پیشنهادی سرنوشت ساز برای تعطیلات عید - صفحه 5

466 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رستا گفته:
    مدت عضویت: 4014 روز

    سلام به دوستان عزیزم و همچنین استاد عزیزم! حقیقتش زمانی که در مورد مدار ها صحبت میشه و اینکه ورودی هامون را کنترل کنیم حرف زیاد داریم! و من 1 ماهی هست که بیشتر از قبل باز هم دارم کار میکنم و یک خاظره خنده دار و جالب از بین 100 تا داستان خوب میخلم تعریف کنم براتون.

    من کلا تمرین پر رویی ام را همیشه انجام میدم!

    گاهی اینقدر روی اعتماد به نفسم کار میکنم که خانوداه خودم که مشوق من هستند به من میخندند.

    داشتم با یکی از همکاران قدم میزدم و قرار ملاقات مون کنسل شد داخل دفترش و این همکار من بسیار عصبانی شد و… من بش گفتم اروم باش و از اونجایی که من حالم عالی بود. خلاصه من شروع به شیطنت کردم و کلی مسخره بازی دراوردیم و شاد بودیم اما رفیقم نه ! یه جا نشستیم دم سی و سه پل در همین حین یه نفری امد نزدیک ما و گفت میشه باتون حرف بزنم و ما رو دعوت کرد توی مجتمع کوثر دقیقا رو به روی اون محلی ک ما بودیم. داستان خیلی جذاب شد. اینترنت و مکان و… در اختیار ما قرار گرفته شد و من کارم تمام و اصلا نپرسیدیم که اصلا شما کی هستی و…

    موقع خروج من در مورد کارم یک معرفی دادم و این شخص مایل شد ک با ما قرارداد ببندد و… و حتی از ایده های من خوشش امد و بعد متوجه شدم یا خدا این شخص از بزرگان و 10 نفر اول بیزنس اصفهان هست ( حالا من کلی باش شوخی کردم و اصلا برام مهم نبود طرف کی هست)

    و در کل شبیه ب این داستان چندتا مورد دیگر هم پیش امد خیلی خلاصه براتون گفتم اگر نه بسیار جذاب بود

    تشکر از استاد خودم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    میم مقدم گفته:
    مدت عضویت: 3094 روز

    سلام وقتی موفقیت های دوستان رو توو کانال میخونم از ته دل خوشحال میشم.. و انرژی میگیرم.. از گوش دادن به فایلهای شما من عاشق خداوند شدم شبها باهاش حرف میزنم انقد قلبم پر از عشق میشه که اشک به چشام میاد.. و چقدر مشتاقم که باهاش حرف بزنم.. طوری شدم که در همه حال شکر خدارو میگم.. حتی توو اوضاع خراب از ته دل شکر میکنم خدارو.. چون درکم نسبت به زندگی و مشکلات و خودم و خداوند خیلی تغییر کرده.. امسال عید رو میخوام به توصیه شما تووی طبیعت بگذرونم چون سال 96 خیلی برام مهمه.. خیلی چیزا باید برام عوض بشه.. میخوام سال دیگه دم عید بیام بگم که به اون چشم اندازهام رسیدم… من همیشه دنبال الگو میگشتم.. ولی هیچکس به اندازه استاد عباسمنش نتونست منو قانع کنه.. فکر میکنم در حال حاضر شما الگوی خوبی برام هستید.. ممنونم که هستید. عیدتون سبز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    دوست گفته:
    مدت عضویت: 3412 روز

    سلام استاد عزیزم

    من موقعی با برنامه های شما آشناشدم که همه چیز من نا میزان بود از لحاظ سلامتی قلبم درد می کرد فکر کنم بخاطر افسردگی حاد بود شدیدا وابسته کسی بودم که خودش یک داستان دارد

    بالاخره روزی توی گوگل سرچ می کردم که عکس شما را دیدم فکر کنم سال 93بود کلیپ قانون جذب بود اما یک سال تمام توی این فرکانس نبودم ونمی تونستم قرار بگیرم چون مقاومت ذهنی داشتم یادم میاد سال قبل پیام نوروزی شما کمی به دلم افتاد الان که با شما صحبت می کنم خدا شاهد است که از لحاظ سلامتی یک سال است که قرصی نخورده ام در حالی که قبلا خونه من پر از قرص بود سلامتی من به حدی رسیده که توی این زمستان اصلا سرما نخوردمـ!!!

    از وابستگی کاملا رها شدم وخودمو دوست دارم

    از لحاظ مالی کمی خوب شده ام

    ومدام بسته روان شناسی ثروت وعزت نفس وهدف گذاری را گوش میدم وفقط کانال های مربوط به استاد را دنبال می کنم

    وبه شما استاد تعهد میدهم که سال بعد درامد من ده برابر بشود واز موفقیت های خودم برای شما تعریف کنم ودوست دارم اسم من علی مردان تبدیل به یک برند بشه فعلا که دو شغل دارم

    ودنبال شغل های بیشتری هستم

    واقعا استاد عزیزم اگر شما توی زندگی من نمی آمدید الان من این قدر قدرت وجسارت وعزت نفس نداشتم همه مرا فردی خجالتی ودست وپا چلفتی می شناختند ونظر دیگران خیلی برای من مهم بود

    صحبت های شمااستاد عزیز الهامی بود ومن توی هیچ کتابی ندیدم

    امسال را من سال عباس منش نام گذاری می کنم

    سال 96 سال تعهد به اجرای آموزه های استاد عباس منش است

    امید وارم در کل جهان شما نفر اول باشید

    در واقع وقتی من از ویلای بزرگ شما در آمریکا با خبر شدم یخ نا باوری من آب شد وفهمیدم این آموزهها جواب می دهد

    فقط یک چیز در ذهنم بود که چرا شما مستندی واقعی از ویلا واستخر وجنگل وغیره خودتان نشان نمی دهید که فکر کنم توی فایل رائگان قبلی بود که جواب شو گرفتم شما گفتید من دوست ندارم از زندگی شخصیام بگم وفقط یک در صد گفته ام ونود ونه در صد رو نگفته ام

    خیلی حرف های طولانی شد

    سال خوبی داشته باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    اتابک گفته:
    مدت عضویت: 3593 روز

    باسلام و تشکر فراوان از خداوند مهربان و جناب آقای عباس منش استاد گرامی.

    بسیار عالی و تاثیر گذار مثل همیشه

    و تجربه ای که من از نوشتن خواسته ها داشته ام این بوده که خواسته هامو محدود کردم به یک خواسته و نهایت دو خواسته یعنی بقول خودم دو خواسته رو میذارم روی میز بقیه خواسته هامو میذارم تو کشوی میز برای بعد. البته رها کردن خواسته ها و تمرکز روی یک خواسته کار راحتی نیست ولی برای من خیلی جواب داد راحتر تونستم روی باورهام برای یک خواسته کار کنم تا اینکه بخام هشت یا نه تا هدف و خواسته برای خودم مشخص کنم.

    با تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    ملیحه خمر گفته:
    مدت عضویت: 3562 روز

    دوستان عزیزم خیلی خوشحالم از خوندن نتایجتون خدایا شکرت برای این همه موحد بودن برای این همه یکتا پرستی

    یک لحظه حس کردم که همون آیه ی قرآنه که میگه : چون یاری خدا و پیروزی آید، و مردم را ببینی که فوج فوج به دین خدا درمیآیند پس به ستایش پروردگارت تسبیح گوی و از او آمرزش بخواه که او توبه پذیر است

    خدایا شکرت که با رسالت یک فرد، این چنین این همه انسان رو هدایت کردی و به راه درست آوردی خدایا بی نهایت شکرت

    استاد خیلی خیلی بهتون تبریک میگم . مبارک باد و نوش باد بر شما این شهد وشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    ملیحه خمر گفته:
    مدت عضویت: 3562 روز

    و دوستان اینم اضافه کنم که این نیروی درون در هر لحظه قدم بعدی وفقط قدم بعدی رو به ما میگه و ما باید بدون اینکه به بعدش چی میشه فکر کنیم انجامش بدیم

    خدایا ازت خواهش میکنم به همه ی ما ایمان بده که به اون چه رو که به ما میگی اطاعت کنیم

    اتَّبِعْ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکینَ (انعام106)

    تبعیت کن از آنچه که پروردگارت به تو وحی می کند، و پیروی کن از آن که معبودی جز او نیست

    و از مشرکان دوری کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    ملیحه خمر گفته:
    مدت عضویت: 3562 روز

    بسم الله الرحمان الرحیم

    دوستان عزیزم و استاد بزرگوارم

    سلام

    سال نو پیشاپیش مبارک

    نو شئن زنده شدن جوانه زدن مبارک

    دوستان عزیزم میخوام از اتفاق خوبی که همین چند روزه برای من اتفاق افتاده براتون بنویسم

    دوستان عزیزم

    من این چند روزه داشتم قسمت ملاقات شمس با مولانا از کتاب “پله پله تا ملاقات خدا” اثر آقای زرین کوب رو میخوندم . و سراسر وجودم اشک بود وشوق بود و عشق بود. خوندن اون حال وهوای معنوی و روحانی و عاشقانه منو به وجد میاورد و تو چشمام اشک جمع میشد

    حس خیلی فوق العاده ای بود. با تمام وجودم دلم میخواست منم این حالو هوا، این مستی، این شور، این زندگی رو حس کنم

    از خداوند خواستم و و به خداوند گفتم خدایا برای منم شمسی بفرست

    دوستان دیروز روز بسیار با برکتی بود و واقعا خداوند به تک تک لحظات عمرم برکت داده بود و من می دونم که روزهای پر برکت بیشتر در راهه. چون هر روز با برکت ، روز با برکت بیشتر دیگه ای دنبالشه

    دیروز هر چی پیش میومد میگفتم خیره و هر چی که بهم گفته میشد عمل میکردم. دوستان اگه بخوام دیروز رو براتون شرح بدم نمیدونم چقدر باید براتون بنوسیم

    خیییلی حالم خوبه. خدایا شکرت

    دوستان دیروز برای من دو دستاورد بزرگ داشت:

    اول از همه اینکه خداوند به من الهام کرد که بنویس و من نوشتم، یک صفحه کامل ن.شتم که مضمونش این بود: که من از این به بعد سبک زندگیم اینه و کلا این طوری زندگی میکنم که کاملا سرسپرده ی اونچه هستم که نیروی درونم به من میگه . درست همون جوری که مولانا سرسپرده ی شمس بود. و هر چه رو بگه من انجام میدم حتی اگه عجیب، احمقانه یا غیر منطقی باشه. و دوستان خداوند امروز صبح به من الهام کرد که این نیروی درون، این چراغ درون، این راهنمای درون، که همیشه احساسش کردی و میکنی، این نیروی درون که هیچ وقت به هیچ چیز به هیچ راهکاری برای زندگی به حرف هایی که از دیگران میشنیدی، به هیچ کاری، روشی، سبکی و دیدگاهی در مورد زندگی، به نحوه ی زندگی کردن عامه ی مردم راضی نشده بود، که تو الان بهش بیشتر آگاه شدی، این همون شمس توئه.

    دوستان نمیدونیید چقدر سپاس گذارم دوستان اصلا نمیتونم شکرخدا رو برای این همه نعمت به جا بیارم خیلی خوشحالم حالم خوبه دوستان وقتی به این نیروی درون گوش میدیم همیشه در هر لحظه داریم درست ترین کار رو انجام میدیم و همیشه در هر لحظه در درست ترینجا هستیم و اون چیزی رو میبینیم که باید و اون چیزی رو تجربه میکنیم که باید.

    در واقع وقتی در مثلا به یک ساعت گذشته نگلاه میکنی میبینی که همه ی کار ها به درستی انجام شده و و دقیقا بهترین کار بوده

    دوستان این گنجی عظیم و بینهایت ارزشمنده. خدایا من نمیدونم چطوری تو رو برای این گنج درون شکر کنم. یا الله بینهایت ازت سپاس گذارم

    و من این ها رو با این مضمون به زمان حال در برگه ای نوشتم و خداوند به من الهام کرد که هر روز صبح و شب اونو هر بار50 دفعه بخونم(عدد 50 رو خدا بهم الهام کرد-دیروز در سایت دو بار دیدمش)

    و دوستان دستاورد دوم دیروز این بود خداوند باور به هدفمو به من داد و من به میزان قابل توجهی باور کردم که میتونم و میشه که به هدفم برسم و برام خیلی خیلی ملموس تر و واضح تر شد. دوستان خدا معجزه میکنه با یک اشارت به راحتی از اعماق جان عوضت میکنه وبهت باور میده

    دوستان خداوند هدفمو نوشت و به من گفت که به زمان حال بنویسمش و اون رو هم هر روز با اون برگه ی اول صبح و شب هر بار50 بار بخونمش

    دوستان دقیقا تک تک کلمات بر جانم مینشست و بهش باور میاوردم و باورشون داشت م ویپذیرفتمشون. چیزی نبود که تلقینی باشه. دقیقا همون طور که مینوشتم ، باورش هم میومد درونم.

    و دوستان خدا الان به من گفت که الان بیام اینجا و این ها رو بنویسم

    خیلیس خوشجالم دوستان

    خدا داره مرتبا با من حرف میزنه در هر لحظه

    دوستان بزرگترین ثمره ی این ندا و گوش دادن بهش احساس اطمینانه. چون تو ایمان داری و مطمعنی که این ندا تو رو به مسیر درست هدایت میکنه پس تو همیشه در راه درست هستی و تو همیشه در راستای رسالتت هستی و تو همیشه داری مدام به سمت خوشی های بیشتر، لذت های بیشتر الهامات بشتر، ثروت بیشتر لذت بیشتر خوشبختی بیشتر پیش میری اونم به سادگی

    از این بهتر نمیشه

    دوستان عزیزم خودم رو و همه ی شما رو به الله یکتا میسپارم

    بیشتر و بیشتر ما رو در جریان اتفاقات خوبی که براتون میوفته بذارین

    امیدوارم اونی که باید بخونه بخونه و مطمئن هستم نشالا از فضل خدا نتیجش خوبه

    یا الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      آسانا گفته:
      مدت عضویت: 3935 روز

      از خوندن نظرتون بسیار لذت بردم و خیلی زیاد ارتباط برقرار کردم. احساس کردم یک پاکی خاصی در نظر شماست که به دل می شینه چون از اعماق قلبتون میاد. من فقط ازتون یک سوالی داشتم. اینکه فرمودین بهتون گفته شد که 50بار بخونین، همون سبک زندگی و شمس رو 50بار بخونین؟ یا هدف . رسالتتون رو

      البته به الهامات شما بستگی داره

      ممنونم از اینکه پاسخ می دید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        ملیحه خمر گفته:
        مدت عضویت: 3562 روز

        خانم آسیه علی پور عزیز

        سلام

        خیلی ممنونم که این نظر رو برای من گذاشتید واقعا حس خیلی خوبی به من داد .خیلی خوشحال شدم. خدایا شکرت

        دوست عزیزم، اون روز خداوند به من 2 چیز رو الهام کرد و گفت و نوشتمشون:

        1: اینکه از حالا سبک زندگی من سرسپردگی در برابر ائن چیزیه که از درونم به من الهام میشه . و من همون طور که مولانا در مقابل شمس سرسپرده بود و انجامش میداد، انجامش میدم حتی اگه عجیب ، احمقانه یا غیر منطقی به نظر بیاد

        2:اینکه من هدفمو اینکه میخوام این هدف چه احساسی به من بده و به دیگران بده رو نوشتم

        و قرار شد اینها رو هر روز 50 بار بخونمشون

        راستی فصل5 کتاب رویاهایی که رویا نیستند خیلی خیلی فوق العادس . توصیه مینم بخونیدش و لذت ببرید

        با آرزوی شادی وسلامتی و وفور نعمت و ثروت براس شما دوست عزیز و برای همه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          آسانا گفته:
          مدت عضویت: 3935 روز

          سلام و از پاسختون بسیار بسیار سپاسگزارم . مرسی از وقتی که گذاشتید و خداروشکر که در گروه فوق العاده ای به نام عباسمنش با اینچنین انسانهای فوق العاده هستم

          صحبت های تک تک شما دوستان برای من درسه و مطمئنا راهگشاست.

          ممنونم از پاسخ کاملتون. سپاس

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 3801 روز

    سلام خانم شب خیز

    من همیشه نظرات بسیار ارزشمند شما رو می خونم

    خواستم ازتون تشکر کنم بخاطر اینکه حرف های شما بوی خدا میدهد و ایمان دارم هر کسی این نظرات ارزشمند شما رو می خونه خدایی میشود

    ازتون میخوام از موفقیت هایی که بعد از آشنایی با سایت بدست آوردین برامون بنویسید ؟ تا انگیزه امون برای رسیدن به اهداف جدیدمون بیشتر بشه!!

    براتون بهترین ها رو آرزومندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    Mehdi Zare گفته:
    مدت عضویت: 3823 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم

    ممنونم از بابت پیشنهاد بسیار ارزشمند تون برای عید.

    داستان موفقیت شاگردتون خیلی جالب بود و قصد دارم که خودم رو در این چالش دعوت کنم که مانند ایشون به نتایجی خیلی عالی برسم به خصوصا در جنبه ی مالی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    ابوالفضل گفته:
    مدت عضویت: 3837 روز

    سلام

    تقریبا دو سالی میشد که با سایت استاد عباس منش کات کردم و البته تو این 2 سال مشغول آموزش های دیگه بودم و خیلی پیشرفت کردم و چیز میزای خوبی از اساتید دیگه یاد گرفتم و حالا برا ادامه اومدم سراغ استاد عباس منش ولی بدونید اینجا یه چیزی کاملا متفاوت از جاهای دیگس واقعا خوش حالم که برگشتم و البته باورهای خوبی در خودم ساختم در این مدت ولی اینجا باور سازی بسیار جامع تر و کامل تر داره انجام میشه.شاید اگه کات نمیکردم الان خیلی جلوتر بودم و شایدم برعکس ولی در هر حال اگه به گذشته برگردم باز هم همین راه رو تکرارا ادامه میدم و هیچ پشیمونی از این موضوع ندارم.

    حالا که برگشتم برنامم همین چیزی بود که استاد تو این فایل گفتن تمامی فایل های رایگان رو دان کردم حتی قسمت آرشیو رو هم همین طور.من وارد طبیعتی میشم که واقعا همه چیزش باید طبیعی باشه و اونجا حموم و حتی دستشویی و برق و آنتن موبایل هم وجود نداره و هیچ تماسی قابل برقرار کردن نیست با کسی و هیچ کس نمیتونه کوچکترین مزاحمتی به وجود بیاره جایی که پر از گوسفند و چند اسب و چند الاغ و تعداد زیادی سگ هست که با همشون بعد از چند روز ناخود آگاه کاملا رفیق میشی، حتی با سگهای که در عرض چند ثانیه میتونن تیکه پارم کنن و امیدوارم منو از پارسال که پیششون بودم فراموش نکرده باشن و سریع منو بپذیرن چون پارسال 4 تا از سگها هم زمان به من حمله ور شدن که با تکنیکی که بهم یاد داده بودن یکم حرکتشون رو کند کردم تا چوپان خودشو بهم رسوند و واقعا خدا کمک کرد که تونستم اون حرکت و بزنم و نجاتم داد و گر نه الان اینجا نبودم احتمالا .و جایی که هیچ صدای غیر طبیعی نمیاد و حتی اگر گوشهات رو خیلی جلو ببری میتونی حرکت کند حلزون ها و لاک پشت ها رو بشنوی و شایدم خرگوشی به پستت بخوره که احتمالا یه شاهینی و عقابی هم در حال عملیات خفت کردن خرگوشه باشه که اونم دیدن داره.اونجا اصلا داشتن پول به کارت نمیاد و هیچ چیزی قابل خریدن نیست و باید همه چیز رو از دل طبیعت بدست بیاری اگر تخم مرغ بخای باید منت مرغ و خوروس ها رو بکشی و اگر شیر بخای میری سراغ گوسفندایی که تازه نی نیشون رو به دنیا آوردن و ماستو …. رو هم که خودت باید درست کنی و البته نون رو باید بخریم راستی اینجا رو حواسم نبود.

    اینجا بخشی از شهر گرگانه نزدیک مرز ایران و ترکمنستان و جایی که تا چشم کار میکنه همه چیز سبزه و معمولا شبها بارون میاد و روزها بهار میشه همه جا و خدا رو شکر شارژ گوشی رو با ماشینی که اونجا داریم میتونم انجام بدم امسال تا برا شنیدن فایلها به مشکل نخورم.

    خلاصه15 روزی اونجام و حتی ی سر کوچیک هم فک نکنم به سایت بتونم بزنم.ولی در حال تحلیل و نوشتن تمامی صحبت های فایلهای رایگان خواهم بود تا تکامل لازم برا رسیدن به فایلهای پولی رو طی کنم برا بعد از عید.

    امیدوارم طبیعتی دنج مثل طبیعت من رو پیدا کنید و البته موبایلتون بی شارژ نمونه هیچ وقط که کارتون زار میشه.

    اونجا واقعا راحت تر خدا رو میشه حس کرد.اونجا شیطان اصلا حضور نداره ، چون هیچ ابزاری براش وجود نداره.به این راحتی ها هم مریض نمیشی و حتی کوچکترین مسایل بهداشتی هم رعایت نمیشه.احدی اونجا مسواک نمیزنه و جالبه دندوناشون از منی که که مسواک بزن قهاری هستم خیلی سفید تره و خیلی چیزا اونجا عجیبه و غریبه و من هم مسواکمو نمیبرم و جالب بود پارسال که اونجا 7 روز بودم حموم نرفتم چون حالو حوصله حموم رفتن اونجا نیست والا و امکانات نداره و من اصلا حس نیاز به حموم پیدا نمیکردم و مثلا ی لحظه هم خارش کله پیدا نکردم ولی تو تهران دو روز بگذره حموم نری انگار ی خوره به جونت میفته .حلزونا رو میمالیم به پوستمون البته آروم که ی وقط منفجرشون نکنیم و پوستمون زیر آفتاب کمتر بسوزه. سبزی هم که پره برا ما آدما و البته باید پیداشون کنیم و یکم زحمت داره و کار بلدی هم میخاد. اگه شانست بگیره میتونی قارچ پیدا کنی که یعنی لذت بخش ترین قسمت ماجرا با پیدا کردن قارچ شروع میشه البته برا من چون من برا قارچ میمیرم.

    وقطی رو یکی از کوها برا نماز خوندن وای میستی و وارد قنوت میشی و روبه روتو میبینی و اون دشت زیبا و اون عظمت رو میبینی مو به تنت سیخ میشه که جای عجیبی و زیبایی رو خدا خلق کرده و واقعا به حضور خدا پی میبری. واقعا بهترین جا برا خلوت کردن با خودت و خداست.

    سعی کنید صحبت های استاد رو بنویسید و اون رو خودتون بسطو گسترش بدید و این جوری انگار دارید خودتون هم با خط فکری که از استاد میگیرید یه چیز جدیدی خلق میکنید و انگار دارید کتابی مینویسید.تو طبیعت فریاد بزنید و جملات تاکیدی و مثبت و خداگونه رو فریاد بزنید و کاری کنید آدرنالین بریزه تو خونتون تا امواجی پر قدرت تر به کاینات ارسال کنید ولی هیچ آدر نالینی به خوبی آدرنالین اسکیت نمیشه والا.فریاد بزنید تو طبیعت و صحبتای استاد رو به صورت انگیزشی بیان کنید برا خودتون و بعد بنویسیدشون و تحلیل کنید و خود درگیری مزمن پیدا کنید با خودتون و بزارید خوش بگذره.

    دیگه حال ندارم بنویسم…

    فعلا خدحافظ.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: