درس‌هایی از انیمیشن گربه چکمه پوش - صفحه 1

794 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الهه امینی گفته:
    مدت عضویت: 986 روز

    سلام سلام به استادان الهی و توحیدی

    با مرور درس‌های انیمیشن گربه چکمه پوش انگار گذشته زندگیم در منزل پدری از جلوی چشمانم رد می‌شد که با گذر زمان خانواده‌ام رو از عرش به فرش آورده بود وضعیت مالی بسیار بسیار عالی رو داشتیم و روز به روز بهتر می‌شد یادم میاد که توی اطرافیانمون وضع مالی ما از همه بهتر بود ماشین خوب، خونه خوب، ویلای شمال ،انواع و اقسام خوردنی‌هایی که اغلب برای مصرف سالانه تهیه می‌شد و همیشه باید کلی قفسه بندی می‌کردیم تا همه چیز جا بشه از جعبه طلاهای مادرم که هر بار بزرگتر می‌شد انگار یه مدتی تفریح عصر روز تعطیل خرید طلا بود خلاصه نعمت روی نعمت پول روی پول یه زمانی پدرم انقدر فروش داشت که یادمه آخر شب پول‌های مغازه رو با گونی میاورد خونه چون نتونسته بودند توی محل کار دسته کنند از بس مشتری داشتند از شاگردی و دست فروشی توی روستا رسیده بود به بازار تهران و عمده فروشی و خرید کارخانه بریز و بپاشی که هنوزم بعد از گذشته حدود 25 سال جایی مثلش رو ندیدم ( الان متوجه هستم نه اینکه اون وفور نعمت وجود نداشته باشه بلکه یعنی من دیگه توی مدارش نرفتم) با اینکه پدر مادرم سنی نداشتن اما بقیه فامیل به خاطر هر مسئله‌ای باهاشون مشورت می‌کردن و از یه جایی به بعد دیگه انگار همه چیز متوقف ششد( چون تبل تو خالی بود اعتبارش به حاج بهرام بود ) و همه چیز به مرور زمان کم و کم و کمتر و بعد از بین رفت کارخانه رفت مغازه رفت ویلای شمال رفت خونه تهران رفت زمین‌ها دونه به دونه رفتن عزت و احترام رفت و مواد مخدری که آرامش بخششون شد و خدایا چه سخت میگذره که از عرش به فرش میای کمتر کسی تاب میاره هنوزم با این همه آموزش و کنترل ذهن یادم میاد اشکهام سیل میشن که این غرور این فخر فروشی این منیت با ما چه کرد این تمرکز بر نکات منفی و ایراد گیری این کمال بینی و مقایسه با غیر از خود به کجا آوردمون …

    فکر میکنم اصول اون سگ خوش بینه رو ناخودآگاه اجرا کردم به خاطر یکی اینکه توی اون شرایط سخت من بازم سعی میکردم حالمو خوب نگهدارم ویه چیزایی گذشت که من با خودم فکر میکنم چطور من اون زمان با عشق او کارو کردم الان میگم من نبودم خدای من بود که انجام داد بعد درخواست دادم به خداوند که خدایا من خسته شدم از این وضعیت دلم میخواد برم سر زندگی خودم و از اونجا که تمام توجهم به رفتارهای ناجور پدر و برادرام بود یه همسری نصیب شد یه نفر اما پکیج کامل ازسه نفر قبلی ( پدر و دو برادر)

    خلاصه حسابی چک و لگدی شدم تا اینکه با قوانین دنیا آشنا شدم و این درس رو همیشه به یادگار دارم که اعتبار همه چی حتی حتی همین دو شب پیش اون لحظه که سرمو برگردوندم ماه رو توی آسمون دیدم به خدا بدم که خدا سرمو برگردوند

    و اینکه الان واقعاً خوشحالم که درس به این بزرگی رو در ابتدای مسیر آزادی مالی از خانوادم گرفتم که خدایا هرچی داره میاد اعتبارش به توئه وانقدر این تجربه‌ها محکمم کرد که تقریبا با هر چیز خاصی نمی‌ترسم وسریع کنترلمو از دست نمی‌دم چون قبلا سخت ترش گذشته اینم میگذره و حتما خیری در اون هست که بعداً معلوم میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 174 رای:
    • -
      سمانه جان صوفی گفته:
      مدت عضویت: 1903 روز

      سلام الهه ی نازنینم.

      این تکه از کامنت ات برام درس داشت:

      اعتبار همه چی حتی حتی همین دو شب پیش اون لحظه که سرمو برگردوندم ماه رو توی آسمون دیدم به خدا بدم که خدا سرمو برگردوند.

      عاشقتم که انقدر دقیق درک کردی خدا و محبت ها و هدایت هاشو.

      من بارها و بارها نگاهم خورده به ماه که چقدر رویایی بوده، یا همین دیروز عصر که هدایت شدم به پباده روی و صحنه ای از غروب با همراهیِ ابرهای اطرافش دیدم که ذوق مرگ شدم و سریع عکس گرفتم…

      باعث شدی از این به بعد نگاهم به خورشید و ماه که افتاد، چه طلوع، چه غروب، بگم خدایا مرسی که نگاهمو دادی به این سمت، تا این قشنگی رو با چشم هام دریافت کنم.

      الهه جان بهترین ها تو زندگیت رقم بخوره.

      تو مدار زیبایی ها، رشد، اگاهی، ثروت، سلامتی، سعادت، امنیت، روابط خوب و همه قشنگیها قرار بگیری بیشتر از بیش.

      خدایا شکرت که سمانه صوفی و دوستانِ نازنینش در این سایت هستن، تو مدارِ دریافتِ این آگاهی های ناب هستن، مرسی برای استادهای بسیار خوبی که برامون فرستادی، استاد عباس منش نازنینم و مریم جانِ گلِ گلابم، که صداش و تصویرش منو یاد عشق میندازه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
    • -
      سینا عارفی گفته:
      مدت عضویت: 1260 روز

      سلام خانم امینی عزیز

      چقدر خوب درک کردی و چقدر مشخصه که ساعت ها و روز ها جدی روی خودت کار کردی که انقدر شفاف راجع به باورهات توضبح دادی.

      این روز های وسط ماه وقتی ماه توی آسمون کامل و بسیار زیباست من یک ساعت قبل از طلوع آفتاب پیاده راه میفتم به سمت پارک و تمام طول مسیر رو دارم به ماه زیبا ، پرنور و عشق نگاه میکنم و باخدا صحبت میکنم ، میگم خدایا من ستاره قطبیمو نوشتم ، احساسم هم عالیه ، تویی که خلقتت پره از این همه نظم و شکوه و زیبایی و عظمت… قطعا خواسته های منو سه سوته ردیف میکنی ، اصلا ردیف میکنی چیه ؟! به محض اینکه من به دلم میفته و احساسم خوبه ینی ردیف شده هست ، دیگه چی میخوام …

      واقعا همین نعمت حضور ما و سلامتی و درک این نعمت ها خودش هزاااران بار و میلیون ها بار جای سپاسگذاری داره.

      یک ساعت دیگه هم توی این هوای خنک و عالی حرکت میکنم به سمت پارک و توی این سکوت و خلوت از خدا میخوام همیشه در بهترین حال ممکن باشید و سپاسگذار

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      عارفه گفته:
      مدت عضویت: 1204 روز

      سلام الهه نازنین

      چقدر دلچسب بود لحظه ای که یه حسی بهم گفت امروز توجهت بیشتر به کامنت های خانم ها باشه و برو از صفحه اول بخون و بیا و اولین کامنتی که جلوی چشمم اومد از تو بود عزیزم.

      تو میگفتی و من تجسمش میکردم و باهات همراه میشد و حست را داشتم دریافت میکردم

      حالا که دارم به حرفات فکر میکنم میبینم ما بر عکس شما بوده ولی همون غروره انگار یه جورایی همه جا نقش خودش را بازی میکنه

      ما تا سن 14 سالگی من 4تا بچه بودیم با یک بابای کارمند که کنار کارش شغل های دیگه ام داشت و ما هنیشه یاد گرفته بودیم به قناعت و روز هایی که بابام شیفتشون جوری بود که غذا خونه نمیومدند غذای ما میشد غذاهایی مثل سیب‌زمینی پخته تفت داده شده با یک سس مامان درست کن که با نون می‌خوردیم یا ماکارانی با کلی رب که کمبود گوشت به چشم نیاد و….

      حتی مامان هم تو خونه یک سری کار های برقی که بابام نیاورد را انجام می‌داد که البته کل خانواده همکاری می‌کردند تا جایی که توانی داشتند تو اون کار

      گذشت و گذشت و ما بچه هام هم تو کارگاه بابام که کنار کارمندیش داشت و وسایل برق سنگین آماده می‌کردند کار میکردیم

      ما جیزی به معنی تو خونه تنها باشیم و برای خودمون باشیم نداشتیم و میرفتیم سر کار یادمه مدتی تو خونه آپارتمانی دوخوابه 100متری زندگی می‌کردیم با چهارتا بچه این موقع ها دیگه چندسال قبلش خواهرم ازدواج کرده بود و بچه هم داشت و یه داداش کوچولو به ما اضافه شده بود و فکر کن سه تا بچه بزرگ و یه پسر تو یک اتاق باید باهم بودند

      گاها که مادرم سفر مینداخت هر بار که میومد ظرف هارا از تو کابینت های کوچیک دربیاره به همه مهمون هاش میگفت دعا کنید خونم بزرگتر بشه زود به زود مهمونی بدم

      گذشت و خونه قبلیشون را باز سازی کردی خونه ای بزرگ و حیاط دار با یک واحد مجازه پایینش که همه دستشونه و حتی پایین را کانل دیدار هارا جوری سرامیک کردن که نوه ها بازی کنند و دیوار ها خراب نشه بله اینا همش به ظاهر زیبا بود ولی الان نه از مهمونی خبریه نه از بازی نوه ها تو واحد پایین چون انقدر هربار آدم میره اونجا از شیطونی نوه هاشون حرص می‌خورند که این خرا نشه اون خراب نشه که آدم احساس بدی میگیره و دقیقا چون توجهشون هم به این ماجراست همه نوه هاشون انگار از حالت طبیعی خارج میشند و رفتار هایی انجام مبدند که خسارت ایجاد میکنه و با توان مالی خوبش نسبت به قبل از مهمونی دادن فراری هستند و دنبال دو دوتا چهارتا مالیش هستند.

      و انگار یه غروری اونا گرفته که ما با داشتن 5تا بچه تونستی ابن زندگی ها را بسازیم جهاز و سیسمونی بریم اون خونمون هم بدیم پسرمون بشینه و…. ولی هم رده های خودمون نتونستند

      چیزی که من با توجه به قانونی که استاد یادمون داده میفهمه

      اینه که چه تو عرش باشی برسی به فرش و چه تو فرش باشی و برسی به عرش ولی توحید مبنای اصلی زندگی نباشه هیچ احساس خوبی با خودش نداره

      از خدا زندگی توحیدی برای تک تکمون میخوام

      مرسی که با کامنت خوبت یاد منم انداختی که غرور چکار میتونه باهام بکنه و مواظب باشم

      بهترین هارا برات میخوام

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
      • -
        ابراهیم گفته:
        مدت عضویت: 1393 روز

        سلام عارفه عزیز

        چقدر جواب کامنتت به الهه قشنگ بود،کامنت الهه با کمی درجات پایین تر منو یاد خودم انداخت و کامنت شما که درجواب نوشتی خیلی برام درس داشت مخصوصا این قسمت انگار برای من نوشتید که:(اینه که چه تو عرش باشی برسی به فرش و چه تو فرش باشی و برسی به عرش ولی توحید مبنای اصلی زندگی نباشه هیچ احساس خوبی با خودش نداره)

        امروز تو دوره عشق و مودت جلسه یک انگار یه مروری شد بر همه دورها وآگاهی هایی که داشتم و اونم منطبق کردن ذهن بر روحه که حاصلش احساس خوبه،استاد حتی در بحث ارتباطات میگه فقط روی خودتون کار کنید و سعی کنید احساس تون رو خوب کنید با چرخش نگاهتون به رابطه و همسرتون،ما وظیفه داریم فقط وفقط روی خودمون کار کنیم و با باور توحیدی حال واحساس خودمون رو عالی کنیم

        سپاسگزارتون هستم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
        • -
          عارفه گفته:
          مدت عضویت: 1204 روز

          سلام ابراهیم عزیز

          منم با کامنت الهه عزیز عشق کردم و گذشته ام جلوی چشمم اومد و گاهی احساس میکنم یک سری جمله ها از سمت پدر و مادر بک چیز طبیعیه مثل اینکه فکر می‌کنند بچه ها محبت هاشون را یادشون رفته و هی می‌خواند منت بزارند که خیلی سخت بچه هاشون را بزرگ کردند درصورتی که خودشون هم یادشون میره بابا همین بچه ها روزی تو اوج خواسته هاشون با بغض خوابیدند و پا رو خواسته هاشون گذاشتند و کنار شما کار کردند حالا هر کدام اندازه توانشون

          من خاطرم هست انقدر برای یک خواسته باید التماس میکردیم که وقتی هم که تازه با پول های خودمون که جمع کرده بودیم میخریدیم دیگه از مد افتاده بود و دیگه جذاب نبود

          مثلا من یا مدت به شدت دوربین فیلم برداری میخواستم چیزی که تازه برای کل خانواده خوب بود ولی با التماس ها و… به زمانی رشید که بخشی از پول را خودم دادم بخشیش را بابام و به چند ماه نرسید که دوربین هایی اومد که حافظه داشت و فیلم داخلش نمی‌خورد اصلا بعد از مدتی دوربین برام جذاب نبود

          میخوام بگم واقعا همون حرف استاده خود مسیر باید لذت بخش تر از رسیدن به خود هدف باشه چون شاید مثل من وقتی بهش می رسیم و احساس خوبی نداره در صورتی چقدر شب ها با تجسم فیلم برداری عشق میکردم

          گفتید دوره عشق و مودت و دست گذاشتید روی دوره ای که عشق منه

          من اگه بهم بگم کدوم دوره باعث شد دوباره متولد بشی میگم دوره عشق و مودت

          اصلا فوق العاده است

          دقیقا همون جلسه اول آدم مجذوب حرفای استاد میشه وقتی از فاصله روح و ذهن میگند

          ابراهیم عزیز من حتی لحظه ای که بچه هام باهم بحث می‌کنند به خدا میگم من هیچ توانایی برای آروم کردنشون ندارم قدرت دست خودته و می‌سپارم به خودش حالا یه به زبونم میندازه جیزی بگم بهشون یا خود بچه آرام میشند و هر لحظه بابد تسلیم خودش بود واین واقعا تمرین میخواد اونم تمرین هایی که ازش لذت میبریم

          بهترین هارا برات آرزو میکنم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
          • -
            حسن موسوی گفته:
            مدت عضویت: 676 روز

            سلام به همه دوستان عزیزم

            سپاس خداوندی که مرا به این مکان مقدس هدایت کرد

            الان داشتم کامنت شما رو می خوندم فرزندم دائما می اومد و در تلاش بود که من رو به سمت کاری که خودش میخواست بکشونه منم یکی دو بار ردش کردم اما هر بار مصمم تر از قبل دوباره سراغم می اومد تا اینکه این تیکه از کامنت شما رو خوندم >

            بعد همون لحظه که متن تمموم شد دوباره اومد منم چشمام رو بستم یه نفس عمیق کشیدم و همین گفته شما رو تکرار کردم . یهو از زبانم با آرامش این جمله جاری

            بابا من کار دارم برو شما به کارات برس تا من کارم تموم بشه .

            همین و رفت .

            خدایا شکرت به خاطر همه آنچه که به من عطا کردی به خاطر تمام نعماتی که به من ارزانی داشته ای .

            خدایا به خاطر آرامشی که در اینجا به من میدی سپاسگزارم

            خدایا سپاسگزارم به خاطر عارفه ی عزیزی که حال قشنگ و خوبش رو با من و ما به اشتراک گذاشته .

            خدایا سپاسگزارم به خطر سید حسین عباسمنش ، مریم شایسته عزیز دو استاد بزرگوار و گرانقدر

            خدایا سپاسگزارم به خاطر ابراهیم عزیز و پاسخی که به کامنت عارفه داده بود و اون هم در پاسخش این جمله های هدایتی ارزشمند رو نوشته بود .

            و سپاسگزارم از همه شما عزیزان همراهان که هر کدام خود گنجینه ای از دانش خداوندی هستید .

            سپاسگزارم . سپاسگزارم . سپاسگزارم

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
            • -
              عارفه گفته:
              مدت عضویت: 1204 روز

              سلام به حسن عزیز

              حسن عزیز

              خوشحالم تو هم هدایت شدی به این خانواده و سایت پر برکت

              حسن جان احساسه خوب پشت کامنتت را متوجه شدم و منم بابت داشتن دوستان خوبی چون شما خداراشکر گفتم

              یه جا گوش می‌کردم که ریشه معجزه کلمه عجز هست و وقتی ما به عجز بیفتیم به درگاه الله معجزه صورت میگیره

              و همین که ما به خدا بگیم نا توانیم خودش سنگ تمام میزاره برامون

              حالا برعکسش هم بازم احسای خوبه. یعنی چی؟

              یعنی وقتی فرزندتون میاد هی میگه بابا بیاند بازی یا فلان کار را بکن اگه تسلیم خدا باشی همون اسرار اون بچه را هدایت الله میدونی و تو دلت میگی خدایا من با بچه ام بازی می‌کنم یا فلان کار را می کنم فقط برای رضای خودت اینجوری هر قدمتون پر خیر برکت میشه

              حسن عزیز بهترین هارا براتون آرزو دارم

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    کیمیا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1931 روز

    به نام خداوند هدایتگرم

    سلام به استاد نازنینم و خانم شایسته عزیز و همه بچه های سایت عباسمنش

    ساعت پنج صبح قبل پرواز وارد سایت شدم و این فایل رو دیدم و دانلود کردم تا در طول پرواز نگاش کنم و الان کامنتم رو از یه جای متفاوت از همیشه دارم مینویسمش در حالی که خورشید طلوع کرده و آسمون در قشنگترین حالت ممکنش قرار داره و ویو خیلی فوق العاده ای رو میبینم دارم مینویسمش

    ترس ، خیلی خیلی درکش کردم در این چند روز زمانی که با کلی کار کردن روی خودم و کلی خوب کردن احساسم دقیقا به همون غرور رسیدم که دیگه من خیلی می‌دونم و به یه درجه خیلی بالایی رسیدم دقیقا همون زمان بود که به شکل عجیبی دچار مشکل شدم اون موقع که نفهمیدم این مشکلات که الان پیش اومده برای چیه و منی که اینقدر دارم روی خودم کار میکنم چی شد که اینطوری شد ولی الان میفهممش

    دقیقا همون موقعی که همه چی خوب پیش می‌رفت من بیمار شدم و عجیبترش این بود که هر روز بدتر میشدم و دیگه کم کم ترس داشت بیشتر میشد حرفایی دکترا و خانواده داشت تاثیر میذاشت هرچی میخواستم ذهنم رو کنترل کنم که چیزی نیست هر روز بدن مولکول جدید میسازه و کافیه خودم ذهنم رو کنترل کنم اما نمیشد دیگه خبری از حس خوب نبود و مدام یاد آدمایی میوفتادم که با همین بیماری به بیمارستان رفتن و کارشون به عمل و گاهی مرگ کشیده و هر روز حالم بدتر میشد بعد حدود یک هفته که سفرم رو هم بخاطرش به تاخیر انداخته بودم بلاخره تونستم ذهنم رو کنترل کنم و توجهم رو از روش بردارم البته کار اسونی نبود و اوایل همش بهش فکر میکردم اما مسافرتم رو شروع کردم و دقیقا از همون جایی که من شروع کردم به بی توجهی به این بیماری خیلی عجیب من هدایت شدم به فایل ده کشف قوانین اصلا قرار بود من اون موقع فایل روابط رو گوش کنم نمی‌دونم چیشد که کشف قوانین رو گوش کردم همینطور که داشتم گوش میدادم و آماده میشدم استاد گفتن معده هر ماه داره دوباره ساخته میشه و اگر تو هنوز مشکل داری بدون از درون خودته و از ذهنت هست اصلا انگار اون لحظه این حرف برای من بود گفتم اینکه من هدایت بشم به این فایل اینو گوش کنم این کلام خدا برای من بوده و دقیقا از همون موقع سعی کردم فقط توجهم رو نکات مثبت سفرم باشه فقط لذت ببرم الان که در حال برگشت از سفر پر از خاطره و قشنگی هستم و هر لحظه بیشتر بیشتر به قانون بدون تغییر خدا پی می‌بردم الان دیگه خبری از اون دل درد و معده درد و بیماری عجیب غریب که کلی اسم های مختلف داشت رو ندارم بعد این موضوع بیماری من بیشتر توجهم به نعمت سلامتیم بود که قبلاً داشتم ولی توجی بهش نداشتم درست مثل کاراکتر های این انیمیشن که اون چیزایی که میخواستن رو داشتن ولی توجهی بهش نداشتن

    خیلی وقت پیش فایلی رو گوش دادم استاد این رو گفتن که تو خود پای در راه بده خود راه گویدت که چون باید کرد الان دیگه خیلی کامل درک میکنم مفهوم این شعر رو و کافیه توکل کنیم تسلیم خدا بشیم و اقدام کنیم راه درست خودش معلوم میشه برامون کافیه شجاعتمون رو نشون بدیم

    خدارو سپاسگزارم برای اینکه میتونم این فایلها هارو ببینم و گوش کنم و بفهممشون خدارو سپاسگزارم برای اینهمه نعمت و ثروت فراوانی که در اختیار ما قرار داده کافیه ببینیم کافیه بخوایم ازش تا بهمون بده خداروشاکرم که شدم خالق زندگی خودم و میکلانژ زندگی خودم و دارم همون‌طور که می‌خوام مینویسمش و اتفاق میوفته روابطم رو سلامتیم رو کارم رو و…

    خب دیگه ما فرود اومدیم خدانگهدار

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 73 رای:
    • -
      حمید حیدری گفته:
      مدت عضویت: 1819 روز

      سلام دوست عزیز

      ممنون از کامنت زیباتون و تحسینتون میکنم بابت تعهدی که دارید.

      دقیقا همینطوره وقتی با یه تضادی توجه میره به ناخواسته و وارد سیکل معیوبش میشیم و اطرافیان و از همه بدتر کنترل، دست ذهن نجواگر میفته تعهد بسیار بالا میخواد که توجهمون رو جهت بدیم به سمت زیبایها، من خودمم برام پیش اومده، ولی وقتی بسمت زیبایها جهتش میدیم اولش یه آرامش از جنس خدایی میاد بعد کم کم ایده ها شروع میکنند به تراوش، مخصوصا وقتی بیشتر وقتمو تو این سایت الهی میگذرونم و ذهنم رو بمبارانی از زیبایی ها و کامنتای دوستانی مثل شما میکنم.

      همیشه شاد و سلامت و تندرست باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        کیمیا رضایی گفته:
        مدت عضویت: 1931 روز

        سلام به آقای حیدری عزیز

        از شما ممنونم برای کامنت قشنگی که برای من گذاشتید، استاد راجب تضاد در یکی از فایل ها توضیح دادن که تضاد اصلا چیز بدی نیست و باعث میشه شما خواستتون روشن تر بشه و واضح تر بشه اما به قول شما تعهد میخواد برای اینکه بتونیم اون لحظه ذهنمون رو کنترل کنیم و توجهمون رو ببریم سمت خواسته، اما قسمت خوب ماجرا اینجاس که همیشه جهان پاسخ مثبت میده یعنی همون زمانی که شما تصمیم میگیری و عمل می‌کنی و قدم اول رو برمی‌داری همون موقع جهان هم، پاسخ هم فرکانس با خواسته و توجه شما رو میاره در زندگیتون.

        من عاشق این قانون بدون تغییرم که هیچ موقع اشتباه تو کارش نیست .

        امیدوارم همیشه شاد و سلامت و ثروتمند باشید و مثل همیشه کامنت های عالیتون رو بخونم و لذت ببرم از وجود دوستانی مثل شما که اینقدر کامنت های زیبا در سایت میزارن و کلی از نتایج و حس حال خوبشون لذت میبرم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          حمید حیدری گفته:
          مدت عضویت: 1819 روز

          سلام مجدد کیمیا عزیز

          انقدر جنس کامنتای دوستان مخصوصا شما زیباست حیفم میاد جواب ندم و انقدر با نوشتن قانون برام مرور میشه حس فوق العاده ای میگیرم، منم دقیقا با صحبتهای طلایی شما موافقم عاشق قانون بدون تغییر خداوندم اینکه از همون لحظه شروع کنم توجه به زیبایها جهان روی خوشش رو بهم نشون میده و بقول قرآن صدق بالحسنه بشم، استاد تو اکثر دوره هاشون این قانون رو خیلی قشنگ توضیح دادن که تو قدم پنجم و هشتم و دوره کشف قوانین و دوره زیبای عشق و مودت توضیح دادن

          اتفاقا امروز تو دوره عشق و مودت کامنتی گذاشتم در مورد همین موضوع، همینجا همون مطلب رو عنوان میکنم

          قانون وضوح از طریق تضاد

          با تضادها دوست باشیم اونارو نفرین خداوند ندونیم

          واقعا همینطوره 99درصد انسانها به یه تضادی بر میخورن تمرکزشون میره رو اون ناخواسته، خود منم این پاشنه آشیلم هست و دارم بهبودش میدم، و اما تمرینی که برای خودم دادم اینکه هر روز، هر لحظه از خودم میپرسم حمید تو چی میخوای، چه اتفاقاتی بیفته بهت حس لذت و خوشی بیشتر میده، یا دوست داشتی فلان اتفاق افتاد،چطوری بود بیشتر احساس رضایت میکردی، قانون وضوح از طریق تضاد، واقعا معجزه میکنه، و درنهایت این باور طلایی رو دارم تو ذهنم جا میندازم که هر اتفاقی بیفته تو جهت رسیدن من به خواسته هام هست، تمام شرایط، تمام انسانها دستانی از خدواند هستند که من رو به خواسته هام برسونند.

          براتون از خداوند باعشق بهترینهارو میخوام همیشه تنور دلتون پر از نور الله باشه.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      زینب سلمان زاده گفته:
      مدت عضویت: 2436 روز

      کیمیای عزیز سلام

      خیلی خوشحالم ‌‌خدا رو شکر می‌کنم برای هدایتم به سمت کامنت تو

      چقدر کیف کردم و‌ خوشحال شدم واست

      خیلی تحسینت می‌کنم برای تعهدی که برای توجه به زیبایی ها داشتی برای بیشتر به تاخیر ننداختن سفرت برای سفر لذت بخشت و‌ پاداشی که دریافت کردی

      هر لحظه ات سلامت تر و توحیدی تر و ثروتمندتر در پناه رب العالمین دوست ارزشمندم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        کیمیا رضایی گفته:
        مدت عضویت: 1931 روز

        سلام به روی ماه زینب دوست داشتنی ام، مرسی ازت بابت تایمی که گذاشتی و کامنت منو خوندی و برام نوشتی قشنگ ترین کار برای من اینه که صبح بیدار بشم بیام کامنت ها رو بخونم و کلی انرژی بگیرم حسمو خوب کنم و کارم رو شروع کنم

        راستش تعهد من هنوز خیلی جای کار داره ، اما زمانی که یک نتیجه میگیری مثل همین سلامتی خیلی با انگیزه و اعتماد بنفس و تعهد بیشتری برای هدف های بعدی قدم بر می‌دارد چون ذهن راحت تر قبول می‌کنه که فلان زمان تونستی پس الآنم میتونی .

        مرسی ازت برای این دعای قشنگی که برام کردی امید وارم همیشه در شادی سلامتی عشق و ثروت باشی دوست خوبم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سیدحبیب حافظان گفته:
      مدت عضویت: 2063 روز

      سلام بر کیمیای ناب سایت

      کامنت تون اینقدر زیبا بود که دلم نمی‌خواست به این زودیا فرود بیاین

      (تو کامنتام به یک عروج بعد تصادف اشاره کردم که موجب درک و شهود بسیاری از قوانین و حقایق این جهان و بینهایت جهان(جهان های موازی) شدم.

      چیزی که میخوام بگم اینه که به ازاء پیشرفت و تعالی و رشدمون ما به سمت بالا میریم و هر واحد پیشرفت (تعالی و آگاهی) مارو به جهان بالاتر میبره بدون اینکه متوجه این جابجایی بشیم

      پس هیچ فرود اومدنی درکار نیست و هر پله که بالا میریم جهان زیر پامون پاک میشه و ما ناگزیریم به بالا رفتن و رشد

      تنها کسانی که اجازه داشتن به پایین بیان همون ارواح بزرگ و مطهری بودند که برای گرفتن دست در راه ماندگان به پایین میومدند و بزرگترین روح این عالم بانویی بود که در شب بعد از عروج به پایین اومد

      به من گفت اگر نمیترسیدی میتونستی منو ببینی

      اما در عین حالی که حضورشو درک میکردم نمیدیدمش چون میترسیدم

      و….

      (البته من 20 سال پیش در خواب دیده بودمش)

      او بزرگترین بانوی همیشه زنده این عالم « حضرت فاطمه » بود

      اونجا بود که فهمیدم چرا قبر نداره

      چون اصلاً نمرده

      همه تاکیدش این بود که (أَنَا بَشَر مِثْلُکُمْ )

      فقط ما همانیم که (فراموش نکردیم که) باید باشیم.

      خب اگر توحید رو به درستی درک کنیم

      دیگه نگران شرک نخواهیم بود و بزرگترین دستان خدا هم به کمک ما خواهند آمد‌.

      هر چند « الیس الله بکاف عبده»

      باشد تا رستگار (شویم ان شاءالله)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        کیمیا رضایی گفته:
        مدت عضویت: 1931 روز

        سلام به آقای حافظان عزیز که همیشه از خواندن کامنتاش فقط میشه لذت برد

        دوست خوب و هم فرکانسی من مرسی برای این که کامنت منو خوندید و ممنونم از شما برای این کامنت زیبایی که گذاشتید

        چقدر خوب بود توضیح شما راجب پیشرفت و رشد که فقط داریم به مرحله بالا تر میریم چه خوب شد که الان این موضوع بهم یادآوری شد برام مثل نشونه بود این حرف

        آخر کامنت نوشته بودین خدا برای بندش کافیه واقعاً هم کافیه اصلا این توکل کردن و تسلیم شدن در برابر خدا معجزه ها کرده در زندگی من اینکه خدا اصلا از راهی که نمی‌دونیم و فکرشو نمی‌کنیم دستانش رو برامون همیشه آورده تو زندگیمون کافیه اعتماد کنیم بهش و باور داشته باشیم که برامون کافیه

        همیشه شاد ثروتمند سلامت باشید و در حال پیشرفت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سید عظیم بساطیان گفته:
      مدت عضویت: 813 روز

      بنام خدای مینو سرشت.

      سلام دارم خدمت خواهر و جواهر ارزشمند کیمیای توحیدی

      کامنت تو خوندم و کلی لذت بردم. ایول دختر

      که اینقدر شجاع هستی ، و تونستی بر ترس هات غلبه کنی…

      بله امروز شما نشون دادی ، می تونی …

      و این گوی و این میدان

      جای تحسین داره …

      اینجاست که باید به حرفای استاد عمل کنیم. پس کی ؟

      انشاءالله معمار زندگیت باشی .

      سلامتی و حال خوب رفیق همیشگیت.

      ای فرشته ی متعهد

      سفرتونم به سلامت

      امضای الله مهربان

      پای تک تک آرزوهات.

      منتظر کامنت های فوق العاده خوبتون هستیم .

      ای دختر شجاع و نترس

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        کیمیا رضایی گفته:
        مدت عضویت: 1931 روز

        سلام به آقای بساطیان عزیز

        اینقدر حس خوب و حال خوب با کامنتتون بهم دادین که اصلا روزم رو ساخت مرسی برای این انرژی مثبت مرسی برای این دل مهربونی که داری و اینقدر خوب میتونید حال خوبتون رو به دیگران بدید

        باید بگم بله از زمانی که با پا گذاشتن تو ترس هام با نتایج کوچیک نسبتا بزرگش رو برو شدم خیلی خیلی اعتماد بنفسم برای کار های بزرگتر بیشتر شده و انشالله بزودی میام می‌نویسم از هدف هایی که بهشون رسیدم

        امیدوارم همیشه شاد ثروتمند سلامت‌باشید و حس حال خوب تو زندگیت جریان داشته باشه دوست خوب من

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          سید عظیم بساطیان گفته:
          مدت عضویت: 813 روز

          بنام خالق یکتا

          می نویسم با قشنگ ترین احساسم .

          برای بهترین و زیباترین

          خواهرم

          نقطه ی آبی شما رو دریافت کردم و کلی حال خوب ،

          کلی احساس خوب ،

          خواهر توحیدی و شجاع

          کامنت های که براتون می نویسن بچه ها ارزش داره ،

          با پول نمیشه خرید ”

          این نوشته ها رد پای شماست و باقدرت ادامه بده، و از نتایج خوبت برامون بنویس

          منتظر خبر های مسرت بخشت هستیم،

          ما با نتایج مون هم خودمون و هم استاد خوبان رو خوشحال میکنیم.

          ثابت قدم بمون.

          دوستدار و دعای گوی شما هستم .

          تقوا داشته باش،

          و خود رو برای مسیر ی که خداوند برات مهیا کرده، آماده ساز

          اندازه ی اون حس قشنگت دوست دارم .

          سایتون برقرار

          و لطفتون مستدام

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مهدی رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 1935 روز

    سلام به مرد توحیدی اولین کسی که در زندگیم توحید واقعی رو به من آموخت شما بودید و این لطف فرمانروای کیهان بود که منو با شما آشنا کرد و همواره سپاسگزار شما و خداوندم الهی شکرت .

    چقدر زیباست هدایت پروردگار الله اکبر دیروز با عزیز دلم مائده در مورد توحید صحبت کنم و بگم همچیز توحید هست همچیز باورهای توحیدی هست و این فایل مستقیم ربط داشته باشه به توحید و باورهای توحیدی الله اکبر .

    7 صبح جمعه بیدار بشم هدایت بشم به سایت استاد گلم عباسمنش و اونوقت این هدایت رو دوباره از شما بشنوم االله اکبر همین دیروز قدم 6 فایل اول 12 قدم بودم که شما در مورد هدایت صحبت کردید اینکه هدایت الله حتی میتونه از طریق تک تک سلول های بدن صورت بگیره و امروز مهر تایید این حرف شما خورد اره خورد .

    من 7 صبح پاشم و هدایت بشم از طریق تک تک سلول های بدنم به سایت شما…الله اکبر .

    شما از کلام خدا در قران به من اموختید ای آدم و حوا به زمین فرو آیید و حتما هدایتی از جانب من به شما خواهد آمد و هم به بنی آدم…..

    خدایا شکرت هر لحظه داری هدایتمون میکنی به مسیر راست به مسیر کسانی که به آنها نعمت دادی نه آنان که غضب کردی و نه گمراهان .

    این فایل اون گربه دقیقا من بودم اره من بودم چرا که در زندگیم بخاطر فشار مالی تمام اعتماد به نفسم رو از دست دادم و مهارتی که 5 سال زمان گذاتشه بودم رو کلا فراموش کردم و رااننده وانت شدم اما به لطف الله این پرسه 1 ماه طول کشید و فشار مالی به لطف خدا درست شد فشار مالی که سالها امانم رو بریده بود…

    و من مجدد دوباره شدم همون مهدی رحیمی متخصص در کارش اما مهدی رحیمی که من من نمیکنه…..میگه اگر من الان منم لطف خداست که شامل من شده وگرنه من هیچی نیستم اگر من متخصصم در کارم این لطف خداست این رحمت خداست اره اینها لطف و رحمت خداست و ما بدون خدا هیچی نیستیم حتی بقول شما قلبی که مارو میتپه هوایی که تنفس میکنیم خونی که در جریانه سلول هایی که در هر لحظه میمیرند و زنده میشوند همش و همش خداست اره خداست ما هیچی نیستیم فقط داریم بی نهایت بخشندگی و مهربانی خدا رو تجربه میکنیم …..

    الله اکبر

    استاد تو فایل ازتون یاد گرفتم تواضع در برابر خدا یعنی شکرگزار بودن یعنی احترام گذاشتن به خدا یعنی قدرت دادن به تنها قدرت کیهان ….

    این فایل درسهای زیادی داشت ولی درس من متواضع بودن در برابر نعمت های خدا هست.

    خدایا ای فرمانروای کیهان راضیم ازت راضیترینم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 86 رای:
  4. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1063 روز

    به نام خداوند نقش‌های قشنگ

    سلام به استاد عباس منش عزیز و سخاوتمند از حتی از ریزترین و روزمره‌ترین اتفاقات زندگی برای ما درس‌های شگفت انگیز بیان می‌کند.

    از همان جعبه جادویی ، جادوی قوانین را برای درس دادن به ما استفاده می‌کند همان جعبه‌ای که همه ما وجهه‌های منفی و برهم زننده آرامشمان را با پیگیری اخبار و سریال های

    بدبختی طی این سالیان برای خودمان رقم زدیم حالا استاد مثل کیمیاگری طلای ذات این جعبه جادو را برای ما نمایان می‌کند.

    به لطف فرزندانم تاکنون 8 بار این انیمیشن را دیدم اما نکاتی که استاد گفتند برایم جذاب بود از چه جهت از آن جهت که سگ داستان را من آدم خنگ و ساده لوحی می‌دیدم نه مثبت نگر،

    گرگ داستان را مظهر ترساندن بچه‌ها می‌دانستم نه مظهر بیرون کشیدن و برانگیختن شجاعت . نکته دیگر دکتر داستان بود که اگر به حرفش گوش می‌دادی محکوم به فنا و نابودی بودی همان که استاد در فایل توحید عملی 8 در مورد ژنتیک و تاثیر آن و شرک توضیح داد.

    استاد راستش را بخواهید انیمیشن« لوکا»، «پاندای قرمز» و چند انیمیشن انگیزشی دیگر هم هستند یکی از این جدیدترین‌ها و مطابق قانون هستی ها ساخته شده‌ها، انیمیشن« المنتال» است اگر ببینید و با دید استادیتان برای ما شاگردها قوانین را به صورت تصویری و سناریویی بازگوکنید خیلی جذاب‌تر و ماندگارتر در ذهن می‌شود جای بگیرد چون زبان تصاویر بسیار شیوا گویا و تاثیرگذار است.

    باز هم ممنونم که حتی از کوچکترین لذتی که بردید بابت دیدن یک انیمیشن نگذشتید و آن لذت را با ما شریک شدید تا ما هم بیشتر از زندگی و قوانین لذت ببریم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
    • -
      عارفه گفته:
      مدت عضویت: 1204 روز

      سلام به نفیسه نازنینم

      بانوجان تبریک بهتون میگم یکساله شدنتون را در این خانواده ی فوق العاده

      دقیقا با حرفتون و جعبه جادوییون موافق هستم

      و جذابیت سایت عباس منش همینه که استاد از هر مبحث توحیدی راحت نمی‌گذرند و کار ندارند که مثلا این حالا یک انیمیشن و باید بچه ها ببینند

      برعکس می‌بینند و نکاتش را میگند و باعث میشه من در کنار بچه هام بشینم ببینم و از هر بخشش با آگاهی استفاده کنیم

      و چقدر همین هوشمندانه کار کردن استاد باعث میشه ما در تمام جوانب توجه به نکات مثبت داشته باشیم

      و یادم میاد تو مدت تابستون که بچه ها ساعت 2شبکه پویا فیلم سینمایی و انیمیشن میبیننداز یک سری جلمه هایی که برام زنگ میخوره که میفهمم این انیمیشن ارزش دیدن داره ومیشینم با بچه هام میبینم و آموزه های استاد را داخلش وقتی میبینم به بچه ها در موردش حرف میزنم و احساس میکنم همین توجه باعث شد که حتی تو سایت استاد هم هدایت بشم به دیدن این انیمیشن که به جرات میتونم بگم اگه قبلش حرفای استاد را نشنیده بودم شاید راحت ازش می‌گذشتم

      بهترین هارا برات آرزو دارم عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        Nafis گفته:
        مدت عضویت: 1063 روز

        سلام به عارفه جان خوب رو و خلاق.

        من از زمانی که بازی شکارچی نکات مثبت شدن را استاد از زبان شما بازگو کرد شما را تحسین می‌کنم. گرچه خودم موفق نشدم توی خانواده این بازی رو انجام بدم چون احساس کردم حالت رقابتی ایجاد کرد در خانواده ما اما خودم از آن زمان هر لحظه دنبال دیدن زیبایی‌ها هستم بیشتر از قبل

        و خدا را شکر به صورت گذری یادآوری برای اعضای خانواده تازه فهمیدم هر فرد دنیای منحصر به فرد خودش رو داره و شیوه منحصر به فرد خودش رو برای رسیدن به حال خوب باید پیدا بکنه تازه بعد از یک سال عضو این خانواده بودن

        از صمیم قلب تشکر می کنم هدیه ی تبریک شما بابت یک سال عضویت در این سایت را.

        خودم روزشماری می‌کردم فکر نمی‌کردم خدا از طریق شما الگوی موفق هدیه این یک ساله شدنم رو بهم بده. از خوشحالی بال در آوردم.

        خودم هم با توجه به هدیه‌هایی که استاد و مریم جان در سریال زندگی در بهشت بابت کارهای معمولشان به خودشان می‌دادند به خودم هدیه دادم و اسمم را به اضافه شکوفه بهاری کردم.

        درست فرمودید عارفه جانم، منم در انیمیشن‌ها بیشتر قانون را می‌بینم. یکی از همین خوب‌ها رایا و آخرین اژدها است شاید برای ما که فرزند کوچک داریم این هم یک نکته مثبت باشد که بتوانیم با فرزندانمان انیمیشن‌های خوب ببینیم و قانون را از لا به لای این تصاویر بازگو کنیم هم قانون گفتیم هم لذت بردیم سرگرم بودیم هم در کنار هم بودیم .

        یک تیر چند نشان .

        همیشه لحظاتتون عاشقانه و عارفانه با خدا

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          عارفه گفته:
          مدت عضویت: 1204 روز

          سلام عزیز دلم

          دقیقا بازی شکارچی مثبت بر هرکسی و هر خانواده ای درس های مختلفی داره اینکه کیا همراه میشند کیا جا می‌زنند کیا تحمل شکست نداره کیا حتی حاضر نیستند حال خودشون را خوب کنند و….

          و خود شما هدایای شدید برای اینکه من از اسم انیمیشن هایی که گفتید دیدم آخری را ندیدیم همین امروز دانلود کردم که با بچه ها ببینم

          و پاندای قرمز که فوق العاده است نشون بارزی از خودت بودم و برای کسی زندوی نکردن بود

          و نکته جالبی که امروز صبح از فیلم گربه چکمه پوش متوجه شدم یادم اومد اون گربه سیاه خانمه آرزوش پیدا کردن یک کسی بود که بتونه بهش اعتماد کنه در صورتی که قبلش با تمام وجود میخواست به سگ ثابت کنه به هیچ کسی اعتماد نکنه و حتی لباس سگ را از تنش قاپید تا بهش ثابت کنه نباید به من اعتماد میکردی

          و خواستم با شما به اشتراک بزارم

          مرسی بابت بودنت بانو جان

          مثل همیشه

          بهترین هارا برات آرزو دارم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
          • -
            Nafis گفته:
            مدت عضویت: 1063 روز

            سلام به عارفه عزیزم

            چه نکته ظریفی را در مورد گربه سیاه خانم گفتید با اینکه من خیلی این کارتون را دیدم اما این نکته اعتماد را ندیده بودم .

            تشویق شدم یکبار دیگر هم بشینم ببینم . کودک درونم از کارتون خوشش میاد و تقریباً همه کارتونهایی که بچه هام میبینن من خودم جلو جلو لود کردم و با هم می بینیم.

            وجود شما در این سایت با این دید شکارچی مثبت ها برای همه ما هدیه است و چقدر من خوش شانسم که خدا منو پیش شما ها گذاشتن .

            اون خاطره‌ای که از محرم شربت و غذای همراه نوشابه دختر گلتون (اگر درست یادم باشد مهدیس جان)برامون نوشتید هم پر از همین جنس حال خوب و آگاهی بود .

            زندگی درست همین است در لحظه حال خوب از خود ساطع کردن.

            در پناه جان جانان خوش و سرمست از عارفانه ها باشی .

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
          • -
            فائزه خدابخش گفته:
            مدت عضویت: 2392 روز

            سلام به عارفه بانوی خوش انرژی و زیبابین

            تحسینتون میکنم واسه ایده ی بازی شکارچی مثبت (وسابقون السابقون اولئک المقربون) رو در خونواده تون اجرا کردید، ایده ی الهی و تحسین برانگیزی هست

            که در زندگی استاد و خانم شایسته هم جاری هست …

            درواقع خیلی در رفتارهای خانم شایسته دیده میشه … مثل زمانیکه در یکی از قسمتهای سفربه دورامریکا استاد زباله های اطراف رو جمع میکرد، وخانم شایسته هم فرداش هرچی زباله در مسیر پیاده رویش بود رو جمع کرده بود ..‌. و ادم رو بیاد همین ایه والسابقون والسابقون اولئک المقربون مینداخت، کسانیکه در خوبیها از همدیگه سبقت میگیرند

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    علی بردبار گفته:
    مدت عضویت: 1858 روز

    سلام دوستان عزیزم

    ماتم برد! همین دیشب دنبال کارتونها و فیلمهای مورد تایید استاد می‌گشتم! توی عقل کل، یه صفحه ای رو در این زمینه پیدا کردم و چندین فیلم رو لیست کردم از آرای بچه ها.

    ولی همونجا هم میون علما درگیری بود که اصلاً فیلم نگاه بکنیم یا برای کنترل ورودیهای ذهن، فیلم رو هم مثل تی وی، بایکوت کنیم!

    ممنونم خدای من! ممنونم ذهن معرکه ی من! این فایل، نشانه بزرگ و دلگرمی بزرگیه! سپاس!

    امروز گربه چکمه پوش رو دانلود میکنم و بعد دیدنش دوباره کامنت می‌ذارم، ولی چه اتفاق خوبی ، چه روز خوبی! چه نشانه خوبی!

    خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
    • -
      کیمیا رضایی گفته:
      مدت عضویت: 1931 روز

      سلام به علی آقا عزیز

      مرسی از شما!

      با خواندن کامنت شما دیگه مهر تایید بر هدایت هر لحظه ای از سمت خدا بر باور های من زده شد

      انگار قرار بود بیام الان اینو بخونم تا ببینم به چشم که همون لحظه که درخواست از طرف ما شکل میگیره چجوری خدا هدایت می‌کنه آدم رو به سمت خواستش

      چقدر واضح نشونه ها تو زندگیمون دارن خودشون رو نمایان میکنن خدایاشکرت

      امیدوارم همیشه شاد و سلامت و ثروتمند باشید دوست خوبم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        علی بردبار گفته:
        مدت عضویت: 1858 روز

        سلام کیمیا جان

        البته خیلی وقتها هم این هدایت رو باور نمی‌کنیم.

        تو تمرین ستاره قطبی، ساز و کاری هست که ما رو بیشتر مترصد دریافت هدایت می‌کنه و ذهن به سمت باور کردن این هدایت پیش می‌ره.

        نهایتا و بعد از استمرار در این مسیر، داره باورم میشه که هدایت، لحظه ایه! به شرطی که خودمون مترصدش باشیم و باورش کنیم.

        خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    سودا مختاری گفته:
    مدت عضویت: 1955 روز

    به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه و به صورت کاملا طبیعی و بدیهی

    سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان عزیز

    این روزها در مسیر درست، الهامات خدا رو واضح و شفاف دریافت میکنم خدایی که هر لحظه با نشونه ها با من صحبت میکنه به من میگه تو این تضاد تو کفه ایمان رو سنگین تر کن به من توکل کن روی من حساب کن نترس و غمگین نباش اراااااام باش احساست رو خوب نگه دار من پشتتم من هوا تو دارم من برات همه چیز و همه کس میشم

    استاد جان من با درک توحید نترسیدم با قدرت حرفم رو به افرادی که منو تهدید و سرزنش می‌کردند زدم به ریسمان الهی خداوند چنگ زدم که نا گسستنی هست من رها شده نیستم من فقط حرکت میکنم الهامات رو اجرا میکنم نمیخوام و نمیتونم با ترس با بی عزتی زندگی کنم به هر قیمتی راضیم مثل گربه داستان بمیرم ولی با ترس زندگی نکنم

    به زیباییها و نعمتهای بینهایت که در این لحظه دارم توجه میکنم سپاسگزاری میکنم در لحظه حال هستم از آینده نمی‌ترسم چون قدرت و شکوه و زیبایی خدا رو میبینم خدایی که تمام این جهان و کهکشان‌ها و کرات و سیارات رو هرچی رو که خلق کرده مدیریت میکنه خواب و سستی و فراموشی نداره بخشنده گی بی حد و حصر داره قدرت داره کارها براش آسونه راحته منو زندگیم رو هم راحت مدیریت میکنه من در مقابل این قدرت صفرم و خود خدا کارها رو انجام میده و داده من فقط باید به این خدا ایمان داشته باشم

    من خوش بین شدم هر اتفاقی تهدیدی برای من الخیر فی ما وقع شده حکمتی شده که برام نمایان میشه تمام سعی خودم رو میکنم آروم و شاد باشم با سپاس گزار بودنم با دیدن زیباییهای فراوانی که اطرافم هست با باورهای توحیدی که استاد از صبح با فایلهای توحیدی تو ذهنم میشینه نجوای شیطان رو خفه میکنه

    فرکانس ترس بوی ترس نمیدم چون درک کردم از هر چی بترسی سرت میاد دارم سعی میکنم رها و تسلیم باشم آروم باشم تا صدای خدا رو واضح بشنوم و عمل کنم خدا پاسخ داده اجابت کرده و من فقط تمرکزم رو خودم رو خواسته هام و بودن در لحظه حال هست

    جادویی برای خوشبخت شدن من نیست بازی خیلی ساده هست کافیه من خوش بین باشم سپاسگزار باشم زیبایی ها رو ببینم خودم رو لایق بدونم قدرت رو به خدا بدم آروم باشم خداوند ظرف منو بزرگتر میکنه نعمتهایی که هست بوده و خواهد بود رو لاجرم دریافت میکنم هیچ چیز خاصی نیست من باید سمت خودم رو درست انجام بدم خداوندسیستم همیشه بی نقص عمل میکنه

    عادت کنم شخصیت من بشه که بگم من کاری نمیکنم خدا کارها رو انجام میده همه نعمت‌ها از سمت خداست متواضع باشم در مقابل این خدایی که تمام عالم و جهان هستی رو مدیریت میکنه و به من اجازه داده قدم از قدم بردارم حرکت کنم با هدایتش من کاری نمیکنم خدا کارها رو انجام میده من هیچ هوش و زرنگی و قدرتی ندارم من فقط دارم با هدایت خود خدا با اجازه خدا قدم برمیدارم اینو هیچ وقت فراموش نکنم هر روز و هر لحظه تکرار کنم غرور و منیتی نیست و نبااااید باشه جایگاه خودم رو بدونم که این خدا از کجا منو به کجا رسونده

    استاد این روزها هر فایلی میزارید گفتگوی خدا با منه منطبق با شرایط الانمه خدا با من صحبت میکنه هدایتم میکنه عاااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 60 رای:
  7. -
    زهره خانوم گفته:
    مدت عضویت: 953 روز

    سلام به استاد عزیز و‌مریم جان زیبا

    استاد چقدر فایلهاتون رو دوست دارم

    من مدتهاست که فیلم نمیبینم مگر حال خوب کن باشه و درسهای معنوی خوبی درونش باشه که این انیمیشن رو الان دارم دانلود میکنم که ببینمش چون ارزش دیدن داره

    چقدر هرکدوم از قسمتها ارزشمنده و ارزش چندبار دیدن رو داره با اینکه رایگانه ولی میلیاردها دلار قیمت داره

    وقتی حرف از خدا میزنید عشق و آرامش تمام وجود ادم رو در برمیگیره

    از ترسها گفتید که فقط توهمی بیش نیستند و باید رفت تو دل ترسها و‌فراریشون بدیم

    از غرور گفتید که وقتی به اهدافت میرسی و یادت بره کمکهای خداوند رو ، ازت گرفته میشه تا یادت بیاد که تو بدون کمک خداوند هیچی نیستی

    اینکه میشه در همین لحظه از زندگی لذت برد

    اگر دیدت و نگرشت رو‌عوض کنی زندگی روی زیباشو نشون میده.

    عاشقونم و ایمان زیبا و نگرش قشنگتون رو همیشه ستایش کردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  8. -
    میثم معصومی فرد گفته:
    مدت عضویت: 2176 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام وخسته نباشید خدمت استاد عباسمنش عزیز وخانم شایسته مهربان ودوستان گلم

    استاد چقد این فایل منو تحت تاثیر قرار داد که چقد ما تو زندگی غرور میگیرمون ومیترسیم وجون خودمون از دست میدیم و میریم یه گوشه میشینیم و میشیم گربه خونگی

    و خیلی کم پیش میاد که مثل سگ خوشبین باشیم و همه چیو زیبا ببینیم وهدایت بشیم به سمت مسیرهای ساده وزیبا

    خیلی داستان دارم برای خودم که ترسیدم ویا غرور گرفته منو واز مسیر دور شدم

    یه داستانی دارم برای خودم زمانی که فایلهای رضا عطار روشن گذاشتین روی سایت

    من چندتا بدهی داشتم که برای خودم خیلی بزرگ بودن که باید در یکماه همشون میدادم ترساها هم وجودم گرفته بود که نمیشه از کجا با کدوم پول درامدی نداری

    این قسمت اضافه کنم قبلش شغلم خرید فروش پسته بود از اونجایی که سال قبل سرما زدگی شده بود و محصول انچنانی برای خرید فروش نبود عملا درامدی هم نداشتم و بیکار بودم

    خلاصه ترسها منو احاطه کرده بود که نمیتونی

    فایلهای رضا عطار روشن امدن روی سایت شاید صد بار گوش دادم هنوزم از مسیر خارج میشم میرم سراغ اون فایلها

    گوش دادم و داستان بدهی دوستش تعریف کرد که از خداخواسته بدهی دوستش بده

    منم از خدا خواستم گفتم بدهی منو بده من ندارم هیچ راهی هم که بخوام این پول جور کنم ندارم

    نمیدونم نیم ساعت شد یا یکساعت شد ینفر زنگ زد بهم کجایی چکار میکنی گفتم فلان جا گفت میای منو ببری یه شهر دیگه کرایه ات هر چی بشه بهت میدم

    اون نفر افغانی بود چون دوست افغانی زیاد دارم

    بلافاصله گفتم اره میام رفتم کرایه هم گرفتم

    دیگه شروع شد نمیدونم چی شد شماره من بین اینا پخش شد که اینم کار خدا بود

    کار به جایی رسید که درامد من چند برابر شد حتی از پسته فروشی بیشتر

    از اونجایی هم چون افغانی بودن خیلی کرایه بیشتری میدادن

    ولی من خیلی حس خوبی بهشون دادشتم بارها میشد میگفتم خدایا شکرت چقد اینا انسانهای درستی هستن و بودن خیلی خیلی ادمای کار درستی بودن

    خودشون میگفتن بهم تو خیلی کرایه بیشتر از بقیه میگیری ولی ما دوست داریم با تو بریم

    پول اون بدهیا جور شد و من دادم

    و درامد من خیلی زیاد شده بود طوری که خیلی کارها انجام دادم

    تو شرایطی که بعدش از دوستام میپرسیدم همشون شاکی بودن از این وضع

    خلاصه چند نفر از دوستام در مورد کارم فهمیده بودن حالا تو فاز نصیحت که نه اینکارو نکن زشته مردم چی میگن تو فلانی

    منم هم ترسیدم همم غرور گرفتم اره درست میگن این چکاریه من دارم انجام میدم ولی بازم داشتم ادامه میدادم ولی همش مواظب بودم کسی نبینه

    و درامده شروع کرد به کم شدن و فرشته مرگ امد

    منی که تو اون شرایط بودم و ارزوم بود که بتونم بدهیم بدم خدا کمک کرد و پرداخت شد

    از اینجام که غرور گرفتم که نه من زشته اینکارو بکنم

    به لطف خدای مهربان یه مدته پی بردم به اشتباهاتم و که حرف مردم برام اهمیت نداشته باشه یه سری نشونه ها درباره یه شغل جدید امده و این فایل هم حجت تمام کرد

    استاد خیلی تشکر میکنم بابت این فایل بی نهایت تاثیر گذار

    انشالله همیشه شادو سلامت وپیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 39 رای:
    • -
      عارفه گفته:
      مدت عضویت: 1204 روز

      سلام میثم عزیز

      ووواووووو چه فوق العاده

      قشنگ ضربان قلبم رفت بالا از اینکه چقدر خوشگل قانون‌ را با داستان زندگیت به رخ می کشیدی

      ترس ترس ترس

      لامصب این ترس چیه

      چرا من که ه خانم خانه دارم و نیدونم خیلی توانایی دارم و میتونی مولد ثروت باشم ترس دارم که نکنه نشه

      چرا ترس دارم که اگه مدارک از همسری که احساس مثبتی کنارش نداره اگه جدا بشه پس خرجت را میخوای کی بده

      توکه خانواده ای نداری که با آغوش باز تو را پذیرا باشند

      تو اصلا برای فرار از اون خونه ازدواج کردی

      چرا

      چرا

      چرا باید بترسم مگه باور نکردم خدایی که انقدر خوشگل پلن های مختلف برام چیده بقیه پلن هارا هم میچینه

      لامصب چرا باید تو بترسی شمشیرت را بردار و بجنگ حتی بدون شمشیربجنگ حتی صلاح مرگ که از دستش افتاد بده دستش و بجنگ

      آره میثم جان من باید بجنگم

      باید بتونم تکلیفم را با خودم معلوم کنم از کجا معلوم حتما گذشتن از این تضاد برای من بین بنگ فوق العاده ای هست

      باید تحمل و ترس را از اقدام و ایمان به الله متمایز کنم بتونم درست تصمیم بگیرم

      امیدوارم همه ی ما تو هر بخشی که ترس داریم بتونیم باهاش بجنگیم

      بهترین هارا برات آرزو دارم میثم عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    جمال خسروی گفته:
    مدت عضویت: 1271 روز

    سلام استاد بی نظیر وبسیار عزیزم

    سلام بانوی قشنگ ومهربان این خانواده سبز

    سلام دوستان با صفای

    سلام بر خودم که هستم وتمرین میکنم که بودنم یعنی آفرینش. سلام وصد سلام

    سپاسگذارم

    فایل امروز اشکم و در آورد آنقدر شاد وخوشحالم کرد که جملات عاجز هستند تا معنای خوشحالیم رو ابراز بدارم خدایا شکرت که درک میکنم .

    سپاسگذارم که لذت بردن‌من بسیار تغیر کرد من اکنون با قوانین جهان که در این خانواده آنرا یاد گرفتم زندگی میکنم سپاسگذاری میکنم واستمرارم باعث شده که لذت بردن خودش یک نوع لذت رردن است الهی صد هزار مرتبه شکرت .

    سپاسگذارم .

    سپاسگذارم که صبح روز جمعه با اوج شادی شروع شد

    سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  10. -
    مجید صحرائی گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به استاد بینظیرم و خانم شایسته عزیزم

    چقدر زیبا بود این فایل و چقدر متناسب حال و هوای این روز های من بود.

    اول بگم که چقدر دلم برای پارادایس تنگ شده بود.واقعا هر دفعه از دیدن این همه زیبایی بسیار لذت میبرم.اون آب و هوای فوق العاده، اون دریاچه آروم،اون طبیعت بسیار زیبا! خدایا شکرت!

    نکاتی که خیلی توجهمو در این فایل جلب کرد و خیلی هم تجربه داشتم در زندگی برای این زمینه ها:

    مبحث ترس

    مبحث توجه به زیبایی ها و نکات مثبت

    غرور و منیت و مبحث توحید

    # موضوع مورد علاقه من ترسِ

    من از زمانی که از فایل ها و آموزه های استاد استفاده میکنم (مخصوصا روانشناسی ثروت 1) ،هرکجا که ترس میاد سراغم، هرکجا میبینم میترسم, طبق آموزه های استاد ، برنامه میزارم که برم داخل دل اون ترسه، برنامه میچینم برای اون داستان ترس!

    میرم توی دلش و مثالی که همیشه و همه جا برای خودم میزنم،ترس از مسافرت مجردی بود با خودرویی که همش خانواده باور های منفی داده بودن دربارش که این ماشین نمیره ,فلانه, بهمانه خطرناکه!

    و وقتی رفتم تو دل این ترس و پا روی این ترس گذاشتم ، درهایی از نعمت و ثروت و خوشبختی بروی من باز شد! چقدر پیشرفت کردم, چقدر بزرگتر شدم! و همیشه اینو سرلوحه کارم کردم و برنامم اینه که هرجا احساس کردم ترس سراغم اومده ، سریعا برم توی دلش که بقول استاد بعد از این کار میبینی ترس ها واحی بودن بیخودی میترسیدی !!!

    این موضوع رو قبلا حتی در روابط داشتم در روابط با پدر و مادر داشتم وخیلی جاهای دیگه که مثلا وقتی درمورد روابطم با پدر و مادرم،این ترس رو رفتم توی دلش و حلش کردم ،با پدر و مادرم رفیق شدم! و اونقدری باهم خوبیم که حد و مرز نداره!

    شخصیت من بعد از این اقدام عملی یعنی برنامه چیدن برای رفتن داخل دل ترس ها عملا متفاوت شد و هرکسی منو میبینه ، میگه تو چرا اینقدر نترسی!و چرا تینقدر اتفاقای خوب برات میوفته!چرا اینقدر ریلکسی و آرومی! و این نترس بودنه بهمراه (خوشبین بودن و دیدن نکات مثبت هر چیز ) قشنگ خاک این باغچه زندگی رو زیرو رو میکنن.

    هرچقدر از این موضوع بگم کم گفتم که هر موقع ترسی بهم وارد شد ،سریعا و هوشیار میرم توی دلش و فقط خدا میدونه که نتیجه ها میان بعدش!

    موضوع بعد توجه به زیبایی ها و نکات مثبته که من شخصا باتوجه به رهنمود های استاد عزیزم و‌ خانوم شایسته گرامی، سعی کردم داخل هرچیزی نکات مثبتشو ببینم.اولاش شاید یکم سخت بود ولی کم کم بقول استاد این چَرخ دندهه روغنکاری شد و افتادم روی روال طبیعی این مسیر،حتی لایف استایلم عوض شد و صبحا ساعت 5 صبح بیدار میشم بصورت کاملا خودکار با احساس شادی, میریم کنار زاینده رود در فضایی کاملا فوق العاده در طبیعت ، جایی که هم‌ رودخانه هست، هم زمین های کشاورزی ، هم هوای خوب ،هم کوه ، هم درخت و سرسبزی ،هم پرنده های زیبا و هم آفتاب زیبا و … و این زیبایی ها رو میبینم تحسین میکنم و لذتشو میبرم.و هر روز جاها و مکان های زیباتری رو در همون منطقه پیدا میکنم! اینا در حالی هست که تقریبا 30 سال بود چنین مکانی در فاصله ی بسیار نزدیک من بود و من بخاطر مسائل زیادی اصلا نمیدیدم!استفاده نمیکردم!

    و هر روز که میرم اون مکان ،به جرئت میتونم بگم یک مورد جدید،یک زیبایی جدید تری رو کشف میکنم! بله ،بخاطر اینکه توجه من روی زیبایی ها و نکات مثبته و جهان و قانون خداوند هم دقیق عمل میکنه و‌منو هدایت میکنه به زیبایی های بیشتر!!!

    # به جرئت میتونم بگم که در طول زندگیم هرموقع که غرور من رو گرفت و گفتم (من) فلان کارو کردم (من) بودم که اون تغییر رو دادم (من) برترم و … چوبش رو قشنگ خوردم و حتی همون تغییراتی هم که حالا مثلا در یک زمینه خاص ، داده بودم، از بین رفتن .

    اینی که بتونم توحیدی عمل کنم رو دارم خیلی روش کار میکنم و اینکار واقعا بمن احساس آرامش و امنیت خاصی در همه ی ابعاد و زمینه های زندگیم میده ،

    مثلا به موضوعی برمیخورم، میگم خدایا من هیچم،تو هدایتم کن،

    من هیچی نمیدونم، تو راه حل رو بمن بگو،

    من هیچی نمیدونم ، تو هدایتم کن به مسیر درست

    و هر بار این کار معجزه ها بمن نشون داده و‌مسیر ها به شکل باور نکردنی بمن نشون داده شدن.

    از استاد عزیزم بینهایت بخاطر این فایل سپاسگزارم

    از خانم شایسته عزیز که زحمت کشیدن و‌ این فایل رو فیلم برداری کردن بینهایت سپاسگزارم

    برای تمامی دوستان آرزوی ثروت، سلامتی و حال خوب و لب خندون رو دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
    • -
      زکیه لرستانی گفته:
      مدت عضویت: 1727 روز

      سلام دوست عزیز وارزشمندم آقا مجید

      چقد کامنتتون عالی بود

      خیییلی لذت بردم

      چقد آگاهی های ارزشمندی دریافت کردم

      چه نکات مهمی ک تاحالا بهش فک نکرده بودم

      یعنی درمدارش نبودم اینجا متوجه شدم

      مخصوصا

      رفتن تو دل ترس ها

      ک اگاهانه برنامه میریزید براش و با قدرت میرید و حلش میکنید

      تو روابط تون با پدر و مادر ارزشمندتون هم تونستین برید تو دل ترستون و حلش کنید چقد باعث رشد ادم میشه

      رفتن تو دل ترسها و انگار از درون بزرگتر میشی

      من چنبار انجام داده بودم اینکارو انگار یادم رفته بود این رفتن تو دل ترسها

      چقد قشنگ بهم یادآوری کردین سپاسگزارم

      مورد بعدی ک متوجه شدم

      اینه ک من خیلی رو خودم و توانایی هام حساب میکردم

      مغرور شدم ب کارم ب اینکه خدا فقط منو هدایت میکنه

      و بقیه گمراه ان

      و چقد واضح چوبشو خوردم

      درصورتی ک خدا کل موجودات و کل هستی و هدایت میکنه

      درهر لحظه

      چقد لذت بردم و حسم خوب شد وقتی این قسمت و خوندم:

      اینی که بتونم توحیدی عمل کنم رو دارم خیلی روش کار میکنم و اینکار واقعا بمن احساس آرامش و امنیت خاصی در همه ی ابعاد و زمینه های زندگیم میده ،

      مثلا به موضوعی برمیخورم، میگم خدایا من هیچم،تو هدایتم کن،

      من هیچی نمیدونم، تو راه حل رو بمن بگو،

      من هیچی نمیدونم ، تو هدایتم کن به مسیر درست

      و هر بار این کار معجزه ها بمن نشون داده و‌مسیر ها به شکل باور نکردنی بمن نشون داده شدن.

      چقد تحسینتون کردم و لذت بردم چقد عالی روخودتون کار کردین

      چقد قشنگه رسبدن ب این مرحله

      تسلیم شدن

      و سپردن کارها ب خداوند

      خدایا ازت سپاسگزارم بابت هدایتم ب این کامنت

      ازت میخوام هدایتم کنی تا ب این مرحله برسم

      مرحله ی تسلیم شدن

      و دادن قدرت فقط وفقط ب خودت و کنار برم از سر راهت تا خودت دست بکار بشی و همه چیزو برام

      ب راحتی وآسونی و عزتمندانه و ب عالی تربن شکل ممکن رقم بزنی

      سپاسگزارم دوست عزیزم

      ب الله یکتا میسپارمتون

      ان شاالله همیشه با قدرت این مسبر الهی و ادامه بدین

      و ب تک تک خواسته هایی ک خدا براتون در نظر گرفته برسین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        مجید صحرائی گفته:
        مدت عضویت: 1914 روز

        سلام دوست عزیز و همفرکانسی

        خیلی خوشحالم که کامنت تجربه های من از قوانین باعث شد یادآوری خوبی برای شما بشه و امیدوارم که همیشه بتونیم در تمام لحظات زندگی رها باشیم و اجازه بدیم این سیستم بدون تغییر خداوند ،ما رو در لحظه هدایت کنه و به بهترین جا ها ببره.

        خیلی حالم خوب شد از کامنت زیباتون.ممنونم ازتون

        براتون بهترین ها رو از خدای مهربون میخام.امیدوارم که همیشه در ثروت و سلامتی و شادی بینهایت باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: