live | معجزه تمرکز 100 درصد بر هدف - صفحه 29
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/03/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-26 02:21:152024-11-08 04:55:18live | معجزه تمرکز 100 درصد بر هدفشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
رد پای روز 10 آذر رو باعشق مینویسم
دلیل اینکه نمیخوای تدریس کنی اعتماد به نفس پایین هست
دلیل اعتماد به نفس پایینت هم ، ضعیف بودن مهارتت در طراحی هست که اگر تمرین کنی و پیشرفت کنی ، خود به خود اعتماد به نفست بالا میره و میتونی که راحت تدریس کنی
در هر کاری همه چی تمرینه و تمرین و ادامه دادن و ادامه دادن
امروز دوباره خدا داشت به من تاکید میکرد از زبان استاد طراحی ، که طیبه حواست باشه ها ،درسته که دیروز گفتی قطع میکنی شاخ و برگ های اضافه ات رو
اما باید آگاه باشی و فقط تمرکزت رو بذاری روی نقاشی
خب شروع کنم از این روز بی نهایت زیبا که بی نهایت حال خوب داشتم
وقتی صبح بیدار شدم و خواستم برم تجریش به کلاس رنگ روغنم ، قرار بود با مادرم بریم بانک و کارتشو تعویض کنه
من وقتی بیدار شدم تمرین ستاره قطبیم رو نوشتم و احساسم هم خوب بود ، امروز با مادرم خیلی بهتر از دیروزم با احترام تر بودم و سعی میکنم هر روز بهتر از دیروزم باشم
وقتی داشتیم میرفتیم، تو راه به مادرم درخت خرما رو که تازه خرما درآورده بود ، خرما هارو نشون دادم که دیروز توجهمو جلب کرده بود و عکس گرفتم از این همه عظمت خدا
وقتی رسیدیم بانک ، من دلم میخواست آب جوش باشه ، که هوا هم سرد بود که بنوشم و گرم بشم ،با خودم هم بطری شیشه ای برده بودم و آب گذاشته بودم ، همین که خواستم نوبت بگیرم دیدم آب سرد کن ، که آب جوش داره ،کار میکنه قسمت آب جوشش
همیشه تو بانکا که میخواستم آب جوش بردارم نداشتن
انقدر خوشحال شدم و سریع آب بطری شیشه ایمو بردم بیرون پای یه درخت ریختم و اومدم و آب جوش پر کردم
خیلی خوشحال بودم و سریع یاد مریم خانم شایسته افتادم که تو سریال سفر به دور آمریکا قسمت 52 که از دستشویی هاش که تمیز بودن نشون میداد و برای تشکر رفت از صاحب اونجا کافه خرید
و تشکر کرد بابت تمیزی
این یادم اومد و گفتم منم باید به خاطر آب جوش که گذاشتن سپاسگزاری کنم و تشکر کنم از رئیس بانک
نوبتمون که شد ، چشمم افتاد به آیه کنار میز کارمند که چسبونده بود روی میزش
دقیق یادم نموند کدوم آیه بود ولی حس خوبی گرفتم وقتی خوندم ،دفه بعد اگر دوباره برم بانک صادرات حتما میخونمش که کدوم آیه بود تا یادم باشه
وقتی کارمون تموم شد رفتم به رئیس بانک گفتم بابت آب جوش از شما سپاسگزارم و لبخند زد و خندید و گفت خواهش میکنم
خیلی حس خوبی داشتم ،که میتونم سپاسگزارتر باشم ، هم از آدما ،هم از خدا که میدونم خدا این همه امکانات رو برای راحتی من فراهم کرده
حالم فوق العادست ،تک تک سلول های بدنم حالشون فوق العادست و کد های سلامتی که روشون نوشته سلامتی ، قشنگ میتونم ببینم و تجسم کنم که میرن و به کلِ بدنم یه نیروی بسیار زیادی رو میرسونن و سبب حال خوبم میشه
خدایا شکرت
وقتی از بانک اومدیم بیرون ، مادرم گفت طیبه من میرم چمدون بخرم با پول درصدی که از فروشمون برای خدا کنار میذاریم
و از وقتی که آقای نارنجی ثانی گفت کمک کن اما میتونی از اون مبلغ کمک ، برای خودت هم انفاق کنی
مثلا وسیله بخری که نیازش داری
یا برای خانواده ات چیزی بخری
یا یه ناهار بخری برای خودت و …
که بعدش بهم گفت قرآن بخون و فکر کن تا درک پیدا کنی درمورد انفاق و درمورد آیات قرآن که از اون روز سعی میکنمقرآن بخونم و فکر کنم درمورد ترجمه ها
که منم به مادرم گفتم و گفت پس ما چمدون نداریم که وقتی میریم برای فروش وسیله هامونو بذاریم و رفت تا چمدون بخره
منم برگشتم و رفتم مترو تا برم تجریش
خیلی حس خوبی داشتم
وقتی رسیدم سر کلاسم
کلاس قبل ما تو مغازه استادم بودن و منم رفتم به همه بلند سلام دادم و همه سلام دادن
یه چیز خیلی خیلی خاص بگم ،از وقتی سعیمو کردم عمل کنم در خوش رو بودن و مودب بودن و با احترامصحبت کردن رو یعب کردم هر لحظه یادم باشه ،به طرز عجیبی آدما تا منو میبینن لبخند میزنن و سلام میدن حتی اگه نشناسنم
یاد صحنه ای از جمعه بازار افتادم که فراموش کرده بودم بنویسمش ،من وایساده بودم و تو دلم داشتم با خدا صحبت میکردم که دیدم یه دختر داشت عمیقا نگاهم میکرد و چشمازمبرنداشت و منم به چهره زیباش نگاه میکردم
نمیدونم شاید ازم خرید کرده بود اگر مشتریم بود یادم نمونده ولی چهره اش آشنا بود ، یهویی دیدم لبخند زد و گفت سلام منم سلام دادم
یهویی دوستش گفت چرا سلام دادی
گفت نمیدونم آشنا بود
برام جالب بود که جدیدا آدما به چهره ام نگاه میکنن و سلام میدن و لبخند میزنن
وقتی رفتم و به استاد طراحی سلام دادم گفت طیبه بشین و رفتم کنار همکلاسیم نشستم و باهم صحبت کردیم و تمرین کلاسیامونو نشون استاد طراحی دادیم و گفت طیبه خوب کار کردی
بعد یه دختر که انقدر زیبا و خوشگل بود و سه سال بود میومد برای رنگ روغن و استاد شده بود ، شروع کرد به صحبت کردن
گفت من نمیدونم چرا نمیتونم تدریس کنم و دلم میخواد ،بالاخره سه سال گذشته و یاد گرفتم اما نمیتونم ولی باید از یه جایی شروع کنم و هنرجو بگیرم
و بعد استاد طراحی که یه دختر بی نهایت مودب و بی نهایت خوبه که همیشه کامل درمورد چیزی توضیح میده و میخواد دونسته هاشو به بقیه بگه
برگشت گفت که میدونی ایراد کارت چیه که نمیتونی تدریس کنی ؟؟؟؟
تو تکنیک رنگ روغن رو الان کامل بلدی میتونی تدریس کنی
اما ضعفت در طراحی هست و برای همین اعتماد بنفست پایینه که نمیتونی شروع کنی
تو اگر زمان بذاری و تمرکزی روی طراحیت کار کنی مطمئن باش که صد در صد میتونی و خیلی سریع تر از اون چیزی که فکرش رو میکنی هنرجو خودش میاد و میگه به من یاد بده
و بعد ادامه داد که تمرکز بذارین
میدونستم این پیام برای من هست ،چون دو هفته بود که خدا از زبان استاد طراحی به من تاکید میکرد یا از زبان استاد رنگ روغنم و یا در جمعه بازار و از طرق مختلف در سایت تاکید میکرد
وقتی اینارو میگفت درک کردم که خدا بهم میگه طیبه ، دیگه کامل باید شاخ و برگایی که هنوز اضافه مونده رو قطع کنی
و تمرکز 100 در 100 بذاری روی طراحی و نقاشی
و بعد من به حرفاش فکر میکردم
انگار خدا هر هفته داشت با رسوندن این پیاما راه نشونم میداد
بعد که دوباره بچه های کلاسش داشتن صحبت میکردن ، استاد طراحی گفت به زودی در موزه ، نمایشگاه رنگ روغن طرح های مجسمه برگزار میشه
من پرسیدم همون که پارسال بهمن ماه استاد گفته بود که شروع کنیم و منم شروع کردم و تازه وارد بودم و با عجله کار کردم ،موهای مجسمه ام خراب شده بود و استاد گفت مفت نمی ارزه بخوای بی دقت کار کنی ؟؟؟
و استاد گفت با عجله کار نکن و من کارم رو کنار گذاشتم و تمرکزم رو روی تمرین کلاسی گذاشتم
همون نمایشگاهه؟؟
گفت آره و گفت بقیه بچه های کلاسا هم مثل تو یه دست کار کرده بودن و مورد تایید استاد نبود
به خاطر همین 10 ماه طول کشیده ،استاد منتظره شما کارای عالی بدین تا نمایشگاه بذاره
باید صدتونو بذارین برای کار
بهم گفت تابلو مجسمه تو تموم کن که استاد تو نمایشگاه بذاره
و ادامه داد که الان دیگه راه افتادی و میتونی کار کنی ،پس تموم کن کار نیمه کاره ات رو
وقتی کلاسشون تموم شد و ما نشستیم تا استاد بیاد قبلش من به بچه های کلاس گوشواره و گردنبندایی که با صدف درست کرده بودم رو نشون دادم به همکلاسیام و یکی از بچه ها بهم سفارش داد و گفت برای هفته بعد انار ساده شو براش درست کنم و ببرم
من امروز داشتم تک تک نوشته هایی که اول صبح با احساس خوب نوشتمشون رو زندگی میکردم ،یکی یکی داشت رخ میداد
بدون اینکه من تلاشی برای اومدن مشتری بکنم خود بچه ها ازم خرید میکنن به راحتی
خدایا شکرت
وقتی استادم اومد کارهمه مونو دید وایرادای کارمونو گفت
من امروز تو دفترم نوشته بودم که درمورد آگاهی های خوب در کلاس رنگ روغن صحبت کنیم ،که دقیقا همین طور شد
استادم درمورد شکر گزاری صحبت کرد
داشت کار میکرد یهویی گفت بچه ها قدر سلامتیتونو بدونید و وقتی کتاب مبانی زیبا شناسی رو میخوندیم و درمورد یه نفر از هنرمند ها صحبت کرد
گفت ببینید نقاش بود و از نظر روحی و جسمی سالم نبود نمیتونست کار کنه و اشاره کرد که عقل سالم در بدن سالم
و از ما پرسید که شما بگید اگر سرماخوردگی دارین یا از نظر روحی حالتون خوب نیست و افکار نامناسب دارین میتونین بشینین پای نقاشی؟؟؟
و همه مون گفتیم نه
و گفت اگر شما سالم باشید از نظر روحی و افکار و … میتونید لذت ببرید
انسان مریض از نظر روحی و جسمی نمیتونه سپاسگزار باشه و لذت ببره از داشته هاش
گفت بچه ها هر روز صبح بشمارین این همه نعمت رو ، حداقل اگر نعمت های دیگه تونو نمیبینین که باید ببینین ، اگر نعمت سلامتی رو هر روز ببینین و بگین خدایا شکرت و سپاسگزار باشین خیلی حالتون خوب میشه
به این سپاسگزار خدا باشید که میتونین با فکری آسوده نقاشی بکشید و یه کار جدید انجام بدین و خلق کنین
انقدر درمورد سلامتی و سپاسگزار بودن صحبت کرد که داشتم کیف میکردم ، خیلی حس خوبی داشتم و لذت میبردم
چون من امروز نوشته بودم که میخوام در مورد چیزای خوب سر کلاس صحبت کنیم
و چه چیزی بالاتر از اینکه شکر گزار و سپاسگزار بودن خدا و به یاد آوردن خدا که به قول استاد عباس منش ،بالاترین فرکانس فرکانس سپاسگزاری هست
و ما درموردش صحبت کردیم
وقتی کلاس تموم شد و با همکلاسیامون برگشتیم من رفتم خونه
وقتی رسیدم مامانم گفت برو از خانما بافتنیارو تحویل بگیر و چای بگیر از ایستگاه صلواتی بعد بیا من هزینه رفتنت رو میدم که از خانما کارارو تحویل میگیری
یه حسی بهم میگفت مگه قرار نبود دیگه کاری درمورد گل سرا انجام ندی و زمانت رو بذاری برای نقاشی و تمرکز 100 در 100 باشه
گفتم چشم و دیگه امروزو میرم و نمیرم
وقتی از خونه یکی از خانما میومدم یه فکری از ذهنم گذشت و میدونستم که فکرم مناسب نیست و چند روزی بود درمورد یه چیزی دوباره فکر میکردم
مسیرمو تغییر دادم و داشتم درمورد فکری که داشتم از ذهنم رد میشد توجه میکردم یهویی نمیدونم چی شد پای راستم پیچ خورد
همون لحظه گفتم خدایا منو ببخش
قشنگ خودمو میشناسم
پیچ خوردن پام به قدری پیچ خورد که کم مونده بود مچ پام بشکنه ،قشنگ حسش کردم که استخوانش خم شد و سریع طلب بخشش کردم
میدونستم خدا داشت گوشمو میگرفت و پس گردنی میزد بهم که بگه حواست باشه به چی داری فکر میکنی دور نشو از مسیر
و مدام گفتم خدایا شکرت که پام سالمه و هیچیش نشد
و رفتم خونه و مادرم اومد گفت گل سر انار ببافم و بفروشم تو جمعه بازار
ولی خانمایی که گل سر میبافتن میگفتن فعلا خسته شدن و نمیتونن کار جدید ببافن
هی خواستم انار ببافم اما گفتم تو که قول دادی متمرکز بشی دیگه نباف هی میگفتم فعلا پول ندارم
البته دارما پس انداز کردم برای شهریه کلاس رنگ روغنم
اما باور محدودم سبب میشد به این فکر کنم که بذار 50 تا انار ببافم برای مادرم و 500 هزار تمن ازش بگیرم
اما بعد سعی کردم به حرف ذهنم گوش ندم و گفتم من باید متمرکز بشم روی نقاشی
شب هدایت شدم به اینستاگرام و داشتم فایلای تیکه ای رو میدیدم از استاد عباس منش که دوباره این آیه برای من نشونه اومد
سوره آل عمران آیه 139
وَلَا تَهِنُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَنتُمُ ٱلۡأَعۡلَوۡنَ إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَ
شما هرگز سستى نکنید و اندوهناک نشوید، زیرا شما فیروزمندترین و بلندترین ملل دنیایید اگر در ایمان ثابت قدم باشید
خدا این آیه رو تو این دو هفته دوبار بهم نشونه داده بود
خدایا شکرت که به بی نهایت طریق داری هدایتم میکنی بی نهایت سپاسگزارم
امروز من بی نهایت زیبا بود و فوق العاده که درس هاشو گرفتم و باید در عمل اجرا کنم
برای تک تک شما و استاد عزیز و مریم جان بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت از خدا میخوام
سلام طیبه عزیز
صبحت بخیر
امیدوارم حالت خوب باشه و روزهای خوبی رو در حال تجربه کردن باشی
توی ابتدای کامنتت نوشتی درخت خرما دیدم که خرما ثمر داده بود ازش عکس گرفتم
برام عجیب بود این حرفت واقعا توی تهران درخت خرما هست که خرما داره؟
من خوزستان زندگی میکنم هیچ وقت درختهای ثمر دار ندیدم توی شهرهای دیگه جز اون نخل های بلند که توی بعضی شهرها مثل شمال و استان فارس دیدم
اگر امکانش هست برام یکم درموردش توضیح بده اخه اصلا باور پذیر نیست برام یه همچین چیزی :))
به نام ربّ
سلام مریم جانم
خدارو بی نهایت شکر خوب و عالیم
الهی که شما هم هر لحظه عالی و بهترین حس خوب رو داشته باشین
آره حتی جمعه بازار پل طبیعت که رفته بودم برای فروش
درخت خرما های اونجا پر بود از خرماهایی که تازه بزرگ شده بودن
حتی انقدر زیاد بود و ریخته بود زمین
یادمه من یه روز جمعه بازار رفته بودم
رفتم دیدم روی چمنا یه عالمه خرما ریخته
خرماهاش مثل خرماهایی که رنگشون کرمی هست و کمی سفت هستن ، بود
یادمه 7 تا برداشتم آوردم خونه
درخت خرمای نزدیک خونه مون هم خرماهاش ریز بودن و تازه باز کرده بود و یه عالمه خوشه ،خوشه با دونه های ریز کرم رنگ داشت
حتی عکسشم گرفتم
حالا یه درخت خرما هم تو مترو حرم امام خمینی که پیاده میشدیم ،چند وقت پیش خرماهاش ریخته بود زمین
با مادر و خاله ام رفته بودیم بهشت زهرا
خاله ام چند تا برداشت و خورد
اینجا من زیاد دیدم درختای خرمارو که پر از خرما هست روشون
جدیدا هم خرمایی که قدش کوتاه بود رو دیدم
سلام بر استاد عزیز و مریم جانم چقدر خوشحالم که این بخش از دوره رو دیدم چون این دوره با دوره 12 قدم و کتاب رویاهایی که رویا نیستند
کار میکنم بهم گره خورده گفتم این بخش رو حتمن گوش بدم
واقن خدارو صد هزار مرتبه شکر از وقتی تمرکزم رو روی گیتار و موسیقی گزاشتم تازگی با گروهی که ندیدمشون ولی تلفنی صحبت میکنیم و قرار شده اوکیپ بشیم
این خودش نشون میده که چقدر خوب تمرکز جواب میده که باعث میشه آدم انرژی بگیره
و الانم میخام تکست بنویسم برای اولین آهنگی که میدونم بزودی زودی با کمک الله بدمش بیرون
و حسابی میترکونم خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و تمامی اعضای این سایت الهی
خیلی ممنونم از شما برای تهیه این فایل های ارزشمند . استد عزیزممیدونم مسیر شما فقط کار کردن روی توحید است خیلی وقته میخوام بهتون بگم ولی باز میگمنه نگو استاد خودش میگه من مسیرم مشخصه و قانون مشخصه و شما در مورد هر چیزی میتونین اون به کار بگیرین ولی چن روزه باز خیلی تو این مسیر دارم اذیت میشم ومیخوام راحت یاد بگیرم گفتم بگم شاید بشه با کمک قوانین در مورد این موضوع یه فایل بذارین
استاد عزیز چون راجع به تمرکز روی هدف صحبت کردین من روی یه هدف یادگیری زبان دارم کار میکنم ولی نتیجه ای که میخوام نمیگیرم توی یادگیری گرامر ویا این که وقتی یاد میگیرم زود فراموش میکنم و نمیتونم اونا رو به صورت جمله استفاده کنم یادمه قبلا شما میگفتین زبانتون خوب نبوده و میگفتین این مسیر با لذت طی کردین تا تونستین یاد بگیرین منم باورام برای این مسیر نوشتم و زمان میگذارم برای یادگیری و در این مسیر مسخره میشوم و اطرافیان و در کلاس به طور غیر مستقیم گفته میشه که تو زیاد باهوش نیستی ولی من باورام نوشتم وبه خودم میگم میتونی ولی میخوام مسیرم راحت باشه لذت بخش باشه میتونین در این مسیر کمکی به من و شاید دوستانی در این سایت باشن و مثل من این خواسته رو داشته باشن بکنین خیلی ممنون میشم که یه فایل در مورد یادگیری زبانتون و زمان ومسیری که طی کردین برامون بگذارین خیلییییی ممنونم ازتون و از همه عزیزانی که برای این سایت زحمت میکشن
خدا یاور شما و همه ما باشه
به نام خدای مهربان
با سلام خدمت دوستان عزیز و استاد عباسمنش و خانم شایسته
بیست و سومین روز خانه تکانی ذهن
چند روز طول کشید تا بتونم دیدگاه خودمو بفرستم ازبس که این فایل خوب و آموزنده بود،چندبار گوش دادم و نکته برداری کردم و هنوزم احساس میکنم خوب توجه نکردم و باید یکبار دیگه حسابی گوش بدم.
اما تا الان هم خیلی نکته دستگیرم شده و خیلی چیزهارو متوجه شدم و اولین کاری که کردم نوشته 2 هدف بود که هم برام قابل باور بود و هم اینکه در عین سادگی از نون شب واجبتر هستش و امیدوارم با تمرکز بالا به اهدافم برسم،آن شاءالله
اما خودم به شخصه چندین تجربه داشتم که با تمرکز صد در صد تونستم بهش برسم مثل ترک سیگار که الان تقریبا 5 سال و نیم هست تونستم ترکش کنم،کاری که روزی برام محال بود و چندین بار در انجامش شکست خوردم ولی خداروشکر با همت و کمک خدا تونستم انجامش بدم و همین میتونه به باورسازی ام کمک کنه تا به اهدافم برسم.
خدایا شکرت بابت حس و حال خوبم و این مسیری که در آن هستم
با سلام ب استاد عزیز
با شنیدن ابن فایل ک متوجه شدم منم هیچ هدفی ندارم تو زندگیم و فقط دارم روزامو شب میکنم و درگیر روزمرگی شدم
و هیچ هدف امیدی ندارم
حالا متوجه شدم ک چرا انقدر طی روز کار کردن برام سخته و دارم عذاب میدم ب خودم اول آخر مجبور هستم ک کار کنم اما در کنار کار کردن دارم ب خودم عذاب میدم و خمش تو ذهنم اینه ک اصلا نن چرا باید انقد کار کنم کار کنم ک چی بشه چرا باید عین تراکتور کار کنم
و همش دنبال بهانه برای کار نکردن بودم مثلا از خدام بود ک ی مشگلی پیش بیاد و کار پیش نره و من ی بهانه منطقی داشته باشم برای کار نکردن مثلا دستگاه خراب بشه
برقا بره
کارگر غیبت کنه
و انگار هیچ امید انگیزه ای ندارم برای ادامه
گاهی وقتا میگم اصلا جمع کنم این کسب کارو و راحت بشم
از صبح تا شب تو تونه بمونم و بخابم
حالا متوجه شدم ک تمام اینا از این بابته ک من هیچ هدفی ندادم
انگار هدفی ک ناخودآگاه دارم اینه ک ی لقمه نون بخور نمیر دربیارم تا زندگیم تموم بشه و من همینطور ادامه بدم
ن تلاشی میکردم برای گرفتن مشتری جدید
ن تلاشی برای بالا بردن کیفت کار
ن تلاشی برای روابط جدبد شغلی
ن حتی دنبال پس گرفتن حساب کتابم میرفتم
یعنی در کل هیچ تلاشی برای پیشرفت ووتعییر نداشتم
و تا آخرش دوس دارم همینطور بمونه
حالا متوجه شدم ک من چرا انقدر خنثی هستم و تلاش نمیکنم
چون هیچ هدفی ندارم
چون تو تمام سالهای زندگیم تا ب امروز بیاد ندارم ک هدفی برای خودم داشته باشم تا با انگیزه و اشتیاق سوزان برم سمت محل کارم
و کمی ک عمیقتر میشم متوجه شدم ک من چرا هیچ هدفی ندارم
چون اصلا نمیتونم محقق شدن هدفمو حتی ی لحظه تجسم کنم
مثلا چند باری ک تصمیم گرفتم منم ی حرکتی کنم و اوضاع مالیم با پیشرفت کارم بهبود بدم
برای اونم هدفی نداشتم و چون فقط میدیدم ک دیگران دارن رو ب جلو میرن میگفتم بزار منم برم
بیاد ندارم کحتی تو اون لحظات حتی یکبار ب این فکر کرده باشم ک اوضاع مالیم بهتر بشه ک چی بشه؟؟
مثلا راحتتر زندگی کنم
دیگه نگران هزینها نباشم و،،،،
و فقط این مد نظرم بود ک منم مثل اونا رفتار کنم و عمل کنم
اصلا نتونستم تا ب امروز مثلا ب خودم بگم کهدفم اینه ک ابن کارو کنم تا فلان اتفاقها برام بیوفته
و همیشه اگر ی لحظه تصمیم گرفتم ک منم ثروتمند بشم خیلی زود این ب دهنم رسیده ک آخه چجوری
چطور میخای ثروتمند بشی
با این شرایطی ک الان داری
با این شرایط اقتصادی ک الان هست
اصلا چطوری از چ راهی از کجا تو میخای شروع کنی
و این باعث میشد ک تو همون لحطه اول قطع کنم حتی ادامه اون فکر رو
و حالا ک مشگل رو فهمیدم
میخام برای خودم تو دفترم هدفگذاری کنم و اون چیزی ک از همه چیز برام مهمتر هست پیش بگیرم و تمرکز کنم روش
مثلا گسترش کسب کارم
هدفم این باشه ک کارمو گسترش بدم و این باورو ایجاد کنم ک ابن هدف قابل درستیه
و اگر ب این هدف برسم چی میشه؟؟؟
1_اگر کسب کارم گسترش پیدا کنه درآمدم بیشتر میشه و راحتتر میشه زندگی برام
2_ اگر کسب کارم گسترش پیدا کنه میتونم کارگر اضافه کنم و دیگه خودم کار نکنم
3_اگر درآمدم بیشتر بشه میتونم راحتتر ب کارگر حقوق بدم و اضافه کنم کارگر
4_ اگر درآمدم بالاتر بره میتونم خونه مورد علاقه بخرم
5_ اگر درامدم بالاتر بره میتونم بیشتر ب خانوادم رسیدگی کنم
6_ اگر درآمدم بالاتر بره اعتماد ب نفسم هم بالاتر بره
7_ اگر درآمدم بالاتر بره میتونم ب بهترین جاهای دنیا مسافرت کنم
8_ اگر درآمدم بالاتر بره میتونم ماشین مورد علاقمو بخرم
9_ اگر درآمدم بالاتر بره دیگه نگران هزینهای نیستم
10_ اگر درآمدم بالاتر بره بیشتر کارگر میگیرم کارگرای واردتر میارم تا اگر دلم نخاست خودم کار نکنم و راحتتر کارم پیش بره بدونه اینکه ب خودم فشار فیزیکی زیادی وارد بشه
11_اگر درآمدم بالاتر بره میتونم ب تمام ارزوهام برسم
12_ اگر درآمدم بالاتر بره و ثروتمند بشم بیشتر بخدا نزدیک میشم
13_ اگر درامدمدبالاتر بره میتونم از زندگی لذت ببرم
من برای رسیدن ب تمام این موارد باید هدف داشته باشم باید
و این هدف تو ذهنم محقق شدنی بدونم
برای تحقق این هدف باید پیدا کنم افرادی ک هدفمند کار کردن و ب تمام رویاهاش ن رسیدن ک اطرافم خیلی زیادن و نن تا بحال بهشون توجه نمیکردم
تو برام منطقی بشه رسیدن ب هدفم
تو این مسیر رسیدن بدهدفم نباید ب این فکر کنم ک چطور و چگونه میخام برسم ب مقصد نهایی و اطمینان داشته باشم باور کنم ک خداوند راه رو نشون میده خداوند حمایتگره منه
خداوند هدایتگره منه
خداوند بیشتر از من دوس داره ک نن ب ثروت و درآمد بالا برسم تا بتونم ب گسترش بینهایت جهان کمک کنم
یعنی باید اعتماد کنم ب اون هدایت الهی
اعتماد کنم ب مسیر هدایتی ک بهم گفته میشه
اعتقاد داشته باشم ک تنتم اهداف و آرزوها قابل دسترسی بشرطی ک من باور کنم ک خداوند میخاد کمن ثروتمند بشم و تو این مسیر خودش مسیر بهم نشون میده
مک باید هدفمو مشخص کنم
و بدونم ک رسیدن ب این هدف چ مزایایی برام داره
باور پذیر کنم رسیدن ب خاستهام رو هر روز ی قدم کوچک بردارم و تمرکزم این باشه ک چطور میتونم هدفهایی باور پدیر کنم تو همه چیز بدنبال این باشم ک من چ کاری میتونم انجام بدم برای رسیدن ب اهدافم
و بیشتر از همه اول از همه رو خداوند و هدایتش حساب کنم ک مسیر بهم میگه فقط کافیه ک من شروع کنم از ی نقطه ب اون جریان هدایتگر اعتماد کنم و مطمعن باشم ک خدا بیشتر از من میخاد ک من ب خاستهام برسم
خدا و شکر میکنم بابت هدایتم ب این فایل ک واقعا نیاز داشتم ب شنیدنش ب اگاهی ک ب مک میده برای مسیر موفقیت و ثروت
سلام به استاد عزیزم و خانواده عزیز سایت عباس منش
به نام خدا
خواسته هارا بنویسیم هدف و خواسته هایمان را بنویسیم و این نگاه را داشته باشیم که خداوند خواسته های مارا می بیند و می خواند فارغ از نحوه رسیدن به هدفمان به چطوری و چگونگی فکر نکنیم .
آنهایی که نمیدانیم چگونه برسیم بهشان بنویسیم و باور به امکان پذیری داشته باشیم و ایمان داشته باشیم که می رسیم.
بهترین شیوه برای باور پذیری رسیدن به خواسته پیدا کردن الگوهای مشابه و فکر کردن به آنها و تحسین آنها
و سپاسگزاری بابت شدن آن این باور به ما کمک می کنن تا به خواسته هایمان برسیم .
هر توجه و ارسال فرکانسی به خودمان بر می گردد و به ما کمک می کند یا برمی گردد .
تحسین و نکات مثبت افراد را گفتن به ارتباط ما کمک می کند و باعث می شود که از لحاظ روابط محبوب و دوستانه باشیم و همیشه باید از زاویه ای به مسائل نگاه کنیم که به احساس خوب و بهتری برسیم .
قلبمان به ما می گوید که چه چیزی واقعی و غیر واقعی است احساس ما راهنمای مسیر ماست .
همیشه در قبول کردن و پذیرفتن چیزی بگوییم که این فکر به رشد ما کمک می کند یا خیر ؟!
گاهی قدم برداریم و تلاش می کنیم اما قدم هایمان در مسیر خواسته مان نیست باید ببینیم چه فکر و باور ترمزی مانع ورود نتایج به زندگیمان شده است.
همه ما توانایی رسیدن به خواسته هایمان را داریم این مورد را باور کنیم و امکان پذیر بودن را باور کنیم .
وقتی با قدرت شروع کنیم وتمرکز صد در مسیری بگذاریم به مسیر خواسته هایمان هدایت می شویم .
هرچقدر صحبت کنیم نتیجه نگیریم هیچ ارزشی ندارد باید حرف وعملمان یکی باشد .
تمرکز لیزری و تعهد صد در مسیرمان مارا به اهدافمان می رساند .
سلام وقت استاد و خانم شایسته و همه عزیزان بخیر خداروشکر که این حجم از آگاهی داره نصیبمون میشه داشتم با خودم فکر میکردم دیدم خداروشکر ذهن من به مرحله ای رسیده که نمیتونه نپذیره که استاد این ثروت و نعمت رو دارا هستن برای همه عزیزان این حجم از ثروت و نعمت رو آرزو میکنم امیدوارم همیشه در مدار هدایت نقطه ای و لحظه به لحظه پروردگار باشیم خدانگهدار
به نام فرمانروای جهان
سلام استاد عزیزم و مریم جان
گام 23
یکی از دلایل نرسیدن ما به خواسته هامون تعدد اهداف هست. هدفهای زیاد مینویسیم ولی روی هیچ کدوم متمرکز نیستیم. این بار بیایم خواسته هامونو برای خدا بنویسیم. میخوایم چه چیزایی رو تجربه کنیم. نوشتن کانون تمرکز رو قدرتمند میکنه و حالا اجازه بدیم خدا هدایتمون کنه. و ما هم انجام دهنده باشیم. هر روز قدم برداریم . این نشونه تعهد ماست و جهان به تعهد ما پاسخ میده و درها رو تبدیل به دروازه های برکت و فراوانی میکنه.
ما اون خواسته هایی رو بهشون میرسیم که برامون قابل باور باشه.باورپذیری از طریق دیدن الگوهایی که به خواسته هاشون رسیدن هر چند به نظر غیرقابل میاومده
یا از طریق توجه به تجربیات خودمون. چه خواسته هایی داشتیم که برامون غیرقابل باور بودن ولی بهشون رسیدیم. حتی هدفهای کوچیکی که محقق شدن. تا ذهن به صورت منطقی باور کنه که میشه به خواسته ها رسید
دیگرانی که به خواسته هاشون رسیدن رو تحسین کنیم و بابتش شکرگزار باشیم. این انرژی به زندگی خودمون برمیگرده
هدفی رو انتخاب کنیم که با تحقق اون هدف یه سری هدفهای دیگه هم تیک میخورن. مثلا اگه من تمرکزم روی ثروت ساختن باشه با رسیدن بهش میتونم چیزای موردعلاقمو بخرم،سفر برم، رفاه بیشتر داشته باشم، به خونه دار شدن فکر کنم و…
اینطور نباشه که خواسته هامونو فقط یه بار بنویسیم .چون هر بار نوشتن باعث توجه میشه باعث تمرکز میشه. و خوبیه تمرکز اینه که آدم دیگه سراغ حاشیه نمیره . نمیخواد به هر قیمتی فقط وقتش رو پر کنه و سرگرم شه. وقتش رو صرف سرمایه گذاری روی خودش میکنه. چون عالی بودن مستلزم اینه که همیشه روی خودمون کار کنیم و مراقب کانون توجهمون باشیم.
خدا جونم شکرت.خداجونم من منتظر معجزات تو ام. بارها دیدمشون و میخوام هر روزم معجزه باشه.
استاد عزیزم و مریم جان بی نهایت ازتون سپاسگزارم .
بنام رب رزاق و هدایت گر من
سلام و درود به استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی ️
سلام و درود به خانواده صمیمی و بزرگ عباس منش
بحث هدف گذاری که همیشه رکن اصلی تمام فعالیت های ماست .
یکی از راه های همیشه در مسیر بودن داشتن هدف های کوتاه مدت است که انرژی و انگیزه برای ادامه مسیر را در ما زنده نگه میداره. داشتن هدف های کوتاه مدت یعنی همون قدم به قدم جلو رفتن و طی کردن تکامل.
من برای خودم هدف های کوتاه مدت مشخص میکنم که در نهایت من و به اون هدف اصلی میرسونه و هر روز باید برای محقق شدن شدنشون یه کاری انجام بدم و با این کار همیشه و در هر لحظه در مسیر هستم و هر روز یه قدم به هدفم نزدیک و نزدیک تر میشم.
و یکی از راههای ایجاد تمرکز ، داشتن هدف های کوتاه مدت است.
غیبت:
من هر روز دارم نمونه های واضحی از افراد دور و بر خودم میبینم که به دام غیبت افتادن و آرامش خودشون و از دست دادن و در تمام جنبه های زندگی از سلامتی گرفته تا ثروت دچار مشکل هستن و نمیدونن دلیل این مشکلاتشون چیه؟
سپاسگزاری و تحسین خوبی ها و نکات مثبت:
یکی از کارهایی که خیلی روابط من و شیرین و شاد و صمیمی و لذت بخش کرده و دستان خداوند و از در و دیوار برای انجام دادن کارهای من بسوی من ، روانه میکنه سپاسگزاری زیاد از افراد و دیدن نقاط قوت و مثبت شون و بروی خودشون و پشت سرشون گفتن اون نکات مثبت است ،که بطرز جادویی احساسات افراد و برمیانگیزه و افراد عاشق من میشن و همیشه دوست دارن وقتشون و با من بگذرونن و علنا بهم میگن که ما حالمون با تو خوبه!
قضاوت:
من از زمانی که فهمیدم و تجربه کردم که، نظر دیگران اصلا تو زندگی من هیییییچ تاثیری نداره، خیلی آرووم شدم و دیگه هیچ حرفی برام مهم نیست و اینطوری هم دیگه بندرت حرف ها، اگرم باشه ،بهم میرسه.
امکان پذیری خواسته:
من مدام محقق شدن اهداف گذشته ام و خواسته های قبلی مو یادآوری میکنم تا با اینکار همیشه امکان پذیری و انرژی و باور قدرت خلق کنندگی و در خودم زنده نگه دارم.
باور چیزی که بهم کمک میکنه:
من همیشه نکات مثبت آدم ها رو برای خودم بولد میکنم و سعی میکنم تو رفتارم ایجادش کنم ،حتی منفی ترین آدم ها، اگر یه دستاوردی دارن که من میخؤام ،من اون دستاورد و باور میکنم .
تمرکز :
تقریبا تمام آدم های موفق همگی یه خصوصیت واضح و مشترکی دارند و اون قدرت تمرکز بالاشون هست روی کاری که انجام میدن و این تمرکز از علاقه ای که به اون موضوع دارن ایجاد میشه.
یکی از کارهایی که به تمرکز ما کمک میکنه علاقه داشتن به موضوعی که داریم روش کار میکنیم.
تکنیک های زیادی برای ایجاد تمرکز وجود داره، ولی یه تکنیکی هست که ایجاد زمان های کوتاه استراحت در بین زمان های کاری تمرکزی ست که انجام میدم.
و تکنیک های دیگه مثل پاکسازی محیط اطراف و حذف عوامل حواس پرتی.
آدم ها . فضای مجازی . فیلم و سریال و …
در پناه رب رزاق و هدایت گر
سلام
چرا در شروع یک هدف یا کسب کاری در وحله اول شروع آن کاری بظاهر سخت و غیرممکن میاید
شروع هر کسب کار جدید یا هدفی با دشواریهای
اولیهای همراه است که بهطور عمدی از سوی کیهان برای رشد و تکامل ما طراحی شده است. این دشواریها، در واقع، آغاز فرآیند پالایش و هماهنگی با انرژیهای کیهانی هستند که در ابتدا برای ما ناآشنا و ناملموس به نظر میآید.
1. قانون “هارمونی و آشفتگی”
کیهان برای حفظ هارمونی و تعادل جهانی خود، ابتدا تمام انرژیها را در یک وضعیت ثابت و پیشبینیشده حفظ میکند. وقتی ما تصمیم به ایجاد تغییر میگیریم، این هارمونی به هم میریزد و انرژیهای جدیدی باید در داخل کیهان جابجا شوند تا مسیر جدید باز شود. این «آشفتگی اولیه» خود بخشی از فرآیند است که به ظاهر به ما نشان میدهد که کار جدید بسیار دشوار است، در حالی که در واقع این آشفتگی، زمینهساز ایجاد نظم و هماهنگی جدید است.
2. قانون “امواج انرژی و تکامل غیرخطی”
در کیهان هیچ روندی به صورت خطی و یکبعدی پیش نمیرود. تغییرات و اختراعات اغلب به صورت امواج انرژی به جلو حرکت میکنند، که ابتدا ممکن است احساس کنند هیچ پیشرفتی وجود ندارد، اما در واقع هر قدمی که برداشته میشود، به نوعی به چرخش و تکامل انرژی کمک میکند. این امواج ابتدا ناپیدا هستند و ممکن است به نظر برسد که هیچ پیشرفتی حاصل نمیشود، اما در حقیقت هر موج کوچک انرژی، به طور طبیعی و در زمان مناسب، به ما اجازه میدهد که با اطمینان بیشتری به جلو برویم.
3. قانون “طی مسیر از تاریکی به نور”
هر شروع جدید مانند عبور از یک تونل تاریک است که در آن هیچ چیزی واضح و مشخص نیست. اما این تاریکی، صرفاً مکانی است برای رشد و شکلگیری ظرفیتهای درونی ما که در ابتدا خود را نشان نمیدهند. کیهان به گونهای طراحی شده است که ما باید ابتدا در تاریکی حرکت کنیم تا به نوری که در انتهای مسیر است، برسیم. این فرآیند در ابتدای کار به شدت چالشبرانگیز به نظر میرسد، ولی در واقع، درست همانطور که گل در خاک تاریک رشد میکند، هر گام به گام شما، به تدریج شما را به سمت روشنایی هدایت میکند.
4. قانون “آغاز از خلا و تکمیل در انبساط”
هر پروژه یا اختراع جدید معمولاً از فضایی خالی و بدون شکل شروع میشود، مانند یک نقاشی که هیچ چیزی بر روی بوم آن وجود ندارد. کیهان به گونهای عمل میکند که این خلا و عدم شکلگیری اولیه، زمینهای برای «انبساط» و تکامل بعدی ایجاد میکند. به همین دلیل، وقتی در آغاز کار چیزی به نظر نمیرسد یا غیرممکن به نظر میآید، در واقع این خلا است که در حال آمادهسازی خودش برای پذیرش انرژیها و ایدههای جدید است. پس از این مرحله، به تدریج با تکمیل اجزای کوچک، تصویر بزرگتر شکل میگیرد.
5. قانون “اتصال به جریان کیهانی و نتیجه نهایی”
در کیهان همه چیز در هم تنیده و به هم متصل است. هر قدمی که ما به جلو برداریم، با جریان بزرگتری از انرژیهای کیهانی همراستا میشود. در آغاز، این ارتباطات به وضوح قابل مشاهده نیستند، ولی هر حرکت، گامی به سوی همگامی با جریان بزرگتری است که خود را در نتایج نهایی آشکار میسازد. به این ترتیب، هر چیزی که ابتدا غیرممکن به نظر میآید، در واقع یک جزء از مسیر بزرگتری است که در نهایت با هماهنگی کامل با کیهان شکل میگیرد.
در مجموع، طبق این قوانین کیهانی، هر شروع و تجربهای که در ابتدا دشوار و غیرممکن به نظر میآید، در حقیقت بخشی از فرآیند ضروری کیهانی است که از طریق آن ما با ارتعاشات و انرژیهای جدید همراستا میشویم. این فرآیند به تدریج ما را به سمتی هدایت میکند که نتایج به شکلی طبیعی و درست ظاهر میشوند.
مثالی از افراد موفق
1. سرنا ویلیامز (Serena Williams)
یکی از بزرگترین تنیسبازان تاریخ است که در طول دوران حرفهای خود 23 عنوان قهرمانی گرند اسلم در رشته تنیس زنان کسب کرده است. او در دوران کودکی و نوجوانی با چالشهای زیادی مواجه بود، از جمله فقر و تبعیض نژادی. حتی پس از ورود به دنیای تنیس حرفهای، سرنا با انتقادهای زیادی روبهرو شد. او بارها در مسابقات مهم به دلیل آسیبدیدگیهای متعدد به تعویق افتاده بود، اما هیچگاه تسلیم نشد. سرنا با استقامت، اراده قوی و ایمان به خود توانست به یک نماد جهانی از موفقیت تبدیل شود.
سرنا ویلیامز موفقیتهای خود را از طریق قانون جذب و تلاش مستمر به دست آورده است. او با تمرکز بر روی اهداف و ایمان به تواناییهای خود، تمام انرژیهای مثبت جهان را به سمت خود جلب کرد و در نهایت به عنوان یکی از بهترین ورزشکاران تاریخ شناخته شد.
آیه 22 سوره الرعد:
“وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ”
“و کسانی که در راه ما جهاد کنند، بیتردید آنان را به راههای خود هدایت خواهیم کرد و خداوند با نیکوکاران است.”
این آیه به ما یادآوری میکند که کسانی که در راه هدفهای خود با تلاش و ایمان جهاد کنند، به هدایت و موفقیتهای بزرگ دست خواهند یافت. در مسیر رشد و پیشرفت، هر فردی با چالشها و موانعی روبهرو میشود، اما با ایمان به خدا و ادامه دادن به جهاد، راههای جدید و فرصتهای بزرگ پیش روی او قرار خواهد گرفت. سرنا ویلیامز با اصرار و پشتکار در برابر هر گونه موانع، به موفقیتهای عظیمی دست یافت و در سطح جهانی شناخته شد.
موفقیت سرنا ویلیامز نشان میدهد که تمرکز بر روی هدف، ایمان به تواناییهای خود و استمرار در برابر چالشها میتواند به نتایج شگفتانگیزی منجر شود. همانطور که در آیه ذکر شده است، هر فردی که در راه خود جهاد کند و هیچگاه از تلاش دست نکشد، به هدایت کیهانی دست پیدا کرده و به موفقیت خواهد رسید. از منظر قوانین کیهانی، سرنا ویلیامز با جذب انرژیهای مثبت و حرکت با اراده قوی، به یکی از بزرگترین ورزشکاران تاریخ تبدیل شد و اثبات کرد که هیچ چیزی غیرممکن نیست.
2. کریستیانو رونالدو (Cristiano Ronaldo)
یکی از بزرگترین فوتبالیستهای تاریخ است که در طول دوران حرفهای خود موفقیتهای چشمگیری به دست آورده است. او با کسب پنج توپ طلای فیفا و چندین قهرمانی در لیگهای معتبر دنیا، از جمله لیگ قهرمانان اروپا و لیگهای داخلی، به یکی از اسطورههای فوتبال تبدیل شده است. رونالدو از دوران کودکی با مشکلات زیادی روبهرو بود؛ از جمله فقر، شرایط زندگی سخت و ابتلا به بیماریهای مختلف. اما او با اراده قوی، تمرین سخت و ایمان به خود توانست به بالاترین سطح از موفقیت دست یابد.
موفقیت رونالدو نتیجه قانون جذب و هماهنگی با انرژیهای مثبت است. او با تمرکز بر روی هدفهای خود، با پشتکار و تلاش مستمر، انرژیهای مثبت کیهانی را جذب کرده و به موفقیتهای بزرگی دست یافته است. او نشان داد که با اعتماد به خود، تلاشی بیپایان و پایبندی به اصول درست میتوان به بالاترین قلهها رسید.
آیه 99 سوره آل عمران:
“قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ”
“بگو اگر خدا را دوست دارید، پس از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست داشته باشد و گناهانتان را بیامرزد، و خداوند آمرزنده و مهربان است.”
این آیه به ما یادآوری میکند که پیروی از راه درست و داشتن ایمان به هدفهای بزرگ، به هدایت و موفقیت منجر میشود. در زندگی هر فرد، وقتی هدفهای بزرگ و درست داشته باشد و از اصول انسانی و الهی پیروی کند، انرژیهای مثبت او را به سمت موفقیت هدایت میکند. رونالدو در زندگی خود با پیروی از اصول حرفهای و انسانی، به موفقیتهای بزرگی رسید و به دنیا ثابت کرد که تلاش، ایمان و پیروی از اصول صحیح موجب پیشرفت و موفقیت است.
موفقیت کریستیانو رونالدو نشان میدهد که با ایمان به خود، تمرکز بر اهداف و استمرار در تلاشها میتوان به موفقیتهای عظیم دست یافت. از منظر قوانین کیهانی، او با هماهنگی با انرژیهای مثبت و پیروی از مسیر درست توانست به یکی از بزرگترین ورزشکاران تاریخ تبدیل شود. همانطور که در آیه آمده است، کسانی که در مسیر درست قدم بردارند و از اصول صحیح پیروی کنند، به محبت الهی و موفقیتهای بزرگ خواهند رسید.
3. نیکول کیدمن (Nicole Kidman)
یکی از شناختهشدهترین هنرپیشگان هالیوود است که با بازی در فیلمهای مختلف به موفقیتهای زیادی دست یافته است. او در طول دوران حرفهای خود جوایز بزرگی همچون اسکار، گلدن گلوب و امی را دریافت کرده است. زندگی کیدمن از همان ابتدا با چالشهایی همراه بود. او در کودکی به دلیل مهاجرت از استرالیا به آمریکا با مشکلات زیادی روبهرو بود، اما با پشتکار و تلاش بیوقفه توانست به یکی از برجستهترین چهرههای هالیوود تبدیل شود. همچنین کیدمن با انتخاب نقشهای چالشبرانگیز و تأثیرگذار، خود را به عنوان یک بازیگر همهجانبه و با تواناییهای بینظیر معرفی کرد.
موفقیت نیکول کیدمن نتیجه قانون جذب و هماهنگی با انرژیهای مثبت است. او با داشتن باور قوی به خود، تمرکز بر روی استعداد و اشتیاق خود به بازیگری، توانسته است فرصتهای مختلف را به سمت خود جذب کند. کیدمن به وضوح نشان داده که چگونه نگرش مثبت، انرژیهای الهی و تلاش مداوم میتوانند به موفقیتهای بزرگ منجر شوند.
آیه 29 سوره فاطر:
“مَن یَعْمَلْ صَـٰلِحًا فَلِنَفْسِهِ ۖ وَمَن یَسْتَغْنِ وَاللَّهُ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ”
“هر کس عمل صالحی انجام دهد، به نفع خود عمل کرده است. و کسی که خود را بینیاز بداند (از راه خدا)، خداوند بینیاز و ستوده است.”
این آیه بیان میکند که اعمال نیکو، در نهایت به خود فرد سود میرساند. نگرش مثبت و کارهای درست انسان را به سمت موفقیتهای بیشتری هدایت میکند. نیکول کیدمن با ایمان به خود و تلاش در راستای اهدافش، توانست به جایگاهی برسد که در آن به درخشش در دنیای بازیگری پرداخته و تأثیرگذار باشد. موفقیتهای او نه تنها نتیجه استعدادش بلکه نتیجه ایمان به تواناییهایش و استمرار در راهی است که برگزیده بود.
موفقیت نیکول کیدمن به ما نشان میدهد که با داشتن ایمان به خود، انرژی مثبت و تلاش مستمر میتوان به اهداف بزرگ دست یافت. همانطور که در آیه آمده است، هر عمل نیکو و هر تلاش درست به نفع خود فرد خواهد بود و انرژیهای مثبت کائنات به سوی او میآیند. نیکول کیدمن با استقامت و هماهنگی با این قوانین کیهانی به موفقیتهای بزرگی دست یافته است و ثابت کرده که دنبال کردن مسیر درست، همراه با ایمان و تلاش، میتواند به نتایج شگفتانگیزی منجر شود.
4. بیونسه نولز (Beyoncé)
یکی از موفقترین خوانندگان جهان است که با صدای منحصر به فرد، کارهای موسیقایی برجسته و تواناییهای هنری خود به شهرت جهانی رسید. او که از نوجوانی وارد صنعت موسیقی شد، در ابتدا با چالشهای زیادی روبهرو بود، از جمله رقابت شدید در صنعت موسیقی و نیاز به اثبات خود در برابر پیشرفتهای دیگران. با این حال، بیونسه توانست با اصرار، استعداد، کار سخت و تمایل به نوآوری در صنعت موسیقی، به جایگاهی بینظیر دست یابد. او جوایز گرمی و الماسهای موسیقی بسیاری کسب کرده و تاثیر شگرفی بر دنیای موسیقی گذاشته است. بیونسه با اشتیاق به هنرش و تکیه بر تواناییهای درونی خود، انرژیهای کیهانی مثبت را جذب کرده و در مسیر موفقیتهای بزرگ حرکت کرده است.
موفقیت بیونسه نتیجه قانون جذب، توجه به قدرت درونی و اراده قوی است. او با تمرکز بر هدفهایش و تجلی دادن به توانمندیهای درونی خود، به موفقیتهای فوقالعادهای دست یافت. بیونسه با هر اثر جدید خود، نشان داد که با باور به خود، ارتباط با انرژیهای مثبت و تلاش بیپایان، میتوان به بزرگترین اهداف دست یافت.
آیه 7 سوره طه:
“وَمَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَا مُوسَىٰ”
“و ای موسی! این چیست که در دست راست تو است؟”
این آیه زمانی که حضرت موسی (ع) با ترس از دشمنان خود در بیابان مواجه شد، خداوند به او دستور داد تا از توانمندیهای درونیاش بهرهبرداری کند. عصای موسی که در نگاه اول یک وسیله ساده بود، به وسیلهای برای معجزات و پیروزی تبدیل شد. این نشاندهنده این است که هر فردی در درون خود تواناییها و انرژیهای خاصی دارد که با ایمان به آنها و استفاده درست از آنها میتواند به بزرگترین موفقیتها برسد. در مورد بیونسه نیز میتوان گفت که او به تواناییهای درونیاش ایمان داشت و با استفاده از این توانمندیها، مسیر خود را در صنعت موسیقی پیش برد.
موفقیت بیونسه نشان میدهد که با تمرکز بر اهداف، ایمان به تواناییهای درونی و تلاش مستمر، میتوان به موفقیتهای بزرگ دست یافت. آیه ذکر شده از سوره طه به ما یادآوری میکند که هر چیزی که در دست داریم، به نظر ساده یا کمارزش بیاید، میتواند به وسیلهای برای موفقیتهای عظیم تبدیل شود، به شرطی که از آن استفاده درست کنیم و ایمان به قدرتهای درونیمان داشته باشیم. بیونسه با ارتباط با انرژیهای کیهانی مثبت و تلاش مداوم در مسیر هنر، توانست به بزرگترین موفقیتها دست یابد.
5. دکتر استیون هاوکینگ (Stephen Hawking)
یکی از بزرگترین فیزیکدانان نظری معاصر بود که در زمینههای کیهانشناسی و نسبیت عام تحقیقات شگرفی انجام داد. هاوکینگ علیرغم ابتلا به بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (ALS)، که او را به تدریج از کار انداخت، توانست به یکی از شناختهشدهترین چهرهها در دنیای علم تبدیل شود. کتاب او با عنوان “تاریخچه زمان” به یکی از پرفروشترین کتابها تبدیل شد و او توانست درک ما را از جهان هستی و قوانین کیهانی گسترش دهد. دکتر هاوکینگ نشان داد که اراده انسان، حتی در برابر سختترین شرایط، میتواند به تحولی بزرگ در علم و جامعه منجر شود.
موفقیت دکتر هاوکینگ نتیجه استفاده از قانون جذب و تمرکز بر اهداف بزرگ است. او با وجود شرایط جسمانی بسیار دشوار، به جای تسلیم شدن در برابر شرایط، از تواناییهای ذهنی خود بهره گرفت و انرژیهای مثبت کیهانی را جذب کرد تا به پیشرفتهای علمی و بشری دست یابد. او در مسیر علم از هیچ چیزی جز عزم و اراده قوی استفاده نکرد.
آیه 11 سوره محمد (ص):
“إِنَّ اللَّـهَ یُحْیِّی وَیُمِیتُ وَیَفْعَلُ مَا یُرِیدُ”
“بیگمان خداوند زنده میکند و میمیراند و هرچه بخواهد انجام میدهد.”
این آیه به ما یادآوری میکند که تنها خداوند قادر است تمام شرایط و امور زندگی ما را تنظیم کند، و قدرت و اراده او فراتر از هر محدودیتی است. دکتر هاوکینگ با ایمان به قدرتهای درونی خود و با تمرکز بر توانمندیهای ذهنیاش، با وجود بیماری شدید، توانست به شکوفاییهای علمی عظیم دست یابد. این آیه به ما نشان میدهد که هیچ چیزی نمیتواند مانع از تحقق اهداف بزرگ شود، حتی سختترین شرایط زندگی. خداوند قدرتهای عظیمی در درون هر انسان قرار داده است که با ایمان و تلاش، میتوان از آن بهره برداری کرد.
موفقیت دکتر استیون هاوکینگ نشان میدهد که با ایمان به توانمندیهای درونی و استفاده درست از انرژیهای مثبت کیهانی، حتی در سختترین شرایط زندگی میتوان به نتایج بزرگ دست یافت. این موفقیتها نشان میدهند که اگر به قدرتهای درونی خود اعتماد کنیم و در مسیر درست حرکت کنیم، میتوانیم بر تمام محدودیتها غلبه کنیم. همانطور که در آیه آمده است، هر چیزی در دستان خداوند است و او میتواند هر چیزی را به وقوع پیونداند. دکتر هاوکینگ با ایمان به ذهن و توان خود، به بزرگترین دستاوردهای علمی دست یافت و به بشریت نشان داد که اراده و تلاش بیپایان میتواند باعث شکوفایی هر فردی شود.
6.دکتر محمد مصدق
یکی از مهمترین سیاستمداران تاریخ ایران است که نقش کلیدی در تاریخ معاصر کشورمان ایفا کرد. او نخستوزیر ایران در دورهای بحرانی بود و در طی مدت کوتاه نخستوزیریاش، توانست ملی کردن صنعت نفت ایران را به عنوان یکی از بزرگترین دستاوردهای سیاسی در تاریخ ایران به انجام رساند. دکتر مصدق با پیگیری این هدف، ایران را از سلطهی خارجیها و کنترلهای استعماری بر منابع نفتی خود آزاد کرد. در این مسیر، او با وجود فشارهای داخلی و خارجی، از تصمیمات خود عقبنشینی نکرد و به اصول خود وفادار ماند. این اقدام شجاعانه باعث شد که ایران به عنوان کشوری مستقل و دارای حق حاکمیت بر منابع خود شناخته شود.
موفقیت دکتر مصدق نتیجه استفاده از قانون اراده و تعهد به هدفهای بزرگ است. او به وضوح نشان داد که وقتی انسانها با ایمان به اصول خود و توجه به انرژیهای مثبت و الهی، در مسیری درست و با اراده حرکت میکنند، میتوانند تغییرات عظیم در جهان ایجاد کنند. دکتر مصدق با ایمان به استقلال و آزادی کشور، توانست انرژیهای کیهانی را به نفع کشور و ملت خود جذب کند و به نتایج بزرگی دست یابد.
آیه 24 سوره آل عمران:
“قُلْ کُلٌّ مِّنْ عِندِ اللَّـهِ ۖ فَمَا لِهَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا یَکَلِمُونَ”
“بگو: همه اینها از سوی خداوند است. پس چرا این قوم ایمان نمیآورند؟”
این آیه نشان میدهد که تمام موفقیتها، هر گونه پیشرفت و حرکت در جهت اهداف بزرگ، در حقیقت از اراده و قدرت الهی ناشی میشود. دکتر مصدق با ایمان به خداوند و تکیه بر اصول اخلاقی و انسانی، از هیچ چیزی نمیترسید و تصمیمات سختی گرفت که در نهایت به نفع کشور و ملت ایران بود. او با اعتقاد به حق حاکمیت ملی و آزادی توانست تغییرات بزرگی ایجاد کند، و این نشاندهنده این است که هر تصمیم درستی که از دل ایمان و صداقت برآید، از سوی خداوند هدایت میشود و میتواند آثار بزرگی داشته باشد.
موفقیت دکتر محمد مصدق نشان میدهد که با ایمان به اصول خود و تلاش برای تحقق اهداف بزرگ، حتی در شرایط دشوار میتوان به نتایج شگرف دست یافت. همانطور که در آیه آمده است، هر چیزی که در مسیر راستین باشد، از سوی خداوند هدایت میشود و انرژیهای کیهانی مثبت به کمک فرد خواهند آمد. دکتر مصدق با استفاده از این قوانین، در راه آزادی و استقلال کشور پیش رفت و شجاعت و وفاداری به اصول را الگوی بسیاری از سیاستمداران قرار داد.
نتیجه گیری منطقی:
افراد موفق در هر زمینهای، از علم و ورزش تا سیاست و هنر، با ایمان به خود و پشتکار بیپایان توانستهاند بر چالشها غلبه کنند. آنها به وضوح نشان دادهاند که برای رسیدن به نتایج بزرگ، تنها باید در مسیر درست حرکت کرد و از هر قدم به عنوان فرصتی برای رشد استفاده کرد. این افراد با پذیرش سختیها به عنوان جزئی از روند موفقیت، به قلههای بلند دست یافتند.
برای تاکید بر این مفهوم، بیتی از شاعران ژاپنی، به ویژه از شاعر معروف ژاپنی “ماتسو باشو”، مناسب است:
“فقط قدم بزن، در مسیر خالی از قدمها،
خواهی دید که چطور دنیا خودش جلو میآید.”
این بیت نشان میدهد که برای رسیدن به اهداف بزرگ، تنها باید شروع کرد و ادامه داد، بدون ترس از چالشها یا موانع. مسیر خود به خود هموار میشود و نتایج خود را به همراه خواهد داشت.