مصاحبه با استاد | مدیریت 2 خرابکار ذهنی با نامهای «ترس» و «طمع» - صفحه 39 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/08/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-02 07:24:062025-01-03 06:30:26مصاحبه با استاد | مدیریت 2 خرابکار ذهنی با نامهای «ترس» و «طمع»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خالق زیبایی ها
” روز 31 م سفرنامه”
عزت نفس سلاح قدرتمندی که توی زندگی توموفقیت ما بسیار تاثیر گذاره چه توی کار چه توی روابط زندگی وقتی عزت نفس نداری نه خودت رو باور داری نه کارت یه احساس عدم لیاقت همیشه وجود داره که به اندازه کافی خوب نیستی ارزشمند نیستی این حس عدم لیاقت روی فرکانس ما تاثیر میزاره و هرگز اجازه نمیده وارد مدار بالاتری بشیم و مارو توی فرکانس پایینی نگه میداره به میزانی که ما برای خودمون ارزش قائلیم خودمونو دوست داریم و احساس لیاقت میکنیم دیگران هم برامون ارزش قائل میشن و دوسمون دارن جهان هم اون احساس ارزشمندی رو به مت برمیگردونه خودمون مهمترین فرد زندگیمون هستیم اولویت باید خودمون باشه رشد شخصیتمون و آگاهی باشه ما ارزشمندیم بدون هیچ دلیلی و کار خاصی
قانون تکامل رو هم که استاد همیشه گفتن توی هرکاری باید تکامل خودمون رو طی کنیم و عجله نکنیم همون خدایی که تا اینجا مارو هدایت کرده بقیه مسیر رو هم خودش هدایت میکنه حتی اگه تجربه ای نداشته باشیم
به نام خداوند مهربان
سلام به همگی عزیزانم
وسپاس گزار خداوندم که منو هدایت میکنه تا درک کنم این آگاهی های غیرقابل ارزش گذاریو
سپاس گزار خداوندم بابت بودن در مدار موفقیت .
امروز انگار باید هدایت بشم تا از گذشته و تجربیاتی بنویسم و یادآوری کنم به خودم ،
دقایقی پیش یه کامنت گذاشتم زیر فایل «همین الان بهترین زمان برای شروع است »و در مورد تکامل و یکی از تجارب ارزشمندم نوشتم و بعد به صورت کاملا هدایتی هدایت شدم به این فایل و نوشتن یک تجربه ارزشمند دیگه در تایید حرف های استاد ،واول بگم که کسی که مدار رو درک کنه اصلا دیگه فک نکنم به غیر از رشد صعودی چیزه دیگه ای نصیبش بشه البته رعایت بسیاری از فاکتورها در کنار درک موضوع مدارها ،اینکه من وقتی در مدار ماهی مثلا10میلیون تومن هستم ،طبق قانون مدار من ایده ای به ذهنم میرسه که درامدمو ماه بعد بکنم نهایت دوبرابر ویا سه برابر نهایتا طبق قانون تکامل ها ،ممکنه کسی تو یک ماه یک رشد انفجاری داشته باشه ولی قبلا تکامل خودشو طی کرده باشه ،داریم افرادی مثل بنیان گذار «آیس پک» که میگفت به خاطر بدهکاری افتادم زندان و از طلبکارام تایم گرفتم تو دادگاه که 300میلیون پول اون زمان خیلی پول بود تو 6ماه بدم و میگف خلاصه من همیشه دوست داشتم که بستنی و شل بخورم و این ایده به ذهنم رسید که تولید کنم اینجوری و اومدم شروع کردم و میگف طلبکارا هرکسی منو میدید میخندید و میگف تو تو 6ماه از بستنی فروشی میخوای 300میلیون بدهی بدی ؟؟و میگفت من ادامه دادم و 6ماه گذشت و من 5میلیاردتومن تو حسابم بود و آیس پک در عرض 6ماه بعدی تونست 120شعبه افتتاح کنه که توی دنیا نظیر نداره که کسب و کاری در سال اول خاک خوریش انقد موفق عمل کنه و این همه شعبه افتتاح کنه ،حالا من که دوره روانشناسی ثروت 3روندارم که ببینم استاد راجب این استارتاپ حرفی زدن یا نه ولی بسیار استارتاپ موفقی بوده به نظرم و صاحبش میگفت که شعبه تو دوبی و امارات زدیم و مقصد بعدی آمریکاست و درحال جهانی شدن هستیم ،والبته نمیدونم الان روند رشدش به چه صورته وایا استمرار داره یا نه ولی میخوام بگم که حتی این آدم هم تکاملشو طی کرده بوده قبلا که در این مقدار میشه گفت بسیار معقول اون همه پول ساخته ،ومطمعنم اگر گذشتشو نگاه کنیم صدالبته تکاملشو طی کرده ،چون اصلا این قانونه ،چیزی نیس که بگیم استثناعا ویا این یه مورد استثناس نه تکامل قانونیه که خداوند براساسش کیهان رو خلق کرده و براساس تکامل داره گسترشش میده و میلیاردها سال گذشته و تکامل طی شده تا زمین اکسیژنش به مقدار مطلوبی برسه و شرایطی مطلوب داشته باشه برای زندگی این همه موجودات .
به قول استاد خیلی ها باید کتکشو بخورن تا متوجه بشن که تکامل رو نمیشه دور زد و ما هیچکدوم تواناتر وداناتر از خدا نیستیم که با اون عظمتش با تکامل پیش میره واصلا راه دیگه ای نیست ،
چرا استاد میگه یک میلیون سال قبل ترفند پونزی جواب میداد و یک میلیون سال بعد هم جواب میده ؟؟؟چون به قول قرآن انسان ذاتا عجول و ذاتا طمع کاره ،این ها ذات ماست و باید کنترل بشن .
گلد کوییست یکی از اون ترفندهاییه که من توش بودم البته بگم که بودن هزاران هزاران نفری که توش نتیجه گرفته بودن و موفقن اما تکاملشون طی شده ،ولی من زمانی وارد این کارشدم که مطلقا هیچ گونه آگاهی نداشتم راجب قانون جهان هستی (تکامل )وبحث مدارها وبا حرفهای تو میتونی و سه ماهه این کارو میکنی یه ساله به این درآمد میرسی و فلان و فلان ومن سال فک کنم 99بعد از تجربه مغازه داری که کامنتشو نوشتم زیراون فایل و توضیح دادم که با پول قرضی گرفته بودیم مغازه رو دوباره یک پول قابل توجه ،مبلغ 100میلون تومن که زمین مادربزرگم و فروختم و بردم و مشهد استارت این کارو زدم ،بدون اینکه
من تکاملشو طی کرده باشم که به اون مبلغ برسم ،اون مبلغ و به دست آوردم و ریختم تو کار و درسته که میلیاردها بار سپاس گزار خداوندم که این دعوت به کار هدیه ای از جانب اون بود که با استاد عزیزم اشنا بشم و با قوانین هستی و خلاصه من یک سال و نیم توی این کار فعالیت داشتم ،کاری که تو ایران مجوز نداره وچون باید هوم آفیس کاربشه خیلی سبک های عجیب و غریب داره برای دعوت طرف ،ورود طرف به سیستم تو ایران و ….. و البته که همه ی اون وعده ها که داده بودن بدون در نظر گرفتن قانون تکامل همشون درست بودن ، خندم میگیره چون من انقدر سپاس گزار خداوندم بابت این تجربه و از دست رفتن اون پول که باعث شد کل زندگیم بعداز آشنایی با قانون تغییر کنه که نمیتونم بگم ضرر کردم ،انقد که مدیون اون اتفاق و اون ضرر مالیم که شیرین ترین شکست زندگیم بوده و بهای آشنایی من با استاد و قوانین 100میلیون تومان بوده و البته که اندازه میلیاردها میلیارد بدون استفاده از دوره ای از استاد تا به الان برام خیر داشته ،و خب از اون مسیر هدایت شدم به سمت نور و خیلی اون مسیرو دوس دارم ، و من از اون کار نتیجه گرفتم تا حدودی و درآمد به دلار داشتم و پول به دستم میرسید به شیوه ی خاصی و من تو اون کار این که بگم کلاه برداری بوده یا سواستفاده و اینا ندیدم ،فقط من تو رویاهام با حرف ها و وعده هایی که به من داده شد تکامل و در نظر نداشتم ،وگرنه که اگر کسی آگاه باشه و آگاهانه از قوانین وارد این کار بشه نتیجه میگیره و یه هیچ عنوان کلاه برداری و پول خوری درکار نیست از این نظر ،اما برای اینکه ورود بشی و سرمایه بیاری تو این کار یه حرفهایی بهت گفته میشه که خیلی حرفه ای در نهایت صداقت ،تکامل رو توش حذف میکنن که بعداً هم طرف بعده ورودش نگه به من دروغ گفتین ،چون بعدها اینکه طرف میره توفضای رویاها و پول و ثروت زیاد بهش میگن که همه چیز بستگی به کارکرد خودت داره و خب در ایران شیوه ای که استفاده میشه برای کار کردن شیوه ی درستی نیست ،چون مثلا باید به طرف دروغ بگی خیلی جاها که بیاد تا بتونی پرزنتش کنی و بعد مثلا توجیه میکردن که اشکال نداره ،تو بخاطره آینده ی خوب خودش بهش دروغ میگی و خیلیا میگفتن این دروغی که به من گفتن و من ورود شدم تو این کار شیرین ترین دروغ زندگیم بوده و ههههههه خندم میگیره چون خیلی همه چی قاطی پاتی بود و اصلا از دید قانون بخوایم نگاه کنیم کلی تفسیر داره .
خدارو شکر چون منو اینجوری بیدار کرد و چک و لگد مفصلی خوردم که راضیم همه جوره چون مسیر زندگیم عوض شد ،شاید مثل خیلی ها 30سال بعده کار تو شرجی شهری مثل بندرعباس نصف نصف نصف نصف نصف این تجربیات و داشتم با نداشتم ،اما با پرداخت یک مبلغ به عنوان بها من تجاربی دارم که اگر ازشون درس بگیرم و عمل کنم دنیا و اخرتم بهشته ،بهایی که منو با قوانین کیهانی آشنا کرد وبه جرات میگم باعث شد به نسبت هزاران هزار نفری که با قانون آشنا میشن و به شکل انرژی مثبت بهش نگا میکنن یا یه روز هستن تو این فضا و 10روز نیستن نباشم و با این تجربیات ملموس خیلی عمقی تر به مسعله نگاه کنم و با تمام قلبم بپذیرم که چیزی غیر از خودم نیست ،تصمیمات ،انتخاب ها و اول از همه ی اینها فرکانس ،فرکانس فرکانس های خودمه که رقم میزنع و بسیار راحت و با شجاعت تمام مسعولیت تمام زندگیمو و گذشتمو پذیرفتم با جان و دل و این برای من از ارزش خیلی بالایی برخورداره ،
یادمون باشه و تجربیات خودمونو و جهان اطرافمون و نگاه کنیم که همه چیز با تکامل میره جلو در زمینه مالی درسته که نسبت به اوایل کار بیل گیتس تا الان سرعت ثروتمندشدن هرروز بالاتر رفته و دلیلش هم اینه که در جهانی زندگی میکنیم که روبه گسترشه و در این جهان روبه رشد طبیعیه که هرروز فرصت ها برای ثروتمندشدن بیشتر باشه و آسان وخصوصا در این عصری که بهترین عصر بوده تا به الان از نظر رشد جهان درتمام ابعاد ،ولی خب باز هم تکامل مطرحه ، سرعت ثروتمندشدن رفته بالا ،یعنی اینکه که اگر یک ماشینی نهایت سرعتش 100تا بوده الان شده 300چهارصد وحتی پونصدتا و این ماشین میتونه از تبریز تا تهران و تو دوساعت حتی بره اگر شرایط جاده و اینا فراهم باشه با سرعت پونصدتا اما امکان نداره این ماشین در یک چشم به هم زدن یا با یه بشکن این مسیرو طی کنه ، و حداقل چیزیه که الان ما میدونیم وازش خبر داریم ،مثلا یه مصاحبه ای بود دوتا از غولها در زمینه برند لوازم آرایشی در دنیا حرف میزد که در عرض 50سال با بالای هزار نفر کارمند به مبلغ فک کنم400میلیون دلار رسیده بودن ولی کایلی جنر سلبریتی معروف که میگفت 20سالش بوده در سال 2018تو یک سال برند محصولات آرایشیش بیشتر از این مبلغ بوده و بیشتر از 400میلیون دلار فروش داشته بدون کارمند و …..
و اینها فضاهاییه که بوده و قبلا دیده نمیشده به قول کتاب رویاها و به همین صورت بی نهایت فضا هست که الان دیده نمیشه ولی در حال گسترشع جهان و این سرعت ثروتمندشدن به لطف همین گسترشه جهانه و امکاناتی که اینترنت در اختیاره شخص قرارداده ولی باز هم قانون تکامل صدالبته دخیله و هر بار چون انسان باور میکنه این مدت زمان رو کاهش میده و هر بار بیشتر و بیشتر اما با سرعت بالاتر نه یک چشم به هم زدن ،بلکه طی تکامل در اون موضوع خاص .
مهم ترین قانون جهان ،قانون تکامله .
خدایا همواره هدایت کن مارو تا با این قانون و روند پیش بریم و تواناتر باشیم در کنترل نجواهای ذهن و عل الخصوص نجوای حرص ،طمع ،عجله که ریشه در باورهای محدود کننده و کمبود دارن (الهی آمین)
تنها تورا میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم .
در پناه رب یکتا .
به نام الله یکتا
ردپای من از روز سی و یکم سفرنامه
ملموس ترین اثری که فصل اول سفرنامه در زندگی من داشت، کنترل کانون توجه بود. یعنی من هر روز میدونستم قراره فایلی رو ببینم که به ذهنم نظم بده و بعد برم سراغ باقی کارهام. انگار وقتی این فایل ها رو میدیدم، همه چیز خیلی راحت بود؛ زیبا بود؛ پر از حس خوب بود. آدم احساس میکنه قشنگ مسیریه برای اینکه بتونه زمان بیشتری در حال خوب بمونه. همینه که باعث میشه ادامه بدیم، کیف کنیم و لذت ببریم. پس، میریم برای شروع فصل جدید :)
سلام زیبا.
چه جالب که وقتی توی دیدگاههای این فایل اسمت رو سرچ کردم دوتا دیدگاه ازت دیدم.
یکی این که در خلال دوره روزشمار گذاشتی.
یکی هم بعنوان گام چهارم از پروژه مهاجرت به مدار بالاتر.
یچیزی میخوام بهت بگم؛
هیچوقت یادم نمیره اون روزی رو که من حال خوبی نداشتم و تو بهم گفتی آبجی بیا روزشمار رو ببین.
گفتم حدیث ول کن خستم تکراریه همش.
گفتی روزشمار رو ببین، توی فاز نگهتمیداره، نمیذاره از مسیر دور بشی، روزشمار رو ببین تا مثبت بمونی حداقل.
و من به پیشنهاد تو شروع کردم و حالا اینجام.
بعدش هدایت شدم به فایلها و پروژههای دیگه.
خیلی دوستت دارم حدیث خانم.
قلبمی.
یه دست بزن یه بشکن آی لاو یو دمت گرم
به نام خدای مهربون، زیبا ودوست داشتنی .سلام به نابترین استاد دنیا، مریم عزیزم ودوستان هم فرکانسی ام. وقتی تازه وارداین مسیر توحیدی شدم ،آگاهی های عزت نفس مخصوصا آگاهی های جلسه ی دوم عزت نفس به همراه فایل الهام وشهود بهم کمک کرد با جسارت بر ترس هام غلبه کنم ،ترس از تنهایی زندگی کردن ،مهاجرت کردن ،جداشدن از همسرم وپسرام،یادمه خیلی ترس داشتم ولی وقتی ایمانم رو نشون دادم خداوند دستای نابی به کمکم آورد ،قلبم را آروم کرد وبهم نشون داد ترسهام واهی بودند،تو این روزها دوباره هدایت هایی دریافت می کنم که از شغل کارمندی خارج بشم واین بار باید ایمانم رو به خدا نشون بدم وباید برم تو دل این ترس ،ترسی که میگه آخه این تنها ورودی مالیه توئه، ومنو با ترس از فقر وتنگدستی می ترسونه، خدای من چقدر این ذهن چموشه،با اینکه تو این 4 سال هزاران بار خدا هدایتم کرده ،مسیر ها رو برام هموار کرده ،دستان نابی برای کمک بهم آورده ،ولی ذهن همه رو فراموش می کنه ومیگه چطوری؟ ایمان دارم با الگو گرفتن از مسیر الهامات قلبی که تو مراحل قبل زندگیم ازشون بهره بردم این مرحله هم به زیبایی وبه راحتی تو دل این ترسم می رم .این کامنت رو نوشتم تا رد پایی باشه برام ،تا روزی که از نتایجم تو زمینه ی بیزنس شخصی ام نوشتم متوجه بشم تو دل چه ترسهایی رفتم .استاد عزیزم ومریم دوست داشتنی ام عاشقانه دوستتون دارم .
درود بر شما استادان عزیزم.
خداروشکر میکنم با شما اساتید گرامی همراه و هم مسیر هستم.
استاد به لطف الله از 2 ماه پیش شروع کردم و وارد ترس هایم شدم.
این شروع ورود به ترس ها باعث شد من به خودم، به قوانین، به خداوند و هدایت الله بیشتر اعتماد کنم و این بهم کمک کرد که هر بار در دل همین کار 2 ماهه مسائل را بهتر و سریع تر حل کنم.
از شک و تردید گذشتم و حرکت کردم.
به لطف الله نتیجه برای ساختن عزت نفسم عالی بود.
خداروشکر میکنم.
استاد توی کامنت قبلی گفتم دچار توهم شده بودم.
این توهم باعث شده بود حرکت نکنم.
الان به لطف الله دارم حرکت میکنم.
تلاش میکنم توی مسیر حرکتم یاد بگیرم و مطالعه داشته باشم.
تلاش میکنم تمرکزم را بگذارم روی اهدافم.
حتی وقتی بفهمم و درک کنم که یک کاری را دارم برای گرفتن تایید و نظر دیگران میکنم، دست از اون کار بر میدارم.
استاد بینهایت از شما بخاطر دوره عالی روانشناسی ثروت 1 ممنونم.
واقعا راه را نشان ما دادید. ماهیگیری را نشان دادید.
بینهایت سپاسگزارم.
استاد البته خداروشکر میکنم که تمام این هدایت ها اعتبارش به رب العالمین میرسد که نزدیک است.
که قطعا هدایت میکند.
ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام استاد عزیزم
از وقتی که فایلهای شمارو گوش دادم و قانون تکامل و نترسیدن و زیر بار زور نرفتن یاد گرفتم نه تنها خودم گیر این دامها نیفتادم بلکه جلوی گیر افتادن خونوادمم شدم
البته کسی ک تو مدار باشه قابل تغییره نه همه
چندروز پیش قرار بود ی ملکی خریداری بشه که قیمت بالایی داش از ی طرف ی فردی اومد گفت وای که شما. چرا دارین این ملک با این قیمت میخرید من ی شرکت میشناسم که
دولتیه و با نصف این مبلغ براتون این کارو تحویل میده
من بهش گفتم که کسی ک خرید داشته بهم نشون بدین جالبه استاد حتی یک نفر هم تو شهر خودمون نبود میگف ک شهرای دیگه کار کرده و من زود متوجه شدم که نباید ادامه بدم و جلوی کلی ضرر گرفتم
اینک وام و بدهی هم زنگ خطر من بود از شروع کارم و فایلای سه برابر کردن درامد حتی وقتایی که نیاز داشتمم حتی به وام فکر نکردم
و اینک ترسا که سراغم میومدن شده شب خوابم نمیبرده ک چیکار میخوای بکنی الان چی میشه ذهن شروع میکرد ب نجوا
من با خودم میگفتم من دانشجوی استادم پس میتونم ک موفق شم و خدا حمایت گر منه
به نام خداوند بخشنده و مهربان
به نام خداوندی که قدرت فقط دست اونه و او قدرت داره و حاکم بر جهان هستی هست
به نام خدایی که میگوید و مینویسد
به نام خدایی که قدرتش بیشتر از نجواهای شیطان هست
به نام خدایی که رزق و روزیم دست اونه
به نام خدایی که از من بیشتر میخواد که من خوشبخت بشم
به نام خدایی که ثروت و نعمت و پول دست اونه
به نام خدایی که از رگ گردن بهم نزدیک تره
سلام و تحیت پروردگار بر پیامبر خدا دکتر عباس منش بزرگوار و استاد عزیزم
سلام و تحیت پروردگار بر استاد خانم شایسته محترم و عزیزم
سلام و تحیت پروردگار بر دانش آموزان استادم که در جهان بهترینن
استاد جان میخوام در مورد این فایل به یاری خداوند کامنتم رو شروع کنم
واقعا نمیدونم الان از کجا باید شروع کنم ولی من با تمام وجودم حاضرم کامنت بنویسم با اینکه الان به شدت نجوا دارم
خدایا به امید تو…
اگر خواسته باشم در مورد ترسهایی که دارم در این کامنتم بنویسم باید بگم بی نهایتن ولی چند موردشون رو به عنوان رد پا برای خودم مینویسم
من از اینکه برم سر کار به شدت میترسم و این باعث شده من بی کار باشم و همچنان درامدی نداشته باشم به اونصورتی که مردم دارند
ولی در کار مورد علاقه ام فعالیت میکنم و درآمد کمی هم دارم مثلاً اگر کبوترام جوجه بدن اونا رو صد یا دویست هزارتومن مینویسم
و در کنار کار مورد علاقم هم مداحی میکنم و به یاری خداوند مداحی کردن هم میخوام بزارم کنار مثل افراد منفی که گذاشتمشون کنار و تعهدم رو به جهان نشون دادم
من ترس از این دارم که روزی به سخنان استادم عمل کنم و من پولدار بشم و خوانوادم فقیر بمونن و ازین جور چیزا
من ترس از این دارم رفیق داشته باشم و از ارتباطات یه جورایی ترس دارم چون اونجوری که باید ارتباط برقرار کنم بلد نیستم و دلایل دیگه
من ترس دارم از اینکه یه روزی پدرم از دنیا بره و بعدش من چجوری با داغ پدر کنار بیام و تا باحال من داشتم از خونه بابام ناهار ظهری میخوردم و بعد از فوت بابام من با این درآمد پایین و سر کار نرفتن چکار کنم (هم شرک هم ترس)
من ترس دارم در آینده مریض بشم و خیلی سعی میکنم که نترسم از این موضوع
من ترس دارم موتورم خراب بشه و دارم سعی میکنم با جملات تاکیدی مثبت گفتن به ذهنم بقبولونم که آقا مشکلی برایش پیش نمیاد (چون میخوام روغنش رو دوماه یک بار عوض کنم)به همین دلیل هم هست که میترسم چون اول روغنش رو ماهی یک بار عوض میکردم که دیدم بابا روغن زیاد مشکلی نداره و منم زیاداز موتورم استفاده نمیکنم دلیلی ندارد برجی یک بار روغنش رو عوض کنم
من ترس دارم که بعد از فوت بابام چون بابام خونه رو میخواد بده به من و وقتی خواهرهام و دامادامون و بچهاشون فهمیدن من چیکار کنم یعنی اونا چجوری با من برخورد میکنن یعنی دیگه تحویلم میگیرن یا حس حسادت و کینه و نفرت بینمون ایجاد میشه و تمام
من ترس دارم از سوسک من بارها سوسک رو گرفتم ولی همچنان اون چندش و ترس رو دارم حالا نمیدونم دلیلش چیه
من ترس دارم از کنار گذاشتن مجلس روضه خوانی که دعوام میکنم اونم خیلی کم اینجور نیس که من هر روز مجلس روضه خوانی دعوام کنم ولی میترسم که این کاسبی خرافات رو بزارم کنار چون درامد دیگه ای ندارم به همین دلیل یکی از دلایلشم اینه که من خیلی علاقه دارم به آواز خواندن و مداحی کردن چون من از بچگی تا به حال مداحی میکنم و یه جورایی عشق میکنم با میکروفون و باند و بلندگو بخدا استاد اگر بخواطر حرفای شما نبود من تا عمر داشتم این مداحی رو ادامه میدادم و آرزو داشتم از بچگی که حسینیه بسازم و من بشم مداح اونجا و مشهور بشم و اون روز روزیه که من دارم زندگی میکنم ولی اومدم این آرزو و علاقه رو با قوانین جهان هستی مقایسه کردم دیدم بابا اصلا این کار با قوانین یه جورایی جور در نمیاد چون همش باید تو حس بد باشی و باورهای بدی رو هم به خودت هم به مردم انتقال بدی و منم تصمیم گرفتم که تا بتونم بی خیال این علاقه بشم خوب میتونم بجاش منی که صدای بسیار زیبایی دارم یک خواننده بشم و من خواننده گیج رو هم خیلی دوست دارم یعنی استاد یه جورایی نمیدونم چرا من عاشق میکروفونم و وقتی که خواسته باشم همین مداحی هم بکنم جوری میخونم که ملت به وجر میان و همه ازم تعریف میکنن و تحسینم میکنن من نه کلاس رفتم فقط از بچگی پای مداح ها و روضها گوش دادم و خودم با خودم تمرین کردم و امروز خدا رو گواه میدونم مجلسی نیست که من نتونم اگر هزار نفر هم باشه من میتونم اون مجلس رو عالی تموم کنم تو این کار حرفه ایم
استاد جان بزار یه چیز دیگه هم بگم در این کامنتم
دیشب داشتم کامنتهای بچها رو میخوندم گوشیم زنگ خورد دوستم بود البته باید بگم همچراغ مغازه کبابیی که چند سال پیش داشتم بود
آقا محسن گفت آقا ابوطالبی نیستی نمیای مسجد من هم بهونه کردم و گفتم به این دلیل و خیلی محترمانه ازم خواست که برا شب ولادت امام حسن برم اونجا مولودی بخونم من راستش بهش گفتم باشه ولی با خودم یه چند دقیقه ای صحبت کردم گفتم ببین مصطفی تو خوانوادت که منفی بودن گذاشتی کنار باید بتونی همین مداحی کردنت هم کم کم بزاری کنار راستش استاد من چند سالی میشه که شبهای قدر هم اونجا مجلس دارم تو اون مسجد
امسال میخوام دیگه اونجا نرم چون میخوام امسالم با سالهای قبل متفاوت عمل کنم و دیگه نمیرم اونجا
حالا ذهن چی میگه
میگه آخه تو حیفه هر سال میرفتی اونجا میخوندی الان نری
میگه طرفداراد ریزش میکنن
میگه مردم چه فکری میکنن
میگه اگر اونا یه بلایی سرت بیارن چی
وووووووووو….ازین نجواهایی که اگر من با شما نبودم مثل قبل هنوز پا بوسشون هم با رفتارم میشدم که آقا منو قبول کنید بزارید من بیام مجلستون بخدا من گناه دارم و ازینا..ولی امروز من آگاه شدم ای ذهن اینو بدون قدرت فقط خدا داره و کسی حتی کوچک تمرین ضربه ای هم نمیتونه به من بزنه
طرفدارها هم ریزش کنن مهم نیس اونا رو خدا آورده خدا هم همیشه هست کین مگه
به یاری خدا همین مداحی کردن هم با جرات و شهامت کم کم میزامش کنار با اینکه دوس دارم ولی طبق اگاهیام اینا منفیه ذهن منفی اینا راه بدبخت بیچارها هست من این راه ها رو رفتم که الان دارم طعم فقر رو میچشم
استاد من به دو چیز خیلی علاقه دارم
یکی همین خواننده گی
یکی هم حیوانات و پرندگان و اینا
دلایلی هم دارم برا هر کدومشون که خدا بخواد در کامنتهای بعدیم براتون توضیح میدم
من میترسم از تغیر تغیر هم برام سخته یعنی میترسم تغیر کنم و دلایلی هم دارم برا خودم
من میترسم از شب تو قبرستان خوابیدن و جن و اینا روح و اینا
من میترسم از روزی که خوانوادم بفهمن من دارم از فایلای شما استفاده میکنم و اونوقت چی میشه من عمل نکردم و هنوز نتیجهای بالا نگرفتم یه جورایی خوشم نمیاد کسی فعلا بدونه
در این یک سال و خورده ای هم به ترسای دیگم هم تا تونستم در حد توان غلبه کردم
مثلاً ترس از خونه بیرون رفتن که خیلی بهتر از قبلم شدم
ترسهای دیگه ای هم دارم که امیدوارم خداوند کمکم کنه بتونم بهشون غلبه کنم شاید هم در کامنت بعدیم ترسهام رو کامل نوشتم
خوب بریم سراغ سوال بعدی
ترفند پونزی
استاد جان خوشبختانه در طی 32سالم زندگی گول اینجور چیزا رو نخوردم
نه وارد بورس شدم
نه خدا را شکر من تا باحال دچار این مشکل نشدم
فقط من یه چند ماه پیش تو دیوار گذاشته بودن بسته بندی چای در خانه و پیام دادم و تو برنامه اینا پیام صوتی یه خانم بود که میگفت باید پول واریز کنید و آدرس سایت هم داد که اون دستگاه رو بخرید و خیالتون راحت تو اون سایت پلیس فتا و اینچیزا بود و میگفت ما هویت دیوار هم داریم من استاد یه جوریم تا ته قضیه رو نفهمم وارد نمیشم یعنی تو پول خرج کردن یه خورده حساسم خلاصه جواب ندادنو من به خودم گفتم اینجوری که این سایت نوشته این سایت ازمایشی هست و اینا کلاه برداریه نه خدا را شکر دام این افراد هنوز تا به حال نیوفتادم و اونم از اگهیهایی که از شما گرفتم بوده که تو دامشون نیوفتادم
خواهرم میگفت تو دیوار زده بودن بسته بندی حبوبات که اونم پول واریز میکنه و خبری هم ازشون نمیبینه
اونجا من دوهزاریم افتاد که آقا اینا همش کلاه برداریه که تو دیوار میزارن که من هم خودم نزدیک بود تو دامشون بیفتم ولی خداوند کمکم کرد که نیوفتادم
در مورد ضامن شدن هم یه بنده خدایی بهم گفت من میخوام از اعتبار تو استفاده کنم برام جواز بگیری و مغازه اجاره کنی و اینا گفت من چون پرونده دارم و اینا نمیتونم و منم گفتم نه من شرایطش رو ندارم
و به یاری خداوند ضامن هیچ کس نه شدم و نه میشم
در مورد چک هم من الان 32سالم هم که اصلا نرفتم بانک دسته چک بگیرم و ندارم و وقتی که با شما آشنا شدم و فهمیدم دسته چک چه بلایی سر آدم میاره اگاه تر هم شدم که به وقتی نرم سراغ اینکارا
در مورد وام من اونزمونایی که مغازه کبابی داشتم سه تا وام گرفتم اونم با حساب بابام
یکی 5تومن
دوتا هم یکونیم
همشون رو دادم ولی یه دونه اون یکونیمه هنوز ته حسابش مونده و اینم بگم من با بدبختی وام هام رو تصفیه کردم که هنوزم یکیش رو ندادم و حدود 540تومن هم ازم میخوام که اونم به یاری خدا میخوام تصفیش کنم و دیگه هم خودم که وام نمیتونم بگیرم دیگه هم به بابام نگفتم برام وام بگیر
(من اگر تا باحال این اگهیها رو نداشتم سراغ دسته چک و وامو اینا میرفتم و ذهنم داره الان میترسوندم که تو بخواطر اینکه شرایطش نداشتی سراغ اینکارا نرفتی و اگر پولدار بشی و شرایطش داشته باشی میری که اونم در پاسخ میگم من نگاه به اطرافیانم میکنم و درس میگیرم و اون خدا همیشه کمکم میکنه که هیچ وقت سراغ دست چک نرم سراغ وام و ضامن شدن نرم)خداهست ذهنم ساکت باش عزیزم
فتوکل علی الله آن الله مع المتوکلین
اون آینده خدا جوری کار منو راه میندازه که هرگز سراغ اینچیزا نرم و ازش میخوام یارویاورم باشه
سلام و تحیت پروردگار بر چشمهای زیباتون که کامنتمو خوندید دوستون دارم براتون آرزوی ثروت سلامتی خوشبختی شادی آرامش و سعادت در دنیا و آخرت خواستارم
استاد عاشقتونم
– گام چهارم پروژه مهاجرت به مدار بالاتر –
به نام خدای عزت
امروز ظهر داشتم با خودم فکر میکردم که آیا من انسان ترسویی ام!؟ چه ترس هایی دارم!؟ اغلب باهاشون مقابله میکنم یا میخوام ازشون فرار کنم!؟ چیکار کنم که ترس هام کمتر بشه!؟
و حالا، بعد از چند ساعت هدایت شدم به این فایل.
بله من ترس های زیادی دارم؛ و حتی گاها بی دلیل. حتی وقتی همه چیز خوبه یک اضطرابی درون من هست که اذیتم میکنه. و چندیییین ماهه که دارم به این فکر میکنم که ریشهی این ترس ها چیه!؟ و فقط میرسم به عزت نفس!!! و حالا استاد انقدر واضح تو این فایل دستی از دستان خداوند شدن برای هدایت من.
چقدرررررر هل دهندهست عزت نفس؛ چقدررررر ما رو میبره به مسیرهایی که یه عاااالمه در جدید به رومون باز میشن. حتی فکر کردن به اینکه من خودم، خودم رو باور داشته باشم و اون عملکردی که از عزت نفس به دست میاد هم لذت بخشه…
چند روز هست که تصمیم گرفتم دورهی عزت نفس رو بخرم و توی همین چند روز، کلللللی نشانه دریافت کردم که مطمئن ترم کرد برای خرید این دوره. جدیدا همش به تضادهایی برمیخورم که کلید حلشون در مسئلهی عزت نفس هست و همین مصمم میکنه من رو برای کار کردن روی خودم… به زودی دوره رو میخرم و اونجا کامنت میذارم به لطف الله مهربان…
تنها راه از بین بردن ترس ها، حمله به ترس هاست.
ترس ها فقط توهمن؛ یه توهم ذهنی خطرناک. ترس از جن، تاریکی، چشم زخم و … فقط تو ذهن ماست و تمام!
یه قانون ساده و همیشگی وجود داره : دور زدن قانون تکامل، نتیجهش با کله زمین خوردنه؛ همیشه و همه جا!
استمرار، استمرار، استمرار، کنترل ذهن، احساس خوب، قانون تکامل، عشق به کار، عزت نفس، باور به توحید، این هاست کلید زندگی!!!
خدایا شکرت که توی این مسیرم.
خدایا شکرت که هر روز بیشتر و بیشتر تشنهی یاد گرفتن و تغییر و پیشرفتم.
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت…
سلام قشنگم سلام زیبا سلام نازنین سلام نوربند.
حالت چطوره؟!
باورت میشه همین امروز میخواستم بهت زنگ بزنم بگم حدیث راستی عزت نفسُ خریدی یا نه؟
چقدر قشنگ نوشتی درمورد ترسهات. راستش منم وقتی فکر میکنم میبینم بزرگترین ترس زندگیم ترس از شکست و نرسیدن و نتیجه نگرفتن هست. ترس از دیدهشدن در نقطه صفر. و خب طبق راهکار این فایل باید برم تو دلش، باید انجامش بدم تا اثر کنه.
خدایا شکرت که گرههای ذهنیم یکی یکی دارند باز میشن. اینکه آدم حس کنه مسائلش در حال حل شدن هست و سوالاتش بیجواب نیست، دیگه احساس گیر افتادن و قفل بودن بهش دست نمیده و بقول خودمون : دیگه دلش نمیخواد پشتی باشه :))))
خدا برام نگهت داره حدیث قشنگم.
در پناه الله باشی دخترک.
به نام خدای هدایتگرم
همه ی ما یه سری ترس هایی توی وجودمون داریم که این ترس ها همیشه با ما هستن هیچکسی نیست که هیچ ترسی نداشته باشه حتی پیامبران یه سری ترس هایی داشتن اما در حالی که میترسیدن توکل میکردن وحرکت میکردن،این اون ویژگیه که متمایز شون میکنه نسبت به بقیه
وقتی آدم میخواد به یه خواسته ای برسه و براش مهم باشه باید بهاشو بپردازه باید ایمان شو نشون بده
برای اینکه بتونیم از ترس هامون قویتر باشیم باید عزت نفس بالایی داشته باشیم عزت نفس اون فاکتور خیلی مهمی که کمک میکنه توانایی های خودمون و بشناسیم و باور کنیم،ایمان بیاریم که توانایی انجام هر کاری رو داریم از پس حل هر مسئله ای بر میایم وقتی اینو باور کنیم قدم برمیداریم و جسارت به خرج میدیم
خیلی از ترسهایی که داریم
ترس از جن،ترس از تاریکی، ترس از بیماری، ترس از یه کسب وکار جدید یه موقعیت جدید همه یه توهمی بیش نیستن واقعی نیستن اما ما میایم اونهارو توی ذهن خودمون بزرگ جلوه میدیم
که باعث میشه حرکت نکنیم و تنها راه مقابله با این ترس ها اینکه باهاشون روبرو بشیم و آنها رو شکست بدیم که لازمه ی این کار باور به توانایی های خود (تقویت عزت نفس)هست
این ترس ها و دو دلی ها وشکها و تردید ها و نگرانی ها همش از جانب شیطانه برای اینکه اجازه نده حرکت کنیم رشد کنیم و اینجاست که باید در عمل ایمان مون و نشون بدیم
بزرگترین ترسی که همین الان درگیرشم شروع کسب و کارم هست ترس از اینکه کارمو راه بندازم
البته ترس های دیگه ای هم هست مثل ترس از شکست، ترس از قضاوت، ترس از پرزنت کردن خودم و ترس از حضور در جمع ترس از سوتی دادن
که باید حسابی روش کار بشه اگه بخوام به موفقیت هایی که میخوام برسم
هیچوقت تو زندگی نباید نگاه ایستا و ثابتی داشته باشیم یعنی خوشبختی خودمون به مال و ثروت و شهرت و اعتبار گره بزنیم چون اگه همچین نگاهی داشته باشیم همیشه ترس و نگرانی داریم، ترس از دست دادنشون
اما اگه رها باشیم اگه ایمان و توکل داشته باشیم دیگه هر اتفاقی که پیش بیاد نمیترسیم،نگرانی نداریم چون میدونیم توانایی خلق کنندگی داریم
چون اصلا تمامی اینها زمانی اتفاق افتاده که ما بر ترس هامون غلبه کردیم و حرکت کردیم جلو رفتیم
و بوجود شون اوردیم
ما به اندازه ای که ایمان مون قویتر میشه ترس هامون هم کمتر میشه،نتایج بهتر میشه، یعنی نتایج وقتی میاد که این ترس ها تغییر کرده باشه
واین ترس ها همیشه باید روش کار بشه چون تا مواظب ورودی هامون نباشیم تا روی ایمان و توکل به خدا کار نکنیم این نجواها سریع رشد میکنن،ترسها دوباره توی وجود مون پررنگ میشن و قدرت انجام کارهای بزرگ از ما میگیرن
طمع،عجله و عدم رعایت قانون تکامل باعث میشه که ما آدها دچار ترفند هایی مثل ترفند پونزی بشیم که معمولا آدمایی که ذهنیت فقیری دارن دچار این خطاو اشتباهات بعضا جبران ناپذیری میشن
کسی که آگاهه به قوانین میدونه که یه شبه ره صد ساله پیمودن اشتباهه،حرص و طمع نداره، قانون تکامل و میدونه و مرتکب این ترفند ها نمیشه
میاد قدم به قدم حرکت میکنه توانایی های خودشو باور میکنه، فراوانی این جهان هستی رو باور میکنه، میدونه که باید تکاملش طی بشه هیچ عجله ای در کارش نمی
نداره، اصولی و طبق قوانین پیش میره و به فراتر از حد تصورش به ثروت و موفقیت میرسه
استمرار و استمرار در مسیر درست، ایجاد باورهای مناسب، پذیرفتن بی قید و شرط قانون، مقاومت نداشتن و کنترل ورودی های ذهن (نشنیدن حرفهای جامعه)کلید خوشبختی، سعادت و ثروته
ما باید اینقدر روی خودمون کار کنیم روی قویتر شدن ایمان و توکل مون کار کنیم که هر بار ظرفمون برای دریافت الهامات خداوند و دریافت نعمت های نامحدود بزرگ و بزرگتر کنیم
خدایا من که بی نهایت نیاز دارم برای اینکه روی عزت نفسم کار کنم،برای اینکه ایمان و توکل مو به خودت قویتر کنم برای اینکه فراوانی و فزونی که توی جهانت هستو درک کنم و ببینم
خدایا خودت همواره منو در مسیر لطف و عنایت و هدایت و حمایت خودت قرار بده
سپاسگزارم مریم جان عزیزم برای این پروژه ی بی نظیر عاشقتم بهترین هارو برای شما و استاد عزیزم آرزومندم.
بنام الله یکتا
ردپایی برای خودم
خداجونم از امروز تصمیم میگیرم که هر روز قدمی برای غلبه بر ترسهام بردارم. اون ترس ها واهی هستن و تنها راهش ایمان به تو و تو دل اونا رفتنه.
میخوام این ترسهارو کمتر و کمتر کنم چون هرچی بیشتر ایمانمو قویتر کنم اون ترسا هم کمرنگ تر میشن و ظرف وجودم بزرگتر میشه.
در حال حاضر ترسهای خیلی زیادی منو احاطه کردن که همونطور که استاد گفتن مانع بسیاری از تجربه های زندگی من شدن که دیگه نمیتونم تحمل کنم این محدودیتها رو و میخوام حتی با وجود ترس داشتن با ایمان به خداوند اقدام کنم، هرچند که تا الان هم با کمی کار کردن روی عزت نفسم نتایج فوقالعادشو دیدم، تا جهان به این عملم پاسخ بده و کم کم ترسم کمرنگ تر بشه تا به مرحلهای برسم که انگار دیگه اون ترس در وجودم به قدرتمندی قبلش نباشه،
خدایاشکرت. این فایل دقیقا پاسخ به نگرانی های این روزای من بود چون چند وقتی هست که یک ترسی توی وجودم رخنه کرده و من میترسم که جذبش کنم و کنترل ذهنم سخت میشه بعد از فکر کردن به اون ترس، اما فهمیدم که باید باهاش روبهرو شم با مهمترین سلاح ممکن یعنی توکل به خداوند بزرگ که همیشه همراهمه و کمکم میکنه، بدون کمک اون من نمیتونم.
مثل همیشه استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته عشق ممنونم ازتون بخاطر این فایل ارزشمند