوی هست دوستان شما بگید………‌…

    مهم ترین اصل قانون احساس خوب مساوی هست با اتفاقات شگفت انگیز عالی ما دستگاه ارسال فرکانس به جهان هوشمند هستیم و کائنات اینقدر دقیق همون جنس از افکارمو با زندگی هامو منعکس می‌کنند

    یکی از عوامل بیچارگی انسان ها نداشتن ایمان به توانمندی هاشون هست که قدرت رو به عوامل بیرونی مرتبط می‌دوند و دنبال کارهای بیهوده و گاهی خطرناک می‌زند برای بدست آورد ثروت یه شبه کل دارایی که یه عمر تلاش کردند رو در یک روز از دست می‌دهند

    استاد یادم میاد زمانی که سیدها سال 83 در اهواز وعده سودهای نجومی میداند و افرادی که طمع تمام وجودشون رو گرفته بود با فروش خونه هاشون ،قرض کردند ،گرفتن پول‌ از دوستان فامیل ها ،موجب بدبختی و آوارگی خودشون و بقیه شدند و توی فکرشون ما دگه پولدار شدیم به خوشبختی رسیدیم این افراد جز دسته فقیر و کم درآمد جامعه بودند

    خدایا به من ظرفیتی عطا کن تا این آگاهی ها رو در ذهن و قلبم پذیرا باشم و در اجرا قوانین بدون تغییر یاریم بده قلبم رو برای دریافت الهامات بزرگ کن هر آنچه از سمت تو آید به آن محتاج هستم میدونم تو بهترین ها رو برام میخوای پس در ادامه این مسیر در کنار بماند همیشه بودی بهترین رفیقم ….

    بخشی از مقاله طرح های پانزی نوشته دوست و همکارم هست

    طرحهای پانزی و هرمی

    اگر در جایی به شما وعده داده شد که در ازای سرمایه گذاری، سودهای نجومی و تضمینی

    با یک ترفند پانزی طرف هستید

    مثالً ماهی بیش از 10درصد( دریافت می کنید، احتماالً

    که میخواهد کلاه بزرگی بر سرتان بگذارد و سرمایهای را که سالها برایش تلاش کردهاید به چنگ بیاورد.

    متأسفانه با گسترش اینترنت و شبکه های اجتماعی، طرح پانزی به یکی از رایج ترین

    شیوه های کلاهبرداری تبدیل شده است و هرکس که به دنبال سرمایه گذار ِی پرسود باشد،

    احتماالً شود؛ طرحی که سعی می کند یک بار هم که شده با تبلیغ یک طرح پانزی مواجه می‌شود وسوسه

    با وعده سود تضمین کننده قربانی بگیرد.

    طرح پانزی روش کلی یکسانی دارد؛ اما ممکن است به شکلها و رنگ های مختلف ظاهر

    شود. به عنوان مثال، ممکن است یک طرح پانزی خود را »طرح سرمایه گذاری در

    بازارهای بورس جهانی« بنامد و طرح دیگری با وعده »سود تضمینی با ارزهای

    دیجیتال« وارد میدان شود.

    طرح پانزی چیست؟

    طرح پانزی )scheme Ponzi )ترفندی برای کلاهبرداری است که در آن یک کلاهبرداری

    یا همان طراح پانزی، به افراد ناآگاه وعده می دهد که اگر پولهایشان را در اختیار او قرار

    دهند، با آن پول ها کار میکند و سو دهای نجومی و تضمینی پرداخت می کند. اما حقیقت

    این است: سوِد سرمایه گذاران قدیمی با پول سرمایه گذاران جدید پرداخت می شود؛ فقط

    نوعی بازی با پول.

    در ابتدا برای جلب اعتماد بیشتر، سود به طور منظم پرداخت می شود تا سرمایه گذاران

    ِیه بیشتری جذب سیستم شوند؛ اما در نهایت جدیدی نباشد که پول وارد کند، این

    وقتی قربان

    طرح اشباع میشود و فرو می پاشد. در نهایت طراح پانزی هم در با پول های بادآورده

    فرار میکند و تنها چیزی که باقی می ماند تعداد زیادی مالباخته است…

    ای ایمان آوردگان ایمان بیاورید

    چقد این آیه مفهوم بزرگی داره خدایا هدایتم کن به جواب تا درک کنم 

    این چند روز هوای اهواز بیست و چهار ساعته مه آلوده هست یه زیبایی به سطح شهر داده درست زمانی که من شروع کردم به تغییرات این هم زمانی بسیار شگفت انگیز به وجود آمده همیشه دوست داشتم چندین فضایی رو تجربه کنم به این خواسته رسیدم در حال لذت بردم ازین نعمت الهی هستم به قول ما هوا اسکاتلندی شده ……

    من در چنین شرایطی فوق‌العاده در محیط بیرون در رویای ترین شب خودم در اطرافم درختان بزرگ بسیار زیبا و درخت کوچیک در حال رشد برای به عظمت گذاشت خودشون و پروردگار عالم در حال نگارش این کامنت بی‌نظیر هستم خدایا سپاسگزارم

    میلاد پسری از نور

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    امیر نصیری گفته:
    مدت عضویت: 896 روز

    سلام پر از انرژی و شادی به استاد و خانواده صمیمی عباسمنش

    خداروشکر میکنم که وارد فصل دوم روز شمار تحول شدم

    و ممنون از خانم شایسته عزیز بابت همه زحمات و محبت هاشون برای این سایت عالی .

    امروز در محل کارم بحث گرانی و بی پولی پیش اومد

    و من هم حرفاشون رو میشنویدم و خندم میگرفت از حرفا و باور هاشون باور هایی که منم تا سال پیش داشتم.

    حرفا ادامه داشت و منم تا این که انرژی منفی به داشت به سمت من میومد من محل رو ترک کردم

    تو راه برگشت به خونه گفتم خدایا خودت یه کاری کن آدم های توحیدی تر دورن باشن آدم هایی که ایمان بیشتری یه خدا داشته باشن و قر نزنن

    اومدم خونه تلوزیون روشن بود الان هم ماه رمضانه فکر کنم شبکه 3 بود یه برنامه قرانی داشت پخش میشد اومدم خاموش کنم یه حسی بهم گفت بذار باشه یه سوره پخش شد با زیر نویس که معنیش این بود هرجا از شرک گفتن گوش نکن و مکان رو ترک کن

    استاد شما هم اینجا گفتید هر جا صحبت از شرک بود مکان رو ترک کن و بارها به عناوین مختلف در قرآن اومده ‌.

    این موضوعی نیست که بگم من الان فهمیدم این رو میدونستم و اکثر مواقع مکان رو ترک میکردم بدون این بخوام وارد بحث بشم که بگم اشتباه میکنید .

    اما بعضی موقع ها مثل امروز من آدم نیاز به یادآوری که لغزش نکنه.

    خدایا مرسی بابت نشانه هات

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    سید حسن گفته:
    مدت عضویت: 1073 روز

    سلام

    همیشه ترس هایی در وجود من بوده که منو به طمع هایی وادار کرده که خودم بعد از انجام دادن آن پشیمان شدم

    ولی از زمانی که با دوره های استاد پیش رفتم دیگه اون طمع ها از ذهنم پاک شده و ترسی در خودم ندیدم

    وقتی ترسی برام میاد با روش تمرین رنج و لذت در جلسه دوم ثروت یک که کامل و اساسی توضیح. داده شده آن روش را به کار میگیرم و ترس را از ذهنم دور میکنم تا وارد طمع های جهان هستی نشوم

    و دوره عزت نفس هم خیلی برام کمک کرده تا بتونم بارترس هستیم با عزت نفس بالا روبرو شوم و خودم را قویترین بدانم که ترسی در ذهن خودم وارد نکنم

    وقتی قانون تکامل طی میشود و همیشه خوراک مثبت را به ذهن میدهیم

    به صورت معجزه آسا اتفاقات رخ میدهد و این روند تکاملی بهترین روش من در آموزش ها حتی بوده هر چه بیشتر پیش میروم آموزش های استاد رو بیشتر درک میکنم و بیشتر خودم را در مدار آن آموزش ها قرار میدهم و بیشترین لذت ها رو میبرم

    خدایا شکر که باز هم دستم را گرفتی و پای این جلسه از پروژه نشاندی و باز هم تجربه های استاد. را از زبان خودش شنیدم و درک کردم خدایا سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    صدف صادقی گفته:
    مدت عضویت: 635 روز

    تمرین این این فایل هم که مثال هایی برای یادآوری قانون تکامل بیاریم تا اهرم رنج و‌لذت این تکامل تو وجودمون تقویت بشه

    تمرین الف

    من تو دام هیچ ترفندی از بیرون نیوفتادم هیچ وقت ولی خودم یادمه تو کسب و کارم به خاطر عدم درک قانون تکامل یه ضرر های هنگفتی کردم

    همون اول رفتم یه مقدار سرمایه بالا ریختم خودمو کامل خالی کردم و مغازه زدم و انتظار داشتم از همون ماه اول درآمد بالایی رو‌تجربه کنم و تمام خرج و‌ مخارجم رو روی حساب درآمدی که تو ذهنم ساخته بودم ( بدون اطلاع از قانون تکامل ، ذهنم میگفت میشه اگر از قانون تکامل اطلاع داشتم همون‌موقع ذهنم جلوی من رو میگرفت و قطعا استراتژی من تغییر می‌کرد ) خلاصه بعد چند ماه زجر و استرس و فشار مادی و کاری

    چون هم یه حجم کار زیادی رو ریخته بودم رو‌خودم و به توانایی هام هم از موضع تکامل نگاه نکردم‌

    هم تو مسئله مادی چون نیاز داشتم و تنها منبع مالیم بود ریختم به هم

    و نتیجه این بود که مغازه رو جمع کردم

    و بعدا تو دوره 12 قدم متوجه اشتباه خودم‌شدم

    همون لوازم رو شروع کردم کم کم آنلاین فروختن و‌همون کار ها رو از کم و به صورت اینترنتی شروع کردم ( چون حجم کارها هم نسبت به مغازه داری خیلی کم می‌شد یه جورایی بهم فشار نمیومد که وسط راه ببرم )

    تمرین ب

    مثال هایی برای رعایت قانون تکامل

    من بعد 12 قدم ورزش ‌و کارم رو بر اساس قانون تکامل شروع کردم

    آرزوم بود بتونم تو‌خونه همیشه ورزش کنم

    و شروع کردم از 5-10 دقیقه در روز اصلا به خودم زور نمی گفتم ولی هر کاری میکردم فرداش کمی بیتشرش میکردم

    و نهایتا بعد 3 سال شده روتین زندگی ام ‌‌ و خیلی راحت می تونم هر روز ورزش کنم

    می خواستم بتونم 30 دقیقه پشت هم‌بدوم‌

    ولی خب از پیاده روی ساده شروع کردم

    از 2 دقیقه پشت هم دویدن شروع کردم و‌نهایتا تو‌ نیم‌ساعت تونستم 6 کیلومتر بدوم

    تو شغلم هم یادمه صفر صفر بودم از نظر مهارت ولی چون تو‌ ورزش جواب گرفته بودم شروع کردم‌همون مکانیسم رو. تو کار جدیدم استارت زدن

    از روزی یه آموزش کوچیک شروع کردم و‌هی گسترشش دادم و خیلی زود ولی با لذت توش مهارت خوبی کسب کردم

    کار کردن روی دوره های استاد

    وقتی آدم قانون‌تکلمل رو رعایت میکنه می‌تونه به همه کارهاش برسه

    من قبلا که تکامل نمی دونستم چیه

    مثل الان خیلی ها

    یه روز که گرم میشدم می‌خواسنم تلافی همه روزهای نکرده ام رو‌درربیارم

    خب نتیجه هم‌مشخصه چیه ! نتوانستن ، فشار ، فراری شدن ، نا امید شدن ، دلسرد شدن ، عدم لذت ، و …. نتیجه نگرفتن نهایتش میشه دستاورد عدم رعایت قانون تکامل

    یه چیز دیگه هم یادم رقت بگم

    چون دفعه اول کلی سرمایه گذاشتم واسه کارم

    دفعه دوم‌گفتن‌من هیچ پولی نمیزارم ببینم میشه با قانون تکامل از هیچ درآمد و‌مهارت کسب کنم که خدا رو شکر تیکش رو زدم‌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    هدیه همتی گفته:
    مدت عضویت: 1428 روز

    به نام خدایی که همواره ما را هدایت می کند

    سلام بر استاد جان

    سلام بر مریم جون

    سلام بر همه دوستان عزیزم

    خدا روصد هزار مرتبه شکر به خاطر این دسته بندی جدید ارتقاء به مدار بالاتر

    من این فایل ها رو قبلا بارها گوش دادم وبا خودم بررسی کردم اما الان انگار اولین بار میشنوم و دریافت بهتری دارم.

    ترس یکی از ابزار های راهبردی شیطان است.

    من. خیلی در بعضی زمینه ها می ترسم به ویژه حرف مردم البته خداروشکر بهتر شدم ولی باز هم این ترس بر من تسلط داره. در زمینه تغییرات خیلی با آغوش باز به استقبال آنها میرم و خودم دست به تغییرات میزنم از همه ابعاد زندگی از تغییر عکس روی موبایل ام گرفته تا تغییر ورزش محل زندگی. حذف بعضی از افراد از زند گی ام تا تغییر افکار وباورای اشتباه و…

    ترس از حرف مردم باید بر روی عزت نفس واحساس لیاقت ام بیشتر. تمرکزیکار کنم از خداوند می خواهم در این مسیر به آسانترین راه هدایت ام کنه آمین

    در مورد طمع خوشبختانه تا حدی از این اغوای شیطانی دور هستم. ودر عمل هم اجرا می کنم مثلا یکی از دوستان ام در باشگاه به من پیشنهاد داد به طور مثال 50 میلیون بزار برای موسسه تولید بازیهای گیم بعدش اونا ماهی فلان مبلغ سود بهتون میدن ومن همون لحظه یاد حرف استاد درمورد ترفند پونزی وطمع ورزی افتادم چون این مطلب توی روانشناسی ثروت 1 که یکی از اعضای خانواده ام خریده بودن. منم گوش دادم و خداروشکر عمل کردم

    خداروشکر در زمینه کنترل ورودی های ذهنم خیلی مراقبت میکنم وسعی میکنم نکات مثبت دیگران وهر انچه اطراف ام هست ببینم ودر گروهایی که عضو هستم به مناسبت ورزش یا مثلا کلاس زبانم فقط مطالب مربوط به همون حوضه کاری می خونم وبقیه رو باز نمی کنم از این جهت خودم رو ایزوله کردم که البته این نتیجه عمل به دستور العمل های استاد جانم بوده است

    خدایا شکرت به خاطر قوانین بسیار آسان راحت وقابل درک و اجرا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    ساحل آرامش گفته:
    مدت عضویت: 1662 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام با استاد عزیز و خانم شایسته جان و دوستان عزیز سایت

    مدیریت دو خرابکار ذهنی با نام‌های ترس و طمع

    🪴شما چه ترس‌هایی داشتید که تونستید ازش بگذرید و توضیح بدید که چطور بر ترس‌هاتون غلبه کردید و توضیح بدید که کدام دوره‌ها بیشتر کمک می‌کنه برای غلبه بر ترس

    من یه توضیحی بدم همه ما یه سری ترس‌ها رو داریم یعنی همیشه این ترس‌ها با ما هستن

    یعنی هیچ وقت نیست که این ترس‌ها از بین بره ما در عین حالی که می‌ترسیم عمل می‌کنیم یعنی ترس هست

    شما توی داستان پیامبران و قرآن هم نگاه می‌کنید می‌بینید که اون ترس‌ها بوده ولی در حالی که می‌ترسیدن توکل می‌کردن و حرکت می‌کردن

    ترس‌های زیادی بوده مثلاً من توی زندگیم خیلی کارها رو کردم که نیاز به شجاعت داشت

    مثلاً من یادمه یکی از دوستامون هست این بنده خدا خیلی ساله که می‌خواد مهاجرت کنه بعد همش میگه چه جوری من چیکار کنم چه جوری باشه چه جوری نباشه و فلان و اینا

    بعد من میگم خب مثلاً تو یه سری ترس‌ها داری باید برش غلبه کنی مثلاً ترس داری که اونجا من چیکار کنم بیزینسم چی میشه فلان چی میشه خانواده زندگی بچه‌ها چی فلان خیلی ترس‌ها رو داری

    یعنی یه سری خواسته‌ها داری مثل همون داستانی که خودم بهتون گفتم یه سری خواسته‌ها داری ولی یه عالمه ترمز هم داری پات رو گذاشتی روی گاز از اینور هم روی ترمزه

    باید بر ترسات غلبه کنی

    مثلاً باید اینجوری فکر کنی که باید توکل کنی بگی به امید خدا میام و شروع کنی.

    یه حرفی بهم زد خیلی خنده‌دار بود گفت ببین حالا به یک اصطلاح خیلی خودمونی تر گفت ببین همه که شجاعت تو رو ندارن که

    تو یه روشی بگو که به من بخوره

    مثلاً در عین حالی که این شجاعت رو نیاز نداره من به هدف‌هام برسم من بهش گفتم ببین من روشی رو که به تو بخوره رو ندارم من روشی رو که جواب گرفتم رو دارم ازش روشی که نیاز داره به شجاعت نیاز داره به ایمان

    واقعا من بلد نیستم من نمی‌دونم راه دیگه ای رو

    من اینو می‌دونم که وقتی آدم می‌خواد به یک خواسته‌ای برسه و واقعاً براش مهمه باید بهاش رو بپردازه باید ایمانش رو نشون بده من اون موقع که رفتم بندرعباس واقعاً هیچ گونه اصلاً هیچ اطلاعاتی نداشتم که اونجا چه اتفاقی می‌خواد بیفته فقط می‌دونستم که این تغییره باید رخ بده و می‌دونستم که خداوند به من کمک می‌کنه و همون بحث عزت نفس که میگم اینقدر مهمه می‌دونستم که توانایی حل مسئله رو دارم میریم درستش می‌کنیم

    میریم انجامش میدیم

    یعنی با اینکه خیلی از این قوانین رو نمی‌دونستم اون موقع به خاطر همینم یه سری بلاها سرم اومد تا تونستم رشد کنم چون اگر قوانین رو می‌دونستم خیلی راحت‌تر اتفاق می‌افتاد

    ولی چون قوانین رو نمی‌دونستم زجر هم کشیدم در عین حالی که داشتم رشد می‌کردم ولی بعد که قوانین را دونستم زجر نکشیدم و رشد کردم این خیلی فرق می‌کنه ولی این ایمان و این شجاعت توی وجود من بود که بریم حلش می‌کنیم اون موقع که اومدم تهران من تمام زندگیم رو گذاشتم و اومدم از صفر از تهران شروع کردم.

    می‌دونید من میگم درست میشه یه راهی پیدا میشه یه جوری حل میشه

    یعنی اون عزت نفسه اون ایمان به خداونده اون توکله کمک می‌کنه که آدم بتونه به قول بعضی‌ها بی‌کله بزنه یهویی همه چی رو رها کنه بره سراغ یه موقعیت جدید

    و من خیلی جاها این شجاعت رو به خرج دادم البته خیلی جاها هم خب بالاخره ترس‌هایی بوده ولی خیلی کم خیلی کم گذاشتم ترس‌ها بر من حکومت کنن

    خیلی کم

    به محض اینکه احساس می‌کردم یه تغییری باید ایجاد بشه اون تغییر رو می‌دادم انصافاً ترس خاصی ندارم از تغییر ترس خاصی ندارم چون ترس‌ها توهمن

    چون ترس از تاریکی ترس از جن ترس از یک کسب و کار جدید ترس از موقعیت جدید ترس از آدم‌های جدید ترس از مریض شدن یه عالمه ترس‌ها واقعی نیستند

    توهمن

    توهماتی هستن که افراد دارند و باعث میشه که جلوی حرکتشون جلوی پیشرفتشون گرفته بشه

    من خدا را شکر هی روی ایمانم دارم کار می‌کنم و به نسبت خیلی‌ها ترس خاصی ندارم و اگرم ترسی باشه سعی می‌کنم سریع اقدام کنم سعی می‌کنم بهش حمله کنم وقتی یه چیزی می‌بینم داره منو درگیر می‌کنه می‌ترسونتم سعی می‌کنم با تمام وجود بهش حمله کنم و درگیر بشم

    این ترس‌ها این نگرانی‌ها این شک‌ها این دودلی‌ها اینا همش ابزار شیطانه

    اینا کار شیطانه

    کسب و کار شیطان با همین چیزا می‌گذره دیگه و ما هستیم که باید ترس‌هامون رو برش غلبه کنیم.

    ما هستیم که باید ایمانمون را تقویت کنیم و دوره عزت نفس بسیار بسیار دوره‌های خوبی هستند برای غلبه بر ترس

    وقتی شما کار کنید روی خودتون و اون باورها رو ایجاد کنید واقعاً هیچ ترسی وجود نداره و متوجه می‌شید که همه ترس‌ها توهمن

    عزت نفس بسیار بسیار کمک می‌کنه به شما برای غلبه بر ترس‌ها و بعد به جایی می‌رسید مثل الان من که الان هرچی فکر دارم از اون موقع‌ها می‌کنم جدیداً چه ترسی توی این چندین ساله چه ترسی بوده که منو درگیر خودش کرده

    مثلاً یکی از ترس‌هایی که داشتم ترس از حرف مردم بود که من در مورد داستان جداییم گفتم همون ترس‌هایی بود که منو درگیر می‌کرد یکی از پاشنه‌های آشیلم کلاً حرف مردمه الان خیلی خیلی بهتر شده ولی من همیشه گفتم پاشنه‌های آشیل رو هیچ وقت نباید بگید خوب شده چون پاشنه آشیل هیچ وقت خوب نمی‌شه می‌تونید بگید بهتر شده یا دارم روش کار می‌کنم یا دارم بهتر می‌شم چون اگر فکر کنی خوب شده دیگه کار نمی‌کنی روش خیلی بهتر شده شاید مثلاً شما پیش خودتون بگید عباس منش که اصلاً ذره‌ای برای حرف مردم ارزش قائل نیست ولی واقعیتش اینه که این یکی از بزرگترین پاشنه‌های آشیل من در گذشته بوده بازم به خاطر افکاری که پدرم داشته و الان خیلی خیلی بهتر شده سال‌هاست که خیلی بهتر شده

    یعنی دقیقاً نتایجی که به وجود اومد توی زندگیم به خاطر اینه که این ترس‌ها بهتر شده یعنی خیلی راحت تونستم ازشون بگذرم یعنی خیلی ترس‌ها کمتر شد نمی‌تونم بگم ازشون گذشتم خیلی ترس‌ها کمتر شده خیلی قدرتشون رو از دست دادن و این نتایج به وجود اومد ولی نمی‌تونم بگم از بین رفت هست و باید همیشه روش کار کرد.

    ولی ترس دیگه‌ای غیر از این ترس که الان توی ذهن من باشه مثلاً مثل ترس‌هایی که اغلب افراد دارن مخصوصاً ترس از تغییر ترس از شروع یک مسیر جدید اینکه اصلاً من به هیچ عنوان پاشنه آشیل من نبوده ترس از تغییر به هیچ عنوان

    من خیلی راحت با تغییرات کنار میام خیلی راحت استقبال می‌کنم از تغییرات هر تغییری باشه جدایی توی رابطه عاطفی باشه

    کسب و کار باشه

    مدل زندگی باشه

    روابط باشه هر تغییری که قرار شد توی زندگیم رخ بده من اصلاً نگرانش نیستم

    یعنی به خاطر همینم مثلاً هیچ وقت توی زندگیم به موضوعات ایستا نگاه نمی‌کنم مثلاً بگم من خوشبختم به خاطر اینکه این چیزها رو دارم

    مثلاً اگر همین فردا هر آنچه که دارم توی زندگیم از لحاظ مالی هر آنچه که دارم اعتبار شهرت هرچی که هست هرچی که به نام عباس منش هست به خاطر اعتبار و شهرت هرچی بحث پول ثروت ملک املاک دارایی هرچی که هست ازم گرفته بشه من ترس خاصی ندارم از اینکه این اتفاق بیفته واقعیتش این چیزایی که روش کار شده که این اتفاق افتاده قبلاً اینطور نبوده الان با تغییرات اوکی هستم میگم می‌سازم دوباره میگم پیش میریم اتفاقات خوب میفته خدا بهم کمک می‌کنه.

    چون همه اینا هم موقعی به وجود اومد که حرکت کردم اینا که قبلاً نبوده

    حالا اعتبار ثروت

    اینا هیچ کدوم قبلاً نبوده که،

    به وجود اومده خلق شده

    میگم دوباره خلقش می‌کنم

    خدا که عوض نشده

    قانونش که عوض نشده

    همون سیستم هست دوباره خلقش می‌کنیم حالا اگر به هر دلیلی هم بره بازم خلقش می‌کنیم

    یعنی ترس‌هام خیلی خیلی توی این زمینه کمه خدا رو شکر دلیل پیشرفتم هم همینه که روی اینا کار شده یعنی بهتر شده بقیه ترس‌هام هم که که اعتقادی ندارم که بخوام بترسم یا ترس از چشم زخم اصلاً کلاً چیزهایی که میره توی فضای متافیزیکی و این داستان‌هایی که مثلاً یه رابطه‌های متافیزیکی یا ترس‌های متافیزیکی خیلی خوب روش کار کردم خیلی خوب روش کار کردم اصلاً نگران نیستم یا مثلاً ترس از پیری و ترس از بیماری ترس از اینکه یکی ترکم کنه تنهایی اصلاً اینا خیلی خوب شده اینا همشون معضل بوده.

    ولی همون صحبت‌هایی که توی دوره عزت نفس گفتم و اینا کمک کرده که الان خیلی قدرتمندتر شدم به اندازه‌ای هم که شما ایمانتون قوی‌تر می‌شه ترس‌هاتون کمتر میشه خب نتایج بهتر میشه دیگه

    میگم نتایج وقتی میاد که این ترس‌ها تغییر کرده باشه و باز هم نمی‌تونم بگم که ضد ضربه هستم اصلاً اینطور نیست ممکنه اگر روی خودم کار نکنم سریع نجوا شروع بشه این ترس‌ها قدرت بگیره همون ترس‌هایی که الان میگم روشون کار کردم خیلی بهتر شدن اگر روی خودم کار نکنم اگر ایمانم را تقویت نکنم اگر هم ورودی‌هام رو کنترل نکنم مسلماً این ترس‌ها شروع می‌شه به رشد کردن و ممکنه دوباره منو خفه کنه مثل خیلی‌های دیگه و قدرت انجام حرکت‌های بزرگ را از من بگیره و منو فریز کنه به قول آمریکایی‌ها نتونم دیگه حرکتی بکنم ولی خدا را شکر به خاطر اینکه دارم کار می‌کنم روی خودم خیلی خیلی ترس‌های کمی دارم و خیلی راحت خداوند لطف می‌کنه و اتفاقات خوب رو برای ما رقم می‌زنه.

    نگار:

    “یکسری شرکت‌های جدید اومدن که خیلی کمک میکنن آدم ثروتمند بشه، خیلی سودهای خیلی خوب میدن، یکسری سرمایه گذاری دارن یک سری کشورها انجام میدن، شما نظرتون در موردش چیه

    من یه توضیحی بدم، اون دوستانی که از دوره روانشناسی ثروت 1 استفاده کردن، اصلاً کلاً دوره های ما رو استفاده میکنن، غیر از اینکه یه عالمه اتفاقات خوب برای خودشون رقم میزنن، از یه عالمه ضرر جلوگیری میکنن

    یعنی الان درگیری هایی هست که موسسه کاسپین و ثامن‌الحجج یا موسسه مالی اعتباری هست تو ایران، یا یه مدت مثلا گولدکوئیست بود هر بار توی منطقه جنوب خوزستان سیدها، یه مواردی بود که معروف شد به بحث سیدها خلاصه هر بار یه همچین داستانی بوده

    یه مدتی توی تهران یادمه بحث کِرم کمپست بود،

    اون دوستانی که از روانشناسی ثروت یک استفاده کردن و باور کردن احتمالا این ضررها رو نکردن چون ضرر ها اغلب خیلی برای بعضی ها که کل زندگی خودشون و فک و فامیل شون رو هم دادن

    من یادمه یکی از فامیلهای نزدیک خودمون که توی همین بحث کِرم بود، یه چیزایی که میگفتن مواد مغذی باکِرم تولید میکنیم، مواد گیاهی درست میکنیم، کود گیاهی درست میکنیم، بعد می‌فروشیم

    این بنده خدا رفته بود توی این داستان و اینجوری بود که یارو بهش گفته بود که تو بیا این ها رو بخر، این باکس های تولید کود رو، بعد من خودم ازت وقتی که محصولش تولید میشه، من خودم ازت میخرم. اینقدر هم بهت سود میدم

    بعد یارو گفته بود اینها ی جای خاصی میخواد من اینها رو چه جوری نگه دارم؟

    گفت اشکالی نداره من خودم اصلا برات نگه میدارم، تو بخر، من دوستت دارم، عاشقتم، این ها رو برات نگه میدارم، سودش رو هم بهت میدم اولش طرف شک داشته و مثلاً 100 هزار تومان داده، بعد ماه بعد اومده گفته بیا این 20 هزار تومن سود 100 هزار تومن توست.

    و گفته بود اگر من 100 هزار تومن رو بخوام، تو ازم میخری باکس ها رو، گفته بود آره

    و یواش یواش طرف اعتماد کرده بود. گفته بود که پس این 100 هزار تومن رو بگیر، این 20 هزار تومن رو هم بگیر، من 80 هزار تومن دیگه هم دارم یه باکس دیگه هم اضافه کن

    خلاصه همینجوری رفته بود و دیده بود ماه بعد روی هر 100 هزار تومن، 20 هزار تومن سود میگیره و میگفت اگه یک میلیون بدی 200 هزار تومن بهت میده، ده میلیون تومن بدی 2 میلیون تومن سود بهت میده،حالا درصدش رو دقیقا نمیدونم که20 درصد بود، ولی یک عدد خیلی خوبی بود که خیلی خیلی اغواکننده بود

    بعد این آقا اومده بود کل زندگیش رو فروخته بود پول کرده بود، داده بود به این یارو، گفته بود این خودش برام نگه میداره سودش رو هم بهم میده هر وقتم بخوام پولم رو بهم میده. بعد یواش یواش رفته بود به فک و فامیل و دوست و آشنا هم این قضیه رو گفته بود که میخواهید پولدار بشید یه آدمی رو میشناسم، معجزه کرده و به تور ما هم خورده، فقط هم با من کار میکنه”

    “و بیاید و پول هاتون رو بدید به من، من بدم به این سود تون رو بگیرید. من بهتون سود تون رو میدم

    خلاصه پول اونها رو هم گرفته بود، پول اینها رو هم گرفته بود، وعده به اون هم داده بود و کلی پول چند صد میلیون تومان اون موقع چند سال پیش گرفته بود داده بود به این آقا

    این آقا هم در یک روزی غیبش میزنه و پول ها هم میره و کِرم ها همش فیلم و کاسبی بوده و این بنده خدا کل زندگیش رو از دست میده

    تازه هم ازدواج کرده بود. از فک و فامیل های خانمش هم کلی پول گرفته بود و شما دیگه تصور کنید که زندگی چه جهنمی میشه.

    و این جوون در شروع یک زندگی مشترک، بدهکاری میشه که جد اندر جدش هم کار کنن نمیتونن پرداخت کنن و چقدر بحث و درگیری و ناراحتی توی فک و فامیل و دوست و آشنا اتفاق افتاد

    فقط به خاطر اینکه یک قانونی رو که من در موردش در روانشناسی ثروت 1 به نام ترفند پونزی کامل توضیح دادم که این ترفند یه جوری کار میکنه یک میلیون سال قبل اگر کسی ازش استفاده می‌کرد جواب می‌داد یک میلیون سال بعد هم اگر کسی ازش استفاده بکنه جواب میده یعنی اینقدر ملت طمع کارن، اینقدر عجولن،اینقدر زود میخوان

    مدار ها رو طی کنن و زود پولدار بشن و اینقدر قوانین رو درک نمیکنن که خلاصه این ترفند پونزیه گریبانگیر همه خواهد شد.

    مگر اینکه شما بدونید قانون جهان هستی چیه و جلوی ضرر رو بگیرید.

    مثلاً توی کامنت هایی که بچه ها میذارن که استاد من یه ایده ای به ذهنم رسیده، ایده خیلی فوق العاده ایه، صد میلیارد تومن سود داره برای من، یه ساله برای من 100 میلیارد میسازه، من الان مشکلم اینجاست، فقط ایده برای اینکه اجرا بشه یه 50 میلیون تومان پول میخواد، من الان کل داراییم 23 هزار تومنه، اگر یکی این 50 میلیون تومان رو به من بده، من توی یک سال 100 میلیارد میسازم

    ببین استاد من کی ام که یه همچین ایده ای به ذهنم رسیده، شما توی دوره هاتون اشتباهی گفته بودید که نه تو مدارهای ثروت، انسان ها ایده هایی به ذهنشون می رسه که در مدار خودشون باشه، ولی من میخوام به شما بگم، شما اشتباه کردی، من الان یه ایده 100 میلیاردی به ذهنم رسیده .

    این حرف‌ها از اون حرفایی هست که بچه ها هنوز نیاز دارن تا بخورن زمین تا بفهمن

    یعنی اونایی که قانون رو درک میکنن، این جاها نمیخورن زمین، اینجوری هم فکر نمیکنن.

    مثلا در مورد قانون تکامل.یعنی میخوام بگم که یه عالمه آگاهی به شما داده میشه توی این دوره‌ها، دلیل اینکه من به لطف خدای مهربان هیچ کدوم از این رکب ها رو نخوردم و هیچ کدوم از این بلاها هم سرم نیومده و همینجوری رشد پشت رشد بوده، هیچ کدام از این داستان ها رو هم نداشتم، اینه که سعی کردم به قانون عمل کنم

    تا جایی که تونستم سعی کردم به قانون عمل کنم و همینطور رشد بهتر بوده.

    این ترفندها اصلاً کلیتش اینه که آقا ما به یک دلیلی میتونیم سود بیشتر از سود عرف بازار به شما بدیم به یه دلیل

    حالا این دلیله میتونه هر فیلمی باشه، یه ایده جدیده، ی اختراع جدیده، یه سرمایه گذاری جدیده، یک کِرمهای جدیده

    خلاصه انتهایی نداره، ایده‌هایی که میتونن به شما بدن .

    ولی کلیت قضیه اینه که آقا ما یه راهی پیدا کردیم که مثلاً اگر بانک به شما اینقدر درصد سود میده ما دو اِن درصد سود میدیم، سه اِن درصد سود میدیم. به هر ترتیبی این حرف رو شنیدید فرار کنید از طرفش، یعنی اصلا بقیه اش رو نشنوید یعنی نذارید که شما رو اغوا کنن.

    مثلاً توی همین داستان موسسه مالی و اعتباری مثلاً میومدن میگفتن که آقا ملک شما چند؟؟

    و طرف میگفته که 2 میلیارد ارزش داره، بعد موسسه میومده میگفته، من سه میلیارد میخرم یعنی یک میلیارد بیشتر از قیمتی که خود فروشنده روی ملکش گذاشته، یعنی خود فروشنده با خوش‌بینی گفته من 2 میلیارد میفروشم

    بازار شاید ازش یک ونیم میلیارد هم نمیخریدن ولی خودش گفته من دومیلیارد بخرن خوشحال و راضی ام

    بعد این موسسه میگفته 2 میلیارد چیه، من ازت 3 میلیارد میگیرم، میفروشی و اونم قبول می‌کرد و موسسه گفته ولی بیست درصدش رو مثلاً بهت میدیم یا این درصدش رو بهت میدیم حالا 20 درصد 30 درصد 40 درصد بقیه اش رو به عنوان سهام به عنوان حساب، توی موسسه مون بزار سود اون رو هم بهت میدیم.

    یعنی این ترفند پونزی هم میخوام بگم چقدر حالت میتونه داشته باشه، هرچیزی که یه همچین شکلی داره که یه چیزی بیشتر از سود بازار میخواد به شما داده بشه، این یک ترفند به نام آلفردو پونزی، یک ایتالیایی که توی آمریکا بود که این داستان رو راه انداخت و حالا این چیزی که ثبت شده قبلا هم به شکل‌های مختلف بوده. حالا این دیگه شورش رو در آورد که اینقدر معروف شد.و کلی کلاهبرداری کرد

    و یکی از اون مواردی که من در دوره روانشناسی توضیح دادم و هزاران هزار مورد های دیگه بوده فقط یکیش اینه. که به خاطر همینه که میگم غیر از اینکه شما از لحاظ مالی پیشرفت میکنید، در بدترین حالت اینه که این ضررها رو نخواهید داشت.

    یعنی چون قلق ترفند پونزی رو میفهمی تا میفهمی و میتونی بفهمی این الگوهه

    همون الگوهه، میگی آقا ممنون، خداحافظ شما

    تمام اونهایی که گرفتار ترفند پونزی میشن از فقرا هستن.

    هیچ ثروتمندی گرفتار این داستان نمیشه،

    حداقل من نشنیدم که یه آدم پولدار، یه آدم ثروتمند درست و حسابی،نه یک آدمی که حالا دو قرون دوزار داره از نظر بعضی ها ی زره وضعش تو فامیل بهتره

    یه آدم درست و حسابی تا حالا ندیدم که یک بار گول این ترفند رو خورده باشه و کل دارایی اش رو بده و چند برابر بشه

    تمام این اتفاقات هم توی کشور جهان سوم میفته یعنی باز توی آمریکا من نشنیدم جدیداً توی این سالها که یه همچین چیزی باشه، ولی توی ایران ماشالا از در و دیوار

    نه توی ایران فقط، توی خیلی کشورهای دیگه این اتفاق میفته،

    یعنی میخوام بگم اونایی که در مدار فقر هستن، اونها گول این داستان رو میخورن، به خاطر مداری که توش هستن این چیزها توش هست این فریب ها و دغل کاری ها، این داستانها.

    اونی که توی مدار ثروته، موقعیت‌های شغلی و ثروتهای بیشتر و ایده های بهتر تو زندگیش هست.

    دوره‌ها به شکلی طراحی شده که شما رو به سمت خوشبختی میبره، از اون طرف هم مراقبت میکنه که شما پایین نیفتی، نه تنها بالا میبره، بلکه جلوی پایین افتادن شما رو هم میگیره، حالا هر چقدر که میخوای بری بالا برو بالا.

    من الان توی زندگیم، اونایی که منو میشناسن گذشته منو دیدن، حال منو دیدن، میدونن چقدر همه چیز تو زندگی من راحت اتفاق میوفته، بدون هیچ حاشیه و دردسر و داستان، همه چیز راحت تازه میگم 5 درصد این باورها نهادینه شده که این اتفاقات داره میوفته، ببین اگه بیشتر بشه چه اتفاقاتی میوفته،

    استمرار، استمرار، استمرار و ایجاد باورهای مناسب و پذیرفتن بی قید و شرط باورهای مناسب، مقاومت نداشتن، کنترل ورودی های ذهن و حرفهای جامعه رو نشنیدن، این کلیده

    کلید خوشبختیه، کلید سعادته، کلید ثروته.

    “بارها و بارها توی قران گفته شده که حرف چرت و پرت رو نشنوید، نباشید توی اون جمع، جلوش رو بگیرید. بارها و بارها به شکل‌های مختلف این آگاهی ها توی قرآن داده شده

    شما داستان پیامبر اسلام رو نگاه کنید. تکامل پیامبر اسلام رو نگاه کنید. از سن 20 سالگی تا 40 سالگی بره توی غار، سالی یک ماه، سالی 30 روز بره کار کنه، آروم آروم تکاملش رو طی کنه، به یه جایی برسه که ظرفش جواب بده که الهامات رو از طرف خداوند دریافت کنه”

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: