درسهای زندگی از یک بازی | قسمت 2 - صفحه 19
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2025/03/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-03-07 07:45:292025-04-30 07:34:38درسهای زندگی از یک بازی | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای مهربان
استاد سلام
متشکرم که با هر مثالی چقققققدر عالی برام قانون و توضیح میدید.
درس هابی که من گرفتم از این بازی …
اگه من بخوام در زمینه ی کسب کار خودم بگم اینه…
با تکرار و تمرین کردن در مورد تهیه و تولید محصول م و آزمون و خطاهایی که انجام میدم ، باید برای این ذهنم عادی بشه.
من اول با آزمون و خطا هی هر بار از قبل بهتر کشف کردم و رسیدم به اون چیزی که منو راضی می کنه .
مرحله ی بعد باید همینو هی با تمرین و تمرین و تکرار برام جا بندازم که چقققققدر راحت تر شده، و یاد گرفتم.
وقتی مطمئن شدم با اعتماد به نفس بالاتر قدم بعدی رو انجام میدم و ایمان دارم که موفق میشم.
اگر من همیشه این تمرین ها و تکرار ها برام عادی بشه، بنابراین قدم دوم و ساده تر با تمرکز بهتر انجام میدم و این کار بهم نتیجه میده.
در آخر این محصول برام لذت بخش تر میشه، و با عشق انجام میدم دگه برام خسته کننده نیست
دگه برام زجر آفرین نیست
خدا رو شکر می کنم که تو مدار مرد عمل مرد شجاع و با ایمانی هستم مثل عباس منش که چقدر راحت با یک بازی از دیدگاه قانون مسئله و برام باز می کنه و راحت توضیح میده که بفهمم و درک کنم
خدایا متشکرم متشکرم متشکرم
به نام خدای بخشنده مهربان
شکرت برای یه ارتباط ویژه وپر از ارامش دیگه
چقد این فایل با پروژه این روزهای من همخونی داره
مدتیه خیلی کار تمرین هامو برای خودم زیاد کردم جوری که کنترل زهن برام یکم سخت شده
کلی تمرین طراحی
کلی تمرین سایت
روزه ورژیم یک وعده ای و ترک شیرینی جات
با اینکه باید بینشون تعادل بهبود کوچیک بزارم برنامه سبک تر وپایه ای قوی کنم
فعلا ایده ای که دارم
در مورد اصول روابط
اصول طراحی
اصول بدن تحقیق کنم و بعد و اینکه بازم از خدایی وهدایتش ممنون با این فایل کار راه اندازم میخام همیشه تو هدایت باشم کارهام روال وهدایتی باشن اگاهی به وقت مناسب بچشم وقدم مناسب به وقته مناسب بردارم
الگو دوستداشتنی زوج رویایی موفق من
بازم تحسین میکنم موفقیت توی زندگیتون متوقف نمیشه وهمیشه تمرکز دارید روی رشدتون
واقعا از شما دست خدا ممنونم که شما یه نفر چقد توی زندگی به شوق برای رسیدن اهداف ایمان ارامش بخشید وچشمام باز کردید من میخام خداجونی هدایتم کنمتو راه شما تو راه رشد پیشرفت نعمتهای دنیایی واخرتی باشم
اینو گفتم که بگم تولدتون مبارک
با تمام قلبم از خدام به خاطر همه نعمتاهاش به خصوصم شما استاد همه فنحریفم ممنون
اسفندی عزیز تولدت مبارک
کجاها توانستید به قانون تکامل عمل کنید و مسیر برای شما آسان و لذت بخش شد؟
توی مدرسه والیبال بازی میکردیم زنگهای ورزش وتوش حساسیت خاصی نبود هر هفته تیم میشدیم با عشق بازی میکردیم بازی منم اروم اروم بهتر بهتر میشد واقعا لذت میبردم وطوری بودم انگار هماهنگی خوبی توی پرتاب گرفتن ها پیدا کردم با اینکه مدتهاس میگزره ولی خیلی شده یه چیزی از تو دستم رها شده وتوی هوا به طور خودکار گرفتم وخیلی اتفاقات عجیب قریب که زهنم به سرعت انجام داده
تمیزکاری
توی نوجوانی مامانم فشار زیادی رومون بود خونه داریو یادمون بده وبعد ازدواج دیگه انگار اون فشار نبود و اون موقعه با تمرین های ساده واصولی تونستم نظم بیشتر بیشتر کنم مثلا اول یه تمرین بود واقعا رعایتش میکردم اولش سخت بود بعد برام ساده شد وهمینطور تمرینای بیشتر ونظم بیشتر البته اینو بگم اول یه تمرین بود ظرف شستن بعد غذا تا مدتها تمرینش میکردم دیگه بعد که رفت تو گوشت استخونم مثلا بهبود دادن هفتگیو وجدا از اون دارم میزارم برای خودم وبرام خیلی ساده و اصولی دارم یادش میگیرم
حتی یادم بچه هم بودم به طور ناخوداگاه اینطور عمل کردم تمرینای ساده وهمیشگی مثلا از راه میومدم لباس میزم به کمدم وبعدها هر کدوم از این تمرینها برام سخت بودن و در طول زمان بدون عجله تمرین کردم وبهترو بهش کردم
کجاها برای رفتن به مرحلهی بعدی صبر داشتید و بهجای عجله، روی بهبودهای مستمر تمرکز کردید، تا جایی که پایههای این مرحله بهاندازهی کافی تقویت شد و توانستید موفقیتهای آینده را روی آن بنا کنید؟
وابستگی
توی روابط
موقعه ازدواجم من از دهات اومدم شهر
اولش من وابستگیمو کمتر میکردم یه جا میرفتم بیشتر میموندم و به جای اینکه بقل مامانم بچسبم سعی میکردم اون فضا بهره ببرم یکم دیگه که بزرگ شدم هر از چندی اتفاقی پیش میومد راحت میرفتم خونه خواری میموندم یه سری شبها میرفتم من بیشتر از خواهرم وبعدم سره اتفاقی ده روز موندم و بعدم که ازدواج میکردم یه روز دو روز و بعد میوموچند وقت یه بار خونه مجردیش وبعد هی بیشتر میشد تا موقعه عروسیمون تونستم باز راحت تر دل بکنم همون شاید کمی سخت بود بعدم خونمون خانه داری شاید روابط کلی تغییر کرد رفتو امدم کمتر شد ولی با تکامل اتفاق افتاد خیلی ازیت نشدم برام ساده اسون بود با اینکه یه کاره نشد بود واولش شبها بیرون از خونه برامون سخت بود ولی بعد اسون شد
والان مدتهاس تو خونمونیم دوتایی یا تنهایی بلاخره دهاتم هفتگی ولی میدونی میخام بگم اون وابستگیه داره میشه رهایی وخیلی تکاملی وریز
کجاها برعکس عمل کردید؟ یعنی بهجای تمرکز بر بهبودهای کوچک اما مستمر و تقویت فونداسیون درونی خود در این مرحله، عجله داشتید بدانید در مرحلهی بعدی چه خبر است، یا به خاطر مقایسه با دیگران، نمیخواستید از قافله عقب بمانید. در نتیجه، بهجای تقویت فونداسیون، بار اضافهای بر آن گذاشتید و قبل از تکمیل ساختمان، آن را ویران کردید.
عجله توی قدم یک
من هنوز توی اصلاح باور ها درک قانون بودم دوره یکو با یه جورایی نه میشه بگی قرض خریدی به زور طلبمو گرفتم خریدم ودر حال عجله درسشو بگیرم که پول بسازم قدم بعدم بگیرم خلاصه فکنم توی یه هفته چند روز تمومش کردم اصلا به تمرینهاش یه جور رد میکردم وانقد عجله داشتم فقط لذتم این بود فایلش جدیده تا حالا ندیدم و مثل باد هفت تا جلسه چندتاشو دیدیم به امید وردی مالی بلاخرخ یه وردیهایی ویه عالمه اتفاقات خوب افتاد ولی انقد قدرت نداش که منو به قدم دو برسونه
یه نا امیدی قانون روی من که جواب نمیده منی که انقد تمرکز میزارم روش و برام مثل یه کینه روش افتاد جوری که حاظر بودم سایتو زیرو رو میکردم ولی قدم یکم فقط ستاره قطبی انجام میدم وبعد رها کرد حالا هر از چندی گوش میدمش وهر دفعه برام اگاهی درکی داره که قبل نداشته
و البته این درسو برام داشت که نمخاد عجله کنی همه دوره ها جلسه ببینی رد بشی سعی کن درک کنی تمرین کنی لذتشونو ببری بدون عجله توش استاد بشی
تمرین کنترل زهن
جدیدا یه اتفاقی برام میوفته نیاز به کنترل زهن دارم وبه محظ اتفاق همه ی اگاهی حرفای استاد برام مرور میشن تا ردش کنم
کنترل زهنم واقعا چالش های خودشو داره بلاخره یه نقطه های طعفی داری وبرات اتفاق میوفته تا تو بتونی زهنتو کنترل کنی وافسار زهن سرکشتو بکشی وبزاریش توراه
امروز چندین چالش داشتم وتا حالا سعی کردم به خوبی مدیریتشون کنم تا حاله منو نتونن بد کنن تازه لدتم ببرم
توی مهارت طراحیم
فقط میخاستم تمرین هارو بفرستم وکارم به پول بخوره همین
وبا عجله فقط میگفتم این تمرین اون تمرین این کارو طرح میزنم اون کارو طرح میزنم وچندین طرح زدم ولی خبری از پول نیس حال فهمیدم راه موفقیت شوق داشتنو عشق به کار نه پول چون عشق به اون کار کمکت میکنه سر تمرینات کارت بمونی وگرنه پول که میگه خب حالا باید بری سر فلان کار بار وهمینجور دور سرت میکنه باید تمرکز کنی وتمرین کنی روی کار مورد علاقت توش حرفه ای بشی برات اسون بشه واروم اروم رشد کنی پولم برات میاد من سه تا دوره طراحی گرفتم یه بار با اینکه با عجله تقلا گزروندم ولی بازم برام لدت بخش بود وچقد رشدم داده حالا میخام دوباره دوره هامو شروع کنم با تمرکز بالاتر
پروژه های باورسازیم
سریال سفرنامه
روزشمار
وتمرکز روی اهرم و جلسه سرمایه اصلی
و نشونه
قدم یک
خیلی برنامه ام شلوق شده باید تمرین اهرم سرمایه اصلیمو ادامه بدم با سفرنامه تا برنامه ای سبکتر بشه تا راحت بتونم ادامش بدم
4. برنامه شما برای استفاده از این درسها در هر جنبهای از زندگی خود، چیست
توی روابط
برم اصول روابط مناسبو در بیارم به نظرم یکیش کنترل زهن باشه
توی همه چی به کارم میاد
فک میکنم اصول زندگیه
خیلی شده اتفاقاتی افتاد انگار دست گزاشتی رو زخمم وخیلی منو عصبانی میکنه و من باید سعی کنم اون نقاط ظعفمو حساسیتامو کمتر کنم تا روابط قویتری داشته باشم
کلن این چند هفته انگار همینجوره واقعا دلم میخاد درس اعراض به خوبی رد کنم وکنترل زهنمو قویتر قویتر کنم
توی کار
اینکه استاد وخیلی هارو میبینم درامد هاشون طاهرا ساعتی مثل هلو میره بالا بالاتر ولی حالا من چی توی اموزش اولیم مشکل دارم
توی راهم گاهی به شک میوفتم
حالا باید چیکار کرد
مقایسه ممنوع
خودتو با خودت مقایسه کن
با هم سطح خودت کار کن
یادم یه جا اموزش میدیدم استاد یه مسابقه گزاشته یا عالمه دانشجو داشت توی سنای مختلف
بعد بین همه شون مسابقه گزاشته من اول خوشحال بودم میگفتم من انقد استعداد دارم حتی از رده های خودمم بالاتر استاد متوجه استعداد بالای من میشه ودوره های بالاترشو دیگه میده به من اصلا میگه دیگه نمخاد اموزش ببینی استاد شدی
ومن هم نمیدونستم توی درکم نبود تمرین زدن اموزش راهی باید همیشه بری به استادی شاگردی نیس تو با خودت رقابت داری وباید بهتر بشی
خلاصه توی مسابقه بچه هایی که از من کوچیکتر بودن به خاطر تمرین هاشون وبا تکامل طرحای بسیار زیباتر میزدن و منم عزتم خورد میشد تو با این همه کب کبه غرورت سنت از همش بیشتر بود نمیتونی یه طرح بکشی با اینکه سطحشون از من بالاتر بود و من هم دلم میخاست دوره هارو بگزرونم پشت سرهم به پول بخورم ولی هر چی میدیدم فقط تمرینو اموزش پولم خبری نیس
و حالا میفهمم استاد میگه بیشتر افراد عجولن من به یه سال طراحی کار کردم ولی تفریحی روز شاید یه ساعت مهارت خوبی پیدا کردم ولی از خودم توقع ملیونی تابلو های بزرگ مشتری های زیادو دارم واین توقعه بالا از خودم ارامشو عشقو از خودم میگیره زندگی برام سخت میشه
اتفاق این ماه
ماه رمضونه ومن خودم به روزه یه وعده ای عادت دادم وبعد یه هفتم ترک تنقلات حتی خرمایی چیزی و احساس میکنم خیلی دارم تند میرم وباید به خودم اسوده تر بگیرم
بنام خداوند مهربان . تجربه ی خودم در مورد کارهای که انجام دادم من توی تمرینات رزمی استاد بهم گفته بود یک ضربه خوب جا بنداز بعد برو روی ضربه دیگر ولی چون ذهنم تکامل گرا بود ومیومدم تمام ضربات رو کار میکردم و زمان مبارزه ا صلا نه تعادلی داشتم واگر ضربه ای میزدم اصلاً هیچ قدرتی نداشت وبعد بیاد بیااوردم که استاد بهم گفته روی یک زبه خوب کار کن که بیفته توی روانت واومدن دیگه یک ضربه انتخاب میکردم خوب روی اون ضربه کار میکردم وچه جالب توی تمرکز روی یک ضربه میدیدم داخل همون یک ضربه چه نکاتی دیده می شد مثل تمرکز .تعادل .قدرت .سرعت .ظرافت .دقت .فشار کمتر .چرا فشار کمتر چون همین بخشها که داخل همون یک ضربه بود رو دونه دونه میدیدم و عملاً با اینکه خسته کننده ولی برام لذت بسیاری زیادی داشت دونه روی بخشهای داخل همین ضربه رو دونه دونه درست میکنم .همین حالا هم که روی روانشناسی ثروت کار میکنم دقیقاً همین الگو رو استفاده میکنم روی بخشهای که استاد داخل فایلها توضیح داده دارم کار میکنم اولاً آرامشم بیشتر شده توی همون بخش که دارم کارم میکنم ایده های خداوند بهم میگه اون بخش و خیلی جذاب برای خود م نهادینه میکنم .که ذهنم بسیار تمرکز بالای داره وروی باورها کار میکنم چون دونه دونه روی بخشها کار میکنم ونتیجه اش بسیار عالی شده ورشد نجومی خوبی دارم با تکامل طی میکنم
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام استاد عزیزم و سلام خانم شایسته مهربان
دیدن اولین صفحه از این فایل نمود ثروت و فراوانی هست برای من ، و به محض دیدن اون با خودم تکرار کردم ثروتمند بودن خیلی عالیه ، باثروتمند شدن میتونیم این جهان رو گسترش بدیم ، چه حس خوبی به آدم میده که انقدر داشته باشی که فارغ ار دو دو تاکردن بتونی خرج کنی و استاد به معنای واقعی خدا شما رو راضی کرده و این پاداش قدمهایی هست که در مسیر توحید برداشتید
خونه قشنگی که مبلهای سفید چرمی با نور مخفی آبی حس آرامش و آسایش میده بوی تازگی میده بوی ثروت میده ، خونه کوچیکی که سرشار از حال خوب هست با اون آینه ها بلند استاد عزیزم و مریم بانو مبارکتون باشه و گوارای وجودتون نعمت و فراوانی خدا
این فایل جدا از تمام مباحث ارزشمندش بیشتر و بیشتر بمن یادآوری کرد که چقدر ثروتمند بودن خوبه میتونی دو تا ربات مختلف بگیری با عملکردهای مختلف ، در آزادی زمانی باشی و برای لذت شخصی خودت بازی رو شخصی سازی کنی ، نشون دهنده این بود که از چه ایده هایی که شاید منطقی بنظر نرسه میشه به ثروت رسید
من با تک تک سلولهای بدنم قانون تکامل رو تجربه کردم در شروع کسب و کار مستقل خودم فکر کردم میتونم جامپ کنم و ی دفعه قدم های بزرگ برداشتم که نتیجه اون فقط استرس ، نگرانی ، شب نخوابیدن ، بدهکار شدن ، گرفتن پول بهره ای ، فروش ماشین و طلا بود و این مسیر ادامه داشت تا آشنایی من با سایت و دوره 12 قدم انگار ، ی سد خدا جلوم گذاشت انگار دستم رو گرفت ، منو از سقوط آزاد نجات داد استپ کردم و دیدم چه کردم با خودم
و شروع کردم به بهسازی مسیر به لای روبی کردن اول از همه پولهای نزول رو صفر کردم ، چک کشیدن و خرید کردن با چک رو متوقف کردم گفتم به اندازه پولم خرید میکنم ، در خریدهام تصمیمات عقلانی تر گرفتم و هر روز بهتر و بهتر شدم الان از جایگاهم راضی هستم ( البته هنوز خیلی جای کار دارم ) الان دارم بدون حرص و طمع و عجله پیش میرم ، چالشهام کوچیکتر شده انگار بقول شما من از موانع بزرگتر شدم تصمیماتم در خریدهای کم باعث شده سرمایه داخلی من کمتر بشه ولی ترس ندارم چون این جهان جهان فراوانی هاست چون خدا برای دادن نعمتهاش نیاز به شرایط نداره و هر زمان که من در فرکانس و مدارش قرار بگیرم بمن داده میشه چون خدای من بزرگتر از دلار و رکود اقتصادی و سیاست هاست و من نمیخوام ذهنم رو درگیر این مسائل کنم چون باور دارم که نعمتها هر ثانیه در حال ورود به زندگی همه ماست
نمونه عینی از رعایت قانون تکامل برای من :
==================================
در همین شرایط که 99% کارخانه هایی که در صنف ما هستن و مشتری ندارن و عملا تعطیل هستن فردی هست که کارخونه اون با سه شیفت کاری نمیتونه پاسخگوی سفارشات باشه و فروش خودش رو بسته جالب اینه همین الان که همه میگن پول نیست این شخص سفارشاتی که بصورت تریلی هست و حداقل مبلغ اون بالای یک میلیارد تومن هست رو حتی در ازای دریافت وجه نقد پذیرش نمیکنه اونم نه یک سفارش دهها سفارش از اشخاص و پتروشیمی و پالایشگاه
این شخص نه تحصیلات داره ، نه خانواده ثروتمند داره ، نه سرمایه داشت در ابتدا و چون این شخص رو از ابتدا میشناختم قدم به قدم رشد اونو دیدم اعتماد بنفس و عزت نفسی که داشت دیدم ، دیدم چطوری در برابر هجمه های بازار و سخنان بیهوده دیگر کارخانه مستدام ایستاد و رشد کرد
و رشد و پیشرفت اون بنظر من :
============================
رعایت قانون تکامل بود ، عدم توجه به سخنان دیگران و تمرکز برروی عملکرد خودش بود ، پذیرفتن خطا در محصولات و برطرف کردن اونها بود و بهتر کردن کیفیت محصولاتش بود ، اعتماد و اتکا به توانمندی های خودش بود ، دوری کردن از مقایسه خودش با بقیه افراد بود ، حتی الان ایشون تنها صادر کننده به کشورهای اطراف در صنعت خودشون هست
و این شخص مثال واضح و شفافی همیشه برای من هست که در همین شرایط که همه ناله دارن فردای موفق هست بدون وابسته بودن به نهاد یا ارگان یا پارتی
استاد عزیزم از اینکه بارها تحت فایلهای مختلف همیشه قانون تکامل رو بیادمون میارید سپاسگزارم
در پناه خدا باشید
بنام خداوند بخشنده مهربانم.
وَلَنْ تَرْضَىٰ عَنْکَ الْیَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ۗ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ مَا لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ
یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود.
فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُوا لِی وَلَا تَکْفُرُونِ
پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس گزارید و کفران نعمت نکنید.
این آیه توی تابلو “خونمون زده..هر موقع بهش نگاه میکنم،” حالم خیلی خوب میشه از موقعه ایی که در این مسیر قرار گرفته ام.بیشتر میدونم سپاسگزار داشته ها یعنی در مسیر درست قرار گرفتن!..برای قدم برداشتن بسمت نعمتهای بیشتر..
سلام استاد قشنگُوم.خوبی چِقه خونت قشنگه!نکنه خونِی جدید گرفتی ..تو کجویی ایالت بسر میبری..الهی حال دلت خوبُخاش بوووه…
امروز داشتوم سِی فتیل نشانِیلوُم.(نشانه هام )مِیکردوم..یهو حسوم گفت برو استاد فایل جدید نادِه..
اصلا این نور الهی هرچه رِیش کار میکنیا.هی بیشتر باهات رفیق وامیوووو..
میخام ازت بگوووم خیلی دوستتدارم…
قربون ساده گی زندگی و خودت و پولدار بودنت برم..که سِی دلت هر چه دلت خاس میکنی..
ایقه پیِل خدا ازت داده. که هر چی دلت خاس سِی خووت میسونی…
نوش جانت بوووه ایِهمه رزق و روزی حلال…
رزق و روزی حلال احساس خوب میخا…
یچی ایروزل استاد فهمیدم..میفهمی چنه….میفهموم که میفهمی…ولی مو دانشجوت هِسوم….تازه درحال تکاملشوم…
دیه اییم نشون تکاملمه….
فهمیدم…پِیل (پول)…از دروازه احساس خوب ماندگاره…
پِیلی که احساس خوب نیسه توش تقلا و مقایسه و هدفهای پوچه..زِل(زود) از دست میره..
ولی وقتی خودتو دوستداری مخصوصا ایروزل(این روزها) دِیه خوووت میفهمی خووو.
رایل(راه های)زیادی برای تقلا کردن برای خوشکل شدن تو زنل (خانم ها)زیاد شده…
چقدر افرادل میبینوم که چقه پیلشونه تو راه حل خوشک مشکلی خرج میکنن که فقط دیده وابوون(دیده بشن)
خدارو شکر ..چقه خوووم تو زمان درسش نجاتوم دا ،”خدا!!!!!!(خداوند نجاتم داد)…
ایقه با خودوم.(خودم)در صلح وابیدم که زمانلی میگذره (زمانهایی میگذرد)میبینوم چقه مو خُودوم با خُودوم تنهایی زندگی میکنوم…نه در احساس بَدِشا….بلکه دوُسی با خودوم و با خدا…..
استادم دوست داشتم با زبان خودم صحبت کنم که یه فضایی دل نشین مثل روی زیبای شما بشه…
امروز یه حسی به یه ایه زیبایی از قرآن داشتم سوره انعام..راجع به نور بود…این باور مثل تیرکمانی بود که محکم خورد به قلبم…
راجع به نور خدا….خداوند گفته …
آیا کسی که [از نظر عقلی و روحی] مرده بود و ما او را [به وسیله هدایت و ایمان] زنده کردیم، و برای وی نوری قرار دادیم تا در پرتو آن در میان مردم [به درستی و سلامت] حرکت کند، مانند کسی است که در تاریکی ها [یِ جهل و گمراهی] است و از آن بیرون شدنی نیست؟! این گونه برای کافران [به خاطر لجاجت و عنادشان] آنچه انجام می دادند، آراسته شد…
ها…….همینه…کسی که نور نداره..هیچی نداره….
این نور تمام وجود یه انسان هست…
اگه نور نبود ما هیچ وقت لطف خداوند شامل حالوم نمیشد…
بیام تمرین امروزمو انجام بدم…
کجاها توانستید به قانون تکامل عمل کنید و مسیر برای شما آسان و لذت بخش شد؟
استاد من دقیقا سه سال خورده ایی که به سایتتون هدایت شدم بخاطر یسری تضادها .هم در زمینه بیزنسیم بود…و هم شخصیتم…..
و به لطف خدا…و لطف بی پایان شما استاد گرانقدرم…
همون روز اول. من تو دوره ایی که سالیان سال حتی توی دروس دانشگاهیمم مشکل داشتم وارد شدم.حالا توی یه پروسه بزرگ و حجم زیاد…
من خیلی خوب تکاملمو گذروندم..از همون روز قدم به قدم درسی که دانشگاه که پایه رشته ام در زمینه خیاطی بود و من مسروط شده بودم..
دلیل .پیشرفتم که بیزنسمم بود….که پیشرفت و رشدی نداشتم بخاطر عدم الگوشناسی بود..
به لطف خدا نمیخام صحبتم طولانی بشه…بازم لطف خدا..اینقدر هدایتها قوی بود..که قدم به قدم از صفر کلوین سال 1401 شروع کردم تو بازه زمانی 1 سال…تمام الگوهای استاد عزیزمو گوش دادن و الگو کشیدن..
تمام الگوها رو در پروسه تکمیلی و از کتابهای مخصوص رشته ام تمامشو از صفر شروع…و تونستم خودمو به ورژن بالایی برسونم..
استاد هر بار قوی تر و خوشحال میشدم.در کنارش:رشد شخصیتممم بود…
شخصیتم که واقعا یه جهاد اکبر بود..
و..
یادمه…اینقدر الهامات زیاد بود..روز جمعه بود..خداوند بهم گفت برو توی پروفایل شخصیت..مدام پشت سر هم میگفت.بهم گفت خوب نگاه کن…دیدم یه چند تا کلمه انگلیسیه…
بهم گفت بازش کن.
عقلم نجوا میگفت ولش کن حذفش کن..
تو چند دقیقه بیین این دو گزینه موندم..گفتم بازش:کنم وقتی بازش:کردم..
دیدم الله اکبر..خداوند کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم تو کله صبح طبق آمارش بهم هدیه داده..
یه ایمان قوی اومد تو وجودم…یه شب خواب دیدم.یه فرشته اومد یه کتابی رو بهم هدیه داد…
گفت این کتاب برای تو باشه…
استادم تنم میلیرزه…مبه محض این الهام درک کردم نشستم از اول کتاب رو جلوندم و بازم یه شروع کردم همون دوره استاد که شامل 15 تا فصل بود تمام دل رودشو دراوردم اینقدر قوی شده بودم انگار تو آسمون راه میرفتم…
میخام بگم..همه لطف خدا بود..در کنارشم پاشنه های شخصیتم..که تا دلت بخاد من قبلا توی بیزنسم با اشخاص با مشتریا داشتم…
رو راس ریشون میکردم…
من علاقه زیادی به خانه تکانی محل زندگیم دارم..دقیقا اون حس مثل آشغالهای ذهنم بود.یادمه اوایلی که اومده بودن تو سایتتون ..بالای 18 ساعت کم و بیش روی سایت کار میکردم..
اصلا سیری ناپذیر بود..
جهش خیلی خوبی داشتم..چون تضادهای گذشته ام خیلی زیاد بود.اون تضادها کجا..این دریافتهای الهامی کجا..هر بار قوی تر…
تا چند ماه بعدش بهم گفت..برو تو فصل سیزده روی فلان حیطه.که دستکش زنانه توی استیبل کاربردی هست کار کن..
میگفتم چه جالب..
اقا شروع کردیم روی همین استیت.و بازم شروع به الگوکشی…
تا اینکه یه لباس عروس سبک اروپایی امروزی طبق روند کاریم دوختم لباس شب دوختم..منیکه قبلشم دانشگاه کار کرده بودم..ولی این موقعیت هزاران برابر برای من ارزش داشت…
بازم ناگفته نمونه..اشتباهات 10 سال کارکردم توی این بیزنس..از نظر شخصیتیم بهم الهام میشد و روش کار میشد.ناگفته بازم نمونه..طبق الهامات رابطه ام کار میکردم.هدایتها میومد باید تو به این خاسته برسی..
حالا حساب کنید..34 سال ذهنت بهمچنین پکیچی نرسیده حالا این حجم از تلاش رو میخاد در همه جنبه ها انجام بده…
ولی خداوند بهم گفته بود.نرگس!!!!اگه باز گردی ما نیز بازمیگردییم..صحبت شما توی خرید دوره کتابها و فایلهای نشانه همگی یه هجوم سختی برای غلبه بر ذهن بود…
و من طبق الهاماتم و قدم به قدم…دقیقا شب عید همین سالی که هستیم.بهم گفت حالا باید تمرکزی روی این بیزنس کار کنی…
و من دقیقا روز اول عید توی یه نمایشگاه کارمو ارایه دادم.و تمام مشکلات دستها رو سایزشون نوع پارچه وووووووو هزاران دلیل برای یه دستکش عالی برای خانمه ها رو یاد گرفتم..
خیلی داستان داره ها..حالا شخصیتم کنارش رشد میکرد الهامات رابطه ام مدام مثل بمب بمب تکرار میشد..
تا ما به یه الگو نسبتا عالی رسیدم و چند تا کار فروش کردم.روز اول مهر طبق خاسته ام دوره عزت نفس رو خریدم..
و شخصیتم میومد…شراکتم در یه وام بود و کلی کارهای به تعویف افتاده بود به لطف خدا هنوزم دارم انجامشون میدم..الهام…عمل.الهام قوی تر عمل…
تا اینکه قدم غلبه بر ترس تاریکی از شرایط:قبرستان بهم الهام شد.و سفرهای هدایتی دیگر…که من در تنهایی بدون نبود کسی انجامش دادم..و بخاطر اون ایمانم نور الهی تایید میکردو میرفت.جلو…
راه تاریک در شب در قبرستان سه باز انجام شد.مادرم مدام میگفت دختر خودت تنهایی جایی نریا ..
ولی خداوند بهم گفت اگه نری خبر از موفقعیتت نیست.
یه قسمت باریک پشت همون قبرستان هست.من از بچگی میترسیدم.نگاه تو قبر..کلا میترسیدم..یه روز در تاریکی بدون نبود کسی گفتم نرگس باید بری.ناگفته نمونه خیلی ترس بود.بهم گفت مکث کن.قلبم از جا میخاست کنده بشه…
3 ساعت تو قبرستان که بتونم تو تاریکیها بازم خودمو محک بزنم..
ببینم چقدر جربزه دارم..ولی به لطف خدا انجام شد..حتی با وجود شخصی تو اون راه باریک که من اصلا ندیدمش:ولی این شخص به ارامی کنارم رد. شد…
حتی مادرمم میگفت ادم معتاد تو راه اون باغ هست نری اونجا.ولی من رفتم..
در کل فضا قبرستان هر کاری کنم یه حس ترس دارم.ولی من موفق شدم…
و تونستم غلبه بر ترس کنم.
یه شب بهم گفت..از مُرده نترس از انسهای زنده بترس..که نخان تو رو وارد مسیر نادرست کنن..
خندم گرفته بود..گعفتم عجب منطقی گفتی خدا!
اره میگفتم..استادم بیزنسم..رشد شخصیتم.رشد معنویتم همراه با هم دارن پیش میرن..
امروز که دارم این جمله رو مینویسم.
همین امروز سایتم توی گروه هنری قرار گرفته که بازم حتی نوشتنشم توی سایتهای مختلف هدایت خدا و تکامل بود…
روش عکسبرداری از کارم بازم تکاملی یاد گرفتم..
روش شرح نویسی..روش پروجکت کردن….
همه تکاملی پیش رفت طبق الهامات خدا.
امروز الان سه نوع دستکش زنانه از طریق دستانش که واقعا یه معجزه و درسهای زیادی برام داشت..همین امروز عصر این قدم تمام شد..
و بوسش کردم گذاشتمش کنار.موقع بیرون اومدن از اتاق کارم سپاسگزاری از وسایلم میکنم بوسشون میکنم شکرگزار خداوند میشم..
بازم فردا صبح برای بهبود دهی کارم..هر روز این بهبود گرایی و استمرار و هدایت باعث شد..
که امروز توی یه لول بالا از درک الگوشناسی مخصوص توی این حیطه..و هم از نظر مستری مداری هم جزو بهترین باشم..
یادمه اون موقع من قبلا توی کار دوخت سرویس خواب بودم..وقتی یه مشتری میگفت نمیخام..نکات منفی میگرفتم و التماسش میکردم از من خرید کنه..
ولی الان با این نگرش میگم یه الهام یه نشانه از خداست داره بهم درس میده ..
با همین باور باعث شد تا کارمو بهبود بدم..
و از نکاتی که افراد که دستان خداوند هستند تونستم کارمو هر روز بهبود بدم…
واقعا اینو میخام بگم از نمونه کارم طی تحقیقی که داشتم تو ایران نیست…
نمونه مشابهتیش:زیاده..ولی شکل دستکش من و حتی جعبه قرار گیریشم بازم طراحی از طرف خدا بود…
و هر بار تونستم بهترینشو عمل کنم.
حتی لوگوشم اسم خودم نرگس هست…با انگلیسی با شکل گل نرگس در ختم اسمم.
امروز دستکش نرگس طی تکاملش و سعی کردما!ناگفته نمونه یجاهایی کم میوردم که بازم از مقایسه میومد میفتادم تو دام عجله…اونجا مشخص میشد من هنوز از نظر شخصیتی بازم دارم مثل گذشته عمل میکنم.
ناگفته بازم نمونه یه روز بخاطر..عجله یه تصادف بزرگی کردن که یادم نیاد ..میگم نگاه نکن..مرگ از پلکتم نزدیکه…و یبار پاهام شکست..دیگه میخاست در اوج ناکامی بمیرییم که خداوند دستمو گرفت…
خدارو شکر که ناکام دنیای پر عشق شور مادی نشدیمم.
هر گاه میرم قبرستونی اینو بخودم یاداور میشم..عجله نکن بزار تکاملت طی بشه..
خدا میدونه خاسته هات کی وارد زندگیت بشن عجله نکن مقایسه نکن نه خودت نه دیگران..لین غروره..
روز گذشته هنوز این غرور مقایسه رو از طریق فرد نزدیکی بهم نشون داد..
گفتم نگاه کن اینحاها مشخص میشه تعقییر کردی یا نه…
خلاصه مطلب استاد.به لطف خدا پکیچ دستکشهام بجای خوبی رسیده…
خیلی زیباست انشالله به وقتش براتون ایمیل میکنم.خیلی دوستدارم از نتایجم براتون بفرستم.
همشو عکس گرفتم و هر روز بهش نگاه میکنم..و روند تکاملیمو با خودم در میون میزارم..
بخدا بخدا بخدا..من از سال 94.که فارغ التحصیل این رشته از دانشگاه شیراز شدم..
تا سال 1401…و از سال 1401 .تا به الان..
اگه این دو ورژن نرگس ..که تو شناسنامه فاطمه هست..رو بزاری کنار هم…میگم ..زمان تا اسمون از همه نظر متفاوت شده…
من نرگس قبلی رو خاک کردم خوابشم چند شب پیش دیدم تو همون راه قبرستون رفتم خاکش کردم..اینقدرم سنگین بود استاد ولی بردمش!.
یه چتر سیاه بی در پیکر بود.همون پاشنه های گذشتم بود به لطفش خاک شد…
من هنوز لطف دوره مومنتمی هات شامل حالم نشده.خدا بهم گفت به وقتش بهت میدم.تو فقط ادامه بده.تو لایقشی ولی تو زمان درسش…
و من همین روزا روی شونهاشم..الهامات مثل بمب میاد نشانها از در دیوار میان..من هر روز و هر ثانیه و هر لحظه روی شونهای ربم هستم.خدا همه جیز بهم داد.
بخدا یجاهایی به مو رسیده ولی پاره نشده..
از همون شخصی که سود واممو بهش بخشوندم چند میلیون تومن به حساب زد بدون اینکه من چیزی بهش گفته باشم.که خدا بهم گفت قبولش کن..
یه جریان قوی تو راهم افتاد..
میخام بگم پول…با احساس خوب برکت داره..خیر داره..برای منم همینه…
ناگفته نمونه پاهایی که چند سال شکسته بود.بخاطر عجله .به پولدار شدن بودا..هههاهه
چند ما انسانها بدبختیم یادمم میاد خندم میگیره..
الان براحتی از هر طرفی هدایای میلیون تومنی برام فرستاده میشه…
الله اکبر….
میخام بگم عجله دو بار خودمو ناقص کردم.برای بار سوم …لطف خدا نجاتم داد….
عجله بدبختی میاره.انسان رو نادون میکنه
عجله بقول زبان ما…هچ هچ هچ میاره..
عجله ویرانگره..
هر جا عجله کردم..کارم ناقص:شد….کارم رفت توی دام مقایسه حسرت کارهای کثافت کاری شیطانی…
ولی هر جا لذت بردم کم کم رفتم جلو…احساس خوب و امیدواری و الهامات خداوند بود…
و نکته ایی از شما تو این فایل خیلی برام بولد شد..اونم شما گفتین کم کم با کمترین نمونه شروع کنید یدفعه نیرو کار یا کارمند نگیرین..
برای کار منم با هگون یه نمونه امتحانی کار کنم..
منم همین رعایت نکردن توی این جنبه دقیقا پارسال همین موقع رعایت نکردم یه ضرر کوچ کردم ولی اونم جزو تکاملم بود..ولی بازم باید خیلی بیشتر روش کار کنم..
و نخام تولید زیاد کنم که روی دستم بمونه.
چون پارچه هیت برش:میخوره دیگه ایتفاده ایی نمیشه..
من روز گذشته خرید جدید از پارچه الهامی داشتم.به مقدار 1 متر با چتد وسایل جدید با کمترین که کمتر از 1 متر میگن برامون نمیصرفه..و منم گفتم بیشتر نمیخرم امتحان میکنم پرس جو کردم.طبق تکاملم فهمیدم الان چکار کنم خوبه.
از افراد متخصص کمک گرفتم به لطف خدا طبق نشانه ها پیش رفتم یه الهامیم از هفته گذشته تا به امروز به اندازه 50 سال تجربه به من انوخته..
توی یه مورد کوچک که هنوز هیچکسی درست و اصولی بهش فکر نکرده…
به لطف خدا.من پایه هاش و زیر بمش لطف خدا و الهام خدا.و تحقیق در سایتهای معتبر و دغدغه های خانمها بخاطر این ورژن بود…تونستم همه رو توی الگو استاندارد سازی کنم.
اینقدر الهامات زیاد میگم خدایا چقدر تو بزرگی..اینروزا تمام تمرکز روی الگوی جدید و بهبود الگوهای قبلی بوده..نمیتونم چجور وصش کنم که چقدر من دارم مثل بمب میرم جلو
خوابهای الهامیم حکم همینو برام داره….
خداوند رو سپاسگزارم که همجوره داره با نورش منو تو این مسیر قوی قوی تر میکنه…
راسی اینم بگم..دو هفته پیش ایده رابطه ام..بصورت واضح اومد مهر تایید زود برای قدم بعدی….خدا همه چیزه….
فقط میخام بگم من به لطف این دوره جدید..هر روز مومنتمی هاش به من اثر میکنه….
استادوم….خیلی دوستتداروما…راسی اینجا بهار اومده گلهای روی کوهمون اینقدر زیبا شده بخدا یه کلرادو به تمام معنا…دیروز رفتوم خودوم خدا بارون زده…حال میکنی یه قطعه ایی از بهشت..
اونجا بیادت بِیدوم….خیلی خاطرته میخامه..فکر نکن تو امریکایی …خیلی اَزمون دیری..(از ما دوری)..قلبوم همه لحظه بسمتتته..
میخام ازت بگوممم پسررررر دمت گرم…
مو خیلی نتیجه گرفتما…مخصوصا شخصیتی…ایقه حرف دارم میترسوم تا صبح طول بِکشه دیه تو چیشل قشنگت خسته وابووووو.
خووو دیه کاری نری…خیلی دوستتدارم ..خیلی زیاد..
فعلا خدا بخا….میام دَم از نتیجم سِیت میگووومم
اداتمند فاطمه علی پور دقیقا از جنوب غرب ایران شهرستان فراشبند(فرشبند).نزدیک کوه زاگرس بنام تل قلعه .تا جنوب فلوریدا امریکا…بزن تو گوگل سرچ کن تا مُونه پیدا کنی….دوسیتدارم..هر جا کوهه همونجا مُونوم…بیو تا برییم تو نخلستانمون!…
بسم الله الرحمن الرحیم
وَ مِنْهُمْ مَنْ یُؤْمِنُ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ لا یُؤْمِنُ بِهِ وَ رَبُّکَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِینَ «40»
وبعضى از آنان کسانى هستند که به قرآن ایمان مىآورند و برخى کسانى که به آن ایمان نمىآورند و پروردگارت به فساد کنندگان داناتر است.
وَ إِنْ کَذَّبُوکَ فَقُلْ لِی عَمَلِی وَ لَکُمْ عَمَلُکُمْ أَنْتُمْ بَرِیئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَ أَنَا بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ «41» سوره یونس
واگر تو را تکذیب کردند، پس بگو: عمل من براى من و عمل شما براى شما باشد. (و هر یک از ما و شما، جزاى کار خود را خواهد دید.) شما از آنچه من انجام مىدهم بیزارید ومن نیز از آنچه شما انجام می دهید بیزارم
===================================
خدایا شکرت برای فرصت دوباره زندگی و بندگی و خلق اتفاقات دلخواه
الهی شکر که حافظ و پشتییان منی و همواره هدایتم می کنی فرمان زندگیمو بتو میسپارم که مدیریت کنی و منو روی شونه ات در جاده هموار پر از نعمت و ثروت و زیبایی و سلامتی و آرامش و آسایش و خیر و برکت پیش ببری
الهی شکر برای بهبودهای مستمرم
خدایا شکرت که بهبود شخصیتم برای من مهمه
خدایا شکرت که ارزشمندم آفریدی بی قید و شرط و لایق همه نعمتها هستم
شکرت که زندگیمو پر از نعمت کردی
خدایا هرآنچه دارم از آن توئه
همیشه به کمکت نیاز دارم
میخوام کامنت بنویسم، تو بگو تا بنویسم
هزاران سلام و درود به استاد فرزانه و مریم جان شایسته و هم خانواده ای های عزیزم
ایام بکام و همواره رو به رشد باشیم
به به چه خونه روشن و دلبازی،تابلوها، نقشه رنگی امریکا، مبلهای رنگ روشن، پنجره های بزرگ و به تعداد زیاد ،میز و دو ربات پینگ پونگ، همه چیز خیلی زیبا و ساده و سرشار از انرژی مثبته که از پشت دوربین فرکانسش بمن منتقل میشه،
و مگر جز این انتظار دیگری می توان داشت
استاد جان خیلی خیلی مبارک باشه
ماشاء الله استاد جانم به اندام و عضلاتتون که ورزیده تر شده
انشاء الله بزودی شما و مریم جان رو با هم ببینیم
دو سه ماه پیش که به اتفاق همسرجان چند روزی مسافرت رفتیم شمال اطراف شهر لاهیجان خونه دختر خواهرش میز پینگ پونگ داشتن و من برای اولین بار راکتو دستم گرفتم و با همسرش بازی کردیم و خیلی حس خوشایندی داشت
توجه داشته باشین که با همین یه دونه کار در چند مورد از نقطه امنم خارج شدم
من قبلا فکر می کردم که با نامحرم باید فقط در حد سلام و علیک و نه بیشتر حرف بزنم و حالا جسارت و جرأت پیدا کردم که نه تنها خیلی بیشتر از سلام و احوال پرسی حرف بزنم که بازی هم بکنم
شجاعت بخرج دادم و در حضور همسرم(که افکار مذهبی مانند گذشته من داره) با ایشون بازی کنم
از قضاوتها نترسیدم و برام مهم نبود….
با شنیدن صحبتهای استاد جانم درباره بازی پینگ پونگ و قانون تکامل، یاد گرفتن رانندگی خودم در ذهنم تداعی شد که اولش نمی تونستم حرکت دست و پامو هماهنگ کنم حتی جرأت نمی کردم به آینه بالای شیشه جلو یا آینه بغل ماشین نگاه کنم حواسم پرت میشد، ولی با طی تکاملم، با شور و شوق و با تکرار و تمرین روز بروز رانندگیم بهتر شد، و خدا رو شکر سالهاست که ناخودآگاه خیلی نرم و راحت رانندگی میکنم
یادمه قبل از اینکه با استاد آشنا بشم از فاصله خیلی دور چشمم به چراغ راهنمایی بود که یه وقت قرمز نشه و با اضطراب و عجله میخواستم رد بشم و کلاً میخواستم زود به مقصد برسم و بلد نبودم از خود مسیر لذت ببرم، ولی استاد جانم از وقتی که شاگرد شما شدم خیلی تمرین کردم که از خود مسیر لذت ببرم و همچنان دارم تمرین می کنم
و خدا رو شکر که نه تنها از مسیر توی خیابون و جاده و وقتی که مسافرت میرم لذت میبرم که از تمام دارم لذت میبرم
استاد جانم من از اولی که با شما آشنا شدم بشدت هم ذهنمو و هم ورودیهای ذهنمو کنترل می کنم استمرار داشتم الان دیگه نیازی نیست تلاش کنم در 98٪ – 99٪ موارد ناخودآگاه ذهنمو کنترل می کنم و قوانین برام یادآوری میشه
از قبل از آشنایی با شما هم سعی در بهبود خودم و شخصیتم داشتم، و با آموزه های قطعاً که خیلی بیشر شده
قانون اصلی جهان اینه که ما با افکار و باورهامون تمام اتفاقات زندگی خودمونو رقم می زنیم
قانون تکامل
احساس خوب= اتفاقات خوب
احساس بد= اتفاقات بد
سپاسگزاری بالاترین و نزدیکترن فرکانس به خداونده
داشته هامون در زندگی رو ببینیم لذت ببریم بخاطرشون از خداوند تشکر کنیم
منتظر نتیجه بزرگ نباشیم
از کوچیکترین نتایج هم لذت ببریم و جشن بگیریم و به خودمون جایزه بدیم
و من دارم اینها رو انجام میدم
چند ساله هر روز پیاده روی می کنم و بجز چند مورد استثنا ورزش تقویت عضلات رو انجام میدم
خدا رو شکر که سرمایه های درونی پر ارزشی دارم
با صداقتم، درستکارم، دروغ نمیگم، غیبت نمی کنم، نسبت به انسانها خوشبینم
در گذشته هم از خودم بدم نمیومد، و الان خیلی خودمو دوست دارم
اتفاقاً همین دیشب بود که پیاده روی کردم و بعد تمرین عضله سازی رو شروع کردم
وقتی که تموم شد کلی برای خودم دست زدم و خودمو تشویق کردم، نه تنها دیشب که هر روز همین کار رو میکنم
و برنامه ام از حالا به بعد اینه که هر روز خودمو در معرض آموزشهای استاد قرار بدم فایل گوش کنم کار کنم عمل کنم
هر روز قدمی برای بهبود زندگیم و شخصیتم بردارم
هر روز بیشتر با خداوند صحبت و راز و نیاز مناجات کنم
هر روز بیشتر و عمیقتر سپاسگزاری قلبی کنم
و هرچه بیشتر در برابر خداوند فروتن متواضع باشم
استاد عزیزتر از جانم
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
استاد مریم جان نازنینم
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
دوستان جانم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
عاشقتونم
غوطه ور در دریای الطاف الهی باشیم
سلام خانم سلیمی نازنینم
ماشالله چقدر شما تحسین برانگیزند چقدر از کامنتتون لذت بردم چقدر با چهره زیبای شما کیف کردم
ان شاءالله هرجا که هستید سالم و سلامت در کنار خانواده باشید
من یه نکته ای رو دوست داشتم بگم؛
من یادم میاد وقتی بچه بودم حدود سِنای 9 یا 10 ساله و همیشه تو اون سِنا وقتی همسن و سالام و میدیدم که مادربزرگ و بابزرگ دارن و در کنارشون کلی لذت میبرن و برای نوه هاشون چیزی میخرن حسودی میکردم و ناراحت میشدم که چرا من ازین نعمت محرومم؟ چرا من مامانبزرگ و بابزرگ ندارم؟ (قبل اینکه من پا به این دنیای زیبای خداوند بزارم اونها از دنیا رفتند)
خلاصه گذشت و من نمیدونستم که تو این سن قراره کلی آدم بهشتی رو در این سایت ملاقات کنم
من از وقتی که وارد این سایت شدم و با استاد آشنا شدم متوجه شدم خانواده حتما به این یعنی نیست که کسایی که با تو هم خونن!
بلکه افراد دیگری هم میتونند خانواده تو باشند که با تو همفرکانسند
همونطور که خدا به حضرت نوح فرمود: ای نو ح از جاهلان نباش او حتی پسر تو نیست!
خانم سلیمی نازنینم نمیدونم اجازه این و دارم که این و بگم اما یک لحظه فکرکردم دارم کامنت مامانبزرگم و میخونم! یک لحظه نزدیکی عجیبی رو به شما حس کردم
آخ که چقدر دوست داشتنی و دلنشین هستید
مطمئنم که صدای بسیار زیبایی رو هم دارید!
خداروشکر که اطرافیانتون از بودن در کنار شما لذت میبرند
چقدر زیبا گفتید که با قانون تکامل تونستید رانندگیتون و بهتر کنید
این خیلی قابل تحسینه برای من، و یک الگوی خوب برایمن هستید که با ترسهاتون مقابله کردید
هزارمرتبه تحسین بر روی گل روی شما که با همسر خواهرزاده همسرتون پینگپونگ بازی کردید و لذت بردید و اون لحظه از زندگیتون لذت بردید
قطعا رفتار و منش شما زبانزد همه هستش!
همینطور که برای من خیلی جالب و دوست داشتنی بود
من شیفته شما شدم
ان شاءالله همیشه در سایه الله مهربانم و روزی دهنده شاد و سرزنده باشید
دوستتون دارم
سلام بهاره عزیزم
ای جان ای جان…بح بح(یعنی به به خیلی غلیظ!!!)
یه نوه دیگه به سه تا نوه هام اضافه شد!!!
بهار جانم البته که اجازه داری که منو مامان بزرگت بدونی خیلی هم خوشحال میشم، تازه بهت بگم که خیلی پایه ام
بیا با هم یه کم اختلاط کنیم:
نوه های من علیرضا 25 ساله پسر “نسیم زمانی”، و تینا 10 ساله و لیلیَن یکساله دخترای “سمیه زمانی” بمن میگن (مامانی)
شما منو یاد نوه بزرگه م علیرضا جان انداختی که سه سال و خورده ای هست رفته کانادا
تابستون سال2021 دخترم نسیم جان رفت کانادا و علیرضا جان پیش ما بود(من و همسرم)
من و اون هر روز باهم ورزش می کردیم، و بازی فراوانی ثروت استر هیکس رو انجام میدادیم کلی دوتایی با هم بیرون میرفتیم تو حیاط خونه مون بسکتبال بازی می کردیم، یادش بخیر تابستون خیلی خاطره انگیزی بود خیلی کیف کردیم و لذت بردیم، بعد هم مهر ماه همون سال سه تایی رفتیم کانادا که سه تا دخترام نسرین و نسیم و یاسمن اونجا زندگی می کنن، و سمیه هم که آمریکاست دو بار اومد کانادا و همه خانواده با هم بودیم، خیلی خیلی خوش گذشت…
خدا رو صدهزار مرتبه شکر
بهار نازنینم ممنونم از پاسخت و لطف و تحسینت
خیلی خوشحال شدم
عاشقتم، روی زیباتر از ماه و لطیفتر از گُلت رو میبوسم
الهی که همواره شاد و سلامت باشی، خوشبخت و ثروتمند باشی و غوطه ور در دریای نعمتهای بی پایان خداوند باشی
سلام خدمت شما خانم سلیمی عزیز
از شما بابت این کامنت پر از آگاهی های دوباره و یادآوری و جملات زیباتون خیلی تشکر میکنم از خداوند متعال خیلی سپاسگزارم بابت هدایت های عالی که از طریق کامنت عزیزی چون شما به ماهدیه میکنه
این جمله تون رو خیلی دوست داشتم که سپاسگزاری بالاترین و نزدیک تمرین فرکانس به خداوند
انگار همه قانونها رو ساده و خلاصه شده تو این کامنت تون جا دادین …اون جایی که گفتین از قضاوت ها نترسیدین …با نامحرم بازی کردین اون هم بازی که تا به حال آنجام ندادین
یا اونجایی که باورها و افکارمون اتفاق ها رو میسازن ….
یا این که خیلی خودتون رو دوست دارین و سرمایه های درونیتون رو بازگو کردین مانند صداقت و امانت داری، وخوشبینی ودرستکاری…
به خودتون برای کارهای هرچند کوچک پاداش میدین …
پیاده روی .،بهبود هر روزه زندگی ،وعمیق تر سپاسگزار بودن،در برابر خداوند فروتن بودن ووبا خدا صحبت بیشتر و جشن گرفتن و لذت بردن بیشتر از لذتهای زندگی و سپاسگزارم از شما و استاد و همسر عزیزش
سلام به گلاله خانم عزیزم
طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق و
سال نو بر شما مبارکباد
الهی که امسال بهترین سال زندگیتون باشه و هر سال بهتر باشه
خیلی ممنونم که به کامنتم پاسخ دادی
خدا رو شکر که حس خوبی بشما داده
سپاسگزارم از تحسینت که نشان از روح زیبای شما داره
همونطور که شما گفتین با مطالعه کامنتهای همدیگه درسهای استاد برامون مرور میشه
من هم با خوندن کامنتهای دوستان درک بهتر و بیشتری از گفته های استاد پیدا می کنم
از خدا و از استاد عزیز و مریم بانوی نازنین سپاسگزارم که این فضای پاک و معنوی رو برای ما فراهم کردن
روی ماه شما رو میبوسم
بهترینها رو براتون آرزو می کنم
سلام فاطمه جان چقد این کامنتت سرشار از حس خوب و عشق و انرژی مثبت فوق العاده عالی هست بخصوص که توش گفتین لاهیجانی هستین چون ما هم البته اصالتا لاهیجانی هستیم اما خوب تهران زندگی میکنیم
من چون به یه تضادی خورده بودم و چون رفتارهای هماهنگ با قانون خداوند از خودم نشون میدم مردم ادمها میگن طرف دیوونه س و خیلی ها هم دوس دارن از این موقعیت سواستفاده کنن
و برای کسی که تو مسیر و مدار درست هست هیچ اتفاقه بدی نمیفته و این قانونه خداوند هست و من خیالم راحت دیگه نتایجه زندگیم با فایلهای استاد عزیزم گویا هست که هر روز زیباتر هر روز جوان تر سالم تر ثروتمندتر قدرتمندتر عاشق تر میشم خدایاشکرت خدارو میلیاردها بار شکرت جوری که پریشب با دوستم و شوهرش و سگشون رفته بودیم کافی شاپ و همسر دوستم گفت ارمغان ذره ای وایبه منفی نداره و دوستم هم گفت ارمغان یه کلمه حرفه منفی نمیزنه و این یعنی مسیر درست مدار درست اینقدر به خودم افتخار کردم بالیدم یاد حرف استاد افتادم طبیعیش اینه که مثبت فکر کنین مثبت باشین این طبیعیشه و همش هم فایل جلسه سوم دوره هم جهت تو گوشم بود کلا 24ری فایل های استاد تو گوشم هست خدایاشکرت خدارو میلیاردها بار شکرت ولی مهم اینکه من تو عالمه خودم و خدای خودم هستم و خلقه زندگیه خودم به عالی ترین و بهترین شرایط از این شرایط هم بهتر خدایاشکرت
الان که داشتم روی تابه ریلکسیم چای لاهیجان میخوردم جلسه 11 کشف قوانین زندگی هدایت شدم گوش کنم و طلوعه بینظیر آفتاب رو میدیدم و لذت تمام میبردم و حال دلم فوق العاده عالیه و از اونجایی که حال خوب احساس خوب مساویه با اتفاقات عالی و خیاله امن وراحتم خدایاشکرت به این آیه ی قرآن که اول کامنتتون نوشتین هدایت شدم و دیگه بازهم مطمئن تر شدم مسیرم درسته و مگه غیر از اینه که به پیغمبر اسلام لقبه دیوونه دادن چی شد تازه هر روز هم یه اسم روش میزاشتن پیامبر چیکار کردن یا حتی به خود استاد که بارها تو فایل گفتن چی شد استاد الان کجاست الان تو دله طبیعته فلوریدا آمریکا بهترین جای آمریکا با بالاترین لوله سطح از ثروت عشق آزادی امنیت خیاله راحت دارن زندگی شون رو میکنن و همینطور خودم که با بی تفاوتی و اهمیت ندادن به حرفهای ناجالبه مردم دارم در بهترین شرایط و عالی ترین ثروت و رفاه سلامتی قدرت امنیت عشق آزادی به زندگیم میرسم هر از گاهی این فکر محدود میاد و میرم و من فقط به صدای گنجشک های حیاطمون و رنگهای طیفهای زیبای سفید مهتابی طلوع آفتاب یوسف آباد تهران نگاه میکنم لذت میبرم حال میکنم سوار سانتافه م میشم میرم پارک ساعی درخت های اصیل و قدمت دار پارک ساعی رو بغل میکنم کنار درخت های سرو پیاده روی فت برنینگمو میکنم و یاد خاطراته بچگی م تو زمین بازی پارک میفتم و لبخند شیرینی میزنم و میگم خدایاشکرت یادش بخیر حالا خاطراته از این قشنگ تر و از این زیباتر رو میسازم خدایاشکرت ولی بگم این توجه نکردن به حرفای مردم پاشنه آشیلمون هست و باید تا ابد بهش بی توجه باشیم و مسیر درستمون رو تا ابد ادامه بدیم خدایاشکرت که من هدایت شده هستم و حاله دلم فوق العاده عالی هست و با خودم و خدا در هماهنگی و صلح فراوان هستم اما از این بهتر و بهتر
عاشقتونم
فعلا در پناه الله یکتا باشین 11
سلام ارمغان جان
سال نو بر شما مبارک باشه
الهی که سال پر از خیر و برکت و سلامتی و نعمت و شادی و معنویت باشه برات و مومنتوم های مثبت بصورت تصاعدی در زندگیت جاری باشه
ارمغان جان من لاهیجانی نیستم حتی خواهرزاده همسرم که رفتیم بدیدنشون هم لاهیجانی نیستن ولی چند ساله اونجا خونه خریدن و بعضی وقتها میرن اونجا
خیلی خوشحال شدم از شرایط خوبی که الان داری و نتایج خیلی خوبی که گرفتی و تو این کامنتت به اونها اشاره کردی
خیلی تحسینت می کنم که اینقدر خوب و مستمر روی خودت کار کردی که چنین نتایجی گرفتی
خدا رو صدهزار مرتبه شکر
متشکرم که با کامنتت حس خوبی بمن هدیه دادی
روی ماهتو می بوسم و بهترینها رو برات آرزو دارم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام و درود به شما خانم سلیمی خوش انرژی
امیدوارم در پناه حق ، شاد سالم و ثروتمند باشید
دیدگاه شما رو با جان و دل خواندم و خیلی لذت بردم ، سراسر زیبایی زیبایی و زیبایی بود
چقدر تحسینتون کردم برای قلم روان و سلیسی که دارید
چقدر تحسینتون کردم به خاطر صلح درونیای که دارید ، به خاطر تعهدی که برای عمل به قوانین به همه شکل دارید
چقدر تحسینتون کردم و همچنان تحسین می کنم به خاطر ادب ، عزت و احترام و عشقی که نسبت به استاد و خانم شایسته ، نسبت به خودتون و نسبت به ما در کلامتون هویداست
خداوند مهربان رو شاکرم که این دیدگاه زیبا رو روزی این لحظهی من کرد.
بسیار سپاسگزارم از شما
در پناه رب جهانیان شاد سالم و ثروتمند باشید
سلام به آقا محمد حسین گرامی
سال نو رو بشما تبریک میگم
الهی که امسال بهترین سال زندگیتون باشه
سپاسگزارم از پاسختون و لطف و تحسینتون
خدا رو شکر که کامنتم مفید بوده و حس خوبی بشما داده
این جمله تون که نوشته بودین
(چقدر تحسینتون کردم برای قلم روان و سلیسی که دارید)
نشانه خدا بود برای من چون یکی از خواسته های من همین بوده که قلم روان و سلیسی داشته باشم، و خدا از زبان شما بمن گفت که خواسته ام داره محقق میشه
من سعی می کنم آموزشهای استاد رو در عمل و در رفتارم اجرا کنم
خیلی متشکرم که با کامنتتون حس خوبی بمن هدیه دادید
بهترینها رو براتون آرزو می کنم
امضای خدا پای خواسته هاتون
به نام خدای وهابی که رب من است
سلام استاد جون، مریم عزیز و همه ی بچه های سایت الهی عباسمنش دات کام
یک الگویی رو میخوام مثال بزنم که خیلی از ماها تجربه اش کردیم. میخوام درباره رانندگی صحبت کنم. درباره گواهینامه صحبت کنم. من خودم سه تا گواهینامه گرفتم. گواهینامه پایه سوم گرفتم که برای ماشین های معمولی و وانت بارهاست. گواهینامه موتورسیکلت گرفتم. گواهینامه پایه دوم هم که به تازگی گرفتم و برای خاور و مینی بوس استفاده میشه.
توی همه ی این تجربه هایی که داشتم قوانین رو بیشتر درک کردم. توی اولین گواهینامه که پایه سوم بود فاصله زیادی افتاد اما من در نهایت گرفتم. دلیل اصلی فاصله افتادن هم موضوع سربازی بود. اما با وجود فاصله افتادن نگفتم که من نمی تونم. چند وقته دارم میرم هنوز نتیجه نگرفتم یا اصلا توی سربازی نمیشه. این ها رو نمی گفتم. عجله نداشتم و چون توی خونوادمون هم کسی گواهینامه نداشت خودم رو مقایسه نمی کردم.
گواهینامه موتورسیکلت رو خیلی راحت تر و زودتر دریافتش کردم. یکی از دلایلش هم این بود که من قبل از این که گواهینامه موتورسیکلت بگیرم یه موتور صفر خریدم و خودم توی جاهای خلوت تمرین میکردم. ولی در زمینه گواهینامه پایه سوم ماشین نداشتم و اصلا تا حالا رانندگی نکرده بودم. خود گرفتن گواهینامه پایه سوم هم کمک کرد تا این ایمان برام بوجود بیاد که با تمرین و تلاش، گواهینامه موتور رو هم میتونم بگیرم. از نتایج گذشته به این فکت رسیدم که میشود. بازم خودم رو مقایسه نمی کردم و انصافا کسی هم توی خاندان مون نبود که گواهینامه موتور داشته باشه که اصلا بخوام خودمو مقایسه کنم.
چون پاشنه آشیل من مقایسه خودم با اطرافیان نزدیکم هست و توی دوره هم جهت با جریان خداوند دارم روی این نقطه ضعف کار میکنم و همواره جلسه اول و دوم قسمت تعهدها بهم کمک میکنه. خودمو زیاد با غریبه ها مقایسه نمی کنم. برعکس خیلی ام تحسین شون میکنم. اما در مورد نزدیکان انگار یه حس حسادت وجود داره و درکش میکنم. از خدا میخوام که کمکم کنه.
خلاصه ایمان و باور داشتم که می تونم گواهینامه موتورسیکلت رو هم بگیرم و خیلی راحت گرفتم.
در مورد گواهینامه پایه دوم که برای خاور و مینی بوس و البته ون هاست اما از همه ی این ها هم شوق بیشتری داشتم. چون من عاشق ون هستم. دوست دارم ون بگیرم و تجهیزش کنم. از کمپر ون خیلی خوشم میاد. الان پولش رو ندارم ولی سمت خودم که گرفتن گواهینامه اش بود رو به تازگی انجام دادم. سپردم به خدا و فقط بهش توجه میکنم. فقط توی تجسم ها باهاش زندگی میکنم. گویی که دارمش. اصلا هم فکر نمی کنم که ندارمش. عجله ای برای داشتنش هم ندارم و میدونم خدا بهم میده. چون خداوند بهم وعده داده. وعده فزونی و ثروت داده. وعده داده که انقدر بهت میچشونم که نتونی بشماری. الهی شکرت.
توی همه ی این گواهینامه گرفتن ها اصل اینه که شما مهارت کسب کنی. اگه به مهارت کافی برسی و خوب کار کنی دریافتش میکنی. نخوای کلاس ها رو بپیچونی، سعی کنی حتی اگر ضعیف هستی کلاس بیشتری برداری، خیلی زودتر دریافت میکنی. برای رسیدن به هدف ها باید بها پرداخت کرد.
مثالش همین گرفتن گواهینامه خاور و مینی بوس بود. این گواهینامه برام سخت تر بود ولی من راحتتر گرفتم. دلیلش هم این بود که من برای یادگیری اصلا کم نمی ذاشتم. هر دفعه که امتحان رو رد میشدم تا دو هفته بعد که بازم امتحان داشتم کلاس آزاد برمی داشتم تا دستم بیشتر راه بیفته. از پول پرداخت کردن ترس نداشتم. از یادگیری لذت میبردم. هر دفعه که امتحان رو رد میشدم به خودم میگفتم یه تجربه دیگه کسب کردم. به خودم میگفتم ادامه میدم. بازم میرفتم کلاس میگرفتم و نمی ذاشتم به قول دوره هم جهت با جریان خداوند مومنتوم مثبت بخوابه. خودم رو درگیر یادگیری میکردم. سر جلسه امتحان با افرادی که اومده بودن امتحان بدن صحبت نمی کردم و خودم رو کنار میکشیدم. چون اون ها حرف هایی میزدن که به من ترس میداد. به جاش قدم میزدم و نقطه قبولی و امضای سرهنگ رو تجسم میکردم. توی تجسمش عشق میکردم و از خدا سپاسگزاری میکردم.
این موارد باعث شد که موفق بشم.
استاد ممنونم بابت نکاتی که توی این جلسه عنوان کردی.
باید در مورد خواسته های دیگه ای که از این پس دارم خیلی بیشتر و محکم تر از این قوانین کمک بگیرم. برنامه ام اینه که (توی دوره هم جهت با جریان خداوند دارم کار میکنم, استاد جون دوست دارم این دوره تا ابد ادامه پیدا کنه) :
خودم رو با هیچ کس مقایسه نکنم. با مقایسه خودم با دیگران فقط آتیشش تو چشم خودم میره. وقتی با فردی که از من بالاتره خودم رو مقایسه کنم احساس بی لیاقتی و ضعف سراغم میاد. این حس سراغم میاد من کی میخوام شبیه اون فرد بشم و این مومنتوم مثبت منو متوقف میکنه. منو وارد فاز حسرت میکنه. به جای این کار باید فقط روی پیشرفت خودم سرمایه گزاری کنم. باید تشنه یادگیری باشم.
اگر خودم رو با آدم هایی که از من مدارشون پایین تره مقایسه کنم احساس غرور و خودبرتر بینی سراغم میاد. از مدار دریافت آگاهی های بیشتر خارج میشم. از درگاه خداوند همچون شیطان که تکبر ورزید رانده میشم.
در هر دو جنبه نباید وارد مقایسه بشم و از هر لحظه بهتر شدم لذت ببرم. از مسیر زیبای رشد لذت ببرم. یادم باشه که من فقط در نقطه رسیدن به خواسته ام برداشت نمی کنم، من در طول مسیر دارم زندگی رو تجربه میکنم.
یادم باشه که همواره برای یادگیری کنجکاو باشم. استاد الگوی خوبی است که انقدر دقیق کار میکنه. دست مریزاد.
مهارت کسب کنم. ادامه بدم و ناامید نشم.
تا ابد برای خودم هدف و انگیزه ایجاد کنم. نشه یه زمانی بگم دیگه من عالی شدم. دیگه من همه چیز رو فهمیدم. باید همواره روی قانون کار کنم.
یادم باشه که روی هدایت الهی همواره حساب ویژه باز کنم و همواره در همه امور ازش سوال بپرسم. چون او از تمام زوایا به شرایط من آگاهه و من چیزی نمی دونم. توی دل مسیر راهکارها بهم گفته خواهد شد. نگران آینده نباشم و از تنها نیروی خیر کمک بگیرم.
وقتی مسیر تازه ای رو شروع میکنم به خودم فرصت بدم تا درس هام رو یاد بگیرم. نخوام سریع نتیجه بگیرم. نخوام تکاملم رو طی نکرده گام بزرگی بردارم که خودم رو در شرایط شکست قرار بدم، این طوری فقط سرخورده میشم. اعتماد بنفسم و خودباوریم از بین بره.
توی مسیر جدید فندانسیون خوبی درست کنم. ساختمونم رو روی زمین ماسه ای نسازم. وقت بذارم اول اسلوب رو درست کنم و بعداً روی سرازیری که افتادم فقط برداشت کنم. سوت بزنم و از نتیجه ها لذت ببرم. ولی یادم باشه که نتیجه لذت داره اما لذت واقعی توی راهی است که طی میکنی، مسائلی که حل میکنی، رشدی که در وجودت اتفاق میفته.
مهمترین نکته هم اینکه:
هدف نهایی اگر در مومنتوم مثبت پایدار ادامه بدم لاجرم اتفاق میوفته.
الهی شکرت.
استاد جون سپاسگزارم.
میام آمریکا باهم پینگ پنگ میزنیم. یقین دارم اتفاق میوفته. دوست دارم.
خدانگهدار
در پناه الله یکتا شاد، سالم و ثروتمند باشیم.
سلام به شما استاد عزیز و دوستانی که در این مسیر هستند
استاد خداوند رو شاکرم بخاطر وجود شما
اینکه از یک بازی ساده که برای تفریح ازش استفاده میکنید هم قوانین رو از دلش درمیارید و به خودتون و ما قانون رو یادآوری میکنید
من آمادهام تا به سوالات پاسخ بدم
کجاها توانستید به قانون تکامل عمل کنید و مسیر برای شما آسان و لذت بخش شد؟
کجاها برای رفتن به مرحلهی بعدی صبر داشتید و بهجای عجله، روی بهبودهای مستمر تمرکز کردید، تا جایی که پایههای این مرحله بهاندازهی کافی تقویت شد و توانستید موفقیتهای آینده را روی آن بنا کنید؟
من امسال کنکور هنر دادم و کنکور هنر علاوه بر اینکه باید کنکور تئوری بدی باید کنکور عملی هم بدیم و هرو نتیجه بسیار تاثیر گزاره برروی قبولی
و من کنکور عملیام رو خیلی بهتر از کنکورم دادم و به لطف الله که هرآنچه دارم از اوست دانشگاه علم و فرهنگ تهران قبول شدم
کنکور عملی اینطوریعه که
اگه میخوای دانشگاه نقاشی، گرافیک ، طراحی پارچه و طراحی لباس بخونی باید کنکور عملی نقاشی بدی
اگه میخوای عکاسی بخونی باید کنکور عملی عکاسی
موسیقی بخونی کنکور عملی موسیقی
تئاتر بخونی کنکور تئاتر
و…
و خب من کنکور نقاشی میخواستم بدم
و خب نقاشی که باید برای کنکور آمادهش بشیم با نقاشی ای که تو ذهن عموم میاد کاملا متفاوته
خلاصه یادمه که توی رنگ کردن درخت اصلا خوب نبودم و انقدر اومدم هی مداوم تمرینش کردم و به جایی رسیدم که به راحتی توی فضای کارم ازش استفاده میکردم و این در حالی بود که هم کلاسی هام اصلا توش خوب نبودن و همش ازش فرار میکردن
توی کارمون باید از آدم استفاده میکردیم(تقریبا در کنکور عملی باید بیشتر اِلِمان های اصلی تو تصویر باشن) نه اینکه بیام چهار ساعت چشم چشم دو ابرو بکشم باید تو کمترین زمان بکشیم
و تو کنکورم به راحتی اومدم 20 تا آدم تو یه صفحه a4 جا دادم و خب نتیجش هم خوب شد به لطف الله
کجاها برعکس عمل کردید؟ یعنی بهجای تمرکز بر بهبودهای کوچک اما مستمر و تقویت فونداسیون درونی خود در این مرحله، عجله داشتید بدانید در مرحلهی بعدی چه خبر است، یا به خاطر مقایسه با دیگران، نمیخواستید از قافله عقب بمانید. در نتیجه، بهجای تقویت فونداسیون، بار اضافهای بر آن گذاشتید و قبل از تکمیل ساختمان، آن را ویران کردید.
چند وقته سر کلاس طراحی دانشگاه میدیدم که نمیتونم خیلی خوب سایه بزنم و کارم بِهَم میخورد و وقتی مال بقیه بچه هارو میدیدم شروع میکردم به قضاوت کردن خودم
و تا یجا سعی کردم کنترل کنم و تحسینشون کنم اما ته ذهنم به خودم میگفتم نه تو استعداد این کار رو نداری
در صورتی که طراحی و همه چیز اکتسابی هستش
و با تمرین و تکرار هر چیزی میتونی خدای اون کار بشی
پس تصمیم گرفته بودم که هرروز رو طراحیم کار بکنم تا بالاخره سایه هام درست بشه
4. برنامه شما برای استفاده از این درسها در هر جنبهای از زندگی خود، چیست؟
من چندوز رو طراحیم کار کردم و وقتی این هفته رفتم سر کلاس استاد بهم گفت که خط هات خوبه ها، طراحیت قابل قبوله ها ولی وقتی میای سایه میزنی همرو با هم خراب میکنی
و من بعد از دیدن این فایل و اون روز متوجه شدم که باید روی یک چیز دیگه تمرکز و تمرین بکنم روی یک اصل ساده اما مهم
باید قدم کوچک تر بردارم
ولی من اومدم سنگ بزرگ رو برداشتم و از خودم ناامید شدم
اینکه بیام جدا برای خودم هی تنالیته ها رو کار بکنم
انقدر کار بکنم که بشه بخشی از وجودم
و بعدا که روی کارم آوردمش یک نتیجه خوب رو بهم بده
استاد از شما بسیار سپاس کزارم بابت این فایل های عالی که به اشتراک میزارید
و همچین فضایی رو فراهم ساختید و سوال های عالی میپرسید تا ما غرق در شناخت خودمون بشیم
با این سوالتون من فهمیدم که من یک موقعی نتیجهی خیلی خوبی گرفتم بخاطر اینکه با قانون تکامل و پایه های قوی ای که از اول ساختم
و حالا اگه میخوام باز نتیجه عالی و خوبی بگیرم باید بیام دوباره از همین قانون استفاده کنم
واقعا استاد خداروشکر که قانون جهان ثابته و تغییر نمیکنه و ما میتونیم با آرامش تمام زندگی دلخواهمون رو بسازیم
از شما بینهایت سپاس گزارم
در پناه الله باشید
بنام خدایی که هرانچه داریم ازلطف اوست.
سلام به استادعزیزم وهمه ی دوستانی که توی این مسیرزیبا هستن.
کامنت دوست عزیزمون سمانه جان روخوندم .
دیدم چه وجه تشابهی. فک میکردم فقط من نگران بالارفتن سنم هستم.نگران نرسیدن به نتایج بزرگ.نرسیدن به خواسته هام.باوجوداینکه من تقریبا نزدیک یک ساله که کمی متعهدانه به این فایلها نگاه میکنم نتایج کوچیک زیادی داشتم که اگع اون ذهنیت قبل روداشتم میگفتم پیش امده اتفاقی بوده دری به تخته ی خورده یا……
اماالان هرموقع ناامیدمیشم هرموقع میگم اووووه کوتابرسی به فلانی وفلانی پیرشدی رفته بازبه خودم یااوری میکنم که تواون نتایج روباکنترل ذهن باتوکل به خدا باایمان که ازاستادیادگرفتی خلق کردی.
حق نداری ناامیدبشی حق نداری کم بیاری.حق نداری فک کنی شانسی بوده.مگع نه اینکه تایه ذره روورودی هام کارمیکنم شرایط ازهمونجا تعقیر میکنه .
تاروی باورهام کارمیکنم میبینم جهان پاسخ میده.بازبه قول استاد ماانسانیم نسیان داریم فراموش کاریم.عجولیم صبر نداریم.چقدخوشحال شدم که فهمیدم اشتباهم چیه .
توی یه فایلی استاد میگفت من یه جایی به این نتیجه رسیدم که خوندن کتابهای بیشتر به من کمک بیشتری نمیکنه من بایداین قوانین روادامه بدم بعد امدم رواموزه هایی که داشتم وقت گذاشتم اوناروتکرارکردم وتکرار تا این نتایج خلق شد.
منم باید باهمین چیزای خیلی کمی که یادگرفتم تکرارکنم دنبال پیشرفت باشم.قانون تکامل روطی کنم .به خودم به جهان اجازه بدم تاتکامل ایجاد بشه نتایج بزرگ هم پیش میاد.
به قول استاد توی بگرانت داره رانت میشه داره یه چیزایی عوض میشه.داره یه جونه هایی رشدمیکنه ایمان میخواد.ازخدامیخوام کمکمون کنه تااین اموزه هاروتکرارکنیم.بابت نتایجمون شاکر باشیم وادامه بدیم دلسردنشیم.ممنونم استادعزیز .
توی ذهنم کلی مسیر رشدکسب وکارمو مرور کردم اشتاهاتمو به خودم یاداوری کردم.پیشرفتامو بولد کردم وبزرگشون کردم وتموم اون موفقیت هاروازخداشاکرم که مهرشماروتودلم انداخت.
یه وقتایی یادم میاد که اون اوایل صدای شمارومی شنیدم بی اختیار اشک میریختم طنین صداتون یه حس زیبایی رودروجودم شکل میداد.
اون بغضی که باشنیدتون کلامتون بودروهمیشه دوست داشتم ودارم.
خداقوت استاد عزیزم.
بنام الله مهربان
سلام ب استاد عزیزم مریم بانوی زیبا و دوستان قشنگم
الهی صدهزار مرتبه شکرت
سپاسگزار خداوندم ک منو ب این مسیر زیبا و استاد یکتا پرستم هدایت کرد
استاد خییلی ب خودم افتخار میکنم ک شاگرد شماهستم و خداروشکر میکنم بخاطر وجود نازنین شما تو زندگیم
جاداره همین جا ازتون تشکر کنم بخاطر تک تک ثانیه هایی ک برامون وقت میزارید و باعشق آگاهی های نابتون رو با ما ب اشتراک میزارید برای روان شدن زندگی و خوشبختی مون
استاد من عاشقتممم
از طریق کامنتای دوستان متوجه شدم تولدتون 18 اسفند هست
بهتون تبریک میگم تولدتون مبارکمون باشه ،چقد خوب شد ک شما اومدین ب این کره ی خاکی
چقد زیبا ترکردین دنیای من و میلیون ها نفر رو چقد هرروز دارم
آگاهی های جدید دریافت میکنم و هرروز بهبود میدم خودم رو و زندگیم رو شخصیتم رو امیدوارم ک با استمرار در مسیر خودشناسی و گرفتن نتیجه های بزرگتر
زحمتهای شمارو جبران کرده باشم چون
ب میزانی ک روی خودم کار میکنم نتیجه میگیرم
خلاصه خیییلی خوشحالم از حضورم توی این سایت بهشتی و سپاسگزار خداوندم بخاطر وجود پربرکت شما ک گلوی خداوندهستبن برای من
الهی صدهزار مرتبه شکرت
چقددد لذت بردم وقتی عکس زیبای شمارو دیدم روی بنر سایت
چقد هرروز ماشاالله زیباتر ،جوان تر،شاداب تر،پرانرژی تر و خوشتیپ تر و خوشگل تر میشید استاد
چقد عالیه عملگرایی شما ب قانون سلامتی ،چقد خوب دارین مسیر و ادامه میدین
قبلا فک میکردم ک همین ک ب این مرحله و این موفقیتها و جایگاه فعلی رسیدین دیگه کافیه لازم نیست ادامه بدین و رو خودتون کار کنید چون نتایج هی خودش میاد فقط باید لذت ببری
درصورتی ک با دیدن سریالهای مستند زندگی تون الان متوجه شدم شما خیییلی بیشتر از سالهای قبل حواستون هست ب کنترل ذهنتون
و هرروز داره درکتون بهتر میشه ک چطور راحتر ب قانون عمل کنم و هرروز و هرلحظه دیگه ذهنتون کمتر میره جاده خاکی بهتر بگم کارکرد ذهن و یادگرفتین و اگه شما هم ک سالهاست ک دارین رو خودتون کار میکنید ی مدت رها کنید و حواستون ب ذهنتون نباشه باز ب راحتی ب راحتی فراموش میکنید و سریع متوجه میشید ک داره جریان از کنترل خارج میشه
امروز هدایت شدم ب قسمت اول درسهای زندگی از یک بازی ک کنار ساحل بودین
شما و عزیز دلتون داشتین از روند تکاملی رشد و یادگیری این بازی میگفتین روند رشد بازی مریم جان
اینکه چقد بازی عالی هست هم برای کنترل ذهن در هرلحظه و هم ورزش عالی برای بدن
چ درسهای قشنگی یادگرفتم اینکه باخودم مهربان باشم تو شروع ی مسیر ک ازش جیزی بلد نیستم بهبودهای کوچک م و ببینم و تحسین کنم
هیچ عجله نداشته باشم ک برم مرحله بعد فقط لذت ببرم از مسیر
واینکه هرچیزی و ک یاد گرفتم اینقدر تکرار کنم ک بشه جزئی از وجودم
عجله نکنم برای رفتن ب مرحله بعد
ک اگه سریع برم مرحله بعد ، حرکت بعد چون حرکت قبلی و خوب یاد نگرفتم باز برمیگردم ب نقطه اول
درست مث موقعی ک کتاب رویاها و چگونه فکر خدا رو بخوانید و خریده بودم هنوز ی دور کامل نخونده بودم ک هدایت شدم ب دوره احساس لیاقت و قدم 1 و2
هیچ کدوم و اصولی کار نکردم جوری ک خوب درک کنم قانون رو
هرچند ک این روند هم جزئی از مسیره باید طی بشه.
ولی درمورد آموزش خیاطی خیلی خوب رعایتش کردم
روزی یک فیلم ازش میدیدم و آموزشها رو تو دفترم مینوشتم الگو سایز یک دوم میکشیدم
و هیچ عجله نداشتم ،دیروز داشتم کمد و مرتب میکردم ک الگوهایی ک خیلی وقت پیش کشیده بودم و پیدا کردم
چقد باعشق و علاقه تک تکشون و کشیده بودم ،تمرین کرده بودم مبحث انتقال پنسهارو
تک ب تک آموزش هارو تمرین کرده بودم
ادامه ی کامنتم و الان ک ساعت 12 هست دارم مینویسم دیشب خیلی خوابم میومد و خوابیدم
الهی صدهزار مرتبه شکر بخاطر این روز زیبا و پراز خیرو برکت ک شروع کردم خدایا شکرت بخاطر خونه ی قشنگمون فرشهای زیبا
مبلا ی راحت و ست با فرش و کابینت مون خییلی حس قشنگی بهم میده
خدایا شکرت بخاطر تی وی خوشگلمون دیشب قبل خواب پدر داشت مستند و نگاه میکرد من لحظه های آخرش رسیدم
داشت اقیانوس و نشون میداد و ی حجم عظیم از ماهی هارو ک میلیون ها میلیون جمعیت داشتن و حیرت میکردی از این فراوانی
قبلا هم دیده بودم حجم فراوان پرنده های مهاجر رو حجم عظیم خفاشها رو
حجم عظیم پروانه های مونارک رو الله اکبر
الله اکبر
اثر پروانه ای ، پروانه ها با پروازشان باعث تغییرات اقلیمی میشن
چقد فراوانی هست توی این کره ی خاکی ،حجم عظیم آبهای فلوریدا و باران فراوان هرروزه اش رو
بذر یک گندم میشه چند خوشه
هرخوشه خودش شاید صدتا داشته باشه دقیق نمیدونم
مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ وَاللَّهُ یُضَاعِفُ لِمَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ﴿261﴾انصاریان: مَثَل آنان که اموالشان را در راه خدا انفاق می کنند، مانند دانه ای است که هفت خوشه برویاند، در هر خوشه صد دانه باشد؛ و خدا برای هر که بخواهد چند برابر می کند و خدا بسیار عطا کننده و داناست.
این نشون میده جهان هرروز در حال گسترش و بیشتر شدنه
بینهایت فراوانی هست
ولی این رشد هم تکاملی داره
مث رشد همین دانه ی گندم ، مادرم برای عید سبزه کاشته با بذر گندم امروز روز پنجمشون هست تقریبا سه ،4 سانت رشد کردن البته بدون خاک
امروز صبح بعداز اینکه ب مرغهامون دونه دادم رفتم کنار درخت توت مون ک داره جونه هاش سبز میشه و آروم آروم از تو اون جونه ی خشکیده رشد میکنه
جقددد احساس خوبی بهم میده
توی این چند روز هر زمان ک نگاش میکنم قدرت خدا یادم میاد ک چطور داره ابن درخت مرده رو زنده میکنه
سال گذشته این موقع ی نهال کوچیک بود الان ی درخته پراز شاخه های ظریف هست
این هدیه ی خداوند ی من بود خییلی سپاسگزار خداوندم بخاطر این درختچه
قبلا یکی داشتیم ک بنا ب دلایلی خشک شد و من همیشه دوسداشتم یکبار دیگه این قسمت روش و زنده شدن درخت و ببینم یعنی آرزوی قلبیم بود
و الان متوجه شدم هااا ببین زکیه خدا چطور ب این درخواستت پاسخ داد
پارسال پاییز خودش کنار ریحون هایی ک پدر کاشته بود سبز شد سه تا برگ داشت اصلا یادم نمیره چقددد ذوق کردم براش بعد ک ی مدت رفته بودم مسافرت و برگشتم دیدم ب اندازه ی ی نهال شده و سرحال و سرسبزه
وپاییز امسال ک بعداز چند ماه اومدم خونه دیدم پدر درختچه ی توت و جابه جا کرده
خییلی ناراحت شدم اولش ذهنم گفت اینم مث دوتا خرمای دیگه خشک میشه چون پدر اونا جابه جا کرد
اومدم ب خودم دلداری دادم گفتم اشکال نداره باقچه ی خودشه اختیارشو داره مال من نیست ک
بیخیال اگه قرار باشه دوباره زنده بشه
خداوند بهش زندگی میده
و احساسم و خوب کردم
تقریبا 5،6 روز پیش رفتم تو باقچه داشتم ب غلاف های بسته و خشکش نگاه میکردم ک دیدم خداااای من دوتا ازشون ی ذره سبز شده و غلاف و شکسته اینقد ذوق کردم سپاسگزاری کردم رفتم ب پدر گفتم ک بوعه(پدر ب لری)درختچه توت جوونه زده پدر هم کلی خوشحال شد گفتم آب بهش دادم
خدایا صدهزار مرتبه شکرت امروز ک دوباره نگاش کردم کلی از جوونه هاش داره سبز میشه خدایااا چقد زیباست چقدددد زیباست
عظمتت رو شکر همین رشد جوونه ها هم با تکامل داره پیش میره
بعد من میخوام با چنتا فایل گوش دادن زندگیم زیرو رو بشه و تکامل و دور بزنم و زود نتیجه بگیرم
خدایا صدهزار مرتبه شکرت ک از بی نهایت طریق ب خواسته های من پاسخ مثبت میدی از جایی ک فکرش و نمیکنم خدایا شکرت ک دارم کم کم قوی تر میشم تو کنترل ذهن
خودت کمکم کن تا بهتر درک کنم قانون رو و بهتر در عمل ازش استفاده کنم
خدایا شکرت بابت نکات عالی این فایل ک من باید اصولی یاد بگیرم اینقدر ک بره تو مغز و استخونم تو تار و پود بدنم قانون
سپاسگزارم بخاطر اینکه هرروز داره زندگیم زیبا تر لذت بخش تر نرم تر میشه و برای این بهبودها و پیشرفت هیچ انتهایی نیست و همیشه میتونم بهتر و بهتر باشم توی این مسیر
و اما تمرین این فایل
کجاها توانستید به قانون تکامل عمل کنید و مسیر برای شما آسان و لذت بخش شد؟تو شروع این مسیر خیلی خوب تکامل و طی کردم و نتایج خوبی هم گرفتم ولی بعد ی مدت همه چی عادی شد برام چون مث قبل ادامه ندادم وب لطف خدا باز برگشتم ب مسیر والان خداروشکر هرروز داره اتفاقهای قشنگ تری برام میفته احساسم خییلی بهتره نسبت ب قبل ولی باید این مسیرو ادامه بدم تا این احساس خوب هی بهتر و بهتر بشه
کجاها برای رفتن به مرحلهی بعدی صبر داشتید و بهجای عجله، روی بهبودهای مستمر تمرکز کردید، تا جایی که پایههای این مرحله بهاندازهی کافی تقویت شد و توانستید موفقیتهای آینده را روی آن بنا کنید؟ تو آموزش دیدن خیاطی
هیچ عجله ای نداشتم و باعشق هرروز ی قدم برمیداشتم
و ب هرایده ای ک بهم گفته میشد عمل میکردم وکلی لباس خوشگل برای خودم دوختم .
کجاها برعکس عمل کردید؟ یعنی بهجای تمرکز بر بهبودهای کوچک اما مستمر و تقویت فونداسیون درونی خود در این مرحله، عجله داشتید بدانید در مرحلهی بعدی چه خبر است، یا به خاطر مقایسه با دیگران، نمیخواستید از قافله عقب بمانید. در نتیجه، بهجای تقویت فونداسیون، بار اضافهای بر آن گذاشتید و قبل از تکمیل ساختمان، آن را ویران کردید
بعداز اینکه ی کم تسلط م ب خیاطی بیشتر شد خواستم سریع ازش نتیجه بگیر و پول بسازم
و داشتم روی باورهای نوپام کار میکردم ک رفتم تو ی تولیدی پوشاک گ کلی باور محدود کننده دریافت کردم نسبت ب خیاطی و چون ساعت کار زیاد بود زده شدم ازش
و کلا ی مدت دنبال کارهای دیگه رفتم چون فکر میکردم ک خیاطی خیلی رنج آوره و سخته و پول کمی بابتش میدن و زحمت زیاد داره
اگه من روی مهارتم بیشتر کار میکردم و روی باورهام الان شاید شرایط بهتری داشتم
البته ک این روندی ک رفتم باعث شد متوجه بشم ک ب هیچ کدوم از اون کارهایی ک امتحان کردم علاقه ندارم
و فقط خیاطی منو سر ذوق میاره با خلق چیزای جدید و استفاده از توانایی هام
حتی تو کارگاه هم چیزای زیادی یاد گرفتم ک الانم ازشون استفاده میکنم تو دوخت ها
الهی صدهزار مرتبه شکرت
تکامل قبلا تو ذهن من ب ابن معنی بود ک باید کلی زمان بگذره ک من ب خواسته ام برسم
ولی الان دارم یاد میگیرم ک هرچقدر استمرار داشته باشی تو مسیر و قدمهای روزانه بردارم و باور پذیر بدونم زودتر فاصله ی بین من و خواسته ام پر میشه اونم با احساس خوب و لذت بردن از مسیر
الهی شکرت