کلید اجابت دعاها - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

844 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 699 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    رد پای روز 4 دی رو با عشق مینویسم

    از حیرت تا چند دقیقه میگفتم خدای من ،چقدر دقیق و حساب شده

    من الان 48 دقیقه اول فایل رو دارم گوش میدم و اومدم ویرایش زدم به نوشته ام ،هنوز مات و مبهوت این نشونه اش هستم

    وای خدای من خشکم زده از حیرت

    و اذا سالک عبادی …

    خدای من گریم میگیره از این همه هم زمانی ،الان دارم با حیرت و گریه مینویسم و گوش میدم

    سوره ضحی

    بارها خدا به من این آیه رو نشونه داد و لسوف یعتیک ربک فترضی

    چند روز پیش نشانه بهم داد فایل سریال زندگی در بهشت 175 بود فکر کنم ، استاد لبخند میزد و میگفت لبخند رضایت دارم و با مریم جان خندیدن ، و گفت خبر های خوب در راه است

    خدا این روزا انقدر به من نشونه داد که از اینکه قلبم رو آروم و باز کنه ، برای اینکه آروم باشم و روی خودم کار کنم و بدونم که وعده خدا محقق میشه ، کافیه من متمرکز بشم و به حرفایی که بهم گفته تمرکزی عمل کنم

    خشکم زده ،نمیدونم چیکار کنم

    خدایا شکرت

    بی نهایت سپاسگزارم

    خیلی دوستت دارم

    خدا تو این چند روز که تو رد پاهام نوشتم ،از وقتی از خواسته عشق گذشتم به طرق مختلف داره حیرت زده ام میکنه

    و 3 دی دوره عشق و مودت رو خریدم به طرز شگفت انگیزی

    این فایل بی نظیره تاکیدش این بار به قدری بیشتر بود که من از حیرت خشکم زد

    این فایل رو برای من ،مخصوص من درست لحظه ای اومد تو سایت که من این رد پامو نوشتم و میخواستم بذارم تو سایت ، حتی منتظر بودم انگار یه فایل جدید بیاد

    امروز چند باری اومدم سایت و هی نگاه کردم گفتم چرا فایل جدیدی نیومده ؟

    انگار باید این فایل میومد و حرفای خدارو بیشتر متوجه میشدم و تاکیدش بود برای من که اجابت میشه ،کافیه اجابتم کنی و باورم کنی طیبه

    حرفایی که امروز نوشتم و رد پای دیروزم بود و تک تک هدایت هایی که خدا بهم گفت تا درک کنم

    الان که دارم گوش میدم به این فایل

    وای خدای من

    رد پای روزم چقدر هم زمان شده با این فایل و آگاهی هاش

    خدا به من نشونه داد گفت حواست باشه قبلا 2 سال پیش وعده دادم بهت، باورای خودت مانع شد ، من میتونم انجام بدم ،الانم دوباره بهت میگم و این فایل هم نشونه دیگه من به تو

    خوب گوش کن و عمل کن

    من میتونم

    پس خوب دقت کن

    این فایل مخصوص توست طیبه ،در همه جنبه ها از این به بعد باید عمل کنی و قدم برداری

    سعی میکنم شاخکامو تیز کنم و درک هایی که داشتم رو در دیدگاه دیگه مینویسم

    الان رد پام رو که نوشته بودم میذارم

    چون خیلی مرتبط با این فایل هست

    امروز صبح که بیدارشدم و با عشق تمرین ستاره قطبیم رو نوشتم

    شروع کردم به گوش دادن دوره عشق و مودت

    وای که چقدر عشق دارم

    خدایا شکرت

    داشتم تمرینات دوره عشق و مودت رو مینوشتم و با عشق میخندیدم و همونجور که داشتم به صحبت های استاد گوش میدادم در جلسه اول

    منم شروع کردم طبق حرف هایی که میگفتن باورهای قوی رو مینوشتم و لذت میبردم

    و البته که متوجه باورهای محدودی میشدم که اصلا فکرشو نمیکردم که باورمحدود باشه

    یهویی دیدم گوشیم زنگ زد و خانمی بود که برای مادرم قلاب بافی انجام میداد ،برداشتم و با لبخند سلام دادم و گفتم روزتون بخیر باشه و یهویی دیدم بهم گفت :

    خوشحالی !؟

    خوبی؟

    وای من داشتم لذت میبردم از شنیدن این حرف

    و خوشحالم که دوره عشق و مودت در روابط رو 3 دی خریدم و گوش دادم و امروز هم 4 دی ، تمرکزی شروع کردم به همراه دوره 12 قدم گوش بدم

    خدایا شکرت

    وقتی تا ساعت 12 ظهر کار کردم و گوش دادم ، برادرم رفت بیرون و کار داشت

    گفتم پاشم جزوه ای که استادم گفته بود و یکی از هنرجوها گفته بود براش کپی بگیرم ،رو چاپ کنم

    354 صفحه بود و رنگی و کلی نقاشی داشت تو جزوه

    وقتی چاپش کردم یهویی نوشته ام تو تمرین ستاره قطبیم یادم اومد

    خندیدم

    چون صبح من نوشته بودم ، بشه امروز من کپی بگیرم و تا جمعه نمونه

    و همین هم شد

    و جالب تر اینکه همیشه چاپگرمون چاپ رنگی رو با خط و ضعیف درمیاورد اما امروز به طرز شگفت انگیزی چاپ گر رنگ هارو درست و با زیبایی چاپ میکرد

    خیلی خوشحال بودم

    و بعد کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم رو که چند وقت پیش خریدم از سایت ، چاپ کردم تا شروع کنم به خوندنش

    و فصل 3 رویاهایی که رویا نیستند رو هم چاپ کردم

    که به زودی بخونمشون

    خیلی حس خوبی دارم

    هر روز داره یه هدیه خاص بهم عطا میشه و سپاسگزارم از خدای خوبم

    وقتی ساعت 15:7 دقیقه شد من داشتم کارامو انجام میدادم و یه لحظه گوشیمو نگاه کردم ، دیدم پیام تبلیغاتی اومده ،مثل همیشه رد کردم ،تا بعد هر موقع شد همه رو یه جا تیک بزنم و پاک کنم بدون اینکه بخونمشون

    اما یه لحظه چشمم خورد به یه جمله آشنا

    چی داشتم میدیدم

    پیام تبلیغاتی اومد و نوشته بود خودت انتخاب کن

    سریع پیام و باز کردم

    نوشته قبلش این بود

    جایزه ات رو خودت انتخاب کن

    فهمیدم منظورش چیه

    خدا تو این چند روز به من ، این جمله رو نشونه میداد تو مترو ، برای رها شدنم از عشق و قدم آخر رو برداشتن ، و گذشتن از عشق

    و خودت انتخاب کن جمله آشنایی بود که من انتخاب کردم خدا رو

    و وقتی گذشتم از عشق و قدم آخر رو برداشتم

    چون من ، یکشنبه ،دو روز پیش که وقتی رسیدم ورکشاپ و گرسنه ام بود و خدا کاری کرد یکی از استادا بیاد و به من بگه ،میخوام ناهار بگیرم برات

    وقتی بغض داشتم

    تو دلم گفتم نمیخوام

    داری سرمو شیره میمالی

    دیگه خودمم و خودش دیگه

    حقیقتو باید بگم بهش

    البته خودش از دلم خبرداره که چی گفتم

    من بیشتر از اینا میخوام که بهم هدیه بدی

    وقتی تسلیم میشم و خودش گفته پاداش میده و وقتی ایمانم رو نشون دادم و خدا بهم غذا داد، گفتم من نمیخوام

    داری یعنی پاداش گذشتن از عشق رو بهم میدی؟

    میدونم پر روییه، اما خب خودش گفته پاداش میده به کسانی که تقوا داشته باشن و ایمانشون رو در عمل نشون بدن

    و اینم میدونم که همه کارهامو خودش انجام

    میده

    من کیم که بگم من بودم که قدم هارو برداشتم ،من هیچی نیستم ،هیچی

    الان جرات کردم بنویسم

    خندم میگیره

    دیروز تو رد پام ننوشتم

    اما الان که این پیامو دریافت کردم قشنگ گفتگوی دیروزم با خدا اومد جلو چشمم

    انگار داشت به وضوح بهم میگفت اون ناهار دیروز و 3 تا هدیه دیگه به کنار

    ولی جایزه ات رو خودت انتخاب کن

    جالبه ،این پیام ،چند روز پیش هم اومده بود و من اصلا نخونده بودمش مثل بقیه تبلیغات دیگه

    اما امروز دیدم

    وقتی به این ، هم زمانی ها فکر میکنم ، میبینم آره درسته ، خودش داره با من صحبت میکنه

    و یه لحظه گفتم صبر کن بذار جایزه ام رو بهت بگم میخوام چی باشه

    من یه لحظه گفتم کسی رو که دوست دارم ،اما بلافاصله گفتم نه نمیخوامش ،نه دیگه نمیخوامش

    من تو رو میخوام

    من تو رو میخوام ، چون تو بی نهایت ارزشمندی برای من

    چون تو ابدی و همیشگی هستی در قلبم

    درسته اون فرد رو هم دوست دارم و دلم میخواد بهم عطا کنی

    اما نمیخوامش

    و بعد گفتم اما اگر تو میگی جایزه ام رو انتخاب کنم

    اولا که من خودت رو میخوام این در صدر جدول خواسته هامه

    اما اگر عشق رو بهم عطا کردی ،در صورتی خواسته ام رو میخوامش که هر دومون آگاه بشیم و در مسیر تو قدم برداریم

    و من الان فقط به این خاطر میخوامش که با دیدنش ، تو رو به یادم بیاره و من رو هم ، اگر عشق دلم ببینه ،در وجودش تو رو به یاد بیاره

    تنها خواسته من اینه

    و گفتم و گفتم هرچی که تو بگی و رها کردم

    بعد اینو که گفتم

    یه لحظه گفتم نکنه این نشونه رو خودم اینجوری تحلیلش کردم

    درست نباشه !

    رفتم به جلسه اول دوره عشق و مودت

    و گفتم از پیام دوستان ، بهم بگو که این درخواستم درست بوده یا نه

    بعد هدایت شدم به پیام یکی از دوستان

    میخواستم به صفحات مختلف برم

    تو دلم بود برم صفحه 7 ،یا …

    اما یهویی چشمم به دستبندم افتاد که خودم ساختمش و توی بی نهایت یه دوستت دارم با رمز هست

    دوستت دارم با رمز بین من و خدا ، که دوستت دارم رو به انگلیسی جوری نوشتم که هیچ کس نمیدونه چی نوشته شده

    فقط خودم و خدا میدونیم

    که پارسال یا فکر کنم اوایل ورودم به مسیر آگاهی ، این دوستت دارم رمز دار رو بین من و خدا ساختم و دو تا دستبند گرفتم

    و چشمم که به بی نهایت افتاد عدد 8 رو حس کردم باید انتخاب کنم

    صفحه 8 نظرات جلسه 1 دوره عشق و مودت رو باز کردم و پیام هارو بالا و پایین کردم تا یکی رو رندم انتخاب کنم

    چشمم افتاد به اموجی های گریه و خنده

    تو دلم گفتم اینا چیه نمیخوام بخونم

    وقتی چشمامو بستم و دستمو گذاشتم رو گوشیم

    دقیقا همون نظر نگه داشته شد و من شروع کردم به خوندن

    اولش گفتم چه بی ربط بود

    من الان چی بفهمم از صحبت های این دوست آگاه الهه رنجبر محبی

    پیامشو از وسطا که دستم روش بود خوندم اما هیچی نفهمیدم

    یه حسی بهم گفت از اول بخونش

    یه بار خوندم و به اواسط که رسیدم

    تازه نوشته هاشو درک کردم

    دقیقا من خواسته ای رو که از خدا داشتم ،به شکل دبگه در جمله بندی هایی نوشته بود

    و نوشته بود که

    تو زندگی مشترکم همسرم مرد خوبی است

    و من تصمیم گرفتم روی خودم کار کنم و حداقل آرامش بخودم هدیه بدم شروع کردم به شکر گذاری

    واین شد که به اسرار همسرم بهش گفتم من دارم روی خودم کار می کنم و عشق ومودت خریدم دارم خودم زندگی زیبایی برای خودم میسازم

    و اون هم از فرداش شروع کرد به کار کردن و گوش کردن فایل ها وقتی اینها رو می نویسم بغض گلوم گرفته از قدرت خدا و اینکه چه قدرتی به من داده

    اینارو که خوندم درکایی داشتم که ،جایزه ام رو که گفت خودت انتخاب کن و من خواستم ،با این پیام تایید کرد

    که درخواستم درست بوده

    و رها باشم

    و من کارهای دیگه ام رو انجام دادم و به دوره گوش دادم

    شب وقتی رفتم مسواک بزنم داشتم فکر میکردم به جای یدونه جایزه، چرا چند تا جایزه نخوام ؟؟؟

    و گفتم تو بزرگی بهم میدی، تو بی نهایت داری من بیشتر میخوام

    دیگه من چند تا جایزه میخوام

    خودت پر روم کردی خدا

    شب که میخواستم بخوابم یه فایلی دیدم تو اینستاگرام ،قبلش گفتم یه نشونه بهم بده

    استاد میگفت

    باور مهمه

    همین باور که خداوند هدایت میکنه

    همین باور که خداوند بهتر از تو میدونه

    همین باور که خداوند مثل یه هلی کوپتر داره از بالا کل جهان رو میبینه و تو رو میبینه و مسیر تو رو میبینه و خواسته تو رو میبینه و میتونه بهت قدم به قدم هدایتت کنه

    همین باور کمک میکنه که هدایت بشی

    اگر که تسلیم بشی

    اگر که وقتی بهت میگه قبولش کنی ، بشنویش

    در مورد خواسته ها وقتی شما میگی من اینو میخوام ،من این زندگی رو میخوام ، ثروت رو میخوام سلامتی رو میخوام

    ، خدا نمیگه که غلط میکنی که انقدر میخوای ،چته

    قانع باش دیگه ،همین یه نونو داشته باش بخور خدارو هم شکر کن

    خدا نمیگه

    خدا میگه تو چی میخوای ،به من بگو چی میخوای من بهت میدم

    هرچی که تو بخوای

    هر چقدر که تو میخوای

    اما

    اما

    من اجابت میکنم درخواست ،درخواست کننده رو ،

    البته اگر اونم به من ایمان بیاره و اونم منو اجابت کنه

    یعنی ،میگه آقا من بهت میدم هرچی که خواستی

    اما

    گوش کن

    گوش کن

    دستتو بده به دست من

    چه هدایت بی نظیری بود این فایل تیکه ای

    دقیقا به درخواست من پاسخ داد و گفت :

    طیبه بهت گفتم جایزه ات رو انتخاب کن و عشق رو ازم خواستی و این بار در حالت رهایی خواستی و گذشتی و بعد گفتی چرا بیشتر نخوام

    و باز هم چند تا خواسته به عنوان جایزه خواستی

    اما گوش کن ،این بار دارم دوباره نشونه میدم بهت

    یه بار بهت گفته بودم که دو سال پیش به راحتی بهت عطا میکنم ،گوش ندادی و کارخودتو کردی

    و البته نیاز بود تا تو رشد کنی و به خودشناسی برسی

    مثل دو سال پیش

    که سوره قصص آیه 7 رو بهت نشونه دادم

    وَأَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰٓ أُمِّ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَرۡضِعِیهِۖ فَإِذَا خِفۡتِ عَلَیۡهِ فَأَلۡقِیهِ فِی ٱلۡیَمِّ وَلَا تَخَافِی وَلَا تَحۡزَنِیٓۖ إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَیۡکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِینَ

    و به مادر موسى وحى کردیم که طفلک را شیر ده و چون بر او ترسان شوى به دریایش افکن و دیگر هرگز مترس و محزون مباش که ما او را به تو باز آوریم و هم از پیغمبران مرسلش گردانیم

    اما الان با این نشونه بهت میگم آروم باش ، رخ میده

    مسیر مستقیمه ،دوباره پیاده نشی دور بزنی طیبه !

    الان که در مسیری و فهمیدی قوانین رو

    دوباره بهت میگم ، روی باورهات و دوره عشق و مودت در روابط که بهت هدیه دادم کار کن و روی دوره 12 قدم

    سریع باورهای مثبت بساز در مورد عشق و همه جنبه ها ،و ضبط کن با صدای خودت و هر روز باید تکرار کنی و الگوها رو به خودت معرفی و یادآوری کنی

    و با خودت به صلح برسی

    وقتی با خودت در صلح بودی و هماهنگ بودی با من

    و باور داشتی که اجابتت میکنم و این رو با ایمانت در عمل نشون دادی و آروم بودی و رها

    و به تک تک حرفام گوش دادی و چشم گفتی

    به راحتی دریافت میکنی

    ساده

    به سادگی

    انقدر ساده و راحت که فکرشو نمیکردی انقدر ساده باشه

    پس فقط تمرکز بذار روی قوی شدن باورهات و دیگه به این جایزه هات فکر نکن

    من با باورهای تو هست که به تو پاسخ میدم

    طیبه باور

    باور کن و الان ایمانت رو نشون بده و رها کن خواسته هاتو

    و تمرکز کن روی خودت و تغییر شخصیت خودت و کار کن روی تک تک قوانین

    و مهارت نقاشیت رو افزایش بده

    مطمئن باش با تغییر باورهات ، مشتری میشم برات ، عشق میشم برات ،ثروت میشم برات ،آرامش و شادی و سلامتی میشم برات

    به راحتی ،نشستی خونه ،پول درمیاری

    هر روز عشق و حال میکنی و من بهت ثروت میدن .

    هر روز عشق بی نهایتم رو ار بی نهایت دستانم‌بهت عطا میکنم

    فقط به مسیرت ادامه بده و رها شو و رها باش هر لحظه

    تو دیگه یاد گرفتی چجوری رها باشی ، پس بیشتر تمرین کن تا بیشتر شگفت زده بشی

    باوراتو قوی کن یک بار وعده دادم دوباره وعده ام رو تکرار میکنم

    طیبه گوش کن ،اجابتم کن

    سمت خودت رو درست انجام بدی ،به سادگی رخ میده

    ساده

    ساده

    باورم کن و از امروز فقط تمرکز کن به هرآنچه که بهت گفتم و نشونه دادم

    خدایا شکرت که با نشونه دادن هات ،بهم یاد میدی که مسیر تو رو با عشق و لذت در تکاملم طی کنم

    و وقتی این فایل رو دریافت کردم و گوش دادم

    خندیدم و گفتم پس باشه من جایزه مو گفتم و رها میکنم

    اما نتیجه رو به عهده خودت میذارم

    هرچی تو بگی

    هرچی تو بخوای

    و از این به بعد روی خودم کار میکنم و لذت میبرم

    و در زمان مناسب خودت همه کارهارو انجام بده

    از تک تک لحظه های زندگیم

    و با خودم به صلح میرسم و هماهنگ‌میشم‌با منبع بی نهایت عشق تو

    و تمام تلاشمو میکنم و سعی میکنم هر روز و میدونم که تو مثل همیشه کمکم میکنی

    چجوری تو این یک سال کمکم کردی تکاملی از خواسته عشق رها بشم و عشق بی نهایتت رو به من هدیه دادی ،همونجور هم از این لحظه به بعد هدایتم میکنی و کمکم میکنی تا باور هام رو قوی کنم و کارهام رو انجام بدی

    و گفتم و تصور کردم ،مثل هر شب

    که خدا منو نشوند روی شونه هاش و من به آرامی در گرمای عشقش خوابیدم

    خدایا شکرت

    الهی نور خدا به شکل نعمت و ثروت و زیبایی و عشق و آرامش و سلامتی و شادی جاری بشه در زندگی استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته عزیز و همکارانتون و تک تک دوستان و اعضای خانواده صمیمی عباس منش

    آمین

    دوستتون دارم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 92 رای:
    • -
      فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
      مدت عضویت: 657 روز

      سلام ب روی ماه طیبه ی عزیزم

      امیدوارم هرجاهستی شاد وموفق باشی

      هرچی کامنتت میخونم اسکرین شات میگیرم ازش اینارو برای خودت نوشتی اما برای من نوشتی

      مهرتایید زدی بر الهامی ک خدا بهم کرد

      خاستتو گفتی رها کن

      ورشد کن

      سمت خودتو خوب انجام بده

      هم توی خواب بهم گف هم بیداری

      خودمم راجبش کامنت نوشتم واسه این فایل

      چ همفرکانسی خدای من!!!!!

      اصلا این فایل برام روشن کرد باید چیکار کنم

      چون با گریه گفته بودم خدایا مگر قرار نبود ب وعده ات عمل کنی اینه پاداش. منی ک هر کاری گفتی کردم

      سریع جواب دادنگران نباش

      هستم پای عهدم

      فقط کاملترینشو میخام بدم بهت جوری ک راضیت کنم از ته قلبت بخندی

      پس ادامه بده. تو مسیرهستی

      فقط برو برو جلوتر قدمهاتو محکمتر کن و مهارتتو خیلی زیاد کن هرروز بیشتر بیشتر

      طیبه 3 دی دوره عشق ومودت خریده من قدم سوم رو خریدم

      و یک مدار بالاتر اومدم منم پاشنه اشیلم روابط هست هربار افت فرکانسی دارم

      بااینکه خوب پیش میرم خدایی

      دوره عزت نفس هم خریدم بهتر شدم بازهم دارم قدم سوم با عزت نفس کار میکنم این روزها

      نمیدونم طیبه دیروز دخترم یدفه گف چیزی نمونده نزدیکه من از تعجب جا خوردم چون داشتم جاروبرقی میکشیدم

      گفتم چی گف ساعتو میگم

      گفتم این نشانه بود نزدیکه چیزی نمانده

      همش یک صدایی میگه ک خیلی نزدیک شدی کافیه قدم اخرو برداری بخدا همین حسو دارم

      منم. مثل تو چندتا جایزه باهم خاستم. قران باز کردم خیلی خیلی عالی بود خدا جهان رو مسخرت کرد برام اومد من از خوشحالی بلند خندیدم وذوق کردم. ک دخترم گف چی شده مامانی

      هههههه

      حسم میگه نزدیکه خیلی یکی عید 1404 دارمش اره دارم باهاش زندگی میکنم وپای سفره هفت سین راضی وخوشحال با یک نفس عمیق میشینم وای الان ک مینویسم دارم تجسمش میکنم ومیدونم حتما اتفاق میفته من باید قدم اخرو بردارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        طیبه گفته:
        مدت عضویت: 699 روز

        به نام ربّ

        سلام فاطمه جان

        نمیدونم چی بگم زبونم بند اومد وقتی پیامت رو خوندم

        من امروز یه خوابی دیدم حتی تو دفتر عشق نوشتمش و تاریخ زدم

        و قشنگ و واضح توی خوابم لحظه پایانی رو دیدم

        خدا بهم فهموند من با تکرار باورهای قوی در مورد عشق و یا هر چیز دیگه ای

        به راحتی و ساده و بدیهی به من وعده اش رو عملی میکنه

        مثل امروز که تو خواب انقدر خوشحال بودم و عشق دریافت کردم که وقتی بیدار شدم گفتم خدای من

        من همیشه پریشونی میدیدم

        ولی اینبار خواب عشق دیدم

        عشق تو که بی نهایت داشتی عشق رو به من عطا میکردی

        سریع گفتم استاد عباس منش میگفت اگر در خواب حالتون خوبه یعنی فرکانس هایی که ارسال کردین خوبه و در مسیر درستی هستین

        وقتی بیدار شدم گفتم طیبه دیگه باید مستمر و ادامه دار روی باورهات در همه جنبه ها کار کنی

        خدا با این فایل کلید اصلی ارتباطش با خودت رو داد

        و اونم باور بود

        اینجا که نوشتی

        هم توی خواب بهم گف هم بیداری

        دستامو رو صورتم گذاشتم و فقط گفتم الله

        الله

        الله

        چقدر داره حیرت زده ام میکنه

        وای خدای من

        مثل روزی که دیدم فایل جدید کلید اجابت دعا اومده حیرت زده شدم

        اینجا که نوشتی :

        خاستتو گفتی رها کن

        ورشد کن

        سمت خودتو خوب انجام بده

        یاد افکار امروزم افتادم

        ذهنم دوباره میخواست که من به فکر خواسته ام باشم که خدا نشونه داده بود که طیبه جایزه ات رو خودت انتخاب کن

        ولی رها شو

        اما امروز وقتی باورهام رو با صدای خودم ضبط میکردم چند باری به خواسته ام فکر کردم و با اینکه رها شدم اما حس کردم دوباره دارم میچسبم

        با نوشته ات دوباره نشونه گرفتم که تو فقط رها کن و روی خودت کار کن

        من به وعده ام عمل میکنم مطمئن باش

        چقدر زیبا نوشتی

        طیبه 3 دی دوره عشق ومودت خریده من قدم سوم رو خریدم

        و من امروز کاملا هدایتی حس کردم که باید کتاب چگونه فکر خدارا بخوانیم که دانلودش کرده بودم و کپی گرفته بودم تا بخونمش و تا صفحه 15 خوندم ،یه دفه وسطای صفحه اومدم سایت و هدایت شدم از همین صفحه کلید اجابت دعا به قسمت شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد

        یه لحظه عکس استاد و پسرشون توجهمو جلب کرد و باز کردم دیدم فایل

        پیغامِ هدایتگرایانه ی تضادها

        من تاحالا تو این یک سال فکر نمیکنم این فایل رو دیده باشم

        همین که باز کردم دقیقا یه تاریخ رو گفت

        و اون تاریخ 7 مهر روزی که من شروع کردم به گوش دادن مستمر فایل ها

        حی کردم 7 مهر یه خبر خوب تو راهه

        امروزم 7 دی هست

        الانم که نوشتی سال 1404 بازم حس کردم خبر خوب تو راهه

        و بازهم به من نشونه داد در ادامه فایل که در رد پای روزم مینویسم

        اونجا درمورد قدم 3 گفت ، که من حس کردم باید گوش بدم قدم 3 رو

        و وقتی الان اومدم سایت پیامت رو دیدم

        دوباره گفتم خدای من چیکار داری میکنی با من ؟؟؟؟

        آخه فاطمه جان ،من دیشب از سایت هدیه تخفیف گرفتم و تا 6 بهمن ماه میتونم استفاده کنم ازش

        از صبح با خودم میگفتم کدوم دوره رو میتونم بخرم

        و اولش گفتم قدم اول کشف قوانین رو بخرم

        اما گفتم نه قدم 8 دوره 12 قدم رو بخرم

        بازم گفتم نه

        و یه لحظه گفتم میشه دوره عزت نفس رو بخرم؟؟

        تا اواخر ماه میدونم که بازم پول دوره هارو به حسابم واریز میکنی میخوام این دوره رو بخرم

        اما خدا، خودت بگو که عزت نفس بخرم یا نه ؟!

        وای پیامت رو که خوندم تاییدی بود بر اینکه میتونی بخریش

        اما باورهاتو هر روز تکرار کن که بتونم به حسابت بیشتر و بیشتر پول واریز کنم طیبه

        چون با باورات میتونم اجابتت کنم

        حتی صبح من این دوره رو به سبد خریدم اضافه کردم

        وای الله اکبر

        اینجا که نوشتی

        همش یک صدایی میگه ک خیلی نزدیک شدی کافیه قدم اخرو برداری بخدا همین حسو دارم

        دقیقا منم این حسو با توجه به نشونه های این چند روزم دارم

        اما هی به من تکرار میشه باید باوراتو سریع قوی کنی و هر روز و هر روز تکرار کنی

        تمام زمانت رو در روز بیشتر برای تکرار باورها بذار و بشین و تمرکزی دوره هایی که خریدی رو گوش بده و به تمریناتش عمل کن

        وای نوشته هات تا آخرین جمله ات پر بود از حرف و پیام برای من

        منم باید قدم آخرو بردارم

        چون خدا امروز بهم فهموند با پیامت که رها باش و دیگه به هیچی فکر نکن

        فقط قدم آخر اینه که باورهاتو قوی کنی و بوووووووم

        خیلی ممنونم فاطمه جان که برای من نوشتی

        بی نهایت ازت سپاسگزارم

        نور خدا به شکل نعمت و ثروت و عشق و شادی و سلامتی و آرامش در زندگیت جاری باشه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
        • -
          سیده ملیکا مرتضوی گفته:
          مدت عضویت: 745 روز

          به نام خدایی که هرچه دارم از اوست …

          سلام طیبه ی عزیزم …

          حالت چطوره خواهر عزیزم …

          از همون اول که ایمیلمو بتز کردمو زدم روی این جواب فوق العاده…یه حسب بهم گفت برد از اول بخون …

          پس پاسخ تو رو رد کردم بعد پاسخ دوستمون به کامنت تو وووووو و کلی بالاااا رفتم تا برسم به اول کامنتت…

          وسطش میگفتم وای چرا هرچی میرم بالا تموم نمیشههههههه…..

          تا رسیدم …

          اولش یکم گین شده بودم …

          کامل ماجرا رو نمیدونستم ولی ادامه دادم …

          و حرف هات …

          خدای من …

          اینکه دوره ی عشق و مودت رو خریدی…

          قضیه ی استادت کا گفت می خواد برات ناهار بخره …

          اونجایی که گفتی رهاااا کردی …

          گفتی داری روی خودت کار میکنی …

          گفتی جایزتو انتخاب کننند

          خدای من .‌.

          باورم نمیشه …

          انگار خدا داشت باهام حرف می‌زد….

          یکسری جملات رو کپی کردم تا دربارش بگم …

          اونجا که گفتی ؛

          اما الان با این نشونه بهت میگم آروم باش ، رخ میده

          مسیر مستقیمه ،دوباره پیاده نشی دور بزنی طیبه !

          الان که در مسیری و فهمیدی قوانین رو

          دوباره بهت میگم ، روی باورهات و دوره عشق و مودت در روابط که بهت هدیه دادم کار کن و روی دوره 12 قدم

          سریع باورهای مثبت بساز در مورد عشق و همه جنبه ها ،و ضبط کن با صدای خودت و هر روز باید تکرار کنی و الگوها رو به خودت معرفی و یادآوری کنی

          و با خودت به صلح برسی

          ……………..

          چقدر این جملاتتت برای من هدایتی بود …

          وقتی از دوسال پیش میگفتی …دقیقا انگار داشتی منو میگفتی …

          دوسال پیشی که خدادستمو گرفتو و من گوش نکردم ….

          ….

          همچنین وقتی گفتی ؛

          به راحتی ،نشستی خونه ،پول درمیاری

          هر روز عشق و حال میکنی و من بهت ثروت میدن .

          هر روز عشق بی نهایتم رو ار بی نهایت دستانم‌بهت عطا میکنم

          فقط به مسیرت ادامه بده و رها شو و رها باش هر لحظه

          تو دیگه یاد گرفتی چجوری رها باشی ، پس بیشتر تمرین کن تا بیشتر شگفت زده بشی

          ………………………..

          وای خدای من ….

          مخصوصا الان که دارم روی خودم کار میکنم ؟ دارم هر روز به تمرین کتاب رویاهایی که رویا نیستند عمل میکنم ….

          عاشقتم خدای هدایتگرممممم….

          ………….

          در جایی دیگر گفتی ..

          سمت خودت رو درست انجام بدی ،به سادگی رخ میده

          ساده

          ساده

          باورم کن و از امروز فقط تمرکز کن به هرآنچه که بهت گفتم و نشونه دادم

          ……

          قربونت برم …..

          بگو بگو …

          تو فقط بگوووو که اینقدر منو آروم میکنی با حرفات …خدای بی نظیرم ……

          ……….

          سریع جواب دادنگران نباش

          هستم پای عهدم

          فقط کاملترینشو میخام بدم بهت جوری ک راضیت کنم از ته قلبت بخندی

          پس ادامه بده. تو مسیرهستی

          باید باوراتو سریع قوی کنی و هر روز و هر روز تکرار کنی

          تمام زمانت رو در روز بیشتر برای تکرار باورها بذار و بشین و تمرکزی دوره هایی که خریدی رو گوش بده و به تمریناتش عمل کن…..

          عاشقتم….

          …………………………..

          ممنونم به خاطر پیام هدایتگرت …

          عاشقانه منتظر زیبا ترین لحظاتت هستم دختر ….

          از دور بغلت میکنم نفسسسسس

          دوستت دارم …

          در پناه خدای عشق باشی

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
          • -
            طیبه گفته:
            مدت عضویت: 699 روز

            به نام ربّ

            سلام ملیکای عزیزم

            خدارو بی نهایت شکر امروز با تکرار باورهایی که از عشق ،با صدای خودم ضبط کرده بودم و تکرار کردم و تجسم کردم ،حالم بی نهایت عالی بود

            سپاسگزارم ،الهی که هر لحظه احساست بی نهایت عالی باشه

            دقیقا دیشب که پیامتون رو خوندم باز هم انگار تاکیدی بود بر اینکه روی باورام کار کنم

            abasmanesh.com

            رد پای روز 2 دی هست که نوشتم

            میلیکا جان حس کردم این لینک رد پای اصلیمو که درمورد این رد پام هست رو برات بذارم

            این تکمیل کننده این ردپایی هست که برای من نوشتی

            وقتی نوشتی عاشقتم گریم گرفت

            آخه خدا امروز به بی نهایت طریق عشقش رو به من ارسال کرد

            دو روزه که من دارم باورایی که با صدای خودم ضبط کردم میشنوم و حس خوبش رو میگیرم

            کلی نتیجه باحال داشته که تو رد پای دیروزم مینویسم اگر خدا بخواد

            برات بهترین هارو از خدا میخوام ملیکای عزیز و دوست داشتنی

            منم عاشقتم و میبوسمت و عشق رو که خدا به من هدیه داده بهت ارسالش میکنم

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      خوشبخت آزاد گفته:
      مدت عضویت: 1940 روز

      سلام طیبه جان

      نوشت هات فووووق العادس من به اوج آسمون میبره

      تو لیاقتت خیلی زیاده من مطمئنم

      از اینکه برامون مینویسی خیلی ممنونم پر قدرت ادامه بده عاشقتم

      تو لیاقت عشق

      قانون سلامتی

      رزق بی حساب

      رابطه هم مدار و فرکانس بالا روداری

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    مهرداد یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 986 روز

    به نام الله

    سلام استاد عزیز

    استاد چقدر به این فایل نیاز داشتم

    چقدر در زمان درستش خداوند از طریق شما باهام حرف زد

    چقدر با این فایل ارامش میگیرم و حالم خوب میشه چقدر این فایل باورهای قدرتمند کننده داره

    استا نمیدونم چطور ازتون تشکر کنم که این حرفهای گرانبها رو برامون ضبط میکنید و روی سایت قرار میدید

    چقدر در مورد خداوند باورهای محدود کننده داریم

    من که بیشتر فایلهای توحید عملی رو گوش دادم اما این فایل با بقیه فرق داشت و تازه فهمیدم که از کجا دارم ضربه میخورم و توی زندگیم از همه انتظار دارم به همه رو میزنم و از مردم میخام و اصلا یادم رفته بود که کجام و چکار دارم میکنم .

    تازه فهمیدم که توحید عملی و باورهای توحیدی یعنی چی

    تازه فهمیدم که ربوبیت یعنی چی و باید از کی درخواست کنم .

    توانایی خداوند رو از یاد برده بودم و همش خودم داشتم دست و پا میزدم برای دریافت پولهای کم و فکر میکردم من باید یه حرکتی بکنم تا پول یا نعمتهای دیگه رو دریافت کنم اما حالا فهمیدم که اصلا احتیاج به تقلا یا زجر کشیدن نیست خدا توی قران به اسانی با ما حرف زده و راه و روش زندگی و دیافت نعمتها و ثروتهارو بهمون گفته اما ما از مسیر دور بودیم و نرفتیم قران رو بخونیم .

    خداوند ما رو افریده تا لذت ببریم و شاد باشیم و خداوند خودش نعمتها و ثروتها رو برامون بیاره ازطریق دستان خودش از طریق ایدها و الهامات و هدایتهایی که بهمون میکنه .

    تازه فهمیدم که من به تنهایی قادر به انجام کارها و دریافت نعمتها نیستم خدا باید برام انجام بده خدا باید بهم راه نشون بده ایده بده و دستان خودش رو وارد زندگیم کنه .

    خدا جون سپاسگذارم که هدایتم کردی به این سایت تا بتونم قوانین جهانت رو بهتر بفهمم و باورهای قدرتمند کننده تری ایجاد کنم

    استاد ازتون تشکر میکنم که فایلهای توحیدی برامون تولید میکنید .

    ازتون میخام بیشتر فایلهای توحیدی و قرانی برامون روی سایت بزارید

    در پناه الله یکتا موفق شاد سربلند و خوشبخت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 95 رای:
    • -
      کبری مشتاقی گفته:
      مدت عضویت: 911 روز

      به نام خداوند غفور رو رحیمم

      خداوندا شکرت برای اینکه هدایتم کردی تا تو رو و قدرتتو بشناسم و درخواستهامو راحتر ازت بخواهم

      سلام به برادر عزیزم آقا مهرداد دوست توحیدیم

      ممنونم از کامنت زیباتون از نوشتهای مفیدتون

      واقعا من سه بار این فایل رو گوش دادم و نوشتم به قول دوستمون خیلی به آدم آرامش میده

      من هر یه ربع بیست دقیقه استپ میزدم و می‌نوشتم و آرام‌تر میشدم وکلی فکر میکردم و ذهنمو منطقی میکردم و میگفتم میشه آره اگر باور کنم قدرتشو میشه ربوبیتشو باور کنم میشه همانطور که برای استاد داره میشه میگه موجود باش موجود میشه پس برای من هم میشه فقط باید روی باورهام و منطقی کردن ذهنم کار کنم خدایا کمکم کن

      چقدر قشنگ گفتین که ما قادر به انجام کارها و دریافت نعمتها نیستیم خدا باید راه و ایده ها رو بهمون نشون بده

      اینم بدونیم اگر در مسیر درست باشیم و کنترل ذهن داشته باشیم واحساسمون خوب باشد حتما هدایت میشویم و خداوند دستاشو می‌فرستند در زمان مناسب و در مکان مناسب ودر شرایط مناسب

      ممنونم از شما دوست همدارم

      برام خیلی آگاهی داشت متشکرم سپاسگزارتون هستم

      در پناه خداوند شاد و سلامت و ثروتمند باشین

      یاحق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        مهرداد یوسفی گفته:
        مدت عضویت: 986 روز

        سلام میکنم به شما خانوم مشتاقی دوست و هم خانواده خودم در این سایت بی نظیر

        بخدا این فایل رو صوتی دانلود کردم و هر بار که گوش میکنم انگار تا حالا نشنیدم و اصلا برام تکراری نیست

        واقعا خداوند از طریق استاد داره باهامون حرف میزنه و راه درست رو بهمون نشون میده و بهمون یاداوری میکنه که کجا و تو چه زمینه ای ایراد داریم و همینتور ارام ارام ما رو هدایت میکنه به باورهای قدرتمند کننده و دریافت نعمتهای فراوان

        خداراشکر میکنم که کامنتم باعث شده شما لذت ببرید و دوباره این حرفها یاداوری بشه برام

        در پناه الله یکتا موفق باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    رضا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 987 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام استاد عزیزم ، خانم شایسته و دوستانم در این سایت الهی

    الهی شکر بابت حضور گرم تان در این وادی مقدس

    الله اکبر الله اکبر الله اکبر

    بزار داستان بسیار زیبا براتون بگم استاد این فایل چنان تاثیر روی ایجاد باور های توحیدی و ثروتساز برام گذاشت که خدا میداند الله اکبر

    امروز هم برای بار دوم گوش دادم که خداروشکر یک سری باور های محدود کننده را از وجودم دور کرد انگار آرامش عجیبی ظاهر شد چنان احساس ظاهر شد که من به تمام اون خواسته ام رسیدم و دارم راحت باهاشون زنده گی میکنم ….

