مصاحبه با استاد | اگر به سمت کمال حرکت نکنی، به سمت زوال کشیده می شوی - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-02-03 06:16:152025-02-04 06:53:20مصاحبه با استاد | اگر به سمت کمال حرکت نکنی، به سمت زوال کشیده می شویشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدای مهربونم و سلام استاد عزیزم سپاسگزارم برای توضیح عالی شماوقتی صادقانه و بی ریا از تجربه خودتون صحبت میکنید من خیلی حس خوبی میگیرم و احساس صمیمیت میکنم و فکر میکنم چقدر خوبه که همچین استادی رو دارم که منم میتونم صادقانه صحبت کنم
خوب برای پر شدن خلا اول باید بشناسمشون یعنی باید خودم بشناسم و ببینم چه جای خالی درون من هست که باید پر بشه
پدر خدابیامرز من از بچگی تمام توانش گذاشت تا بتونه بهترین غذا و پوشاک و امکانات تحصیل برامون فراهم کنه و خداروشکر من از این امکانات پرم مخصوصا غذا و لباس و حتی روابط عاطفی چون تا جایی که یادم میاد هم پدر و مادرم رابطه عاشقانه با هم داشتن و هم تو خانواده خیلی مورد توجه بودم چون دختر کوچیک خانواده بودم و همه دوسم داشتن
خلا من داشتن یه باغ بزرگ پر از میوه و استخر و خونه ویلایی هستش و ما چون تو خونه ای زندگی میکردیم که تقریبا آپارتمانی بود و هرگز باغی نداشتیم این کمبود در وجود من پررنگ تراز بقیه موارد
و حتی روزی که ازدواج کردم از اینکه خانواده همسرم باغدار بودن احساس خوبی داشتم ولی با تضادهای زیادی روبرو شدم که آزادی لازم رو نداشتم مثلا در درست کردن آتیش و یا مهمان دعوت کردن تو ویلا و خیلی موارد دیگه بهم انگیزه میده تا خودم تلاش کنم برای داشتن این باغ ، من وقتی با این تضادها روبرو میشم احساس قربانی نمیکنم بلکه بهشون حق میدم چون امکانات مال خودشون و دوست ندارن در اختیار من بزارن و انگیزه میشه برام که من اگه بخوام داشته باشم باید برای رسیدن بهش خودم تلاش کنم
همیشه دوست داشتم تو سبزه ها بشینم بوی سبزه که تازه درو شده و جمع کردن میوه و آتیش درست کردن و چایی رو آتیش
.نگه داشتن گوسفند و مرغ و خروس و استفاده از محصولات کشاورزی که خودم بکارم
من عاشق کاشتن سبزی و درخت هستم به همین دلیل بارها تو باغ مردم با اجاره کاری این کارو کردم ولی هر بار که با یک تضاد روبرو شدم به خودم تعهد دادم به این خواسته خودم برسم و برای رسیدن بهش تلاش کنم
میدونم که اگر دیگران الان اون چیزی رو که من میخوام (یه باغ 1000 متری بزرگ با انواع میوه ،درختان هلو ،گردو،گیلاس،انگور و…
)دارن توش زندگی میکنند و لذت میبرن منم میتونم داشته باشم و در خزانه خداوند کمبودی وجود نداره .
و برای رسیدن بهش تمام تلاشم میکنم البته قانون تکامل رو هم فراموش نخواهم کرد .
باز هم ممنونم استاد مهربان از هدایت های شما
بی شک شما همون دست حمایتگر و هدایتگر خداوند هستی که ما رو به سمت اهدافمون هدایت میکنی .
به زودی میام با خبرهای خوب و عالی و دست پر
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
این فایل یک نکته و یک درس عالی را برای من دارد
همیشه باید در مسیر خودم حرکت کنم
همیشه باید به دنبال بهتر شدن روند زندگی خودم باشم
همیشه باید مراقب آن باشم که بتوانم از مسیر اصلی خودم خارج نشوم و فرع را از اصل تشخیص بدهم
وقتی که بدانم این افکار من است که برای من زندگی ساز است
پس می توانم با تضاد ها و چالش هایی که در روند زندگی من به وجود می آید برای بهتر شدن زندگی خودم کمک بگیرم
یک درس
یک نکته
یک قانون
یک باور
من از تضاد ها و چالش های زندگی خودم چه درسی می توانم بگیرم
این تضاد و چالش چه نکته را برای من در خودش دارد
چقدر این درس و این باور مهم و عالی و مفید است
می توانم از تک تک لحظات زندگی خودم درس و تجربه کسب کنم
تغییر کنم بی شک جهان بیرون من تغییر خواهد کرد
تغییر کنم بی شک رفتار جهان بیرون من هم با من تغییر خواهد کرد
پس باید حرکت کنم
پس باید قدم بردارم
باید و باید همیشه ایمان و امید خودم را به جهان ثابت کنم
این فایل استاد هم برای من خیلی راهنما بوده است
abasmanesh.com
همه چیز در دستهای خود من است
حرکت کنم
دست از تلاش برندارم
جهان به اندازه تلاش و باور من به من پاداش می دهد
چقدر این مهم و اساسی و دوست داشتنی است
ممنون استاد عزیز و خانم شایسته هستم که این راه و روند فوق العاده تکامل و قدم به قدم را برای من هموار کردند
سپاس از خدای هدایتگر خوب خودم
سپاس از خدای مهربان خوب خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام خدمت شما..
خواستم ازتون تشکر کنم بابت کامنت بسیار زیباتون… و ممنون از اینکه لینک اون فایل استادو گذاشتین….
من رفتم اون فایلو دیدم و خدا میدونه چقدرررررر باورهام تقویت شد… چقدرررر راه گشا بود برام…
من تا حالا ندیده بودم این فایلو…چقدر زیبا استاد توضیح دادن که تنها راه گذر از ثروت اینه که ثروتمند بشیم،،،سیراب بشیم،،، این برای من نشونه خیلی خوبی بود…
من در شروع این راه و مسیرم….
دو ماهی هست که عضو سایتم و تو این مدت چقدر شرایطم داره بهتر میشه… چون من یکی یکی دارم تضاد هایی که باهاشون روبه رو میشم رو شناسایی و رفع میکنم…
انشالله من هم بتونم روزی مثل شما به نتایج فوق العاده برسم…
بازم ممنونم ازتون..
بهترینها نصیبتون انشالله
سلام استاد عباسمنش عزیزم
سلام استاد شایسته عزیز
سلام دوستان عزیز و توانمندم
گام 22
پروژه مهاجرت به مدار بالاتر :
استاد توی این فایل از هزینه های اضافی فرمودن و دوستی با پول
من اصولا زیاد هزینه های اضافی که بخوام برای جلب توجه چیزی رو بخرم ندارم کلا از بچگی از جلب توجه کردن خوشم نمیومد همیشه ساده و طبیعی ترین حالتی که درک کرده بودم که باعث جلب توجه نشه رو توی رفتارم پیاده میکردم
حتی استاد گفتن در مورد نوشتن لیست خواسته ها که 107 آرزو رو بنویسین من همیشه موقع نوشتن یه تعداد کمی میشد بنویسم بعد دیگه چیزی نمی اومد بعد که فکر میکردم میدیدم من فقط یکسری نیاز ها توی خواسته ها دارم مابقی تجربه توی کسب و کارم و لذت بردن از کسب و کارم و هر روز خلق کردن های جدید توی کسب و کارم برام مهم بوده و هست ولی چون استاد عباسمنش عزیزم گفتن 107 خواسته بنویسین من بزور از در و دیوار برای خودم یه چیزایی نوشتم :))))
حتی الان که به این موضوع فکر کردم یادمه همیشه چه توی نوع لباس پوشیدن چه توی مدل های مو مختلف که هر ساله بوجود میاد من هیچوقت دوست نداشتم طبق مُد عمل کنم همیشه از نوع انتخاب لباس ساده ولی شیک انتخاب میکردم همچنان هم همین روند و دارم ادامه میدم
حتی سالها قبل بود چند تا از دوستانم بهم میگفتن بابا این همه مدل موهای قشنگ مد شده چرا تو همیشه موهات و ماشین میزنی کوتاه کوتاه میکنی
من میگفتم
اولین دلیلی که اینجوری رفتار میکنم بخاطر اینکه دوست دارم این مدل ساده و شیک
دوم همیشه قشنگ هیچوقت قدیمی نمیشه
سوم اینکه اصلا موافق با مُد پیش رفتن نیستم چون مجبورم همش تغییر شکل بدم ، اصلا چرا باید به مُد عمل کنم مگه اجباره هر کسی یک سلیقه ای داره طبق اون سلیقه عمل میکنه ملاک نمیشه چون یچیزی مُد شده حتما باید منم اون و انجام بدم
یچیزی که برام جالبه یکی از دوستایی که همیشه هر وقت منو میدید با موضوع مدل موهای من مشکل داشت و میگفت اینشکلی اصلاح کن یا اونشکلی اصلاح کن الان خودش چندسال مدل مویی ماشین زده کوتاه مثل من و داره
همین پارسال بود با دوستام گاهی با فاصله میرفتم یه گردشی تفریحی من تقریبا 2 سال به صورت عمدی چند دست لباس و همیشه تکراری میپوشم بخاطر اینکه این و توی خودم تقویت کنم که من قرار نیست برای حرف مردم زندگی کنم لباس های متنوع بپوشم در صورتی که لباس دارم ولی برای خودم این تمرین و انجام دارم میدم
یکبار یکی از دوستام گفت تو خسته نمیشی همیشه این لباس و میپوشی؟
گفتم چرا خسته بشم؟
گفت آخه همیشه همین و میپوشی ، گفتم من راحتم
بعد یجوری یه حرفی زد که توی حرفش این نگاه و داشت ولی مستقیم نگفت که مردم فکر میکنن لباس نداری که همیشه همینو میپوشی
گفتم ببین من از عمد اینکارو میکنم برای خودم این تمرین و ساختم که حرف مردم برام مهم نباشه مگه من برای مردم زندگی میکنم که بخوام با نگاه مردم خودمو تغییر بدم من راحتم هر کسی هم اگه ناراحته اصلا برای من مهم نیست
خوشحالم توی یکسری زمینه ها واقعا حرف مردم برام مهم نیست
من فقط باید تلاش کنم برای دوستی با پول که به امید این سیستم قدرتمند (خدا) کم کم پله به پله رشد میکنم و به مدارهای بالاتر میرسم
استاد عباسمنش عزیزم عاشقتم خیلییییی زیاااااااد بابت آموزش های ارزشمندتون ازتون بینهایت سپاسگزارم
استاد شایسته عزیز از شما هم بینهایت سپاسگزارم
دوستان عزیز و توانمندم بابت کامنت های ارزشمندتون ازتون بینهایت سپاسگزارم
برای هممون بهترین ها رو آرزو میکنم بهترین ها تو هر جنبه از زندگی چون واقعا هممون لایق بهترین هر جنبه از زندگی هستیم وقتی اینجا هستیم یعنی لایقیم قدر این سایت ارزشمند که از وجب به وجبش دّر و گوهر میباره بدونیم
خدای عزیزم
انرژی قدرتمندم
تنها قدرت جهان
صاحب وجب به وجب جهان
انرژی دوست داشتنی توی وجودم
عشق من عاشقتم که عاشقمی
یاد فایل اول دوازده قدم افتادم و برخورد آقای عشقیار و همسرش با برخورد با شهید شدن سه تا از پسرانشون …….
درباره برخورد با خلأ ها یا تضادها و روشی که من استفاده میکنم وقتی که متوجه تضاد شدم میگم اوکی دختر رسیدی به تضاد حالا دو تا راه داری بشینی زندگیتو سیاه کنی غر بزنی دنبال مقصر بگردی نا امید باشی خودتو خورد کنی شبا نخوابی قرص بخوری با همه دعوا کنی رابطتو ازدست بدی بعد چون فرکانس منفی داری میفرستی جهان داره پاسخ میده تضاد بعدی میاد مشکلات بعدی وبعدی و به خاک سیاه بشینی یا میتونی. پاشی یه چایی بریزی واسه خودت یه آهنگ تجسمی بزاری یا اینکه بری بیرون از محیط یکمی فقط یکمی که حالت بهتر شد تونستی خودتو یکمی آروم کنی از خدا هدایت بخواه و اعتماد کن چون تو در آرامشی خدا هم بهترین راه حل بهت میگه منتهی فقط رمزش اون کنترل است اونکه من خودم رقم میزنم همچیو پس این تضاد یه ابزار دقیق میبینم یه اهرم که میتونه منو پرتاب کنه به سمت اهدافم
وقتی که تونستم ذهنمو بامرور این حرفا آروم کنم پامیشم یه فایل از استاد میزارم تو گوشم و به کارهای روزمره م میرسم و ذهنمو شرطی کردم که تا آخر فایل بهم راه حل داده میشه و جالب اینکه همیشه بین حرفهای استاد من راه حل تضاد هامو پیدا میکنم
و اکثرا هم علت اون تضادم طی نکردن تکاملمه اینکه همیشه میخوام بدون طی کردن تکامل سریع به همچی برسم
میدونم سخته کنترل ذهن وقتی اوضاع اوضاعه خوبی نیست منم این دورانو داشتم وقتی که بیکار بودم و از درودیوار رو سرم میریخت ولی بالاخره آنقدر فایل گوش دادم و نوشتم و نوشتم تا کاری رو پیدا کردم که مطابق بود با احساسات من
همین الان که دارم تایپ میکنم پنج شیش ساعت پیش برخوردم به تضاد و دقیقا با همین انتخابهای درست خودمو آروم کردم و مطمیینم تا چندساعته دیگه راه حل بهم گفته میشه و کارم حل میشه و میدونم اگه قرار بود من نداشته باشم خواستمو حتی اون فکرش هم به سرم نمیزد نمیدونستم تجسمش کنم
ولی اینو بدونید که فقط خودت هستی که میتونی رقم بزنی همچیو ۱۰۰درصد پس نباید بهونه آورد و فقط باید ساخت
یا حق
به نام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و مریم جانم و دوستان گلم
الهه ام
با پول دوست باشیم واقعا این جمله برای من غریبه استاد ازبچگی در خانواده ای بزرگ شدم که همه چی کم بود پول نیست بود حسرت بود و تا الان هم همراه من هست همیشه هرچی رو خواستم با زجر بود باور کمبود بزرگ ترین نقطه ضعف منه ازتون ممنونم که از گذشته خودتون گفتید چون منم مثل شما بودم و من تازه دارم یاد میگیرم از شما که دوست باشم با پولم و برای شوآف کردن پولم رو خرج نکنم اگه نیازمه خرج کنم نه برای دیگران واقعا ثروتمند شدن معنوی ترین کاریه من میتونم انجام بدم چقدر به خودم کمک میکنه خداوند رو سپاسگذارم که تولدی دوباره بهم داد تا به قانون هاش آگاه بشم اونم توسط شما واقعا از شدت سپاسگذاری بعضی وقت ها گریم میگیره که چقدر خداوند دوستم داره که این همه نعمت به من داده ازتون سپاسگذارم که شدید پیام رسان خداوند تا من هم جا پای شما بزارم و رشد کنم
عاشقتونم
سلام به اعضای ارزشمند سایت ، استاد عزیزم و مریم جان .
استاد الان بعد از یک هفته به قصد این که دقیقتر گوش بدم این فایلو اومدم .
حین صحبت هاتون هم چندبار استاپ کردم که فکر کنم ببینم چه شواهدی توی زندگیم دارم ؟
استاد من قبل این که قوانینو یاد بگیرم فکر میکردم اگر یه مشکلی پیش بیاد یعنی من بدبختم . آدمای خوشبخت اصلا مشکلی ندارن .همش خوشحالن و فقط لذت میبرن .
بعدا که قوانینو یاد گرفتم گفتم پس من میتونم تغییر بدم . میخواستم به زووور همه چیزو درست کنم . اونموقع اون چاله ها و حسرت ها با توجه به سن و سال و درکم مثل بقیه ادما زیاد بود. یعنی من اینطوری فکر میکردم . یعنی خیلی چیزا بود که منو خیلی اذیت میکردن . وقتی بهشون فکر میکردم احساس سنگینی میکردم توی سر و قلبم . برای همین حالمم خیلی عالی نبود وقتی تمرین میکردم . یعنی تمرین میکردم که اون چاله هارو پر کنم نه این که خودمو رشد بدم .
فکر میکردم خب بااااید اینا درست بشن . درست هم شدن ها اما حالِ من مثل الان عاااالی نبود .
بعد شما توی یکی از جلسات عزت نفس گفتید نتایج روند داره . کلا کار کردن روی خودتون هم دارای یک رونده و نباید خیلی عجله کنی . البته دقیقا یادم نیست اصل جمله رو . چیزی که من درک کردم این بود . من بعد اینکه اون حرفتونو شنیدم گفتم خب ! عجله بسه . همه چی به مرور درست میشه .
نمیگم عاااالی شدم و دیگه نیازی به تمرین ندارم و هیچ حسرت و مسئله ای نیست ها .اما ازون بعد دیگه آروم گرفتم .
استاد میدونید ، من فکر میکنم اصلا همین که ما آروم بگیریم ، میفهمیم که مسائلی که باید حل کنیم انقدریم بزرگ نیستن . اصلا ذهن وقتی اینطوری درک میکنه که مشکلاتم بزرگن ناخوداگاه از زیر بار حل کردنشون در میره . یادمه یه استادی داشتم که خیلی درک بالایی از قوانین داشت میگفت ما که نباید همیشه همه کارامون درست باشه میگفت” اگر یه باور اشتباهیم داری که موجب یه رفتاری در تو شده اونو بپذیر نخواه که به زور تغییرش بدی حتی از رفتار اشتباهت هم لذت ببر” . وقتی میپذیری اروم میگیری با خودت و با اون باوره اوکیمیشی .اونوقت دیگه خودتو سررنش نمیکنی بعد تازه میتونی تصمیم بگیری که من الان میخوام اینو تغییر بدم یعنی قدرتشو پیدا میکنم .من میتونم . یعنی میخوام بگم که الان که صحبتهاتونو گوش میدادم به این فکر کردم که گاهی ما دچار بی انگیزگی میشیم چون فکر میکنیم نمیتونیم تغییر بدیم .یعنی قانون میگه تو میتونی طبق این چیزا خودتو تغییر بدی و نتیجه بگیری. اما ما چون به زور میخوایم تغییر بدیم و نتیجه بگیریم گاهی دچار بیانگیزگی میشیم .
استاد من فکر میکنم که وقتی ادم به اون درجه پذیرش میرسه دیگه کمتر اون کمبودها اذیتش میکنه. یعنی مثلا من به این درجه میرسم که من همینطوری با همین وضع مالی و خانوادگی و امکانات اوکیم با خودم . حتی اگر بیشتر ازین هم نداشته باشم ….
حتی اگر همه داشته باشن و من نداشته باشم من با خودم رفیقم . اوکیم . خوبه همینطوری . خداروشکر .
من با این شرایط راحتم .
میدونید من فکر میکنم اگر آدم سرش توی زندگی خودش باشه میتونه احساس پذیرش بیشتری داشته باشه چون همش خودشو با کسی مقایسه نمیکنه .
نمیدونم چرا دارم اینارو میگم اما احساس کردم الان باید بنویسم .
من تا الان خیلی روی باورای ثروت کار کردم هرکاریم که از دستم برمیومد انجام دادم اما نتیجه نگرفتم . بعد که بیخیال شدم گفتم همین که هست خوبه ! یه ایده هایی به ذهنم رسید به یه باورهای محدودی رسیدم که راحتتر باهاش برخورد کردم و روش کار کردم . چون دیگه نتایج و اتفاقاتی که قبلا افتاده بود اونقدر منو اذیت نمیکرد . بعدش انگار قدرت و انگیزه گرفتم که روی اون باورا کار کنم . بعد نسبت به قبل ۴ ۵ برابر بیشتر نتیجه گرفتم .هدایت شدم به مسیری که بیشتر مالِ شخصیت منه . بیشتر لذت میبرم .
استاد میدونید ، من فکر میکنم اصلا همین که آدم دنبال این باشه که خودشو بهبود ببخشه ،شخصیت و مهارتهاشو بهتر کنه ، مطالعه کنه و یاد بگیره و تمرین کنه ، ناخوداگاه مسائل حل میشه .
استاد الان که نسبت به قبل دوباره بهتر شدم و شخصیتم بهبود پیدا کرده و مهارتهای جدیدی رو دارم در خودم پرورش میدم ، میبینم چقدر قدرتمندم برای تغییر دادن اما این تغییر دادنه اذیتم نمیکنه چون با الان اوکیم. اینم میخواستم بگم که اون چاله هاو مسائلی که اذیتم میکردن الان فقط محرکن. قبلا اذیت میشدم احساس میکردم قلبم سنگین شده اما الان میگم آهااا حالا که اینطوره من باید تو اینم نتیجه بگیرم. باید این مسئله رو هم حل کنم. قبلا انقدر حرص داشتم که اصلا نتایجو نمیدیدم. انگار هدایت خدا رو نمیدیدم .هرکاری میکردم به هیچ جا نمیرسیدم اما الان که حرصو گذاشتم کنار عشششق میکنم که روی باوا کار میکنم . استاد تازه اگرچییزی بشنوم از طرف جهان در قالب آدما که باورای قبلم رو یاد آوری کنه دیگه حرصم درنمیاد .نظاره گرم . یعنی طرف میخواد یه چیزی بگه حتی به ثورت ناخوراگاه که منو حرص بده من کلاااا تو این فاز نیستم .خیلی حال میده 😁 . به خاطر این هماهنگی هرچی ادم نااااب درجه یک بامعرفت جذاب متشخص هست اومده تو زندگیم .
اینم یه رد پا از خدای بینظیرم برای من و شما❤️
من به ندرت دنبال اینم که از نظرات کسی برام نوتفیکیشن بیاد و یکی از اونهایی که نظراتش رو دنبال میکنم شمایین
چقدر به درکهای بالایی رسیدین ماشالله تو این سن و سال
وقتی ما چوبمون رو میندازیم همه چیز شروع میکنه به حل شدن نمیدونم تجربه برخورد با سگ گله رو داشتین جلوش گارد میگیری آماده حمله میشی اونم شروع به سر و صدا میکنه گارد میگیره و آماده حمله میشه شاید هم واقعا حمله کنه
ولی وقتی مثل بچه آدم از کنارش رد میشی بهش کاری نداری اونم خیلی اوکی میاد به راهش میری
همیشه همینطوری آفرین
ولی ما همش در حال جنگیم همش
جناب آقای یوسفی .سپاسگزارم🙏🏻 وسیله ای هستیم برای جاری کردن چیزی که باعث گسترش جهان میشه .
بله دقیقا ، دقیقا وقتی میگه باید پارو نزد وا داد باید دل رو به دریا داد خودش میبرتت هرجا دلش خواست به هرجا برد بدون ساحل همونجاست . همینه .
اصلا اصل ، تجربه اتفاقای خوبه جهان بر این پایه استواره . اما وقتی درست پیش میره که دست از پارو زدن برداریم . خودش هدایت میکنه .
یه تجربه نابو باهاتون به اشتراک بذارم .این موضوع بعد از کامنتی که برای این فایل مصاحبه با استاد نوشتم اتفاق افتاد.
من مدتها دوست داشتم یه کلاسی داشته باشم اما با خودم میگفتم خوب که چی ؟ میخوای چی بگی ؟ همه بلدن اون چیزاییو که میخوای بگی همه کتابای روانشناسی میخونن نیازی ندارن به تو
بعد درخواست کردم . گفتم خدایا من میخوام اقدام کنم . اما نمیدونم چطوری . اما آماده ام . اون کاریو که فکر میکنم درسته رو پیش میبرم تو هدایتم کن و منو به مسیر درست هدایت کن .
چند وقت بعد با مادرم صحبت میکردم بهم گفت بیا این کارو کن(کاری که همیشه بابت انجامش مقاومت میکردم )گفت میدونی چند نفر میخوان یاد بگیرن رابطه خوبو ؟ بیا کارگاه بذار .گروه بزن و توی اون به طور رایگان افرادو راهنمایی کن. این بار گفتم شاید این همون هدایته باشه بذار انجامش بدم .
شما نمیدونید من چقدر مقاومت داشتم اما شروعش کردم .
یه گروه درست کردم . همیشه دوست داشتم فقط با دخترا و خانومای همسن و سال خودم کار کنم . باهم تمرین کنیم . بهشون آموزش بدم . اما میگفتم اگر یه گروه بزنم همه میان . همه اونایی ک سطحشون پایینه هم میان و من میخوام فقط با اونایی کار کنم که سطح بالایی دارن . تا حدودی قانونو میدونن . اصلا همین شده بود که شروع نمیکردم . در واقع میخواستم خودم کنترل کنم همه چیزو . نمیسپردم .
وقتی مامانم باهام صحبت کرد ، گفتم اوکی . اینبار انجامش میدم و گروه رو ایجاد کردم . شما نمیدونید خدا چقدر قشنگ هدایت کرد . اصلا از جایی که فکرش رو نمیکردم خداوند افرادی رو به گروهم هدایت کرد که اولا همه خانوم بودن .بعد هم بیشترشون قوانین رو بلد بودن اما نمیدونستن چطوری باید تمرین کنن ..
یعنی دقیقااااا همونی که من میخواستم . بعد با خودم میگفتم خدایا خب اگر من تمرین بدم کسی توجه نکنه چی ؟ اگر حسابم نکنن ؟
گفتم خب اوکی تو انجام بده نهایتا نمیشه دیگه ! نهایتا میفهمی یه راه دیگه درسته . پس رها باش به نتیجه فکر نکن.
شما نمیدونید اون افرادی که اومدن تو گروهم چه افراد عاملی بودن ! چقدر متعهد .چقدر بینظییییر . برای اولین بار اینهمه عمیق درک کردم وقتی که میگن خدا داره کارارو انجام میده !
نمیدونم تو کدوم فایل شنیدم . میگفت وقتی محمد (ص) در یه جنگی که یادم نیست پیروز شد خدا بهش گفت تو به دشمنا تیر نزدی که ! ما زدیم !
کاشکی درک کنیم و درکمون مستمر باشه . که نجنگیم و کنترل نکنیم و بسپریم بهش . خودش درست میکنه !
من چیو میتونم درست کنم ؟ اصلا ما چیو میتونیم کنترل کنیم وقتی خدا هست و هدایت میکنه ؟وقتی کنترل دست خودشه!
وقتی تو مدارش باشیم خودش درست میکنه .طوری که هرلحظه شگفت زده میشیم و نمیدونیم چطوری شکر کنیم.
سلام به استاد عزیزم و مریم شایسته ی زیبایی ها
چقدر عکسی که گذاشتید زیبا بود . اون نگاه عاشقانه ی زیبای استاد به مریم جان
از خداوند براتون نعمت عشق بیشتر رو میخوام
استاد این یکی از قشنگترین انگیزشیایی بود که شنیده بودم . این چیزی بود که چند روز پیش اومد به ذهنم که چی میشد یه جای دیگه یا با شرایط دیگه به دنیا میومدم ولی نه به حالت گله و بی عدالتی . بیشتر به حالت اینکه اگه اونطور بود بهتر بود بعد دقیقا داشتم به همین فکر میکردم که استاد گفتن تضادها باعث حرکت شده . تضادها باعث شد جی کی رولینگ ها به جوش بیان و دیگر مثالها
شاید اگه نرمال بود حرکتی هم نبود
ولی پذیرش همین موضوع برای من زمان زیادی برد و میدونم پذیرش بزرگی بوده و زبونی نیست چون اگه روزی فقط روزی حرکت نداشته باشم برای مسیر مورد علاقم حالم بد میشه
یه موضوع دیگش اینکه ساختن یه چیزی از نو حالا میخواد ساختن خودمون باشه یا ساختن و خلق کردن پول برای هرچی میخوایم بخریم چققددرر لذت بخشه و اعتماد به نفس میده
اینو چندباری بود حسش کرده بودم که تفاوتاش چقدر زیاده چیزایی که خودم برا خودم خریدم یا چیزایی که پدرم خریده
چقدر توحیدی بودنش قشنگتره
و قشنگ حس میکنم چه لذتی میبرید استاد از خلق ار وی مورد علاقتون
شاید همیناس گه بزرگمون میکنه
من عاشق وقتاییم که به عقب نگاه میکنم و سیر صعودمو میبینم . شاید زمان برد تا بفهمم چندماه ولی ارزششو داشت که دیگه این خلاها یا همون نداشته ها الکی غمگینم نکنه و بتونم از لحظه ها و مسیر رفتن لذت ببرم
ارزششو داشت تا کمتر احساس قربانی بودن بکنم
استاد پیرو دوتا فایل قبلی که گذاشتید این باور “همه چیز میشود ” که ساخته شد حرکت اورد . انگیزه اورد . حال خوب اورد .
نمیدونم در مرحله بعدی قراره چیو درک کنم ولی درک همینا خیلی زندگیم رو بهتر کرده که قبول نکنم اینا همیشگیه و مثل چیزایی که قبلا ساختم و حالا برام کوچولو شده میشه بعدیاشم که برام شاید الان خیلی بزرگند رو ساخت
در پناه خدا باشید
سلام استاد عزیزم
استاد من میخوام از مسیر درست حرکت بکنم
از مسیر خداوند از مسیری که الان در اختیارمه
شاید بهترین مسیر نباشه اما چیزیه که الان میتونم و کمی بالاتر از منه
استاد من اشتباه کردم و خوشحالم که به اشتباهم واقف شدم و خوشحالم که میخوام این اشتباهم رو درست کنم
خوشحالم که جسارت اینکارو دارم
شما توی همه فایل های محصولات میگید که ما باید محصولات رو بخریم مسیر موفقیت اگر از راه اشتباه باشه ما مسیر گم میکنیم
من به حرفای شما ایمان دارم به قانون ایمان دارم به فرکانس ایمان دارم و میدونم اگر
مسیر درست رو نرم مسیر گم میکنم
استاد عزیزم من قانون سلامتی رو دوسال پیش غیرقانونی از یه جایی دانلود کردم و کار کردم به سختی تمام ولی انجامش دادم حالم عالی شد عاشق قانون سلامتی شدم اما یسری تضادها بود
و من میفهمیدم که به خاطر این هست که من این محصول رو از راه خداوند عزتمندانه تهیه نکردم
و هرموقع یادم میوفتاد من این مسیرو اینجوری اومدم حالم خیلی بد میشد به خودم میگفتم هانیه ینی تو نمیتونی این محصول رو از راه درست و عزتمندانه تهیه کنی ینی تو خدارو اینقد میبینی خودتو اینقد میبینی
و حالم خیلی بد میشد
هربار میخواستم برگردم به اینکه عاشقش بودم
ولی میگفتم من چرا برگردم؟ ذهنم دلیل میوورد و منم دلیل میووردم که نه میتونم
ولی وقتی شنیدم که اگر آدم مسیر موفقیت رو درست شروع نکنه مسیرو گم میکنه
ذهنم که میاد دلیل بیاره که هانیه چرا قانون سلامتی رو کنار گزاشتی دلیلی نداشت
بعدا پولشو میدادی
میگم نه اگر من مسیر تکاملیم رو درست طی نکنم مسیرو گم میکنم و خدامیدونه شاید من نفهمم ولی بلاش سرم میاد
استاد گفته از مسیر درست منم هدف میزارم برای خودم تا سال بعد این محصولو میخرم
من میخوام از مسیردرست از مسیر رشد خودم حرکت کنم و تا پای جان در این مسیر هستم و خداوند بهم کمک میکنه
خداوند در این مسیری که من میرم از راه درست از راه تکاملی خودم بیشتر همراه من هست تا از راهی که نتیجه دزدی کردن من هست
خداوند عزتمندانه به من همه چیز میده نه با دزدی
این مسیری که من داشتم میرفتم
مسیر کمبود بود
ینی خدایا تو نمیتونی پول کم هست
بزودی میام از نتایج فوق العادم مینویسم
از نتایجی که نتیجه دوستی منو خداست
آدم در مسیر نادرست ناخود آگاه از خدا دور میشه و به عوامل بیرونی متکی میشه
سلام استاد و خانم شایسته ی عزیز
من راجع به این موضوع ضعف دارم و نمیدونم چی بگم اما نزدیک به ۲ماهه دارم روی این موضوع تمرکزی دقت میکنم. خدا رو شکر تونستم یه سری خلاهایی که داشتم رو پر کنم (از فعالیت هایی که دوست داشتم انجام بدم یا وسایلی که همیشه آرزوشونو داشتم خریدم و گذر کردم). اما نباید یادم بره که اصل چیه و چی باعث شده که من به جایگاه الانم برسم که توانایی مالی خوبی داشته باشم که بگذرم از یه سری چیزا.
یه سری فایل های دیگه هم هستند که تو این مدت به من خیلی کمک کردند و میتونه تکمیل کننده ی این موضوع باشه رو برای دوستان لیست میکنم:
در ارتباط با خلاهای زندگیمون که کاملا طبیعیه که ما وقتی به شرایط خوب میرسیم یکم به خودمون استراحت بدیم و پاداش بدیم و بریم دنبال کارهایی که همیشه آرزوشو داشتیم انجام بدیم. اصلا باید به اون I wish ها برسیم و پر بشیم و از اون موارد بگذریم تا رشد کنیم (انگار که سوراخ های سطلمون رو داریم میپوشونیم).
گفت و گو با دوستان قسمت ۲۱ و ۴۵
روانشناسی ثروت جلسه ی ۱۴
در ارتباط با عملگرایی و افزایش توانایی که منجر به رشد عزت نفس و بالا رفتن احساس لیاقت و در نتیجه دریافت نعمت و ثروت بیشتر میشه:
کل دوره ی عزت نفس مخصوصا جلسه ی ۴ و ۵ و ۸
روانشناسی ثروت جلسه ی ۲۱ و ۲۲
با آرزوی بهترین ها برای همگی
سلام استاد عزیزم من هم در گذشته خوب خیلی
به مسائل عجیب و غریبی بر خورد کردم ،و اون موقع شاید حالم گرفته شد ولی الان که ۱۸ سالمه خیلی خوشحال بابت تکتک اتفاقات زندگیم ،بعضی موقع ها ما یکسری ضربه ها رو از جهان می خوریم ولی باعث میشه ما خدای خودمون رو پیدا کنیم باعث میشه که ما برم به سمت خواسته هامون.
من همین چند ساعت پیش یک ایده ای از خدای خودم به من الهام شد و بلافاصله یعنی دیشب به من الهام شد برای کسب و کار و من دیشب از شدت خوشحالی و اشتیاقی که داشتم اصلا نمی تونستم بخوابم و فقط منتظر بودم که صبح بشه و برم این کارو انجام بدم .
و نتایجشو روز های بعد به شما می گم که مشتری های من صدر صد با این ایده ی الهامی بیشتر می شه .
استاد واقعا من شاید یکسری تضاد ها در همه جنبه های زندگی برخود کردم ولی همین با عث شده که من الان ۲۰ صفحه هروز شکرگزاری می کنم وبالای هزاران بار خدای خودم رو سپاسگزاری می کنم و این حساسی که من الان دارم این خوشبختی که من الان احساس می کنم رو با دنیا عوض نمی کنم .
استاد من به شدت هروز که می گذره بیشتر من اصل رو می فهم از نتایج شما وسعی می کنم تمام تمرکزم رو بزارم روی اصل و از حواشی دوری کنم.
استاد من الان از تمام مشکلاتی که دارم و داشتم خیلی خوشحال هستم چون مطمئن هستم که با حل کردن این مسائل خیلی زندگی برای من لذت بخش تر می شه .
یعنی شاید اگر من به اون تضاد ها برخورد نمی کردم اینقدر زندگی امروز برای من لذت بخش تر نبود .
و شاید اگر من به اون مسائل برخورد نمی کردم من امروز اینقدر خدای خودم رو سپاسگزاری نمی کردم .
استاد من عاشقتم .❤❤❤