درس‌هایی از انیمیشن گربه چکمه پوش - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)

794 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عمران نوری گفته:
    مدت عضویت: 1992 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش و خانم شایسته عزیز

    این فایل کلی درس و نکته داشت برای من

    مخصوصا این جمله ترس

    واقعا چیزی که الان تو بیزنسم درگیرش هستم

    من تو کسب و کارم تو معامله خرید و فروش متاسفانه مشکلی پیش اومده که باعث شد بار کشاورز که به کارخانه ارسال شد دچار خسارت بشه و کارخانه بار رو مرجع کنه

    و کشاورز هم شاکی شده و زیر بار نمیره و میگه من بار رو سالم تحویل دادم

    در هر صورت میخواد شکایت کنه

    و منی که به عنوان تاجر این وسط هستم ترس دارم که نکنه کشاورز بره شکایت کنه و پای من هم وسط کشیده میشه

    و چندبار باهاش صحبت کردم که بیام یه جورایی اونو قانع کنم

    و بعد الهام از خدا امروز دریافت کردم که بمن گفت تو زندگیتون هرگز به کسی باج ندید

    بعد فکر کردم و همون موقع فهمیدم که اره راست میگه من با این عملم دارم باج میدم

    و به خودم گفتم چرا از این اتفاق میترسم ؟

    اول اینکه من همیشه دارم روی خودم کار میکنم و اینو ایمان صد در صد دارم که من تو مسیر درست هستم و هر اتفاقی برام رخ بده به نفع منه پس اوضاع هیچ وقت برای من بد نمیشه تا وقتی که من دارم روی خودم کار میکنم روند همیشه برای من رو به رشده و هر اتفاقی هم برای من رخ بده به نفع منه و برای رشد و پیشرفت منه

    دوم اینکه چرا من باید اصلا بترسم و علت ترس من از چیه ؟

    من که کار خودم رو درست انجام دادم من قبلش به کشاورز گفتم که بار باید سالم به کارخانه برسه و اگر کنترل کیفی تایید کرد پولت رو کامل میزنم

    باری ارسال شد به هر دلیلی به دو ‌‌روز نکشید خراب شد بنابراین مطمئنا مشکلی از قبل وجود داشته که ربطی به خریدار همون کارخانه نداشت بنابراین سالم به کارخانه ارسال نشد

    پس چرا من باید بترسم من که کار خودم رو درست انجام دادم و از قبل هم همه چی به کشاورز گفتم که نحوه کار باید درست انجام بشه دیگه ایراد از کجا بود من نمیدونم

    چیزی که مطمئن هستم بار ارسالی تو‌ کارخانه سالم نرسیده پس طبق توافق فروشنده باید خسارت بده

    پس من که به عنوان یه واسطه این وسط هستم مقصر نیستم

    و جدا از این من که از خودم مطمئنم که کارم رو درست انجام دادم و تو این معامله ایراد نداشتم پس چرا من باید بترسم از اینکه نکنه طرف بخواد شکایت کنه

    اصلا میرم تو دلش و به کشاورز میگم برو شکایت کن

    چرا من بیام باج بدم

    من به هیچ کی بدهکار نیستم

    خدایا شکرت این فایل هم نشونه خدا بود که ترس به دل خودم راه ندم

    اولا منی که با خدا هستم خود خدا حواسش بمن هست و این اتفاقات رو داره برای من میفرسته تا من سیستم کاری خودم رو بهتر و باکیفیت‌تر انجام بدم

    و از این به بعد بیام با قرارداد کارهام رو پیش ببرم و تو تجارت رودرواسی رو بذارم کنار

    خدایا شکرت از اینکه این الهام رو بمن کردی تا برم تو دل ترسهام

    چون ترس مساوی با شرک مساوی با باج دادن به غیر خدا مساوی دور شدن از خدا

    پس خدایا من تنها به توکل میکنم و تنها تو را می‌پرستم و تنها دست یاری بروی تو دراز میکنم منو هدایت کن به راه راست به راه کسانی که به انها نعمت دادی نه گمراهان و غضب شدگان

    دوستان و استاد عزیز عاشق همه تون هستم

    دوست داشتم درس خودم رو از این فایلی که گرفتم بنویسم که من باید وارد دل ترسهام بشم و از هیچی نترسم

    ترس فقط یکسری افکارهای محدود کننده‌ست تو ذهن ماست وقتی که بریم تو دلش میبینیم چیز خاصی نبوده

    من نمیذارم این ترس همین جور تا اخر عمر با من بیاد که مانع رشد من بشه در تجارت

    من میخوام تو بیزنسم به درجات بالا برسم بنابراین هرگز نمیذارم این ترسها جلو پیشرفت منو بگیره

    من میرم تو دلش و همین جا خفه‌اش میکنم

    انشالله هر کجا از این کره خاکی هستید در پناه رب شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

    فعلا

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  2. -
    اسما ده مرده گفته:
    مدت عضویت: 1471 روز

    سلام به استاد عباس منشِ عزیز،نورِ مسیرم و مریم جانِ زیبا و تمامی دوستانِ هم فرکانسم

    من مدت طولانیه که عضو سایت هستم اما برای اولین بار احساس کردم حتما باید نظرمو مطرح کنم و سپاسگزار شمام برای اینکه این فضا رو برای ما ایجاد کردین تا بتونیم انرژی و هیجان و انگیزه ای که از یک فایل ارزشمند شما دریافت می‌کنیم رو به هزاران نفر با نوشتن کامنت منتقل کنیم،واقعا تمام جزئیات این سایت توحیدی عباسمنش منو به وجد میاره تازه اینو متوجه شدم وقتی کامنتی میزاری واقعا احساس می‌کنی توام یکی از اعضای این خانواده ای و میتونی یک عنصر تاثیر گذار باشی با اشتراک ذهنیت هات و تجربه هات،خداروشکر برای دقت بالای شما به تمامی ابعاد این سایت زیبا

    درباره گربه چکمه پوش میخواستم بگم من هم شاید بارها توی تله ی اینکه من هر آنچه که لازم است رو می‌دونم،یا اینکه از همه بهترم بارها و بارها گیر افتادم ،من توی یک شرکتی کار میکردم که محصولات اورجینال وارد میکردیم و اکثر مشتری هایی که میومدن،از لحاظ مالی،لِول بالایی داشتن،من ماه اولی که رفتم سرکار هیچ حرفی راجب اینکه کجا بودم،چیکار کردم و چی بلدم نزدم،فقط کار کردم و خوب کار کردم توی روز دوم اسم همه ی کتونی هارو یاد گرفتم همه ی تکونولوژی هارو یاد گرفتم،هر کدوم از بچه ها که میومد میدید رو به روی استند کتونی ها وایستادم شروع میکرد ازم سوال پرسیدن و من خیلی رَوون و مسلط جواب میدادم،همه تعجب میکردن از پیگیری و تمرکزی که گذاشته بودم و سوپروایزر و فروشنده یک فروشگاه به دو سه نفری که چند هفته قبل من اومده بودن و هنوز لَنگ میزدن توی شناخت محصولات دائما مثال میزدن و میگفتن یاد بگیرین ازش،منم اعتمادبنفسم هر لحظه بیشتر میشد و حس بهتری نسبت به خودم پیدا میکردم،یک روز وقتی تارگت داشتیم و 70 میلیون کم داشتیم توی همون ماه اول من یه مشتری گرفتم و فیکس 70 تومن فروختم،اونروز همه واسم دست زدن تشویقم کردن و مدیر فروشگاه که آدم سختی بود اون روز اومد بهم گفت آفرین واقعا کارت خوب بود،انرژی و احساس خوبم روی هزااار بود،فردای اون روز،توی چینش فروشنده ها منو از نفر هشتم،گذاشتن فروشنده سوم،نفر اول سوپروایزر بود،بعد فروشنده یک و بعدیش من بودم،نگاه همه بهم تغییر کرده بود دائما داشتن ازم تعریف میکردن و من هرروز داشتم بهتر کار میکردم،یک کلاس آموزشی توی شرکت گذاشته بودن که فقط سوپروایزر ها و مدیران اِسمشون توی لیست کلاس بود یعنی افرادی که بالای دو سه سال توی شرکت کار کرده بودن بین اونا مدیر شعبه ما اسم منم داده بود و گفته بود پتانسیل بالایی داره به نظرم باید حضور داشته باشه،وقتی رفتم توی جلسات کلاس حرفایی که میزدم،سوالایی که می‌پرسیدم و حتی حضورم اونجا برای همه علامت تعجب بود!

    تا اینکه توی ماه سوم من شدم بهترین پرسنل،بهترین فروشنده و فروشنده برتر ماه،عکسمو زدن توی اپلیکیشن و هرکس وارد میشد اول عکس منو میدید بهم کلی پاداش دادن،شدم فروشنده یک فروشگاه،هر روز و هر شب اول بودم و همچنان همه تعریف میکردن ازم اون ماه هیشکی از حقوقش راضی نبود ولی من بهترین و بالاترین حقوق و گرفتم اما کم کم فروتنی،تلاش و استمراری که داشتم جاشو داد به غرور و تکبر و خودبزرگ بینی،من با چشام دیدم که نتایج چقدر عوض شد،از یه جایی به بعد فکر کردم من واقعا از همه بهترم،هیشکی نمیتونه با من حتی رقابت کنه(سیستمی که دارم راجبش حرف میزنم 150تا نیرو داشت) فکر میکردم من فرق دارم،من استعدادم ذاتیه و دیگه نیازی نیست چیزی به خودم اضافه کنم همینی که هستم خیلی از تصورشونم بالاتره(به زبون نمی‌آوردم ولی توی عملکردم مشخص بود) دیگه جنس و بارِ جدید میومد راجبشون تحقیق نمی‌کردم ک چین؟چجورین؟چحوری پرزنتشون کنم و همچنان فکر میکردم فوق العاده ام

    تا اینکه یک نفر اومد که فروشنده خوبی بود،توی روزای اول ترکوند و خیلی رفت توی چشم،حتی یک بار هم توی ذهنم تحسینش نمی‌کردم فقط داشتم توی ذهنم میگفتم این اگه خوبه من به این دلیل و اون دلیل از این بهترم

    تا اینکه کم کم اون جایگاهی ک داشتم کمرنگ شد

    مدیران میومدن میگفتن خیلی ضعیف شدی ما انتظارمون چیز دیگه ای بود و من به جای اینکه یه نگاه به عملکردم،فکرو ذهنیتم بکنم،چون عمیقأ قبول داشتم از من بهتر نیس و غرور سراسر وجودم و گرفته بود عصبانی میشدم و میگفتم اینا چیزی از من نمی‌دونن،بازار خوب نیس که من نمی‌فروشم ولی خب حتی اینو هم توجه نمی‌کردم ک بقیه دارن میفروشن،ببین تو کجای کارت ایراد داره خب عزیزمن

    حقوقم هر ماه کم و کمتر شد

    دیگه نه تعریفی بود

    نه تمجیدی

    نه دیده شدنی

    نه عملکرد خوبی

    داشت تعداد شبایی که با فروش صفر میرفتم خونه هی بیشتر میشد

    فکر میکردم چشمم زدن

    ولی خب خودم باعث و بانی این نتایج بودم

    جایی که تلاشو متوقف کردم و توهمِ بی نظیر بودن چشامو بست!دقیقا شدم گربه چکمه پوش

    اما خب تا از اون سیستم اومدم خدای مهربونم مثل همیشه منو از باتلاق تاریکی ها نجات داد و تفکر کردم و ریشه تموم اتفاقاتو پیدا کردم

    این فایل ارزشمند شما هم مثل همیشه مُهر تاییدو زد واسم

    واقعا فروتنی و سپاسگزار بودن مثل شخصیت سگِ داستان واقعا به زندگیمون رنگ میپاشه

    میدونین ما انسان ها اگر کسی برامون کاری انجام بده حتما ازش بابت اون تشکر میکنیم مثلا وقتی کسی واسمون غذا درست می‌کنه حتما ازش تشکر میکنیم

    یه لیوان آب کسی بده دستمون حتما ازش تشکر میکنیم

    اگه هر کسی قدمی برامون برداره قدردانش هستیم

    مثلا تصور کنین آیا امکان داره همسر یا پارتنرتون واستون غذا درست کنه،شما هر روز بدون کلمه ای صحبت برین سر میز بشینین،غذا رو بخورین و بلند شین از سر میز بدون هیچ حرفی

    هر روز

    هر روز

    هر روز این تکرار بشه

    حتی گاها نارضایتی مونم از غذایی که میخوریم ابراز کنیم و دنبال چیزی توش بگردیم و غُر بزنیم

    آیا همسرتون روز دَهم هم با همون عشق و علاقه غذا درست میکنه

    آیا به همون اندازه وقت می‌زاره برای درست کردن بهترین طعم ها و باکیفیت ترین غذا؟

    وقتی میبینه شما هیچ نکته مثبتی توی کارش نمی‌بینین دیگه تمایلش برای عالی بودن رو از دست میده،چون شما اون عالی بودنو ندیدین،هیچ وقت!

    حالا فکر کن ما هر آنچه داریم از پرودگارِ بزرگِ

    تمام سیستمِ فعالِ توی بدنمون

    تمام طبیعت بِکر و درجه یکی که میبینیم

    تمام جریاناتِ کهکشانی

    هر آنچه که بود،هست،همه و همه نعمت هاییه که خداوند برای ما فرستاده

    ما اگر ثانیه به ثانیه هم سپاسگزار باشیم،باز هم هزاران هزار نعمت هست که جا میمونه

    تموم اون چیزی که مشاهده میکنیم رو خداوند برای ما قرار داده و چه خدایِ بخشنده،بزرگ و مهربانی داریم که سپاسگزاری کمترین اما بهترین کاریست که میتوانیم انجام دهیم،فقط باید بهتر ببینیم،واضح تر ببینیم

    دوستون دارم دوستای عزیزم

    سپاس از شما استاد گرانقدر برای آگاهی های فوق العاده ای. که همیشه ب من دادین

    خداروشکر برای این لحظه

    خداروشکر برای درسای ارزشمند این سایت دوست داشتنی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  3. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 917 روز

    به نام خدای زیباییها

    ردپای 35

    سلام‌به استاد خوبم سلام به مریم عزیزم‌

    سلام به دوستانی که من هر موقع کامنتهاشون رو میخونم انرژی میگیرم و بعد هم درس میگیرم

    خدارو شکر میکنم برای اینکه تو این سایت هستم ممنونم از شما دو عزیز که اینقدر به فکر شاگردهاتون هستین

    هر چند وقت یه فایل میذارین و به ما یه هشدار میدهین که بابا اگه مثبتفکر کنین و به زیباییها توجه کنین همه کارها به آسونی انجام میشه یعنی مشکلی برات پیش میاد آرام باش و بر زیباییها توجه کنین و هواستو از روی اون مشکل بردارو با ایمان بالا بسپارش به خداوند که او بهترین حلال مشکلات هست

    کارتون پر مفهومی بود بابد برای هر کاری که انجامش میدیم روی خدا حساب کنیم نه اینکه غرور داشته باشیم چون ما هیچ کاری رو خودمون نمیتوانیم انجامش بدهیم

    وقتی سپاسگزاری زیاد میکنیم خداوند هم نعمت زیاد به ما عطا میکند

    سپاسگزاری کلام معجزه گری ست

    چه کارهایی که با سپاسگزاری مداوم انجام شده به خودی خود و تمام اینها کار خداوند هست

    خدایا من به تو و عدالت تو ایمان دارم‌

    در پناه خداوند باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  4. -
    مسعود محمدی گفته:
    مدت عضویت: 3784 روز

    و خدایی که در این نزدیکی است…

    استااااااااد استاااااااد استاااااااااد! من کامنت های نسبتا زیادی روی سایت گذاشتم. و خیلیاشونم رو هم دوست داشتم شما بخونین. اما اگه فقط یه کامنت رو بتونم انتخاب کنم و از صمیم قلبم آرزو کنم که کاش استاد اون رو بخونه همین کامنته. از بانو شایسته هم خواهش می کنم اگه این کامنت من رو خوندن یا محتواش رو به استاد ارائه بدن و یا از طرف من ازشون خواهش کنن کمی زمان بذارن و این کامنت من رو مطالعه کنن.

    بنا به تعهدی که برای گذاشتن کامنت روزانه به خودم داده بودم، قصد داشتم حالا که جلسه اول دوره به صلح رسیدن با خود رو تموم کردم، امشب بیام و برداشت هام از این جلسه رو در صفحه مربوطه بنویسم، اما هدایت شدم به تماشای یک لایو که محتوای اون شدیدا منو تکون داد و باعث شد که بیام و این کامنت رو در آخرین فایل قرار گرفته روی سایت بذارم. این کامنتی که میذارم در مورد محتوای این فایل فوق العاده نیست. من این فایل رو باید بارها و بارها بشنوم تا بتونم درکش کنم و برداشتمو ازش بنویسم.

    لایوی که تماشا کردم مربوط به حدودا یکی دو سال پیشه. به فرد برگزار کننده و مضمون این لایو به دلیل حواشی بعدش اشاره نمی کنم اما خود شما قطعا با خوندن کامنتم متوجه موضوع خواهید شد. میخوام بگم چققققققددددددددددر وقتی یه انسان در مسیر درسته، سنگ هایی هم که به سمتش پرتاب میشه باعث رشد کردنش خواهد شد.

    استاد عزیزم! دورتون بگردم! قربونتون برم! من هیچوقت این قدر نسبت به شما احساساتی نبودم. اما الان اینقدر احساسات در درونم غلیان می کنه که دلم میخواست کاش بهتون دسترسی داشتم و آن چنان در آغوش میگرفتمون که هیچکس رو تا حالا اون طور در آغوش نگرفتم.

    علت این هیجان احساسات درون من، اینه که تماشای این لایو خیلی قشنگگگگ حرفای شمارو بهم اثبات کرد. خیلی خوب بهم نشون داد چطور خداوند محافظت می کنه از کسی که بهش ایمان داره. تماشای این لایو باورهای من رو نسبت به سخنان شما صدبرابر کرد.

    گاهی یه اتفاقاتی میفته که ظاهرش خوب نیست اما باطنش خیلییییییییی خوبه! روز پنجشنبه 10 تیر 1395، شما فایلی منتشر کردین به اسم «پاسخ» که اون فایل اختصاص داشت به پاسخ شما به یکی از ایمیل های افراد سایت که در مورد صحبت یکی از سخنرانان حوزه موفقیت در مورد شما، سوالی پرسیده بود. اون فایل الان روی سایت نیست اما من هنوز دارمش و هر بار با گوش دادنش چیزای زیادی یاد می گیرم. البته اون زمان که این فایل منتشر شد من یه جوون 22 ساله بودم که انگار در یه فضای دیگس! و هیچی نفهمیدم. اما الان خیلی خیلی بهتر می فهمم که وقتی توی اون فایل گفتین «عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد» یعنی چی!

    اون سخنران فکر می کرد با صحبت در مورد شما، می تونه جلوی انتشار آگاهی هایی که به قلب و روح شما نازل میشد رو بگیره اما هرگز نمیشه کسی که به خدا ایمان داره رو بهش کوچکترین لطمه ای زد.

    در فایل توحید عملی قسمت 6 شما صحبت کردین از تهدید های گاه و بیگاهی که در شروع کار باهاش مواجه میشدین. آدمایی که شمارو به انداختن توی جایی که عرب نی انداخت! تهدید می کردن و با رگای باد کرده میگفتن ما پدرتو درمیاریم. بیچارت می کنیم. نمیذاریم نفس بکشی! و … الان اونا کجان؟! استاد عباس منش کجاست؟!

    الله اکبر از قدرت خداوندی! وقتی که میگه کیست کسی که ما بخوایم یکی رو ببریم بالا اون بتونه جلوی مارو بگیره؟! (البته برای اینکه ذهن من نجوا نکنه میگم: خدا به طور ویژه برای استاد نخواسته که ایشونو ببره بالا! بلکه این استاد بوده که خواستن خدا رشدشون بده. فرصت رشد برای همه ما یکسانه و هرکس بتونه مثل استاد عباس منش روی خودش کار کنه، میرسه به هر اون جایی که دلش میخواد)

    استاد! عمیقا شمارو تحسین می کنم. با همه وجودم. از وقتی شروع کردین به کار روی ذهنتون، چالش های زیادی رو پشت سر گذاشتین. فوت فرزند، جدایی از همسر محترمتون، بدهی های مالی، از دست دادن تیم کاری و … . البته که این چالش ها خیلیاش به باورهای وقت خودتون برمیگشته اما در نهایت از شما یه انسان قوی و توحیدی ساخته که باعث شده همه توجهش به سمت الله باشه. و کاری به حواشی دورش نباشه. حتی اگه از سمت افرادی که از لحاظ فیزیکی بهش نزدیکن، آماج یه سری صحبت های چرت و بی پایه قرار بگیره.

    چقدر من باور شما و اعتقادات شما رو درست می بینم. وقتی که هرکس که ذره ای با شما قرابتی داشته، سعی می کنه با تخریب شخصیت استاد عباس منش برای خودش اندک اعتباری بخره و شخص استاد عباس منش، کوچکترین توجهی به این موضوع نداره.

    توی فایل توضیحات بیشتر در مورد قسمت 5 مصاحبه با استاد عباس منش که الان دیگه توی سایت نیست، از رهاییتون نسبت به عزیزترین آدمای زندگیتون صحبت کردین. گفتین که من با وجود این همه علاقه ای که به عزیزدلم دارم، اگه همین الان بگه میخوام برم به خداوندی خدا،‌ شاید دو سه ساعت ناراحت بشم اما بعد سریع به زندگی برمیگردم. و حتی از این هم پیشتر رفتین! رفتین سراغ پاره تنتون. فرزندتون. پسر برومند، زیبا و رشیدتون. گفتین هیچ کس رو در این دنیا به اندازه میکائیل دوست ندارم. اصلا عشق این بچه در دل من جوری وارد شده که خیلی عجیبه. اما همین پسر، با این همه عشقی که بهش دارم، اگه یه روزی بگه بابا نمی خوام باتو باشم، به خداوندی خدا خیلی ساده به زندگیم ادامه میدم.

    گفتین من فقط به خدا وابسته ام. اگه همه عزیزانمو، مال و مکنتمو، اعتبار و آبرومو و تمام چیزهایی که ساختم رو از دست بدم، خدارو دارم و خدا برای من تماما کافیه. وااااای از این حرفای بزرگ. ازین حرفایی که فقط روی زبون میشه به سادگی بیانش کرد. من حتی می ترسم تکرارش کنم! اونوقت شما نه تنها تکرارش کردین، بلکه در عمل هم واقعا این کارو انجام دادین.

    هیچوقت نمی تونستم این حرفهای بزرگ شمارو درک کنم تا اون لایو رو دیدم! تماشای اون لایو دنیایی از درس بود برای من. درسهایی که حالا حالا ها باید حلاجیش کنم تا بفهمم! یکی از بزرگترین درسهاش این بود که هیچ وقت،‌ مطلقا هیچ وقت و هیچ وقت نباید روی هیچ بنی بشری حساب کنم. هر کس که می خواد باشه. کافیه فقط ذره ای حساب کنم روی کسی که الان کنارمه و داره بهم محبت می کنه، خداوند آن چنان گوشمو می پیچونه که بفهمم جز اون نباید حساب کنم.

    باید این رو بارها و بارها تکرار کنم که: «هیچ چیزی از هیچ کسی بعید نیست!»

    باور به این جمله و پذیرفتنش باعث میشه هیچ وقت از کسی انتظار نداشته باشم. باعث میشه هیچوقت روی هیچ بنی بشری حساب نکنم.

    درس دیگه ای که این لایو برای من داشت این بود که چقدر آدمای اطرافم مهمن! و چقدر می تونن روی ذهن من تاثیر بذارن. چقدر کنترل ورودی های ذهن کار مهمیه! و اگه من ذره ای روی این موضوع کم کاری کنم، حتی اگه در بهشت برین باشم، به قعر جهنم می تونم سقوط کنم. شنیدن حرف های بقیه (هرچند که از عزیزانم باشن) می تونه روی مغز من تاثیر بذاره و باید هر چقدرهم که برام مهمن، وقتی حرفایی می زنن که نباید بزنن، بذارمشون کنار و دیگه بهشون کوچکترین توجهی نکنم. چون اگه این توجه رو داشته باشم، می تونن روی من شدیدا تاثیر منفی بذارن.

    درس سوم رو از شما یاد گرفتم استاد! بارها و بارها در مورد اعراض حرف زدین. آیاتشو از قرآن برامون آوردین اما برای من همچین موضوع واضح و شفاف نبود. تا این که دیدم این لایو مال بیشتر از یک سال پیشه و شما در تمام این مدت آروم و ساکت بودین و هیچ تغییری در عملکردتون لحاظ نکردین. به روزرسانی دوره کشف قوانین رو هم به تازگی تموم کردین و دارین روی دوره عزت نفس کار می کنین. این برای من خیلی درس بزرگیه.

    سنگ هایی به بزرگی یک کوه به شما برخورد کرده اما دریغ از ذره ای خروج از مسیر! دلیل نتایج شما همینه!

    سید حسین عباس منش کسی بوده که در تمام این سال ها بارها و بارها پشت سرش حرف زدن! چیزهای زیادی گفتن اما اون آدم تمرکزش روی خودش بوده. فرقی نمی کرده کی حرف می زنه و چی میگه! حرف حاشیه ای جاش توی سطل زبالس! نه توی مغز آدم! چقدر خوب شما این قوانین رو اجرا می کنین استاد! واقعا نتایجی که گرفتین نوش جونتون.

    نوش جونتون پارادایس. نوش جونتون فرشته ای به نام مریم شایسته. نوش جونتون اعتبار و عزت و تاثیرگذاری ای که دارین. نوش جونتون سلامتی و اندام زیبایی که دارین. و از همه مهمتر، نوش جونتون رابطه ای که با خدای خودتون، رب خودتون دارین.

    این لایو رو که دیدم، حس کردم نیاز دارم باهاتون حرف بزنم. از صمیم قلبم آرزو می کنم این کامنت من رو بخونین. آرزو می کنم پیغامم به گوشتون برسه و بهتون بگم که من، مسعود محمدی، شاگرد کم کار و شیطون گذشته و پشیمان و نادم کنونی، از تماشای این لایو به اندازه هزاران واحد دانشگاهی درس گرفتم.

    برام عزیز بودین، عزیزتر شدین. خدا عزت و بزرگیتونو بیشتر کنه استاد که این همه در زندگی افراد مختلف تغییر ایجاد کردین.

    دستتونو به گرمی و شمارو در آغوشم می فشارم..

    در پناه الله یکتا، تنها و تنها و تنها قدرت حاکم بر جهان هستی، شاد و سالم و پیروز و سربلند و موفق باشید.

    خدانگهدار

    1402.05.16

    02:04

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      جمال خسروی گفته:
      مدت عضویت: 1282 روز

      سلام دوست خوبم

      سپاسگذارم هستین

      سپاسگذارم بابت این حرفهای دل زیبا بین وزیبانگرتون تحسینت میکنم احسنت

      آفرین مسعود جان

      سپاسگذارم

      توی فایل توضیحات بیشتر در مورد قسمت 5 مصاحبه با استاد عباس منش که الان دیگه توی سایت نیست، از رهاییتون نسبت به عزیزترین آدمای زندگیتون صحبت کردین. گفتین که من با وجود این همه علاقه ای که به عزیزدلم دارم، اگه همین الان بگه میخوام برم به خداوندی خدا،‌ شاید دو سه ساعت ناراحت بشم اما بعد سریع به زندگی برمیگردم. و حتی از این هم پیشتر رفتین! رفتین سراغ پاره تنتون. فرزندتون. پسر برومند، زیبا و رشیدتون. گفتین هیچ کس رو در این دنیا به اندازه میکائیل دوست ندارم. اصلا عشق این بچه در دل من جوری وارد شده که خیلی عجیبه. اما همین پسر، با این همه عشقی که بهش دارم، اگه یه روزی بگه بابا نمی خوام باتو باشم، به خداوندی خدا خیلی ساده به زندگیم ادامه میدم.

      گفتین من فقط به خدا وابسته ام. اگه همه عزیزانمو، مال و مکنتمو، اعتبار و آبرومو و تمام چیزهایی که ساختم رو از دست بدم، خدارو دارم و خدا برای من تماما کافیه. وااااای از این حرفای بزرگ. ازین حرفایی که فقط روی زبون میشه به سادگی بیانش کرد. من حتی می ترسم تکرارش کنم! اونوقت شما نه تنها تکرارش کردین، بلکه در عمل هم واقعا این کارو انجام دادین.

      هیچوقت نمی تونستم این حرفهای بزرگ شمارو درک کنم تا اون لایو رو دیدم! تماشای اون لایو دنیایی از درس بود برای من. درسهایی که حالا حالا ها باید حلاجیش کنم تا بفهمم! یکی از بزرگترین درسهاش این بود که هیچ وقت،‌ مطلقا هیچ وقت و هیچ وقت نباید روی هیچ بنی بشری حساب کنم. هر کس که می خواد باشه. کافیه فقط ذره ای حساب کنم روی کسی که الان کنارمه و داره بهم محبت می کنه، خداوند آن چنان گوشمو می پیچونه که بفهمم جز اون نباید حساب کنم.

      باید این رو بارها و بارها تکرار کنم که: «هیچ چیزی از هیچ کسی بعید نیست!»

      باور به این جمله و پذیرفتنش

      سپاسگذارم هستین ومکتوب میکنی ما لذت ببریم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    زہرا کاظمے گفته:
    مدت عضویت: 1134 روز

    وای استاد مرسییییی بابت فایل های بی نظیرتون من رفتم این انیمیشن رو دیدم و چه قدر تحت تاثیر اون سگ قرار گرفتم یادش بخیر که چقدر یک تایمی شخصیت اون سگ رو با آموزش های شما پیدا کرده بودم بهترین روزهای زندگیم بودن اون دوره خدایا فوق العاده دلم تنگ شده برای دختری که با کوچیک ترین چیزهها بزرگترین شادی هارو بدست میاورد خدای من چقدر حسش شیرینه دلم میخواد با شکرگزاری و دیدن نعمت ها همون روح پر از آرامش رو بدست بیارم عاشق اون لحظه هاشم که نقشه از دید این راحت ترین لذت بخش ترین مسیر رو نشون میده وای این خود قانونه

    گفت آسان گیر بر خود کار ها کز روی طبع سخت میگردد جهان بر مردمان سخت کوش

    خدایا تو بی نهایت عشقی

    چقدر فایل هاتون آموزندست من دیوونشون میشم

    ترس یک ترسی رو در رابطم تجربه کردم که بتعث رفتار های اشتباهم شده بود خانمی که مهاجرت کرده بود و از طریقی باهم آشنا شدیم چت کردیم ورزشکارهم هست بهش گفتم من نمیدونم تو این موقعیت چکار کنم با همسرم مشکلم حل شه چه رفتاری کنم گفت قوی باش ضعف نشون نده نترس تا بتونی ثابت کنی که خطایی نکردی و همسرت باورت کنه رفتم با قدرت و ایمان به همسرم توضیح دادم و چقدر حالش خوب شد و چقدر همه چیز به سرعت درست شد و ترس های واهیم از بین رفتن و عشقمون بیشتر شد دقیقا همون ارامشی که باید رو به همسرم دادم و ایشون هم با اون آرامش بهم بسیار بسیار نزدیک تر شد شاید موضوع کامل حل نشده باشه اما من دارم روی خودم کارمیکنم و به این پی بردم تمام مسائل زمانی رخ میده که من به حالت بی انگیزگی و بی هدفی میرسم و میرم تو حاشیه و فراموش میکنم شکر نعمت و خوشبختیم رو بجا بیارم میخوام حالا خوشی بهم بیاد به قول استاد دوروز دوروز نباشه حکایتم

    الان هزینه کردم ویتامین خریدم و گوشت خریدم با اینکه عقد هستم و خرجش با خودم شد و استخر و پیاده روی رو شروع کردم همیشه تا ی حد کمی پیاده روی داشتم این مدت کمتر اما خب به خودم قول دادم این بار از کمالگرایی مسیرم رو رها نکنم امروز روز اولم بوده به خودم زمان زیادی بدم ناامید نشم دنبال جادوی یک روزه نباشم شده اجازه بدم خدا منو ببره اجازه بدم آروم آروم تغییرات اتفاق بیوفته بازم برای کمالگرایی اگر راهکاری بچه ها دارن لطفا راهنماییم کنید تا بتونم تو همین مسیر بمونم و ناامیدی رو از خودم دور کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      وجیهه بانو گفته:
      مدت عضویت: 1837 روز

      سلام زهرا جان

      داشتم کامنتهای جدیدی که اومده رو میخوندم…

      تا رسیدم به کامنت شما…

      اول کامنتت از تجربه های خوبی یاد کردی که چون در مسیر، متعهدتر بودی حالت خیلی بهتر بوده…

      برای درک همه این تجربه های فوق العاده بهت تبریک میگم دوست خوبم…

      و در آخر کامنتت درخواست کردی راهکاری برای کمالگرایی بهت داده بشه…

      چقدرررررر عالی که شما اون تجربه های مقدس رو در پرونده ذهنت داری…

      استاد میگن:

      ابزار ذهن منطق هستش

      و الان شما ابزار رو داری با همین ابزار میتونی افسار ذهنتو بگیری…

      درمان کمالگرایی شاکر بودن..

      «شکر کامل»

      یعنی چی: یعنی الان در هرررررررررررر شرایط هستی از هررررر جنبه ، بپذیری که اولا خودم مسئولشم..

      دوم این که بی کم و کاست شکر گزار باشی بدون اینکه خواستهاتو در شکر گزاری دخیل بدی…

      مثلااااا غذا میخوری میگی الهی شکر

      حالا شاید اون غذا کمی شور باشه..یا روغنش کم و زیاد باشه یا طعمش باب میلت نباشه…( یعنی اگه بگی الهی شکر خوب بود ولییییی مثلا روغنش زیاد بود، شکر کامل بجا نیاوردی)

      و همینطور در همه موارد زندگی مثلا الهی شکر بابت وجود همسرم ولیییییی کاش فلان اخلاق رو نداشت ….

      بیان این کلمات « ولی ، ای کاش ، کاشکی » و… توی شکر گزاری یا صحبت کردن یعنی ناشکری…

      یعنی نارضایتی از شرایط…

      یعنی دنبال یک شرایط ایده آل ذهنی…

      یعنی کمالگرایی…یعنی عقب گرد…

      پس زهراجان آگاهانه در محاوره هات ، در نجواهای ذهنی ، در صحبت روزانه مراقب کلامت باش دوست خوبم…

      خوشیخت و موفق باشی و سراسر غرق نور و عشق الهی…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        سمانه جان صوفی گفته:
        مدت عضویت: 1914 روز

        سلام به وجیهه بانوی عزیز و دوست داشتنی

        خیلی ازت ممنونم برای این کامنت، کاملا به موقع و خوش زمان رسیدم بهش…

        درمان کمالگرایی شاکر بودن.

        «شکر کامل»

        یعنی چی: یعنی الان در هرررررررررررر شرایط هستی از هررررر جنبه ، بپذیری که اولا خودم مسئولشم..

        دوم این که بی کم و کاست شکر گزار باشی بدون اینکه خواستهاتو در شکر گزاری دخیل بدی…

        بیان این کلمات « ولی ، ای کاش ، کاشکی » و… توی شکر گزاری یا صحبت کردن یعنی ناشکری…

        تا حالا از این منظر نگاه نکرده بودم وقتی کلمات ولی، ای کاش، اما و … ناسپاسی میشن، منطقیه چون باعثِ سپاس گزاریِ کامل نمیشن.

        مرسی از یاداوریِ این نکات جالب و کاربردی.

        جالبه که امروز هدایت شدم به شنیدنِ مجددِ فایل 180 سفر به دور امریکا که فحواش سپاس گزاری هست…

        ممنونم وجیهه جان، بهترین ها برای شما مهربان.

        الهی شکرت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        زہرا کاظمے گفته:
        مدت عضویت: 1134 روز

        سلام وجیه جانم امیدوارم حالت عالی باشه اومدم کامنت هایی که گذاشتم رو بخونم این کاکنت رو مرور کردم

        یک پیش سال دقیق!

        من چقدررر راهمو از اون زمان تا الان پیدا کردم

        گواهی نامه گرفتم

        شنا رو عالی یاد گرفتم

        و بعد اون علاقم رو پیدا کردم

        حتی بجز اینکه اموزش دیدم اموزش هم دادم!

        از اون حاشیه ها چقدررر دور شدم خدایا صدهزاااار مرتبه شکرت

        خوشحالم بابت احساس خوبم

        خوشحالم مدارم بالا تر اومد

        خوشحالم که رابطم با همسرم و خانوادم بهتر شد

        و چقدر یاداوری گذشته باعث امید میشه بفهمی رشد کردی

        ممنونم از کامنت فوق العادت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 669 روز

    ای که با نامت جهان آغاز شد

    دفتر ما هم به نامت باز شد

    دفتری که از نام تو زیور گرفت

    کار آن از چرخ بالاتر گرفت

    الهی به امید تو

    عرض سلام و ادب و بهترین درود ها خدمت استادان عزیزم: استاد عباسمنش عزیزم و استاد عزیزم خانم شایسته

    سلام به روی ماه همه دوستان عزیزم

    استاد چقدر لذت بردم از این همه درسی که شما از یک انیمیشن گرفتید و این همه درک وقتی امکان پذیره که با عینک قانون به همه چی نگاه کنی

    واقعن همه‌ی درس‌هایی که گفتید رو در تجربه‌های زندگی لمس کرده بودیم و وقتی داشتیم فایل رو با خانواده گوش می دادیم هی اِستُپ می کردیم و تجربه‌هامونو که حرف‌های شما و قوانین رو تایید می کرد یادآوری می کردیم و لذت می بردیم

    ما در هر شرایطی با هر آدمایی و در هر خونه‌ای و در هر شهری و کشوری که زندگی می کنیم این توانایی رو داریم که زندگیمون رو بهشت کنیم با تغییر دیدگاهمون، با تغییر باور‌هامون، با زدن عینک زیبا بینی… و اون وقته که به معنای واقعی زندگی می کنیم و خوشبختی رو حس می کنیم

    خیلی باید حواسمون جمع باشه چون شیطان ذهن همه‌اش می خواد بگه تو هیچی نداری…تو تنهایی…تو فراموش شدی…تو….. و خیلی وقت ها که ما فراموش می کنیم که چه قدر نعمت توی زندگی مون هست که اگه بخاطرشون سپاسگزار باشیم سراسر وجودمون پر میشه از عشق و شور و هیجان….با ناسپاسی میایم و احساسمونو جورررری بد میکنیم که انگار ما یه آدم به تمام معنا «نداریم» من خودم این موقع ها حس می کنم دارم به خدا توهین می کنم…که این حس نداری رو به خودم گرفتم؛ فقط هم بخاطر اینکه یه چیزی که توی ذهن من بزرگه،هنوز بهش نرسیدم و نمی بینم که در همین لحظه غرق نعمتم اگر به این همه نعمتی که دارم توجه کنم و سپاسگزار باشم که نتیجه‌اش احساس خوبه، همین احساس خوبه همه چی برام میاره

    خودم به خودم میگم عزیزم چته؟!

    آروم باش

    لذت ببر از زندگی و مطمئن باش با احساس خوب پوله هم میاد، کاری که عاشقشی میاد، سفرهای خوب میاد، مهاجرته امکان پذیر میشه، رابطه عاشقانه خود به خود بوجود میاد، قانون سلامتی میاد و میشه سبک زندگیت،

    و …و …و

    و اما ترس… تنها یه راه داره که دیگه نترسی:

    بری تو دلش

    همین و تمام… راه دیگه ای نداره

    وقتی بهش حمله می کنی و بعدش می بینی هیچی نبود جز یه توهم… وقتی میفهمی که من خیلی از اون ترس بزرگتر هستم؛ لذتی وجودتو فرا می گیره که به نظرم با هیچ چیز مادی قابل مقایسه نیست

    ( خودم تجربه‌اش کردم یَک لذتی داره انگار رو زمین نیستییییی رو ابرااااایی )

    من خودم انیمیشن خیلی دوست دارم و با عشق می‌بینم چون دنیای رنگارنگ و لذت بخشی داره، مخصوصن اگه با عینک قانون بهش نگاه کنی و به دنبال شکار درس‌هاش باشی….چند تا انیمیشن رو دیدم و به دلم نشسته اینجا میگم که هر کسی علاقه داره میتونه ببینه:

    انیمیشن Soul ( روح ) خیلی معانی زیبایی داره یکیش اینه که به هدف و مقصد نچسبیم و از جاده‌ی زندگی از لحظه لحظه‌اش لذت ببریم ( قانون رهایی )

    انیمیشن inside out ( درون و بیرون ) که نقش احساسات در زندگی رو نشون میده که:

    احساس خوب = اتفاقات خوب

    احساس بد = اتفاقات بد

    پذیرش احساسات و نجنگیدن باهاش

    انیمیشن لوکا

    انیمیشن موانا

    انیمیشن لوکا و موانا محوریتشون مرز شکنی و آزاد شدن از قید محدودیت‌های ذهنی گذشتگانه که خانواده بهمون تحمیل کردن

    انیمیشن قرمز شدن داستان دختری هست که همیشه به دنبال تایید گرفتن از دیگرانه خصوصن مادرش و این باعث شده زندگی بهش سخت بگذره و خود واقعیش رو گم کنه تا اینکه…

    انیمیشن غار نشینان 1 و 2 نشون میده که تغییر و رفتن تو دل ترس ها و عبور از محدودیت ها ( توی انیمیشن، غار نماد محدودیته ) و بهم زدن شرطی شدگی‌های منفی( ترس ها و نقطه‌ی امن) چقدر زندگی رو لذتبخش میکنه و زندگی از حالت روزمرگی خارج میشه و تجربه‌ی وسیعی از زندگی رو به ما تقدیم میکنه

    انیمیشن رالف خرابکار 2 ( یکی از نکته‌هاش در مورد عدم وابستگی بود وقتی رالف به دوستش وابسته میشه دیگه دوستش نمیخواد با اون باشه…وقتی به کسی وابسته میشیم به قول استاد اون آدم به سرعت نور از ما فرار میکنه یعنی دوست نداره با ما باشه از ما فاصله میگیره)

    خیلی دوستتون داااارم

    هر کجا هستید در پناه الله یکتا شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    این کامنت رو 13 مرداد ماه 1402 با اکانت مادرم نوشتم

    الان خوندمش, خدا رو شکر میکنم که حالا خودم گوشی خریدم و با اکانت خودم کامنت می نویسم،،

    خدایا شکرت بابت همه چی…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      فائزه خدابخش گفته:
      مدت عضویت: 2403 روز

      بنام قدرت مطلق کیهان خداوندِهادی وحامی و مهربان

      در تاریخ 3مرداد

      سلام به سیده زهرای قشنگ ونازنین

      ما در هر شرایطی با هر آدمایی و در هر خونه‌ای و در هر شهری و کشوری که زندگی می کنیم این توانایی رو داریم که زندگیمون رو بهشت کنیم با تغییر دیدگاهمون، با تغییر باور‌هامون، با زدن عینک زیبا بینی… و اون وقته که به معنای واقعی زندگی می کنیم و خوشبختی رو حس می کنیم

      خیلی وقت ها که ما فراموش می کنیم که چه قدر نعمت توی زندگی مون هست که اگه بخاطرشون سپاسگزار باشیم سراسر وجودمون پر میشه از عشق و شور و هیجان

      سپاس بابت کامنت قشنگت و یادآوریهایی که داشت

      لیست انیمیشنهات عالیه ، فقط جای elemental تو لیستت خالیه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        زهرا گفته:
        مدت عضویت: 669 روز

        به نام رب العالمین

        سلام و درود و عششششق فراوان فراوان خدمت فائزه جانم

        وااااای فائزه جان چقدر زیبا نوشتی :) بنام قدرت مطلق کیهان خداوندِهادی وحامی و مهربان اشک توی چشم هام حلقه زد…. سپاسگزارم

        خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

        سپاسگزارم بابت لطف و توجه و انرژی عالی شما فائزه‌ی زیبا و خوشتیپ

        بله فائزه جان مرسی که گفتی ؛ اتفاقن انیمیشن elemental هم دیدم و لذت بردم …. مفهوم و پیام های ارزشمندی داره .،

        ……….

        الله اکبر

        الله اکبر

        الله اکبر

        خداااای من

        ما در هر شرایطی با هر آدمایی و در هر خونه‌ای و در هر شهری و کشوری که زندگی می کنیم این توانایی رو داریم که زندگیمون رو بهشت کنیم با تغییر دیدگاهمون، با تغییر باور‌هامون، با زدن عینک زیبا بینی… و اون وقته که به معنای واقعی زندگی می کنیم و خوشبختی رو حس می کنیم

        خیلی وقت ها که ما فراموش می کنیم که چه قدر نعمت توی زندگی مون هست که اگه بخاطرشون سپاسگزار باشیم سراسر وجودمون پر میشه از عشق و شور و هیجان. سپاسگزارم فائزه عزیزم این قانونو برام یادآوری کردی:

        انرژی هیچگاه از بین نمیره فقط از صورتی تبدیل به صورتی دیگر میشود

        این جهان کوه است و فعل ما ندا

        سوی ما آید ندا ها را صدا

        واقعا رد پا گذاشتن همش سوده و سود و سود …. بازم میگم هیچوقت فکرشو نمی کردم که از طریق کامنت خودم در زمانی که نیاز دارم خدا با دستانش اونو بهم یادآوری کنه و هدایتم کنه!

        فائزه خوش قلب و مهربان مرسی که این تیکه از کامنتی که نوشتم برام بولد کردی ؛ قشنگ و واضح پیام خدا رو بهم رسوندی مچکرم مچکرم مچکرم….

        این چند روز نشونه میاد پشت سر هم از جایی که فکرشو نمیکنم!!! به عقلمم نمیرسه ! خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

        نقاط آبی هر روز میاد از جایی که هیچوقت فکرشو نمی کردم! ….

        مثلن یه کامنتی داشتم فکر می کردم پاسخ براش میاد و منتظر بودم نیومد! بعد یه کامنت دیگه ام که ازش انتظار نداشتم (منظورم اینه که رها بودم ) طبق قانون؛ اون بهتر نتیجه داده از لحاظ ستاره و پاسخ !!

        هر کامنتی که تا الان نوشتم رو تماااام و کمال کریدیت اش رو میدم خدا :) بدون ادعاااا؟! چرا؟

        چون زهرا هر وقت میدید دوستانش در سایت ستاره هاشون پُره و تعداد کامنت زیادی نوشتن؛ کلی تعجب می کرد و آفرین میگفت اما هیچوقت فکرشو نمی کرد که خودشم به این مرحله برسه! فقط به حرف خدا به هدایت خدا گوش کرد… چشم بهم زد دید تا به امروز 184 تا کامنت داره !!! کی بود ؟؟؟ مننننن؟!!! نههههه خدااااااست ، یعنی این خدای درونم هر موقع که آماده شدم برام شاهکار کردآ ….. ای جااااااانم بنازم این قدرتتو که در عقل کوچک من نمیگنجه ….

        ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی

        نروم جز به همان ره که توام راه نمایی

        همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم

        همه توحید تو گویم که به توحید سزایی

        تو زن و جفت نداری تو خور و خفت نداری

        احد بی زن و جفتی ملک کامروایی

        نه نیازت به ولادت نه به فرزندت حاجت

        تو جلیل الجبروتی تو نصیر الامرایی

        تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی

        تو نمایندهٔ فضلی تو سزاوار ثنایی

        بری از رنج و گدازی بری از درد و نیازی

        بری از بیم و امیدی بری از چون و چرایی

        بری از خوردن و خُفتن بری از شرک و شبیهی

        بری از صورت و رنگی بری از عیب و خطایی

        نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی

        نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی

        نَبُد این خلق و تو بودی نبود خلق و تو باشی

        نه بجنبی نه بگردی نه بکاهی نه فزایی

        همه عزی و جلالی همه علمی و یقینی

        همه نوری و سروری همه جودی و جزایی

        همه غیبی تو بدانی همه عیبی تو بپوشی

        همه بیشی تو بکاهی همه کمی تو فزایی

        احد لیس کمثله صمد لیس له ضد

        لمن الملک تو گویی که مر آن را تو سزایی

        لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید

        مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی

        ……

        سپااااسگزارم فائزه جانم ,, یک دنیا ممنونم ازت ….

        دوستت دارم و عاشقتم

        میبوسمت ( بوس فرکانسی خخخ)

        بهترینارو برات آرزو میکنم

        در پناه الله یکتا پیروز و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          فائزه خدابخش گفته:
          مدت عضویت: 2403 روز

          درود به قلب پاک ومهربووونت عزیییزم

          خداروبینهایت مرتبه شکر که همگی مخلوقاتش رو به بینهایت طریق هدایت میکنه

          خدارو بینهایت بار شکر که از بینهایت طریق به بندگانش رزق وروزی عطا میکنه

          خداروبینهایت شکر برای قوانین الهی که عدالت و عشق خداوند در آن ملموسه

          خداروشکر که خداوند با قانون رهایی، انسان رو آزاد و رها،سبکبال در لحظه ی حال رشد داد ودرمسیر لذتهای فراوانتر و زیباییهای گسترده تر قرار داد…

          خداروشکر که خداوند قدرت مطلق و مهربان بینهایت هست

          عاشقتم و میبوسمت،بوس قلبی به زهرا حسینی،دخترزیبای شرقی :) با قلبم میدوستمت میبوسمت

          سلامت باشه جانت ،بهترینها در جهانت، سهم قلب مهربانت:)

          درپناه الله یکتا باشی خوشبخترین در آخرت ودنیا، همیشه توحیدی با نگاهی شاکر و زیبا

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    حمید حیدری گفته:
    مدت عضویت: 1830 روز

    یا رب العالمین

    فَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَهً مِنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَىٰ عِلْمٍ ۚ بَلْ هِیَ فِتْنَهٌ وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ(سوره زمر آیه49)

    هنگامی که انسان را زیانی رسد، ما را میخواند،سپس هنگامی که از جانب خود به او نعمتی دهیم، میگوید: این نعمت را بخاطر کاردانی خودم به من داده اند، ولی این وسیله آزمایش است، اما بیشترشان نمیدانند.

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان

    سلام به همه دوستان با عشقم

    استاد و خانم شایسته عزیز چقدر تحسینتون میکنم وقتی آگاهید از قوانین، وقتی کارتون یا فیلمی هم که میبینید از دریچه قوانین بهش نگاه میکنید و با زوایه دید قوانین برای خودتون منطقیش میکنید.

    در مورد غرور و منیت چقدر زیبا اشاره کردید که وقتی به حدی از غرور برسیم چه با کائنات چه با خداوند، یعنی با سرعت هر چه تمامتر روز شکست ماست.

    وقتی با خودمون و دنیای خودمون در صلح باشیم جهان روی زیباش رو نشون میده و دقیقا به تخسیر ما در میاد.وقتی نپذیریم مسیر سخت رو وقتی باور کنیم بیس این جهان بر اساس سادگی و راحتی هست هدایت میشیم به مسیرهای راحت.

    نکته بعدی که گفتید ترس هست، نقطه مقابلش ایمان هست.ترس یعنی باج دادن به شیطان یعنی خدارو نادیده گرفتن.قدرتش رو نادیده گرفتن وقتی تو دلش میریم شجاعتی در ما شکل میگیره. و پاداش ها میاد. دائم این رو بخودم یادآوری میکنم که خداوند به شجاعان پاسخ میدهد و بصورت تکاملی بر ترسهام غلبه میکنم.و این باور که خداوند حافظ بندگان خویش هست و هیچ برگی بدون اذن خداوند به زمین نمیفته چنان دلگرمی بهم میده که بتونم قدمهای بعدیم رو محکمتر بردارم. من خودم یه لیستی از ترسهام نوشتم و بصورت تکاملی دارم واردشون میشم.

    وطبق سوره عنکبوت آیه3

    وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۖ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ

    ما کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم، باید علم خدا درباره کسانیکه راست میگویند و کسانیکه دروغ میگویند تحقق یابد

    چیزی از بین من و خداوند جدا نیست باید ایمانم رو نشون بدم تا خداوند هم تاییدش کنه اینکه بگم من شجاعم و تو دل ترسام نرم هیچ پاداشی نیست، موقعی خداوند پاداش رو میده که برم تو دل ترسام با حرف زدن ایمانم هیچوقت اثبات نمیشه بعمل هست که خداوند مهر تایید رو میزنه.

    عاشق همتونم در پناه خداوند شاد و پیروز و موفق و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      کیمیا رضایی گفته:
      مدت عضویت: 1943 روز

      سلام یه آقای حیدری عزیز

      این کامنت برای من ازون دسته کامنت هایی بود که چندین بار خوندمشون و هربار بیشتر از قبل از خواندنش لذت بردم

      با خواندن همون آیه که اول کامنت نوشته بودید کلی منو به فکر فرو برد که چقدر منم همین شکلی عمل کردم خیلی جاها چقدر کم شکرگزار بودم و چقدر خیلی جاها این رسیدن هارو از هوش و قدرت خودم دونستم و چقدر خوب راجب ترس و ایمان و به صلح رسیدن صحبت کردید و من خیلی لذت بردم از این نگاه شما به جهان و قوانین

      ممنونم از شما برای نوشتن این کامنت زیبا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        حمید حیدری گفته:
        مدت عضویت: 1830 روز

        سلام خانم رضایی عزیز

        ممنون از دقت نظرتون و حسن توجهتون، اینکه ما انسانیم و فراموش کار ولی بقول استاد هر لحظه این باور مثل ذکر در وجودمون پرورش بدیم که اعتبار همه چیز خداونده، حتی العان با این انگشتانم تایپ‌میکنم از خداست، کل این انرژی همه چیز اوست، چیزی بین من و خداوند نیست، ولی خب وقتی منیتی به نام من بوجود بیاد و نفس غلبه کنه بر روح منیت شکل میگیره، بطور ناخوداگاه اعتبارو میبریم بخودمون میدیم که خودم خیلی جاها دستاوردی داشتم میگفتم خودم خلقش کردم، که این خود از منیت میومد نه از من واقعی، ولی هر لحظه بتونم به این باور برسم خداوندا من هیچم تو فرمانده این جهانی تو داری مدیریت و رهبریش میکنی من رو هر لحظه هدایت کن به راه راست به راه کسانیکه نعمت دادی نه بر آنان که غضب کردی، اینطوری دیگه اعتباریم باشه از آن حضرت حقه، یادمه تو تحصیل وقتی نمره میگرفتیم میگفتیم دم خودم گرم قبول شدم وقتی هم میفتادیم میگفتیم استاد بی انصاف انداخت مارو دقیقا مصداق همین آیه اول هست.

        ان شاالله همواره تو مدارعشق،لذت،شادی، سپاسگزاری،و تو جهت خلق خواسته هاتون با قدرت و حمایت جان جانان باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    عارفه گفته:
    مدت عضویت: 1215 روز

    به نام خالقی که مرا خالق زندگی خود آفرید

    دیدگاه دوم من گوش دادن فایل بعد از دوبار و دیدن فیلم که امروز در کنار دوقلوهای عزیزم شکل گرفت

    من همون دیروز در سفر وقتی استاد در مورد انیمشن صحبت کردند گفتم حتنا دانلود میکنم و با بچه هام میبینم چون خودم ندیده بودم و وقتی ماجرای داستان را به بچه ها گفتم گفتند ما دیدیم تو تلویزیون و همین باعث شد تو مسیر برگشت من فایل استاد را به ماشین وصل کنم که بچه ها گوش بدند و می‌شنیدم از عقب که جاهایی که استاد دارند بخشی را روایت می‌کنند اونا هم به هم یاد آوری می‌کنند

    و امروز صبح باهم نشستیم دیدیم و چقدر لذت بخش بود بعد صحبت های استاد این انیمیشن را تماشا کردن مهربونی و مثبت اندیشی اون سگ بامزمه باعث شده بود من هی ناخواسته بگم ای جان عزیزم و براش ذوق کنم و ازش یا بگیرم

    نکته ای که قسمتی از این فیلم برام جالب بود و خواستم از نگاه خودم روایتش کنم که البته برای دوقلوهام هم گفتم

    اون لحظه ای بود که هر دو گربه تصمیم گرفتند از مسیر سگه برند ولی باز ها تو نسیز در گیر گل ها شدند ولی سگ راحت رد میشد

    اون لحظه به خودم گفتم ببین مسیری که ظاهرش براشون جذاب بود و باعث شد پا به این راه بزارند ولی باز با داشتن احساس بد اتفاقات بد شامل حالشون شد و برای سگ هیچ اتفاقی نیفتاد

    و این دستان همون مسیر ستاره قطبی که استاد میگند بابد از مسیر همه جوره لذت برد وشکر گذار بود

    چه دانیم شاید همون سگ در مسیر نقشه ی اونا اگه باهاشون همراه میشد ولی مسیر براش هموار تر جلو میرفت

    منظورمه اینا گاهی افرادی هم مسیر آدم های موفق هستند ولی خروجیشون مثل اون شخص نمیشه

    دیدن این فیلم و تفسیر جذاب استاد و بودن در کنار بچه ها که نیدونم یکی از شیرین ترین لحظه هاشون اینه منم بشینم باهاشون فیلمی ببینم همه همه پلن زیبایی بود که خدا برای امروز من چیده بود

    خدایا شکرت برای تمام این آگاهی ها چقدر خوبه استادی دارم که در هر زمینه وقتی می‌بینند موضوع حرف برای گفتن داره بدون درنگ با ما به اشتراک میزارند

    راستی مریم جان چقدر برام جذاب بود اون موقع که تو ماشین فایل را وصل کرده بودم و به قسمت توضیحات شما رسید همه سر نشین های ماشین گفتند زیادش کن و می‌خواستند صدای شمارا بهتر بفهمند این نشانه جذب بیان شماست و خیلی از داشتنتون خدارا شکر میکنم

    12:12ظهر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  9. -
    مجتبی گفته:
    مدت عضویت: 4024 روز

    به نام خدای بزرگم

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین و دوستای گلم

    استاد من اول این فایل رو دیدم و بعد رفتم انیمیشن گربه چکمه پوش رو با کیفیت بالا و دوبله فارسی از آپارات دانلود کردم و منی که اهل اینچیزا نیستم نشستم حدود 2 ساعت کامل نگاه کردم و بعد دوباره این فایل شما رو گوش کردم ؛

    شاید اگه فقط اون انیمیشن رو میدیدم ، این همه برداشت فوق العاده شما رو نمیتونستم ازش داشته باشم ؛

    ولی وقتی قبلش این فایل رو دیده بودم ، موقع تماشای اون کارتون چقدر با دیدگاه بهتری داشتم دنبال میکردم ؛

    خیلی کارتون با حالی بود و بقول شما چقدر میشه ازش درس های عالی گرفت ؛

    استاد با اینکه اینهمه از توحید شما تا الان فایل گذاشتین و از فروتنی و تواضع در برابر خدا صحبت کردین ، ولی چنتا جمله ی امروز توی این فایل واقعا برای من انگار جدید بود و انگار که اولین باره دارم میشنوم ؛

    اونجا که گفتین ما برای این بدن و اینهمه نعمت توی جهان که کار خاصی انجام ندادیم ، ولی الان داریمشون ؛

    یا اینکه گفتین یجورایی انگار خدا میگه هر چقدر شکرگزار باشی و رو من حساب کنی و قدر داشته هات رو بدونی ، من ظرفت رو بزرگتر میکنم ؛

    جاهایی که در مورد ترس صحبت کردین ، منم دقیقا اون خاطره ای که در مورد حمله سگ گفتین رو تجربه کردم ، و دقیقا دیدم سگی که به سمت من میومد با شجاعت من ، چجوری برگشت و فرار کرد ؛ و البته جاهایی هم تو زندگی بود که بخاطر ترس ، همه چیز انگار به ضرر آدم میشه و واقعا این دنیا ، دنیای شجاعانه و پاداش فقط به ادم شجاع داده میشه ؛

    چقدر این فایل برای من درس داشت ، و برای این برهه از زندگیم نشونه بود ؛ خدارو صد ملیارد بار شکر که امروز باز هم خودش لطف داشت بمن و اجازه داد این آگاهی ها رو بشنوم ؛ ازت ممنونم استاد جان ، عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  10. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 822 روز

    به نام خدا

    ردپای 99

    سلام استاد عزیز و دوستای خوبم

    چون بخشی از ویدیو راجب ترس ها و ایستادگی در برابر ترس بود ،میخوام از روش خودم برای به چالش کشیدن خودم براتون بگم

    از وقتی با استاد آشنا شدم تقریبا هر روز یک ترس یا چالش انتخاب میکنم

    با این روش هر روز تمرین میکنم و بدون اذیت شدن زیادی سعی در بهبود شخصیتم میکنم

    تا الان که یادم میاد هیچ وقت تنهایی کافه نرفته بودم ،امروز که این کار برای چالش انتخاب کردم و چقدر لذت بخش بود مخصوصا اینکه اونجا برای خودم نوشتم و سپاسگزاری کردم از خدا مهربان

    هدف این کار ،تمرین لذت بردن از تنهایی ،وقت گذروندن با خودم و تمرین درخواست کردن و رفع خجولی بود

    به همین سادگی!اثر مرکب این روش باعث میشه چند ماه دیگه من کلی قدم به شخصیت مورد نظرم نزدیک تر بشم

    به چالش کشیدن ها روز میتونه متفاوت باشه ،میتونه در حد کنترول اشتها یا حذف شکر و کربوهیدرات باشه یا حتی کنترول احساسات بد از جنس خشم حسد غم و…

    یا انجام کارم باراندمان بالاتر باشه

    یا یه چالش ورزشی

    و یا در حد کنترول اینکه بعدازظهر نخوابم !

    یا حتی استفاده نکردن از آپ های گوشی

    امیدوارم این روش ساده براتون یادواری بشه و بتونه به دوستان هم کمک کنه

    درس دیگه روز برای من در دندانپزشکی اتفاق افتاد

    رفته بودم برای معاینه و دکتر گفت که مشکلی نداره لازم نیست کار خاصی بکنی مشخص که خوب ازشون مراقبت کردی

    همونجا زنگ تو سر من صدا داد!چرا من فراموش کردم که وظیفه دارم از جسم و روحم مراقبت کنم

    به جسمم غذاهای خوب بدم ،به ذهنم ورودی مناسب بدم،اجازه ندم هر چیزی حال منو بد بکنه !حواسم باشه درست بنشینم !مراقب دست و پا وخلاصه اعضای بدنم باشم به عنوان هدیه ای با ارزش از سوی خدا

    باید تلاش کنم تا آگاهانه تر مواظب خودم باشم به عنوان هدیه ای از جانب خدا برای روحم تا در دنیا تجربه خلق کردن کسب کنه

    درس دیگه روز برای من هدایت شدن و تسلیم بودنه !صبح چندباری اقدام کردم برای کاری اما جواب نداد

    ظهر بار دیگه اقدام کردم و به شکل دیگه بهم گفته شد یک هفته دیگه اقدام کنم

    من قبل اینجا ناراحت بود ،آخه این چه وضع ،چرا اینا آنقدر بی مسئولیت و بی برنامه هستن و….

    اما من جدید که به الخیر فی ما وقع باور پیدا کرده ،باور داره که خیر

    و خدا منو در بهترین زمان در بهترین مکان با بهترین افراد قرار میده

    خدا رو شکر بابت اینکه هر روز برام درسی مرور میکنه تا من در نهایت به فرد بهتر تبدیل بشم سپاسگزارم

    خداروشکر بابت خلق زندگی

    در پناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای: