آیا واقعاً چشم زخم حقیقت دارد؟ - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-66.gif
800
1020
پشتیبانی سایت
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
پشتیبانی سایت2020-01-14 00:00:002024-11-24 11:43:36آیا واقعاً چشم زخم حقیقت دارد؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلااااااااااااااااااااااااااااااااام استاااااااااااد
بابا تو کشتی منو با این فایل
متحول شدم البته من قبلا صوتیشو گوش داده بودم
فقط میدونستم ک چشم زخم دری وریه چرت و پرته
ولی با این فایل ک با سند و مدرک گفتین دیگه قانعه قانع شدم استاد بگم برات ک من تو یه خونواده خرافاتی ب دنیا اومدم طرف پدریم از مادریم بدتر مادریم از پدتری بدتر🤪🤪🤪🤪🤪
خلاصه خونه عمه ک میرفتیم از بوی دود اسفند خفه میشدم
خونه عمو ک میرفتیم زنمو بابا قوری از این آبیا آویزون میکرد
خالم تابلو فرش واِن یکاد میلیونی میخرید
خونه دایی که میرفتیم زن دایی همش پیس پیس ورد و اینا میخوند😂😂😂😂😂خلاصه یه وضع اسفناکی تو فامیل ما بود که غیر قابل توصیف
یکی حواسش نبود جلو پاشو نمیدید می افتاد دیگه همش ناله گریه چشم زدن و فلان
خلاصه استاد حالا فکر کن من که تو این خونواده ای بزرگ شدم دیگه مثله چی از چشم زخم میترسیدم
مامان منم بیستا بابا قوری برام خریده بود ک طلا بودن آویزون کنم ک چش نخورم🤪🤪🤪🤪
وااااااای از اون روزی که کسی از من تعریف میکرد چمدونم از پوستم
قیافم .،هیکلم یا خلاصه هر چی یا حتی میگفتن فرزانه تو خیلی خوبه که رک و بی رودربایستی
دوباره من همش استرس داشتم ک واااای از این به بعد دیگه لال مادرزاد میشم
یا یه بار دختر خالم گفت که تو چقد پوستت خوبه دیگه من همش استرس و ناراحتی
ک اینو باور کردم ک چش میخورم ک برا سه ماه پوستم جوش زد
ولی استاااااد الان دیگه هر کی ازم تعریف کنه حسم عالی میشه و خوشحال و سپاسگزار تر میشم استاد تو این یه سالی که تقریبا وارد زندگی ما شدید خیلی حالمون عالیه استاد باورتون نمیشه ک ما اصلا نفهمیدیم و ۹۰ درصد آدمای آهو ناله و منفی ک همش غر میزنن یا همش در حال اسفند دود کردن و حسادت و تفتیش تو کار بقین از ما جدا شدن استااااد تو بینظیری نمدونم با چه زبونی از شما قدردانی کنم واقعا یه دونه ای استاد لنگه نداری
خلاصه از چشم زخم و این خرافات بگم که خودش شاهنامه فردوسیه
من این فایل شما رو دانلود کردم و رو تلویزیون دیدیم و نشستیم خونوادگی دیدیمش و خلاصه هممون تحت تاثیرش قرار گرفتیم ک خودمون چقدر این بلاها رو وارد زندگیمون کردیم
استاد ممنونتم ک این تار عنکبوتای چسبیده تو ذهنمو کندی ی دنیاااااااااااااااااا تشکر
و اینکه در پایان بگم هیچی شیرین تر از این نیست که روز به روز ب دانش و آگاهیات اضافه بشه من الان واقعا رو ابرام🙈🙈🙈🙈🙈🙃🙃🤑
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جانم و سلام خدمت خانواده بزرگ عباس منش استاد عزیزم ممنونم بابت این فایل زیبا و ارزشمند خدارو شکر که من عضوی از خانواده استاد عباس منش هستم
استاد عزیزم من قبلاً خیلی برام سوال که چرا بعضیها توی زندگی خوشبخت هستند و بعضیها توی زندگی یک روز خوش ندارند اما از وقتی وارد دبیرستان شدم و به واسطه کنکور به کلیپهای انگیزشی توجه کردم فهمیدم که هر انسانی خودش میتونه آیندهشو بسازه بعد وقتی وارد سایت شدم این موضوع رو با گوشت و پوست و استخونم دارم درک میکنم انسان خودش انتخاب میکنه که شاد باشه یا غمگین پولدار باشه یا فقیر سالم باشه یا مریض هیچ یک از افراد توی زندگی ما تاثیر ندارند جز خودمون من فائزه از نباید کسی بترسم چون
نا امید و ترس اسلحه شیطان است . و من نباید به جز خدا به کسی قدرت بدم
من نباید از کسی بترسم نه از معلم نه از دوستام نه از خانواده نه از مشاور تحصیلی
یادم هست قبلاً به حد از مشاور تحصیلی ام و دیگران میترسیدم که وقتی باهاشون حرف میزدم دست و پام ملیرزید و به لکنت میفتادم یا یادمه از اینکه آدما از دستم ناراحت بشن یا ارتباطشونو باهام قطع کنن میترسیدم بخاطر همین همیشه کوتاه میومدم این یعنی شرک یعنی بی ایمانی یعنی ناامیدی
و از وقتی فهمیدم که انسان قابل تغییر است به شرط اینکه خودش بخواد به معنای واقعی دارم خوشبختی رو حس میکنم
و همه چی برای من از قبل لذت بخش تر است همیشه یک فکری من بود و ریشه داشت وقتی کسی به من میگفت شرایط قبول کن این زندگی تو هست و بخاطر مشکل جسمی نمیتونی به موفقیت برسی عصبی میشد و مقاومت داشتم
من فائزه معلولیتم هیچ تاثیری توی زندگیم نداره و نخواهد داشت به شرط اینکه خودم باور کنم
من فائزه میتونم مستقل زندگی کنم پیشرفت کنم به شرط اینکه قدم بردارم هیچ کس به جز خداوند و خود من در زندگی من تاثیر ندرد به شرط اینکه کسی را به جر خدا باور نکنم
به شرط اینکه روی افکار خودم کار کنم
استاد عزیز اول از خدا و بد از شما سپاسگزارم که راه رستگاری به من نشون میدید
امیدوارم همیشه موفق شاد سالم و پر از نعمت باشید
سلام
چند وقت پیش زمانی که به چشم زخم باور داشتم اطرافیانم مدام به من یادآوری و توصیه می کردن که “و ان یکاد …” رو بخونم و روزی که این کار رو نمی کردم فکرد می کردم اتفاق بدی برام خواهد افتاد و یا حتی ممکنه که بیمار بشم و طبق قانون انتظار همین اتفاق ها برای من می افتاد! حتی اگر لباس زیبایی می پوشیدم و ظاهری آراسته داشتم مدام نگران چشم زخم بودم و همیشه ظاهرم رو در حد متوسط یا حتی پایین تر نگه می داشتم که مبادا چشم زخم به من آسیبی برسونه!!! اگر کسی از من یا مهارتم تعریفی می کرد فاتحه اون مهارت یا اون ویژگی رو می خوندم و با خودم می گفتم تموم شد! چشم خوردم!!! اما همیشه متوجه می شدم که خوندن این آیات هیچ تاثیری نداره و بعد هم ـ هر چند خیلی سخت ـ دست از این کار برداشتم و با خودم فکر کردم اگر قراره که آدم اینقدر آسیب پذیر باشه پس چطور خداوند در قرآن گفته که ما بادها و دریا ها را مسخر شما کردیم و یا اینکه انسان اشرف مخلوقات هست؟! تا اینکه این فایل دانلود کردم و وقتی استاد با آوردن دلیل و برهان از قرآن توضیح دادن که “چیزی به عنوان چشم زخم وجود نداره” بیشتر و بیشتر یقین پیدا کردم و الان احساس آزادی می کنم و ترس هام در این زمینه خیلی کم شده و حتی می تونم بگم از بین رفته. اما گاهی همون باورهای قدیمی سعی می کنن که دوباره خودشون رو به من تحمیل کنن ولی اینبار آگاهانه بهشون “نه” میگم و میدونم که تمرکز روی باورهای جدید باعث تقویت اونها میشه.
متشکرم
درود بر استاد عباسمنش عزیز
و درود بر دوستان عزیز
استاد تشکر که منو باخدای حقیقی اشنا میکنی.
میخوام از تجربه خودم بگم که چه شرک هایی داشتم و هنوزم دارم و با هدایت و یاری خداوند و آموزه های توحیدی استاد عباس منش اجر های این باورهای شرک آلود رو میکشم بیرون.
من چند روز قبل (بازه بین یک ماه قبل از اشنایی با استاد) از اشنایی با استاد دنبال این بودم که بفهم چرا زندگیم اینجوری بی پولیه و بدبختیه ونمیدونستم که باورهای توحیدیم مشکل داره با اینکه کتاب خونده بودم و رو قانون جذب کار میکردم و به حساب خودم اطلاعات داشتم ولی زندگیم خراب بود.
خیلی دنبال این سوال بودم و تو کتاب و…. دنبال جواب بودم و نمیدونستم چکار کنم
قبل اشنایی با استاد به دو نفر زنگ زدم اولی به یک روحانی و ار حرز و تاثیرش پرسیدم و اونم ازم سوال پرسید جواب داد که برو ازدواج کن و نصیحت کرد میکرد با ازدواج زندگیت عوض میشه و خدا نمیدونم روزی اون دختر رو از خانوادش قطع میکنه و به تو میده و میگفت اگه کسایی پول دار بشن تو دنیا فساد میکن و.. چون خود موسسه شون تو کار نوشتن دعای قرانی بود و منم ازش در مورد دعا پرسیدم گفت دعای حرز امام جواد و دعای رزق و روزی امام علی رو بگیر و برو ازدواج کن ولی من منطق ازدواج و چندین مطنق رو که گفت پیش خودم قبول نداشتم ،
دعاو حرز رو هم خریدم و همیشه رو بازوم و تو بازوبندم بود و فکر میکردم بهم قدرت میده
مدت ها گذشت ولی همونجور وضعم بود و عوض نشد.
واسه من دیگه سوال بود، چرا اینجوریم و دنبال جواب بودم. از کتاب، پاکدست و هزاران مطلب داشتم و کتابخونه داشتم و دوره های که نایاب بود و گیر اوردم ولی بازم همینجور وضعم بود
و نفر دوم که کارش مشاوره به سرمایه دارها و کارخانه دار بود و بهش مربی میگفتم، شمارشو گیر آوردم و زنگش زدم و داستان زندگی خودمو گفتم و اونم گفت من وقت ندارم و من سرم شلوغه و صدا قطع وصل میشد و منم پیله شدم گفتم شما این به این ادم ها داری بهشون مشاوره میدی و مربی هستی باید بدونی و کارتون همینه و گفت نمیدونم و صداش نمیومد و چندبار تماس گرفتم و تو همون قطع و وصلی ها شنیدم گفت احتمالا خود باوریت مشکل داره و اینو گفت و نفهمیدم خداحافظ منو شنید یا نه.
این کلمه منو انداخت تو جستجوی خودباوری و افتادم دنبالش و نمیفهمدیم اصلشو. فقط گفتم باید به خودم باور بدم و دنبال باورهای ثروت بودم و جستجو برای باور و نتیجه ش این شد که به سایت استاد عباسمنش پیوند خوردم و تیک خوردم . قبلا اسم استادو شنیده بودم ولی تو فرکانس نبودم که چه میکنه وقتی اشنا شدم و با فایل رایگان شروع شده و همین الانم میبینم، افتادم تو فایل های باورهای توحیدی و فهمیدم زیاد شرک داشتم و دارم
تو ماشین فایل های صوتی استاد رو چند رو گوش میکردم. یک فایل استاد عباسمنش در مورد مشرکان رو گوش میکردم، عجیب بود تو چند روز فایل تکرار شد و انگار تو اون فایل صوتی گیر کرده بود و اخرین بار تو جاده بودم بعد رسیدم خونه میخواستم وسایلمو جمع کنم روز بعد برم مشهد. و این فایل های توحید منو هل میداد برو و به خدا توکل کن و همه چیز رو درست میکنه. رسیدم خونه خسته بودم و میخواستم بخوام و بین خواب بود بیداری بودم و نماز نخونده بودم و یه صدا تو گوشم با صدای خودم گفت چرا اینو بستی؟ اونجا تنم لرزید و یادم اومد تو بازوم بود درش اوردم و انداختمش یه گوشه و رفتم نماز خوندم.
قسمت دوم:
چندتا شرک مثال میزنم که تو زندگیم بوده و دیدم از جاهای مختلف در باب این مطلب
حرز میبندن، سنک نمک یا ذمه واسه چشم زخم میذارن تو خونه، قاب 4 قل میذارن، قاب و ان یکاد میذارن، گردنبد شیشه ای چشم زخم که ابی رنگه با عکس چشم میبندن گردنشون ، گوسفند قربانی میکن و خونشو میکشن به ماشین نو ، زیر لاستیک تخم مرغ میذارن، پارچه سبز و مهر از کربلا تبرک میارن، پیش دعا نویس و فال بین میرن، دخیل میبندن، توسل میکنن و مراسم دعای توسل میگیرن، اجیل مشکل گشا میخرن، سفره ابوالفضل میندازن، نذری میدن، تخم مرغ میشکنن برای چشم زخم. گردنبد سنگ های معدنی میبندن که حالشون خوب شه، دنبال قدرت های ماورایی و چشم سوم. قران خوندن واسه مرده.
متاسفم اینقدر دنبال این کارها بودم و دیدم ولی خدا کخ پیشم بود رو نمیدیم.
اینقدر کارهای بیهوده و سخت و شرک الود ولی خداوند منتظر بود که بخوانمش و دستمو بگیره
من قدم به قدم شرک رو دارم میریزم دور و حس میکنم از بند خلاص شدم.
و توحید اساس خوشبختیه
یُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَهً لِأُولِی الْأَبْصَارِ.
به نام خدا
سلام
خدا برای من،تو و تمام بندگانش خِیرُ و خوبی می خواد
رفتارهای ما از باورهای ما نشعت میگیره
وظیفه پیامبران فقط گفتن راه درست است
شیطان تو ذهن هست
تو شیطان را میسازی و بهش قدرت میدی،تو باورش میکنی و می ترسی و اون قدرت میگیره،تو ایمانت را از دست میدی و اون قدرت میگیره
یک منبع انرژی، یک نیروی حیاتی و یک خداوند وجود داره و در نبود اون شیطان به وجود میاد
وقتی نور نیست تاریکی به وجود میاد
وقتی سلامتی نیست بیماری به وجود میاد
وقتی ثروت نیست فقر به وجود میاد
شیطان با ترس بر انسان حکومت میکنه
سوره رم آیه 36
سوره حشر آیه 18
سوره آل عمران آیه 182
سوره نساء آیه 62
سوره مائده آیه 80
سوره انفعال آیه 51
سوره حج آیه 10
سوره قصص آیه 47
سوره شوری آیه 48
سوره جمعه آیه 7
سوره نبا آیه 40
چشم زخم: تا زمانی که ما باور نکنیم چیزی به عنوان چشم زخم وجود داره و کسی میتونه ما را چشم بزنه،چنین چیزی برای ما بی اثر است،قدرت در جهان یکیست و اون خدای قادر مطلق است
سوره قلم آیه 35
سوره کهف آیه 40
یکاد به معنی نزدیک بود
زلق به معنای لغزنده بودن و شدن
سم الله الرحمن الرحیم
هدف یادداشت زیر به هیچ عنوان خدای نکرده توهین و اهانت به آیات مقدس و نورانی قرآن مجید نیست بلکه رفتاری را که در برابر این آیات نورانی و مقدس در پیش گرفته ایم نقد میکند. به نظر حقیر تک تک آیات نورانی این کتاب باعظمت و آسمانی ، پاک و مقدس و مطهر هستند . هرچند طبق روایات معتبر ، فضیلت برخی سوره ها و برخی آیات نسبت به سوره ها و آیات دیگر بیشتر است .
این روزها هرجا سر بزنید و تقریبا به هر مغازه و منزلی وارد شوید یک آیه شریفه را در قالب تابلو فرش یا قاب عکس و … می بینید . آیه شریفه :« و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعوا الذکر و یقولون انه لمجنون و ما هو الا ذکر للعالمین » که تقریبا همه ما آن را از بس همه جا دیده ایم حفظ کرده ایم
مفسرین در تفسیر آیه مذکور سه احتمال داده اند :
1- نگاههای از روی نفرت و عصبانیت کفار به پیامبر اسلام که انگار با نگاهشان می خواهند پیامبر عظیم اسلام را نابود کنند.
2- قدرتی که در چشم برخی افراد خاص وجود داشت و با استفاده از آن قدرت مرموز می خواستند به پیامبر عظیم اسلام ضرری برسانند.
3- و عده ای دیگر منظور از این جمله را همان مفهوم عامه چشم زدن تعبیر کرده اند. این افراد بر این اعتقادند که این دو آیه اشاره به تضاد بین حرفهای کافران را نشان میدهد به طوری که از یکسو از شنیدن آیات قران چنان شگفت زده می شوند که از تعجب نزدیک است پیامبر را چشم بزنند اما از طرف دیگر حرفهایش را تکذیب کرده و او را دیوانه می نامند.
اینکه در برابر دفاع از چشم زخم استفاده یا همراه داشتن آیه و ان یکاد اثری دارد یا نه باز روایات مختلف است:
طبق نقل مرحوم کلینی در کتاب کافی و همچنین تفسیر روح البیان اثر ابوالفداء اسماعیل حقی و تفسیر ابن کثیر ،روایتی از پیامبر اسلام و یا امامان شیعه مبنی بر تاثیر این دعا در برابر چشم زخم در دست نمیباشد و تنها در روایتی آمده است که پیامبر اسلام، هنگام تعویذ حسنین علیهما السلام یا افرادی دیگر از چشمزخم، به اذکار دیگری غیر از این آیه توسّل میجستند.
به نوشته تفسیر مجمع البیان تنها کسی که اعتقاد داشت این آیه در برابر چشم زخم موثر است حسن بصری بود. ( حسن بصری فقیه مفسد و گمراه زمان امام سجاد علیه السلام است که بارها با لعن و عتاب اهل بیت علیهم السلام مواجه شده است و طبق نقل علما از پایه گذاران فرقه منحرف تصوف و از دشمنان ائمه اطهار بود)
فارغ از اینکه این آیه در برابر چشم زخم تاثیر دارد یا نه یک بحث مهم پیش می آید و آن اینکه چرا از بین هزاران آیه شریف قرآن ، توجه بسیار افراطی و فراوان به این آیه در بین مردم به عمل می آید. انگار همه در پی چشم زخم زدن به دیگران هستند و همه خود را مسلح به یک سلاح محکم کرده اند که چشم همسایگان و دوستان و فامیل را که چشم دیدن آنها را ندارند درآورند.
معنی مستقیمی که در برابر مشاهده این توجه بیش از حد به این آیه شریفه به دست می آید این است که ای همسایه ، ای خویشاوند ، ای مهمان و … تو می خواهی زندگی مرا چشم بزنی ولی کور خوانده ای من با این آیه مانع این کار می شوم.
در حال که گفتیم تنها برخی تفاسیر معنی چشم زخم را برای این آیه قائل شده اند و تنها یک روایت ضعیف از یک فرد نامعتبر ، این آیه را در برابر چشم زخم موثر دانسته است.
این در حالی است که سایر آیات باعظمت قرآن مجید مهجور مانده اند و کل استفاده ای که از قرآن می شود در مراسمات ختم یا سر سفره عقد و امثال اینهاست. و انگار قرآن نازل شده است که فقط در مراسمات ختم و قبرستانها برای مرده ها قرائت شود و تنها کاربرد قرآن علاوه بر برخی مراسمات، استفاده از آیه و ان یکاد آن برای دفاع در برابر اطرافیان شریر است.
و چقدر خوب می شد که آیاتی مانند آیت الکرسی – یا ان اکرمکم عندالله اتقیکم- یا الم یعلم بان الله یری – یا الم یان للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله – یا احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لایفتننون – یا امثال این آیات زیبا و تاثیر گذار، زینت بخش در و دیوار خانه ها و مغازه ها می شد. و با توجه همه جانبه به همه آیات قرآن ( نه فقط و ان یکاد ) و عمل به آنها طوری نمی شد که فردای قیامت رسول بزرگوار اسلام لب به شکوه باز کند و بگوید: « یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا »
سلام به جهان با شکوه رب یکتا
امروز یک داستان واقعی رو می خوام براتون بگم که قبلا برای من یکی از مهمترین مشکلات روزمره زندگیم بود و بخاطر این مسائل من هفته ها و ماهها درگیر بودم و حتی اینقدر زندگیم رو تحت شعاع خودش قرار می داد که توی روابط خانوادگیم تا مدتها مشکلات زیادی داشتم و این رسوخ می کرد به کارم و سلامتی روحی و جسمی و ارتباطم با رب و ….. داستان از اینجا شروع می شه:
من دیشب توی یک مهمونی بودم یکی از آشنایانم که از راه دور اومده بود و اونجا دعوت بود اومد نزدیکم نشست و با کمال احترام ازم داشت معذرت خواهی می کرد و با کلمات و واژهایی که بکار میبرد داشت حرفهای چند روز قبلش رو که توی جمع دو سه خانواده بمن گفته بود رو داشت توجیه و اصطلاحا از من دلجویی کرد .
شاید باورتون نشه من از اول صحبت های اون هاج و واج بودم و داشتم فکر می کردم اصلان چرا داره اینقدر رو خودش فشار میاره که با بهترین جملاتی که از مغزش خطور می کنه ازم داره دلجویی می کنه ….من اصلان حتی یک لحظه به این مسائل هم توی مهمانی خونه خودم و بعدا هم فکر نکردم چون توی مدار این مسائل نیستم و اینم بهتون بگم آگاهانه توجهم رو به اتفاقات خوب که در مهمانی میوفتاد سوق می دادم و اگر کسی هم می خواست یک موضوع نادلخواه رو شروع کنه آگاهانه طوری موضوع رو بسمت اتفاقات خوب پیش آمده در همون مهمانی تغییر می دادم که اصلان مشهود نبود و حتی بعضی وقتا خیلی از خانواده ها ممکنه مقاومت داشته باشن در این رابطه و اونا موضوع رو دو مرتبه بیارن به حرفهای نا دلخواه من ….. و من چون این تضاد رو سالهای سال داشتم و دارم روی خودم کار می کنم…. هوشیارانه با هدایت رب با نهایت احترام به اشخاص موضوع رو بسمت اتفاقات خوب اون جمع خانوادگی تغییر میدم ….. چون همیشه استاد میگه ااااااحساس خوب نتیجه اش ااااااتفاقات خوبه.
ها اینم برام جالب بود یک موزیک قشنگ داشت از یک کانال پخش میشد یک بچه شیرین که قر تو کمرش گیر کرده بود و به اصطلاح بدون دایره به رقص بود دستاشو بالا برده بود و اینقدر زیبا حرکات موزون انجام می داد که توجه همه به اون جلب شده بود … در همین موقع دیدم خالش بدو بدو اومد و براش اسپند دود کرد…. ( چشم زخم )
دوستان این عقاید سالها و قرنها از پدران و نسلهای گذشته بما رسیده ……شما فکر می کنید براحتی ازتون بیرون میاد و شما ازش خلاص می شین ؟
…یک چایی حدودا نیم ساعت قبل ریختم بخورم سرد شده با اجازتون می خوام الان بخورم …با شما داشتم راز دلم رو می گفتم ازش کاملا یادم رفت ….
جاتون خالی خانواده هم بمن گفتند بیا صبحانه بخوریم گفتم شما صرف کنید من بعدا میل می کنم چون احساس کردم این مطالب پاشنه آشیل خیلیا هست و خواهد بود ….
من امروز صبح توی کانال اختصاصی مجموعه خودمون که مربوط به گزارش دهی مسائل مهم داخلی مجموعه هست برخوردم به یک تضاد…..و اینم بنظر من مهمترین دق دقه خیلیا هست که با اون گریبان گیرن
مدیر ساختمان کاری که چند سال واحدهای ساختمون درگیرش بودن رو به نحو احسنت و در کمترین زمان ممکن انجام داد اما یکی از واحدها بخاطر خود بزرگ بینی و اینکه خودش رو در تمام مسائل دانا می بیند ( به همین دلیل هیچ جایگاهی در دل ساکنان ساختمون نداشت ) با نوشتن پیامی یا آگاهانه یا دستوری موجب ناراحتی مدیر ساختمون شد .
من اول از کارش ناراحت شدم اما دیدم من کاری برای اون فرد خاطی نمی تونم انجام بدم فقط باید از این موضوع ذهنم رو به یک موضوع شگفت انگیز که امروز برام اتفاق افتاده یا در اطرافم وجود داره درگیر کنم و آگاهانه فکرم رو به احساس خوب سوق بدم تا اتفاقات خوب برام بیوفته ….
و اینو گفت بگو من هر روز روی خودم دارم بیشتر کار می کنم که هیچ کاری رو برای حرف مردم انجام ندم….
چون استاد میگه اگه می خوای موفقت کنه رب باید از استعدادهات و هنرت و هر آنچه که بلدی استفاده کنی برای گسترش جهان و کمک به همنوع خودت……این باور قدرتمندکننده که الان براتون نوشتم یک سنگینی باری از دوشم برداشت چون خیلیا درگیر این موضوعات هستن…
خدایا شکرت که من یک روز دیگه بیدا شدم و دارم افکارم رو خالص تر می کنم…..بینهایت دوستتون دارم و شادم که در راهی قدم گذاشتم با عشق فراوان نتایجم رو برای گسترش جهان تقدیم می کنم…..
از صمیم قلب براتون آرزوی خوشبختی ثرتمند شدن سلامتی فراوانی نعمت در پناه ایزد یکتا را خواهانم
سلام خدمت دوستان عزیز واستاد ماهر در قانون ومریم جان. خوشحالم که این فایل رو به عنوان نشانه ی روزم دریافت کردم ومطمئنم به این خاطر به این فایل هدایت شدم چون چند وقت پیش در مورد چشم زخم تحقیقاتی انجام دادم نه به این خاطر که شک داشته باشم در وجود نداشتنش بلکه برای اینکه ثابت کنم به کسانی که در اطرافم بودن وبه شدت اعتقاد داشتن که چشم زخم وجود داره. جونم براتون بگه که برای ثابت کردنش بعد از آیه ان یکاد قرآن رفتم سراغ نهج البلاغه ونهج الفصاحه. وبا کمال ناباوری متوجه شدم هیج جای نهج البلاغه در مورد چشم بد یا چشم زخم حدیثی نیومده. بلکه بعضی احادیث رو این طور معنا کردن. یعنی اشکال در معنی کردن احادیث بوده نه در خود حدیث. هر جا حدیث اینگونه بود که العین حق. معنی شده بود چشم بد وچشم زخم. در حالی که با توجه به مرور همه احادیث از این جنس متوجه شدم منظور پیامبر وحضرت علی از این کلمات نحوه نگاه ما به زندگی رو نشون میده. یعنی اینکه به داشته های دیگران با حسرت نگاه نکنید واز دیدن داشته های دیگران احساس شادی ولذت کنید وحتی تبریک بگویید وتحسین کنید تا خودتان هم زودتر به خواسته هاتون برسید. اگر با دید حسرت وحسادت به داشته های دیگران نگاه کنید چون فرکانسش منفیه نتایج خوبی برای شما نداره. ودر واقع منظور این بوده که چشم حقیقت وواقعی است. یعنی اینکه با چشم وبا نگاه میتوانی زندگی خودت رو تغییر بدهی یا با نحوه نگاهت که با لذت است یا با حسرت وحسادت. نه اینکه با چشم زدن میتوانی زندگی کسی رو تغییر بدهی. پس مواظب نگاهمون به زندگی خود ودیگران باشیم تا زودتر به خواسته هامون برسیم. وهر چیزی رو چشم بسته قبول نکنیم. شاد وسلامت باشید.
به نام خالق هستی
باسلام خدمت استاد گرامی و دوستان وهمراهان
این فایل استاد مصداق دقیق و مشخصی از قوانین ثابت جهان هستی برای من می باشد خب پس بریم اول قانون رو مرور کنیم .
قانون چیه . مادر هر لحظه با توجه به افکارمون در حال ارسال فرکانس هایی به جهان هستی می باشیم و جهان هستی از جنس همین افکاررا در زندگی ما صورت های گوناگون بوجود می آورد.پس خیلی مهمه که قبل از انجام هرکار یا ارسال هر فکر اول قانون رو سرلوحه همه مسائل زندگی قرار دهیم و به این درک برسیم که همه چی بر اساس قانون عمل می کند نه چیز دیگر.
مورد بعدی که خیلی مهم اینکه باور درستی نسبت به همه چی داشته باشیم و باور کنیم که تمام اتفاقاتی که در زندگی ما رقم می خورد بر اساس چیزی هست که ما به آن باورداریم وباور کرده ایم مثلا اگر من باور داشته باشم که تمام حرفهای استاد تضاد داردبا چیزی که من شنیده ام خب جهان هم همان باورهای قبلی رو سر راه من به شکل های مختلف قرارمی دهدپس به قول استاد همه چی باور باور باوره…..
حالا این افکار یا باورها میتواند مثبت یا منفی باشند که خلق کننده تمام آنها خودش شخصه نه کسی یا دولتی و نه شرایط .
بحث سوم ترس
ترس همیشه و همه جا سراغ هر شخصی می آید ولی نحوه دریافت آن توسط هر شخص مختلف می باشد
تا حالا توجه کردین که اکثریت مردم از همه چی ناراضی و شاکی یا به نوعی ترس دارند میدونی چرا چون به فرمانروای کل کیهان ایمان ندارند و کسی ایمان نداره به خداوند همیشه و همه جا از همه چیز میترسه مثلا از گرانی گرفته تا بی پولی تا حتی از پولدار شدن هم میترسه این یعنی چه یعنی ایمان خالص نداره و چشمش همیشه دنبال دولت ملت و…
ترس یعنی شرک به خداوند یعنی کفر به الله .بیاییم خدا رو به یه دید دیگر نگاه کنیم و از شیطان که همان ترسهای ما باعث بوجود آمدن شیطان در وجود ما میشود جلوگیری کنیم و به خدا اعتماد کنیم و همه چی عالی پیش میره .
پس نتیجه میگیریم که اول درک خوبی از قانون داشته باشیم
دوم باور مناسب و خیلی عالی داشته باشیم در مورد هر اتفاق
سوم دوری از ترس و توکل به الله مهربان در هرلحظه
با رعایت همه اینها هیچ کس نمیتواند به شما کوچکترین آسیبی بزند از چشم زخم گرفته تا باورهای غلط دیگر .
به نظر بنده همه ما باید همان متنی را که استاد داخل به دیوار زده ما هم از همان استفاده کنیم برای سردر هر خانه و کاشانه هایمان یعنی اعتماد به خداوند از همه چی مهمتره .
با سپاس فروان
سلام .
من واقعا ممنونم از آقای عباس منش به خاطر مستند بودن کلامشون به قرآن و آیات آن .
از موقعی که با قانون جذب آشنا شدم این مسئله برایم آشکار شد که واقعا این مطلب باید در قرآن باشد تا مدتها سراغ قرآن نرفتم .
اما دائما یعنی طول ۳ سال فقط در پی فهم صحیح از قانون بودم .
تا اینکه با استاد عباس منش آشنا شدم و تا الان حدود ۴ سال است که مطالب را با ایشان همراهی می کنم . من هیچ تعصبی روی شخص ایشان نداشتم بلکه بیشتر تکیه ام بر تحقیق و مطالعه خودم بود و تجربه .
اما در تحقیقاتم از کلام مستند ایشان به قرآن استفاده کردم و هر چقدر گذشت و هر چقدر ربوبیت خداوند برام واضح تر شد دیدم با چشم خودم که استاد عباس منش یک قدم جلوتر ازمن این حقیقت را بیان کرده اند .
یکی از این مطالب این بود که هیچ قدرتی به غیر از خداوند نیست و تاریکی در اثر نبود روشنایی می باشد .
من دیگه به قانون جذب ، قانون ربوبیت می گویم چون این جهان آینه ای است که آینه تمام نمای انتخاب و اختیار ماست و این جان سیستمی است که قوانین الهی آن را اداره می کند و این معنای ربوبیت است .
در زندگی ما هیچ محدودیتی نیست و سرنوشت ما کاملا به دست خودمان است .
چرا که ما می توانیم با استفاده از قوانین الهی هر سرنوشتی که انتخاب می کنیم رقم بزنیم
ثروت می خوای یا فقر ؟
سلامتی یا مریضی ؟
قدرت یا ضعف ؟
همه در دیت خودمان است . خداوند قدرتش را در خلق زندگیمان به خودمان سپرده هیچ کس نمی تواند واقعیت من را دستکاری کند .
من ثروت و سلامتی و قدرت را باور می کنم و
خلق می کنم . زنگی من سراسر از ثروت و فراوانی می باشد و یگانه قدرت خلق زندگیم در دست من می باشم .
من یک آفریننده ام . من خود خدا هستم .
من عشقم . من خیرم . من ثروتم .