کلید اجابت دعاها - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)

844 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدیه گازرانی گفته:
    مدت عضویت: 1299 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عزیییزم سلام به مریم شایسته ی عزیییزم و همه ی دوستان نازنینم که با خوندن کامنت هاشون هر لحظه ی زندگیم بهشتهههه

    خداروشکر میکنم که تو این سایت بهشتی حضور دارم

    خدارشکر میکنم بابت استاد عزیز بابت این فایل های بینظیر که هر چی بیشتر از حضورم تو این سایت میگذره بیشتر باور میکنم که وعده ی خداوند حقهههه و من رو به بهترین سایت دنیا هدایت کرده

    استاد خیلی وقته که کامنت نذاشتم ولی خیلی دلم میخواست که با نتایج برگردم و باهاتون حرف بزنم و ایمانم قوی تر بشه که همیشه ی همیشه باید این مسیر رو ادامه بدم و سوت زنااان تو این جاده ی جنگلی سرررر بخورم و کییف کنم و از لحظه لحظه ی زندگیم لذت ببرم

    خداجووونم شککرت

    خدایا شکرت که هر روز زندگیم پر از معجزس با باورهایی که کمک کردی بتونم تغییرشون بدم کمکم کردی که از اون منجلاب خودم و نجات بدم و زندگی بهشتی رو به خودم هدیه بدم

    واقعا23سال من خودم رو با دستای خودم نابود کردم و خودم در واقع به خودم ظلم کردم

    خودم رو با کمک تووووو نجات دادم تعهد دادم برای عوض کردن زندگیم

    البته که مهدیه با اون فرکانس های داغون هم تونسته بود شرایط تحصیلی و شغلی خودش رو تغییر بده ولی واقعا زیر صفر بود فرکانس هام و حالا که زندگیم رو مرور میکنم میبینم که خدا چقققدر بهم لطف داشته با اون شرایط منو به اینجا رسونده

    خداییاااا من چجوری سپاس گزاری کنم اززت آخه

    مهدیه ای که پر بود از خلا و وابستگی مهدیه ای پر از تنش و نفرت پر بود از انتقام و حسااادت و مقایسه ی زندگی خودش با دیگراان دیگرانی که فقط توی ذهن من حضور داشتن ولی هیچ حضور فیزیکی نداشتن در بیرون من و من الکی خودم رو عداب میدادم که مهدیه ببین الان راجع به تو دارن چه فکری میکنن دارن چه فکری میکنن که تو چرا طلاق گرفتی تو که خیلی دختر سر به راه و عالی ای بودی(خودم باورش نداشتم)چی شد؟چرا اینطوری شد؟خانواده ی شما که خیلی با ایمان بودن و با آبرو و هیچ طلاق و جدایی ای در کار نبود چرا نصیب تو شد؟؟؟

    علاوه بر اینکه خودمو داشتم از تو میخوردم حرفای اطرافیانم آینه ی من بود و به من انعکاس میدادن و شرایط و بدتر میکرد

    حالااااا از اینجا به بعدش ماجرا جذابه

    خداااایی که من و با این شرایط دید چجوریییی نجاتم داد من که فرکانس هام خیلی ناجالب و بد بود جوری آورده اینجا

    اینجاایی که طبق فرکانس ها و باورهای جدیدم یه فردی رو آورده توی زندگیم که مشتاقانه و عاشقانه شرایط گذشته ی منو پذیرفته علاوه بر اون چناااان عششقی بهم میدهههه که اصلااااا یاد گذشتم نیستم و خدا برای من چبران کننده ترینه

    همه ی اون خواسته های من توی رابطم داره برآورده میشه استاد بدون اینکه من بگم بهم توجه میکنه(چون از توجه اصلی که خودم باشم روحم ارضا و سیر شده هر چند که باید ادامه داشته باشه تا نتایج پایدار بشه)انققققدر باهم هماهنگیم انقدددر نظراتمون هدف هامون یکیه که خدا میدونههه

    از شاگردهای شما هستن ایشون و داریم باهم این مسیر و جلو میریم

    هر شب داریم به خواسته هامون فکر میکنیم و فیلم هاشو میبینیم

    هر روز باهم شکرگزاری رو انجام میدیم

    همه ی کارهامون رو تا الان خداوند انجام داده و خیلی همه چیز راحت و روان پیش رفته

    هر دوتامون عاشق مهاجرت و پیشرفتیم

    هر دوتامون عاشق عکاسی و طبیعت و مسافرت هستیم

    عاشق تجربه کردن و دیونه بازی و عشق و حال هستیم

    داریم در کنار هم ایمانمون و حرکت هامون رو قوی تر میکنیم و باهم پیشرفت میکنیم

    و خدا میدونه که چه اتفاقات بینظیری در انتظارمونه

    استااااد نگم براتون از معجزاتی که توی زندگیم هر روز داره اتفاق میوووفته

    انققدر زیادن انقدر آسون شدیم برای آسونی ها که خدا میدونه

    انشالله که در بهترین زمان عروسی میگیریم و همه چیز رو خدا برامون فراهم میکنه و همه ی دعاهامون مستجاب میشه و بهترین و فوق العاده ترین آدما تشریف میارن مهمونی ما و به زودی زود استاد رو ببینیم در بهترین زمان در بهترین مکان

    یه تشکر ویژه از دوستان فعال سایت بکنم که واقعا سنگ تموم میزارن و خیلی تو حفظ کردن ایمان من در خلق خواسته هام کمکم کردین(سعیده جان شهریاری،حمیدآقای امیری،آقارضای احمدی{که داستان ازدواج ایشون هم خیلی به من کمک کرد و ایمانمو قوی کرد که همه چیز آسون اتفاق میوفته}،آقارضای عطار روشن،غزل جان عطایی،مرجان جان پورحسین عزیزم،آقا ابراهیم خسروی،آقا اسدالله زرگوشی،آقای سید علی خوشدل و خانومش{که رابطه توحیدی فوق العاده ای دارن} و دوستان بینظیر دیگه که حضور ذهن ندارم

    خداروشکر میکنم بابت دوره ی احساس لیاقت که کولاکی کرده در زندگی منو عشقم دوره ی عشق و مودت که روابط منو دگرگون کرده و دیدم رو به رابطه به کلی تغییر داده که بازم باید کار کنم روش

    خداجونم شکککرت همه ی اینا از توعه ها هذه من فضل ربی

    من بدون تو و هدایت هات هیچ هیچم

    من محتاج و فقیرم از هر خیری که از جانب تو به من برسههه

    کمکم که که محکم تر و استوارتر تو این مسیر قدم بردارم و بهترین خودم باشم

    خذارو صدهزار مرتبه شکککر

    استادجان و مریم شایسته ی بینظیر و الگوهای من سپاس گزارم بابت سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا که واقعا زندگی منم ساخت و بیشتر و با توجه بیشتری دارم نگاهش میکنم البته با آقامون میبینیم و کییف میکنیم و میدونیم که همچین زندگی ای در انتظارمووونه

    تازه ده دقیقه از فایل رو دیدم که بهم گفته شد بیام و بنویسم و ایمان خودم در اجابت دعا قوی تر بشه

    دوستون داااارم به امید دیدار همگیییی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 54 رای:
    • -
      فاطمه و رسول گفته:
      مدت عضویت: 1083 روز

      سلام مهدیه جااااانم

      وااااااییی خدایا شکرت

      دست وجیغ وهورررررا

      بزن سوت و دست قشنگه رو ….

      بوس به روی ماااااااااهت

      عااااااااشقتم رفیق نوعروس بهشتیم

      خدای من شکرت

      بی نهایت تحسینت میکنم

      بابت توجه وتمرکزت وتعهد وعملگراییت

      به قانون و دوره ها

      تحسینت میکنم که قطعا با رابطه ی

      توحیدی درست ، رابطه ای بهشتی

      هم خلق کردی و همسر عزیزی که

      هم مسیر باهم درکنارته …

      خداروشکر هزاران بار شکر برای وجود

      ارزشمندتون در این جهان زیبا

      خداروشکر برای شروع عاشقانه ها

      برای زیبایی ها ودلبری هاتون

      برای کلی سفر و گردشگری دونفره

      ناب وخوشگل تون

      خداروشکر برای حال واحساس عالی تون

      به به چه رزقی و چه خبری…

      چه فرکانسی چه عشق بهشتی ای

      مبارررررک تون باشه رفیق های

      خوشبخت و بهشتی مون …

      نوش جانتون شروع این مسیر توحیدی دونفره…

      خدایا بی نهایت شکرت شکرت

      الهی که عروسی تون هم طبق خواسته هاتون در زمان ومکان الهی محقق میشه ..

      من تازه متوجه این اتفاق وکامنت شدم

      اونم توسط رسول جانم خداروشکر

      قطعا زمان درستش امشب بوده ..

      ازطرف خودم ورسول جانم به

      خودت وعشق دلت تبریک میگم رفیق جانم ..

      من ورسول جانم مراسم هرجا باشه رسما اعلام میکنیم که فرکانسی وقلبی حضور داریم

      و قطعا هم انرژی وشادی مون رو دریافت میکنی

      از خدا براتون خدارو میخوام تا بی نیازترین باشین

      الهی که همیشه سرشار از نگاه خداوند باشین و زندگی

      خوشگلتون در بهترین مدارها قراربگیره خوشگلم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
    • -
      فرشته شریفی گفته:
      مدت عضویت: 1283 روز

      مهدیه قشنگم سلام به روی ماهت

      اولش نمیخاستم بنویسم ولی نتونستم تحسینت نکنم

      خاستم بگم این خانوم رفیق منه

      خاستم بنویسم من و این خانوم اینقدر هم فرکانس بودیم که همسر ایشون تو شهرستان ما زندگی میکنن و من و رفیقم ازین طریق خیلی راحتتر میتونیم انشالله همو ببینیم

      در بهترین زمان و بهترین مکان

      بینهایتتتتتتتت خداروشکر میکنم برای حضورت در زندگیم

      خیلی خیلی زیاد ازت یاد میگیرم

      رابطه ای که ساختی الگوی فوق‌العاده ای بود برای من و معصوم قشنگم

      اقای شما محشره و خداروشکر برای این مردهای عالیییی .

      مهدیه نازم تو لایق بهترین هارو داری

      و مطمعنم با فرکانسی ک از شما دوتا دیدم خیلی خیلی زود میترکونید

      خیلی برات خوشحالم و ازتهه قلبم برات آرزوی هرروز شادی و خوشبختی بیشتر دارم

      در ذمن انشالله عروسیت میام و کلییییی میترکونیم باهم

      خیلی دوستت دارم رفیق گل من

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      سارا محمدی گفته:
      مدت عضویت: 1458 روز

      سلام مهدیه جان

      عزیز دلم خیلی برات خوشحالم که اینقدر شرایطتت رو با تغییر شخصیت و فرکانس هات تغییر دادی

      الهی شکر که راضی هستی

      این مسیر همش رضایت. همش نور

      برات بهترین ها رو آرزو می کنم و بی نهایت تحسینت می کنم

      این قسمتی از کامنت شماست:

      آقارضای احمدی{که داستان ازدواج ایشون هم خیلی به من کمک کرد و ایمانمو قوی کرد که همه چیز آسون اتفاق میوفته}

      لطفا لینک یکی از کامنت هاشون رو بران بفرستید تا منم بخونم

      در پناه خدا همیشه شاد و ثروتمند باشی عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        رویا مهاجرسلطانی گفته:
        مدت عضویت: 2198 روز

        درود و وقت بخیر خدمت دوست عزیز و نازنینم

        امروز صبح اول وقت داشتم کامنت های دوستان را می‌خواندم که به کامنت دوست عزیزم

        مهدیه کازرونی و دیگر دوستان هدایت شدم و بعدش به کامنت شما و پرسش شما در مورد لینک آقا رضای احمدی

        abasmanesh.com

        لینک یکی از کامنت های ایشون رو براتون گذاشتم

        خدا رو شکر امروز با خواندن کامنت های دوستان عزیزم نشانه های الهی رو دریافت کردم و از اینکه اینجا واقعا کلید اجابت دعا هامون هست از خداوند ممنون و سپاسگذارم خدایاااا شکرت

        و از تو می‌خوام این کلید طلایی اجابت دعا مون رو به همه ی دوستان عزیزم در این سایت عطا کنه الهی آمین

        موفق و پایدار و سلامت و ثروتمند باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          سارا محمدی گفته:
          مدت عضویت: 1458 روز

          سلام بانوی زیبا و مهربون

          رویا جان می دونی چه زمانی این کامنتت رو دیافت کردم؟

          دقیقا بعد اینکه کامنت نوشتم و از خدا خواستم که در مسیر خواسته ام کمکم کنه

          که تو همون کامنت با جزییات شرحش دادم

          همین که گزینه ارسال رو زدم دیدم نقطه آبی کنار پروفایلم دارم

          بی نهایت خوشحال شدم

          و دیدم به همین زودی

          در کمتر از کسری از ثانیه

          احابت شدم و دستان خدا برام نشونه آورده

          مرررررسی ازت بانوی خوش قلب

          دوسِتدارم رویا جانم

          در پناه خدا باشی

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        مهدیه گازرانی گفته:
        مدت عضویت: 1299 روز

        سلام عزیزدلم سارای مهربونم

        عاااشقتم من

        سپاس گزارم بابت کامنت انرژی بخششت

        امیدوارم توام نتایج بینظیری گرفته باشی عزیزم

        یه حسی بهم گفت که بیام این لینک و برات بزارم عزیزم

        هرچند دیدم رویا جانم برات لینک رو گذاشته

        abasmanesh.com

        به نطر کامنت هایی که در قسمت های توحید عملی گذاشتن رو حتما بخون و لذت ببر

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      شیما محسنی گفته:
      مدت عضویت: 3564 روز

      مهدیه جانم سلام و صد سلام.

      به به چه کرده این بانو مهدیه عزیز و دوست داشتنی ….

      مبارک بادا خلق این زندگی زیبا…

      خیلی اتفاقی به کامنت شما هدایت شدم و مطالعه کردم و تحسین پشت تحسین…

      مبارک بادا ازدواج زیبایتان ….

      مبارک بادا دوستیت با خدا جون….

      مبارک بادا افزایش احساس لیاقتت ….

      مبارک بادا ….

      منتظر نتایج عاااالی ترت هستیم …

      در پناه حق تعالی

      شیما بانو

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      سحرکیاستی گفته:
      مدت عضویت: 2702 روز

      سلام مهدیه جون ..

      بهتون تبریک میگم بابت رابطه عاشقانه و فوق العاده ای که دارید و بی نهایت ازت سپاسگزارم که نتیجه رابطه اتت رو گفتی چون واقعا به منم کمک میکنه تا ذهنم بشکنم که میشه منم با فردی باشم که هم مسیر هم باشیم و باهم روی خودمون کار کنیم … چون منم همین خواسته رو از خداوند دارم که بهم رابطه ای بده که دوتامون در این مسیر باشیم و کلی باهم پیشرفت کنیم و لذت ببریم .. رابطه ای توحیدی، کارکردن توحیدی، صحبت های توحیدی، اصلا لحظه لحظه توحیدی باشه و پیشرفت باشه

      خیلی حسم خوب شد با خوندن کامنتت و فکتی برای ذهنم بود .

      براتون بهترینهارو آرزو می کنم عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مرضیه مهرارا گفته:
    مدت عضویت: 1907 روز

    سلام استاد بینظیر با تمام وجودم شکر گزار خداوندیم که این چنین بنده ایی رو خلق کرده در دوران زندگیه من که همجوره زندگیه منو تعغییر داده بینهایت از شما سپاسگزارم که وقت بارزشتون رو برای ما میزارید و مارو به راه راست هدایت میکنید استاد دقیقا زمانی این فایلو گذاشتید که همش به خدا میگفتم چرا دعاهای من براورده نمیشه به خیلی چیزا رسیدم اما چرا این دعای اصلیم براورده نمیشه که جوابشو گرفتم از زبان شما خدایااااا شکرت شکرت شکرت ️️️️️️️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 61 رای:
  3. -
    معصومه مقدس گفته:
    مدت عضویت: 1695 روز

    بنام خالق هستی که همه چیزم هستی

    با سلام خدمت استاد عزیزم و همه همراهان گرامی

    کم پیش میاد وقتی فایلی روی سایت قرار میگیره به محض اینکه گوش میکنم همون بار اول گوش کنم بیام کامنت بنویسم و اون هم به این سرعت که همین لحظه فایل تموم کردم

    جالبه که ظهر من وارد سایت شدم و سفر به دورامریکا رو نگاه کردم ولی متوجه فایل جدید نشدم نمیدونم کی قرار گرفته روی سایت

    ولی همین ابتدا بگم استاد اون فرکانس بی نظیری که امروز در این فایل داشتید دریافت کردم اون حس و حال متفاوت شما رو در همون ابتدای فایل میشد حس کرد از همون ایه اولی که از حضرت زکریا خواستید بخونید

    وای خدای من امشب چه شب بی نظیری بود بعد از اون کامنتی که داخل تمرین ستاره قطبی نوشتم و یک سال از این تمرین میگذره رو یاداوری کردم و چه اشک شوقی که ریختم از حس نزدیکی به خداوند انقدر حالم خوب بود که حتی شام نخورده بودم و نشستم نوشتم و نوشتم و بعد گفتم بیام برای شام هم باز سفر به دور امریکا رو نگاه کنم که دیدم عه فایل جدید اون هم در مورد عجابت دعا

    استاد از همون ابتدا حسم میگفت یکی از بی نظیرترین فایل های شما میشه

    که همینطور هم هست

    شما میگید بارها و بارها ولی باید میلیون ها بار این فایل نگاه کرد

    شما تمااااااااااااااااااااااام اونچه که در مورد ساختن باور ما مشکل داشتیم و در این فایل گفتید

    یعنی حداقل این چیزی که من از این فایل دریافت کردم

    این فایل لحظه به لحظه ش نکته داشت

    در این فایل کلی از ایه هایی که نشانه های خداوند بودن برای من شما عنوان کردید که چقققققققققققدر عالی هم بیان کردید

    وای من چی بگم از این فایل

    چیزهایی که همین الان بهم الهام شده رو میخوام بگم

    در مورد مقایسه گفتید در این فایل و چیزی که به من الهام شد این بود که خداوند بهم گفت اگه گناه نخستین باشه اون گناه نخستین شیطان کرده

    همین الان بین این همه اشک شوقی که سر فایل شما ریختم شیطان نجواهاش میاورد و من میگفتم در مقابل خداوند قدرتی نداری و بعد به شیطان گفتم به تو چی میرسه از اینکه من بشینم منفی فکر کنم و اصلا حال بدی داشته باشم به تو چی میرسه؟

    دقیقا این سوال از شیطان کردم و بعد خدای درونم گفت اگه گناه نخستینی باشه که همه از نخستین گناه حرف میزنن

    نخستین گناه شیطان کرده که اومده مقایسه کرده خودش با انسان اینکه خودش از اتش و انسان از خاک

    اگه گناهی بزرگ باشه اشتباهی بزرگ باشه اون مقایسه هست

    با این دیدگاه که الان در ذهن من ایجاد شده الان مقایسه کردن شبیه یک سم مهلک شده

    و زمانی که ما بدونیم یک لیوان ابی سمی هست و سم مهلکی داره حتی اگه از تشنگی هم در حال مرگ باشیم باز از اون اب نمیخوریم

    باید همین نگاه به مقایسه کردن خودم با دیگران داشته باشم و این خیلی بهم کمک میکنه

    و حالا در مورد باور کردن

    من خودم یک خواسته از خداوند داشتم که برای من غیر قابل باور بوده از همون ابتدا دقیقا مثل حضرت زکریا

    و خداوند به شکل های مختلف حتی با همین ایه های قرانی مثل ایه 7 سوره قصص که در مورد وعده دادن به مادر موسی هست که میگه دیگر هرگز نترس و غمگین مباش که ما او را به تو بازمیگردانیم و …

    به شکل های مختلف داخل کتاب حتی باز با اوردن این نشانه از طرف استاد با فایل توحید عملی 9 و …. خلاصه ده ها نشانه به من داد و من خب شاید حدود 2 سال طول کشید تا یکم این باورهای قدیمی شل کنم وبعد خداوند بخشی از اون خواسته نشدنی من بهم نشون داد که دیدی بنده من توسط من همه چیز امکان پذیره

    و بعد از اون الان من کم کم بهبود پیدا کردم و الان که به صحبت های استاد گوش میکردم میگفتم اره درسته و الان من ماه هاست دارم این یاداوری میکنم به خودم در انتهای تمام کامنت هام خداوند همیشه هدایتگر که وعده هاش حق

    چون باید یادم باشه که وعده ش حق و به خودم یاداوری کنم

    چون ذهن فراموش کار در به یاداوردن خوبی ها

    همیشه همینطور ما شاید 1000 تا خوبی ادم ها رو یادمون نمونه ولی یک بدی کنه همون به یاد میسپاریم و در مورد نعمات خداوند هم همینطور عمل کردیم

    الان ایمان دارم که خواستم بهم داده میشه

    واقعا از صمیم قلب باور کردم که ترس هام رها کردم خدایا شکرت

    انقدر اشک ریختم با ایه 186 بقره استاد این همیشه شما در تمام فایل هاتون میگید ولی این فایل سراسر متفاوته

    اصلا شما در یک مدار دیگه ای هستید

    نمیدونم شاید خودمم در مدار دیگه ای هستم که این فایل برای من پر از اگاهی بود تا به امروز هیچ فایلی از شما تا این حد من تحت تاثیر قرار نداده که کل فایل در هر جمله چیزی باشه که برای من یک جرقه داشته باشه

    این فایل انقدر پربار بوده که الان نمیدونم باید از کجاش بگم

    مثال منطقی که شما فرمودید در مورد حضرت زکریا و نمونه هایی که بعد 10 سال طرف بچه دار میشه یا بیشتر

    به این دلیل هست که طرف یکم بی خیال میشه و وقتی ما بی خیال که میشیم اون مقاومت برمیداریم چون دیگه کمتر بهش فکر میکنیم

    ما هر زمان که فکر میکنیم به خواسته ذهن هم شروع میکنه به اینکه نمیشه امکان نداره راهی نیست و همین مانع رسیدن ما میشه و برای همین هست که ما هر زمان بی خیال یک خواسته میشیم اتفاق میفته و خیلی از ادم ها به این دلیل میان میگن کاش تا ذوق یک چیزی داریم اتفاق بیفته

    ما با این ذوقه چسبیدیم ولی ذهنه همه داره مقاومت ایجاد میکنه که نمیشه راهی نیست

    برای من هم همینطور بوده و در این مشکل اصلی که برای من پیش اومده بود ذهن نجوا میکرد این بار دیگه فرق میکنه میبینی که فرق میکنه

    و تا زمانی که بهش بها میدادم این مشکل ادامه پیدا میکرد ولی از یکجایی به بعد شروع کردم به تکرار اینکه قبلا شده باز هم میشه

    و بارها و بارها خدا شاهده صدها و صدها بار اون جملات الهامی که خداوند به من الهام کرده بود که بعضی هاش در تمرین ستاره قطبی نوشتم و تکرار میکردم و قسم میخورم این تکرار مکرر این ها من نجات داد و اون اتفاقات خوب برای من افتاد و دیدم که شرایط عوض شد از جایی که اصلا فکرش نمیکردم عوض شد

    خداوند از جایی که دید من خیلی به خواستم چسبیدم با تضاد های سختی که برام اورد کاری کرد یکم رها کنم و از همون جا شروع شد و من هم انصافا کار کردم و تکرار کردم

    البته بوده زمان هایی که ذهن باز نجوا رو زیاد کرده حتی در همین شرایطی که من دیدم نتایج خداوند ولی انقدر تو تضاد ها نجوا بلند شده که باز افکارم بهم ریخته

    ولی به محض اینکه به یاد میارم این جمله استاد که از لحظه ای که من افکارم تغییر بدم شرایط هم تغییر میکنه و از همین لحظه میشه شرایط عوض بشه

    یعنی این جمله استاد من درخیلی جاها واقعانجات داد از شر شیطان این جمله استاد طلایی هست که میگن از همین لحظه که افکارت تغییر بدی فرکانس ها تغییر میکنه و اتفاقات هم عوض میشه

    باور کنید جواب میده من واقعا دیدم بارها و بارها

    من به خودم میگم باور کن باز هم بهتر میشه همیشه بهبود پیدا میکنه

    و این باعث شد زمانی که استاد در مورد رسیدن به خواسته ها میگفتن در این فایل من با ایمان سرم تکون میدادم به نشونه تایید که باور دارم میشه

    چون خداوند به من قدرتش نشون داده

    چه مثال زیبایی الله اکبر عالی بود

    اینکه ما انسان از هیچ افریدیم باز هم میتونیم این کار بکنیم

    این یک باور بی نظیر هست که من بتونم در خودم ایجاد کنم که خداوند میتونه از هیچ خلق کنه اصلا نیاز به یک چیز اولیه نداره

    این خیلی خیلی مهمه که البته ما بتونیم تفاوت قدرت خداوند با این جهان ما درک کنیم

    خدایا شکرت

    چه جالب من خودم هم نمیدونستم یکی دیگه از اون ایه هایی که نشانه خداوند بود برای من در همین سوره طلاق بود اون ایه معروفی که من خودم نمیدونستم در مورد زنانی که طلاق گرفتن این خداوند فرموده

    که البته این در مورد تمام چیزها هم میتونه باشه اینکه ما قدرت به کی میدیم

    من خودم هم چند وقت پیش گفتم که شرکی که خودم هم داشتم در مورد داشتن کار ثابت همین بوده که فکر میکردم یک کار ثابتی و حقوق ثابتی حداقل هست

    انگار اون حقوق ثابت کسی دیگه داشته میداده درحالی که اون کار کردن و اون کار هم خداوند بهم داده و الان فرقی نداره که چه جایی ثابت کنم یا نکنم در هر حال اون درامد خدا داره میده و از زمانی که من تو این مدت کم به این موضوع پی بردم تو بخش ستاره قطبی اشاره کردم که چقدر بهبود داشتم در درامدم و نشانه های مالی عالی دارم میبینم تو زندگی م

    خدایا هزاران هزاران بار تو را شکر

    امشب واقعا من چقدر لذت بردم از حضور خداوند بودن خداوند

    وای اینکه خداوند میگه من کنارتم اخخخخخخخخخخخ خدایا یاد الهامت افتادم که این دو سال هزاران بار این جمله رو تکرار کردم برای خودم که بهم گفتی : نگران چی هستی ؟ من هستم!!!! چیزی که مال توعه همیشه مال توعه ، هرگز از دست نمیره

    من هستم !!! این جمله من هستم خداوند واقعا کوهی بوده پشت من تو این دو سال

    و واااااااااااااااااقعا بودن خودش هر روز داره بهم بیشتر ثابت میکنه

    فقط کاش من ببینم و بیشتر باور کنم بیشتر اعتماد کنم

    اصلا نمیدونم از این فایل چی بگم این فایل من با بند بند وچودم لمس کردم حس کردم و دریافت کردم

    استاد واقعا میگم اصلا انگار در یک دنیای دیگه ای این فایل ضبط شده

    انقدر نکات عالی زیاده که مغزم هنگ کرده

    فقط میگم این کلید کل رسیدن به خواسته هاست دقیقا بهترین اسم انتخاب شده که ایمان دارم این اسم هم الهامی انتخاب شده

    واقعا این نقشه گنج بوده که البته همراهی که باهات میاد با مکان گنج حتی ابزار مورد نیازتم با خودش برات میاره و میگه حالا اینکه بکنی و به گنج برسی کار خودته

    این فایل دقیقا همچین مفهومی برای من داشته

    مطمین هستم که برای دیگر دوستان هم همینطور هست

    اصلا تمام ایه هایی که بهشون اشاره شده بی نظیره سوره ضحا واقعا کامل مسیر تکاملی اموزش داده که چطور باید به باور برسیم

    اینکه اصل به یاد اوردن نتایج گذشته هست

    هر جا در هر ایه استاد صحبت میکردید همون لحظه من یادی از گذشته خودم میفتادم و میگفتم درسته درسته و تایید میکردم

    و واقعا هم در زندگی خودم تجربه کردم

    دیگه بزرگترین اتفاق و خواسته هم که الان دیگه دارم تجربه میکنم و ایمان پیدا کردم که میشه

    اینکه امکان پذیره

    این نکته خیلی مهمه استاد که اصل ساختن باور اینکه امکان پذیره خیلی از ما فکر میکنیم که ساختن باور اینکه یک باورهای خیلی عجیبی باید پیدا کنیم یا یک پروسه خیلی سخت و طولانی باید باشه و پیچیده باشه

    ولی شما خیلی اسان توضیح دادید با ایه ها که باور ساختن کار سخت و پیچیده ای نیست اولین قدم اینکه باورکنیم که میشه

    حالا چطور باور کنیم اینکه اول حواسمون باشه ما داریم از فرمانروای کل جهان هستی میخوایم که هر چه بخواد و در ان واحد موجود میکنه و براش هیچ چیزی بزرگ و نشدنی نیست!

    بعد به یاد بیارم که در گذشته هم چیزهایی بوده که در تصور ما نشدنی بود ولی بعد شد چه زمانی هم شد زمانی که یا بی خیالش شدیم یا کلا یکم ذهن کوتاه اومد ه از اینکه نمیشه و امکان نداره

    وای خدای من خدای من یاد یک اتفاقی میفتم

    خدایا فقط تو خودت شاهد منی برای روزی که من این قدرت امکان پذیری تو رو دیدم

    4 سال پیش تازه روزهای اولی که بعد از مدت های زیاد من به سمت قانون جذب برگشته بودم و داشتم کتاب بخواهید و ثروتمند شدن میخوندم در محل کارم و بعد به یاد جمله معروف بازیگر ادری هپبورن افتادم که من این جمله رو خیلی دوست دارم و بیشتر در گوشی پروفایلم و روی صفحه قرار میدادم که گفته :

    Nothing is impossible, the word itself says ‘I’m possible’!

    و من در یک روز خاص با یک حال خاص داشتم این جمله رو هی تکرار میکردم برای خودم I’m possible و هی میگفتم ممکنه و تو دلم این جمله تکرار میشد که با خدا همه چیز ممکنه و همه چیز برای خداوند ممکنه

    و در حالی این میگفتم که واقعا تضادها بی اندازه زیاد ونشدنی بودن

    ولی به خداوندی خدا در همون لحظه گفتن این کلمه اون اتفاق غیر ممکن برای من افتاد و ممکن شد و اون جرقه ای بود برای من که بیشتر به این سمت بیام و بعد با فایل های استاد اشنا شدم در همون روزها و وارد سایت شدم و تا به الان ادامه داره

    اینکه باور کنیم هر چیزی برای خداوند ممکن هست

    انقدر این فایل دوست دارم که حد نداره ولی هر بار یک گوشه ش یادم میاد اینطوری کامنت من داره هی پراکنده میشه

    ولی میدونم افرادی که در مدار دریافت باشن اون جملاتی که نیاز دارن بشنفن از همین کامنت هم دریافت میکنن

    ولی میتونم بگم این فایل باید میلیاردها بار گوش کنیم

    انقدر این بی نظیر و تمام اصل داستان گفته شده راه رسیدن به خواسته در این یک فایل همه بیان شده کامل

    استاد قطعا خودتون هم متوجه شدید که تو این مدت 10 ماه که دور بودید و روی خودتون تمرکزی کار میکردید اصلا مدارتون فرکانستون غیر قابل وصف بالاتر رفته و نوع اگاهی هایی که بیان میکنید خییییییییییییییییییییلی متفاوته

    این برداشتی که حس درونی من داره از این فایل ها

    اون هم در بخش قرانی

    بسیار از شما سپاسگذارم برای این وقتی که میزارید این همه تحقیقی که میکنید

    خدایا ازت سپاسگذارم که همچین انسان های والایی وارد زندگی من شدن که کمک کنن زندگی م تغییر بدم به سمت رشد و بهبود همیشگی همون وعده ای که بهمون دادی

    و وعده تو حق

    این من بارها و بارها دارم به خودم یاداوری میکنم که خداوند در سوره قصص یاداوری میکنه که عده کمی هستن که یادشون میمونه که وعده ما حق و من همش به خودم تکرار میکنم که خدایی که هدایتگر و همیشه هدایت میکنه در همه حال در حال هدایت هست و وعده هاش حق

    این اون چیزی که میدونم باید به یاد بیارم همیشه

    استاد بی نظیر بود این فایل و شما هم بی نظیرید واقعا ازتون بی نهایت سپاسگذارم از صمیم و اعماق قلبم از شما سپاسگذارم

    خدایا تنها تو را میپرستم و از تو یاری میجویم

    مرا به راه راست هدایت کن راه کسانی که به انها نعمت دادی

    در پناه خدای همیشه هدایتگر که وعده هاش حق باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 57 رای:
    • -
      حسن کفاش دوست گفته:
      مدت عضویت: 2931 روز

      سلام دوست عزیزم

      چقدر کامنت تون رو دوست داشتم و چقدر این تمثیل تون در مورد مقایسه کردن عالی بود.

      برای خودم یادداشت کردم که به یاد خودم داشته باشم

      با این دیدگاه که الان در ذهن من ایجاد شده الان مقایسه کردن شبیه یک سم مهلک شده

      و زمانی که ما بدونیم یک لیوان ابی سمی هست و سم مهلکی داره حتی اگه از تشنگی هم در حال مرگ باشیم باز از اون اب نمیخوریم

      باید همین نگاه به مقایسه کردن خودم با دیگران داشته باشم و این خیلی بهم کمک میکنه

      کاملا درسته و کاملا به جا گفتید

      مقایسه کردن مثل یک سم است و خوردن سم در هر صورت باعث مرگ ما می شود.

      سپاسگزار رب خودم هستم بابت این هدایت های عالی

      در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    مریم پهلوان گفته:
    مدت عضویت: 2027 روز

    به نام الله.

    سلام به همه عزیزان

    کلید اجابت دعا باور داشتن اتفاق افتادن آن میباشد

    زکریا درخواست فرزند از خدا داره ولی باورهای ضعیفی هم داره وذهنش قبول نمیکنه که امکان تحقق آن هست شرایط موجودش را نگاه می‌کند که پیر هست وزنش نازاست ولی خداوند وعده تولد پسری بهش می‌دهد که برای خدا دلیل میاره که چطور میشه با این شرایط.

    مشکل همیشه از طرف ماست اگر خواسته ای اجابت نمیشود،چون خداوند همیشه اجابت می‌کند ولی ما به خاطرباورهامون دریافت نمی‌کنیم ما باور محدودکننده داریم که اصلا حتی گاهی نمی‌تونیم تجسمش کنیم.

    خداوند همیشه وعده‌ی فزونی ثروت سلامتی وپیروزی می‌دهد ایراد درگیرنده میباشد

    باورسازی کردن یعنی امکان پذیری اتفاق آن.

    باور قدرتمندانه به این منظوره که امکان پذیر باشدوقتی باورکنی قدم برمیداری وهدایت میشوی.

    شرایط تغییرمیکنداوضاع عوض می‌شود به اندازه ای که باورمیکنیم.

    وقتی خواسته ای اجابت میشودکمک میکندکه خواسته یکم بزرگترها هم باورکنی که اجابت می‌شود.

    خدامیگه به بهانه های زکریا که این کار برمن آسان هست همون که قبلا بدون هیچی خلق کردم الان که اسباب فراهم هست درضمن من ربم من تمام کیهان رو مدیریت میکنم می‌گویم موجود باش موجودمیشود تمام ذرات عالم تحت سیطره من هست.قدرت بی انتهایی دارم که توانایی انجام هر کاری هرکاری رو دارم.

    بدون داری از کی از چه قدرتی درخواست میکنی.

    این نقطه ضعف خیلی از ماهاست که درخواست میکنیم اما باور نداریم که حتما می‌شود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 64 رای:
  5. -
    علی عبادی گفته:
    مدت عضویت: 787 روز

    سلام به استادعزیزم.

    واقعاازدیدن شمااحساس خوبی به من دست میده ویادقوانین ومرورقوانین میکنم سال‌های گذشته روبیادمیارم که باشماآشنانبودم وزندگی سختی داشتم وهم ازلحاظ مالی هم عاطفی.ولی تواین چندسال گذشته که باشماآشناشدم وترجمه قرآن روازطریق شمااستادعزیزم یادگرفتم وشندیم خیلی به آیه هاوقران علاقمندشدم وهروقت آیه قرآن رومیبینم خیلی خوشحال میشم.استادعزیزم ازوقتی باآموزهای شماآشناشدم ودورهای دوازده قدم وروانشناسی ثروت‌ 1ودوره عشق ومودت باهمسرم خریداری کردیم وروی اموزهای شماکارکردیم زندگی ماخیلی عالی شدهم ازلحاظ عاطفی هم ازلحاظ مالی پیشرفت کردیم به لطف رب العالمین .خواستم درپایان ازشماوخانم شایسته تشکرکرده باشم وبرای همه دوستانم درسایت عباسمنش آرزوی سعادت ونیک بختی ازالله مهربان رودارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 60 رای:
  6. -
    زهرا آقچه لو گفته:
    مدت عضویت: 735 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان.

    حمد وسپاس خدای یکتا را که ما را نعمتهای فراوان بخشید.

    وسلام به استاد و همه عزیزان. من اومدم یک عالمه حرف بزنم که این فایل کلا با من داشت حرف میزد.

    خب از داستان حضرت زکریا شروع میکنم.من هفته ای یک جز قرآن با ترجمه میخونم و تکرار میکنم و یادداشت برداری میکنم نکات مهم را.هفته پیش و این هفته جز سه و چهار بود.سوره آل عمران. اصلا نمیدونم چی بگم از این همه همزمانی خب من خوندم قرآنو رسیدم به اونجا که زکریا میره عبادتگاه حضرت مریم و میبینه میوه ها و خوراکی ها هست. ازش میپرسه اینا از کجا اومده و مریم میگه از طرف خدا.خدا به هرکس بخواد روزی بی حساب میده در ادامه اومده که زکریا میگه رب من به من فرزندی بده همانا که تو شنونده دعا هستی.و این ایه نشون میده که اینجا ایمان زکریا قویتر شده و درخواست میکنه بواسطه اتفاقی که برای حضرت مریم افتاده ایمان حضرت زکریا بیشتر میشه. خب در ادامه هم نشونه سه روز حرف نزدنش جز با اشاره بود. شب همسرم اومد و بهش گفتم بیا اینجاها را بهت توضیح بدم ببین اینجا ایمان زکریا قوی میشه و به خدا میگه تو شنوای دعایی و…‌ادامه داستان

    شب بعدش رفتیم خانه مادرم که مشغول فیلم دیدن بودن و فیلم ام شبکه تموم شد و پدرم زد شبکه آی فیلم.سریال مریم مقدس دقیقا همین سکانس بود که زکریا دعا میکنه و از معبد میاد بیرون و نمیتونه حرف بزنه(در زمان مناسب در مکان مناسب) دوباره هم داستان زکریا نمیدونم چجوری بهم یاداوری شد و گذاشتن این فایل و شنیدن دوبارش داد زدم که این داره به من درس میده خوب گوش کنم.شاید نیاز دارم ایمانم قویتر بشه شایدم ایمانم داره رشد میکنه البته بهتره بجای کلمه ایمان از کلمه اطمینان به خدا استفاده کنیم چون همه ایمان داریم ولی اطمینان نداریم. این از داستان های من درمورد این قسمت از قرآن.

    خب قسمت دوم:چند روز پیش گفتم من پولی ندارم تا برم درخواست جدایی از همسرم را بدهم خواهرم گفت مادرم پول داره تو بیا برو درخواست بده و گفتم خب بعدش چیکار کنم چون منم خانه دار هستم و خداوند با این فایل بهم گفت بعدش چیکار کنی.

    بریم درمورد به یاد آوردن نعمتها صحبت کنیم وزمانی که پیتمبر یتیم بود و خدا بهش پناه داد. استاد چندین سال پیش داستانی خوندم که دقیق یادم نیست ولی مفهموم کلی اش این بود که روزی خدا از حضرت عزرائیل میپرسه که کجا وقتی جون کسی را گرفتی خیلی ناراحت شدی و گریه کردی. ایشون میگن که در دریایی یا حالا کنار ساحل(دقیق یادم نیست)مادری فرزند خودش را تنها به دنیا اورد (همسرم نداشت.فوت کرده بودن)و من بلافاصله بعد از زایمان جان ان مادر را گرفتم و آن بچه تازه دنیا امده تنها در آن ساحل یا دریا(داخل کشتی) رها شد و تنها ماند و من به حال آن نوزاد بسیار گریه کردم که چگونه میخواد تنها بزرگ بشه و چیکار میخواد کنه.نه قوم و خویشی نه پدر و مادری. خداوند میفرماید:ای عزرائیل ان کودکی که درموردش حرف میزنی اکنون فلانی است(یکی از شاهان ایران بود فکر کنم خسرو) و حالا دیدی ما چگونه از بندگان خود مراقبت میکنیم و هرگز انها را رها نمیکنیم و انها را رشد و نمو میدهیم و…. میگم مفهموم کلی داستان را گفتم و میشه اسمش را افسانه بزاریم البته که در قرآن مثال واقعی این داستانها وجود دارد.

    وقتی گفتید خدا قسم میخوره که پروردگارت هرگز تو را رها نکرده یاد این داستان افتادم. حالا یکی دوتا مثال از زندگی خودم بزنم و به یاد بیارم نعمت پروردگارم را. زهراجان یادته چندسال پیش صاحبخانه خونه قبلی شما را دراورد تا خودش بیاد بشینه تو فصل پاییز تو کلی دربه در شدی اواره شدی اثاث یه جا بود خودت یه جا رفتی خونه ای را با عجله قرارداد بستی ولی بعدا متوجه شدی چقدر خونه بده و مناسب تو نیست و گفتی قرارداد را لغو کن و دوباره دربه دری کشیدی ولی در نهایت خدا تو را رها نکرد و به جاش بهت خونه ای برای اجاره داد بسیار راحت تر و زیباتر.ایا خدا تو را از دربه دری و آوارگی نجات نداد؟؟ایا خدا دستت را نگرفت؟دیدی رهات نکرد؟یادته سال اول ازدواجت شوهرت بیکار بود ایا خدا براش کار جور نکرد؟ یادته دلت ماشین ظرفشویی میخواست؟یادته هدایت شدی به این سایت؟یادته دوچرخه میخواستی؟یادته توی اولین اجرات استرس داشتی ولی تو اجرای بعدی خدا ارامش را به قلبت ریخت؟یادته دلت گوشی با کیفیت میخواست خدا بهت داد؟یادته از بچگی ارزوت بود گواهینامه بگیری و هجده سالت شد سریع رفتی گرفتی؟یادته بچگی خوردی زمین و دماغ و سرت شکست ولی خوبت کرد؟ هر بار که میگرنت به واسطه اعمال خودت میگیره میبینی خدا سلامتی را بهت برمیگردونه؟؟ وای وای وای زهرا یادته استادت بهت یه روزی میگفت اگه تونستی یکهو از صدای بم تو نی بری تو صدای اوج و غیث من ملق میزنم چون خیلی برات سخت بود؟؟آیا خدا بهت یاد نداد جوری که وسط آهنگ از بم رفتی تو اوج حالا چیشده که شک کردی به همون خدا حالا چیشده که فکر میکنی خدا به تو نفس گیری را در بالابان یاد نمیده؟؟ها زهرا؟این نعمتها یادت اومد پیشرفتت تو موسیقی یادت اومد پس صبر کن اونم یادت میده نا امید نباش به تکرار و تمرین ادامه بده و به کسی که شنوا و اجابت کننده دعاست توکل کن اون بر هرکاری تواناست. و تو را رها نکرده پس نا امید نشو.

    در ادامه از منطق سپاسگزاری گفتید حالا میفهمم که چرا انقدر به تمرین ستاره قطبی قسمت شب تاکیید داشتید که بنویسید چه خوبی هایی براتون رخ داده از اول زمستون تا الان که شب هشتم هست دقیق هر شب انجام دادم. شبهای قبل هم انجام میدادم اما مرتب نه خیلی شبها فقط موقع خواب با خودم تو ذهنم تکرار میکردم ولی نوشتن به این دقیقی نبود اما تو قدم دوازدهم متعهد شدم که هر شب انجام بدم و با یاری خدا هرشب انجام دادم و بازهم تعهد میدم بیشتر و بادقت تر انجام بدم.

    میدونم که باید این فایل را بارها بارها گوش بدم و یادداشت برداری کنم و با خودم نعمتهای خدا را بجای آورم. سپاس استاد عزیز.

    خدایا شکرت.خدایا شکرت.خدایا شکرت. بوس بوس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 63 رای:
  7. -
    نگین سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 963 روز

    الله و اکبر از این همه اگاهی های ناب

    الله و اکبر این فایل چقدر عمیقه

    چقدر قدرت بی نهایت خداوند رو که ما باور نداریم داره نشون میده الله و اکبر خدای عزیز من تو کی هستی که انقدر عزیزی که اجابت خواسته های ما برات انقدر اسونه نمیدونم و تلاشی هم نمیکنم برای چیزی که اصل نیست اصل همینه که من تو رو باور کردم قدرت بی نهایتت رو، فکر میکردم برای هر خواسته م فقط هدایت میکنی نمیدونستم در این حد میشود روی تو حساب کرد که به این اسونی خواسته های مارو اجابت کنی.

    این قضیه چقدر مملومسه اینکه وقتی منطق به ما میگه هیچ راهی نداره ما باور میکنیم و قبول میکنیم و دست از تلاش برمیداریم این شرک نیست پس چیه؟ امان از منطق امان از باورها

    داشتم فکر میکردم پرسیدم از خودم که من کجای زندگیم بااینکه منطقی نبوده اما نور امیدی داستم که میشه؟ دقیقا مثالش اومد که به تازگی خیلی دلم میخواست گوشی خوب داشته باشم و پول خاصی هم نداشتم فرض بر این گذاشته بودم تا 2 تومن خرج بشه و فکرکردم که راهش چیه؟ و فقط و فقط فروختن طلاهام به ذهنم رسید اما یک لحظه به این فکردم از راه دیگه چی که طلا نفروشم؟ هیچ راهی به ذهنم نرسید و گفتم برای خدا کاری نداره من نمیدونم عقل من نمیرسه دقیقا در همین حد کوچیک باور کردم که شاید بشه و خداوند جوابمو داد دقیقا به اندازه ای که باور کردم مامانم بهم پول داد و طلایی نفروختم عوضش یک تیکه ربع داشتم اونو برداشت و من قراره هر ماه یک تومن از حقوقم بهش بدم تا پلاکمو پس بگیرم

    و وقتی رفتیم تا گوشی رو بخریم پنج تومن گرونتر شده بود اون گوشی که دلمو برده بود اروزون تر هم داشتن شیاومی ولی من دلم اون سامسونگ رو میخواست درحالی که داشتم ناامید میشدم داداشم پنج تومن رو حساب کرد و خداروشکر کردم ایمان اوردم که به اندازه ای که ما خداوند رو باور کنیم میشه حتی چیزایی که برای ما غیرممکنه

    چقدر این فایل تک به تک جملاتش طلاست نابه باارزشه همچنین این سایت این کامنت ها حرف های استاد چقدر به ادم احساس خوب ارزشمندی میده احساس نزدیکی به خدا احساس قدرت احساس ناب خلق شرایط زندگی احساس خوب خدایا شکرت باشه؟ خدایا خیلی دوستت دارم رفیق عشق و همدم و جون من

    فعلا این کامنت و بزارم بریم بقیه ی فایل رو گوش بدیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 61 رای:
    • -
      محبوبه گفته:
      مدت عضویت: 1288 روز

      سلام نگین عزیز

      تبریک بهت میگم که تونستی ذهنت و کنترل کنی و به خواسته ات رسیدی حتی به آخرش نزدیک شدی و انگار مسأله حله و آنوقت که گفتی پنج تومان گرون تر شده و داداشت حساب کرده و از جایی که فکرش و نمی‌کردی بهت روزی رسیده تحسینت میکنم و کامنتت برایم باور میسازه و بهم میگه ببین برا نگین عزیز شده برا تو هم میشه حالا مرحله ی بعدی و خواسته بعدی ،فقط کافیه بگی خدا من نمیدانم تو میدانی خودت راه رو نشونم بده

      و اینکه گفتین این فایل و کامنت ها چقدر آگاهی نابه ،فایل ارزشمند استاد یک طرف که چقدر باید گوش بدهم تا در جانم نفوذ کند و کامنت شما دوستان هم یه طرفه که پر از باور و آگاهیهای نابه ،امیدوارم در پناه خداوند یکتا شاد و سرشار عشق و نور الهی باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        نگین سلیمی گفته:
        مدت عضویت: 963 روز

        سلام به شما محبوبه ی عزیزم اولا خیلی خیلی ممنونم که لطف کردی و وقت گذاشتی کامنت بنده رو خوندید خداروشکر میکنم که تونسته هرچقدر کم حتی برای یک نفر مفید بوده و استفاده بردید.دوم سپاسگزارتم برای تحسینت دقیقا هینطوره نمیدونی که چقدر کامنت بچه ها بهمون کمک میکنه تا باورهامون رو تقویت کنیم که بله به خدا که میشه وقتی که درک کنیم این مسئله رو که قدرت رو فقط به خدا بده به جای قدرت دادن به عوامل بیرونی و مغز ناقص مون.

        که ببین اونجوری که خدا اگاهه به همه چیز تو نیستی تو فقط اعتماد کن بهش در کنارشم از زیبایی ها لذت ببر تحسینش کن اعراض کن از نازیبایی ها احساست رو خوب نگه دار

        و تمام صبور باش تا آسان بشی برای آسانی ها و خواسته هات

        خوشحالم کردی خیلی عزیزی برام تمام کسانی که در این سایت روی خوشون به نحوی کار میکنند برای من باارزش اند چون اینجا مقدسه امیدوارم که همیشه در بهترین حال،بالاترین حد سلامتی و ثروت ببینمت در پناه الله باشی دوست خوبم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    منیژه مطهر گفته:
    مدت عضویت: 2548 روز

    سلام سلام

    استاد بی نظیر و خانم شایسته نازنین

    استاد عزیزم اومدم بگم منم اون دانشجویی هستم که خدا رو شککککر رسیدم به این نقطه که طعم لذتبخش اجابت دعا رو چشیدم

    استاد از زمانی که فایل 215 سریال سفر به آمریکا رو رو سایت گذاشتین این فایل و بگم صدها بار نگاهش کردم با عششششق و خودم و تصور کردم که مثل شما نشستم پشت فرمون و دارم تو جاده رانندگی می کنم تا اینکه اون تجسم به حقیقت پیوست

    البته من سالهاست تو شهر رانندگی می کنم ولی تهران خودم تنها نرفته بودم و این یکی از آرزوهای من بود که با دیدن فایل 215 سفر به آمریکا داشتم بهش قدرت می دادم

    وقتی خواستم از شهرمون برم تهران که حدود 9 ساعت زمان می بره همه گفتن نمی شه خواهرام بهم زنگ زدن که نرم که خطرناکه که جاده برفی و سرما زیاده که باید زنجیر چرخ ببندی و تو بلد نیستی ولی من همچنان تجسم می کردم حتی شب قبلش داشتم از خیابون شهرمون رد می شدم و با خودم صحبت می کردم که می تونم برم یا نه ذهنم داشت من و منصرف می کرد گفت خطرناکه اگه تصادف کنی و اتفاقی بیفته هیچ وقت خودت و نمی بخشی یهو دو تا آقا دیدم که یه پاشون قطع بود ذهنم گفت ببین اینم نشونش که نباید بری تصادف می کنی ولی قلبم گفت تو می تونی خداوند تو رو حمایت می کنه

    خدا رو شکککر به لطف خدای قادر و مهربونم نشستم تو ماشین و حرکت کردم و به راحتی تا تهران رانندگی کردم بدون اینکه مشکلی پیش بیاد

    وقتی رسیدم خواهرام تعجب کردن و با کلمات قهرمان و دختر توانا و بزرگ کلی تحسینم کردن ولی خب تو فامیل آقایونی بودن که همچنان با تمسخر صحبت می کردن ولی من هیچ توجهی بهشون نمی کردم و با تمام وجود به خودم افتخار می کردم چرا که تو کل فامیل خودم و شوهرم هیچ خانمی نتونسته این کار رو بکنه

    خدا رو شکککر استاد من همچنان فایل 215 سفر به آمریکا رو نگاه می کنم چرا که من عاااشق مسافرتم که خودم رانندگی کنم عاشق طبیعت و صدای آب هستم

    استاد خیلی خیلی سپاسگزارم که این فایل و گذاشتین تا من پا رو ترسهام بذارم و خداوند هم به راحتی دعامو اجابت کرد

    استا اینم بگم که هنوز به تهران نرسیده گوشیم زنگ خورد و جهان پاداش و بهم داد و یه خبر خووب که مدتها منتطرش بودم بهم داده شد

    استاد خیلی خیلی خوشحالم که دانشجوی کلاس شما هستم و این و فقط و فقط لطف خداوند می دونم

    در پناه خداوند قادر و مهربونم شاد و سلامت باشین

    راستی استاد خیلی دلم برا پارادایس تنگ شده اگه می شه یه فایل از پارادایس برامون بذارین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 61 رای:
  9. -
    مریم درویشی گفته:
    مدت عضویت: 2850 روز

    سلامممممم استاد الان اگر ایموجی باز بودا کلی ایموجی اشک شوق میفرستادم براتون بعدش کمی گریه

    استاد من الان دو روزه هست که از شهر خودمون میرم یه شهر دیگه، فقط برای اینکه یک تا یک ساعت نیم تمرین داشته باشم

    استاد این دو روز با پدرم میرسیم به اول شهر ناهارمون میخوریم بعدش میریم سمت سالن

    دو روز وقتی نزدیک محله ای میشم که سالن تمرینم اون‌جاست با یک بیلبور بزرررررگ روبرو میشم اول بلوار که نوشته دعا کلید اجابت خواسته، وضو کلید..و بقیه ش کار ندارم استاد میدونی این دو دفعه که وارد این بلوار میشدم و این تابلو میدیدم این عبارت نگاه میکردم میگفتم این منو یاد فایلی میندازه استاد عباسمنش در مورد باورهای امام علی در مورد درخواست از خداوند میگفت و میرفتم سمت سالن تمرین

    امشب یا بهتر بگم همین چند دقیقه پیش با خودم گفتم تو اصلا درخواست میکنی برای خواسته هات که چیو میخوای؟ بستنی میخوای

    کیک میخوای، فلان غذا رو میخوای

    تا اینکه اومدم دیدم یه فایل جدید اومده از اسم این فایل اشک در چشمانم حلقه زد

    استاد من برای رسیدن به رویام میام شهری که هیچ کس نمیشناسم هیچ چیزش بلد نبودم و نیستم هیچ اشنایی ندارم حتی بازیکنای اینجا رو هم نمیشناسم همه چی جدید جدید، هرکی ازم میپرسه میگه مگه شهر خودتون تیم نبود که میای اینجا ،چون این شهر از محل زندگیم خیلی کوچکتره و امروز وقتی باز اینو گفتن راستش گریم گرفت گفتم من برای هدفم عشقم میام،

    الان دارم میفهمممم چرا یه عده که نه بابا خیلیا وقتی منو میبینن میگن دختر تو چرا میای اینجا؟ دیونه ای این همه راه رفت و برگشت

    هزینه ی رفت و امد چیکار میکنی؟

    و هزاران سوال دیگه

    امروز دفتر دار سالن بهم گفت واقعا توی شهر خودتون یه تیم نبود که میای اینجا؟

    دارم میفهمم من دارم بهایی پرداخت میکنم که این ادمها حاضر نیستن پرداخت کنن من حتی چند شب پیش یه چیزی قربانی هدفم کردم و تمومش کردم نجوا میگفت نمیتونی نکن، من میگفتم نه میخوام تمومش کنم میتونم لازمه برای رسیدن به هدفم، من قبلا تجربه قربانی کردن خیلی چیزا داشتم از خانوادم که تنها ادمهای نزدیک زندگیم بودن از حرف مردم

    از تمام اون تجسمات که سالها بودن در مسیری هدفی که علاقه من نبود و الانم که میبینم وقتی من میام سالن واقعا برای خیلیا عجیب که چرا من میام اینجا

    با اینکه شهر خودم هم بزرگتر و با امکانات تره

    ولی هدایت و اون حسی بود که بهم گفت خودتو به کم مبروش و کلا هر تیمی که توی شهر خودت هست بذار کنار چون فهمیدم برای عشقم و علاقم کمترین ارزش قائلن منم گفتم تمام و میرم

    اخ خدا جوون عاشقتم

    منم دارم یاد میگیرم با ایمان ضعیفم منم دارم مینویسم تا یه روزی خدا درخواستمو اجابت کنه

    دلم یه درخواست بی قید شرط خواست

    قلب من حس میکنه میدونه یه درخواست عاری از ناپاکی چه شکلیه میدونه که یه درخواست عاری از شرک چه شکلیه

    اما اونقدر باورهای شرک الود مثل پارتی توی وجودم ریشه کرده که از اینکه نمیدونم چه چطوری خدا میخواد منو هدایت کنه به ارزوم برسم نگران میشم مستأصل میشم اشفته میشم

    دسترسی به ارزوم نزدیک و اسون نمیبینم

    خدایا هدایتم کن

    استاد ممنونم از این فایل میخوام ارام ارام کار کنم روی خودم ایمانم قوی تر قوی تر کنم

    میرم فایل ببینم.

    با ایمان

    مریم درویشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 62 رای:
    • -
      سارا سهیلی گفته:
      مدت عضویت: 1762 روز

      سلام خانم درویشی یه حسی بهم گفت از آرزوی 5 سال پیشم بنویسم ، وقتی که اومدم داخل سایت و با این مباحث تازه آشنا شدم ، اون موقعها منم تازه کار مورد علاقم رو شروع کرده بودم ، منم مثل شما بها پرداخت کردم رشته مهندسی دانشگاه دولتی رو دیگه ادامه ندادم چون مال من نبود مسیرش

      5 سال پیش من آرزوم بود یک دونه از آثارمو تو یکسال بفروشم ، نشد ، نمیشد ، باورام خیلی ایراد داشت و باید بیشتر روشون کار میشد ، 5 سال بعدش که امساله من تو سه ماه اخیر تک به تک جدیدترین آثارم فروش رفته به لطف خودش ، در حدی که برای نمایشگاه هفته ی قبلی مجبور بودم که از آثار قدیمیترم استفاده کنم ، چون همه ی کارای جدیدم فروش رفته بود

      کارم همون کار 5 سال پیشه ولی باورام خیلی خیلی بهتر شده چون روشون کار کردم ، خواستتون مثل 5 سال پیش من الان نشدنی ترین کار ممکن در جهانه

      ولی میشه ، اینقدرم طبیعی اتفاق میافته

      نیاز به اینهمه زمان ندارین دیگه شما چون یکی مثل من اومده بهتون میگه که معلومه که میشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
      • -
        مریم درویشی گفته:
        مدت عضویت: 2850 روز

        سلام به سارای نقاش

        خیلی ممنونم که برام از تجربه موفقت نوشتی

        من متاسفانه ذهن منطقیم از شهودم قوی تره البته با کار کردن روی خودم خیلی بهتر از قبل دارم متوجه صدای خدا میشم جدیدا حس میکنم از عمل ها و رفتارها خودم و اعتماد کردن هام و نکردنام که یه جریان متفاوت از بقیه صداها در جریانه که فرق میکنه

        ولی هنوز خیلی جای کار دارم

        و این ذهن منطقی باید ابزاری میبود برای رشد ولی برای من برعکس عمل کرده وسیله ای شده برای کم شدن زاویه دیدم نسبت زندگی و مسائلی که باهاش روبرو میشم.

        برای لحظاتی این موفقیتت رو تجسم کردم اشک تو چشمام جمع شد :) خیلی بیشتر باید ادامه بدم که منطقی بشه برام چون واقعا این خواسته ها و دستاوردهایی که از شما و بچهای سایت میخونم عملا برام غیر ممکن.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سیده ملیکا مرتضوی گفته:
      مدت عضویت: 743 روز

      به نام خدای دوست داشتنی ام

      خدایا هر آنچه دارم از توست …

      خدایاشکرت به خاطر این سایت و این دوستان فوق العاده ….

      سلام خواهر عزیزم …

      سلام مریم جانم …

      میدونی چقدر تحسین کردم …

      اصلا فکق اعاده ای…

      چقدر پیش خودم گفتم ببین …

      ببین چطور پیگیری میکنه …

      ببین چه امیدی داره …

      ببین چه ایمانی داره …

      تا اونجایی که گفتی ؛

      تمومش کردم نجوا میگفت نمیتونی نکن، من میگفتم نه میخوام تمومش کنم میتونم لازمه برای رسیدن به هدفم، من قبلا تجربه قربانی کردن خیلی چیزا داشتم از خانوادم که تنها ادمهای نزدیک زندگیم بودن از حرف مردم…

      ………….

      یادم افتاد به خودم ….

      منم یه کاری رو باید تموم میکردمو بعد 7ماه تمومش کردم ….

      درسته. که اون شخص جدی نگرفت …

      اما من باید تمومش میکردم …

      این وابستگی …

      این حس قربانی شدن که وقتی فکر و ذهنم رو مشغول کرده بود …

      و درسته که الانم بعضی وقتا بهش فکر میکنم اما سعی میکنم جهت دار باشه …و دو هفته ی پیش واقعا غزل خداحافظی باهاش خوندم و تصمیم گرفتم روی خودم کار کنم …برای خودم کار کنم …و به زندگی خودم بها بدم …و به خودم کمک کنم …چون دیگه تقریبا مطمئن شدم بودم که هیچ تاثیری روی بقیه نمیتونم بزارم ….

      و این حرفت …

      باعث شد فکر کنم …

      آیا من احساس قربانی بودن دارم هنوز ؟

      راسش ….

      اره ….

      حس میکنم 7ماه به خاطر اون از بین رفت ….

      ولی من قربانی نیستم من زندگی خودمو دارم …من خالق زندگیمم پس دیگه قربانی نیستم که اون تصمیم رو گرفتم و حتی یک لحظه هم فکر نمی‌کنم به برگشتنم…

      آیا الان باز احساس قربانی بودن دارم ؟

      اولش میگم نه

      ولی باز که فکر میکنم …

      انگار یه چیزایی درونم هست که مغزم داره پنهانش میکنه که بهم یه حسی شبیه به قربانی شدن میده …

      یه حسی بهم میگه یه فایل درباره ی قربانی شرایط استاد داره برو ببین …

      حتما میرم میبینم …

      ممنونم از کامنت زیبایت …

      و بهت افتخار میکنم که جرعت کردی ….

      که دنبال رویاهاتی…

      عاشقتم …

      تو رو به خدای عزیزم میسپارم …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مریم درویشی گفته:
        مدت عضویت: 2850 روز

        سلام ملیکا عزیز

        سپاسگزارم بخاطر پیام پر از مهرت عزیزم

        این یک قدم کوچیکی بود برای رسیدن به هدفم..

        بیشتر اونکه دنبال نتیجه باشم قانون خدا میگه دنبال بهتر شدن باش.. البته اینم با ادامه دادن اتفاق میوفته

        قرار نیست با این قدم فقط حرفه ای بشم قرارم نیست کوچیک بشمرش و نادیده بگیرمش

        توی مسیر باش،مریم.

        فایل اصل بقای اصلح به ذهنم رسید که میتونی بری سراغش و بهت کمک کنه

        مهم اینکه متعهد بمونی و از خودت بپرسی چطور بهتر از این بشم؟

        اونقدر مستمر ادامه بده و درگیر علایق و ساختن عزت نفست شو که کم کم اهمیت اون فرد کم بشه

        دوست دارم عزیزم درپناه خدا باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    محسن جعفری گفته:
    مدت عضویت: 1917 روز

    سلام به استاد عزیز.

    من الهام هستم و با اکانت همسرم کامنت میذارم.

    الان یک حسی بهم گفت برو تو سایت که خدا میخواد باهات صحبت کنه و امروز چندین بار وارد سایت شدم و قسمت تکمیلی 8 احساس لیاقت رو گوش دادم و کلافه از اینکه درست درکش نمیکنم با خودم گفتم خدایا یک فایل جدید استاد بزاره تا این مسیر آگاهی هموار بشه و چی بهتر از این فایل توحیدی که سرشار از آرامش و نکته هست.

    اجابت دعا زمانی رخ میده که قدم های سمت خودمون رو بریم و الباقی رو با ایمان به اینکه می‌شود، به رب العالمین سپرد. باور اینکه امکان پذیر هست و من با شرایط الانم دارم به عدم امکان پذیری اش نگاه میکنم. در صورتی که بارها و بارها در زندگی ام اتفاقی رخ داده که جز معجزه نمیشه روش اسم گذاشت. من با شرایط خودم میسنجیدم اما جوری رقم خورده که باورش برای خودم هم سخته. یعنی در هر معادله ی منطقی قرارش میدادم اینطور دقیق و بی نقص و حتی بهتر از اون چیزی که انتظار داشتم رو به من نمی‌داد. و نتایجی که در این چند سالی که با سایت شما و آگاهی هایی که پیدا کردم، باعث شده به اتفاقات زندگی ام از دید الخیر فی ما وقع نگاه کنم و بیشتر روی خدا حساب کنم. هنوز اشتباهات و راه دررو های زیادی رو انجام میدم هنوز بعضی مواقع دلسرد و ناامید میشم اما این ها شاید برای چند دقیقه یا ساعت من رو به هم بریزه و با یادآوری قانون جهان، با یادآوری نکات در دوره بی نظیر احساس لیاقت، و شکرگزاری از نتایج و داشته های الانم، دلم به منبع اصلی وصل میشه و آروم میشم و اتفاقا چند شب پیش با همسرم در همین مورد صحبت کردیم که خیلی وقت ها شده، مخصوصا از زمانی که در این سایت الهی هستیم، اتفاقات خلاف میلمون و تضادها و چالش هایی تو زندگیمون رخ داده اما همون روزها انقد ددر حالمون خوبه که دلیلش رو نمیدونستیم و می‌گفتیم چرا ما آنقدر آرومیم.

    و حالا کم کم دارم درک میکنم که وقتی به منبع وصل بشیم همه چیز تمام میشه. توحید مثال یک تنه اصلی هست که لیاقت و ارزشمندی مثل یک پوست اون رو در بر گرفته و این دو دو جز جدا ناشدنی از همدیگه هستند. هر چقدر خودمان را ارزشمند بدونیم، به خداوند نزدیکتر میشیم چون ما جزئی از خداوندیم.

    و کلید اجابت دعاها شکرگزاری داشته ها و مرور اینکه چطور به این داشته ها که زمانی خواسته و آرزو و هدف بودند رسیدیم. و باهمین آگاهی که موجبات کنترل ذهن را بوجود میاره، برای اجابت خواسته های جدید، به خدا توکل کنیم و قدم ها را با توجه به هدایت ها پیش بریم.

    استاد عزیز واقعا سپاس گزارم بابت این موضوع که به هر زبان و روش و متدی به صورت ساده قوانین رو به ما گوشزد میکنید و در تمامی فایل هاتون طوری صحبت می‌کنید که هر کس بر اساس اون احوالاتش میتونه با صحبت هاتون ارتباط بگیره و تو زندگی اش اجرایی‌ش کنه.

    جنس صحبت هاتون طوری هست که یک موضوع رو از تمامی جهات مورد بررسی قرار میدید و راه حل رو میشه در تمامی فایل ها چه محصولات و چه هدیه ها دید. فقط باید روی خودمان کار کنیم تا در مدار شنیدش قرار بگیریم وگرنه شما در تمام فایل ها با یک هدف و موضوع و آن هم خودشناسی و از طریق آن به خدا شناسی، صحبت می‌کنید و هیچ وقت فایل هاتون قدیمی و تکراری نمیشه و نشده و با اختلاف بهترین هستید در این حوزه.

    ممنون از شما و این بخشندگی تون در ارائه این الهامات و آگاهی ها.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 62 رای: