مصاحبه با استاد | اگر تمرکز نصف شود، نتیجه نصف نمی شود بلکه تقریبا صفر می شود - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/09/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-02-09 06:21:282025-02-10 06:03:59مصاحبه با استاد | اگر تمرکز نصف شود، نتیجه نصف نمی شود بلکه تقریبا صفر می شودشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
استاد جااان و خانم شایسته مهربان سلام…هزاران سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما عزیزان دل…
امیدوارم هر کجا هستین حال دلتون خوب و خوش باشه و لبتون خندون خندون…
نگم که چقدر دلتنگتونم بعد از مدتها دوباره برگشتم پیشتون…و خییلی الان خوشحالم…خدایا صد هزار مرتبه شکرت
راستش استاد با توجه به مصاحبه های که انجام میدین یه سوال دارم و خیلی برام مهمه ممنون میشم راهنماییم کنید
استاد من طبق شنیده های که از شما داشتم در طی این چندین سال چون من یکی از قدیمی ترین اعضای خانواده شما هستم متوجه شدم که باید برم دنبال عشق و علاقه ام خب من یه مدت زیادی دنبال این عشق علاقه بودم و حالا چیزی که پیدا کردم با چیزی که از شما یاد گرفتم اصلا جور در نمیاد و میترسم که ادامه بدم یا ادامه ندم از یه طرف میگم
اگه باید ادامه بدم خب این مسیر بر خلاف گفته های شماست و ممکنه ضربات روحی و غیر روحی زیادی به من وارد کنه از یه طرف هم میگم نه خود استاد گفته همه شغل های پتانسیل ثروتمند شدن رو دارند و استاد گفته برین دنبال عشق و علاقتون
من الان گیرم تقریبا یک سال میشه ,, بازیگری ,, شروع کردم و الان نمیدونم چیکار کنم آیا ادامه بدم یا نه برگردم و یه مسیر دیگه رو انتخاب کنم
یه سری توضیحات هم بدم
چون مسیر بازیگر جوری هست که فرد بازیگر باید وارد شخصیت یا کارکتر بشه که میخواد اون نقش رو بازی کنه و باید باور پذیر بازی کنه
شما میگین تمام زندگی ما بر اساس باورهامون رخ میده خب من اگه قرار باشه یه نقشی رو بازی کنم که مثلاً طرف یه آدم فقیر بدبخت شکست خورده باشه و یکی از عزیزانش فوت شده باشه یا یه صحنه ای درام و غمگین من بخوام خلق صحنه کنم و بازی طبیعی ارائه بدم خب تو این قسمت نیاز هست که منه بازیگر باید به درجه ای از باور اون صحنه رسیده باشم که بتونم بازی باور پذیری رو ارائه بدم به مخاطبم…
وقتی من بخوام این چیزا رو باور کنم و به خودم بقبولونم خب پس تکلیف احساس خوب مساوی با اتفاقات خوب و جهان هستی باورهای که من دارم فرکانس و مدار و تمامی حرفای که از شما یاد گرفتم چی میشه ؟؟؟
البته جزییات بازیگر و در آوردن شخصیت کاراکتر خیلی بیشتر از اینایی هست که من گفتم من یه یه شاره جزیی کردم استاد
استاد جاان تو پرانتز هم بگم که من به گفته های شما کاملا واقف هستم و حرفم این نیست که شما بیاین برای من تصمیم بگیرین و بگین کار خوب و بد کدوم هست و من باید کدوم رو انتخاب کنم من تصمیم رو بر عهده شما نذاشتم و اصلا نمیخوام که شما برای من تصمیم بگیرید یا هر چیزی شبیه به این که فکر میکنید یه وقت سوءتفاهم نشه راستش من حرفم اینکه حالا که من مسیر عشق و علاقه این هست و حالا با وجود اینکه با حرفای شما تناقص داره باید چیکار کنم یا کلا من دارم اشتباه میکنم و مثلا کسی که میخواد بازیگر بشه با وجود آگاهی از قانون جهان هستی و قانون باورها و تمامی گفته های شما آیا امکانش هست ؟؟ تنقاصی وجود نداره ؟ یا من اشتباه میکنم؟
یا هر کسی دیگه که میخواد بازیگر بشه باید چیکار کنه با وجود قوانین جهان هستی؟؟؟
امیدوارم متوجه حرفا و منظور من شده باشین استاد
ممنون میشم جوابم رو بدین استاد و قدردانتم و سپاسگزارتم از ته قلب خیییلی دوستتون دارم…
به نام خدایی ک با هر زبانی کلامش رو جاری میکنه
سلام دوست خوبم فرشید عزیز
امیدوارم امشب ک من خیلی هدایتی کامنت شما رو خوندم، خداوند از زبان من پاسخ سوال شما دوست عزیزم رو بده. آمین
.
طبق چیزی ک من از آموزه های استاد جانم و عمل به اونها درک کردم :
ما وقتی در مسیر عشق و علاقمون پیش میریم ، هر لحظه از مسیر زندگی و کارمون لذت میبریم و احساس خیلی خوبی داریم
کما اینکه در طول این مسیر مزتب الهامات و هدایتهای خدا رو دریافت میکنیم و خودش قدم به قدم بهمون میگه که قدم بعدی چیه و باید چیکار کنیم
انگار ک خداوند خودش رو مسئول میدونه ک حالا که ما در مسیر علاقمون هستیم و البته باورهای درست رو هم همزمان در خودمون میسازیم، ما رو به آسان ترین و کاراترین مسیرها هدایت میکنه
در مورد شما، علاقه شما بازیگری هست و شما قطعا از انجامش لذت میبرید
میدونی از چی لذت میبری؟
ازینکه داری یه نقشی رو، یه صحنه ای رو ، با خلاقیت و با هنر و استعداد درونیت در دنیای بیرون خلق میکنی و بهش نمود بیرونی میبخشی
این خلق کردن بی نهایت احساس خوبی به آدم میده
حتی اگه به قول شما اون نقش منفی باشه!
البته این نکته رو میخوام یاداور بشم که ما ۱۰۰% خالق زندگی خودمون هستیم
به کلمه ۱۰۰% دقت کن
یعنی هیچ عاملی بیرون از ما نیست
پس این تو هستی ک داری نقش هایی ک دوس داری بازی کنی رو خلق میکنی
شاید الان از یه نقش عاشقانه لذت میبری. پس روی همین تمرکز کن و خلقش کن
شاید بعداً دوس داشته باشی نقش منفی رو هم تجربه کنی و بازم یه خلق متفاوت
خب اونم میتونی خلق کنی شک نکن
تو و تنها تو خالق همه چیز هستی
و تنها چیزی ک مهمه داشتن احساس خوب و لذت بردن از مسیر کاریت هست
فقط همین احساس خوبه ک همیشه باید مانستور بشه و نتیجش ثروت و موفقیت و شهرت خواهد بود
ک البته این احساس خوب اگه بخوایم پاسدار باشه باید با ساختن باورهای مناسب پایدارش کنیم ک منجر به نتاسج پاسدار هم بشود..
.
خیلی مثال شنیدم از افرادی ک مثلا وکیل یا قاضی هستن و اونم تو محیط منفی دادگاه!
اما چون داشتن روی قانوو و خودشون و باوراشون کار میکردن و تمرکزشون روی خواستشون بوده، فقط پرونده هایی به پستشون میخورده ک کاملا مثبت بوده مثل وکالت کارهای مالی و امور مالی یه نفر یا…
پس میبینیم ک همه چیز به خود ما بستگی داره
بنظر من اگر واقعا عاشق بازیگری هستی باوراای مناسب در جهت خواسته ت رو بساز و هر روز و هر روز تکرارشون کن به نحوهای مختلف و باهاشون زندگی کن
و به قول مریم شایسته عزیزم همیشه این سوال رو در طول مسیر از خودت بپرس:
چه باوری بسازم ک نتایج به شکل دلخواه من تغییر کنه؟؟؟
.
در پناه خداوند هدایتگر باشی☺
سلام دوست عزیز و مهربانم خانم سواد کوهی
چقدر خوشحال شدم قطعا هدایت خداوند هست و غیر از این نمیتواند باشد…
خدا رو شکر بابت وجود ارزشمند شما چقدر لذت بردم از خوندن جواب عااالی و بی نقص شما…
مرسی از اینکه وقت گذاشتی واقعا ممنونم
دقیقا درسته و تک تک گفته های شما رو تایید میکنم
به چیزای خیلی خوبی اشاره کردی و حرفاتون مثل مهر تایید بود برام…
واقعا ممنون و سپاسگزار شما هستم…
انشالله هر کجا هستین زیر سایه ای الله مهربان موفق پیروز و سربلند و سلامت و سعادتمند و ثروتمند باشید…
سلام
«اپل اجازه استفاده از آیفون در فیلم ها را می دهد، اما—و این خیلی مهم است—افراد شرور در فیلم های معمایی نمی توانند با آیفون دیده شوند.»
توهم اختیار مطلق داری که انتخاب کنی چه نقشی رو میخوای ایفا کنی !
پس راهش دست کشیدن از شغل مورد علاقه نیس ، فیلتر کردن ناخواسته هاس.
به نام رب هدایتگرم
سلام به تمامی دوستان گلم و استاد عزیزم.
.
من سی سالمه وچندین ساله با مباحث موفقیت آشنایی دارم قبلا کارمند دولتی بودم و بعدش در شرکتهای خصوصی کار میکردم اما بعد از 5سال کار کردن متوجه شدم به هیچ عنوان به شغلم علاقه ندارم ،حدودا یکسال طول کشید تا تصمیم گرفتم بطور کلی شغلم رو کنار بگذارم و از قید تمام مزایاذو تسهیلاتی که برام داشت،بگذرم، بعد از اینکه ذهنم کمی از درگیری های شغل قبلیم راحت شد کارهای مختلفی رو امتحان کردم تا بتونم علاقه اصلیمو بشناسم ولی تا حالا متوجه نشدم اون چه کاریه که عاشقشم….شایدم متوجه شدم و ذهنم نمیخواد قبول کنم!!!! (بر طبق باورهایی که دارم)
مثلا من به آشپزی علاقه دارم و خیلی لذت میبرم وقتی مواد مختلف رو ترکیب میکنم و ی چیز جدید درست میشه ،تو ترکیب ادویه ها و استفاده از ادویه های مختلف در غذاها علاقه دارم همیشه با عشق غذا میپزم و حالم با غذا پختن خوب میشه …..
اما ذهنم میگه خب عاشق آشپزی هستی ! حالا که چی؟ میخوای چیکار کنی ؟ تو هنوزم گاهی برنج رو خراب میکنی!! تو هنوزم تسلط کامل نداری…..
استاد من تونستم کمی نجواها رو ساکت کنم برای تقویت مهارت آشپزیم یکسال پیش تصمیم گرفتم جایی کار کنم که دستم تو آشپزی کاملا باز باشه وبتونم انواع واقسام غذاها رو با میل خودم بپزم و کمکم ماهر بشم ،یکماه جایی کارکردم و با عشق آشپزی کردم ،بدون اینکه غذاهارو مزه کنم طعم و عطرش عالی میشد و همه چیش به اندازه بود (چون قانون سلامتی رو رعایت میکردم نمیتونستم غذاها رو بچشم) هرکسی غذاها رو میخورد تعریف میکرد و میگفت جا افتاده و عالیه ……اما استاد من فقط یکماه تونستم به کارم ادامه بدم و بعدش حسابی خسته شده بودم نه از آشپزی! از بقیه چیزها….مثلا چَشم گفتن به مدیرم وقتی مطمعن بودم تصمیمش غلطه ….یا بیخیال بودن بخاطر بحثهای محیط کاریم …ناراحت میشدم بخاطر چیزهای جزئی و غیره
فهمیدم من هنوز تو خیلی موارد شخصیتم جای کار داره و ضعفهای زیادی دارم ….اون شغلو با تمام شرایط خوبش ترک کردم و تمرکزی روی سایت و کم و بیش دوره ها کار کردم اما بازهم نجواهای ذهن رو نتونستم کنترل کنم بزرگترین نجوای ذهنم این بود که بدو ! دیر شد! پس کی میخوای علاقتو پیدا کنی؟؟؟؟
تو همین گیر و دار ها ،سفرهای مختلفی میرفتم در طول یکی ازین سفرا به دریا من اصلا روز و شب برام مهم نبود و همش میرفتم ساحل دریارو تماشا میکردم، با وجود خستگی مسیر اما صبح زود رفتم طلوع خورشیدو تماشاکردم، دوباره بعد از صبحانه رفتم…. کلا دریا دریا دریا…..
آقا این بالا رفتن ضربان قلبم وقتی کنار دریا بودم برام جای سوال بود! میدونم هر انسانی از مسافرت و از طبیعت لذت میبره اما من حسم وقتی کنار دریا بودم هزاران برابر خوبتر از هرزمان دیگه ای بود!!
اونلحظه گفتم خب یکی از فِیوریتهای من دریاس، من عاشق دریام!
اما استاد جان هرچه گذشت و من باخودم مهربونتر شدم ،گفتم چرا بعنوان شغل بهش نگاه نکنم!
فعلا هیچ ایده ای ندارم که چه شغلی باید واردش بشم که به دریا مرتبط باشه ولی حداقل فهمیدم محیط دریایی رو دوست دارم و به شدت دلم دریا میخواد !
همین الانم حدودا یکماه از مهاجرت رویاییم میگذره اما بهم الهام شده که آخرماه کوله ام که همچیزم شده در این مهاجرت ،بردارم و برم دریا!!!
تپش قلبم شدت میگیره از این ایده مینویسم اونقدر حسم خوبه که نمیدونم چی بگم !
من به قصد کارکردن و پول درآوردن و پاگذاشتن روی تمام ترسهام فقط با دونستن قدم اول، مهاجرتم کردم و فکر میکردم تو همین شهر موندگار میشم اما خداوند خیلی واضح بهم گفت برم شمال ! برم دریا!
خلاصه اینکه نمیدونم چه خبره ولی به ندای ربم لبیک میگم ….همونطور که تاحالا هدایتم کرده و شرایطم رو به نحو احسن روبه راه کرده ….از این ببعد هم حواسش هست… اون خدای منه.
وای وای از کجا به کجا رسیدم……هههه
نمیدونم قرار بود چی بنویسم ولی اینارو حسی بهم گفت و من نوشتم…..
میخاستم بگم هنوز وارد شغل مورد علاقه ام نشدم و لی خداوند کم کم داره هدایتم میکنه به مسیرهای جدید تا ناشناخته های زیادی رو تجربه کنم
این روزها ذهنم رو از نگرانیها پاک کردم و فقط در لحظه مشغول لذت بردنم و میگم باید لذت ببرم باید همیشه شاد باشم باید همیشه سفر برم ….
خداوند مهربانم که در روز اول مهاجرتم شغل خوب و راحتی با حقوق مناسب برام جور کرد آیا نمیتونه از این ببعد هم در مسیر علایقم همه چیز روجور کنه!؟؟؟؟
پس راحت باش و فقط دلتو به خودت بسپار.
.
خداروشکر میکنم که تو محیط کارم چندروزی بینهایت کارم سبکه و میتونم توی سایت فعالیت کنم….چندوقت پیش درخواستشو دادم خدایا توکه اینقدر قشنگ برنامه ریزی میکنی،ی کاری کن بتونم وقتمو مدیریت کنم و فعالیتمو تو سایت بیشتر کنم ….و حالا اون شرایط برام ایجاد شد !
اونقدر ذوق زده ام که نگو ! چقدر اینروزها همه چیز متفاوته!
قطعا از برکات دوره احساس لیاقته، چون خودمو کمی لایقتر از قبل دیدم…..
وای خدایا کلا جنس نوشته هام از وسطای کامنت تغییر کرد حسش میکنم ….کامنتوتموم میکنم دیگه چون معلوم نیس اگه ادامه بدم سراز کجا درمیاره ههههه
در پناه حق باشید.
یادتون نره همیشه بفکر لذت بردن باشید.
سلام خدمت استاد عزیز . در رابطه با موضوع تمرکز منم تجربم اینه که واقعا تمرکز همه چیزه. من آلمان زندگی میکنم در ایران لیسانسم رو گرفتم و اومدم آلمان برای فوق لیسانس. زمانی که درسم رو شروع کردم به زبان آلمانی واقعا برام خیلی سخت بود و اولش واقعا خیلی سخت و بزرگ میدیدمش. تصمیم گرفتم و خواستم تمومش کنم. تمرکز صد در صد گذاشتم یه دو سه سالی و تمومش کردم.یه جوری تمرکز داشتم اون موقع رو داستان که خداوند هم همش تو مسیر به مسیرها و افراد مناسب هدایتم میکرد و کار رو خلاصه جمش کردم . الان زیاد ریز داستان رو نمیگم چون بعدا میخوام یه فایل مفصل درست کنم و یه مصاحبه با خودت انجام بدم و اونجا همه رو توضیح بدم و تجربه هام رو بگم. هنوز یه خورده دیگه کار دارم. . متاسفانه آدم یادش میره ولی که چه چیزی و چه مسیری باعث موفقیتش شده. یه یه سالی تمرکزم اونجوری که باید رو کارم نبود و بعد از درسم اعتماد به نفسم واقعا خیلی زیاد شده بود که هر کار دیگه ای هم میتونم انجام بدم و از طرفی هم همیشه از شما شنیده بودم که برید سراغ کاری که عاشقشید و اینا. این باعث شد بعد از اتمام درسم یه یه سالی همش میخواستم از این شاخه به اون شاخه بپرم، نمیدونستم دقیقا میخوام چیکار کنم، دقیقا چیو دوس دارم ،میگفتم من که الان میدونم هر کاری رو بخوام انجام بدم برنامه ریزی میکنم براش بهش میرسم، پس من واقعا چی دوست دارم. یه بار میگفتم برم بیزنس آنلاین انجام بدم، یه بار میگفتم رستوران بزنم اینجا چطوره، رشته خودم که عمران بود زیاد برام جذاب به نظر نمیومد(میگفتم شاید چون هنوز تجربه کاری زیادی ندارم و هنوز خوب بلدش نیستم اینجوریه )، افتاده بودم تو یه برزخی که داشت دیوونم میکرد، از اینور کلی انگیزه وفکر هدف اینا،از اون ور نمیدونستم چی میخوام.خلاصه خداوند دوباره کمکم کرد.الان سه چهار روزه تصمیم گرفتم در زمینه رشته تحصیلی خودم که عمران هست شروع کنم از صفر. وقتی بقیه فکرهارو بستم تو ذهنم یه آرامش خاصی گرفتم و دوباره رفتم تو حالت تمرکز صد در صد. مثل روزای زمان درس خوندنم.جالبه از سه چهار روز پیش که این تصمیم رو گرفتم اتفاقی میام تو سایت و به صورت رندم هر فایلی رو باز کردم یه جورایی موضوع بحث تمرکزبود. مثل همین فایل. الانم یه حسی گفت بیا اینو بنویس یادگاری بمونه. الان که دارم اینو مینویسم تازه تصمیم گرفتم برم تو بیزنس و مسیر شغلی در زمینه رشته کاریم که عمرانه و تصمیم گرفتم خودم رو در زمینه بازسازی خونه و مشاور انرژی متخصص کنم و برای خودم دفتر بزنم. و صد درصد تمرکزم رو الان میزارم رو این موضوع با اینکه الان واقعا توش صفر صفرم و باید کلی چیز بخونم و یاد بگیرم. ولی شروع میکنم با توکل به خدا و میشم توش بهترین.اینم یادگاری. یه سال دوسال دیگه میام با نتایج خیلی بزرگتر.خداروشکر که بازم راه درست رو بهم نشون داد ونزاشت از مسیر خارج بشم. ایشالله همیشه سلامت باشید️
سلام آقای ذاکری خیلی دوست دارم الان از موفقیت و تمرکزت بدونم اگه امکانش هست ببخشید
دختر من همین رشته شما رفته و تو سن 4 سالگی باباش فوت کرده کنار خودم بزرگ شده مدل درسی همیشه عالی بود و به اصرار علاقه خودش رفته این رشته که سال دومش هست خواستم اگه چکیده خوبی از این مسیر دارید به ما هم بگید.چه مسری دختر من بره تا زودتر موفق بشه دخترم الان 17 سالش هست
ممنون میشم از تجربیات خودتون توی این رشته و این مسیر بهم بگید یه دنیا لطف میکنید و انشالله که به بهترین مسیر ها پروردگار تنها قدرت جهان هدایتون بکنه .متشکرم عزیزم
من این فایل رو دیده بودم ولی دیشب بهش هدایت شدم. اتفاقای خیلی عجیب و ناجالبی داشت رخ میداد. ما یه مسئله خانوادگی داریم که خیلی ذهن همه رو درگیر کرده. این جو بد و متشنج داشت کارشو میکرد و همه تو فرکانس ناخواسته بودیم. جوری شد که من حرفی از دهنم در اومد که نباید میومد و بلافاصله پشیمون شدم و ناخواسته حبیبه رو رنجوندم. البته خیلی عذرخواهی کردم و با این حال تاثیر بدش رو گذاشت. گذشت و شب قبل از خواب داشتم ظرفارو میشستم و تو فکر رفته بودم که در مورد کسب و کار جدیدم چیکار میتونم انجام بدم و چرا نتیجه دلخواهم نمیاد که حبیبه گفت بیا از سایت استاد هدایت بگیریم. من خیلی خوشحال شدم چون ایشون بعد از 4 سال تازه شروع به استفاده از فایلها کرده و باهم هم مسیر شدیم. رفتم پیشش و با پروفایل من دکمه “مرا به سوی نشانه ام هدایت کن” رو زدیم و این فایل اومد.
همون اول کلید واژه فایل رو که دیدم نوشته تمرکز لیزری، موضوع اومد دستم و به حبیبه گفتم این نشونه و هدایت منه. اگه میخوای با پروفایل خودت یکی دیگه رو باز کن. ولی ادامه داد و همین فایل رو گوش داد.
یکم که گذشت و اون قسمت که استاد در مورد مسائل خانوادگیشون حرف میزد ما دیگه داشتیم از تعجب شاخ در میاوردیم. یعنی یه فایل جواب سوال دو نفر رو همزمان داره جواب میده.
این باعث شد من به فکر برم و از دیشب تا صبح نتونستم خوب بخوابم و همش داشتم فکر میکردم در مورد حرفای استاد و اینکه چیکار کنم.
دوباره فایل رو گوش دادم و الان میخوام آگاهی های خودم و نکات فایل رو اینجا هم ثبت کنم.
– اگه بخوای تو یه زمینه ای پیشرفت کنی باید 100 درصد تمرکزت روی اون باشه.
– وقتی تمرکزت رو روی یه موضوعی میذاری با هدایت های خداوند پیزهایی رو میشنوی، میبینی و هدایت میشی که اصل و اساس هستن.
_اگه میخوای به هرچیزی که میخوای برسی (ثروت، شهرت، اعتبار، سعدت دنیا و آخرت) فقط باید تمرکز کنی روی پیزی که میخوای.
– تمرکز اگر روی دومین چیز بره، کل تمرکز بجای 50-50 شدن میشه 8-8 درصد. بیشتر از 80 درصد تمرکزت هدر میره.
– * – وقتی روی چیزی که علاقه داری تمرکز میذاری، اولا خیلی راحت تر انجامش میدی، دوما باید بفهمی که موضوعی که داری انجامش میدی چقدر برات مهمه و اهمیت داره. پس باید حواس پرتی ها رو حذف کنی.
– ذره بین اگه تو یه نقطه تمرکز کنه میتونه بسوزونه و سوراخ کنه ولی نه وقتی داره حرکت میکنه.
– مسادل خانوادگی حل نشده حواس پرتی بزرگی تو مسیر پیشرفت هستن.
-پیادهروی میتونه کمک بزرگی بکنه تا راحت با خدا حرف بزنی و هدایت بشی.
-وقتی چیزی در وسط مسیر بهت الهام میشه و یا بهش هدایت میشی. فارغ از اینکه چقدر از مسیر قبلیت رفتی، باید همونجا کات کنی و هدایت رو با جون دل قبول کنی و ایمانت رو نشون بدی.
-وقتی داری تصمیم میگری مسیرت رو عوض کنی از بقیه سوال نکن و به حرف بقیه هم گوش نده. فقط با خدا صحبت کن و به اون گوش بده.
آگاهی هایی که بهد از خوندن کامنتا بهم رسید:
ما وقتی داریم به یک چیزی فکر میکنیم و با تجسم کردن میخوایم اون رو جذب کنیم، فرکانسی رو ارسال میکنیم تا کائنات هم اون رو دریافت کنه و برامون نتیجه رو ارسال کنه. وقتی تمرکز ما کامل نباشه وری یه موضوعی، فرکانش ارسالی ما هم ضعیف میشه پس نتیجه ای که میگیریم اونقدر ضعیفه که به چشم نیاد. ما هم زود ناامید میشیم.
پس بای اینکه تمرکز روی چند مورد باشه فقط روی یه مورد میذاریم و نتیجه بیشتر و دلخواهی میگیریم. یا اینکه مثلا فقط روی یک موضوع تمرکز گذاشتیم اما چون جای خالی تو ذهنمون هست موارد دیگه ای هم میان جای خالی رو پر میکنن و قدرت مورد اول و مهم رو میگیرن. پس باید حواس پرتی ها رو قطع کنیم تا همیه قدرت فرکانس موارد دلخواه و خواسته هامون در حداکثر باشه.
هرچقدر این کار رو بهتر و دقیقتر انجام بدیم، نتیاج هم سریعتر و دقیقتر خواهد بود.
باسلام خسته نباشید خدمت شما عزیزان دل
واقعا امروز خیلی نشانه امروز من دقیق و بجا بود..
اول می خوام از احساس و درگیری های ذهنی که دچارش هستم صحبت کنم…من با وجود اینکه چندماهه کسب و کار خودم راه انداختم درگیر چالش های روزانه دیگه هم هستم مثل باشگاه
مثل کلاس رفتن برای افزایش مهارتم مثل فروش مغازه و بدهکاریهایی که دارم و جلسات انجمن معتادان گمنام و درگیر روز مرگی ها و حواشی روز با این وجود که خیلی دارم هم از نظر تغییر باورها روی فایل های شما کارمی کنم ولی باز این احساس سردرگمی میاد سراغم که داری از قافله عقب میفتی ورزش نکن جلسه نرو اون کارو بکن یعنی مدام ذهنم درحال تحلیل و بررسی های منفی هست واقعا گیج شدم که کارهایی که دارم انجام میدم درسته یا غلط…بچسپم ب کارم شبانه روز انرژی کم میارم بخوام ورزش برم ساعتی از روز نیستم خانمم باید بزارم جلسات بخوام برم باز خانمم باید بزارم کلا تعادل و تمرکزم روی موضوع خاصی نیست…چندسال بصورت تمرکزی اومدم روی خودم کارکردم برای همین شغلی که دارم و خلق خواسته امروزم یعنی مغازه خودمو راه بندازم..ب این خواسته رسیدم چون واقعا تمام تمرکزم رو گذاشتم…برای پاک ماندن سالها تلاش کردم خداروشکر پاک هستم…برای خلق خواسته هام و فروش مغازه و تغییر باورهام بصورت بنیادین دارم مرتب فایل ها رو گوش می کنم و نکته برداری می کنم الان 6ماهه تمرکزی روی فایل ها کارمی کنم…استاد الان چیزی که ب من یادآوری کردید اینه که ب ایده ها توجه کنم ب الهامات درونی گوش کنم و بهش عمل کنم…الان درحال حاضرمیخوام فروشم چندین برابربشه وکامل بدهی ها رو تسویه کنم چون خیلی ذهنم درگیره ولی شرک های خفیفی دارم که برو وام بگیر یا کمال گرایی ها میاد نمیزاره قدمای کوچک برای این خواسته بردارم…دوم فروش آنلاین خودم بصورت جدی راه بندازم..سوم جلسات NAرا مرتب دنبال کنم…کلاس های مربوط ب شغلم را مرتب دنبال کنم و مطالعه مستمر روزانه براش بزارم…ودرآخر ورزش و کارهای روزمره خانواده هم لابه لای اینها داشته باشم تا ب اون استقلال مالی دلخواهم برسم…خداروشکر کارم جوریه که همسرم بهم خیلی کمک می کنه…و تو برنامه مدیریت مالی نشتی های فرکانسیمو درست کنم چون جنسامون قرض میره این باور رو درست کنم قرضی جنس نیارم…درگیر حاشیه مثل صاحبخونه یا خانواده نشم و فقط تمرکزم روی کارم باشه و اون اصل رو پیدا کنم و روی همون اصل کسب و کارم را پیش ببرم…به هر حال استاد شما خیلی واضح پیام رو ب من رسوندید و نیاز ب تمرین و تکراز دوباره دارم نیاز دارم بیشتر گوش کنم…و تسلیم جریان هدایت بشم و عمل کنم ب قوانین خداوند..عمل کنم ب ایده هام …و کانون توجه رو بزارم بر روی نکات مثبتم و از همین جایی که هستم با همین شرایطی که هستم خودم را تغییر بدم…ممنون و سپاسگزارم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود فراوان بر استاد عباسمنش
تشکر فراوان دارم از استاد وخانم شایسته برای این فایل هدیه ای ارزشمند.
استاد عباسمنش یک جمله ای در این فایل گفتند که انجام هرکار مهمی که مارا به موفقیت برساندنیاز به تلاش زیادی دارد و یکی از دلایل حذف دوره ای تندخوانی این بود که انجام تمرینات آن دوره کار سختی بوده است و فقط افرادی که تعهد بالا داشتند و با تمام وجود میخواستند که تند خوانی را یاد بگیرند میتوانستند که نتیجه بگیرند.
در تمام آموزش های استاد عباسمنش این موضوع صادق است،این که تمام کارهای زندگی را کنار بگذاریم و با صددرصد تمرکز فقط مسیر مورد علاقه ای خود را انجام دهیم واقعاً کار آسانی نیست آن هم وقتی که مسیر مورد علاقه ای ما در ابتدای کار درآمدی برای ما ایجاد نکند.
اگر که مسیر مورد علاقه ما چیزی باشد که به کسب و کار فعلی ما مربوط نباشدیعنی باید آنقدر کارهای اضافه و خرج کردن های اضافه را حذف کنیم و آنقدر پشتکار بالا داشته باشیم که بتوانیم از مسیر مورد علاقه ای خود به نتیجه برسیم و ادامه ای زندگی برای ما لذت بخش شود و کار و لذت ما یکی شود.
واقعاً به نظر من تنها راه خوشبختی عمل کردن به آموزش های استاد عباسمنش است و باید این کار با تمرکز صددرصد انجام شود و در تمام ساعات شبانه روز باید به افکار و احساسات خود توجه داشته باشیم و فکری را که احساس مارا بد میکند خیلی سریع جلوی اش را بگیریم.
و بدانیم که این خود ما هستیم که تمام اتفاقات زندگی خود را میسازیم و با تمرکز بالا برای تحقق اهداف مان در عمل کاری انجام دهیم و شرایط و افراد دیگر نمیتواند مانع اهداف ما وحرکت کردن در مسیر مورد علاقه ما شوند.همیشه شاد و پیروز باشید
خدانگهدار.
بنام خدایی که هرلحظه با من است دردرون من است ،ومرا در هرلحظه به سمت خواسته هایم هدایت میکند ،بنام او که هر چه دارم از اوست
سلام ودرود فراوان به استاد عزیزم به استاد شایسته مهربانم ودوستان بهشتی ام
سلام خدای مهربانم ،خداجونم ازت ممنونم به خاطر یه روز دیگه ویه فرصت شگفت انگیز دیگه
ازت ممنونم بخاطر جسم سالمم ممنونم که بواسطه این جسم سالم میتونم لذتهای بیشتری را تجربه کنم
ازت ممنونم که بعد از دو روز موفق شدم افسار ذهنم را دردست بگیرم وزندگی ام را آنطور که دوست دارم خلق کنم
ازت ممنونم بخاطر نعمتهای بیشماری که از بی نهایت طریق وارد زندگی ام میکنی وازت میخوام قدرت سپاسگزاری نعمتهایت را به من عطا کنی
خدای مهربونم ممنونم که هستی،وکنارمی ،من عاشقتم
اگر تمرکز نصف شود ،نتیجه صفر نمیشود بلکه تقریبا صفر میشود
تمرکز موضوعی است که پاشنه آشیل خیلی از افراد هست وقتی من فقط روی یک موضوع خاص تمرکز کنم بطرز جادویی ایده هایی به من الهام میشه ومراحلی را میرم که هرگز در حالتی که تمرکز ندارم به من گفته نمیشود
اگر بخوام در زمینه ای پیشرفت کنم باید صددرصد تمرکزم را بزارم روی آن زمینه وقتی من تمرکز خیلی بالایی روی یک موضوع خاص بگذارم هدایت خداوند به من کمک میکند چیزهایی را بشنوم وببینم وبه مواردی هدایت بشم که اصل واساس آن چیز هست ونتیجه می دهدولی افراد خیلی کمی هستند که اهمیت این موضوع را درک کنند
اگر تمرکز من روی یک موضوع که صددرصد هست روی دو موضوع قرار بگیرد تمرکز من نمیشه 50 درصد بلکه میشه صفراین فکر اشتباهی است که اگر تمرکزم رو بزارم روی دوتا موضوع تمرکزم میشه 50 ،50 هرگز این اتفاق نمی افتد
تمام افرادی که در زندگی به موفقیت بزرگ رسیدند افرادی بودند که تمام تمرکز خود را گذاشتند روی یک موضوع خاص وبه نتایج خیلی بزرگ رسیدند
تمام افرادی که موفق شدند در زندگی کارهای بزرگ بکنند مثل آرنولد…گواه این است که آدمهای موفق آدمهایی هستند که موفق شدند علایقشون را پیدا کنند تمرکز خود را گذاشتند روی علائقشان، که وقتی من علائقم را پیدا کنم تمرکز گذاشتن کار سختی نیست فقط باید عوامل حواس پرتی را کم کنم وبفهمم که این موضوع چقدر مهم هست
وقتی هدفی دارم ودوست دارم به آن برسم از خودم سوال کنم که من حاضرم چقدر روی این هدف تمرکز کنم
در مورد کارهایی که باید انجام بدهم فکر کنم ودر مورد آنها بنویسم وسعی کنم فقط همان کار را انجام بدهم آنوقت هست که بخاطر تمرکز بالا نتایج خیلی بزرگی گرفته میشود
مثل عملکرد یک ذربین که اگر ذربین را در یک نقطه نگه دارم میتونم یک چوب را بسوزانم ولی اگر حرکتش بدم وصدسال هم بگذرد هیچ اتفاق خاصی نمی افتد این اثر تمرکز هست وقدرتی است که ما انسانها میتونیم با ذهنمان ایجاد کنیم ولی افراد خیلی کمی هستند که از این قدرت استفاده کنند ، وقتی از یک بیزینسی پول میسازند سراغ بیزینس دیگه ای هم میروند تا پول بیشتری بسازند ولی غافل اند از اینکه وقتی تمرکزشان را تقسیم کردند همه چی نابود میشود
اگر تمرکز من بصورت صددرصد بر یک موضوع باشد من در مدت زمان کوتاهی نتایج خیلی بزرگی میگیرم
حواسم باشد که وقتی من مسیر درست را پیدا کردم فارغ از اینکه در آن مسیری که بودم چقدر کار کردم وچه نتایجی برام داشته از همان جا که متوجه شدم آن مسیر قبلی را دیگه ادامه ندم مانند استاد جان
وقتی من خواسته ای دارم باید در مسیری حرکت کنم که مرا به خواسته ام برساند نه اینکه بقیه مسیرها اشتباه باشد نه بلکه آن مسیر ،مسیر ناخواسته من است وبرای رسیدن به آن مسیر باید بها پرداخت کنم قربانی بدهم تمرکزم را بزارم
خیلی افراد شهامت ندارندکه وقتی متوجه شدند این مسیری که میرند در جهت ناخواسته اشان هست تصمیم بگیرند وعواقب آن را به عهده بگیرند ودنبال این هستند که بقیه را با خود همراه کنند که اگر مشکلی پیش آمد بقیه را مقصر بدانند وقتی آدم از خدا کمک بخواهد نه عذاب وجدان میگیرد ونه غصه میخورد ونه دیگران را مقصر می داند
یادم میاد اوایل که با قانون آشنا شده بودم آن موقعه تازه از همسر سابقم جدا شده بودم وخونه مامانم بود خب به طبع شبها شلوغ میشد خواهر وداداشام با بچه هاشون میومدند منم دفتر وخودکار هندزفری رو بر می داشتم می رفتم پارک یه فلکی کنار پارک بود چون وسط چهارراه بود کسی آن قسمت تردد نمیکرد وآن قسمت را برای نشستن انتخاب نمی کردند ومن میرفتم آنجا روی چمنها مینشستم ودوره قانون آفرینش ، عزت نفس را کار میکردم وهمچنین دوره عشق ومودت که از یک کانال در تلگرام خریده بودم
وتمام اتفاقات زندگیم بعد از این مرحله رخ داد به آسانی کارهای طلاقم انجام شد خداوند دستهایی را وارد زندگی من کرد که خودشون دوست داشتند برای من کاری انجام بدهند آن زمان یه وکیلی را به من معرفی کردند که بدون اینکه پولی از من بگیره برام لایحه مینوشت وهمیشه رأی دادگاه را به نفع من پیش می رفت حتی بعد از آن زمان بود که با همسرم آشنا شدم وزندگی ای توأم با عشق را باهم شروع کردیم
چقدر فراموشکار وناسپاسم چرا یادم میره این شخصی که الان بعنوان همسرم کنارم هست خودم جذبش کردم وقتی روی احساس ارزشمندی وعزت نفسم کار کردم وقتی نپذیرفتم که چون مطلقه ام باید با یک مرد مطلقه یا مردی که همسرش فوت کرده وچند تا بچه دارد ازدواج کنم وامروز آگاهیهای این فایل سبب شد تمام آن روزها برام مرور شود حتی وقتی نامزد بودیم سر یه موضوعی با همسرم بحث کردیم وایشون به من گفتند همینجا تمومش میکنم آن ندایی که در آشوب آن روز به من گفت آروم باش بسپار به من ،این من بودم که این شخص را وارد زندگیت کردم یادم میاد بعد از شنیدن این ندا چقدر آرام ورها شدم وخودش کارها را درست کرد وپلنها را جوری کنار هم چیند که همسرم متوجه اشتباهش شد واز من عذرخواهی کرد وکلا رابطه اش را با آن خانواده قطع کرد خدایا شکرت
والان هر موقعه استاد جان ودوستان در مورد نتایجی که از دوره قانون سلامتی گرفتند صحبت میکردند میگفتم خدایا خودت هدایتم کن فعلا برام امکان نداره دوره را بخرم ولی میخوام به تناسب اندام برسم وقتی در یوتیوب فایل رسالت من استاد راجستجو میکردم تا گوش کنم که این هم هدایتی بود ویکی از دوستان دریکی از کامنتهای خود به این فایل اشاره کرده بودند هدایت شدم به یک کلیپ که وقتی آن را گوش دادم در مدت 25 روز آنقدر اندامم تغییر کرده که باور کردنی نیست ومن از آن دستور فقط قند وشکر وشیرینی وکلا ریزه خواری را قطع کردم باورم نمیشه اصلا گشنم نمیشه ودارم به اندام مورد نظرم میرسم ودقیقا همه اینها نتیجه تمرکز بالاست
خدایا شکرت…شکرت….شکرت
در پناه الله همواره شادوثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید
سلام به خانواده عزیز و نازنینم الان که اینترنت ایران قطعه
مدام به سایت سر میزنم و فقط میگم خدا کنه سایت باز باشه من بتونم فایل گوش بدم و سریالهارو ببینم 😁😁خدارو شکر از یک منجلاب عمیییییییق اونقدر تلاش کردم و کار کردم تا خودم رو به جایی رسوندم که با عششششقققققق در سایت شما باشم و مدام فایلها و سریالهارو دنبال کنم و تماشا کنم و بنویسم و بنویسم و بنویسم و با خودم و خدای خودم صحبت کنم و هر روز امیدوارتر شادتر و تمرکز بیشتر و بیشتر روی نکات مثبت خودم و جهان و آدم هاااااا.
دوستون دارم 🥰😘😘😘😘
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
چگونه تمرکزی بر روی مسیر خود باقی بمانیم؟
تمرکز موضوع بسیار مهمی است که افراد بسیاری در آن پاشنه ی آشیل دارند زمانی که بر روی موضوع خاصی تمرکز می کنیم به طرز جادویی ایده ها به ما الهام خواهد شد اگر بخواهیم در کاری به موفقیت دست یابیم باید بتوانیم صد درصد تمرکز خود را روی آن قرار دهیم. دلیل موفقیت ما در زمان کوتاه تمرکز بسیار زیاد بر روی موضوع مورد نظر است. همه ی عوامل حواس پرتی را کنار گذاشته و تنها بر روی همان موضوع تمرکز کنیم.
وقتی تمرکز بالایی بر روی موضوع قرار دهیم به ما کمک می کند به راه هایی هدایت شویم که اصل و اساس ان است افراد بسیار کمی هستند که بحث تمرکز را به درستی درک می کنند. اگر می خواهیم به هدفی که می خواهیم دست یابیم تنها راه حل آن این است که تمام تمرکز خود را بر روی ان قرار دهیم.
هیچ گاه نمی توانیم همزمان روی دو موضوع تمرکز بگذاریم اگر بر روی دو موضوع تمرکز کنیم تمرکز ما 50 درصد نخواهد شد بلکه 8 درصد بر روی یک موضوع و 8 درصد بر روی موضوع دوم خواهد بود. هیچ کسی نمی تواند چنین کاری انجام دهد تمام افراد موفق توانستند در یک موضوع خاص 100 در صد تمرکز خود را به مدت زمان طولانی قرار داده تا به موفقیت برسند. افرادی که توانستند کارهای بزرگی در زندگی خود انجام دهند تمرکز زیادی بر روی آن قرار داده اند باید بتوانیم علایق خود را پیدا کنیم تا تمرکز کردن برای ما آسان باشد این موضوع بسیار مهم است. عوامل حواس پرتی را کنار بگذاریم همیشه زمانی که می خواهیم به خواسته ای برسیم از خود سوال کنیم حاضرم چقدر بر روی این موضوع تمرکز بگذارم؟ حاضریم برای هدف خود چه چیزی را قربانی کرده و چه بهایی بپردازیم؟ در مورد آن بنویسیم اقدامات لازم را انجام داده تا در زمان کوتاه نتایج بزرگی بگیریم افراد بسیار کمی هستند که بتوانند بر روی کسب و کار خود تمرکز بگذارند.
اگر مسیر نادرستی را تشخیص داده ایم تا هر حدی که پیش رفته ایم به سرعت مسیر نادرست را متوقف کنیم تا درها یکی پس از دیگری بر روی ما باز شود بسیاری جرات ندارند تصمیمات خود را شجاعانه گرفته و عواقب آن را بپذیرند. بسیاری به دنبال بهانه ای هستند تا مسیر قبلی را رها نکنند. برای رسیدن به اهداف باید مسیرهایی را طی کنیم که هیچ کسی طی نکرده است. انگیزه و علاقه ی ما ،ما را به سمت هدف هل می دهد.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز سلام ….دقیقا در شرایطی بودم که این فایل واقعا برام الهام بخش بود …..من استعداد خیلی خوبی در زمینه هنر دارم ….و همیشه از انجام کارهای هنریک لذت فراوان میبرم …اما با توجه به اینکه یک مادرم و مسیولیت های مادری و خانه داری هم دارم ….هیچ گاه نتونستم صد درصد تمرکزم رو در پیشرفت هنرم بگذارم ….و بسیار درگیر حاشیه و مسائل ارتباط یا همسر و خانواده همسر ….و موضوعات بی اهمیت هستم …طوری که باعث شده تا کنون رشد خوبی نداشته باشم …..اما واقعا ریشه این مشکل در نداشتن تمرکز و کنترل کردن همه چیز هست ….اینکه بهای همه مسائل را با هم حل کنی ….و روی عمه چیز تمرکز داشته باشی نتیجه آیی جز استرس و حال بد نخواهد داشت …. واقعا باید توانایی و مهارت رها کردن مسائلی که هدف ما نیست را یاد بگیریم …استاد عزیزم واقعا به این نکات و یادآوری اون ها احتیاج داشتم ….به خصوص الان در دورانی که یه مقدار آشوب های خیابانی در ایران ایجاد شده و منی که پیگیر این مسایل نبودم رو یه مقدار درگیر کرده بینهایت سپاسگزارم….