مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار» - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)

1098 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سارا کریمی گفته:
    مدت عضویت: 2850 روز

    سلام استاد

    با این حرفاتون درباره روابط چ طوفانی به پا کردین!

    مگه شما خودتون نمیگید همه چی باوره؟ و ما باید باوری رو قبولش کنیم که به ما قدرت و احساس خوب میده؟

    از صحبتهای شما مشخصه شما هم در مورد ازدواج باور محدود کننده دارید باور دارید ازدواج ینی شروع داستان های ناخواسته،ازدواج ینی محدود شدن، آزادی نداشتن سین جیم شدن مرتکب خیانت شدن….. این باورهای محدودکننده کاملا از صحبتهای شما مشخص میشود

    وقتی خودتون قانون رو به یاد ما آوردین که همه چی باوره

    خوب پس میشه باور داشت که من با فردی بسیار عالی متعهد وفادار ازدواج خواهم کرد و دراین ازدواج رابطه ای عاشقانه عالی و بی نظیر و متعهدانه خواهم داشت

    شماتو قانون افرینش همش به قرآن استناد میکنید ولی این اواخر کمتر این کارو میکنید!

    تو قران درباره ازدواج مهریه طلاق حقوق زن و شوهر صحبت شده … از رابطه زن و شوهری صحبت شده نه از رابطه دو دوست! چطور اینقدر راحت در مورد ازدواج که مورد تایید خدا هست ساز مخالفت میزنید!

    شمامیگید با دوستتون محرم هستین ینی طبق شرع مقدس اسلام عقد کردین پس دیگه چرا ابا دارید که بگید همسر من شریک زندگی من و به جاش میگید دوست من،نامزد من؟

    میتونستید راحت بگید من با این خانم ازدواج کردم ینی از لحاظ شرعی اوکی هست

    ولی با هم قرار گذاشتیم ازدواجمان راجایی ثبت نکنیم تا هر وقت خواستیم از هم جدا شویم راحت با یه صیغه طلاق و شاهد جدا بشیم و درگیر قانون و کاغذ بازی نشیم یا طبق قانون امریکا مجبور نباشید بخشی از اموالتان را با همسرتان بعد از طلاق تقسیم کنید

    اینجوری دیگه این همه ذهن بقیه رو اشفته نمیکردین و جوونها رو گمراه نمیکردین که ازدواج سنتی نکنند من تا اینجا همه کامنتها رو خوندم چقدر دوستان مخصوصا آقایون ذوق کردن که ما هم همین سبک رو انتخاب میکنیم ما هم ازدواج نمیکنیم …. واقعا هیچ ترسی ندارید که با حرفهای شما یه عده زیادی به گناه کشیده بشن؟! جای امر به معروف و نهی از منکر جابجا شده؟!!!هر چی هم شما بگید سبک شخصی من هست خودتون هم می دونید شما یه جورایی شدین مرجع تقلید خیلیا و هر چی بگید بی برو برگرد قبولش میکنند حتی اونایی هم که یه ذره تردید دارند با حرفهای بقیه کم کم توجیه میشن که بله شما راست میگی

    مثل همین آقای محمودی که نظرشون تو محبوترین ها هست حالا اومده میگه نه من اشتباه کردم زود قضاوت کردم نظرمو پاک کنید!!یه تعداد هم دیگه خیلی در دفاع از شما ترکوندن ! میگن ابراهیم وار اعتبار خودتون رو قربانی کردین؟!!!!

    استاد به خدا این چند روزه ذهنم همش درگیره…میدونم لحن حرفام شاید زیاد مودبانه نباشه از این بابت عذر میخوام هر چند شما خودتون گفتید اونقدر قدرتمند هستید که هیچ کس نمیتونه باعث ناراحتی شما بشه….شاید متهم به کج فهمی بشم…شاید موجبات خنده یه سری مثل دوست عزیرمان آقای کاظم فلاح بشم! شاید متهم بشم به مرض داشتن در دل که گیر دادم به متشابهات …. ولی خدا خودش میدونه نیتم خیره …. قبلا هم گفتم میخوام الگوی زندگی من از هر لحاظ کامل باشه میخوام هر جا کسی راهنمایی ازم خواست خ قاطع شما رو بهش معرفی کنم .. .آرزو داشتم نسخه چابی کتابهای شما رو داشتم تا به جای اینکه به دیگران کتاب راز رو هدیه بدم کتاب شما رو هدیه بدم … . ولی الان دیگه واقعا شک کردم …. نمیدونم ….شما که میگید این همه تحقیق کردین تو قران..پس چی شد؟ کجای قرآن گفته ازدواج نکنید دوست بمونید؟!! کجا گفته هر وقت خواستین راحت هروی پی زندگی خودش!

    سوال قبلی منو که جواب ندادین امیدوارم اینو جواب بدین….

    ( فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِّنکُمْ وَأَقِیمُوا الشَّهَادَهَ لِلَّهِ ۚ ذَٰلِکُمْ یُوعَظُ بِهِ مَن کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ۚ وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا )

    الطلاق (2) At-Talaaq

    پس چون (آنها را طلاق دادید و) عدّه آنها به سر رسید، آنها را بطرز شایسته‌ای نگه دارید یا بطرز شایسته‌ای از آنها جدا شوید، و دو فرد عادل از خودتان را گواه بگیرید، و شهادت را برای الله برپا دارید، این (حکمی است) که کسی که به الله و روز قیامت ایمان دارد به آن پند و اندرز داده می‌شود، و هرکس که از الله بترسد، (الله) راه نجاتی برای او قرار می‌دهد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      فرشید محمدنژاد گفته:
      مدت عضویت: 3738 روز

      خواهر ارجمندم سرکار خانم رحیمی

      با سلام و تحیات.

      نظرتون رو تصادفاً از بین این همه نظر و به تعبیر شما «طوفانی» که از این ویدئوی آقای عباسمنش ایجاد شده خوندم.

      به ذهنم آمد که درباره کامنت و فرمایشتون مطلبی رو خدمتتون عارض باشم شاید به عنوان برادر بزرگتر، کمکی کرده باشه.

      برای اینکه به حرف اصلی که میخوام خدمت شما عرض کنم برسم، ابتدا باید مقدمه ای از آشناییم با آقای عباسمنش رو خدمتتون عرض کنم که جغرافیای ذهن من رو نسبت به ایشون متوجه باشید و بعد به حرف اصلیم برسم.

      *

      عارضم که حدوداً چهار سالی هست که با آقای عباسمنش آشنا شدم. ولی حدوداً یکسالی هست که دیگه مستمراً مطالب ایشون رو پیگیر نیستم.

      آشنایی من با قانون جذب به واسطه ایشون نبوده. بلکه من قانون جذب و مطالعاتم روی این حوزه را ابتدائاً از منابع و رفرنسهای اصلی (طبعاً امریکایی) شروع کردم و در ادامه مسیر در سال 93 هم به ایشون رسیدم و دیدم از بین آدمهای داخل کشور، ایشون بسیار عمیق تر و عالی تر از بسیاری از هموطنان مون، این مباحث رو درک کردن و دارن ارائه میکنن و لذا پیگیری فرمایشات ایشون شدم.

      باید عرض کنم که از فرمایشات ایشون بسیار هم استفاده کردم و همچنان هم میکنم.

      حتی میتونم بگم که ایشون از بسیاری از اساتید اونور آبی (که تقریباً پیگیری خیلیهاشون هستم) هم مسلط تر هستن و دلیل این ادعای من هم کاملاً مشخصه ؛؛ چون به تعبیر خود ایشون نتیجه زندگیش مشخصه.

      اما درباره این ویدئوی اخیر ایشون که به تعبیر زیبای شما «طوفانی» به پا کرده.

      عرض کردم که یکسالی میشه که دیگه مطالب ایشون رو دائماً پیگیری نمیکنم که دو دلیل داره که اگر مایل بودید بعداً عرض خواهم کرد.

      امروز که رفتم و آخرین فایل ایشون رو دیدم (قسمت پنجم مصاحبه شما با استاد عباس منش (توضیحات بیشتر)) واقعاً برام قدری عجیب آمد که داستان این حرفها چیه؟؟؟ بله؛؛ دو بار حرفهای ایشون رو گوش کردم.

      اول واقعاً نفهمیم که ایشون از کدوم جغرافیا داره حرف میزنه و اصلاً برای چی داره این حرفها رو میزنه و چرا چندبار از واژه «دوستی» و اینها حرف میزنه و اصلاً داستان و ماجرا چیه؟؟؟

      بعد که کامنتها رو خوندم فهمیدم واوووووووووووو داستان چیه.

      فهمیدم که واوووووووووووو ایشون در فایل پنجمش یه حرفهایی رو درباره ازدواج و طلاقشون زدن و الان که این «طوفان» به راه افتاده، دارن توضیحات تکمیلی میدن.

      *

      من هنوز هم فایل پنجم (اصلی) ایشون رو ندیدم و بعد از ارسال این عرضم خدمت شما میرم که ببینمش. فقط از خوندن چند تا کامنت فهمیدم که واقعاً بازی عجیبی به راه افتاده و به نظر شما که رسیدم گفتم که باید مطلبی رو خدمت شما بگم.

      خواهر عزیز؛؛

      ایشون بارها و بارها در همین فایل آخرش تأکید میکنه که ایشون رو مطلق نکنید.

      اشتباهی که بسیاری از مخاطبان/شاگردان (یا هر اسم دیگه ای که داره) بارها و بارها در این سه چهار سابلی که در سایت ایشون هستم انجامش دادن.

      ایشون یک حرفها یا به تعبیر خودش (و تعلیم خودش) باورهایی رو مطرح کرده.

      سؤال من از شما خواهر عزیزم اینه که چرا شما انقدر برآشفته میشید؟؟؟

      کی گفته که شما باید حرفهای ایشون رو تماماً و مطلقاً بپذیرید؟؟؟

      کی گفته که هرچی که ایشون میگه ختم کلامه؟؟؟

      آقای محمودی یا هر شخص دیگه ای حرفش رو پس گرفته،، خوب گرفته باشه، به من و شما چه ربطی داره؟؟؟

      آِیا شما این همه قانون جذب و اینها خوندید و با تعلیمات آقای عباسمنش آمدید جلو که بدونید همه چیز باوره ،، حالا به همین راحتی با یک ویدئوی درست یا غلط، تمام داشته ها و فهمهاتون رو بریزید دور؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

      چرا انقدر برآشفته شدید؟؟ چرا انقدر برآشفته میشید؟؟؟

      آقای عباسمنش حجت شما نیست؟؟؟

      حجت شما به تعبیر و تعلیم همین آقای عباسمنش ،، خودتون هستید.

      پس خواهشم اینه که با یک ویدئو و حرف چند تای دیگه ،، اعتقادات و باورهاتون رو به همین راحتی “دور” نریزید که اگر این کار رو کردید ، جسارتاً باید در تمام این 285 روز حضورتون در این سایت و یاد گرفته ها،، تجدید نظر کنید…

      مسیرتون رو برید ،، همونی که بهش اعتقاد دارید و آیش رو آوردید…

      *

      جسارت من رو میبخشید و پوزش میخوام اگر لحنم قدری تند بود.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        سارا کریمی گفته:
        مدت عضویت: 2850 روز

        سلام برادر گرامی

        ممنونم که وقت گذاشتید برای پاسخ و راهنمایی بنده

        من اصلاتمام فهمیده هام و اعتقادهایم را با یک ویدئو دور نیانداختم….به هیچ وجه..فقط گفتم به استاد و رویه ای که در پیش گرفتن شک کردم …از انجایی که تغییرات و تحولی که در زندگی من ایجاد شده به واسطه آموزه های استاد و تاثیرگزاری بسیار زیاد ایشان بوده دوست داشتم از همه لحاظ ایشون برایمان الگوی خوبی باشند.. …اینم باعث نشده مثل بقیه از ایشون بت بسازم و هر چی میگن تماما و مطلقا بپذیرم …هرچند از لحاظ مالی وموفقیت چون خود استاد نتیجه گرفتن باید همونطور که خودشون میگن حرفاشون رو مثل وحی منزل بپذیرم ولی در زمینه دینی این اعتقاد رو ندارم هر چی میگن بی برو برگرد قبول کنم مثل همین نظر مخالفشان درباره ازدواج با وجودی که در قران واضح اومده ولی ایشون برخلافش حرف میزنه و به قرآن هم دیگه استناد نمیکنند…به هر حال من همچنان سعی میکنم به نکات مثبت توجه کنم و در مواردی که نظرات ایشان مخالف اعتقادات دینی من هست قبول نکنم…با اینکه شدیدا دوست دارم ایشان از همه لحاظ برایمان الگوی مناسبی باشند…من حتی در این هم شک کردم که دیگه استاد رو به کسی معرفی کنم چون نمی خوام واسطه اشنایی کسی با این سبک شخصی زندگی استاد بشم ….بازم ممنون از راهنمایی شما…و مشتاقم اون دو دلیل شما رو بدونم…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
        • -
          فرشید محمدنژاد گفته:
          مدت عضویت: 3738 روز

          سرکار خانم کریمی

          با سلام و سپاس از پاسخ شما.

          از پرگویی این متن پوزش میخوام. به نظرم قدری نوشتم طولانی شده.

          *

          به نظرم اولین و (یکی از بزرگترین) مشکلات اغلب ما ایرانی ها همین فرمایش شماست ؛؛ «دوست داشتم از همه لحاظ ایشون برایمان الگوی خوبی باشند»…

          مطمئن باشید این کار منجر به بت سازی میشه ،، چون «الگو در تمام زمینه ها» یعنی بت ،، و این هم منجر به بی ایمانی. چرا؟ چون اگر اون بت بریزه دیگه جایگزین نداره.

          البته جسارتاً این نظر من هستش.

          و اما یکی از دلایلی که باعث شد که قدری کم رنگ تر مباحث استاد رو پیگیری کنم هم دقیقاً به همین عرض بالام بر میگرده ؛؛

          ببینید ؛؛ من از ابتدای آشنایی با این مباحث که حدوداً سال 87 بود (مثل همیه موارد دیگه علمی و مطالعاتی خودم که فکر میکردم اصل و ریشه بحثهای علمی ،، در ایران نیست و جاهای دیگه ای هست) ،، و علی رغم اینکه میدونستم توی ایران این بحثها وجود داره و داره گفته و تدریس میشه (و هممون هم میدونیم که استادترین استاد این بحثها آقای دکتر آزمندیان هستند) ،، با خودم گفتم که باید از کتابها و رفرنسهای مرجع این بحثها رو دنبال کنم… لذا رفتم سراغ کتابهای اصلی و آدمها و رفرنسها و … رو پیدا کردم و شروع کردم بهشون نوک زدن ،، اصلاً هم قصد ورود نداشتم… میدونید چرا؟؟؟؟؟

          چون بنیان این بحثها رو مخالف اعتقادات میدونستم (که این مسأله بی نهایت مهمه و به نطر من یکی از مهمترین و اصلی ترین مسائلی که باعث میشه و شده خیلی از ماها در این بحثها موفق نشیم هم همینه)

          لذا سعی کردم بببینم اصلاً این حرفها چی هست و اینها چی میگن… بگذریم که نتیجه مطالعاتم بسیار حیران کننده هست و الان در مباحث Neuroscience قانون جذب مشغول مطالعه و بررسی هستم که بعید میدونم کسی در کشور دنبال این مباحث باشه ،، ولی نتایج بسیار بسیار بسیار بنیان برافکنی داشت که خدمتتون عرض خواهم کرد. و همونطور که عرض کردم سال 93 بود که با آقای عباسمنش آشنا شدم و دیدم که ایشون چقدر جامع و به نوعی کامل و به تعبیر خودمون بومی ، داره این حرفها رو مطرح میکنه و لذا ایشون رو هم در کنار مطالعاتم (و البته به طور جدی) پیگیری کردم.

          *

          میدونید ؛؛ به نظرم این بحثها اونجوری که گفته میشه و راحت در نظر گرفته میشه، راحت نیست؛؛ اصلاً و ابداً…

          میدونید چرا ؟؟؟ چون اگر انقدر راحت بود ،، «با یک نشر شاذ و بسیار عجیبی که استاد عباسمنش مطرح کردند» ، به تعبیر شما «طوفان» راه نمیوفتاد.