    داستان عجیبی من شام از بیرون خانه امدم خبر از باران برف نبود امدم خانه فایل گوش دادم و نوشتم بعد ایده امد که آرزوهای ات را بنویس منم نوشتم و از آنجای که من عاشق سفر و تجربه های جدید هستم عکس جنگل پر از برف و خانه های برفی و اون تفریحات که مردم بیشتر در کریسمس در فنلاند میره رو دوست دارم تجربه کنم خیلی عاشق اش هستم چند تا عکس دانلود کردم و بعد تصمیم گرفتم که بخوابم هر کاری کردم خواب نرفتم گفتم حتما یه نشونه هست گفتم خدایا حال که خوابم نبردی یه ایده یه نشونه بدی که انجام بدم دوباره رفتم بخوابم که نرفتم یه حس عجیبی اومد تو دلم گفت برو بیرون بالای ماشین ات را ببین یه نامه سفیدی گذاشتم وای الله اکبر الله اکبر دیدم که بالای بالای ماشینم را کلا برف گرفته کلا سفید پوش کرده الله اکبر

    گفتم خداوند همواره درخواست های مارا اجابت می‌کند به شرط که ما هم او را اجابت کنیم و ایمان داشته باشیم هر چیزی ازش بخواهیم دریافت می‌توانیم برای خداوند بزرگ بودن خواسته با کوچک‌بودن خواسته فرقی ندارد

    وای وای خدای من این بزرگ‌ترین نشانه بود که برام فرستادی که احابت کنم تورا برای تو فرستادن برف امشب با فرستادن خواسته یی من هیچ فرقی نداره

    خدایاشکرت بابت این نشانه بابت این الهام که برام کردی و من گوش کردم رفتم و این اتفاق زیبا را دیدم

    خدایاشکرت بابت استاد نازنینم که درس توحید و خوب زنده گی کردن را برامون یاد می‌دهد

    در پناه عشق و نور الهی باشید ️🫡

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 99 رای:
  4. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 911 روز

    به نام خداوند روزی دهنده و راهنما خدایا هر چه دارم همه رو تو به من دادی من در برابرت تسلیمم

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم

    سلام به استاد عزیزم و سلام به مریم نازنینم سلام به دوستان همفرکانسیم در این مکان مقدس

    چقدر خوشحالم که شماها رو دارم و کنارم هستین

    استاد عزیزم من هنوز فایل رو گوش ندادم اما دوست دارم خودمو به چالش بکشم و ببینم میتونم بنویسم که کلید اجابت دعاها چیست ؟

    اما بعد از گوش دادن قایل باز میام دوباره کامنت میذارم

    به نظر من کلید اجابت دعا همان احساس خوب و فرستادن فرکانس خوب به جهان است

    همان ایمان به غیب است ایمان به خداوند بزرگ

    وقتی یه خواسته ای رو ازش درخواست میکنی و ایمان قلبی بهش داری ایمان قلبی یعنی میدونی اگه احساست خوب باشه و شکر گزاری کنی خداوند به وعده اش که همان هدایت است عمل می‌کند و از بی نهایت طریق دستانشو میفرسته و تو به طرز قشنگ و عجیبی به خواسته ات میرسونه بدون هیچ زور و تقلایی ابن همان خداوند رحمان و رحیم است

    خداوند غفور رو رحیم است

    خداوند در قرآن فرموده ادعونی استجب لکم

    تو بخواه من به تو میدهم به شرطه ایمان

    ما به اندازه‌ای که خداوند و نیرو و قدرتشو باور داریم به همان اندازه به ما می‌دهد

    خدایا من ایمان دارم بهت تو قدرته مطلقی من ایمان دارم همه کارهامو تو انجام می‌دهی من توانایی ندارم

    خدایا کمکم کن که بتونم کنترل کنم ذهنمو

    خدایا کمکم کن تا بتونم هر روز ایمانم به تو رو بالا ببرم و بهت وصل باشم و با قدرت تو قدرت بگیرم

    خدایا قدرتت خیلی والاست

    من وقتی ایمان داشته باشم وقتی بتونم از پس نجواهای ذهنم بر بیام اون موقع است که خدا رو قدرتشو باور دارم

    و درخواست کردن رو برای خودم سخت نمیکنم

    و آسان میشوم برای آسانیها

    خدایا به من کمک کن تا بتونم از زندگیم در لحظه لذت ببرم

    دوستتون دارم حتما استاد کامنتتو میخونه

    عاشقتم استاد بی نظیری دوست داشتنی هستی عزیزی راهنمایی

    یاحق در پناه خداوند باشین

    من همه چیز رو از تو دارم برای تمام داشته هایم شکرت سپاسگزارتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 100 رای:
  5. -
    فاطمه پورهدایتی گفته:
    مدت عضویت: 1495 روز

    به نام خدای خواسته‌ها ، درخواست ها، اجابت ها.

    واما بنعمه ربک فحدث.

    و نعمت های پروردگارت را به یاد بیار.

    استاد اینجا اومدم که بگم نعمت های که ربم بهم داده.

    خدایا تو بگو ، چرا که من انسانم و فراموش کار .

    یادمه چند سال قبل که هنوز حتی یه اپسیلون هم از این قانون کیهان رو نمی دونستم ، ولی خوب یادمه که بچه بودم گاهی اوقات همسایه مون می‌اومد که از این و اون می نالید و من با لبخند می گفتم چرا شاد نیستی ولی بابا بزن تو بی خیالی…

    و او می گفت تو الان بچه ای ، این چیزا رو نمی فهمی، بزرگ بشی خودت می دونی که زندگی چیه??.

    بزرگ شدم زندگی کردم بی هدف بودم ، ناشکری،کردم، غر می زدم و.و.و.و گاهی اوقات فحش به خدای بد خلق م ، بدجنس م ، زمخت م، و می دادم و احساس تنفر ازش می کردم ، گاهی اوقات خوب بودم گاهی اوقات که خسته میشدم از این زندگی ، می گفتم خدایا تو چرا منو به این دنیا آوردی ، یاد قدیما و حرف های همسایه مون می افتادم و ذهن می گفت دیدی این دنیا نمیشه همیشه شاد بود الان که بزرگ شدی داری می فهمی، ….

    ولی شادی، لذت، بی خیالی ، خنده و هر چی که بهم شادی می‌داد دوست داشتم اما به خاطر باورهای مسخره شادی نمی کردم ، می ترسیدم زیاد بخندم، می ترسیدم که بی خیال باشم ولی….

    از فضل خدا بود که نعمت بزررررررررگ شناخت قوانین جهان هستی رو بهم داد .

    هذا من فضل ربی.

    این نعمت ارزشمند از بخشش پرودگار م هست.

    قسم می خورم اگه خدا تو همین لحظه بهم بگه که فاطمه جان آماده ای بریم و دگه پایان زندگی ت رو تموم کنم ؟؟؟ با جون دل میگه آره ، آماده ام ، آماده ام.

    چون بزرگترین ، بارزش ترین، محبوب ترین، نمی دونم و نمی توانم قدر و معیار این نعمت رو بگم فقط میگم برام خیلی و خیلی و خیلی با ارزش ه.

    چرا که هر روز که داره میگذره می فهمم که زندگی چقققققدر خوب و خوبتر و عالی و می تونن ناب باشه فقط اگر من بخوام.

    اینققققققققدر نعمت دور و برم ریخته که نمی دونم از چی و کجاهای زندگیم بگم.

    خدای خوب من ، خدای مهربان من، خدای بخشنده ی من، خدایی که دارم هر روز بهتر از دیروز عاشق ش میشم ، آخه من اومدم پولدار بشم اما عاشق شدم ، قسم می خورم به زیبایی تک تک برگهایی که این روزا وقتی پارک میرم برای لذت، برای پیاده روی بارش برگها رو خدا جلوی چشم هایت یا روی سرم ریزان می کنه و ایمان دارم حتی یه دونه برگ بدون اذن خدا کنده نمیشه و بر زمین نمی افته ، که خیلی و خیلی این روزا هر چی که بیشتر میگذره برام بیشتر و بهتر ثابت می کنه که اصل و اساس منم و دیگر هیچ.

    از نعمت انسانی بگم که چگونه معجزه کردی برایم مثل عصای موسی که وارد زندگی کردی که هر روز دارم می نوشم آنچه را که می‌دانستم اون روزی که بهم لطف کردی و محبت کردی اجازه دادی بیام به این دنیا و تجربه ها کسب کنم و خلق مثل خالقم، عباس منش رو بهم عطا کردی که اینققققققققدر اون لحظه ای که میاد جلوی دوربین و انگار تمام حرف هایی که در عالم کیهان هست که من بایییید برام یادآوری بشه بر زبانش جاری می کنی و عشق رو در چشمانش به نظاره‌گر من به رخ می‌کشی و نفوذ در قلبش می کنی تا حدی که فقط صدای آرامش و آرامش همراه با عشق رو لمس می کنم ، حس می کنم ، و از دنیای مادی جدا میشم و به عالم ملکوت سفر می کنم خدای من چقققققدر لذت می برم فقط تو می‌دانی.

    از نعمت های مادی م بگم ، از مهاجرت م بگم از اون روستایی که فقط زیبایی بود فقط تجربه ها دیدم شنیدم و پله های بود برای اومدن به این شهر که وقتی آب گرم رو باز می‌کنم و دستانم باهاش صفا میدم میگم خدایا شکرت به به چقققققدر آب گرم برام نعمت بزرگی ست.

    از حموم و دستشویی بگم که چقققققدر راحت فقط کافیست با دستانم شیر آب رو بچرخانم بعد آب فراوان میاد که فقط لذت می برم میگم خدایا شکرت.

    از خونه ای که دارم توش زندگی می کنم بگم که انگار کلید نخورده بود فقط منتظر من بود که بیام اینجا و انرژی منو حس کنه و دوتایی از شب و روزش لذت ببریم و بگیم خدایا شکرت.

    از نعمت هدایت هایی بگم که بدون درآمد فقط با دو سه میلیون من رو وارد یه شغل خانگی کرد که هر روز با ایمان ش، قدرت ش، توکل ش، یه قدم هر چند کوچک بر میدارم اما با لذتهایی که نمی توانم اینجا بنویسم.

    از نعمت کاپشن ، و لباس های گرم و شیک مجلسی و دوچرخه ی پسرم بگم یا از نعمت های خوردنی هایی که خدا می دونه بدون یه هزار تومان وارد یخچال و فریزر و کابینت های این خونه شدند ، مرغ و گوشت و مواد شوینده و حبوبات ، …

    از نعمت سلامتی خودم و بچه ها بگم یا از ههمسرم که خودم نمی دونم این سلولها چقققققدر براشون داره تو وجودم خوش گذرانی می کنند که هر روز تازگی سر حالی و انرژی رو هم در خودم هم در بچه‌ها و همسر حس می کنم.

    از کدامین نعمت پروردگار م بگم ، به قول قرآن فبای اولائک ربکما تکذبان ، پس به کدامین نعمت پروردگار تان تکذیب می کنید.

    استاد جان این نعمت هایی که گفتم حتی اندازه ی ذره‌ای و حتی کمتر از ذره‌ای اینجا برای خودم به یاد میارم.

    اینققققققققدر نعمت

    اینققققققققدر رحمت

    اینققققققققدر ثروت، سلامتی ، عشق ، محبت، رابطه های عالی ، لیاقت

    وارد زندگی من شده و داره میشه که اینجا نمی گنجه بیارم.

    عاشق شاسی بلند م، عاشقه سفرهای خوب و عالی عاشق رسیدن به استقلال مالی ، عاشق مکانی که آزادی ، لذت، شادی باشه هستم، عاشق رابطه ی عاشقانه و عاشق زندگی ای مثل زندگی استاد عباس منش هستم.

    ایمان دارم به تک تک اونا می رسم چرا که وقتی به دوچرخه ی پسرم نگاه می کنم چگونه وارد زندگیم شد و خدا چگونه برام معجزه کرد بازم می‌شود ، امکان پذیر ست چون برای ربم که قدرت کیهان در دستان اوست خلق یه دوچرخه با خلق یه شاسی بلند برایش هیچ فرقی ندارد فقط باورهای من ست که باید هماهنگ با خواسته م شود.

    خدایا متشکرم از این همه لطف و مرحمت ت.

    استاد متشکرم که یه بار دگه شراب ناب بهشتی رو در وجود م ریختی تا لذت آرامش و رو دوش ربم بودن رو حس کنم.

    متشکرم

    متشکرم

    متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 98 رای:
  6. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1274 روز

    به نام یگانه فرمانروای هستی

    سلام سلام سلام ؛ سلام و صد تا سلام به روی ماه همتون

    استاد عزیزم؛ همیشه احساس من بعد از یه انتظار طولانی، اومدن یه فایل توحیدی روی سایت است. و این بار هم همینگونه شد و حلاوتش به روح تشنه ما بیشتر چسبید که ازتون بینهایت سپاسگزارم.

    إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ

    وعده خداوند حق است

    خداوند همواره به ما وعده های خوب می دهد، اما چرا خیلی راحت نادیده شان می گیریم؟!

    چرا خیلی سریع فراموششان می کنیم؟!

    برعکس چرا وعده های شیطان را جدی می گیریم؟!

    چرا وعده های شیطان رو فراموش نمی کنیم؟!

    وعده های خداوند: فراوانی؛ فزونی؛ نعمت؛ ثروت؛ آرامش؛ خوشبختی؛ رضایت؛شادی؛مغفرت؛ بهشت…

    وعده های شیطان: کاستی؛ کمبود؛ بدبختی؛ فقر؛ شقاوت؛ استرس؛ عجله؛ خشم؛ غم؛ قصاص؛ جهنم…

    همه هم قبول داریم که خوب وعده های خداوند خوبند و انتخابمون باید همون باشه.

    پس چی میشه که در عمل داریم پشت سر شیطان حرکت می کنیم و قدم بر میداریم؟!

    ما در هر لحظه دو انتخاب بیشتر نداریم. در هر لحظه یا داریم به سمت خداوند حرکت می کنیم یا به سمت شیطان!

    در این دنیای مادی چیزی به اسم سکون و ایستایی معنی ندارد.جهان همواره در حال حرکت و پیشرفت است.

    اگر ما قدم به سمت خداوند برنداریم؛ دقیقآ مانند اینست که داریم به سمت شیطان قدم بر میداریم.

    لذا هر کجا خدا نیست؛ شیطان هست

    هر کجا روشنایی نیست؛ تاریکی هست

    هر کجا نور نیست؛ ظلمت هست

    دلیل اینکه خداوند در زندگیمان کمرنگ است. دلیل اینکه وعده های خداوند را زود فراموش می کنیم و جدی نمی گیریم

    و برعکس حضور شیطان در زندگیمان پر رنگ است و وعده هایش را فراموش نمی کنیم و جدی می گیریم اینست که:

    این مائیم که باید به سمت خداوند حرکت کنیم. این مائیم که باید خودمان را به خداوند نزدیک کنیم. این مائیم که باید

    از خداوند درخواست کنیم. این مائیم که باید از خداوند یاری و هدایت بخواهیم. این مائیم که محتاج خداوندیم.

    وَإِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنّی فَإِنّی قَریبٌ ۖ أُجیبُ دَعوَهَ الدّاعِ إِذا دَعانِ ۖ فَلیَستَجیبوا لی وَلیُؤمِنوا بی لَعَلَّهُم یَرشُدونَ﴿186﴾

    و هنگامی که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا می‌خواند، پاسخ می‌گویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)!

    اگر خدا را نخوانیم؛ اگر به سمت خدا حرکت نکنیم، ایستایی و سکون همان حرکت کردن در جهت شیطان است. به

    همین دلیل است که دائما باید در مسیر درست در حرکت بود.زیرا شیطان دائمآ حاضر و آماده است تا ما رو در جهت

    مخالف این مسیر هدایت و راهنمایی و تشویق کند.

    =============================================================================

    چند وقت پیش داشتم به این جمله فکر می کردم که چرا خداوند گفته

    هر خیری که بهتون میرسه از جانب من است و هر شری بهتون میرسه از جانب خودتان است!

    توی بحث مدارها در دوره 12 قدم توضیح دادن که ما منبعی بنام منبع شر نداریم.

    اگر خداوند را بعنوان منبع خیر در نظر بگیریم. زیرا محدودیت و کمبود و صفات بد در خداوند راه ندارد. و نعمت و خیر خداوند بی

    انتهاست.

    «شر» جایی است که خیری در آن نباشد.اگر خورشید را همانند منبع خیر در نظر بگیریم، هر چقدر که ما به این منبع نزدیکتر شویم و در مدار

    نزدیکتری نسبت به آن قرار بگیریم، نور و روشنایی و گرمای بیشتری را دریافت می کنیم. و برعکس.

    یعنی هر چقدر از این منبع دورتر شویم تاریکی و ظلمت و سرمای بیشتری را تجربه می کنیم.

    پس نعمت و ثروت و خوشبختی و سعادت و شادی و آرامش بی نهایت است. اگر من دریافتش نمی کنم دلیلش این نیست که

    خداوند مرا از آن محروم کرده است.بلکه دلیلش اینست که این منم که تو غار رفته ام و گرنه

    بیرون خورشید هست. بیرون گرما هست. بیرون روشنایی هست. من خودم، خودم را ازین نعمتها محروم کرده ام. وگرنه

    بی نهایت نور و روشنایی و گرما و نعمت هست. اگر من هم برم بیرون نعمت ها رو دریافت میکنم. براحتی؛ بصورت

    بدیهی؛ بدون تقلا و زحمت.

    وقتی که میائیم خودمان را از «خیر» محروم می کنیم در واقع داریم «شر» رو به زندگیمان دعوت می کنیم. وقتی که خودمان را از نعمت محروم

    می کنیم، در واقع داریم با اینکار به خودمان ظلم می کنیم.

    وقتی که ما به منبع «خیر» وصل نمی شویم؛ وقتی که ما منبع نور و روشنایی رو در زندگیمان قطع می کنیم

    آنوقت است که داریم «شر» و تاریکی و ظلمت را به خودمان هدیه می دهیم!

    بهمین دلیل است که خداوند گفته است که هر «خیری» که دریافت می کنید از جانب من است.

    خداوند مظهر بخشندگی و مهربانیست و تمام هستی و دنیا با نعمت هایش را برای ما خلق کرده است.که استفاده کنیم و شکرگذارش باشیم.

    اگر «خیر » خدا در زندگیمان کم است، این خود مائیم که خودمان را از آن محروم کرده ایم و به خودمان ظلم می کنیم

    و بجایش «شر» شیطان را به زندگیمان دعوت می نمائیم.

    جهان سلف سرویس خداوند است. اگر من به این رستوران دعوت شده ام و نشسته ام و چشمم به دست و دهان دیگران است

    و دارم آب دهانم را قورت می دهم و خودم قدم بر نمی دارم تا برای خودم غذا بکشم

    و شاکی ام از اینکه دیگران بمن غذا تعارف نمی کنند و گرسنه می مانم؛ مقصر خودمم نه صاحب رستوران یا دیگران. یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 101 رای:
  7. -
    رضا جوان گفته:
    مدت عضویت: 413 روز

    بنام خداوندی که هر چه دارم از اوست . باسلام خدمت استادنازنینم و همه دوستان عزیز. خدایا بینهایت سپاسگزارم بابت اینکه دارم یه ذره متوجه میشم که من کی هستم و تو کی هستی . تازه دارم متوجه میشم که هرچه دارم از آن توست یعنی چه . درک من از هر چه دارم از آن توست یعنی اینکه هر نعمتی وهر عدد پولی وهر ذره غذایی که در اختیارم است هر نعمتی که شامل چشم برای دیدن ،گوش برای شنیدن .دست ،پا،قلب وهمه وهمه به این خاطر ازآن توست که اگر اول صبح ویا هرلحظه اگر این نفس وفقط و فقط این نفس رو به من ندی من از این همه نعمت نمیتوانم استفاده کنم این به این معنی است که هرچه دارم ازآن توست چون همه با نفس توبه من امکان پذیر می‌باشند پس بینهایت وتا ابد ازت ممنونم خداوند بخشنده و مهربان. واما در مورد خیلی از اتفاقات گذشته ام که آن موقع فکر میکردم زرنگی خودم بوده ومنومن میکردم والان متوجه شدم که همه وهمه کار خداوند بوده میخاهم بنویسم . وقتی به گذشته ام رجوع میکنم میبینم با کمک های خداوند وبا برنامه ریزی خداوند که به قول استاد الان زندگیم رو میبینم احساس میکنم که خیلی منطقی خیلی چیزها برایم اتفاق افتاده ولی فراموش کردم که درگذشته اصلا در باورم وفکری نمی‌گنجید این اتفاقات امروز. چون به مرور زمان در زندگی ام اتفاق افتاده فراموش کردم گذشته ام را . میخام از گذشته والطاف خداوند بگویم . 15 سال پیش باور نمیکردم از بزرگترین منجلاب دنیا که تمام فکروذکر آن روزهای من بود بتوانم نجات پیدا کنم .یعنی در خوش بینانه ترین زمان یعنی زمانی که مصرف میکردم ونعشه بودم هم فکر نمیکردم بتوانم یه روزی از مواد واعتیاد نجات پیدا کنم ولی در زمان های خیلی خیلی کم روزنه امیدی رو میدیدم و میگفتم شاید یه روزی تونستم ترک کنم وامروز به لطف خدا تنها چیزی که حتی فکرش هم به ذهنم خطور نمکند مواد ومصرف آن است .چه اتفاقی برایم افتاد وچه شاهکاری برایم انجام دادی خدای من که من بسادگی فراموش کردم والان با دیدن این فایل تکون خوردم وبیاد آوردم که آن سالها تمام فکروذکرم نجات از اعتیادی بود که تمام توانم رو از من گرفته بود و تمامی تلاش‌هایم را آن زمان انجام می‌دادم ولی غیر ممکن بود . آن سالها وآن روزها بعد از آن همه تلاش و موفق نشدن دیگر باور کردم که من دیگر نمیتوانم و برای همیشه دست از اقدام برداشتم و خسته خسته بودم . وبعد خداوند دست به کار شد و چه زیبا وچه عزت مندانه نجاتم داد و الان اعتباری به من بخشیده که حتی اگر مصرف نمیکردم این همه اعتبار و عزت را نداشتم . بی حساب بهم اعتبار داد و بی حساب به من بخشید وچه فراموش کار شدم وچه اشک شوقی که الان نمیریزم وچه سپاسگزاری که الان از ته دل میکنم . من زمانی که بچه بودم قشنگ اینو بیاد میارم که در تنهایی خودم ودر ذهن خودم همیشه این فکر رو داشتم وبا خودم میگفتم چی میشد که من فامیل خدا باشم وآن موقع تصور من از خدا شخص بود ولی هر وقت کسی فوت می‌کرد با خودم در آن زمان بچگی ام میگفتم کاش من آنقدر با خدا فامیل نزدیک بودم که هر چی از خدا میخاستم نه نمی‌گفت چون فکر میکردم اگر فامیل من باشد درخواست منو قبول میکنه وآن زمان درخواست من از خدا بیشتر به این خاطر بود که چون میدیدم وقتی کسی فوت می‌کرد و اطرافیان چقدر گریه می‌کردند و درد می‌کشند با خودم میگفتم کاش میتونستم به اینا کمک کنم و اگر با خدا فامیل بودم میگفتم که این شخص مرده رو دوباره بخاطر من زنده کن و هدف من از این کار هم قدرت خودم وهم اینکه بتونم دیگران رو با زنده شدن شخص مرده خوشحال کنم . و امروز به این دید نگاه میکنم که من از بچگی دوست داشتم رابطه نزدیکی با خدا داشته باشم و شوروشوق آن زمان بچگی ام الان منو با استاد عباس منش آشنا کرده و همین الان هم دارم با شوروشوق بی‌نظیر در طول روز وشب فایل ها رو دنبال میکنم و خداروشکر الان هم در قدم ششم دوره بی‌نظیر 12 قدم استاد هستم . البته به لطف خدا در طول مسیری که قطع مصرف مواد کردم سعادت این را خداوند به من داد که بی منت وبا عشق به خیلی از دوستانم کمک کنم و قطع مصرف کردند والان هم زندگی خوبی را تجربه می‌کنند. شاید زنده کردن مرده که در بچگی آرزویم بود قسمتی از کمکم به کسانی بود که از اعتیاد نجات پیدا کردند باشه چون کسی که مصرف کننده باشد بنظرمن یه مرده محسوب می‌شود و من تونستم به لطف خداوند به خیلی ها کمک کنم و دستی از دستان خداوند باشم . منی که روزی واقعا نتوانستم به خودم کمک کنم و خداوند منو کمک کرد و همون خدا می‌تواند و این امکان و باور وجود دارد که باز منو به خواسته هایم برساند . البته من خیلی داستان از غیر ممکن هایی که خداوند برایم ممکن ساخت رو دارم ولی در فایل های بعدی استاد نیز از این داستان ها تعریف خواهم کرد . خدایا بینهایت سپاسگزارم بابت اینکه هر آن چه را دارم از آن توست وان هم با دلیل و منطقی که اول کامنت نوشتم . وخدایا شکرت که چقدر در طول مسیر همه غیر ممکن ها رو به شکل خیلی راحت منطقی میکنی طوری که آنقدر منطقی اتفاق میفتد که من براحتی فراموش میکنم ولی احساس میکنم با دوره 12 قدم استاد عزیزم دیگر کمتر فراموش میکنم لطف خدا رو. چون اولا 12 ماه طول میکشد و دوما هرروز برنامه گوش کردن و کار کردن روی دوره رو دارم . البته من قبلا هم 12 قدم انجمن ان ای رو نیز کار کرده بودم وتا حدودی با خدا آشنا شده بودم ولی احساس می‌کردم نیاز به درک قوی تری از خداوند دارم که به دوره استاد عزیزم هدایت شدم و واقعا اینجا دیگر جاییست که آرام و قرار گرفتم و دارم لذت میبرم وهرروز شکر گزار تر وآگاه تر میشوم . ممنونم ازت استاد عزیز که چقدر قشنگ خدارو دردرون من جا انداختی و تمام بیقراری های سالیان سالم الان میدانم بخاطر نبودن و خلا خداوند در درون بود و حتی مصرف آن زمان مواد بخاطر همین خلا خداوند بود و الان احساس میکنم همان جایی هست وهمان مکانی هست که باید میبودم که هستم وتا آخر عمرم در اینجا وبااین آگاهی ها زندگی خواهم کرد. از همه دوستان معنوی ام هم سپاسگزارم وخوش بحال همه ماهایی که در این زمان با این آگاهی هاآشنا شده ایم وخدا می‌داند چه روزهای قشنگ تری از امروز درآینده همه ما اتفاق خواهد افتاد .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 108 رای:
    • -
      فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
      مدت عضویت: 657 روز

      سلام اقا رضای عزیز

      درمورد داستان بچگی تون گفتید دوست داشنید فامیل نزدیک خدا باشید

      من توی بچگی خیلی دلم میخاست مث غول چراغ جادو باشم

      بگویم موجود شو و موجود شود

      خدا خاسته ام را مهیا کند

      اما خبر از فرکانس نداشتم

      فکر میکردم اجی مجی بگم ظاهر میشه هههه فکر نمیکردم این فرکانس باید بارها ارسال بشه بعد از مدتی شاید چندروز یا چندهفته ب من بر میگرده

      اما من واقعا غول چراغ جادو رو اخرش پیدا کردم روزای اول اشنایی با تمرین ستاره قطبی روی ابرها بودم

      اما چقد. راحت اینها بدیهی میشود

      خوبیش اینه هربار خاسته جدیدی داریم و باید تلاش کنیم ذهنو کنترل کنیم

      وپاداش بعداز سپاسگذاری ب ما داده میشود

      قشنگی داستان اینجاست ک تو دراخر هم خدارو داری هم ب خرما رسیدی

      وبازهم خداوند منتظر هست ک فقط بخاهی وبگوید چشم بنده ی نازنین من

      خودم اینجوری درکش کردم دراین 3 سال اشنایی با استاد و انجام تمرین ستاره قطبی هرچه بخاهم بهم داده میشود فقط اتفاقات بزرگ کمی تکامل میخاهد و لذت بردن دلیل اصلی رسیدن ب خاسته هام است

      خیلی تحسینتون کردم برای این اراده محکم ولطفی ک خدا ب شما کرد ودرسلامت کامل هستید

      و تغییر در خودتون ایجاد کردید خداروشکر میکنم

      سپاسگذار خداوندم ک ب کامنت زیبای شما هدایت شدم

      ممنون دوست عزیز

      در پناه الله یکتا ومهربان شاد وموفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      خانم اکبرزاده گفته:
      مدت عضویت: 1028 روز

      سلام دوست عزیز

      چقدر جالب نوشتی که در کودکی دوست داشتی فامیل نزدیک خدا باشی.

      وسالها بعد فامیل نزدیک خدا شدی و تعداد زیادی را از شبه مرگ نجات دادی واقعا تحسین می کنم و چه لبخندهایی که بر لبان خانواده ها نشاندی و دلشان را شاد کردی .

      در پناه حق و عمل به آموزه های استاد جان هر آنچه آرزو و هدف دارید به آسانی و معجزه وار دست یابید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      فائزه رودکی گفته:
      مدت عضویت: 435 روز

      آقا رضای جوان نوش جونتون این شیرینی و سلامتی و روانی زندگیتون کامنت بسیار تاثیر گزاری گذاشتین قطعا چراغ راه خیلی از دوستان هم فرکانسی خواهد بود احسنت به شما برادر غزیزم برای ثبات قدم در این مسیر معنوی سلامتی بیش از پیش اعتبار پیدا کنید به لطف خداوند مهربان

      همیشه در پناه الله یکتا باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    ملیحه نصیری گفته:
    مدت عضویت: 1793 روز

    سلام ب استاد توحیدی عزیزم

    و مریم بانوی دوسداشتنی

    وااااای خدای من..

    یعنی انقدر همه چیز دقیق..

    دیروز صبح قران سوره مریم

    و درخواست زکریا از خداوند برای بچه دارشدن اومد

    و دوباره شروع کردن دوره ثروت با درک جدیدم از خودم و قانون جهان….ک دقیقا استاد هم اگاهی های دوره ثروت رو گداشتن

    این همه دقت تو هماهنگی و هدای… خدایاااا شکرررت ک هدایتهاتو درست دریافت میکنم

    هدایتمن کن عااالی درکشون کنم و عااالی تو زندگیم اجرا کنم

    بعد خوندن ایه های اول سوره مریم

    دقیقا داشتم فکر میکردم

    پیامبر خدا باشی وبا اینکه خدا رو میشناسی

    1 درخواست داشته باشی

    اما وقتی پاسخ درخواست رو بشنوی بازم نمیتونی قبول کنی ک میشه

    خدامیتونه برات انجام بده..

    من فایل رو گوش ندادم همین دقیقه اولش و این هماهنگی بین موصوع فایل و قران دیروز من

    اشک تو چشمام اورد….

    وااای استاد…

    نمیدونم چطور ازتون تشکر کنم

    این همه هماهنگی و هدایت….

    وقتی ایه رو خوندم داشنم ب این فکرمیکردم

    چقدر قدرت و توانمندی خدارو باور داری؟؟؟

    میتونی پیامبرش باشی و باورنکنی خدامیتونه تو پیری بهت بچه بده…

    میتونی پیامبر باشی و سخت باشه درک کردنش…

    تمام داستانهای قران بالاترین و عیرممکن ترین درخواستهارو نوشته تا من بفهمم باچه خدایی طرفم…

    اما هربار خواسته دارم بازهم ذهنم شرایط رو میاره وسط..

    دیروز با دوستم حرف میزدیم گفتم واقعا ک انسان فراموشکاره

    هرلحظه ب لحظه باید ب یادم بیارم

    من خالقم

    قدرت خلق زندگی رو خدا بخودم داده

    تمام قدرت جهان هرلحطه کنارمه و هر لحطه عاشقانه منو هدایت میکنه

    اون هر لحطه جواب میده

    بیشتر از من مشتاق رسیدن منه…

    اما اونقدر تو الودگی بودیم ک ریشه های باورهام بهم بدجور گره خورده

    ازتوحید

    لیاقت

    فراوانی

    بدبینی

    الی ماشااله….

    هرچی رو بخای باید با قدرت کسی بسنجی ک قراره کار انجام بده نه با قدرت خودم

    مشکل اینجاست وقتی خاسته دارم فراموش میکنم باخدا تقسیم کارکردم

    فراموش میکنم همون اول کار فرمون رو بدم دستش و خودم راحت کنار بشینم

    از بس عادت کردم تنها کارکنم و ازخدا و همکاری بینطیرش عافل بودم…

    فراموش کردم من کی هستم و چرا اینجام

    فراموش کردم من خلیفه ام

    خلیفه ک سختی نمیکشه‌…

    اما از بدببینی….

    فایل قبل برامن بود.

    منی ک ادعا میکردم خوشبینم

    فایلتون باعث شد دقیقا بفهمم چرا 1 سری اتفاقات نمیافتاده

    بخاطر بدبینی

    استاد فایل رو فقط دقیقه 1 رو گوش دادم

    و نتونستم ننویسم ازاین هماهنگی دیروز قران من و فایل امروز شما….

    مطمنم جواب سوال من تو این فایل هست ک هر روز داره زندگیم روانتر میشه

    راحتر..

    و هرلحطه تلاش میکنم تو امروز زندگی کنم و لدت ببرم

    بینهااایت سپاسگدارم استاد نازنیم ک انقدر تسلیم و خاشع در برابر الهامات و ایده ها هستید….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 113 رای:
  9. -
    نرگس گفته:
    مدت عضویت: 1465 روز

    سلام به روح مقدس و الهی همه دوستانم

    با توکل بر خدای مهربون یک کامنت مفید را مینویسیم

    همه چی از جایی شروع میشه که ما قدرت خداوند رو باور می‌کنیم یا نه ؟

    اگه خواسته ای داریم نباید با توانایی های محدود و امکانات الان مون مقایسه کنیم و اونو غیر قابل دسترس به شمار بیاریم

    تنها‌ کاری که میشه کرد اینه که به خدا توکل کنیم و اگه خواسته ای هم داریم اون رو با تمام وجود درخواست کنیم و از خدا بخواهیم کسی که این جهان رو آفریده برآورده ساختن بزرگترین خواسته ما هم براش کاری نداره و با یک بشکن زدن می‌تونه اون رو برآورده کنه

    حالا چیکار کنیم؟

    باید باور کنیم که خواسته ما قابل برآورده شدنه و الگو های مشابه خودمونو پیدا کنیم که موفق شدن و به خواسته شون رسیدن…..

    اگه خدا رو باور کنیم با حال خوب داشتن در مسیر و استمرار داشتن به خواسته هامون می‌رسیم

    آیه 28 سوره رعد:

    ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَتَطۡمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکۡرِ ٱللَّهِۗ أَلَا بِذِکۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ

    آنها که به خدا ایمان آورده و دل‌هاشان به یاد خدا آرام می‌گیرد، آگاه شوید که تنها یاد خدا آرام‌بخش دل‌هاست

    فقط به خدا ایمان داشته باش و حال خوبت رو از خدایی بخواه که نزدیک ترین موجود به توست حتما باید باورش کنی و حال خوبت رو از خدایی بخواهی که تو رو آفریده و همه ی خواسته های تو رو خدا میتونه برآورده کنه…..

    همون کسی که بهتر از هر کسی تو رو میشناسه و سازنده ی تو و جهان توست

    پر از شادی و امید باشید

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 122 رای:
    • -
      کبری مشتاقی گفته:
      مدت عضویت: 911 روز

      به نام رب این جهان پهناور و قشنگ سلام به خواهر عزیزم نرگس جانم

      ممنونم از کامنت قشنگت

      تحسینت میکنم و خدا رو شکر میکنم بابت وجود شما عزیزان که برای من یه نعمت ارزشمند هستین

      این سایت و آموزهای استاد و کامنتهای دوستانم یه دریای بیکران پر از آگاهیست که باید فقط بشنویم و لذت ببریم و دربافتشون کنبم

      خدایا شکرت

      برای هر چیزی به خداوند بزرگ توکل کنیم و اگر خواسته ای داریم ایمان داشته باشیم که بهمون داده می‌شود و برایش سپاسگزاری کنیم

      سپاسگزاری به انسان شادابی و احساسه خوب می‌دهد

      و به هر اندازه که قدرتشو باور کنی به همان اندازه نتیجه میگیری

      ممنونم دوست خوبم

      خدایا من بهت ایمان دارم و همه کارهامو بهت می‌سپارم با قدرت بی نهایتت برام قشنگ بچین

      خدایا شکرت سپاسگزارتم

      در پناه خداوند بزرگ باشی عزیزم

      بهترین‌های این جهان زیبا و قشنگ نصیبت

      یاحق دوستتون دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    مینو گفته:
    مدت عضویت: 1508 روز

    به نام خداوند رب العالمینم

    سلام بر استاد گرانقدرم سلام بر خانم شایسته ارجمندم و سلام بر دوستان عزیزم

    خدای را سپاس می گویم سپاسی بی پایان که بر من منت نهاد و مرا هدایت کرد به مسیر درست زندگی

    استاد عزیزم

    خدا رو شاهد می گیرم روزی که این فایل بر روی سایت قرار گرفت شب قبلش این باورهای قدرتمند رو خداوند بزرگ به من الهام کرد و من آنها را تکرار میکردم و آرامش و شعف عجیبی وجودم را فرا گرفت و خوابیدم صبح وقتی فایل رو گوش دادم ایمانم به بدست آوردن آنچه که از ربم درخواست کرده بودم هزار برابر قویتر شد اصلا حسم می گفت این فایل برای تو و امثال تو ضبط شده

    حالا ماجرا چی بود ؟

    ماجرا رو میگیرم هم برای خودم رد پا بمونه هم شاید کمکی کنه به دوستانی که مثل من نجواهای ذهنی دارن

    اول از نتایجم بگم

    به حدی همزمانی در اموراتم و حتی امورات همسر و فرزندانم اتفاق میفته که دیگه نمیدونم چجوری خداوند رو سپاس بگم

    به حدی خداوند منو آسان کرده برای آسانی ها که دوست دارم مرتب توی ذهنم بهشون فکر کنم تا مزه شون از بین نره و یادم نره

    استاد عزیزم همه مون دوست داریم از نتایج مالی همدیگه بدونیم چون انگار سخت تر بهش میرسیم خودم هم اینجوری هستم وقتی دوستی از نتایج مالی می نویسه خیلی ایمانم بیشتر میشه و لذت میبرم

    قبل از اینکه با شما آشنا بشم پسرم دانشجو دندانپزشکی بود و همه حتی اقوام از هزینه های زیاد برقراری مطب دندانپزشکی حرف می زدن ، از زیاد بودن دندانپزشکا ، از بودجه کم مردم برای امورات دندانپزشکی ، یادمه یک بار یه آشنایی می گفت اونقدر وضع مردم خرابه که دندونشون رو درست نمیکنن میرن کلینیک برای کشیدن دندون فقط .

    ولی هم خودم هم همسرم و هم پسرم آموزه های شما رو با دقت گوش می دادیم و به این باورهای محدود کننده بی توجه بودیم و پسرم در اولین سال شروع به کار به شهرستانی هدایت شد که هیچ مطب دندانپزشکی نداشت و با یکی از دوستاش مطب رو با هم برقرار کردن مطبی که همیشه پر از بیمار هست و بیمارانی راضی که برای چندمین بار و همراه خانواده برای کارهای دندون مراجعه میکنن پسرم در اون شهرستان خونه ی خوبی رو اجاره کرده و زندگی مستقلی داره با وسایل کامل و ماشین شخصی خیلی هم راضیه گاهی از من و باباش تشکر میکنه که در این راه کمکش کردیم ولی وقتی دقت میکنم می بینم واقعا فقط خداوند همه چی رو تنظیم کرده برنامه ریزی خداوند بوده لطف خداوند بوده یاری خداوند بوده این رو از روی تواضع نمیگم واقعا وقتی به تمام اقداماتی که انجام شده نگاه میکنم به پسرم میگم این جوری که برای تو پیش اومده از توان من و بابات خارج بوده خدا رو بی نهایت شکر بگو که مارا هدایت کرد و قوانینش را به ما فهماند و کمک کرد که گمراه نشیم و به جای زحمت دادن به خودمون از خداوند یاری بگیریم تا اینچنین آسان بشیم برای آسانی ها

    استاد عزیزم عاشق این جمله تون هستم

    (آسان بشیم برای آسانی ها )

    وقتی پسرم داشت دوره سربازی و طرحش رو میگذروند ( خود اتفاقاتی که توی سربازی براش افتاد پر از لطف پروردگار بود و بدون هیچ امتیازی فقط 13 ماه سربازی و طرحش طول کشید این درحالی بود که قبلش غبطه می خورد به حال کسانی که به خاطر امتیازات خود یا پدرشون دوره شون کوتاه بوده فقط همین مورد رو اشاره کردم اگر بخوام به جزییات و به همه ی اتفاقات اشاره کنم خیلی طول میکشه و می ترسم خسته بشم و حسم بد بشه )

    داشتم می گفتم در اون موقع یکی از دوستاش به خاطر رزمنده بودن باباش سربازی اش کوتاه بود و برای طرحش افتاده بود یه شهری که هیچ مطب دندانپزشکی اونجا نبود و اینجاست که ایده ای به ذهنش میرسه که بیاد و یه مطب اونجا برقرار کنه و اینکار رو انجام میده و کلی هم مردم استقبال میکنن و از طرفی چون رابطه خیلی خوبی با پسرم داره ازش درخواست میکنه که بره باهاش تو مطب شراکتی کار کنه و الان پسرم با کمتر از یک سال صاحب یک مطب شده با کلی مشتری بدون اینکه سختی به ما یا به خودش وارد بشه

    به خدا قسم جورشدن سرمایه مطب خودش داستانی داره فقط این رو بدنید که به اندازه ی سر سوزنی به من ویا همسرم و پسرم سختی وارد نشد

    وقتی پسرم تصمیم گرفت که به اون شهرستان مهاجرت کنه و خونه ی مستقلی بگیره گفت مامان وسایل خونه رو چجور تهیه کنم اگه بخوام نو بخرم زیاد درمیاد گفتم عزیزم من بعضی وسایلم رو بهت میدم ( این در حالی بود که بارها می گفتم کاش پولی به دستم بیاد و وسایل خونه رو عوض کنم و نو بخرم )چون خودم هم ازشون خسته شده بودم مثل فرشام مبلمان و از بعضی هاشون دو تا داشتم مثل جارو برقی اتو و چیزای دیگه

    گفت مامان اینجوری خونه تون خالی میشه گفتم نگران نباش نو می خرم

    استاد عزیزم به خدا قسم وقتی اینو بهش گفتم هیچ پول اضافه ای نداشتم که برا خودم وسایل نو بخرم و من چهار تا فرش 6 متری جارو برقی کل مبلمان خونمون میز نهار خوری شوفاژ برقی بخاری اتو کمد لباس ظروف آشپزخونه و کلی تحهیزات دیگه بهش دادم و خودش فقط یخچال نو خرید و الان بعد از 3 ماه به طرز معجزه وار موفق به خرید مبلمان و میزنهار خوری بسیار شیک و فرش شدم اصلا اونقدر هم خونه ی پسرم هم خونه ی خودم با صفا و قشنگ شده که مرتب میگم خدایا شکرت چقدر راحت روبراهمون کردی چقدر راحت نعمتها رو وارد زندگیمون کردی درسته وسایل خونه ی پسرم همون وسایل قبلی خودم بوده ولی چون تو خونه ی جدیدی هستن حس و حالشون جور دیگه ایه خیلی خونه اش با صفاست و کلی برای خونه خودم وسایل نو خریدم و یه تعدادی هم تو لیست خرید هستن و به امید خدا اونا رو هم می خرم

    دخترم امروز میگفت مامان واقعا از سلیقه ای که برای خرید مبلمان و میز نهارخوری و فرش به خرج دادی لذت میبرم گفتم خدا کمک کرد ازش خواستم و او کمک کرد که دست به یه انتخاب جالب بزنم خیلی راضی ام خدا رو هزار مرتبه شکر

    قبلا بچه هام از سلیقه ام خیلی راضی نبودن چون شیطان همواره تو انتخابهام دخالت میکرد اینو بعدا فهمیدم وقتی از آموزه های شما استفاده کردم ودو تا باور رو تو مخم میکرد یکی باورکمبود پول و دیگری باور عدم لیاقت توی ذهنم منو به سمت یه انتخاب سطح پایین میبرد و همیشه به یک ماه نکشیده از انتخابم پشیمان میشدم

    و حالا از ماشین شخصی پسرم بگم که پسرم الان یه ماشین رانا داره که مال باباش بوده و آنقدر تمیز و عالیه که هیچکی باورش نمیشه که ده ساله زیر پامونه اونقدر همسرم برا ماشین ارزش قائله و بهش میرسه که اصلا نمیذاشت رنگ کهنه به خودش بگیره و الان مال پسرم شده و ما چی ؟………

    وای استاد عزیزم ما الان ماشین شاهین اتومات داریم چقدر لذت دارم میبرم

    به خدا قسم اگر آموزه های شما نبود شاید این ماشین رو نداشتیم چون یاد گرفتم به نشانه ها و به پیامهای پروردگارم که از زبان بندگانش جاری میشه توجه کنم یاد گرفتم از خرج کردن پول و بالا بردن سطح زندگی ام نترسم یاد گرفتم هر چی خرج کنم ده برابرش وارد زندگی ام میشه یاد گرفتم لذت بردن از زندگی رو به تعویق نندازم یاد گرفتم اون چیزی رو که دوست دارم بدون رودربایستی بیان کنم دو سال پیش دقیقا دیماه بود داشتم رانندگی میکردم با دوستم بودم بهش گفتم ماشین اتومات خوبه از کلاچ گرفتن بدم میاد گفت انشالله اونم میخری منم با حس خیلی خوبی گفتم انشالله و امروز ده روزی میشه که اونو دارم الهی ای رب عظیم تو را سپاس میگویم و ازت می خوام زندگیم رو سرشار کنی از نعمتهای زیبا و با شکوهت

    استاد عزیزم این ماشین رو نقد نقد خریدیم نه وامی نه قسطی تو دوره هاتون همیشه میگفتین وقتی تو این راه قدم میذارید یه پولی پیدا میکنید یا یه ارثی بهتون میرسه یا درآمدتون زیاد میشه و یا … و پول این ماشین رو من نزد آموزش و پرورش داشتم پانزده سال پیش به خارج از کشور اعزام شدم به همراه خانواده و دوسال اونجا تدریس کردم بعد سه جهار سال از برگشتنمون فهمیدیم یک چهارم حقوقمون بهمون پرداخت نشده و همکارانی که متوجه موضوع شده بودن شکایت کردن و وزارت محکوم شد و اون یک چهارم پولمون رو با نرخ روز بهمون پس دادن و اون پول بعد از اینکه در مسیر شما قرار گرفتم بدستم رسید و هر وقت به کل ماجرا فکر میکنم یاد داستان حضرت خضر می افتم که به امر خدا گنج دو تا یتیم رو پنهان میکنه تا به موقع به دستشون برسه و همیشه میگم خدایا تو این گنج رو برای من قایم کردی تا به موقع بدستم برسه شاید سپاسگزار باشم

    خدایا بی نهایت شکرت

    وقتی نگاه می کنم که چقدر راحت پسرم روبراه شده و همزمان وسایل خونم و ماشینم نو شده و کلی اتفاقای جالب دیگه تو زندگیم افتاده فقط و فقط این رو از لطف پروردگارم میدونم که من رو با استاد گرانقدرم آشنا کرد

    پروردگار ا ای رب العالمینم سپاس بی پایان مرا بپذیر

    استاد عزیزم دست شما رو می بوسم و از خدای عظیم بهتر از آنچه که دارید رو براتون خواهانم

    و حالا ماجرایی که به این فا یل مربوط میشه رو بگم

    ماجرا از این قراره که من قبل از آشنایی با شما یه ضرر بزرگ مالی کردم و درست زمانی که ماشین جدیدمون رو خریدیم نجوا اومد که اگر چند سال پیش به الهامات خداوند توجه میکردی اونجور ضرری نمیکردی ضرر من به نرخ الان حدود 5 میلیلرد بود و دقیق هم برام حساب میکرد که اگر اون موقع پولت رو میدادی سکه 85 سکه داشتی و الان میتونستی با فروختن اونا الان دو تا آپارتمان بخری و اجاره میدادی و الان که بازنشسته شدی کلی ورودی مالی داشتی و …….

    استاد اون حساب کتاب میکرد و من حرص می خوردم دقیقا چند شبانه روز منو درگیر کرده بود و هر چی سعی می کردم ذهنم رو کنترل کنم فایده نداشت تا اینکه شب قبل از اینکه این فایل رو سایت گذاشته بشه دست به دعا برداشتم گفتم اعوذ بالله من الشیطان رجیم و خداوند در لحظه دعایم رو مستجاب کرد و چیزهایی بهم یاد داد که تماما محتوای فایل شما بود

    میدونی چی گفت ، گفت بگو همون خدایی که این ماشین رو بهم عطا کرده اون آپارتمانها رو هم بهم میده بگو هر چی الان دارم از قبل نبودن پولشون و شرایطشون رو خدا برای من ایجاد کرده بگو چه خوب که یا دم انداختی خواسته بعدیم خرید آپارتمان باشه از این به بعد روی این خواسته تمرکز میکنم بگو نعمتی که مال من باشه به کس دیگری داده نمیشه خداوند سهم کسی رو به کس دیگه نمیده اونقدر داره که نیازی به این کار نداره

    سهم من پیش خدا محفوظه

    من اون موقع با یک لغزش فکری این نعمت رو دریافت نکردم ولی خداوند اونقدر کریمه که سهمم رو نگه داشته و اون رو به موقع بهم برمی گردونه

    زمانی که من خیلی از این آگاهی ها رو نداشتم خداوند کلی نعمت بزرگ و کوچک بهم عطا کرد زمانی که دانشجو بودم یک قطعه زمین 180 متری در بهترین نقطه شهر خریدم به آسانی استخدام شدم به آسانی ازدواج کردم به آ سانی دو تا بچه پسر و دختر زیبا و با ادب و باهوش بهم عطا کرد به آسانی دو سال اعزام شدم به کره جنوبی به آسانی خونه دو طبقه بهم عطا کرد به آسانی و کلی چیزی دیگه حالا که مدارم کلی متفاوت شده وکلی تغییر کردم

    حالا مطمئنم وضعم از اینی که هست بهتر وبهتر خواهد شد خداوند بهم می گفت و من تکرار میکردم

    به خدا قسم بعد از گفتگوی خداوند با من از شیطان تشکر کردم که اونقدر حرصم رو درآورد که به خدا پناه بردم و خداوند قلبم را آرام کرد صبح که از خواب بیدار شدم و سایت رو باز کردم و محتوای فایل رو گوش دادم مطمئن شدم نعمت بعدی خداوند آپارتمانه به امید خدا به امید خدا به امید خدا

    استاد عزیزم و خانم شایسته نازنینم و دوستای گلم سپاسگزارتون هستم و شما رو به خدای بزرگ می سپارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 143 رای:
    • -
      نگین گفته:
      مدت عضویت: 1248 روز

      سلام مینوی عزیز

      این اولین کامنتی هست که از شما میخونم

      راستش و بگم اولش یکم حسودیم شد که پسر شما دندونپزشک شده و… چون پسر من با اینکه بقول شما سهمیه داشت و سربازی هم کلا معاف شد و… اما هیج علاقه ای به پزشکی نداشت و قبول نشد

      اینا رو گفتم که آشغال حسادت رو زیر مبل قایم نکنم

      و شما رو هم بیشتر از این سپاسگزار کنم که غصه نخورید ، سهمیه داشتن باعث موفقیت فرزندان ما نمیشه

      و این شرک بود که داشتیم

      و اما تجربه ی ضرر مالی بزرگ شما من رو یاد تجربیات مشابه خودم انداخت که با افکار شرک آلود و ترسها و تایید طلبی هام چه ضررهایی کردم

      و این جمله ی شما من رو کن فیکون کرد ، زیر و رو کرد :

      (( نعمتی که مال من باشه به کس دیگری داده نمیشه

      خداوند سهم کسی رو به کس دیگه نمیده

      اونقدر داره که نیازی به این کار نداره

      سهم من پیش خدا محفوظه

      من اون موقع با یک لغزش فکری این نعمت رو دریافت نکردم

      ولی خداوند اونقدر کریمه که سهمم رو نگه داشته و اون رو به موقع بهم برمی گردونه ))

      مینو جان

      نمیدونی چه آرامشی به من عطا کرد خداوند رحمان با هدایتم به این جمله ی شما

      آره

      من اون زمان تو مدار دریافت اینهمه نعمت نبودم

      و خدا سهم من رو مثل همون یک چهارم حقوق شما جایی امن محفوظ نگه داشته تا در بهترین زمان به من بده

      و

      من

      مدام دارم غصه میخورم

      یک بار فکر نکردم که دختررررر. اگه حتی اون زمان اون پولها هم به تو برگردونده میشد ، تو اونقدررر مدارت پایین بود ، اونقدر ترس‌ داشتی و بی ایمان بودی و خودت رو لایق اون نعمت نمیدونستی که اگه بهت برگردونده میشد باز تو یه راه دیگه تلف میکردی

      من برات یه جای امن نگه داشتم و یهو یکجا وقتی ظرفت بزرگتر شد و آماده دریافت نعمت های بیکران من شدی بهت دوباره چند برابرش رو عطا میکنم

      چون

      خودم گفتم من وهابم

      الهی شکرت

      ازت بینهایت ممنونم مینو جان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        مینو گفته:
        مدت عضویت: 1508 روز

        سلام نگین جان

        امیدوارم حال دلت عالی باشه

        ممنونم که وقت گذاشتی کامنت من رو خوندی و پاسخ دادی وقتی پاسخ شما رو خوندم بغضم گرفت و اشکام بی اختیار جاری شد یه حس نابی بهم دست داد که خدایا یعنی جملات من رو که البته جملات خودت بود هدایتگر نگین عزیز قرار دادی

        خدای من سپاسگزارت هستم و این یه نشونه بود برای من که باز هم بنویسم و عنایت بیشتری از ربم دریافت کنم

        و آنقدر با صداقت از حسادت و ضرر مالی خودتون نوشتی که تصمیم گرفتم اول سری به پروفایلتون بزنم و سپس آنچه که از استاد آموخته ام رو اینجا براتون بیان کنم

        و تبریک میگم که این همه برای خودتون ارزش قائل شدین و همه ی محصولات استاد رو تهیه کردین

        حسادت یک خصلت انسانیه و در وجود همه ی انسانها بدون استثنا هست و استاد تو قدم 4 در این مورد توضیح مفصل دادن و حتی استاد عزیزمون میگن که خودشون هم این حس رو تجربه کردند

        منتها شدت این خصلت در همه به یک اندازه نیست و میزان کنترل اون هم یکسان نیست

        ولی یه نکته که از استاد خوب یاد گرفتم و نتیجه بخش بوده اینکه وقتی حسادت می کنیم یعنی من هم اصل اون نعمت رو دوست دارم داشته باشم ولی فکر میکنم به من داده نمیشه و برای همین حسادت می ورزم

        اینکه فکر کنی اون نعمت به تو داده نمیشه برمیگرده به احساس عدم لیاقت و باور کمبود که چون دیدم شما دوره ی احساس لیاقت رو خریدید دیگه توضیحی در این باره نمیدم و ازتون خواهش میکنم خودتون بیشتر مطالعه اش کنید

        و اما

        اصل نعمت یعنی چی ؟

        یعنی مثلا شما صرفا دندانپزشکی رو برای فرزندتون نمی خواین بلکه اون عزت و احترام و وضع مالی خوب رو می خواین

        اگر کمی فکر کنید و به درون خود مراجعه کنید این موضوع را تصدیق می کنید حالا بیشتر توضیح میدم تصور کنید که فرزندتون یک سوپر مارکت معروف توی شهر داره با کلی مشتری و درآمد عالی که از تمام نقاط استان تون میان فروشگاه پسر شما و پسر شما از درآمدی که دارن خونه ی خوب ماشین خوب سر و وضع خوب و همسر خوب و حس و حال خوب دارن مطمئن باشید اونقدر خود شما از وضعیت پسرتون لذت میبرید که دیگه احساس کمبود نمیکنید و همیشه حالتون بابت عاقبت فرزندتون خوب و عالیه و شکرگزار

        پس اگر شما به جای فکر کردن به یک نعمت خاص به اثری که اون نعمت در زندگی تون میتونه داشته باشه توجه کنید اونوقت حسادت رو میتونید کنترل کنید و از خداوند برای فرزندتون یک زندگی رو طلب کنید که سرشار از سلامتی و ثروت و برکت باشه و صد درصد بهتون داده میشه البته اگر آقا پسرتون در مدارش باشه که انشالله باشه و اجازه بدید که علاقه شون رو دنبال کنه

        این توضیحاتی که دادم خودم تجربه اش کردم همیشه پشیمان بودم که با مردی ازدواج کردم که دبیر آموزش و پرورشه این در صورتیه که همسرم مرد فوق العاده ایه فقط به خاطر پایین بودن حقوقش این حس رو بهشون داشتم همیشه می گفتم چرا با یک مهندس یا پزشک ازدواج نکردم و خودم رو بارها سرزنش میکردم و از پایین بودن وضع مالیم ناخشنود بودم و خوبیهای همسرم رو نمیدیدم ولی از وقتی که وضع مالی مون بهتر شد باور کنید یه تار از موی سرش رو با دنیا عوض نمیکنم و احساس کمبودی که قبلا داشتم الان دیگه اثری ازش نیست خدا رو شکر

        ………………………………………………..و حالا در مورد ضرر مالی که کردم

        من اوایل خیلی ناراحت شدم شاید در حدود یک هفته ای درگیر بودم با خودم و همسرم چون ایشون هم بی تقصیر نبود و واقعا به راحتی میتونستم یه آپارتمان عالی بخرم و وقتی به نشانه ها و اقداماتی که شد تا من اون نعمت رو دیافت کنم و خودم انگار با لگد بهش زدم فکر میکردم سرم درد میگرفت

        ولی یه خصلت خوبی که از بچگی داشتم و دارم اینه که سریع از خدا کمک می خوام و خدا شاهده یه حسی همون موقع بهم گفت که ناراحت نباش دوباره به دستش میاری و خیییییلی آروم شدم و بعدش باخودم فکر کردم ای بابا گور پدر پول چرا خودم و خانوادم رو اذیت میکنم اگه خودم یا همسرم خدای نکرده سکته زدیم ده ها برابر این پول یه قلب سالم برای ما نمیشه ول کن بابا و واقعا ول کردم تا چند وقت پیش که توی کامنتم بهش اشاره کردم ایندفعه احساس میکنم مدارم بالاتر رفته چون گفتگوی خداوند آرامش پایداری در وجودم ایجاد کرده

        رب بزرگم بی نهایت ازت ممنون و سپاسگزارم

        نگین عزیزم از دور می بوسمت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          نگین گفته:
          مدت عضویت: 1248 روز

          و بعد دیگه فشارها رو از روش برداشتیم

          و الان چقدر سپاسگزار خداوندم هر بار که چهره ی زیبا و چشمهای خوشرنگ و زیباش و می بینم و میگم خدایا شکرت که اونموقع هم من و انقدر آسان گیر کرده بودی که به همه میگفتم من نمیخوام یه پسر پزشک مریض و استرسی داشته باشم ، همینکه پسرم شاد و سالم باشه برام کافیه

          و در مورد اشتباه و ضرر مالی

          همزمان با اشتباهی که ما کردیم و توی یک معامله با شخصی متضرر شدیم ، برادر بزرگ همسرم هم با اون شخص معامله کرد و ملک ارزشمند خودش رو با ملکی که یک دهم اون هم ارزش نداشت معاوضه کرد ، و انقدر سر اون معامله و ضرر که یه جور ورشکستگی براش بحساب میومد غصه خورد تا اینکه سکته کرد و فوت کرد

          و جالبه که الان با همون دارایی هایی که ازش مونده بود ، ورثه ش دارن کلی عشق و حال میکنن و خودش نکرد این کار رو ، که با همون چیزی که براش مونده و کم هم نبود ، دوباره شروع کنه و لذت زندگیش و ببره

          و این درسی شد برای شکرگزاری بابت نعمت بزرگ سلامتی و حیات، که میشه باهاش یک زندگی رو از نو ساخت.

          شاد و سلامت باشی عزیزم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
        • -
          نگین گفته:
          مدت عضویت: 1248 روز

          سلام‌ مجدد به مینوی عزیزم

          منم روی ماهت رو میبوسم

          و برای خودت ، همسرت و فرزندانت آرزوی زندگی سرشار از عشق و ثروت و برکت و آرامش دارم

          من چند سال پیش فرق حسادت و غبطه رو فهمیدم

          و

          فهمیدم که خدا رو شکر من 95٪ مواقع حسادت ندارم

          ولی غبطه چرا ، میخورم

          و

          در مورد رشته ی تحصیلی فرزند شما هم غبطه بود ، که اشتباها حسادت نوشتم

          حالا فرقش چیه؟

          حسادت بده ، چون ریشه ش از کمبود و بی ایمانی و بدخواهی میاد

          غبطه خوبه ، چون ریشه ش از امید و ایمان و خیرخواهی برای خود و دیگران میاد

          حسادت یعنی :

          فلانی یه نعمتی داره ، من دلم نمیخواد اون داشته باشه ، فقط من داشته باشم اون نداشته باشه

          حتی گاهی بدتر از این میشه

          طرف میگه فلانی فلان نعمت و نداشته باشه ، منم نداشتم نداشتم ها، فقط میخوام فلانی نداشته باشه

          مثلا خودش مستاجره ، جاری ش خونه داره

          میگه جاریم هم مستاجر و فقیر باشه، ولی من خونه خوب داشته باشم

          و حتی میگه اشکال نداره

          منم مستاجر باشم ولی جاریم هم مستاجر باشه چون دلم نمیخواد اون خوشحال باشه

          ولی غبطه یعنی آدم یه نعمتی رو توی زندگی کسی می بینه ، مثلا می بینه دخترعموش یه همسر عالی داره ، بعد میگه خداروشکر که اون ، چنین همسری داره ، کاشکی منم یه همسر خوب مثل اون داشتم

          یعنی هم خوبی رو برای خودش میخواد ،هم دیگران

          و این بد نیست و خیلی هم خوبه

          یه وقتایی هم

          حسادت نیست

          غبطه هم نیست

          یه چیزی مابین این دوتاست

          حسرت

          یعنی اینکه یکی یه نعمتی داره که من ندارم ، من دلم نمیخواد این نعمت از اون شخص گرفته بشه

          دلم میخواد منم داشته باشم ولی دست نیافتنی میدونم برای خودم

          اینم خوب نیست

          چون همه به یک اندازه به نعمتهای خدا نزدیکیم

          حالا یکی از راه دندانپزشکی به رفاه مالی و اعتبار اجتماعی میرسه

          یکی از ادمین ی و بلاگری و .‌‌‌‌…

          – در مورد پسرم ،چون قبل از این آگاهی ها خیلی پدرش بهش فشار می‌آورد که حتما پزشکی قبول شه و … خسارت های جسمی و روحی زیادی دید

          تا اینکه

          خدا یه دستی از دستانش رو بعنوان طب اسلامی فرستاد و یک جلسه ما ایشون رو بخاطر اگزما و دردی که می‌گفت تو قفسه سینه م دارم بردیم پیش این طبیب

          و

          خدا خیرشون بده

          بمحض دیدن پسرم در حضور پدرش، گفتن این جوان خیلی استرس شدید داره و در معرض سکته ست

          هر چه سریعتر باید بره خون بده یا حجامت کنه و…‌

          .

          خدا این فرشته رو رسوند تا اونهمه فشار از روی پسرم برداشته بشه و ما و مخصوصا پدرش بموقع آگاه بشیم از خطری که با دست خودمون داشتیم برای جگرگوشه مون رقم میزدیم

          و بعد دیگه فشارها رو از روش

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      عاطفه گفته:
      مدت عضویت: 570 روز

      سلام به دوست عزیزم مینو‌ جون

      چه اسم قشنگی انگارشادی ازش میاد سرخوشی ازاین اسم احساس میشه مینووو

      عزیزم سپاسگزارم ازاین کامنت زیباتون چون دوتا نشانه از خواسته های خودم دراین کامنت پیدا کردم

      من وقتی خواسته ای دارم ازاستاد عزیزم یاد گرفتم که نشانه ها رو دنبال کنم مثلا اگر یه ماشینه خاصی دوست دارم تو‌خیابون‌زیاد میبینمش میگم ببین این نشانه هست

      خلاصه اینکه من و همسرم خیلی دوست داریم ماشین شاهین داشته باشیم و الان وقتی دیدم شما گفتیم ماشین شاهین خریدیم انگار یه نشانه ی دیگه به من داده شد اصلا یه حالی شدم وقتی گفتی خریدیم انگار ما خریدیم این احساس و پیدا کردم

      ونشانه ی دوم از متنتون اینکه ما مدت زیادی هست که پول تقریبا زیادی رو دست کسی داریم و بهمون برنگشته حتی با شکایت و این چیزها که میدونم این مسئله بخاطر خودمون ایجاد شده اما مدتی هست امید دارم که خدای من به اون پول میگه برگرد به حساب ما انجام شو و انجام میشود و اینکه شما گفتید یه پولی که از کسی میخوای برگشته احساس کردم اینم برام نشانه هست از برگشت اون پول هرچند که خداوند راههای ثروت رسوندنش به نهایته اما دائم این حس به قلبم میرسه

      سپاسگزارم از کامنت عالیتون که برای من احساس امید و خوبی رو ایجاد کرد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        مینو گفته:
        مدت عضویت: 1508 روز

        سلام عاطفه عزیز

        امیدوارم حال دلت عالی باشه

        ممنون و سپاسگزارم از لطفت به من و حسن توجه ات به کامنتی که نوشتم

        مطمئن باشید به امید خدا هر دو خواسته شما برآورده میشه چون خودم تجربه کردم وقتی چیزی خواستم و دیگران بدستش آوردن خیلی ذوق زده میشدم و بعد از مدتی خودم هم اونو بدست آوردم

        خدا رو هزار مرتبه شکر

        استاد عزیزمون تو فایلهایی در مورد خواسته هاشون میگن هیچ سختی برای بدست آوردنشون نکشیدم وقتی تو مسیر باشی خواسته ها به راحتی وارد زندگی ات میشن باید بگم که واقعا از وقتی وارد این سایت شدم و رو خودم کار می کنم خواسته هام به راحتی وارد زندگی ام شدن و قدم های من برای داشتنشون شاید یک قدم هم نبوده حتی برای خرید این ماشین خدا رو بی نهایت شکر

        امیدوارم به یاری رب العالمین هر چه زودتر خبرهای خوشی که انتظارشون رو داری بشنوی و بدست بیاری هر چی رو که دوست داری از نعمتها و پاداشهای اللهی

        از دور می بوسمت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      علیرضا روح اله گفته:
      مدت عضویت: 1465 روز

      سرکار خانم مینو سلام

      ممنون از این کامنت زیبا و دلی

      از صمیم قلب واست آرزو میکنم در بهترین زمان آپارتمان مدنظرتو بدست بیاری

      الله اکبر از این همه لطف خداوند

      در حین خوندن کامنتت دونه دونه الطاف خداوند تو ذهنم تداعی میشد و احساس شرمندگی و هم سپاسگزاری میکردم

      ممنون ازت که باعث این یادآوری شدی

      فکر کنم زیباترین قسمت کامنتت ابن بود «از شیطان تشکر کردم که اونقدر حرصم رو درآورد که به خدا پناه ببرم»

      دیدگاه زیبایی بود

      بهترین های خداوند نصیب خودت و خونواده مهربونت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        مینو گفته:
        مدت عضویت: 1508 روز

        سلام دوست عزیز آقا علیرضای گل

        امیدوارم حال دلتون عالی باشه

        ممنونم بابت توجه شما و وقت ارزشمندتون برای نوشتن پاسخ من هم برای شما آرزوی آرامش سلامتی سربلندی و ثروت روز افزون رو دارم

        خدا رو شکر می کنم که کامنت من باعث توجه شما به الطاف خداوند که در زندگی دارید شده و از خداوند افزایش روز افزون آن را برایتان خواهانم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      زهره برزه کار گفته:
      مدت عضویت: 882 روز

      بنام رب جهانیان

      سلام مینوی عزیزم

      ممنون که وقت گذاشتی و کامنت زیبا نوشتین خیلی قشنگ و زیباست و اینکه انگار زبان خداوند واقعا صحبت میکنید البته من حتی گوشیمم زنگ میخوره تجسم میکنم که طرف مقابلم چی بگه و حتی روزهایی به سر میبرم که تو اوج درخواست کردن از خداوند هستم و چه زود خدا جواب داد خدایا هزاران هزار مرتبه شکرت هر لحظه هر چی میخوام مینویسم درخواست میکنم تجسم میکنم و خدا بهترین شو بهم میده و حتی تضاد های زندگی من شدن پیشرفتم خدارو شکر میکنم و این کامنت شما باعث شد بیشتر بخوام از خداوند که خداوند از پاسخ دهنده در پناه الله شاد پیروز موفق باشی مینوی عزیزم اینقدر زیبا نوشتی من چند بار فکر کردم اقایی یه خانم این همه توانمندی معرکه است پیروز و موفق باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مینو گفته:
        مدت عضویت: 1508 روز

        سلام زهره جان

        امیدوارم حال دلت عالی باشه

        ممنونم که وقت گذاشتی برای خوندن کامنت من و پاسخ دادی

        خدا روشکر که طعم شیرین پاسخ های خداوند رو آگاهانه می چشی نوش جونت

        باید ادامه بدیم و ننعمتهای بیشتری رو دریافت کنیم واقعا دریافت آگاهانه ی نعمتها حس متفاوتی داره موفق و پیروز و سلامت باشید دوست عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      سپیده آقایاری گفته:
      مدت عضویت: 1826 روز

      سلام به شما دوست عزیز

      اول تشکر کنم بابت اینکه انقدر با جزییات از وقایع زندگیتون گفتید تا در دل دوستانتون هم این ایمان رو زنده کنید که خداوند قادر مطلقه و به تمام خواسته های ما پاسخ میده. نوشتن کامنت دوستان و وقتی که میذارن یکی از سخاوتمندانه ترین کارهاییه که میشه انجام داد.

      واقعا فرکانس چیزیه که آدم از لابه لای کلمات هم میتونه درکشون کنه. من بدون اینکه شما رو ببینم الان تو ذهنم دارم یک خانم آرام، موقر و باشخصیت رو تصور میکنم. آرامش رو در خلال صحبتهاتون میبینم و واقعا خودتون و خانواده تون که همگی از آموزه های توحیدی استاد استفاده میکنید رو تحسین میکنم و به امید اینکه منم روزی بتونم این جمله رو بنویسم.

      براتون از خداوند ثروت و آرامش و سلامتی و خوشبختی بی انتها آرزو میکنم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        مینو گفته:
        مدت عضویت: 1508 روز

        سلام به شما سپیده عزیزم

        ممنون و سپاسگزارم از توجه و لطف شما و اینکه وقت ارزشمندت رو برای پاسخ صرف کردی

        من خیلی کم کامنت گذاشتم ولی در این پروژه جدید به لطف و یاری الله تصمیم دارم حضور پر رنگ تری داشته باشم

        با واژه های زیبایی مرا توصیف کردی ازتون سپاسگزارم و روی ماهتون رو می بوسم

        از خداوند عظیم برایت پیشرفت روز افزون در تمام جنبه های زندگی را خواهانم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: