live | رعایت قانون تکامل = هموار شدن مسیر رشد - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-02 02:14:202024-10-02 05:37:38live | رعایت قانون تکامل = هموار شدن مسیر رشدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده مهربانم
سلام استاد عزیزم سلام مریم جانم
سلام دوستان هم مسیرم
قانون تکامل
الان چه خوب قانون تکامل رو درک میکنم چقدر خوب میفهممش.
استاد همیشه دوست داشتم واسه خودم کسب وکاری داشته باشم وبه درآمد برسم خیلی قانون تکامل رو درک نکرده بودم یعنی میشنیدم توفایلهاتون اما درک نمیکردم فقط تلاش میکردم که به خواسته م برسم وتلاشها بی نتیجه بود.
الان این موضوع رو خوب درک میکنم که برای داشتن بیزینس خودم باید دوره تکاملیم رو بگذرونم وهیچ عجله ای نکنم واز همینجایی که هستم شروع کنم اینو از این جهت میگم درک کردم که وقتی از طرف اطرافیان یه پیشنهاد وسوس انگیز میشه که بیا وام با درصد خیلی پایین بدون ضامن مناسب شرایط تو هستش بگیر کاملا به این درک رسیدم که این راه درست نیست و زیر بار این حرفا نرم.
خدارو شکر از طریق این فایل بهم یکبار دیگه قانون تکامل یادآوری شد ونشانه ای هست واسم که مسیرم درسته با هر بار که این فایل رو گوش دادم احساسم خوب بود خوبتر هم شد ویه احساس آرامش قلبی دارم از اینکه خداجونم شکرت اینقدر رشد کردم تا این قانون که اساسی ترین قانون جهان هستی هستش رو درک کنم واز همه مهمتر بهش عمل کنم.
سپاسگزارم خداجونم بخاطر وجود بنده های پاکت
سپاسگزارم استاد سخاوتمندم سپاسگزارم مریم جانم که یکی از دستان پر برکت خدواند شدین سپاس
برا همه آرزوی بهترینها رو دارم.
سلام استاد عزیزم خداروشکر به خاطر وجود شما ومریم جان عزیز واین خانواده عالی وبی نظیر که همه از اینکه خودشون باشند لذت میبرن و هر روز به فکر پیشرفتن و این فضا واین تجربیات نابی که شما با ازمون وخطا های بسیار بهش دست پیدا کردی رو کسانی که در مدارش باشند استفاده کنند و بی نهایت نتایج عالی ومتفاوت با بقیه بگیرن،
خدایا شکرت اگر هر ثانیه هم سپاسگزاری کنم کمه،به خاطر هدایتم به این مسیر عالی،به خاطر سلامتی عالیم که ۹ماهه یک دونه قرص نخوردم،به خاطر ارامش بسیارم که طعم زندگی واقعی رو تازه دارم حس میکنم،به خاطر شغل عالی وپولسازی که بهش هدایت شدم،به خاطر اعتماد به نفسی که هزاران برابر شده،به خاطر روابط عالی که تجربه میکنم،به خاطر وجه خداگونه افراد که در هرکجا میبینم،به خاطر احساس لذتی که هر لحظه در زندگی دارم،به خاطر احساس امیدی که به اینده پیدا کردم،خدایا سپاسگزارم،به خاطر دستان بینهایتت که هر لحظه یاریم میکنن از جمله استاد عزیزم،به خاطر ثروت ونعمتی که هر لحظه وارد زندگی ام میشود، استاد در مورد تکامل صحبت کردی، من از اون شاگردایی بودم که تا جهان محکم بهم ضربه نزنه یاد نمیگیرم،موقعی که با شما اشنا شدم با باور های قبلیم میخواستم از قانون استفاده کنم بارها تو فیلم ها دیده بودم که یک انسان معمولی یه دفعه یه عنکبوت نیشش میزنه میشه مرد عنکبوتی با کلی توانایی،یک جواهری رو پیدا میکنه میشه یک ابر انسان با کلی توانایی و هزاران مورد دیگه، پورفروش ترین فیلم های دنیا اکثرشون یا شاید همشون این مفهومو تو مغز ادما میکنن که یه دفعه ،یه هویی میشی ابرانسان و کلا نقیض قانون تکامل و لذت از مسیر نه صرفا نتیجه رو داد میزنن،منم که هزاران فیلم دیده بودم همیشه با خودم فکر میکردم اره من یه چیزی پیدا میکنم یا یه شهاب سنگ میخوره تو حیاط خونمون😂 و من میشم یه ابر انسان با کلی توانایی خاص برای نشون دادن به بقیه که بگن اره این خیلی خاصه،این فلانه وهزارتا حرف مفت که الان برام خیلی کم اهمیت تر شده،بعد که فکر میکردم قانونو کمی یاد گرفتم میخواستم ازش در رابطه با جلب نظر بقیه و رسیدن به موفقیت های بزرگ بدون هیچ تکاملی یه هویی استفاده کنم،مثلا برای کنکور میگفتم اره من رتبه ۱ میشم،من فلان دانشگاه میرم وهزاران من توخالی دیگه که بیشتر از کمالگراییم و کمبود عزت نفسم نشات میگرفت،نمیگم با این قوانین نمیشه رتبه ۱ شد بلکه این قوانین مثل اهرمی هستند که سرعت پیشرفت تو رو هزاران بار بیشتر میکنن،نه اینکه شما از مسیر لذت نبری و هیچ حرکتی نکنی وانتظار معجزه داشته باشی،با اینکه که شما استاد هزاران بار این قانونو توضیح دادی ولی بعضی چیزا رو تا خودت بهش نرسی وباوراتو از ریشه عوض نکنی همون اش هستو وهمون کاسه تازه بعضی از ما این موقع ها به قانونم بدبین میشیم در صورتی که قانون اصلی جهانو یادمون رفته قانون تکامل،رتبه امسال من که ۱ نشد ولی درسی که گرفتم وامیدوارم اجاراش کنم ارزشش رو داشت،بازم خدارو شکر
در مورد انتخابات امریکا کمی صحبت کردید خدا شاهده امروز که این فایل شما رو دیدم متوجهش شدم اصلا نمیدونستم انتخاباتی هست،اسم این اقا رو هم نشنیده بودم،چی بود بایودنت(بیشتر یاد ادامس افتادم وقتی میگفتین تصویر ادامس بایودنت تو ذهنم میومد)اصلا ندیدمش نیازیم نیست که بشناسم یا بدونم کیه،از ۷ماه پیش تا الان یک ثانیه اخبار ندیدم و۵ماهه که کلا تلویزیون نگاه نمیکنم،خدارو هزاران مرتبه شکر خیلیم راضیم و تا اخر عمرمم همین طوری ادامه میدم وکلی از این زمانم لذت میبرم، منی که معتاد فیلم بودم و روز چنتا فیلم سینمایی میدیدم از موقعی که تاثیر منفی فیلم ها رو در زندگیم فهمیدم که باعث فقیر شدنم میشه گذاشتم کنار و ۶ماهه هیچ فیلمی ندیدم وفقط با فایلای استاد و مطالبی که بهم احساس خوبی میده وقتمو میگذرونم و هزاران مرتبه شکر راضی راضیم ونتایجم داره نشون میده در مسیر درستم انشاءالله بتونم این مسیرو تا موقع زنده بودنم ادامه بدم وبه پیشرفت وگسترش جهان کمک کنم،
استاد خیلی عاشقتم به خاطر عشقی که نثار اعضای خانواده صمیمیت میکنی بینهایت ممنونتم،انشاءالله هر روز در به انجام رسوندن هدف والات یعنی اشاعه توحید ویکتاپرستیت موفق تر باشی و ادامه دهنده راه ابراهیم خلیل باشی والبته باشیم،عاشقتونم❤❤❤
سلام بر دوست خوبم و همدار عزیز اقا ابراهیم گل چقدر کامنتت رو دوست داشتم
چقدر کامنتت به خوصوصیات من هم نزدیک بود من هم همیشه دوست داشتم یه اتفاقی بیفته یهو یه قدرت ماورائی پیدا کنم خداراشکر خیلی بهتر شدم
جالبه که منم نمیدونستم انتخابات امریکاس
مثالت درباره بایودنت عالی بود🤣🤣🤣🤣🤣🤣
سپاسگزارم🌹
به نام خداوند زیبایی ها
اصلی که استاد در فایل ها بیان میکنن اینه که باید روی خودمون تمرکز بذاریم وقتی روی خودمان تمرکز کنیم وباورهای درست را بسازیم جهان اطرامون پاسخ میده وشرایط عوض میشه. و باید این مسیر را ادامه داد . اگر من حرکت نمیکنم یعنی باورهام تغییر نکرده و به خودباوری نرسیدم.
دیشب یه قسمت از مصاحبه عباس برزگر شخص که از فقر به ثروت رسیده رو گوش کردم مجری اصرار داشت که شانس اومده و تو قاپیدیش و این بنده خدا عباس برزگر گفت اگر تو دنیا شانسی باشه من میسازم و هیچ چیز شانسی نیست و من اماده تغییر بودم و هر شب از خودم میپرسم که چطور بهتر بشم و هر روز به خودباوری بیشتر میرسم و میگه من عاشق کارم هست. چقدر نگرش وباور درستی به زندگی داره که تمام اتفاقات رو خیر میدونه و بسیار میگه باید مثبت فکر کنیم و بهترین خدمات رو بدیم. میگه من فهمیدم قهرمان زندگیم هستم ونگاهم عوض شد به خودم . و زندگیم عوض شد
به نام خداوند بخشنده و مهربان
جالب بود برام: گام 12 خانه تکانی ذهن؛ در خصوص قانون تکامل بود: دیروز داشتم مصاحبه با استاد قسمت 4 رو گوش میدادم: در خصوص قانون تکامل بود و چقدر قشنگ تو ذهنم جا افتاد
راستش من خودم از عدم قانون تکامل یه ضربه کوچولویی خوردم که درس بزرگی برام داشت و سبب شد که حرفاتون قشنگ تو مغزم چفت بشه
من وقتی وارد ویلا سازی شدم؛ درآمدم بود ماهی 20 الی 25 میلیون، سال 98 که سال قبلش یعنی 97 فک کنم درآمدم بوده ماهی 5 الی 10 میلیون
شرایط درآمدی عالی بوده؛ یهو همه چی تغییر کرده
اما من خودم اون شرایط خوبو خراب کردم؛ رفتم تو فاز اینکه راننده بگیرم کارمو انجام بده، حسابدار بگیرم کارای حسابداریمو انجام بده
دفتر گرفتم، میز و صندلی و بنر و ……. که اون دفتر برام 50 میلیون و شایدم بیشتر برام آب خورد که 10 بار هم پامو توش نذاشتم؛ اصلا دفتر میخواستم چیکار؟ که استوری بذارم من دفتر دارم
حسابدار میخواستم چیکار؟ بگم آره من خفنم حسابدار دارم
در صورتی که باید از اون درآمد لذت میبردم، سپاسگذار خدا بودم، نم نم رشد میکردم هم تو کسب و کارم هم تو درآمدم؛ ولی من همش ناله و شکایت که چرا من 25 میلیونه درآمدم؟ چرا بیشتر نیست؟ من که دفتر دارم، دستک دارم، حسابدار دارم، راننده دارم؛ چرا 25 میلیونه؟؟؟؟
اما الان نه حرص میزنم؛ نه طمعی دارم؛ تموم فکر و ذکرم اینه تو حوزه کاریم رشد کنم، به زیر و بم کسب و کارم خودم مسلط باشم، از درآمدمم راضی ام؛ هر روز با عشق میرم سر پروژه هام، از اینکه کار دارم، درآمد دارم، دارم تجربه کسب میکنم راضی ام؛ و دیگه دنبال این نیستم چیکار کنم درآمدم افزایش پیدا کنه
فقط میخام تو کارم مسلط باشم، متخصص بشم، حرفه ایی بشم؛ اینا رو که کسب کنم خب مشخصه پولم میاد دیگه؛ اما پولی که میاد در کنارش با لذت میاد با حس خوب میاد با آرامش میاد
الان من در بهترین شرایط ممکنم؛ چون الان دارم درک میکنم استاد میگن برو سراغ عشق و علاقت یعنی چی؟
من قبلا ماشینمو که ساینا بود دوسش نداشتم: سریع دوست داشتم برسم مقصدم از داخل ماشین بیام بیرون، رانندگی باهاشو دوست داشتم
اما الان ماشینمو دوست دارم؛ باهاش 70 تا بیشتر نمیرم؛ اصلا دوست ندارم برسم به مقصد دوست دارم مسیر طولانی بشه من بیشتر بتونم باهاش رانندگی کنم
شغل و کسب و کارم همینه: وقتی دوسش داری؛ دلت نمیاد برسی به مقصد پیاده شی، دوست داری برونی، دوست داری بری جلو تر؛ حرصم نداری گاز بدی؛ آروم آروم دوست داری برونی حال کنی، لذت ببری
خیلی خوشحالم که به این درک رسیدم و الان دیگه دلیل کار کردنم این نیست به اون عدد درآمدی برسم؛ الان دوست دارم فقط پشت فرمون شغلم بشینم آروم آروم رانندگی کنم و لذت ببرم؛ معلومه که اینطوری ام به مقصد میرسم؛ فقط با این تفاوت که از منظره لذت میبرم، از رانندگی لذت میبرم از جاده لذت میبرم
الان دلم میخاد تو مسائل فنی کسب و کارم رشد کنم؛ هیچ عجله ایی ام ندارم؛ همین که حال دلم خوشه؛ این یعنی همون استقلالی که استاد همش ازش حرف میزنه، این همون لذت بردن از تک تک لحظات زندگیه که استاد همش میگفتن و میگن و من همش دوست داشتم تجربش کنم: قبلا فکر میکردم باید مولتی ثروت مند بشم تا از تک تک لحظات زندگیم لذت ببرم: اما من همین الان دارم تجربش میکنم؛ چون شغلمو دوست دارم
خوشحالم که خداوند منو به شرایطی هدایت کرده تا از تک تک لحظات زندگیم لذت ببردم؛ من این خواسته رو از خدا داشتم و خدا این عشقو نسبت به کارم به دلم انداخت تا خواسته من محقق بشه؛ میخام بگم خدای من تا این حد خوبه
خدایا هزار بار شکرت
به نام الله هدایتگرم
پروژه خانه تکانی ذهن/گام به گام
گام دوازدهم
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم، خانم شایسته نازنینم و همه دوستان تلاشگرم.
امروز با گوش دادن به این فایل و روراست تر شدن با خودم منوجه شدم من توی همین دوره و تصمیمی که ابتدای دوره گرفتم هم دچار همین سوء تفاهم عدم رعایت قانون تکامل شدم.
من از خودم انتظار داشتم هر روز یک ویدیو تهیه کنم در حالیکه مثل اینکه صفرِ من حتی از اینم پایینتر بوده.
من فکر می کردم دارم از صفر شروع می کنم در حالیکه واقعیتش اینه که نیازی نیست از ویدیو گرفتن شروع کنم.
الان بعد از گذشت 10 روز از اومدن این ایده متوجه شدم نیاز دارم اول توی چکنویس برای شخص خودم تمرین حل کنم و برای در و دیوار درس رو توضیح بدم.
نه فعلا نیاز به هولدر موبایله، نه نیازی به تخته وایتبرد و ماژیک. و نه تهیه ویدیو.
الان که شنیدم استاد گفتن بهتر بود توی همون بندرعباس یه دفتر بصورت نیمه وقت اجاره می کردم و کارم رو بدون زور زدن و تقلا کردن شروع می کردم، خیلی به فکر فرو رفتم.
من اشتباه می کردم و استاد درست می گفت، که ما هنوز هم در عمل به درستی قانون تکامل رو درک نکردیم.
هنوز مونده…..
من با شرایطی که دارم که نمی تونم نادیده بگیرمش الان در توان جسمیم نیست که اونطور که برنامه ریزی کرده بودم عمل کنم.
باید کمتر به خودم سخت بگیرم و قبول کنم ماه نهم بارداری موقع این کمالگراییها نیست.
باید گام به گام و آسه آسه رفت جلو.
همون یک تمرین فیزیک حل کردن در روز برای شروع کافیه. تا این ذهن و این جسم در هماهنگی بهتری با هم قرار بگیرن و تصاعد بتونه رخ بده.
امروز شرایط جسمی رو تجربه کردم که واقعا به قول استاد آرزوم بود مثل دیروزم بتونم نفس بکشم یا ریتم ضربان قلبم مثل هفته قبلم بشه، نه حتی مثل قبل از بارداریم.
دقیقا حرفی که استاد در مورد باشگاه رفتنشون زدن.
الان می فهمم چرا استاد شایسته اینهمه فایل مرتبط با قانون تکامل رو پشت سرهم رگباری دارن به خورد ذهن ما میدن و چه حرکت هوشمندانه و درستی!
معلومه که خودشون از این روند نتیجه گرفتن و این هدایت خدا بوده که پاسخ درخواست ایشون رو در قالب این لایوهای قیمتی داده که اینجور بر عمق دل و جون من نشسته.
من هر روز با این آگاهیها روزمو شروع می کنم و بارها در طول روز گوش میدم و خوشحالم که برای بیشترشون تونستم بنویسم و خودافشایی کنم.
امیدوارم این روند رشد ذهنی و خانه تکانی ذهنم تا آخر ادامه داشته باشه و کار هر روز زندگیم بشه.
دارم لذت می برم و بابتش خدا رو شکر می کنم بابت این بهبودها.
استاد عباسمنش گل و استاد شایسته گل بی نهایت ازتون ممنون و متشکرم.
شما آینه شفافِ منعکس کننده نور پروردگار منید.
به نام خدا
سلام استاد دلمون تنگ شده بود براتون خدا رو شکر که دوباره فرصتی شد که همراه شما بشم و استفاده کنم از مطالب نابتون که همیشگی هست ولی من فراموش میکنم و یا اینقدر این ذهن نجوا میکنه و به حرف شیطان گوش میده که گرچه کاری هم نمیتونه بکنه اگر من قدرت ذهنم بهش ندم فقط نجوا میکنه خدا شکر که این لایو بخوبی ودر زمان مناسب برگزار شد و این نتایج فرکانس افرادی مثل من بود خدا شکر روی سایت هم قرار گرفت گرچه تو اینستا دیدیم ولی خوب اینجا تو سایت دیدن و کامنت گذاشتن و کامنت خوندن یه عالمه دیگی داره خدیا شکرت دقیقا تو بحث تکامل به قول خودتون یا نمفهمیم یا فقط سر تکون میدیم که اره درست میگید وفقط همین .ودوباره وقتی برمگردیم به مسائل روزانه فراموش میکنیم .وعجله کردن و زجر کشیدن تا به مقصد برسیم و وقتی رسیدیم بگیم همین بود چرا من این همه به خودم فشار اوردم گرچه برای رسیدن به نتیجه اصلا لازم به تحمل سختی نیست و فقط با سوت زد راه رفت اگر اگر باورهامون درست کنیم که خودش خیلی کار داره واین ذهن (اسب چموش)فقط میخواد فرار کنه و هر جا که دوست داره ببر ذهنو و چقدر خوب مثال میزنید که خیلی از جمله خود من میگفتم استاد الان که ما داریم میوه کارهاشو میبینیم نتیجه اون باور و توکللی هست این همه سختی وقتی بدون سرمایه مادی با دو تا بچه از بندر عباس اومده تهران تو خانه معلم بعد مسافر خونه و مدتی خونه اون خانم که شاگرد استاد بوده تا به اینجا رسیده ولی بازم هر چی شما بیشتر توضیح میدید و این پازل کامل میشه و این که شما وقتی میگید نمیتونید از ظاهر افراد دلیل موفقیتشون بدونید اینجا معنیشو بهتر میفهمم که استاد خودش میگه من هم اگر قانون بهتر درک کردم بودم اصلا بدهکار نمیشودم و میتونستم از همون بندر عباس با هزینه کمتر شروع میکردم وبعد با تجربه بیشتر و عقبه بهتر هم تو زمینه اجرا وهم تو زمینه کارهای پشت صحنه به تهران میمودم و تازه از سالن ۶۰۰نفری شروع نمیکردم و تکامل طی میکردم و لازم نبود که فقط بدوم برای رسیدن به صفر انگار این که تو بزرگراه اینقدر عجله کنیم که از دور برگردون رد شیم حالا باید اینقدر ادامه بدیم تا برسیم به دور یرگردون بد و کلی مسیر برگردیم تا دوباره برسیم به نقطه اولو درست که الان به این درک از صحبت شما از تکامل رسیدم ولی ایا میتونم تو زندگی اجرا کنم و یا فقط مثل مدرسه یه چیزو فرومالیته یاد میگرو ولی وقتی میام تو محیط جامعه هیچی بلد نیستم درست مثل دونستن قانون و عمل کردن به اون استاد واقعا شما همیشه بالاترین درک میگید و گرفتن اون مطالب و هضم اونا به من شنونده بستگی داره دقیقا مثل این درک شما که اون املاک تو ایران میبخشید به اقوام که این نشونه از ایمان شما داره که نگران هیچی نیستید گرچه یه روز اونا برای بک اپ خریدید ولی امروز با گرفتن نتیجه زیاد و طی کردن تکامل و قویتر شدن ایمانتون اونا میبخشید چون باران رحمت که همیشه در حال باریدن اگر من زیر سقف نباشم اگر سطل داشته باشم و به اندازه درکم بزرگ باشه و سوراخ نباشه این نعمت همیشگیه از خدا میخوام به تکامل برسم و مهمتر به این ایمان که بدون یه ذره ترس این کار انجام بدم گرچه به قول خودتون این مسیر همچنان ادامه داره و همچنان کار داره و حدی برای کمال نیست خدا رو شکر که حداقل الان تو مدار شنیدشون بودم تا یه کم مدار بالاتر برم و به خودم فقط بدم تا تکامل طی بشه نه مثل استاد روز اول باشگاه برم زیر پرس سنگین که دردشم خدایی زیاد که حتی تو خواب ادم اذیت میکنه و این واقعا درک میکنم ود رمورد کلیان امپابه که این سوال باعث این لایو شد یا دیدن زندگی استاد دوباره دیدن زندگی افراد ما رو به اشتباه مینداره مثل دیدن نوک قله کوه یخ که ما دامنه رو ندیدیم مثل دیدن میوه وندیدن ریشه استاد حداقل در مورد خودم هم اینجور که خیلی سعی میکنم قضاوت نکنم ولی بازم این اشتباه میکنم و خدا روشکر دقیقا دیروز از خدا هدایت خواستم و گفتم خدا به هر خیری که از سمت تو فقیرم کمک کن راه نشون بده که دیشب شما قانون تکامل و صبر کردن قشنگ بهم یاد اوری کردید حتی تو داستان پیامبر و بحث اسلام و مهاجرت جمع کردن پیرو برای ایین خدا پرستی که اونجا هم تکامل چه قشنگ طی شد تا وقتی میخواستم یه کاری برای هدفی که دارم زودتر انجام بدم و خودم به هر دری بزنم تا زودتر انجام بشه گفتم ببین خدا داره با زبان استاد با من و امثال من صحبت میکنه عجول نباشه بزار طی شود این مسیر به راحتی و سوت زدن و راه رفتن تو جاده جنگلی و نه با زجر و بدهکاری که ارزو کنی ایکاش اینکار نمیکردم خدایا شکرت که با نوشتنش هم احساس خوبی بهم دست میده انشالله که با انجامش هم بتونم لذتی بیشتری از قوانین و دونستن و عملکرد بهشون تجربه کنم استاد دوست دارم سلام به سر کار خانم شایسته برسونید وتشکر بابت فیلمبرداری زندگی در بهشت و هم روز شمار تحول زندگی من در پناه الله یکتا سرتون سلامت تنتون سالم .
یا حق
سلام دوست عزیز و هم فرکانسی…
کامنت زیبایی نوشتید و عبارت سوت زدن و با ارامش مسیر رو طی کردن بسیار دلچسب بود….ممنون از شما
به نام خدای مهربان سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم و خانم شایسته نازنین
پروژه خانه تکانی ذهن | گام دوازدهم
قبل از اینکه کامنتم رو شروع کنم یه تشکر ویژه میکنم از همه ی دوستانی که از ابتدای پروژه به من لطف داشتند و هرروز کلی پیام و کامنت محبت آمیز برام میفرستد قدردان تک تک شما دوستان خوب و ارزشمندم هستم و امیدوارم روزی بتونم پاسخ تک تک کامنت ها رو بدم اما همه رو با عشق و شور شوق زیاد میخونم.
«قانون تکامل»
«اگر عجله نکنی و تکاملت را طی کنی شاید اوایل حرکتت کند باشه اما وقتی تکاملت طی بشه خیلی اتفاقات بزرگی برات میفته»…
من یک کمک پرستار هستم و در یکی از بهترین بیمارستان های خصوصی تهران مشغول به کارم شغل من این پتانسیل رو داره که علاوه بر کار کارمندی میتونم برای خودم هم کارکنم یعنی همون خدماتی که در بیمارستان ارائه میشه رومیتونم در منزل هم به بیماران ارائه بدم که در سال های اخیر هم این موضوع خیلی زیاد در بین بیماران و خانواده هاشون جا افتاده …
چند وقت پیش من برای اینکه با این کار یعنی ارائه خدمات پرستاری در منزل آشنا بشم و درآمد اضافه ای علاوه بر حقوقم داشته باشم رفتم و با یکی از دوستان خوبم که در این زمینه به صورت خیلی جزئی کار میکرد همکاری کردم …
شکل این بیزنس اینطوریه که مثلاً یکگروه سه تا چهار نفره تشکیل میشه و به سرپرستی یک نفر ماهرتر از بقیه افراد گروه برای ارائه خدمات پرستاری به منازل بیماران مراجعه میکنند و خیلی بیزنس بزرگ و گسترده ایه.
خوب من به این کار یعنی پرستاری خیلی علاقه دارم و همین علاقه باعث شد از لحاظ مهارتی خیلی خیلی پیشرفت کنم و همین پیشرفت و توسعه مهارت آنچنان اعتماد به نفسی در من ایجاد کرد که با خودم فکر کردم من که این همه مهارت دارم چرا باید برای یکی دیگه کارکنم ؟
کلا خیلی هم شخصیت مستقلی دارم و دستور گرفتن از دیگران خیلی برام سخت و زجرآوره
از طرفی هم چون در سایت حضور داشتم از قانون تکامل خبر داشتم و نمیخواستم این قانون رو دور بزنم علاوه بر این چون تا الان برای خودم کار نکرده بودم خیلی هم میترسیدم که کارآفرینی کنم اما عشق سوزانی به کارآفرینی داشته و دارم…
اونقدر ترس داشتم اونقدر باورهای غلط داشتم اونقدر احساس خود ارزشی ام پایین بود که جرات نداشتم برای هدفم یعنی تاسیس یک شرکت خدمات پرستاری در منزل حتی یک قدم بردارم و یکی از ترمزهام هم نداشتن مدرک تحصیلی دانشگاهی بود(مدرک کمک پرستاری یک مدرکیه که بدون رفتن به دانشگاه و با یکسال آموزش به افراد میدهند)همیشه میگفتم من که مدرک ندارم مجوز ندارم چطور برم شرکت تاسیس کنم و همین ترس ها نذاشت که اقدامی بکنم…
تا اینکه همون دوستم که ایشون پرستار هست و مدرک دانشگاهی هم داشت که پیشش کار رو شروع کردم یک پیشنهادی بهم داد گفت من میخوام یک شرکت خیلی خیلی بزرگ پرستاری تاسیس کنم و ده تا کامپیوتر بیارم و وکیل بگیرم و پزشک بیارم و یکدفتر هم در شمال شهر تهران اجاره کنم و خلاصه میخوام خیلی پرقدرت شروع کنم و تبدیل به شماره یک بازار بشم به منم گفت تو هم بیا حالا یه گوشه یه مسئولیتی بهت میدم…
خوب اولش خیلی حال کردم خیلی خوشحال شدم و گفتم به به این همون چیزیه که میخواستم و هرروز منتظر بودم که دوستم زنگ بزنه و بگه بیا کلید اتاق مدیریتت رو تحویل بگیر…
اما یک ماه گذشت دیدم خبری نشد
دو ماه گذشت هیچ خبری نشد
سه ماه گذشت….
یه روز بهش زنگ زدم گفتم داداش تو به من گفتی 10 روز دیگه همه چی اوکی میشه و کارم رو شروع میکنم و…الان 3 ماه گذشت هیچ خبری نشد؟؟؟
گفت دنبال مجوز هستم و نمیدونم دنبال مبلمان و کامپیوتر و دیزاین شرکت و این بهونه ها …
خلاصه من یه چند ماه دیگه صبر کردم دیدم نخیر هیچ آبی از این دوست من گرم نمیشه و من دیگه از همکاری با دوستم ناامید شدم…مدتی گذشت
اوایل سال 1402 بود که دوره ارزشمند دوازده قدم رو شروع کردم…
در یکی از جلسات قدم اول استاد فیلمی از یک ایونت روپخش کردند که تعدادی از غرفه ها در این ایونت دور هم جمع شده بودند و کارهای هنری مثل تابلو و عکس و …میفروختند
استاد بعد از این جلسه یک تمرین بهمادادند و گفتند فرض کنید شما یکی از این غرفه داران هستید برای اینکه فروش بیشتر داشته باشید چه باورهایی باید بسازید؟؟؟
من خیلی با این تمرین درگیر شدم خیلی برام جالب بود برای فروش تابلوها باورهایی نوشتم که اگه خودم در شغلم ایجادشون میکردم یک انقلابی در زندگیم ایجاد میشد ناگهان ایده ای در ذهنم جرقهزد
با خودم گفتم من که میخوام شرکت بزنم بیام و این باورهایی که برای فروش تابلو نوشتم در شغل خودم یعنی پرستاری در منزل شخصی سازی کنم و این باورها رو بسازم خیلی هیجان داشتم و شروع کردم نزدیک به 35 باور نوشتم در زمینه شغلی خودم بعد اومدم اون باورها رو با صدای خودم ضبط کردم و هرروز گوش میدادم…
یک ماه گذشت تا اینکه یه موقعیتی پیش اومد و یه بنده خدایی بهم گفت برای مریض توی خونه پرستار میخواد و این شد اولین مشتری من و خودم میرفتم و کارهاش رو انجام میدادم…
کم کم دیدم اینجوری و دست تنهایی خیلی سخته بنابراین به یکی از دوستانم پیشنهاد دادم که باهام همکاری کنه و از دستمزدی که میگرفتم درصدی رو به ایشون میدادم درصدی رو هم خودم برمیداشتم ایشون هم پذیرفت …
در ماه اول تونستم به درآمد 3 میلیون تومان برسم
هرروز روی خودم کار میکردم باورها رو تکرار میکردم گوش میدادم روی احساس لیاقت و ارزشمندی خودم کار میکردم مهارت هام رو افزایش میدادم بهترس هام غلبه میکردم و سعی میکردم ترمزهام رو بردارم و به قول استاد وقتی تو روی خودت کار کنی جهان هم در مقابلت کرنش میکنه و خدا اتفاقات بعدی رو برات رقم میزنه و کم کم از در و دیوار مشتری وارد کسب و کارم میشد از در و دیوار کارمند بود که بهم زنگ میزد که فلانی کارمند نمیخوای؟
و درآمدم هم با یک شیب مناسبی افزایش پیدا کرد و در ماه دوم شد 12 میلیون و کم کم رشد کرد و تا 100 میلیون تومان در ماه هم رسید و 20 نفر هم کارمند داشتم …
اون دوستم هم دفتر اجاره کرد با یک پزشک و وکیل هم قرارداد بست اما هرگز نتونست کارش رو شروع کنه چون میخواست یکشبه به همه چی برسه چون میخواست قانون تکامل رو دور بزنه و در نهایت هم همه چی رو جمع کرد…
و من به لطف الله تونستم با استفاده از این قانون بی نظیر تغییرات شگرفی در تمام جنبه های زندگیم اعم از مالی و روابط و سلامتی و احساس نزدیکی با خدا بدم و به خودم ثابت کنم که بدون مدرک دانشگاهی بدون داشتن یه مکان برای شرکت و بدون داشتن وکیل و …هم میشه موفق شد به شرطی که طبق قوانین جهان عمل کنی و فقط روی خودت و خدای خودت حساب کنی…
یادمون باشه همیشه رشد از درون شروع میشه یک درخت ابتدا از درون خودش و دل خاک شروع به جوانه زدن و بعد رشد میکنه این قانون رو میشه در تمام طبیعت مشاهده کرد و ما هم از این طبیعت و این قانون مستثنی نیستیم .
خدایا شکرت
ممنونم از استاد شایسته عزیز بابت این پروژه زیبا
ممنون از بچه های سایت بابت کامنت های عالی.
سلام دوست خوبم آقای فرهنگیان، چند روزه من به پروفایل شما هدایت شدم و کامنتهاتون رو میخونم، امروز هم وقتی این کامنتت رو خوندم بسیارررررر لذت بردم و تحسینتون کردم، اونجایی که گفتید 35 تا باور رو در شغلم نوشتم و تکرار میکردم رو میشه لطفا چند موردش رو بنویسید؟ بعد اینکه در طول روز چقدر گوش میدادید؟
من هم در زمینه مالی میخوام پیشرفت کنم و این کامنت شما انرژی خ خ خ زیادی به من داد و ذوق و شوق زیادی در دلم به پا شد که میشود…. آره میشود…. فقط باید باور کرد که ما خالق شرایط خودمونیم. حقیقتش برای من خ طول کشید تا اینو باور کردم که همه چیز باوره… همه چیز فرکانسه…
سپاسگذارم ازتون، لطفا بازهم از نتایج خوبتون بنویسید تا ما انگیزه بگیریم.
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«الم»
(الف، لام ، میم)
«تَنزِیلُ الْکِتَابِ لَا رَیْبَ فِیهِ مِن رَّبِّ الْعَالَمِینَ»
(ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩﻥ ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﺗﺮﺩﻳﺪﻱ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﻴﺴﺖ، ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﺍﺳﺖ)
«أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِیرٍ مِّن قَبْلِکَ لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ»
(ﺁﻳﺎ ﻣﻰﮔﻮﻳﻨﺪ : ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﺰﺩ ﺧﻮﺩ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻭ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﺑﻠﻜﻪ ﺁﻥ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ، ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻣﻰ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻫﻴﭻ ﺑﻴﻢ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﻴﺎﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻴﻢ ﺩﻫﻲ ﺗﺎ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻳﺎﺑﻨﺪ)
«اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ مَا لَکُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا شَفِیعٍ أَفَلَا تَتَذَکَّرُونَ»
(ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎﺳﺖ ﺩﺭ ﺷﺶ ﺭﻭﺯ ﺁﻓﺮﻳﺪ ، ﺳﭙﺲ ﺑﺮ ﺗﺨﺖ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲ ﻭ ﺗﺪﺑﻴﺮ ﺍﻣﻮﺭ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ﭼﻴﺮﻩ ﻭ ﻣﺴﻠﻂ ﺷﺪ . ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺟﺰ ﺍﻭ ﻫﻴﭻ ﻳﺎﻭﺭ ﻭ ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﻧﻴﺴﺖ، ﺁﻳﺎ ﻣﺘﺬﻛّﺮ ﻭ ﻫﻮﺷﻴﺎﺭ ﻧﻤﻰﺷﻮﻳﺪ؟)
—————————————————————————
سلام خدای من ، با نهایت تواضع و فروتنی و احساس بندگی به درگاهت صلات امروزم رو میخوام انجام بدم، از تو بعنوان یگانه قدرت هدایتگر و نعمت بخش و آگاهی دهنده عالم درخواست میکنم که منو هدایت و حمایت کنی. خدایا از تو شاکر و سپاسگزارم که خودت رو بهم عطا کردی، خدایا از تو شاکر و سپاسگزارم که بندگی کردن به درگاهت رو بهم عطا کردی. خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری و هدایت و حمایت میخوام.
«یا رب تو مرا به نفس طناز مده ؛ با هر چه به جز توست مرا ساز مده»
«من در تو گریزان شدم از فتنه خویش ؛ من آن توام مرا به من باز مده»
—————————————————————————
سلام و درود فراوان به استاد عباس منش عزیز و استاد شایسته بزرگوار و همه دوستان نازنینم در این سایت توحیدی.
الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر آگاهی های فوق العاده این فایل و یه باز دیگه فرصت صلات و بندگی.
—————————————————————————
مجدداً از استاد شایسته بزرگوار قدردانی و تشکر میکنم که این پروژه خانه تکانی ذهن رو استارت زدن و باعث شد من قدرت تمرکز و تکامل رو بهتر درک کنم.
آگاهی های این فایل مثل قطعات ناقص پازلی بود که مدتها من عجله داشتم تکمیلش کنم. وقتی دوره دوازده قدم رو شروع کردم توی قدم ششم استاپ خوردم با اینکه داشتم روی بقیه فایلها و فایلهای دانلودی کار میکردم. ولی همیشه گوشه ذهنم یه نجوایی بود که دوازده قدم رو ادامه ندادم. (هر چند توی این مدت عزت نفس و حل مسائل و احساس لیاقت رو کار کردم، ولی اون احساس اضطراب و عجله همراه همیشگی من بود) و البته بعد از مدتی مجدداً همون شش قدم رو کار کردم و دوباره از قدم 7 ادامه دادم تا قدم 10 و باز جریان هدایت منو برد به سمت دوره روابط.
همیشه از یه دوتا موضوع رنج میبردم: «عدم تمرکز مناسب» و «عدم تکامل دوره ها» ریشه اش هم توی کمبود احساس لیاقت و کمبود عزت نفس و ضعف در احساس خود ارزشمندی بود چون دائما نتایج خودمو با بقیه دوستان مقایسه میکردم. حتی همین الان حاضر نیستم نتایجی که توی این مدت گرفتم رو بیان کنم چرا، چون وقتی نتایج بقیه رو میخونم میبینم نتایج من چیزی نیست.
کماکان شیطان با حرص و طمع و عجله داره نجوا میکنه. با احساس کمبود و مقایسه و ناکافی بودن داره نجوا میکنه.
یه لحظه خودمو تجسم کردم که دارم قطعات یه پازل رو کنار هم میچینم و یه زمانی رو گذاشتم و دنبال چندتا قطعه گشتم و کلی اذیت شدم و الان که اون قطعه نشسته سر جاش خیلی بیشتر از بقیه قطعات تاثیرگذار بوده.
استاد توی فایل میگه: «بشنویم» و «بفهمیم» و «عمل کنیم» . از اونجایی که من مدتها توی مسیر تکاملم رنج عدم تمرکز و عدم تکامل و مقایسه رو تحمل کرده بودم و به خاطر عجله و احساس کمبود ذهنم درگیر بوده، الان حس میکنم با آگاهی های این فایل حداقل «بشنویم» و «بفهمیم» رو متوجه شدم و از اینجا به بعد باید فقط باید بهش عمل کنم. (و با عمل کردن توش حرفه ای بشم)
—————————————————————————
یادمه سال 90 بود که مدت 5 سال قرارداد پیمانی خدمت من توی نیروی دریایی به اتمام رسیده بود و از واحد اداری پرسنلی نامه اومد که مهناوی یکم پیمانی حمید امیری حق انتخاب داره بین درخواست رهایی از خدمت یا ادامه روند استخدام رسمی و تعهد 30 ساله و من با توجه به نشانه هایی که دیده بودم رهایی از خدمت رو انتخاب کردم و میگفتم خدا کریمه. «با اینکه هیچی از قانون نمیدونستم ولی یه حسی بهم گفت رهایی از خدمت رو انتخاب کن».
روند گرفتن کارت پایان خدمت 2 سال طول کشید و چون کارت پایان خدمت نداشتم جایی دیگه هم نمیتونستم برم سر کار و این دو سال خیلی اذیت شدم. تو اون مدت رفتم سراغ کار آزاد و کار کردن توی کارگاه های دکوراسیون داخلی. خب خیلی چیزا یاد گرفتم ولی کماکان شرایط مالی سختی داشتم. اگر همون زمانی که شاغل بودم تونسته بودم مهارت های لازم (یا مهارتهای دیگه ای) رو یاد بگیرم و از همونجا در کنار شغل اصلی شغل دومم رو استارت بزنم ، رها کردن یهویی از شغلم اینقدر منو اذیت نمیکرد. (از طرفی قانون رو هم نمیدونستم. و اصلا مسیرهای بعدی باعث شد کلی باور مخرب توی مسیر بگیرم)
ولی خب الان قانون رو کمی بهتر میدونم، بارها توی شغل فعلی نشانه هایی رو میبینم که دیگه وقت رفتنه و باید به فکر باشم و همیشه میگفتم من چرا یهویی این کار رو رها نمیکنم ، ولی خب هر بار اون دو سال بعد از خدمت نیروی دریایی به یادم میومد که چقدر اذیت شدم.
من تا چند وقت پیش هنوز قسط و وام داشتم که داشتم آروم آروم تسویه میکردم. (یک ماه قبل از ورودم به سایت وام گرفته بودم و تا مدتها بعد از ورود به سایت هم نمیدونستم وام گرفتن با این مسیر توحیدی در تعارضه) تسویه کردن همون وامها هم اوایل خیلی برام سخت بود. اوایل 3 تا قسط همزمان داشتم، ولی هر چقدر مسیر رو ادامه دادم اول هزینه هام کم شدن، و شرایط بهتر و بهتر شد و من از یه جایی به بعد دو تا دوتا قسط میدادم تا زودتر دت فری بشم (debt free یا همون بدون بدهی). از یه کسی که زمانی دغدغه اینو داشت آیا میتونه قدم بعدی رو تهیه کنه، آیا میتونه بسته اینترنت بگیره … از کسی که قبل از دهم ماه صفر میشد ، رسیدم به جایی که دیدم دیگه شرایط مثل گذشته سخت نیست. از جاییکه دت فری شدم ورودی مالیم بیشتر شد و یه سری مطالبات عقب افتاده بهمون پرداخت شد، و باز هم تو راهه که بقیه شون هم پرداخت بشه؛ یه سری امتیازاتی که قبلاً نبود و فقط مختص نیروهای رسمی بود به ما هم تعلق گرفت.
الان میبینم شرایط سخت گذشته بقول استاد نتیجه اقدامات اشتباه و عدم تکامل خودم بوده. از همون ابتدا اگه عجول نبودم الان خیلی از شرایط فعلیم جلوتر بودم.
یه مصاحبه از پروفسور سمیعی دیدم که میگفت اگر به گذشته برگردم اشتباهاتم رو تکرار نمیکنم، ولی اگه بخاطر اشتباهات گذشته ام نبود، تجربه امروزم رو نداشتم.
—————————————————————————
هیچ کدوم از ما نمیتونیم ادعا کنیم صاحب قدرت و اراده «کن فیکون» هستیم مثل پروردگار. اینکه اراده کنیم یه چیزی توی زندگی داشته باشیم و بلافاصله اون چیز رو خلق کنیم. ما باید تکامل و انرژی براش بذاریم و با تکامل خلقش کنیم. فقط خداست که صاحب قدرت کن فیکونی هست که بلافاصله که اراده کنه، همون لحظه موجود میشه. ولی همون خداوند قانون تکامل رو طراحی کرده تا ما رشد و پیشرفت کنیم. و خودش هم از همین قانون جهان رو خلق کرده. توی قرآن بارها گفته آسمانها و زمین رو در شش مقطع تکاملی زمانی خلق کرده.حتی کلمه «ثم» توی آیه به معنی بعداً مفهومش اینه که طی یک روند تکاملی. ثم معنی بعداً داره ولی مفهوم «بلافاصله بعد» نمیده، معنی «بعد از طی کردن یک روند تکاملی» میده.
هر چند طبق توصیف قرآن ما میتونیم انکار کنیم ، ولی انکار ما به معنی ابطال قانون نیست. قوانین وجود داره و کماکان با قدرت دارن کار میکنن.
—————————————————————————
مثال پیشرفتهای امباپه خیلی ارزشمند بود. با اینکه من اصلا چیزی از فوتبال نمیدونم و بازیکن ها رو نمیشناسم ولی بخاطر مثالهای استاد عباس منش میدونم امباپه کیه.
(یه چی بگم دسته جمعی بخندیم روحمون شاد بشه، نامبرده ته اطلاعات فوتبالیش اینه که میدونه پرسپولیس قرمزه ، استقلال آبی ، و آخرین مسابقه فوتبالی رو که دیده بازی ایران و استرالیا بود که خداداد عزیزی گل زد؛ شناخت من از یه سری بازیکنان فوتبال منوط میشه به کلیپهای طنز فضای مجازی و مثالهای استاد عباس منش)
مثال پیشرفت امباپه باعث شد من متوجه یه ایراد جدی در نگاه خودم بشم نسبت به افراد موفق.
ما از جایی که افراد وارد مرحله تصاعد میشن اونها رو میشناسیم بدون اینکه مرحله تکامل شون رو بدونیم. فکر میکنیم یه بی عدالتی رخ داده و دنبال این هستیم که لوبیای سحر آمیز ما هم یه شبه قد بکشه و به آسمون برسه و بتونیم یه مرغ تخم طلا بدست بیاریم؛ اینها همه اش قصه است.
همه این مدت من داشتم تکامل خودم رو با تصاعد دیگران مقایسه میکردم. این یکی از اون قطعات ارزشمند پازل بود که به عمق جانم نشست و یه حس آرامش بهم داد. (اون حس آرامش شاخص خوبیه که آگاهی رو دریافت کردم)
برای تکامل من باید از تکامل افراد الگو برداری کنم و درسها رو بگیرم. این باعث رشد و پیشرفت من میشه ، نه اینکه تصاعدشون رو با تکامل خودم مقایسه کنم و بیام پایین.
استاد واقعاً ازت ممنونم که بخشی از اضطراب و استرس و عجول بودن من با درک همین تکامل و تصاعد کاهش پیدا کرد.
از دوره احساس لیاقت یاد گرفته بودم که مقایسه بسیار سمی و آسیبزاست ولی نمیدونستم چرا. الان به درک خیلی بهتری رسیدم.
آدمهای موفق معمولاً تا توی پروسه تکامل هستن خیلی گمنام و ناشناخته هستن، و از وقتی وارد تصاعد و موفقیت های بیشتر و پی در پی میشن شناخته میشن و هر موفقیت میشه تبلیغ برای موفقیت بعدی. (امیدوارم همینو درک کنم و به عملم تبدیلش کنم)
—————————————————————————
حتی درک همین موضوع تکامل و تصاعد هم خودش تکاملی بود، وگرنه توی دوره دوازده قدم ، از همون قدم اول استاد داره تکامل رو فریاد میزنه. و من میدونستم تکامل بسیار مهمه ولی با این فایل قطعات پازل تکمیل تر شدن.
واقعاً ازتون متشکرم.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که به مرور زمان و تکاملی دارم این آگاهی ها رو دریافت میکنم.
خدا رو شکر که الان میتونم حرص و طمع و عجله ام رو بهتر کنترل کنم. همین که اضطراب ناشی از این نجواهای شیطانی کم بشه و آرامش و احساس خوب جایگزینش بشه ، بخش زیادی از توان ذهن و تمرکز مون آزاد میشه که میتونیم اختصاصش بدیم برای رسیدن به خواسته هامون.
الهی صد هزار مرتبه شکر.
استاد عباس منش عزیز ، استاد شایسته بزرگوار از شما بینهایت ممنون و متشکرم ، بخاطر این فایلها و بخاطر این پروژه تمرکز روی خانه تکانی ذهن مون.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
سلام حمید عزیز
امیدوارم خوب و عالی باشی
نکته ای که در خوندن کامنت شما برای من کاملا جا افتاد این بود که مسیر تکامل خودمون رو با تصاعد دیگران مقایسه نکنیم.
دقیقا نکته ای که استاد در مثال امپابه کاملا عالی توضیح دادن.
(من هم امباپه رو از یه بازی کامپیوتری شناختم (ایموجی خنده) و یادمه که خیلی حسم به شخصیتش مثبت بود با اینکه از نظر تکنیکی هییییچ شناختی ازش نداشتم ، که الان فهمیدم علتش چی بود )
ممنونم که برداشت خودت رو از این جلسه نوشتی و به من و بقیه ی دوستان کمک کردی تا بهتر موضوع تکامل در این جلسه رو درک کنیم و برامون جا بیفته :)
در پناه الله موفق باشی :)
استاد عزیزم سلام
بسیار بسیار بخاطر توضیحات این فایل در خصوص موضوع تکامل که به نوعی ادامه جلسه ۱۴ ثروت هم میتونه باشه ، سپاسگزارم و به جرأت میگم دروازه عظیمی در ذهن من باز کردی و هرچقدر در مورد تکامل صحبت کنیم کم گفتیم چون این موضوع از زوایای بی شماری قابل بحثه و تمام زندگی را در بر میگیره ….
موضوعی که امروز در ذهنم جرقه زد و گفتم اینجا هم مطرحش کنم این بود که امروز موقع پیاده روی داشتم جلسه ۱۳ ثروت را که در مورد باور فراوانی هست گوش می کردم تا رسید به اون جایی که شما گفتید « فراوانی در زمان » ، خدایا من دیگه همین کلمه را گرفتم و فکرم همین جور پرواز میکرد طوریکه وقتی به خودم اومدم دیدم دارم می دَوَم و همپای فکرم دارم پرواز می کنم …. اصلا انسان ها چون فراوانی در زمان را باور ندارند عجله میکنند و حرص میزنند که هر چیزی را زودتر انجامش بدند … حالا این فراوانی در زمان تعابیر متعددی داره ولی ریشه تمام اونها به باور کمبود وقت و زمان برمی گرده … مثلا من چند ماه دیگه چهل ساله م میشه و این شده یک ترمز برای من که چهل سالت شد و ثروتمند نشدی ، حالا بماند که به دلیل اینکه دارم روی خودم کار میکنم ، احساس من روزبروز داره جوون تر میشه و خودم روزبروز دارم سرحال تر و شوخ طبع تر و باانگیزه تر میشم اما اون ترمز باور کمبود زمان همین جور در ذهن من مشغول فعالیته و اجازه نمیده من از اینکه برعکس سنم دارم پیش میرم و هرروز پربارتر میشم لذت ببرم در حالیکه بقول دبیر قرآن دبیرستان مون ، زمان و مکان مال این دنیاست و در اصل خلقت ، ما با زمان و مکان روبرو نیستیم یعنی بهشت جاییه که فقط خیر و خوبیه بدون اینکه چیزی در اونجا زود بشه یا دیر بشه یا تمام بشه یعنی اصلا سرعت و ساعت در بهشت معنا نداره و بهشت یک حقیقت از ناحیه خداست و خداوند یک سیستمی هست که حتی برای پیشبرد خودش هم عجله نمی کنه چون سرعت براش تعریف نشده ولی لذت و زیبایی براش تعریف شده و اگر ما میخواهیم با این سیستم هماهنگ بشیم باید مثل خودش رفتار کنیم و خدا هم بخاطر اینکه دیر نشه و زودتر به فلان چیز برسیم کمکی به ما نمی کنه چون اصلا اینجور کمک کردن ها که به زعم ما کمک محسوب میشه در ذاتش نیست و سیستم خداوند به ته ذهن ما جواب میده ، به باورهای ما پاسخ میده ، بدون اینکه براش مهم باشه که من چند ساله هستم یا می خوام از کسب و کارم زود نتیجه بگیرم یا میخوام فلان هنر را زودتر یاد بگیرم که بتونم زودتر ازش پول بسازم ، یا هرچیز دیگری که من میخوام زودتر انجامش بدم … اصلا برای سیستمِ دارای انرژی ، زمان رسیدن من به خواسته هام مهم نیست ، سیستم به باورهای من جواب میده پس من اگر باهوش باشم بجای هر عجله ای ، روی باورهام کار میکنم که سیستم بدون برخورد با ترمزهای من که غالبا با طمع و حرص و عجله این ترمزها شکل گرفتند ، براحتی به باورهای جدید من جواب بده و به این صورت شرایط زندگی من ، فرصت های شغلی من ، موقعیت های من ، ارتباطات من و بینهایت اتفاقات دیگر در زندگی من تغییر کند و من به این نتیجه رسیدم که اگر فراوانی در زمان را باور کنم و باور کنم که هیچ محدویت زمانی در رسیدن به خواسته هام وجود نداره ، اون وقت هست که «زمان» ، بعنوان یک عامل بیرونی تأثیر گذار ، خودش را از زندگی من خارج میکنه و من بجای عجله برای رسیدن به خواسته های بزرگ ، از داشتن نعمت ها و رسیدن به خواسته های کوچیک لذت میبرم و در واقع هرچقدر من کمبود وقت و کمبود فرصت را بیشتر باور کنم ، بهش قدرت بیشتری میدم و در نتیجه مدام باید عجله کنم تا زودتر برسم و همین عجله باعث میشه تکاملم را طی نکنم و از مسیر لذت نبرم تازه اگر مسیری وجود داشته باشه ، که وقتی من خوب بهش فکر می کنم می بینم در حالت عجله ، اصلا مسیری تشکیل نمیشه که بخواد لذت بخش باشه یا نباشه ….. ولی اگر آرامش باشه و احساسِ خوب باشه ماشین زندگی خودش شروع به حرکت کردن میکنه و همون مفهوم گاز دوره کشف قوانین شکل میگیره و در واقع عجله ها و رعایت نکردن تکامل ، برخلاف اون چیزی که همه میخواهند باهاش سریع تر برسند ، بصورت ترمز عمل میکنه و نه تنها چرخ های ماشین را از حرکت باز می دارند بلکه باعث میشه ما هرگز به خواسته هامون نرسیم …
خب سؤالی که در مورد جلسات ۱۳و۱۴ دوره ثروت برای من پیش آمده بود فکر می کنم با صحبتهای استاد در لایو دیشب برطرف شد ، سؤال من این بود که عشق و علاقه ی من به هنر چه موقع منو به ثروت می رسونه ؟ جواب اینکه وقتی من برای خودم یک مسیر در نظر بگیرم و از این مسیر لذت ببرم و مطمئن باشم در این مسیر هم تکامل هست هم تصاعد ، بدون اینکه مدام به عناوین مختلف به عامل زمان توجه کنم چون توجه به زمان باعث سرعت و عجله میشه که برای سیستم تعریف نشده و عملکردش در ناحیه دریافت پاسخ از طرف من مختل میشه یعنی سیستم بی نقصه و منم که پام را روی ترمز زمان گذاشتم ، یعنی اولش من آرام آرام در حال یاد گرفتن هستم و باور دارم که باران همچنان می بارد و اینطور نیست که وقتی من هنوز مهارت کافی را کسب نکردم و وقتی در حالت تکامل هستم از دریافت نعمت محروم باشم ، خداوند به لاک پشت ها هم رزق می دهد ، خداوند هوای مورچه ها را دارد ، هیچ یوزپلنگی بخاطر سرعتش موفق به دریافت باران بیشتر نمی شود ، خداوند هر موجودی را با طبیعت خاص خودش خلق کرده ولی باران نعمتش را بر لاک پشت و مورچه و یوزپلنگ به یک اندازه گسترانیده است ، آسمان در هیچ نقطه ای قطع نمی شود ، انسان باید درک کند که باران فراوان الهی لحظه ای متوقف نمیشود اما جایگاه حضور ما در مسیر تکامل متفاوت است و دویدن در این جاده یعنی نرسیدن ، دویدن یعنی ایستادن ، دویدن یعنی سرعتی که تو را از دیدن زیبایی ها محروم کند ، دویدن یعنی گمراه شدن و به بیراهه رفتن …. تکامل در ثروت یعنی من به اندازه قطر ظرفم از نعمت ها بهرمند میشوم ، نه به اندازه مهارت هایم ، و منطق این صحبت هم ، استاد هنر من هست که علی رغم داشتن مهارت بسیار چون قطر ظرفش کوچک است آنچنان درآمدی ندارد ولی من با اینکه در حال یاد گرفتن آن مهارت و آن هنر هستم اما به لطف الله روزبروز قطر ظرفم بزرگتر میشود و خداوند از دستان بینهایتش به من نعمت میدهد و من واژه نعمت را خیلی دوست دارم چون در ذهن من از ثروت گسترده تر است و خداوند هم از این واژه استفاده کرده است …. اهدنا الصراط المستقیم ما را به راه راست هدایت کن ، اولا مسیر مستقیم و بدون پیچ و خمی وجود دارد و دوم اینکه این مسیر چراغ و تابلوی راهنما ندارد بلکه هدایتگری دارد که باید برای پیش رفتن از آن استفاده کرد پس اگر فکر میکنی با تکیه بر ذهنت میتوانی راه و چاه این جاده را تشخیص بدهی بدان که هرگز وارد این جاده نمی شوی ولی اگر باور داری که این جاده خداوندی دارد که هدایت تو را در هر لحظه بر عهده گرفته است بسم الله ………
و تسلیم یعنی اینکه تسلیم هدایت باشی که اگر اینطور باشد تو آرام آرام در این مسیر نعمت دریافت میکنی و واژه نعمت عظیم است چون تو در این جاده به همه چیز دسترسی داری ، تو علاوه بر نعمت ها به زیبایی ها دسترسی داری ، تو از باران خیس میشوی ، تو چمن ها را لمس میکنی ، تو پاهایت را در رود ها می گذاری و انگشتانت را در آب تکان میدهی ، تو صدای پرندگان را می شنوی ، تو گاهی دراز میکشی ، تو مجبور نیستی مدام راه بروی ، تو از عطر گیاهان مست میشوی ، تو لذت می بری ……. لذت ……..
به نام خداوند یکتای جهان آفرین
سلام به بنده ی عزیز خدا
خداروشکر میکنم که میتونم برات بنویسم، در واقع برای خدایم که درونِ شما هم هست، خداروشکر میکنم به خاطر وجود ارزشمندت اندیشه جان .. ممنونم دوستِ عزیز و در صلح و آگاه و ثروتمندم
داستان از این قراره که دیروز این سوال برام ایجاد شد که چرا من، موقع خرج کردن احساسم خوبه در حالی که با باور بازگشت ده برابری پول هم عمل میکنم با احساس خوب ها با باور فراوانی اما اما توی دریافتش دریافت نمیکنم اونی که میخوام و یا اصلا دریافت نمیکنم یا دیر میاد .. هیچ وقت این سوال را از خودم نپرسیده بودم اما دیروز وقتی به عملکردم داشتم نگاه میکردم دیدم که دقیقاااا توی مرحله ی دریافت مشکل اساسی دارم پام رو ترمزه .. چند ساعت پیش یکی از دوستان عزیزمون بهم زنگ زد و توی صحبت هاش اسمِ شما را آورد و در مورد زمان گفت .. برای من انگار بار اول بود اینا را دارم میشنوم .. یک جورایی همون آشنایی .. بعدش وقتی که کامنت سفرنامه ام را نوشتم و گفتم حالا بیام کامنت واسه این قسمت بذارم دو تا پیام را کلیک کردم که بخوانم پیام .. و شما وقتی شروع کردم به خواندنش خواندم و خواندم و تحسین کردم و لذت بردم و حال کردم تا اینکه رسیدم به دقیقااااا پاسخِ سوالم توی این سوالی که شما چند روز پیش پرسیده بودی و جوابش را دریافت کردی .. خدای من .. و این نوشته خدا میدونه چقدر تا الان ارزش ایجاد کرده چقدر پاسخ سوالهای دیگه ای شده که تونسته بهتر حالا تکامل را درک کنه و البته تایید این باور که خدای درونم پاسخ هر سوالی را به خوبی میدونه و در زمان و مکان مناسب بهم پاسخ را میدهد. مثل الان.
وقتی شما نوشتی چطور میشه از عشق و علاقه ام به هنر به ثروت برسم من همین را این نوشتم:
عشق و علاقه ی من به
– سفــر و تولیدمحتوای نوشتاری و تصویری و صوتی –
چه موقع منو به ثروت می رسونه ؟
جواب اینکه:
وقتی من برای خودم یک مسیر در نظر بگیرم و از این مسیر لذت ببرم و مطمئن باشم در این مسیر هم تکامل هست هم تصاعد، بدون اینکه مدام به عناوین مختلف به عامل زمان توجه کنم چون توجه به زمان باعث سرعت و عجله میشه که برای سیستم تعریف نشده و عملکردش در ناحیه دریافت پاسخ از طرف من مختل میشه ..
و همین که خط اول را نوشتم دیدم نوشتی مسیـــر خودم .. مسیر تکاملی من چی میتونه باشه؟ چیزی غیر از روند باورسازی توی این مورد نیست
یعنی اینکه احساس خود ارزشی کنم احساس لیاقت را در خودم ایجاد کنم خواسته ام توی این مسیر مشخص بشه و باورهای هم راستای خواسته ام را ایجاد کنم و باورهای مالی البته عالی بسازم و .. استمرار و استمرار و استمرار ببخشم .. ثروت میاد .. ثروت نتیجه ی طبیعی شناخت خودم هست .. میاد .. ثروت نتیجه ی طبیعی تطابق خودم با رشد دنیاست
خدایا شکرت
ممنونم ممنونم ممنونم عزیزم .. الهی که همیشه لبت خندون باشه و دلت شاد ..
اما به راستی یک مسیر خوب چه ویژگی داره! …
سلام بر اندیشه ی نازنینم
چقدر حجت را تمام کردی عشق من چقدر چقدر من دیوانه ی این درک بی نظیرت شدم بی نهایت لذت بردم چقدر عمییق تر شد ذهن من با درک بی نظیرت
با تمام وجودم تحسینت میکنم برای این درک عمیقت عشق من با تمام وجودم تحسینت میکنم که اینقدر زیبا داری روی خودت کار میکنی خداوند هدایتگرم رو هر لحظه سپاسگذارم که کلام چقدر زیبا بر تک تک دستان نابش جاریست عاشقتونم
چقدر بی نظیر از فراوانی زمان گفتین که دقیقا این زمان اصلا تو سیستم یگانه ی خداوند و قوانین ثابتش اصلا معنا نداره و تعریف نشده و این زمان یعنی محدود بودن و اصلا اجازه ی لذت بردن و در لحظه بودن رو ازمون میگیره چقدر بی نظیر بود
با تمام وجودم تحسینتون میکنم برای این اتصال نابتون عاشقتونم
عاشقتونم و
بهترین های بهترین ارو براتون میخوام
الهی که هر لحظه غرق شادی و غرق درک بهتر و عمیق تر و بی نهایت غرق ارامش و نعمت های بیکران ربم باشین
سلام خدمت دوست عزیزم🌹🌹
خدایا شکرت که امروز هم لیاقت
داشتم از این گنج الهی لذت ببرم
اندیشه عزیز امیدوارم حال دلت عالی باشه ،،اسم پر انرژی شما منو میبره به دوره عزت نفس ،،من در ابتدای راه با شما خوب خدا آشنا شدم
ماشالا هزار ماشالا در دوره ثروت شرکت دارید
اندیشه جان نمیخام حرف اضافی بزنم ولی اطمینان دارم شما یکی از موفق ترین افراد این سایت هستید و خواهید شد
از اینکه تجربه زیبای خودتون را با ما به اشتراک گذاشتید ممنونم
آرزوی سلامتی ،سعادت و خوشبختی و ثروت از درگاه الله یکتا برای شما خوب خدا آرزومندم 🙏🌹
سلام آقای مهرجوی عزیز
حرفهای دوستانم هرگز اضافی نیستند و من با جان دل گوش میکنم و پاسخ های دوستانم را می خونم …. از لطفی که به بنده دارید ممنونم و قطعا اعتبار این لطف ، به نگاه زیبای خود شما برمی گرده …. اگر موفقیت را مسیر بدونیم ، نه مقصد ، باید بگم که همین الان هم همه ما موفق هستیم به شرطیکه در حال لذت بردن از مسیر باشیم …. امیدوارم همواره خوشحال و راضی باشید
سلام خانم اندیشه
واقعا لذت بردم ، خیلی دلچسب بود و آگاهی دهنده
مخصوصا اونجایی که گفتید :« تکامل در ثروت یعنی من به اندازه قطر ظرفم از نعمت ها بهرمند میشوم ، نه به اندازه مهارت هایم»
آخ چقدر این جمله درسته.من خودم فوتبال بازی میکنم و قبلنا فکر میکردم که باید مهارتهام رو افزایش بدم تا یه باشگاهی منو ببینه و منو جذب کنه و از این حرفا و فکر میکردم برای حفظ جایگاهم باید توی اون باشگاه ، خوب فوتبال بازی کنم تا مربیان رو راضی کنم و جایگاه من تثبیت بشه درصورتیکه به خاطر باور کمبود هیچوقت هم هدایت نمیشدم به اون شرایط و باشگاه و وقتی هم هدایت شدم به یه باشگاه تو شهر خودمون ، چون همین طرز فکر بود ، کلی سختی و عذاب به خودم دادم و چقققدر عجله و بدو بدو داشتم برای رسیدن به هرچیزی
اینو گفتم چون خیلی وقتا از سر شرک و فراموش کردن اینکه کیه که این نعمتها رو بهمون میده هست که دنبال این هستیم که مهارت هامون رو افزایش بدیم تا دیده بشیم تا کسایی که فکر میکنیم قدرت دارن ، دستمونو بگیرن.خیلی خوشحال میشیم تو دلمون و میگیم حالا که من دارم قشنگ بازی میکنم ، الان یکی اون بیرون منو میبینه و دستم رو میگیره و موفقم میکنه ، این دقیقا چیزی بوده که در تمام دوران نوجوانی بهش باور داشتم
افزایش مهارت در کار مورد علاقه اصلا ایرادی نداره و اتفاقا این نتیجه طبیعی همون باور فراوانی و احساس لیاقت هست که ختم میشه به اون مهارتها که مسئله ای رو از فوتبال یا تیمی ، حل میکنه و باعث ورود ثروت میشه ولی این که با چه دیدگاهی ما بخواهیم اون مهارت رو ایجاد کنیم ، مورد بحثه.با این دید که من میخوام لذت ببرم و چون از به عنوان مثال فوتبال لذت میبرم ، میخوام اون مهارت ایجاد بشه که خود این چقدر مسیرم رو مستقیم میکنه یا از سر اینکه قدرت دادم به کسی و میخوام بهم توجه بشه هست که میخوام این مهارت رو ایجاد کنم و اینجا تفاوت حاصل میشه و چقدر در حالت دوم مسیرم میشه سختی پشت سختی و عذاب
و چون قدرت دادم به بیرون از خودم و باور ندارم که به من قدرت خلق داده شده و خدایی هست که او این قدرت رو بهم داده و خودش منبع تمام نعمتهاست و حامی و هدایتگرمه در مسیر مستقیم ، تکاملی هم طی نمیشه که این قدرت دادن میتونه قدرت دادن به سن و زمان باشه یا کسی اون بیرون و …
ازتون متشکرم بابت این کامنت زیبا
از اون دسته کامنت هایی هست که مثل یه دوره میمونه و کلی آگاهی رو به آدم میده و نشون از درک بالای نویسنده اش از قانون داره
درود بر شما
دوستون دارم
در پناه خدا شاد باشید
📍📍📍📍📍📍📍📍📍
سلاممم به اندیشه عزیزممم
این چند روز مخصوصا وقتی دیدم که دوستانم میخوان مهاجرت کنن یا دارن رانندگی یاد میگیرن یا بلدن
یا یه سری چیزای دیگه توجهم روی سن بود
یه چیزی میگفت تو که سنت کمه
توکه سنت کمه
سن من نصف سن شماست
ولی دقیقا من برای رانندگی یاد گرفتن
برای مهاجرت کردن این ترمز را پیدا کردم
جالب است که برای شما اینه که سنت بالاست و نمیتونی
برای من اینه سنت پایین و نمیتونی
که این مورد شده از همون برچسبایی که به ایمان میزنند
در صورتی که پدر خودم توی سن 40 به بالا دست به فرمون شد
در حالی که هر پسری با احتمال زیاد دست به فرمون شده
تازه اون موقع کلی تمرین کرد و راه افتاد
و
اما در کنارش دوست خواهرم و
همینطور توی تبلیغات پورش پانامرا جدید که اومده دختری 16 ساله انتخاب کردن که توی تست مارپیچ با ماشین پورش در زمان کم رکورد عالی زد
خداروشکررر
خداروشکر
که هدایت شدم به کامنت شما
اندیشه جان این صلابت در قلمتان را تحسین میکنم
قلبا عاشقت هستم تا حالا باهم صحبتی نداشتیم ولی حسی درونم میگه شبیه منی
عاشقتم
مریم♥️
سلام اندیشه عزیزم
اسمت واقعا برازندته من این کامنتت رو همین امشب خوندم
امروز دقیقا جلسه سیزده و چهارده ثروت رو گوش میکردم و گفتم بیام لایو نوزده رو هم گوش کنم که مکملشونه لایو رو نگاه کردم وقتی کامنت تورو دیدم گفتم شب با تمرکز بخونمش
سر شب درباره کارم یه مسیر رو ترسیم کردم مسیری که وقتی به چه مرحله برسم انتظار گسترش و سود ازش داشته باشم و دقیقا امروز گفتم عجله ای که ندارم میخوام با لذت تلاش کنم و ادامه بدم بزار تکامل و تصاعد خودشون کارشون رو بکنند
و وقتی به این قسمت متنت رسیدم مسیری که واسه خودم ترسیم کردم از جلو چشمم رد شد
“وقتی من برای خودم یک مسیر در نظر بگیرم و از این مسیر لذت ببرم و مطمئن باشم در این مسیر هم تکامل هست هم تصاعد ، بدون اینکه مدام به عناوین مختلف به عامل زمان توجه کنم چون توجه به زمان باعث سرعت و عجله میشه که برای سیستم تعریف نشده و عملکردش در ناحیه دریافت پاسخ از طرف من مختل میشه”
بحث فراوانی در زمان هیچوقت اینطوری بهش نگاه نکرده بودم و با اینکه میگفتم زمان مهم نیست اما همیشه مهم بود و همیشه سنم رو با اون هدفی که در نظر گرفتم حساب و کتاب میکردم اصلا من فراوانی در زمان رو اینطوری درک نکرده بودم
فراوانی در زمان واقعا مهم نیست که ما چند سالمونه و کی به هدفمون میرسیم چون مقصدی وجود نداره همینکه مسیرمون رو پیدا کردیم این مهمترین هدفه بقیه اش فقط رفتن تو اون مسیر هست و لذت بردن از مسیر ما اصلا چرا دوست داریم ثروتمند شیم تا لذت بیشتری رو تجربه کنیم
“اگر فراوانی در زمان را باور کنم و باور کنم که هیچ محدویت زمانی در رسیدن به خواسته هام وجود نداره ، اون وقت هست که «زمان» ، بعنوان یک عامل بیرونی تأثیر گذار ، خودش را از زندگی من خارج میکنه و من بجای عجله برای رسیدن به خواسته های بزرگ ، از داشتن نعمت ها و رسیدن به خواسته های کوچیک لذت میبرم ”
اصلا این کامنتت بینظیره مثل کامنتای جلسه ١۴ و کامنت جلسه ١۵ ثروت
بینهایت ازت ممنونم به خاطر وقتی که گذاشتی و این کامنتارو نوشتی
هر جا هستی ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی عزیزم
🌺❤️
به نام خداوندِ هدایتگرم.
سلام به همه ی عزیزان
اندیشه جان عجب متن جذابی نوشتی.
خیلی کیف کردم با این قسمتش:
رعایت نکردن تکامل، برخلاف اون چیزی که همه میخواهند باهاش سریع تر برسند، بصورت ترمز عمل میکنه و نه تنها چرخ های ماشین را از حرکت باز می دارند بلکه باعث میشه ما هرگز به خواسته هامون نرسیم …
عالیه به شدت.
کمکم میکنه بهتر درک کنم اگه میخوام اتفاقاً به خواسته ام برسم، کمتر شتاب و عجله کنم، آروم تر باشم.
چرا؟ چون اگه آروم نباشم قضیه برعکس عمل میکنه و شتاب باعث دوریِ من از خواسته ام میشه…
این فحوا رو استاد بارها تو فایلهای متفاوت بهش اشاره کردن.
این مدلی هم که شما نوشتی برای من خیلی جالب بود، ممنونم ازت اندیشه جان.
امروز که فایل رو گوش کردم و لذت بردم، هدایت شدم که کامنت بذارم و حتما بگم که چقدر این فایل خوب بود و هست.
بعدش با خودم گفتم بخونم کامنت های بچه هارو تا ببینم احساسِ اونا چیه از این فایل…
خوندنِ کامنت بچه ها هم برام عالی و لذت بخش بود چون هر کدوم از بچه ها از یه زاویه نگاه میکنن به فایل و مینویسن از احساس و درکشون پیرامون مبحثِ جذاب روند تکاملی.
استاد جان خیلی ممنونم ازتون برای این فایلِ هدیه ی بسیار ارزشمند و موثر برای بهبودِ کیفیتِ زندگی مون.
خدا رو شکر برای همه چیز
خدا رو شکر برای همیشه
قبل از هر چیز خداوند را سپاس می گویم که استاد ما همچنین شاگردانی مثل اندیشه جان دارند که این قدر زیبا درس پس می دهند فوق العاده لذت بردم
این فایل به عنوان نشانه امروزم برام اومد من الان یک پروژه کاری خیلی فوری را در دست دارم و همش توش عجله و استرس است چقدر امروز قشنگ هدایت شدم به این فایل
هنوز البته حرفهای استاد را گوش ندادم ولی حرفهای اندیشه عزیزم حجت را بر من تمام کرد و هدایت خداوند عزیزم را شنیدم که بهم گفت آرام باش و لذت ببر و عجله نکن و تماما این روزها با همین پیام در آرامش هستم و حرفهای مدیرمان که هی منو تشویق به عجله می کنه روم تاثیری نداره امروز یکم حسم عجله بود که باز خداوند مهربان منو هدایت کرد که نه فقط آرام باش در مسیر باش و حرکت کن ممنون از خداوند که من را در این مسیر قرار داد ممنون از استاد عزیزم که همیشه با وجودشون مسیر را لذت بخش تر جلو می رویم و ممنون از اندیشه عزیزم که اینقدر زیبا پیام خدا را به من رساندند و این قدر زیبا درسهایی که آموختند را بیان کردند من یک صفحه برای خودم درست کردم و تمام کامنتهای زیبای بچه ها را اونجا کپی می کنم و می خونم چون این نکاتی که بچه ها می گن انگار تکرار درس استاده با تمرین های عملی
ممنون از دوستانی که اینقدر زیبا تجربیاتشون را می گن و باعث می شن ما در مسیر مستحکم تر بشیم خدا را شاکرم که هر لحظه از زندگی ام شده آموزه های استاد و هر لحظه زیبایی زیبایی و پیام خدا برای هر لحظه زندگی ام
بهترینها را برای همه اهالی سایت الهی عباسمنش از خداوند مهربان خواستارم
سلام اندیشه خانم عزیز
چقدر خوب از زمان گفتید
منم چون هم سن و سال شما هستم 😷😜😏 درک میکنم که بگین دیر شده و باید زودتر به نتیجه برسیم و عجله داشته باشیم و بخواهیم زودتر به نتیجه برسیم 👻👻👻
ولی نمیشه قانون قانون و نقض نمیشه
پس از لحظه لحظه زندگی ام لذت ببرم
😉😉😉
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
سلام آقای کفاش
ببینید حالا فرض کنید استاد اون هفده هجده تا ملک ایران را نداشت که ببخشه ، فرض کن استاد توی بورس سود نمی کرد ، فرض کن استاد اون ملک هشت خوابه تمپا را نداشت ، فرض کن اون همه موتور نداشت ، خب چی میشد ؟ هیچی نمی شد ، چون استاد که از این املاک ایران پولی به جیب نزده و موتور ها هم برای تفریح یا کلکسیون هستند ، سود سهامش هم که کلا نگرفته و تازه استاد تمام اینها را توی هشت نه سال بدست آورده و روزبروز هم داره جوون تر و با تجربه تر و معنوی تر و صمیمی تر میشه ، پس چرا ما عجله کنیم واقعا ، ما باید با لذت روی خودمون کار کنیم و با تمام اجزای زندگی عشق بازی کنیم ، اصلا وقتی در دنیایی زندگی میکنیم که هم مملو از فراوانیه و هم اینکه این فراوانی در همه جاش یکسان پخش شده پس چرا همین لحظه من احساس ثروتمند بودن نکنم ؟؟ بخدا بخدا بخدا همین الان ما ثروتمند هستیم و من اینو با باور دارم میگم و شعار نمیدم ، من وقتی فراوانی را باور می کنم دیگه خیالم راحته ، اصلا نمی فهمم که مردم بابت چه چیزی عجله میکنند ؟ میخواهند به چی برسند ؟ به چیزی که موجود هست ؟؟!! فراوانی که خودش هست ، پس دیگه چرا ما می دویم ، حالا هر سنی که داشته باشیم ، واقعا بجای توجه به عدد سن مون بیاییم چشم ها را ببندیم و فراوانی را تنفس کنیم و باور کنیم هوایی که استنشاق میکنیم پر از نعمته یعنی من با هر نفسم ثروت را وارد بدنم میکنم ، بخدا این ها دارند جزیی از اعتقادات من میشند …. حیف نیست به عدد سن مون توجه کنیم اونم توجه منفی ؟؟
سلام اندیشه خانم عزیز
من قصد جسارت نداشتم
پاسخ تون خیلی عالی بود
من هم خیلی دارم روی باور فراوانی کار میکنم و پاشنه آشیل من هست
باز هم ممنون از حسن توجه شما.
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند باشید
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
به نام الله بکتا
سلام اندیشه زیبایم
چقدر لذت بردم گلم از کامنتت
وقتی در مورد فراوانی زمان گفتی و توضیح دادی ، چشمام باز و بازتر میشد
خدایا اا آگاهی ها چقدر بی نهایت هستن و من بعد از حدود ۲ سال که در این مسیرم، میفهمم تازه ب بسم الله هستم
این همون تکاملی هست که تا ابد ادامه داره و من به اندازه ظرف وجودم و رشدم، برداشت میکنم و نتیجه میگیرم
بسیار سپاسگذارم که کامنت گذاشتی و درس بزرگی بهم یاد دادی عزیز دلم
خدایا هزار بار سپاس
برایت بهترینها را آرزومندم♥️🥰🥰
سلام زهرا جان
سپاسگزارم …. خود من حسابی فکرم مشغول فراوانی در زمان شده چون از زوایای متعددی قابل تعمقه …. حتی به جایی رسیدم که « تکامل = باور فراوانی در زمان » ، شده یک فرمول ذهنی برام …. و واقعا اگر ما محدودیت را از زمان حذف کنیم دیگه عجله نمی کنیم دیگه حرص نمی زنیم دیگه طمع نمی کنیم و در یک کلام تکامل را باور میکنیم و می پذیریم و خیلی راحت و مطمئن ، در مسیر خواسته ها قرار می گیریم و با لذت قدم داخلش می گذاریم
سلام اندیشه جان. مثل همیشه بسیار زیبا نوشنی.
وای انویشه جان من عاشق نوشته های تو هستم . دیشب توی نشانه رورم این کامنت زیبای تو را خوندم و بسیار حال کردم چرا که جواب چند روز سوالاتی که در سرم می گذشت را خدا با خواندن کامنت فوق العاوه تو که انگار برای من نوشته بودی داد.
کامنت تو پاسخ خدا با من بود برای اینکه ترمز من کجاست که اون جور که می خواهم جواب نگرفتم تا الان. و من ترمز خودم رو که باور کمبور زمان هست پیدا کردم . بله وافعا وقتی توی مسیر زندگی به زمان به طرق مختلف فکر می کنی پات رو گذاشتی روی ترمز و نمی تونی پاسخ های خواسته هات رو که جهان برات آماده کرده دریافت کنی.
من تصمیم گرفتم هر وقت ذهنم در خصوص زمان سوال کرد که چرا چنین نشده تا حالا سریع به خودم بگم فاطمه جان این ترفند جدید ذهن برای آدمهایی هست که حرف و مسیر استاد رو باور کردن و می دونن و یقین دارند که حق هست و ذهن دستش ار اینکه باورهای محدود رو دوباره تگرار کنه کوتاه هست و می ره سراغ ابن عامل بیرونی خاموش که پس کی؟؟؟
بله وقتی از خودمون چنین سوالاتی می کنیم در واقع داریم به عامل بیرونی زمان قدرت می دیم و نوعی شرک هست و از طرفی طبق گفته دوست گلم زمان در زبان سیستم خداوند معنایی نداره و زمان و مکان مربوط به مسایل فیزکی است در متافیزیک راه نداره.
فهمیدم و تکرار می کنم که زندگی هر کدوم از آدمها مسیری هست که اگر می خوان در اون سریع جلو برن راهش دویدن نیست راهش عجله کردن نیست چون این جواب فقط نتیجه اش ترمز و ایستادن هست . بلکه راهش لذت بردن از هر چیز هر نعمت کوچیک و بزرگ نداره ، اگر زرنگ باشیم باید چشم و گوش و همه حواسمون رو جمع کنیمو همه تلاشمون رو بکنیم تا از همه چیز لذت ببریم و نذاریم چیزی از جلوی چشممون بگذره و لذت نبریم و روی باورهامون با گوش کردن به فایلهای استاد و انجام دادن تمرینات عمل کنیم و با زبان آرامش و لذت با انرژی منبا هماهنگ بشیم و از مسیر زندگی لذت ببریم و لذت بردن و آرامش داشتن رو به هیچ عاملی از جمله رسیدن له خواسته مورد نظرمون گره نزنیم. و به این ترتیب هر تعداد روزی رو که زنده باشیم زندگی کنیم و لذت ببریم.
خدایا شکرت . اندیشه جان بی نهایت ازت ممنونم به خاطر نوشته ها و درک عالیت.
سلام دوست عزیز.خدارا شکر که روزبه روز داری رشد میکنی،سپاس گزارم بابت کامنت مفیدی که گذاشتی،مخصوصا باورفراوانی زمان.خودمنم اهل هنر هستم، ی تایمی بخاطر کمال گرایی وعدم کنترل ذهن دست کشیدم از هنرم وبعداز مدتی دوباره شروع کردم ،ومجدد سپاس گزار هستم از شما بخاطر به اشتراک گذاشتن این قانون ،(فراوانی زمان)که تو اینم خیلی مشکل داشتم وامید به الله کنترلش میکنم
سلام به اندیشه عزیز
همیشه از خوندن کامنتهاتون لذت میبرم و این بار بیشتر از همیشه. چون دقیقا افکاری که در این چند وقت اخیر خیلی باهاشون کلنجار داشتم رو انگار جوابش رو از کلام شما دریافت کردم.
منم دقیقا همین باورها و کمبود زمان و عجله ها رو حس میکنم. من شروع کردم به یادگیری هنر نقاشی و با خودم فکر میکردم تا زمانی که در این هنر به مهارت برسی سنت بالا رفته و وقتی به درآمد برسی خیلی دیره. واقعا انسان عجوله. واقعا ذات انسان با عجله و طمع و حرص آمیخته شده، خصوصیاتی که نمیذاره ما از زندگی لذت ببریم، نمیذاره ما در لحظه حال باشیم و فقط به فکر زودتر رسیدنیم.
چقدر خوبه بتونیم از مسیر رسیدن به هدفمون لذت ببریم، از حل کردم چالشها، بزرگ شدن در مسیر، شوق و ذوق برای هر موفقیت کوچیک، و دیدن و لذت بردن از زیبایی ها و توجه به داشته ها.
ممنون از کامنت زیباتون.
براتون از خداوند شادی و نعمت و سلامتی آرزو میکنم.
سلام به تودوست عزیز
خیلی از کانتتون لذت بردم وعجیب وجه مشترکی درباره زمان وعجله باشما دارم(.البته چهار سال از کامنت گذشته و حتماالان درمدار بالاتری هستین)
خیلی از این جملتون تاثیر گرفتم.چه مثال قشنگی(خداوند به لاک پشت ها هم رزق می دهد ، خداوند هوای مورچه ها را دارد ، هیچ یوزپلنگی بخاطر سرعتش موفق به دریافت باران بیشتر نمی شود ، خداوند هر موجودی را با طبیعت خاص خودش خلق کرده ولی باران نعمتش را بر لاک پشت و مورچه و یوزپلنگ به یک اندازه گسترانیده است)
تاحالا به این مساله توجه نکرده بودم.که واقعابرای خداوند..بنده هاش همه یکی هستن و برسر همه موجودات نعمت میباره.چه کندباشی چه سرعتی و تیز..چه کم ذهن چه تیزهوش..
میباره ،باران نعمتش همیشه و همه جا و هر زمان .خدایا شکرت خدایا سپاسگذارم.که هیچ فرقی بین موجوداتت نزاشتی .و ماانسانهاهستیم که ذهن وباور محدود به فراوانی وداریم.
ممنونم استاد عزیز.برای همه اگاهی ها.
سلام به تودوست عزیز
خیلی از کانتتون لذت بردم وعجیب وجه مشترکی درباره زمان وعجله باشما دارم(.البته چهار سال از کامنت گذشته و حتماالان درمدار بالاتری هستین)
خیلی از این جملتون تاثیر گرفتم.چه مثال قشنگی(خداوند به لاک پشت ها هم رزق می دهد ، خداوند هوای مورچه ها را دارد ، هیچ یوزپلنگی بخاطر سرعتش موفق به دریافت باران بیشتر نمی شود ، خداوند هر موجودی را با طبیعت خاص خودش خلق کرده ولی باران نعمتش را بر لاک پشت و مورچه و یوزپلنگ به یک اندازه گسترانیده است)
تاحالا به این مساله توجه نکرده بودم.که واقعابرای خداوند..بنده هاش همه یکی هستن و برسر همه موجودات نعمت میباره.چه کندباشی چه سرعتی و تیز..چه کم ذهن چه تیزهوش..
میباره ،باران نعمتش همیشه و همه جا و هر زمان .خدایا شکرت خدایا سپاسگذارم.که هیچ فرقی بین موجوداتت نزاشتی .و ماانسانهاهستیم که ذهن وباور محدود به فراوانی وداریم.
ممنونم استاد عزیز.برای همه اگاهی ها.
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام عزیزان
اندیشه جان چقدر عالی بیان کردین عجله داشتن از صبح خدابهم میگفت بیا کامنت های این فایل بخون ودیدم پاشنه اشیلی بنام کمبود زمان ک ایقد عجله میکنم برای رسیدن و داشتم توی مسیر میدوم ،امروز متوجه شدم باید برگردم از اول به یادگیری مهارت مورد علاقه ام عجله باعث شد من خیلی از کارها نکنم یا بی کیفیت انجام بدم واین باعث دوباره کاری شد تا من یاد بگیرم با تمرکز و بدون عجله و با لذت کارهامو انجام بدم
بی نهایت ازت سپاسگزارم ک اگاهی هاتو با ما در میون میزاری
موفق باشی دوست خوبم
درود و احترام
عالی و تاثیر گذار لذت بردیم و استفاده کردیم
از خصوصیات بارز انسانها عجول بودن هستش و زمانیکه شما برای رسیدن به هدفی ، حتی انگیزه زیادی داشته باشی و قائل به رعایت نکردن قانون تکامل باشی لاجرم در طول مسیر و میانه راه دچار سرخوردگی هایی میشی که حتی ممکنه نتوانی خودت و احساسات و هیجانت را کنترل کنی و دوباره به مسیر قدم گذاشتن برای رسیدن به هدفت برگردی و اینکه حتی بتونی با سرعت کمتر پیش بری چون اون وقفه و سرخوردگی تاثیرات خودش رو گذاشته و نه تنها نمیتونی با سرعت اولیه به اون هدفت برسی بلکه بعد از وقفه و دل زدگی حتی به صورت آرام و پیوسته هم ممکنه نتوانی و انگیزه نداشته باشی . نتیجتا رعایت قانون تکامل از واجبات رسیدن به اهداف برنامه ریزی شده میباشد.
سپاس از کامنت زیبایتون شاد و پیروز و سلامت و ثروتمند باشید
خیلی عالی بود متشکرم
ستایش ۱۳ ساله
اندیشه عزیز ممنون بابت کامنت زیباتون.
در مورد فراوانی زمان اگه بیشتر توضیح بدین ممنون میشم. من سوالمو دقیق بپرسم بهتره: منتظر سفارت های امریکا هستم که باز شه و از اون طرف هم صاحبخانه ام خونه را لازم داره. چه باوری به نظرتون می تونم بسازم در مورد زمان که همه چی خوب پیش بره؟
سلام فرانک عزیز
این باور که من هستم که با کانون توجه خودم ، فرکانس به جهان ارسال میکنم و جهان بر اساس همون فرکانس ها به من جواب میده و به این شکل من خالق زندگی خودم هستم … طبق این تعریف ، شما باید ترمزهای که در مورد مهاجرت داری را برداری که استاد در دوره کشف قوانین در مورد ترمزها خیلی توضیح دادند و اینکه موضوع صاحبخونه را به مهاجرت ربط ندی ، نهایتا خونه را عوض میکنی دیگه ، کلا مسائل را بنویسید و سعی کنید در آرامش و جدا جدا حل شون کنید ، من فکر می کنم مهارت و قدرت حل مسائل خیلی مهمتر از موضوع مهاجرت باشه چون وقتی شما قانون حل مسأله را که استاد در خیلی جاها در مورد ش توضیح دادند را یاد بگیرید و اجراش کنید دیگه منتظر هیچ اتفاقی نمی مونید بلکه اتفاقات را خلق میکنید ، حالا آمریکا نشد یه جای دیگه هدایت میشید ، دست خدا را باز بگذارید تا هدایت بشید ، استاد در جلسه ۱۲ دستیابی به رویاها دقیقا همین موضوع را توضیح دادند که هیچوقت به چیز خاصی نچسبید بلکه خصوصیات خواسته را تعیین کنید و خود خواسته و زمان وقوعش را به خدا واگذار کنید مثلا نگید فلان شخص ، فلان ملک ، فلان کشور ، فلان شغل ، بلکه خصوصیات شخصی که میخواهید در رابطه باهاش قرار بگیرید ، خصوصیات کشوری که دوست دارید اونجا زندگی کنید که مثلا سرسبز باشه ، ساحل داشته باشه ، معتدل باشه ، بارانی باشه ، یا مثلا یک ملکی میخوام که ویوی فلان داشته باشه ، رنگ دیوارهاش فلان باشه ولی هرگز خونه خاص یا شخص خاص یا کشور خاص و خلاصه هیچ چیز خاصی را برای خودتون بزرگ نکنید که شرک تولید میشه ، چون چسبیدن و وابستگی میاره
سلام اندیشه عزیز،
ممنون أز کامنتتون و راهنماییتون. من جریان هدایتم به امریکا را در الگو ها گفتم. واقعًا اینی که می گن دست خدا را باز بزارید عینا در زندگی خودم دیدم که به سمت دانشگاهای امریکا هدایت شدم و دکترا پذیرش گرفتم در صورتیکه قبلا برای أقامت استرالیا اقدام کرده بودیم. فک کنم سوالو بد طرح کردم: برای اول سال ۲۰۲۱ باید دانشگاه امریکا باشم برای این چه باوری در رابطه با زمان بسازم؟ خودم با راهنمایی شما به این نتیجه رسیدم بگم خدا بهترین زمان منو می رسونه امریکا سر کلاس هام. اگه باور دیگه ای مد نظرتون هست ممنون میشم بگین.
سلامت و شاد و ثروتمند باشین.
سلام ، طبق صحبت های استاد باید این باور را بسازید که « فارغ از اینکه سفارت آمریکا بسته باشه و فارغ از هر مسأله دیگری که به ظاهر سد راه من شده ، من با فرکانس هام اتفاقات را بوجود میارم » یعنی این که شما باور کردید که سفارت آمریکا مانع رفتن شماست شرک به حساب میاد چون تو ذهن تون به موضوع سفارت قدرت دادید و طبیعتا قدرتمند در رابطه با شما عمل میکنه پس این ترمز را بردار ، چرا که صدها راه و روش برای رفتن هست که تنها زمانی به شما گفته می شوند که قدرت خدای آمریکا را باور کنی و اون را صاحب اختیار عالم و آدم بدونی و مطمئن باش خدا برای تو یکی هم که شده سفارت را باز میکنه فقط باید باور کنی ، خداوند جهان را بدون مرز آفرید و انسان ها مرزها را ایجاد کردند و خودشون را محدود کردند ، مرز از محدودیت میاد چون قادر به اداره کل جهان نبودند اومدند تقسیمش کردند اما ما با خدایی طرف هستیم که قادر به اداره جهانه و تقسیم بندی های زمینی خیلی براش مسخره س و جهان مال اونه پس اگر توکل داری کاری به سفارت نداشته باش و تو ذهنت فقط روی خدا حساب کن و به آنچه هدایت میشی تن بده ….
اندیشه عزیز سلام
من به طور اتفاقی امشب به کامنت شما هدایت شدم. اصلا یادم نبود چنین گفتگوی بین ما رد و بدل شده. واقعا ممنون از کامنتی که بم دادی و راهنمایی کردی.
من ژانویه ۲۰۲۱ وارد آمریکا شدم. واقعا خدا در تمام مراحل کمک کرد و هدا یتم کرد، یه جایی من ایمانمو نشون دادم، با اینکه کلیر نشده بودم هنوز، خونه و زندگی ایران گذاشتم و راهی کراچی برای سفارت آمریکا شدم. و خدا جواب ایمانمو داد و ویزام اوکی شد
به نامِ خالقِ هستی
اگه من جای خودمو توی این دنیا پیدا نکنم هیچ اتفاقی برای این دنیا نمیوفته!
این منم که از قافله عقب می مونم!
…
این یکحقیقته که هر نفر خودش به تنهایی برای خودش و دنیاش کافیه. اما اون یک نفری که متصلِ حقیقی به خداست. خدایی که بشدت برایش کافیست. وقتی خدا براش کافی باشه خودشم برای خودش کافیه..
پس بودنِ هرشخصِ خاص یا هر چیزی یا عشق در کنارِ من، به خاطرِ نیازِ من به آدمها نیست. چون برایِ من خدا کافیست! اونها دستانِ همون خدای کافی برای من هستن. درواقع این اتصالها قدرت گرفتن و زیباتر شدنِ جلوه گریِ خداست در زمین.. که هر چه این وجه قدرتمند تر بشه جاذبش به سمت منبع اصلی که خودِ خداست بیشتر میشه..
چیزیکه ما آدمها با چشم میبینیمش به شکلِ حضور آدمها برای کمک به ماست.
هرآنکه با عشق به من متصل میشه، یا بهتره بگم هر اتصالی بین ما، در حقیقت پیوستنِ پاره های وجود خداست به هم، هر پاره ای مستقل و صاحب همان ویژگی های خدایی، اما با متصل شدن قدرتمند تر در کنار هم.
قانون تکامل:
در بازیِ تلاش برایِ بقاء، فقط قدرتمندترین ها زنده می مونن!
۲-۳ ماه پیش یه باغچه انواع سبزی خوردن کاشتم، آخه من عاشق کارای کشاورزی ام و خداروشکر توی شرایط و محیطی زندگی میکنم که به راحتی میتونم از این علاقم لذت ببرم ( که متناسب با فرکانس هام همیشه پر رنگه توی زندگیم)..
هر روز با ذوق و شوق میرفتم سراغ باغچم و بهش میرسیدم، هر کاری ک لازم بود انجام میدادم و سبزی ها داشتن توی بهترین شرایط خاک و آب و هوا و مکان و زمان پرورش پیدا میکردن..
یعنی بهترین شرایط برای همه نوع سبزیجات متناسب با نوعشون فراهم بود.
حتی بذرها هم از بهترین نوع انتخاب شده بودن و خیلی دقیق کاشت شدن.
جوانهها خیلی سریع سر زدن و من بیشتر ذوق میکردم.
خب این مورد طبیعیه که مدت زمان جوانه زنی بذرها متفاوته، اما نهایتا باید بعد از یک هفته همه سر میزدن.
زودتر از همه شاهی و ریحون بیدار شدن و سلام کردن به دنیای بیرون از خاک…
تربچه ها، پیازچه ها، جعفری، اسفناج و حتی هویج هام خیلی زود جوونه زدن و به آفتاب رو نشون دادن..
اما مرزه ( که من خودمم عاشششقشم) خیلی خیلی دیر جوونه زد، و بعد از جوونه زدن هم خیلی ضعیف و سست بود!
اوایل سعی میکردم بیشتر ازشون مراقبت کنم تا بهتر رشد کنن. اما اتفاق خاصی نیوفتاد. بعد از مدتی به این فکر کردم که خب وقتی شرایط خوب ومناسب برای همه سبزی ها فراهمه پس »» اونی که قویتره پیروز میشه و بقا پیدا میکنه… قانونِ طبیعت.. و بعد به یاد قانون تکامل افتادم..
من شیفته و دیوانهٔ حیات وحش و طبیعتم و همیشه کلی مستند حیات وحش میبینم و درموردشون مطالعه هم دارم.
مثل دنیای حیوانات که قویترین ها سلطه پیدا میکنن، این قانون بر کل جهان و موجوداتش حاکمه.
دیشب بعد از تموم شدن لایو شماره ۱۹ شروع کردم به نوشتن این پیام..
دقیقا به همینجا که رسیدم ندای درونم گفت: « کافیه برو و ادامه رو بذار برای بعد» .. و من سریع گفتم چشم و رفتم.
من هر شب ساعت ۱۱ میشینم پای شبکه مستند و مستند های حیات وحش میبینم و بینهایت از لحظه لحظه اش لذّت میبرم و درس میگیرم و رشد میکنم. طبیعت همیشه بزرگترین و لذّت بخش ترین درس ها رو به من میده، چون بینهایت عاشقشم..
اما از وقتی با قانون آشنا شدم دیدنشون برام وااااقعا متفاوت تر و لذّتبخش تر و خدایی تر و هدایت گونه تر شده…
مثل دیشب…
قلبم گفت این مستند باید ثبت بشه!
مستند دیشب نه درباره سلطنت شیرها بود نه عظمت فیل ها نه سرعت یوزپلنگ ها و نه حمله گرگ ها..
مستند دیشب اینطور شروع شد:
حیات وحش بریتانیا.. رودخانه ها… متخصصینی که با چالش های فوق العاده روبرو میشوند و سفرهای بینظیری را آغاز میکنند..
پرنده زیر آب روأَک!
پرنده ای کوچک، (شبیه گنجشک)، که در قلمرو کوهستانی خود، جایی که کمتر موجودی قادر به زندگیست، به عنوانِ شکارچی ای باهوش به دنبالِ طعمه های پنهان در زیرِ آبهای رودخانه میگردد. این پرنده کوچک توانایی شیرجه زدن به عمقِ آب رودخانه را دارد، و چون غلظت اکسیژن در خونش بالاست میتواند تا ۳۰ثانیه به راحتی و البته با زیرکی در زیر آب به دنبال گنجِ خود یعنی ماهی های ریز و حشرات بگردد. استخوان های متراکم و بالهای کوتاه و نیرومندش که مثل بالهٔ ماهی ها عمل میکند برای شنا به او کمک میکند. او بخوبی برای زندگی در کنار رودخانه تکامل یافته است. کمتر کسی جرأت دارد وارد منطقه تحت سلطه او بشود، چون تا پای جان از سلطنتش دفاع میکند!
به جز ماهی های سالمون!
انها یکی از حیرت انگیزترین سفرها را خلق میکنند… که هزاران کیلومتر رودخانه ها را از سمت اقیانوسِ اطلس طی کرده اند تا به این منطقه بیایند ، سفری تنها با یک هدف: تولید مثل. آنها سختی های ( چالش های) بسیاری را پشت سر گذاشته اند و با اینکه بسیار خسته و کم رمق هستند اما غریزه تولید مثل در آنها بشدت قوی تر است. این ماهی های یک متری باید آبشارهای متعددی را در مسیر خود بگذرانند تا به محیط امن رودخانه، که زادگاهشان است، برسند. اما پرش از بلندترین آبشار با طول سه متر به نظر مشکل ترین بخش عبور است! و نکته اینجاست که سالمونها این مسیر را برخلاف جهت رودخانه شنا میکنند! و شدت جریان آب بسیار زیاد است!
آنهایی که موفق میشوند پاداششان بقای نسل است..
تنها آنها که قوی تر و سالم ترند میتوانند از آبشارهای خروشان بگذرند تا به نقطه نهایی برسند. آب تمیز و سرشار از اکسیژن رودخانه محل بسیار مناسبی برای تخم ریزی ماهی های ماده است و ارزشش را دارد که اینهمه چالش را پشت سر بگذارند..
با چنین سفری عجیب نیست که سالمون ها را پادشاه رودخانه می نامند..
رودخانه با جوش و خروش از چالش های کوهستان عبور میکند، و زمانی که به زمین های مسطح میرسد از جوش و خروش می افتد و آرام میشود..
حشره یک روزه..
در قسمتی از رودخانهٔ بریتانیا، که آبهای پاکیزه و گرمی دارد، یک دگردیسی اتفاق می افتد. موجوداتی آبزی بخاطر گرمای آب روخانه تبدیل به حشره ای بالغ با بالهایی ظریف و توری مانند میشوند که تنها یک روز برای بقا و تولید مثل فرصت دارد. لحظه ای کوتاه و جادویی…حشرهٔ بالغِ فرشته مانند، با پایان مأموریت، به همراه میلیونها همراه خود بر سطح آب رودخانه می افتد تا به پایان زندگیِ خود برسد..
اما اینها غذای دلپذیری برای ساکنین رودخانه هستند و موجوداتِ بسیاری بر سرِ اینخوانِ نعمت مینشینند…
مثل قزل آلای رنگین کمان.
و ماهی ها که می آیند، ماهیگیرها با قلاب هایشان دست به کار میشوند…
این آبهای پاکیزه و هوای گرم، حشرهٔ یک روزه، ماهی ها، و ماهیگیرانی که از راه میرسند، این سبک از ماهیگیری را به وجود آورده است…
موجودات ساکنِ زمین شبانه روز برای بقا تلاش میکنند و این چالش ها و تکامل بی وقفه ادامه دارد…
دنیا برای هیچ چیز وهیچکس نمی ایستد و راه خودش را میرود…
مثل ماهی ای که به آن بانوی رودخانه میگویند..که برای حفظ بقا در آب های شیرینِ این رودخانه ها مهاجرت میکند تا بهترین مکان را برای تخم ریزی بیابد..
رودخانه هایی که خود در مسیری تکاملی زندگی میبخشند و زیستگاه موجوداتی باشکوه میشوند..
موجودی مثل سگ آبی، مهندسِ طبیعت..
سگ های آبی با ایجاد حوضچه هایی در مسیر رودخانه خالقِ زیستگاهی نه تنها برای خود، بلکه برای بسیاری از دیگر گونه های جانوری و گیاهی میشوند، گذشته از اینکه این حوضچه ها نقش مهمی در پاکسازی آب رودخانه که از بالادست و مزارع می آید ایفا میکند.
حتی رودخانه هم تکاملِ خودش را طی میکند..
زمانی که کوچک و کم عمق وخروشان است زیستگاه موجوداتِ زیادی نیست، فقط تعداد کمی حشرات وگونه های گیاهی و جانوری کوچک!
بزرگتر که میشود، سر وکله ماهی ها پیدا میشود..
بعد سمورها و سگ های آبی، و عمیق تر و بزرگتر که میشود دلفین ها رقص کنان میرسند، و سرانجام به اقیانوس که میرسد زیستگاه بزرگترین موجودات آبی و شاید بیش از میلیون ها موجودی باشد که هنوز برای بشر ناشناخته است…
این نتیجه روندِ تکامل و بقای قدرت است. هر چقدر بزرگتر و قدرتمند تر، حیات و زیبایی و شکوهِ بیشتر.. همهٔ این موجودات زمانِ خود را برای تکامل گذرانده اند و و میگذرانند در طیِ این گذرِ زمان، شبانه روزی بهترین تلاشِ خود را کرده اند و قدرتمندترین ها به اوج رسیده اند و پاداششان را از جهان دریافت کرده اند.
…
من تا امروز که حدود ۷ماهه خدامو، خدای حقیقیمو شناختم، با هدایتم به این سایت و به سمت دستِ باشکوه وتوحیدیِ خدا که استادِ عزززیزمه، و اعضای فوق العادهٔ این خانواده الهیمون، به جز کتابهای سایت هنوز هیچ محصولِ دیگه ای رو نخریدم چون به خودم قول دادم با عمل به این آموزه ها و با درآمد شخصیِ خودم بخرمشون. و تنها کاری ک تو این مدت کردم باور کردنِ خدام و قانونش بود. و الان پا به میدانِ عمل گذاشتم با همین آموزه هایی مثل این لایو.
و چنان معجزه بارون و هدایت بارون و نشانه بارونِ خدامم که امروز در همین لحظه از اعماق قلبم احساس کردم من محتاج هیچ چیز و هیچکس جز خدایِ خودم نیستم. خدایی که برای من همه چیز میشه. خدایی که خودمو مثالی کرده برای خودم و اونهایی که هنوز شاید با کلی محصول و دوره نتونستن اصلی تری قانون یعنی قانون تکامل رو درک کنن.
من ایمان دارم همین خدا همین حالا داره درس و جزئیاتِ تک تکِ دوره ها رو به من میده چون من فهمیدم که خدا با صابران است.
محصولات هم مالِ خودِ خداست. بقول استاد عززززیزم «اعتبارش از خداست، او میگه و من بیان میکنم..» پس منی که به منبع متصل باشم یعنی همین حالام به تمام آگاهی های لازمم دسترسی دارم..
استادِ ناااازنیم که عاششششقشم داره رسالتشو انجام میده با عشششششق و لذت و پاداشِ انجامِ رسالتشم ما نیستیم! خوشبختی و عاقبت بخیریِ خودشونه.. پاداشش خدای خودشه که بالاترین پاداشه…
سر رشتهٔ فراهم آوردنِ این آگاهی ها دستِ خودِ خداست.. خدایی که تک تک موجوداتِ جهان به یک اندازه و به رااااااحتی بهش دسترسی دارن.
دیدن لازمه…
درک لازمه…
شنیدن میخواد..
ایمان و اطمینانِ صد در صد میخواد.
باورش که کنیم جهان مسخر ماست…
و تنها راه دریافت آگاهی ها ایمانه، ایمان..
خداوند قول داده به کسانی که به غیب ایمان دارن پاداش های بینهایتی میده…
مثل خودِ استاد که با چه اطمینان و قاطعیتی از این قانون و خدا صحبت میکنه. چون حقیقته محضه…
و غیب همون اطمینانِ مطلق به خودشه.
( درسته منِ انسان نمیتونم ادعا کنم صد در صد ایمان و اطمینان در عملم دارم، اما بقول استاد به اندازه ای که باور میکنیم دریافت میکنیم)
بله بقول استاد شهود اصلا منطقی نیست، اصلا!!!!!!
همینکه دلت میگه برووووو اما منطق میگه نه ، اینجا مشخص میشه کی به غیب، که همون ندایِ الله برای هدایته ایمان داره و عمل میکنه…
خیلی زود همین روزا میام و ریز به ریز معجزاتِ ایمان به این غیب رو در زندگیِ خودم مینگارم…
سپاس خدای جهانم را که بشدت برایم کافیست….
💖من عاشقتونم استاد که به من ماهیگیری یاد دادید دست در دستِ الله💖
بابام همیشه از بچگی یه چیزی بهم میگفت و هنوووز هم میگه:
« العاقلُ فی الاشاره»!
و من گوش کردم به حرفش.
من تا همین دیشب به این فکر میکردم که زودتر به درآمد برسم تا زودتر بتونم محصولات رو بخرم، هرچند عجله ای نداشتم و صبورانه داشتم راه میومدم. اما دیگه همین گاه گاهی حساب کردنها رو هم گذاشتم کنار تا ذهنم فقط روی داشته هام، هدایتهام، نشانه ها و عمل کردنم طبق قانون تکامل متمرکز باشه تا دقیق تر با آرامشِ درونم ببینم و اجرا کنم.
امروز خدایِ من بهم گفت من خدای همون مردی ام که لایقِ دریافتِ این آگاهی ها شد..
گفت من خدایِ همون آدمی ام که به قانون تکامل احترام گذاشت…
من همون منبعِ آگاهی های مردی ام که الان داره از نتیجه صبر و آرامش و عمل به قانونش لذّت میبره…
همونی که تو هم به همون میزان بهش دسترسی داری…
و حالا با آرامشی عمیق تر، سرشار از اطمینان به منبع آگاهی ها، من با احترام به قانونِ خدایم، با عبور از این مسیر تکامل، با عشق و لذّت، دست در دستِ منبعِ تمامِ آگاهی ها و برکات، دنیایم را الهی میسازم…
خدایا قدم هایم را محکم و استوار کن تا پایدار بمانم در راهت..
دنیا برای هیچ چیز و هیچکس نمی ایستد و راهِ خودش را میرود..
اینکه ما با او همراه شویم یا نه انتخاب خودمان است.
اینکه من برای خودم بهشت بسازم یا جهنم، فرقی به حالِ دنیا نمیکند… دنیا با قانونِ تکاملش، با همهٔ تضادهایش رشد میکند و پیش میرود…
این منم که با خلقِ بهشت برای خودم بهشتی زندگی میکنم یا با جهنم جهنمی!
تنها قدرتمند ترین ها پاداششان را از این جهان میگیرند و پادشاهی میکنند.
خدایا…
شکرتکه این حس رو بهم دادی…
اینکه من بشدّت بی نیازم از همه چیز وهمه کس…
اینکه تو همهٔ آنچه من نیاز دارم هستی…
اینکه تو بشدت برایم کافی هستی….
اینکههرلحظه منو بیشتر و عمیق تر به این درک میرسونی…
شکر…
سلام بر عشق خداوند
سلام بر دردانه ی پروردگارم
سلام سانازقشنگم
من با سلول سلول وجود ارزشمندم پرواز کردم
پرواز کردمِ یعنی واقعا مردماااا
با تک به تک صدای زیبای رودخانه ها با شنیدن و دیدن حتی ماهی های سالمون
و با تمام وجودم داشتم میدیدم تکانلشونو اون درک تو رو این حتی حتی احساس تورو در موقع دیدنشون
تو چقدر زیبااا محو خداوندت شدیییییییییی
تو چقدر زیبا غرق شدی من چقدر زیبا عاشق این غرق شدنت هستم عشق دل من پاره ی خداوندم عشق من
تو در این درس در این ایمان غرق شدی
و من عاشق این غرق شدنمِ
عاشق این توحید خداوندمون که تنها و تنها او برایمان کافیست
وای وای میخوام هزاران باربخونم این کلمات ربم رو
به خدا که کلام خودشه به والله
ادامه دهنده کلام خداوندم اززبان استاد قشنگم
نمیدونی چه کردی با دل من
ومیدانم که میدانی این از اتصال عمیق و درک بی نظیر توست که با تسلیم شدنت و هر لحظه عمق گرفتنت خداوند بیشتر و بیشتر بر زبانت و بر درونت تجلی میکند
من چقدر میبالم
وای وای من چقدر میبالم به این اتصال نابت چقدر عشق میکنم برای این ایمانت
چقدر عشق میکنم برای این ایمانت
خدای من با تمام وجودم تحسینت میکنم این عشقتووو
این ایمانتووو
کار از تحسین گذشته
من این ایمانت را ستایش میکنم
چون خود خود خداستتت
با تمام وجودم عشق اینم که تکرار کنم این تحسین را این عشق را این ستایش را خدای من شکرت هزاران بارشکرت برای درک همین لحظه برای این همه نعمت و برکت و عشقت خدای من شکرت برای این همه هدایت ها و الهامات نابت عاشقتم عشق من چقدر با تمام عشقمممممم تحسینت میکنم قلب من عاشقانه ی عاشقانه
امروز خدایِ من بهم گفت من خدای همون مردی ام که لایقِ دریافتِ این آگاهی ها شد..
گفت من خدایِ همون آدمی ام که به قانون تکامل احترام گذاشت…
من همون منبعِ آگاهی های مردی ام که الان داره از نتیجه صبر و آرامش و عمل به قانونش لذّت میبره…
همونی که تو هم به همون میزان بهش دسترسی داری…
و حالا با آرامشی عمیق تر، سرشار از اطمینان به منبع آگاهی ها، من با احترام به قانونِ خدایم، با عبور از این مسیر تکامل، با عشق و لذّت، دست در دستِ منبعِ تمامِ آگاهی ها و برکات، دنیایم را الهی میسازم…
خدایا قدم هایم را محکم و استوار کن تا پایدار بمانم در راهت..
دنیا برای هیچ چیز و هیچکس نمی ایستد و راهِ خودش را میرود»» عاشقتممممممممم ساناز نازنینم عاشقتم و برایت خداوند تنها خداوند که همه چیز میشود همه گس را ارزو دارم عاشقتم نور خداوندم
سلام خدا بر وجودِ زیبا وتحسین برانگیزت الای نازنینم💖💖💖💖
میدونی که عاشششقتم و میدونم که عشقی که در قلبهامون نشسته حضور خداست…
ستایش تنها شایسته و سزاوارِ الله است و الله در قلبهای ماست و این تحسین کردنی که از قلب بر میخیزد از خودِ خداست…
همه خداست همه….
به هر کجا و هر چیز و هر کسی که نگاه کنیم خداست…
او در جریان است و این بازی عجب باشکوه است که همه اش خداست….
چقدر زیباست این زندگی ای که همه خداست…
اگر نمیدونستم اون ۳۳ سال از زندگیم که خواب بودم در واقع مسیرِ تکاملم بود برای رسیدن به این لحظه های ناب، میمردم از تعجب و دردِ نداشتنِ خدام… که مگه میشه آدم خدارو ببینه و بشناسه و بیدار نشه؟؟؟؟؟
مگه میشه ایــــنهمه خوشبختی رو نخواست؟؟؟؟؟
مگه میشه دوان دوان به سمتش نرفت؟؟؟؟؟
الله اکبر….
چه جانانه هدایتمون میکنه الله…
چه جانانه ۳۳ سال هدایتم کرد و یک آن چشمم را به روی آغوشش گشود….
الا جانم…
بیا با هم در آغوشش غرقه بمانیم که میدونم دل تو هم غرقشه….
💖💖💖💖💖
به نام خدا
ساناز عزیز،دوست خوبم،
سپاسگذارم از نوشتن این پیام زیبا و توحیدی که نشان از باورهای قدرتمند و ایمان قوی شماست،
من خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم،و احساسم بسیار خووووب شد،خداروشکر برای این همه انسانهای خوب با باورهای توحیدی .
واین جمله چقدر زیبب بود که،
دنیا برای هیچ چیز و هیچکس نمی ایستد و راهِ خودش را میرود..
اینکه ما با او همراه شویم یا نه انتخاب خودمان است.
و
محصولات هم مالِ خودِ خداست. بقول استاد عززززیزم «اعتبارش از خداست، او میگه و من بیان میکنم..» پس منی که به منبع متصل باشم یعنی همین حالام به تمام آگاهی های لازمم دسترسی دارم..
واقعا دمتون گرم👍
همیشه شاد و سعادتمتد باشید❤
سلام عزیزم
ممنونم💖💖💖💖💖
سپاسگزار خدای هدایتگرمم که درونمون درک و فهم و دانایی میشه و از بینهایت راه هدایتمون میکنه و لذتِ بودن در آغوشش رو بهمون میده💖💖💖💖💖
الهی شکر الهی شکر…..
هر آنچه هست از خداست.
اوووم .. با چی شروع کنم بهتره؟
بسم الله الرحمن الرحیم؟
به نام خداوند بخشنده مهربان؟
به نام فرمانروای مقتدر تمام جهان هستی ؟ ..
اوکی
سلام بر خودم!
سلام عزیزم، چقدر زیبا مینویسی، چقدر زیبا اصلت را بیان میکنی، چقدر عالی اون اگاهی ای که از کوچیکی همراهت بوده به لطف خداوند و خواست خودت را آشنا شدی و بعد درکش کردی را بیانش کردی .. انگار داشتم 2 تا صدا را میخواندم. . صداتون توی گوشمه .. داشتم با یک قلب بزرگ ولی با صدای سیر دیوید میخواندم اون داشت میخواند و استوری تلینگ میکردم و من آره دقیقا میتونستم تجسم کنم که اون ماهی چطوره و حتی میتونستم اون قطره های آبی که پرنده به آب میره را میتونستم اون اسلوموشنش را احساس کنم .. این نوشته نشونم داد و بازم این درس را برای من مرور کرد که وقتی تمرکزت روی زیبایی هاست و میدونی منبع این زیبایی ها چیه و تازه از این ورم یک آدم حسابــِی Adventure هم باشی .. اوووم نوبره دیگه خودِ خودشه .. میدونی چی میشه .. تازه هدایت یافته هم باشی Wow
دیگه این میشه که تو هر چیزی را با عینک خداوند میبینی یعــنی هر چـــی میبینی اصلا خودِ خودِ خدا را میبینی چون عینک مخصوص خدابین را گذاشتی.
این کامنت نشونم دادم و احساس کردم که من ( یعنی شما) بیشتر از همیشه متصل شدی به خودت و بیشتر نزدیک و نزدیک تر شدی به جایگاه خودت این کامنت نشون داد که چقـــــدر خودم را دوست دارم .. چقدر چقدر چقدر
این کامنت نشونم داد که این فاصله فیزیکی نیست که هر چقدر نزدیک تر باشی میتونم بیشتر دوست داشته باشم نه .. نه .. بلکه همه چیز اینجاست اینجاا .. میدونی کجا را میگم ..
این کامنت بهم نشون داد که وارد یک مدار دیگه شدی .. یک مدار جدید که اینجا بیشتر میتونی درک کنی همونی که میگی برای من همواره کافیه و واقعا هم همینطوره.
این کامنت بهم نشون داد که نشون دهنده ی ایمان واقعی .. چرا که بهت الهام شد که اینکارو بکنی و انجامش دادی تو خیلی هم خوب و این تحسین برانگیز
این کامنت منو عاشق تر خودم کرد این کامنت منو عاشق تر رعایت تکامل در تمام جنبه های زندگیم کرد .. این کامنت را خوشحالم امروز و این لحظه دارم مینویسم تو روز تولدم .. یا به قول کلاه قرمزی .. روز تفلـــدم .. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
سلامی جانانه محمدِ عزیزم…
محمد…
محمد…
خوب میدونم که وقتی میگی حسش کردی واقعا حسش کردی…
حتی روی صخره های کوهستان با کنجکاوی بالا و پایین میپریدی…
حتی با آرامش کنارِ رودخانه ای که پر از فرشته های کوچیک بود نشستی و تماشا کردی درخششِ نور و گرمای بودن در آغوشِ طبیعت رو…
اینها حس کردنش قلبی به رنگِ خدا میخواد…
قلبی ماجراجو…
و تو داریش… انتخابت این حس و حال بوده…
و بودنت و دیدنت و شناختنت برایِ من تأییدی بر قانونِ خداست…
قانونی که میگه کبوتر با کبوتر باز با باز….
💖🎊تولد مبارک🎊💖
سلام دوست عزیزم چقدر زیبا و شیوا جملات رو بیان کردی،واقعا لذت بردم. زمانی که گفتی رودها وقتی کوچکند و خروشان و حشرات کمی رو در خود جای میدن… برای من اینطور تداعی شد که انسان تا زمانی که پر هیاهو و پر سروصداست از درون خالیه و هر چه ظرف وجودش رو بیشتر و بیشتر رشد میده نعمتهای بسیاری رو درون خودش جا میده مثل همون رودهایی که بزرگ میشن و ماهیها و آبزیان بیشتری رو در خودشون جا میدن.
همیشه شاد و تندرست باشید الهی.
سلام به روی ماهت دوست خوبم💖💖
الهی شکر برای هدایت های جاری پروردگارم💖
دقیقا..
و هر چقدر پربار تر و آگاه تر از درون آرامتر و محکم تر و زیباتر و حتی رشد دهنده تر💖
به امید یگانه هستی که هر لحظه محتاجشم،
که هر دم حس بودنش ما رو بیشتر و بیشتر می افزاید،
به امید درکِ بیشتر و بیشتر و روشن تر هدایتهای جاری او…
سپاس و ستایش تنها و تنها شایسته اوست که یگانه ای جز او نیست💖
بنام خدای بزرگ ومهربان و با سلام خدمت برادر عزیز و ارجمندم جناب استاد عباس منش عزیز و خانواده عزیز و گرامیشان و همه ای دوستان مهربان و بی نظیرم دراین خانواده دوست داشتنی . مطالبی که شما خواهر عزیز و گرامیمان به لطف خدا نوشتید به نظر من یک دوره فشرده جهان بینی و خداشناسی بود . خدا را صد هزار مرتبه شکر . در سایه لطف و مرحمت خدای بینهایت مهربان و عزیزمان انشالله همه ای این خانواده ای دوست داشتنی و زیبا همواره سلامت شاد ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشند. انشالله .
درودِ خداوندم بر شما
ممنونم از مهرتون
کلامِ خداست که با دستانِ پارهٔ وجودش نگاشته شد تا اول هدایت و آگاهی برای خودم باشه و بعد به مهر و قدرتِ بی انتهایِ خودش چراغِ هدایتِ آنها که میبینند…
الهی شکر…
💖💖💖💖💖
به نام خداوند جان آفرین
سلام ساناز جان
وای خدای من چه عالی نوشتی مرحبا و احسنت
میدونی من اهل فیلم مستند نیستم و درکش نکردم
ولی نوشته شما را تک تک تصور کردم و چه خوب نوشتید و چه خوب توصیف کردید
ایول به شما
اون شیرها
اون ماهی ها که خلاف آب حرکت میکند
و یا پرنده ها
و آن حشرات یک روزه
خدایا شکرت بابت آگاهی های که از این فایل و خوندنش
نصیب من کردی
خدایا شکرت
شاد موفق و ثروتمند باشید در پناه خداوند متعال
سلام سناز خانم سپاسگذارم برای نوشتن این متن زیبا متنی که جنسش فرق داره جنسش از قلب میاد نه ذهن خدارو شکر که دارم درک میکنم و از خوندن نظرات وحرف های استاد عزیزم چقد این حس زیباست .خدارو صدهزار مرتبه شکر که به میزانی که تلاش میکنم اگاهی های بیشتری میاد اصلا ادم درک میکنه کمکم همه چیز میاد اجازه بده نکامل طی بشه خودش به صورت طبیعی میاد من دارم از تکتک لحظه های زندگیم لذت میبرم .کلی لذت ودرس گرفتم از متنیکه نوشتید شاد و سالم و ثروتمند باشید دوست عزیز
سلام دوست عزیز
احسنت چقدر زیبا نوشتی ممنون بابت آگاهیهایی که منتشر کردی و ارتباط بین طبیعت و قوانین رو قشنگ به تصویر کشیدی و بعدش هم اون آرامشی وه در پرتو آگاهی داشتی برای رسیدن به آگاهیها خیلی عالی بود
خداروشکر بابت جریان دائمی هدایت و نعمتهاش
سلام دوست عزیز و ارزشمندم
آرامش در پرتو آگاهی
از دیروز دارم فایلهاش رو هزار باره گوش میکنم و جهانم زیر و رو شده، و امروز این پیام با این جمله اومد.
وقطعا هدایت خداست
اتصال ناب
شکر
ممنونم دوست خوبم
ممنونم
این آرامش در پرتو آگاهی معجزهٔ عشقه
الله اکبر
ساناز خانم گل
چقدر عالی نوشته بودی
انگار که من کل اون مستند رو دیده بودم
چون من تلویزیون ندارم خیلی مواقع چیزهایی رو که دوست دارم دستان خدا هدایتی برام بیان می کنند
خدایا شکرت
خیلی حالم عوض شد
ممنون دوست عزیز
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند.
❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
درود خداوندم بر شما
ممنونم از نگاهِ زیباتون
زیبایی و درک و دانایی همه خودِ خداست
قطعا این کلمات هدایتِ خداست و قطعا خداوند بینهایت راه برای خوشحال کردنِ پاره های وجودش داره
سپاسگزارِ معبودمم که وجودِ مقتدر و با عظمتش در ما لیاقت و عزت میشه و ما باور میکنیمکه لایقِ دریافتیم و اتصالی ناب و مستقیم ب قرار میشه و چراغ های هدایت برافروخته میشن
الهی شکر…
💖💖💖💖💖
به نام خدا
سلام ساناز جان
آفرین به این قدرت نوشتن
من اهل مستند نیستم
و هر از گاهی گوشه ای را دیده ام
و شما چنان قشنگ نوشتید که کل مستند جلو چشمانم رقم خورد
ممنون از بیان قانون تکامل
در طبیعت
چیزی که تکمیل کننده صحبتهای استاد است
خدایا شکرت بابت آگاهی های که روزیم کردی
شاد موفق و ثروتمند باشید در پناه خداوند متعال