          چرا الان این همه بحث و انتقاد و توهین داره پیش میاد؟

          میدونید چرا؟؟؟

          چون بسیاری از دوستان ما به ریشه مباحث قانون جذب نرسیدن ،، من خدای نکرده به هیچ کدوم از دوستان جسارتی نمیکنم.

          اما حرفم اینه که اگر دوستان و همراهان و شاگردان آقای عباسمنش ، به ریشه و کنه مباحث قانون جذب و صحبتهای استاد عباسمنش پی برده بودن ،، هیچ وقت انقدر برآشفته نمیشدن و انقدر بی تاب نمیشدن و بدتر از اون ،، انقدر سخت انتقاد و بحث نمیکردن.

          این نشون میده که هنوز این بحثها براشون همون «الگو بودن و الگو ساختن الگو پذیری» هست…

          قانون جذب قانون الگوپذیری و بت سازی نیست. قانون جذب ، قانون «تغییرهای بنیادین» هست… (توصیه میکنم نظر خانم نازنین بهرامی رو حتماً مطالعه کنید).

          قانون جذب ، قانون «فهم و بینش و بصیرت» هست …که باید هر فردی به طور خاص و منحصر به فرد خودش بهش برسه و مهمتر از اون ،، این «فهم و بینش و بصیرت» رو اجرا کنه.

          دقیقاً و دقیقاً و دقیقاً نکته بینهایت ظریف و بنیادین و بنیان برافکنی که استاد عباسمنش هم دائماً و دائماً و دائماً و در تمامی متنهایی که مینویسه و ویدئوهایی که تولید میکنه ،، داره تکرارش میکنه و میگه.

          قانون جذب نگاه به درونه نه بیرون.

          اگر من به فهم خودم از قانون جذب رسیده باشم ،، هیچگاه ، تأکید میکنم هیچگاه و ابداً با این نظر شاذ استاد ، کوچکترین مخالفتی نمیکردم و نمیکنم.

          اگر من به فهم خودم از قانون جذب رسیده باشم متوجه میشم که اصلاً نظر شاذی وجود نداره ،، اصلاً خوبی و بدی وجود نداره.

          این من هستم که خوب و بد رو مشخص میکنم. مگه این همه در تمام این کتابها نگفتند که «همه چیز خیر مطلقه»؟؟؟ مگه ما خودمون این همه دائماً در روز به هم نمیگیم که «ایشالا که خیره»…

          پس کو این همه خیره مطلق؟؟؟

          آقای عباسمنش ، سبکی از زندگی رو ارائه کردن ،، چرا این همه انتقاد ؟؟؟ چرا این همه بعضاً توهین؟؟؟ قانون جذبی صحبت کنیم ؛؛ چرا این همه توجه منفی؟؟؟

          من به فهم خودم عمل کنم ، تمام.

          اتفاقاً من با دیدن دو ویدوی آخر ایشون به نکته بسیار جالبی رسیدم ؛؛ این همونی بود که خود ایشون پسندیده بود وبراش اتفاق افتاد ؛؛ تمام.

          من نمیپسندم ؟؟؟ چه اهمیتی داره. من برم دنبال چیز دیگه ای که میپسندم.

          *

          دلیل دوم هم این بود که از مرداد پارسال با بزرگوار دیگه ای آشنا شدم که حرفهای ایشون بسیار برام دلنشینتر آمده و لذا ایشون رو هم پذیرفتم و مطالبشون رو پیگیری میکنم. برای من، مطالب ایشون آموزندگی بسیار بیشتر و بهتری داشته و به «فهم و بینش و بصیرت» من از قانون جذب بسیار نزدیکتره.

          پوزش میخوام اگر طولانی شد.

          به هر حال عرضم این هست که به دنبال «فهم و بینش و بصیرت» خودمون باشیم که بسیار زیباتره…

          موفق باشید.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    سمانه ام گفته:
    مدت عضویت: 4007 روز

    سلام استاد خوبم

    چند روز قبل از اینکه شما راجب رابطه تون عمیق تر صحبت کنید و این فایل منتشر شه ……… من داشتم راجب خودم و رابطه ام فکر میکردم ……. هر جوری حساب میکردم میدیدم اینکه دوستم بهم زنگ بزنه یا اسمس عاشقانه بده خوشحالم میکنه ….. اینکه روم حساس باشه و غیرتی شه خوشحالم میکنه …… حالا نه همیشه ….. من رو باورهام کار کرده بودم و همه چیز خیلی خیلی خوب تر شده بود و باور های توحیدیم خیلی بهتر و قوی تر شده …… ولی هر جوری دو دو تا چهارتا میکردم میدیدم ته احساسم اینه که دلم میخواد ازش توجه ببینم ……. خیلی به این فکر کردم ….. نجواهای ذهنیم میگفت آره بابا اصل و اساس رابطه ی عاشقانه اینه که طرف روت حساس باشه ….. گاه گاهی غیرتی شه …… گاه گاهی بگه حق نداری بری فلان جا خخخخخ….. گاه گاهی بهت اسمس عاشقانه بده و اتفاقا ازت توقع داشته باشه تو هم جوابشو سریع بدی…..نذاره بدون اون تکی بری تولد ……….. اجازه نده با خواهرت بری مسافرت خارج از کشور …… بابا باید روت حساس باشه …….. نجواهای ذهنیم میگفت اگه یه آدمی رو قانون مسلط باشه فقط به نکات مثبت تو توجه میکنه و تو براش خیلی مهم میشی و اون وقت رابطتون عاشقانه تر میشه…… میگفت قانون اینه که اون بهت عشق بده. ……..نجواهای ذهنیم میگفت اگه یه آدمی رو پیدا کنی که قانونو بلد باشه رابطه همونی میشه که تو میخوای …..شاید خنده دار باشه اما دلم میخواست اگه به دوستم بگم میخوام از این رابطه برم بیرون ناراحت شه و با زبون بی زبونی هم که شده بخواد منو نگه داره ………اینا نجواهای ذهنی من بود با اینکه رو باورهای توحیدیم کار کرده بودم ….. اما ته دلم اینا بود ……..تا اینکه …………. خودم با خودم جلسه گذاشتم …..خدا هم بود ….. من حرف زدم و اون جواب داد ….. کلنجار میرفتیم با هم …… و این شد نتیجه ش : بهم گفت سمانه بهترین آدمی که تو زندگیت میشناسی و قانونو بلده و داره طبق قانون زندگی میکنه و تو ازش راضی هستی کیه ؟ گفتم بهترین آدمی که داره قانون رو خوب رعایت مینکه و از تمام زندگیش راضی و خوشحاله خود استاده …… گفت: فکر میکنی خود استاد با رابطه ش چه جوری رفتار میکنه ؟ گفت فکر میکنی اگه رابطی ش بگه میخوام از زندگیت برم بیرون استاد ناراحت میشه ؟ ………………… با اینکه اون موقع هنوز این فایل منتشر نشده بود ولی حسم گفت منطقیه ……..اینو از صحبتهاتون میشد فهمید که شما درسته رابطه ی عاشقانه ای دارید اما توش از منت کشی و وابستگی و قهر و آشتی های پر از وابستگی خبری نیست …….یعنی من اگه با یه آدمی دوست میشدم که قانون رو کامل بلد باشه و من بهش بگم میخوام از این رابطه برم اون اصلا ناراحت نمیشه ….. یعنی اگه قانون و بلده اصلا رو من حساب نمیکنه و فقط خدا رو در نظر میگیره ….. پس این وسط من چی میشم ………. دیدم یه جای کار میلنگه …… دیدم تا وقتی خودم تو وجود خودم ناقص باشم و خلا داشته باشم حتی اگه با آدمی دوست شم که حتی بیشتر از خود شما هم قانونو بلد باشه بازم تضمینی وجود نداره که اون رابطه عالی باشه ….. چون من هنوز از طرفم” توقع” دارم…………. حرفاش منطقی بود ……. شدیدا هم منطق قوی ای داشت …….. فهمیدم هر چی هست . اول و آخر همه چی به خود من میرسه …….. انگار سرنخ از خود من شروع میشه و در نهایت به خود من میرسه ………… فهمیدم هر چی هست باید تو وجود خودم دنبالش بگردم ……….. به رفتارای دوستم فکر کردم و دیدم این آدم اون قدررررر با خودش هماهنگه که من این رفتاراشو میذارم رو حساب بی تفاوتیش ولی غافل از اینکه انگار بعضی چیزایی رو که من تازه دارم یاد میگیرم اون از قبل بلده و داره تو زندگیش رعایت میکنه ……….اگه بخوام مثال بزنم : یه روزی البته حدود سه سال پیش بهش گفتم اگه من بمیرم چی کار میکنی؟ فکر میکنید چی گفت : خخخخخخخ لبخند زد و گفت هیچی …….ناراحت شدم …. گفت وقتی بمیری دیگه کاری از دستم بر نمیاد ولی تا هستی قدرتو میدونم ………….الان که با باورهای توحیدی آشنا شدم میبینم این جمله خیلی هم زیباست …… راست میگه مرگ حقه و همه میمیرن ولی مهم اینه که تا هستم دلش میخواد با هم خوش باشیم …………. یه خاطره ی دیگه : بچه ها دوست من اصلا اهل ناله نیست ….. وقتی ام که مریض میشه دکتر نمیره و آخر آخر دوا درمونش اینه که یه استامینفون یا یه ادالت کلد بخوره خخخخخخخ ( یعنی سرطان هم داشته باشه با همینا خودشو خوب میکنه خخخخخخخخخ شوخی کردم )…… اون روز تو ماشین بودیم دیدم یهو زد کنار و پیاده شد و با حالتی شبیه دویدن رفت سمت سطل زباله و گلاب به روتون بالاآورد ….. من حتی پیاده هم نشدم ………. بعد اومد نشست تو ماشینو و من فقط گفتم میخوای برم پایین از سوپر مارکت آب معدنی بخرم برات؟ گفت نه و خیلی عادی به راهمون ادامه دادیم و رفتیم خرید و بعدشم با اینکه میدونستم اون چیزی نمیخوره ولی خب من گفتم گشنمه و رفتیم رستوران و من پیتزا خوردم و اون طفلک حتی نتونست لب به غذا هم بزنه و بعدشم مثل همیشه منو رسوند خونه و همین …….. همه چیز مثل همیشه بود …….. بچه ها اون با اینکه خودش بالا آورده بود اما به من حق میداد که گرسنه م باشه و منو برد رستوران و خودش نشست تا من غذامو بخورم …… آه و ناله نکرد ….. در حالیکه اگه من بود میگفتم بابا من مریضم اون وقت تو درک نمیکنی و میگی بریم رستوران ؟ اگه من بودم ناراحت میشدم که دارم بالا میارم و طرفم حتی از ماشین پیاده هم نشد …………جالب اینه که منم اگه مریض شم اون اضافه بر سازمان قربون صدقم نمیره ………… بهم میگه خوبی … بهتری ….. ولی این طوری نیست که من مریض شم بهم بیشتر توجه کنه ………. همیشه یه مدله ……. و من الآنا میفهمم که جه قدر این رفتاراش طبق قانونه ………. بچه ها روزای اول آشناییمون این کاراشو میذاشتم رو حساب بی تفاوتیش و بی احساس بودنش اما حالا میبینم این رفتارا نشون دهنده ی عدم وابستگی و شناخت قانونه ………………. عاشق خودمم از کجا شروع کردمو به کجا رسیدم خخخخخخ

    شاداب باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    1234 گفته:
    مدت عضویت: 2250 روز

    با آرزوی عشقی خالص والهی برای همگان

    جلسه پنجم مصاحبه با استاد:

    استاد جان خیلی شما روتحسین میکنم که از همون ۱۵ سالگی دنبال کسب درآمد وکاسبی بودین چیزی که خیلیها خیلی دیر شروع میکنن ,وتضادها وشرایط زندگی شما رو وادار کرده که خیلی عملگرا بار بیای ومجبور باشی که خودت گلیم خودت رو از آب بیرون بکشی ,چیزی که خیلیها هنوز هم ندارن اون عملگرایی واقدام کردت رو ,اما شما بصورت خودکار توسط اون زندگی بهش ورود پیدا کردی.

    پول وثروت الهی هم که همیشه بعد از اصلاح باورها وآرامش خودبخود پیداش میشه.

    واما بحث اصلی که در مورد رابطه هست, وبرای من این طرز تفکر ورابطه ای که واملا مبتنی بر لذت بردن از زندگی ولحظات وایمان وتوکل به خداوند هست رو خیلی ستایش میکنم وبهتون تبریک میگم بابت جرات وشهامتی که توی خلق چنین رابطه عاشقانه وزیبا والهی که داشتین.

    این یک رابطه کاملا مبتنی بر اعتمادوعشق هست وفکر نمیکنم هرگز توی همچین رابطه ای خیانت پیش بیاد چون هیچ کس مجبور به زندگی باهزار جور قفل وچفت وبست نیست .چقدر مبتنی بر آزادیه این رابطه وچقدر تحسینش میکنم کسانی که نگران روز پیری وکوری خودشون نیستن وفقط در لحظه زندگی میکنن وفقط به خداوند وابسته هستن نه همسری که آخر عمری تروخشکشون کنه یا به عنوان یک شوهر بهشون خدمت کنه وحمایتشون کنه ویا به عنوان یک زن به زندگیش سروسامون بده وخونه رو آب وجارو کنه ومسئولیت خونه رو به عهده بگیره وغیره وغیره.

    خدایی تواکثریت قریب به اتفاق ازدواجها اون عشق دوران نامزدی وحس رهای وآزادی ودوست داشته شدن ودوست داشتن با ازدواج تبدیل میشه به دیدگاه یک مرد نان آور,یک مردی که از لحاظ جانی واجتماعی از زنش حمایت میکنه, زنی که نقش مادر مرد رو برعهده میگیره, نقش نظافت چی خونه وپرستار بچه رو پیدا میکنه,چرا این عشق تبدیل به همچین لجنی میشه?فقط بخاطر اینه که مهر دائمی بودن روش خورده میشه ودیگه طرفین رو همدیگه حساب باز میکنن وسرمایه گذاری میکنن وتعین تکلیف ونقش بازی کردن وبه زرف خود کشیدن وحواسم باشه کلاه سرم نره و….

    خلاصه هر کسی حق انتخاب سبک وشیوه زندگی شخصی خودش رو داره .

    اما با این اوصافی که تو زندگی مشترک پیش میره البته نه همشون تقریبا ۹۵ درصدشون که گند زندگیشون بالا اومده خواه ناخواه سبک زندگیها به این مسیر درست کشیده خواهد شد.البته خیلی از زندگیها هم خیلی ظاهر موجهی دارن اما وقتی دقت میکنی میبینی اغلب یکی داره میسوزه ومیسازه وحفظ ظاهر میکنه تا کیان خانواده به خطر نیفته وبزودی دچار انواع بیماریها یا مرگ زودرس خواهد شد ویا اینکه هردو دارن بخاطر بچه وحفظ کیان خانواده میسوزن ومیسازن وادای خوشبختی رو درمیارن…

    خلاصه تنها تفاوت سبک زندگی عاطفی استاد با بقیه اینه که اون زندگی رو فقط عشق ولذت وهماهنگی وایمان نگه داشته واین زندگیها رو چفت وبستهایی به اسم ازدواج,بچه,حرف مردم, جدا شم پول ندارم, آبروی خانواده میره و……

    خدا رو هزاران بار شکر میکنم که در عصر بیداری الهی دارم زندگی میکنم که دیگه کسی مجبور به کاری نیست مگر اینکه خودش دوست داشته باشه.

    به مریم جان هم خیلی تبریک میگم هم بخاطر عشق زیبایی که با استاد عزیز خلق کردن وهم بخاطر جرات وشهامت وجسارتی که تو عمل کردن به اون چیزی که بهشون الهام شده داشتن.یه دونه ای مریم جون

    الهی بینهایت شکر واقعا از رابطه زیباتون وعشق الهی بینتون لذت میبرم وازش ایده میگیرم.

    ⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟⭐🌟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    محمدرضا روحی گفته:
    مدت عضویت: 1321 روز

    به نام هدایت الله

    با سلام خدمت استاد خانم شایسته و همه دوستان خوبم

    خدایا شکرت باز هم با یه فایل دوست داشتنی با مصاحبه با استاد چقدر دوستان سوالهای خوبی رو پرسیدند واستاد هم مثل همیشه بی‌نظیر و فوق العاده بود پول ساختن در کل استاد از بچگی در وجودشان بود و خیلی راحت از نظر مالی پول می‌ساختند وقتی باورهایمان در مورد همه چیز تغییر کند به ثروت و سلامتی پایدار می‌رسیم و رشد کردن را می‌توانیم با نتیجه عالی آن را به دست بیاوریم ایمان و پشتکار هست که نتایج اتفاق می‌افتد

    با تحسین کردن نمودهای فراوانی را یا هر چیزی را تایید کنیم مثل آب کار خرید کردن و طبیعت و هر امکاناتی را با تحسین کردن باور فراوانی را در ذهن خودمان میتوانیم بهتر کنیم استاد نوع تفکرتون را خیلی دوست دارم چون سبک درست زندگی است که مسیر روشن‌تر را میتوانیم ادامه بدهیم

    در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    حمیداکبریان گفته:
    مدت عضویت: 832 روز

    با سلام به دوستان توحیدی سایت وسلام وارادت به استاد عباسمنش دوست داشتنی ودرودو دست مریزاد به خانم شایسته بابت خلق محصولات هدیه در دل داشته های سایت که این بار بعد از پروژه گام به گام محصول رایگان مهاجرت به مدار بالاتر را برایمان آماده کردن واقعا سپاسگذارم این پروژه های خانم شایسته نمونه بارزی از توجه به داشته ها وقدر دان آنها بودن هست با وجودی که همه ما به فایلها به طور‌جداگانه دسترسی داریم ولی به طور رندم مگه دوباره آنها را ببینیم یا بشنویم ولی این اتفاق برای خود من میتواند الگویی باشد از اینکه در فایل های دانلوی شروع به دسته بندی بکنم و فایلهای که مرتبط به هم هستن یا احساس بهتری از آنها میگیرم را در پوشه های ده گانه بگذارم وهر پوشه مثلا فایلهای که درباره ثروت یا توحیدعملی بحث روابط ویا سلامتی، ویا،باورها وهمچنین سایر موضوعات رادسته بندی بکنم وخود این چقدر میتواند در راستای کنترل ورودیها کمک کند وانشالله که این کار را انجام دهم

    واما در موردسوالهای که استاد دراین فایل پاسخ دادند چند نکته برام جالب بود ببینید خارج ازسایت هرکسی که بخواهد سخنرانی بکند جلوی دوربین وپیش مردم سعی میکند که مثلا با تواضع حرف بزند ولی استاد مثلا در باره تاثیر گذاری که دارد به راحتی میگه من میدانم آدم تاثیر گذاری هستم وفارغ ازاینکه شما بگید یا نگید من خودم را آدم تاثیر گذاری میدانم‌ وعلت این را هم صداقت ودرستی ومخصوصا عمل به انچه که میگویم را میدانم حالا تصور بکنید یه شخصیت مهمی درحد وزیر یا حتی رییس جمهور درتلویزیون این را بگوید که من تاثیر گذارم بدون توجه به حرف شما مردم تصور بکنید چه هجمه ای علیه اش درست میشه در نتیجه اکثریت افراد اعم از مشهور و معروف تا ادمهای ناشناس وکم نام در. مقابل مخاطب به اسم تواضع وخوشایند مردم حتی دستاوردهایشان را لفافه اعلام میکنند که برچسب مغرور یاحتی متوهم‌ بهشان نزنند وقتی مهم مردم باشند نه خدای مردم مدام باید دور خودت پیله بزنی ،نقش بازی کنی یا توضییح بدی در باره فلان سخنرانی یا مصاحبه و‌….اما دراینجا استاد بعضی جاها که به صراحت اعلام میکند که من حرف یاعملی که از ان نتیجه گرفتم را به خاطررضایت مردم ومخاطبان وحتی دوستان واعضای سایت عوض نمیکنم واصلا نگران نیستند که مثلا مخاطب او را ترک کند ومعمولا کسی که تازه وارد سایت میشود واینها را میشنود مثل خودمن نه تنها برایش تازگی دارد بلکه رنج اور هم هست وبرخی شاید توهین به خود هم تلقی کنند اما هرچه بیشتر اینها را میشنویم ودر عمل هم‌می بینیم درست است پی به تغییر با ورها وتغییر شخصیت مان میبریم که هر انچه هست ونیست در زندگی ما دستاورد باورهای ماست وبه خاطر این صراحت استاد هرچیزی که میگوید را من باور میکنم یعنی سعی بر باور کردن ان است مثلا ماشاالله با این همه ثروت که خدا همیشه بر آن بیفزاید دارد و البته گذشته ایشان را در اون اتاق معروف بندر عباس هم دیدیم واین دستاوردها را در راستای فهمیدن قانون وعمل به آنها میداند ولی همچنان میگوید پاشنه آشیل من دربحث ثروت باور فراوانی است با وجود این همه نتیجه ویه جورایی مخترع باور فراوانی در بین فارسی زبانها احتمالا خود استاد بودن ولی بر خودشان تاکید میکنن که باید بیشتر این باور را. باور کنم به من نوعی اهمیت این موضوع را صد چندان میکند ودیگه شرایط امروز جامعه که دلار80 تومنی وجنگ های خاورمیانه و امدن ترامپ و…بر عکس اکثریت جامعه که فکر وذکرشان این مسائل هست والبته همیشه بوده ما را نگران نکند ودر همین ایران خودمان به هزاران موضوعی که فروانی را تقویت میکند بپردازم یک نمونه داشتن گازی که در همه خانه ها حتی در کوره دهاتها هم گاز در دسترس است البته این موضوع گاز را من همیشه مثال میزنم استاد الان ایران نیستی همین گاز ارزان در دسترس همگان را همه در بوق کرنا کردن که مسولین لیاقت ندارن به نیروگاه های برق گاز ندادن ودر هفته 2 بار 2 ساعت برق اون هم طی روز نه درشب. قطع میشه واعلام کردن به خاطر مصرف زیاد مردم واولویت خانه های مردم است که اگر به نیروگاه ها بدهیم چون مصرف گازشان خیلی بالاست اون 2 ساعت قطعی برق مرتفع میشه اما به خاطر ناترازی باید گاز برخی از مردم در منازل قطع بشه ودر این زمستان سرد اگه گاز قطع بشه خیلی مشکلات بیشتری دارد تا 2ساعت برق در طول روز واقعا باید شکر گذار این نعمت باشیم ومن وقتی این نعمت گاز را پیش دوستان مثال میزنم جوری با نگاه عاقل اندر سفیه برخورد میکنند ویا میگن ارزشی شدی از حکومت طرفداری چیزی بهت رسیده و…می خندم البته قبلا من استاد تمام عیار بحث های سیاسی بودم در کانالهای مختلف تلگرامی در این باره عضو بودم به همین خاطر روزنامه ها وکتابهای که موضوعیت سیاسی داشتن را اکثرا خوانده بودم واقعا اطلاعاتم در این زمینه بالا بوداما با ورود به این سایت الهی واطلاع از پوچی بحث های سیاسی میشه گفت کاملا اخبار واین بحث ها را کنار گذاشتم من نقاش ساختمان هستم که هیچ ربطی به مسائل سیاسی ویا مخالف یا موافق حکومت بودن ندارد امااز زمانی که سعی کردم عینک بدبینی را بردارم وفقط مسائل منفی رانبینم خدارا صدهزار مرتبه شکر که درتهران الان درسته مستاجر هستم اما درجای تقریبا خوب حدود شرق تهران واحد 2خوابه رهن کردیم البته باکمک همسرم چون شاغله البته تا4سال پیش ما در اطراف شهریار مستاجر بودیم حتی ارزوی رهن خونه دراونجا داشتیم کرایه ندیم اطراف شهریار نه خود شهریار اون موقع خانمم همین شغل داشت اما کار من ثبات نداشت معتقد بودم به خاطر تورم وگرانی همه این مشکلات دارن هرکی قبلا خونه خریده برد کرده الان یعنی 4 سال پیش میگفتم اگر بتوانی اون شرایطی که داری حفظ کنی یعنی پیشرفت اما الان که دی ماه هست وشروع زمستان وکار نقاشی که میگن فصلی هست یعنی اینجوری بود ولی 2ساله که من تقریبا مداوم سرکار هستم اون هم نه مثلا کاری که پروژه باشه و6ماه یا یکسال اونجا باشم بلکه یک واحد در حدود یک هفته الی10 روز که انجام میدم کار تحویل میدم وسایل میبرم سرکار دیگه وبرای کاربعدی رزرو انجام شده واقعا تمیز کار ومنصف هستم البته ارزان کار مثل سابق نیستم وهیچ تبلیغاتی حتی تو پیج خودم هم ندارم خود مشتریان خدا شاهده به فامیلها واطرافیان زنگ میزنن وطوری ازکارم وشخصیتم تعریف میکنند در تعجب میمانم که این چه حکمتیه خدایا وکارها اوکی میشه تابستان بعد10 سال یه پراید قدیمی تو خرج افتاده داشتم که یکی از خواسته هام توهمین سالی که هنوز3ماهش مونده تعمیر اساسی ونونوار کردن ان بود به لطف خدا به جای تعمیر فروختم ویه ساینا مدل 1401 درحد صفر نقدی خریدم البته به لطف استاد وقوانین من چقدر قربون صدقه همون پراید میرفتم که عصای دستم بود حالا دیگه تصور بکنید ساینا راچقدر تحویل میگیرم البته همین الان خانمم ماشین برده توخ پیروزی و5ماه گواهینامه گرفته یعنی وابستگی ندارم درپایان. از همگی تشکر میکنم وانشالله همیشه سلامت وسعادتمند وحساب پرپول داشته باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    نیلوفر مرادی گفته:
    مدت عضویت: 879 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    سلام به استاد گرامی، خانم شایسته و دوستان عزیز

    گام سوم: رابطه متقابل بین تقوا و ثروت پایدار

    1_ باورهای قدرتمند کننده که ارتباط مستقیم بین تقوا و ثروت پایدار را نشان می‌دهد:

    * ثروتمند شدن معنوی ترین کار جهان است.

    *خداوند بیشتر از ما می‌خواهد که ثروتمند شویم.

    *هر چقدر که ثروتمند شویم، نزد خدا محبوب‌تر میشویم.

    * وقتی ثروتمند می‌شویم به گسترش جهان کمک می‌کنیم، و خداوند از کسی که به گسترش جهان کمک می‌کند حمایت می‌کند.

    * پول ساختن همان خدمت به خلق است، و این دو از هم جدا نیستند.

    * خداوند ثروتمندان را دوست دارد چون بیشترین چرخش اقتصادی در دست ثروتمندان است.

    * وقتی انسان به ثروت پایدار می‌رسه، دیگه نه حسودی میکنه، نه خودشو با دیگران مقایسه میکنه، نه کلاهبرداری میکنه، نه کارهای خلاف دیگه ای که واسه به دست آوردن پول انجام میدن.

    * کسی که به ثروت رسیده ، بدون هیچ چشم داشتی به دیگران کمک میکنه مثل: مدرسه و مسجد ساختن جهیزیه گرفتن واسه نیازمندان زندانی آزاد کردن _ تأمین هزینه‌های کودکان بی سرپرست و کلی کارهای خیر دیگه.

    * کسی که ثروتمند هست خدا رو بهتر میشناسه،و بهتر عبادت می‌کنه، چون میدونه هر چه که داره بخاطر خداوند هست. قدرت اون رو بیشتر درک میکنه.

    2_ از خلال توضیحات استاد عباس منش در این قسمت، چه راهکارهایی برای ایجاد و تقویت باور به فراوانی آموخته ای با توجه به اینکه، «باور به فروانی» نقشی بسیار اساسی در تجربه موفقیت مالی پایدار دارد؟

    دنیا، دنیای فراوانیه

    جهان همواره در حال گسترش‌ هست

    هیچ وقت نباید کمبود رو باور کنیم، در هر زمینه‌ای مثل: پول و ثروت ، روابط خوب، آب ، انرژی، مواد غذایی و …

    * به عنوان مثال همیشه از کمبود آب میگن و ما رو می ترسونن . در صورتیکه هر ساله کلی بارون و برف میباره. تازه می‌تونیم از آب دریا استفاده کنیم و اون رو تصفیه و شیرین کنیم به صورت نامحدود.

    * می‌تونیم از انرژی خورشیدی واسه تولید برق استفاده کنیم.

    * هر روز تنوع گیاهان و محصولات غذایی بیشتر میشه.

    * هر روز تنوع شغل و درآمدهای هنگفت و میلیاردی بیشتر می‌شه.

    * این همه رابطه خوب و عاشقانه. این همه دختر و پسر خوب که توی سایت خودمون هست. این همه زن و شوهر خوب توی سایتمون چه عاشقانه زندگی می‌کنند. بهترین نمونه هم استاد و خانم شایسته عزیز، به لطف خدا روز به روز عاشقانه تر زندگی می‌کنند و از مصاحبت با هم لذت میبرن.

    * در مورد کمبود پول و کسادی بازار: این همه کسب و کارهای پر رونق تو هر صنفی هست، که کلی مشتری دارن، بنابراین پول هست.

    * اگه پول نیست و کار نیست، پس این همه عروسی های مجلل چیه

    * اگه پول دست مردم نیست، چرا اکثریت تو خونه هاشون دو تا ماشین دارن.

    * روز به روز سفره های مردم توی مهمونی و دور همی ها رنگین تر میشه. قدیم ها از این خبرا نبود فوقش یه نوع غذا درست می‌کردند و میوه می‌دادن به مهمون . ولی الان چند جور غذای رنگارنگ و انواع دسر و ژله و نوشیدنی و کلی تجملات توی هر مهمونی برگذار میشه.

    * چند سال پیش وقتی ازدواج می‌کردند، به صورت مشترک توی یه اتاق زندگی رو شروع می‌کردند، ولی الان یه خونه مستقل با تمام امکانات که خوابش مستر باشه و کلی کمد دیواری و آشپزخانه مدرن و یه مطبخ و استخر و کلی امکانات دیگه. این اگه فراوانی نیست پس چیه؟

    (ما خالق زندگی‌مون هستیم با کانون توجهمون)

    پس باید آگاهانه به فراوانی توجه کنیم، فراوانی در هر زمینه‌ای.

    ممنونم خانم شایسته عزیز، واسه این پروژه و دور همی این جمع توحیدی

    امیدوارم که همگی بعد از این پروژه به مدار بالاتر و بهترین مدار مهاجرت کنیم

    در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    محمد مردانی گفته:
    مدت عضویت: 3101 روز

    با سلام خدمت استاد گلم و خانم شایسته

    تو کامنت قبلیم نوشتم که من از خدا درخاست کردم که درامدم یکی دو مدار بره بالاتر فرداش خانم شایسته پروژه مهاجرت به مدار بالاتر رو استارت زد و من این رو نشونه ای از طرف خداوند دیدم برای اجابت خواستم

    باورهای قدرتمند کننده ای رو لیست کن که ارتباط بین کنترل ذهن و تقوا رو نشون بده :

    ایات قران بهترین باور هارو به ما میده برای درک این توانایی با ثروت پایدار وقتی ما توانایی کنترل ذهن داشته باشیم همیشه احساس خوبی داریم و این احساس خوب طبق قانون بدون تغیر خداوند اتفاقات خوب وارد زندگیمون میکنه

    اتفاق خوب چی هست؟ اتفاق خوب ورود پول و ثروت به زندگیمون هست اتفاق خوب اسان شدن برای اسانی هست اتفاق خوب دریافت الهاماتی است که خداوند میگه انجام بدیم و ما با انجامشون چقدر کارهامون ساده تر و مفیدتر میشه من یه مثال از خودم بزنم من معاون یک مدرسه غیر انتفاعی هستم از وقتی خداوند بهم الهام کرد که نیاز نیست اینقدر حرص بخوری و نگران بچه ها باشی. توی زنگ تفریح و خداوند از این بچه ها محافظت میکنه و تو توانایی محافظت ازشون رو نداری و با حرص خوردنت فقط خودت رو فرسوده میکنی تصمیم گرفتم که دیگه خیلی راحت گیر تر بشم و به خودم یاد اوری کردم که خودمون وقتی میرفتیم مدرسه توی زنگ تفریح ها کسی نمیومد بگه اقا اروم بدو مواظب باش نخوری زمین تازه توی اون حیاط بزرگ با اون همه دانش اموز شیطون یه بارم رفتم یه مدرسه دولتی دیدم اره هنوز همونجور هست و بچه ها بدون هیچ مراقبی یا ناظمی دارن تو یک حیاط بزرگ و دلاور بازی میکنن الان توی زنگ تفریح خیلی خیلی کارمو راحت کردم فقط وایمیسم توی افتاب یا قدم میزنم و عبارات تاکیدی با خودم زمزمه میکنم به زیبایی ها توجه میکنم سپاسگزاری میکنم و بچه ها هم بازیشون رو میکنن و تا الان نتنها اتفاقی نیفتاده بلکه خیلی راحت تر و لذت بخش تر شده براشون زنگ تفریح ها

    بریم سراغ تایید فراوانی پول و ثروت که ارتباط مستقیمی داره با نتایج مالی و پایداری ثروت توی زندگیمون

    دیروز رفتم توی یک محله ی بسیار زیبا و ثروتمند نشین پیاده روی کردم چقدرررررررر ماشین های میلیارد تومنی دیدم بخدا از پراید و کوییک بیشتر بود انواع و اقسام بی ام دبلیو ، بنز ، لکسوس، تویوتا، مزدا، ماشین چینی های با کیفیت و مدل بالا، ماشین های کلاسیک که مد شده و قیمتش هم بالاس خدایاشکرت از این همه فراوانی یه بنز دیدم کاور نقره ای کرده بود بنز رو و چقدر زیبا بود یه بنز دیدم مثل نهنگ بود طرحش و خیلی مدلش رو دوست داشتم یه لکسوس دیدم چراغ های عقبش کشیده بود و بسیار زیبا واسپرت و چقدر من این مدل لکسوس رو دوست دارم خدایاشکرت از این همه فراوانی پول و ثروت

    خونه هایی دیدم اونجا بسیار زیبا و شیک با نماهای خلاقانه هم اپارتمانی هم شخصی و حیاط دار چندین و چندتا خونه ی دوبلکس دیدم با حیاط بزرگ و زیبا و سر سبز اپارتمان های بزرگ با واحد های بزرگ و تراسها ی بزرگ و رو به خیابون و ویوی عالی با تراسهای فوق العاده شیک

    چقدر ساختمان در حال ساختن بود چقدر ساختمان ساخته شده بود و کامل شده بود تازه ی تازه چقدر ساختمان ساخته شده بود و فروش رفته بود و ادمهای مشتی و ثروتمند توش زندگی میکردن

    چقدر مغازه هایی دیدم که خود مغازه میلیارد تومنی می ارزید و چه کسب و کارهای موفقی توش بود و بخ راحتی داشتن پول میساختن از کسب کارشون خدایاصد هزار مرتبه شکرت خدایا منم میخام کسب وکار خودم رو داشته باشم منم میخام درامدم رو به افزایش باشه

    اینا همه که نوشتم فقط برای چیزهایی هست که دیروز از یک محله دیدم چقدر ثروت و نعمت جاهای دیگه هست

    چقدر ادم هست که هر روز کارشون راحت تر و کسب و کارشون پولساز تر میشه کلی از بچه های سایت رو میشناسم که هر روز از لحاظ مالی دارن پیشرفت میکنن

    همین چند روز پیش یه کامنت از اقا مهدی سابقی نژاد خوندم که نوشته بود درامد دو میلیون دلار رو تیک زده ماهی 500 میلیون هزینه میکنه برای خودش یه خونه توی فرشته میخاست اجاره کنه که اجارش ماهی 320 میلیون تومن بود توی سن 25 سالگی خدایاشکرت از این همه موفقیت که دوستانم کسب میکنن

    سید حسن عزیز به درامد 290 میلیون تومن در ماه رسیده کسب و کار خودش رو داره و هر روز رو به پیشرفت هست

    شهرزاد خانم سال 1401 به درامد 2 میلیارد و نیم در ماه رسیده خونه خریده ، لاغ خریده ، ماشین شاسی بلند مدل بالا داره

    لیلا بشارتی که استاد هم در موردشون فایل گذاشت رسیده به درامد ماهی 500 میلیون تومن کسب و کارش رو گسترش داده و شعبه دوم رستورانش رو زده خدایا شکرت از این همه فراوانی

    رضا عطار روشن همین طور داره درامدش میره بالاتر

    دوست عزیز افغانمون که توی اون وضعیت افغانستان با وجود اینکه خانم بود رسیده بود به درامد 1 میلیاردو خورده ای در ماه و بعد هم مهاجرت کرده به کانادا و استاد هم یه فیال در موردشون گذاشت خدایاشکرت مهم نیست کجا باشی یا چه شرایطی داشته باشی اگر به درستی از قانون استفاده کنی خداوند بی نهایت نعمت و ثروت وارد زندگیت میکنه

    و همچنین بی نهایت الگوی دیگه که توی گشیم ذخیره کردم و مرورشون میکنم

    خدایا من رو در مدار دریافت پول و ثروت قرار بده

    خدایا تو در هر لحظه خیر و برکت و پول و ثروت وارد زندگیم میکنی من ایمان دارم

    خدایا تو از بی نهایت راه و مسیر و ادم خیر و برکت و پول و ثروت وارد زندگیم میکنی من ایمان دارم

    خدایا تو تنها روزی دهنده هستی خودت رزق روزی من رو بیشتر کن و من رو ببر در مدارهای بالاتر و قدرت خرید من رو افزایش بده

    خدایا اگر کل درختان روی زمین قلم بشن و کل دریاها مرکب نمیتونن نعمتهای تورو بشمارش در بیارن و پس من نگران چی هستم

    خدایا تو قسم خوردی به ارامش شب و آغاز روز که از من محافظت میکنی و روزی من رو میدی

    خدایا تو بارها و بارها در قرآنت گفتی هر کسی در مدار دریافت ثروت قرار بگیره من رزق بدون حساب بهش میدم من رو در مدار دریافت رزق بدون حساب قرار بده

    در پناه الله شاد و سالم و ثروتمند باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1226 روز

      آقای مردانی عزیز سلام

      ممنونم از کامنت زیباتون و باورهای قشنگی که با منطق برامون توضیح دادین مخصوصا در مورد فراوانی و ثروت

      مثالهای که زدین از دوستان عزیز این سایت که مرزهای مدار مالی جابجا کردن و باعث شدن باور کنیم که میشود ،من همیشه از معلمان خودمون این جمله شنیدم که زکات علم آموزش دادنش ،که استاد عباسمنش و بچهای این سایت که همگی شاگردانشیم با هر بار عمل کردن به این آموزشها و نتایجمون داریم زکات این آگاهی ها رو میدیم

      ازت ممنونم برای دعاهای بسیار زیبای که آخر کامنت خودتون نوشتید باعث نورانی شدن قلبم شد و انشاله که در مسیر رشد در تمام جنبهای زندگی هر روز موفقتر باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    عاطفه معین گفته:
    مدت عضویت: 807 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به مریم و استاد عزیز و همه دوستان هم فرکانسم در مهاجرت به مدار بالاتر .

    رابطه متقابل بین تقوا و ثروت پایدار

    باز هم به خودم یادآوری میکنم که اصل داستان همین است : حال خوب اتفاقات خوب و حال بد اتفاقات بد .

    اگر بتوانیم در شرایط سخت ذهنمان را کنترل کنیم و به احساس خوب برسیم جهان مشکلات و مسائل ما را حل می‌کند، راه حل گفته می‌شود – هدایت می‌شویم به جواب حل مسئله ها- و خداوند دست هایش را برایمان می فرستد.

    بارها اینو تجربه کردم که در شرایط سخت کنترل ذهن نداشتم و احساسم را خوب نگه نداشتم و اوضاع بدتر شده ، و از وقتی حال خوب احساس خوب را درک کردم در شرایط های سخت کنترل ذهن انجام دادم و به مسیرسبز هدایت شدم و دستان خداوند در زندگیم ظاهر شده اند.

    پس جهان به کلام من کاری ندارد به فرکانس ما به احساس ما کار دارد .

    —————————–

    به هیچ عنوان باور ها یک شبه ساخته نمی‌شود و کسی با یک جمله نمی‌تواند پیشرفت کند !

    وقتی وارد سایت شدم سریع دوره شیوه حل مسائل را خریدم و فکر میکردم از فردای اون روز مسائل حل می‌شوند ولی باورهای درستی نداشتم و زمان برد تا تونستم مطالب رو درک کنم و باور کنم و نتیجه بگیرم .

    ———————————-

    هدفمان را خدمت به خلق در نظر بگیریم یا جنبه مادی اش را ..که برایمان خیلی مهم است ؟

    هر دوی اینها یکیست ، ما با اندازه‌ ای که می‌توانیم مشکلات مردم را حل کنیم ثروتمند می شویم .انسان هایی که ثروت‌های پایدار دارند کسانی هستند که مشکلات را حل می کنند .

    —————————

    باور فراوانی

    باران رحمت الهی همیشه داره میباره اگر سطل ما خالیه باید سوراخ های سطل رو تعمیر کنیم یا سطل مون رو عوض کنیم .

    از وقتی این موضوع رو متوجه شدم به اندازه ای که باورش کردم ثروت وارد زندگی من شده و هر روز دارم روی باور فراوانی کار میکنم .

    هر ماشین عالی که در خیابان می بینم به خودم میگم ببین چقدر ثروت هست کسی که این ماشین رو داره قطعا یه خونه چند میلیاردی هم داره پس پول همیشه هست فراوانی بی نهایته.

    من هفته ای 500 تا 700 تا سمبوسه درست میکنم برای فروش و همه فروش میرن ، پس ثروت هست و مردم راحت خرید می‌کنند و من باز هم مواد اولیه میخرم و باز هم …

    وقتی از پنجره خونم بیرون رو نگاه میکنم کلی مغازه می بینم که همه در حال فروش هستند … آخر هفته ها بیرون از شهر و تفریحگاه ها پر از ماشین و آدم هایی هستند که اومدن بیرون خوش باشند و همه کلی مواد خوراکی، غذا میوه با خودشون آوردند همین یعنی پول هست و مردم تفریح می‌کنند. همسر من هفته ای چند بار برای مغازش شیر میوه و مواد خوراکی میخره و مدام این روند تکرار میشه پس ثروت فراوان هست و همه در حال خرید هستند .

    بازار طلا فروش ها : در هر مغازه چند صد میلیارد طلا موجود هست و هر بار در کانال هاشون طلاهای جدید تری میذارن و مردم هم خرید می کنند پس ثروت بی نهایته ، خود من در این یک سال حدود 300 میلیون طلا و طلای اب شده خریدم اونم هر بار نقد، پس پول بوده درامد بوده که خریدم و لذت بردم ،

    پول هست و بهترین مواد خوراکی و گوشت و مرغ خریده میشه و لذت میبرم و این روال مدام داره تکرار میشه پس ثروت بی نهایته و من میتونم راحت خرید کنم .

    خیر ، برکت ، پول و ثروت مثل آب روان به زندگی من روانست خدایا شکرت.

    کسب و کار من با برکته و من هر روز به ثروتم افزوده می‌شود خدایا شکرت.

    باران رحمت الهی هر لحظه در حال باریدن است و دریای بی کران سهم من از این رحمت الهیست خدایا شکرت.

    خدایا شکرت که هر بار پول خرج میکنم ده برابرش به کارت و کیفم برمی‌گرده.

    من هر چقدر ثروتمند تر باشم نزد خدا محبوب ترم.

    هر بار برای خودم و خانوادم غذا درست میکنم یا مهمان دارم دارم اصلا خساست به خرج نمیدم و باور دارم که صد برابرش رو خدا بهم میده چون ثروت فراوانه.

    در حد توان مالیم بهترین مارک ها رو میخرم و استفاده میکنم چون لایق ثروت و بهترین ها هستم و هر بار بیشتر دریافت میکنم چون ثروت فراوانه.

    با حس خوب در حد توانم می بخشم چون خداوند هم به من هر روز نعمت بیشتری می بخشه و من ثروتمند تر میشم خدایا شکرت .

    مریم و استاد عزیز بابت این جلسه عالی سپاسگزارم ازتون.

    خدایا تنها تو را می پرستم ‌ تنها از تو یاری می طلبم مرا به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آن ها نعمت داده ای .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    فاطمه تقی زاده گفته:
    مدت عضویت: 2319 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربانم که هرآنچه دارم از آن تو دارم

    سلام استاد عزیزم ومریم جانم

    سلام به دوستان نازنینم

    قانون احساس خوب=اتفاقات خوب

    استاد سپاسگزارم از وقتی که این جمله رو از شما شنیدم وهر روز بهتر از روز قبلم درکش کردم وبهش عمل کردم نتیجه گرفتم استاد خداروهزاران بارشکر همیشه سعی میکنم حالم رو خوب نگهدارم ودید مثبتی نسبت به اتفاقات اطرافم داشته باشم

    اوایل استاد که هنوز قانون رو خوب درک نکرده بودم خیلی تلاش میکردم همسرم هم این قانون رو رعایت کنن بعداز گذروندن تکاملم به این درک رسیدم که من باید تمرکزی روی خودم کار کنم وبا تغییر خودم دنیا وافراد اطرافم هم تغییر میکنن. وبا یادآوری این جمله که هرکس هرجا هست جای درستشه خیلی بهم کمک کرد که تمام توجهم روی خودم باشه استادچقدر این قانون کمکم کرد چقدر مسیر زندگیم رو واسم راحت ولذت بخش تر کرده چقدر از هیاهوهای اطرافم واطرافیانم دورم وسرم تو کار خودمه چقدر زندگی شیرین میشه وقتی آرامش واحساس خوبی داشته باشی وبا خودت در صلح باشی ونگران هیچ چیز نباشی وهمه چیز رو بسپاری به خداوندو به این باور رسیدم که هرچقدر هم اوضاع نامناسب به نظر برسه با خوب نگهداشتن احساسم وحالم قطعا همه چیز واسه خوب رقم میخوره. خداجونم سپاسگزارم که هر لحظه کنارمی وهوامو داری.

    واینکه استاد با این باورِهرچقدر ثروتمندتر شویم نزد خداوند عزیزتریم استاد این موضوع هم خیلی بهم کمک کرده

    درسته که از نظر مالی رشد نکردم اما میدونم وباور دارم که انشاالله همین فرمون برم جلو به ِثروت هم میرسم.

    استاد چقدر این باور فراوانی بهم کمک کرده.

    سپاسگزارم استاد عزیزم ومریم جانم خداوند حفطتون کنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    همتا نوری گفته:
    مدت عضویت: 274 روز

    بنام آنکه هرچی دارم از آن اوست !

    درود نصار استاد مهربانممم ،خااانم شایسته قشنگ و همفرکانسی های عزیزم .

    چقدر آگاهی دهنده است اینکه زمان خودرا صرف این ویدئو های آموزشی کرد .

    توجه کردن به این قسمت های ویدئو نشان دهنده ارتباط بین تقوا است !

    تقوا : یعنی ایمان دارمم به خداوندمم

    ایمان داشتن به خداوند نه ترس دارد نه نگرانی . و برعکس ان آرامش میداشته باشیم .

    خداوند صاحب و مالک ماست !

    به قشنگی این آیه مبارک:

    إِیَّاکَ نَعۡبُدُ وَإِیَّاکَ نَسۡتَعِینُ(۵)

    [پروردگارا!] فقط تو را مى پرستیم وتنها از تو یارى مى خواهیم

    دعا :خدایااااا من هیچ هستم وتو در هیچ من همه استی مرا موفق تر باعزت تر و آگاه تر بساز .

    هرکجا استین در پناه حق باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: