مصاحبه با استاد | چگونه در دوراهی های زندگی، راه درست را انتخاب کنیم؟ - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/09/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-02-11 06:30:222025-04-30 07:38:09مصاحبه با استاد | چگونه در دوراهی های زندگی، راه درست را انتخاب کنیم؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
م هم سپاسگزارم از استاد عزیزم عباس منش بزرگ و استاد شایسته عزیزم و خیلی ممنونم که این دوره رو شروع کردید و صحبتهای استاد رو با نظمی چیدید و اضافه کردید تا ما استفاده کنیم.
خصوصیات خیلی خوبی استاد شایسته دارند و واقعا شایسته عزیز دل بودن استاد هستند و همچنین چقدر عالی استاد روی خودشون کار کردند که همچین دختری جذب کردند.
تبریک میگم به هر دوی شما عزیزان و سپاسگزارم از هر دو عزیز بزرگوار
در مورد دوره دستیابی که واقعا عالیه و فرکانس بالایی داره و من اگه هر چی اون جلسات 9 و 10 رو گوش کنم بازم دوست دارم گوش کنم ،اصلا بی نظیره خیلی دوستش دارم.
میخام بگم فایلهای هدیه شما هم بی نظیره و هر کس اگر توان مالی نداره فقط به فایلهای مجانی شما گوش کنه،درک کنه و عمل کنه ،همه چیزی رو میتونه با تکامل البته،بسازه
بر سر دوراهی موندن و بحث نشانه ها بود که اگر پیش زمینه ذهنی و مسائل ترمزهای ذهنی رو نداشته باشیم بهتر میتونیم دریافت داشته باشیم.
استاد عزیزم در پناه خدا هستید و خواهید بود،امیدوارم من هم بتونیم آزادی بگیرم و از قید و بندها خلاص بشم.
امیدوارم منم مثل شما شجاعت،جسارت،ارزشمندی،عزت نفس،حل مسئله بگیرم و منم مثل شما ایمان بیارم همه چیزی که میخام رو خدا بهم داده.
امیدوارم منم شاگرد خوب شما بشم……..
سپاسگزاری مجدد میکنم از استاد شایسته که این دوره رو تهیه کردن
مدار من میدونم تو این مدت رفت بالا و امید دارم باز هم با گام های بعدی بالاتر و بالاتر بره و روزی بشه که با استاد و شما ملاقات حضوری داشته باشیم
خد خیرتون بده
با نام و یاد پروردگار یکتایم که هوالعزیز و الرحیم است ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام و درود بی پایان به استاد گرانقدرم و خانم شایسته بانوی گرامی و عزیز
😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘
و سلام به همه ی دوستان نازنینی که با خوندن کامنتهاشون کلی نکته یاد می گیرم و به نوعی درس استاد رو برام قابل فهم می کنند
😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍
استاد عزیزم
جواب دادن به سوال این فایل برای من خیلی راحت بود چرا که در دوره ی بی نظیر و ارزشمند دوازده قدم یادش گرفته بودم و چقدر در این یکسال به من کمک کرد و من تازه دارم می فهمم که وقتی از مسیر مستقیم ، مسیری لذت بخش که سوت زنان طی میشه صحبت می کنید یا وقتی می گفتید بر دوش خدا سوار بشید و اجازه بدید خداوند کارها رو براتون انجام بده یعنی چه
دقیقا من همین چند روز پیش از همین نشانه گذاری ها استفاده کردم و چقدر عالی جواب گرفتم
هرچند بارها و بارها ازش استفاده کردم
استاد جان به لطف پروردگار عزیزم و آموزه های بی نظیر شما چه در دوره ی دوازده قدم و فایلهای دانلودی من و همسرم تونستیم کسب و کاری که واقعا بهم الهام شد رو راه اندازی کنیم پارسال هیچ پس اندازی نداشتیم ولی دوره ی دوازده قدم و دوره ی ارزشمند قانون سلامتی را به آسانی آب خوردن خریدم و نزدیک چهل میلیون پول پس انداز کردیم و الان چند روزه مشغول کسب و کار شخصی خودمان هستیم یکی از دغدغه های همسرم خرید قفسه برای مغازه بود و همیشه می گفت ده میلیون برا قفسه باید هزینه کنیم من بهش می گفتم پناه بر خدا خودت رو نگران نکن نمی خواد از همین ابتدا ده میلیون هزینه کنی قفسه کمتری می خریم بعدا بهش اضافه می کنیم
چند ماهی بود که ما اینور و اونور دنبال مغازه ی مناسب می گشتیم و اولین بار که به قصد پیدا کردن مغازه از خونه خارج شدیم گفتم خدایا هر مغازه ای مناسب ما بود از طرف یک نفر هر کی که می خواد باشه به ما خوشامد گویی بشه تا من بفهمم این همون جائیه که باید اجاره کنیم آخرین بار که از خونه خارج شدیم همسرم گفت کدوم طرف بریم گفتم نمیدونم خدا باید هدایتمون کنه ( اینها رو از شما تو دوره ی دوازده قدم یاد گرفتم که روی مغز پوک خودم حساب نکنم ) استاد خدا شاهده چند مغازه رو رفتیم دیدیم یا اجاره نمیدادن یا ما مبلغ پیش و کرایه اش رو نمی تونستیم پرداخت کنیم آخر سر رفتیم یه بنگاهی مغازه ای رو بهمون معرفی کرد رفتیم دیدیم خدایاااااااااا شکرت مغازه کاملا قفسه بندی بود کامل کامل مبلغ پیش و کرایه و مکانش و اندازه مغازه همگی مناسب و عالی بود و من فورا به همسرم گفتم این قفسه بندی یه نشونه اس که خدا برا ما قرار داده خدا داره میگه این همونیه که تو باید اجاره کنی و کارت رو شروع کنی همسرم هم خیلی خوشحال بود و گفت خدایا شکرت که هزینه ی قفسه رو از دوش ما برداشتی به صاحب مغازه هم گفتیم قفسه ها رو میبری ؟ گفت نه ازش استفاده کنین و تازه قبل از اینکه مغازه رو ببینیم صاحب مغازه ی همسایه اومد کلی به ما خوشامد گویی کرد
خدایا هزار مرتبه شکرت
یه مورد دیگه
چند روز پیش برای تدریس در یک مدرسه ی غیر انتفاعی به من زنگ زدن من همون موقع جواب رد دادم به خاطر اینکه می خواستم روی مغازه تمرکز کنم ولی مدیر مدرسه اصرار میکرد من هم گفتم یه فرصتی بهم بده تا دقیقتر تصمیم بگیرم و گفتم تا شب خبرت میکنم
تا شب مرتب تصمیم من عوض میشد و نتونستم به ثبات برسم یه لحظه احساسم خوب بود و میگفتم کلاس بگیرم یه لحظه پشیمون میشدم آخرش گفتم خدایا الان مدیر منتظر جواب من هست من جواب منفی بهش میدم ولی اگر خواست تو اینه که من قبول کنم و خیری در این هست برای من ، فردا خود موسس مدرسه بهم زنگ بزنه و ازم بخواد که کلاسشون رو بگیرم و این رو به عنوان یک نشانه قرار دادم
دقیقا ساعت ۱۱ روز بعد خود موسس مدرسه بهم زنگ زد و من هم بیدرنگ قبول کردم و خدا رو به خاطر حضور همیشگی اش در زندگی ام سپاس گفتم
خدایا هزاران مرتبه شکرت
استاد عزیزم بی نهایت از شما و خانم شایسته عزیز سپاسگزارم لطف روز افزون خداوند شامل حالتان باشد عزتتان روز افزون باد و سلامتی تان پایدار 😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم..
قربون شکل ماهتون برم من؛ قشنگای من؛ خدا شما استاد قشنگم ومریم قشنگم رو برای ما حفظ کنه الهی برای همیشه وتا ابد…ان شالله
چگونه در دو راهی های زندگی راه درست را انتخاب کنیم؟؟
برای هر کسی که به شناخت نسبی از خودش و خداوند وجهان هستی رسیده باشه؛ این سوال پرچالش نیست ونخواهد بود….
چون اونکه تونسته خودش رو تا حدودی بشناسه اونکه تونسته خدا رو تا حدودی بشناسه و بهش ایمان بیاره وبهش توکل کنه؛ راحتر می تونه از این دو راهی های زندگی عبور کنه…
حالا چطوری منه مینا می تونم امروزه راحتر از این دوراهی ها عبور کنم؟
اصلا چطور تونستم به شناخت نسبی از خودم برسم؟؟
خدا در حقم لطف بی حدو حساب داشت وداره؛ یه روزی دید من یه یتیم دربه در و تک وتنها و بی خانمان و بیچاره ام که اگر چه قلب پاک ومهربونی دارم اما خودم به تنهایی اندازه 40 سال در حق خودم ظلم کردمو انقدر خودمو داغون وسرگشته کردم که دیگه نایی برا ادامه ندارم؛ جایی وروزیکه من واقعا وبه معنای واقعی با داشتن پدر ومادر وهمسر وفرزند و تمام امکانات زندگی ، مثل یه بچه ی 4و5 ساله یتیم و دربه در و بی خانمان بودم که راه به جایی نداشتم؛ دستمو گرفت ومنو آورد توی خانواده صمیمی عباسمنش تو تلگرام وگفت: بیا اینجا اون چیزی که و اون کسی که دنبالش هستی همه اینجاست….
هر چی فایلهای هدیه سایت رو گوش میدادم خصوصا فایلهای توحیدی رو؛ بیشتر عمیق میشدم توی گذشته ام…
توی گذشته ای که فقط میخواستم ازش فرار کنم؛ ودلم نمیخواست حتی بهش فکر کنم….
هر چقدر شما استاد قشنگم از لطف ورحمت وسیستمی بودن خداوند وقوانین جهان هستی توضیح میدادید خصوصا به اون زیبایی وشیوایی وسادگی توی دوره بی نظیر 12 قدم؛ من بیشتر می دیدم که چقدر در حق خودم ظلم کردم، وچطور خودم رو از لطف ورحمت خداوند دور وبی نسبب نگه داشته بودم…
البته نه خواسته بلکه ناخواسته…
نصف بیشتر ظلم به خودهایی که من در تمام عمرم به خودم کردم بیشتر در مورد باورهای پوچ مذهبی من بود…
خصوصا اونجاها که هر جا کم میاوردم هر جا نمی تونستم سهم خودم رو درست انجام بدم؛ وقتی تردیدها و ترسها و دودلی ها بهم هجوم میاورد میگفتم خب بذار برم یه استخاره بگیرم ببینم اصلا صلاح هست انجام بدم یا نه!!!
حالا این در صورتی بود که هنوز توی وجودم وتوی فکرم هزاران راه نرفته بود که میخواستم برم؛ یا انقدر اون خواسته برام مهم بود که خودم یه پیش زمینه وتصویر سازی ویه باید اونجور که من دلم میخواد بشه ی بزرگ توی ذهنم داشتم!!!
یعنی اینجوری بود که میخواستم استخاره بگیرم یا فال بگیرم ولی باز میخواستم اون چیزی در بیاد وبهم گفته بشه که من میخوام!!!
والله الان نمیدونم باید خنده ام بگیره یا گریه ام بگیره؛ که چقدر من فال حافظ واستخاره توی کل زندگیم برای کارهام گرفتم!!!
حالا اون فال واستخاره گرفتنه رو فاکتور بگیریم؛ موضوع اینه که من انقدر دنبال نتیجه ی دلخواهم بودم که با یه بار و دوبار و سه بار فال واستخاره گرفتنه کوتاه نمی اومدم انقدر میگرفتم تا حافظ زنده بشه بیاد روبرو بشینه بگه خاااانم دست از سر ما بردار هر چی تو میخوای همونه برو انجامش بده!!!(( خخخخ))
کی به ما یاد داده بود که ما یه سهم ونقشی توی زندگی وبندگی کردنمون داریم که اگر بتونیم اونو خوب انجامش بدیم اصلا حالا خوبم نه فقط انجامش بدیم باقیش رو خداوند انجام میده…
من سالهای سال هر جایی بودم جز در جای خودم!!
در هر نقشی بودم جز در نقش خودم…!!!
وتعجبی نداشت که من یه زندگی با ثبات حتی یه شخصیت با ثباتی نداشته باشم!!!!
وقتی شروع کردم رو شخصیتم کار کنم، باید سفر میکردم به درون خودم، این سفر هنوزم ادامه داره، انقدر شهر درونم یا بهتره بگم کشور درونم بزرگه که هنوز خیلی جاهاش رو ندیدم و نمیشناسم، هنوز خیابونها و کوچه پس کوچه هایی در درونم هست که ازش خبر ندارم و باید برم و ببینمشون!!!!
انقدر باور مخرب انقدر نادانی ونااگاهی های من والبته اگاهی های نادرست وبی منطق من زیاد بوده وهست که، وقتی همین الانشم سر یه موضوعی تریدی میاد سراغم، گاهی نمی تونم تشخیص بدم این یه ترس وتردید هست یا یه احتیاط واجب!!!! یا یه درست دیدن!!! یا یه هوشیاری!!! یا توکل؟؟؟
شکر الله مهربان از وقتی با تک تک سلولهای بدنم به این درک رسیدم که خودم خالق شرایط واتفاقات زندگیم هستم وخودم مسئول صد درصد زندگیم هستم با وسواس بیشتر والبته با هوشیاری بیشتر سعی میکنم کنترل ذهن داشته باشم، من سعی میکنم توی مواقع تصمیم گیریهای مهم یه کم منطقی تر باشم جای احساسی بودن مثل گذشته!!!
وقتی از احساسی بودن خودم دست برمیدارم اون نگاه انسانی که به خداوند که توی کل گذشته ام بهش داشتم خیلی کمرنگ میشه ویه جاهایی کلا از بین میره!!!
اینکه خدا احساسات وعواطف انسانی نداره که بخواد حالا از روی ترحم ودلسوزی یا کینه و انتقام باهام برخورد کنه…
وقتی منطقی میشم به قول شما استاد قشنگم میام با توجه به تجربیات گذشته و علم وآگاهی وشناختی که امروز از خودم پیدا کردم میشینم یه لیست تهیه می کنم…
اینکه هدفم از انجام این عمل یا حتی گفتن این حرف چیه؟
میخوام به چه نتیجه ای برسم واین نتایج چه بازتابی در زندگی من خواهد داشت…
منفعت ها وضرر های احتمالیش رو می نویسم…
بدون تعصب ..بدون احساسی برخورد کردن
وبعد با توجه به قوانین حاکم بر جهان هستی نه قوانین حاکم بر عواطف واحساسات زمینی خودم و ادمها و باورها وعقاید، بلکه با دید نگاه سیستمی، راهمو انتخاب می کنم..
البته من یه ذکر دارم یه درخواست یا دعای همیشگی، که سعی میکنم در طول روز زیاد بگم اونم قلبی،((( که خدایا کمکم کن هر کاری رو بانام تو شروع کنم با صداقت انجامش بدم و به لطف تو با نام ویاد تو به سرانجامش برسونم جوریکه هم من راضی باشم وهم تو)))
اینارو که میگم انگار دریچه ای از حقایق به روم باز میشه و حس میکنم خیلی منطقی وباتوجه به قوانین قدم توی مسیر میذارم..
هر جاهم توی مسیر حالا درخواستم هر چی که باشه از تهیه غذا برای 4 تا مهمون گرفته؛ از برنامه ریزی برای یه روز تعطیل خودم؛ یا کسب وکار و روابط همه امورات زندگیم در طول شبانه روز، باز ازش هدایت میخوام باز همون ذکر رو میگم و همون دعا رو میکنم…
وخدارو صد هزار مرتبه شکر با اینهمه ابزار که 12 قدم بهم داده ..مثلا فقط برای یک روز زندگی کردن، اهرم رنج ولذت، تمرین فوق العاده ستاره قطبی، شکرگزاری های مداوم، دیدن نتایج مثبت کوچیک، درک وگفتن جمله الخیر فی ماوقع در پیدا شدن تضادها…..
اینها همه در کنار هم کمکم میکنه با خیال راحتی اموراتم رو انجام بدم…
من دیگه امروزه میدونم که ترس ها وتردیدهام ناشی از منیت ها وخودخواهی های خودمه، نتیجه ی خودمحوریهای خودم واصرار وپافشاری روی خواسته های خودمه که میخوام مثل گذشته همه چیز طبق خواسته ی من اتفاق بیفته وصبر وشکیبایی و تعقل و توکل وایمان و انجام سهم نقش خودم و واگذاری سهم خداوند به خودش درش جایی نداره!!!
من جنس احساساتم رو میشناسم ، اونجاها که فقط خودم رو می بینم، و الوییت زندگیم خیلی خودخواهانه میشه فقط من!!!
ولی وقتی میام توی همه چیز خداوند ورضایتش وخیر وخوبی که از من میخواددر جهان تجلی پیدا کنه رو در نظر میگیرم شکل افکار و خواسته ها و گفتار و اعمالم تغییر میکنه…
وقتی میگم خدایا من به خاطر تو میخوابم به خاطر تو بیدار میشم به خاطر تو میرم به خاطر تو انجامش میدم به خاطر تو میگم به خاطر تو زندگی می کنم چون تو تماما خیر وخوشی هستی… همه چیز خود به خود به نفع من میشه!!!
ولی امان از لحظه و روزیکه من به خاطر مقایسه به خاطر حسادت، به خاطر قضاوت وحرف مردم، به خاطر دل فلانی، به خاطر تایید طلبی وتایید شدن، به خاطر تو چشم بودن، به خاطر دیده شدن، به خاطر ترحم ودلسوزی، به خاطر احساس گناه، به خاطر خودسرزنشی ، به خاطر هر چیزی غیر از خود واقعی ودوستداشتنیم که لایق بهترینهاست و به خاطر هر چیزی وهر کسی که رضایت خداوند درش نیست کاری انجام بدم اون روز دیگه باید فاتحه ی خودم رو بخونم….
به قول مولانا
هرلحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر
آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم
هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر
رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر
از وقتی که درک کردم جهان(خداوند) هیچ مخالفتی با درخواستهای ما نداره وهر دو گروه پیش رونده به سمت خیر وشر رو هدایت میکنه!!!
اینکه هرکسی در هر فرکانسی باشه اتفاقات وشرایطی از جنس همون توجهات وخواسته ها وفرکانس ها رو جذب میکنه…
خیلی هوشیارتر شدم؛ خیلی عاقلتر شدم؛ خیلی حواسم به خودم هست….
که مینا تسلیم باش در اوج خواستن ها، تا سهمت مشخص بشه، اونجا که تسلیم میشی اون سهمی رو که فکر کردی خودت باید انجامش بدی رو هم خودش انجام میده والسلام….نامه تمام.
همه چیز خیلی شیرین وراحت و دلچسب اتفاق میفته راحت وشیرین ودلچسب هم پیش میره…
اینم یکی از درسهای ارزشمند وبزرگی هست که از شما استاد قشنگم یاد گرفتم، هر راه ومسیری که سخت و عذاب اوره، راه درست نیست…باید از اون مسیر برگشت!!!
اصلا اون راه وهدف و خواسته ی که تو ذهنم وتو قلبم نشسته وحس خوب بهم میده اون خودشه، اون خودش خواسته ی خداست که تو قلب وفکرم گذاشته باید انجامش بدم کافیه قدم اول رو بردارم….
من هر روز سعی میکنم به یاد بیارم یوسف در چاه رو که خدا قلبش رو اروم کرد گفت: نترس این تاریکی وبدی و ظلمت رو نبین عاقبت خوشه!
اونجا که به مادر موسی گفت: فرزندت رو بنداز تو رودخونه و نترس عاقبت خوشه!!
اونجا که به موسی گفت: برو سراغ فرعون ونترس، که عاقبت خوشه!!
حالا اینها همه خودش بود خواست خودش بود هدف خودش بود، اصلا برنامه ریز لحظه به لحظه وتدبیر کننده همه چیز وشکل دهنده ومدیرییت کننده همه چیز خودشه وبرای اینکه خواسته اش در جهان به انجام برسه به قلب تو میاد و سهمت رو بهت الهام میکنه، یا بهش اعتماد میکنی در اوج ترس ونگرانی و خیر و عاقبت خوشش رو می بینی وکیف میکنی یا به ترسهات بها میدی و سهمتو انجام نمیدی و در رنج ها وترسها و دود دلیهات عمر گرانبهات رو سپری میکنی!!
مگه کار خدا وخواسته ی خدا زمین می مونه؟؟.
اون خواسته ی خودش رو از طریق دیگه ای به انجام میرسونه وبلده چطور جهانش رو مدییریت کنه….
اگر من بترسم وجا بزنم منم که باختم!!!
ان شالله هممون هر لحظه در پناه امن خداوند سر سپرده وتسلیم اماااا با عشق وامید وایمان فقط برای یک روز حتی چندساعت حتی یک ساعت ، اونچه که سهممون هست رو درست انجام بدیم.باقیشو خودش انجام میده..
میرسونه تو رو به جایی که میگی، جز زیبایی ندیدم حتی اونجاها که فکر میکردم سخته واز پسش برنمیام…
مرسی مریم جان واستاد جانم که اینقدر عشقید، هر لحظه وهمیشه در پناه امن خداوند باشد ان شالله
بنام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استادان عزیزم
این کامنت رو دقیقا بعد از 7 بار دیدن این فایل دارم مینویسم و میتونم بگم باز هم نیاز دارم که ببینم و بفهمم.
اجازه میخوام همین اول کار از زیبایی هایی که برامون با گذاشتنش بوجود آوردید صحبت کنم. از اون بارون زیبا که خودم رو در اون شرایط احساس میکردم و داشتم از قطره قطره ش لذت میبردم. از چهره ی زیبای شما و مریم جون، که انقدر پاک و خالص و زیباست لذت میبردم. از این ماشین فوق العاده، از این همه امکانات و شرایط راحت داشتم لذت میبردم، از گردنی هایی که در صندلی عقب وجود داشت که باعث شد منم بخوام همچین چیزی رو. از اینکه هردوی شما عزیزان میکروفن خیلی عالی استفاده میکنید و با وجود اون صدای بسیاااار بلند بارون، صداتون بطور کاملا واضح شنیده میشد لذت بردم و سپاسگزارتونم. ♥
الهامات!
این مقوله ی مهم و پیچیده، پیچیده از این نظر که واقعا بیشتر اوقات ما به چیزی توجه میکنیم که دلمون میخواد اونجوری اتفاق بیوفته، نه اینکه چیزی که انجامش رو دوست نداریم ولی به نفع ماست.
یه مثال یادم اومد، بچه که بودیم همیشه یه نیت میکردیم و فال حافظ میگرفتیم، (الان که بزرگ شدم دیگه اعتقادی به این جور چیزها ندارم) و جناب حافظ در شعرشون چیزی میگفتن که دقیقا مخالف نیت ما از آب درمیومد و کلی نفی میکرد از کاری که براش نیت کرده بودیم، و ما انقدررررر به فال گرفتن ادامه میدادیم تا یه شعری که بدردمون میخورد میومد و همون رو خوشحال و شاد میپذیرفتیم :))
دقیقا کاری که امکان داره الان انجام بدیم، انقدر دنبال الهامات بگردییییم تا بالاخره یکیش که با خواسته ی ما همخونی داره رو انجام بدیم. و چه بسیار به بیراهه میرویم از طریق این مسیر غلط.
یا مثلا در مورد فایل های شما. اگه توی یک فایل یک ساعته شما هزاران مثال رو گفته باشید، ما امکان داره فقط به اونی بچسبیم که از نظرمون با چیزی که دنبالشیم همخونی داره. حالا آقا جان اون جمله یه قبل و بعدی هم داشته که باهم معنا پیدا میکردنااا ولی ما همونو گرفتیم و برداشت خودمون رو انجام دادیم ولو به غلط.
باز هم مثال دیگه ای که یادم میاد استفاده از آیات قرآن به نفع خواسته ی خود هست. جوری آیات رو ترجمه میکنیم که دل خودمون میخواد اونجوری باشه، نه اونجوری که واقعا هست، دنبال ریشه یابی و باور درست از حرف نیستیم، دنبال رسیدن به خواسته خودمون هستیم و سعی میکنیم یک فکت هم براش جور کنیم که بهونمون کامل باشه، و تازه اگه به بیراهه رفتیم، اگه به نتیجه نرسیدیم، یه چیزی باشه که تقصیرها رو بندازیم گردنش تا خودمون رو تبرئه کنیم.
خیلی سخته، خیلی ایمان قوی میخواد، خیلی باید روی خودمون کار کنیم که بتونیم اگه الهامی در راستای هدف ما نیست، اگه ما رو منع میکنه از انجام کاری، با جون و دل بپذیریمش و انجامش ندیم.
خدا به هممون عزمی راسخ بده برای اینکه بهتر روی خودمون کار کنیم، برای اینکه بتونیم تصمیم درست رو بگیریم و بهش پایبند باشیم. برای اینکه اصل رو از فرع بتونیم تشخیص بدیم.
خدایا ما را به راه راست هدایت کن، راه کسانی که به آنها نعمت دادی، نه کسانی که بر آنها غضب کردی و نه گمراهان.
IN GOD WE TRUST
♥♥♥♥
بسیار بسیار بسیااااار دوستتون دارم💙💙
سلام وعرض ادب خدمت استادعزیزم مریم جان نازنینم واعضای خانواده خوبم
ردپای گام 26(گام آخر)
استادم همیشه برای من تصمیم گیری در مسائل سخت بوده.هرچی بیشتر فکر میکنم میبینم ریشه این مسئله برمیگرده به ترس از شکست که از بچگی دروجودمنه.
دلسوزی های والدین بابت اینکه مراقب باش اشتباه نکنی مراقب باش شکست نخوری مراقب باش راه اشتباه نری تصمیم اشتباه نگیری
وبعد از انجام اشتباهات سیل عظیمی از سرزنش ها سمتت میومد که مگه نگفتم مراقب باش دیدی اینجوری شد و اونجوری شد؟(که انصافا بازهم از سر دلسوزی)
ی سری وقتا هم ترس انجام کارداریم بازم از ترس شکست چون تابوده بهمون گفتن تونمیتونی بزار من انجام بدم بزار من جات تصمیم میگیرم من جات انتخاب میکنم من جات جبران شکست میکنم من ازت دفاع میکنم وهزاران مورد دیگه که اکثریت تجربش کردیم قطعا
ومرحله بعدهم خودسرزنشی توسط خودمون هست.
من اززمانی که با برنامه شماآشنا شدم جسارت تصمیم گیری هام خیلی بیشتر شده.خیلی راحت ترحتی میپذیرم اگر اشتباه کنم توی تصمیم گیری هام.دیگه خودم رو سرزنش نمیکنم ومثل شما میگم این ی تجربه بود.
دیگه راحت تر وبااعتمادبیشتری ازخدا نشونه میخوام و بهش توکل میکنم وایمان دارم.وخودمو رهامیکنم توبغلش تاببرتم هرجا دلش خواست.
وانصافا دیدم که نعماتی بعدش واسم پشت هم اومده وچه درهایی ازآگاهی به روم بازشده
خوشحالم که بازم به مواردی اشاره کردید که لازمه مدام توی ذهنمون باشه.
این دوره گام به گام برای من آگاهی ها وبرکات زیادی داشت.
منی که شخم زدم سایت رو ی سری فایلا رو اصلا ندیده بودم و نشنیده بودم.ی سری قوانین رو نمیدونستم
منی که به وضوح ی مرحله بالاتر رفتم ودارم رشد و پیشرفتم رو به وضوح میبینم همه اینا از برکات این دوره اس.
استادجانم ومریم عزیزم خیلی خیلی سپاسگزار شما هستم که این دوره رو طراحی کردید
ازخدا میخوام دوره جدید سریعتر آماده شه ومن شرایط خریدش رو داشته باشم بی صبرانه ومشتاقانه منتظرم
از دوستان عزیزم هم سپاسگزارم که با کامنت های عالیشون کمک کردند تا پله های ترقی ودرجات بالا رو سریعتر طی کنیم
من توی این دوره خیلی اتفاقات برام افتاد که به بهترین نحو باهاش برخورد کردم واز عملکردم خیلی راضیم .این دوره پاشنه آشیلی رو برام پیدا کرد که مدتهای زیادی بود دنبالش بودم وپیداش نمیکردم.
ارتقای شخصیت و غرور مضاعفی بهم داد که نیازش داشتم.
بازهم ازهمگی ممنونم
درپناه خداباشید.آمین
سلام خدمت عشق ترین استاد دنیا و خانوم شایسته
خیلی خیلی خوشحالم که صدای جدیدی میشنوم از شما استاد عزیزم
خدایاشکرت برای بودن شما استاد
خدایا شکرت برای این سایت
خدایا شکرت برای هدایت من ب این فایل زیبا
خدایا شکرت برای بودم این ارتباط عالی برای من
استاد همین الان من چن روزی هست تو این فکر بودم که برم ب سمت دریافت نشانه عا و اعتماد کنم ب نشانه ها
خداروشکر درخاستم خیلی خوب جواب داد و ب این سوال از جانب شما پاسخ داده شده
من تحربه زیاد دارم ب لطف شما از نشانه ها همیشه نتیجه گرفتم مثل دوره سلامتی که ب نشونه زد تا بخرم
و نتایج بی نظیری برای من اتفاغ افتاد تو این دوره از سلامتی بی نظیر انرژی بی نهایت و وزن کم کردم سی کیلو در کمتر از صد روز خیلی خیل شکر گزارم برای بودن شما
و کاش این نشانه زودتر ب شما برسه که سریال زندگی در بهشت ادامه بدید خیلی خیلی دلتنگ سریال بی نظیر بهشت هستیم
استاد با عشق بهت ایمان داریم با تعهد گفته هاتونو عمل میکنم
و میدونم تا کمتر از دو سه سال دیگه نتیاجه بینظیر مالی میگیرم
همون طور که کمتر دو سال تمام نتایج رویایی ارامش شادی سلامتی همه رو ب دست اوردم
و خداروهزار برابر شکر در مسیر درست قرار گرفتم
منتظرم فایل های زیبا از شما هستیم استاد جان شکر گزارم
من هم خیلی خیلی شکرگزارم که ب یان مسیر عالی هدایت شدم
استاد عاشقتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتم♥️
بنام خالق زیبایی ها
و سلامی خدمت استاد جانان و خانم شایسته نازنین.
ابتدا به چند نکته مثبت این فایل زیبا اشاره میکنم،
مسیر بسیار زیبا و سرسبز و رویایی که در حال حرکت در آن هستید،آنقدر منو به وجد آورد که حتی از همان پنجره گوشه سمت راست استاد که منظره بیرون قابل مشاهده بود ،دقیقا مثل این بود که دارم تو همان جاده ی ،آسفالت و سرسبزی که استاد از اون حرف میزنند دارم حرکت میکنم.
تمیزی هوا و پاکیزیگی این ایالت فلوریدا واقعا قابل تحسینه.. و باراش باران ،این رحمت پاک الهی تمیزی و طراوت و سر سبزی این ایالت و صد چندان کرده و خدا را هزاران بار سپاس بابت این همه نعمت و زیبایی.
نکته مثبت دیگه اینه که استاد گفتند در راه رفتن به یک مهمانی هستند،و من نگاهم دوخته شد به ظاهر آراسته استاد و خانم شایسته که در عین سادگی ،چقدر زیبا و بسیار شیک لباس پوشیدن و چقدر در آرامش دارن میرن مهمونی.واقعا تحسین میکنم این همه سادگی و زیبایی که هم در ظاهر و هم در باطن هویدا و مشخصه.
و یک لحظه یاد مهمانی رفتن های خودمان در ایران افتادم که چقدر با استرس و نگرانی آماده میشویم و بعضا چقدر تیپ ها نامتعارف و عجیب غریب و آرایش های غلیظ میکنند واسه یک مهمانی ،انگار اون مهمانی بیشتر ،یک شو هست واسه اینکه خودشونو در معرض دید دیگران قرار دهند و هیچ لذتی هم نمیبرند از اصل داستان.
و بریم سراغ موضوع سوال فایل:قرار گرفتن در سر دوراهی
واقعا بعضی مواقع این شرایط دو راهی سخته و گاها گاهی اوقات انتخاب بین خوب و خوب تر هست و گاهی اوقات انتخاب بین خوب و و به ظاهر بد هست.و گاهی اوقات هم بقول استاد ما نمیتوانیم کنترل ذهن داشته باشیم و نمیتوانیم اجازه دهیم طبق ایمان ،هدایت بطلبیم.
گاهی اوقات،نشانه ها خیلی واضح هستند،منتها ما آنقدر درگیر نتیجه انتخاب هستیم که چشمهایمان روی نشانه ها کور میشه و نمیبینیم و فکر میکنیم نشانه ایی نیست.
و چقدر زیبا گفتند استاد عزیز،اونجایی که میگویند:
انتخاب ما و ترجیح ما مشخص هست و انتظار داریم نشانه اییی که دریافت میکنیم مطابق اون ترجیح ما باشه،که اگه نباشه تو ذوق ما میخوره و مجدد درخواست نشانه میدهیم بخدا.گویی خدا نشانه اشتباه فرستاده،و این جای داستان یکم مزحک بنظر میرسه چون هم درخواست نشانه داریم هم ترجیح خودمان مهم هست.پس دیگر هدایت خدا به چه کار آید اگر انتخاب ما آن چیزیست که با نشانه خدا مطابقت نداره.
خدایی که همیشه به بهترین نحو ممکن هدایتمان کرده،چطور ممکن هست سر این دو راهی که در نظر ما سخت هست و در نظر خدا آسان،آن موقع خدا نتواند نشانه اییی واضح بفرستد.ما انسان هایی که تا همینجای خدا،فقط با هدایت های خدا تا اینجای مسیر آمده ایم و خود را به جریان هدایتش سپرده ایم و اعتماد کرده ایم به این جریان هدایت.
یادمان باشد ،حتی سخترین انتخاب ها،در نظر خدا بسیار سهل است و ما فقط باید طبق همیشه به خدا اعتماد کنیم .مصداق همان آیه انی مع العسر یسرا.
دید ما محدود هست و دید خدا وسیع است و محیط ،پس اعتماد کنیم که او راهی را میبیند که ما فقط نهایت تا چند متری جلوی پایمان را میبینیم.
نکته بعدی که خیلی برام جالب هست،تسلط کامل خانم شایسته به همه دوره ها و فایل هاست.
آنقدر مسلط هستند که دقیقا میدانند جواب کدام سوال در کدام بخش کدام محصول هست،و این فقط نشان دهنده از متعهد بودن ایشان هست.تعهدی که ایشان را به چنان تسلطی اشراف نموده که میدانند جواب سوال خودشان در کدام بخش محصولات و سایت هست.من واقعا تحسین میکنم خانم شایسته عزیز را و الگویی هستند برای من در تعهد و عمل کردن.
و چقدر مسیر آسان میشود با همین یک تعهد به ظاهر ساده اما بسیار کارساز و راه گشا.
به نام خداوند مهربان
سلام به همگی عزیزانم
سپاس گزار خداوندم بابت حضور در این جمع
سپاس گزار خداوندم بابت هدایت هاش برای هرکاری
سپاس گزار خداوندم بابت اینکه هر موقع بخوام هست و دسترسی دارم بهش
سپاس گزار خداوندم بابت قوانینش
و چه جواب درستی
و چه گوهرهایی از زبان شما میباره نازنین استاد من
بزار از اول بنویسم
من یک خواسته ای دارم که مثلا میخوام کسب و کارم رو اینترنتی کنم حالا باید چیکار کنم ؟؟؟
اون چیزهایی که مطمئنم درسته رو انجام بدم و از خداوند هدایت بخوام و خداوند میگه که اقا این و این و این کارمند و باهاش تسویه کن بره که بهش نیاز نداری
چرا این جواب رو دریافت میکنم ؟؟؟چون خداوند طبق خواسته ی من داره برنامه رو میچینه فقط طبق خواسته ی من
حالا این وسط تردید ها میاد و نگرانی ها میاد و اگه شد اگه نشدها میاد و کلی نجوای دیگه که به من حس خوبی نمیده و الهی نیست و دم از کمبود و نشد میزنه و طبق قانون اصلا دوراهی درکار نیست
من یا به ترسام غلبه میکنم و درمسیر خواستم حرکت میکنم یا غلبه نمیکنم و حرکت نمیکنم
من یا احساساتمو کنترل میکنم و فارغ از روابط خوبی که با کارمندام دارم و فارغ از حرف و قضاوت اونا تسویه میکنم باهاشون یا نمیکنم
اصن دوراهی در کار نیست واقعا اگه قانون رو درک کنیم و واقف باشیم و باور داشته باشیم به اینکه همه چیز تحت سیطره ربه و اون هر لحظه درحال اجابت منه و امکان نداره من با ایمان حرکت کنم و نتیجه نگیرم ،امکان نداره که من تعهد خودمو برای رسیدن به خواسته ای به جهان نشون بدم و معجزه وار درها یکی پس از دیگری به روم باز نشه
امکان نداره من پا روی ترسام بزارم و رشد نکنم
یک جمله فوق العاده ای هست که میگه :
اگر قرار بود سقوط کنی ،سقوط کن
نترس آن کس که خواهی شد تورا خواهد گرفت
و چقدر درسته این جمله که تصمیم اشتباه از بی تصمیمی بهتره
تصمیم بگیر پاش وایسا
همه ی این حرفا چکیدش توحیده
اقا من نمیترسم و میام تمام دفاترمو توی ایران جمع میکنم در حالی که هیچ خبری از هیچ فرش قرمزی نیست ، الله اکبر مگه کاره هر کسیه ؟؟؟
اصن شما خدا میتونی به این حد از ایمان و شجاعت پاسخ ندی ؟؟؟
رونالدو یه برگردون به یوونتوس زد خوده یوونتوسی ها ایستاده تشویقش کردن
رونالدینیو توی باشگاه رئال مادرید دشمن قسم خوردشون توی یه بازی انقد خوب بود که هواداری رئال ،هوادارای دواتیشه رئال پاشدن ایستاده تشویقش کردن
اونوخ شما خدا باش واقعا این حد از شجاعت و ایمان رو بی جواب میزاری ؟؟؟
شما خدا باش یکی انقد بهت توکل کنه و اعتماد داشته باشه بهت ،تو کارشو انجام نمیدی
شما اگه پدر باشی و وضع مالیتم خوب باشه و بچت از یکی دیگه درخواست پول کنه چه حالی میشی ؟؟؟
اینا مثالای زمینیه و قابل قیاس نیس با عظمت و بزرگی خداوند
اما خداوندی که بر خودش وظیفه کرده هدایت منو ، خداوندی که میگه از من بخواه و میگه تمام وعده های من حقه و به بزرگیش قسم که همش حقه و ما هممون تجربش کردیم
اونوخ پامون سفت نباشه برای قدم برداشتن ؟؟؟
من با این فایل و این جواب فوقوالعاده که کلام خداوند بود به این یقین رسیدم که هیچ دوراهی وجود نداره هیچ دوراهی
من درخواست میکنم و درمسیرش حرکت میکنم و مگه میشه من بها بدم و اجابت نشم؟؟؟
هیچ دوراهی وجود نداره
جهان دقیقا داره به فرکانس های من پاسخ میده
من یک درخواست دارم و خداوند هدایت میکنه من یا حریف ترسام میشم و پیرو الهامات و یا نمیتوانم حریف ترسام بشم تمااااااااام کدوم دوراهی واقعا ؟؟؟
کسی که وعده های خداوند و باور داره کدوم دوراهی ؟؟؟
کسی که ایمان داره همه چیز تحت سیطره ربه کدوم دوراهی ؟؟؟
کسی که واقعا باور داره که خداوند به شدت براش کافیه دیگه ترس داره با کسی رابطشو قطع کنه ؟؟؟
کسی که باورش اینه که هر کس و هر چیزی که از زندگیش بره به این معناست که خداوند بهترشو در نظر داره و خداوند به هر شکلی که بسازه در زندگیش متجلی میشه دیگه چه ترسی داره ؟؟؟
کسی که باور داره که جهان درتمام ابعاد سرشار از فراوانیه دیگه چه چیزی میتونه بترسونتش؟؟؟
کسی که در این مسیر داره حرکت میکنه چه چیزی میتونه بترسونتش ؟؟؟
کسی که باور داره روابط عاطفی زیبا بی نهایته
پول و ثروت بی نهایته
عشق بی نهایته
ارامش و سعادت و خوشبختی بی نهایته و
کلید همه اینها و کلید گنجینه های اسمانها و زمین دست رب یکتاشه و اون دسترسی داره هر لحظه به ارباب خودش و این ارباب بی نهایت بخشنده و رئوف و مهربان و روزی دهنده بی حسابه ، چه ترسی میتونه داشته باشه ؟؟؟
اربابی که خورشید به اون عظمت حتی جرقه ای کوچیک از قدرتش نیست و اون ارباب ادعاش اینه که روزی بی حساب میده
واقعا کسی که باور داره خداوند بیشتر از اون دوس داره که اون به خواستش برسه
خداوندی که میگه اقا شما لذت ببر رسیدن به خواسته هات با من
دیگه کدوم دوراهی ؟؟؟
خداوندا کمک کن تا این باورهای خوب رو بارها و بارها تکرار کنم و زندگی کنم باهاشون
الهی سپاس گزارم بابت این ارامش و اطمینان قلبی
تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم .
درپناه الله یکتا .
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام استاد عزیز و مریم بانو
اول از همه باید بگم که پوست شما استاد و مخصوصا مریم جان چقدر روشن تر و جوانتر و شادابتر شده. انگار که 20 ساله دیده میشین. و اینکه استاد عزیز شما واقعا انسان سپاسگذاری هستین و مدام از مریم جان، این بانوی هنرمند و پراستعداد تشکر میکنین.
در مورد دو دلی، منم زیاد پیش میاد دو دل میشم. ولی استاد باید بگم تو بیشتر مواقع دلمون میگه چیکار کنیم ولی گوش نمیدیم. یا اینکه خیلی تو تردید میمونیم. ولی ادم اگه ترسو نباشه و به خدا ایمان داشته باشه، هیچ وقت نمیزاره احساسات و ترس بهش غلبه کنه و میتونه عاقلانه تصمیم بگیره.
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
زمانی که بر سر دوراهی قرار گرفته اید چگونه تصمیم می گیرید؟
با توجه به قانون:
برخی از دوراهی ها جواب مشخصی دارد
بسیاری از مواردی که ما را در دوراهی قرار می دهد:
احساساتی عمل کردن است
اگر بخواهیم منطقی تصمیم بگیریم و اجازه ی غلبه ی احساسات را به خود ندهیم می توانیم به راحتی تصمیم گیری کنیم
دو راهی ها جواب مشخصی دارند اما ما نمی توانیم:
احساسات خود را کنترل کنیم از ترس های خود بگذریم و به خداوند توکل کنیم
اگر بر سر دوراهی قرار گرفتیم:
-احساسات خود را کنترل کنیم
-اگر ترس ها و تردید های خود را کنار بگذاریم تصمیم ما چیست
-قوانین را بررسی کنیم تا به درستی تصمیمات خود پی ببریم
-خواسته های خود را در نظر گرفته و تصمیمی بگیریم و راهی را انتخاب کنیم که بیشتر خواسته های ما را برآورده کند
-از خداوند درخواست نشانه پیام و هدایتی کنیم تا به درستی تصمیم بگیریم
برخی اوقات:
-نشانه هایی از جانب خداوند درخواست کرده ایم اما به دنبال نشانه های دیگر هستیم بنابراین به هدایت خداوند عمل نمی کنیم
-ترجیح خود را از قبل مشخص کرده و با وجود دیدن نشانه از هدایت های خداوند پیروی نمی کنیم
ایمان خود را حفظ کنیم:
ترجیحات خود را کنار بگذاریم و به هدایت ها و نشانه های خداوند عمل کنیم
نشانه هایی که از طرف خداوند دریافت می کنیم:
بسیار واضح است بنابراین به آن فارغ از نتیجه بخش بودن یا نبودن عمل کنیم
حتی اگر مسیر نامناسب بود یا نتایج دلخواه حاصل نشد:
مسیری بوده که باید طی می کردیم تا به هدف اصلی خود دست می یافتیم
اگر هدایت را به خداوند می سپاریم:
نباید ذهن خود را درگیر هدایت ها و الهامات خداوند کنیم
در مبحث نشانه ها:
متوکل باشیم و در مورد آن قضاوت و پیش داوری های اشتباه و نادرست نکنیم به دنبال نشانه های بیشتر نباشیم چون ممکن است:
نشانه ها ضد و نقیض شود و در تردید دائمی قرار بگیریم
برای دوری از تردید در تصمیم گیری:
مزایا و معایب تصمیمات خود را نوشته و بررسی کنیم تا چه حد تکامل خود را طی کرده ایم تا بتوانیم:
مسیر درست را انتخاب کنیم
هر گز اجازه ندهیم در شک و تردید باقی بمانیم
مسیری که به نظرمان درست است را انتخاب کنیم چون:
حتی اگر تصمیم نادرستی باشد باز هم بهتر از قرار گرفتن در شک و تردید و دودلی است
خدایا شکرت
عاشقتونیم