مصاحبه با استاد | منظور از"سیستمی بودن رفتار خداوند"، چیست؟ - صفحه 29 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/04/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-30 06:23:402025-02-02 02:20:14مصاحبه با استاد | منظور از”سیستمی بودن رفتار خداوند”، چیست؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده و مهربان
میخوام تجربه سه یا چهار سالی که با شخص شما یعنی استاد عباسمنش آشنا شدم رو بنویسم تا بگوییم چقدر من به این قوانین ایمان دارم ویقین دارم که اگر طبق قوانین عمل کنی حتما نتیجه میگیری و اگر از مسیر خارج بشوی نتیجه معکوس میگیری
من از وقتی که بچه بودم بدون توجه به قوانین و ناآگاه پر از انرژی مثبت بودم و دنبال کلی سوالات یعنی اینجوری بودم که اینو همه به من میگفتن تو کلام منفی نداری گذشت تا من در همون سن نوجوانی با اون پسری ازدواج کردم که هرشب تو رویاهام بود به خوبی و راحتی ولی از یک سری چیزها راضی نبودم کم کم که از این ازدواج گذشت متوجه شدم همسرم دائم در حال نالیدن از شرایط زندگی واوضاع مملکت هست چون هم بیکار بود و هم من با خانواده همسرم زندگی میکردیم ولی من از این اوضاع شاکی نبودم تازه فکر میکردم که چقدر همه چیز خوبه چون که در دوران مجردی و خانه پدرم اوضاع متشنج و دعوا و مشکلات مالی و غیره بود ولی با همه اینها من از محبت پدرم سرشار بودم احساس میکردم و میکنم که همه مشکلات خانواده ام از بی تدبیری مادرم و کمی هم پدرم بود که اونا هم تقصیری نداشتن ولی من عاشق پدرم بودم و بی محبت بزرگ نشدم البته که کمبودهایی بود ولی راضی بودم مثلا ما در خانه مان اتاق جدا نداشتیم وقتی من ازدواج کردم و در خانه پدر ومادر همسرم به ما یک اتاق دادن کلی ذوق کردم البته آنجا هم خانواده همسرم با برادراش و یک عروس دیگه بودیم اونجا هم سختی هایی داشت ولی من همیشه فکر میکردم همه چیز عالیه
از آن زمان 20 سال گذشت و من تو یک دوره هایی نا آگاهانه در فرکانس های مثبت بودم و به هرچی فکر میکردم به دست میآوردیم و میدانم اینها نتیجه فرکانس های خودم بود چون مثلا وقتی به خانه ای که دوس داشتم و درذهن همه چیزشو تجسم کرده بودم خریدیم قرارداد اون خونه دقیقا روز تولدم بسته شدو چیزای دیگه
ولی من با یک همسر با ذهن کاملا منطقی و منفی نگر و سوظنی وهمینطور خانواده اش زندگی میکردم البته که منم کمی شبیه اونا شده بودم دیگه کمتر رویا بافی میکردم و بلند پروازی نمیکردم چون باورهایم ضعیف شده بود دیگه حس کردم به هیچ کدوم از خواسته هام نمیرسم و دچار افسردگی و روزمرگی شدم این حالم ادامه داشت تا اینکه سال 95 یا 96 دخترعمه ام که از بچگی باهم بزرگ شده بودیم چندتا فایل از شما برای من فرستاد وکتاب کتاب روخوندم ولی فایل ها رو تقریبا چند ماه بعد گوش کردم خیلی حرفاتون رو دوس داشتم داشت چیزایی رو که دوس داشتم بشنوم و سوالایی که داشتم همه داشت مثل کلید قفل های مغزم و باز میکرد قبل از اینکه چیزی از شما بشنوم من قصد جدایی داشتم چون فکر میکردم که خودم اگر آزاد و رها باشم و دوباره روی چیزی تمرکز کنم به دستش میارم چون که همسرم کلا با نظرات من خیلی موافق نبود این قصد و داشتم ولی منتظر یه نیرویی بودم که منو از این همه وابستگی رها کنه تصمیمم رو گرفتم واز اون خونه که شرایطش هم معمولی بود ولی امنیت بود یعنی من اون مکان امن و ترک کردم که خودم برم دنبال خواسته هام من حدودا یک سالی هم بود که برای یک نفر کار میکردم من فایل های شمارو گوش میکردم و قوی تر میشدم بعد با یک دوست آشنا شدم یعنی همسایمون بود که اونم کلی از شما و پیشرفت درتمام مراحل زندگیتون واسم تعریف کرد و من بیشتر ایمانم به اینکه کار درستی کردم قوی تر میشد.بعد از اینکه خانه ای را که خودم ذره ذره همه چیزشو گرفته بودم ترک کردم و بدون ذره ای از چیزی رفتم خانه مادرم پدرم هم تازه یک سال بود که فوت شده بود ومن وارد خانه مادرم که باز پر از تشنج و سروصدا و یک برادر مصرف کننده به شدت توهمی شدم اون موقع دلم خوش بود که حداقل سر کار میروم ولی در محیط کارم هم کسی رو که خودم معرفی کرده بودم که برده بودمش سر کار نمیدونم که با صاحب کار من چیکار کرده بود که صاحب کارم با من بد برخورد میکردومن از اون کار اومدم بیرون وشش ماه در خانه مادرم بودم و از صبح تا شب فقط فایل های شمارو گوش میکردم به هرشکلی که بود از همسرم کمی پول گرفتم و یک خونه با وسایل جزئی در اطراف تهران اجاره کردم که فقط از خانه مادرم فرار کنم و به آرامش برسم اون موقع هم فقط به فایل های شما گوش میکردم البته با عرض معذرت باید بگم همون دختر عمه ام که این فایل ها رو به من داد از محصولات شما بود و من همش عذاب وجدان داشتم که چرا دارم گوش میدم ولی از طرفی هم تشنه شنیدن این گفته ها بودم آنقدر عادت کرده بودم به صداتون و حرفاتون اگه یک روز گوش نمیکردم حالم بد میشد و نا امیدی و یاس میومد سراغم که به نظرم اینم یه جور شرک هستش الان اینکه حال خوبم رو پیوند زده بودم به شنیدن فایل های شما آنقدر من همیشه هندزفری تو گوشم بود که اون موقع که میرفتم سر کار کارم طوری بود که با سه ساعت پرواز میرفتیم استانبول و بصورت مسافری بار میآوردیم من همش تو پرواز گوش میکردم به فایل ها که یک روز یکی ازدوستانم که آماده دریافت بود من میفهمیدم یکی از گوشی های هندز فری رو درآورد و کمی گوش کرد.بعد هر روز اصرار میکرد که من فایل ها رو واسش بفرستم ولی عذاب وجدان میگرفتم میگفتم من خودم با نارضایتی استاد دارم گوش میدم نباید این کارو کنم ولی یک روز همه فایل هارو پاک کردم که دیگه گوش نکنم منظورم اینه که خودم حالم بد بود که به این شکل گوش میکردم ولی به اصرار چن تا فایل واسش فرستادم
اینم بگم بعد ازمدتی دختر عمه ام سایت شمارو هم بهم معرفی کرد ولی تو سایت میرفتم گاهی فقط خونه و زندگی و مدل زندگیتون رو نگاه میکردم اصلا حواسم نبود که اونجا هم فایل های دانلودی زیادی هست که بسیار عالی هستن
خلاصه اینکه من خونه گرفتم وبه تنهایی زندگی میکردم ولی کار نداشتم و چن جا واسه کار رفتم ولی اصلا پولی توش نبود چون من یک زن خانه دار معمولی بودم که هیچ فن و حرفه ای بلد نبودم و هیچ مدرکی نداشتم و سنم هم برای استخدام بیشتر کارها بالا بود مدتی نگذشته بود و من با فایل های شما ایمان قوی پیدا کرده بودم که به راحتی پول وارد زندگیم میشه به راحتی و با آزادی زمان و مکان و چون خیلی ایمان داشتم این اتفاق افتادو من به راحتی سه یا چهار برابر اون موقع که برای کسی کار میکردم پول درمیآوردم برای اینکه سو تفاهم نشه یک کاری بود که خلاف عرف و شرع نبود و من خیلی ذوق زده و هیجان داشتم چون هم به آزادی رسیده بودم و هم اینکه درآمد خوبی داشتم وهم اینکه از محصول دوره سلامت شما استفاده کرده بودم بصورت غیر قانونی و به اندام ایده الم هم رسیده بودم همه چیز خوب بود و من ازبس که ذوق زده شده بودم در مورد کارم با همه صحبت میکردم و هرچی پول در میآوردم خرج مسافرت و خوردن و هرچیزی که از بچگی عقده شده بود واسم میخریدم و دیگه به فایل های شما گوش نمیکردم و اصلا یادم رفت همه چیزو
منی که انقد روی خودم کار کرده بودم وتنهایی کشیده بودم راه رو برای آدمای نامناسب باز کردم و دیگه روی خودم کار نمیکردم و چون کارم یه طوری بود که همش تو خونه بودم فقط میخوردم و تحرکی نداشتم دوباره به وزن قبلی برگشتم و چون کارم هم با قوانین اپارتمان مغایرت داشت مجبور شدم بعد سه ماه کار کردن همه چیزو تعطیل کنم
یعنی فقط سه ماه همه چیز خوب بود بعد همه چیز دوباره مثل اول شد ومن میدانم چرا اینجوری شد برای اینکه من با نارضایتی شما همه چیز رو درست کردم میدونی قانون عمل کرده بودولی یه چیز این وسط ایراد داشت این عمل مثل دزدی میمونه که دزدی با قوانین هم راستا نیست و من از شما معذرت میخوام ولی دوس داشتم این مطالب رو میگفتم چون من خودم تا اونجایی که تونستم سعی میکنم که درست زندکی کنم و خداروشکر زندگی خوبی دارم وهمه چیز همیشه همونطور که میخوام به راحتی اتفاق میفته حتی جدایی من به راحتی و با خشنودی هردومون اتفاق افتاد و چیزای دیگه ومن مدتی که کار نکردم و تنها شدم دوباره و میدونم که یار دوباره منو تنها کردم اون معبودی که همیشه منو دوست داره و به من گوشزد میکنه منو تنها کرد که باز تو خودم برم فکر کنم و به نتایجی برسم ومن سایت شمارو روی صفحه گوشیم داشتم ولی بهش دقت نکرده بودم وقتی مدتی تنها شدم و فرکانس و مدارم عوض شد من دوباره وارد سایت شدم و رفتم قسمت دانلودها و مثل یک تشنه ای که به آب گوارا رسیده باشه با جون و دل گوش میدم و گوش میدم و جانی تازه میگیرم یه جاهایی همینطوری اشک میریزم و ثانیه به ثانیه حالم بهتر میشه
میخوام بگم که همین چهار روزی که صبح تا شب مستمر دارم به فایل ها گوش میدم هیچ جا نمیرم یه پیاده روی کوچیک میرم که باز هندزفری توگوشمه وبرمیگردم خونه نشانه ها و چیزایی میبینم که دیگه به یقین رسیدم که این قانون صد در صد کار میکنه و کار میکه و کار میکنه و خداروشاکر هستم که شما زبان پروردگارم هستید
ودیگه با جون و دلم بدون هیچ نگرانی گوش میکنم من الان یک کار کوچیک واسه خودم راه انداختم و همه چیز دارم و یک خونه دارم که آرامش آسایش و امنیت دارم من خودم رو خوشبخت ترین زن دنیا میدونم چون که همه چیزو خودم به دست آوردم به راحتی و باحال خوب و میدونم خدایی دارم که اگر از مسیر خارج بشم دوباره منو بامهربونی برمیگردونه من برای این زندگی ام که خودم ساختمش یه جاهایی اذیت شدم ولی چون توکلم به خدا بوده همه چیز آسان اتفاق افتاده من چیزایی دیدم که آنقدر هیجان زده شدم ومطمنم و یقین دارم که با آمیزه های شما و توکل به خدایم همه چیز بهتر و بهتر میشه من ایمان دارم و من همه محصولات شمارو میخرم و به همه آرزوهای زیبایی که دارم میرسم وبزرگترین آرزویم این است که همیشه آگاه ودانا باشم و در مسیر خدا باشم الهی آمین
برای شماهم همین آرزو را دارم
به نام الله که بخشاینده و با رحمت و بی نهایت وهاب است
شبتون استاد عزیز وخانم شایسته مهربان وهمه شما خانواده عزیزم بخیر وشادی وثروت وسراسر خوشبختی
خدارو بی نهایت سپاسگزارم که به یک مدار بالاتر مهاجرت کردم خدایا شکرت
من یه درک خیلی عالی نصبت به یشا و یرید کردم بعد از اینکه از عقل کل پرسیدم این سوال رو خدایا شکرت
وقتی من یه درخواست از الله مهربانم میکنم به من میدهد
1_من باید از خود الله مهربان بخوام وتوکل وامید بهش داشته باشم وهمیشه الله مهربان رو کنار خودم ببینم در هرشرایطی که خدارو شکر امروز در عمل نشون دادم وتقوا پیشه کردم و کنترل ذهن انجام دادم که همین امروز خداوند جواب این تقوایی که در عمل انجام دادم را داد ومنو وارد دوره جدید کرد خدایا بی نهایت سپاسگزارم
2_هر اتفاقی که در مسیر خواسته من بیافتد در هر صورت به نفه منه و باید دوباره تقوا پیشه کنم و کنترل ذهن انجام بدم که خدارو شکر امروز باز در عمل انجام دادم
3_در هر مکانی که در مسیرخواسته ام هستم به زیبایی ها توجه کنم چون طبق قانون به هر آنچه که توجه کنم الله مهربان از جنس همان خواسته وارد زندگی من میکند که باز به عینه دیرم امروز خدایا سپاسگزارم
همیشه شکر گزاری کنم واز آنچه دارم شکر گزار الله مهربان باشم
استاد فقط یک روز تقوا وکنترل ذهن انجام دادم رفتار دنیا بامن استاد عوض شد خدایا شکرت که سریع ال اعجابی خدایا شکرت
استاد فهمیدم که این دنیا وهرانچه که در این دنیا هست خدا است الله هست ومن دیگه تا بتونم به این شکل دنیا رو میبینم از این زاویه دیدن این جهان خیلی شرایط زیباتری برای من به وجود آورده تو زندگیم خدایا شکرت
وای چقدر زیبا گفت خداوند از زبان شما من خوب وبد شمارو الهام میکنم وهفت بار الله مهربان من قسم یاد کرده به اینکه من خیر وخوبیتونو الهام میکنم
چقدر قشنگ گفتید که خداوند به زنبور عسل وحی کرد به مادر موسی وحی کرد این داره درک منو به خدای مهربانم به سیستمی بودنش بیشتر کرده اوو خدایا شکرت خدایا بی نهایت سپاسگزارم
شکر که شخصیت منو امروز یک درجه بهتر کردی وظرف وجودمو بزرگتر کردی خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
ب نام فروانروای جهانیان
سلام ب استاد و مریم جان عزیزم
سلام ب دوستان قشنگم
استاد وقتی درمورد خدا و سیستمی ک دارم اونقدر آرامش همه ی وجودمو میگیره م انگار روحم و جسمی ندارم
حس پرواز بهم دست میده سبک میشم
حالم فوق العاده عالی میشه
واقعا اگ درک کنیم این سیستم رو ک اسمشو خدا گذاشتیم
همه ی کاراراحت و اسون میشه
زندگی طعم خوبی میگیره
مثل عسل شیرینه و فقط عشق و حال کنی و ب خدا تکیه کنی
ینی بزرگی خدا حد نداره وقتی غرق میشم تو این فکر ک خدا چقدر بزرگه و این نظمی ک جهان داره و بدنمون چجوری داره کار میکنه واین قانونی ک بدون هیچ نقصی داره جواب میده
هرفرکانسی ی جوابی داره
اصلا دیوانه میشم ازاین همه عظمت ازاین همه توانایی ازاینهمه نظم
خدایا نمیدونم چجوری ازت سپاسگذاری کنم
فقط میگم کاش اینهمه سال ک عمر کردم زودتر پیدات میکردم
زودتر میفهمیدمت
حرف بقیه رو قبول نمیکردم
حرف کسانی ک عمامه ب سر گذاشتن و ادای ادمای صالح رو درمیارن و کلی اراجیف تحویل ما میدادن
ماهم قبول میکردیم چقدر میشد تو این سال ها من باهات عاشقی کنم و دنبال عشق تو وجود ادما نگردم
ک منو بخوان عشقو من از تو میگرفتم مثل الان
ک رفتار ادما اصلا برام مهم نیس ک چجوری باهام رفتار میکنن بااینکه وقتی از کسی انتظار نداشته باشی ناخودآگاه باهات خوب میشن
اما من قبلا انتظار داشتم ادما بهم لبخند بزنن بامن و بقیه مهربون باشن
اما الان اینارو من از تو میگیرم انرژی ک حالمو همیشه عالی نگهداشته
و تمرکزم ب روی زیبایی های اطرافمه
ب آسمون زیبات نگاه میکنم
میگم حتی اگ اسمون خالی بود من هیچی نداشتم بازم حالم خوبه
رو داشته هام حساب نمیکنم
چون بارها و بارها تجربه کردم رو عقل خودم حساب کنم نمیتونه مثل فرمانروای من بهم خدمت کنه و کارمو راه بندازه
خدایا ازت میخوام روز ب روز منو اگاهتر کنی
ازت میخوام منو متوجه کنی ک چکارا میتونی بکنی
چون قدرت دست توئه و بس
خدایا ماهم مثل تو خالقیم چرا اینو زودتر نفهمیدم
این اخلاق خداگونه درما وجود داشت و داره اما دریغ ازاینکه یکم تفکر و تعقل
فقط تمرکزمون روی نماز بود ک مبادا وضوت اشتباه باشه موهات زده باشه بیرون
قوزک پات معلوم باشه لاک داشته باشی
بغیرازانگشت اولی و دومی ب زمین بخوره
منم همیشه یادم میرفت چندرکعت نماز خوندم
و باز ازاول و اجبار تو این کار
اصلا حس خوبی نمیگرفتم
چون موقع نماز فقط سوره هارو میخوندم و ن معنیشو میدونستم بااینکه عرب زبانم و تمرکزم اصلا ب نماز نبود فکرم همه جا بود همهجا میرفت بجز نماز
اما الان میبینم با توجه ب نعماتت ک وارد زندگیم میکنی و سپاسگذاری ازت وتمرکز ب روی زیبایی ها چ تغیراتی تو زندگیم داره ایجاد میشه
خداجونم ازت میخوام همه بخوان ک هدایت بشن
مثل من و مثل دوستانی ک تو این سایتن
مثل استادم ک مارو هم اگاه کرد
ب خدایی ک کسی ازش نمیگفت بخدایی ک کسی صداشو نمیشنید
ازخدا نمیخواستم ائمه رو واسطه میذاشتم برای خواسته هام ک اجابت بشن
کلی قرآن میخوندم و ترجمه رو ن
تمرکزم ب این بود مبادا اشتباه بخونی گناهه میری جهنم
اوووو هرچی بگم کم گفتم
خدارو هزاران بار شکر میکنم برای اینکه ازش هدایت خواستم و هدایتم کرد ب راحتی مث اب خوردن
برای وجود استادم از خدا بینهایت سپاسگذارم
دوستتون دارم
درپناه الله مهربان و روزی رسان شادو خوشبخت و ثروتمند باشید
به نام الله قریب
گام بیستم پروژه مهاجرت به مدار بالاتر
بیست و شش بهمن هزار و چهارصد و سه
سلام میکنم به همه عزیزانی که این دیدگاه رو میخونند.
فایل رو دیروز گوش دادم و امروز دیدگاهش رو ثبت میکنم.
بذارید اصلا تعریف کنم چیشد.
دیروز صبح ساعت هفت پسرم از خواب بیدار شد و هرکار کردم نخوابید.
من هم خونه مامانم بودم ، صبحونه خوردیم و یکم گپ زدیم تا پسرم خوابش گرفت دوباره ، خوابوندمش و بارون خیلی قشنگ و ریزی هم میزد. منم وقت رو غنیمت شمردم و از اونجایی که خیلی وقت بود تنها قدم نزده بودم سریع آماده شدم ، فایل روز رو دانلود کردم ، یه کاغذ قلم برداشتم و راه افتادم.
یکساعته رفتم و برگشتم ولی فوقالعاده ، حتی الان که دارم تعریف میکنم تازگی هوای بارونخوردهی اول صبح رو حس میکنم.
رفتم ته خیابون مامانم اینا و توی یه پارک دور زدم و همون خیابون رو برگشتم.
تا میتووووووونستم نفس عمیق کشیدم ، عکس گرفتم ، آسمون رو نگاه کردم ، فکر کردم و لذت بردم.
خلاصه که خیلی همزمانی خوبی بود.
اصلا از وقتی روی خودم کار میکنم و متعهد شدم شاد زندگی کنم انگار خیلی آدم «زمان درست مکان درست»ی شدم.
خدایا صدهزار مرتبه شکر.
یه همزمانی دیگه هم که الان یادم اومد اینه که من با خوندن کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم ، تو فاز تفکر سیستمی درباره خداوند قرار گرفتم و این فایل که دقیقا همین عنوان رو داره در مسیرم قرار گرفته.
و اما نقاط عطف فایل که توجهم رو به خودش جلب کرد:
برچسب خوب یا بد را خودمان به وقایع و اتفاقات میزنیم.
از آنجا که هرکس خودش اتفاقات زندگی خود را رقم میزند پس ؛ خداوند به هیچکس ظلم نمیکند.
خداوند هیچکاری در زندگی کسی انجام نمیدهد مگر اینکه آن شخص خودش فرکانس آن اتفاق را ارسال کرده باشد.
همه انسانها در قلب خود به خداوند ایمان دارند.
روی آدمی خاص حساب نکنیم ، فقط روی خداوند حساب کنیم که دستان بینهایت دارد.
به میزانی که به شرک نزدیک شویم از خداوند دور میشویم.
رفتار خداوند سیستمگونه است.
هرکس بخواهد به دیگری ستم کند در واقع به خودش ضربه زده است.
رابطه ما با خداوند ، رابطهای دونفره است.
درخواست از خداوند کلامی نیست ، بلکه توسط باور ، رفتار ، شخصیت و نوع فرکانسی است که ارسال میشود.
خوبی این سیستم این است که به گذشته کاری ندارد و به محض تغییر فرکانس ، نتایج را تغییر میدهد.
(که بنده فکر میکنم این همون بحث توبه است)
و در نهایت اینکه تصمیم گیرنده نهایی خود ما هستیم ، و خداوند فقط از تصمیمات ما حمایت میکند.
در پناه الله باشید.
سلام به استاد عزیزم ومریم خانم شایسته گل….
استاد عزیزم امروز جلسه دوم حل مسائل روکارمیکردم و دقیقاً بااین فایل هماهنگ بودوباعث شدکه به درک بهتری ازخداوندوسیستمی بودنش برسم
آره ماکویررونگه میداریم ومیخواییم توش برنج بکاریم وبامثال این فایل که توضیح دادین ،اگه سیب روبدیم به آبمیوه گیری آب سیب روبهمون تحویل میده نه آب هویج رو
(واقعاً بینظیریداستاد وهمچنین مریم جانم که تمرینات دوره حل مسائل رو این چنین برامون ردیف کردین تادرذهنمون کنکاش ایجاد بشه)
آره مامیخواییم همون عادات،باورهاوفکرروداشته باشیم اما نتیجه ی متفاوت بگیریم
خداوند نزدیک است و سریع به ماپاسخ میدهد ،طبق چی پاسخ میدهد؟!طبق فرکانس هایی که درهرلحظه باافکارمون که اونم زاییده ومتولد باورها وعادات ورفتاروشخصیتمون هستش،به جهان هستی ارسال میکنیم.
خدایا شکرت به خاطرسیستمی بودن جهان
خدایا شکرت به خاطر قوانینی که در جهان گذاشتی
خدایا شکرت به خاطر این استاد آگاه
خدایا شکرت که دراین مسیرقرارگرفتم که به درک بهترازخودم وخودت برسم
خدایا شکرت
خدایا یارونگهدارهمه ی ماباشد…
سلام و درود خدمت خانواده بزرگ عباس منش
و استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز
اول اینو بگم که کتاب چگونه فکر خداوند را بخوانیم ، فوقالعاده است خدایا صد هزار مرتبه شکرت برای خوندن این کتاب و اینکه بی نظیر بی نظیر من همیشه از دوران کودکیم کلی سوال و تناقض داشتم توی ذهنم راجب خدا چند وقت قبل تر شنیده بودم این مطلب هنوز با استاد عزیزم آشنا نشده بودم ولی خیلی سطحی شنیده بودم وقتی این کتاب بی نظیر خوندم توی ذهنم توی دلم گفتم آره آره ایوول پس همینه تمام اون چیزایی که نمیشد تموم اون چیزایی که جور در نمیومد داستان از این قرار بوده
و اما راجب این آیه شریفه که گفتین به بزرگی خداوند که هر بار هربار اینو من بخونم یا بشنوم تمام وجودم از شوق به وجد میاد بابا چرا شاد نباشم چرا شاد نباشیم از فهمیدن همین یه آیه از قرآن کریم همین بسه دیگه ، سلطان ، فرمانروا ، صاحب ، مدیر ، مدبر ، رییس ، سر چشمه ، اول ، آخر ، اصل ، ذات وجود ، وجود ، همه چیز همه چیززززززز
و مهم ترین چیز ««« قدرت »»» فقط خود خداس و تمام ، حالا یکی بیاد بگه ببین فلانی تموم دنیا هستا تموم کائنات تموم هستی من تو ما همه چیز به دستان مبارک خداوند آفریده شده و همه امورم دست خودش بعد شما بگی بله درسته ، حالا خود خداوند خود انرژی مقدس ذات الهی که تموووووم ماهارو با تموووووم دنیا و هستی و آخرتمون آفریده و همه چی دست خودش بفرماید بندگان من اگر از من پرسیدن بگو من نزدیکم ، الله اکبر ، بخداوندی خودش که مغذم ایرور میده از ذوق از هیجان از عشق از مهر از مهربونی از لطافت از اینکه خودش مارو آفریده میدونه چیجوری دلمون قرص میشه ، میدونه چجوری دلمون آروم میگیره ، دلم میخواد هزاران هزار بار با نه با چشمم ن با زبانم با قلبم با ذهنم این آیه رو تکرار کنم و هر بار فریاد بزنم خداجونم شکرت کریم بودنت شکر عزتت شکر عظمتت شکر
خدایا صد هزار مرتبه شکرت که بهم اجازه دادی خودمو برسونم به این مدار که بتونم کلامت متوجه بشم بفهمم بخونم ، حس میکنم قبلاً کر و کور و لال بودم خدایا صد هزار مرتبه شکرت ، خدایا صد هزار مرتبه شکرت که استاد عباس منش عزیز و سر راهم قرار دادی خدایا صهزار مرتبه شکرت که دوره مقدس قانون سلامتی سر راهم قرار دادی خدایا صد هزار مرتبه شکرت که دلم قرص میکنی به بودنت هر لحظه هر دم و باز دم من ناگزیر از وجود مقدست ، با عشق با مهر با حال دل فوقالعاده برای تک تک دوستان عزیزم عشق و انرژی عالیییییی میفرستم ، انشاالله که همیشه خندان و حال دلتون بی نظیر باشه ، یا حق
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همقدم تشکر از شما عزیزان که زحمت میکشید و بهترین استفاده را از زمان می برید حتی در زمان رانندگی واین عاشقانه به سوالات ما پاسخ میدهید
خدا را شکر که از جاهلان نبودم با این آگاهی های نابی که شما عزیزان با ما به اشتراک میگذارید
من مهمترین درس زندگی را در این سایت الهی آموختم در دوره دوازده قدم معنی واقعی خداوند را درک کردم معنی سیستمی بودند خداوند را فهمیدم
آموختم که جهان به فرکانس های ما پاسخ میدهد جهان مثل یه امیوگیری عمل می کند اگر هویج داخل آب میوه گیری بیندازی آب هویج تحویل میگیری پس اگه به جهان هم فرکانس خوب ارسال کنی پاسخ جهان هم خوبی است
جهان مثل آینه عمل میکند اگر به روش بخندی به روی تو میخنده
من همیشه آگه در خواستی از خداوند داشتم متوسل میشدم به پیر و پیغمبر و امامان و امام زاده ها حتی با نامه نوشتن و انداختن در دل چاه امامان ویا قفل بستن به ضریح آنها چقدر این باور اشتباه بود و خودم را از خداوند دور میدیدم
واز این آیه در قرآن غافل بودم که فرموده اگر بندگان من در مورد من پرسیدن به آنها بگو من نزدیکم از رگ گردن به بندگانم نزدیک هستم
خدایا شکرت به خاطر این آگاهی های ناب
خدایا مرا آسان کن برای آسانی ها
تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم
با سلام خدمت استاد عزیزم
در رابطه با آیه فوق العاده زیبا که خداوند فرموده اینه که آقا اول ما باید قدم خودمون رو برداریم و همون مثال معروف که از تو حرکت و از خدا برکت یعنی اینکه گذشتگان ما هم این استجابت رو می دونستن ولی طی سالیان دراز و کج فهمی که به ما القا شده ما فکر می کردیم که دخیل ببندیم به امامزاده یا امام و گریه و زاری به ما نعمت و ثروت داده میشه که الان که به لطف خدا و آموزهای حضرتعالی داریم می فهمیم که با این روش نعمت و ثروت که وارد زندگیمون نمیشه بلکه برعکس جواب می ده و ناله و شیون بیشتری وارد زندگیمون میشه چون خدا دقیقا چه تعبیر قشنگ و بی نقصی سیستم از محالاته موز بهش بدی و آب سیب بده حالا اون آب میوه گیری هیچ وقت این کار رو نمی کنه ولی در دنیایی که ما زندگی می کنیم به فرکانس های ما پاسخ می ده بلکه بدترش هم می کنه بجای اینکه بهتر بشه با گریه و زاری ،گریه و زاری بیشتری رو جذب می کنیم پس به بندگانم نه همه آدمها بگو من نزدیکم و شعر معروف باباطاهر که به دریا بنگروم دریا تو بینم به صحرا بنگروم صحرا تو بینوم و... پس وقتی خدا اینقدر به ما نزدیکه حتی ثروت خودشه فقر خودشه آرامش خودشه جنگ هم خودشه فقط بستگی داره ما چی می فرستیم می خوایم مثل ابراهیم آتش بر ما گلستان بشود چون آتش هم خودشه گلستان هم خودشه همه چیز خودشه فقط قدم اول ما هستیم
و استاد خدارو صدها هزاران مرتبه شکر که هستین
یا الله
سلام بر همه عزیزان
روزشمار 127 روز هفتم فصل پنجم
چقدر زیبا و هدایتی فایل ها رو پشت هم قرار دادین استاد و مریم جانم اذا سالک عبدی …..
چقدر این ایه رو دوس دارم چقدر ارامش درونش قرار گرفته
نکات برداشت شدم ازین فایل :
تو فیلمها که گفتین سر بلند میکنه رو به اسمون میگه خدااا و بارون میاد رعد و برق هم میزنه استاد خخخ>
بندگان هم کسی که واقعا بندگی خدا رو میکنه ایمان داره و توکل
خدایا سپاسگزارم از یه روز دیگه از یه اگاهی های ناب دیگه از استاد عزیزم و مریم جانم سپاسگزارم
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسسسسسگزارم
سلام عزیزان جان
سلام به توحید و یکتاپرستی
سلام خدا جونم
روز127
مصاحبه با استاد قسمت 26
آیه 186سوره بقره تنها سوره ای است که خداوند هفت بار از من استفاده کرده
هرگاه بندگان من از دور و نزدیکی کنار تو پرسندبدانند که من به آنها نزدیک خواهم بود و هر که مرا خواند دعای او اجابت کنم پس بایست دعوت مرا بپذیرند و به من بگروند باشد تا بسعادت راه یابند.
خدا جونم سپاسگزارم که همه چی خودت هستی
تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و نه گمراهان
خدایا شکرت که به هر کجا رو میکنم فقط و فقط تو را میبینم
خدایا شکرت قبلا هم همه این ها بودند ولی من نمیدیدم و هیچ درکی نداشتم
خدایا شکرت که قوانینت بدون تغییر است
احساس خوب اتفاقات خوب
احساس بد اتفاقات بد
خدایا شکرت که به درخواستهای من پاسخ میدهی و مرا لایق دریافت پاسخ هایت کردی
خدایا شکرت که فارغ از گذشته من هر چقدر اشتباه و گناه و خطاکرده ام . هیچ ربطی به الآنم ندارد از همینجا همین الان شروع کنم و باورها و افکار و فرکانس هایم را تغییر دهم جهان هم اینه اعمال من است سریع به فرکانس های من پاسخ میدهد
خدایا شکرت که خودت به چیزی پاسخ دادی که هیچ کسی درباره اون نپرسیده
خدایا تو چقدر مهربان هستی که خودت اصل را داری میگی
میگی من هستم
الله و اکبرررر
خدایا تو نور آسمان ها وزمین هستی و هرآنچه بین آنهاست مالک اصلی تویی جان جانانم سپاسسسسسگزارم
به پیامبر میگی اگر بندگان من از پرسیدند
واای خدای من بندگان خدا چه کسانی هستند
خدایا مرا از بندگان واقعی خودت قرار بده
خدایا اصل و حقیقت تویی
بقیه چیزها حاشیه هستند
در همه کس و همه چیز فقط خدا را ببینم
خدا انسان نیست و احساسات انسانی ندارد که دلش بسوزه و رحم کنه اون چیزی که ما فکرشو میکنیم .
خدا قوانین بدون تغییر خودشو داره و هیچ وقت از قوانینش عدول نمیکند چه پیامبر باشی چه هر کسی که باشی قوانین خداوند همواره یکی است
خدایا شکرت که هر لحظه مرا در معرض هدایت خودت قرار دادی
خدایا شکرت که خوب و بد منو بهم داری هر لحظه میگویی
تو از رگ گردن نزدیکتر هستی جان جانانم
کمکم کن که ن در مواقع فقر فراموشت کنم و ن در غرور و ثروت
خدایا فقط تو را میخواهم در همه کس. همه حال خودت باشی برام بشدت کافیست
خدا هست و خدا هست و خدا هست
خدایا شکرت که همواره در حال اجابت کردن درخواست های من هستی جان جانانم سپاسسسسسگزارم
بخدا که از وقتی خودم را بیشتر لایق دریافت الهامات الهی میدانم و در مسیر درست الهی هستم هر لحظه خودش داره باهام حرف میزنه خودش داره راهکارها ومعما های منو حل میکنه براحتی و زیبایی و عزتمندانه خودش داره کارها رو انجام میده برام
خدایا شکرت که هر وقت کارم خوب پیش میره اعتبارش رو دادم بخودت گفتم تو بودی ن من بودم و ن این آدم. خدای من بود که کارها را انجام بسادگی و زیبایی الله و اکبرررر
خدایا شکرت که در مسیر بندگی کردن تو هستم
وقتی دیشب مادر شوهرم گفت همسایمون گفته چه عروس مهربونی داری بن خودم غره نشدم گفتم کاره خداست
من اصلا شاید در طول ماه هم یکبار همسایه ها را نبینم ولی اون اومده و این حرف روزده من نمیدونم
خدا خودش بوده من کاره ای نبودم
یه لحظه یاد حرفهای خدا با محمد افتادم که گفت خدا مردم را دور تو جمع میکند .
استاد بخدا اشکم در اومده بود .
گفتم من مدتیه که دارم روی خودم کار میکنم و سعی میکنم وقتهای بیشتری تنها باشم و با جان جانانم عشق بازی کنم مورد قضاوت و نگاه تحقیر آمیز نزدیکان قرارگرفتم که اوایل ذهن نجواهای بسیار میکرد و کنترل ذهن را به سمتی انجام میدادم ولی خداوند با شجاعان است و پاداش میدهد
ایمانو را قوی تر کرد و وقت گرانبهایم را برای خودم گذاشته ام تا بفهمم چی هستم و بهر چه آمده ام .
در این هیاهوی جامعه خواستم از خدا که مرا جدا کند و جان جانان من دستم را گرفت و مرا از هدایت یافتگان قرارداد . تا هرروز در مدار خدا جونم باشم و یه ذره بتوانم بندگی کنم در مقابل این عشق بینهایتی که خدا به من دارد بخدا بارها و هر لحظه هوامو داشته هر نفسم خودش بوده که اجازه داده تا اینجا برسم و از الان به بعد آگاهانه تر در مسیر درست الهی قدم بردارم و در همه حال خدا را ببینم
بخدا امروز هم با ملی رزق و برکت الهی برام زندگی را پر بار تر و زیباتر کرد. تمام امروزم خودش در کنارم و جلو تر از من کارها را انجام میداد برام رفتم کارگاه هر کارم یک قدم جان جانانم جلوتر بود و پیش بر کارهایم را مربی و دوستان و محبت افراد خودش بود رفتم برای ظرفهای اماده که تحویل بگیرم کلی احساس خوب و اتفاقات خوب نصیبم کرد و گفتم کاره خودته میدونم خودتی که دلها را نرم کرده ای
لبخند اطرافیانم محبت های افراد غریبه این همه زیبایی از زمین و آسمان که هست درختان زیبا و گلهای قشنگ و حس و حال عالی را دریافت کردن
خدایا شکرت که تمام اتفاقات زندگی ام را بر اساس باورها و فرکانس های خودم بوجود میاورم
و بازهم خودت دستم را گرفتی و در این مسیر الهی هدایت کردی تا متوجه افکار و تغییر باورها و فرکانس های خودم باشم و تکاملم را طی کنم .
و در هر لحظه خدا را در نظر بگیرم .
خدایا شکرت که همه کاره ام تویی من تسلیمم هیچی نمیدانم من بی تو هیچی نیستم .
خدایا تنها فرمانروای کل کیهان روی نیازم فقط بتوست هرآنچه دارم از آن توست صاحب کل کیهان خدای مهربانم تو هستی جان جانانم سپاسسسسسگزارم
عشق جانم فدای تو بشم بوس به کلت که از رگ گردنم بهم نزدیکتری
اخیییییش چقدر حالم خوبه از رگ گردن نزدیکتر الله و اکبرررر خدایا تو نزدیکی از همه حالم با خبری
خودت دستم را بگیر و یک لحظه مرابه حال خودم وامگذار
خدایا از هر خیری از تو به من برسد من سخت نیازمند وفقیرم خدایا شکرت
خدایا شکرت که از روح پاکت در من دمیدی و مرا انسان افریدی اشرف مخلوقات خلیفه خودت بر زمین
خدایا شکرت که مرا دستی از دستان خوبت در زمین قرار دادی
خدایا شکرت که تمام اتفاقات و شرایط و انسانها وسیله ای است برای رساندن موهبت های الهی به من
خدایا شکرت سخت بهت نیازمندم بفریادم برس
کنترل ذهن =با عشق الهی جذب بهترینها
کنترل ذهن=با عالیترین اتفاقات در تمام جنبه های زندگی سلامتی وثروت و فراوانی و خوشبختی و روابط عالی و معنویت و سعادت در دنیا و آخرت
خدایا شکرت که همه کاره ام تویی خودم را بانوان اموراتم به دستان قدرتمند خدا سپرده ام و آرام و آسوده خاطر هستم
خدایا شکرت نشستم روی دوشت و بیخیال همه چی شده ام چون تو مدیریت تماپ کارهایم را قبول کرده ای
فقط روی تو حساب باز کرده ام
خدایا شکرت
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم