درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 4 - صفحه 23 (به ترتیب امتیاز)

255 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدرضا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1210 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام به استاد خوبم و همه دوستانم در سایت عباسمنش

    خیلی وقته کامنت نمی‌نویسم و روی باورهای توحیدی در قرآن کار می‌کنم.

    از وقتی که استاد گفت خود دست به کار شو و خودت قرآن را بخون و تحقیق کن.

    من سعی کردم. روی تک تک باورهای که گیر داشتم کار کردم. دنبال آنها در قرآن گشتم.

    خداوند بینهایت بخشنده است.

    خداوندقبل از روز اولی که اولین نفری و اولین انسانی که خلق کرد بخشندگی داشته و بخشندگی خود را ثابت کرده.

    تا روز قیامت هم که خودش صاحب و مالک آن روز هست بخشنده است و حتی به ابلیس هم فرست داده یعنی آن روز می‌تواند از بخشش خداوند استفاده کند.

    خداوند خودش مالک و صاحب اختیار سیستم بخشش است.

    خداوند خودش مالک و صاحب اختیار سیستم هوشمند هدایت اللهی است.

    خداوند خودش مالک و صاحب اختیار قدرت و سیستم توضیع قدرت در جهان است .

    خداوند خودش مالک و صاحب اختیار شکرگزاری و سیستم شکرگزاری است.

    خداوند خودش مالک و صاحب اختیار نعمت و ثروت‌های که در وجود دارد و همچنین مالک و صاحب اختیار سیستم توضیع عادلانه نعمت و ثروت در جهان است.

    خداوند خودش مالک و صاحب اختیار و پادشاه آسمانها و زمین و هرآنچه بین آنها هست می‌باشد.

    این فایل هم از هدایت خداوند است.

    آنچه استاد گفت هم برایم گیر من ، گره من بود.

    خداوند خودش می‌بیند و می‌شنود.

    دیدن نعمت‌های خداوند خودش علم می‌باشد و آنرا خودش در قرآن کریم گفته است.

    از خداوند راستگوتر و مطمئن‌تر و در وعده‌هایش صادقتر ندیدم.

    من ذره‌ای از وجود خداوند هستم.

    من آنقدر خداوند متعال باورداشته باشم همانقدر او را خواهم دید و خداوند هم همان‌قدر به من توجه خواهد کرد نه برای باور من بلکه برای اینکه جای بهبود را برای من نشان دهد و هرلحظه خودش را بزرگتر از آنچه می‌بینم نشان می‌دهد.

    ….

    خلاصه خیلی دلم می‌خواست ادامه دهم.

    دلم برای شما و کامنتهای دوستان تنگ شده است.

    در پناه خداوند آرامش‌بخش، آرام و سربلند و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    خدامنو دخترم ----شماهمه😂 گفته:
    مدت عضویت: 174 روز

    سلام به استادعزیزم و دوستان گرامی

    وامروزبقیه مواردی که دوستدارم همسردلخوام داشته باشه سیگاری نباشه به هیچ وجه -اگرازمشروبات وسیگاراستفاده میکنه از صدکیلومتری من رد نشه – پرسنل خانم مجرد در دپارتمان نداشته باشه – اگرم هستن شوهرداشته باشن – ازهیچ خانمی پیش من تعریف نکنه – ثابت کنه که ازسیگاراستفاده نمیکنه – من به سحرخیزی ودعای سحراصلا اعتقادندارم ومعتقدم هرساعت ازشبانه روز دعاهام مستجاب میشه درجا مستجاب میشه وامتحان کردم جواب گرفتم – من نهایتا ساعت 7صبح بتونم بیداربشم – همسرم باخانمها زیادصحبت نکنه من بدجورحسودم تواین مورد – بامن شفاف و واضح صحبت کنه چون من وقت اضافه ندارم 100بارگوش کنم ببینم منظورش چی بوده – ومن فقط آموزشهای استادعباسمنش قبول دارم – واصلا با اموزشهای دیگه اصلا راحت نیستم –

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مریم نجفی گفته:
    مدت عضویت: 1243 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان شایسته

    منم اتفاقا یک مثال و یک تجربه دارم از این صحبت‌هایی که استاد و دانشجویان کردن

    اینکه ماهمیشه از روستایی که میرفتیم به اقوام سری بزنیم همسر مت از اون روستا ماست محلی میخرید وکلی هم تعریف می‌کرد که ارگانیکه و این حرفا منم شیطونی کردم گفتم همسرم رو امتحان کنم رفتم از اون ماست یک کاسه آوردم سر سفره و به همسرم گفتم ببین باجناقت چه ماستی خریده از ماست روستا خوشمزه تره همسرم گفت نه هیچ ماستی ماست دهات نمیشه و این ماست معلومه اصلا طعمی نداره و کارخانه ای هست و این حرفا بعدا که من و خواهرم اینا خندیدیم گفت به چی میخندین گفتیم این ماست همون ماست روستایی هست که از دبه خالی کردم اوردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    میترا محسنی گفته:
    مدت عضویت: 290 روز

    به نام خدایی که رب العالمین= فرمانروای کل عالمیان است

    سلام بر استاد عزیز و مهربانم

    شبتون بخیر و نیکی

    خدایا شکرت سه فایل قبلی رو گوش کردم قبلا مطالبش رو نوشتم چند روز قبل دیدم جلسه چهارم اومد رو سایت خاستم بیام گوش کنم ولی چند روزی درگیر روزای آخر عید بودم یادم رفت

    دو ماه قبل طبق سفارش استاد به خوندن کامنتا من کامنتای قدیمی یه فایلی رو خوندم که مال سال 97 بودن یه آقایی از دوستان نوشته بود دارم ترجمه ی قرآن رو به فارسی مینویسم

    به نظرم ایده ی جالبی بود منم رفتم یه دفتر 200برگ خریدم شروع کردم نوشتن معنای قرآن گفتم خدایا اول میخام به زبان خودم بفهمم تو کتابت چی گفتی روزی ده تا آیه مینویسم و جالبه قبلا من به شدت رو ترجمه فارسی تکیه میکردم اما از وقتی شنیدم استاد گفتن خودتون ترجمه کنید ، الان با کمی دقت سعی میکنم خودم ترجمه کنم و واقعا خیلی بهتر میفهمم معنی آیات رو خیلی واضح تر شده معنی آیات برام

    امروز آیات 210تا 220سوره ی بقره بود

    این روزا یه کم مشکلات مالی و بدهکاری اذیتم میکنه دارم کانون تمرکزم رو شدیدا کنترل میکنم اما گاهی غمی میاد رو دلم سنگینی میکنه ولی سعی میکنم تو اون فرکانس منفی نمونم

    اولین کارم طبق برنامه ی روزانه ام یک ساعت پیاده روی صبح خیلی زود تو هوای فوق العاده بهاریه

    دومین کار روزانه ام نوشتن ترجمه ی ده آیه از قرآن بود و خدای من دقیقا اینکه میگن خدا هر لحظه باهات حرف میزنه اگر نجوای شیطان( ذهن) بتونی ساکت کنی درسته و آیه 214 سوره ی بقره اومد که :

    (گمان کردید که به بهشت داخل شوید بدون امتحانی که پیش از شما بر گذشتگان آمد که بر آنان رنج و سختیها رسید و همواره پریشان خاطر و هراسان بودند تا آنگاه که رسول و گروندگان به او از خدا مدد خواستند که خدایا کی ما را یاری کنی؟

    در آن حال خطاب شد بشارت ده که همانا یاری خدا نزدیک خواهد بود.)

    خدایا اشک از چشمم سرازیر شد چون به نظرم فقر و سختی یه شرایطی ولی بدهکاری و دین مردم یه شرایط سخت تر و من با وجود تلاشم و روزه تمرکز بر نکات مثبتم گاهی واقعا از دستم در میره و قلبم تو فشاره وامروز این آیه بشارت یاری خدا رو داد بهم و من از صبح تکرار میکنم با خودم همش که (الا ان نصرالله قریب) وچقدر آرومم از صبح تا اینکه الان بهم الهام شد قسمت چهارم توت فرنگی رو ببینم و الله اکبر دوباره یه وعده ی یاری دیگه از زبان خداوند به واسطه ی استاد عزیزم و نور چشمام

    (تو فقط این مسیر ادامه بده ،من هرچه بخواهی به تو می بخشم ، اونقدر نعمت به تو میبخشم که نتوانی بشماری ان قدر نعمت می دهم تا راضی شوی فقط ادامه بده)

    قربونت برم شاه عالم که همه رو هدایت میکنی به هزاران هزار طریق با هزاران هزار دستانت وامروز منو آروم کردی ،به قلبم آرامش عطا کردی که همه چی درست میشه این روزای سخت میگذره وعده ی یاری خدا محقق میشه با اون آیه 214 سوره ی بقره و این پیام فوق العاده که الهام کردی به قلب بزرگ استادم و منو لایق شنیدنش کردی الان

    خدایا متشکرم که بهم حرفات گفتی چی بگم اخه از بزرگی تو خدای مهربانم

    چه تجربه های قشنگ و دقیقی دوستان گفتن از باورهای ذهن و چقدر قدرتمند نقش ذهن تو ساختن این باورها

    خدایاشکرت که از وقتی با استاد عباسمنش آشنا شدم دیدگاهم نسبت به خداوند خیلی عوض شده البته من سالها افتخار بودن با استاد عرشیانفر داشتم اولین بار خدا رو با استاد عرشیانفر شناختم ولی از وقتی اومدم تو سایت نگاهم عمیق تر شده

    خدا رو در درونم حس میکنم و چقدر این جمله ی استاد تمام وجود منو تکون میده که

    خدا بیشتر از خودت میخاد ثروتمند بشی

    خدا بیشتر از خودت میخاد رشد کنی

    خدا بیشتر از خودت میخاد موفق بشی

    و این جملات چقدر امید وانگیزه میده برای حرکت به من

    خدایا شکرت که تو این سایت هستم و اجازه ی شنیدن این حرفا رو دادی بهم

    خدایا شکرت بسیار علاقمند هستم این دوره رو که عصاره ی 17سال تجربه استاد هست رو تهیه کنم و از خدا خاستم به زودی اولین کامنتم رو برای این محصول ارزشمند بنویسم

    خیلی دوست دارم بفهمم مومنتوم مثبت چیه دیروز رفتم گوگل سرچ کردم ولی با قوانین فیزیک توضیح داده شده بود چیزی متوجه نشدم دوباره اومدم توضیحات استاد برای معرفی دوره خوندم روانتر و واضح تر مفهوم مومنتوم رو توضیح دادن استاد فعلا با باور مثبت و خوشبینی و کنترل کانون توجه همین مسیر رو ادامه میدم تا انشالله زمانش که برسه و هم مدار بشم با این دوره ی فوق العاده

    و بتونم تهیه اش کنم به لطف الله مهربانم

    ممنونم برای این چهارتا فایل فوق العاده توت فرنگی که مربوط میشه به محصول جدید من از این موضوع چهارتا فایل کلی نگاهم به نقش قدرتمند باورها در ذهن عوض شده مخصوصا با مثال ها و تجربه های دوستان و مطمئنم محصول هم جهت با جریان خداوند که این چهارتا فایل قطره ای از اون اقیانوس رو به زبان ساده داره توضیح میده ،یه دوره ارزشمند ،فوق العاده و بسیار مهمه

    و واقعا غبطه میخورم به حال دوستان عزیزم که تونستند همون اولین روزهای انتشار تو سایت تهیه کنند خوش به سعادت همگی که آنلاین با استاد این آگاهی های ناب رو دریافت میکنند البته میدونم که تکامل من باید طی بشه و فعلا با جریان خداوند هم جهت میشم تا به وقتش خودش منو در فرکانس دریافت آگاهی جدید مومنتوم مثبت قرار بده انشاالله

    انقدر ذوق داشتن این محصول رو دارم که دیدم نتایج دانشجویان گذاشتید رو سایت رفتم از صحفه ی اول با عشق میخونم کامنتا رو تا درک بهتری پیدا کنم مخصوصا همین موضوع مومنتوم مثبت خیلی برام جذاب شده

    خدایا شکرت

    ممنونم استاد عزیزم

    خیلی دوستتون دارم

    این روزا این سایت یه مآمن و یه پناهگاه شده برام

    وقتی دلم میخاد با خدا خلوت کنم یه بسم الله الرحمن الرحیم میگم میام سایت میگم خدایا ببینم امروز چی میخای بهم بگی از زبان استاد و چه حرفا ،چه عاشقانه ها ،چه لحظه هایی. چقدر بارها فایل رو قطع میکنم باهاش حرف میزنم اشکام میریزن دوباره فایل ادامه میدم و واقعا از خدای خودم راضی ام به شدت و دوست دارم خدا هم از من راضی باشه

    ممنونم استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    روح اله عبداللهی گفته:
    مدت عضویت: 3978 روز

    سلام استاد عزیزم. این مطلبی که می‌خواهم بگویم ربطی به این فایل ندارد اما می‌خواستم بگویم که من حسرت به دل ماندم که این زمین 60 هکتاری شما را ببینم. هیچ وقت هیچ تصویری از این زمین به ما نشان ندادید . می‌خواستید در آن زمین پیست اتومبیلرانی و باند فرودگاه دایر کنید و کسب و کارتان را در آنجا ایجاد کنید. خیلی رویاها در مورد آن زمین داشتید اما ما هیچ وقت آن زمین را ندیدیم . نمی‌دانم الان که آن زمین را اجاره داده‌اید امکان فیلمبرداری از آن را دارید یا نه . اما اگر امکان دارد تصاویری از آن زمین به ما نشان دهید سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    محمد علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1497 روز

    به نام خدای مهربانم

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته و همه دستانم

    الهی شکرت یکروز دیگه فرصت زندگی بهم دادی

    پیش فرضهای ذهن میتونه کاری کنه که ما هیچ حرکتی نکنیم مخصوصا پیش فرضهای منفی ما را فریز میکنن

    و یهو میبینیم که هیچ کاری نکردم فقط به دلیل شنیده های که داشتم در موضوع بیزینس و هر موضوع دیگه ای

    میتونه ذهن ما را بی حرکت بگذاره در منطقه امن بمونیم و هیچ حرکتی نکنیم باید آگاهانه به خودمون حالا در هر موضوعی

    بگبم که من خیلی تجربه های عالی و شیرین داشتم در تمام موضوعات به شنیده های بدنه جامعه کاری نداشته باشم

    که اگر به انها توجه کنم کانون توجه میره سمت ناخواسته ها و طبق قانون به هر چه توجه کنی از اصل و اساسش

    وارد زندگی ما میکنه ذهن فقط به ورودی ها واکنش نشون میده و با ورودی ها فرکانس ها ارسال میشه حالا ببینم

    من چه فرکانسهایی ارسال کردم اگر خوب باشه نتایج عالی تجربه خواهم کرد و اگر بد منتظر نتایج ناجالب باشم

    و اینطوری نیست که حالا با پیش فرضهای مثبت و یا منفی یک بار و یا چند بار بلایی سرم بیاد و یا خیلی اتفاق

    معجزه وار ببفته ارام ارام این فرکانسهای من به مومنتوم مثبت ویا منفی شکل میگیره و یک سری اتفاقات حالا

    بسته به خروجی های ذهنی ما در یک سیکل ادامه دار تبدیل میشه به نتایج که به خودمون بستگی داره که

    ما افکار غالبمون فرکانس های ادامه دار به چه سمتی بوده و اون داره نشون میده من کجام باید همیشه مثل غذا

    خوردن جزیی از عاداتمون بشه کار کردن اگاهانه روی ذهن خوراک همیشگی بدیم و نجواها کنترل بشن زندگی من

    در تمام ابعاد تغییر میکنه هرچی این کار کردن بتونه بیشتر باشه قوی تر باشه نتایج واقعی خوب هم قوی تر پایدارتر

    خواهد بود الهی شکرت برای تمام قوانین بدون تغییر که دارم یادش میگیرم تا بتونم در جهان مادی هم بهشت را

    تجربه کنم الهی شکرت استاد عزیزم سپاس از شما برای این هم عشق و آگاهی ناب الهی امیدارم همیشه شادو سلامت

    و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید دوستون دارم خیلی زیاد عاشقتونم

    خدا نگهدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    زهرا جوهری گفته:
    مدت عضویت: 1904 روز

    به نام خداوند بخشنده ومهربان

    سلام به اساتید عزیزم ودوستان خوبم

    قسمت چهارم درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری

    تجربه ای از این مسافرت در ایام تعطیلات دارم

    که پیش فرضهای ذهنی من رو در موارد مختلفی تقویت میکنه که آگاهانه موارد مثبتش رو سعی میکنم یادآوری کنم

    چند روز قبل در جمع خانوادگی مطرح شد که چه کسی میتونه مسافت حدود 18 کیلومتر رو که در اپلیکیشن نشان پیاده روی 3 ساعته رو مطرح کرده

    در زمان کمتری طی کنه ؟؟وتقریبا همه طی مدت 2 ساعت رو غیر ممکن میدونستند

    من وچند نفر دیگه گفتیم این پیاده روی رو طی میکنیم

    از اونجایی که پیش فرضهای ذهنی من در مورد قدرت بدنی وآمادگی برای پیاده روی وهر ورزش دیگه ای که تجربه ای ازش داشته باشم خوبه

    اولین نفر خواستم تجربه کنم،،ومسیر رو خواهر زاده ام برای دلگرمی من، باهام همراهی میکرد ویه نفر دیگه هم برای مستند شدن گفته ها وعملکرد من فیلمبرداری میکرد،،،با اینکه ورزش مرتب ومنظمی ندارم وفقط پیاده روی دارم ،،ولی ذهنیت خوبی با باورهای مناسب در مورد قدرت جسمانی ام دارم که خیلی بهم کمک میکنه که امیدوار باشم وادامه بدم

    از اونجایی که باور قوی حامی بودن خداوند رو هم در خیلی از چالشها تجربه کردم،،در شروع پیاده روی مرتبا تجسم انتهای مسیر وتمرکزم بر تنفسم وهدایت خداوند درهر لحظه قدرت بیشتری بهم میداد وامیدوارم میکرد که ادامه بدم و میگفتم حداقلش اینه که پیاده روی روزانه ام رو انجام دادم ونگران نتیجه نبودم

    کم کم سرعتم ،با تفکری که آگاهانه در مورد سلامتی ام یادآوری میکردم ،مومنتوم گرفت واحساس خیلی خوبی تجربه میکردم،گاهی در سراشیبی میدویدم واز طبیعت اطرافم آگاهانه لذت می‌بردم وسرعتم رو بیشتر میکردم بعد از طی کردن 10 کیلومتر ونان استاپ ادامه دادن( چهار دقیقه در طی مسیر فقط برای آب خوردن توقف داشتم)

    با تشویق اطرافیان وخودم در ذهنم که ببین چه قدرت بدنی خوبی داری واینکه خواهر زاده ام عقب تر از من گهگاهی سوار ماشین می‌شد ومن رو تشویق میکرد،امیدوار ادامه می‌دادم

    علی رغم اینکه بعد از یکساعت ونیم خسته هم بودم ولی با انگیزه می‌دویدم وباور داشتم که میتونم به مقصد برسم وبالاخره چهارده کیلومتر رو در عرض دوساعت وهشت دقیقه طی کردم( که مقصد اولیه ،میدان اول شهر مربوطه بود ،،، و طی کردن18 کیلومتر یکی از میادین وسط شهر بود)

    پس از اتمام پیاده روی ورسیدن به میدان اول شهر، خوشحال از اینکه باورم وتوانایی ام برای تجربه خلق خواسته هام بیشتر شد وهدایت خداوند وحامی بودنش در هر لحظه از زندگی ام، ایمانم رو بیشتر کرد ،،باسپاسگزاری حضور افرادی که تو این مسیر همراهم بودند،حتی حین رانندگی،،آگاهانه احساس خودم قبل وبعد از پیاده روی وهدایت خداوند در طی مسیر که چه زمانی بدوم وچطوری سرعتم را برای خلق انرژی بیشتر مدیریت کنم رو مرور می‌کردم

    به چالش کشیدن خودمون در شرایطی که حتی کمی ترس ونگرانی ممکنه همراهش باشه،،با ایمان به هدایت خداوند لذت بخش وراحت تر میشه ودلمون از انجامش قرص میشه

    سلامت وبرقرار ومصصم در این مسیر زیبا باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    امیرحسین آقابابازاده گفته:
    مدت عضویت: 954 روز

    سلام خدمت استاد و خانم شایسته گرامی و همه ی

    دوستان عزیزم

    اتفاقاً برای منم پیش اومدم با همکلاسیم داخل سلف نشسته بودیم من خب قند نمیخورم یا نوشابه های قندی و اینا بعد همراه غذای سلف بهمون لاکیدو داده بودن این دوستم خورد همراه غذاش نمیدونست ک این بدون قنده گفتم این بدون قند بوداا گفت ن بابا شیرین بود کجاش بدون قند بود اخه همیشه همراه غذامون نوشابه قندی میدادن این سری بدون قند دادن بعد گفتم نه عزیزم نگاش کن بدون قنده نگاه کرد گفت عه اره بدون قنده چقدر خوبه ولی شیرینه خلاصه اومد باز یکم دیگ ازش خورد گفت اره شیرین نیست گفتم اقاااا تو همین پنج دقه پیش گفتی شیرینه چون فکر نمی‌کردی نوشابع بدون قند بدن بعد حالا میگی نه شیرین نیست چون فهمیدی قندی نیست خلاصه جالب بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    محسن سلگی گفته:
    مدت عضویت: 511 روز

    سلام خدمت شما دو استاد عزیزم جناب عباسمنش بزرگوار و خانوم شایسته گرامی وهمه اعضای این سایت الهی و بی‌نظیر

    با آرزوی حال عالی برای همه شما عزیزانم و آرامش همیشگی یک خاطره زیبا رو از دوست پدرم که البته الان چند ساله ندیدمشون و آرزوی موفقیت بیشتر وسلامتی همیشگی دار براشون برای شما عنوان می کنم

    دوست پدرم که با ما رفت و آمد خانوادگی داشتن یک روز مطلبی رو برای ما عنوان کردند

    مطلب از این قرار بود که ایشون یعنی دوست پدرم که راننده ماشین سنگین بودن در یکی از سفر هاشون متأسفانه بخاطر دردی که تو بدنشون داشتن به پیشنهاد یکی از همکاراشون برای تسکین درد مواد مخدر استفاده می‌کنند و همین استفاده برای تسکین درد شروع یک مصرف طولانی مدت و متأسفانه وضعیتی که من نمیخوام زیاد توضیح بدم و ذهن شما رو درگیر موارد منفی کنم که ایشون یعنی دوست پدرم دچار شون شدند

    در یکی از روزها که دوست پدرم شروع به مصرف می کنند مادرشون رو به دوست پدرم به ایشون میگن که پسرم شما الان مدتیه مصرف میکنید و من دوست ندارم که مواد مخدر بد استفاده کنید من یک دوستی دارم که شوهرشون مصرف کننده است وهمیشه تهیه می‌کنند من از ایشون به مقدار مصرف شما براتون تهیه میکنم

    دوست پدرم گفتند که من خوشحال شدم که از این به بعد نیاز نیست دنبال مواد مخدر برم و براحتی و بدون هزینه مادرم برای من تهیه می‌کنند

    همین هم شد مادرم هر روز خودشون مواد مخدر برای من تهیه میکردند

    تا حدودا 3ماه به این شکل هر روز مادرم برای من مقداری مواد مخدر تهیه میکردند و من در چای حل و استفاده می‌کردم

    یک روز طبق عادت هر روز به خانه مادرم مراجعه کردم ولی خبری از مواد مخدر نبود

    از مادرم پرسیدم ایشون گفتند که من از روز اول تا یک هفته مواد رو بصورت دست نخورده به شما دادم بعد از هفته اول مواد مخدر رو با مقداری قیر که از لبه پشت بام میکندم به شما دادم و شما از روز اول تا دیروز با همون لذت که فقط قیر رو در چای حل و استفاده میکردین

    پسرم دیروز مطمئن شدم که تو معتاد نیستی وفقط بخاطر تصویری که در ذهن خودت ساختی احساس نیاز به مواد داری

    دوست پدرم بعد از شنیدن این موضوع به آزمایشگاه مراجعه و با تعجب متوجه می‌شود که در بدن ایشون اثری از وجود مواد مخدر نیست

    ایشون بعد از جشنی که با خانواده برگزار می کنند به زندگی دوباره برگشتن و آخرین خبری که از ایشون داریم از یک زندگی عالی تر از قبل برای ایشون و خانوادشون حکایت دارد .

    دوستان من خود من محسن سلگی هم زمانی رو به این شکل با ذهنیتی که خودم ایجاد کرده بودم خیلی بدنم رو اذیت کردم همیشه فکر میکردم که قند و شیرینی جات نیاز بدن من است ولی اینگونه نبود و من فقط ذهنم رو اینگونه ساخته بودم .

    با آرزوی عالی ترین ها برای شما دوستانم وبا تشکر از شما دو استاد عزیزم و شکر گذاری به درگاه خداوند متعال شمارو به آرامش در ذهنتون و بعد از آرامش به‌ سلامتی دعوت و آرزو میکنم.

    شاد باشید .

    یا حق…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    علیرضا لاچینانی گفته:
    مدت عضویت: 100 روز

    سلام به استاد عزیز.

    من قبلاً این فایل رو تماشا کردم و از اونجایی که با موضوع این ویدیو آشنایی دارم می‌خوام یک تجربه از دیروز تا حالا رو خیلی خلاصه بگم .

    من یک خواهر کوچکی دارم که 5 ساله هست و از دستشویی رفتن می‌ترسه . یعنی حتما باید یک نفر با اون بره . و هرکسی که منطقی باهاش صحبت میکرد و می‌گفت که اصلا ترسی نداره هیچ فایده ای نداشت و اگر هم کسی اون رو به زور وادار به انجام این کار میکرد ، صدای گریه اش همه جا پخش میشد. تا اینکه من بهش یک داستان ساختگی رو

    گفتم اینکه ی پسر بچه بوده که و می‌ترسیده و بعداً یک لوبیای جادویی رو خریده و دیگه نمی ترسه .یک دختر بچه هم بوده کوچکتر از تو و بعد از اینکه لوبیای جادویی رو خریده نمی ترسه . من این حرف رو شب بهش زدم و قول دادم که فردا برای یک لوبیای جادویی بخرم . صبح وقتی از خواب بیدار شد از من طلب لوبیا جادویی کرد و من وقتی که حواسش پرت شد یک دونه لوبیای قرمز از کابینت برداشتم و اون رو درون یک دونه گیلاس قرار دادم تا جادویی تر به نظر برسه . و بهش دادم و کلی جزئیات بهش اضافه کردم و گفتم که تو وقتی میری درب رو حتما باید خودت فقل کنی و آهنگ بخونی و به کاشی های اونجا نگاه کنی و بگی چقدر قشنگ هستن . به خانواده هم گفتم که وقتی من نیستم از لوبیای جادویی به طور جدی صحبت کنند اونها هم اینکار رو انجام دادن و خواهرم خیلی خوشحال شده بود که این لوبیا رو داره و این سوال رو پرسید که آیا من دیگه نمی‌ترسم و من به حتمیت به او پاسخ دادن . برای اولین باری میخواست بره می‌گفت که این لوبیا خرابه چون من هنوز میترسم و من بهش گفتم پس اونو به من بده تا به فروشگاه برگردونم

    ولی چون خیلی خواص ازش شنیده بود دلش راضی نمیشد اون رو پس بده . و من هم بهش میگفتم که هرچقدر بیشتر تنهایی بری این لوبیا قدرتمند تر و محکم تر میشه و تو رو شجاعتر می‌کنه . خلاصه انگیزه ای شد براش برای حرکت کردن و انجامش داد.(وقتی بهش گفته بودم باید آهنگ هم بخونی آهنگ تولد تولد رو میخوند که خیلی زیبا بود)

    واقعا من خدا رو شکر میکنم که من رو با چنین قوانینی آشنا کرده . کسی که اگر هزاران نفر هم براش صحبت میکردند فایده ای نداشت و اصلا قادر به انجام این کار نبود خود من بار ها و بار ها از شجاعت براش میگفتم ولی فقط به ترس های خواهرم اضافه میشد .

    ی تجربه جدا از این موضوع رو هم بگم و البته شاید جدا هم نباشه .

    چند وقتی هست که یک فکری که انگار از طرف خداوند هست با من صحبت میکند . امروز من در جلسه امتحان بودم و در یک سوال چهار گزینه ای

    گزینه 4 رو با شک و تردید انتخاب کردم و به سراغ سوالات دیگر رفتم شاید حدود نیم ساعت بعد که برگشتم به همون سوال گفتم خدایا من احتمال میدم که جواب غلط باشه . اگر که جواب این سوال گزینه یک هست کاری کن که یکی از مراقب های امتحان یک حرفی بزنه .

    استاد! بدون وقفه و با صدای بلند یکی از مراقب ها گفت دانش آموزان 20 دقیقه دیگر فرصت دارید و من فهمیدم که گزینه درست گزینه یک بوده و نه گزینه 4 بعد از انتخاب و برگشتن به خونه وقتی پاسخ برگ رو دانلود کردم دیدم که جواب گزینه 1 هست و خیلی خوشحال شدم از اینکه چنین خدایی کار هارو این چنین ساده و راحت می‌کنه .

    من همواره نیازمند خداوند هستم و از او درخواست میکنم که مرا به راه راست و درست هدایت کنه و مرا این راه نگه داره .

    از شما هم بخاطر این سایتی که مثل گنجینه علم و دانش و ثروت است ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: