مصاحبه با استاد | منظور از"سیستمی بودن رفتار خداوند"، چیست؟ - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)

385 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسین نظری گفته:
    مدت عضویت: 3085 روز

    خداوند بی نهایت است و لا مکان و بی زمان

    اما بقدر فهم تو کوچک میشود

    و بقدر نیاز تو فرود می آید

    و بقدر آرزوی تو گسترده میشود

    و بقدر ایمان تو کارگشا میشود

    و به قدر نخ پیر زنان دوزنده باریک میشود

    و به قدر دل امیدواران گرم میشود

    یتیمان را پدر می شود و مادر

    بی برادران را برادر می شود

    بی همسرماندگان را همسر میشود

    عقیمان را فرزند میشود

    ناامیدان را امید می شود

    گمگشتگان را راه میشود

    در تاریکی ماندگان را نور میشود

    رزمندگان را شمشیر می شود

    پیران را عصا می شود

    و محتاجان به عشق را عشق می شود

    خداوند همه چیز می شود همه کس را

    به شرط اعتقاد

    به شرط پاکی دل

    به شرط طهارت روح

    به شرط پرهیز از معامله با ابلیس

    توحید اصل و اساس زندگی

    وقتی چرخ زندگی من روان شد که خداوند رو بهتر درک کردم

    واقعا وقتی زندگی روی سختش رو نشون میده باید تو وجودم دنبال شرک بگردم که کجاها قایم شده چه افکاری باعث شدن که من سقوط کنم استاد عزیزم شما عامل بدبختی ادم ها رو شرک دونستی و من هم تازه درکش کردم وقتی به گذشتم نگاه میکنم واقعا پی میبرم شرک هام چقدر بلا سرم آوردن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    محسن شعبانی گفته:
    مدت عضویت: 742 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    الهی به امید تو

    خدایا تنها تورا میپرستیم تنها از تو یاری می‌جوییم

    ما را به راه راست هدایت فرما

    راه کسانی که به ایشان نعمت داده‌ای

    نه راه کسانی که بر ایشان غضب کرده‌ای

    و نه گمراهان

    شکر بابت حضور استاد و مریم جان گرامی

    این دومین کامنت من در مورد این گام است که در امروز مینویسم و این از سر ذوق و اعجاب من به نشانه های الله و صحبت کردن خدا با من از این طریق اس…

    نشانه‌هایی را در این گام و کامنت‌های دو دوست عزیز حسین و مینو جان دیدم و ترغیب به ارسال یک دیدگاه دیگر شدم .

    # عرض ادب به این دو بزرگوار

    هرچند که به کامنت این دو عزیز پاسخ دادم اما چون خیلی کامنت کم می‌ذارم مطمئن نیستم که پاسخ من به این دو عزیز برای دیگران هم قابل نمایش بوده و به همین خاطر متنی را می‌نویسم تا مطمئناً در دید عموم نیز قرار بگیرد.

    ممنونم بابت کامنت ها از خداوند

    من معمولا کامنت بچه ها رو نمیخونم ولی جدیدا فقط کامنت میذارم

    به همون خدایی که مینو جان قسم خورد شاید تو پنجمین و یا کمتر دهمین کامنتی هستی که در سایت استاد میخونم متاسفانه تا به امروز و از الان به بعد من کامنت خار خواهم شد نه کامنت خوان

    بخش خرید ماشین از قدم 10 فک کنم جلسه 5 باشه که مربوط به احساس لیاقت بود و جملات تاکیدی و توضیجاتش

    دقیقا ساعت 12و نیم دوستم بهم پیام داد و‌گفت که 200 میلیونی که 6 ماه پیش برا خرید زمین باید بهم میدادی رو الان وقتشه باید بهم بدی الوعده وفا

    منم زنگش زدم و بهش گفتم فعلا راهی نیست و باید صبر کنی و من خلف وعده نمیکنم.

    بهم پیشنهاد داد محسن زمین رو بفروش هم بدهی منو بده (بدهی مربوط ب زمانی هست ک من با خودم و خدام عهد نبسته بودم که دیگ قرض نمیگیرم حتی اکر جونم گرفته بشه ) و هم ی ماشین بخر بذار زیر پات تا کی میخوای ماشین نخری و بی وسیلگی بکشی

    بخاطر عهدم به خدا و قولی که داده بودم خدا از طریق دوستم بمن گفت زمین رو بفروش

    بهش گفتم رفیق از امشب(جمعه شب) اقدامات فروش زمین رو انجام میدم و افتادم تو فکرش و خودم بشدت گفتم ک آقا تمامه این مساله توسط

    خدا منو هدایت کرده به فروش

    این تماس تلفنی دقیقا 5 دقیقه مانده به اون قسمت که استاد میگه اگر شما میری پرایدت رو میکنی ی ماشین مدل بالاتر و‌گرون تر فک نکن که پولت رفته و تموم شد…

    این ماشینه تورو در احسای قرار میده که 10 برابر این پول بهت برمیگرده و با شنیدن این جمله مو از تنم سیخ شدتلنگر دومو هدایت دوم خداوند توسط استاد

    و الان کانت مینو رو دیدم که کامنت دوم سایت بود و بعد از کامنت حسین که در مورد رفت و آمد و سختی رفتن به دانشگاش و خرید هدایتی و اعجاز انگیزش برای عدم افزایش قیمت خریدش…

    و گفتم چقد درد سرای حسین شبه من بوده ک قبلا چقدر ترس داشتک برا رفت و آمد و اول خندیدم کلی اما دیدم اینم ی نشانه دیگه از طرف خدا….

    سپس کامنت طلایی مینو جان برا من شد برق به تنم…

    در کانت مینو جان ،رسیدم به این بخش از خرید ماشین و بخش مریوط به دوره دوازده قدم و توضیحات استاد مربوط به ماشین این لحظه ای بود که من میخ کوب شدم و گفتم محسن دستان خدا دارن با تو حرف میزنن

    ببین داره در ها باز میشه از پقتی تو تجازه دادی هدایت بشی و دست خدا رو باز گذاشتی….

    جدیش گرفتم و یبار دیگ در مورد این گان کانت گذاشتم و شاکر الله و شما دستان خداوند شدم که من رو به عمل صالح و توکل برای تقویت ایمانم در راهم هدایت کردید….

    این ها همگی از زمانی اتفاق افتاد که بعد از گوش دادن مجدد به دوره دوازده قدم جلسه دوم یا سوم پاسخ استاد به سوال دوستمون و. بخش مربوط به عمل کردن وتغییر و تفاوت بین تخیل کردن و تنبلی* که بعد گوش دادن نکته بردازی از اسن فایل بصورت جدی تصمیم به مهاجرت از محل کار سکونت به استانی دیگر گرفتم و قدرت این تصمیم و تغییر و عمل رو دارم هر رپز بیشتر میبنیم

    شکرالله

    شکر بابت استاد

    شکر بابت حضور حسین جان و کامنتش

    شکر بابت حضور مینو جان و کامنتش

    چه شبی شد امشب چ شبی

    درها داره باز میشه

    خدا داره کارها رو‌انجام میده

    ایمانم به خدا و یکتا پرستیم داره قوت میگیره با این نشونه ها و باور به انجام کار های بزرگتر و‌عمل های جهادی تر

    قطعا مشتری زمین با قیمتی بالا خواهد اومد

    من دست خدا رو باز گذاشتم تا خودش کارهارو انجام بده

    من از هر خیزی ک از جانب الله بمن برسد محتاجم….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      یاسر گفته:
      مدت عضویت: 3105 روز

      سلام داداش محسن عزیزم

      چقدر داستان زندگیت قشنگ بود چقدر هدایت های این سیستم قدرتمند (خدا) مثل همیشه به موقع و همزمان بود

      عاشق این همزمانی خداوندم که از جایی که ما فکرشو نمیکنیم مارو میبره میبره دقیقا به جایی که باید ببره

      خداروشکر میکنم بخاطر این اتفاقات قشنگ تو زندگیت امیدوارم هر لحظه زندگیت معجزه خدا باشه بیای برامون بنویسی تا ما هم لذت ببریم و به قدرتش بیشتر ایمان بیاریم

      داداش محسن عزیزم راستش خواستم در مورد این قسمت کامنت شما یچیزی بگم ولی این دکتر چموش خان هی میگفت نمیخواد ولی من به حرف قلبم گوش میکنم و مینویسم

      《 هرچند که به کامنت این دو عزیز پاسخ دادم اما چون خیلی کامنت کم می‌ذارم مطمئن نیستم که پاسخ من به این دو عزیز برای دیگران هم قابل نمایش بوده و به همین خاطر متنی را می‌نویسم تا مطمئناً در دید عموم نیز قرار بگیرد 》

      هیچوقت به این فکر نکنین که کامنت شما در پاسخ به دوستان دیده نمیشه یا هر چیزی مشابه این چون این باور میاد توی جنبه های مختلف مانع یسری عملکرد ها میشه

      قسمت 1+160 سفر به دور آمریکا رو اگه دیده باشین اون آقای محترمی که فرمودن طلافروشی توی یک پاساژ تازه تاسیس شده زدند اونم توی طبقه دوم در صورتی که طبقه اول از اونهمه مغازه فقط چند مغازه باز بود ولی این انرژی قدرتمند به ایمان قلبشون جواب دادن مشتری ها اومدن و اینکه خیلی ها اومدن برای باز کردن مغازه توی اون پاساژ همه میرفتن از این آقا مشورت میگرفتن که چکار کنیم

      داداش محسن عزیزم شما هر اقدام عملی برای رشد و گسترش جهان انجام بدی

      هر اقدام عملی در جهت + انجام بدی

      در جهت شادی

      لذت

      عشق

      پاکی

      صداقت

      آرامش

      و .‌‌…

      این ها هیچوقت پوشیده نمیمونه هیچوقت نادیده گرفته نمیشه

      این انرژی قدرتمند (خدا) برای رشد و گسترش خوبی و هر چیزی در جهت + بخواد انجام بشه اون عمل رو در زمان درستش در مکان درستش قرار میده تا اون کار نیک و خداگونه کمک کنه به نیکی و حال خوب بیشتر تو این جهان

      من داشتم همین چند دقیقه پیش کامنت های فایل نشانه خودم و میخوندم از کامنتی هدایت شدم به پروفایل اون شخص از پروفایل اون شخص هدایت شدم به یک کامنت شخص دیگری که توی اون کامنت نشانه ای برای من داشت دقیقا توی اون کامنت خدا داشت با من حرف میزد در صورتی که اون کامنت توی سال 99 نوشته شده بود

      داداش عزیزم هیچ عمل مثبتی پوشیده نمیمونه من این با تمام وجودم باور دارم

      امیدوارم همیشه در بهترین حال ممکن باشین و نور خداوند همواره توی ثانیه ثانیه زندگی تون جاری باشه

      خدای من

      انرژی قدرتمندم

      نقطه ی مثبت و دوست داشتنی توی وجودم

      ازت سپاسگزارم که منو قدم به قدم رشد میدی با آگاهی های ارزشمندت

      عاشقتم که عاشقمی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        محسن شعبانی گفته:
        مدت عضویت: 742 روز

        بسم الله الرحمن الرحیم

        خدایا تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم ما را به راه راست هدایت فرمان راه کسانی که به ایشان غضب کرده‌ای و نه گمراهان

        سلام یاسر جان

        ممنونم از لطف تو

        بله صد درصد با این صحبتت مپافقم و خر روز به دانش آموزام میگم که کار نیک رو ادامه بدید قطعا وعده الله حتمی است اما صب کنید تا به ثمر بیانجامد

        این روزها شدم هدایت بارووننن

        دیگه چیز خاصی رو‌نمیخوام

        روی موضوعی خاص تمرمز نمیکنم

        فقط در زمان مناسب و مکان مناسب بودن و توجه به هدایت ها رو میخوام

        اراده دریافت و و توجه و عمل کردن به این هدایت ها رو میخوام

        فقط هدایت الهی در همه چی رو میخوام

        امیدوارم الله برات بهترین ها رو بخواد عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    Farnazq گفته:
    مدت عضویت: 2890 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و دوستان خیلی خوب

    در چند جلسه پیش استاد درمورد این موضوع صحبت کردن که روزی تصمیم گرفتن روی مغرور نبودن کار کنند ومنم که این ضعف رو در خودم دیدم تصمیم گرفتم در خودم بهبود بدم و بیشتر تسلیم خدا باشم و به دیگران احترام بذارم.

    در این بین و زمان بخشی از آیه الکرسی نظرم رو جلب کرد و اون کلمه ایمان و طاغوت بود درباره شون تحقیق کردم. کسانیکه ایمان بیارن ولی اونها الله هست و به سمت نور هدایتشون میکنه و کسانیکه که کافر میشن اولیائشون طاغوت هست و به سمت تاریکیها میرن

    کفر به معنای پوشش و یا ناسپاسی هست و طاغوت از طغیان و سرکشی اومده و

    من روحیه سرکشی رو در خودم احساس میکردم و تصمیم گرفتم برای بهبود اون به سمت ایمان حرکت کنم نور ایمان رو در قلبم زنده کنم احساس آرامش و اطمینان رو در قلبم بیارم و احساس کردم حتی برای مسائلی که اکنون راهکاری براش ندارم نور ایمان هدایتگر من به سمن نور و روشنایی خواهد بود.

    آشنایی رو دیدم که خیلی خوش شانسه و من تو نیم ساعت ملاقات متوجه شدم باوجودیکه در ظاهر خیلی مذهبی نیست و حتی ظاهرا با قوانین آشنایی نداره اما چقدر سپاسگزاره چقدر شاده‌ و زیبایی ها رو میبینه و تحسین و حتی پررنگ میکنه‌ و همین که خیلی خودش رو دوست داره و این دوست داشتن رو از روی شادی به زبون میاره و ذوق می‌کرد و میگفت بعضی ویژگی‌های خودمو خیلی دوست دارم و این گفتگو و دیدار کوتاه برای من خیلی درس های زیبایی داشت.

    همینطور برای مساله ای که راه حلی براش نداشتم جز اینکه به خدا سپردم و اعلام کردم که دیگه خودت منو هدایت کن که من فقیرم در برابر تو و احساس عجز کردم از خودم و ایمان به این که خدا هدایتم میکنه و میدونستم اگر ایمان و اطمینان و آرامش رو به قلبم بیارم خود به خود به سمت نور هدایت میشم و خیلی اتفاقی از دل اون مساله به فیلمی هدایت شدم و ایده ای هم به ذهنم رسید و دارم یک شیوه جدید برای حل اون مساله م رو امتحان میکنم و به خدا توکل کردم.

    وقتی فایل این جلسه رو دیدم احساس خوب بندگی در قلبم زنده شد چقدر دلم برای این احساس تنگ شده بود و حس کردم به زلالی کودکی ام برگشتم و دوباره عشق به خدا رو در قلبم حس کردم یک عشق دوطفره و یک آرامش آشنا و که پر از حس خوب و آرامه

    احساس اینکا خدایا من در برابر تو تسلیمم. و احساس اینکه یک سری سرکشی ها رو باید کنار بزارم و مثل شیطان مغرور و سرکش نباشم و نخوام جای بقیه باشم

    عاشق حس بندگی شدم که از جنس عشق و آرامش عمیقی بود و دوست دارم بازهم و بیشتر بیشتر تجربه ش کنم.

    درمورد سیستمی بودن، اینکه خداوند به احساس همون لحظه مون پاسخ میده باعث شد دیگه از اشتباهات یا احساسات بد در گذشته م نترسم و دیگه نگران نباشم و بدونم خدا توبه پذیره و اگر همین الان احساس و فرکانسم رو خوب کنم به سمت نعمت ها هدایت میشم فقط کافیه همین الان احساس سپاسگزاری رو در قلبم زنده کنم و شکر بگم.

    خدایا شکرت برای همه نعمت‌ها و برکت ها و هدایتمون به راه راست نعمت‌ها

    الهی شکر

    از استاد عزیز و خانم شایسته نازنین برای فایلهای گرانبها و ارزشمندی که در سایت قرار می‌دهند بسیار سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    مسلم عبدلاهی گفته:
    مدت عضویت: 739 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و تمامی دوستان

    بی نهایت سپاس گذارم از استاد و تمامی دوستانی ک نظرات و تجربیات خودشان را ب اشتراک گذاشته اند

    میخواستم ی تجربه ایی از خودم را بنویسم ک امروز فهمیدم اون رو .چند روز پیش. چون من خیلی ماشین سواری را دوست دارم و فعلا ماشین خودم را ندارم یکم رانندگی کردم و لذت بردم و بعد از اون تجربه ب خدا گفتم خدایا ی بار دیگه هم فرصت ماشین سواری را بهم بده و خیلی اتفاقی و معجزه وار دیشب ک سر کار بودم اوسام چشماش برق زده بود و نمیتونم زیاد رانندگی کنه و جالب اینکه من تو این فکر بودم ک خدا چون پدرم وانت داره و برادرم پراید من تو فکر این ماشین ها بودم ک خدا ی موقعیتی برام درست میکنه ولی خیلی جالب شد برام ک ماشین اوسام رو خدا برام جور کرد ک 206 بود و من تونستم سوار بشم و اینو امروز صبح فهمیدم ک من درخواست کرده بودم ک بازم ماشین سواری کنم .میگم تو فکر پراید و وانت بودم ولی خدا مثل همیشه بهترش را برام فرستاد و اینکه خیلی تجربه خوبی بود برام خدایا خداوند همواره در حال اجابت درخواست های ماست و جالب اینکه آخر شب هم بود ساعت 2 شب ک دیگه مغازه رابستیم و من رانندگی کردم و واقعا لذت بردم خدایا شکرت برای چندمین باره فک کنم ک کامنت گذاشتم و واقعا ب خودم ظلم میکردم ک کامنت نمی‌نوشتم خدایا شکرت چقدر احساسم بهتر و عالی شد خدایا شکرت

    از همگی سپاس گذارم

    این رو هم فهمیدم ک باید درخواستم را بگم خدا اجابت میکنه واقعا ب صورت معجزه وار ک من اصلا بهش فکر هم نکرده بودن خدایا شکرت بی نهایت

    در پناه الله‌ یکتا شاد پیروز ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت خدانگهدار دار

    چقدر این جمله حال خوب ن عالی توشه خدایا شکرت

    سپاس گذارم از همگی بی نهایت چقدر امروز حالم خوبه ب روزای دیگه فرق میکنه خدا را شکر

    برای همگی فقط چیزای خوب میخوام شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    Sorur Yaghubi گفته:
    مدت عضویت: 2026 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان

    چقدر دیدگاه سیستمی بودن خداوند و این جهان به من کمک کرد گه بهتر قانون رو درک کنم یا بهتره بگم باهاش ارتباط بهتری برقرار کنم

    دلیلش هم اینه که من مثل بقیه درونم اصلا نمی پذیرفت که بشینم با خدا درد دل کنم، گریه و زاری کنم یا التماس کنم … نمیگم اینکارا رو نکردم … اما بندرت و ادا بود طبق چیزهایی که دیده بودم چون فک میکردم برای رسیدن به خواسته ها باید خودتو بکشی تا خدا شاید یه نگاهی بهت بکنه!

    اما این دیدگاه راحتم کرد از باورهایی که اصلا باهاشون ارتباط نمیگرفتم و من رو از خدا دور کرده بود … البته برخلاف بعضیا شاید ، که همون خدایی رو همچنان ترجیح میدن که مث ادم احساسات داره و تحت تاثیر ادا و اطوار ما قرار میگیره .. اما من نه، با چارچوب مشخص بهتر ارتباط میگیرم ، در هرصورت به نفع من شد خداروشکر

    *از هیچکس من نشنیده بودم که معنی (ان یشاالله) اشاره داره به «مشیت خدا» نه خواستن خدا ، که با ( إن اراد الله) فرق داره

    *واقعا هیچکدوم از کارهای بدی که در مورد بقیه انجام بدیم روی اونها تاثیر بد نمیذاره که اتفاقا هم به نفعشون میشه .. اینو بارها دیدم و تجربه کردم ، قانون استثنا نداره ، فرد موفق کسیه که واکنش گرا نباشه و تمرکز روی خودش باشه

    *خیلیا میان میگن خدا خودش گفته ما هرچی بخوایم بهمون میده … اما قسمت بعدی ایه رو نمی‌بینن که باید ما سهم خودمون رو انجام بدیم، رابطه دو‌ طرفه هست

    در واقع اون پاسخی که از جهان (خدا) میگیریم ، همیشه آینه خود ما هست، هرچی بفرستیم از همون جنس دریافت میکنیم

    *درخواست ما کلامی نیست

    بلکه درخواست ما در قالب «جنس» ارتعاشاتی هست که در هر لحظه ارسال میکنیم

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1846 روز

    به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که هدایتم کرد به سمت درک قوانین جهان هستی وسپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم و مریم جون عزیز که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین تا این قوانین توحیدی رو درک کنیم و خوب زندگی کنیم و کمک کنیم جهان جای بهتری برای زیستن باشه.

    این مطلبی که می‌نویسم جز آگاهی های فایل گفتگو با دوستان ،جلسه 7(رابطه امیدواری با قانون فرکانس هست ) که انگار پیش نیاز این جلسه هست,یعنی درست قبل از گوش کردن این جلسه ،مطالب جلسه هفت از گفتگو با دوستان رو خوندم و بیشتر متوجه توضیحات این جلسه شدم که دوستدارم اینجا برای دوستانم بنویسم تا هم به خودم کمک کرده باشم هم به دوستانم .

    ««ما در هر لحظه در حال ارسال فرکانس‌هایی به جهان هستی هستیم که جهان فرکانس‌های ما را دریافت می‌کنه و اتفاقات ،شرایط ،موقعیت‌ها ،ایده‌ها و افرادی رو که همسنگ و هم فرکانس با فرکانس‌های ارسالی ما باشند را وارد زندگی ما می‌کند

    ما در هر لحظه داریم اتفاقات آیندمونو خلق می‌کنیم، ما در این لحظه داریم اتفاقات لحظه بعد رو خلق می‌کنیم ما چیزی جز لحظه حال نیستیم ما گذشته‌مون نیستیم ،

    اگر به هر دلیلی در گذشته مسیر نادرست رو رفتیم به محض اینکه تصمیم بگیریم از این لحظه شروع کنیم به تغییر نگاه وکنترل کانون توجهمون و ایجاد باورهای مثبت ، از همین لحظه اوضاع شروع می‌کنه به بهبود پیدا کردن و این بهبود می‌تونه واقعاً سریع باشه و واقعاً ما رو از دره به قله ببره.

    تا زنده هستیم می‌تونیم شرایط رو عوض کنیم اونم به یک دلیل ساده که جهان در هر لحظه داره فرکانس‌های ما رو دریافت می‌کنه و مطابق با اون فرکانس داره اتفاقات رو برامون رقم می‌زنه درست مثل یک آینه ،انعکاسی هست از باورهامون.

    دلیل اینکه زندگی تو مثل گذشته ست به این دلیلِ که کانون توجهت مثل گذشته ست به خاطر افرادیه که مثل گذشته باهاشون در ارتباطی و به خاطر طرز فکریه که مثل گذشته داری و رفتاری ست که مانند گذشته انجام می‌دی ، اما این به این معنا نیست که تو مجبوری به اون زندگی ادامه بدی اگر بتونیم مثل گذشته فکر نکنیم و بتونیم باورهامونو تغییر بدیم و ذهن رو کنترل کنیم به همون نسبت در همون لحظه اتفاقات لحظه بعد را دلخواه تر رقم می‌زنیم ،

    درخواست‌های ما درخواست کلامی نیست درخواست فرکانسی ست، پس فارغ از اینکه چه گذشته‌ای داشتیم فارغ از اینکه در گذشته 500 هزار بار به این سیستم (دراین مثال آب میوه گیری)سیب دادی و بهت آب سیب برگردونده اگر این بار بهش هویج بدی بهت آب هویج برمی‌گردونه سیستمی بودن یعنی این یعنی اگر من افکارمو تغییر بدم به محض این کار ، رفتار جهان با من تغییر می‌کنه .

    اجابت کردن خداوند این نیست که من با کلامم بگم اون اجابت کنه من خودمو تغییر میدم افکار و باورهامو تغییر میدم رفتار و شخصیتمو تغییر میدم جهانم به تغییرات من پاسخ میده .

    خدایا کمکم کن فقط بندگی ترو کنم ،کمکم کن درست مطابق قوانین که کلام توست ،زندگی کنم

    کمکم کن تنها ترا بپرستم و تنها از تو یاری بجویم کمکم کن با درک بهتر قوانین هرروز توحیدی تر باشم و تنها روی تو و روی این سیستم و قدرتی که بمن دادی برای خلق زندگیم حساب کنم کمک کن تا تنها ترا بپرستم و تنها از تو یاری بجویم ،کمم کن جز بندگان تو باشم چون من می‌خوام که بندگی ترو کنم

    من به هر خیری از جانب تو فقیرم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1245 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    آیا خداوند به شکل اتفاقات بد یا خوب وارد زندگی ما می شود؟

    -خداوند به شکل اتفاقات خوب یا بد وارد زندگی ما نمی شود

    -اتفاقات به خودی خود خنثی هستند ما به آنها برچسب مثبت یا منفی می زنیم

    -ممکن است اتفاق به ظاهر خوب برای شخصی رخ داده و نتیجه ی معکوس برای او در بر داشته باشد و برعکس

    -عسی آن تکرهوا شیء و هو خیر لکم

    -عسی آن تحب شی ء و هو شر لکم

    -خداوند عملکرد سیستمی دارد و هر آن چه را به جهان هستی ارسال می کنیم از جنس اصل و اساس آن را دریافت خواهیم کرد

    -بما کانوا یعملون بما قدمت ایدیهم بما کسبت ایدیهم در قرآن به معنای این است که تمام اتفاقات رخ داده شده در زندگی ما به واسطه ی فرکانس هایی است که پیشاپیش به جهان هستی ارسال کرده ایم

    -خداوند عادل است و به هیچ کس ظلم و ستم نمی کند

    -روند زندگی خود را با افکار و باورهایمان به صورت آگاهانه و نا آگاهانه خلق می کنیم

    -اگر با داشتن باورهای نامناسب همواره احساس بد مانند غم عصبانیت افسردگی و احساس گناه داریم اتفاقات بد و نامناسب را جذب می کنیم

    -اگر با داشتن باورهای مناسب همواره احساس خوب مانند شادی آرامش امید و توکل داریم اتفاقات خوب و مناسب را جذب می کنیم

    -به طور کلی خداوند هیچ دخالتی در نتایج زندگی ما ندارد مگر اینکه خودمان فرکانس آن را به جهان هستی ارسال کنیم

    چگونه ؟

    *با باورهایمان

    *با کانون توجهمان

    -خداوند در قرآن به پیامبران تاکید دارد از نازیبایی ها اعراض کنید و نسبت به آنها بی توجه باشید

    -اگر با تضاد یا چالشی مواجه شدیم سعی کنیم از زاویه ای متفاوت به آن نگاه کرده تا به احساس خوب و مثبت دست یابیم و اگر بتوانیم ذهن خود را در این شرایط کنترل کنیم اتفاقات به ظاهر بد در نهایت به نفع ما تمام خواهد شد

    چگونه باورهای توحیدی در ذهن خود ایجاد کرده اید؟

    -همه ی ما در قلبمان به خداوند ایمان و باور داریم

    -در شرایط سخت باور داریم نیرویی بالاتر از ما هست که می تواند به ما کمک کند

    -با حساب کردن بر روی افراد به جای خداوند حتما نتیجه ی نامناسب آن را مشاهده می کنیم

    -از طریق الگوهای تکرار شونده می توانیم متوجه شویم با حساب کردن بر روی افراد به جای خداوند نتایج منفی و ناجالبی کسب کرده و می کنیم

    -اگر ایاک نعبد و ایاک نستعین باشیم افراد به عنوان دستان خداوند به ما کمک خواهند کرد

    -دستان خداوند می تواند به اشکال مختلف از طریق افراد دور و نزدیک و ایده ها وارد زندگی ما شوند اما توکل ما باید تنها بر خداوند باشد

    -از افراد تشکر کرده اما در ذهن خود قدرت را تنها از خداوند بدانیم

    -اجازه دهیم خداوند از طریق بی نهایت دستانش به ما کمک کند

    -شفیع و واسطه قرار دادن برای خداوند شرک محسوب می شود

    -به نسبتی که در وجود خود شرک داشته باشیم از خوشبختی دور می شویم

    -در نهایت یکتاپرستی دین و مذهبی است که باید به آن دست یابیم

    -افراد مذهبی مشکلات بسیار بیشتری دارند چون قدرت را به غیر خداوند می دهند

    -تفاوت بین واژه ی الله و رب را به درستی درک کنیم

    ما چگونه می توانیم در آیه ی اذا سالک عبادی انی خداوند را اجابت کنیم؟

    -رابطه ی ما با خداوند رابطه ی دو طرفه است

    -خداوند انسان نیست و عملکردی سیستمی دارد

    -خداوند هیچ گونه احساسات انسان گونه مثل دلسوزی و ترحم ندارد

    -تفاوت بین یشاء و یرید را به درستی درک کنیم

    -یشاء به معنای مشیت خداوند نه خواست خداوند است

    -یرید به معنای خواست خداوند و زیر مجموعه ی یشاء است

    -همه ی ما با توجه به باورها و افکار خود از خداوند نتایج متفاوتی دریافت می کنیم

    -خداوند به باورها و افکار ما پاسخ می دهد

    -خداوند به عنوان منبع انرژی مانند آینه باورها و فرکانس های ما را به ما باز می گرداند

    -خداوند همه چیز در بعد زمان مکان و اشیاء است و عملکرد سیستمی دارد که با درک قوانین آن می توانیم اتفاقات دلخواه زندگی خود را خلق کنیم

    -هر آن چیزی که به عنوان ورودی به جهان ارسال کنیم همان خروجی را دریافت می کنیم

    -امکان ندارد با وجود ارسال ورودی های متفاوت خروجی یکسانی را دریافت کنیم

    -خداوند تمام درخواست های ما را اجابت می کند تنها در صورتی که به او ایمان بیاوریم و ما هم او را اجابت کنیم

    -درخواست ما از خداوند کلامی نیست باورها و فرکانس های ما باید تغییر کند تا نتایج ما متفاوت شود

    -زمانی که باورها و فرکانس های ما تغییر کند رفتار خداوند در مورد ما تغییر خواهد کرد ممکن است در مورد سایر افراد به این شکل نباشد

    -یکی از مزایای اصلی درک عملکرد خداوند به عنوان سیستم فارغ از گذشته این است که ورودی های نامناسب را از هر زمان تصمیم بگیریم می توانیم با ارسال ورودی های متفاوت خروجی متفاوتی را دریافت کنیم

    -آیه ی اذا سالک عبادی … آیه ای بسیار خاص و متفاوت بوده که خداوند 7 مرتبه از ضمیر من استفاده کرده است به دلیل تمرکز افراد بر مسائل فرعی سالک تنها یک مرتبه در قرآن بیان شده و در سایر موارد از یسئلونک استفاده شده که خداوند به بندگان خود فرموده من نزدیکم و دلیل آن این است که اگر خداوند را نزدیک به خود بدانیم می توانیم به راحتی از او درخواست کنیم هنگام رخ دادن اتفاقات خوب عصیانگر شده و هنگام رخ دادن اتفاقات بد نا امید می شویم با درک نزدیک بودن خداوند می دانیم او عملکرد سیستمی داشته و به باورها و فرکانس های ما در هر لحظه پاسخ می دهد اجیب به معنای همواره اجابت کردن درخواست هایی است که از او می شود به شرطی که ما هم خداوند را اجابت کرده به او ایمان بیاوریم و در مدار خداوند قرار گیریم

    -زمانی که شیطان از خداوند درخواست گمراه کردن بندگان را داشت خداوند درخواست او را پذیرفته اما می فرمایید تو تسلطی بر بندگان من نداری

    -بنده به معنای بندگی کردن فقط خداوند است نه اینکه به دیگران قدرت دهیم و بندگی آنها را کنیم

    -اگر همواره بنده ی خداوند باشیم خداوند درخواست ما را پاسخ می دهد

    -می توانیم همواره تلاش کرده و هر بار بیشتر تنها بنده ی خدا باشیم

    -خداوند تصمیمی برای ما نمی گیرد دیگران هیچ برتری به ما و ما برتری به دیگران نداریم تنها باید با باورها و فرکانس های خود در مدار خداوند قرار گرفته و خداوند به باورها افکار رفتار ایمان و فرکانس های ما پاسخ می دهد

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    مریم شریعت گفته:
    مدت عضویت: 871 روز

    به نام خدای مهربانم

    استاد عزیزم سلام

    قرآن ساده س جهان ساده س قانون ساده اس و اینقدر ساده س که ما باور نمیکنیم

    الهی قربونت برم خدای خوبم آخه از این راحت تر از این ساده تر که تو هر لحظه میتونی زندگیت رو خلق کنی بدون غم گذشته و بدون نگرانی آینده

    خدا به فرکانسهای لحظه ای ما جواب میده و ما خیلی راحت میتونیم روی فرکانسهای لحظه ای خودمان کار کنیم مراقب ورودیهامون باشیم با کلام خودمون گناه نکنیم و عدالت خداوند پاسخ دادن به فرکانسهای ماست و چه کسی از خدا عادلتر

    بخدا من تو همین قسمت صحبتهای استاد گیر کردم و دارم هضمش میکنم اصلا همه چیز همینه اگر من بتونم همین رو درک کنم دیگه تمومه بخدا

    میتونم بهترین زندگی رو به لطف خداوند برای خودم بسازم و این چند روز دنیا لذت ببرم

    نمیدونی استاد جان چه حالی دارم واقعیتش ی چند روزی بود به زور سعی میکردم حالم رو خوب نگه دارم امروز فقط با شنیدن اولین قسمت صحبتهاتون رفتم تو فکر که چقدر زندگی ساده س چقدر میشه خوب زندگی کرد و ما اینقدر دنیارو سخت و جدی گرفتیم اصلا حالم دگرگون شد من باید روزها تو همین قسمت روی خودم کار کنم

    استاد بینهایت از شما ممنونم

    مریم جان ممنونتم

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    فهیمه زارع گفته:
    مدت عضویت: 2975 روز

    بنام تنها فرمانروای قدرتمند جهان هستی، بنام او که هر چه دارم ازاوست

    سلام به استاد عزیزم به مریم جان مهربانم ودوستان بهشتی ام

    خدایا تورا شکر وسپاس بخاطر یه روز دیگه ویه فرصت دیگه

    توراشکر وسپاس بخاطر احساس فوق‌العاده‌ای که دارم‌

    تورا شکر وسپاس بخاطر آرامشم ،آسایشم

    تورا شکر وسپاس که مرا به این مسیر توحیدی هدایت کردی ودر این مکان الهی حضور دارم ،معبودم قدرت درک وفهم وعمل به این آگاهیها را به من عطا کن که من به هرخیری از جانب تو سخت محتاجم

    1_آیا خداوند فقط برای ما خیر می خواهد و فقط خوبی ها را وارد زندگی ما می کند؟

    این خود ماهستیم که به اتفاقات برچسب خوب وبد میزنیم ممکن است یک اتفاق به ظاهر خوب برای یک نفر بیافته ونتیجه آن برای آن شخص خوب نباشد وبرعکس

    اتفاقات را ما خودمون برچسب میزنیم ولی در اسلاید بزرگتر بعضی افراد را می‌بینیم که همیشه یه اتفاقاتی را تجربه می کنند که نتیجه آن هم خوب نیست اینجا صحبت در مورد یک اتفاق خاص نیست بلکه در مورد یک روند هست یا ممکن است برای خودمون یا دیگران یکسری اتفاقات بیافتد که نتیجه آن خیلی خوب هست این کار خدا نیست ،عملکرد خداوند سیستمی است واین نیست که خداوند در زندگی ما دخالت کند وفارغ از اینکه ما چه افکارها وفرکانسی داریم بلا سرما بیاید نه وبارها در قرآن نیز آمده که آنچه برای شما اتفاق می افتد بخاطر آنچه که فرستادید هست ودر ادامه بارها در قرآن آمده الله به کسی ظلم نمی‌کند یعنی در اسلاید بزرگتر آنچه که روند زندگی ما برای ما بوجود میاره آن چیزی است که خودمون بصورت آگاهانه یا نا آگاهانه با افکار وباورهامون خلقش می کنیم

    فردی که بخاطر باورهای نامناسبش همیشه نگران هست ،همیشه عصبی ،ناراحت ،غمگین است همیشه اتفاقاتی را جذب می کند که ناراحتی وغمگینی وعصبانیت بیشتری در زندگی اش بوجود بیاد کار خدا نیست وکسی که همیشه اتفاقات خوب براش می‌افته ،همیشه شاده ،امیدواره ،متوکل هست وسعی می‌کند همیشه در هرشرایطی ،احساس خوب داشته باشد جهان وخداوند هم به شکل اتفاقاتی رخ می دهد که این احساس خوب را بیشتر وبیشتر تجربه کند

    خداوند هیچ کاری در زندگی ما انجام نمی دهدمگر اینکه خودمان فرکانس آن را با باورهایمان ،باکانون توجه امان ارسال کرده باشیم

    آنچه که اتفاق می افتد را خودمون رقم میزنیم ولی ممکن هست با وجودی اینکه من دارم روی خودم کار میکنم وسعی میکنم کانون توجه ام را کنترل کنم ،به نکات مثبت توجه کنم ،وسعی میکنم حالم خوب باشد ولی یک اتفاق به ظاهر بد رخ دهد در این مواقع باید سعی کنم همان اتفاق به ظاهر بد را یه خیریتی ببینم الخیر فی ماوقع که یکسری درسها را برای من دارد که سبب پیشرفت ورسیدن من به اهدافم می شود که اگر این کار را بکنم دقیقا هم همین اتفاق می افتد آن اتفاق به ظاهر بد نتیجه اش مثبت می‌شود

    دوروزه که دارم به این فایل گوش میدم یکدفعه صبح وقتی داشتم سپاسگزاری وتمرین کدنویسی را انجام می‌دادم یه لحظه به خودم گفتم چی میشد که اگر از اول به ما یاد داده بودند که خداوندیک سیستم هست که قدرت خلق زندگیمون را به خودمون داده دوسه روزه که دارم تمرین کدنویسی را انجام می‌دهم خیلی سیستمی بودن خداوند وخالق بودن خودمان را بیشتر درک میکنم گفتم چه حس خوبی داره که من دارم اتفاقات زندگی ام را خودم آنطور که دوست دارم خلق میکنم اگر خوشم نیاد فقط باید باورهام را عوض کنم شاد بودن وسپاسگزار بودن من خیلی بهتر از این است که به درگاه خدا گریه کنم تا کاری برام انجام بده مثل بچه ای که وقتی پدرومادرش وسیله ای که میخواد را براش نمی‌گیرند شروع میکنه به گریه زاری ووقتی این گفتگوها را با خودم داشتم از ته دل ذوق کردم وبا تمام وجود خداروشکر کردم که مرا خالق زندگی ام آفریده وقدرت خلق اتفاقات دلخواه زندگی ام را به خودم داده است خدایا شکرت

    2شما باورهای توحیدی را چطور ساختید

    ما در قلبمون به خداوند ایمان داریم وخداوند را باور داریم وفرقی نمی کنداز چه دین ومذهب وفرقه ای باشیم حتی کسی که می گوید من به خدا اعتقاد ندارم

    در روزهاوشرایط سخت یک احساسی را در قلبمان احساس می‌کنیم که یک نیرویی بالاتر از من هست که میتونه به من کمک کند وبه اندازه ای که من خدا را باور کنم به اندازه ای که ایمان داشته باشم میتونم حضور خداوند را درهر لحظه از زندگیم حس کنم

    موقعی که دنبال کار بودم یکی از آشناها که کارخانه دار بود واطلاع داشتم که با مدیرعامل شرکت‌های زیادی در ارتباط هست ازش خواستم که در شرکت خودشون یا شرکت‌هایی که آشنا دارد مرا بعنوان کارشناس بهداشت معرفی کند ایشون هم گفت باشه ، دیدم خبری نشد، تماس گرفتم چی شد ،گفت شرکت خودمون که همه آشنا هستند وبهتر جای دیگه ای مشغول شوی وآن موقعه از طرف اداره کار ومرکز بهداشت همه شرکت ها را مجبورکرده بودند تا در محیط کار خود کارشناس بهداشت داشته باشند و این قانون را دانشگاه به ما اعلام کرده بود ولی ایشون به من گفتند بازار کار خرابه ،من بعد از آن دیگه بی خیال ایشون شدم وگفتم خدایا خودت برام درست کن من آن موقعه هنوز به این شکل خدا را نمی‌شناختم در همین حد از خانواده یاد گرفته بودم ولی وقتی گفتم خودت کار را برام جور کن یه حسی گفت یه کاغذ آچار بردار واسم تمام شرکت‌های شهرک صنعتی را بنویس وبا همه شرکت‌ها تماس بگیر ومنم همین کار را کردم چند روز بعد از آن رئیس واحدمون از مرکز بهداشت باهام تماس گرفت که دوتا شرکت هست که اخطار دادیم باید کارشناس بهداشت بگیرند شما برو ونتیجه را به من اطلاع بده که آن دو شرکت در شهرک صنعتی استان بود به فاصله چند روز سه شرکت دیگه هم در شهرستان تماس گرفتند بیا برا مصاحبه یعنی من به جای یه شرکت 5 تا شرکت را بصورت مشاوره ای کار می‌کردم وبه خودم میگفتم وقتی کار را بسپاری به خدا بسپاری خدابرات شاهکار می‌کند والان که طبق آموزهای شما خیلی کم پیش آمده روی بقیه حساب کنم واگر کسی برام کاری انجام بدهدازش تشکر میکنم و به خدا میگم این کار را تو کردی بوسیله این بنده ات ومن ازت ممنونم ومی دونم هنوز جای کار دارم

    وباور دارم که اگرتکیه من فقط به خداوند باشد ،خدا برای من کافی است

    وقتی من توکلم به خداوند باشد میدونم یکسری اتفاقات می افتد می دونم یکسری دست ها برای کمک من میاد دیگه آنوقت روی یک آدم خاص حساب نمیکنم که وقتی من روی یک فرد خاص حساب کنم حتما زمین میخورم

    3_در آیه اذا سآلک عبادی انی شرط خداوند این است که به شرط اینکه شما هم من را اجابت کنید. ما چطور می توانیم خداوند را اجابت کنیم

    رابطه ما با خداوند یک رابطه دوطرفه هست وخداوند مانند یک انسان نیست که احساساتی بشه ودلش برا ما بسوزد بلکه خدا یک سیستم هست

    سیستمی بودن خداوند به این شکل است که من با توجه به باورها وافکارم از خداوند نتیجه میگیرم

    یعنی درخواست ما ،درخواست فرکانسی هست وخداوندطبق باورهای ما پاسخ می دهد

    خوبی سیستم این است که فارغ از اینکه در گذشته چه افکار وباورهایی داشتیم به محض اینکه تغییر کنیم پاسخ های سیستم هم تغییر میکند

    خدا همیشه آینه من است وبه فرکانس من پاسخ می دهد

    خدا اول وآخر است اون همه چیز هست در بعد زمان ،همه چی هست در بعد مکان ،همه چیز هست در بعد اشیاء

    خداونددر آیه اذ سالک عبادی …میگه من نزدیک هستم واین اولین باور در مورد خداوند است وقتی من باور کنم خداوند به من نزدیک هست نه دیگه عصیان گر میشم که از مسیر خارج شوم ونه ناامید میشم

    خداوند میگه اگر بندگان من از من سوال کردند بگو من نزدیکم اجابت میکنم درخواست اجابت کننده را اما بشرطی که اون هم ایمان بیارد ودر مسیر من باشد

    خدایا کمکم کن تا تسلیم تو باشم ودر مسیر تو باشم ومتوکل تر از همیشه عمل کنم آمین

    خدایا شکرت..شکرت…شکرت

    عاشقتونم …سپاسگزارم از اساتید عزیزم

    در پناه رب العالمین همواره شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1385 روز

    باسلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی زیبا

    روز 127 ام و تعهدمن!

    من هروز و هر لحظه دارم نتایج حاصل از تغییر باورام نسبت به خالق و انرژی مطلق رو میسازم

    یه جاهایی هنوز خیلی مشرکم و البته باگ های زیادی وجود داره

    قبلنا فکر میکردم من خیلی کارم سخت نیس و البته ک خب خیلی نتیجه هم سریع میساختم

    اما حالا ک فهمیدم و اگاه تر شدم نسبت به این قوانین،خیلی عمیق تر میشم به درونم و رفتارام

    چقدر قشنگ میگین‌استاد

    شما درخواست میکنین و این دوطرفست

    خدا به فرکانسای شما پاسخ میده

    پس من هرچی میبینم و فکر میکنم ،دارم توی زندگیم دعوتش میکنم

    اگه اون موضوع ناخوشاینده و حالمو بد میکنه باید هرجور شده راهشو پیدا کنم و اعراض کنم

    استاد این جملتون چقد شیرین بود

    این دستگاه فارق ازینک قبلا چقد سیب و پرتغال بهش دادین،الان هویج بدین اب هویج میده

    این نگاه به دنیا و ساختارش،ب من ارامش میده

    در لحظه میتونم همه چیو عوض کنم و جهان پاسخ میده

    تصور من مثل دوران مدرسه بود ،میگفتم وایی چقدر سخته

    اگه درس نمیخوندم طی سال،شب امتحان جزو سخت ترین روزا و کابوس بررگ بود و وقتی بهش فکر میکردم کله وجودم حالش بد بود

    نسبت به دنیا و خدا هم همین بود تقریبا

    زندگی میکردم ولی فکر بهشتو جهنم منو میترسوند و نمیزاشت حتی از حال خوبی از کاری که‌داشتم لذت ببرم

    اما این جهان ،جوری طراحی شده ک هر لحظه‌تو میتونی اراده کنی و بسازی و کیف کنی

    خیلی قشنگه ک خدا از ویژگی خوب و بدش نگفته

    نگفته جبارو یا بخشنده

    گفته من نزدیکم

    این یعنیییی همه چیز

    هرچیزی ک تو داری با فرکانسا میسازی

    میتونه جبار باشه

    میتونه بخشنده باشه

    خیلییییی شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: