https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/04/abasmanesh1.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2019-04-06 14:20:232024-09-24 19:24:19live | “توحید” و فعال کردن قدرت خلق درونی
1536نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خداروشکر میکنم برای اینکه تونستم از اول در این خانه تکانی همراه باشم
و سپاس فراوان از خانم شایسته عزیزم
که خیلی دوسش دارم
و تماشای ایشون در زندگی در بهشت الگوی صبر و خوش اخلاقی و عشق
و حالا هم دست خدا شده برای من
اتفاقا روز ٣٠ شهریور بود
گفتم خب داره فصل جدید شروع میشه
اول مهره
و شروع ی زمان مناسب برای اینکه دوباره وقت بذارم روی دوره هام
و دیروز سایت رو رفرش کردم و بعلههه
خدا ب درخواست من لبیک گفت
گفت بفرمااا
اینم برنامه
حالا ببینم چ میکنی
وقتی فایل رو گوش دادم یاد سال ٩٨ افتادم
اون سال من برای عید نوروز رفته بودم تهران و همسرم هم سورپرایزی 6 فروردین از جنوب راه افتاد و دقیقا نیم ساعت بعد از اینکه از شیراز خارج شد اونجا سیل اومد
کلا من اخبار دنبال نمیکردم و در جریان نبودم
ولی وقتی همسرم رسید از ایشون شنیدم که بعد از خروجش ،شیراز سیل اومده ( در زمان مناسب در مکان مناسب بود)
بعد با خواهر و برادرم رفتیم شمال و کلی خوش گذشت
ما خودمون رو درگیر اخبار نکردیم و بهترینها برامون اتفاق افتاد
از اون طرف بخاطر سیل ازمون ارشد دوماهی عقب افتاد
اینجا داستان شرک شروع میشه :
من اون سال ازمون ارشد داشتم
حسابی هم خونده بودم
عاقا یهووو زد و یکی از دوستان صمیمی خواهرم که سری در سران دولت داره
گفت چرا خواهرت انتقالی نمیگیره
من با فلانی رفیق جِنگم و کار انتقالی رو حل شده بدون
بگو دنبال خونه بگردن
عاقا ما هم خوشحااال
( باور همسرم : کلا شعبه استان بوشهر انتقالی نداره ب خاطر کمبود نیرو)
من رتبه خوبی اوردم تو ازمون
و رو خساب اینکه ما رفتنی هستیم فقط تهران
قزوین و سمنان رو زدم
و روزانه سمنان قبول شدم
با رتبه ای ک داشتم خیلیییییییی راااحت بوشهر قبول میشدم
ولی من از بس مطمین بودم بوشهر رو نزدم
خب موقع ثبت نام رسید
عاقا چ کنیم
چیشد
هیییچ
نشد ک نشد
و ب خاطر ی جمله شوخی
چنان ناراحتی شد بین من و خواهرم ک نگو
من زحمت چهار ماهم رو با وجود شاغل بودن و بچه مدرسه ای داشتن مثل ماست از دست دادم
چون ب غیر از خداااا توکل کردم
همون ک استاد میگه
اگر فلانی بهمون قول و وعده بده
خوشحالیم
رو ابرها سیر میکنیم
ولی خداااا…
این یکی از تحربه های خیلی بدی بود از اعتماد
ب غیر خدا
ولی واقعا این شرک رو فکر میکنی درک کردی
ولی باز از ی حا دیگه ب ی صورت دیگه خیلی سوسکی وار دوباره اتفاق میوفته
باسلام و احترام خدمت شما استاد عزیز بانوشایسته و همراهان سایت استاد عباس منش
شرح حال این فایل در مورد این هست که شما تمام اتفاقات و تحولات زندگیه خودتو رقم میزنی، تمام انسانهای موفق همانند انسانهای ثروتمند با ایده های درست و باورهای سازنده خودشان را مسؤل تمام اتفاقات زندگیشان و جایگاه کنونی شان میدانند،و مسولیت کاری شان و عقب ماندگی اجتماعی و ذهنی شان را به سمت دیگران پاس نمیدهند در حقیقت بهانه نمی آورند،و برای هرچیزی تجربه کسب میکنند.
با تغییرات بسیاری از انسانها و موفقیت در مسیر زندگی،آنها را تحسین میکنن،بجای تخریب و فوکوس کردن روی کمبودها وشرک ورزیدن،تحسین میکنن،و عشق در روابط را سرلوحه پیشرفت میدانند،و تحسین کردن دیگران را دلیل رشد و ترقی و هدایت خداوند را الهاماتی غیبی واقعی تلقی میکنند،
همانطور که خداوند در قرآن میفرماید زمین وآسمان را مورد تسخیر انسان درآوردیم،یعنی شما در همه حال تحت حمایت و هدایت پروردگار هستی،قدرت در وجود انسانها با تغییرات باور مشهود میگردد چون باور سازنده دارم،و مسولیت زندگی ام را به گردن دیگران نیانداختم،خودم تصمیم میگیرم و به هدایت الله اعتماد کامل دارم حتی ملکی چیزی بخرم سریع رشد میکنه چون باورشو ساختم،به من وحی منزل میشه که بخر الان وقتشه،و میخرم اطمینان دارم رشد میکنه،
الان که این شرایط را داری اگه میخوای نتایجت متفاوت باشه باید متفاوت فکر کنی نسبت به دیگران،اگر داری مثل بقیه مردم فکر و عمل کنی مثل همونا غر بزنی نغ بزنی منفی باف باشی نتایجت هم مثل همونا درب و داغونه،پس باید کاری که اونا انجام میدن شما انجام ندی،برای رسیدن به نتایج مطلوب و عالی نباید مثل افراد نگران و پراسترس و با احساسات منفی عمل کنی،بلکه باید در نقطه مقابل این افراد قرار بگیری و احساسات عالی داشته باشی،
هر چه که داری یا نداری،اعم از خونه و ماشین و باغ و ویلا و هر چی که داری باید احساست خوب باشه،و برای رسیدن بخواسته ها باید باورشو بسازی من قبلاً ماشین نداشتم چقدر استپ گرفتم،چقدر سختی کشیدم برای رفتن به مراسم عروسی یا شمال و مشهد چقدر دردسر کشیدم تا باورش برام درست شد و احساسمو عالی کردم و خداروشکر تونستم ماشین مورد علاقمو بخرم،یا قبل از خرید خونه تو زمان مجردی چقدر این خونه اون خونه جابجا شدم اما احساسم خوب بود و کوچکترین ناراحتی بابت جابجایی نداشتم چون هرساله نسبت به سال قبل خونه م شرایطش و امکاناتش بهتر و بیشتر بود،تا خداروشکر خونه مو خریدم،
و همینطور الهاماتی دریافت کردم من به این جایگاه اعتقاد کامل دارم که خداوند منو هدایت کرد واقعاً زمینی سر راهم گذاشت نصف و حتی 1/3قیمت واقعی زمین و خریدم الان حدودا بعد1سال20برابر شده از نظر قیمتی،و من همه ی این تحولات رو مدیون پیشرفت ساختار ذهنی و هدایت پروردگار عالم و استفاده از قوانین و اصل قانون جهان هستم،
در همه حال لذت بردن برام عادت شده،با همه مهربان و بامحبت برخورد میکنم،و خدارو در همه حال ناظر اعمال خودم میدونم و سپاسگزار خالق بی همتا بخاطر این تحولات چشمگیر در زندگی هستم،هنوز باید خیلی خیلی استاد و امثال استاد و ثروتمندان افراد موفق رو تحسین کنم تا براحتی در مدار وفرکانس شون قرار بگیرم،
سپاسگزار خداوند بابت دریافت آگاهی ها و فراوانی ها و نعمات گسترده الهی،و تشکر از استاد عزیز و همسر مهربانش.
این فایل پر از آگاهی های ناب بود و مشخص بود شما در لحظه این آگاهی ها رو داری از دنیای غیر مادی دریافت میکنید و بهتون گفته میشه٫?
استاد شما انقد که صمیمی و دوست داشتنی و انقد که راحت از خونه و ماشینهاتون واسمون فیلم میگیری و توضیح میدی و با اون لحن همیشگی میگید : ” راستی اینا موتورای منه ها” که آدم دلش نمیاد با اسم کوچیک خودتون صدات نکنه??
من گاهی دوست دارم بگم سید حسین عزیز????
خدای من اون روز برسه که من سید حسین بغل کردم و دیگه از تو بغلش بیرون نیام???
این فایل رو جز فایلهای توحید عملی هستش٫
من هم که دوست داشتم برای شرکت های بزرگی مثل اپل و گوگل کار کنم٫ ولی از طرفی از خودم میپرسیدم یعنی من از عهده ی خودم برنمیام؟ مگه من خدا رو باور ندارم؟ این سوال بود توی ذهنم که میخوام تودم باشم و خودمو بزرگ کنم یا این شرکتا؟ مگه اینها هم روزی از یک جایی استارت نزدن و تکامل طی نکردند؟ مگه استیو جابز هم یک انسان نبود؟ هیچ هم نداشت فقط ایمانش خیلی قوی بود و با دست خالی شروع کرد و حالا نتیجه اش که میبینی٫
باز هم یک فایل دیگر یک فضای شرک دیگر رو در گن شکوند٫ درود بر تو سید حسین که هی داری فضا میشکنی در من و من دارم جلوتر میرم و پیشرفت میکنم٫
سید حسین عزیز نه تنها کسانی که میگی نزدیکت بودن مستقل شدن بلکه ما هم اینجا با دنبال کردن آموزه های توحیدیتون داریم روز به روز مستقل و مستقل تر میشیم٫ و از این بابت از خداوند سپاسگزاریم که از طریق شما داره به پیام میده، از طریق شما داره با ما صحبت میکنه٫
به نام خدا که رحمتش بى اندازه است و مهربانى اش همیشگى
سلام به استاد عزیز خانم شایسته مهربان ودوستان گل.
گام اول لایو توحید وقدرت خلق درونی…
موضوعاتی که من آموختم و تو فرکانس دریافتشون بودم امروز اینها هستند.
نکته اول اتفاقات طبیعی بخاطر خشم خدا نیستند بلکه اینها نعمت خدا هستند که این نعمت هارا کسانی دریافت میکنند که در مسیر درست باشند. و دیدگاه شون نسبت به خدا دیدگاه درست باشه. دیدگاه اینکه خدای ما یک خدای واکنش گرا است و گاهی مهربان ویا خشمگین میشه نباشه و به خدا اعتماد داشته باشند در مسیر دریافت این نعمت ها قرار میگیرند.
آموختم که این باور را درذهنم بسازم خداوند به فرکانس های من واکنش نشان میده فرکانس مثبت اتفاقات مثبت وفرکانس های منفی اتفاقات منفی.
وفرکانس ها افکار واحساسات ما هستند که درهر لحظه داریم وبه جهان هستی ارسال میکنم وبه خدا ارسالشون میکنیم.
نکته دوم. ما خالق شرایط خود هستیم.وهیچوقت دل نه بندیم به کمک کسی که مارا بلند کنند وبه جایی برسونن.
ما خودمون وخدای خودمون رو باور کنیم به جاهای خیلی بلندی میرسیم. باید یک بار وبرای همیشه بگیم ما خالق شرایط خود هستیم و تمام مسئولیت زندگی خود را چه خوب وچه بد در تمام جوانب زندگی روابط سلامتی ثروت و… بر عهده بگیریم وبپذریم که خودما خلقش کردیم ومیتوانیم بهترش کنیم.
وباور دومی که باید بسازم اینست که من خالق تمام شرایط خوب وبد خود هستم.
ونکته سوم که آموختم اینست که نباید از کسی توقعی داشته باشیم تنها توقع که داشته باشیم از خود داشته باشیم واز خدای خود .
توقع از خالق تمام کائنات داشته باشیم ما از انسان هایی که مثل ما هستند وتوانایی ندارند توقع داریم از از خدایی که خالق تمام جهان هست وتمام جهان را دراختیار دارد توقع نداریم..چون باورش نداریم چون سختمون است به ذاتی اعتماد کنیم که نمیبینیمش و وجودش رو درک نکردیم.چون باورش نکردیم .چون از زمانی که بزرگ شدیم این رو شنیدیم خدایی داریم خشمگین خدایی که فقد نماز بخوانی وعبادات شو به ظاهر انجام بدی قبولت میکنه وگرنه عذابت میده.
یک بار برای همیشه دیدگاه مون رو نسبت به خداوند تغییر بدیم وبه جای اینکه بهش یک خدای واکنش گرای خوب یا بد نگاه کنیم خداوندی را در نظر بگیریم که به حس خوب ما واکنش نشان میده وهمیشه منتظر خوشحالی ولذت ما است وبه ما اختیار انتخاب داده است.
باورسوم. خداوند مرا کافی است واو آرزوهایم را اجابت میکند.
باورهای این گام…
1من خالق تمام شرایط خوب وبد خود هستم.
و خداوند به فرکانس های من یعنی احساسات وافکار من واکنش نشان میدهد.
خداوند مرا کافی است وآرزوهایم رابرآورده میکند.
خدایاشکرت
نگران فردا نباش واز لحظه لذت ببر هر زمان ذهنت را خالی کنی زندگی لذت بخش تر میشود
تشکر از استاد عزیز وازدوستانی که کامنتم را خواندن
وتشکر از خدایی که من رو در مسیر هدایت قرار داد ومن رو لایق این مسیر دانست خدایا شکرت
إِیَّاکَ نَعۡبُدُ وَإِیَّاکَ نَسۡتَعِینُ
[پروردگارا!] فقط تو را مى پرستیم وتنها از تو یارى مى خواهیم
خیلی وقت بود که کامنت ننوشتم، نه اینکه پیگیر فایلها و سایت نباشم، نه، می نوشتم اما برای خودم
امروز و همزمانی ها باعث شد تا دیگه تصمیم بگیرم که این پروژه خانه تکانی ذهن را شروع کنم.
توکلت علی الله
واقعا که چقدر این شرک در درون ذهنم مخفی هست.
این بار که با تمرکز بهتر این فایل را گوش و نکته برداری می کردم بهتر فهمیدم که چقدر شرک دارم، چقدر از دیگران انتظار دارم، چقدر روی دیگران حساب می کنم، با اینکه در نوشته ها و درخواستهام از خداوند می خواهم، ولی امروز دیدم که از دیگران هم انتظار دارم، به نوعی روی اونها حساب می کنم، برای ذهن انسانی که از زمانی که چشم باز کرده خودش را وابسته و نیازمند به پدر و مادر دیده، سخته که به این راحتی دست از این مسحورشدگی و مسمومیت به وابستگی و شرک بکشه، این مسمومیت به شرک از اولین جرعه شیری که از پستان مادر نوشیده شروع شده و هر بار بیشتر و بیشتر شد این همون داستان سحر دسته جمعی بشر هست، این همون داستان حضرت موسی و ساحران هست که نشاندهنده عمق فاجعه است، انقدر مسموم به شرک شده بودند که نمی توانستند چنین نشانه و آیه خارق العاده ای را درک کنند و بیدار بشوند.
این داستان یک نمونه از میلیونها باری است که این شرک و مخفی بودنش تذکر داده شده
اگر بخواهم موضوع را برای خودم بومی سازی کنم، باید بگویم: یا رب العالمین، ایاک نعبد و ایاک نستعین
الهی مرا آنی و کمتر از آنی به خودم وا مگذار
مهربانم تو خوب از ناتوانی و ضعفم آگاهی، تو خوب میدانی که ایمان و اعتقادم چگونه است، از تو هدایت میطلبم،
زیبای من از جانب خودم هیچ ماوا و پناهگاه و تکیه گاهی ندارم، هر چه هست از آن توست و تو به دیده لطف و رحمت به بنده عطا کردی، و این شوربختی من است که مخلوق تو را به جای تو نشاندم، باقی را رها کردم و فانی را برداشتم، قوی را رها کردم و بر ضعیف تکیه زدم
اگر تو هدایتم نکنی و دستم نگیری از گمراهان می شوم.
دستم بگیر و به صراط المسقیم هدایتم کن، به راهی که سرشار از نعمت و برکت تو است، هیچم و هیچ ندارم جز امیدی که به لطف و عطای تو بسته ام
مرا از شرک مخفی درون رهایی ده و با نور ایمان و معرفتت آشنایی ام ده
دوست دارم کامنت یکی از بچه های سایت که خیلی تاثیر گزار بود به اشتراک بزارم تا شما استفاده کنید???
?احمد ملاحیان ?
سلام دوست عزیزم خوب من راهی پیدا کردم که فوق العاده جواب میدهد و هر بار انجام میدهم کلی شگفت زده میشوم و یک میانبر هست البته طی کردن تکامل هم هست و اینکه این راه به من جواب میدهد این هست که من به مرور تکاملم را طی کردم و به مرور باور کردم که تمام اتفاقات را خودم رقم میزنم و هیچ استثنایی هم وجود ندارد و من نمیدانم الان شما در چه سطحی هستید و زمانی که راه را میگم متوجه میشوید که به میزانی که در شما احساس خوب ایجاد میشود شما تکامل خود را طی کرده اید و به همان میزان هم نتایج وارد زندگی شما میشود
اما راه من شناسایی موانع ذهنی و کمک گرفتن از صفات خداوند برای حل شدن آن هست
به عنوان مثال من لباس زنانه میفروشم و یک بار از خودم پرسیدم چرا درآمد من سه برابر چیزی که الان هست نیست؟ و اگر چطور بود الان درآمدم سه برابر بود؟
در جواب اومد که مغازه تو داخل کوچه است و اگر بر خیابان بود فروشت بیشتر میشد و جواب دوم این بود که احتمالا فرکانس هات خوب نیست و شایدم هنوز تکاملت را طی نکردی و هنوز ظرفیتت بزرگ نشده
بعد از مدتی که پاسخ این سوال در ذهنم بود به مرور که با گوش دادن به فایل های استاد عباس منش درکم از قوانین بهتر شد و چند فایل سخنرانی که عرفانی بود هم از شخصی به نام حمید انتظام گوش کردم که اسم فایل هاش صفت الرحمن خداوند و صفت هادی خداوند بود بخاطر پیش زمینه های قبلی یجور معنویت در من ایجاد شد و طبق درکی که از قوانین و این سخنرانی ها کردم شروع کردم جملاتی را به خودم گفتن (البته چون نتیجه فوق العاده ازش دیدم و حیرت زدم کرد از آن زمان دارم این راه را ادامه میدهم)
جمله اول?
یدلله فوق ایدیهم قدرت خدا بالاترین قدرت هاست و هر مانع درونی و بیرونی را خنثی میکند و درآمد من را چند برابر میکند
بعد گفتن احساس شوق در من ایجاد میشه و کلی ذوق میکنم و میگم ایولاااااااا خدایا دمت گرم بابا قدرتمند ?
البته این احساس شوق بعد طی کردن تکاملم بود
و قبلتراش اگه میگفتم قدرت خدا بالاترین قدرت هاست در این انداره احساس خوب در من ایجاد نمیکرد و اگه برگردیم به خیلی قبلتر هیچ احساسی ایجاد نمیکرد
جمله دوم
خداوند کریم است و بدون نگاه کردن به ظرفیت من و بدون قید و حساب به من روزی میدهد و باز کلی ذوق میکنم و میگم ایولااااااا بابا لوطی بابا با مرام ?
و یا میگم خداوند غفور و رحیم هست و تمام فرکانس ها منفی و اشتباهات گذشته من را پاک میکنه و تمام درهای رحمتش را بروی من باز میکنه
و باز کلی ذوق میکنم و کلی خوش بش هم با خدا میکنم و کلی بهم خوش میگذره
اولین بار که این ها را گفتم و کلی ذوق کردم و رفتم مغازه در دو ساعت اندازه یک ماهم فروختم این واسه چندین ماه پیش بود و یادمه اواخر ماه صفر بود بعد مونده بودم چی بگم حیرت کرده بودم چون مغازه مثل عید پر آدم بود و پیش خودم گفتم اگه حالا که ماه صفر هست اینطور شد بعد ماه صفر دیگه چه شود
و از بعدش دیگه این راه را دارم ادامه میدم و هر بار به میزان اون ذوق و شوقی که بعد از گفتن این جملات در من ایجاد میشود شگفت زده میشوم
البته بالا پایینی دارم هنوز و میزان این ذوق و شوق کم و زیاد میشه اما همیشه خیلییییییی بیشتر از میزان احساس خوبی که در من ایجاد میشو نتایج عالی وارد زندگیم میشه
من قبلا فقط لباس ارزان میاوردم یعنی سرمایم اجازه نمیداد که گران ها را بیارم اما الان به لطف کریم بودن خداوند و غفور و رحیم بودن خداوند و اینکه قدرت خدا بالاترین قدرت هاست سرمایم زیاد شده و روز به روز هم داره بیشتر و بیشتر میشه و الان
مانتوهای گرون قیمت هم میارم و هرکسی طبق مدار خودش یا مانتو ارزان میخره یا قیمت بالاتر هارو و من سعی میکنم همه قیمتی بیارم البته همون قیمت پایین تر ها را هم اگه حتی ی ذره جنسش ضعیف باشه نمیارم و منظورم از ارزان خیلی ارزان هم نیست که کیفیت نداشته باشه
و کیفیت واسم مهمه چون قدیما و اوایل کارم که جنس ضعیف میاوردم از خودم ناراضی بودم و به مرور اصلاحش کردم
و الان بخاطر این یادآوری ها
کلی مشتری دارم و همش به لطف صفات عالی خداوند هست که خودش هدایتم کرد و من مرتب به خودم یادآوری میکنم و اگه هدایت خدا نبود من الان شاید اصلا در این دنیا نبودم چون قبل آشنایی با قوانین زمانی بود که آرزوی مرگ میکردم ،
زمانی که من از این روش نتیجه عالی گرفتم به اینکه استاد میگفت باورسازی سخته شک کردن چون من بیدرنگ جواب میبینم
اما بعد متوجه شدم من تکاملم را طی کردم و خود من مثلا حتی شاید شش ماه پیش هم کسی میگفت خدا کریمه بهش میگفتم آره قطعا همینطوره اما مثل الان ذوقی در من ایجاد نمیکرد مثل الان نمیدونستم از یادآوریش کلی شگفت زده میشوم
چون اولش که در مدار پایینتر هستیم یکم احساسمون را بهتر قبل میکنه و به مرور بیشتر میشه
قانون مهم اینه که هر باوری نسبت به خدا داشته باشیم همون را بهمون ثابت میکنه
و الان به لطف و هدایت خداوند موانع ذهنی را سعی میکنم شناسایی کنم اما زمانی که متوجش میشوم اعتبارش را سریع واسه من از دست میده چون قدرت خدا را مرتب به خودم یادآوری میکنم و میگم این مانع از قدرت خدا که بالاتر نیست و خدا هم قدرتش را بهم ثابت میکنه
و اینکه من این اعتقاد را دارم که من جزیی از خداوند و جانشین خداوند بروی زمین هستم کسی که خداوند طبق قران تمام آنچه در آسمان ها و زمین است را رام و گوش به فرمان من قرار داده
و مرتب مقامی که دارم را هم به خودم یادآوری میکنم
و مرتب به خودم یادآوری میکنم که ثروت زیاده و ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست و هرچقدر ثروتمند تر شوم نزد خدا محبوبتر میشوم
و یادآوری این ها واسم لذت بخشه و از یادآوریش ذوق میکنم
و از زمانی نتایج بزرگ اومد که یادآوری اینها بهم لذت میده و ذوق میکنم از گفتنشون و با خودم و خدای خودم کلی خوش میگذرونم
و میزان این ذوقی که ایجاد میشود همان میزان ایمان من هست
که البته بالا پایینی هم دارم و میزانش کم و زیاد میشه
اما این راه برای من میانبر بود
تمام اعتقادت و پیش فرض های مذهبی من هم از بین رفته
قبلا خیلی از همین آموزه های مذهبی من را از ثروت دور کرده بود و به مرور با هدایت خداوند واسم حل شده
البته اگه شما در خانواده مذهبی نباشید موانع شما با من فرق دارد
اما در کل اینکه خداوند هر باوری بهش داشته باشیم را بهمون ثابت میکند یک شاه کلید هست که میتوانید ازش استفاده کنید و خیلیییی بیشتر از میزان اون شوقی که میاد نتیجه میدهد
اما اگه احساس بهتری ایجاد نشود نتیجه هم ایجاد نمیشود
و اگه الان ذوق نمیکنید هم اشکال ندارد و همین که احساستون بهتر قبل شود نتیجه ها شروع میشود
اما اگر اصلا هیچ تغییر احساسی ایجاد نمیشود روش خودتون را پیدا کنید چون قانون طبق احساس عمل میکند
دوستان پاسخ من برای این سوال تا همین جا بود اما توضیحات دیگری هم هست که دوست دارم بگم اما برای اینکه سنگین نشود پیشنهاد میکنم ادامه این پیام را در زمان دیگر مطالعه کنید ?
دوست دارم این مهم را بگم که تا زمانی که قوانین اصلی را باور نکردیم و درک نکردیم باورسازی خیلیییییی سخته اما وقتی قوانین اصلی را باور کنیم باور سازی مثل آب خوردنه
چون وقتی قوانین و نکات اصلی را باور میکنیم و درش به آگاهی میرسیم و خوب درکش میکنیم بعدش فقط لذت میبریک و من خودم دیگه اصلا اسمش را باورسازی نمیگذارم اسمش واسه من یادآوری و خوشگذرونی هست
قوانین و نکات اصلی این هاست?
۱-ما خودمون تمام اتفاقات و شرایط و افراد و …. و…. را از طریق “فرکانس” هایمان وارد زندگی خودمان میکنیم و هیچ استثنایی درش وجود ندارد تاکید میکنم هیچ استثناییییییییی نیست
(توضیحی درمورد فرکانس ?
ما همواره از طریق فکر کردن ، نگاه کردن ، تصور کردن ، نوشتن ، مطالعه کردن و شنیدن در حال توجه کردن به چیز های مختلف هستیم
بعد باورها و پیش فرض های ما که باعث میشود هنگام توجه کردن به چیزهای مختلف یک احساس خوب یا بد در ما ایجاد شود که این احساس فرکانس ما هست
مثلا کسی که باورش این باشد که ثروت کم هست یا ثروت سخت بدست میاد یا هر باور منفی دیگه وقتی از یکی از روش های بالا به ثروت توجه میکند احساس بدی درش ایجاد میشود و در نتیجه نبود و کمبود ثروت را تجربه میکند اما کسی که باورهای عالی در مورد ثروت دارد مثل اینکه ثروت آسان بدست میاد یا ثروت بی نهایته هنگامی که از یکی طریق که گفته شد به ثروت توجه میکند احساس خوبی در او ایجاد میشود و این احساس فرکانس او هست و باعث میشود اتفاقات و شرایط و… وارد زندگی او شود که اون را به ثروت میرساند )
۲-وقتی ما فرکانسمون اوکی بشه قطعا نتایج دلخواه وارد زندگی ما میشود و اصلا و اصلا و اصلا امکان ندارد فرکانس ما خوب بشه اما نتایج تغییر نکند
۳-هر اعتقادی نسبت به خداوند داشته باشیم همون را به ما ثابت میکند
نکته بسیار مهم?
دانستن با اعتقاد داشتن فرق دارد
به ما از بچگی گفتن خدا کریم هست و همه میدانیم خدا کریمه اما این اعتقاد قلبی نیست
به عنوان مثال شما به میزانی اعتقاد داری خدا کریمه که یادآوری آن در شما احساس بهتری ایجاد کند و این احساس به حدی میرسد که شما آنچنان ذوق میکنید که سرمست میشوید و از خود بی خود میشوید
و شما وقتی به کریم بودن خداوند اعتقاد قلبی دارید خود به خود شما هم کریم میشوید و از انفاق کردن نمیترسید یا خرج کردن پول واستون سخت نیست چون میدونید خدا کریمه و بدون قید حساب میدهد و در واقع عملکرد و شخصیت شما تغییر میکند
و شما وقتی به کریم بودن خداوند اعتقاد دارید که نتیجه در دستتون باشه چون حتی یک میلیاردم هم امکان نداره اصلا که شما به کریم بودن خداوند اعتقاد داشته باشید اما خدا کریم بودنش را بهتون ثابت نکنه
و در مورد همه باورها همینطور هست و از طریق احساس و عملکرد و نتیجه میتوانیم به خودمان نمره بدهیم که میزان اعتقاد و باور من چقدر هست
و خیلی مهمه که اول رو این ها کاملا به آگاهی برسیم چون بعدش دیگه باورسازی خیلیییییییییییی آسون میشه
و هر سختی هست در باور کردن این اصلی هاست بعدش فقط لذته و کلی خوش میگذره
بنام خداوند بخشنده و مهربانم که هدایتگر من است برای آگاهی و رشد هر روزه خدایا شکرت.
سلام
با شنیدن این فایل چقدر من آگاه شدم به رفتار هایم که من میدونم که من خودم مسئول زندگی خودم هستم ولی در عمل رفتارهای دارم که داره نشون میده من هنوز از همسرم و از پدرم و پدر شوهرم توقع دارم و اینو وقتی متوجه شدم که بخاطر یه چند تا موضوعاتی من هم روی این افراد بشدت حساب کردم و ضربه خوردم و از اینکه آنها برام کاری نکردن من بشدت عصبی و ناراحت شدم وقتی احساسم بد شد گفتم چرا من حالم بده و متوجه شدم که بله من دارم شرک میورزم میدونم که این شرک و نباید روی بقیه حساب کنم و توقع داشته باشم و بارها هم روی این نوع نگاهم کار کرده ام اما میفهمم که هنوز به اندازی که باید به خدا توکل و ایمان ندارم که اون میتونه به من کمک کنه و قشنگ متوجه هستم که قدم به قدم با طی کردن تکاملم میتونم توکل کنم میتونم فقط روی خدا حساب کنم که تنها قدرت جهانه و اونه که میتونه به من همه چیز بده چون شده و استاد و خیلی از بچه ها تونستن به این باور خوب و رفتار توحیدی برسن پس منم میتونم و میخوام .
چقدر زیباست و قبلم باز میشه وقتی استاد میگه همه چیز خداست همه چیز توحیده همه چیز توکل خدایا کمکم کن تا توحیدی رفتار کنم و فکر کنم .
و چقدر قشنگ من این چند روز دیدم که دارم طوری رفتار میکنم و حرف میزنم و واکنش نشون میدم که دیده بشم که توجه دیگران را جلب کنم و اصلا از این طور رفتارم خوشم نیومد و من تا حالا متوجه نبودم خدا به من نشون داد و من نبودم که میدیم یک آگاهی برتری هست که در لحظه ایراد هایم را داره نشونم میده و میکنه تو چشمم ایراد هایم را و من متوجه هستم که هیچ چیز در بیرون ایرادی نداره منم که ایراد دارم و تمام توجه و تمرکزم باید روی بهبود و اصلاح ایراد های شخصیتی خودم باشه .
خدا مؤمنان را به سبب اعتقاد و ایمانشان (به توحید) در زندگی دنیا و آخرت ثابت قدم و پابرجا می دارد، و خدا ستمکاران را گمراه می کند، و خدا هر چه به مشیتش تعلق گیرد انجام می دهد.
بنام خدا و سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامی
سلام و تشکر ویژه خدمت خانم شایسته
باعث افتخاره این همراهی با شما و دوستان در این مسیر توحیدی
قلمم رو به ربم میسپارم و همزمان گوش چشم میسپارم برای نیوش کردن آگاهی هایی نشات گرفته از این جلسه
بهترین تعریفی که از توحید و ارتباطش با زندگی انسانها در قرآن دیدم آیات بالا هستن.
اگه باورها رو ریشه یک درخت به اسم انسان در نظر بگیریم..این ریشه ها هم استحکام درخت رو حفظ میکنن و هم درختو تغذیه میکنن..دقیقا مثل ناخودآگاه انسان که در قرآن تعبیر به نفس شده…ویژگی سوم این ریشه ها اینه که علاوه بر استحکام و تامین غذایی یک درخت، از نظرها پنهانن و دیده نمیشن…
این ریشه ها حیات درختی رو تعیین میکنن که اون درخت دارای شاخ و برگه و این شاخ و برگها هم از ریشه ها تامین غذایی میشن و هم با عمل فتوسنتز و انتقال مواد غذایی به ریشه ها در رشدشون کمک میکنن…در نظام روانشناختی انسان این شاخ و برگ ها همون بخش خودآگاه ذهن هستش که محل قرارگیریش مغز انسانه و ویژگیهای جالبی داره، با اینکه بیس و اساسش از ناخودآگاهه و ناخودآگاه انسان که درک انتزاعی نداره به مرور برای حفاظت از خودش اونو در مغز انسان طراحی میکنه، یعنی ذهن خودآگاه محصول ذهن نیمه هوشیار یا همون ناخودآگاهه…مثل ارتباط شاخ و برگ ها با ریشه..همونطور که ریشه روی شاخ و برگ ها اثر داره، شاخ و برک ها هم روی رشد و تغذیه ریشه اثر گذاره..در ذهن انسان هم همین داستان هست…ذهن نیمه هوشیار زمانو درک نمیکنه و درک انتزاعی نداره..دروغو نمیفهمه…دلیلش هم متافیزیکی بودنشه (همونطور که ما با ذهن منطقی نمیتونیم حرکت جوهری رو درک کنیم اما میتونیم اثباتش کنیم و برای ذهنمون متطقیس کنیم)…خوب به مرور از این افزونه مادی استفاده میکنه تا بتونه از طریق ارتباط با ماده خودشو توسعه بده…خوب ذهن خودآگاه رو میسازه تا برای مواردی که درکش نمیکنه بخاطر ماهیت مادیشون ازش استفاده کنه..خوب به آقای ذهن خودآگاه دستور میده تا مطلبی به این تعداد برای مخاطب تکرار نشده به عنوان فکت نپذیرش و دیتاشو برام نفرست…چرا؟ بخاطر اینکه ذهن نیمه هوشیار با امر خداوند ارتباط مستقیم داره و به محض دریافت دیتا کن فیکون اتفاق میفته(دوستان اگر هر جا فکت و دلیل علمیشو خواستن کامنت بزارن ان شاالله پاسخ میدم)..یاد فیلم راز افتادم که میگفت چرا به محض توجه به چیزی فورا اتفاق نمیفته و پاسخش این بود که تصور کنید به یه فیل فکر میکنید و در لحظه اون فیل ظاهر میشه و ممکنه روی شما بیفته! اینجوری مجالی برای آنالیز اون دست باورها فراهم نمیشه چون به محض تصور الفاتحه!!…خوب اینجوری هیچوقت امکان بازخوردگیری و توسعه ذهن نیمه هوشیار یا همون نفس انسان فراهم نمیشه…
موضوع دیگه اینه که ذهن خودآگاه مثل همون شاخ و برگ های درخت در دسترسه و جلوی چشممونه…مثل افکاری که هر لحظه میشنویم…ذهن نیمه هوشیار سه تا عامل رو در رد شدن دیتا از فیلتر ذهن خودآگاه در نظر گرفته (ممکنه عوامل دیگری هم باشن که هنوز تحقیقاتم به جایی نرسیده)…یکی تکرار و دیگری تاثیر احساسی عمیق و سومی خام بودن دیتا (یعنی تا حالا تجربه نشده و اولین باره)…و در نسبت اثر گذاری این سو مولفه، احساس به شدت میچربه! یعنی اگر ما دیتاهایی رو به تعداد خیلی کم دریافت کنیم که تاثیر احساسی عمیقی داشته باشن به راحتی از این فیلتر عبور میکنن و مستقیم به ذهن نیمه هوشیار میرسن…و اگر شدت احساس خیلی زیاد باشه اصل وجودی ما (ما نه ذهن خودآگاهیم که با مرگ از بین میره و نه ذهن نیمه هوشیار یا همون نفس) کنترلو به دست میگیره..مثل حالت عمیق آگاهی و بیذهنی..این همون روحه که از امر پرورگاره و در ارتباط مستقیم با نفس انسان حیات انسان رو و کیفیت زندگیشو تعیین میکنه و این روح با چیزی که موقع مرگ توفی میشه فرق میکنه و موقع مرگ نفس توفی میشه نه روح و روح از این موضوعات خیای فراتره..به قول قرآن علمتون درباره روح خیلی کمه…خوب رسیدیم به اینجا که وقتی ذهن خودآگاه نسبت به موضوعی دچار واکنش شدید احساسی میشه اون دیتا مستقیما به ضمیر نیمه هوشیار انتقال پیدا میکنه…خوب چه چیزی شدت واکنش احساسی ذهن خودآگاه رو تعیین میکنه؟ اتفاقاتی که در گذشته افتاده و تاثیر عمیقی بر ذهن نیمه هوشیار گذاشته…آسیب ها…خاطرات لذت بخش..هر تجربه خاصی…یاد سکانس معروف موش سرآشپز افتادم که اون تستر و بازرس معروف، وقتی رتتویی رو میخوره قاشق از دستش میافته و در یک حالت عمیق آگاهی و به یادآوردن خاطره کودکیش فرو میره… خوب این داستان خیلی سنگین و ادامه داره و بیش از این مجال ادامه نیست…
خوب تا اینجای داستان رو گفتم که برسم به بحث اصلی یعنی توحید…توحید یعنی اون ریشه های درخت وجودمون رو در چه چیزی فرو بردیم و چه محصولی ازش برداشت میکنیم؟ روی توحید که مثل زمین محکم تشکیل شده از قوانین استوار، محکم و تزلزل ناپذیر که در نهایت این درخت استوار و تناور میشه و محصولشو به امر پروردگارش در هر لحظه در قالب ثروت، موفقیت، عشق، روابط عالی و … میده یا میشه اون شجره ملعونه که بنیانش بر بی بنیانه، بر شرکه، بر اصول دروغین و تو خالیه؟ که هیچوقت قرار نداره و محصولش هم رنج بی پایانه؟
امید آنکه با تمرکز روی باورهای توحیدی، نفسمون یا همون ضمیر نیمه هوشیار یا همون ریشه هامونو در زمین استوار الهی و باورهای توحیدی فرو ببریم که هستی از خداست و ریشه ای که در زمین غیر خدا فرو بره هیچ ذره ای از هستی رو دریافت نخواهد کرد و محصولی نخواهد داشت…
ذات نا یافته از هستی بخش، کی تواند که شود هستی بخش
خداوندا سپاسگزارم برای اینکه امروز نیز سقف کاینات را گشوده و از خزانه ی غیب رحمت و ثروت و نعمت و خوشبختی نیز امروز بر ما باراندی. از تو میخواهم که چشم ما را به بارش هر لحظهای این باران، بگشا.
استاد جانم سلام
خانم شایستهی عزیزم سلام
و سلام به تو هم پروژهای عزیزم
بسیار سپاسگزارم که این فایل ارزشمند را در اختیار ما قرار دادید و سپاسگزارترم که در پروژهای بزرگ در کنار شما و دوستان بار دیگر این فایل را نوش جان میکنم.
میخواهم از خودم تشکر کنم برای استمرار و ثبات قدمم در این مسیر و تعهدی که به خودم دادم که هر روز این آگاهی را مرور کنم و هر روز ولو کم، این آگاهی را به کار ببندم.
ابتدا درک خودم را از این فایل نوشته و در نهایت تمرین یا تمرین هایی که برای خودم طراحی کردم را خواهم نوشت، باشد که راهگشایمان شود.
$:این فایل را حدود پنج سال پیش استاد ضبط کردند، با این هدف که به بهانه ی این فایل از مواهبِ نهفتهی این بلایا گفته شود و استاد دیدگاه کلی شان را زندگی را بازگو نمایند، دیدگاهی که باعث ایجاد نتایج فوقالعاده در زندگی ایشان شده است. فارغ از هر چیز اگر موهبت این سیل فقط همین یک فایل باشد، باید بگویم چه خیر و برکت بی نظیری را به همراه داشته است.
$: دومین درک من از این فایل، سیستمی بودن خداوند هست، چیزی که روزهای اول ورودم به سایت برایم غریب بود و هر چقدر توانستم درک کنم که خداوند، انرژی خالق و حاکم بر جهان است، هر قدر درک کردم که این انرژی هر لحظه در حال هدایت این جهان بوده و این انرژی، قوانینی است بدون تغییر و اصلا همان گیرندهای ایست که فرکانس های ما را گرفته و همان فرکانس ها را به شکل اتفاقات، شرایط، آدمها، موقعیت ها ترجمه کرده و به زندگی ما بر میگرداند، همه چیز برایم قابل درک تر و قابل فهم تر شد.
فهمیدم که خداوند احساسی عمل نمیکند و اصلا چیزی به نام شانس وجود ندارد.
درک کردم که با درک قوانین میتوانم اختیار صد در صد اتفاقات زندگی ام را به عهده بگیرم و هر آنچه میخواهم خلق کنم.
بعد از درک درست خداوند، هر قدر توانستم که از این نیرو استفاده کنم و قدم بردارم، به همان اندازه موفق بودم.
$: درک بعدی من از این فایل، تاکید اساسی استاد بر این اصل است که « مسول صد در صد زندگی ما، خودمان، نیروی درونی خودمان است.»
این نکتهای حیاتی برای من هست. به من ترمز بزرگی در ذهنم را نشان میدهد که گهگاهی انگشت اشارهاش را به سمت، پدر و مادرش میگیرد. با اینکه سعی کردم یاد بگیرم، آنها و گذشته ام، برای خدمت کردن به من بوده ولی هنوز وقتی ثروتمندی، فرد موفقی را میبینم، ذهنم بلافاصله ریشه ی این موفقیت را در خانواده اش جستجو میکند. همین جا تعهد میدهم که این ترمز را حل کنم و مثل الباقی ترمزهایم از ریشه حلش کنم. من خیلی وقت است، حس خوبی به ثروتمندان دارم( این یکی از ترمزهای قدیمی من بوده تست.)، آنها را بسیار توحیدی و درستکار میبینم.
این ترمز را نیز ریشه کن خواهم کرد و هر از چندگاهی بهش سر میزنم تا مطمینم شوم، مثل علف هرز بیرون نزند.
اگر پدر و مادر مشترک من و خواهرم در قبال من و خواهرم متفاوت رفتار کرده، پس انگشت اشاره به سمت من است. اگر با پدر و مادرم در حال حاضر در صلح بی قید و شرط هستم، از آنجایی نشأت میگیرد که من طرز فکرم را تغییر دادم.
پس این باور تاثیر پدر و مادر بر ثروت و موفقیت را از ریشه میکنم و تعهد میدهم حواسم به رویش این علف هرز باشد.
$: اتفاقات مشابه برای افراد متفاوت، متفاوت عمل میکند. پاندمی برای خیلی ها خیر و برکت و موفقیت و رشد و بالندگی داشت و برای خیلی ها برعکس عمل کرد.
کسانی هستند که باور دارند « هر اتفاقی در بیرون بیوفتد باعث رشد و پیشرفت و ثروتمندتر شدن من دارد و همه چیز دست به دست هم داده که مرا شادتر، ثروتمندتر، خوشبختتر کند. هر اتفاقی بیرون بیوفتد برای من خیر و برکت دارد و اصلا برای من فقط اتفاقات خوب میافتد.»
با این دیدگاه، هر اتفاقی که قیافهی ناخوشایندی داشته باشد برای این دسته از افراد نوید پیشرفت و موفقیت هست و به طرزی جادویی و معجزه وار این افراد با این طرز تفکر آمادهی هر اتفاقی هستند.
آنها را تحسین میکنم و از خداوند میخواهم مرا در زمرهی آنها قرار دهد زیرا من بی قید و شرط لایق تجربهی تمام نعمتها، ثروت ها و موهبت های خداوند هستم.
$: موضوع بعدی این جملهی استاد بود:« آیا دنبال این دوقرون دوزار ها هستی؟ میدانی این دوقرون دوزارها، ورود میلیون ها میلیون دلار ثروت را به زندگی ات گرفته است؟»
این جمله ی استاد مرا به سمت طراحی تمرینی سوق داد که در پایان فایل به اشتراک خواهم گذاشت.
$: موضوع بعدی که تقریبا فایل حول این موضوع میگردد، « خلق اتفاقات زندگی مان توسط خودمان هست»
این جمله را هزاران بار شنیده ام ولی چقدر باور کردم؟ چقدر عمل کردم؟
آیا غیر از این است که اگر باور کرده باشم باید راه ایجاد اتفاقات دلخواه را پیدا کرده باشم، چیزی که استاد و دوستانم در جایجای این سایت فریاد میزنند.
به فرض که فهمیدی افکار تو در تو احساسات را ایجاد میکند و اتفاقات اطراف تو، ترجمه همان احساساتی است که افکارت در تو ایجاد کردهاند.
لذا باید بپرسم چقدر بر افکارت مسلط شدی؟
چقدر سعی کردی از این قانون به نفع خودت و خلق اتفاقات دلخواهت استفاده کنی؟
این ها سوالاتی بود که تمرین بعدی را برای من پایه ریزی کرد.
$: توقع، بهانه آوردن، غر زدن، نق زدن و همراهی کردن موج نادرست ممنوع و قدغن از الان تا وقتی که در این دنیا حضور داری. زیرا تو اشرف مخلوقات هستی و لایق زندگی به سبک اشرف مخلوقات.
$: کلید بعدی تکرار کردن غیر قابل شمارش این آگاهی هاست. که هر وقت مدارت به واسطه ی این آگاهی ها بهبود پیدا کرد، خودت را مثل روز اول تشنه و ناآگاه و ضعیف و فقیر بدانی به این آگاهی های خالص و با فرض اینکه فقط در این جهان، تو هستی، این آگاهی ها را مثل روز اول، تشنه وار تکرار کنی.
تکرار کار درست، کلید موفقیت است. تکرار، آن قدرتی است که موفقیت را تضمین میکند.
$: درک از رب العالمین بودن خداوند، اتصال به قدرتی که اختیار تمام دنیا در دست اوست و تو همان کارمندی هستی که چنگ به هر چیزی میزنی تا در بهترین شرکت آی تی جهان، استخدام شوی و خداوند همان بهترین شرکت است که با اتصال به او، تمام آسمان و زمین و هر آنچه مابین آنهاست از گیاهان و خزنده و جنبنده و ابر و باد و آدمها را در اختیار تو قرار میدهد.
پس تو بندگی کن و بندگی در درجهی اول ایمان و درک این را میخواهد که قدرت تمام کاینات، خداوند است و من به عنوان بنده فقط باید بر مسیر درست، بر مسیر قانون، بر مسیر توحید و توکل و حساب کردن بر خدا قدم بردارم، زیرا او خدایی کردن را به خوبی بلد است. او تو را آسان میکند. او برایت مشتری، فالور، یار و همراه، خونه و ماشین، سلامتی و عشق و مودت را می آورد.
$ : و در نهایت تمرکز،
چیزی که مریم جان شایستهام در مقدمه این خانه تکانی خواست و استادم هزاران بار علت موفقیت و طی کردن سریع تکامل را، تمرکز معرفی کردند.
و من کسی که باید این خود درونم را رام تر کنم تا بتوانم تمرکز را یاد بگیرم. اینکه بتوانم ذهنم را همان ذره بین پرقدرتی کنم که فوکوس میکند و انرژی خورشید را در یک جا جمع کرده و یک جنگل را به آتش میکشد.
خدایا من فقیرم به تو،مرا آسان کن برای آسانی ها، تمام فرکانس های نادرست مرا بپوشان و همه را فرکانس درستِ عشق و ثروت و پول و نعمت و موفقیت و سلامتی و آرامش و خوشبختی و توحید کن، همانا تو غفور و رحیمی.
تمرینات طراحی شده:
1- پیدا کردن ترمزها، باورهای نادرست در طی این فایل و تعهد برای بهبود آنها.
برای مثال: تاثیر خانواده بر ثروتمند شدن(باور نادرست من)
پیدا افرادی که در خانواده های ثروتمند نبودند ولی با پذیرفتن مسیولیت صد در صدی به ثروت های افسانه ای و موفقیت رسیدن و تکرار این جمله که هیچ عامل بیرونی از جمله پدر و مادر بر موفقیت و ثروتمند شدن انسانها و من موثری نیست.
2- کجا فکر کردم که با گرفتن دوقرون و دوزار از دیگران من ثروتمند میشوم و یا با برای عدم پرداخت دوقرون و دوزار، دروارهی نعمت و ثروت میلیون میلیون دلاری را بر خودم بستم؟
3- طبق قانون اینکه « خالق صد در صد اتفاقات زندگی ام، خودم هستم» تمام مواردی که از کودکی تا به الان اتفاقات خوشایند را رقم زدهام را یادداشت کنم.( از آنجایی که تقریبا ذهن تمام اتفاقات ناخوشایند را بهتر به خاطر می آورد، من تصمیم دارم با تمرکز بر اتفاقات خوشایند، خودم را فرکانس خوب نگه داشته و به ذهنم ثابت کنم خالق صد در صد زندگی ام خودم هستم و هیچ عامل بیرونی و هیچ شانسی در مسیر اتفاقات خوشایند زندگی ام، تاثیر ندارد و نداشته است.)
4- سه تا پنج کار عملی هم راستا با هدفم که در طی این فایل بهم الهام شد را از همین الان شروع به انجام کنم که هم در راستای بهبود های دایمی باشم و هم به محض دریافت ایده، عملگرایی داشته باشم. بدین ترتیب هم اعتماد به نفسم تقویت خواهد شد و هم اینکه تکامل را به راحتی طی کرده و به تصاعد تبدیل خواهم کرد.
5- مهمان کردن خودم به یک قهوه جهت تشکر از خودم برای انجام این گام و عشق ورزیدن به خودم در راستای بهبود احساس لیاقتم.
بنام خدا
گام اول
خداروشکر میکنم برای اینکه تونستم از اول در این خانه تکانی همراه باشم
و سپاس فراوان از خانم شایسته عزیزم
که خیلی دوسش دارم
و تماشای ایشون در زندگی در بهشت الگوی صبر و خوش اخلاقی و عشق
و حالا هم دست خدا شده برای من
اتفاقا روز ٣٠ شهریور بود
گفتم خب داره فصل جدید شروع میشه
اول مهره
و شروع ی زمان مناسب برای اینکه دوباره وقت بذارم روی دوره هام
و دیروز سایت رو رفرش کردم و بعلههه
خدا ب درخواست من لبیک گفت
گفت بفرمااا
اینم برنامه
حالا ببینم چ میکنی
وقتی فایل رو گوش دادم یاد سال ٩٨ افتادم
اون سال من برای عید نوروز رفته بودم تهران و همسرم هم سورپرایزی 6 فروردین از جنوب راه افتاد و دقیقا نیم ساعت بعد از اینکه از شیراز خارج شد اونجا سیل اومد
کلا من اخبار دنبال نمیکردم و در جریان نبودم
ولی وقتی همسرم رسید از ایشون شنیدم که بعد از خروجش ،شیراز سیل اومده ( در زمان مناسب در مکان مناسب بود)
بعد با خواهر و برادرم رفتیم شمال و کلی خوش گذشت
ما خودمون رو درگیر اخبار نکردیم و بهترینها برامون اتفاق افتاد
از اون طرف بخاطر سیل ازمون ارشد دوماهی عقب افتاد
اینجا داستان شرک شروع میشه :
من اون سال ازمون ارشد داشتم
حسابی هم خونده بودم
عاقا یهووو زد و یکی از دوستان صمیمی خواهرم که سری در سران دولت داره
گفت چرا خواهرت انتقالی نمیگیره
من با فلانی رفیق جِنگم و کار انتقالی رو حل شده بدون
بگو دنبال خونه بگردن
عاقا ما هم خوشحااال
( باور همسرم : کلا شعبه استان بوشهر انتقالی نداره ب خاطر کمبود نیرو)
من رتبه خوبی اوردم تو ازمون
و رو خساب اینکه ما رفتنی هستیم فقط تهران
قزوین و سمنان رو زدم
و روزانه سمنان قبول شدم
با رتبه ای ک داشتم خیلیییییییی راااحت بوشهر قبول میشدم
ولی من از بس مطمین بودم بوشهر رو نزدم
خب موقع ثبت نام رسید
عاقا چ کنیم
چیشد
هیییچ
نشد ک نشد
و ب خاطر ی جمله شوخی
چنان ناراحتی شد بین من و خواهرم ک نگو
من زحمت چهار ماهم رو با وجود شاغل بودن و بچه مدرسه ای داشتن مثل ماست از دست دادم
چون ب غیر از خداااا توکل کردم
همون ک استاد میگه
اگر فلانی بهمون قول و وعده بده
خوشحالیم
رو ابرها سیر میکنیم
ولی خداااا…
این یکی از تحربه های خیلی بدی بود از اعتماد
ب غیر خدا
ولی واقعا این شرک رو فکر میکنی درک کردی
ولی باز از ی حا دیگه ب ی صورت دیگه خیلی سوسکی وار دوباره اتفاق میوفته
یا بهتر بگم انجامش میدیم
74مین تحول زندگی من
موضوع فایل:لایو با استاد قسمت1
باسلام و احترام خدمت شما استاد عزیز بانوشایسته و همراهان سایت استاد عباس منش
شرح حال این فایل در مورد این هست که شما تمام اتفاقات و تحولات زندگیه خودتو رقم میزنی، تمام انسانهای موفق همانند انسانهای ثروتمند با ایده های درست و باورهای سازنده خودشان را مسؤل تمام اتفاقات زندگیشان و جایگاه کنونی شان میدانند،و مسولیت کاری شان و عقب ماندگی اجتماعی و ذهنی شان را به سمت دیگران پاس نمیدهند در حقیقت بهانه نمی آورند،و برای هرچیزی تجربه کسب میکنند.
با تغییرات بسیاری از انسانها و موفقیت در مسیر زندگی،آنها را تحسین میکنن،بجای تخریب و فوکوس کردن روی کمبودها وشرک ورزیدن،تحسین میکنن،و عشق در روابط را سرلوحه پیشرفت میدانند،و تحسین کردن دیگران را دلیل رشد و ترقی و هدایت خداوند را الهاماتی غیبی واقعی تلقی میکنند،
همانطور که خداوند در قرآن میفرماید زمین وآسمان را مورد تسخیر انسان درآوردیم،یعنی شما در همه حال تحت حمایت و هدایت پروردگار هستی،قدرت در وجود انسانها با تغییرات باور مشهود میگردد چون باور سازنده دارم،و مسولیت زندگی ام را به گردن دیگران نیانداختم،خودم تصمیم میگیرم و به هدایت الله اعتماد کامل دارم حتی ملکی چیزی بخرم سریع رشد میکنه چون باورشو ساختم،به من وحی منزل میشه که بخر الان وقتشه،و میخرم اطمینان دارم رشد میکنه،
الان که این شرایط را داری اگه میخوای نتایجت متفاوت باشه باید متفاوت فکر کنی نسبت به دیگران،اگر داری مثل بقیه مردم فکر و عمل کنی مثل همونا غر بزنی نغ بزنی منفی باف باشی نتایجت هم مثل همونا درب و داغونه،پس باید کاری که اونا انجام میدن شما انجام ندی،برای رسیدن به نتایج مطلوب و عالی نباید مثل افراد نگران و پراسترس و با احساسات منفی عمل کنی،بلکه باید در نقطه مقابل این افراد قرار بگیری و احساسات عالی داشته باشی،
هر چه که داری یا نداری،اعم از خونه و ماشین و باغ و ویلا و هر چی که داری باید احساست خوب باشه،و برای رسیدن بخواسته ها باید باورشو بسازی من قبلاً ماشین نداشتم چقدر استپ گرفتم،چقدر سختی کشیدم برای رفتن به مراسم عروسی یا شمال و مشهد چقدر دردسر کشیدم تا باورش برام درست شد و احساسمو عالی کردم و خداروشکر تونستم ماشین مورد علاقمو بخرم،یا قبل از خرید خونه تو زمان مجردی چقدر این خونه اون خونه جابجا شدم اما احساسم خوب بود و کوچکترین ناراحتی بابت جابجایی نداشتم چون هرساله نسبت به سال قبل خونه م شرایطش و امکاناتش بهتر و بیشتر بود،تا خداروشکر خونه مو خریدم،
و همینطور الهاماتی دریافت کردم من به این جایگاه اعتقاد کامل دارم که خداوند منو هدایت کرد واقعاً زمینی سر راهم گذاشت نصف و حتی 1/3قیمت واقعی زمین و خریدم الان حدودا بعد1سال20برابر شده از نظر قیمتی،و من همه ی این تحولات رو مدیون پیشرفت ساختار ذهنی و هدایت پروردگار عالم و استفاده از قوانین و اصل قانون جهان هستم،
در همه حال لذت بردن برام عادت شده،با همه مهربان و بامحبت برخورد میکنم،و خدارو در همه حال ناظر اعمال خودم میدونم و سپاسگزار خالق بی همتا بخاطر این تحولات چشمگیر در زندگی هستم،هنوز باید خیلی خیلی استاد و امثال استاد و ثروتمندان افراد موفق رو تحسین کنم تا براحتی در مدار وفرکانس شون قرار بگیرم،
سپاسگزار خداوند بابت دریافت آگاهی ها و فراوانی ها و نعمات گسترده الهی،و تشکر از استاد عزیز و همسر مهربانش.
سلام استاد عزیزم ?
این فایل پر از آگاهی های ناب بود و مشخص بود شما در لحظه این آگاهی ها رو داری از دنیای غیر مادی دریافت میکنید و بهتون گفته میشه٫?
استاد شما انقد که صمیمی و دوست داشتنی و انقد که راحت از خونه و ماشینهاتون واسمون فیلم میگیری و توضیح میدی و با اون لحن همیشگی میگید : ” راستی اینا موتورای منه ها” که آدم دلش نمیاد با اسم کوچیک خودتون صدات نکنه??
من گاهی دوست دارم بگم سید حسین عزیز????
خدای من اون روز برسه که من سید حسین بغل کردم و دیگه از تو بغلش بیرون نیام???
این فایل رو جز فایلهای توحید عملی هستش٫
من هم که دوست داشتم برای شرکت های بزرگی مثل اپل و گوگل کار کنم٫ ولی از طرفی از خودم میپرسیدم یعنی من از عهده ی خودم برنمیام؟ مگه من خدا رو باور ندارم؟ این سوال بود توی ذهنم که میخوام تودم باشم و خودمو بزرگ کنم یا این شرکتا؟ مگه اینها هم روزی از یک جایی استارت نزدن و تکامل طی نکردند؟ مگه استیو جابز هم یک انسان نبود؟ هیچ هم نداشت فقط ایمانش خیلی قوی بود و با دست خالی شروع کرد و حالا نتیجه اش که میبینی٫
باز هم یک فایل دیگر یک فضای شرک دیگر رو در گن شکوند٫ درود بر تو سید حسین که هی داری فضا میشکنی در من و من دارم جلوتر میرم و پیشرفت میکنم٫
سید حسین عزیز نه تنها کسانی که میگی نزدیکت بودن مستقل شدن بلکه ما هم اینجا با دنبال کردن آموزه های توحیدیتون داریم روز به روز مستقل و مستقل تر میشیم٫ و از این بابت از خداوند سپاسگزاریم که از طریق شما داره به پیام میده، از طریق شما داره با ما صحبت میکنه٫
خدایا شکرت
دوستون دارم ?????
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
به نام خدا که رحمتش بى اندازه است و مهربانى اش همیشگى
سلام به استاد عزیز خانم شایسته مهربان ودوستان گل.
گام اول لایو توحید وقدرت خلق درونی…
موضوعاتی که من آموختم و تو فرکانس دریافتشون بودم امروز اینها هستند.
نکته اول اتفاقات طبیعی بخاطر خشم خدا نیستند بلکه اینها نعمت خدا هستند که این نعمت هارا کسانی دریافت میکنند که در مسیر درست باشند. و دیدگاه شون نسبت به خدا دیدگاه درست باشه. دیدگاه اینکه خدای ما یک خدای واکنش گرا است و گاهی مهربان ویا خشمگین میشه نباشه و به خدا اعتماد داشته باشند در مسیر دریافت این نعمت ها قرار میگیرند.
آموختم که این باور را درذهنم بسازم خداوند به فرکانس های من واکنش نشان میده فرکانس مثبت اتفاقات مثبت وفرکانس های منفی اتفاقات منفی.
وفرکانس ها افکار واحساسات ما هستند که درهر لحظه داریم وبه جهان هستی ارسال میکنم وبه خدا ارسالشون میکنیم.
نکته دوم. ما خالق شرایط خود هستیم.وهیچوقت دل نه بندیم به کمک کسی که مارا بلند کنند وبه جایی برسونن.
ما خودمون وخدای خودمون رو باور کنیم به جاهای خیلی بلندی میرسیم. باید یک بار وبرای همیشه بگیم ما خالق شرایط خود هستیم و تمام مسئولیت زندگی خود را چه خوب وچه بد در تمام جوانب زندگی روابط سلامتی ثروت و… بر عهده بگیریم وبپذریم که خودما خلقش کردیم ومیتوانیم بهترش کنیم.
وباور دومی که باید بسازم اینست که من خالق تمام شرایط خوب وبد خود هستم.
ونکته سوم که آموختم اینست که نباید از کسی توقعی داشته باشیم تنها توقع که داشته باشیم از خود داشته باشیم واز خدای خود .
توقع از خالق تمام کائنات داشته باشیم ما از انسان هایی که مثل ما هستند وتوانایی ندارند توقع داریم از از خدایی که خالق تمام جهان هست وتمام جهان را دراختیار دارد توقع نداریم..چون باورش نداریم چون سختمون است به ذاتی اعتماد کنیم که نمیبینیمش و وجودش رو درک نکردیم.چون باورش نکردیم .چون از زمانی که بزرگ شدیم این رو شنیدیم خدایی داریم خشمگین خدایی که فقد نماز بخوانی وعبادات شو به ظاهر انجام بدی قبولت میکنه وگرنه عذابت میده.
یک بار برای همیشه دیدگاه مون رو نسبت به خداوند تغییر بدیم وبه جای اینکه بهش یک خدای واکنش گرای خوب یا بد نگاه کنیم خداوندی را در نظر بگیریم که به حس خوب ما واکنش نشان میده وهمیشه منتظر خوشحالی ولذت ما است وبه ما اختیار انتخاب داده است.
باورسوم. خداوند مرا کافی است واو آرزوهایم را اجابت میکند.
باورهای این گام…
1من خالق تمام شرایط خوب وبد خود هستم.
و خداوند به فرکانس های من یعنی احساسات وافکار من واکنش نشان میدهد.
خداوند مرا کافی است وآرزوهایم رابرآورده میکند.
خدایاشکرت
نگران فردا نباش واز لحظه لذت ببر هر زمان ذهنت را خالی کنی زندگی لذت بخش تر میشود
تشکر از استاد عزیز وازدوستانی که کامنتم را خواندن
وتشکر از خدایی که من رو در مسیر هدایت قرار داد ومن رو لایق این مسیر دانست خدایا شکرت
إِیَّاکَ نَعۡبُدُ وَإِیَّاکَ نَسۡتَعِینُ
[پروردگارا!] فقط تو را مى پرستیم وتنها از تو یارى مى خواهیم
بسم الله الرحمن الرحیم
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که دوست خود روش بنده پروری داند
سلام و دوصد سلام به خانواده عباسمنش
خیلی وقت بود که کامنت ننوشتم، نه اینکه پیگیر فایلها و سایت نباشم، نه، می نوشتم اما برای خودم
امروز و همزمانی ها باعث شد تا دیگه تصمیم بگیرم که این پروژه خانه تکانی ذهن را شروع کنم.
توکلت علی الله
واقعا که چقدر این شرک در درون ذهنم مخفی هست.
این بار که با تمرکز بهتر این فایل را گوش و نکته برداری می کردم بهتر فهمیدم که چقدر شرک دارم، چقدر از دیگران انتظار دارم، چقدر روی دیگران حساب می کنم، با اینکه در نوشته ها و درخواستهام از خداوند می خواهم، ولی امروز دیدم که از دیگران هم انتظار دارم، به نوعی روی اونها حساب می کنم، برای ذهن انسانی که از زمانی که چشم باز کرده خودش را وابسته و نیازمند به پدر و مادر دیده، سخته که به این راحتی دست از این مسحورشدگی و مسمومیت به وابستگی و شرک بکشه، این مسمومیت به شرک از اولین جرعه شیری که از پستان مادر نوشیده شروع شده و هر بار بیشتر و بیشتر شد این همون داستان سحر دسته جمعی بشر هست، این همون داستان حضرت موسی و ساحران هست که نشاندهنده عمق فاجعه است، انقدر مسموم به شرک شده بودند که نمی توانستند چنین نشانه و آیه خارق العاده ای را درک کنند و بیدار بشوند.
این داستان یک نمونه از میلیونها باری است که این شرک و مخفی بودنش تذکر داده شده
اگر بخواهم موضوع را برای خودم بومی سازی کنم، باید بگویم: یا رب العالمین، ایاک نعبد و ایاک نستعین
الهی مرا آنی و کمتر از آنی به خودم وا مگذار
مهربانم تو خوب از ناتوانی و ضعفم آگاهی، تو خوب میدانی که ایمان و اعتقادم چگونه است، از تو هدایت میطلبم،
زیبای من از جانب خودم هیچ ماوا و پناهگاه و تکیه گاهی ندارم، هر چه هست از آن توست و تو به دیده لطف و رحمت به بنده عطا کردی، و این شوربختی من است که مخلوق تو را به جای تو نشاندم، باقی را رها کردم و فانی را برداشتم، قوی را رها کردم و بر ضعیف تکیه زدم
اگر تو هدایتم نکنی و دستم نگیری از گمراهان می شوم.
دستم بگیر و به صراط المسقیم هدایتم کن، به راهی که سرشار از نعمت و برکت تو است، هیچم و هیچ ندارم جز امیدی که به لطف و عطای تو بسته ام
مرا از شرک مخفی درون رهایی ده و با نور ایمان و معرفتت آشنایی ام ده
الهی شکرت برای این فایل و این آگاهی
دوست دارم کامنت یکی از بچه های سایت که خیلی تاثیر گزار بود به اشتراک بزارم تا شما استفاده کنید???
?احمد ملاحیان ?
سلام دوست عزیزم خوب من راهی پیدا کردم که فوق العاده جواب میدهد و هر بار انجام میدهم کلی شگفت زده میشوم و یک میانبر هست البته طی کردن تکامل هم هست و اینکه این راه به من جواب میدهد این هست که من به مرور تکاملم را طی کردم و به مرور باور کردم که تمام اتفاقات را خودم رقم میزنم و هیچ استثنایی هم وجود ندارد و من نمیدانم الان شما در چه سطحی هستید و زمانی که راه را میگم متوجه میشوید که به میزانی که در شما احساس خوب ایجاد میشود شما تکامل خود را طی کرده اید و به همان میزان هم نتایج وارد زندگی شما میشود
اما راه من شناسایی موانع ذهنی و کمک گرفتن از صفات خداوند برای حل شدن آن هست
به عنوان مثال من لباس زنانه میفروشم و یک بار از خودم پرسیدم چرا درآمد من سه برابر چیزی که الان هست نیست؟ و اگر چطور بود الان درآمدم سه برابر بود؟
در جواب اومد که مغازه تو داخل کوچه است و اگر بر خیابان بود فروشت بیشتر میشد و جواب دوم این بود که احتمالا فرکانس هات خوب نیست و شایدم هنوز تکاملت را طی نکردی و هنوز ظرفیتت بزرگ نشده
بعد از مدتی که پاسخ این سوال در ذهنم بود به مرور که با گوش دادن به فایل های استاد عباس منش درکم از قوانین بهتر شد و چند فایل سخنرانی که عرفانی بود هم از شخصی به نام حمید انتظام گوش کردم که اسم فایل هاش صفت الرحمن خداوند و صفت هادی خداوند بود بخاطر پیش زمینه های قبلی یجور معنویت در من ایجاد شد و طبق درکی که از قوانین و این سخنرانی ها کردم شروع کردم جملاتی را به خودم گفتن (البته چون نتیجه فوق العاده ازش دیدم و حیرت زدم کرد از آن زمان دارم این راه را ادامه میدهم)
جمله اول?
یدلله فوق ایدیهم قدرت خدا بالاترین قدرت هاست و هر مانع درونی و بیرونی را خنثی میکند و درآمد من را چند برابر میکند
بعد گفتن احساس شوق در من ایجاد میشه و کلی ذوق میکنم و میگم ایولاااااااا خدایا دمت گرم بابا قدرتمند ?
البته این احساس شوق بعد طی کردن تکاملم بود
و قبلتراش اگه میگفتم قدرت خدا بالاترین قدرت هاست در این انداره احساس خوب در من ایجاد نمیکرد و اگه برگردیم به خیلی قبلتر هیچ احساسی ایجاد نمیکرد
جمله دوم
خداوند کریم است و بدون نگاه کردن به ظرفیت من و بدون قید و حساب به من روزی میدهد و باز کلی ذوق میکنم و میگم ایولااااااا بابا لوطی بابا با مرام ?
و یا میگم خداوند غفور و رحیم هست و تمام فرکانس ها منفی و اشتباهات گذشته من را پاک میکنه و تمام درهای رحمتش را بروی من باز میکنه
و باز کلی ذوق میکنم و کلی خوش بش هم با خدا میکنم و کلی بهم خوش میگذره
اولین بار که این ها را گفتم و کلی ذوق کردم و رفتم مغازه در دو ساعت اندازه یک ماهم فروختم این واسه چندین ماه پیش بود و یادمه اواخر ماه صفر بود بعد مونده بودم چی بگم حیرت کرده بودم چون مغازه مثل عید پر آدم بود و پیش خودم گفتم اگه حالا که ماه صفر هست اینطور شد بعد ماه صفر دیگه چه شود
و از بعدش دیگه این راه را دارم ادامه میدم و هر بار به میزان اون ذوق و شوقی که بعد از گفتن این جملات در من ایجاد میشود شگفت زده میشوم
البته بالا پایینی دارم هنوز و میزان این ذوق و شوق کم و زیاد میشه اما همیشه خیلییییییی بیشتر از میزان احساس خوبی که در من ایجاد میشو نتایج عالی وارد زندگیم میشه
من قبلا فقط لباس ارزان میاوردم یعنی سرمایم اجازه نمیداد که گران ها را بیارم اما الان به لطف کریم بودن خداوند و غفور و رحیم بودن خداوند و اینکه قدرت خدا بالاترین قدرت هاست سرمایم زیاد شده و روز به روز هم داره بیشتر و بیشتر میشه و الان
مانتوهای گرون قیمت هم میارم و هرکسی طبق مدار خودش یا مانتو ارزان میخره یا قیمت بالاتر هارو و من سعی میکنم همه قیمتی بیارم البته همون قیمت پایین تر ها را هم اگه حتی ی ذره جنسش ضعیف باشه نمیارم و منظورم از ارزان خیلی ارزان هم نیست که کیفیت نداشته باشه
و کیفیت واسم مهمه چون قدیما و اوایل کارم که جنس ضعیف میاوردم از خودم ناراضی بودم و به مرور اصلاحش کردم
و الان بخاطر این یادآوری ها
کلی مشتری دارم و همش به لطف صفات عالی خداوند هست که خودش هدایتم کرد و من مرتب به خودم یادآوری میکنم و اگه هدایت خدا نبود من الان شاید اصلا در این دنیا نبودم چون قبل آشنایی با قوانین زمانی بود که آرزوی مرگ میکردم ،
زمانی که من از این روش نتیجه عالی گرفتم به اینکه استاد میگفت باورسازی سخته شک کردن چون من بیدرنگ جواب میبینم
اما بعد متوجه شدم من تکاملم را طی کردم و خود من مثلا حتی شاید شش ماه پیش هم کسی میگفت خدا کریمه بهش میگفتم آره قطعا همینطوره اما مثل الان ذوقی در من ایجاد نمیکرد مثل الان نمیدونستم از یادآوریش کلی شگفت زده میشوم
چون اولش که در مدار پایینتر هستیم یکم احساسمون را بهتر قبل میکنه و به مرور بیشتر میشه
قانون مهم اینه که هر باوری نسبت به خدا داشته باشیم همون را بهمون ثابت میکنه
و الان به لطف و هدایت خداوند موانع ذهنی را سعی میکنم شناسایی کنم اما زمانی که متوجش میشوم اعتبارش را سریع واسه من از دست میده چون قدرت خدا را مرتب به خودم یادآوری میکنم و میگم این مانع از قدرت خدا که بالاتر نیست و خدا هم قدرتش را بهم ثابت میکنه
و اینکه من این اعتقاد را دارم که من جزیی از خداوند و جانشین خداوند بروی زمین هستم کسی که خداوند طبق قران تمام آنچه در آسمان ها و زمین است را رام و گوش به فرمان من قرار داده
و مرتب مقامی که دارم را هم به خودم یادآوری میکنم
و مرتب به خودم یادآوری میکنم که ثروت زیاده و ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست و هرچقدر ثروتمند تر شوم نزد خدا محبوبتر میشوم
و یادآوری این ها واسم لذت بخشه و از یادآوریش ذوق میکنم
و از زمانی نتایج بزرگ اومد که یادآوری اینها بهم لذت میده و ذوق میکنم از گفتنشون و با خودم و خدای خودم کلی خوش میگذرونم
و میزان این ذوقی که ایجاد میشود همان میزان ایمان من هست
که البته بالا پایینی هم دارم و میزانش کم و زیاد میشه
اما این راه برای من میانبر بود
تمام اعتقادت و پیش فرض های مذهبی من هم از بین رفته
قبلا خیلی از همین آموزه های مذهبی من را از ثروت دور کرده بود و به مرور با هدایت خداوند واسم حل شده
البته اگه شما در خانواده مذهبی نباشید موانع شما با من فرق دارد
اما در کل اینکه خداوند هر باوری بهش داشته باشیم را بهمون ثابت میکند یک شاه کلید هست که میتوانید ازش استفاده کنید و خیلیییی بیشتر از میزان اون شوقی که میاد نتیجه میدهد
اما اگه احساس بهتری ایجاد نشود نتیجه هم ایجاد نمیشود
و اگه الان ذوق نمیکنید هم اشکال ندارد و همین که احساستون بهتر قبل شود نتیجه ها شروع میشود
اما اگر اصلا هیچ تغییر احساسی ایجاد نمیشود روش خودتون را پیدا کنید چون قانون طبق احساس عمل میکند
دوستان پاسخ من برای این سوال تا همین جا بود اما توضیحات دیگری هم هست که دوست دارم بگم اما برای اینکه سنگین نشود پیشنهاد میکنم ادامه این پیام را در زمان دیگر مطالعه کنید ?
دوست دارم این مهم را بگم که تا زمانی که قوانین اصلی را باور نکردیم و درک نکردیم باورسازی خیلیییییی سخته اما وقتی قوانین اصلی را باور کنیم باور سازی مثل آب خوردنه
چون وقتی قوانین و نکات اصلی را باور میکنیم و درش به آگاهی میرسیم و خوب درکش میکنیم بعدش فقط لذت میبریک و من خودم دیگه اصلا اسمش را باورسازی نمیگذارم اسمش واسه من یادآوری و خوشگذرونی هست
قوانین و نکات اصلی این هاست?
۱-ما خودمون تمام اتفاقات و شرایط و افراد و …. و…. را از طریق “فرکانس” هایمان وارد زندگی خودمان میکنیم و هیچ استثنایی درش وجود ندارد تاکید میکنم هیچ استثناییییییییی نیست
(توضیحی درمورد فرکانس ?
ما همواره از طریق فکر کردن ، نگاه کردن ، تصور کردن ، نوشتن ، مطالعه کردن و شنیدن در حال توجه کردن به چیز های مختلف هستیم
بعد باورها و پیش فرض های ما که باعث میشود هنگام توجه کردن به چیزهای مختلف یک احساس خوب یا بد در ما ایجاد شود که این احساس فرکانس ما هست
مثلا کسی که باورش این باشد که ثروت کم هست یا ثروت سخت بدست میاد یا هر باور منفی دیگه وقتی از یکی از روش های بالا به ثروت توجه میکند احساس بدی درش ایجاد میشود و در نتیجه نبود و کمبود ثروت را تجربه میکند اما کسی که باورهای عالی در مورد ثروت دارد مثل اینکه ثروت آسان بدست میاد یا ثروت بی نهایته هنگامی که از یکی طریق که گفته شد به ثروت توجه میکند احساس خوبی در او ایجاد میشود و این احساس فرکانس او هست و باعث میشود اتفاقات و شرایط و… وارد زندگی او شود که اون را به ثروت میرساند )
۲-وقتی ما فرکانسمون اوکی بشه قطعا نتایج دلخواه وارد زندگی ما میشود و اصلا و اصلا و اصلا امکان ندارد فرکانس ما خوب بشه اما نتایج تغییر نکند
۳-هر اعتقادی نسبت به خداوند داشته باشیم همون را به ما ثابت میکند
نکته بسیار مهم?
دانستن با اعتقاد داشتن فرق دارد
به ما از بچگی گفتن خدا کریم هست و همه میدانیم خدا کریمه اما این اعتقاد قلبی نیست
به عنوان مثال شما به میزانی اعتقاد داری خدا کریمه که یادآوری آن در شما احساس بهتری ایجاد کند و این احساس به حدی میرسد که شما آنچنان ذوق میکنید که سرمست میشوید و از خود بی خود میشوید
و شما وقتی به کریم بودن خداوند اعتقاد قلبی دارید خود به خود شما هم کریم میشوید و از انفاق کردن نمیترسید یا خرج کردن پول واستون سخت نیست چون میدونید خدا کریمه و بدون قید حساب میدهد و در واقع عملکرد و شخصیت شما تغییر میکند
و شما وقتی به کریم بودن خداوند اعتقاد دارید که نتیجه در دستتون باشه چون حتی یک میلیاردم هم امکان نداره اصلا که شما به کریم بودن خداوند اعتقاد داشته باشید اما خدا کریم بودنش را بهتون ثابت نکنه
و در مورد همه باورها همینطور هست و از طریق احساس و عملکرد و نتیجه میتوانیم به خودمان نمره بدهیم که میزان اعتقاد و باور من چقدر هست
و خیلی مهمه که اول رو این ها کاملا به آگاهی برسیم چون بعدش دیگه باورسازی خیلیییییییییییی آسون میشه
و هر سختی هست در باور کردن این اصلی هاست بعدش فقط لذته و کلی خوش میگذره
سلام ارمان عزیز
دوست هم فرکانسی
خیلی خیلی ممنونم
بابت به اشتراک گذاشتن ،
کامنت تاثیر گذار
(آقای ملاحیان عزیز )
سراسر نکته و آگاهی بود ، سراسر برای من درس بود ، و چه زیبا که در مورد اینکه باید تکامل رو طی کرد هم صحبت و یادآوری کردند
چه قدر حرف زدن راحت و خالصانه و دوستانه ایشون با خداوند به دلم نشست
چه قدر زیبا و آگاهانه انتخاب کردید که اینجا ، در زیر این فایل بی نظیر از استاد عباسمنش ، این کامنت را به اشتراک بذارید
از شما عزیز بسیار ممنونم
هم شما و هم آقای ملاحیان عزیز
در پناه حق
بنام خداوند بخشنده و مهربانم که هدایتگر من است برای آگاهی و رشد هر روزه خدایا شکرت.
سلام
با شنیدن این فایل چقدر من آگاه شدم به رفتار هایم که من میدونم که من خودم مسئول زندگی خودم هستم ولی در عمل رفتارهای دارم که داره نشون میده من هنوز از همسرم و از پدرم و پدر شوهرم توقع دارم و اینو وقتی متوجه شدم که بخاطر یه چند تا موضوعاتی من هم روی این افراد بشدت حساب کردم و ضربه خوردم و از اینکه آنها برام کاری نکردن من بشدت عصبی و ناراحت شدم وقتی احساسم بد شد گفتم چرا من حالم بده و متوجه شدم که بله من دارم شرک میورزم میدونم که این شرک و نباید روی بقیه حساب کنم و توقع داشته باشم و بارها هم روی این نوع نگاهم کار کرده ام اما میفهمم که هنوز به اندازی که باید به خدا توکل و ایمان ندارم که اون میتونه به من کمک کنه و قشنگ متوجه هستم که قدم به قدم با طی کردن تکاملم میتونم توکل کنم میتونم فقط روی خدا حساب کنم که تنها قدرت جهانه و اونه که میتونه به من همه چیز بده چون شده و استاد و خیلی از بچه ها تونستن به این باور خوب و رفتار توحیدی برسن پس منم میتونم و میخوام .
چقدر زیباست و قبلم باز میشه وقتی استاد میگه همه چیز خداست همه چیز توحیده همه چیز توکل خدایا کمکم کن تا توحیدی رفتار کنم و فکر کنم .
و چقدر قشنگ من این چند روز دیدم که دارم طوری رفتار میکنم و حرف میزنم و واکنش نشون میدم که دیده بشم که توجه دیگران را جلب کنم و اصلا از این طور رفتارم خوشم نیومد و من تا حالا متوجه نبودم خدا به من نشون داد و من نبودم که میدیم یک آگاهی برتری هست که در لحظه ایراد هایم را داره نشونم میده و میکنه تو چشمم ایراد هایم را و من متوجه هستم که هیچ چیز در بیرون ایرادی نداره منم که ایراد دارم و تمام توجه و تمرکزم باید روی بهبود و اصلاح ایراد های شخصیتی خودم باشه .
به یاری خداوند وهابم خدایاشکرت دوستت دارم
أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ
آیا ندانستی که خدا چگونه مثلی زده است؟ کلمه پاک [که اعتقاد واقعی به توحید است] مانند درخت پاک است، ریشه اش استوار و پابرجا و شاخه اش در آسمان است.
تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا ۗ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ
میوه اش را به اجازه پروردگارش در هر زمانی می دهد. و خدا مَثَل ها را برای مردم می زند تا متذکّر حقایق شوند.
وَمَثَلُ کَلِمَهٍ خَبِیثَهٍ کَشَجَرَهٍ خَبِیثَهٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ
و مَثَل کلمه ناپاک [که کفر و شرک است] مانند درخت ناپاک است که از زمین ریشه کن شده و هیچ قرار و ثباتی ندارد.
یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَهِ ۖ وَیُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِینَ ۚ وَیَفْعَلُ اللَّهُ مَا یَشَاءُ
خدا مؤمنان را به سبب اعتقاد و ایمانشان (به توحید) در زندگی دنیا و آخرت ثابت قدم و پابرجا می دارد، و خدا ستمکاران را گمراه می کند، و خدا هر چه به مشیتش تعلق گیرد انجام می دهد.
بنام خدا و سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامی
سلام و تشکر ویژه خدمت خانم شایسته
باعث افتخاره این همراهی با شما و دوستان در این مسیر توحیدی
قلمم رو به ربم میسپارم و همزمان گوش چشم میسپارم برای نیوش کردن آگاهی هایی نشات گرفته از این جلسه
بهترین تعریفی که از توحید و ارتباطش با زندگی انسانها در قرآن دیدم آیات بالا هستن.
اگه باورها رو ریشه یک درخت به اسم انسان در نظر بگیریم..این ریشه ها هم استحکام درخت رو حفظ میکنن و هم درختو تغذیه میکنن..دقیقا مثل ناخودآگاه انسان که در قرآن تعبیر به نفس شده…ویژگی سوم این ریشه ها اینه که علاوه بر استحکام و تامین غذایی یک درخت، از نظرها پنهانن و دیده نمیشن…
این ریشه ها حیات درختی رو تعیین میکنن که اون درخت دارای شاخ و برگه و این شاخ و برگها هم از ریشه ها تامین غذایی میشن و هم با عمل فتوسنتز و انتقال مواد غذایی به ریشه ها در رشدشون کمک میکنن…در نظام روانشناختی انسان این شاخ و برگ ها همون بخش خودآگاه ذهن هستش که محل قرارگیریش مغز انسانه و ویژگیهای جالبی داره، با اینکه بیس و اساسش از ناخودآگاهه و ناخودآگاه انسان که درک انتزاعی نداره به مرور برای حفاظت از خودش اونو در مغز انسان طراحی میکنه، یعنی ذهن خودآگاه محصول ذهن نیمه هوشیار یا همون ناخودآگاهه…مثل ارتباط شاخ و برگ ها با ریشه..همونطور که ریشه روی شاخ و برگ ها اثر داره، شاخ و برک ها هم روی رشد و تغذیه ریشه اثر گذاره..در ذهن انسان هم همین داستان هست…ذهن نیمه هوشیار زمانو درک نمیکنه و درک انتزاعی نداره..دروغو نمیفهمه…دلیلش هم متافیزیکی بودنشه (همونطور که ما با ذهن منطقی نمیتونیم حرکت جوهری رو درک کنیم اما میتونیم اثباتش کنیم و برای ذهنمون متطقیس کنیم)…خوب به مرور از این افزونه مادی استفاده میکنه تا بتونه از طریق ارتباط با ماده خودشو توسعه بده…خوب ذهن خودآگاه رو میسازه تا برای مواردی که درکش نمیکنه بخاطر ماهیت مادیشون ازش استفاده کنه..خوب به آقای ذهن خودآگاه دستور میده تا مطلبی به این تعداد برای مخاطب تکرار نشده به عنوان فکت نپذیرش و دیتاشو برام نفرست…چرا؟ بخاطر اینکه ذهن نیمه هوشیار با امر خداوند ارتباط مستقیم داره و به محض دریافت دیتا کن فیکون اتفاق میفته(دوستان اگر هر جا فکت و دلیل علمیشو خواستن کامنت بزارن ان شاالله پاسخ میدم)..یاد فیلم راز افتادم که میگفت چرا به محض توجه به چیزی فورا اتفاق نمیفته و پاسخش این بود که تصور کنید به یه فیل فکر میکنید و در لحظه اون فیل ظاهر میشه و ممکنه روی شما بیفته! اینجوری مجالی برای آنالیز اون دست باورها فراهم نمیشه چون به محض تصور الفاتحه!!…خوب اینجوری هیچوقت امکان بازخوردگیری و توسعه ذهن نیمه هوشیار یا همون نفس انسان فراهم نمیشه…
موضوع دیگه اینه که ذهن خودآگاه مثل همون شاخ و برگ های درخت در دسترسه و جلوی چشممونه…مثل افکاری که هر لحظه میشنویم…ذهن نیمه هوشیار سه تا عامل رو در رد شدن دیتا از فیلتر ذهن خودآگاه در نظر گرفته (ممکنه عوامل دیگری هم باشن که هنوز تحقیقاتم به جایی نرسیده)…یکی تکرار و دیگری تاثیر احساسی عمیق و سومی خام بودن دیتا (یعنی تا حالا تجربه نشده و اولین باره)…و در نسبت اثر گذاری این سو مولفه، احساس به شدت میچربه! یعنی اگر ما دیتاهایی رو به تعداد خیلی کم دریافت کنیم که تاثیر احساسی عمیقی داشته باشن به راحتی از این فیلتر عبور میکنن و مستقیم به ذهن نیمه هوشیار میرسن…و اگر شدت احساس خیلی زیاد باشه اصل وجودی ما (ما نه ذهن خودآگاهیم که با مرگ از بین میره و نه ذهن نیمه هوشیار یا همون نفس) کنترلو به دست میگیره..مثل حالت عمیق آگاهی و بیذهنی..این همون روحه که از امر پرورگاره و در ارتباط مستقیم با نفس انسان حیات انسان رو و کیفیت زندگیشو تعیین میکنه و این روح با چیزی که موقع مرگ توفی میشه فرق میکنه و موقع مرگ نفس توفی میشه نه روح و روح از این موضوعات خیای فراتره..به قول قرآن علمتون درباره روح خیلی کمه…خوب رسیدیم به اینجا که وقتی ذهن خودآگاه نسبت به موضوعی دچار واکنش شدید احساسی میشه اون دیتا مستقیما به ضمیر نیمه هوشیار انتقال پیدا میکنه…خوب چه چیزی شدت واکنش احساسی ذهن خودآگاه رو تعیین میکنه؟ اتفاقاتی که در گذشته افتاده و تاثیر عمیقی بر ذهن نیمه هوشیار گذاشته…آسیب ها…خاطرات لذت بخش..هر تجربه خاصی…یاد سکانس معروف موش سرآشپز افتادم که اون تستر و بازرس معروف، وقتی رتتویی رو میخوره قاشق از دستش میافته و در یک حالت عمیق آگاهی و به یادآوردن خاطره کودکیش فرو میره… خوب این داستان خیلی سنگین و ادامه داره و بیش از این مجال ادامه نیست…
خوب تا اینجای داستان رو گفتم که برسم به بحث اصلی یعنی توحید…توحید یعنی اون ریشه های درخت وجودمون رو در چه چیزی فرو بردیم و چه محصولی ازش برداشت میکنیم؟ روی توحید که مثل زمین محکم تشکیل شده از قوانین استوار، محکم و تزلزل ناپذیر که در نهایت این درخت استوار و تناور میشه و محصولشو به امر پروردگارش در هر لحظه در قالب ثروت، موفقیت، عشق، روابط عالی و … میده یا میشه اون شجره ملعونه که بنیانش بر بی بنیانه، بر شرکه، بر اصول دروغین و تو خالیه؟ که هیچوقت قرار نداره و محصولش هم رنج بی پایانه؟
امید آنکه با تمرکز روی باورهای توحیدی، نفسمون یا همون ضمیر نیمه هوشیار یا همون ریشه هامونو در زمین استوار الهی و باورهای توحیدی فرو ببریم که هستی از خداست و ریشه ای که در زمین غیر خدا فرو بره هیچ ذره ای از هستی رو دریافت نخواهد کرد و محصولی نخواهد داشت…
ذات نا یافته از هستی بخش، کی تواند که شود هستی بخش
سلام استاد عزیزم
سپاسگزارم برای این فایل
من چند دقیقه بیشتر تو لایو نبودم، اول بخاطر سرعت کم اینترنتم و بعد بخاطر کامنت ها
چون ذهنم ناخودآگاه میرفت دنبال کامنت ها
ممنون میشم اگر برای لایو بعدی کامنت ها رو ببندید تا کسی نتونه کامنت ارسال کنه
و خیلیییییییی سپاسگزار برای این فایل
بیصبرانه منتظر قدم دوم هستم
دو سال و نیمه تو سایت هستم ولی انگار تازه ترمزهامو کشف کردم و نتایج تازه دارن وارد زندگیم میشن
ممنونم برای همه دوره ها و آگاهی ها
در پناه حق
وای ک چ نکته خوبی گفتید منم تموم حواسم ب کامنتها بود اگر استاد واسه لایوهای بعدی کامنت ها رو ببندن عالی میشه و هم اینکه تمرکز ماهم بالا میره
به نام خداوند، فرمانروای کل کاینات رب العالمین
خداوندا سپاسگزارم برای اینکه امروز نیز سقف کاینات را گشوده و از خزانه ی غیب رحمت و ثروت و نعمت و خوشبختی نیز امروز بر ما باراندی. از تو میخواهم که چشم ما را به بارش هر لحظهای این باران، بگشا.
استاد جانم سلام
خانم شایستهی عزیزم سلام
و سلام به تو هم پروژهای عزیزم
بسیار سپاسگزارم که این فایل ارزشمند را در اختیار ما قرار دادید و سپاسگزارترم که در پروژهای بزرگ در کنار شما و دوستان بار دیگر این فایل را نوش جان میکنم.
میخواهم از خودم تشکر کنم برای استمرار و ثبات قدمم در این مسیر و تعهدی که به خودم دادم که هر روز این آگاهی را مرور کنم و هر روز ولو کم، این آگاهی را به کار ببندم.
ابتدا درک خودم را از این فایل نوشته و در نهایت تمرین یا تمرین هایی که برای خودم طراحی کردم را خواهم نوشت، باشد که راهگشایمان شود.
$:این فایل را حدود پنج سال پیش استاد ضبط کردند، با این هدف که به بهانه ی این فایل از مواهبِ نهفتهی این بلایا گفته شود و استاد دیدگاه کلی شان را زندگی را بازگو نمایند، دیدگاهی که باعث ایجاد نتایج فوقالعاده در زندگی ایشان شده است. فارغ از هر چیز اگر موهبت این سیل فقط همین یک فایل باشد، باید بگویم چه خیر و برکت بی نظیری را به همراه داشته است.
$: دومین درک من از این فایل، سیستمی بودن خداوند هست، چیزی که روزهای اول ورودم به سایت برایم غریب بود و هر چقدر توانستم درک کنم که خداوند، انرژی خالق و حاکم بر جهان است، هر قدر درک کردم که این انرژی هر لحظه در حال هدایت این جهان بوده و این انرژی، قوانینی است بدون تغییر و اصلا همان گیرندهای ایست که فرکانس های ما را گرفته و همان فرکانس ها را به شکل اتفاقات، شرایط، آدمها، موقعیت ها ترجمه کرده و به زندگی ما بر میگرداند، همه چیز برایم قابل درک تر و قابل فهم تر شد.
فهمیدم که خداوند احساسی عمل نمیکند و اصلا چیزی به نام شانس وجود ندارد.
درک کردم که با درک قوانین میتوانم اختیار صد در صد اتفاقات زندگی ام را به عهده بگیرم و هر آنچه میخواهم خلق کنم.
بعد از درک درست خداوند، هر قدر توانستم که از این نیرو استفاده کنم و قدم بردارم، به همان اندازه موفق بودم.
$: درک بعدی من از این فایل، تاکید اساسی استاد بر این اصل است که « مسول صد در صد زندگی ما، خودمان، نیروی درونی خودمان است.»
این نکتهای حیاتی برای من هست. به من ترمز بزرگی در ذهنم را نشان میدهد که گهگاهی انگشت اشارهاش را به سمت، پدر و مادرش میگیرد. با اینکه سعی کردم یاد بگیرم، آنها و گذشته ام، برای خدمت کردن به من بوده ولی هنوز وقتی ثروتمندی، فرد موفقی را میبینم، ذهنم بلافاصله ریشه ی این موفقیت را در خانواده اش جستجو میکند. همین جا تعهد میدهم که این ترمز را حل کنم و مثل الباقی ترمزهایم از ریشه حلش کنم. من خیلی وقت است، حس خوبی به ثروتمندان دارم( این یکی از ترمزهای قدیمی من بوده تست.)، آنها را بسیار توحیدی و درستکار میبینم.
این ترمز را نیز ریشه کن خواهم کرد و هر از چندگاهی بهش سر میزنم تا مطمینم شوم، مثل علف هرز بیرون نزند.
اگر پدر و مادر مشترک من و خواهرم در قبال من و خواهرم متفاوت رفتار کرده، پس انگشت اشاره به سمت من است. اگر با پدر و مادرم در حال حاضر در صلح بی قید و شرط هستم، از آنجایی نشأت میگیرد که من طرز فکرم را تغییر دادم.
پس این باور تاثیر پدر و مادر بر ثروت و موفقیت را از ریشه میکنم و تعهد میدهم حواسم به رویش این علف هرز باشد.
$: اتفاقات مشابه برای افراد متفاوت، متفاوت عمل میکند. پاندمی برای خیلی ها خیر و برکت و موفقیت و رشد و بالندگی داشت و برای خیلی ها برعکس عمل کرد.
کسانی هستند که باور دارند « هر اتفاقی در بیرون بیوفتد باعث رشد و پیشرفت و ثروتمندتر شدن من دارد و همه چیز دست به دست هم داده که مرا شادتر، ثروتمندتر، خوشبختتر کند. هر اتفاقی بیرون بیوفتد برای من خیر و برکت دارد و اصلا برای من فقط اتفاقات خوب میافتد.»
با این دیدگاه، هر اتفاقی که قیافهی ناخوشایندی داشته باشد برای این دسته از افراد نوید پیشرفت و موفقیت هست و به طرزی جادویی و معجزه وار این افراد با این طرز تفکر آمادهی هر اتفاقی هستند.
آنها را تحسین میکنم و از خداوند میخواهم مرا در زمرهی آنها قرار دهد زیرا من بی قید و شرط لایق تجربهی تمام نعمتها، ثروت ها و موهبت های خداوند هستم.
$: موضوع بعدی این جملهی استاد بود:« آیا دنبال این دوقرون دوزار ها هستی؟ میدانی این دوقرون دوزارها، ورود میلیون ها میلیون دلار ثروت را به زندگی ات گرفته است؟»
این جمله ی استاد مرا به سمت طراحی تمرینی سوق داد که در پایان فایل به اشتراک خواهم گذاشت.
$: موضوع بعدی که تقریبا فایل حول این موضوع میگردد، « خلق اتفاقات زندگی مان توسط خودمان هست»
این جمله را هزاران بار شنیده ام ولی چقدر باور کردم؟ چقدر عمل کردم؟
آیا غیر از این است که اگر باور کرده باشم باید راه ایجاد اتفاقات دلخواه را پیدا کرده باشم، چیزی که استاد و دوستانم در جایجای این سایت فریاد میزنند.
به فرض که فهمیدی افکار تو در تو احساسات را ایجاد میکند و اتفاقات اطراف تو، ترجمه همان احساساتی است که افکارت در تو ایجاد کردهاند.
لذا باید بپرسم چقدر بر افکارت مسلط شدی؟
چقدر سعی کردی از این قانون به نفع خودت و خلق اتفاقات دلخواهت استفاده کنی؟
این ها سوالاتی بود که تمرین بعدی را برای من پایه ریزی کرد.
$: توقع، بهانه آوردن، غر زدن، نق زدن و همراهی کردن موج نادرست ممنوع و قدغن از الان تا وقتی که در این دنیا حضور داری. زیرا تو اشرف مخلوقات هستی و لایق زندگی به سبک اشرف مخلوقات.
$: کلید بعدی تکرار کردن غیر قابل شمارش این آگاهی هاست. که هر وقت مدارت به واسطه ی این آگاهی ها بهبود پیدا کرد، خودت را مثل روز اول تشنه و ناآگاه و ضعیف و فقیر بدانی به این آگاهی های خالص و با فرض اینکه فقط در این جهان، تو هستی، این آگاهی ها را مثل روز اول، تشنه وار تکرار کنی.
تکرار کار درست، کلید موفقیت است. تکرار، آن قدرتی است که موفقیت را تضمین میکند.
$: درک از رب العالمین بودن خداوند، اتصال به قدرتی که اختیار تمام دنیا در دست اوست و تو همان کارمندی هستی که چنگ به هر چیزی میزنی تا در بهترین شرکت آی تی جهان، استخدام شوی و خداوند همان بهترین شرکت است که با اتصال به او، تمام آسمان و زمین و هر آنچه مابین آنهاست از گیاهان و خزنده و جنبنده و ابر و باد و آدمها را در اختیار تو قرار میدهد.
پس تو بندگی کن و بندگی در درجهی اول ایمان و درک این را میخواهد که قدرت تمام کاینات، خداوند است و من به عنوان بنده فقط باید بر مسیر درست، بر مسیر قانون، بر مسیر توحید و توکل و حساب کردن بر خدا قدم بردارم، زیرا او خدایی کردن را به خوبی بلد است. او تو را آسان میکند. او برایت مشتری، فالور، یار و همراه، خونه و ماشین، سلامتی و عشق و مودت را می آورد.
$ : و در نهایت تمرکز،
چیزی که مریم جان شایستهام در مقدمه این خانه تکانی خواست و استادم هزاران بار علت موفقیت و طی کردن سریع تکامل را، تمرکز معرفی کردند.
و من کسی که باید این خود درونم را رام تر کنم تا بتوانم تمرکز را یاد بگیرم. اینکه بتوانم ذهنم را همان ذره بین پرقدرتی کنم که فوکوس میکند و انرژی خورشید را در یک جا جمع کرده و یک جنگل را به آتش میکشد.
خدایا من فقیرم به تو،مرا آسان کن برای آسانی ها، تمام فرکانس های نادرست مرا بپوشان و همه را فرکانس درستِ عشق و ثروت و پول و نعمت و موفقیت و سلامتی و آرامش و خوشبختی و توحید کن، همانا تو غفور و رحیمی.
تمرینات طراحی شده:
1- پیدا کردن ترمزها، باورهای نادرست در طی این فایل و تعهد برای بهبود آنها.
برای مثال: تاثیر خانواده بر ثروتمند شدن(باور نادرست من)
پیدا افرادی که در خانواده های ثروتمند نبودند ولی با پذیرفتن مسیولیت صد در صدی به ثروت های افسانه ای و موفقیت رسیدن و تکرار این جمله که هیچ عامل بیرونی از جمله پدر و مادر بر موفقیت و ثروتمند شدن انسانها و من موثری نیست.
2- کجا فکر کردم که با گرفتن دوقرون و دوزار از دیگران من ثروتمند میشوم و یا با برای عدم پرداخت دوقرون و دوزار، دروارهی نعمت و ثروت میلیون میلیون دلاری را بر خودم بستم؟
3- طبق قانون اینکه « خالق صد در صد اتفاقات زندگی ام، خودم هستم» تمام مواردی که از کودکی تا به الان اتفاقات خوشایند را رقم زدهام را یادداشت کنم.( از آنجایی که تقریبا ذهن تمام اتفاقات ناخوشایند را بهتر به خاطر می آورد، من تصمیم دارم با تمرکز بر اتفاقات خوشایند، خودم را فرکانس خوب نگه داشته و به ذهنم ثابت کنم خالق صد در صد زندگی ام خودم هستم و هیچ عامل بیرونی و هیچ شانسی در مسیر اتفاقات خوشایند زندگی ام، تاثیر ندارد و نداشته است.)
4- سه تا پنج کار عملی هم راستا با هدفم که در طی این فایل بهم الهام شد را از همین الان شروع به انجام کنم که هم در راستای بهبود های دایمی باشم و هم به محض دریافت ایده، عملگرایی داشته باشم. بدین ترتیب هم اعتماد به نفسم تقویت خواهد شد و هم اینکه تکامل را به راحتی طی کرده و به تصاعد تبدیل خواهم کرد.
5- مهمان کردن خودم به یک قهوه جهت تشکر از خودم برای انجام این گام و عشق ورزیدن به خودم در راستای بهبود احساس لیاقتم.
خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم