https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/04/abasmanesh-1.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2025-02-01 07:07:102025-02-02 02:20:26مصاحبه با استاد | مرور چند اصل برای تصحیح دوباره مسیر
202نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من با این فایل استاد یاد یه سری تمرینات خودم افتادم از توکل
من تو چند تا فایل شنیدم استاد میگن خود ایمان تکامل داره اینجوری نیست که یهو ایمانمون بشه مثل ابراهیم و خود استاد هم تو خیلی چیزهای کوچیک تست کردن اونجایی که میگن پول همون زمین بصورت معجزه وار وارد زندگیم شد و از همونجا شروع شد ایمانم قوی تر شد که جواب میدهد من چند وقتیه همین کارو میکنم تو کوچکترین چیزها سعی میکنم قانونو تست کنم و باید بگم معجزه اتفاق میفته چقدر تکاملی ایمانم قوی تر میشه نمونش من با داداشم خیلی خوب نبودم چند وقتی بود همش تو شکرگزاریم براش خیر میخواستم برا ویژگیهای مثبتش خداروشکر میکردم جالب بود چند تا معجزه پش سر هم افتاد یکی این که چند بار تو زمینه کارم ازم خرید کرد و سود خوبی بهم رسوند دوم اینکه یه روز دیدم کلی میوه گرفته خودش اومده خونمون و گفت دلم تنگ شده بود براتون یا یه مورد دیگه یه ماهی بود میگفتم خدایا برا تولد همسرم این کادو رو میخوام بگیرم انقدر پول میخوام و سپاسگزاری میکردم و حسم خوب بود و خیلی باحال بود دقیقا یه روز قبل تولد همسرم دقیقا و دقیقا همون پول که خواسته بودم بصورت معجزه وار وارد حسابم شد
من با این تست ها ایمانم هر روز داره قوی تر میشه مثل استاد که میگن الگو هارو پیدا میکردم منم حس میکنم این روش برا من خیلی جواب میده و از همه مهمتر این نتایجو هر روز به خودم میگم
استاد سپاسگزارم برای این سایتی بهشتی و وجود عزیزت که کاری کردی که جاهل از دنیا نرم
استاد جانم همزمانی های عالی کار کردن روی دوره قانون سلامتی و این فایل و حتی اینکه اخر فایل راجع به روزه صحبت کردین بازم نشانه ای دیگر از کانون توجه
حتی یه قسمت از فایل من امروز چون یکم هوا سرد بود تو خونه اروم اروم قدم میزدم و پیاده روی میکردم یهو چشمم افتاد به قران گفتم پیاده روی م تموم شد برم سراغش و یه صفحه رو بعنوان نشانه باز کنم و ده ثانیه نکشید شما راجع به قران حرف زدین تو فایل خدایا شکرت
نشانم از قران سوره شعرا بود (ایموجی چشم اشکی لبخندی)
و حتی یه صفحه دیگه که باز کردم سوره یادم نیست اسمش سخته :)) ولی تو اون سوره هم یه ایه داشت راجع به فرعون صحبت میکرد
چقدر تکامل و به ما عالی یاد دادین و چقدر درکش و اجراش در زندگی مون مهمه واقعا
مریم جانم مرسی بابت پیشنهاد دفتر پیشرفت من دیروز رفتم یه دفترچه کوچولو گوگولی گرفتم که پیشرفتهام و توش بنویسم روزانه و حتی طی این 4سال که تو سایتم دیروز دو تا پیشرفت روزانم و توش نوشتم با خودکارای جینگولی
چنتا نکته مهم این فایل برام داشت که شاید دقیقا نتونم بهش اشاره کنم برای نوشتن ولی زد تو هدف برام
چقدر محکم میگین حتما معجزات رخ میده چقدر محکم میگین کمکها میاد جهان با تمام عظمتش سر تعظیم فرود میاره در مقابل این کوه از ایمان مجبور میشه اجابت کنه خواسته ها رو ، مجبور میشه .
داشتم فکر میکردم که وقتی یوسف توی اون قصر عزیز به سمت در ها حرکت میکرد هم مثل استاد باور داشت یکی کلید همه ی قفل ها رو داره بخدا باز میکنه اون در ها در قصر عزیز مصر بود یک درب معمولی نبود که لگد بزنی بشکنه اصلا یوسف روی لگدش هم حساب نکرده بود با خودش گفته باز میشه .ضمن اینکه بعید میدونم اون زمان اگه اجابت میکرد خواسته زن عزیز رو اتفاق خاصی میفتاد نه حتی تا آخر عمرش هم بیمه بود حقوق هم داشت کسی هم نمیفهمید خیلی هم بهش خوش میگذشت اما یوسف عزیز مصر نمیشد تازه اون زندان رو هم بقول استاد خودش خواست و الا زود تر از اینها عزیز مصر میشه
چقدر همه چیز به هم مربوطه چقدر واضحه
بعید میدونم کسی توی این سایت با موندن توی منطقه امنش بجایی برسه
خداروشکر میکنم که توی صبحی به این زیبایی و با هوایی مطبوع اومدم و پیگیر این فایل های زیبا شدم
یعنی خود مجموعه فایل های مصاحبه با استاد ی دوره ارزشمنده که خیلی میتونه توی بخش کنترل ذهن کمک کنه
واقعا برای من هم دل ها نرم شد برای من هم همیشه لبخند بود همیشه شادی بود همیشه لذت بود و انجام میدادم
یادمه به دلیل انگیزه بالا و شنیدن یسری فایل های استاد و اون یافتم یافتم ها که مسیر روشناخته بودم و کلی انرزی داشتم و سعی در تغییر و عمل میکردم اصلا کسی به اونصورت مقاومتی نداشت با من همه چیز گل و بلبل بود و هست الان و خواهد بود
خوب اون موقع نتیجه خاصی از لحاظ مالی نداشتم و الان کلی نتیجه ایجاد شده اما همه چیز به نفعم تموم شد من توی بعضی از فایل ها اشاره کردم همون صحبت استاد جهان مسخر شماست همون که از جایی که به عقلت نمیرسه بهت کمک میکنه
معمولان کسانی که توی کار لوازم یدکی خودرو هستند میدونن اکثر فروش مثلا تجهیزات زمستانی توی فصل خودش اتفاق میوفته ولی اون موقع فروش بعضی از این محصولات توی تابستون برای من بیشتر از فصل خودش شده بود
و این کلی انگیزه به من میداد و داده همین الان هم دنبال این نشانه ها هستم
یا بحث پرداخت بدهی ها و درامدی که اونموقع نداشتم ی احساسی بهم میگفت که قانون اینه که هرچی بخواهی میشود میومدم بدهی هام رو مینوشتم و میدیدم در کمال تعجب بدهی ها پرداخت شده و انگار هیچ چیزی فروخته نشده بلکه اضافه هم شده و این ایمان رو بیشتر میکرد
یسری مسایل هم بود ولی من بایذ ایمان رو در عمل نشون میدادم و خدارو شکر
درک کردم و میکنم و ایمان دارم به نصبتی که هدف دارم عمل میکنم احساسم خوبه درهای رحمت الهی بیشتری به روی من باز میشه
خدارو صد هزار مرتبه شکرت
الان کلی از کسب و کار های اطراف من بر مبنای حرکت ها و کارهایی هستش که من انجام دادم کلی از روی من به درامد رسیدن و همون هایی که اونموقع براشون ارزوی سلامتیو ثروت میکردم
و پشت سرهم داره اتفاقات خوب رو به جلو برای من میوفته از لحاظ مالی
از لحاظ سلامتی و کنترل ذهن دارم روی خودم کار میکنم استاد خیلی ببخشید من اینو میگم ولی درکی که از دوره قانون سلامتی دارم نخوردن نان خوردن یک وعده غذا خوردن صبحانه قهوه و پیاده روی مداوم و خوردن سرکه سیب هستش و به زودی به خودم قول میدم این دوره رو خرید کنم تا همیشه در سلامتی زندگی کنم و اگه مادرم قبول کنه بتونم با اگاهی های این دوره مساله قند خونش رو برطرف کنم
خداراهزاران مرتبه شکر که در شرایطی قرار گرفتم که داشتم از لحاظ فکری اذیت میشدم
چند روزی هست که خیلی کم پول شدم سطح انرژی پایین
واین که یکی از کارگرانم که خیلی هم از لحاظ مالی ضعیف وبهم پیام داد که براش پول واریز کنم واز جایی که من هیچ گاه از شخصیتی که دارم نمیتونستم بگم پول ندارم
رفتم عابر کارتهای عابرمو چک کنم پول دارم یا ندارم
که جور نشد براش واریز کنم
پیش خودم گفتم خدا هدایت میکند خدا داره راه بهتری برام باز میکنه خدا داره برام بهتر مسیری را باز میکنه
واین که ذهنم را از نداشتن برداشتم وبا اعتماد به نفس جواب کارگرم را دادم که نیست پول نیست برات واریز کنم واین که بنده خدا عذر خواهی هم از من کرد و قطع کرد
بعد چند دقیقه بهم زنگ زد که پول جور شده براش بهم گفت اگه لازم داری برات بریزم از اونجایی که من از استاد یاد گرفتم پول دستی به هیچ عنوان من ازش قبول نکردم میخام این و بگم که خدا چطور ذهن من و آزاد کرد که درگیر بی پولی نباشم
واین که داشتم دنبال یک راهی مسیری ایده ای بگردم که باید چطور پیش بروم
واینکه به این فایل هدایت شدم واین که خدا منو قدرت دوباره بهم داد
که این که اگه همیشه گل و بلبل نیست باید بدانم که خدا داره من و به بهترین ها هدایت میکند چون همیشه همه چیز به نفع من رقم میخورد
من دارم رشد میکنم من دارم قدرت بیشتری میگیرم
واین که برام باور قدرتمند کننده ای درست کرد که از خدا بخواهم چون خدا دستش باز است معجزه ها همیشه هست همان طور که برای استادم درست کرده برای منم درست میکنه الگو را گرفتم واین که از این به بعد به من بستگی داره که از خدا چه هدایتی را درخواست میکنم ودریافت میکنم
خداراشکر که کامنت نوشتم ودوباره شعله ور شد انگیزه وایده های جدید در وجودم
من به یاری خدا قرار است بهترین هدایت ها را دریافت کنم
عاشقتم خداجون
دوستان عاشقتونم که در کنار هم ودر کنار استاد عزیزمان داریم به سمت اتفاقات خوب هدایت میشویم
الاهی همیشه شاد باشین به امید روزهای زیبا وبهتر برای زندگی دل انگیز
رسیدیم به گام بیست و یک در پروژه ی مهاجرت به مداری بالاتر:
خداوند هر لحظه مارو داره هدایت میکنه فقط ما باید خودمون رو در مدار این هدایت ها قرار بدیم.
یعنی این روزها این جمله ی طلایست که به من ارامش میده و منو در مسیر قرار میده اینکه خدا داره هر لحظه منو هدایت میکنه باعث میشه رها باشم ، نگرانی و استرس رو کم کنم و دنبال کوچکترین نشونه ها برم .
وقتی ما جسارت حرکت کردن پیدا میکنیم و بخدا توکل میکنیم خداوند راه رو بهمون نشون میده خدا هدایتمون میکنه و از جایی که فکرشو نمیکنیم مارو به خواسته هامون میرسونه .
دوست دارم در تمام خواسته هام و رسیدن بهشون ردپای خدا رو ببینم و احساس کنم. پس خودمو رها میکنم و به دستان پر قدرتش می سپارم و امید دارم که جواب میدهد.
بهای رسیدن به خواسته ام رو می پردازم .چه مالی چه مکانی و چه زمانی.
تعهد دادم که توجه و تمرکزم رو روی نکات مثبت بزارم و به هرجایی که حالمو بدمیکنه نرم .هر حرفی رو نزنم .
مثل تصمیمی که برای مراسم خاکسپاری فردا گرفتم میدونم برم حالم بد میشه میدونم برم کنترل ذهن برام سخت میشه .میدونم برم همش توجهم میره سمت ناخواسته ها .
پس این میشه پرداخت بها برای هدفم .میام و اگاهانه تصمیم به نرفتن میگیرم .
من مثل اون دوست عزیزی که داخل فایل سوالشون رو پرسیدن سال اول علاقم به عنوان شغلم ، پول خاصی نساختم
یعنی حتی کم هم نبود
اقداماتی که به ذهنم میرسید رو انجام میدادم ولی باورام خیلی ایراد داشت
سال دوم دقیقا رفتم یه سری جاها سرکار و دقیقا مشابه به حرف استاد صبح تا بعد از ظهر سرکار بودم و یه ماه هایی از سال هم کارم پارت تایم بود و از صبح تا طهر سرکار بودم و مابقی اون روزها رو میرفتم سراع انجام ایده هام برای علاقم و شغل اصلیم
دقیقا دیدگاهم همین بود
من قراره یه مدت کوتاهی کارمند باشم در حدی که پول بسازم برای خودم
دقیقا یکسال گذشت هدایت ها اومد و من فهمیدم باید از کارم بیام بیرون
به هدایته عمل کردم
ماه اولم یه ایده اومد به سمتم و البته برادرمم جدیش گرفت و هزینه کرد متریال کار خرید که من داخل اتاقش روی دیوارهاش نقاشی کنم
من همینو گفتم بیا سارا این مشتریته ، پول متریالو داده
خلاصه هر روی دوره هایی که داشتم کار کردم و روی دیوار اتاق بردارمم کار کردم
بعد آروم اروم ایده ها اومد مشتری ها اومدن و من از همون کاری که یک سال پول نمیساختم ازش پشت سرهم هر ماه پول ساختم
الان سال دومه
به لطف خدا من همچنان از علاقم دارم پول میسازم
وقتی حرکت کردم و ایمان نشون دادم و دیگه قراردادم رو تمدید نکردم با اینکه حقوقم ماه های بعدش بیشتر میشد
خدا درهارو برام باز کرد
مشتری فرستاد
بهم کمک کرد
توی این مسیر بارها شده به بن بست خوردم ولی ادامه دادم
به قول استاد امید داشتم
الانم نمیخوام بگم خیلیییی پولدار شدم ، نه
ولی الان به جاش با همون علاقم میتونم یه تعداد وسایل مورد نیازم رو خرید کنم
سفرهای کوتاه برم
متریال مورد نیاز کارم رو بخرم
و این خیلی برام پیشرفت بزرگی محسوب میشه
پس همونطوری که تو این دوسال خدا جواب تمام حرکتهام و تغییر شخصیت هامو داد ، بازم میده و من نتایج بزرگتر میشه
یه مورد دیگه من همیشه فکر میکردم اینکه اجازه نمیدم نزدیکانم یا حتی افراد دور دخالت کنن تو زندگیم یعنی بی ادبی به اونها
ولی درستش اینه که کسی حق نداره دخالت بکنه اتفاقا
دحالتم کرد من نباید اهمیتی بدم
بحث تکامل ، دقیقا استاد چون پشت سر هم من امسال ایده هام رو اجرا کردم
از کسی که واقعا صفر صفر بود و اصلا اطلاعاتی راجع به ساخت مجسمه نداشت ، تونستم تو یکسال و خورده ای به حدی برسم که الان خمیر مخصوص به خودم رو درست میکنم
با همون مجسمه درست میکنم
و تو این 4 ماه چون بیشتر آثار جدیدم مجسمه بوده همشون فروش رفته
و حتی سفارش مجسمه هم گرفتم
فعلن کلاس خاصی براش نرفتم
ولی چون تجربه ی زیادی در نقاشی از قبل داشتم و ویدیوهای مجسمه سازهای دیگه رو تو یوتیوب دیدم سریع رشد کردم
فک کنین توی زمینه نقاشی من 20 خورده ای سال بود نقاشی میکردم
ولی چون جسته گریخته بود ، تمرکزی نبود پول آنچنان خاصی ازش نساختم تا سال گذشته
بعد کار مجسمه که اصلا انجامش نمیدادم و کمتر از یک سال و نیمه که انجامش میدم ، اینهمه فروش و موفقیت داشتم
فقط چون پشت سرهم و تمرکزی تو این حوزه دارم کار میکنم
آیات هدایت:
تو این فایل بهتر یاد گرفتم استاد ازتون درنهایت چه طور بفهمم قانون هدایت چیه
اعراف:30
[] گروهی را [] رهبری کرد و گروهی به گمراهی افتادند؛ آنها شیاطین [] را به جای خدا به دوستی گرفتند و [] گمان میکنند که به راستی هدایت یافتهاند.
داخل دو آیه ی قبلش راجع به افرادی حرف میزنه که از آیین پدرانشان پیروی میکنن و میگن خدا اینطوری گفته و خدام میگه من به دروغ فرمان نمیدم
و داره میگه این افراد فکر میکنن هدایت شدن در صورتی که گمراه شدن
پس پیروی از راه گدشتگان لزوما به این معنی نیست که هدایت شده هستم
اعراف:52
و برای آنها کتابی آوردیم که بر اساس علمی [] آن را به روشنی بیان کردهایم تا برای مردمی که ایمان میآورند هدایت و رحمتی باشد.
بارها و بارها و بارها این ایه تکرار شده که قرآن و گاهی وقتا کتابهای دیگر ادیان برای هدایته
اعراف:154
و چون خشم موسی فرو نشست، الواح [] را برگرفت که در نوشتههای آن هدایتی و رحمتی بود برای کسانی که [] از پروردگارشان [] بیم دارند.
الواح رو تورات معنی کرده باز این موضوع تکرار شده که کتابهای آسمانی پیامبران برای هدایته
اعراف:158
بگو: ای مردم! من به راستی [] فرستاده خدا به سوی همگی شما هستم؛ [] که مُلک آسمانها و زمین [] در انحصار اوست، معبودی جز او نیست، [] زنده میکند و میمیراند. پس به خدا و فرستادهاش ایمان بیاورید و از او پیروی کنید، باشد تا هدایت شوید.
اعراف:159
و از قوم موسی ] گروهی [] هستند که [] به حق هدایت مینمایند و به وسیله آن ایجاد تعادل میکنند [].
اعراف:178
هر کس را خدا رهبری کند، همو هدایت شده [] است و آن را که در گمراهی رهایش سازد، چنین کسانی همان زیانکارانند.
خیلی جالب بود من تا حالا چند بار قرآن خونده بودم این مثال و داستان رو نفهمیده بودم از فردی که هدایت میشه ، ایات و نشانه ها رو میبینه بعد مغرور میشه میگه من جاودانم و میگه این نشانه ها دروغن و کاملا توی گمراهی فرو میره
و این ایه میاد ، پس اینکه لیدر زندگیت خدا باشه همون هدایت شدنه
یعنی تسلیم بودن
اعراف:181
و [] از کسانی که آفریدهایم، گروهی به حق هدایت میکنند و [] به آن عدالت میورزند [].
اعراف:193
و اگر آنها [] را به هدایت [] بخوانید، از شما پیروی نمیکنند، چه دعوتشان کنید، چه سکوت نمائید، برای شما یکسان است
چند ایه قبل باز در مورد افرادی صحبت میکنه که مشرک شدن
پس کسایی که مشرک هستن هدایت نمیشن
اعراف:198
اگر آنها را [] به هدایت فرا خوانید [] نمیشنوند و آنها را میبینی که [] به سمت تو نگاه میکنند، ولی نمیبینند.
باز درمورد همون افرادی صحبت میکنه که فکر کردن بندگان خدا بیشتر از خود خدا میتونه بهشون کمک کنه و مشرکن و باز خدا دوباره تکرار کرده که کسی که مشرکه رو من هدایت نمیکنم بره سراع همون شریکی که فرص کرده برا خدا
اعراف:203
و چون آیهای بر آنها عرضه نکنی ، گویند: چرا آن را جمعآوری نکردهای؟ بگو: من فقط از آنچه از سوی پروردگارم به سویم وحی میشود پیروی میکنم؛ این بصیرتهائی است و هدایتی و رحمتی برای مردمی که ایمان میآورند.
خدایا من هرچی دارم از آنِ تو، خدایا من هیچی از خودم ندارم و هرخیری که از جانب تو بمن برسد باز من فقیر توهستم، خدایا من نمیدونم من بلد نیستم تو هدایتم کن…
سلام به استاد عزیزم و بانو شایسته مهربان امیدوارم که سالی پربرکت و سلامتی داشته باشید
سلام به همه دوستان عزیزم امیدوارم که بهترین ها براتون رقم بخوره
خداروشکر میکنم که آخرای سال 1403 برای منو عشقم خیلی فوقالعاده گذشت و چقدر از لحاظ مالی، روابط، سلامتی و… پیشرفت کردیم و چقدر از درون حالمون خوب شد و همه هم بخاطر برکت و تمرکز روی این سایت بینظیر و انجام تمرین هایی که استاد و بانو شایسته گُل برای ما آماده کرده بودند…. الان تقریبا یکماه از آخرین کامنتم میگذره که توی قسمت 19 گام به گام گذاشتم و اینقدر خوشحال و خوشنود از این همه اتفاقات خوب بودم که یه گام جلوتر رو دیدم و اصلا متوجه نبودم که باید گام 20 رو ببینم و کامنتش رو بذارم بعد بیام گام 21 ولی خب اینو به فال نیک میگیرم و میگم الخیر فی ما وقع حتما یه خیری بوده….
نمیدونم باید از کجا شروع کنم فقط میتونم بگم آقا خانم دوست عزیز من از یه شرایط خیلی نامناسب به یه شرایط خیلی عالی رسیدم فقط و فقط با تمرکز روی این پروژه و احساس لیاقت فقط طی نزدیک به دوماه فعالیت جوری شرایطمون خوب شد که نتونستم بین کارم و اومدن توی سایت تعادل ایجاد کنم و جای همتون سبز امسال با عشق دلم و مادرش رفتیم شیراز حسابی خوش گذروندیم و چقدر به صورت عملی تمرین های استاد و بانو شایسته رو اجرا کردیم و چقدر کنترل ذهنهامون و تقوا کردنهامون مارو به جاها و کسانی هدایت کرد که غیرقابل پیشبینی بود و چه نعمتهایی غیرمنتظره ای وارد زندگی ما شد… مثلا پسرعموی بنده سه سال کوچ کرده رفته شیراز، ما میخاستیم خونه اجاره کنیم برای چند روز ایشون خونه اشو بصورت رایگان با تمام وسایل و امکاناتش دراختیار ما گذاشت حالا من ده سال که پسرعمو و همسرشون که سه سال ازدواج کردند رو ندیدم خیلی جالبتر از اینا این بود که خودشون رفتن باغ باجناقش و 5 شب نبودند.. (خب اینا همش بخاطر آموزشهای استاد عزیزم و هدایت شدن بانو شایسته مهربون که باعث میشه همه ما مثل یه زنجیر بهم وصل بشیم و با یه ایده ساده همه به راحتی و ثروت برسیم) حالا خیلی اتفاقات جالب و دوستداشتی برامون افتاد از اعتماد به خدا و اجازه دادیم خدا برامون برنامه ریزی کنه و ما فقط خوش بگذرونیم انشالله با تمام جزئیات توی یه فایل مناسب براتون تعریف میکنم و امیدوارم برای همه ما اتفاق بیفته و هی تکرار بشه…. خدایا شکرت
خب بریم سراغ این جلسه که من خیلی باهاش حال کردم و چندین بار دیدم و میخام یه خلاصه از درکم رو بنویسم
شجاعت حرکت کردن در مسیر:
این جمله خیلی آشنایی برام…. این روزا من خیلی توی مسیرهایی که دوست داشتم حرکت کردم و از خودم شجاعت نشون دادم و چقدر هم برام مثمرثمر یاد این شعر می افتم که میگه: تو خود پای در ره بنه و هیچ مپرس خود راه گویدت که چون باید کرد… خب تو اغلب موارد من خیلی از حرکت کردن میترسیدم که بعدش چی میشه سُودِ یا زیانِ؟؟ و همین باعث میشد حرکت نکنم یا اینکه آیا به این مشتری یا مالک زنگ بزنم یا نه؟ زنگ بزنم بهم بد جواب بدن چی؟؟ و هزارتا اگر و اما که ذهنم میگفت که من شجاعت نداشته باشم برای حرکت کردن تو مسیری که دوست دارم تازه خیلی وقتا هم یجوری کار میکرد که منو از شغلی که دارم خسته کنه و به یه شغل دیگه برم با این ترفند که تو علاقه نداری و این شغل شغلی نیست که تو دنبالشی و…… و چقدر فرصتهایی رو از دست دادم چون شجاعت حرکت کردن تو مسیر رو نداشتم، بازهم خداروشکر میکنم که با این مسیر و سایت الهی و استاد و بانو شایسته هدایت شدم و مسیرم رو پیدا کردم و میتونم بگم یه چنددرصدی شجاعت پیدا کردم..
هر روز منتظر یه معجزه باش:
این جمله رو من توی قانون آفرینش از استاد یاد گرفتم و خودمو متعهد کردم که هر روز منتظر یه معجزه باشم تو زندگیم، حالا من یه خط درمیون این جمله رو تکرار میکنم یا مینویسم ولی از زمانی که متوجه شدم یه معجزاتی تو زندگیم رخ داده که باورش سخت ینی اگه من میخاستم با عقل خودن جلو برم هیچوقت این معجزات رو لمس نمیکردم، مثلا فروشنده و خریدار میان مغازه و میگن شما برای ما قرارداد بنویس درصورتی که خودشون از سایت دیوار باهم آشنا شدن و خریدار ملک رو پسند کرده و میتونستن برن املاکی که آشنا خریدار بوده ولی فروشنده مجابشون کرده که بیان املاک ما و ما بنویسیم…. یا اینکه بریم مسافرت خونه رایگان دراختیارمون بذارن و هزاران معجزه دیگه… پس هر روز منتظر یه معجزه باش
وقتی متعهد باشی و حرکت کنی درها رو خدا برات باز میکنه:
بازم مصداق این شعر تو خود پای در ره بنه و هیچ مپرس خود راه گویدت که چون باید کرد
تو قدم اول رو بردار قدم بعدی رو خدا بهت میگه یه موقع هایی به یه فروشنده هایی زنگ میزنم که قبلا اصلا جواب نمیدادند ولی اینبار جواب میدن و کلی ابراز علاقه میکنن که من براشون بفروشم و این کار فقط با یه نشونه انجام میشه و من فقط قدم برمیدارم و میگم چشم، درصورتی که انجام دادنش برام خییییییییییلی سخته برام و چقدر باید تقوا کنم تا اینکار رو انجام میدم و وقتی انجام میدم چقدر نتیجه عالی و غیرقابل پیشبینی میگیرم ینی یه فایل هایی دستم میاد که مالک اصلا مسخ من میشه و به هیچ املاکی نمیسپاره و چقدر تو فروش اون ملک بهم کمک میشه با این تصمیمم.. خدایا شکرت
باید حرکت کنی و ایراداتت رو رفع کنی:
مثل این میمونه تا یه کتابی رو شروع نکنی به خوندن متوجه نمیشی که چقدر روخوانی و املاء نوشتاری درسته یا غلطه باید بخونی ایراداتت رو معلمت بگیره و صحیحشو بهت بگه بعد میتونی با تمرین کردن روخوانی خوبی داشته باشی، دقیقا مثل همین قوانین میمونه اگه من نوعی درخواست نمیکردم از خدا که منو هدایت کنه و من هم توی این مسیر قدم برنمیداشتم شاید هیچگاه ایراداتمو متوجه نمیشدم و مثل بدنه جامعه داشتم زندگی میکردم ولی با یه حرکت کردن خدا آرام آرام با تکامل بهم کمک کرد ایراداتمو متوجه شدم و برطرف کردم تا یه حدی
تکامل ربطی به زمان نداره به تعداد تجربه ها و آرام آرام پیش رفتن ربط داره:
توی یه فایلی استاد درباره تکامل صحبت میکنه حالا یادم نیس کدوم فایل رایگان یا محصولاتشون بود ولی میگفتن که تکامل اصلا به زمان ربطی نداره ولی به تغییر یه باور ربط داره که میشه با تغییر باور به یه مدار درآمدی بالاتر رفت.. ولی الانم که نگاه میکنم میبینم من توی کارم باتجربه تر از سالهای قبل شدم و شیوه کاریم به کلی تغییر کرده و چقدر روی درآمد تاثیر مثبتی گذاشته و تکاملم به راحتی طی شده خداروشکر
تو قسمت پایانی این فایل استاد درباره هدف صحبت میکنند که اون زمین رو توی شهرک دریا میخرن و 30 برابر سود میکنند ولی نمیفروشند چون برنامه ای نداشتن ولی به محضی که برنامه دار میشن مشتری میاد باز از ایشون با 15 برابر سود میخره پس نتیجه میگیریم که توی هر کاری نیاز به یه هدفی داشته باشیم تا مسیر برامون هموار بشه.. حالا من خودم یه چندوقتیه که دنبال فروش مغازه ام هستم ولی خوب تا به الان انجام نشده تازه متوجه شدم که باید هدف داشته باشم برای بعد فروش مغازه ام حالا جالبیش اینجاس که به محض اینکه امروز تعیین کردم که با فروش مغازه ام میخام چیکار کنم مشتری زنگ زد بهمین راحتی حالا درست فعلا نخریده ولی این نشانه ای عالی برای تائید قوانین جهان هستی
خداروشکر هزاران بار شکرت خدا
در آخر هم میخام درباره توکل بنویسم که بگم توکل با ایمان درسته مثل صبر با ایمان میمونه ینی ایمان داشته باشی که با این صبر میتونی به خواسته ات برسی و توکل با ایمان هم همینه ایمان داشته باشی که خدا همه کارهاتو انجام میده خدایا شکر
استاد و بانو شایسته عزیزم خیلی دوستون دارم عاشقتونم از راه دور میبوسمتون بغلتون میکنم ماچ بوس بغل به امیددیدار تو پرادایس
خدایا شکرت بخاطر امروز که بهمون اجازه زندگی کردن و خلق زندگیمون رو دادی
بنام خدا سلام به همگی
من با این فایل استاد یاد یه سری تمرینات خودم افتادم از توکل
من تو چند تا فایل شنیدم استاد میگن خود ایمان تکامل داره اینجوری نیست که یهو ایمانمون بشه مثل ابراهیم و خود استاد هم تو خیلی چیزهای کوچیک تست کردن اونجایی که میگن پول همون زمین بصورت معجزه وار وارد زندگیم شد و از همونجا شروع شد ایمانم قوی تر شد که جواب میدهد من چند وقتیه همین کارو میکنم تو کوچکترین چیزها سعی میکنم قانونو تست کنم و باید بگم معجزه اتفاق میفته چقدر تکاملی ایمانم قوی تر میشه نمونش من با داداشم خیلی خوب نبودم چند وقتی بود همش تو شکرگزاریم براش خیر میخواستم برا ویژگیهای مثبتش خداروشکر میکردم جالب بود چند تا معجزه پش سر هم افتاد یکی این که چند بار تو زمینه کارم ازم خرید کرد و سود خوبی بهم رسوند دوم اینکه یه روز دیدم کلی میوه گرفته خودش اومده خونمون و گفت دلم تنگ شده بود براتون یا یه مورد دیگه یه ماهی بود میگفتم خدایا برا تولد همسرم این کادو رو میخوام بگیرم انقدر پول میخوام و سپاسگزاری میکردم و حسم خوب بود و خیلی باحال بود دقیقا یه روز قبل تولد همسرم دقیقا و دقیقا همون پول که خواسته بودم بصورت معجزه وار وارد حسابم شد
من با این تست ها ایمانم هر روز داره قوی تر میشه مثل استاد که میگن الگو هارو پیدا میکردم منم حس میکنم این روش برا من خیلی جواب میده و از همه مهمتر این نتایجو هر روز به خودم میگم
استاد سپاسگزارم برای این سایتی بهشتی و وجود عزیزت که کاری کردی که جاهل از دنیا نرم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
خواستن ابتدای نعمتهاست،با خواستن نعمتها رو دریافت میکنیم،تا خواسته ای نباشد جوابی نیست.
باورها همه چیزی هستند که باید بسازیم.باورها را که درست بسازیم خواسته ها می آیند.
گوش دادن به هدایت و حرکت با ایمان و امید باعث باز شدن درها میشود.
اصل رو متوجه بشیم،روی اصل کار کنیم.
توکل یعنی امید و اینکه قدرت خدا رو باور کنی
با چه کاری وچه چیزی در مدار خدا قرار میگیری؟
تکامل یعنی حرکت با قدمهای کوچک و بعد ادامه دادن
با دقت به الگوهای تکرار شونده و کنجکاوی قوانین رو بهتر و بیشتر میفهمیم
مطالعه قرآن با معانی مختلف و دقت در اینکه چه چیزی گفته شده است.
سپاسگزارم از شما اساتید عزیزم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
چگونه ابتدای مسیر هزینه ی مالی خود را تامین و چگونه ذهن خود را در برابر سرزنش های خانواده ی همسرتان کنترل می کردید؟
-هزینه ی خاصی وجود نداشت
-به تازگی با این قانون آشنا شده بودم که می توانم زندگی خود را با افکار خود خلق کنم و خداوند مرا هدایت می کند
-به طور معجزه آسا با هدایت خداوند زمین خریدم و برای تحقق هدف خود آن را فروختم
-زمانی که خواسته ای در درون ما شکل بگیرد خداوند از هزاران طریق ما را به سمت تحقق آن هدایت می کند
-اتفاقات معجزه آسا تنها زمانی برای ما رخ می دهد که باورها و فرکانس های ما تغییر یافته باشد
-به صورت کلی فرد پر هزینه ای نیستم
-زمانی که شجاعت حرکت در مسیر صحیح وجود داشته باشد درها به تدریج به روی ما باز می شود
-تمام افراد موفق و کارآفرینان کسب و کار خود را از صفر زیر صفر و با امکانات کنونی در دسترس خود آغاز کرده اند
-هر روز معجزات بیشماری از جانب خداوند در زندگی خود می بینم که اوایل احساس بسیار بهتری نسبت به اکنون که برایم عادی تر شده داشتم
-هیچ گاه به هیچ کس اجازه نمی دادم که بخواهد مرا تحقیر و سرزنش کند
-خانواده ی همسر من هیچ دخالتی در امور زندگی من نداشتند
-هیچ فردی کوچکترین تاثیری در زندگی من نداشت و از همان ابتدا اجازه نمی دادم فردی در زندگی من دخالت داشته باشد
-همواره ایده هایی در ذهن خود دارم که باید آنها را به مرحله ی عمل تبدیل کنم
-تمام پیشرفت های مالی من از زمانی آغاز شد که توانستم مستقل از شریکان خود عمل کرده و ایده های خود را اجرا کنم
-هر فردی با تمام وجود با ایمان و توکل به خداوند برای تحقق اهداف خود حرکت کند:
*خداوند درها را برای او می گشاید
*خداوند دلها را برای او نرم می کند
*خداوند ایده ها را به او الهام می کند
*خداوند از هزاران طریق به او کمک می کند
*اتفاقات خوب برای او رخ می دهد
توکل را به زبان ساده تعریف کنید؟
-تعاریف ساده و غیر ساده نیستند
توکل به این معناست که:
*به خداوند ایمان و باور داشته باشیم و بدانیم همواره در حال هدایت ماست
*توکل همواره با امید همراه است
*خداوند می فرمایید: از رحمت خداوند هرگز ناامید نشوید
*با داشتن امید کارها برای ما انجام خواهد شد
*با داشتن باورهای درست می توانیم در مدار دریافت الهامات الهی قرار بگیریم
چگونه می توان قانون تکامل را سریع تر طی کنیم؟
-تمام جهان بر اساس قانون تکامل شکل گرفته است
-یکی از پایه ترین قوانین جهان است
-اگر قانون تکامل را به درستی طی نکرده باشیم حتما با شکست و عدم موفقیت روبرو می شویم
-برای طی کردن قانون تکامل تنها لازم است شروع به انجام کار مورد نظر کرده و تجربیات متعددی کسب کنیم
-اگر هر روز اقدام عملی ساده ای برای تحقق هدف خود انجام دهیم می توانیم در مدت زمان بسیار کوتاهی تکامل خود را طی کنیم
-زمان تحقق هدف خود را می توان با کسب تجربیات متعدد کم کنیم
-اگر اقدام عملی در جهت تحقق اهداف خود انجام ندهیم هیچ گاه به اهداف خود حتی در زمان طولانی دست نمیابیم
-قانون تکامل به طی شدن زمان ارتباطی ندارد
-قانون تکامل به تعداد تجربیات + برداشتن قدم های کوچک اما پیوسته و مداوم ارتباط دارد
-باید صبور باشیم و قانون تکامل را به درستی طی کنیم
من دو سال است شغل مورد علاقه ی خود را پیدا کرده اما نتوانسته ام از آن کسب درآمد کنم راهکار شما چیست؟
-این باور را در ذهن خود ایجاد کنیم که:
ما باید همواره در حال ساختن ثروت باشیم
ما باید همواره ورودی مالی داشته باشیم
-خود را متعهد کنیم که باید ورودی مالی هر چند کم داشته باشیم
-موفقیت مالی مستلزم ایجاد باورهای متعدد در ذهن است
-با تغییر شخصیت نتایج ما تغییر میابد
چگونه می توانیم مانند شما قوانین را درک کرده و منطق های قوی بیابیم؟
-کنجکاوی
-به دنبال الگوهای تکرار شونده بودن
-در قرآن به دنبال الگوهای تکرار شونده و جستجوی ریشه ای کلمات گشتن به ما کمک می کند
-قوانین طبیعت خود را در الگوهای تکرار شونده نشان می دهند
-زمانی که رفتاریا عملکرد یا طرز فکری به صورت مکرر تکرار می شود نشان دهنده ی قانون است
-جهان قانونمند است و از طریق الگوهای تکرار شونده می توان به قوانین آن پی برد
-زمانی که با الگوهای تکرار شونده برخورد می کنیم به دنبال یافتن عامل و باور مشترک در آن باشیم تا به قانون و الگوی آن پی ببریم
نگاه شما درباره ی روزه چیست؟
-هنگام مطالعه ی قرآن ترجمه های داخل پرانتز را که برداشت شخصی مترجم است را مطالعه نکنیم
-به دنبال یافتن ترجمه هایی باشیم که برداشت شخصی خود را داخل پرانتز نوشته باشند تا متوجه ی برداشت شخصی آنها شویم
-نرم افزار جامع التفاسیر نور به ما در درک بهتر قرآن کمک می کند
-در شروع نیاز است از ترجمه استفاده شود اما پس از مطالعه بیشتر می توانیم خودمان اقدام به ترجمه ی آیات کنیم
-نگاه خود را در ترجمه ی آیات دخیل ندانیم و به دنبال یافتن الگوهای تکرار شونده و قوانین در آن باشیم
-خداوند به صراحت در مورد روزه در قرآن توضیح داده و نیاز به پرسیدن سوال در مورد آن وجود ندارد
-روزه بر شما مقرر شده همان گونه که بر گذشتگان شما مقرر شده که در انتهای آیه دلیل آن داشتن تقوا ذکر شده است
-تقوا به معنای توانایی کنترل ذهن است
-با خوردن وعده های متعدد غذایی جسم خود را نابود می کنیم
-روزه برای تقوا و سلامتی جسم اهمیت به سزایی دارد
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلام بر همه عزیزان
استاد جانم همزمانی های عالی کار کردن روی دوره قانون سلامتی و این فایل و حتی اینکه اخر فایل راجع به روزه صحبت کردین بازم نشانه ای دیگر از کانون توجه
حتی یه قسمت از فایل من امروز چون یکم هوا سرد بود تو خونه اروم اروم قدم میزدم و پیاده روی میکردم یهو چشمم افتاد به قران گفتم پیاده روی م تموم شد برم سراغش و یه صفحه رو بعنوان نشانه باز کنم و ده ثانیه نکشید شما راجع به قران حرف زدین تو فایل خدایا شکرت
نشانم از قران سوره شعرا بود (ایموجی چشم اشکی لبخندی)
و حتی یه صفحه دیگه که باز کردم سوره یادم نیست اسمش سخته :)) ولی تو اون سوره هم یه ایه داشت راجع به فرعون صحبت میکرد
چقدر تکامل و به ما عالی یاد دادین و چقدر درکش و اجراش در زندگی مون مهمه واقعا
مریم جانم مرسی بابت پیشنهاد دفتر پیشرفت من دیروز رفتم یه دفترچه کوچولو گوگولی گرفتم که پیشرفتهام و توش بنویسم روزانه و حتی طی این 4سال که تو سایتم دیروز دو تا پیشرفت روزانم و توش نوشتم با خودکارای جینگولی
چنتا نکته مهم این فایل برام داشت که شاید دقیقا نتونم بهش اشاره کنم برای نوشتن ولی زد تو هدف برام
مرسی از شما و استاد جونم
دوستتون دارم خدا رو شکر
سلام
همه چیز ایمانه
همه چیز ایمانه
چقدر محکم میگین حتما در ها باز میشه
چقدر محکم میگین حتما معجزات رخ میده چقدر محکم میگین کمکها میاد جهان با تمام عظمتش سر تعظیم فرود میاره در مقابل این کوه از ایمان مجبور میشه اجابت کنه خواسته ها رو ، مجبور میشه .
داشتم فکر میکردم که وقتی یوسف توی اون قصر عزیز به سمت در ها حرکت میکرد هم مثل استاد باور داشت یکی کلید همه ی قفل ها رو داره بخدا باز میکنه اون در ها در قصر عزیز مصر بود یک درب معمولی نبود که لگد بزنی بشکنه اصلا یوسف روی لگدش هم حساب نکرده بود با خودش گفته باز میشه .ضمن اینکه بعید میدونم اون زمان اگه اجابت میکرد خواسته زن عزیز رو اتفاق خاصی میفتاد نه حتی تا آخر عمرش هم بیمه بود حقوق هم داشت کسی هم نمیفهمید خیلی هم بهش خوش میگذشت اما یوسف عزیز مصر نمیشد تازه اون زندان رو هم بقول استاد خودش خواست و الا زود تر از اینها عزیز مصر میشه
چقدر همه چیز به هم مربوطه چقدر واضحه
بعید میدونم کسی توی این سایت با موندن توی منطقه امنش بجایی برسه
حتی شما دوست عزیز
به نام الله
سلام به همه عزیزان
خداروشکر میکنم که توی صبحی به این زیبایی و با هوایی مطبوع اومدم و پیگیر این فایل های زیبا شدم
یعنی خود مجموعه فایل های مصاحبه با استاد ی دوره ارزشمنده که خیلی میتونه توی بخش کنترل ذهن کمک کنه
واقعا برای من هم دل ها نرم شد برای من هم همیشه لبخند بود همیشه شادی بود همیشه لذت بود و انجام میدادم
یادمه به دلیل انگیزه بالا و شنیدن یسری فایل های استاد و اون یافتم یافتم ها که مسیر روشناخته بودم و کلی انرزی داشتم و سعی در تغییر و عمل میکردم اصلا کسی به اونصورت مقاومتی نداشت با من همه چیز گل و بلبل بود و هست الان و خواهد بود
خوب اون موقع نتیجه خاصی از لحاظ مالی نداشتم و الان کلی نتیجه ایجاد شده اما همه چیز به نفعم تموم شد من توی بعضی از فایل ها اشاره کردم همون صحبت استاد جهان مسخر شماست همون که از جایی که به عقلت نمیرسه بهت کمک میکنه
معمولان کسانی که توی کار لوازم یدکی خودرو هستند میدونن اکثر فروش مثلا تجهیزات زمستانی توی فصل خودش اتفاق میوفته ولی اون موقع فروش بعضی از این محصولات توی تابستون برای من بیشتر از فصل خودش شده بود
و این کلی انگیزه به من میداد و داده همین الان هم دنبال این نشانه ها هستم
یا بحث پرداخت بدهی ها و درامدی که اونموقع نداشتم ی احساسی بهم میگفت که قانون اینه که هرچی بخواهی میشود میومدم بدهی هام رو مینوشتم و میدیدم در کمال تعجب بدهی ها پرداخت شده و انگار هیچ چیزی فروخته نشده بلکه اضافه هم شده و این ایمان رو بیشتر میکرد
یسری مسایل هم بود ولی من بایذ ایمان رو در عمل نشون میدادم و خدارو شکر
درک کردم و میکنم و ایمان دارم به نصبتی که هدف دارم عمل میکنم احساسم خوبه درهای رحمت الهی بیشتری به روی من باز میشه
خدارو صد هزار مرتبه شکرت
الان کلی از کسب و کار های اطراف من بر مبنای حرکت ها و کارهایی هستش که من انجام دادم کلی از روی من به درامد رسیدن و همون هایی که اونموقع براشون ارزوی سلامتیو ثروت میکردم
و پشت سرهم داره اتفاقات خوب رو به جلو برای من میوفته از لحاظ مالی
از لحاظ سلامتی و کنترل ذهن دارم روی خودم کار میکنم استاد خیلی ببخشید من اینو میگم ولی درکی که از دوره قانون سلامتی دارم نخوردن نان خوردن یک وعده غذا خوردن صبحانه قهوه و پیاده روی مداوم و خوردن سرکه سیب هستش و به زودی به خودم قول میدم این دوره رو خرید کنم تا همیشه در سلامتی زندگی کنم و اگه مادرم قبول کنه بتونم با اگاهی های این دوره مساله قند خونش رو برطرف کنم
سلام
خداراهزاران مرتبه شکر که در شرایطی قرار گرفتم که داشتم از لحاظ فکری اذیت میشدم
چند روزی هست که خیلی کم پول شدم سطح انرژی پایین
واین که یکی از کارگرانم که خیلی هم از لحاظ مالی ضعیف وبهم پیام داد که براش پول واریز کنم واز جایی که من هیچ گاه از شخصیتی که دارم نمیتونستم بگم پول ندارم
رفتم عابر کارتهای عابرمو چک کنم پول دارم یا ندارم
که جور نشد براش واریز کنم
پیش خودم گفتم خدا هدایت میکند خدا داره راه بهتری برام باز میکنه خدا داره برام بهتر مسیری را باز میکنه
واین که ذهنم را از نداشتن برداشتم وبا اعتماد به نفس جواب کارگرم را دادم که نیست پول نیست برات واریز کنم واین که بنده خدا عذر خواهی هم از من کرد و قطع کرد
بعد چند دقیقه بهم زنگ زد که پول جور شده براش بهم گفت اگه لازم داری برات بریزم از اونجایی که من از استاد یاد گرفتم پول دستی به هیچ عنوان من ازش قبول نکردم میخام این و بگم که خدا چطور ذهن من و آزاد کرد که درگیر بی پولی نباشم
واین که داشتم دنبال یک راهی مسیری ایده ای بگردم که باید چطور پیش بروم
واینکه به این فایل هدایت شدم واین که خدا منو قدرت دوباره بهم داد
که این که اگه همیشه گل و بلبل نیست باید بدانم که خدا داره من و به بهترین ها هدایت میکند چون همیشه همه چیز به نفع من رقم میخورد
من دارم رشد میکنم من دارم قدرت بیشتری میگیرم
واین که برام باور قدرتمند کننده ای درست کرد که از خدا بخواهم چون خدا دستش باز است معجزه ها همیشه هست همان طور که برای استادم درست کرده برای منم درست میکنه الگو را گرفتم واین که از این به بعد به من بستگی داره که از خدا چه هدایتی را درخواست میکنم ودریافت میکنم
خداراشکر که کامنت نوشتم ودوباره شعله ور شد انگیزه وایده های جدید در وجودم
من به یاری خدا قرار است بهترین هدایت ها را دریافت کنم
عاشقتم خداجون
دوستان عاشقتونم که در کنار هم ودر کنار استاد عزیزمان داریم به سمت اتفاقات خوب هدایت میشویم
الاهی همیشه شاد باشین به امید روزهای زیبا وبهتر برای زندگی دل انگیز
سلام استادعزیزم سلام مریم زیبا و دوست داشتنی
رسیدیم به گام بیست و یک در پروژه ی مهاجرت به مداری بالاتر:
خداوند هر لحظه مارو داره هدایت میکنه فقط ما باید خودمون رو در مدار این هدایت ها قرار بدیم.
یعنی این روزها این جمله ی طلایست که به من ارامش میده و منو در مسیر قرار میده اینکه خدا داره هر لحظه منو هدایت میکنه باعث میشه رها باشم ، نگرانی و استرس رو کم کنم و دنبال کوچکترین نشونه ها برم .
وقتی ما جسارت حرکت کردن پیدا میکنیم و بخدا توکل میکنیم خداوند راه رو بهمون نشون میده خدا هدایتمون میکنه و از جایی که فکرشو نمیکنیم مارو به خواسته هامون میرسونه .
دوست دارم در تمام خواسته هام و رسیدن بهشون ردپای خدا رو ببینم و احساس کنم. پس خودمو رها میکنم و به دستان پر قدرتش می سپارم و امید دارم که جواب میدهد.
بهای رسیدن به خواسته ام رو می پردازم .چه مالی چه مکانی و چه زمانی.
تعهد دادم که توجه و تمرکزم رو روی نکات مثبت بزارم و به هرجایی که حالمو بدمیکنه نرم .هر حرفی رو نزنم .
مثل تصمیمی که برای مراسم خاکسپاری فردا گرفتم میدونم برم حالم بد میشه میدونم برم کنترل ذهن برام سخت میشه .میدونم برم همش توجهم میره سمت ناخواسته ها .
پس این میشه پرداخت بها برای هدفم .میام و اگاهانه تصمیم به نرفتن میگیرم .
میام و اگاهانه بی خیال حرف های دیگران میشم .
خدایا خودمو به اغوشت می سپارم .
سلام به همگی
دوست داشتم از تجربم بنویسم در مورد مطالب این فایل
که برای خودمم مرور بشه و ایمان خودمم بیشتر بشه
من مثل اون دوست عزیزی که داخل فایل سوالشون رو پرسیدن سال اول علاقم به عنوان شغلم ، پول خاصی نساختم
یعنی حتی کم هم نبود
اقداماتی که به ذهنم میرسید رو انجام میدادم ولی باورام خیلی ایراد داشت
سال دوم دقیقا رفتم یه سری جاها سرکار و دقیقا مشابه به حرف استاد صبح تا بعد از ظهر سرکار بودم و یه ماه هایی از سال هم کارم پارت تایم بود و از صبح تا طهر سرکار بودم و مابقی اون روزها رو میرفتم سراع انجام ایده هام برای علاقم و شغل اصلیم
دقیقا دیدگاهم همین بود
من قراره یه مدت کوتاهی کارمند باشم در حدی که پول بسازم برای خودم
دقیقا یکسال گذشت هدایت ها اومد و من فهمیدم باید از کارم بیام بیرون
به هدایته عمل کردم
ماه اولم یه ایده اومد به سمتم و البته برادرمم جدیش گرفت و هزینه کرد متریال کار خرید که من داخل اتاقش روی دیوارهاش نقاشی کنم
من همینو گفتم بیا سارا این مشتریته ، پول متریالو داده
خلاصه هر روی دوره هایی که داشتم کار کردم و روی دیوار اتاق بردارمم کار کردم
بعد آروم اروم ایده ها اومد مشتری ها اومدن و من از همون کاری که یک سال پول نمیساختم ازش پشت سرهم هر ماه پول ساختم
الان سال دومه
به لطف خدا من همچنان از علاقم دارم پول میسازم
وقتی حرکت کردم و ایمان نشون دادم و دیگه قراردادم رو تمدید نکردم با اینکه حقوقم ماه های بعدش بیشتر میشد
خدا درهارو برام باز کرد
مشتری فرستاد
بهم کمک کرد
توی این مسیر بارها شده به بن بست خوردم ولی ادامه دادم
به قول استاد امید داشتم
الانم نمیخوام بگم خیلیییی پولدار شدم ، نه
ولی الان به جاش با همون علاقم میتونم یه تعداد وسایل مورد نیازم رو خرید کنم
سفرهای کوتاه برم
متریال مورد نیاز کارم رو بخرم
و این خیلی برام پیشرفت بزرگی محسوب میشه
پس همونطوری که تو این دوسال خدا جواب تمام حرکتهام و تغییر شخصیت هامو داد ، بازم میده و من نتایج بزرگتر میشه
یه مورد دیگه من همیشه فکر میکردم اینکه اجازه نمیدم نزدیکانم یا حتی افراد دور دخالت کنن تو زندگیم یعنی بی ادبی به اونها
ولی درستش اینه که کسی حق نداره دخالت بکنه اتفاقا
دحالتم کرد من نباید اهمیتی بدم
بحث تکامل ، دقیقا استاد چون پشت سر هم من امسال ایده هام رو اجرا کردم
از کسی که واقعا صفر صفر بود و اصلا اطلاعاتی راجع به ساخت مجسمه نداشت ، تونستم تو یکسال و خورده ای به حدی برسم که الان خمیر مخصوص به خودم رو درست میکنم
با همون مجسمه درست میکنم
و تو این 4 ماه چون بیشتر آثار جدیدم مجسمه بوده همشون فروش رفته
و حتی سفارش مجسمه هم گرفتم
فعلن کلاس خاصی براش نرفتم
ولی چون تجربه ی زیادی در نقاشی از قبل داشتم و ویدیوهای مجسمه سازهای دیگه رو تو یوتیوب دیدم سریع رشد کردم
فک کنین توی زمینه نقاشی من 20 خورده ای سال بود نقاشی میکردم
ولی چون جسته گریخته بود ، تمرکزی نبود پول آنچنان خاصی ازش نساختم تا سال گذشته
بعد کار مجسمه که اصلا انجامش نمیدادم و کمتر از یک سال و نیمه که انجامش میدم ، اینهمه فروش و موفقیت داشتم
فقط چون پشت سرهم و تمرکزی تو این حوزه دارم کار میکنم
آیات هدایت:
تو این فایل بهتر یاد گرفتم استاد ازتون درنهایت چه طور بفهمم قانون هدایت چیه
اعراف:30
[] گروهی را [] رهبری کرد و گروهی به گمراهی افتادند؛ آنها شیاطین [] را به جای خدا به دوستی گرفتند و [] گمان میکنند که به راستی هدایت یافتهاند.
داخل دو آیه ی قبلش راجع به افرادی حرف میزنه که از آیین پدرانشان پیروی میکنن و میگن خدا اینطوری گفته و خدام میگه من به دروغ فرمان نمیدم
و داره میگه این افراد فکر میکنن هدایت شدن در صورتی که گمراه شدن
پس پیروی از راه گدشتگان لزوما به این معنی نیست که هدایت شده هستم
اعراف:52
و برای آنها کتابی آوردیم که بر اساس علمی [] آن را به روشنی بیان کردهایم تا برای مردمی که ایمان میآورند هدایت و رحمتی باشد.
بارها و بارها و بارها این ایه تکرار شده که قرآن و گاهی وقتا کتابهای دیگر ادیان برای هدایته
اعراف:154
و چون خشم موسی فرو نشست، الواح [] را برگرفت که در نوشتههای آن هدایتی و رحمتی بود برای کسانی که [] از پروردگارشان [] بیم دارند.
الواح رو تورات معنی کرده باز این موضوع تکرار شده که کتابهای آسمانی پیامبران برای هدایته
اعراف:158
بگو: ای مردم! من به راستی [] فرستاده خدا به سوی همگی شما هستم؛ [] که مُلک آسمانها و زمین [] در انحصار اوست، معبودی جز او نیست، [] زنده میکند و میمیراند. پس به خدا و فرستادهاش ایمان بیاورید و از او پیروی کنید، باشد تا هدایت شوید.
اعراف:159
و از قوم موسی ] گروهی [] هستند که [] به حق هدایت مینمایند و به وسیله آن ایجاد تعادل میکنند [].
اعراف:178
هر کس را خدا رهبری کند، همو هدایت شده [] است و آن را که در گمراهی رهایش سازد، چنین کسانی همان زیانکارانند.
خیلی جالب بود من تا حالا چند بار قرآن خونده بودم این مثال و داستان رو نفهمیده بودم از فردی که هدایت میشه ، ایات و نشانه ها رو میبینه بعد مغرور میشه میگه من جاودانم و میگه این نشانه ها دروغن و کاملا توی گمراهی فرو میره
و این ایه میاد ، پس اینکه لیدر زندگیت خدا باشه همون هدایت شدنه
یعنی تسلیم بودن
اعراف:181
و [] از کسانی که آفریدهایم، گروهی به حق هدایت میکنند و [] به آن عدالت میورزند [].
اعراف:193
و اگر آنها [] را به هدایت [] بخوانید، از شما پیروی نمیکنند، چه دعوتشان کنید، چه سکوت نمائید، برای شما یکسان است
چند ایه قبل باز در مورد افرادی صحبت میکنه که مشرک شدن
پس کسایی که مشرک هستن هدایت نمیشن
اعراف:198
اگر آنها را [] به هدایت فرا خوانید [] نمیشنوند و آنها را میبینی که [] به سمت تو نگاه میکنند، ولی نمیبینند.
باز درمورد همون افرادی صحبت میکنه که فکر کردن بندگان خدا بیشتر از خود خدا میتونه بهشون کمک کنه و مشرکن و باز خدا دوباره تکرار کرده که کسی که مشرکه رو من هدایت نمیکنم بره سراع همون شریکی که فرص کرده برا خدا
اعراف:203
و چون آیهای بر آنها عرضه نکنی ، گویند: چرا آن را جمعآوری نکردهای؟ بگو: من فقط از آنچه از سوی پروردگارم به سویم وحی میشود پیروی میکنم؛ این بصیرتهائی است و هدایتی و رحمتی برای مردمی که ایمان میآورند.
《به نام خداوند بخشنده مهربان》
خدایا من هرچی دارم از آنِ تو، خدایا من هیچی از خودم ندارم و هرخیری که از جانب تو بمن برسد باز من فقیر توهستم، خدایا من نمیدونم من بلد نیستم تو هدایتم کن…
سلام به استاد عزیزم و بانو شایسته مهربان امیدوارم که سالی پربرکت و سلامتی داشته باشید
سلام به همه دوستان عزیزم امیدوارم که بهترین ها براتون رقم بخوره
خداروشکر میکنم که آخرای سال 1403 برای منو عشقم خیلی فوقالعاده گذشت و چقدر از لحاظ مالی، روابط، سلامتی و… پیشرفت کردیم و چقدر از درون حالمون خوب شد و همه هم بخاطر برکت و تمرکز روی این سایت بینظیر و انجام تمرین هایی که استاد و بانو شایسته گُل برای ما آماده کرده بودند…. الان تقریبا یکماه از آخرین کامنتم میگذره که توی قسمت 19 گام به گام گذاشتم و اینقدر خوشحال و خوشنود از این همه اتفاقات خوب بودم که یه گام جلوتر رو دیدم و اصلا متوجه نبودم که باید گام 20 رو ببینم و کامنتش رو بذارم بعد بیام گام 21 ولی خب اینو به فال نیک میگیرم و میگم الخیر فی ما وقع حتما یه خیری بوده….
نمیدونم باید از کجا شروع کنم فقط میتونم بگم آقا خانم دوست عزیز من از یه شرایط خیلی نامناسب به یه شرایط خیلی عالی رسیدم فقط و فقط با تمرکز روی این پروژه و احساس لیاقت فقط طی نزدیک به دوماه فعالیت جوری شرایطمون خوب شد که نتونستم بین کارم و اومدن توی سایت تعادل ایجاد کنم و جای همتون سبز امسال با عشق دلم و مادرش رفتیم شیراز حسابی خوش گذروندیم و چقدر به صورت عملی تمرین های استاد و بانو شایسته رو اجرا کردیم و چقدر کنترل ذهنهامون و تقوا کردنهامون مارو به جاها و کسانی هدایت کرد که غیرقابل پیشبینی بود و چه نعمتهایی غیرمنتظره ای وارد زندگی ما شد… مثلا پسرعموی بنده سه سال کوچ کرده رفته شیراز، ما میخاستیم خونه اجاره کنیم برای چند روز ایشون خونه اشو بصورت رایگان با تمام وسایل و امکاناتش دراختیار ما گذاشت حالا من ده سال که پسرعمو و همسرشون که سه سال ازدواج کردند رو ندیدم خیلی جالبتر از اینا این بود که خودشون رفتن باغ باجناقش و 5 شب نبودند.. (خب اینا همش بخاطر آموزشهای استاد عزیزم و هدایت شدن بانو شایسته مهربون که باعث میشه همه ما مثل یه زنجیر بهم وصل بشیم و با یه ایده ساده همه به راحتی و ثروت برسیم) حالا خیلی اتفاقات جالب و دوستداشتی برامون افتاد از اعتماد به خدا و اجازه دادیم خدا برامون برنامه ریزی کنه و ما فقط خوش بگذرونیم انشالله با تمام جزئیات توی یه فایل مناسب براتون تعریف میکنم و امیدوارم برای همه ما اتفاق بیفته و هی تکرار بشه…. خدایا شکرت
خب بریم سراغ این جلسه که من خیلی باهاش حال کردم و چندین بار دیدم و میخام یه خلاصه از درکم رو بنویسم
شجاعت حرکت کردن در مسیر:
این جمله خیلی آشنایی برام…. این روزا من خیلی توی مسیرهایی که دوست داشتم حرکت کردم و از خودم شجاعت نشون دادم و چقدر هم برام مثمرثمر یاد این شعر می افتم که میگه: تو خود پای در ره بنه و هیچ مپرس خود راه گویدت که چون باید کرد… خب تو اغلب موارد من خیلی از حرکت کردن میترسیدم که بعدش چی میشه سُودِ یا زیانِ؟؟ و همین باعث میشد حرکت نکنم یا اینکه آیا به این مشتری یا مالک زنگ بزنم یا نه؟ زنگ بزنم بهم بد جواب بدن چی؟؟ و هزارتا اگر و اما که ذهنم میگفت که من شجاعت نداشته باشم برای حرکت کردن تو مسیری که دوست دارم تازه خیلی وقتا هم یجوری کار میکرد که منو از شغلی که دارم خسته کنه و به یه شغل دیگه برم با این ترفند که تو علاقه نداری و این شغل شغلی نیست که تو دنبالشی و…… و چقدر فرصتهایی رو از دست دادم چون شجاعت حرکت کردن تو مسیر رو نداشتم، بازهم خداروشکر میکنم که با این مسیر و سایت الهی و استاد و بانو شایسته هدایت شدم و مسیرم رو پیدا کردم و میتونم بگم یه چنددرصدی شجاعت پیدا کردم..
هر روز منتظر یه معجزه باش:
این جمله رو من توی قانون آفرینش از استاد یاد گرفتم و خودمو متعهد کردم که هر روز منتظر یه معجزه باشم تو زندگیم، حالا من یه خط درمیون این جمله رو تکرار میکنم یا مینویسم ولی از زمانی که متوجه شدم یه معجزاتی تو زندگیم رخ داده که باورش سخت ینی اگه من میخاستم با عقل خودن جلو برم هیچوقت این معجزات رو لمس نمیکردم، مثلا فروشنده و خریدار میان مغازه و میگن شما برای ما قرارداد بنویس درصورتی که خودشون از سایت دیوار باهم آشنا شدن و خریدار ملک رو پسند کرده و میتونستن برن املاکی که آشنا خریدار بوده ولی فروشنده مجابشون کرده که بیان املاک ما و ما بنویسیم…. یا اینکه بریم مسافرت خونه رایگان دراختیارمون بذارن و هزاران معجزه دیگه… پس هر روز منتظر یه معجزه باش
وقتی متعهد باشی و حرکت کنی درها رو خدا برات باز میکنه:
بازم مصداق این شعر تو خود پای در ره بنه و هیچ مپرس خود راه گویدت که چون باید کرد
تو قدم اول رو بردار قدم بعدی رو خدا بهت میگه یه موقع هایی به یه فروشنده هایی زنگ میزنم که قبلا اصلا جواب نمیدادند ولی اینبار جواب میدن و کلی ابراز علاقه میکنن که من براشون بفروشم و این کار فقط با یه نشونه انجام میشه و من فقط قدم برمیدارم و میگم چشم، درصورتی که انجام دادنش برام خییییییییییلی سخته برام و چقدر باید تقوا کنم تا اینکار رو انجام میدم و وقتی انجام میدم چقدر نتیجه عالی و غیرقابل پیشبینی میگیرم ینی یه فایل هایی دستم میاد که مالک اصلا مسخ من میشه و به هیچ املاکی نمیسپاره و چقدر تو فروش اون ملک بهم کمک میشه با این تصمیمم.. خدایا شکرت
باید حرکت کنی و ایراداتت رو رفع کنی:
مثل این میمونه تا یه کتابی رو شروع نکنی به خوندن متوجه نمیشی که چقدر روخوانی و املاء نوشتاری درسته یا غلطه باید بخونی ایراداتت رو معلمت بگیره و صحیحشو بهت بگه بعد میتونی با تمرین کردن روخوانی خوبی داشته باشی، دقیقا مثل همین قوانین میمونه اگه من نوعی درخواست نمیکردم از خدا که منو هدایت کنه و من هم توی این مسیر قدم برنمیداشتم شاید هیچگاه ایراداتمو متوجه نمیشدم و مثل بدنه جامعه داشتم زندگی میکردم ولی با یه حرکت کردن خدا آرام آرام با تکامل بهم کمک کرد ایراداتمو متوجه شدم و برطرف کردم تا یه حدی
تکامل ربطی به زمان نداره به تعداد تجربه ها و آرام آرام پیش رفتن ربط داره:
توی یه فایلی استاد درباره تکامل صحبت میکنه حالا یادم نیس کدوم فایل رایگان یا محصولاتشون بود ولی میگفتن که تکامل اصلا به زمان ربطی نداره ولی به تغییر یه باور ربط داره که میشه با تغییر باور به یه مدار درآمدی بالاتر رفت.. ولی الانم که نگاه میکنم میبینم من توی کارم باتجربه تر از سالهای قبل شدم و شیوه کاریم به کلی تغییر کرده و چقدر روی درآمد تاثیر مثبتی گذاشته و تکاملم به راحتی طی شده خداروشکر
تو قسمت پایانی این فایل استاد درباره هدف صحبت میکنند که اون زمین رو توی شهرک دریا میخرن و 30 برابر سود میکنند ولی نمیفروشند چون برنامه ای نداشتن ولی به محضی که برنامه دار میشن مشتری میاد باز از ایشون با 15 برابر سود میخره پس نتیجه میگیریم که توی هر کاری نیاز به یه هدفی داشته باشیم تا مسیر برامون هموار بشه.. حالا من خودم یه چندوقتیه که دنبال فروش مغازه ام هستم ولی خوب تا به الان انجام نشده تازه متوجه شدم که باید هدف داشته باشم برای بعد فروش مغازه ام حالا جالبیش اینجاس که به محض اینکه امروز تعیین کردم که با فروش مغازه ام میخام چیکار کنم مشتری زنگ زد بهمین راحتی حالا درست فعلا نخریده ولی این نشانه ای عالی برای تائید قوانین جهان هستی
خداروشکر هزاران بار شکرت خدا
در آخر هم میخام درباره توکل بنویسم که بگم توکل با ایمان درسته مثل صبر با ایمان میمونه ینی ایمان داشته باشی که با این صبر میتونی به خواسته ات برسی و توکل با ایمان هم همینه ایمان داشته باشی که خدا همه کارهاتو انجام میده خدایا شکر
استاد و بانو شایسته عزیزم خیلی دوستون دارم عاشقتونم از راه دور میبوسمتون بغلتون میکنم ماچ بوس بغل به امیددیدار تو پرادایس
خدایا شکرت بخاطر امروز که بهمون اجازه زندگی کردن و خلق زندگیمون رو دادی
با خدا باش و پادشاهی کن بی خدا باش وهرچه خواهی کن
خدایا شکرت
ایاک نعبد و ایاک