live | رعایت قانون تکامل = هموار شدن مسیر رشد - صفحه 20 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-02 02:14:202024-10-02 05:37:38live | رعایت قانون تکامل = هموار شدن مسیر رشدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خداوند بخشنده و مهربان
سلام
استاد عزیز ممنونم بابت این آگاهی های ک سخاوتمندانه با ما ب اشتراک میزارید و این فایلها بینهایت ارزش دارن هم مادی هم معنوی
ممنونم ک بحث قانون تکامل رو دقیق ساده و روان توضیح دادین مخصوصا با مثال از خودتون و از مهاجرتتون از بندرعباس به تهران که کلی گره کور در ذهن من باز شد. درک همین صحبتهای شما هم تکامل میخاد درکی ک الان من از فایلهای شما دارم نسبت ب اوایل آشنای من با شما و قانون زمین تا آسمان فرق میکنه و مطمعن هستم روز ب روز هم بهتر میشه. واقعا ک قانون تکامل همه چیزه. وقتی ک تکاملمون رو طی میکنم از مسیر هم بیشتر لذت میبریم با با احساس بهتری به خواسته هامون میرسیم و نه با شتاب و عجله.ترس از عقب موندن و حرص و طمع . چون همه اینها باعث احساس بد میشه و همینطور اتفاقات بد.
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیزم و مریم جون و دوستان هم فرکانسم
الان که فکر میکنم بهتر قانون تکامل رو متوجه میشم
من خیلی وقتا بوده چون قانون رو نمیدونستم و عجول تصمیم گیری کردم اون نتیجه ای رو که میخواستم نشد
ولی خداروشکر کلی تجربه کسب کردم خودم رو سرزنش نمیکنم
چون اون زمان من این قانون رو نمیدونستم
و عجولانه تصمیم میگرفتم
از زمانی قانون رو فهمیدم و از زمانی با توحید آشنا شدم
خیلی صبور شدم چون توکلم قوی تر شده.
من سپردم به خدا
من اینجور احساسی دارم که وارد یک هزارتو شدم
خداوند فرمانروای این جهان هست و این جهان رو آفریده و به عملکردش آگاه هست
خداوند تمام این مسیر ها رو میشناسه
از دید من خداوند از بالا داره اون هزارتو رو میبینه و مسیرها رو میبینه
خدایا تو آگاه هستی به همه چی .
خدایا من دستم رو در دستانت قرار میدم و تو منو ببر در مسیر درست
خدایا مسیر تکاملم رو کوتاه کن خدایا هموارترین مسیر رو برام مشخص کن
خدا نور مسیرم باش خدایا تو دستور بده من میگم چشم خدایا قدم به قدم رو برام مشخص کن من جای پای تو میزارم خدا جونم
ما میتونیم این مسیر رو کوتاه تر کنیم میتونیم به تکاملمون سرعت ببخشیم با کار کردن روی خودمون با تغییر دادن باور هامون
ما با بیشتر کار کردن روی افکارمون میتونیم افکار درست رو جایگزین کنیم و به تکاملمون سرعت ببخشیم
هر چی بیشتر روی خودمون کار کنیم مسیر کوتاه تر میشه
و چقد خوبه که از این مسیر لذت ببریم
چون این مسیر سراسر از زیبایی هاست
تو این مسیر هر روز بهتر میشیم و این خیلی لذت بخشه
خدایا ظرفیتم رو زیاد کن برای بهتر درک کردن خدایا آمادگی من رو زیاد کن برای پذیرش باورهای درست
خدایا تو باورهای درست رو به من نشون بده
خدایا با من حرف بزن و به من الهام کن
خدایا من لیاقت دریافت الهامات از سمت تو رو دارم
خدایا همینجور که بارها و بارها به من الهام کردی
خدایا به من الهام کن قدم به قدم چه حرکتی کنم
خدایا گوشم رو شنواتر کن برای شنیدن الهاماتت خدا چشمانم رو بیناتر کن برای دیدن الهامات
خدایا قلبم رو بزرگتر کن برای پذیرش الهامات
خداوندا قلب من جایگاه توست خدایا به قلبم جلا بده
خدایا من تو رو دارم پس نگران هیچی نیستم چون میدونم بدون اذن تو حتی یک برگ به زمین نمیفته
پس هیچ عجله ای ندارم و منتظرم منو هدایت کنی و بهم بگی قدم به قدم چه کار کنم
خدایا هر آنچه دارم از آن توست…
گام دوازدهم | رعایت قانون تکامل = هموار شدن مسیر رشد
سلام خدمت استاد سید حسین و استاد شایسته عزیز
خداراشکر من تا اینجای زندگیم هیچ وامی نگرفتم ینی یه وقتای تو فکرش میرفتم که بگیرما ولی دوباره پشیمون میشدم
از وقتی که وارد سایت شدم و با استاد آشنا شدم که دیگه اسم وام که بیاد گوشمو کلا میگیرم و کلا از وام نفرت پیدا کردم
بازم خداراشکر که استاد چقد راهنمایی ما میکنه که چطور زندگی کنیم و پله پله به سمت بالا حرکت کنیم
انشالله تمام دوستان کسب کار خودشون راه اندازی کنن و تمام وام هاشون تسویه کنن که کاملا آزاد و رها باشن و گیر دولت نباشن
ینی بیشترین چیزی که منو اذیت میکرد که اگه بخوام وام بگیرم همین التماس کردن تو بانک بود به اون مسئول باجه و برای ضامن پیدا کردن که خداراشکر هیچ وقت برام این اتفاق نیوفتاده و به لطف خدا از حالا به بعد هم امیدوارم که نیوفته
خدایا شکرت….
به نام رب العالمین
گام دوازدهم از پروژه خانه تکانی ذهن
سلام بر استاد عزیز
سلام بر خانم شایسته و تمام دوستان هم مسیرم
جالبه که همه ما قانون تکامل را با چشممون دیده ایم ولی وقتی برای خودمون که میشه یادمون میره .
این عجله و چشم و همچشمی و حسادت باعث میشه یادمون بره .
آب باید به 100 درجه برسه تا به جوش بیاید این قانونه.
آب باید به صفر درجه برسه تا یخ بزنه. این قانونه . این تکامله .
و همه ما کلی قوانین را جلوی چشمانمون میبینیم ولی ترس از اینکه وقت کمه باید سریع به خواستمون برسیم دچار این شکست ها میشیم.
پس نتیجه میگیرم که فقط ” باور کمبوده ”
این باور کمبود در وجودمون نهادینه شده و برای هرکسی به جوری بروز میکنه.
من اینقدر با مدیرانی کار کردم که فقط پولدار بودن و فکر کردن با پول میشه شرکت زد و بدون دانش مدیریت و بدون تجربه با پول میتونند موفق باشند.
شاید ظاهر امر جلو میره اما در باطن خرابه.
ظاهرا به آنچه میخواهند رسیده اند اما همیشه این نوع شرکت ها آشوبه.
و تا دوره تکامل را طی نکنند به نتیجه نمیرسند و رنج و سختی میکشند.
چون آدم ها سرجای حقیقیشون نیستند . چون تجربه ندارند فقط با پول و پارتی در اون جایگاه هستند.
این کمبود عزت نفس است که با پول میخوان بخرن.
باید تجربه کاری داشته باشیم و به قول استاد با یک نفر شروع کنیم بعد شرکت بزنیم و مثلا 20 تا کارمند بگیریم.
یه روزی کلاس سه تار میرفتم . میگفتم وای استاد من کی میتونم مثل شما بزنم . استادم گفت یک بسته کبریت را بردار و هر روز همین قطعه کوچک را به تعداد چوب کبریت ها بزن . و یک هفته تکرار کن وقتی هفته آینده میایی این قطعه را عالی میزنی.
اما من سه یا چهار بار که میزدم خسته میشدم. دوست داشتم سریع بتونم بزنم .
اما راهی نداشت جز تمرین.
حالا همین مورد در مورد همه چیز است.
کلاس نقاشی آبرنگ میرفتم میگفتم وای استاد کی میشه منم این کار را مثل شما بکشم. شما چقدر راحت میکشید . استادم گفت من تقریبا همین طرح را همین امروز برای چهار تا کلاس میکشم و این هفته هر روز اینکار را انجام میدم و سال ها است که این طرح را برای کلاس ها میکشم. فقط ببین چقدر اینکار را تکرار کرده ام.
ولی شماها انتظار دارید با یک بار کشیدن مثل نقاشی من بشه.
نمیشه . نیاز به تمرین داره .
و دقیقا درست میگفتند پس از سالها به اون نتیجه رسیدم.
نیاز به تکامل داره. و تکامل زمان نیست . بلکه تمرین است. مهارت است .
توی همین سایت خیلی از بچه ها تمرین کردند ساعت ها در روز وقت گذاشته اند. نوشته اند. تمرین کرده اند و عمل کرده اند. پس حتما نتیجه هم دیده اند.
این زمان برای یکی دو سال است برای یکی پنج سال و ….
و این تکامل در کل جهان انجام میشود.
پنجاه میلیون سال طول کشیده تا گیاهان به این صورت فعلی درآمده اند و جنگل ها پدیدار شده و زمین به این شکل فعلی درآمده است.
50 میلیون سال تکامل طی شده. این عدد بزرگیه .
پس وقتی ما دل آسوده باشیم و خیالمون راحت باشه و قوانین جهان را درست متوجه بشیم که هر کسی در جای درست خودش هست فقط به خودمون و شناخت خودمون میپردازیم و زندگی را زندگی میکنیم.
و دیگه عجله نمبکنیم دیگه حرص نمیزنیم.
استاد عزیزم ممنون از مثال هایی که از خودتون میزنید و اینقدر واضح و شفاف از گذشته خودتون میگید تا ما درک کنیم این قوانین جهان را.
دوستتون دارم
سپاسگزارم
سلام استاد عزیزم
هر چه بیشتر زندگی خودمو و اطرافیان را نگاه میکنم آنچه باعث گرفتاری و مشکلات ما شده بعلت عدم رعایت قانون تکامل بوده و بعد اونو ربط میدیم به شرایط اقتصادی، شانس نداشتن ،چشم خوردن
در واقع یک جوری میخواهیم تمام کمبودها و نداشته های زندگی مون با رعایت نکردن قانون تکامل جبران کنیم
دوست عزیزی تولیدی زده بود ،خیلی به مشکل برخورد یکی از عواملش این بود که این فرد تا به آن لحظه نتونسته بود خودشو اداره کنه اما میخواست چند تا کارمند را اداره کند با این اوصاف به نتیجه نرسید ،افسرده شد ربطش داد به اینکه ما شانس نداریم،همه جا پارتی بازیه ،اوضاع اقتصاد ی ناجوره و….
وقتی دقت بیشتری توی رفتارهام میکنم جاهایی که قانون تکامل را رعایت نکردم از ترس این بوده که دیگه فرصت نیست زمان داره میگذره آخه کی به آن چیزی دلمون میخواد برسیم .
سعی ام بر اینه که شاگرد خوبی باشم و در هر کاری تکامل را رعایت کنم اما بازهم یادم میره ،یادمه اول باری استخر رفتم هی تو ذهنم بود قانون تکامل را رعایت کنم اما از سر ذوق یا به عبارتی عقده گشایی چندین و چند ساعت توی آب و سونا و جکوزی بودم در نهایت چند روز توی رختخواب افتادم .
به نام رب هدایتگرم
سلام و درود
«روز دوازدهم پروژه»
و اما تکامل :
من در مراحل اولیه یادگیری مهارتی هستم و کمی این حس که ««بدو بدو زود باش»» «« بدو عقب موندی»» ««زود باش پول دربیار»»ذهنمو درگیر کرده بود ولی به یاد آوری قانون تکامل با شنیدن صحبتهای ارزشمند شما بسیار بسیار ذهنم رو ساکت کرد و حال دلم رو عالی کرد، من قدم به قدم که در مسیر پیش میرم و یکی یکی چالشها رو حل میکنم بزرگتر و قدرتمند میشم و برای پله بالاتر آماده میشم ، اگه ادامه بدم و راه اصلی رو برم به جاهای خیلی خوبی میرسم پس عجله کردن معنی ای نداره
.
« رهرو آن نیست که گَه تند و گهی خسته رود، رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود»
قبلا هدفهای کوچیکمو نمینوشتم و میگفتم حالا همینجوری پیش میرم دیگه بیشتر حسی میخام باشه، ولی وقتی قدمهای کوچیک مسیرم رو نوشتم حسی داشتم انگار سبکتر شدم و خیلی برام جالب بود که با نوشتن کارایی که هرروز انجامش میدادم حس بهتری داشتم ، ذهنم منظم شد .
استاد جان خیلی ممنون که از تجربیات خودتون میگید، همه ما در زمانهایی درگیر عجله شدیم و نتایجشم دیدیما اما دوباره که وارد مسیر جدیدی میشیم یادمون میره باید تکامل طی کنیم؛ من از قانون سلامتی یادم اومد وقتی باید تکاملی با دوره پیش میرفتیم ، یکدفعه ای تمام موادی که غیرمجاز بود حذف کرده بودم وخودمو یک وعده ای کردمم،
بعدش چنان ضعف و بیحالی گرفتم که نای راه رفتن نداشتم ! روزها گذشت تا فهمیدم تکاملمو طی نکردم و باید به مرور پیش میرفتم. اونموقع قشنگ حس کردم عدم رعایت تکامل چه بلایی سرم میاره اما الان که دوباره وارد مسیر جدیدی شدم کلا یادم رفته بود قانونی هم هست به اسم تکامل! و داشتم دوباره تو تله میوفتادم.
و اما این فایل عالیترین و بهترین و مناسبترین بود در این زمان، مثل یک معلم که کنارم نشسته و هرچیزی تو فکرم میاد اون میفهمه و بهم تلنگر میزنه !
بخدا که اینها معجزه س .
خانم شایسته عزیزم خیلی ممنون از تدوین دوباره لایوها ، اصل در راس قرار گرفته و خیلی کاربردیه
خدانگهدار
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
ممنون خدای خودم هستم که من را در مسیر رشد و تکامل قرار داده است
از او ممنون هستم که این درک و منطق را به من فهماند که هیچ عجله نداشته باشم
شتابزده عمل نکنم
همیشه به دنبال حال خوب و آرامش باشم
از حرص و طمع دوری کنم و دل به هدایت های او بسپارم
سپاس از خدایی که من را همیشه راهنما و هدایتگر است
ممنون خدای خوب خودم هستم که همیشه در کنار من است و دستهای من را می گیرد
از آموزش های استاد عزیز اولین چیزی که نصیب من شده است داشتن آرامش و حال خوب است
او همیشه در کنار من است و او همیشه از اینکه من حال خوب داشته باشم راضی و خشوحال و خوشنود است
صحبت های استاد در این جلسه خود یک دوره آموزشی است
می توانم به این درک و منطق برسم که همیشه باید روی تکامل و روند پله به پله خودم کار کنم
هیچ عجله نداشته باشم
همیشه باید از آنچه که دارم شروع کنم
با همان چیزهایی که در دست خودم دارم باید بتوانم رو به جلو بروم و در نهایت آرام آرام به روند رو به رشد خودم دست پیدا کنم
این بزرگترین درس امروز برای من بود
این صحبت ها برای من این حکم را داشت که هیچ لزوم ندارد که در شروع استارت کار خودم عالی و فوق العاده باشم بلکه این عالی و فوق العاده می تواند به مرور و در طول روند کسب و کار خودم ادامه دار باشد
آنوقت بی شک من موفق و شاد و پیروز خواهم بود
آنوقت بی شک من دیگر کمتر ضرر می کنم و کمتر دچار مشکلات خواهم شد چرا که همه چیز در مسیر برای من کنار هم چیده شده است و من آنوقت به راحتی و آسانی می توانم جلو بروم
این روند و این قانون تکامل یکی از مهمترین و بهترین درس هایی بود که امروز از صحبت های استاد عزیز من دریافت کردم
سپاس از استاد عزیز
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای مهربان خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام به استاد عزیز و مریم جانم و همه ی دوستان هم مسیر
با دیدن این فایل بارها و بارها از بدن خودم معذرت خواهی کردم که در اجرای دوره قانون سلامتی تکاملم رو رعایت نکردم و از سر شوق زیاد یهو پریدم تو کم غذا خوردن و یک وعده ای شدن و الان چندین ماهه که بدنم به این تغییر یکباره ی سبک غذایی واکنش نشون داده و به اصطلاح فستینگی ها رفته تو قحطی و یه مشکلی رو در روتین بدنم به وجود آورده.
و من مثال بارز اون شخصی هستم که استاد تو این فایل گفتن که روزی چندین و چند بار به خدا میگم خدایا فقط منو به صفر برسون که این موضوع در بدنم برطرف بشه.
و واقعا رسیدم به مرحله ی تسلیم ، هرچیزی که به عقل و ذهنم رسیده و نرسیده رو امتحان کردم و در نهایت مجبور شدم به پزشک مراجعه کنم و دارو بگیرم .
واقعا روزی چندبار به خودم یادآوری میکنم که درس بگیرم از این تضادی که در بدنم به وجود اومده و از این به بعد در هر مقوله ی دیگه ای مثل رشد مالی و ثروت و روابط تکاملم رو رعایت کنم.
خدایا از تو کمک و یاری میخوام که تو بهترین راه گشایی
سلام سلام به همگی به دوستان عزیزم در این مسیر بهشتی زیبا
سلام به استاد عزیز دل و خانوم شایسته مهربونم
تکامل به این معنا نیست که زمان باید بگذره که به خواسته هامون برسیم
در واقع ما وقتی آماده باشیم اون خواسته بهمون داده میشه
استادحرف از تکامل زدین من همه چی زندگیم اومد جلو چشام
همین دوروز پیش عجله اومده بود سراغم و یجوری اومده یود که شب نتونستم چشم روی هم بزارم
شاید باورتون نشه اومدم توی سایت ببینم قدم بعدیم یعتی فردا باید چی گوش بدم رو ببینم تا خوابم ببره
استاد اومدم توی سایت دیدم قدم بعدیم
این فایل هست
رعایت قانون تکامل =هموار شدن مسیر
اصن من مونده بودم همینجوری که چقدر خداوند سریع الحسابه
همین لحظه وارد عجله بشی و بیایی توی سایت ببینی خداوند بهت پاسخ بده که هدیه باید تکاملتو طی کنی
و بعد باز بری گوش بدی ببینی استاد داره میگه که خواسته های شما وقتی به شما داده میشه که آماده باشین
خدای من دیوانه شدم
فایل و گذاشتم گوش دادن و خوابم برد
انگار که کلامی از سمت خدا باشه و بهم بگه بنده من آروم باش و تکاملت باید طی بشه
و منی که این فایلو دارم انقدر گوش میدم که آویزه گوشم بشه
جالبیش اینجاست که خیلی گوش دادی و خیلی فهمیدی که تکامل چیه ولی بازم یادت میره که یه چیزی در این دنیا هست و اصن خود این دنیا این کره زمین با تکامل شکل گرفته
و اینجا فهمیدم قانون هر روز باید برام مرور بشه
انسان از کلمه نسیان هست
نسیان یعنی فراموشی
انسان فراموشکاره
خدایا شکرت برای وجود این سایت
خدایا شکرت برای وجود این فایل ها
و استاد عزیزم و خانوم شایسته مهربونم
هر روز شکرگزار وجودتونم هر روز
الهی بینهایت شکر
عاشقتونم یا حق
به نام خداوند بخشنده مهربان
با کسب اجازه و هدایت از خداوند برای نوشتن درباره آگاهی هایی که شنیدم…هدفم این هست تا نکات رو باز هم مرور کنم تا بهتر بفهمم چطور میتونم از این آگاهی ها در عملکرد روزانه ام استفاده کنم
قانون تکامل قانونی هست که کیهان بر اساس اون شکل گرفته….خداوند براساس تکامل و با صبر فراوان در یک مسیر بهبود یابنده مستمر جهان رو شکل داده…و همچنان این روند بهبود ادامه داره….
جمله ای از خانم شایسته در یکی از قسمتهای زندگی در بهشت خاطرم میاد>>>>> ایشون میگفتن که برای من روند کار کردن روی خودم و ذهنم یک روند دائمی هست که فارغ از اینکه اون قدم الان چقدر کوچیک باشه میدونم که در طی زمان منو به یک نقطه کاملا متفاوت با الانم میرسونه و یک شخصیت کاملا رشد داده شده در وجودم میسازه….برای همین هم ما برای هر بهبود کوچیکی که توی این بهشت زیبا ایجاد میکنیم حتی اگه به کوچیکی عوض کردن یه لامپ یا سرپیچ باشه انقدر هیجان زده هستیم
این جمله خیلی زیاد توی گوشم مرور میشه….چون این جمله داره به قانون تکامل اشاره میکنه…قانونی که بهت این باور رو میده که حرکت در مسیر درست و برداشتن قدمهای تکاملی مستمر بهبود دهنده حتما ما رو در طی زمان به نقاطی میرسونه که خودمون باورمون نمیشه…تکامل در طی زمان دچار تصاعد میشه قدمها به مرور بزرگتر میشن…اونقدر بزرگ که حتی شاید خنده مون بگیره که یه موقعی ما چنین خواسته هایی داشتیم….
استاد شما میگین که خیلییییییییییییییییی ها از عدم درک قانون تکامل ضربه خوردند…من یکی از اون خیلی ها هستم….و خیلی خیلی در موردش مقاومت داشتم….
آدم وقتی سنش خیلی کمتره و در ابتدای مسیره از بی تجربگی و علاقه برای نشون دادن نتایج بزرگش به بقیه میاد تصمیمات عجولانه میگیره و میخواد یک شبه به همه خواسته ها برسه…که ریشه در عزت نفس پایین داره…عزت نفسی که وابسته به این هست که با نتایج خودمون رو به بقیه ثابت کنیم…
بعد که اولین شکست رو تجربه کردم دیدم خوب اصلا اونقدر که فکر میکردم برای بقیه مهم نیست…بعد به یاد آوردم که وقتی من به نتایجی هم رسیدم بازم اونقدر برای بقیه مهم نبود…یه تبریک و تمام
بعد کم کم آدم به این نتیجه میرسه که واقعا اونقدر که فکر میکنیم اصلا نه بقیه برای ما مهم هستند نه ما برای بقیه…البته این داستان نشون دادن نتایج به بقیه تا پایان عمر برای ما وجود داره و همیشه ما رو درگیر میکنه برای همین هم لازمه روی عزت نفس کار کنیم
باور مخرب دیگه ای که باعث شده بود بعد از آشنایی با این مباحث من بخوام قانون تکامل رو دور بزنم این توهم بود که من دیگه انسان موحدی هستم که دستم توی دست خداست و دیگه ضد ضربه هستم و به راحتی هدفگذاری میکنم برای اهدافی که حتی یک میلیمتر بهشون نزدیک نشده بودم و بعد یهو میخواستم ظرف مدت کوتاهی به قله برسم…وقتی توی بازه زمانی معلوم شده بهش نمیرسیدم احساس بی لیاقتی بهم دست میداد در صورتی که من رشد کرده بودم اما به اون نقطه نرسیده بودم…هدف از من دور بود اما من به هدف نزدیکتر از قبل بودم….این رو نمیدیدم بعد ذهنم نجوا میکرد که کو اون خدایی که میپرستیدی…دیدی بهت نداد…دیدی برات نخواست…دیدی برای فلانی و فلانی خواست اما به توو نداد…از بس تو براش بی ارزشی…تو ب هیچی نمیرسی….و گفتگوهایی از این دست که کنترل کردنش و جهت دهی کردنش به سمت افکار خوب واقعا سخت بود
یادمه یه فایلی از استاد شنیدم که بخشی از یکی از فایل قدیمی بود که میگفتن…آگاهی های جهان خیلی خالصه اما ما فقط به اون بخشی دسترسی داریم که با جایگاه فعلی مون همخوانی داره…من نمیتونم یکباره تمام دانش جهان رو درک کنم….واقعا جالبه آدم میتونه این رو برای یکسری مطالب بپذیره…مثلا اینکه شما آب رو میبینی که نیاز به زمان داره تا به 100 برسه…میتونی بپذیری که ساخت جهان و کره زمین و رشد و تکامل موجودات در این سیاره چطور براساس تکامل شکل گرفته…اینکه شما دانش رو با تجربه پیوسته یاد میگیری…باید کلاس ها رو یکی یکی بری بالا و یکی رو یهو توی آموزش کلاس 5 نمی نشونن…ولی این مسئله باعث نمیشه که ما همین دیدگاه رو تعمیم بدیم به همه امور زندگی مون….
مثلا فکر میکنیم با رسیدن به یک ارثیه ما ثروتمند میشیم…یا با قرض و وام ثروتمند و دارا میشیم…یا برای کسب مشتری بیشتر یا جایگاه های بالاتر به جای بهبود خودمون تمرکز مون میره روی گسترش کسب و کارمون…میره روی به قول استاد میز و صندلی لاکچری تر…فضای بزرگتر یا لوکیشن های بهتر
مثلا همین سر خیابون ما جلوی یک فضای سبز یه آقایی با ون برگر میفروخت….یکسال سر همین خیابون توی سرما و گرما مشتری ها رو مدیریت میکرد و کم کم مشتری هاش بیشتر شدند….و توی شهر اسمش شناخته شد…حالا حدود یک ماه هست که یه مغازه باز کرده که البته مغازه کوچیکی هست اما جای نسبتا خوبی هست…وقتی رفتم خودم ازش خرید کنم دیدم مشتری هاش اونجا هم زیادن….وقتی اولین بار از غذاش خوردم واقعا راضی بودم و حتما بازم امتحانش میکنم
اما درست برعکسش یه آشپزخونه داریم توی نزدیکی مون که یبار ازش غذا سفارش دادم که کیفیتش متوسط بود….بعد اینا هنوز کیفیت غذا رو بهتر نکردن…یهو شعبه دوم رو با فضایی بسیار بزرگ که مناسب نمایشگاه ماشین هست باز کردند….از فرداش شروع کردند به اسمس دادن به مشترکین که به شما تخفیف 150 هزار تومنی داده شده…اعتبار تا یک هفته…با اینکه من هر هفته از این اسمس ها دریافت میکردم حتی یکبار رغبت نکردم ازشون سفارش بدم…یبار که مجبور بودم و سر راهم بودن گفتم فرصت خوبی هست که برم ببینم چطوری هست کارشون…دیدم اون فضای بزرگ که اونقدر برای تجهیزش هزینه شده بود کلی گرد و غبار گرفته بود…و معلوم بود استفاده زیادی ازش نمیشه….و هیچ کس اون مدتی که من بودم اونجا نیومد…و حتی برخوردشون هم اصلا مناسب نبود…من غذا رو گرفتم اما دیگه اونجا نخواهم رفت….
من سعی میکنم خیلی به کسب و کارها توجه کنم و بخصوص به تکامل توی اونها دقت کنم…این مثال رو بیان کردم که توی ذهنم نقش بهبود مستمر در کیفیت خدمات و تکامل در کسب و کار رو بهتر درک کنم…
من خودم از خودم همش میپرسم که توی چه بخشی از کارم خودم حاضرم از خودم خدمات بگیرم…توی چه بخشی حاضر نیستم…اگه بخشی هست که توش ضعف دارم باید توش بهتر بشم و بهانه ای ندارم….
همین سال گذشته پیشنهاد کاری بهم داده شد که در یکی از کشورهای اطراف بود….نیاز داشت مجوزی بگیرم که کلی هزینه داشت…و حقوقم به راحتی 10 برابر حقوق اون زمانم بود….من خیلی سبک سنگین کردم…و خیلی به تکامل فکر کردم…که شاید من از عهده اون کار هم بربیام…وقتی من درامدی که الان تجربه کردم اینقدر بوده بیام کاری رو بپذیرم که برای گرفتن مجوزش باید کل حسابم خالی بشه…به این امید که برم اونجا یک درامد حداقل ده برابری رو تجربه کنم خیلی وسوسه کننده بود…اما من تصمیم گرفتم نپذیرم…یعنی همش تصور زندگی در یه جای امن و آروم…جایی که ارزش پولش 2.5 برابر دلار امریکاست…ثبات اقتصادی بالاتر…نزدیک دریا…همش تصویر خودم در خونه لاکچری و سوار شدن به ماشین های عالی میومد توی ذهنم…اما قبول نکردم…حتی الان هم گاهی این میاد توی ذهنم که اشتباه کردی…اما من تجربه بدی از عدم درک قانون تکامل توسط خودم و اطرافیانم دارم….و آموزش های استاد کمک کردن تا نسبت به قبل بهتر بشم…یکی از نزدیترین افراد به من فردی هست با عزت نفس بسیار پایین…سالها توی اون جایی که کار میکرد توانایی این رو نداشت که جایگاه بهتری برای خودش درخواست کنه….یادمه که یکی از اقوام که نفوذ بسیاری داشت رفت و وساطتتش رو کرد تا بهش کاری بهتر با دستمزد بهتر بهش بدن…دقت کنیم این آدم خودش نرفته بود برای خودش عزت نفس بسازه…خودش اون موقعیت رو خلق نکرد بلکه این موقعیت بهش داده شد….به همین دلیل آماده اش نبود…بعد از مدتی اون آدم که خیلی آروم و ساکت کارش رو میکرد شروع کرد به دوستی کردن با آدمهای نامناسب…استفاده از اون پول بیشتر برای به اصطلاح خودش لذتهایی که تاحالا تجربه نکرده بود…الکلی شد و در مرز از دست دادن کارش قرار گرفت…به سختی در همون کار قبلی اش ابقا شد…روابط اش با آدمهای مثبت تر رو از دست داد و همدمش شدن آدمهایی که به خاطر اون پول دورش رو گرفته بودن…و واقعا خودش رو نابود کرد
دیدن چنین الگوهایی بهم میگه که قانون تکامل چقدر مهمه…من باید خودم رو از نظر شخصیتی و مهارتی رشد بدم و بعد همه چیز زندگی ام در یک سیر تکاملی بهتر و بهتر میشه
امکان نداره من آدم نامناسبی باشم و بعد نعمتهای خداوند رو دریافت کنم
من باید آدم مناسبی باشم….این مناسب بودن هم انتهایی نداره چون اگه همیشه دارم روی خودم کار میکنم من همواره خوب باقی میمونم…وگرنه به راحتی و به سرعت مسیر سقوط رو در پیش میگیرم
من به جای پذیرش اون شغل رفتم یه یه شغل بهتر همینجا درامدش بهتر از قبل خودم…مهارتهای بیشتری نیاز داشته که نتیجه اش این بود که اعتماد به نفسم بهتر شد…حالا دوباره دارم یه شغل سطح بالاتر رو میپذیرم که از این ماه شروعش کردم….
نکته اش این هست که وقتی من میام روی خودم تمرکز میکنم که جای بهبود رو پیدا کنم و بهبود میدم خودم رو… اعتماد به نفسی که من میسازم واقعی هست…چون نتایج واقعی هستند….میگم من این کارو مدیریت کردم و اینم نتیجه اش…ذهنم میپذیره…و برای قدم برداشتن برای کار بزرگتر با من همکاری میکنه….
ذهن من هم الان پذیرش درامد بیشتری رو داره…هم پذیرش مسئولیت بالاتر
با درامد بیشترم من خونه ماشین نخریدم…اما کلی از همین نیازهای کوچیک ترم رو برطرف کردم مثل مسافرت های بهتر…توان خرید بالاتر….ذهنی آروم تر و ثروتمندتر که خیلی نگران پول نیست چون نیازهای معمولش دیگه خیلی راحت جواب داده میشه
با اون تجربه های وسیع تر کاری هزاران مسئله حل شده…هزاران چالش برطرف شده…این ذهن خودش رو توانا میدونه برای حل مسائل پیچیده تر….باور قوی تری به هدایتهای خداوند داره که در لحظه به نیازهاش پاسخ میده و هدایتش میکنه
یکی از ویژگی هایی که همین سیر تکاملی بهم داده این هست که با اینکه ثروتمند نیستم اما اونقدر پس انداز دارم که دیگه هر کاری رو فقط به خاطر پول قبول نکنم…به صورت عملی تری باور کردم که من فقط باید روی حوزه مورد علاقه ام تمرکز کنم…بیشتر وقتی استاد میگن که شما با حرکت در مسیر علاقه تون به همه چیز میرسید رو درک میکنم….
در طی تکامل در درک و استفاده از قوانین جهان، زندگی و خوشبختی برام معنای وسیع تری پیدا کرده….خوشبختی برام تجربه علاقه های واقعی خودم هست نه اون علایقی که برای نشون دادن به بقیه میخواستم دنبالشون کنم…خوشبختی برام تجربه خداوند در هر گام هست…خوشبختی برام لذت بردن از هر روزم هست بدون اینکه نگران فردا باشم چون باور انالله انا الیه راجعون برام محکم تر شده
استاد سپاسگزارم برای آموزش این اصل اساسی زندگی ساز…این قانون مثل تمام قوانین خداوند ما رو از ترس و غم دور میکنه
خدایا شکرگزارم که امروز هم در این کلاس درس حضور داشتم :)))