مصاحبه با استاد | کلید لذت بردن از مسیر «تحقق خواسته ها» - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

503 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    باران و ایوب گفته:
    مدت عضویت: 1616 روز

    سلام بر استاد عزیزم و مریم جون عزیز

    وهمه دوستان

    باران:

    استاد این گام هم عالی بود همه ما جواب فرکانس هامونو میگیریم مثلا من الان روابطم یا بقیه و بقیه با من عالی شده رو این باورم کار کردم ونتیجه شم دارم میگیرم ،استاد شما گفتین وقتی رو باورهای ثروتتون کار میکنین نشونه ش پیدا کردن پوله من دقیقا همین اتفاق یکی دو روز پیش برام افتاد تو کشو کمدم پول پیدا کردم چنان ذوق کردم گفتم پس دارم مسیرم درست میرم بیشتر تلاش میکنم رو باورهام کار کنم واین چند روزه یسره من پول میاد دستم از انواع جاهای مختلف چنان لذت میبرم وتلاشمو خییلی بیشتر کردم برا کار کردن رو باورهام ‌.

    استاد من از کوچکترین چیز لذت میبرم مثلا من یه پادری خریدم چنان ذوق کردم لذت میبرم همسرم تعجب میکنه میگه خوبی میگم بهترین حس دنیارو دارم ،یا گل خریدم ابنقد ازش لذت میبرم باهاش حرف میزم تو یه هفته جوانه زد واییی خدای من چقد اشک شوق ریختم براش ،من از همه چی لذت میبرم و شکر گزاری میکنم و خداروشکر هم حسم خوب میشه و هم نتیجه میگیرم .

    خدایا شکررررت

    استاد گلم ممنونم ازت خییلی عالی بود مریم جون قربونت برم برا این پروژه عالی بی نهایت سپاسگزارم ازت

    خدانگهدار تا گام بعدی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    اعظم پورهدایتی گفته:
    مدت عضویت: 1493 روز

    سلام به استاد عزیزم سلام به بانوی گرامیم سلام به دوستان عزیزم تو این مسیر بهشتی و سلام به خدای مهربونم

    خدایا صد هزار مرتبه شکر خدایا صد هزار مرتبه شکر خدایا صد هزار مرتبه شکر

    امروز 23 10 1403

    خدا من رو سورپرایزم کرد خدا به من هدیه داد خدا به من عشق بازی با خودش رو داد

    امروز صبح ساعت 9:30 صبح من سه تا کادو از طرف ربم به من هدیه داده شد

    یک خردکن برنده فوق العاده بی‌نظیر

    سرویس قابلمه چدن سرامیک اصل اصل برند آلمان

    یه سکه طلا

    خدای عزیزم به من این سه رو هدیه داد تماس گرفته شد جواب دادم گفت عزیزم خونه تشریف داشته باشید شما برنده شدید و سه کادو از تیپاکس برای شما ارسال شده است

    خدای من وقعی که داشتم با تلفن صحبت می‌کردم خدا اومد کنارم به شکل پرنده یا کریم روی حفاظ

    پنجره ام نشست داشتم دوباره همینجور که هنوز تماس تلفنی هم ادامه داشت یه یاکریم دیگر آمد و کنارش نشست و این یعنی چی من اصلاً اینجا نبودم من توی دنیا دیگه‌ای بودم خدا رو جلوی چشمانم ظاهر شد و بهم تبریک گفت و بهم گفت این‌ها کادوهایی هستند از سمت من به تو بنده عزیزم بله دوستان عزیز استاد عزیزم من تو این مسیر بهشتی هستم تو این راه زیبایی و پر از فراوانی اینکه می‌دونستم و باور داشتم و ایمان داشتم که خداوند منو سوپرایزم می‌کنه و کرد خدایا نمی‌دونم چه جوری بگم شکرت به چه زبانی بگم شکرت من که می‌دونم تو غرق نعمتم چون که من صاحبم پادشاه جهانیان است و من رو دوش فرمانروایم سوارم من اشرف مخلوقات خدایی هستم که بی‌نهایت فراوانی داره خیلی خوشحالم خیلی خوشحالم خدایا منو هدایت کردی به سمت کسانی که بهشون نعمت دادی و غرق نعمت کردی و غرق فراوانی کردی غرق بی‌نهایت‌هایت کردی من رو دوش تو الله مهربانم نشستم و داری منو به بهترین مسیر زیبایی قشنگی بهشتی راوانی می‌روم خدایا تنها تو را می‌پرستم و تنها از تو اجابت می‌جویم و اون قدرت بی‌نهایتت داره کل این دنیا رو مدیریت می‌کنه خدای عزیزم من روح تو هستم من وجود تو هستم من دست قشنگت رو دارم حس می‌کنم استاد بزرگوارم این دستت که به سمت من هدایتش کردی و منو تو این مسیر بهشتی آوردی

    گام دهم این این فایل بی‌نظیر زبانم و کلامم جاری کن آنچه را که باید از این فایل بی‌نظیر و از این آگاهی‌هایش و مفهومش درک کنم و تو زندگیم انجامش بدم و رد پایی برای خودم و پیشرفت‌هایم قرار بگیره

    و سوال اینکه بعد از اینکه فهمیدید یک مسیری رو بروید چه انگیزه‌ای داشتید با اینکه معلوم نبود موفق میشید و ادامهش می‌دادید با این ایمان و این انگیزه رو چطور بهش رسیدید

    که باعث میشه کارهاتون رو تا آخر مسیر انجام دهید و من الان تو چنین موقعیتی هستم

    و یک کاری رو خداوند به من گفته که انجامش بدم

    و می‌دونم به محض اینکه شروع کنم خیلی‌ها ازش استقبال می‌کنند اما توی انجام دادنش هی هی تعلل ی‌کنم و پشت گوش میندازم یعنی تو اولیت اولم نیست و می‌خواهم بدونم کجای کارم یا نگیزه‌ام ایراد داره

    و اینکه مطلبی که استاد عزیز ی‌فرمایه اینکه میگن من اول اینجوری نیست که من تمام کارهایی که بهم گفته شده بودو انجام داده باشم

    خیلی از کارها رو من انجام ندادم اما

    این مسیری که حالا توی بحث توحید توی بحث موفقیت و قوانین حاکم بر جهان هستی

    تقریبا ادامه دارم میدم ولی خیلی کارها دیگه هم بوده ادامه ندادم مثلاً کلاس ارگ می‌خواستم برم نرفتم یا فلان ورزشو می‌خواستم برم ادامه ندادم

    و و یه عالمه کار دیگه

    اما در مورد این موضوع عاشق این کار بودم

    یعنی نمی‌تونستم این کار انجامش ندم

    الان چرا جلو دوربین و اینکه اصلاً نیازی ندارم ایول استاد دمت گرم که چقدر به خدا نزدیکی هرچی ثروتمندتر شویم نزد خدا محبوب‌ترین

    مثلاً الان نصفشو بیام جلو دوربین

    و فال ضبط کنم واقعا استاد گل گفتی ض اینقدر این مسیر قشنگه که اگر شبانه روز گوش کنیم این فایل‌ها رو بنویسیم و بشنویم م از لذتش کم نمی‌شه از اون حال و حسمون کم نمی‌شه هر چقدر بیشتر می‌شه واقعا نه استاد سپاسگزارم ازت ه داری ما رو به این آگاهی‌های ناب و این مسیر قشنگ بهمون آموزش میدیمو تمام پیام‌های خدای عزیز رو دارید می‌گید سپاسگزارم

    به والله قسم عجب حسی داره این مسیر عجب عشقی داره این مسیر خدایا شکرت شکرت

    واقعا استاد فراتر از همه اینایی که داری می‌گید هست

    می‌دونی استاد چرا اینجوریه چرا فراتر از ثروت این مسیر و فراتر از اون هدفی که بهش می‌رسیم چون که بالاتر از همه اینا وصل شدن به منبع انرژی پادشاه جهانیان است رب العالمین

    جهان هر روز در حال گسترش م از طریق آدم‌هاش و هم از طریق بی‌نهایت تکنولوژی‌هایی که ره درست می‌شه ساخته می‌شه و فراوانی امکانات

    واقعا باورها وقتی عوض میشه به خدا بمباران نعمت میشیم وقتی ما سرجا اصلی خودمون باشیم تو فراوانی نعمت خدا هستم وجای درستمون همینجا هست

    وقتی باورهای خوبی در مورد کسب و کارم داشته باشیم فرقی ندارد چه شغلی داریم چونکه هرکاری بکنیم و عاشقم باشیم میتونیم ثروت بسازیم

    و یک نکته طلایی و کلیدی اینکه استاد عزیز میگن اگر شغلی که عاشقش باشی و دوستش داشته باشی این تعلل نیست این پشت گوش انداخت و اینکه عاشقش نیستی کاری که عاشقش باشیم و انگیزه داشته باشیم و شور و شوق داشته باشیم و باورهای خوبی رو در موردش بسازیم تیجه خیلی خیلی زیبایی رو ما می‌گیریم

    خدایا صد هزار مرتبه شکر که این آگاهی رو بهم دادی و تمام زندگیمونو باورهامون اره رقم می‌زنه باور باور فراوانی باور اینکه ی‌نهایت و بی‌نهایت همه چی هست همه چی خدایا شکرت

    چقدر لذت بردم از اینکه ام اون اتفاق‌هایی که داره تو زندگی ما اتفاق می‌افته به خاطر اون افکار مایع و به شکل خیلی خیلی الی داره اتفاق می‌افته

    استاد عزیزم سپاسگزارم

    خدای عزیزم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    علیرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1336 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام

    وقت همگی بخیر و شادی

    وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَهٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَاراً (82)

    و آنچه از قرآن فرو مى فرستیم، مایه ى شفا(ى دل) و رحمتى براى مؤمنان است و ستمگران را جز خسران نمى افزاید.

    چطور با استفاده از کتاب‌های که می خواندید به شما کمک می کرد تا به خواسته های خود برسید؟

    من با مطالعه کتاب‌های مختلف ، به عمل به تمرینات آن، به این نتیجه رسیدم که ؛

    این من هستم که با افکارم و کانون توجه ام اتفاقات و شرایط زندگی ام را رقم می زنم .

    اینو اگه بپذیرم همه چی حل میشه، و درک قوانین زندگی برامون ساده‌تر میشه .

    حتی بچه های که دارن از دوره‌های آموزشی ساین استفاده می کنند ، باز هم می بینیم که مشکل دارن در درک این قانون، ما با افکار و باورهای خود زندگی خود را می سازیم.

    چه انگیزه ای برای ادامه مسیر داشتید؟

    با توجه به نکات زیبایی فایل ، می فهمیم که وقتی در مسیر درست حرکت می کنیم ، کم کم به کار مورد علاقه خود هدایت میشیم و هرچقدر وقت می‌گذاریم و ادامه می دهیم ، علاقه ما بیشتر میشه، انگیزه و تمرکز ما بیشتر میشه ، ایده های خلاقانه به ذهن ما می رسه و از انجامش لذت می بریم و اصلا به حالتی می رسیم که نمی تونیم انجامش ندهیم .

    خوب در این حالت بعضی ها مسیر و آن کار مورد علاقه را را رها می کنند به این دلیل که نتیجه مالی براشون نداره، و میرن دنبال‌ شغلی که توش پول باشه علی رغم اینکه به‌آن بی علاقه هستن .

    طبق قانون ثروت ؛ وقتی به کار مورد علاقه می پردازیم حتما به پول و ثروت می رسیم و اگر نرسیدم تنها دلیلیش اینکه باورهای ثروت ما درست نبوده و اگر آنها را اصلاح کنیم لاجرم هدایت می شیم به ثروت.

    باید سعی کنیم در جایگاه درست خود قرار بگیریم که در این صورت به رسالت خود می رسیم و اگر مسیر مورد علاقه را دنبال نکنیم ، جهان منتظر ما نخواهد ماند ، و حتما کسی دیگر را جایگزین می کنه .

    به امید دریافت ثروت فراوان همراه با احساس خوشبختی.

    علیرضا یکتای مقدم

    مشهد مقدس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    الهام رهنما گفته:
    مدت عضویت: 1591 روز

    به نام خدای مهربون و بخشندم

    الهی صدهزار مرتبه شکرت برای امروزم برای سلامتی ک دارم و میتونم ب راحتی نفس بکشم برای اینک فرصت زندگی کردن رو دادی بهم ک رشد کنم و بزرگ شم

    دو تا بحث شیرین و لذت بخش عشق و علاقه ب کاری ک انجام میدی و لذت بردن از مسیر

    استاد ازتون ممنونم ک هستین و با عشق برامون فایل آماده میکنین من ب کمک همین فایلای بی نظیرتون بود ک تعقل کردم فکر کردم ب مسیری ک داشتم میرفتم و این سوال مهم رو از خودم پرسیدم راهی ک دارم میرم علاقه دارم بهش یا فقط وقت سپری کردن و کسب درآمد و ب صورت خیلی واضح بهم گفته شد که نه نیست و درجا کاری که باعث میشه ساعتها بدون خستگی و تشنگی انجامش بدم و استعداد دارم و فوق‌العاده دوسش دارم ب صورت خیلی واضح بهم نشون داده شد ولی همیشه فک میکردم با این کار نمیشه ب اون چیزی ک میخام برسم و نمیشه ازش درآمد کسب کرد و در کنارش همون مسئله ای ک تو کامنت قبلیمم گفتم چون فک میکردم استعداد دارم پس کار تمومه نه این علاقه و استعداد یه سری فاکتورها میخاد همزمان با انجامش باید اونهارو هم رعایت کنم تا نتیجه ب ثبات برسه و پایدار باشه ازتون ممنونم استادم

    وای ک من چقد لذت میبرم از تک تک لحظاتم از طلوع و غروب خورشید از ابرهای تو آسمون از آواز پرنده ها از رنگ آسمون از فراوانی درختا ک تو هر فصلی یه زیبایی خاص دارن از بارون از برف از محبت همسرم هر سری ک باهم صحبت میکنیم از ابراز علاقه مادرم و مادر شوهرم ک واقعا مثل مامانمه از کارم از درآمدم از آرامشم سلامتیم زیبایی و اندام فوق‌العادم همهههههه چیزهایی ک هست و من قادرم ببینم و لذت ببرم چقد خدااااااا تو هرچیزی نمود داره نشون دهنده قدرت خودشه منی ک ی زمانی از زمین و زمان شاکی بودم و نعمت هام رو نمیدیدم چقد چشمم رو ب جهان باز کرد و من و آسون کرد برای آسونی ها دنیا دو وجه زیبا و زشت داره من الان زیبایی شو انتخاب کردم ببینم و هرروز داره بیشتر نشونم میده قبلا اون یکی وجهش انتخابم بود الان فقط رهایی و آرامش و زیبایی و لذت و لذت هس به خاست خودم استاد وقتی همسرم اولین بار اومد ب دیدنم پیاده بود ساعتها قدم میزدیم و واااااقعا کیف دنیارو میکردیم و سپاسگزار پایی ک داریم و میتونه قدم برداره بودیم دست همو محکم می‌گرفتیم و اتفاقا از اون قدم زدنای زیبایی ک داشتیم خاسته ها شکل گرفتن بعدش ک بارون گرف چتر گرفتیم برای خودمون باز هم خدارو شکر کردیم بخاطر اون چتری ک بالای سرمونو و نمیذاره خیس شیم و باز هم قدم زدیم بعدش ب طور معجزه آسا شد موتور و شگفت انگیزترین بخشش بدون پرداخت وجهی شد ماشین بلههههه ما از اون پای پیاده ک لذتش و بردیم رسیدیم ب ماشینی ک هرجا میخایم بریم ب راحتی میبرتمون از سرما و گرما میتونیم در امان باشیم شاید باورتون نشه ولی بخدا ناخودآگاه میبوسمش و مثل یه بچه ای ک ب خانواده دو نفرمون اضافه شده دوسش دارم و از عمق جان قدرشو میدونیم واقعا زندگی ینی همین تمرکز 100 روی زندگی خودم لذت بردن از همه لحظاتم و پرداخت‌ بهای هدفهام قدم برداشتن در مسیر علاقم باورسازی قوی و قدرتمند در مورد اون خاسته کنترل ذهنم در هر شرایطی و ایمان و عمل و عمل و حرکت و حرکت و استمرار و استمرار

    بخدا ک همون لحظه ای ک تسلیم پروردگار شدم این معجزات تو زندگیم رخ داد و به نسبتی ک بتونم فرکانسش و ب ثبات برسونم نتیجش پایدارتر و زیادتر میشه الهی میلیون هاااااااا بار سپاسگزارم برای آگاهی های گام 10 امم

    استاد قشنگم عاشقتونم

    مریم جونم عاشقتم

    خانواده قشنگم عاشقتونم

    خدای مهربون و قشنگم بی نهایت عاشقتممممم

    الهی ک همیشه در پناه خودش شاد و سالم و پرروزی و آروم باشین

    فعلا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    سمیه اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1878 روز

    سلام به استاد عزیزم و بانو شایسته ما…

    این فایل برای تذکر جدی به من بود،دقیقا اینارو داشتم صبح به خودم میگفتم،تکرار میکردم،اگر چند روزه از فایلها عقب موندم ولی بیکار نبودم داشتم یه کتاب رو تموم میکردم که در مسیرم قرار گرفت..‌.هر وقت فایلهای مهاجرت به مدار بالاتر رو گوش میکنم دقیقا مناسب اون وقت منه،در حال کار کردن روی دوره قانون آفرینش هستم و شیوه حل مسئله ‌‌…نجواهای ذهنی،که مدام مثل رادیو در حال گفتگوه،در همه زمینه ها و راحت منو میبره تو مدار خودش کار راحتی نیست که گوش ندم و همسو نشم،ولی نمیشه خاموشش کرد،فقط میشه گفتگوهاشو با خودت همسو کنی که رادیو اونی رو که تو دوست داری پخش کنه،دقیقا خالق بودن ما…مسئله کمالکرایی،کمال گرایی،از هر زاویه داره منو در نقطه امنم نگه می‌داره،یه حصار تنگ و تاریک که فقط با سوسو شمع کوچکی که اطرافشو روشن میکنه و با هر نسیمی نورش میلرزه نگه داشته،پرده های ضخیمی که به پنجره ها زده…وسط یه جنگل پر نور و پر نعمتم…اینو فهمیدم…خورشید بی وقفه میتابه…هیچ قضاوتی هم نداره کی،چقدر داره از نورش استفاده میکنه،بعد من راحت دارم خودم رو قضاوت میکنم و کلی شرط دارم که برم بیرون،اگر شرایطم این نبود حتما از خورشید بهره میبردم،اگر جوانتر بودم،اگر شناخته شده تر بودم،پولی،پارتی،شانسی داشتم،ولی قبلا بهتر بود الان نمیشه…کمالگرایی با چنان رنگ و لعابی بهم میگه که نمیذاره از سوسوی شمع کوچکم دست بکشم و منو راضی کرده به ترسها و نگرانی ها و نشدن ها و چه طورها…ولی لطف خدا شامل حال من بوده…الان اینجام،تونستم حداقل بیرون،بزرگیش نورش،نعمتهاش،آدمهایی که دارن اون بیرون لذت میبرن میبینم،تونستم کمی،کمی به جای حسادت تحسین نشون کنم،الگوها رو ببینم که تونستن،دست خالی تونستن خوب منم میتونم،همه از یه ساختار جسمی ذهنی برخوردار یم چرا اونا تونستن،منم میتونم

    دوباره باید بیام پله اول،پذیرش 100درصدی مسؤلیت زندگی و باورهام،باورهای منه داره کارهارو انجام میده،

    دنیا یه سیستمه و من هم بخشی از این سیستم هستم که توسط افکار و باورهام کار میکنه و من مسؤل تمام اتفاقاتش هستم،من،فقط من…من بخشی از طبیعت هستم،با همون قانون مندی و عملکرد،جدا نیستم،ولی با اختیار و قدرت کامل که جهان مسخر من شده،بعد من خودم رو دست کم گرفتم،حبس کردم و راضی به نور شمع در حال اتمام…واقعا اگر ظلم به خودم نیست،پس چیه؟؟

    ولی شرایط جالب،شدنی،داشتم که میتونه نجواهارو ساکت کنه،در شرایطی که هیچ پولی نداشتم،هیچ پارتی،شانسی،همین 3سال قبل بود،توی گرانی،هیچ مهارتی،هیچ دستاوردی،هیچ هیچ.‌‌ولی چرا شد؟؟چرا؟؟جای فکر برای خودم داره..‌‌چون کمالگرایی راحت منو به حالت فراموشی،خوب حالا که چی،اون یه بار بود،شانس آوردی،میبره،راحت…ولی نمیذارم…اجازه نمیدم…مینویسم،یادم میارمش..‌.دیدی با همه اون فاکتورهای بالا بلند که گفتی،نقطه مقابلش شده که؟؟پس دوباره میشه،چون ساختن و پرورش باورها به تکرار و یادآوری اون هاست،به سپاسگزاری برای اون اتفاقاتی که من اتفاقا کاری نکردم،تقلایی نداشتم،فقط توکل کردم و اعتمادکردم،حتما دوباره میشه،چون خداوند خیر مطلقه،چون وعده خداوند حقه،شدنیه،چون هیچ دستی بالاتر از قدرتش وجود نداره،چون تواناست،چون اجابت میکنه…شده زیاد شده‌.‌..از وقتی در مسیر درست آمدم کلی اتفاقات،نشانه ها،راهکارها،آمدن،افراد سمی رفتن،تایمم باز شده،با دستانش مهارتم افزوده شده،دوره های آموزشی برام خریده شده،آرام‌تر شدم،از بی ادبان ادب آموختم،یاد گرفتم بتونم اعراض کنم،از تنهایی خودم لذت ببرم،آماده تغییر بودم،تونستم پول بسازم،همین هفته قبل تونستم آگاهی بازرگانی رو در راستای قانون آفرینش و قانون درخواست با کلی ترس انجام بدم،رشد کردم و از این رشد لذت بردم…به خودم تبریک و تحسین گفتم که تونستم…اینکه فهمیدم آگاهی بازرگانی بوده از کامنت سعیده جان فهمیدم…اره منم با وجود ترس و لرز رفتم…درخواست کردم،تونستم…اینا برای من دستاورده،پیشرفته،بودن در مسیره،تکراره…

    پس مهم لذت بردن از مسیره…و همیشه چیزی هست که بتونم خوشحال و شاکر باشم،در لحظه باشم،تمرین کنم بودن در لحظه رو…شاکر بودن و سپاسگزار بودن رو…هر چی دارم و بهم داده شده از سپاسگزاری و لذت بردن بوده…چون قانون جهان اینه فاصله من با خواسته ام فقط با احساس خوب پر میشه،با تغییر ذهن و باورهام..‌که میشه،شدنیه،من از هیچ به دنیا آمدم،بزرگ شدم،44 سال از خدا عمر گرفتم،قلبم مث ساعت زده،پر انرژی و سلامتم،همیشه غذایی پاک،آبی گوارا،لباسی در خور و برازنده،سقفی بالای سرم،هوایی که نفس کشیدم بوده،همه نعمتهایی که مسخر من بودن،امنیت و آرامشی که هر روز بیشتر شده،ثروتها و نعنتهایی که در مدارم دیدم،فراوان و بی پایان…من چه کردم؟؟شاکر بودم…با قانون جهان همسو شدم؟در مسیر ماندم…اینه اون نقطه کوری که دیده نمیشه…ولی شاکر خداوندم که هدایت شدم تونستم پرده هارو کنار بزنم،این جسارت و شجاعت و پذیرش رو داشتم،قلبم رو باز کردم،تونستم…برای این توانایی به خودم افتخار میکنم و قدر دانی…هر چند بی قید و شرط لایق هستم،لایق نور و روشنایی بی پایان…خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      Smaeil rostami گفته:
      مدت عضویت: 562 روز

      سلامی از جنس نام زیبای خدا ؛

      چو از دل برآید لاجرم بر دل نشیند .

      حرفهاتون و نگاهتون به خودتون و خدا پر بود از حس خوب قدرت و همینطور بندگی.

      خود من هم گاهی که نجواهام میاند تا امیدم رو کمرنگ کنند به سراغ کارهایی که در گذشته انجام دادم و خدا کمکم کرده و درخواستهایی که داشتم و اجابت شدند میرم و با نگاه کردن و درک دوباره اونها امیدم رو بیشتر و احساس خوبم رو تقویت میکنم.

      براتون بهترین بهترینهارو که داشتن احساس خوب و موندن در احساس خوب هست رو براتون آرزو میکنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        سمیه اسفندیاری گفته:
        مدت عضویت: 1878 روز

        دوست گرانقدر و هم مدارم سلام

        اولا ممنون برای خوندن و تأمل کردن کامنتم،تشکر فقط نه اینکه کامنت منو خوندی،برای اینکه خوندی،تمرکز کردی و در مسیر ماندی،بهتون تبریک میگم که جنس کامنتهارو درک میکنی،میفهمی…چون من واقعا از قلبم نوشتم و لاجرم بر دل می‌نشیند دوست ارزشمند من…اینجا بودن،نوشتن خوندن لطفی است از جنس نور و عشق الهی…شکر که هستیم و خداوند بر ایمانمان میافزاید هدایت میکندو بی قید و شرط عاشق ماست،شکر

        سپاسگزارم از نگاه زیبای شما دوست عزیز من،پاینده وشاد سلامت و ثروتمند باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    یونس اکبری گفته:
    مدت عضویت: 240 روز

    سلام من یونسم متولد مرداد 1377

    میخوام در مورد بیدار شدن روحم براتون بنویسم.

    این من قبلی آدمی بود که همیشه تو روابط خودش دچار مشکل بود، ضربه هایه بد روحی زیادی روی دوشش سنگینی میکرد، آدم فوق العاده احساسی و حساسی بود که روی دیگران حساب زیادی باز میکرد و اعتماد میکرد و انتظار داشت در قبال کاری که انجام میده، آنها هم جبران کنند.

    ولی همیشه این حس یکطرف داشت و روز به روز تنها تر زخمی تر و به ناچار مجبور به ادامه زندگی بود.

    از طرفی شرایط مالی در حد پایینی داشتم و همیشه یک ریال پول برام باقی نمیموند.

    من درگیر افسردگی، اعتیاد به الکل، سیگار و خیلی چیز هایه دیگه شده بودم

    هیچ امیدی به آینده خودم توی ایران و جوانانی که مجبور به نفس کشیدن اجباری بودند تویه یک پادگان نظامی و خیلی از باور های بد در مورد همه چیز برایم روز به روز خلق میشد.

    هر روز حادثه برام پیش می‌آمد، اتفاقات بد زندگیمو پوشانده بود انگار خداوند مرا رها کرده و دیگر مرا دوست ندارد.

    من آدمی مرده بودم که فقط زندگی میکرد و فقط باید میخورد و میخابید و کار میکرد تا زندگیش به پایان برسد.

    یک روز تو اوج نا امیدی به مدت چند روز همه چیز رو رها کردم و صدا هایی که تو ذهنم فقط داشت منو تخریب میکرد رو تونستم خاموش کنم و بیخیال شده بودم بدون هیچ حسی نه خوب نه بد

    نه به فکر آینده بودم، نه به فکر گذشته

    انگار همه چیز فراموش شده بود، خط صافی بودمم که هیچ فرکانس و سیگنالی نه دریافت میکرد نه ارسال میکرد.

    بعد از 26 سال آرامشی عجیب وجودم را فرا گرفته بود.

    انگار خداوند دستانش زا باز کرده و منو سفت بغل کرده و مانند مادری مهربان میگوید تو دیگر جایت امن است.

    به مرور زمان بعد از گذشت یک هفته شروع کردم اون حس خوب رو تقویت کردن و از صمیم قلب میخاستم که از این جنس انرژی توی زندگیم بیشتر بشه و مشتاق این موضوع شدم.

    روز به روز با حس اینکه خداوند دستانم را سفت گرفته و با این باور که مانند مادری مهربان هر لحظه در حال قدم برداشتن با من است توانستم تمام وابستگی های وجودم را با داشتن این چنین انرژی ای که همه چیز هست در خود بکشم.

    من فقط و فقط یک نیاز داشتم، عشق به خداوند

    عشقی که هر روز در عمق آن میرفتم با هم پیاده ساعت های زیادی پیاده روی میکردیم با هم میرفتیم کافه، با هم صحبت میکردیم به مانند مجنونی که لیلی خود را پیدا کرده با این تفاوت که لیلی همیشه حضور داشت، همیشه بهترین راه را نشانم میداد من صد متر جلو تر را میدیم ولی او میلیارد ها متر جلوتر را میدید و فرمان زندگی من را در دست گرفته بود.

    من با داشتن او شده بودم قدرتمند ترین انسان روی زمین و این باور شکل گرفته بود که هر چه او بخواهد در مسیر رشد من است، من اینقدر به او ایمان داشتم که جرعت کردم چیز هایی از او بخواهم که تا حالا بهش فکر نکرده بودم من با او بهترین چیز ها رو از زندگی میخاستم ثروت، سلامتی، عمر بیشتر و خیلی چیز های خوب دیگه یواش یواش زندگیم شروع به تغییر کرد من هر نوع شرکی که به او وارد کرده بودم را در خودم کشتم انگار روحی بودم که تازه متولد شده بود تمام مسیر را او میدید و داشت برایم جاده را از وجود هر مانعی پاک میکرد، خدایا شکرت

    من شخصیت جدیدی پیدا کردم، دیگ از هیچ چیز ناراحت نبودم و غر نمیزدم همه چیز به احساس سپاسگذاری تبدیل شده بود من به خاطر تن سالمی که بهم داده بود از صمیم قلب احساس سپاسگذاری داشتم، توی هر چیزی امضاء خداوند را میتوانستم پیدا کنم انگار کلید گنجی بزرگ را پیدا کرده بودم.

    دیگه از هیچ شخصی ترسی نداشتم چون با او هیچ کس نمی‌توانست بهم ضربه بزند و سواستفاده کند، دشمنانی که داشتم جلو چشمانم مجازات میکرد، بهم توانایی های بسیاری داد که نقاب و انرژی افراد را میتوانستم دریافت کنم.

    با او همه چیز داشتم.

    او همه چیز بود و من نیز الان همه چیز بودم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    مریم موفق گفته:
    مدت عضویت: 2826 روز

    سلام به خانواده عزیز عباسمنشی و استاد گلمون

    استاد جون الان این فایل قسمت 9 رو بازکردم و دیدم دقیقا جواب سوال من بود که ذهنمو مشغول کرده بود خیلی عالی جوابمو گرفتم من هم عشقم و طرح الهی ام کارهای هنری گلسازی و تزیینات عروسی هس از بچگی عاشق این کار بودم زمانی که بچه های هم سن من تابستونا میرفتن تو کوچه بازی میکردن من فقط گلسازی میکردم اونم بدون اینکه کلاسی رفته باشم یا مدرکی داشته باشم تااینکه این برام به وضوح رسید که از پس هر کار تزیینی گلسازی خوب برمیام حتی موردی بوده که اصلا تاحالا ازش درست نکردم ولی مشتری سفارش داده با قدرت گفتم بله میتونم بهتر از نمونه اتون دربیارم و جالبه وقتی شروع به کارکردم لحظه به لحظه انگار بهم الهام میشد چطوری کارو بزنم تا خوشگلتر بشه و درنهایت مشتری واقعا رضایت داشت اونموقع نمیدونستم دلیل اینکه من بدون آموزش میتونم کارخوب بزنم چیه ولی بعد از آشنایی با شما و دنبال کردن فایلهاتون قشنگ درک کردم که اینها همان هدایت الهی بوده و خدا داشته قدمهای بعدی رو برمیداشته به من الهام میکرده منم انجامش میدادم2 سال توخونه کار کردم و مشتری نسبتا خوبی جذب کرده بودم الانم بعد از این 3 سالی که مغازه دارم کارمیکنم درآمدم تقریبا خوبه ولی اونجور که به درآمد دلخواهم برسم نیس ولی بااین وجود خیلی تو خودم اصرار میکنم که همین کارو باید ادامه بدم هرچند که فعلا درآمدبالایی ازش ندارم ولی یکی از اهدافم اینه که حتما اینکارو ادامه بدم و توسعه اش بدم دقیقا تو همین چندروز با توجه به فرکانسم این اتفاق افتاد که از اصناف برای دادن پروانه کسب اومدن و من نه نگران مالیات شدم نه هزینه های گرفتن جواز کسب . بااینکه اجاره مغازم به زور درمیاد و یه هزارتومن هم برای خودم نمیمونه اگرم چیزی بمونه بااون باز برای مغازه جنس میارم یعنی دقیقا هیچ سودی برام نداشته که برای خودم خرج کنم یا پس انداز کنم بااین وجود عاشق کارم هستم و این گیردادن اداره اصناف رو به فال نیک گرفتم یاد حرف شما افتادم که میگفتیدباید تکاملتون طی بشه مرحله به مرحله اتفاقهایی براتون میوفته که باید تو مسیر انجامش بدیدمن هم با توکل خدا و با قوت حرفهای شما میخوام قدم اولو بردارم با گرفتن جواز کسب عشقمو و طرح الهیمو رسمیش کنم حتی بااینکه یه هزارتومنی هم پس انداز ندارم ولی همه رو سپردم به خدا کمکم کنه . این فایلتون دقیقا کمکم کرد که اصلا تردید نداشته باشم و نگران درآمدم و مالیات نباشم و با هنر دست خودم و باورهای قدرتمندم میتونم پول بسازم . بابت همه فایلهاتون که قدم به قدم بهمون میگه چطوری زندگی کنیم تشکر میکنم و خدارو شکر میکنم که با آموزشهای شما هم فرکانس شدم و این فایل 9 برای من خیلی به موقع بود سپاسگذارم

    الهی که همیشه حالتون خوش باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1848 روز

    به نام مهربان پروردگار سخاوتمندم که هدایتم کرد به این مسیر توحیدی

    روز دهم از مهاجرت به مدار بالاتر …

    خوشحال و خرسندم که دراین مسیر هستم و‌در پایان این سری فایل ها قراره به وضوح شاهد بالاتر رفتن مدارم باشم،این نتیجه بهم انگیزه ی فوق العاده ای میده

    اولین توضیحتون مبنی براینکه اگر ادیسون برق رو اختراع نمی‌کرد حتما شخص دیگری اینکارو میکرد ،بسیار برام جالب و شنیدی بود

    به این موضوع که فکر کردم دیدم این دیدگاه از باور فراوانی که شما دارید نشأت میگیره،

    من تمام مدت ادیسون رو دعا کردم (خنده) که خداروشکر این آدم برقو اختراع کرد چقدر پیشرفت و گشایش حاصل شد بااین کارش و همیشه یک نجوای شیطانی که الان میفهمم از کمبود بود اون وسطا منو آزار می‌داد که اگر ادیسون این کارو نمی‌کرد چی ..‌واااای الان چه زندگی وحشتناکی داشتیم و ….

    اما این باور که اگر ادیسون نبود حتما شخص دیگری این کشفو میکرد بهم آرامش میده (خداوند وعده فزونی میدهد و شیطان نجوای کمبود سرمیدهد)

    همین دیدگاه فراوانی رو میتونم تعمیم بدم به همه جای زندگیم ، مثلا اگر اون شخص خاص بهم نگاه ویژه نداشت ،اگر درمسیر درست باشم و همچنان رو خودم واحساس خود ارزشمندیم کار کنم حتما هم احساس خودم به خودم عالی میشه و هم طبق قانون شخص دیگری خواهد آمدو نگاه دلخواه منو بهم خواهد داشت

    مثلا اگر اینجا نشد خونه بگیرم اگر همچنان در مسیر باشم و رو خودم کار کنم حتما جهان منو می‌بره به جایی که بامدار جدید من هماهنگه و اونجا خونه بهتری خواهم گرفت

    اگر دوست صمیمیم جوری نیست که من می‌خوام ، من رو خودم کار میکنم و جهان انسانهای نازنینی رو سر راهم قرار میده که از هرجهت بمن کمک میکنندانسان هایی که از قبل درست هستند و نیاز نیست من تغییری توشون ایجاد کنم

    می‌خوام بگم این دیدگاه کمبود که اگر اون نباشه ، اون اختراع، اون آدم خاص،اون شغل، اون خونه ،اون رفیق ،اون همسر ،اون دختر ،اون پسر و….

    اگر اون نباشه دیگه هیچ چیزی قشنگ نیست رو بذارم کنار ،منه ماریا که شاگرد استاد هستم و این آگاهی هارو می‌شنوم حداقل من بذارم کنار ، بزارم جهان طبق قوانین خودش به صورت کاملا طبیعی و بدیهی نعمت ها و ثروت ها و موهبت هارو وارد زندگیم کنه من به فراوانی در تمام جنبه ها ایمان بیارم

    خدایا کمکم کن این آگاهی ها با پوست و گوشت و استخوان و ذرات وجودم یکی شه ، فقط نشنوم بلکه به صورت فهم دربیاد برام ،خدایا من به هرخیری از جانب تو فقیرم منو به راه راست هدایت کن.

    مورد بعدی که نظرمو جلب کرد این بود که استاد فرمودنداگر به عقب برمیگشتند زندگی رو سخت نمیگرفتندیجای توی فایل های دانلودی که راجب سخت نگرفتن دنیا بودراجب شعر« سخت میگیرد جهان بر مردمان سخت کوش» اونجا استاد فرمودند (آسان گرفتن نه به معنای بهاد ندادن, بلکه به معنای تمیز دادنِ آنچه که ارزش بها دادن دارد از آنچه که باید نادیده گرفته شود) این جملشون آسان گرفتنو خیلی برام منطقی کرد چون من به اشتباه فکر میکردم آسان گرفتن یعنی بی خیال بودن وبرای منه مسئولیت پذیر این بیخیال بودن بار منفی داشت و بهم حس خوب نمی‌داد تا زمانی که تو اون فایل با مقاله بسیار فوق العاده زیبایی که مریم جون ابتدای فایل نگاشته بودن متوجه شدم منظور استاد از آسان گرفتن یعنی تمیز دادنِ آنچه که ارزش بها دادن داره از چیزی که باید نادیده گرفته بشه و این جمله بسیار بهم آرامش داد حالا خیلی وقتا وقتی به تضاد برمیخورم علاوه براینکه به خودم یادآوری میکنم که این موهبت اومده تا چیزی رو برام به وضوح برسونه ،با خودم تکرار هم میکنم که ببین ارزش بها دادن داره یا کلا باید نادیده گرفته شه اینجوریه(اعراض کردن) که به نظر خودم بعد ازنوش جان کردن اون آگاهی ،خیلی زندگی رو آسون میگیرم هنوز بسیار جای کار دارم و میتونه بسیار آسان تر ازاین هم بگذره و من دارم رو خودم کار میکنم تا هربار آسان تر بشم برای آسانی ها و این یادآوری ها بمن کمک می‌کنه تا مسیرمو تصحیح کنم تا بتونم همچنان به دور از حاشیه در مسیر بهبود دائمی باقی بمونم

    از همه چیز زندگیم لذت ببرم ، تمرین ستاره قطبی کمک کرده تا اول صبح با سپاس گزاری روزمو آغاز کنم و خواسته هامو بگم اما بهشون نچسبم و لذت ببرم از این نوع زندگی که به شیوه قوانین داره پیش می‌ره و یادم باشه که ماریا خونه و ماشینو دوست خوب امکانات و مسافرت و …میخواد که حالش خوب باشه، خوب همین الان با داشته هات که انصافا بخاطر پیروی از قوانین همه ی موارد بالا توش هست ، لذت ببر

    آرزوها که سقف ندارن همیشه بیشترشو خواستی ، اما تو کار بلد باش ماریا از داشته هات نهایت لذت رو ببر تا جهان لذت بیشتری رو طبق قانون بهت برگردونه تو می‌دونی که توجه به هر سمت سویی برود تجارب نیز به همان سمت سو خواهد رفت پس از الان از همه ی داشته هات لذت ببر تا جهان لذت بیشتری رو بهت عرضه کنه

    دیگه چه راهی میخوای ازاین راحت تر ازاین ساده تر از این شیرین تر که بقول استاد در دوره 12 قدم میفرمایند تو سوت بزن و کیف کن قدم بزن در این جاده فوق العاده زیبا و مست این زیبایی ها و آسانی ها شو که همین جاده ترو به تمام خواسته هات خواهد رسوند

    خدایا با چه زبانی ازت سپاسگزاری کنم که منو هدایت کردی به این آگاهی ها ، با چه زبانی بابت سلامتیم بابت درصلح بودنم با جهان بابت تمام داشته هام بابت آرامشی که بخاطر پیروی از قوانین در زندگیم جاری هست ازت سپاسگزاری کنم که حق مطلب رو أدا کرده باشم

    مگه ممکنه بتونم این کارو کنم خدایا اگر واقعا درختان قلم بشن و دریا ها مرکب باز هم کم میارم و نمیتونم سپاسگزار این همه نعمتی باشم که بخاطر سخاوتمندیت بهم عطا کردی

    تمام قد سپاسگزارم که پروردگارم کردی، که هدایت کردی به مسیر شناخت و درک قوانین جهان هستی و بهم اراده دادی تا بتونم عمل کنم و بهم درک دادی تا بتونم الهاماتو دریافت کنم و بهم شجاعت دادی تا بتونم وارد ترس هام بشم و زندگیی رو تجربه کنم که همیشه آرزوشو داشتم سپاسگزارم بابت حضورت در تک تک لحظات زندگیم مهربان پروردگارم.

    و سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم و مریم جون عزیز که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین عاشقتونم وعششششششق برای خانواده بزرگم در سرزمین توحیدی عباس منش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    محمد امین گفته:
    مدت عضویت: 2695 روز

    با سلام به استاد عزیز اون دوستمون توی فایل گفت که من نمی دونم چرا یک ایده ای به من الهام شده پشت گوش میدزارم و نیمخوام انجامش بدم – میخواستم بگم برای علاقه نیست

    من خیلی مصاحبه افراد موفق رو دیدم که صحبتهای شما رو تایید میکنه به قول شما در هدف گذاری گفتید ——— گفتید که ما به دنبال این شخصیت هستیم اصلا هدف مهم نیست این رو من تایید میکنم چون افراد موفق رو دیدم اصلا شغلشون یک چیز دیگه بود از یک جا دیگه سر در اورد بودند خیلی برام جالب بود و اون شغل مورد علاقه شون شده بود

    به نظر من این دوستمون اعتماد به نفس نداره – افراد ثروتمند هیچ وقت دنبال تضمین برای کارشون نبودند – برید مصاحبه افراد ثروتمند رو نگاه کنید اون وقت می فهمید – دلیل اینکه افراد خطر نمیکنند برای اینکه تضمین میخوان برای انجام کار و همش میخوان کارشون رو پشت گوش بندازند و فرار کنند – حالا کلی باورهای دیگه هم هست که نیخوام بگم —- شاید هم برای علاقه باشه من که با این دوستمون صحبت نکردم بینم باورهاش چی هست ولی این پشت گوش انداختن به نظر من به 100 درصد برای اینکه دوستمون اعتماد به نفس نداره

    اگه فردی به من بگه من ناامید میشم الکی ناامید میشم دیگه اون طرف داره چرت پرت میگه سر خودش رو گول میزنه چون – پشت هر ناامیدی و ترس یک باور مخرب هست که باید از جا برکنده بشه باید ببینی باوره چیه

    من دیگه دوست ندارم بیشتر از این موضوع رو باز کنم – این چیزهایی که گفتم دوست داشتم بگم – به نظر من اگر کسی باورهای اعتماد به نفس قوی داشته باشه اصلا مهم نیست اون کار چی باشه انجامش میده –

    افراد ثروتمند این باور رو دارند که اگه دست به عمل نزند اون کار و شروع نکنند بدتر تردید و دودلی سراغشون میاد و اعتماد به نفسشون رو از بین میبره چون تردید دودلی انسان رو قفل میکنه و نابودی میکشه انسان رو

    من در طی این مدت کلی تحقیق کردم افراد فکر میکنند برای تغییر زندگیشون و یا برای ثروتمند شدن یک چیز جادویی به کار ببرند ولی از موقعه ای که من قوم لوط رو دیدم و شهر پمپئی رو دیدم که اون شهر یک فاحشه خانه به کل بود خداوند قوم لوط رو جادویی عذاب نکرد خیلی راحت معمولی عذاب کرد – وقتی این واقعه رو من دیدم خیلی برام جالب بود من خودم همش فکر میکردم خداوند جادویی عذاب میکنه اما خداوند رحمان خیلی خوشکل و طبیعی عذاب میکنه هیچ چیز جادویی در کار نیست شما خوشکل طبیعی عذاب میشد و خیلی خوشکل طبیعی هم ثروتمند میشد و یا بدبخت میشد – هیچ چیز جاودیی در کار نیست من خودم اینطوری فکر میکردم

    ما انسانها می تونیم که با زبان نقش بازی کنیم بگم با ایمان هستیم و یا هر چیزی دیگه اما با احساسمون و با قلبمون نه و با عمل کردن نه – من خودم اینجا باید اعتراف کنم من زیاد انسان با ایمانی نیستم چون انسانهای با ایمان نتایجشون رو بببنی مشخصه – من خودم خیلی نمیدونم چی بگم زیاد اون ایمان رو ندارم که اگه حرکت کنم خدا به من کمک میکنه – چون همیشه توی زندگیم دنبال تضمین بودم تا اونجایی که یادمه – اگه شما محصول راهنمای عملی بخرید و یا اصلا من کاری به استاد عباس منش نداریم اینجا مثلا من صحبت های اقای عظیم زاده تاجر فرش ایران رو دیدم خیلی انسان با ایمانی هستند و کلی ادم دیگه همین استاد خودمون جزشون است

    انسهای با ایمان خیلی خطر میکنند توی هر شرایطی البته این ایمان هم با اون باورها ساخته میشه فکر نکنید اینا از اون با ایمان بودند –

    واقعا من به این ایمان رسیدم انساهایی که باور دارند شرایط و اتفاقات رو خودشون رقم میزند خیلی خوشحال هستند من خیلی از این ادما دیدم – اصلا تمام ثروتشون بره اصلا براشون مهم نیست اصلا اونا ناراحت و غمگین نیستند چون باور دارند که اقا من خودم دارم خلق میکنم زندگیم رو اصلا من کاری به جامعه ندارم خیلی هم نترس هستند

    دوستان ما خیلی باورهای خرابی داریم خیلی باید روی خودمون کار کنیم واقعا باید روی خودمون کار کنیم – واقعا این باورهای ماست که نتیجه زندگی ما رو مشخص میکنه یعنی انسانی رو که توی خیابان دیدید سوار یک پرایده یا 206 هست اون اندازه باورهاش توانسته ماشین رو بخره – اما یک فردی ببیند سوار یک ماشین گران قیمت لاکجری هست اندازه باورهاش نتیجه گرفته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    فرزانه علیان گفته:
    مدت عضویت: 1844 روز

    به نام خدایی که تنها خالق و مالک من است…

    این فایلِ بینظیییر و ارزشمند فایلی هست که من پاشنه آشیل های مخفی ذهنم رو پیداکردم

    خدایا شکررررت که متعهدانه دارم روی خودم کارمیکنم💙

    خدایا شکررررت که به این فایل هدایت شدم💙

    💎فقط و فقط و فقط باورها هستن که زندگی تو و شرایط و اتفاقات تو رو رقم میزنن

    فرقی نداره چه اتفاقی باشه بدون استثناء برای تماااام اتفاقات رخ میده

    حتی عوامل بیرونی ای هم که ظاهرن فکر میکنی تقصیر تو نیست و تقصیر دیگرانه، بازهم توسط افکار و باورهای تو رقم‌میخوره و بازهم بستگی به خودت داره و نه هییییچ کس دیگه…!

    استاد عااااشقتونم که در کماااال صداقت و عزت نفستون میگید با اینکه خودتون سالهاست دارید روی این موضوع کار میکنید، بازهم یه وقتایی ممکنه که این موضوع رو فراموش کنید💜

    💎اگر اتفاقی برات رخ میده که باب میلت نیست و ازش راضی نیستی، نگران نباش بازهم خودت میتونی تغییرش بدی فقط باید روی اون باورت که شده پاشنه آشیلت و باور نامطلوب برات ایجاد کرده، کار کنی تا بتونی بهترش کنی و باوری خوب و مناسب جایگزینش کنی

    ♦️البته نکته ی حائز اهمیت اینه که تغییر باورها با یک قدم و فشار دادن یک دکمه و سِحر و جادو رخ نمیده! نیاز به یک پروسه ی دائمی و همیشگی داره تا بتونی شاهد نتایج و اتفاقات مطلوب و دلخواهت باشی و باوری رو بوجود بیاری که به راحتی ازبین نره..

    💎از همون لحظه ای که شروع میکنی و متعهد میشی که روی خودت و تغییر باورهات کار کنی نشونه های ریز و درشت یکی یکی نمایان میشن و بعد از مدتی که ادامه بدی و ارسال فرکانس هات به مرحله ی ثبات برسن، میتونی نتایج ثابت و پایدار رو مشاهده کنی

    معنای فرکانس چقدرررر زیباست ادامه دادن😍

    💎نتایج=>نشانه ها=>ثبات اونها=>نتایج بزرگتر

    اگر به این روند و سیکل دائمی بیشتر ادامه بدی نتایج بزرگتر و بیشتری رو میبینی چون این کار میشه جزو شخصیتت میشه جزو عادت هات که به محض ورود فکر یا باوری منفی به ذهن، کنترلش کنی و با یه فکر مثبت جایگزینش کنی و به احساس خوب برسی

    💎اگر که وااااقعن عاشق یک کار باشی و اسمشو بزاری هدفت، براش با عشق فراواااان قدم برمیداری و به سمتش حرکت میکنی و دیگه نمیشه زجر کشیدن و تحت فشار قرار گرفتن!

    میشه با عشق قدم برداشتن

    💎هر کسی برای انجام یک کاری متولد شده

    دلیل تولد تک تک ما انسانها ها هم از حکمت و علم الهی سرچشمه میگیره و هر کدوم از ما رسالتی رو عهده دار هستیم که باااااید انجامش بدیم چون براش بوجود اومدیم

    ♦️اگه هم که براش قدم برنداری اتفاق خاصی نمیفته و جهان مسیرش رو طی میکنه و بازهم افرادی هستن که درنهایت اون کار رو انجام بدن

    خداااای منننن چقدر این باور منفی توی ته تهای ذهنم مخفی شده بوووود!!!

    💎اگر که با عشق به سمت هدفت قدم برداری هررررچیزی رو که بخوای در اون هدف نهفته شده. میتونی باهاش پول بسازی حتی اگه که اوضاع و شرابط جامعه خوب نباشه! چون تو با عشقی که نسبت بهش داری فرکانس مثبت میفرستی و ایده های بیشتری در راستای اون هدف بهت گفته میشه و راه های بیشتری برات باز میشه

    وقتی بری دنبال هدفی که دوسش داری و بهش عشق میورزی و عاشفانه براش قدم برمیداری یعنی رسالتت همونه و در جای درستی قرار گرفتی

    ♦️اگه بدنبال کاری رفتی که عاشقشی اما برات پول نمیاره تنها دلیلش اینه که باورهای ثروت سازت ایراد داره و باید که بتونی تغییرشون بدی

    کاری که دوسش داری بیشتر از هررررکار دیگه ای برات ثروت سازه و بهت ثروت بیشتری رو میده

    خدایاشکررررت چه درس های ارزشمند و نابی رو از این فایل آموختم💜

    شکررررت که هر رووووز دارم بیشتر از قبل یاد میگیرم و پیشرفت میکن💜

    سید جان از صمیم قلبم ازتون سپاسگزارم

    دوستون دارم💖

    درپناه الله مهربان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: