مصاحبه با استاد | فرصت «لذت بردن از مسیر رشد» را از خودت نگیر - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)

777 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1386 روز

    باسلام خدمت استادعزیز و خانم شایسته ی زیبا

    روز 85 ام و تعهدمن!

    چقد این فایل مناسب این‌روزهای منه

    چقد بهم حس ارامش داد شنیدنش

    اینک بشینم تو باشگاه قشنگمو فقط لذت ببرم

    باورهای خوبمو تکرار کنم

    و چقدر خوشحالم ک میتونم با جونو دل ارامش داشته باشم

    چرا ک به اندازه ی ظرف الانم کارمو شروع کردمو قدم بزرگو ترسناکی برنداشتم ک هروز مثل کابوس ذهنم نگرانو نجواها بریزنمم بهم

    هرچند ک همین الانم نجواها میانو میگن به هرحال تو بدهکار داداشتی‌ابجیتی باید پولشونو بدی

    ولی خداروشکر ک میدونم چی جواب بدم

    بهش میگم همون نیرویی ک بدونه اینک من درخواست پول بدم خودش این ادمهارو نه از سر اجبار یا رودربایستی،بلکه از سر حس خوب ،سراهم قرار داد و بهم با میل شخصیشون پول دادن،پولشونو جور میکنه تا به زودی برگردونم

    من هروز در باشگاهو باز میکنم میرم داخلش،نور سبز…

    یه اب پاش بر میدارم گلهای قشنگمو اب میدم نگاشون میکنم ….

    زمین تمیزه اما دوس دارم بازم تی بکشمو جارو کنم…چون ذره ذره ی اون مکان بهم حس خوب میده

    با هر بار جارو تی کشیدن،قوانینو نتایجمو مرور میکنمو میگم میشه جواب میده…

    میشینم روی صندلی نرمو سبزی ک‌شاگردم هدیه داده ،چشمامو میبندمو به هیچی فکر نمیکنم جز اینک میگم خودت میفرستی من هیچ کاری ندارم

    مثل امروز که نشستمو یه چای درست کرده بودمو داشتم مرور میکردم که باید کامنت امروزمو بنویسم ک گوشیم زنگ خورد

    از مددکاریه دادگاه

    بهم گفت با شرایط تو ،احتمال زیاد کارت تمموم‌میشه

    یه لحظه انگار از پشت خط صدای خدارو شنیدم

    از خوشحالی از سر اینک باز ی نشونه ی خوب،گریم گرفت

    خانومه گفت دخترم گریه نکن ،صداش پر از ارامش بود

    یهو یادم اوردم ک کار درست خودش راهشو پیدا میکنه…

    قرار شد چهارشنبه برم اونجا

    گوشیو قطع کردمو یه نگاه به بالا کردمو گفتم همه جوره داری چرخای زندگیمو روغن کاری میکنی دمت گرم

    همون موقع زنگ زدم به ابجی فاطمه

    بهم گفت واسه فلان جا نذر کن ندا،جواب میده

    گفتو گفتو گفت

    نمیخواستم یهو برگردم بگم تو باورات غلطه و من خوبم یا هرچیزی اینجوری

    خیلی ارروم گفتم اخه من باورامو عوض کردم ولی از انرژی خوب اون چیزی ک گفتی استفاده میکنم

    قطع کردمو به خودم گفتم خالق تویی ،باوراته

    اگه فکر میکنی کمک خواستن از فلان مکان مقدس میتونه نتیجه بده ،انجامش بده

    اما واقعا اینجور نبود افکارم

    خیلی ساله راهه بقیرو رفتمو‌نذرو دعا

    نتیجه کو؟؟

    اما از وقتی دارم رو حال خوبم کار میکنم رو تمرکزم رو اون چیزی ک قلبم بیشتر باهاش اروومه با این جمله ک زندگیت دسته خودته ،هیچ‌قدرتی بالاتر از منبع متعالی و‌خودت نیس،نتایج کوچیکو بزرگ با نشونه ها میان

    اونقدر از خوشحالی گریه کردمو اشک ریختم ک‌ی لحظه حس کردم پر از انرژیم

    دوباره جارو بدست شدمو شروع کردم تمیز کردنه باشگاه…

    با موزیک:

    بی تابی و دلبر و دلدار

    حاصل عمرم مستی و راستیست

    منم آن مجنون که ندارد

    لیلی ندارد

    هیچی ندارد

    به خدا دل بچگی میخواد

    هیچی نمیخوام زندگی میخوام

    به خدا من دنیارو دیدم

    هرچی دویدم هیچی ندیدم

    چه کنم چه کنم نکن ای دل

    من که دلم به خدا وصله

    آروم بگیر دل

    دل و دل نکن ای دل من

    که خدا با توئه همه جا

    جون من دنیا دو روزه

    من یه پرنده ی رهایم

    هی غم نخور بشنو صدایم

    من با خودم حالمچه خوبه

    من تنهایی حالم چه خوبه

    حال من حال عجیبیت

    هیچ کسی فکر کسی نیست

    غم نخور که خبری نیست

    قصه ی این زندگی چیست

    من یه پرنده ی رهایم

    هی غم نخور بشنو صدایم

    من با خودم حالم چه خوبه

    من تنهایی حالم چه خوبه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1764 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سلام و درود فراوان به استاد ارجمند و مریم بانوی نازنین و دوستان عزیزم

    این فایل نشانه امروز من بود…و چقدر در زمان مناسب برام اومد

    چند روزه دارم جلسه اول دوره عزت نفس رو گوش میدم و کار می کنم، بهش فکر می کنم، تو دفترم خلاصه نکاتشو می نویسم،

    دیروز تو کامنتی که برای فایل هدفگذاری و تأثیر آن در زندگی نوشتم گفتم

    نمی خوام به خودم سخت بگیرم، ویا عجله کنم، میخوام آهسته ولی پیوسته قدم بردارم

    و زیر عنوان این فایل هم دیدم نوشته شده(آگاهیهای دوره عزت نفس، در صلح بودن با خودمان، قدمهای تکاملی برای هدایت شدن) استاد همینا رو میگه

    اینا قوت قلبه برای من، که مسیرم درسته و ادامه بدم

    ما باید از فرصتی که خدا در این جهان مادی در اختیارمون قرار داده استفاده کنیم لذت ببریم رشد کنیم شاد باشیم و کمک کنیم دیگران هم شاد باشن

    در یک کلام خوب زندگی کنیم و کمک کنیم جهان جای بهتری برای زندگی کردن برای دیگران باشه

    یادم باشه که من انسانم و نیازهایی دارم، مثلاً نیاز به توجه،

    نه کمالگرا باشم و خیلی سخت بگیرم بخودم و امیال ونیاز هامو سرکوب کنم، و نه احساس نیازم به توجه از حد بگذره

    تعادل برقرار کنم بین اینها

    سخت گرفتن باعث میشه زندگی خیلی جذاب نباشه

    مهمترین موضوع اینه که آدم از زندگی لذت ببره

    وقتی کار کردن روی خودمونو شروع می کنیم در انتخاب هدفها دچار سوء برداشت  میشیم، بعد از مدتی اگر در مسیر درست باشیم خیلی از نگاهای اشتباه حذف میشه

    باور درست+ عشق و علاقه+ استمرار

    این ترکیب باید با هم باشه

    هدف از زندگی این نیست که ما از بقیه معروف تر باشیم

    اگر ما از زندگیمون لذت ببریم با تمرکز بر روی زیباییهای زندگیمون با کنترل ورودیهامون با احساس خوب با سعی کردن که به احساس خوب برسیم، ما هدایت میشیم به مسیر درست و بجایی که باید باشیم، همونجوری که استاد هدایت شد

    وقتی به خودم نگاه می کنم می بینم دقیقاً همون جوریه که استاد میگه اوایل همش می خواستم زودتر به نتیجه برسم، بعد دیدم من اصلاً یادم رفته که از زندگی الانم لذت ببرم

    بابا اصل اینه که در لحظه حال زندگی کنم و لذت ببرم

    با لذت روی خودم کار کنم بدون عجله، نتایج خودشون میان

    خدا رو شکر الان آروم ترم درکم از قوانین بهتر شده هر روز بخودم یادآوری می کنم و تو دفترم می نویسم که من میخوام امروز رو خوب زندگی کنم و از لحظه های امروزم استفاده کنم،با لذت با شادی

    سپاسگزارم از استاد عزیزم

    لحظه هاتون پر از یاد خدا و زندگیتون به شیرینی عسل باشه انشاء الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    بانو قدرتمند گفته:
    مدت عضویت: 2298 روز

    “بسم الله الرحمن الرحیم ”

    معبودا هرآنچه دارم از آن توست.

    سلام استاد جان سلام مریم جان جانانم

    آن شاالله که عالی باشید

    سلام به دختر پسرهایی توحیدی سایت

    استاد جان درمورد سوال دوست مون جواب تون دقیقا همین کارهایی بود که تو مسیرم انجام می‌دادم.

    یادمه شروع کارم ازساعت3صبح که بیدارمیشدم تاساعت11شب من زجر نمی‌کشیدم ونه حتی گشنه ام نمیشد خدا من رو هدایت کرده بود به یه تغذیه ای که یه تکه گوشت بوقلمون با بادام میخوردم اونم یک وعده در روز همین با ویتامین هایی که صبح که بیدار میشدم میخوردم و فقط آب میخوردم خیلی خیلی خیلی زیاد، این تغذیه من بود.

    اصلا نه حرف منفی آدمها رو تاثیر داشت خیلی ها میگفتن تو بدبخت میشی تو شروع کارم خیلی ها بهم میگفتن این کار که تو داری میکنی از تو گنده ترش هستش که تو هیچی در برابرشون و تو نمیتونی حتی با اونا رقابت کنی

    استاد جان من واسه رقابت نرفته بودم تو اون شغل من برای اینکه از اون شرایط فعلی بیام بیرون و تشنه این بودم که ثروت خلق کنم و آسایش داشته باشم و خودم هزینه برای ادامه تحصیل ام رو بپردازم تو شغلی که بهم تو اون شرایطی که بودم الهام شده بودرفتم

    و من اجرا میکردم پله به پله که بهم گفته می‌شد.

    با اون حال که اون شغل عشق واقعی ام نبود اما تمام خودم رو براش گذاشتم چرا که میخواستم بهم جواب بده که می‌شود از زیر صفر هر کاری رو شروع کرد بهم خیلی خیلی زیاد باور و ایمان توحید داد شغلم خیلی منو بزرگتر کرد خیلی بهم باور سالم داد الان حس میکنم که اگر بخواهم هرکاری مهم نیست چی باشه از زیر صفر کلوین به بالاترین درجه اعلا برسونم میتوانم.

    چون تو شروع کار یادمه هرکی هرچی میگفت من حس میکردم یه قدرت عظیم پشت منه و داره به اونایی که میگن تو هیچی تو این کار بهشون میخنده

    استاد جانم من تو یکسال تو جایی بودم که اونی که تو بیست سال همه خانواده اش تو این کار بودن به الله نبودتو جایگاهم

    همه کاسب هایی اون منطقه بهم میگفتن تو در برابر این آدم هیچی برو پی زندگیت بشین بچه‌ها تو بزرگ کن همونا الان همه حرفهایی اون سال شون یادشون رفته.

    وقتی شروع کردم با عشق وشور و ایمان ایمان ادامه دادم استمرار ورزیدم استادم عزیزم جانم خدا اعتبارش بهم داد ثروت شو بهم داد نام نیک شو بهم داد تو کل بازار همه من رو میشناختن به اسم قسم میخوردن و حتی نه خونه منو میشناختن نه حتی نشونه ای ازم داشتن میلیون میلیون بهم بار میدادن که بفروشم هروقت پول مشتری تسویه کرد براشون ببرم.

    خدا کاری تو کاسبی ام کرد که چی میتونم بگم خدا برام شاهکار کرد کار کرد معجزه هر لحظه از در و دیوار برام می‌بارید همه قلبها در برابرم نرم بود و الله کنارم مثل کوه بود هرجا که میرفتم

    استادم جانم عزیزم شب و روز باورهایی که از عزت نفس ساخته بودم مدام مرور میشد و اون تو گوشم بود و توی ماشین دوره ناب قانون‌ آفرینش تا شب برسم خونه پلی بود و من غرق نور و آگاهی بودم اونقدر حالم عالی بود احساس قدرت میکردم این حس قدرت بهم یه انگیزه ای میداد که فقط ادامه میدادم خواب حتی معنا شو از دست داده بود همین ادامه دادنه الان من رو در آسایش راحتی و روزی به غیر الحساب الرزق ارزقان الهی مقررم داشته

    تو فایل قبلی مصاحبه استاد جان نوشتم از کجا شروع کردم و الان کجا هستم.

    دارم خودمو برای یک مسیر جدید و یه عشق ناب خدا و حضور پررنگ تر خدا آماده میکنم.

    میخوام تو این مسیر جدید خدا رو در همه ابعادش خیلی خیلی عمیق تر استادم جانم تجربه اش کنم اونقدر عمیق که از حسش لبریز اشک شوق باشم.

    خدارو میخوام خیلی خیلی فراتر از اون بازار و این ثروت و راحتی و آسایش و اعتبار و نام نیک تجربه اش کنم.

    عاشقانه براتون مینویسم استادم جانم عزیزم

    خداروصدهزاران مرتبه شکر خوشحالم شما رو دارم الگویی توحیدی استادم جانم دوست دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    آسمان گفته:
    مدت عضویت: 1568 روز

    به نام خداییی که همیشه در کنارمه و من رو هدایت میکنه و پاسخ میده به هر سوالی و اجابت میکنه هر خواسته ای رو

    سلام به همه عزیزان

    من امروز صبح این فایل رو گوش دادم و اومدم کامنتم رو نوشتم و اماده کردم تا ارسال کنم زیر فایل ،خوابم گرفت رفتم خوابیدم و اومدم دوباره بخونم تا اگر جاییش اشتباه تایپی بود تصیح کنم و بعد ارسالش کنم که یک جرقه ای در ذهنم زد اینو مینویسم تا برام بمونه چون تجربه ی زیبا و جالبی برای منه

    اینو نوشته بودم تا ارسال کنم👇

    «چقدر این روزها با فکر اینکه من چکاری باید انجام بدم ؟حسم بد میشه با خودم میگم سنم داره میره بالا و هنوز نمیدونم چکار کنم ؟نمیدونم طبیعی یا نه اما اروم میشم و یک مدت خوبم باز دوباره به خودم میگم هنوز نمیدونم و باز حالم بد میشه

    دلم میخواد یک حرکت عملی داشته باشم فقط کار کردن روی خودم نباشه .البته بارها شنیدم از استاد که میگن عجله نکن هدایت میشی اما باز این ذهن فقط میخواد باعث ناامیدی من بشه.👈انگار وقتی یک حرکت عملی داشته باشم خیالم راحتتره 👉تا وقتی که دارم روی خودم کار میکنم انگار ذهنم میگه خودتو گول نزن نشستی و میگی دارم روی خودم کار میکنم.

    اما نشونه های امروز برای خاموش کردن نجواهای شیطانی که گاهی باعث میشه بشینم و گریه کنم از بی حرکتی خودم

    امروز در عقل کل جواب چندین دوست رو در پاسخ یک دوست عزیزی خوندم که سوال اون دوستمون این بود که گاهی یک حس خیلی عمیق و عالی در خودم احساس میکنم اما کوتاه چکار کنم بیشتر این احساس رو داشته باشم؟؛ (منم این حسو بارها داشتم حتی من رویای یک خونه دلخواه خودم رو دارم و میدونم به زودی به دستش میارم چون اون حس عالی داشتن خونه دار شدن که در وجودم با داشتن اون خونه رو دارم بارها و بارها در وجودم احساس کردم سجده شکر به جا اوردم با اشک توی چشمام اومدم و کامنت نوشتم و گفتم استاد رویای من محقق شد و اینقدر این حس برام لذت بخش و دلچسبه که دلم میخواد بارها و بارها تجربه ش کنم و حتی گاهی بوی توی خونه رو هم حس کردم )و پاسخ دوستان در مورد سوال دوستمون این بود که این احساس یعنی در مسیر درستی هستی و این جمله انگار برای من بود و من به خودم بالیدم و خوشحال شدم

    دومین نشانه صحبتهای این فایل استاد بود

    از زندگی لذت ببرم با احساس خوب ،تمرکز روی زیباییهای زندگی ، کنترل ورودیهام بعد هدایت میشم فقط من باید اسون بگیرم و لذت ببرم نخوام زود یاد بگیرم به خودم فرصت بدم تا از این فرصت لذت ببرم عجله نکنم و به خودم فشار نیارم ، (که من به خودم خیلی سخت میگیرم و به خودم خیلی فشار میارم که بفهمم چکاری انجام بدم)

    مهمتریم موضوع لذت بردن از زندگی

    نه به خودمون سخت بگیریم نه دیگران و قضاوت نکردن دیگران

    💖هدف لذت بردن از زندگیه فرصتی که خداوند داده لذت ببریم شاد باشیم 💖خوب زندگی کنیم و دنیا روجای بهتری برای زندگی بقیه کنم»

    این👆

    تمام نوشته من بود غیر از 👈👉که بعد از خوندن این نوشتم بهش اضافه کردم وقتی خوندم به خودم گفتم چقدر باور محدود کننده😯اصلا نمیفهمم که واقعا من اینها رو نوشتم 🤔

    دیشب به خودم گفتم من چرا به ثروتی که میخوام نمیرسم چه باوری در من وجود داره که جلوی ورود ثروت رو میگیره و الان فهمیدم من دنبال اینم که یک کار فیزیکی انجام بدم بعد ثروت میاد و این یک باور منه قبلا باورم این بود کار سخت و زیاد باعث ورود پول ثروت میشه و با کار کردن روی این باورم نتیجه این شد که بدون اینکه من به همسرم بگم و درخواستی داشته باشم خودش هفته ای یک مقدار پول به کارت من واریز میکنه (تمام اینها رو همین الان متوجه شدم خدای من شکرت)پس وقتی این باور این نتیجه رو داشته حالا نوبت باور بعدی منه که،،،حتما باید یک کار فیزیکی انجام بدم تا پول بیاد ،،،ای ذهن نجوا کننده من خدایی که رزاق هست و بی حساب روزی میده به هرکسی که بخواد، به منم حتما میده همینطوری که تا به حال داده و من اینو طبیعی میدونستم و اصلا توجهی بهش نداشتم این سومین نشونه و مهر تاییدی برای من بود که مسیرم درسته .

    گوش به حرف ذهن نکنم حرفی که باعث ناراحتی من میشه از طرف شیطانه

    من باید لذت ببرم ارام باشم در مسیر بمانم هدایتتتتتتتت میشم خدای مهربانم من را هدایت میکند💟

    خدای من بینهایت شکرت که ارامش منی ارامم میکنی پاسخ میدی ،هدایت میکنی

    و واقعا خدا کافیست

    خدای من شکرت

    خدایا من رو هدایت کن به راه کسانی که به انان نعمت داده ای امین یا رب العالمین

    در پناه خدای مهربانم باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    حسین شریفی گفته:
    مدت عضویت: 680 روز

    درود براستاد عزیزم وخانم شایسته عزیز ودوستان هم فرکانسم…

    خیلی ازت سپاسگزارم استاد از این فایل عالی …

    مخاطب کلمه به کلمه ی این فایل من بودم …

    من چندساله به بحث آموزش علاقه مند هستم و میترسم شروع کنم…

    همش میاد تو ذهنم که اینهمه آدم هستن حضوری و آنلاین آموزش میدن من چی میخوام بگم و چجوری میخوام رشد کنم؟؟؟

    یک کانال آموزشی باتعداد کم دادم که بهم ایمان دارن و به حرفام گوش میدن…

    خدائی خیلی دلم نمیخواد تو دید باشم اینم دلیلش اینه که فکر میکنم اگر زباد تو دید باشم وهرکی میاد اگه سوالی بپرسه چجوری بتونم همه رو جواب بدم…

    بعضی وقتا میگم خیلیا از من جوان ترن و زودتر شروع کردن و اینجا که استاد مثال پائولو کوئلو و سرهنگ ساندرز و زدن خیلی بخودم امیدوار شدم…

    میدونم باورهای ضعیفی دارم در مورد پول و ثروت و براهمین بخودم میگم اول با فایل رایگان شروع کنم درحالی که طبق صحبتهای استاد میشه از،همون اول پول هم درآورد ولی مشکل باورهای منه…

    یک مورد دیگه اینکه من تو کارم فقط مدیریت میکنم و خیلی به ندرت خودم وارد کار میشم اینم حدود 10 سال بیشتره و اینم مدیون آموزش هستم چون قبلا خودمم بعنوان کارگر کنار بقیه کارمیکردم ولی چون الان وقت آزاد بیشتری دارم هم دقیق کارمو مدیریت میکنم هم وقت برا آموزش دیدن دارم و نکته جالب اینه که مت از آموزش سیر نمیشم خسته نمیشم و هردقیقه ای که وقت پبداکنم یا کتاب میخونم یا توسایتم یا مطلب تو کانالم میذارم و واقعا ازش لذت میبرم…

    توسایتم و دوره هامو میگذرونم م تمرین میکنم هرساعتی که باشه فرقی نداره تا آخراشب فایل گوش میدم مینویسم و طبق صحبتهای استاد این نشون دهنده ی علاقه ی من به بحث آموزشه هرچند که هنوز هیچ پولی هم از آموزش دریافت نکردم ولی با تمام توانم و با استمرار انجامش میدم اصلا هم نمیدونم که در آینده چه اتفاقی میافته ولی دارم رو باورهام کار میکنم که نتایج عالی بگیرم فقط برای خودم…

    خیلی وقتا میاد تو ذهنم که اگه تو اینکار موفق بشم پوز خیلیا رو زدم ولی خیلی زود یادم مباد که من اینکارو دوست دارم و دلم میخواد انجامش بدم مهم نیست که بتونم روی چه کسیو کم کنم یا بخوام باهاش پز بدم برا دل خودم میخوام نتیجه 17 سال آموزشم رو انتقال بدم و وقتی فکرشو میکنم حالم خوب میشه از فکرم لذت میبرم …

    وقت خواب یا به محض بیدارشدن از خواب دارم تصویر یک کوچ موفق رو بازی میکنم تو ذهنم که میتونه به دیگران کمک کنه تا نتایج عالی بگیرن واین برام واقعا لذت بخشه…

    یک مطلب که با تمام وجودم از استاد یادگرفتم عجله نمیکنم برا زود نتیجه گرفتن میدونم من اگه روی خودم کار کنم نتایج خیلی زود خودشون رو نشون میدن…

    همین نتیجه که الان من شجاعت فکر کردن به خواستم رو دارم از کارکردن روی خودم توسط دوره با ارزش احساس لیاقت،دوره ی عالی عزت نفس و دوره ی بی نظیر قانون آفرینش نشات گرفته وگرنه قبلا تا میرفتم بهش فکر کنم میگفتم اونا که آموزش میدن آدمای خاصی هستن تحصیلات عالیه دارن تو چی داری؟؟

    وقتی فکر میکردم اونا خاصن و من نیستم پس جرات فکر کردن به اونو نداشتم چون منکه خاص نیستم و این یکی از موانع بود…

    ولی من فوق العاده مهارت دارم توی تغییر خودم…روی کار کردن رو خودم و این برام خیلی باارزشه که به این نتیجه رسیدم…

    سپاسگزارم استادعزیرم وخانم شایسته عزیز بابت استارت این پروژه عالی…

    سپاسگزارم دوستان عزیزم…

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    مرضيه ابراهيمي گفته:
    مدت عضویت: 2182 روز

    به نام خدای مهربانم که هر آنچه دارم از آن اوست

    سلام به استاد عزیزم و استاد شایسته عزیز

    سلام به دوستان همفرکانسم در این سایت الهی

    طبق تعهدم اومدم که بنویسم،نمی‌دونم باید چی بنویسم،انشالله که بهم گفته بشه و من بنویسم

    خدایا شکرت که یک روز دیگه بهم فرصت زندگی کردن رو دادی

    خدایا شکرت که بهم دوره احساس لیاقت رو دادی و چقدر از شروع دوره تا به الان نسبت به خودم آسون گیرتر شدم

    خدایا شکرت که هدایتم کردی در حوزه مورد علاقه م

    خدایا شکرت که الان در حوزه کسب و کار مورد علاقه م هستم

    خدایا شکرت که بهم دوره روانشناسی ثروت یک رو دادی و گفتی باورهامو درست کنم،ثروت به سمتم میاد

    خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت

    -هدف ما اینه که از این فرصتی که خداوند بهمون داده تا در این جهان مادی زندگی کنیم،لذت ببرم

    -هدف ما از زندگی این نیست که از بقیه معروف تر باشیم

    خوشبختانه هیچوقت فکر نکردم که میخوام فردی باشم که معروف باشم،همه منو بشناسند،نمی‌دونم شایدم چون یه باور قالب در درونم بوده که هیچوقت بهش نمیرسم،بهش فکر نکردم،برای اینکه خودمو بهتر بشناسم باید بیشتر روی خودشناسی خودم کار کنم،نمی‌دونم به قول استاد ما انسانیم،اینکه تووی شهرم به یه موفقیتی برسم که بشناسنم و دوستان و آشنایان برام به به چهچه کنند،برام پیش اومده اما هیچوقت فکر نکردم که میخوام یه شخصی بشم که جهانی بشم،بازم نمی‌دونم میگم شاید یه باوری در درونم بوده که هیچوقت بهش نرسیدم،چقدر این جمله منو به فکر فرو برد واقعا تمایل من بیشتر به کدوم سمته؟

    باید در این مورد بیشتر در خودم کندوکاو کنم…

    چیزی که یادم میاد همیشه گفتم نباید دنیا مرضیه ابراهیمی رو فراموش کنه،باید همیشه مرضیه ابراهیمی یادش بمونه،اینم از بحث احساس لیاقت میاد،اونقدری که شخصیت خودم رو قبول دارم شایدم از روی غرورم و از خودراضی بدونم میاد اما هیچوقت چیزی به ذهنم نیومد که چه کاری رو انجام بدم که مرضیه ابراهیمی فراموش نشه،یه جوری که دیگه فراموش کردم یه روزی همچین خواسته ایی رو داشتم،بازم نمی‌دونم شاید بخاطره اون باور درونی که بوده،خواسته مو فراموش کردم که من هیچوقت بهش نمیرسم

    استاد میدونی من تا قبل از آشنایی با قانون همش فکر میکردم اومدم به این دنیا که فقط تماشا کنم و حسرت بخورم،نه اینکه بدست بیارمو لذت ببرم،تا اینکه با قانون آشنا شدم و سعی کردم روی این باور کار کنم که من نیومدم به این دنیا که فقط نگاه کنم،من اومدم که بدست بیارم،خب بخاطره همین تغییر باور،دستاوردهایی هم داشتم،اینکه الان تووی حوزه ی موردعلاقه م هستم و کسب و کارمو دارم،اینکه ماشین دارم و اینکه از هر بابت از سمت خونواده م مستقل هستم و هدف بعدیم اینه که یه خونه باغ داشته باشم تووی روستای خوش آب و هوا که تابستون‌ها خنک باشه،انشالله که خداوند هدایتی میکنه بدستش میارم،حتی همین چندروز پیش حسم مدام میگفت مگه خونه باغ نمیخوای،خب دقیقا بنویس با جزییات که چجور خونه باغی میخوای من بهت میدم،منم بعد از چندروز مقاومت ذهنم اومد جز به جز نوشتم که خدایا من چه خونه باغی رو میخوام،حتی راجب شیرالاتشم نوشتم که میخوام چجوری باشه،سعی کردم اون چیزی رو که از یه خونه باغ میخوام رو بنویسم،با یاری خداوند یه جوری خیالم راحته که خداوند برام اوکیش میکنه،که فکر می‌کنم واقعا دارمش،به فکر وسایلشم که اونم از خداوند خواستم برام اوکی کنه،خب من تا قبل از آشنایی با قانون اصلا خبری از همچین چیزی نبود،که من درخواست،ماشین،کسب و کار مستقل،خونه باغ این چیزها داشته باشم،چون فکر میکردم اومدم فقط نگاه کنم،اما با الگویی چون استاد و خانم شایسته عزیزم و خیلی از دوستانم در این گنج الهی به این باور رسیدم که من نیومدم که تووی این دنیا فقط تماشا کنم،من اومدم که بدست بیارم،اینکه منم میتونم،برای من هم می‌شود،من چیزی از بقیه کم ندارم،منم لایق یه زندگی عالی در همه ی ابعاد هستم،خدایا شکرت

    استاد سعی کردم برای اینکه بتونم به خونواده م و عزیزانم کمک کنم،گفتم که باید به جای دلسوزی کردن و غصه خوردن برای بقیه که خودمو بیشتر در شرایط نامناسب نگه میداره،باید سعی کنم به جای حرف زدن و شعار دادن،به موفقیت های برسم که نتایجم نشون بده و اونها هم منو الگو قرار بدن،بین اقوام نزدیکم خداوند رو یه الگو موفق هستم،خدایا شکرت

    -خوب زندگی کنیم با شادی،عشق و لذت و کمک کنیم جهان جای بهتری برای دیگران هم باشه…

    -کسب و کار با استمرار و با باورهای درست و با عشق شکوفا می‌شود

    باورهای درست در مورد ثروت،موفقیت،کسب و کار،عشق و علاقه و استمرار

    من باید با این نگاه و احساس خوب و لذت بردن از لحظه به لحظه زندگی مون،کسب و کارمون رو ادامه بدیم و دنبال نتایج لحظه ایی نباشیم

    نتایج لحظه ایی همون لذت بردن از کاریه که داریم انجام میدیم،نتایج بلندمدت که ثروت،موفقیت و شهرته،اینها وقتی که من ادامه بدم،میاد

    -تووی کسب و کار من که چسب فروشیه نیازه که من ادامه بدم،حالا چجوری ادامه بدم؟؟

    1.عشق داشته باشم یعنی تووی مسیری که عاشقش هستم،حرکت کنم

    2.باورهای مناسبی در مورد ثروت بسازم

    استاد من حدود یک سالی هست که کسب و کار خودم راه اندازی کردم،یه جاهایی تووش ضرر کردم اما خیلی کم،یه جاهایی تووش سود کردم اما بازم خیلی کم،اما تووی این ده ماهی که گذشت خیلی چیزها از چسب رو یاد گرفتم که تا قبل از اینکه واردش بشم،هیچی ازش نمیدونستم اینکه چسب تاریخ داره باید توو بازده زمانی تاریخش فروخته بشه،اینکه چسب قیمتش با دلار بالا و پایین میشه مثه طلا،خب همین بهم کمک کرد دیگه حواسم باشه چه تعدادی رو می‌خرم،با شرکت صحبت کنم اگه توو تاریخ فروخته نشد،پس بدم و درس‌های دیگه،اصلا انتظار نداشتم که همین سال اول باهاش خونه و ماشین،پول پس انداز کنم،گفتم تووی بلندمدت درست میشه البته به شرطی که من باورهامون درست کنم،خب همین چندوقت پیش گفتم میخوام دوباره قرارداد مغازه رو تمدید کنم،مادرم گفت بدرد نمیخوره مغازه داری،چی بهت داد تووی این یک سال،دوستم گفت مغازه تو جمع کن بیا پیش خودم کارها حسابداری مو انجام بده ماهی 25میلیون بهت میدم،گفتم نه درسته که تووی سال اول سود خوبی بهم نداده اما ادامه میدم،درست میشه،هی سعی می‌کنم با پیدا کردن ترمزهام اوضاع فروشم رو بهتر و بهتر کنم،و امید دارم که درست میشه،اما بحث عشق و علاقه،استاد من به این کار علاقه داشتم که واردش شدم،اما هنوز نتونستم مثه اون کفش فروشی که خانم شایسته تووی سفر به دور امریکا ازش کفش خریدن،تووی کارم تخصص پیدا کنم،دیشب خداوند یه مشتری رو به سمتم هدایت کرد،اومد مغازه و کلی توضیح داد که من عاشق چسبم،مشخص بود که چقدر عشق به چسب داره چنان با ولع صحبت می‌کرد راجب چسب که من خودم لذت بردم،میگفت باید عاشق کارت باشی که موفق بشی،یه خانم نجار حرفه ایی تووی یوتیوپ بهم معرفی کرد،گفت ببین چقدر به کارش عشق داره،آدم باید اینجوری عاشق کارش باشه،واقعا منم فکر کردم که انگار وقتشه دست به عمل بشم و تووی حرفه ی خودم تخصص پیدا کنم،گفتم خدایا نمی‌دونم از کجا شروع کنم،اخه کتابی هم ندیدم در موردش که بخونم یا اینکه تووی یوتیوپ گشتم چیزه خاصی پیدا نکردم،تا اینکه امروز صبح شما این فایل رو گذاشتید،و دیدم چقدر مربوطه به صحبت های من با اون آقا در مورد عشق و علاقه به کسب و کار،از خداوند هدایت خواستم و میخوام که منو هدایت کنه تا تووی کارم تخصص پیدا کنم،ایده اومد که به اون آقا بگم یه مدت بیاد تووی مغازه من کار کنه و من کنارش یاد بگیرم،یه مبلغی رو براش در نظر بگیرم بهش بدم،گفتم خدایا اگه باید این ایده رو عملی کنم،اون آقا دوباره بیاد مغازه م…خدایا شکرت

    خدایا شکرت که روزی رسان من تو هستی نه هیچ عامل بیرونی دیگه

    خدایا شکرت که هر آنچه دارم از تو دارم

    خدایا شکرت که خودت به تنهایی برام کافی هستی

    خدایا شکرت برای فروش امروزمون

    خدایا شکرت برای خرید امروزمون

    خدایا شکرت برای فروش میلیونی امروزمون

    خدایا شکرت برای فراوانی مشتری

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      مریم درویشی گفته:
      مدت عضویت: 2851 روز

      سلام مرضیه جان، امیدوارم حالت عالی باشه

      نمیدونم توی این کامنتت خوندم یا یه گام های قبل ولی گفتم بیام بهت بگم تحسینت کنم که مسجد سلیمان تا اهواز اومدی و بستنی گاو میش خوردی و تونستی رانندگی کنی دمت گرم دختر ،اگر مسیرت خورد به بندرماهشهر حتما برام پیام بذار توی سایت، یا از طریق بچهای عباسمنشی یا نمیدونم از چه طریقی.. ولی حتما بهم پیام بده، یه روز کامل باهم باشیم..بریم جاده ترانزیتی بندرامام صدها تریلی تحسین کنیم، متفاوت ترین جاده جنوب خوزستانه، وقته بارگیری باشه

      پارک ساحلی ،ساحل دریا سربندر و خورسیف تجربه جالبی میتونه باشه برات

      در پناه خدا باشی عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2200 روز

    مصاحبه با استاد |فرصت «لذت بردن از مسیر رشد» را از خودت نگیر

    گام هجدهم پروژه ی مهاجرت به مدار بالاتر

      بنام خداوند وهاب و بخشنده و مهربان هدایتگرم که کلید جادویی و طلایی مهاجرت به مدار بالاتر در تمام جنبه های زندگیم برای اجابت دعاها و خواسته هایم را در این مسیر الهی به من عطا بخشیده و به من کمک کرده .؛ که تا این لحظه به گام هجدهم هدایت شوم ممنون و سپاسگذارم .خدا رو شکر تعهدی دادیم که روی خودمان کار کنیم و رد پایی بجای بگذاریم و طبق تعهدم هم فقط به خداوند توکل میکنم

    خدایااا شکرت

    درود و وقت بخیر خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم

    درود به دوستان عزیزی که در این مسیر توحیدی حضور دارند و با خواندن کامنت های زیباشون به درک و آگاهی بیشتری هدایت میشوم الهی حال دلتون عالیع عالی باشه..

    سوال پرسیده شده یکی از دوستان ..اینکه گفتند : من یک هدفی رو انتخاب کردم و می‌خوام برای رسیدن به هدفم نه تنها بهترین در ایران باشم بلکه توی دنیا هم بهترین باشم . اما کسانی که توی رشته ی کاری من خیلی موفق شدند گفتند بیست سی سال طول کشیده تا به اینجا رسیدیم حتی استادم هم همینو گفته و من در جواب گفتم پس چطوری فلانی با شش هفت سال به موفقیت رسیده ؟؟ استادم گفته: خودتو با آن شخص مقایسه نکن . تو با اون فرق می‌کنی .. ایشون یعنی این دوستمون گفتند . با عشق روزی ده دوازده ساعت روی خودم و هدفم دارم کار میکنم ولی وقتی این حرفها رو می‌شنوم دلسرد میشوم منم نمی‌خوام بیست سال دیگه به هدفم برسم .

    سوال ایشون شاید سوال خیلی از ماها هم باشه .. یعنی من خودم وقتی وارد این فضای قانون جذب و این سایت و این آگاهی ها شده بودم خیلی عجله داشتم که به هدفهام برسم و اصلا از محدودیت های ذهنیم خبر نداشتم و اصلا معنا و مفهوم قانون تکامل را درک نمی‌کردم و همش عجله داشتم که به خواسته هام برسم در صورتی که افکار محدود و بسته ای داشتم و برای رشد و پیشرفتم نیاز داشتم تا آماده تر شوم و زاویه ی دیدگاهم وسیعتر بشه تا به آگاهی های بیشتری هدایت شوم .. هر چند به خیلی از خواسته های کوچولو کوچولوم رسیدم که قبلترش برام بزرگ بنظر می‌رسید ولی به همان اندازه ای که روی خودم و افکارم و کنترل ورودی های ذهنم کار کردم و زاویه ی نگاهم وسیعتر شد و درک بیشتری پیدا کردم به همان اندازه هم نتیجه شو دیدم

    در واقع اگر به موفقیت های کوچکی هم رسیده باشیم ذهنیت مون تغییر می‌کنه یعنی زاویه ی نگاهمون به جهان هستی و محیط اطرافمون تغییر میکنه و بیشتر تلاش میکنیم تا به خواسته ها و آرزوهای دیگر مون برسیم..

    ولی اگر دوست داریم که بهتررررر از همه باشیم و کمالگرا باشیم و یا اینکه بخواهیم بخاطر اینکه توجه ی همه رو بخودمون جلب کنیم . و در واقع اگر ما می‌خواهیم موفقیت مون را برای دیگران ثابت کنیم و جلب توجه کنیم ..تا آن موفقیت را با بهترین شرایط داشته باشیم نیاز به صبر و بردباری و شکیبایی داریم و با توجه به قانون تکامل به خواسته هامون میرسیم..

    نکته ای که استاد در اینجا مطرح کردن اینکه

    آیا ما دوست داریم بعنوان یک هنرمند و یا هر حرفه ای دیگری در جهان بهترین باشیم ولی کسی ما رو نشناسه ؟؟؟؟؟ یا اینکه ترجیح بدیم بعنوان همان هنرمند در شهر مون بعنوان بهترین شناخته بشویم و معروف بشیم ؟؟؟!

    همه ی انسان ها نیاز به توجه دارند و این یک نیاز طبیعی است چون یک خصلت و ویژگی های انسانی است و دوست داره مورد توجه قرار بگیره ولی این نیاز به توجه هم حد و مرزی داره .. ولی اگر این نیاز جلب توجه بیش از حد باشه و یا بیش از حد در هر چیزی بخواهیم بهترین باشیم و بخودمون و یا به دیگران خیلی سخت بگیریم و مدام بفکر کمالگرایی باشیم هیچ لذتی از لحظات حال مون نمی بریم و همه چیز برامون سخت میگذره .. در صورتی که میتونیم زیاد سخت نگیریم و همه چی رو آسونتر در نظر بگیریم و از زندگی مون بیشتر لذت ببریم

    هدف چیع؟؟؟؟

    هدف اینه که از این فرصتی که خداوند در این جهان مادی بهمون داده استفاده کنیم لذت ببریم و استفاده کنیم و رشد کنیم

    بقول استاد عزیزم..

    خوب زندگی کنیم و کمک کنیم که جهان جای بهتری برای زندگی کردن برای خودمون و دیگران باشه

    در واقع اگر ما به حرفه و یا هنر و یا موسیقی و یا شغل مون و یا ورزش و یا هر کار دیگری علاقه داریم و عاشقش هستیم برای رشد و پیشرفت و رسیدن به موفقیت هیچ درد و زجری بمعنای سختی نمیکشیم بلکه با ادامه دادن در آن کار و یا حرفه از مسیرمون لذت میبریم .. البته که باید روی باورها مون هم کار کنیم .. یعنی اگر فقط برای بهترین شدن تلاش کنیم ولی اگر باورهای ثروت سازمون نامناسب و محدود باشه .ممکنه توی کارمون موفق بشیم ولی از نظر درآمد و پول و ثروت هیچ رشد و پیشرفتی نمی‌کنیم .

    بقول استاد .. باورهای ثروت ساز درست و مناسب و قدرتمند بهمراه باورهای موفقیت در هنر و موسیقی و غیره یک ترکیب جادویی است که میتوآن در آن کار بصورت تکاملی و با الگوهای درست و مناسب رشد و پیشرفت کرد..

    نتیجه ای که این صحبت های استاد برام داشت و باید همیشه و همیشه با خودم تکرار و تکرار و تمرین داشته باشم اینه که هیچوقت در هیچ کاری برای رسیدن به هدف و آرزوهامون عجله ای نداشته باشیم و آنقدر چشم و هم چشمی و رقابت با کسی نداشته باشیم که فلانی اینقدر زود به خواسته ها و آرزوهاش رسیده و یا آنقدر زود پولدار و ثروتمند شده . چرا من هنوز رشد و پیشرفتی نکردم .. دلیلیش این است که چون نمی‌تونیم دیگران را قضاوت کنیم .

    اینکه آن شخص چقدر به آن هنر و یا آن حرفه و کسب و کار علاقه‌مند بوده و چقدر تلاش و کوشش و تمرین کرده و استمرار داشته و یا چقدر وقت و زمان صرف آموزش و یادگیریش صرف کرده تا به این حد از موفقیت های پولی و مالی و مادی و معنوی و ارتباطات و معروفیت و یا اعتبار رسیده.. پس هر کسی با تلاش و کوششی که می‌کنه ممکنه زودتر و یا دیرتر به هدفش برسه.

    هدف از زندگی مون اینه که عجله ای نداشته باشیم و قانون تکامل را رعایت کنیم و باید هدفمون لذت بردن باشه و سبک زندگی شخصی خودمون را داشته باشیم . اینکه استقلال مالی و آزادی زمانی و مکانی داشته باشیم تا بتونیم به دیگر خواسته هامون برسیم

    کسانی که تازه شروع کردن برای موفقیت و هنوز به یک شرایط خوبی هنوز نرسیدن . رسیدن به یک سری چیزها براشون خیلی مهمه ولی بعد از مدتی میفهمند که دیگه آن چیزهای اولیه براشون مثل گذشته زیاد مهم نیست بقول استاد این موضوع هم طبیعی است

    نکته ی طلایی استاد

    اگر عاشق چیزی هستی توی آن مسیر حرکت کن ؛ باورهاتو درست کن و از زندگیت لذت ببر چون نتایج خودش خواهد آمد با توجه به قانون و شروع کردن و حرکت کردن نتایج مالی و کاری و غیره .هم خودش می آید

    خدایا شکرت کمکم کن تا در این مسیر الهی و جهت دهی درست و مناسب افکار و باورهایم آگاهانه حرکت کنم تا به موفقیت و نتایج و احساس خوب پایدار هدایت شوم

    برای رسیدن به خواسته ها و آرزوها و رویاهام یکی از مهمترین کارهای من در جهان هستی کنترل ورودی های ذهنم هست

    خدایااا کمکم کن که هر روزم بهتر از روز گذشته در مدار کنترل ورودی های ذهنم باشم تا ظرف وجودم را وسیعتر و عمیق تر کنم و برای این موهبت های الهیم شکرگذارم

    خدایا تمام جنبه های زندگی من نیاز به ترمیم و بهبودی کامل و با کیفیت و معجزه های الهی تو را دارد پس با معجزاتت بی نیازم کن و من را در جهت رسیدن به خواسته ها و آرزوها و رویاهایم هدایتم کن

    خدایاااااا ما را هدایت کن به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت و پول و ثروت و برکت و سلامتی و تندرستی و دل خوش و شادی و شادمانی را داده ای و از اینکه در مدار امنیت کامل و استقلال مالی آزادی مالی و زمانی و مکانی در تمام جنبه های زندگیم هستم ممنون و سپاسگذارم

    خدایا شکرت که هدایت ما رو بعهده گرفتی و ای خدایی که به تنهایی برایم کافی هستی ممنون و سپاسگذارم

    ـ

    خدایاااا من فقط و فقط با نتایج معجزه آسایم می توانم اسم ترا بلند فریاد بزنم و بگم خدایااآاا شکرت خدایااااااااه اه اه آه آه آه راحت شدم و خودمو سپردم به تو

    خدایااا می‌خوام با بالاتر رفتن مدارم اسم تو رو بلند بلند با فریاد صدا بزنم بگم خـــــــــــــــدایـــــــــــــاااااااااااا

    شـــــــــــکـــــرت

    خدای قدرتمند من ، من در برابر علم و آگاهی تو هیچم ،همه چیز رو به خودت میسپارم و آسانم کن مرا برای راه حل های آسان و آسانی ها ی دریافت نعمت ها وفور و فراوانی های پول و ثروت سلامتی و روابط عاطفی و عشق در روابط های درست و مناسب با افراد جدید و شاد و خوشحال و مثبت اندیش و آزاد اندیش و با سطح فرکانسی بالا تا از مسیر زندگیم لذت بیشتری را ببرم ..

    خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم

    و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت و آگاهی می خواهم

    IN GOD WE TRUST

    ما به خداوند اعتماد داریم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    امامی گفته:
    مدت عضویت: 2662 روز

    سلام استاد عزیییزم..

    من فعلا تا چند هفته آینده مبهوت این خدای درون شما هستم و مطالب بیان شده در این فایل .. استاد خوبم نمیدونم پاسخ امروز من به جعفر عزیز رو در بخش عقل کل مطالعه کرده بودین یا نکرده بودین.. نمیدونم آموزه های امروزتون در پاسخ به سوالات دوست خوبمون با چه پیش زمینه ذهنی یا الهامی بوده…. فقط میخوام بگم به طرز ماهرانه ای درک بهتری در خصوص موضوعات مختلفی رو بهم منتقل کردین.. پاسخ های شما جنسش با تمام آموزگارانی که تو زندگیم داشتم متفاوته. انگار که شما تو ذهن منی! انگار شما از سوالات من و درخواست های درونی من اطلاع داری! وقتی میای جلوی دوربین و پاسخ میدی آگاهی ای رو در خصوص باورهای غلطم بهم میدی که خودم از وجودشون بی خبر بودم چه برسه به اینکه شما خبر داشته باشی.. مشخصه این پاسخ ها از یک آگاهی برتر به ما ارائه میشه.. از سمت کسی که همه چیز رو میدونه.. به نظر همه فایل های مصاحبه عالیه.. با تمام وجود سپاس گذارم به خاطر زمانی که میزارین و عشقی که منتشر میکنین.. استاد جان روند پاسخ از طریق الهاماتتون رو ادامه بدین.. هرچقدر بهتر به الهاماتتون توجه کنید و طبق الهاماتتون جلو برین بی نهایت بیشتر به نفع شما و به نفع ما هست .. همون خدایی که من و شما رو آفریده بهتر به حال من و شما آگاهه.. همون خدایی که طبق آموزه هاتون «استاد برنامه ریزی هاست» میدونه چه الهامی به شما بکنه و چه مطالبی رو بهتون بگه که بهترین آگاهی برای تک تک افرادی باشه که پیگیر فایل مصاحبه هستن.. اون همه چیز رو به سادگی هماهنگ میکنه.. هم گیرنده رو و هم فرستنده رو.. هم بالا و هم پایین.. هم استاد و هم شاگرد.. هم عاشق و هم معشوق … عاشقتم خدا عاشقتم استاد ^_^

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    غزل بانو گفته:
    مدت عضویت: 3084 روز

    سلام استاد خوب و مهربونم

    ازتون واقعا متشکرم بخاطر تمام فایلهای مصاحبه که این مدت ارائه کردید همشون عااااااااالی بودن عشقی که شما در کار خودتون دارید بسیار قابل ستایشه. از این فایلها کلی مطلب و نکات تازه یاد گرفتم و قوانین برام کاملا مرور شد. خیلی از ابهاماتم برطرف شد و روشن تر شدم

    حرفای این جلسه هم واقعا مفید و اموزنده و اگاهی بخش بود. من که همیشه دارم تلاش میکنم در لحظه زندگی کنم که البته کار سختی هم هست بعضی وقتا رشته از دستم درمیره و میفتم به هول و وَلا و عجله و درگیری با خواسته ها و … اما باز سعی میکنم خودمو کنترل کنم.

    خداروشکر میکنم که قبلا خیلی دنبال ثابت کردن خودم به بقیه بودم و دوست داشتم بقیه درمورد من خوب فکر کنن و نظر و فکرشون برام اهمیت بالایی داشت ولی الان هر وقت میخوام کاری کنم و این سوال میاد تو ذهنم که وای مثلا فلانی چه فکری میکنه سریع به خودم جواب میدم که اصن به اون چه؟

    در واقع این رو یه اصل برای خودم قرار دادم به اسم اصل «به من چه و به تو چه» اگه بخوام کسی رو قضاوت کنم یا غیبتی کنم و … یا اینکه نظر و حرف بقیه تو ذهنم مهم جلوه کنه، زود این جمله هارو به خودم میگم و از اون فکر منفی و بدردنخور خلاص میشم. البته باز هم جای کار دارم که به شدت روی عزت نفسم کار کنم و در این ویژگی قوی تر بشم

    دیروز هم در یک مورد بخصوص که خانوادم خیلی مخالف بودن با شجاعت و جسارت کاری رو که میدونستم درسته و بهش احساس خوبی داشتم انجام دادم اولش خیلی ناراحت بودم و حالم گرفته بود از اینکه اونا راضی نیستن و منو تایید نمیکنن و … ولی کم کم با خودم کنار اومدم و پذیرفتم که این زندگی منه شاید خیلی از جاها عزیزترین افراد زندگیم باهام موافق نباشن منم نباید دنبال این باشم که همه رو از خودم راضی نگه دارم اونا میتونن با طرز فکر خودشون جلو بر منم با طرز فکر خودم زندگیمو رقم میزنم.

    مثالی هم که درمورد شناخته شدن در شهر خودمون و ناشناخته بودن در جهان زدید خیلی جالب و باحال بود واقعا محک خوبیه که خودت رو بسنجی. به خودم تبریک میگم که تقریبا 80درصد به جهانی شدن در کارم بصورت ناشناخته تمایل داشتم و نشون میده چقدر رشد کردم امیدوارم روی این ویژگی بیشتر قوی بشم.

    بخاطر امکانات فوق العاده خوبی هم که در سایت گذاشتید بسیار سپاسگزارم تیمتون واقعا فوق العاده کار میکنن و از جون و دل مایه میزارن دم همشون گرم ان شاءالله که همشون در سایه حق به تمام خواسته هاشون برسن

    خدایا کمک کن در هماهنگی کامل با تو باشیم و قدم به قدم به اصل واقعی خودمون نزدیک تر بشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    باران نجاری گفته:
    مدت عضویت: 3927 روز

    سلام به همراه همیشگی استاد بزرگوار

    تجربه ای داشتم که خواستم براتون بگم

    چند روز پیش یاد صحبتهای شما افتادم که میگفتید از وقتی شروع کردید روی خودتون کار کنید نتیجه ها شروع شد و بجایی رسیدید که همه چیز داشتید

    سلامتی….رابطه خوب…..احساس خوب و…..فقط اون اتفاق مالیه نیفتاده بود ….که اونم مطمئن بودید میفته

    من دقیقا الان توی اون جایگاهم….اونقد به آرامش رسیدم….سلامتی دارم…..دوستای خوب….دانش و آگاهیی که مشعل راهم شده….و……فقط هنوز اون اتفاق مال برام نیفتاده که رفتم و قرآن رو باز کردم….رسیدم به سوره ضحی آیه5….نوشته بود ولسوف یعطیک ربک فترضی…..و بزودی چنان به تو عطا کنم که تو راضی شوی….خیلی احساسم و حالم خوب شد….و اینو یه نشونه از طرف خداوند دیدم

    و خدا را سپاس

    سپاس

    سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: