درس‌هایی از انیمیشن گربه چکمه پوش - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

794 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سید عظیم بساطیان گفته:
    مدت عضویت: 824 روز

    خدایا شروع سخن با نام توست.

    وجودم به هر لحظه آرام توست.

    دل ازنام و یادت بگیرد ،قرار

    خوشم چونکه باشی مرا در کنار

    خدایا بی تو دمی قرار نتوانم کرد

    احسان ترا شمار نتوان کرد

    گر بر تن من زبان شود هر مویی

    یک شکر تو از هزار نتوان کرد.

    وجودم به هر لحظه آرام توست.

    بسیاری از آنچه که داریم همان دعا های دیروز مون بوده،

    خدایا برای داده هایت شکر

    خدایا گوشی چشمی از تو کافیست.

    تاهر غصه ای رو به شادی

    هر بیماری رو به سلامتی

    هر قهر ی رو به آشتی

    و هر وصالی رو به وصل

    و هر تاریکی رو به نور

    و هر غیر ممکنی رو به ممکن

    مبدل سازی .

    پشت تمام آرزوها خدایی ست.

    کافی ست او رو باور کنیم

    و او رو بخوانیم

    تا اجابت کند …

    بیاموزیم بدون نگرانی زندگی کنیم .

    چون خداوند در همه حال هوامو نو داره ،

    فقط کافیه ایمان داشته باشیم .

    و بهش اعتماد کنیم…

    الهی در های مهربانی همیشه به روی دلهاتون باز باشه. دوستان عزیزم

    الهی همیشه نسیم عشق خداوند نوازشگر لحظه هاتون باشه …

    همه تون رو به الله مهربان می سپارم

    دعای گوی تک تک شما عزیزانم

    هستم .

    براتون بهترین ها رو آرزومندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  2. -
    مهدی نامجوفر گفته:
    مدت عضویت: 1380 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    انقدر تو زندگیم همه چیز در جلوی نگاهم سخت گرفته شده از آشپزی از حمام رفتن از غذا خوردن از ی تفریحی مثل پیاده روی کردن از درس خوندن از ی فیلم نگاه کردن از همه چی که دنیا برام سختگیر شده.

    دیروز به مامانم گفتم ( چند روزی آمدم دیدن مامان و بابام ) بیا کمکت کنم اگر دوست داری اتاق خواب رو دیزاینش رو عوض کنیم گفت اوکی اتفاقا تو فکر خودم هم بود خلاصه امروز صبح شد من برای ی کاری که مربوط به گذرنامه ام هست رفتم بیرون نیم ساعت برگشتم دیدم که اتاق رو ریخته بهم تا من رو دید گفت بابت فقط این آینه رو گذاشت کمکم زمین و از خونه رفت این مرد خیرش به آدم نمیرسه بعد من توجه نکردم گفتم بزار کمکت کنم وقتی رفتم تو دل کار داشتم از درون آتیش می گرفتم و داشت کنترل ذهن از دستم فرار می کرد که سریع خودم فرار کردم و رفتم بدون هیچگونه توجه ای له اینکه مامانم داره تنها چی کار می کنه بیرون روی مبل نشستم و شروع کردم به خوندن چندتا از کامنت ها و بعد فکر کردم که چقدر انسان مقاوت داره چقدر خودم این شکلی بزرگ شدم که انقدر کارها رو سخت گرفتم و چقدر دستان خدا آمدن برای کمک به من و با مقاومت های من رفتن و من نفهمیدم و امروز این موضوع پنهان در من داره آرام آرام آشکار میشه نمونه اش سایتی هست که می خوام راه اندازی کنم یک ساله هنوز تو شروع گیرم و دیدم بله از بس سختگیرم چون سختگیری رو یاد گرفتم سختگیری تو انجام نشدن راحت کارها منظورم هست و واقعا الان فهمیدم چرا هیچکی کمک مامانم نمی کنه یا همین موضوع در من و زندگی من هم نمایان هست خدایاشکرت واقعا برای من انقدر ذهنم مقاوت داره که به خدا برای نوشتن کامنت هم سخت میگیرم با خودم میگم ی چیزی ننویسم بعد باشه یا بچه ها و یا استاد بگن اا این چقدر ضایع ست ولی دیدم داره عوض میشه به اینکه الان دارم قضاوت می کنم مامانم رو یا دارم پاشنه آشیلم رو پیدا می کنم اما خر چی هست خیره همین فکر که آمد یعنی سخت گرفتن کارها سختگیری حتی تو نوشتن اتفاقات که چقدر دقیق قانون داره کار می کنه و من توجه ای بهش ندارم

    خدایاشکرت همین الان اذان دادن الله و اکبر الله اکبر و خدا بزرگ و بلند مرتبه است خدایاشکرت من عاجز و درمانده ام من هیچی بلند نیستم نمیدونم چه کار کنم تو هدایت کن من رو به مسیر آسانی ها به مسیر راحتی ها فقط میخوام همه چی توو زندگیم از خوردن آب و غذا تا کار تو بیزینسم به راحترین و لذت بخش ترین راه ممکن برام انجام بشه خودت هادی هممون باش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  3. -
    سید سجاد موسوی گفته:
    مدت عضویت: 1241 روز

    بنام خدا مهربان

    سلام استاد گل و خانم شایسته عزیزم و دوستان خوبی هم فرکانسی ام

    واقعا چیقدر به من کمک کرد که من خودمو به یاد بیارم که اونجای که ترس داشتم بلا سرم اومده و اونجایی که توکل به خدا کردم کاری که از نظر خیلی ها غیر ممکن بود به راحتی برای من جور شده واقعا خدا رو صد هزار مرتبه شکر که ما و هدایت میکنه اگر واقعا خودمون بخواهیم و به خدا اجازه بدیم که خداوند کار ها رو برای ما انجام بده و غرور و تکبر و کنار بگذاریم زندگی خیلی زیبا تر شیرین تر میشه.

    همین چند روز پیش ی کاری برای ی بنده خدا انجام دادم و در عین کار ی اتفاق افتاد که به من بهر خورد و با خودم گفتم که بابا دیگه به این بنده خدا کمک نمیکنم و باهش با غرور رفتار کردم خدا شاهد که دو ساعت بعد ی اتفاق شبی رفتار خودم با من شد و شب ذهنم در گیر بود و صبح فرداش از خدا خواستم که به من کمک کنه که بفهمم که دلیل اون کار چی بوده و دقیق بعد اینکه تمرین ستاره قطبی را انجام دادم و خداوند سری من به دوری در جسله ای هدایت کرد که کامل فهمیدم که بابا اون رفتاری که من با اون بنده خدا داشتم دقیق این رفتاری که با من شد خدا میخواست که به من بگه که بابا چی فکر کردی اگر تو نباشی کسی دیگه نیست که به بنده من کمک کنه و واقعا خدا و شکر میکنم که هر چیقدر که آدم پیش خداوند سر بزیر باشه همون قدر خداوند مهربان به ما نعمت و ثروت و شاد میده خدا رو صد هزار مرتبه شکر که به این فایل اولی صبح منو هدایت کرد و روزام مو ساخت.

    خدایا شکرت که تو مالک و صاحب ما و آسمان ها و زمین و هر آن چیزی که در میان آن د هست از آن تو هست خدا یا تو بینا و شنوا و دانا و توانا و شکست ناپذیر هستی خدا یا تو بهترین روزی دهنده ای و خدا شکرت که درخواست منو سری اجابت میکنی خدایا شکرت هر لحظه ما و هدایت میکنی .

    انشالله که همیشه شاد و سلامت و ثروتمند باشین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  4. -
    پاکیزه بارکزی گفته:
    مدت عضویت: 844 روز

    به نام انکه هر دو جهان با آن خوش هست

    به نام انکه نا امیدی در درگاه اش روا نیست

    به نام انکه قلب و دلم به یاد او صبر و قرار دارد

    سلام به استاد عزیزم سلام به مریم عزیز سلام به بچه های ناز عزیز

    چقدرر اندام تان زیبا شده هست استاد زیادد عالی شده یعنی آدم همین یک تغییر در وجود شما بیبیند برایش کافی هست که باور کند که همه چیز امکان دارد

    چقدرر این انیمیشن زیبا هست استاد چقدرر حرف هایتان زیبا هست ای کاش ای کاش من هم به همین زیباییی بپذیرم و عمل کنم عمل کنم عمل کنم من تا جایی که شده عمل کردیم شنیدم و انجام میتم ولی بعضا کنترول زهن برایم مشکل میشود که آن هم با تمرین درست میشود

    چقدر شخصیت سک در این داستان زیبا هست چقدر درس داشت

    استاد من تحسین تان میکنم که هر چی را برای یاد گرفتن و درس گرفتن نگاه میکنید

    یک سه روز پیش من میخواستم دوره رهنمایی دستیابی به رویا ها را بیگرم ولی هیچکس طریقه خرید محصول اینجا بلد نیست از هر کی پرسیدم نفامیدن حالم بد شد چون زیاد دوست دارم بخرم و استفاده کنم

    بعدا در حال پیاده روی بودم درختی هم نبود زیاد نزدیک به من با خدا حرف میزدم گفتم نشانه میخواهم برای اطمینانم گفتم برگ درخت باشد آنجا هیچ درختی نزدیک من نبود ولی برگی با بادی نزد من آمد و پیش پا هایم افتید واقعا اشک شدم از خوشی در جاده و داشتم گریانم میگرفت با عشق رفتم خانه حالم خوب شد

    دقیقا دیروز بود که به خواسته ام چسپید بودم و میگفتم اینقدر روی خودم کار میکنم روی احساسم چرا یعنی او خواسته من نمیشود ؟؟ خوب از خدا هدایت خواستم گفتم خدایا چی کنم خودت برم بگو گفت صبر

    گفت برو آشپز خانه یک غذایی لذیذ به خودت آماده کن من هم رفتم همین کار کردم میدانن چی شد پیش خودم گفتم این چی کار هست دیگر زهنم این گپ ها را میکفت

    باز هم خدا رفیق همیشه گی من گفت میدانی باید چی کنی باید لذت ببری حالت خوب باشد ساده بیگیری در بهترین زمان خودش حل میشود خودش اتفاق میفتد هدایت من برایت فعلا لذت بردن هست دیشب دو شب بیدار بودم زیاد همه جا آرام بود با خدا حرف میزدم یعنی آنقدر صدایش رسا زیبا میدانستم از خوشی اشک می ریختم

    گفتم خدایا چقدر زیبا صدایت میشنوم چون در روز که هزار بار هم بگویم این طور زیبا نمیشنوم

    گفت چون آرام هستی و همه جا ارامش هست صدایی من در سکوت شنیده میشود وقتی که صدایی زهنت خاموش باشد

    و چقدر جالب برایم گفت ؛ پاکیزه اگر تو به من باور داری برایت کار انجام داده می‌توانم اگر به من باور نداشته باشی نمیتوانم من قدرتمند و صاحب اختیار جهان هستم ولی همه چیز به باور تو بر میگردد پس مرا باور کن

    بعضا حرف های که با خدا رد بدل میشود اگر انسان یاد داشت نکند در حافظه اش نمی ماند

    و زیبا گفت من احساس تو را حس میکنم

    همه چیز ساده بگیر کلمه که در این جا در فایل شنیدم و خدا هم برایم گفته بود خوشبین باش همه چیز به وقتش اتفاق میفتد چقدر این کلمه خوشبین زیبا هست

    و ها چقدررر باید تک تک این کلمات تکرار شود تا برود در عمق ناخودآگاه ام

    که پاکیزه جهان هر طور میبینی همان طور هست برایت

    خوب میبینی خوب هست

    بد میبینی بد هست

    انسان باید هیچ وقت هیچ وقت هیچ وقت در زنده گی اش خدا را فراموش نکند

    و گرنه با من من هایش فروتنی و خصوع در برابر رب یادش می‌رود

    هر چقدرر در این مسیر میباشی میخواهی بیشتر بروی درک کنی و خودت تسلیم کنی تسلیم رب

    خدایا خودت هدایت مان کن

    استاد این بهشت تان زیاد زیبا هست زیاددد

    یعنی من تمام این بهشت بلد شدم

    چقدرر سرسبزی را دوست دارم تا چشم کار میکند سبز زیبا هست پر از درختان زیبا هست

    استاد من عاشق اینجا هستم

    فقط این طرف که جای زیبا هست برای نشستن از طرف شب چراغان بسازی یک میز خوشگل بگذاری و یک شام عالی آماده کنی

    زنده گی زیبا میشود برایت اگر روی خودت کار کنی پاکیزه روی توحیدت ناامید نشوی عجله نکنی مقایسه نکنی فقط فقط بدانی همه چیز را دید تو به جهان و باور هایت میسازد

    دوستتااان دارم در خدا شاد پیروز باشید عزیزان من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2234 روز

      به نام خدای بخشنده ی مهربان

      سلام به پاکیزه عزیزم، دختر مومن و موحد و خداجویم

      پاکیزه جان، چه زیبا با خدای مهربان دوست شده ای، چه زیبا با او سخن می‌گویی و چه زیبا پاسخ ات را می دهد. خوشا به سعادت ات.

      پاکیزه جان امروز به خانم فرهادی زنگ زدم و مسئله شما را گفتم. گفت که بالای سایت قسمت خرید از خارج ایران، خرید از افغانستان هست. اونجا قشنگ توضیح داده که باید بری صرافی کیف پولت را شارژ کنی و بعد میتونی از محصولات خرید کنی.

      امیدوارم راحت و آسان بتونی هر محصولی که دوست داشتی بخری. جیمیل من میشهm1397.y2019 کاری داشتی با جان و دل در خدمتت هستم.

      در پناه حق روز به روز توحیدی تر و ثروتمند تر و شادتر و موفق تر باشی مهربان، زیباروی من

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        پاکیزه بارکزی گفته:
        مدت عضویت: 844 روز

        به نام انکه با او به همه چی رسیدم و بی او به پوچی رسیدم

        به نام انکه « هو معکم این ما کنتم » هست

        ( هر کجا باشید او با شماست )

        خداوند انرژی هست که شکل می‌گیرد و به هر شکلی وارد زنده گی ات میشود گاهی هم به شکل رضوان عزیزم انسان خدا شناس مهربان عاشق خوش قلب، خوش سیرت، خوش صورت، پاکدل ،که با دیدن نامش حال دل آدم عالی میشود هر چی بگویم کم گفتم

        وارد زنده گی ات میشود

        سلام به خواهر مهربانم سلام به قلب پاک رضوان عزیزمممممم

        الهی در آغوش خداوند غرق خوشبختی باشی غرق ارامش باشی غرق سعادت باشی رضوانم

        الهی هر جا بروی قشنگ دست های زیبایی خداوند حس کنی و از شدت خوشحالی اشک شوق بریزی عزیزم

        من سپاسگذارت هستم تشکر میکنم رضوان عزیزم

        من هم بار اول که عضو سایت شدم طریقه که در سایت گفتن دیدم زیاد خوشحال شدم با خود یاد کردم گفتم چقدر ساده هر محصول خواستم می‌توانم به ساده گی بیگرم ولی زمانی که واقعا پولش آماده شد و من خواستم اقدام کنم این طریقه را که در سایت گفتن به هر صرافی بردم کسی نفامید فقط میگفتن شماره کارت باشد که ما ارسال کنم شارش پول در سایت را کسی نمیدانند

        حتی تنها این مساله من نیست من زیاد در سایت گشتم بیبینم بچه های افغان چگونه خریدند هر کجا یافتم کمنت خواندم همین مساله را یاد کرده بودند کسانی که در افغانستان بودند با این طریقه مشکل داشتند و افغان های که بیشتر در ایران بودند توانستند خریداری کنند

        و کسانی که اینجا هستند و از محصولات استاد استفاده می‌کنند توسط آشنایی که در ایران دارند خرید کردند

        من همین طور رها کردیم

        به یک دوستم در امریکا هست او را هم گفتم نمیدانم بیبینم او می‌تواند یا نه از اول هم سپرده بودم به خدا فعلا هم میبینم چی میکند من زیاد ذوق دارم استفاده کنم اگر تکامل داشته باشد که قطعا دارد ولی پولش آماده شد من هم نزدیک شش ماه شد که روی خودم کار میکنم یعنی گفتم آماده شدیم برای خرید محصول

        ولی بازم من نمیدانم خداوند میداند خداوند می‌تواند من سهم خودم را انجام دادم

        رضوان عزیزمممممممممممم دوستتت دارم و سپاسگذارت هستم با وجود شما ها انسان می‌تواند بهشت زیبا را اینجا در این کره خاکی تجربه کند

        خدایا شکرت

        خوشبخت و سعادتمند باشی دوست من

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سمانه جان صوفی گفته:
      مدت عضویت: 1914 روز

      سلام پاکیزه جانِ ارزشمند و دوست داشتنی و نازنین.

      مدتیه هدایت میشم پیام های قشنگ و توحیدیتو بخونم.

      پیام هات چون از دل میاد، بر دل هم میشینه.

      تا حالا با 5 ستاره دادن عشقم رو به خودت و کامنتهای قشنگت ابراز میکردم، الان به این نگاه رسیدم که برات بنویسم و کاملا مستقیم و با عشقِ فراوان تحسینت کنم.

      پاکیزه جان، کامنت هات بوی توحید میده.

      بوی عشق میده.

      بوی مهربونی و لطافت میده عینِ اسم و چهره ی زیبا و نازنینت.

      بی نهایت لذت بردم از گفتگوی با خدای مهربان…

      تا اینکه رسیدم به نشانه ات، برگِ درخت…

      حس کردم کاملا به کامنتت هدایت شدم تا پاسخم رو اینجا بخونم…

      گفتگوهات با خدا، پاسخِ منم هست…

      الهی شکرت…

      صبح تو پیاده روی برگ ها میوفتن، اما امروز خم شدم و یکی از برگ هایی که جلوی پای من افتاد رو برداشتم، برام نشونه بود، آوردمش خونه، گذاشتم جلوی دیدم تو کتابخونه…

      که یادم بمونه:

      هیچ برگی بدونِ اذنِ خدا نمیوفته.

      سمانه بدان و آگاه باش که مدیریتِ این جهان با خداست، همه چیز رو از خودش بخواه فقط و فقط، کاری به ساده یا سخت بودنش نداشته باش، برای خدا آسانه، هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ

      در حقیقت اومدم سایت، که ببینم نقطه آبی، پیام و پیکِ مهربانی، دارم؟

      اما اینطور هدایت شدم که پیام شما رو بخونم و پاسخ بنویسم.

      بهترین ها برای تو و قلبِ زیبا و مهربانت پاکیزه جان.

      اسم بسیار بسیار زیبایی داری، آدم رو یادِ پاکی و نور و مهربونی میندازه.

      غرق در شادی شدم این قسمت رو خوندم:

      باید لذت ببری حالت خوب باشد ساده بیگیری در بهترین زمان خودش حل میشود خودش اتفاق میفتد هدایت من برایت فعلا لذت بردن هست

      اگر تو به من باور داری برایت کار انجام داده می‌توانم اگر به من باور نداشته باشی نمیتوانم من قدرتمند و صاحب اختیار جهان هستم ولی همه چیز به باور تو بر میگردد پس مرا باور کن.

      ممنونم ازت عزیزِ دلم که سخاوتمندانه این کامنتِ زیبا و دوست داشتنی رو نوشتی.

      دقت کردم تو کامنت هات بسیار زیبا تحسین میکنی استاد و بچه ها رو، خودت تحسین برانگیز هستی با قلبِ مهربونت.

      خدایا شکرت که هر لحظه هدایتم میکنی به زیبایی های بیشتر و بیشتر و بیشتر.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        پاکیزه بارکزی گفته:
        مدت عضویت: 844 روز

        به نام انکه فقط زیبایی می افریند و خالق زیبایی هاست

        به نام انکه هر چی خیر خوبی هست از جانب اوست

        به نام انکه سمانه خوش قلب و زیبا را آفرید و دنیا را با وجود چنین انسانی زیبا ساخت

        خدایا شکرت

        سلام سمانه عزیزم دوست خوش قلب ما

        خداوند همه چیز میشود همه کس را

        به شرط ایمان ، به شرطی اعتقاد، به شرطی پاکی دل ،به شرط طهارت روح ،به شرطی پرهیز از معامله با ابلیس .

        چقدرر زیبا مینویسی چقدررر زیبا بیان میکنی چقدر زیبا درک میکنی تمام اینا بر میگردد به دید زیبا و قلب مهربانت

        سمانه عزیزم چقدر خوشحال هستم در فرکانس شما قرار گرفتم

        تشکر از کمنت زیبایت

        من هم همیشه کمنت های زیبایت را میخوانم و از بیان زیبای تان لذت میبرم و با خودم تحسین تان میکنم

        مگر امکان دارد متن های زیبایی شما را انسان بیبیند و تحسین نکند ؟ با خود نگوید که این سمانه چقدررعالی هست

        دوست من واقعا شما قابل تحسین هستین چون زیبا قانون بیان میکنید و درک میکنید

        زیاد زیبا مینویسی

        از خداوند برایت بهترین را میخواهم دوست من

        در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند سعادتمند در دنیا ‌و اخرت باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
        • -
          سمانه جان صوفی گفته:
          مدت عضویت: 1914 روز

          سلام پاکیزه جانِ نازنینم.

          پیامت نور شد و نشست روی قلبم…

          ساعت 16:16 دقیقه 16 مرداد، نشانه ای از مهرِ خدا نسبت به خودم رو دریافت کردم با کامنتِ زیبایی که بهم هدیه دادی.

          سپاس گزار خدا هستم که وقتی یه کوچولو دارم از مسیر خارج میشم(مثلا به دلیلِ شرک، غرور، منیت و …) خودش آگاهم میکنه…

          و خوشحالم خداوند بهم یاد داده و یادآوری میکنه اشکال نداره اگه اشتباه کردی، دقت کن تکرارش نکنی یعنی اگه درست درک کنی چی درسته چی نادرست، خودت تکرارش نمیکنی، نه اینکه به زور و اجبار انجامش ندی. خیلی خود خواسته و آگاهانه انجام نمیدی یه کارِ نازیبا رو.

          یکی از احساس های بد، که موجبِ تشدیدِ احساسِ بد و اتفاقات بد میشه برای من: سرزنش کردنِ خودمه یا حتی سرزنشِ دیگری…

          فرکانسِ سرزنش به شدت برای من نازیباست…

          امروز تو گفتگویی دچارِ حس بد شدم، بعد سوال پیش اومد برام که چرا اینطور شده؟ یعنی من چی ارسال کردم که حسِ بد رو خلق کرده؟

          یه نشتیِ انرژی یه جایی اتفاق افتاده…

          و اما بعد این ماجراها، خوابیدم و بیدار شدم و با کامنت شما مواجه شدم…

          نور و زیبایی

          سپاس گزارم که منو غرقِ شادی کردی با کامنتت.

          این نور و زیبایی از درون خودت میاد پاکیزه جان.

          کامنتت مستقیم، بهم نشون داد خدا واسم عشق فرستاده، واسم عشق میخواد…

          چون دقت کردم سرزنش نکنم خودمو و در پیِ اصلاحِ رفتارم باشم و کنترلِ ورودی هام.

          جالبه قبلا که کنترل ورودی ها معنی نداشت برام، متوجه فرکانسهای منفی داخل و اطرافم نمی‌شدم زیاد…

          الان به محضِ کوچکترین احساسِ منفی داخلم، سریع به تکاپو میوفتم که یعنی چی شده؟ چی فرستادم که این رفتار برانگیخته شده؟

          خدایا شکرت، این حساس بودنِ سنسورهام به ورودیِ نازیبا خیلی هم عالیه برام…

          زمینه سازِ یه کنترلِ داخلی میشه برام.

          ممنونم که این مناجاتِ زیبای ملاصدرای نازنین رو تو کامنتت نوشتی و یادآوری کردی:

          خداوند همه چیز میشود همه کس را

          به شرط ایمان ، به شرطی اعتقاد، به شرطی پاکی دل ،به شرط طهارت روح ،به شرطی پرهیز از معامله با ابلیس.

          پاکیزه جانِ زیبا بین و زیبا پسند، هر چی زیبایی میبینی و میخونی در کامنت ها، اعتبارش از اللهِ یکتاست، سمانه سعادتِ تایپش رو داره و انتقالش به این سایتِ توحیدی رو.

          هیچ فرقی نمیکنه من یا هر کدوم از دوستانِ نازنینم تو سایت، کامنتهای زیبا و توحیدی رو تایپ میکنن، مهم اینه سعادتِ تایپِ هدایت های خدا رو داریم تا با هم به اشتراک بذاریم و به حسِ خوب همدیگه کمک کنیم.

          اعتبارِ هر زیبایی، هر خوبی. هر شادی و آرامشی با اللهِ یکتاست.

          ممنونم ازت که کامنتهامو میخونی. باعثِ افتخارمه و خوشحالم.

          سمانه جان رو تحسین میکنم که تو این مسیره و لایق شده برای دریافتِ نعمتها و هدایت‌های خدا جان.

          هر لحظه پر روزی باشی، سرشار شی از روزی های نابِ حساب و غیر حسابِ خداوندِ رزاق، سرشار شی از روزی های ناب و شیرینِ مادی و معنوی.

          الهی شکرت برای اینکه هوا ابری شد، منم عاشقِ هوایِ ابری و بادی و بارونی. نشانه ات دریافت شد خدا جونم.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
          • -
            پاکیزه بارکزی گفته:
            مدت عضویت: 844 روز

            به نام خداوند بخشنده مهربان

            سلام سمانه عزیزم الهی شکرت که حال دلت عالی شد و پیام خدا را دریافت کردی

            میدانی خواهر عزیزم اون تیکه دیدگاه ملا صدرا را که نوشتم باور کن دقیقا الهام خداوند بود برایم تا برایت بنویسم

            و این خداوند چقدر زیبا هدایت میکند و چقدر زیبا میچیند

            آیا نباید عاشق چینین بنده نوازی شویم ؟

            این خدا عشق هست این خدا دلبر هست این خدا محبوب هست این خدا ستودنی هست

            میدانی عزیزم هر وقت نقطه آبی پیش نامم میاید زیاد خوشحال میشوم چون از پیام های شما واقعا حالم عالی میشود چون پیام خداست

            سمانه عزیز در این دنیا هیچ چیز انقدر مهم نیست که ما حال مان را بد کنیم

            و به نظر من حال بد یک نعمت هست یک موهبت هست اینکه باز هم برای من این حال بد نشان میدهد اینجا زهنت مغزت خراب هست درست اش کن

            دقایق پیش در یک صنف آنلاین درس انگلیسی را میخواندم من از طفلی دوست داشتم در همه جا بالا باشم حس کنم از همه بهترین هستم جلب توجه شوم سخن های بگویم همه بگویند واو عالی هست این از عزت نفس پایین هست باید کار کنم خوب در این مدت که در سایت هستم بیشتر همرایی مردم ارتباط ندارم ولی امروز که در این صنف حضور داشتم ناخودآگاه تکرار کردم و چون نتیجه دلخواه ام را به دست نمی آوردم و مقایسه میکنم حالم بد میشود بعدا فامیدم چرا حالم بد شده

            خوشحال شدم فهمیدم اینجا کار دارد باید روی این موضوع کار کنم باید از قضاوت دیگران نترسم باید حرف دیگران برایم مهم نباشد باید خودم را دوست داشته باشم بی نهایت دوست داشته باشم به خودم ایمان داشته باشم اگر حرفی به گفتن داشته باشم بگویم و گرنه گفته استاد زیپ دهنم را ببندم بدانیم بقیه وجود ندارد

            پس به نظر من حال بد نعمت هست دنبال راه حل میشوی

            میدانم این حس از کجا نشات گرفت تا از ریشه اصلاحش کنم

            نباید خودمان را سرزنش کنیم ما آمدیم یاد بیگریم تغییر کنیم به سوی کمال حرکت کنیم هر وقت حس ما بد شد از خودمان تشکر کنیم که زنگ را فشار داد که اینجا را درست کن

            پس همه چیز که خدا درون ما گذاشته از حس بد گرفته تا تجربه های ناخوشایند شرایط ناخوشایند یعنی هر چی را که تجربه میکنم برای بهتر شدن ما هست برای بهتر کردن ما هست برای رشد ما هست برای بیداری هست

            اگر حس بد نبود آدم ارزش حس خوب نمیدانست

            سمانه عزیزم چقدر پروفایلت قشنگ هست

            ««اگر به توحید برسی به همه چیز میرسی »»

            دوستتت دارم عزیزم در پناه خدا شاد آرام باشی ثروتمند خوشبخت باشی

            خدایا شکرت برای همیشه

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سارا صمدی پور گفته:
      مدت عضویت: 1548 روز

      سلام دوست عزیزم

      کامنتت رو خوندم و خیلی حس قشنگی گرفتم، فقط تحسینت کردم

      از لبخند زییات، از موهات، از حس مثبتت ، از کامنت قشنگت که موقع خوندنش انگار صدات رو‌ میشنیدم خیلیییییی تحسینت میکنم عزیزم که با خدای خودت حرف میزنی ، واقعا هم‌ که صدای خداوند سکوت هست

      هر سوالی هم برای خرید محصولات داشتی دوست من ایمیل بزن به ایمیل های استاد که پایین سایت نوشته شده ، یا با پشتیبانی تماس بگیر اگر میتونی

      امیدوارم بتونی از محصولات استفاده کنی و کامنت های قشنگت رو اونجا هم بخونم

      در پناه الله شاد، ثروتمند و سلامت باشی عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        پاکیزه بارکزی گفته:
        مدت عضویت: 844 روز

        به نام خداوند مهربان و عاشق

        به نام انکه زیباتر از تمام زیبایی هست

        به نام انکه فقط اوست و غیر او نیست

        سلام به سارا عزیزم

        چقدر شما زیبا هستین چقدر لبخند زیبا دارین

        چقدر چپن سفید داکتری در تن تان زیبا هست

        و از مهم چقدر قلب مهربان و زیبا دارین

        تشکر میکنم سارا عزیزم از کمنت زیبایت

        تشکر از راهکاری که برایم بیان کردین

        از خداوند بهترین ها را برایتان آرزو دارم

        در پناه خداوند یکتا شاد و توحیدی باشی دوست زیبایی من

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    آرزو رضائیان گفته:
    مدت عضویت: 839 روز

    به نام خداوند یکتا

    انیمیشن شروع میشه با جشن و شادی که به واسطه ی اتفاقات اون جشن گربه ی چکمه پوش میمیره و پزشک ازش میخواد به یاد بیاره قبلا چند بار مرده ، حتی یه بار هم این گربه درست حسابی نمرده(خنده) تمام دفعاتی که گربه مرده همه سر چیزای بیخود و اکثرا سر غرور بیهوده و اینکه خب هنوز فرصت هست من یه گربه ام و 9 تا جون دارم …

    ولی حالا 8تاشو از دست داده و این آخرین جونه که براش مونده …

    حتی تا قبل ملاقات گرگ ، به خودش غره است که من به ریش مرگ میخندم … اما وقتی با گرگ درگیر میشه و اولین قطره خون رو میبینه ترس تموم وجودشو میگیره و جمله ی مهم گرگ که میگه ««نمیدونی چقدر عاشق بوی ترسم»»

    تررررس مادر خیلی از دردسرهاییه که میکشیم

    ترس باعث میشه یه گربه ی قهرمان بره بشه گربه بغلی … گربه ای که آزادی انتخاب در همه چیز داشت ترس باعث میشه گوش به فرمان صاحبش بشه ،غذایی رو بخوره که قبلا لب بهش نمیزد یا رفتارای دیگه … ترسه که باعث میشه این گربه تو هر مرحله ای صدای سوت گرگ رو میشنوه برگاش بریزه و فقط بخواد فرار کنه سریعتر و سریعتر…

    سگ توی این قصه نماد دل پاک و خوشبینیه وقتی نقشه باز میشه مقصد همه یکیه (رسیدن به ستاره) ولی راه ها متفاوته یکی از بین هزار تله ی آتشین و یکی از بین هزار باتلاق و ارواح ولی با نگاه سگ باید از بیشه پر از گل و رود آرامش رد بشن !! چی باعث میشه برای یه مقصد انقد راه ها متفاوت باشه !؟

    سگی که فاجعه بار ترین اتفاقی که برای کشته شدنش افتاده رو با شادی تعبیر میکنه و تازه خوشحاله برا جوراب رایگانی که الان لباس تنشه … چندبار تاحالا انقدر خوش بینانه به اتفاقای زندگیم نگاه کردم؟؟

    وقتی وارد بیشه ی پر از گل میشن گلها شروع میکنن با گربه ها جنگیدن ولی با سگ نه !!!

    تازه همراهیشم میکنن!!!

    و جمله سگ که میگه ««چرا با همه چی سر جنگ دارین؟؟ عجله بردار نیست باید با حوصله رزها رو بو کنید، وقت بزارین و از مواهبی که درمقابلتونه سپاسگزاری کنین»»

    و وقتی اونا از سگ الگو میگیرن اونا هم موفق میشن خیلی ساده رد بشن …

    گربه از شدت غرور بیجاش کلی زحمت و اذیت بخاطر ریشش تحمل میکنه اما از کیتی « درخواست » نمیکنه که کمکش کنه تا جایی که دیگه به نهایت آزار میرسه بعد درخواست میکنه تا به قول خودش از شر این پشم خارش آور رهاش کنه ..‌.

    ملخ جادوییِ شعبده باز که میخواد تا اونو ارشاد کنه و خوبی رو در درونش بیدار کنه ولی هر چی بیشتر سعی میکنه میبینه که هرگز این اتفاق نمیوفته چون « ما از تغییر دیگران ناتوانیم »

    گربه ی چکمه پوش که تصمیم گرفت بجای فرار با گرگ روبرو بشه و گفت میدونم نمیتونم شکستت بدم ولی تا آخرین نفس برای این زندگی میجنگم …

    «وقتی نمیترسیم نتیجه ها عوض میشه»

    گرگ بهش گفت اومده بودم دنبال یه افسانه ی مغرور پاپتی ولی دیگه نمیبنمش ، زندگیتو بکن و البته « خــــوب زنــــدگــی کـن »

    افرادی که دنبال ستاره آرزوها بودن تا به خواسته هاشون برسن متوجه شدن که هر آنچه میخواستن رو دارن فقط نمیدیدن

    منم خیلی چیزا تو زندگیم دارم که خوب و درست نمیبینمشون وقتشه که خیلی بهتر از این ببینم

    چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  6. -
    وجیهه بانو گفته:
    مدت عضویت: 1837 روز

    با یاد تو ای لطیف

    سلام به دو استاد عزیز و بزرگوارم

    و سلام به همه دوستان همراه و هم قدمم در این مسیر سبز…

    استاد بزرگوارم و مریم بانوی دوست داشتنی،

    بی نهایت ممنون و سپاسگزارم از شما دو عزیز که عاشقانه تجربه های شیرین زندگیتون رو با ما به اشتراک میزارید..

    تجربه هایی که درون هر کدومش چراغی رو برای این مسیر سبز مون روشن میکنه.

    خدا رو شکر میکنم بابت این فایل عالی و همزمانی اون با امروزِمقدس.. روز جمعه..

    که فرصت مناسبی بود برای دانلود انیمیشن «گربه چکمه پوش» و دیدن اون در کنار خانواده عزیز..

    وقتی اول فایل زیباتونو در اون بهشت زمینی دیدم و توضیحات مفید و عالی شما رو شنیدم و بعد رفتم سراغ دیدن انیمیشن

    متوجه شدم :

    میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است…

    و تازه به اهمیت کانون توجه و فوکوس کردن روی یک موضوع پی بردم…

    از خودم سوال کردم اگر من قبل از شنیدن این فایل ، انیمیشن رو میدیدم آیا باز هم برداشت من به همین میزان دقیق و لذت بخش و بر اساس قوانین بود؟؟؟!!!!

    مسلما که پاسخ خیر است :(

    پس برای یاد آوری به خودم میگم :

    _وجیهه جان نتایج رو بر اساس قرعه کشی یا کیلویی یا شانسی تقسیم نمیکنن….

    _قوانین کیهانی با کسی تعارف نداره….

    _کانون توجهِ توعه که بازتابش رو در زندگیت نشون میده…

    وقتی به یک فیلم یا انیمیشن در حد تفریح و دور همی نگاه کنی ، فقط تفریح و یک دورهمی با خانواده نسیبت میشه( صد البته خدا رو شکر)

    ولی وقتی خان نعمت و برکت الهی پهن هست چرا به نون پنیر قناعت کنیم آخه؟؟! و مثلا گوشت بریونی رو بر نداریم !!!! :))

    و این اولین درسی بود که از دیدن انیمیشن و شنیدن فایل با ارزش شما عزیزان دریافتم…

    دومین درسی که درک کردم ، پذیرفتنِ گربه چکمه پوش،پنچه طلا،دختر و سه خرس و حتی جک کوچیکِ درون وجودم بود!!!!!!

    چه غرور هایی که داشتم از سر جهل

    چه قضاوتهایی که کردم از سر منیت

    چه بی توجهی به نعمتهایی که کردم از سر ناسپاسی

    چه ندیدن برکاتی که در همه ابعاد زندگیم داشتم از سر طمع….

    و…..

    همه اینها با منِ انسان هست زمانی که توحید رو فراموش میکنم و منیت بجاش میشینه….

    زمانی که با غفلت ، قلبم از یاد خدا خالی میشه و ترس جاشو پر میکنه…

    زمانی که هیچیییییی نیستم چون خدا رو ندارم….

    چقدرررررررررررررر باید حواسمون جمع باشه.

    چقدرررررررررررررر باید مراقب شرکی که مثل مورچه تو تاریکی شب رو سنگ سیاهِ ذهنمون راه میره باشیم….

    چقدر باید هر لحظه خودمونو بازبینی کنیم و اشراف لحظه به لحظه به ذهنمون داشته باشیم و از خودش کمک بخوایم… ..

    به قول حافظ عزیز:

    آلوده ایی تو حافظ فیضی زِ شاه درخواه

    کان عنصر سَماحَت بهر طهارت آمد

    (سماحت= جوانمردی، بخشنده گی)

    ما با توجه به آگاهی های این سایت،این مأمن الهی

    با توجه با وجود استاد خردمندمون

    با توجه به تجربه های دوستان عزیزمون در این جمع «عنصر سماحت » رو داریم…

    باید ثابت قدم باشیم برای طهارت…برای پاکی روح… برای توحیدی بودن…. برای مسیر ابراهیم حنیف و محمد امین رو رفتن….

    خدایا کمکمون کن که خوب میدونیم با کریمان کارها دشوار نیست…

    و در نهایت به قول جناب خواجه عبدالله انصاری:

    یا رب دل پاک و جان آگاهم ده

    آه شب و گریه سحرگاهم ده

    در راه خود اول ز خودم بیخود کن

    بیخود چو شدم ز خود به خود راهم ده

    استاد جانم ممنونتونم

    استاد بانوجان ممنونتونم

    و سپاس از همه دوستان دوست داشتنیم

    الهی که همگی تون سراسر غرق عشق و نور الهی باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      سیدحبیب حافظان گفته:
      مدت عضویت: 2074 روز

      سلام بر آبرومندترین بانوی سایت

      سلام بر وجیهه ترین وجه خدا

      درک این حقیقت سخته که انسان با تمام عظمتش اگر جایگاه و مقام والاشو (حتی در نزد خودش )،براش ارج و قرب و ارزش قائل نشه و به اصطلاح عزت نفس نداشته باشه، عملا هیچی نداره و حتی ارزش یاد کردن هم نداره چه رسد به سجده

      باید از خودمون بپرسیم چه کسی این آبرو و عزت رو به ما داده و چطور و به چه سبب؟

      اون بار امانتی که آسمان نتونست بکشه چی بود؟

      خدا چرا به خودش احسن الخالقین گفت ؟

      چرا به فرشتگان و ابلیس فرمان سجده داد؟

      از کدوم مقام حرف میزنیم؟

      خب بله« آدمیت»

      اما حتی تعریف درستی از آدمیت نداریم

      تعریف آدمیت سادست : امانت داری همون باری که بر دوشمون دادند

      «اختیار»و « اعتبار »و «مقام عاشقی»

      و هیچ موجودی چنین مقام و موقعیتی نداره

      خب کافیه تو این چند روزه زندگی به امانت خیانت نکنیم.

      خیانت چیه؟

      اینه که تو این جایگاه عظیم و این مقام شامخ و این شأن و منزلتی که خدا بهت داده رو حفظ کنی و خلیفه الله باقی بمونی

      کافیه این آبرویی که خدا بهت داده و با آبروی خودش گره زده رو ،حفظ کنی

      میدونم خیلی سخته اما تو عزیز دلم از پسش بر اومدی

      تو مقام و منزلت عشق رو در وجود خودت به زیبایی شناختی و زنده و پویا نگه داشتی

      تو یادم دادی که عاشقت باشم تا از لذت بی وصف عشق نهایت حظ رو ببرم

      یادم دادی فراموش نکنم انسان بدون عشق به حیوانیت نزول میکنه

      و در اکثر اوقات پایین تر

      از آبرو تو بود که آبرو گرفتم چون چندین سال در گمنامی و گمراهی صبورانه ایستادی تا خودمو پیدا کنم و سرگشتگی در بیام

      منم سرگشته حیرانت ای دوست

      کنم یک باره جان قربانت ای دوست

      خلیل آسا ز شوق وصل کویت

      دهم سر بر سر پیمانت ای دوست

      دلی دارم در آتش خانه کرده

      میان شعله‌ها کاشانه کرده

      دلی دارم که از شوق وصالت

      وجودم را ز غم ویرانه کرده

      من آن آواره ی بشکسته بالم

      ز هجرانت بتا رو بر زوالم

      منم آن مرغ سرگردان و تنها

      پریشان گشته شد یکباره حالم

      سحر سر بر سر سجاده کردم

      دعایی بهر آن دلداده کردم

      باشد تا رستگارشویم،(ان شاءالله)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    فاطمه شاکری گفته:
    مدت عضویت: 1933 روز

    سلام به استاد عزیزم و دوستای هم فرکانسی

    استاد کارتون گربه چکمه پوش دقیقا منم دیدم چون دخترم همیشه جدیدترین کارتونها میبینه منم تا نصفش دیدم تا اونجایی که گربه رفت خونه پیرزن گربه خونگی بشه و بعد کاری پیش امد نتونستم ببینم استاد من تاهمونجایی که دیدم یه کارتون معمولی دیدم اصلا این نگاه نداشتم چقدر نگاه شما مثبته و چه خوب کارتونو تفسیر کردید داشتید تعریف میکردیدبعد تو ذهنم میامد به خودم میگفتم اره سگه چقدر مثبت نگر بود چقدر گربه چکمه پوش ترس داشت از اون گرگه یا هر باریکه مرد غرور تکبر داشت تیکه تیکه یادم می امد

    این فایلو بارها بارها باید ببینم چقدر درس داره چقدرتو لحظه لحظه زندگیمون خداوند داره کمکم میکنه من مگه چی بلدم چه علمی دارم مگه من همش محتاج هدایت خداوندم

    اگر خداوند نباشه

    من هیچی نیستم و من باید بارها بارها به خودم بگم باید سپاسگزارتر باشم و حداوند ظرفمو بزرگتر میکنه

    و یک مورد دیگه ام وقتی ما می ترسیم جهان بوشو احساس میکنه حتی مثالی که زدین اگه از سگ بترسین سگ بو ترسو احساس میکنه دقیقا هم همینطوره من وقتی از سگ ترس داشتم حتی دنبالمم میکرد وقتی اگاهانه تصمیم گرفتم از سگ نترسم الان سگی که خودم دارم وحتی سگهایی میبینم لذت میبرم ازنوازششون کنم کاری که فکر این موضوع قبلا برام عذاب اور بود

    یا نگاهی که سگه به اون نقشه داشت. نگاهی که بقیه داشتن مسیر که سگ میدید اسون مسیری که اونها میدید مسیر پر خطر خطرناک یاد داستانی که استاد تو دوره دوازده قدم برامون تعریف میکرد میافتم که دوتا راه جنگلی بود یه راه درههای عمیق حیوانات وحشی پر خطر و یه راه دیگه هم یه جاده اسفالتی که سوت میزنی و میرسی به ثروت نعمت هر دو مقصد یکی بود

    یا یک نگاه دیگه اینکه چون من الان فلان خونه فلان ماشین فلان درامدو ندارم نمیتونم خوشبخت باشم در صورتی که من بدون اینهاهم میتونم خوشبخت باشم احساس خوشبختی کنم باید بیشتر رو خودم کار کنم هنوز تو این مورد خوب نیستم

    ممنونم ازتون برای زحمتیکه کشیدن برای این فایل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  8. -
    فرشته کوهستانی گفته:
    مدت عضویت: 1319 روز

    بنام الله یکتا

    استاد عزیزم و مریم جانم و دوستان قشنگم سلام

    اینقدر از تعریف شما لذت بردم که انگار خودم اونجا کنار شما نشستم و نگاه مردم

    و چقدر از سکانس به سکانس فیلم نکته مثبت دراوردید

    و چقدر تو زبون انیمیشن درک و فهم قوانین برام ساده تر شد از خدا میخوام منو ببره به سمت عمل به قوانین

    از شنیدن داستان حمله ی سگ های شهریار بسیار لذت بردم که اینقدر در اولین مرحله ی عملی اینقدر امتحانتون رو با اقتدار و با نمره ی بیست پشت سر گذاشتید

    شما از قبل با قانون اشنا بودید و مفهوم فرکانس رو درک کرده بودید و خداوند برای اثباتش به خودتون شما رو وارد یه امتحان عملی سخت کرد و شما هم سرافرازتر از قبل از این امتحان بیرون اومدید

    جایی که مریم جان گفتند من خودم و باهوش میدونستم،خواستم بگم بله شما فوق العاده درجه ی یک هستید که اینقدر مدارتون بالا بوده که تونستید لحظه به لحظه کنار استاد زندگی کنید

    علاوه بر تواضع استاد،بخشندگی استاده که این درسهای طلایی و بزرگ رو به رایگان در اختیار ما قرار داده

    درسهای بزرگ مغرور نبودن

    نترسیدن

    توحید

    نگاه مثبت داشتن

    شکرگزاری

    درسهای بزرگی بود که من از این فایل طلایی دریافت کردم

    از خداوند میخوام که من و هدایت کنه که بتونم همیشه رو مدار قانون باشم و بتونم لحظه به لحظه ایمان و توکلم و اعتمادم و بخدا بیشتر و بیشتر کنم

    تا هم در دنیا و هم در آخرت خوشبخت و شاد باشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  9. -
    حدیث نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1270 روز

    به نام رب وهاب من)!

    سلام استاد عزیزم و مریم بانو جان!

    من و برادرم زیاد با هم انمیشن میبینم و یه زمانی رو‌ میزاریم و انمیشن های خوب با هدایت دانلود میکنیم و میبینیم…

    الان خیلی کمتر شده ولی بازم با هم انیمیشن های جدید نگاه میکنیم و همین موضوع خیلی روابط ما دو تا رو با هم خوب کرده‌و برعکس بقیه خواهر و برادر. ها که توی این سن همش باهم دعوا دارن ،ما با هم خیلی مهربونیم و روابط خیلیی خوبی داریم خداروشکر!

    و هر تجربه ای از دیدن انیمیشن داریم ، آخرش کلی درس های خوب توشون بوده و دیگه یاد گرفته بودم که وقتی انیمیشن ببینم حواسم باشه که درس هایی که شما آموزش میدین رو توش پیدا کنم و همشون پر از نکات خوب بودن!

    چون معمولا انمیشن ها جوری ساخته میشن، که درس های زندگی و نکات خوب رو آموزش بدن، چون تربیت بچه ها و همینطور نگاه فکری انسان ها خیلی براشون مهمه!

    ارع خلاصه وقتی گفتین گربه چکمه پوش فکر کردم دیدم ولی بعد فهمیدم متظورتون قسمت جدیدشه و چون خیلی وقت بود زیاد انمیشنی نمی‌دیدم و تمرکزم روی دوره ها بود،هنوز ندیدمش ولی وقتی همزمان داشتم صحبت های شما رو ‌گوش میکردم رفتم زدم دانلود بشه که بعدا ببینیم.

    چقدر خوب توضیح داد،و با اینکه قشنگ اسپویل شد ولی اشکال نداره اینجوری بهتره که از اول با نگاه بزرگتری انمیشن ببینم و سعی کنم ببشتر حواسم باشه که یاد بگیرم.

    چقدر با اون سگ، یاد زندگی خودم افتادم که موقع هایی که حالم خیلی خوبه و خوشبینم (که در بیشتر مواقع شخصیتم اینجوریه)، همه چیز به نفعم پیش میره، انگار کل جهان تمام خوبی هاش بهم نشون میده و اصلا دنیای من متفاوت با بقیه میشه،انکار توی بهشتم((شرایط همون شرایطه ولی نگاه من متفاوت میشه به زندگی))!

    حتی اگر یکنفر هم همون موقع باهام باشه ولی من چیزای متفاوت تر و بهتری تجربه میکنم.

    و جدیدترین درسی که ازآموره هاتون یاد گرفتم و بیشتر درکش کردم،همین فروتنی در برابر خداونده!

    منم دقیقا همین تجربه ها رو داشتم که دقیقا خدا منو از فرش به عرش رسونده و تا زمانی که حواسم بود و به خودم یآدآوری میکردم که همه کاره خداست و همه کار ها رو داره اون انجام میده،همه چیز طبق روال و نعمت داشت پیش میرفت ولی تا زمانی که یک لحظه یادم بره یا حواسم نباشه که سپاسگذار باشم دقیقا میفهمم که چرخ زندگیم داره کند میشه!

    دقیقا تاثیرش توی زندگیم دیدم.

    الان دیگه فهمیدم باید بیشتر مواظب این موضوع باشم و دارم روی این موضوع کار میکنم و خدا هم داره بهم کمک می‌کنه که این موضوع رو بیشتر درک و در خودم تقویت کنم.

    اصلا فقط یک لحظه به نعمت های بنظر عادیمون نگاه کنیم،فقط اونایی که مثلا عادیه..کاری به معجزه و نعمت های دیگه فعلا ندارم،

    فقط همین که عصب ها بدنمون،دستمون داره کار میکنه و قدرت حرکتش رو داریم،میتونیم دیتمون رو حرکت بدییم!!خیلی بزرگه!! ،فقط همین یکی!!

    ،اینکه میتونیم انگشت هامون رو حرکت بدیم و تایپ کنیم…،ضربان قلبمون،تمام ملیارد ها ملیاردها سلول هایی که بدون خطا دارن کار میکنن، سیستم هوشمند بدنمون که خودش رو درمان میکنه،نفس کشیدنمون….

    مطمئنم تا وقتی یک ثانیه نبودش رو حس نکنید ،نمیتونید واقعا بفهمید اینا چه نعمت های بزرگی،اونایی که تجربه کردن میدونن چه نعمته.

    اونایی که بعد از سال ها نشنیدن و الان میتونن بشون و حتی شنیدن صدای هیچی هم لذتبخشه!

    اینکه ما امروز زنده از خواب بیدار شدیم و خدا بهمون فرصت زندگی دوباره و باز شدن چشم‌هامون رو داد!!

    نعمت‌شب و روز، نعمت فکر کردن، نعمت اختیار داشتن و انسان بودن و هدف داشتن!!

    ما کلا هیچی از خودمون نداریم،همه چی مال خداست؛

    کل زندگیمم دست خداست، کل کارهایی که انجام میشه حتی اونایی که شاید به چشم نیاد،همش خداست،اگر به خودم باشه نمیتونم هیچچچ کاری کنم!

    خدا جونم، قدرت سپاسگزاری واقعی رو به من و همه اونایی که میخوان تو رو درک کنن بده!

    حس سپاسگزاری واقعی و درک نعمت ها رو بهمون بده!

    حدیث حواست باشه که؛

    روی کسی که قلبت رو داره میزنه حساب کن!!

    روی کسی که نفس هات رو میکشه حساب کن حتی وقتی خودتم حواست نیست،داره نفست کشیده میشه!

    همیشه تلاش میکنم چشم و گوشم رو باز کنم و از هرموضوعی درس هاش رو یاد بگیرم ، چه اتفاق بد، چه خوب، چه فیلم ، چه آدم ها،و… هرچیزی دیگه ای!

    چون باید هر روز به سمت جلو بریم و هر روز پیشرفت کنیم!

    هر روز یه درجه ایمان بیشتر؛

    یه درجه احساس خوب بیشتر؛

    یه درجه سپاسگزاری واقعی تر؛

    یه درجه برداشتن ترمز ها و ساختن باور های کمک کننده تر و بهتر؛

    یه درجه افزایش مهارت های بیشتر؛

    یه درجه درک بهتر قرآن؛

    و…!

    همین قرآن چه کتاب و نعمت بزرگیه که خدا بهمون داده و برامون نقشه راه فرستاده تا هدایت مون کنه!

    قرآن کتاب مورد علاقه!

    یادآوری همیشگی:

    همیشه از هرلحظه ات لذت ببر،چون هیچ تضمینی برای ثابت موندن این لحظه ها نیست ، در هر شرایطی میتونی لذت ببری، وقتی زاویه دید ات رو عوض کنی و دنیا رو اونجوری که میخوای میتونی ببینی!

    جالبه که حتی توی شرایط عادی که از زندگی لذت میبرم و اتفاق خاصی هم نیوفتاده ولی همیشه این لحظه ها توی ذهنم ثبت میشن و همیشه یادم هستن.

    نمیدونم چی بگم از فایل هایی که میزارید ،اینا همشون نعمته که خدا منت گذاشته و این نعمت بزرگ آشنایی با شما رو به ما داده، خیلی حس خوبیه که میتونیم این فایل ها رو گوش کنیم و میتونیم روی خودمون کار کنیم و ورژن بهتری از خودمون باشیم و به جهان اطرافمون گسترشش کمک کنیم.

    سپاسگزارم بهترییین استاد جان و مریم بانوی عزیزمم!

    سپاسگزارررم که اول صبح ،خدا این هدیه رو بهم داد و از بودنتون لذت بردم.

    وااای خدایاا لذت بردن از لحظه ،چقدررر خیلیییی لذت بخشه!!!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      Ehsan Moqadam گفته:
      مدت عضویت: 1938 روز

      درود بر شما حدیث جان

      چقدر نوشتت آموزنده بود واقعاً ازت سپاس‌گزارم

      ما همش دنبال بیشتر هستیم که این چیز بدی نیست و این میل به گسترش خودش یه نعمته بزرگه اما نباید ما رو غافل کنه از دیدن زیبایی‌ها و نعمت‌هایی که همین لحظه داریم و بابتشون سپاس‌گزاریم که همین موضوع خودش کلید آسان شدن برای آسانی‌هاست.

      همه به خواسته‌هاشون میرسن، اما اینکه چقدر از مسیر خواسته‌هاشون لذت می‌برند و آسان پیش میره کارهاشون برمیگرده به اینکه چقدر میتونن از لحظشون لذت ببرند و سپاس‌گزار باشند به‌قول قرآن: آسان شدن برای آسانی‌ها

      به‌خاطر همین وقتی از افراد موفق سوال میشه که خیلی کارهای سخت انجام دادن و به موفقیت رسیدن این الگو رو پیدا میکنی که برای بخش سپاس‌گزاری اهمیت زیادی قائل باشن چون انگار متوجه قدرت این موضوع نشدیم

      خود این سایت، اساتید و دوستان و هدایت‌ها یکی از مهم‌ترین سپاس‌گزاری‌های هر روز منه

      باز هم از شما دوست عزیزم برای یادآوری این نکات ارزشمند سپاس‌گزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        حدیث نوروزی گفته:
        مدت عضویت: 1270 روز

        سلام آقا احسان عزیز)!

        روز زیباتون بخیر+!

        منم از شما خیلی سپاسگزارم بابت دیدگاه ها و کامنت های آموزنده تون!

        خیلی نکته خوبی روی یادآوری کردید که:

        میل به گسترش خودش یه نعمته، اینکه همیشه میل داریم پیشرفت کنیم خیلی نعمت بزرگیه که قطعا اگر اینجوری نبودیم نابود و بی انگیزه می‌شدیم!!!

        و اینکه دقیقا همین طوره که شما میگید:

        ما بالاخره میرسیم با خواسته مون ولی اینکه در راه رسیدن به خواسته مون چقدر لذت میبریم و کیف میکنیم مهمه، چقدر به آسانی مسیر طی میکنیم مهمه،چقدر با خدا همراهیم و اجازه میدیدم اون هدایتمون کنه و کار ها رو اون انجام بده،اینه که مهمه!!

        سپاااس بیکرااان از وجودتون آقا احسان عزیز!

        ممنونم برای یادآوری این آگاهی های ناب و این نکات ارزشمند که واقعا کمک کننده بودند!!⁦(⁦

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    به نام خداوندِ هدایتگر، بخشنده و مهربانم.

    سلام به همه ی نازنین های سایت، در ساعت 13:13 دقیقه، 13 مرداد 1402.

    داشتم سپاس گزاری مینوشتم تو جلد 7 دفترم، و برای سومین بار این فایل شگفت انگیز رو گوش میدادم که متوجه شدم باید بیام اینجا و شروع کنم به نوشتن از این فایلِ خفنِ خفنِ خفن.

    درکِ من از این فایل، صحبت‌های استاد و مریم جانم درباره انیمیشن گره چکمه پوش، آخرین آرزو:

    سمانه جان، هر چی داری، به هر چی رسیدی، هر چی خلق کردی، هر چی فهمیدی و شنیدی و دیدی که باعثِ درک بهترت شده:

    همه چیز از فضل، لطف، محبتِ خداست و لاغیر.

    اعتبار همه چیز از اللهِ یکتا هست.

    هر چی میپوشی، هر چی نوشِ جان میکنی از نعمت های خداونده.

    اینکه لیاقت پیدا میکنی برای خوشحال کردنِ مخلوقاتش، از فضلِ خداست.

    سمانه جان، وقتی زیبا و دلنشین مینویسی و صحبت میکنی، همه از فضلِ خداست.

    سمانه جان اینکه خوش خطی، خوش سلیقه ای، خلاقیت داری، هنرمندی، از فضلِ خداست.

    سمانه جون، نعمتِ پیاده رویِ روزانه رو از خدا داری هر روز، صبحِ زود بیدار شدنت، از مهرِ خداست، سپاس گزار باش هر روز.

    اینکه لیاقت پیدا کردی در مسیرِ بهبود زندگیت باشی، درک پیدا کنی نسبت به اصل و فرع، در مسیر رشد باشی و شاهد تغییرات و بهبودهات هستی، از فضلِ خداست.

    هر چی خلق میکنی، خلق کردی، همه از فضلِ خدا بوده و هست.

    هر وقت رسیدی، موفق شدی، نتیجه گرفتی و دیدی، از فضلِ خداونده.

    وقتی آسان شدی بر آسانی ها، خدا برات آسانش کرده.

    وقتی سپاس گزار بودی و هستی، خدا ظرفِت رو بزرگتر میکنه.

    یعنی نعمتها برای همه هست، اما با سپاس گزاری دسترسی های تو باز و بازتر میشه و میتونی استفاده کنی از نعمت های خدا.

    لَئِن شَکَرتُم لَأَزیدَنَّکُم

    اگر شکرگزاری کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود

    هر هدیه ای که دریافت کردی و می کنی و خواهی کرد، از روزی های غیرِ حسابِ خداست.

    هر پول، ثروت، وسیله ای که واردِ زندگیت میشه، از فضلِ خداونده.

    مریم جانم گُل گفتی:

    وقتی دکمه ی ذهن خاموش شه، دکمه ی هدایت روشن میشه.

    کلید و راهنمای جذابی بود، شگفت زده شدم از این راهکار ساده و به شدت کاربردی.

    و مجدداً طیِ این روزهای اخیر، هدایت شدم به سپاس گزاریِ بیشتر و بیشتر

    توجه به نکات مثبت و زیبایی های پیرامون

    نگاه کردن و فکر کردن به پیرامون به طوریکه بهم کمک کنه، بهم حسِ خوب بده، انگیزه و امید بده

    چقدر عاشقِ شخصیتِ سگِ خوش بینِ قصه شدم:

    مخصوصا وقتی داستانِ توی جوراب قرار گرفتنش با سنگ رو زیبا و سرگرم کننده تعریف میکنه، یعنی باورش اینه، نه فقط حرفش..‌

    یعنی حتی وقتی آشکارا باهاش عِناد و دشمنی دارن و نقشه ی مرگش رو میکشن، برداشتش بازی و فان هست، پس جهان هم براش تبدیلش به فان و تفریح میکنه.

    هر طور ببینی، همون میشه.

    آسان گیر…

    جهان سخت میگیره بر مردمان سخت کوش…

    عاشقِ توجهش به بو کردن و ستایشِ گلها شدم، یادِ خودم افتادم وقتی به زیبایی های مسیرِ پیاده روی توجه میکنم، مخصوصا چاق سلامتی و احوالپرسی هام با سگ و گربه های بزرگوار و چشم قشنگ.

    عاشقشم اونجا که سگِ قصه، نقشه ی مسیر رو ساده، هموار، لذت بخش میبینه، سایرِ دوستان نقشه براشون سخت میشه، مسیرِ سختی بهشون نشون میده تا جلو برن تو مسیر…

    (نسخه دوبله و زبان اصلیِ این انیمیشن رو گذاشتم دانلود شه ببینمش.)

    استاد و مریم جون، عاشقتونم که علاوه بر لذت بردن از تماشای یه انیمیشن خوش ساخت و موزیکال، نکات مهم، اصل، قوانینِ بدون تغییر خداوند رو، از توی دلش بیرون میکشین و در موردش تفکر میکنین، بعدش ازش فایل آماده میکنین و با ما به اشتراک میذارین تا ما هم به تفکر بپردازیم…

    برای خودمم جالبه، عموما روز اول، ساعات ابتدایی که یه فایل میاد روی سایت، کامنت نمیذارم، چون میخوام بهتر گوش بدم یا بیشتر بعد کامنت بذارم. (شاید تله ی کمال گرایی باشه گاهی اوقات)

    منتها این فایل، کاملا هدایتی اومدم که تایپ کنم از درس ها، نکات مثبت و زیبایی های سرشاری که این فایل برام داره.

    آخ آخ چقدر تلنگر خوبی بود صحبت از غرور شد در محضرِ خدا.

    چقدر مرزِ باریکیه یه لحظه از توحید ممکنه سقوط کنم به شرک…

    درک کردم، غرور، شرک هست.

    قدرت دادن به خود و گرفتن قدرت از خدا…

    اینبار نه قدرت دادن به یه آدم بیرونی یا شرایط بیرونی

    اینبار قدرت دادن به خود…

    حسم میگه، این شرک از شرک های دیگه خیلی خیلی خطرناک تره، چون غفلت کنم اصلا نمی‌فهمم دچار غرور شدم و دارم از خدا و اصلِ توحید دور میشم…

    غفلت کنم با مخ کوبیده شدم کَفِ آسفالت…

    یا تو در و دیوارم دائم.

    امروز هم به لطف خدا، چندین قاب هنری جدید درست کردم، چسبوندم روی دیوار به واسطه ی آگاهی های نابِ این فایل…

    اول اشتباهی نوشتم آگاهی های نابِ این دوره…

    الحق که این فایل، دقیقا عینِ یه دوره است برای من.

    جملاتم رو مینویسمشون اینجا…

    قبلش یه چیز باحال بگم، الان چسب یکی از قاب هایِ زندگی بخشم، از روی دیوار باز شد، کدومش؟ این بزرگوار:

    سمانه جان به توحید برسی به همه چیز میرسی.

    دقیقا وقتی دارم از توحید و شرک و غرور مینویسم، چسبِ این آگاهی و باورِ ناب باز میشه، توجهم جلب میشه بهش، به حدی که اینجا هم می‌نویسمش.

    به به از این هدایتِ نورانی و لذت بخشِ خدا برای سمانه و همه.

    قاب های هنریِ امروزم:

    وقتی سپاس گزارم، دسترسی ام به نعمت های خدا، که برای همه وجود داره، باز میشه. ظرفم بزرگتر میشه تا بیشتر برداشت کنم از نعمت های خدا.

    دکمه ی ذهن خاموش میشه، دکمه ی هدایت روشن میشه.

    من نمیدونم، تو میدونی. خدا هر لحظه هدایتم می کنه یادِ خودش بیوفتم و از غرور دور شم.

    الهی به امیدِ تو، من هیچ همه تو

    یه چیز باحالِ دیگه: پروانه هایی که واسه تزئین میچسبونم روی کاغذها، اوریگامی هستن، هنرِ دستانِ هنرمند و خوش سلیقه ی خودم (به لطفِ خدا)

    و اینکه بال هاشون کمی سطح بالاتری وایمیسته روی کاغذ، حالت سه بعدی تر…

    امروز یه آن

    حس کردم روی دیوار یه عالمه پروانه ی رنگی رنگیِ حقیقی دارم که اتاق رو گلستان کردن، با اون بال های باز و قشنگشون.

    الهی شکر برای فضای گل و بلبلِ اتاق هامون…

    ایده این قاب های هنری از اول تا حالا با خداست، الهی شکر.

    خدا منو میشناسه، با مدلِ خودم، شادم میکنه، بهم انگیزه میده. عاشقشم از بس نکته سنجه، دقیقه، اگاهه.

    یا خدا، کارتون رو ندیده انگار دیدم، انقدر که زیبا توصیفش میکنین با عشق.

    مگه میشه عاشقِ قصه ی دختر و خانواده ی جدیدش (3 خرسِ مهربان) نشد؟

    ندیده عاشقتون شدم خرس های مهربون، نمادِ آدم های مهربونِ اطرافم یا نعمت های اطرافم که چشم هام نمیدیدشون، و جای دیگه دنبالِ نعمت و ثروت میگشتم.

    به لطف خدا، تازه چشم هام کم کم باز شدن و متوجه میشم چه حجمِ بالایی از آدم های مهربون، نعمتهای فراوان و متنوع رو اطرافم دارم.

    خدایا شکرت از آگاهی های بی نهایتِ این فایل برای سمانه، برای همه.

    تلنگر خوبی دریافت کردم مجدد برای:

    لذت بردن از داشته هام

    خوشحالی بابتشون، بابت داشتنشون الان، دقیقا همین الان نه گذشته و آینده که نداشتم…

    مثال میزنم برای درکِ بهترِ سمانه، جالبه این آگاهی دیروز اومد، امروز هم فایلِ استاد که تکمیلش کرد…

    مثلاً 2 بسته گوشت چرخکرده تو فریزر هست…

    سمانه ی قبلی با نگاه به دو بسته میگه:

    اوه اوه، آخرشه، تموم شه فعلا شرایطشو نداریم بخریم…

    و بلافاصله بعد از این فکر: ترس، یاس، کمبود، ناراحتی، نگرانی.

    حالا ورژنِ جدید سمانه، مخصوصا طیِ یکی دو روز اخیر که عمیقا از خدا میخوام تو این سیستم قوی تر بشم:

    خب، چه خوب. دو بسته هست، الان دو بسته داریم، خوشحالم که این دو بسته الان حضور دارن و میبینم و میتونیم نوشِ جان کنیم، لذت ببریم، غذای خوشمزه بپزیم و بخوریم باهاش.

    الان هست، دمش گرم که هست، خدارو شکر که هست.

    همون خدایی که این سری، و قبل و قبل تر ها، این گوشت ها رو آورده تو فریزر، خودش بلده، بازم وارد کنه تو فریزر، تو بِکِش کنار دختر خوب…

    فارغ از نگاه پول داشتن توی کارت یا نه.

    یه به قولِ حمید آقای حنیف که یه بار تو کامنتش خوندم، نگاه به اینکه الان چندم ماخ هست؟

    کی حقوق جدید واریز میشه و …

    سمانه به نطرت ناسپاسی نیست خدا رو انقدر کوچولو ببینی که فقط اول هر ماه پول واریز میکنه به کارتتون به اسمِ حقوق؟

    پس این حجم از نعمت که خارج از مبلغِ حقوق هر ماه، هر روز واردِ زندگیتون میشه از کجا میاد؟ کی میده به شما؟

    جدی فکر کن!

    سایر نعمتهای مادی و غیر مادی از کجاست؟

    منبعش کجاست؟

    حالا منبعِ حقوقِ واریزیِ ماهیانه از کجاست؟

    چرا دست خدا رو میبندی که نعمتهاش فوران کنه تو زندگیت؟

    چرا دخترِ خوب؟

    خدایا شکرت برای نعمتهای فراوانی که از بی طریق راه و روش وارد زندگیم میکنی.

    با عزت، با خوشحالی، با لذت.

    هر روز و ثانیه شاهدشم، نمونه ی داغ اش هم کیکِ دیشب.

    سمانه جونم خواهشا تو مسائلی که بهت مربوط نیست (روزی- خداوند روزیِ هر مخلوقی رو میده)، دخالت نکن قشنگم، نازنینم.

    چند روز پیش به یه هاپو که معلوم بود دنبال غذاست گفتم، راحت باش خدا غذاتو میده، روزی تو میرسونه.

    خدایی که به تک تک مخلوقاتش روزی میرسونه، به انسان هم بهترین روزی ها رو میرسونه، به شرطِ اعتماد و باور …

    تو پرانتز: بَه بَه برم بنویسم بچسبونم رو دیوار، عجب باور خفن و امید بخشی که البته حقیقت محض بوده و هست، من تو مدار درکش نبودم، خدا رو شکر الان قرار گرفتم.

    در رابطه با ترس از سگ: قبل ها، اوایلِ شروع پیاده روی هام، سگ هارو اگه میدیدم مسیر رو عوض میکردم، بعدها که بهتر شدم، اینطوری شدم که با باورِ شجاعت عبور میکردم به آرومی از کنارشون، حتی بر نمیگشتم ببینم دنبالم میان یا نه، یعنی نمیترسیدم، ادامه میدادم مسیرمو، بعد کاشف به عمل اومد که وقتی من نترسم ازشون، اونا هم کاملا بی تفاوت میشدن بهم.

    البته بگم سگ های اطراف ما، به شدت به شدت به شدت باشخصیت و مهربونن، رفتارشون دوستانه است، با اون چشم های قهوه ایِ مهربونشون.

    الهی شکر برای تغییراتم که همه از فضلِ خداست.

    الان دیگه رفیق شدیم، نازشون کردم، غذا هم دادم بهشون…

    خدایا تو کاملا هدایتی منو آوردی تو مسیرشون، تا هم ترسم بریزه، هم عاشقشون بشم، هم اینکه بفهمم حیوانات و مخلوقاتت چقدر عشقن، چقدر معصوم و دوست داشتنی و جیگر طلا هستن.

    و اینکه بفهمم چه لذت هایی تو زندگیم بوده که درک نکردم و الان درک کردم و دارم کیف میکنم باهاشون.

    عجب جمله ای میگین وقتی نزدیک شدین به سگ ها، استاد جان:

    بُرو براشون، اشکال نداره اگه میترسی، بُرو براشون…

    از هر چی بترسی، سَرِت میاد.

    جمله ی کلیدی:

    خدایا، تو سختی ها ایمانم حفظ بشه.

    خدایا تو خوشی ها ایمانم حفظ بشه.

    یعنی اگه شرایط منو به تنگ آوردن، آروم بمونم که خدا هست و هوامو داره، درست میشه.

    و وقتی تو خوشی هستم، مغرور نشم، باز هم یادم بمونه منشاء و اعتبارِ خوشحالیم از زندگی و شرایطم، از کجاست. از خداست ولاغیر.

    هر چی ناتوان تر شم در برابرِ خدا، (دور شم از تکبر و غرور در محضرِ خدا)، جایگاهم رفیع تر میشه.

    یه نکته ای حس کردم، ما به محض تولد یه سری دکمه داریم که داخلمون گذاشته خدا، دکمه ای که هست ولی پیش فرضِش آف هست، به عبارتی آن کردن اون دکمه ها توسط خودِ اون آدم اتفاق میوفته، وقتی که درک میکنه اون دکمه ها رو داره، تا با روشن کردنش آپشن های اون دکمه اکتیو شن.

    حالا اون دکمه ها چیا هستن؟

    دکمه ی توحید

    دکمه یادِ خدا، عبادتِ خدا

    دکمه ی ارزشمندی

    دکمه رابطه خوب

    دکمه امنیت

    دکمه ی لیاقت

    دکمه ی شجاعت

    دکمه عزت نفس

    دکمه اعتماد به نفس

    دکمه ی هدایت

    دکمه سپاس گزاری

    دکمه تحسین

    دکمه توجه به زیبایی ها

    دکمه امید

    دکمه سکوت

    دکمه صبر

    دکمه تسلیمِ خدا بودن

    دکمه صداقت و راستگویی

    دکمه صلح با خود

    دکمه شادی، نشاط و سَر زندگی

    دکمه ثروت

    دکمه خوش رویی

    دکمه درک و لذت بردن از داشته ها

    دکمه فراوانی

    دکمه آگاهی ها

    دکمه حُسنِ خلق

    دکمه مهربانی

    دکمه احترام

    دکمه ی اصل ها

    دکمه باورهای زیبا، کمک کننده و امیدبخش

    و بی نهایت دکمه های زیبای دیگه

    حالا یه نکته ی جذابتر:

    در کنار دکمه های بالایی دکمه های زیر هم هستن که پیش فرض هستن، حالا مهمه که آف بمونن و اتفاقاً آن نشن، تا آسیب هاشون غیر فعال بمونن.

    دکمه ی شرک

    دکمه ترس

    دکمه قضاوت

    دکمه وسواس

    دکمه حسادت

    دکمه غُصّه

    دکمه عذاب وجدان

    دکمه سرزنش

    دکمه خشم

    دکمه کینه

    دکمه ناراحتی

    دکمه ناسپاسی

    دکمه غرور و تکبر

    دکمه دروغ گویی

    دکمه جهل

    دکمه رودربایستی داشتن

    دکمه خجالتی بودن

    دکمه نقاب زدن

    دکمه سانسورِ خود

    دکمه بی احترامی

    دکمه کمبود

    دکمه فرع ها

    دکمه یاس و ناامیدی

    دکمه افسردگی

    دکمه باورهای نازیبا و ترمز

    و سایرِ دکمه های نازیبای دیگه

    این ایده، از کلامِ جذابِ مریم جون به قلبم رسید که در رابطه دکمه ذهن و هدایت گفت.

    این دکمه ها همون مدارها هستن.

    استاد جان، مریم جانم، بی نهایت سپاس گزارم ازتون برای این فایلِ شگفت انگیز از ابعادِ متفاوت.

    مریم جونم مرسی مثل هر بار با عشق دوربین رو به دست های نازنینت میگیری و فیلمبرداری میکنی.

    یه طوری فیلمبرداری میکنی انگار نه انگار، بدون لرزش، بدون تکون هایی که موقع حرکت آدم تو ویدئوها متوجهش میشه.

    سمانه جان ممنونم ازت به هدایت گوش دادی، چشم گفتی، بهت افتخار میکنم با بهبودگرایی اومدی و کامنت نوشتی.

    خدایا شکرت برای اپسیلون به اپسیلونِ آگاهی ها، درکشون، عمل بهشون.

    پیامم ساعت 15:25 دقیقه ارسال شد.

    پروسه ی این کامنت از 13:13 دقیقه شروع شد تا 15:25 دقیقه، این زمان اختصاص داشت به عبادتِ امروزِ من به لطفِ اللهِ یکتا.

    به قولِ استاد صلاه یعنی: توجه به خدا، یادِ خدا

    استاد شما همیشه الگوی بسیار بسیار شایسته ای هستین برای من به عنوانِ یه انسانِ سپاس گزار.

    سپاس گزارِ خدا و نعمت هاش.

    سپاس گزارِ مخلوقاتِ خدا.

    اینکه شما طوری سپاس گزار خدا هستین، انگار بار اول هست که از اون نعمت استفاده میکنین، شما هر روز تو پردایس هستین، بارها و بارها و بارها تو دریاچه ی قشنگتون شنا کردین، اما طوری سپاس گزار هستین انگار همین الان اجازه پیدا کردین داخلِ دریاچه شنا کنین و لذت ببرین. انگار تازه الان دسترسی تون به دریاچه باز شده…

    چقدر عالی و منسجم روی خودتون کار میکنین که عادت نمیکنین به نعمت های خدا.

    حس میکنم عادت کردن به نعمتهای خدا، شاید به نوعی ناسپاسی محسوب بشه، چون وقتی عادت میکنم، کم کم دیگه متوجهِ نعمت های زندگیم نمیشم،فکر می‌کنم پیش فرض همیشه بودن و هستن و خواهند بود.

    به قولِ شما، لذت بردن از زندگی، خوشبختی، خوشحالی، همین الان هست، با هر چی که داریم، همین چیزهایی که الان داریم هر کدوم مون خیلی خیلی عالی هستن و خوشبختی ساز برایِ تک تک مون.

    به شرطِ باز شدنِ قلبمون به روی خدا و نعمت هاش.

    استاد جان، مریم جان، همه ی عزیزان این سایت

    همگی در پناهِ اللهِ یکتا باشین.

    خدایا کمکم کن، هدایتم کن در برابرت گردن کِش و مغرور نشم.

    خدایا شکرت برای همه چیز، خدایا شکرت برای همیشه، خدایا شکرت به اندازه ی بی اندازه، خدایا شکرت برای تک تک نعمتهات، روزی های حساب و غیر حسابت. خدایا شکرت با همین کامنت کلی آگاهیِ ناب به خودم هدیه دادی. چه خوبه که هستی، سمانه عاشقته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای: