live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوها - صفحه 13
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/09/abasmanesh1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-27 06:16:272024-09-27 06:24:07live | باورهایی برای امکان پذیری آرزوهاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خداوند قادر متعال
یکی از مهمترین عوانل ایجاد شدن تضادها این است که ما خواسته های واقعی خودمون رو بشناسیم و انگیزه لازم برای رسیدن به اون خواسته در ما شکل بگیره و به وجود بیاد
یکی از مهمترین کارهایی که ما باید کنیم اینه که در شرایط نامساعد بتونیم ذهن خودمون رو کنترل کنیم و به خواسته های خودمون و داشته های خودمون فکر کنیم که کار سختیه واقعا ولی اگر بتونیم اینکارو کنیم حتما به هدفی که میخواهیم میرسیم
یکی از ضعف های خود من اینه ته دلم حسودی میکنم حتی گاهی به نزدیکانم حسودی میکنم ولی امروز با این فایل فهمیدم ایراد از باورهای من بوده و درمان این نداشتن ها حسادت نیست بلکه من میدونم و مسپولیت اینو میپذیرم که باورهای من ایراد داشته و مشکل از من بوده و در حقیقت همه چیزی که بقیه دارن منم میتونم داشته باشم فقط کافیه بخوام و باور کنم و باورهای مناسب بسازم
شرایطی که در حال حاضر دارم نتیجه باروهای خودم در حال حاضر هست
هماهنگی با خداوند یعنی در همین شرایط نامطلوب فعلی احساس خوب داشتن و امیدوار بودن خوشبختی واقعی زمانی به دست میاد که تو در هر شرایطی حال درونیت خوب باشه احساس خوب داشته باشی بر زیبایی ها تمرکز کنی و سپاسگزار نعمت هایی باشی که داری و از لحظاتت لذت ببری
توقع از دیگران مانند سم است وقتی ادم خداوند انقدر بهش نزدیکه از روح خودش به او دمیده چرا باید از بقیه بنده های خداوند توقع دریافت حال خوب داشته باشه
به نام رب العالمین
گام هفتم از پروژه خانه تکانی ذهن
سلام بر استاد عزیزم
استاد وقتی موتورها را نشون دادید گفتم استاد دقیقا بطور عملی تابلوی موفقیت برای خودش درست کرده که با یادآوری موفقیت هایش فرکانسش را برای هدف های بعدی بالاتر ببره.
هر روز به خودش میگه این موتورها یک روز آرزوم بود حتی داشتن یک موتور سالم . حالا اینهمه موتور اونم از نوع بهترینش اینهمه ماشین اونم از نوع بهترینش را بدست آوردم.
” نتایج جلوی چشمامون ”
منم باید چیزهایی که الان دارم که واقعا آرزوی سالهای پیشم بوده را ببینم . همین خونه ای که دارم توش زندگی میکنم مدلش نورش اندازه اش و … همه و همه آرزوی من در قبل بوده. حالا دارم توش زندگی میکنم . من دارم توش زندگی میکنم همیشه میگم این مال من نیست من مستاجرم. اما امروز میگم مال منه چون من دارم توش زندگی میکنم . من دارم توش لذت میبرم. پس الان در همین لحظه مال منه.
استاد چقدر حس خوبی بود وقتی بیرون را نشون دادید استخر و همه و همه . چه حس قشنگی را انتقال دادید.
که آرزوهای ما عملی میشه وقتی ایمان داشته باشیم.
و اینی که الان داریم زندگی میکنیم همون فرکانس های قبل ما است.
آیا راضی هستیم پس به همین روال ادامه بدیم و شکرگزاری کنیم و هدف گزاری کنیم برای خواسته های بیشتر.
اگر راضی نیستیم پس باید تغییر کنیم باید احساسمون را خوب کنیم تا نتایج خوب پایدار بیاد.
من در این سالهای با شما بودن با سایت بودن و با بچه ها بودن یاد گرفتم که همه چیز خداست و خدا همچیزی جز ما نیست.
اگه من قلبم را درک کنم اگه حسم را خوب کنم میتونم به راحتی با خدای خودم گفتگو کنم . باهاش صحبت کنم و اونم جواب منو بده.
اگه دست از سر دیگران بردارم و قضاوت نکنم حسادت نکنم و بدونم هرکسی مسئول زندگی خودش هست و هرکسی خدای خودش را داره دیگه نه نگران کسی میشم و نه مسئول کسی.
نه حسادت میکنم و نه دیگه قضاوت.
هر کسی هر جایی هست جای درست خودش هست. همونطور که من هر جا هستم نتیجه فرکانس های فقط و فقط خودم هستم.
من الان در همین لحظه نتیجه فرکانس قبل خودم هستم . و اگه اینو باور کنم ایمان داشته باشم. و این فرکانسه هی خدشه دار نشه و از مدار خارج نشه جای جای درست خودشه.
چون احساسم عالیه.
چون آرام هستم
آرامش دارم و هر لحظه وجود خدا را حس میکنم.
خدایا شکرت
سپاسگزارم
دوستتون دارم
بنام الله مهربان
سلام استادای تحسین برانگیزم و دوستان توحیدیم
گام 7.گام هایی برای امکانپذیر شدن ارزو ها
این نوشته ها رو قبل از اینکه فایل امروز رو ببینم و بدونم چیه برای خودم تو گروهی که برای شکرگزاریهام بود نوشتم بی ربط به این گام نیس و گفتم اینجام بزارم.
از موقعی که شرو کردم خونه تکونی ذهن و لیاقتو ، سعی کردم حواسم باشه بیشتر به اتفاقای دورو برم و بنویسم ،اتفاقاو نشونه ها:
از مالی شرو میکنم
اینکه همین جمعه از یکی پول میخواستم بهم 500 نقد و نو نو داد. روزای قبلش تو ذهنم همش میگفتم فلانی، چک و چونه نمیزنه ،نقد و به راحتی پولو بهم میده ،چرا؟ چون من لایقم و ارزشمندم و تخفیف نمیدم و حتی گفتم اگرهم خواست بدون تعارف میگم نه وتخفیف نمیدم ووقتی شد .تازه فهمیدم که استاد چی میگن اینکه وقتی جهان تعهد و تغییرتو ببینه برات لاجرم اتفاق میوفته و تغییرات کم کم رخ میدن
همون روزی که با یکی از عزیزانم میخواستم برم خرید ظهرش پیام اومد ،500 برام واریز شد. کی ؟؟جز خدا کی میتونست برام اوکی کنه و همونجا خواهرم پیام داد با خیال راحتتر رفتم خرید
دیروز داشتم موقع برگشت به مدیر برنامه های استادم پیام میدادم که تخفیف ندارن استاد برا دوره هاشون چون خیلی دوس دارم دوره های افلاینشونم بردارم بعد گفت نه تخفیف ندارن (این قسمتو بعد توضیح میدم) گفتم اوکی به خونه رسیدم 500 دیگه برام واریز شد به فاصله دو یا سه روز کار کی بود؟ اینم خدا! مگه داریم تو2،3 روز ؟؟! بله که داریم وقتی تو مدارش باشی خدا از بی نهایت راه واست میفرسته معصومه خانم فقط باید ایمانتو نشون بدی
حالا تو بعدای دیگه
دیروز سر دوره استادم براتخفیف گرفتن؟! چندتا نکته رو فهمیدم و انجام
1-اینکه با عزت نفس تخفیف خواستم و احساسم خوب بود
2. اینکه استادم تو کارش بسیار حرفه ایه و خودشو لایق میدونه و همینطور کاری که میکنه رو ارزشمند میدونه و تخفیف نمیذاره مثل استاد عباس منش
3. اومدم تو ی متن تحسینشون کردم و از خوبیهاشون گفتم و تعریف کردم بدون حسادت و باعشق و برای مدیر برنامه شون فرستادم حالم عالی شد و حتی براش نوشتم کسایی میتونن دوره هاشو بخرن و کارکنن که واقعا تو مدار درک و دریافتش باشن
4 . فهمیدم خدا همه چیز میدهد همه کس را به شرط پاکی دل و به شرط ایمان
(اینو میگم برا باورسازی نه چیز دیگه)دیروزم دیدم که ی بنده خدایی برام 1 تومن ریخت همونجا پیام دادم پول لباسارو نزدی گفت دفعه بعد گفتم من پولو لازم دارم برا کارم (بدون تعارف و به راحتی چرا چون ارزشمندم و لایقم که پولمو خودم استفاده کنم و منتظر نمونم بگم اشکال نداره که باشه حالا بعد)
و دیدم دیشب برام واریز کردن(اگه نمیگفتم باید هی خودخوری میکردم و تو ذهنم هی این نجوا میومد اون میومد که تو چقد فلانی بهمانی و.. ، حتی اگه نمیزدن هم حداقلش این بود که حرفم رو زدم بدون خجالت )
و یچیز دیگه که خیلی حال کردم باهاش مثل اینایی که نوشتم
اینکه صب در مورد کاری که میخوام بکنم با کسی حرف میزدم (هم مدارم) که چیکارا میتونم بکنم و با حرف زدن در موردش تجسمم میکردم و میومد تو ذهنم ،عصر شرو کردم به نوشتن خواستم و سناریو مینوشتم همون وسط یکی زنگید که نشونم بود و بعد قطع تماسش.
سناریو نوشتنم رو ادامه دادم ،رفتم سرکارم و اونجام بدون اینکه من حرفی بزنم درموردکاری که میخواستم و دوسش داشتم حرفی بزنم صاحبکارم صحبتشو پیش کشید و در موردش حرف زدن .
نمیدونین چقدددددددد حال کردم ،من اینا رو همه نشونه میبینم اینکه وقتی متعهد میشی میری دنبال خواستت جهان(خدا) هم همه کارارو برات جفت و جور میکنه که در مسیرش قرار بگیری ،اینکه میشه و منم میتونم .
اینکه وقتی رو باورهای توحیدی و فراوانی و ثروت کار میکنی میاد تو زندگیت ،خیلی راحت خیلی اسون.
اینکه وقتی وابسته نباشی به کسی و چیزی و به خدا دل بدی همه چیز میشود همه کس را
وااااااااااای که چه حالی دارم الان . اگه بگم باور نمیکنین. شاید باور نکنین ولی انگار دارمشون همین الان و دارم باهاشون زندگی میکنم حالم عالیه عالیه.
میدونین مثل اینکه میخوای بری شمال از ی فاصله ای بوی دریا و بادی که میوزه به صورتت بخوره و بگه داری دیگه نزدیک میشی ، اینجوریه برام.
نوشتن معجزه میکنه،سپاسگذاری معجزه میکنه، تجسم معجزه میکنه، سوالایی که هرروز بعد از سپاسگذاریام از خدا میکنم و یا مینویسم معجزه میکنه ،معجزه پشت معجزه چه کوچیک چه بزرگ وقتی شکرگزاریشو میکنم اتفاق میفته.
اینم ردپای امروزم اینجا تو این ساعت از 6 دارم مینوسم و الان 6و 25 دقیقه صبحه.
یا رب ، تو چه کردی که ️ این همه خواهان تو شد!
سپاسگذارم استاد برای صحبتهای نابتون تو هر فایل چه هدیه جه دوره ها.
سپاسگزارم استاد مریم جان که اینقد قشنگ فایلا رو چیدی پشت هم و دقیقا همون چیزهای که نیازمه و باید گوش میکردم و عمل میکردم
سپاسگذارم از خودم که دارم متعهدانه ادامهدمیدم و سعی میکنم بهترین خودمو با هر یکذره یکذره تغییر بوجود بیارم.
ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده
به نام الله یکتا
باسلام واحترام الیاس هستم وخیلی حالم خوبه که چشم دارم ببینم این فایلهارو
گوش دارم بشنوم
وکلی سلامتی وحال خوب
من داخل مغازه نشستم که شغلم درحال حاطر ترمز وتعمیرات هست
وامیدوارم بتونم ترمز بقیه رو محکم وعالی بسازم
وترمزهای خودمو بردارم
واین فایل داخلش هم توحید بود هم تجسم ونکات مثبت وعالی چقدر زیبایی
اگه من به زندگیم نگاه کنم خیلی وقت هست که دارم کار میکنم
وخداروشکر هر روز دارم لایقتر میشم واینو از حرکت کردنم فهمیدم
واقعا الهامات همون لحظه گفته میشه واگه انجامش ندم.
بعد میشه نجوای شیطان
پس سعی میکنم بفهمم که بدون حرکت کردن وکنارگذاشتن تنبلی بدون عجله حتی اگه یکبار اون کارجواب نداد بازهم درصراط مستقیم بمانم
وهرروز اتفاقات درونی وشناخت خوبی دارم از خدای درونم پیدا میکنم
زمانی من ومیبره به مسیر نعمت ها که احساسمو به تمام موضوعات قطع کنم
استاد عزیز چند روز قبل بابا رو ازدست دادم
وجوری خودمو نگه داشتم که هرکس منو میدید میگفت این از ایمان توهست
واین درونی بود واینقدر کارکرده بودم که اصلا غم زورش به احساس خوبم نمیرسید ونصف مراسمات وشرکت نکردم وگفتم حرف مردم مهم نیست
مهم دوستی والفت بین من وخدای من که درون من هست اون مهمه ونه هیچ چیز دیگری.
بابای ما که رفته خدارحمتش کنه من که میدونم جایگاه انسانها که حتی یه مقدارخوبی میکنند چیه پس چرا ناراحت چرا نگران باشم
بماند به یادگار مهر 1403
به نام خداوند نشان دهنده مسیر خوبیها
الهی شکرت که ما رو به این مسیر زیبا هدایت کردی و راههای دیدن زیبایی بیشتر و برای ما هموار میسازی
سلاااااام و درووووود
به همه خانواده بزرگ و صمیمی و دوست داشتنی عباسمنش
تشکر ویژه از استادی که تمام فایلهای آموزشی در یک محور اصلی و مهم حرکت میکنه تا ما اصل و بفهمیم با تکرار و تکرار و تکرار استاد عزیز متشکررررریم ازتون که در تمام فایلهایت این اصل مهم جهان هستی رو تکرار میکنی برای درک و فهم بهتر و بیشتر ما ،
توحید وشرک
درس امروزم درس هرروزمون اینه توحید یا شرک
راه برای گرفتن هر دوتا شون بازه و سیستم خداوند هم با هردوشون کار میکنه ولی با یک تفاوت بسیااااااار مهم که :
توحید؛ یعنی زندگی راحت و روان و عالی و متنوع و شااااااااد ولی
شرک؛ یعنی زندگی همراه با رنج و ترس و نگرانی و غممممم
که انتخاب واختیار این که ما در کدوم کلاس درس حاضر بشیم با خودمونه که این اختیاری که خدا بهمون داده رو بهش برمیگردونیم و میریم تو کلاس درسی که خدا معلمشه میشینیم و راحت خودمونو میندازیم تو قایق خدا و درمسیر رودخانه رحمت الهی بدون اینکه پارو بزنیم حرکت میکنیم همیشه بسمت ساحل امن در حرکتیم با احساس بسیااااار زیبا و یا اختیار و میدیم دست ذهنمون و در کلاس شیطان حاضر میشیم که این معلوم مارو به ناکجاآباد میبره و اونم با ترس و وحشت .
در ردپای روز هفتم از گام هفتم
مینویسم که خدایا میخواهم اون اختیاری که در بدو تولدم بهم دادی و بهت برگردونم چون من عاجزم و هیچی نمیتونم حتی یک قدمم نمیتونم بردارم از پا افتادم هیچ مدیریتی تواناییشو ندارم خودت کارامو راست وریس کن خودت بیا و این اختیار و از دوشم بردار من زندگی سخت و بارنج وغم و وحشت و نمیخوام من یک زندگی آرام و زیبا و قشنگ و غرق شادی و میخوام که این فقط در کنار تو امکان پذیره پس امروز خودمو به تو میسپارم و از هیچ احد والناسی هم هیچ انتظار و توقع یاری ندارم و دیگه بدنبال تایید هیچ احدی نمیرم و خودمو مضحکه روزگار نمیسازم من برای خودم احترام قایلم من خودم ولایق بهترین نعمتها و رفاقت با خدا میدانم وقتی خدا خودش میگه مگه خدا برای بنده اش کافی نیست؟؟؟؟ این یعنی چی اینو باید درک کنیم استاد داری در تمام فایلهات داد میزنی که خدا کافی است بله خدا کافیه فقط باید در عمل ثابت کنی فقط نباید راکد و در سکون باشی باید به خدا ایمان داشته باشی و روی باورهات کار کنی و بدونی که یکی هست که تمام این باورها و ورودی های خوبی که داری به ذهنت میدی برای خوراک مقوی روحت اونارو میگیره میزاره جایی که باید باشه و اون باورهای پوسیده قدیمی رو کاملا از بین میبره پس من آموختم که باید روی باورهایم کار کنم کارکنم کارکنم کارکنم بدون هیج عجله و شک وتردیدی فقططططط کار کنم کارکنم که با این کار کردنها دارم به خودم کمک میکنم تا از جایی که لایق من نیست شایسته من نیست به جایی که لایق ووسزاوار وشایسته من هست انتقال یابم فقططط باید با کار کردن روی باورهام هرروز به خداوند یاری برسانم که منو یاری کنه تا من کاری نکنم خدا هیج قدمی برام بر نمیداره چون سیستم جهان به این صورت تعبیه شده که با عمل من با خواست من اونم از طریق احساس درونم که زبان روح و زبان جهان خداست سیستم کار میکنه و منو به جایی منتقل میکنه که میخوام خدایا شکرررررت بابت این آگاهی الهی شکررررررت که قراره این آگاهی ها به باورهای نابم تبدیل بشه خداروشکرررررر برای وجود مریم عزیزی که این پروژه اعظیم خودشناسی رو بمدت یکماه راه اندازی کرد تاما بتوانیم به خودمون و جهانمون کمک کنیم گسترش پیدا کنه ممنونم از شما استاد بزرگوار که این آگاهی هارو از خداوند میگیری و بما تزریق میکنی الهی شکرررررت که من دارم قویتر میشم بهترتر میشم بزرگتر میشم الهی شکرررررت
استاد جان منم زندگی در همچین شهرکهای امن و زیبا و عالی با همسایه های بی نظیر را آرزو کردم منم با ویلاهای لاکچری فول امکانات در شهرکهای ساحلی و جنگلی و شهری، منم داشتن ماشین های لوکس وولاکچری و نرم و راحت و به تعداد از کمپانی های معروف بی ام و،پورشه،رولزرویس،ولوو ،تویوتا منم عشق رنگهای مختلف در انتخاب وسیله نقلیه و دارم منم عاشق جت اسکی ام منم موتورسواری و دوست دارم دوچرخه سواری در دل طبیعت در درون شهرک های امن و راحت و زیبا و دوست دارم من خونه های مجلل و عالی استخردار و دوست دارم منم خونه پنت هاوس دوست دارم منم عاشق گشت و گزار در دور دنیا هستم منم در دل طبیعت چند روز تنها زندگی کردن و دوست دارم منم روابط رویایی و عشقولانه با همسرم و فرزندانم و دوست دارم منم روابط رویایی ومعنوی با روح تمام کائنات وداشتن و دوست دارم منم دلم میخواد با قدرتمندترین آدمای دنیا دوست باشم ارتباط بگیرم جذب اونا بشم اونا جذب من بشن منم سفرهای سیاحتی دور کشورم و دور دنیا رو بدون هیچ محدودیتی دوست دارم منم سفر با کشتی های لاکچری بزرگ تفریحی در دل دریا رو دوست دارم منم کوهنوردی و جنگل نوردی و طبیعت گردی و دوست دارم منم بیشتر وقت سپری کردن با خانوادم وعزیزانم ودوست دارم منم میخوام بدون هیچ محدویتی در کنارشون باشم منم عشق بدون وابستگی و دوست دارم منم موفقیت های روزافزون خودم و با خانوادم وخیلی دوست دارم اینکه بدون وابستگی به هم بدون احساس نیاز بهم عشق دنیارو باهم بکنیم و هر کدوممون کار خودمونو داشته باشیم و تمام نیازهامونو نزد تنهامنبع رزق و روزی در دنیا واخرت ببریم و خودمومو فقط وابسته اون قدرت مطلق بدونیم منم درک بیشتر و تشنگی بیشتر به آگاهی توحیدی و دوست دارم منم عاشق اینم که بتونم با حرفم وبا عملم اشاعه توحیدی کنم منم دلم میخواد همیشه زیبایی به جهانم اضافه کنم منم بدنبال شادی و احساس خوب بی وقفه و بی قید وشرطم منم عاشق دیدن زیبایی های طبیعتم منم عاشق داشتن کاری که بدون هیج محدودیت زمانی و مکانی پول خلق کنم هستم منم عاشق اینم واسه خودم کار کنم بدون شراکت بدون دسته چک بدون نسیه منم دادوستد نقدی و نیت بردبردبرد ودوست دارم منم عاشق خط ونقاشی هنر سنتورنوازی هستممممم منم عاشق اینم که زبان انکلیسی و بیاموزم برای روابط بین المللی ام و گسترش تجارتم منم دلم میخواد زبان خدارو در کتابش هر روز بهتر ووبیشتر درک کنم و زبان قرآن را بیاموزم عاشق اینم عاشق تفسیر کلام خدا برای خودم فهم درست کتاب خدا برای رشد خودم و جهانم الهی شکرررررر که منم خیلی چیزای خوب ودوست دارم تجربه کنم الهی شکررررر که منم جرات انتخاب بهترینها رو پیدا کردم خداروشکررررر این جرات و تو بهم دادی که بتونم در دل تاریکی مالی نگاه زیبا و نورانی از خواسته هام بروز بدم خداروشکرررررر که فهنیدم اگه حال و احساسم بد باشه حتی اگه تو جزیره هاوایی و جزایر قناری که عاشقققق سفر به این مکانهای لاکجری دنیا هستم هم باشم حالم خوب نمیشه که نمیشه که نمیشه تا ذهنم آروم نباشه تا این بیماری و درمان نکنم و شفا نگیرم هر جای دنیا برم حالم بده و احساس خوشبختی ووشادی نخواهممم کرد حتی اگه با شادترین آدما هم باشم حتی اگه استادم در کنارم باشه من وقتی خدا به این بزرگی قدرتمندی کنارم هست با ذهن بیمار نمیتونم ببینمش چطور میتونم در کنار آدماش شاد بشم تا درونم و تمیز نکنم هرجا بروم آسمانش همین رنگیه وتمام.
خداروشکرررررر که یکی از خواسته هام اینه به جایی برسم به نقطه ای از توانایی برسم که خود استاد هم دوست داشته باشه ملاقات حضوری با من داشته باشه و عاشق دیدار حضوری در بهترین زمان و بهترین مکان با استادباعشقم و مریم عزیز هستم دلم میخواد این مجرای نور الهی رو از نزدیک زیارت کنم این معبد زیبای الهی رو از نزدیک ببینم خداروشکرررر که منم معبد زیبای تو هستم خداروشکررررر که ما همه معبد زیبای خداوند هستیم برای عبادت باید هر روز این معبد و از کثیفی تمیز و مطهر سازیم وخوشبو تا عبادت بما نهایت لذت و بده.
عاشقتونم دوستتون دارم عشق کردم از فهم امروز و ردپای امروزم طولانی شد چون حالم خیلی خوبتر شد نتونستم تمومش کنم الهی شکررررر برای اینجایی که هستیم سرزمین توحیدی عباسمنش الهی شکررر که اینجا همه محرم راز اند ومیشه حرف دلتو بزنی و حالت بهتر بشه چون اینجا شنونده های بسیاااااار نابی هستند الهی شکرررررت که بهم جرات نوشتن خواسته هامو دادی .
یه چیزی عالی که داشتم از قلم مینداختم مسله تضاد ،که از آموزها و آگاهی های ناب الهی فهمیدم وجودش بسیااااار مهم و ضروریه چون دقیقا با این مسله مهم که رخ میده میفهمیم که ما در کلاس درس توحید هستیم یا در کلاس شرک با ظهور این تضادها که ناخواسته های ما رخ میده اونوقت که باید به جهان ثابت کنیم که من ثابت قدم هستم در مسیر توحیدی و به کمک تو نیازمندم یعنی همون حرف خضرت موسی که به خدا گقت الهی من به هرخیری که از جانب تو باشه رو سخت محتاجم ماهم در تاریکی تضاد باید اینگونه از خدا کمک بخوایم تا لایق بهترینها شویم که هستیم با عمل به درسمون شایسته تر میشیم .استادم ممنونم که هر روز داره بوسیله شما از توحید وشرک وتضاد در ذهن ما تکرار میشه با این پروژه عالی و بینظیری که مریم عزیز راه انداختن تا ما درک و فهم بیشتر و بهتری پیدا کنیم و در زندگیمون بکارش ببریم که چی خوبه چی بد چی و میخوام و چی و نمیخوام این بوسیله تضاد برامون بلد میشه و همینجا از خداوند عزیز ورحیمم متشکررررر وممنون و سپاسگزارم برای نعمت تضاد که میاد آگاهترمون کنه توحیدی ترمون کنه خدایا من به کمگ تو در تضادهای زندگیم سخت محتاجمممممم.
ردپای روز هفتم از گام هفتم
موضوع باورهایی برای امکان پذیری آرزوها
امضا خدا و بنده اش مجید عزیز و دوست داشتنی….
به نام خداوند بخشنده و مهربان
پروژه خانه تکانی ذهن، گام هفتم؛ باورهایی برای امکان پذیری آرزوها
سلام میکنم خدمت استاد عباسمنش، خانم شایسته و همه دوستان عزیزم
من وقتی دارم به روند زندگی خودم و روند کاریم فکر میکنم؛ می بینم یه سری تضاد بوده که من خواستار نقطه مقابل اون تضاد بودم و اون خواسته ها شکل گرفته
تو حوزه کاریم؛ تو هر پروژه ایی من برام یه سری تضاد به وجود میومد که میگفتم خدایا یعنی میشه من پروژه ایی بگیرم( شرایط نقطه مقابل تضاد باشه)
البته قبلا غر میزدم میگفتم چرا باید اینجوری بشه، من چرا باید برام این اتفاقات رقم بخوره؛ مشکل شدید داشتم با تضاد
وقتی که تازه وارد سایت شدم هم باز غر میزدم؛ وقتی تضادی برام به وجود میومد شاکی میشدم؛ من این همه دارم رو خودم کار میکنم پس این مشکل چرا برای من به وجود اومده؟ نکنه مسیرم اشتباه باشه؛ تا اینکه به لطف ممارست خودم، آگاهی هایی که استاد عباسمنش بهم داده خصوصا تو دوره شیوه حل مسائل؛ دید من نسبت به مسائل و مشکلات تغییر کرده، دیگه حال منو بد نمیکنه، دیگه غر نمیزنم، دیگه شاکی نمیشم خدایا چرا برای من این مسئله و مشکل پیش اومد؛ تضاد که به وجود میاد؛ میشینم خواسته هام رو برای خدا مینویسم
یه مثال بزنم از شرایط الانم؛ تو پروژه قبلیم من بر سر مسائل مالی چالش داشتم و این خواسته در من شکل گرفت که من کل هزینه پروژه و اجرت خودمو جلو میگیرم استارت میزنم؛ که یکی از همکارام که دوستم بود مسخرم میکرد؛ میگفت مگه میشه طرف بیاد کل پولو بهت یه جا بده؟ اصن امکان نداره؛ اگه اینجوری باشه تو قوائد و قوانین رو تغییر میدی، سنت شکنی میکنی
گفتم من فقط این پروژه ها باشه کار میکنم؛ گفت با این طرز فکرت باید خونه بیکار باشی، گفتم من حاظرم بیکار باشم ولی فقط با این شرایط کار میکنم
که الان 2 تا پروژه دارم که هر 2 تا طبق اصولی که خودم میخواستم باهاشون قرارداد نوشتم
و این 2 تا پروژه بهترین پروژه ایی بود که من تا الان گرفتم؛ اصن وقتی کل پول رو میگیری؛ جنس کار فرق داره، دیگه هیچ دغدغه مالی نداری و تموم هوش و حواست صد درصد فقط رو کاره: تازه کار واقعا برام لذت بخشه
تموم نعمت هایی که تو زندگی منه؛ حاصل تضاد هایی بوده که خواسته هایی در من شکل گرفت و چقدر خوشحالم که نگاهم نسبت به مسائل و چالش های زندگیم تغییر کرده
استاد من وقتی سفر به دورآمریکا و زندگی در بهشت رو دیدم؛ سبک زندگی شمارو که دیدم، استاندارد های بالاتون رو که دیدم، زندگی سرشار از عشق و محبت شمارو که دیدم، آزادی زمانی و مکانی و مالیتون رو که دیدم، دیدم دارین از تک تک لحظات زندگیتون لذت میبرین؛ اینکه شغل وعشقتون یکی هست؛ منم کلی شمارو تحسین کردم و این خواسته ها تو وجود منم شکل گرفت و گفتم اگه استاد تونسته پس منم میتونم؛ البته که الان خیلی دارم رو خودم کار میکنم که بیشترو بیشتر تمرکز بذارم رو نعمت هایی که الان دارم، خواسته هامو بسپرم به خدا؛ زندگیمو بکنم، از زندگیم و حال خوبم لذت ببرم، خواسته های بعدی ام مثل نعمت هایی که الان تو زندگیمه و روزی خواسته بوده؛ خواسته های الانم میشه نعمت زندگیم دیگه
مثل خونه، ماشین، شغل، نعمت، ثروت، آرامش، تناسب اندام، رابطه فوق العاده: الان اینارو دارم، قبلا اینا خواسته من بوده؛ اگه به اینا رسیدم ؛ اگر این خدا منو به اینا رسونده، پس قطعا به بقیه خواسته هام هم میرسونه؛ فرقش اینه الان من ایمانم قوی تر شده و با ایمان بیشتری قدم بر میدارم و به طبع راحت تر و زودتر از قبل خواسته هام تیک میخوره
یه نکته طلایی باحال اینجا من گرفتم و میخام برای خودم یه تمرین درست کنم و اونم اینه نعمت هایی که تو زندگی دیگران وجود داره که خواسته منه بیام تو دفترم بنویسم و تحسینشون کنم
مثل همیشه این قسمت هم عالی بود و میشود ساعت ها و ساعت ها در خصوص این آگاهی ها حرف زد
خدایا شکرت
گام هفتم: باورهایی برای امکانپذیری آرزوها/9 مهر 1403
1. هر چیزی که بخوای می تونی بوجود بیاری
2. تضادها باعث دستاوردها در زندگی میشه. وقتی باورهاتون درست باشه اون تضادها باعث شادی و نعمت در زندگی شما می شه
3. آرزوهاتون رو فراموش نکنید. چیزهایی که ندارید فکر نکنید تا ابد نخواهید داشت اینجوری نگاه کنید که یک خواسته دیگه شکل گرفت.
4. به جای نا امید شدن و گفتن اینکه ااااا چرا من اینو ندارم یا چرا دیگران دارند و بهشون دری وری بگید. به خودتون بگید من با باورهام الان در این جایگاه هستم باورهام تغییر کنه همونطور که دیگران این نعمت رو دارند من هم می تونم این نعمت رو داشته باشم.
5. بدونید هیچ محدودیتی در کار نیست اگر چیزی در زندگی ندارید فکر نکن تا ابد قرار هست نداشته باشی. اگر کسی چیزی رو داره تو هم می تونی داشته باشی دیگه. اگر نداری به این معنی نیست که تو ناتوانی یکسری باورهایی رو داشتید از گذشته که به ما کمک نکرده تا به اون چیزی که می خواهیم برسیم.
6. یکی از اون باورها اینه که ما مسئولیت زندگی خودمون رو میندازیم گردن دیگران. باورهامون رو عوض کنیم همه چیز خود به خود تغییر می کنه.
7. تحسین کنید آدم هایی رو که نعمتی که شما می خواهید دارند و بنویسید خواسته هاتون رو
8. روی باورهاتون کار کنید و کار هم بکنید نه اینکه بشینید تو خونه. وقتی روی خودت کار می کنی ایده ها میاد و باید عمل کنی به ایده هات. ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است. حالا چه ایده ای رو باید عمل کرد؟ ایده ای که برنمی گرده به عوامل بیرونی. ایده هایی که با شرایط فعلی شما امکان پذیره و فقط کافیه که بند کفشت رو محکمتر ببندی. فقط کافیه که یکم همت اراده و ایمان داشته باشی. ایده هایی که اوضاع رو ی ذره بهتر می کنه نه ایده هایی که با جایگاه فعلی شما خیلی فاصله داره. همینطور یکذره بهتر یکذره بهتر همه چیز به شما می دهد.
9. خوشبختی اون ماشین ها و اون دستاوردها نیست. خوشبختی احساس خوب است. اگر تو در بهترین کشور دنیا با بهترین وسایل دنیا باشی ولی غصه بخوری و نق بزنی و تو دلت کینه و نفرت داشته باشی هیچ وقت خوشبخت نیستی. اگر باورهات درست باشه و از لحظاتت لذت ببری و تمرکزت رو بذاری روی زیبایی ها و حالت خوب باشه ثروت میاد توی زندگیت. ثروت نتیجه طبیعی حال خوبه و اصلا تو نمی خواد هیچ کار خاصی بکنی.
10. اینکه ما مسئولیت زندگی خودمون رو بندازیم گردن دیگران یعنی شرک. روزی که خدای خودت رو باور کنی دیگه بقیه ای وجود نداره. خدا کجاست؟ خدا تو قلب منه و من و خدا با هم یکی هستیم. خدایی که تو قرآن گفته هر چیزی مسخر خودش هست و بعد گفته همه چی رو مسخر انسان کرده یعنی ما و خدا با هم یکی هستیم و تفاوتی نداریم. ما باورهای خدایی داشته باشیم مثل خداوند میشیم و زندگی خودمون رو خلق می کنیم چون خداوند این وعده رو به من داده. خداوند در قرآن میگه وقتی شما رو به زمین فرستادیم هدایت از طرف من میاد. هر کسی هدایت از طرف من دریافت کنه لا خوف علیهم و لا هم یحزنون میشه یعنی نه ترس و نه غمی داره. ما تو باد رها شده نیستیم. ما وصل بشیم به خداوند اون همه چیز رو به ما میگه.
به خدا دیروز موقع پیاده روی یک حسی بهم گفت برو خونه و خواسته هات رو بنویس بعد گفتم آخه چی بنویسم من که فاصله زیادی از خواسته هام دارم بعد حسی بهم گفت اشکال نداره اول خواسته های کوچیکت رو بنویس مثل خواستن یک کفش/ یک لباس یا هر چیز خیلی کوچیک دیگه و خواستههای بزرگی که الان فکر می کنی بزرگ هست رو هم بنویس چون خواسته بزرگ و کوچیک نداریم برای جهان هستی فرقی نداره که تو می خوای مهم باور تو هستش که بپذیری اون خواسته رو می تونی به دست بیاری یا نه و موضوع دیگه این هست که اتفاقا در به دست آوردن خواسته ها باید تکامل رو رعایت کنی مثلا اون کفش رو خواستی و اومد تو زندگیت باورت بهبود پیدا میکنه ایمانت بیشتر میشه بعد دوچرخه بخواه که یکم بزرگتره بعد موتور و بعد ماشین. و یک موضوع بسیییییییاااار مهم این هست که در هر لحظه حالمون خوب باشه و شکرگزار اون نعمت باشیم و همواره باور مناسب بسازیم تا بتونیم وارد مدار بالاتر بشیم. تنها کار امروز و هر روز من ساختن باور مناسب و جایگزین کردن اون با باور اشتباه و لذت بردن از همین امروز زندگی با سپاسگزار بودنم هست.
گام هفتم
باورهایی برای امکان پذیری آرزوها
بنام خالق یکتا
سلام و درود بر پیامبر امروزمان استاد عباس منش و مریم بانوی کم نظیر و دوستان فوق العاده ی هم فرکانسی ام.
بازم اومدم با نتایج عالی️
استاد اینجا میگه تضادها انگیزه و انرژی میاره برای حرکت در مسیر خواسته ها. برای منم دقیقا همینطور شد.من بعد از سالها تلاش.هدفگزاری.مطالعه.
اراده ی قوی
در مسیری افتادم ک اون اتفاق برای دختر دو ساله ام افتاد
اون اتفاق جرقه ای بزرگی در زندگیم داشت
ک توو همون روزهای سخت هدایت شدم ب کتاب نامه ای برای خدا
تاثیر فوق العاده ای داشت برام و جواب خیلی از سوالام رو خدا توو اون کتاب بهم گفت
منم دریافت کردم
من از فاصله ی اون اتفاق برای دخترم تا آشنا شدنم با استاد عباس منش و سایت دو سال طول کشید.
ک طی این دوسال هر جمله.هر آیه.هر فیلم.هر کتاب.هر اتفاق و حادثه ای
قطعه های پازل بهم ریخته ی منو قشنگ و منظم کنار هم میچید
و چقد برام جذاب بود وقتی این شباهت رو داشتم با استادم ک میگفت یواش یواش همه چی کنار هم چیدمان میشده براش
چه حس آشنا و مانوسی بود وقتی استاد نوشته بود آخرین قطعه ی حل پازل زندگیش از فاصله ی کتاب پنیر تا فیلم راز بوده
اره استاد قشنگم منم تک تک جملاتی ک گفتین روتجربه کردم.(نسیم نفس دوست به من خورد و چه خوشبوست.همینجاست.
همینجاست.همه خانه بگردید)
چون نسیم معطرش بهمون خورده مرتب در جستجوشیم ک پیداش کنیم. تمام هدف من زندگی توحیدی و ارامش بود ک از این مسیر دارم پیداش میکنم
استاد قشنگم منم دیگه هیچ ربطی ب لطیفه ی گذشته ندارم. درسته در گذشته ب ارزوم ک نویسنده شدن بود رسیدم.کتابهام چاپ شد.آموزش میدادم.فعال بودم.اما الان یه چیزی دارم ک بی نهایت ارزشمندتره.و اونم اینکه خدایی ک اینهمه دنبال شناختش بودم رو در قلبم دیدمش. اونم توسط استادعباس منش مهربانم
تلاش هام بی ثمر نموند استاد جان.
استاد نازنینم من خدا رو توسط شما دیدم.حسش کردم.لمسش کردم.و همین عشقی ک خدا در قلبم نهادینه کرده رو اول بخودش و بعد ب شما تقدیمش میکنم
دوستون دارم
همیشه در پناه خداوند سلامت باشین و سرحال
ب امید خدا بر میگردم با نتایج های عالی تر
به نام الله یکتای من
سلام به استاد عزیزم و دوستای فوق العادم
حدود یک هفته خست که من بعد از 5 سال بازی نکردن دوباره استارت بسکتبالم رو به صورت حرفه ای زدم
توی این 5 سال من تقریبا تمرین خاصی نداشتم
اما چیزی که خیلی جالب بود برام این بود که من بهتر از قبلم بازی میکنم یعنی به طرز چشمگیری دارم بهتر بازی میکنم
به خودم گفتم عاملش چیه و جواب واضح بود
تنها چیزی که تغییر کرده شخصیت من بود
شخصیتی که توی این 5 سال از این رو به اون رو شد
قبلن فکر نمیکردم بتونم هیچ موفقیت خاصی توی این ورزش کسب کنم دائم خودم رو مقایسه میکردم
ولی الان همه چیز خیلی فرق کرده
الان میدونم که همه چیز با تمرین کردن بهتر میشه
الان ارزش تمرین کردن رو میدونم چون میفهمم راه حل پیشرفت تمرین هست
چون میدونم کسی بهتر از من نیست اون فقط بیشتر از من تمرین کرده
اون موقع به خاطر داشتن اون باور ها ورزشی که عاشششششقش بودم رو ورزشی که حتی توی تجسماتم غرقش میشدم و به دفعه متوجه میشدم دارم پرتاب کردن رو علاوه بر توی ذهنم فیزیکی هم انجام میدم
یعنی مامانجون من میگفت این مهدی همش داره یه چیزیو پرت میکنه بالا
فرض کنید من چقدر عاشق اینکار بودم و به خاطر اون باور ها عطاش رو به لقاش بخشیدم
خیلی وقت بود که توی زندگیم احساس میکردم جای به چیزی خالیه حس میکردم از کاری که انجام میدادم و از درس پر شدم و نیاز به یه موضوعی دارم که بخاطرش شبا دیرتر بخوام و روزا زود تر بیدار بشم
توی ذهنم میومد بسکتبال اما میگفتم نه دیگه دیر شده و یه جوری ذهنمو قانع میکردم که بهش فکر نکنه
اما بعد از چند وقت میدیدم دوباره بهم میگه بسکتبال
یعنی من دنبال این میگشتم که عاشق چه کاری هستم و بعد اون جواب میومد
خیلی برام سخت بود که بخوام بپذیرمش
من الان سال دوم دانشگاهم هستم و رشتم بیوتکنولوژی هست ، دوستش دارم و برام باحاله ولی عاشقش نیستم
گذشت تا اینکه توی پروژه خونه تکونی ذهن من دیدم یکی از دوستان در مورد مستند آرنولد گفته بود و من خیلی مشتاق شدم که ببینم
به جرعت میتونم بگم جز بهترین مستند هایی بود که من تویه زندگیم دیدم
بعد از دیدن اون مستند به خودم گفتم گور بابای همه چیز من فقط میخوام بسکتبال بازی کنم
این درحالی بود که من توی رشتم به قدری موفق بودم که کسی به گرد پامم نمیرسید
اما گفتم اگه اونجا تونستم اینجا هم میتونم
خلاصه استارت تمرین رو زدم و همون روز اول خدا هدایتم کرد به یه اپلیکشن در مورد بسکتبال
این اپ انقدری منو جلو انداخت که از درک من خارجه
من با این اپ یک مربی تمام عیار و تمام وقت به صورت 24 ساعته هرجا که بخوام در اختیار دارم اونم مجانی
فقط فرض کن توی شروع کار این چه کمک بزرگی بود
بعد هدایت شدم به کتاب هایی توی این حوزه
و خلاصه الان فارغ از هرچیزی از زندگیم راضیم یعنی به خداوندی خدا اگه همین الان ازرائیل بگه بیا بریم خداشاهده اگه بگم حتی 5 ثانیه صبر کن الان احساس میکنم کل دنیا رو دارم
امروز عصر رفته بودم تمرین و وقتی هوا تاریک شد چنان بارونی گرفت که زمین پر از آب بود و ما به قدری خیس بودیم که آب ازمون میچکید و توی همون بارون من داشتم بازی میکرد و حتی به این فکر نمیکردم که خب الان من باید برم که خیس نشم هر شوتی که میزدم بازم دلم میخواست یه شوت دیگه بزننم اونم تو بارونی که به قول بچه میگفتن اگه یکم دیگه وایسیم واترپولو باید بازی کنیم
اونجا بود که من فهمیدم عاشششششششق این ورزشم
این جواب سوالی بود که چند ماه قبل از خدا پرسیدم
و به خودم گفتم هر بهایی حاضرم براش بپردازم و واقعا هم دارم تمام سعیم رو میکنم اما نه با زور بلکه با عشق
در ها پشت هم داره باز میشه
جالبه که من یه مربی پیدا کردم که تمرینش ساعت 6 صبح هست تا 7:30 اونم با 5 دقیقه اختلاف تا دانشگاهمون و به صورت کاملا هدایتی پیداش کردم
اصن همه چیز داره موجزه وار پیش میره و موفقیت های قبلی زندگیم هم خیلی برام الهام بخش شده و شده انگیزه دهنده من
خدایا شکرت
استاد عاششششقتم
شما تاثیر گذار ترین فردی هستین که من در زندگیم دیدم و ارزشمند ترین فرد زندگیم هستین من چهار ساله دارم با شما زندگی میکنم و بهترین ادمی هستین که من توی زندگیم دارم
عاشقتم
سلام و درود مهدی عزیز
خیلی ممنون بابت کمنت تاثیر گذاری که گذاشتی… واقعا الهام بخش بود…
این که گفتی من با وجود علاقه نداشتن به بیوتکنولوژی کسی به گرد پای تو نمی رسید اگر وارد مسیر مورد علاقه است بشی واویلا که طوفان به پا میکنی خیلی ممنون بابت کمنت ارزشمندت مهدی جان
به قول پایلو کویلو در کیمیاگر زندگی برای کسی که رویای شخصی اش را دنبال میکند سخاوت مند است
در مورد مستندی که درباره آرنولد دیدی میشه کمی معلومات بدی چون منم میخام ببینم
شاد و ثروت مند باشی مهدی جان
به نام خداوند زیبایی ها
گام هفتم
سلام به اساتید عزیزم
سلام به دوستان عزیز
خدا رو شکر واسه داشتن استاد عزیز که اینقدر قشنگ و ساده به ما آموزش میده. بر خلاف دیگر اساتید
خدا رو شکر واسه خونه قشنگ، محله زیبا و لاکچری، آروم و سرسبز
استاد عزیز.
خدا رو شکر واسه این همه موتور ، دوچرخه، ماشین های شیک و جت اسکی که داشتن همه ی این ها به خاطر تضادی بوده که استاد با اون روبرو شده.
وقتی باورهامون درست بشه، باور به فراوانی ، باور به اینکه من خالق زندگی خودم هستم و باور توحیدی داشته باشیم. همهی اون تضادهایی که گریه و ناراحتی داشتن باعث شادیمون میشه.
ما باید یاد بگیریم با هر چیزی که داریم، حالمون خوب باشه. مثل استاد که حالش توی بندر عباس خوب بود، و شکر گذار بود و احساس خوشبختی میکرد.
ما باید حتی برای داشته های دیگران هم شکر گذار باشیم
نباید حسادت کنیم یا بد و بیراه بگیم. مثل استاد که ماشین های گرون قیمت و خونه های شمال شهر تهران رو میدید و سپاس گذاری میکرد و میگفت: اگه اونا تونستن به این موفقیت برسند، پس منم میتونم خدایا شکرت.
به جای اینکه نا امید بشیم و بگیم که چرا دیگران این نعمت ها رو دارند ومن ندارم ، به خودمون بگیم اگه من الان این جایگاه هستم به خاطر باورهای الان منه. اگه باورهام تغییر کنه، منم میتونم این نعمت ها رو داشته باشم .
یکی از مهمترین باورها اینه که ما مسولیت زندگیمون رو دادیم دست دیگران. باورهامون رو اگه درست کنیم ، خود به خود همه چیز درست میشه.
از نشانه های تغییر اینه که ایده به ذهنمون میاد. باید به ایده ها عمل کنیم.
باید به چه ایدهای عمل کنیم؟ ایدهای که بر نمی گرده به عوامل بیرونی. نمیگه وام بگیر، مغازه بزرگ رهن کن، ایدهای که با شرایط کنونی قابل انجامه. یعنی یه ذره از قبل بهتر هست. همین به ذره بهتر شدن ها همه چی به ما میده
خوشبختی احساس خوبه نه ماشین نه خونه یا توی بهترین کشور دنیا بودن. اما فکرت بیمار باشه ، غصه بخوری، گیر بدی، کینه داشته باشی. هیچ وقت خوشبخت نمیشی.
اما اگه باورهات درست باشه و از لحظاتت لذت ببری و تمرکزتو بزاری به روی زیبایی ها ، حالت خوب باشه، ثروت و خوشبختی نتیجه طبیعی باورهای خوبه. ثروت نتیجه حال خوبه، خودش وارد زندگیمون میشه نمیخواد کار خاصی بکنیم.
توحید یعنی مسولیت صد در صد زندگیمون به عهده خودمونه.
ممنون استاد و خانم شایسته نازنین
در پناه الله مثل همیشه بدرخشید