live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)

1536 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سید علی حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1841 روز

    با سلام و دورود بی پایان به استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسه و همه دوستان گرامی

    استاد من از حرف های شما و زندگی شما یک چیزی رو خوب متوجه شده ام که زندگی و قوانین جهان برای خوشبختی بسیار ساده است اما ما انسان ها همواره علاقه به پیچیدگی همه چیز داریم.

    یعنی مغز ما دوس داره همه چیز رو پیچیده نشون بده یک مثال ساده بزنم من زمانی که دانش آموز یا دانشجو بودم همواره برای حل مسائل پیچیده فکر میکردم و بخاطر اون همیشه نتیجه عکس میگیرم و بعد از صحبت با استادم که بهم میگفت بابا با این راه حل ساده حل میشه تازه متوجه میشدم که این سوال سخت از همون مراحل ساده قابل حل شدنه.

    و اما الان هم وقتی شما میگویید که آقا اصل اینه که مسئولیت بپذیری ذهنم شروع میکنه به پیچیده سازی بابا اصل زندگی سادس یعنی وقتی حالت خوب نیست پاشو یه فکری به خودت بکن یا اگه فلان چیزو تو سر کار انجام نمی دهند تو خودت مسئولیت پذیر باش و پاشو انجام بده

    متاسفانه من قبلی هم توقع زیادی از دیگران داشت من زمانی که با شما آشنا شدم و روی شخصیت خودم کار کردم تا تغییر دیگران کم کم متوجه شدم چقدر باید توقعت رو از دیگران پایین بیاری این فقط بخاطر خودته و اینکه خودت مسئول تمام اتفاقات زندگیت هستی نه کس دیگه

    از وقتی توقعتام رو سعی میکنم کنترل کنم به نسبت تعهدم زندگیم تغییر کرده

    در مورد دولت و جامعه هم واقعیت من خیلی بی تفاوت شدم یعنی واقعا دیگه برام مهم نیست چه دولتی سر کار هستش مهم منم و افکار و نحوه برخورد من با مسائل مختله

    زندگی ارزشش خیلی بالاتر از این حرف هاست که بخاطر این مسائل درگیر بشه

    استاد بخاطر تغییر باورهام زندگیم روز به روز بهتر و ثروت زیادی به سمتم روانه شده بطوری که من اصلا با یکسال گذشتم قابل مقایسه نیستم این حد خواسته های من نبوده ولی واقعا این تغییر برای من بزرگ بوده واقعا بزرگ

    شاید یکی از بزرگترین ویژگی هایی که باعث این تغییر بزرگ در زندگی من شد توحید بود واقعا توحید بزرگترین اصل زندگی هستش

    توحید مثل تنه درخت زندگی که نبودش یعنی کلا زندگی وجود نداره و وجودش حیاتی برای ریشه ها و برگ درخت زندگی و ارتباط این دو هستش

    بازم خواهم نوشت ان شاالله از زیبا شدن زندگیم.

    ارزش زندگی به ثانیه هایش نیست به لذت وجودی آدمی از حضور در محضر خالق بی همتاست.

    یا حق بدرود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    فریبا صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1973 روز

    سلام استاد جان

    ایاک نعبد و ایاک نستعین

    صحبتها و آگاهی این جلسه مثل پتک بر سر من کوبیده شد!

    مسئولیت صد در صد زندگی من در همه ی ابعاد به عهده من هست

    همه ی ابعاد یعنی اینکه:

    من اگر انتظار دارم که فلان فامیل پولدار یا خواهر برادر پولدارم بمن کمک کنه ، من شرک ورزیدم.

    من اگر انتظار دارم یکی دیگه حالمو خوب کنه ، من شرک ورزیدم!(و حقیقتا من هر موقعی که این حال خوبی رو دست کسی دیگه دادم ، رابطه ام از دست دادم)

    من اگر انتظار دارم همکارم که نره پشت سرم ،حرف دربیاره من مشرکم!

    و …

    حقیقتا استاد جان مسئولیت زندگی را خودمون بپذیریم خیلی کار سختی هست.

    من چند روز پیش علت ناراحتی شدیدم از کسی که عاشقانه دوستش داشتم این بود که توقع داشتم ازش به حرفم توجه کنه!!!

    بحث انتظار و توقع موردی هست که من توی ذهنم در هر حالتی از همه چی دارم.

    و این باگ فکری من رسیده به این که من نقش قربانی را دارم.من همیشه آدمی هستم که در حقم ظلم میشه.

    خداوند رو بعنوان قدرتمند ترین همراه زندگیم ببینم. از خداوند توقع داشته باشم.

    این فایل منو خیلی ترکووووند استاد جان

    باتشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      سارا نوید گفته:
      مدت عضویت: 2240 روز

      سلام فریبا جان .

      من تازه اومدم از گام اول شروع کنم و ببینم جریان از چه قرار هست

      یهو کامنت شما رو دیدم

      بعد خط به خط شرک های من رو نوشته بودید

      قشنگ خدا من رو گذاشت مقابل خودم

      تازه می‌خواستم شروع کنم به ناله که از مدار دور شدم و … بعد کامنت شما رو خوندم ، یهو کل کامنت مثل پتک خورده شد رو سیمان های دور مغزم و همش ریخت

      حتی دیگه دلم نمی‌خواد اون کامنتی که براش برنامه ریزی کرده بودم و شرح دور افتادن از قانون بود رو بنویسم .

      چون همیشه استاد میگه اشکالی نداره تا الان هر اتفاقی که افتاده و نتایج الان تو محصول باورها و افکار گذشته هست ، اگه از همین الان افکارت رو عوض کنی نتایج عوض می‌شه . تمام _ خلاص

      وسلام

      همینقدر مختصر و مفید

      خیلی سپاسگزارم از کامنتتون .

      برم جلسه رو گوش کنم و از همین لحظه باورهام رو تغییر بدم .

      نور به راه همه مون .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مسعود عسکریان گفته:
    مدت عضویت: 1724 روز

    سلام

    درود

    خیلی خوشحالم

    خیلی آرومم

    خداروشکر

    خداروشکر

    و خداروشکر

    بابت نعمت ها

    حتی اگر یک لباس و یک پیراهن از دنیا داشته باشم

    بسیار لذت بردم از این پست

    امیدوارم بفهمم بفهمیم این قانون رو که میگه تو روی خودت کار بکن اتفاقات خوب از طرف خداوند رخ میده

    محاله که تو بندگی خدا رو بکنی و بهت نعمت نده

    محاله که تقوا داشته باشی و بهت نعمت هاش و نده

    محاله که سپاسگزار باشی و زندگیت هر روز بهتر و بهتر نشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  4. -
    فریده سیستانی گفته:
    مدت عضویت: 838 روز

    سلام به همه دوستان عزیز.تو مسؤل صددرصد زندگی ات هستی!از هیچ کس توقع نداشته باش!چه حرف های عجیب و غریبی استاد شما با پیکره باورهای شرک الود من چیکار کردید؟!منه فریده که تو شرایطی بزرگ شدم یعنی از وقتی چشم باز کردم که همه میگن زنه ضعیفه نیاز به پشتیبان داره نیاز به حمایت گر داره خدا زن رو ضعیف خلق کرده زن نمیتونه ثروت خلق کنه چون خدا مردان رو‌آفریده تا حمایت گر زنان باشن…و فریده با این تفکر تشکیل خانواده میده که خب تو که از عهده خودت بر نمیای یکی دیگه باید بیاد و تو رو به خواسته هات برسونه!یکی دیگه که به نام همسر من میشناسمش که باید منو به ارزوهام برسونه باید فلان ماشین رو برام بخره فلان طلا رو فلان لباس رو‌. و در شرایطی که من بزرگ شدم که توی دورهمی های زنانه از کسی که از همسرش بیشترین پول رو‌میگرفت به عنوان زن عالی و زرنگ یاد میشد و همه دنبال شوهر یا دوست پسر پولدار بودن(من توی شهر مذهبی بزرگ شدم و از طبقه متوسط که نمیدونم چند درصد زنان اینگونه تفکربزرگ شدند اما من و زنان اطرافم همگی بر این باور بزرگ شدیم)هر چقدر آقای همسر بیشتر برام خرج کنه و نیاز هام رو بیشتر براورده کنه اتفاقا یعنی اون همسر بهتری هست.و اگر هم از قضا نتونست من باید صبر کنم خانومی کنم تا اون دوباره بتونه منو به خواسته هام برسونه.الان که دارم این متن رو تایپ میکنم هم میخام بخندم به این همه عقیده و باور مسخره و شرک آلود هم میخوام گریه کنم به همه عدم آگاهی که در اعماق وجودم نقش بسته بود.حتی من مهارت هم کسب کرده بودم برای ایجاد کسب و کار اما اطرافیان میگفتند نه کار کردن وظیفه همسرته و وظیفه تو نیست.تو بشین تو خونه بچه داری کن بهترین کاره برای یک زن…..خب تا اینجا که استاد تونست منو مجاب کنه که باشه فریده به قول استاد ازمسؤلیت تمام ابعاد زندگی ات را خودت بپذیر و از هیچ کس توقع نداشته باش از هیچ کس!که خدا میدونه چه انقلابی رو‌توی من رقم زدید استاد!اما تا اومد ذهنم بهانه تراشی که الله اکبر که قشنگ در ادامه فایل شما برای بهانه تراشی میگید ذهنم اومد بگه فریده خب تو درسته مهارت شروع کسب و کار رو‌ داری خب دختر 4ساله ات چی؟به قول معروف 10سال خونه نشین بودی یه دفعه میخای بری برای خودت کسب و کار بزنی؟بهتر و راحت تر نیستی بشینی گوشه خونه تا شوهرت تو رو به ارزوهات برسونه مثل اکثر جامعه….این ها همه نجوا هایی بود که طی گوش دادن این فایل به سراغم اومد اما من کوتاه نمیام این برق تو چشمام که بعد از صحبت های استاد تو چشمام شکل گرفت رو میخام جدی بگیرم.شاید کسی حس و حال الان منو درک نکنه.اما به من که توی ذهنم نقش بسته تو نمیتوانی زیرا زن هستی.گوش دادن به این صحبت ها مثل انقلاب است درون من.دیگه از هیچ کس توقع ندارم.دیگه هیچ کس رو مسؤل رسیدگی به زندگی ام نمیدانم حال یک پروانه را دارم که از پیله بیرون امده.خدایا شکرت.میخواهم روی جمله ایاک نعبد و ایاک نستعین کار کنم میخواهم اونو تبدیل روال زندگی ام بکنم.زندگی ام را خودم رقم میزنم با افکار و باور هایم خدایا شکرت که منو امروز به این اگاهی ناب هدایت کردی و جالبه خودمم اصلا نمیدونستم که همچین شرک و ترمز وحشناکی دارم!خدایا واقعا شکرت ممنونم از دوستان و از استاد عزیزم.در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      مریم اکبری گفته:
      مدت عضویت: 512 روز

      سلام فریده،

      من حس و حال تو رو درک میکنم.

      جالبه من خودم سر کار رفتم ، و با کار کردنم ، کلی سرمایه زدم،

      اما این باور مخرب که مرد باید خرج زن رو بدهد، و از اونجا که همسرم هم یک کلام نمی‌گفت بیا این کرایه ات یا چیز دیگه،

      این موارد و باور اشتباهم که مردی که به زنش پول نده یعنی زنش رو دوست نداره،

      از محیط کار خیلی قشنگ و آسون خارج شدم،

      خیلی اسونا،

      و الان هم دوست دارم به شغلم برگردم اما میدونی این باور میاد تو ذهنم که آقا پس چرا فلان زن قشنگ نشسته تو خونش و شوهرش داره بهش پول میده،

      طلا می‌خره، هزینه عملش رو میده ،لباس میخره، اما چرا بعضی ها باید خواهش کنن، و چرا بعضی ها باید برن سر کار،

      به ظاهر این باور رو که هر کسی مسئول زندگی خودشه و بخاطر همین باید بره سر کار رو قبول کردم،

      اما توم ریشه نزده، احساس میکنم به یه منطق قوی یه تیر خلاص نیاز دارم.

      امیدوارم که به جوابم برسم ، ممنون خدا.

      ممنون فریده جان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        فریده سیستانی گفته:
        مدت عضویت: 838 روز

        سلام مریم جان کامنتی که برام گذاشتی رو دقیق خوندم.من با خوندن کامنت شما یاد حرف استاد افتادم که میگفتن ما باید در هر لحظه مولد ثروت باشیم تا به چرخ دنده های هستی کمک کنیم تا به پیشرفت جهان کمک کنیم.احساس میکنم این عنوان که به قول شما چرا برخی از زنان کار میکنند بعضی به راحتی همسرهایشان براشون خرج میکنن بعضی هم نه من احساس میکنم این بر میگرده به باور اون زن به میزان احساس لیاقتش به باور هایی که از بچگی توی محیطش بزرگ شده برای همون هر کسی از ما خانما سبک زندگی های مختلفی رو تجربه می کنیم.همون طور که در کامنتم گفتم صد در صد برای من که از بچگی تو محیطی بودم که پدرم مدام خواسته های منو مادرم و 4تا خواهرم رو براورده میکرد و وقتی عروس شدم به من گفت حالا شوهرت باید خرجی تو بده دیگه وظیفه ی من نیست!خب من از اول خودمو ضعیف دیدم از اول باور شرک آلود داشتم از ابتدا احساس عدم لیاقت تو من بیداد میکرد طبیعیه که من باید برای یک خرید ساده صدبار به همسرم بگم تا اون وسیله برام گرفته بشه!در اطرافم زنانی که به راحتی همسراشون براشون چیزی میخریدن من در ارتباط با اونا متوجه حس های درونی شون شدم که اونا بدون اینکه خودشون بدونن احساس ارزشمندی داشتن.شاید خودشونم اصلا ندونن ها ولی باور های قدرتمندی دارن توی این ماجرا(مثلا استاد که میگن ثروتمندان جهان باور های مشابهی دارند) .برای خودم که همیشه منتظرحمایت شوهرم بودم و همیشه نقش قربانی رو ایفا کردم خب مسلما جهان از همین جنس اتفاقات وارد زندگی ام میکنه.میخام بگم ما خانم هایی که به سختی به خواسته میرسیم یا یکی که به قول شما قشنگ نشسته تو خونه و به خواسته هاش میرسه مسلما الگوهای فکری دارن همشون.(و چون همه مون مثل هم فک میکنم مثل هم نتیجه میگیریم)

        بحث دیگه مسئله کار نیست.مسئله رفتن به دنبال شغل مورد علاقه است مسئله پول ساختنه مسئله تجربه خودت تو زاویه های دیگه اس.مسئله ایجاد چالش های هیجان انگیزه.مسئله بیرون اومدن زندگی ازیکنواختیه.مسئله دنبال کردن کاری و هدفی که عشقته.مسئله تجربه کردن خودت تو نقش های مختلفه فک کن مادربودن همسر بودن در عین حال کاری که دوستداری و کسب ثروت از اون چقد عزت نفس و احساس لیاقت ادمو رو افزایش میده. مسئله اینه وقتی بیزینس شخصی خودتو داشته باشی چقدر نسبت به شوهرت حست عوض میشه چون اون توقعه اون مظلوم نمایی اون دائما نگران بودنه که برام میگره این ماه یا نه از بین میره! باور کن خانم هایی هم که به سادگی براشون همه چیز مهیا میشه من از نزدیک دیدم که خواسته ها رفته بالا تر و مثلا تاچند ماه رسیدن به خواسته شون طول کشیده و به نظر من اونا محروم شدن از تحربه این همه لذت که اگر کسب و کار خودشونو داشتن میتونستن تجربه اش کنن.این باور ها تو اکثر ماخانم های ایرانی خیلی ریشه ای هست و واقعا نیاز داره که هر روز روش کار بشه هر روز مدام به خودم بگم با ساخت ثروت به بزرگ تر شدن جهان کمک میکنی با ساخت ثروت میتونی خودتو تو هزاران ابعاد تجربه کنی.با کسب ثروت. رابطه عاطفی ات عالی میشه چون دیگه اون توقعه اون ناراحت شدنه اون لش بودن رو یکی دیگه کاملا از بین میره چون مسولیت زندگی تو خودت به عهده گرفتی فقط فقط باید نظارت کامل رو ورودی ها داشته باشی تا توی یک دورهمی زنانه دوباره کل نظام باور هامون بهم نریزه که زنی که خرج داره ارج داره!! اگه خرج نکنی یکی دیگه میاد خرج میکنه!اره دوست عزیزم ما خانما هایی که مدام توی کله مون از این سری حرف ها کردن هنوز خیلی خیلی باید روی این باور ها و عزت نفس مون کار کنیم.من مدام سفر به امریکا و زندگی در بهشت میبینم و مریم جان رو میبینم که چقدر. زیبا رابطه عاطفی با استاد دارن.به دور از همه اون چیزایی که ننه جونم برای شوهر داری بهم یاد داده بود من یادگرفتم سیاست شوهر داری همش الکی و چرند و پرنده من یاد گرفتم اووووول باید با خودم در صلح باشم تااون عزیزی که کنار من زندگی میکنه بتونه در کنار من ارامش داشته باشه من یاد گرفتم پاشنه تمام اشتباهات زندگی من روی عدم عزت نفس بوده‌ پس اونو درست میکنم به جایی که فکر کنم هر کی خرج کنه ارج داره!من یادگرفتم اول روی ترس ها و نگرانی هام کارکنم تا جایی که بیام بگم اگه خرجم نکنه یعنی دوستم نداره!یادگرفتم روی باور هایی کار کنم که بهم قدرت میده نه اون چیزایی که منو ضعیف میکنه.فریده اگه میخای مثل بقیه نتیجه بگیری مثل بقیه رفتارکن نه من اینو نمیخام پس همه چیز هایی که جامعه بهم یاد داده رو میریزم دور(البته کار سختیه)و جایگزین میکنم با ندای درونم با هدایت الله با کلماتی که بهم الهام میشه‌و قدم به قدم میرم جلو‌.که مریم جان عزیزم خدا میدونه زندگی ام چقد تو روابط عاطفی عوض شده چقد عشق بین مون زیاد شده که من تا حالا تو اطرافیانم ندیدم همچین حس و حالی رو. چقدر همسرم به اسانی اصلا بدون اینکه من بهش بگم بهم پول میده و من فقط از سمت خدا میبینم و هدیه کائناتی میبینم‌.الانم یه حسی بهم گفت این کامنت رو جواب بده و فقط روی حس الهام تایپ کردم که خودمم یادم بمونه دارم چه مسیری رو طی میکنم و به نظر من این باور که زنان کار نکنند یا وظیفه همسره یا بشین یکی دیگه برات مهیا کنه همش از پایه غلطه مثل باور های مذهبی که همه انجام میدن ولی اکثرشون غلطه پس معیار جامعه نیست معیار ندای درونه…معیار هدایت لحظه لحظه الله است فارق از حرف همه….دوست خوبم برات ثروت برکت در دنیا و اخرت رو میخام.با تشکر

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2228 روز

    روز شمار تحول زندگی من قسمت هفتاد و چهارم

    لایو شماره یک

    اولین باری که استاد این لایو رو گذاشتن من یادمه که خیلی خوب نگاه کردم ولی نگاه من خیلی متفاوت تر از اونروزیست که دیدم و به یاد ندارم که آیا کامنتی در این قسمت بجای گذاشتم یا نه🤔🙄

    در هر صورت امروز خیلی خوشحال شدم که هدایت شدم به این قسمت که واقعا هر روز در زندگی ما کاربرد منحصر بفردی داره

    موضوع این قسمت….

    هر کسی هر نتیجه ای از زندگیش دریافت میکنه نتایج افکار و باورهای ذهنی خودش هست

    استاد در این لایو و دیگر صحبت های دیگرشون متذکر شدند که این حرفها برای همه نیست بلکه برای تعداد اندکی از مردم هست که در مدار شنیدن افکار متفاوتی نسبت به دیگر افراد جامعه هست..

    یک اتفاقی که در عید سال ۹۸ مبنی بر اینکه سیل و یا بلایای طبیعی رخ داده بود .

    دیدگاه استاد در این زمینه.

    این بلایای طبیعت مانند سیل و زلزله و یا دیگر بلایای طبیعی و یا آتش سوزی و یا طوفان های سهمگین در کل جهان هستی و کره زمین به شکل های گوناگون اتفاق میوفته و انسان ها فکر میکنند که خداوند مانند انسانی هست طرزتفکر انسانی داره و نسبت به مسایل خشمگین و عصبانی میشع و از کوره در میره و این بلاها رو بخاطر عصبانیتش به انسان های کره زمین نازل میکنه.🙄

    در صورتی که خداوند یک انرژی و سیستم هستش

    و قوانین جهان هستی بطور سیستمی اداره میکنه و پاسخ به فرکانس ها یک واکنش نسبت به جهان هستی رو سیستمی اجرا میکنه

    بطور مثال..

    ژاپن که بطور مرتب زلزله هایی با قدرت و ریشترهای بالاتر از زلزله ی بم رخ میده

    آمریکا طوفان مایکو و طوفان های دریای آمریکا که در شمال فلوریدا و شهر مکزیکو بیج و یا طوفان کاترینا .. که کل شهر با خاک یکسان شده بود و این شهر مکزیکو بیج که نزدیک شهر پاناما سیتی است که کلا در اثر طوفان های سهمگین نابود شد و بطور کلی این نوع طوفان ها در طبیعت آمریکا وجود دارد

    در کل .. این بلایا به اصطلاح مردمان نا آگاه . باعث پیشرفت در علم و تکنولوژی شده

    و باعث شده ساختمان های محکمتر و اصولی تری در این مناطق ساخته شود و یا به امکانات و تکنولوژیهای پیشرفته تر و کاربردی تر و علمی تری دستیابی پیدا کنه

    در ادامه ی صحبت های استاد که یادآوری میکنن که..

    هر مسعله و هر مشکلی در جهان باعث پیشرفت و اختراع بیشتر و بهتری در اون زمینه شکل میگیره

    و این پاسخ به فرکانس هاست یعنی اگر در مدار خوبی باشیم همیشه در شرایط خوب قرار میگیریم و هر اتفاقی بیوفته بنفع مون هست

    استاد جان یک نکته ای رو در پرانتز میخوام بگم.. الان که این موضوع بلایای طبیعی رو بیان کردید دقیقا همون سال در دوران های بعد از تضادهایم و بعد از آشنایی من با شما در همون بلایای طبیعی سیلاب ها و این مسایل به اتفاق خواهرم و بچه هاش رفتیم ماسوله با اینکه همه جا سیل اومده بود و مردم توی سیل و سیلاب ها گیر کرده بودند ما به بهترین نقطه هدایت شدیم و اصلا در اون ارتفاع سیلی وجود نداشت البته یک مقداری در دامنه ها برف و سرما بود ولی بطور باور نکردنی در این منطقه ی توریستی خبر از سیل نبود و فقط هوای بارانی و بعدش مه که واقعا فوق العاده بود و بعدش هم آفتابی . خدارو شکر اینقدر به ما خوش گذشت🙏🙏🙏🥀 از هر نظر 🙏🙏 که هیچکس باور نمیکرد در اون موقعیت در چنین مکان و زمانی درست هدایت شده باشیم . خدایا ممنون و سپاسگذارم برای تمام این هدایت های الهی 🙏🙏🙏🥀🥀🥀

    هر مسعله و هر مشکلی در جهان باعث پیشرفت و اختراع بیشتر و بهتری برای بهتر شدن بوجود میاد

    یعنی هر تضاد و مسعله ای مساویست با راه حل درست و هدایت شدن به مدار پیشرفت و حل مسعله البته اگر تغییر نگاهمون رو در جهت درست تغییر دهیم.

    نکته بعدی..

    اصل و بیس هر چیزی اینست که مسعول هر چیزی و هر اتفاقی خودمون هستیم و نباید فکر کنیم و یا اینکه توقع داشته باشیم که دیگران باید برای نجات ما دست به اقدام بزنند .

    البته من یک پرانتز باز میکنم ( در مورد همین مسعله که استاد در فایل های قبلی شون گفته بودند که ممکن هست خداوند از هزاران دستش بخواد به ما کمک کنه و ما هم باید مممنون و قدر شناس باشیم ولی این به این معنا نیست که منتظر کسی یا شخصی باشیم که حتما انتظار کمک از طرف اون شخص یا پدر و مادر و یا دولت و یا غیره…باشیم )

    البته در ادامه ی توضیحات استاد ….

    ایشون اضافع کردند که در خارج از کشور ایران بخصوص در آمریکا هیچکس مسعول این بلایای طبیعی نیست مگر اینکه با یک شرایط خاصی با بیمه قرارداد داشته باشع که یک سری آپشن ها برای این ضرر و زیان ها پرداخت میکنند و در غیر اینصورت نگاه هیچکس به کمک از طرف دولت نیست و این بخاطر تغییر نگرش و و افکار و دیدگاه مردم اون سرزمین هست

    استاد جان با این صحبت هایی که در این لایو مطرح کردید.. یک تغییر اساسی باید در دیدگاهمون نسبت به خودمون باید داشته باشیم و این تغییر نگرش نشان از اعتماد بنفس خودمان میآید که چقدر نگاهمونو تغییر بدیم و این نگاه گداوارانه که همیشه در پوست و گوشت و استخوان و ریشه در فرهنگ و باورهای پوسیده ی گذشتگانمون به ما رسیده باید تغییر داد و هیچکس رو نسعول اشتباهات و یا مسایل زندگینون ندانیم و تنها نگاهمون به قدرت درونی که خداوند در ما گذاشته اکتفا کنیم و دستان قدرتمند خداوند از طریق راه حل های الهی بصورت هدایتی حل کنیم ..

    اینکه استاد مثال در مورد فایل نربوط به مهران مدیری و یا ارثیه ای که مادرشون پیگیری میکردند

    البته اینکه بطور داوطلبانه بخواهند کمک کنند و حتما این نگاه انسان دوستانه در وجود همه هست که در چنین بحران هایی کمک هایی رو انجام بدهند ولی در واقع ما باید نگاهمون و دیدگاهمونو رو تغییر دهیم

    و یا در مثال دیگری که استاد مطرح کردند .. که فرزندی که خودش هم صاحب اولاد و زندگی میباشد بخاطر مشکلات مالی اش توقع داشت که پدرش دستشو بگیره و مشکلات و مسایل مالی که خودش بوجود آورده توقع داشته که پدرش این بار مالی و مسایل رو از دوشش برداره و این نگاه بسیار اشتباه هست

    آن آدمی که منتظره که دیگران مسایلشو حل کنند همیشه در مدار انتظار میمونه

    من خودم وقتی در تضادهای مالی و غیر مالی افتادم همیشه یک نگاه گداوارانه ای نسبت به دیگران داشتم و انتظار داشتم که یکی بیاد و این مشکلات و تضادهای منو حل کنه .. ولی از وقتی که در مدار هدایت الهی قرار گرفتم یعنی تابستان سال نود و هفت با سه فایل رایگان استاد که چگونه در آمد خود را در یکسال سه برابر کنیم و بعد از اون دیگر فایل های اعتماد بنفس و یا در پرتوی آگاهی و دیگر فایل های رایگان استاد هدایت شدم دیگر متوجه شدم که باید ردی افکارم و تغییر دیدگاهم بطور متناوب کار کنم و بطور کلی یک تغییر در دیدگاه و تفکرم بوجود آمد که باعث شد این تغییرات ذهنی به واقعیت زندگی ام تبدیل شود و بوضوح و آشکار دیدم که باید همیشه نگاهم به خداوند باشع که همینطور هم اتفاق افتاد و که در زمان درست و مناسب و در شرایط روابط افراد درست و مناسب هدایت شدم و بمرور این تضادهای مالی و غیر مالی و سلامتی ام تغییرات اساسی و بنیادین شگفتی ایجاد شده و به من ثابت شد که این افکار ماست که زندگی ما رو رقم میزنه و این ارتعاش فرکانسی است که ذهنیت ما رو در تغییر دیدگاهمون و همچنین سپاسگذاری و قدردانی از داشته هامون هر روز بهبودی بیشتر و بهتر و قشنگتری رو ایجاد کرده..

    و الان هم اگر به تضادی برخورد کنم سریع متوجه میشم که باید تغییری در افکار و ذهنیتم بوجود بیارم که هدایت شوم به باورهای درست و مناسب .

    و کلا از قرض و وام گرفتن برای انجام هر کاری اجتناب کنم البته با توجه به فایل های استاد به این باور رسیدم که باید با همان داشته هام شروع کنم و به هیچ عنوان به چیزهای بیرونی و انتظار داشتن از دیگران اکتفا نکنم و خدا رو شاهد میگیرم که اون بدیهی ها و اون تضادها ی مالی و غیر مالی ام رو نمیدنم چطوری بیان کنم که واقعا بدون گدایی کردن و از هیچکسی توقع نداشتم و با تغییر باورهام پرداخت شد . و الان واقعا یک زندگی آرامش و آسایش رو تجربه میکنم البته هنوز خیلی کار دارم که به اون نقطه ای که انتها نداره برسم ولی همین الان زندگی ام با بعد آشنایی ام با استاد قابل مقایسه با چند سال پیش قابل مقایسه نیست و اینها همش در اثر تغییر دیدگاه و تغییر افکارم هست که خدارو شکر در زندگیم ایجاد شد

    همین که در مدار درست و مناسب هدایت شدم و در همین سایت عزیزمون هدایت شدم یک نشانه ی بسیار بزرگ و شگفتی است که بخاطر این هدایت های الهی است که شاکر و قدردان این استادان عزیزم جناب عباسمنش و خانم شایسته ی عزیز هستم

    خدایا شکرت که اهداف جدیدم امسال ۱۴۰۰ سال درخشندگی و درخشش من در نور عشق صلح دوستی مهربانی و شادمانی و موفقبت و آرامش و آسایش و سلامتی و پول و ثروت و نعمت و برکت و رحمت و فراوانی و تمام خوبی هایی که فراتر از حد تصور و درک تجربه های زندگیم هست

    خدایا شکرت

    سال جدید ۱۴۰۰ رو برای تمام دوستان و همه سایت عزیزمون سالی سرشار از موفقیت و شادی و پول و ثروت و تمام خوبی های این جهان هستی رو آرزومندم

    روز و شب خوب و خوشی رو برای همه مون آرزومندم

    خدایا ممنون و دسپاسگذارم سپاس سپاس سپاس

    🥀🥀🥀🥀🥀

    🙏🙏🙏🙏🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  6. -
    مهسا شریفی گفته:
    مدت عضویت: 1752 روز

    سلام به استاد عزیزم و همه دوستان هم فرکانسی ام

    این فایل امروز برای نشانه ی من اومد.یعنی استاد چقدررر هر چی پیش میرم عاشق این قانون و هدایت خداوند میشم که حتی اگه من دکمه نشانه رو هم نزنم، توی کامنت بچه ها یا فایل های خودتون و جای جای این سایت گرانبها نشانه هارو دریافت میکنم و کلی ذوق میکنم از این همه هماهنگی،سجده شکر به جا میارم و اشک شوق توی چشمام جمع میشه.رب من، هزاران بار شکرت..خب، بعد از این فایل که قبلا هم چندبار گوشش داده بودم، یه حسی بهم میگفت بیام و کامنت بزارم و مطالبی که واسم بولد بوده رو بنویسم، این نجوا هی میومد میگفت نه بابا نمیخواد،چی میخوای بگی آخه،ببین بقیه ی بچه ها هم همون چیزایی که تو میخوای بگی رو نوشتند،ببین فلانی چه قشنگ نوشته و تو چی میخوای بگی،مطالبی که یادداشت کردی رو بزار برای خودت…چندین بار دیگه باید این فایلو گوش بدی تا مدارت بره بالاتر و چیزای بهتری متوجه بشی!!بعد چندبار که گوش دادی،بعد بیاا کااملل بنویس..! اااممماااا، من بهش گفتم:ساکت شو ذهن عزیزم،منم میخوام نکات مفیدی که واسم بولد بوده رو بنویسم،چون به دلم افتاده، چون هدایت الله هست،و شاید بعدا یکی از بچه ها کامنتمو خوند و به نکته ای رسید،مثل خودم که از کامنت بچه ها کلی چیز یاد میگیرم.بهش گفتم بعدا هم چندبار که گوش دادم و مطالب زیادتری دستگیرم شد،دوباره میام و مینویسم و تکامل خودمو طی میکنم!!.. و اما نکات اساسی برای من: هر کسی نتیجه ی افکار خودش رو میگیره.ما خودمان مسئول زندگی خودمان هستیم.دولت ها و سیاستمداران و… در زندگی ما نقشی ندارند.خودتون زندگی تون رو خلق کنید و منتظر نباشید ارثی چیزی بهتون برسه.!مسئولیت ۱۰۰درصد زندگی تون رو بپذیرید.افکار و باورها سریع جواب میدهند.به خودتان و خدای خودتان و نیروی درونی تان تکیه و توکل کنید💗.کنترل ذهن، تکاملی است..همه چیز توی زندگی مون تکاملیه.عذر و بهانه نیارید که من توی فلان کشور و خانواده به دنیا اومدم.استاد هم همین شرایط رو داشتند ولی خودشون زندگی شون رو خلق کردند…حواست به افکارت باشه که اونا دارند اتفاقات زندگیت رو رقم میزنند.باورهای خدایی و توحیدی داشته باش.منتظر کسی نباش و از کسی توقع نداشته باش.کسی که برای خداوند بنده ی خوبی باشه،خدا واسش همه کاری میکنه💙.خدا را قدرت کل همه چیز بدان.قدرت فقط برای خداست.مثل بقیه افراد عادی،فکر و رفتار نکن.متفاوت فکر کن و متفاوت عمل کن تا زندگی متفاوتی داشته باشی.نعمت هایی که میخواهید و آدم های دیگه دارند را تحسین کن و خوشحال باش بخاطرشون و به خودت بگو اگه اون تونسته، منم می تونم.فقط باید مثل اون باور بسازم و عمل کنم.استادو ببین،!!به ایده های ذهنی شون که میومده عمل میکردند.وقتی روی خودمون کار کنیم،ایده ها بصورت تکاملی می آیند.و هر چی که روی باورهامون کار کنیم،هی بهتر و بهتر میشه.وقتی که دارید تغییر میکنید و ایده به ذهنتون میاد،عمل کنید.ایده هایی که با شرایط فعلی تان هماهنگ است.خوشبختی،احساس خوب است.ثروت،نتیجه ی احساس خوب است.همونجور که خداوند در زندگی استاد، آدمای خوبی آورده، توی زندگی منم میاره.💚همه چیز توحید و توکل است💚.کسی که به خدا توکل داشته باشه،دنبال به به و چه چه مردم و تأییدشان نیست.کسی که به خداوند ایمان داشته باشه و توحید در قلبش بیشتر و بیشتر بشه،نحوه فکر کردن و عمل کردن و همه چیزش تغییر میکنه.خدای خودتون رو بشناسید.شما در درون خودتان کار کنید، خدا همه چیزو درست میکنه.گنج من و اصل نشونه من👈 (از اسطوره هایی که می شناسید می تونید بزرگتر باشید.)این فایل خیلی خیلی زیاد واسم درس و گنج داشت.بهم یادآوری های زیادی داشت. دوستتون دارم.در پناه حق🌹🌸

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    هانیه گفته:
    مدت عضویت: 409 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام به خانم شایسته عزیز و استاد عباسمنش عزیز

    و تمام دوستان هم مسیر

    من در این چند ماهی که با سایت استاد عباسمنش آشنا شدم و از فایلهای سایت استفاده میکردم واقعا حال روحی خوبی داشتم تغییرات شخصیتی زیادی داشتم اتفاقات خوبی رو تجربه کردم اما متاسفانه چند هفته ای به دلیل مشغله زیاد فرصت نمی کردم به سایت مراجعه کنم و فایلی ببینم یا گوش بدم

    دور شدن از این فضا من رو به چالش کشید پر شدم از تضاد و درگیری با خودم دیروز داشتم از اینکه خیلی تنهام و هیچ کمکی ندارم و تمام سختی بزرگ کردن دوتا بچه کوچیک رو به تنهایی دارم به دوش میکشم گلایه میکردم از مادرم ناراحت بودم از همسرم ناراحت بودم ولی یه صدایی از درونم میگفت من این آدم نیستم نمیخوام اینجوری زندگی کنم نمیخوام از کسی توقع داشته باشم من همیشه خودم همه کارامو کردم مسئولیت کارامو به عهده میگرفتم از خدا خواستم کمکم کنه از این فضا بیرون بیام شب بود گوشیو برداشتم دیدم توی تلگرام کانال استاد عباسمنش یه پیام اومده باز کردم پروژه خونه تکونی ذهن رو که دیدم گفتم این یه نشونه اس وارد شدم اولین گامو که باز کردم شروع به گوش دادن کردن باورم نمی‌شود انگار اون فایل برای من آماده شده بود

    استاد گفتند که هر زمان از دیگران توقع داری، یعنی در مسیر شرک حرکت می کنی؛ انگار دقیقا داشت با من صحبت می‌کرد انگار خانم شایسته اومد منو صدا کرد گفت هانیه بیا الان که دارم اینو مینویسم اشکام جاری شدن

    اولین گامو برداشتم برای شروع خونه تکونی ذهنم

    خدایا هموارترین و آسون ترین راهو جلوی پام بذار مثل همین حالا

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  8. -
    حمیده اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 2104 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان….

    خدای وهابی که بی حساب میبخشه…

    چند ساعت پیش رفتم لب تاپمو آوردم و خواستم فایلهای سفر به دور آمریکا رو استارت بزنم، بعد از اینکه فایل جلسه اول رو دیدم اومدم کامنت بزارم رو فایل، احساس کردم آماده نوشتن نیستم..یه حسی بهم گفت برم قدمها رو شروع کنم رفتم سراغ قدم اول و شروع کردم چند تا کامنت رو خوندم، باز حسم آروم نشد..قلبم بهم گفت تو داری الان روی پروژه خانه تکانی ذهن کار میکنی پس بهتره همین روند رو ادامه بدی…پذیرفتم و اومدم طبق وعده مریم جان فایلهای خانه تکانی رو از گام اول مرور کنم. پلی کردم ..وسطای فایل اسم توحید که اومد ناخودآگاه اشکم در اومد…این همون فایلی هست که باید گوشش کنم.

    من آماده شنیدن این صحبت ها هستم الان…و این کامنت اونی که باید نوشته بشه…

    ازت سپاسگزارم خدای مهربانم، همیشه و در هر لحظه هدایت میکنی…

    عجله ای نیست برای دوره های دیگه…بعضی اوقات همین فایلهای رایگان اما ارزشمند هستن که باعث جهش تو زندگیمون میشن…

    دست و پا نزنم…

    عجله نکنم…

    هیچ مسابقه ای تو کار نیست…

    یادمه یکماه پیش که دوباره استارت ورزش کردن رو زدم، وقتی مربیم برام برنامه نوشت بهم گفت: حمیده، عجله نکن..مسابقه نیست…این حرف رو ازش شنیدم و سعی کردم بهش عمل کنم. الانم همینه…اینو برای ذهن خودم دارم میگم که نخواه اینور اون ور بری ….

    تو این سایت، تو این فایلها چه رایگان و چه محصولات استاد عزیزم یه سری اصول و قوانین رو توضیح میده…

    من فقط باید بشنوم، تکرار کنم و عمل کنم…کاری که بقیه دوستان دارن انجام میدن، کاری که لیلای عزیزم انجام داد….پس آروم باش و رها…

    اسم توحید اومد و من یه چیزی یادم افتاد، چندین سال پیش اون وقعها که ب قوانین آشنا نبودم دنبال گوش شنوا میگشتم تو فامیل، دوستام، در و همسایه که من حرف بزنم و اونا گوش کنن و الان میفهمم که حتی میخواستم تاییدمم کنن…یه وقتایی میشد آدما تلفنم رو جواب نمیدادن،

    اینقدر از درون خالی بودم….

    اینقدر از خودم دور بودم…

    اینقدر مشرک بودم…

    .اینقدر خدا رو تو وجودم گم کرده بودم…

    دنبال حال خوب، احساس خوب، تایید شدن، تحسین شدن، به به چهچه از بیرون بودم….

    از آدمهایی که خودشون هیچی نداشتن برای گفتن….وقتی استاد گفت توحید اینا یادم افتاد که زدم زیر گریه…که چرا خدای تو وجودم رو ندیدم؟؟؟؟

    دنبال خدا بودم بیرون از خودم….

    و هیچوقت اون بیرون پیداش نکردم…چون اون بیرون نبود….

    تو وجود خودم بود…خودم تیکه ای از اونم….ندیدم…..نفهمیدم….

    اما الان اینجام…

    که بشنوم….

    درک کنم….

    عمل کنم….

    خدا روشکر خیلی بهتر شدم…

    رشد کردم….

    اما هنوز کلی کار دارم…

    .کلی راه نرفته هست…

    کلی رشد و پیشرفت و بهبود انتظارمو میکشن..

    .الان دیگه شرایطم جوری بهبود پیدا کرده که دنبال تنهایی میگردم که با خودم و خدای درونم حال کنم…

    خداروشکر….

    مریم عزیزم، بسیار ازت سپاسگزارم برای این فایلهای ارزشمند…

    کلی اتفاقات خوب و معجزات تو راهه….

    عاشقتوووووونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  9. -
    نجمه رضائی گفته:
    مدت عضویت: 1945 روز

    «به نام رب هدایتگرم »

    (پانزدهم مهر)

    تو اینجایی و این اتفاقی نیست، پاسخ خداوند است به درخاستی که ازش داشتی و حالا نوبت توعه که خدا رو اجابت کنی و به در خاستش لبیک بگویی بسم الله

    خدایا هزاران بار شکرت که بازهم در شرایط سختی که داشتم هدایتم کردی ،صدامو شنیدی ، دستمو گرفتی آوردی توی این سایتی که چندماهه ازش دور شدم و گفتی فقط بشنو ! چشماتو روی تمام مسائلی که برات پیش اومده ببند و امروز فقط بشنو، فقط خودت رو ببین ، دنیای تو فقط خودتی ، مسئولیت بپذیر ، همه آدما رو از ذهنت خارج کن ، خودت رو در جهانی ببین که معمارش خودتی و خدا ،

    امروز بیا اینجا و آگاهی های ک داشتی و بهشون عمل نکردی رو بار دیگر مرور کن ، بار دیگر خودت رو که جزئی از خدا هستی اصل و مرکز توجه قرار بده ،

    امروز هدایتم کردی تا پی ببرم : دلیل حال بدم تو این چندماهه ،دلیل این اتفاقات ناخوشایند ،دلیل دوری از این فضای الهی ، شرک بوده و شرک!

    شرک یعنی توقع از دیگران ، دیگران حتی نزدیک ترین فرد زندگیت !

    شرک یعنی مسئولیت حال خوبت رو گردن بقیه بندازی ،

    شرک یعنی قدرت رو به عوامل بیرونی بدی و خودت رو برگی در باد بدونی که تصمیم و رفتار بقیه روی حالت و احساس رضایتت از زندگی تاثیر بذاره!

    اعتراف میکنم در این چندماهه مسیر غلطی میرفتم ، از اصل خودم دور شدم ، شرک ورزیدم، مغرور شدم ، همرنگ جماعت شدم، به سمت شبکه های اجتماعی کشیده شدم، با فکر و نگاه بقیه همسو شدم ، اخبار رو دنبال کردم، گله کردم، غر زدم ، مشکلات و درددل بقیه رو شنیدم و الا ماشالله هرکاری که باعث دوریم از مسیر اصلی میشد انجام دادم!!

    و‌ طبیعتا حال و‌احساس ناب خدایی و خالصم کمرنگ شد ، خدارو ندیدمش ، صداشو نشنیدمش …..تاجایی پیش رفتم که صبح ها با حس بد و تنفر به همه چیز بیدار میشدم و تا موقع خواب این حس همراهم بود ،گفتگوهای ذهنیم پر بود از حرفای منفی و درگیری ذهنی با این و اون و…..

    و اما مهم نیست تو این دوسه ماهه بر من چه گذشت ،مهم اینه که‌ با احساس عجز و ناتوانی دوباره از خدا درخاست کمک کردم و خدا هدایتم کرد و دستمو گرفت

    احساسم عالی شد ، حالم 180 درجه تغییر کرد چون خاستم راه اصلیمو ادامه بدم ، چون فهمیدم مسیر غلطی میرفتم چون فهمیدم نباید مغرور باشم و باید همیشه به خودش اتصالم برقرار باشه .

    الهی شکرت

    حس متفاوتی دارم و احساس سبکی میکنم.

    بعد از چند ماه دوری ، نوشتن این کامنت خیلی به دلم میچسبه چون با احساس سبکیه با احساس واقعیمه خیلی خوشحالم که دوباره اتصالم برقرار شد .

    ؟…………………..؟………………….؟………………….

    خانم شایسته عزیز ازتون ممنونم که این پروژه رو روی سایت گذاشتید نکات بسیار ارزشمندی داره.

    استاد عزیزم ممنونم بابت کلام شیوا و دلنشینتون

    در پناه حق تعالی باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  10. -
    حسین نظری گفته:
    مدت عضویت: 3114 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴿1﴾

    به نام خداوند بخشنده و مهربان (1)

    الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿2﴾

    ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است. (2)

    الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴿3﴾

    خداوندی که بخشنده و بخشایشگر است (و رحمت عام و خاصش همه را رسیده). (3)

    مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ ﴿4﴾

    خدائی که مالک روز جزاست. (4)

    إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ ﴿5﴾

    تنها تو را می‏پرستیم و تنها از تو یاری میجوئیم. (5)

    اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿6﴾

    ما را به راه راست هدایت فرما. (6)

    صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ ﴿7﴾

    راه آنها که بر آنان نعمت دادی نه آنها که بر ایشان غضب کردی و نه گمراهان! (7)

    همه چی خداست

    همه چی توحیده

    همه چی توکله

    کسی که ایمان داره به خداوند اون فرد یک ویژگی داره اونم اینه مسئولیت زندگی خودش رو گردن گرفته یعنی اینکه من تا به الان هرجور زندگی کردم رو توسط شخص خودم خلق کردم شرایط هارو ادم هارو موقعیت هارو این خود من بودم که با کانون توجهم با افکارم شرایط زندگی خودم رو خلق کردم

    من الان باید مسئولیت پذیر باشم و بدونم زندگی الان من حاصل افکار گذشته من هستند حالا من بیام زندگی آینده خودم رو برپایه توحید بنا کنم دیگه چه شود یعنی چی

    یعنی بیام بگم نه پدرم نه مادرم نه همسرم نه برادرام نه پسرم نه همسایه نه خاندانم نه دولتم نه رئیس جمهورم نه کشورم نه شغلم هیچکدوم از این ها عامل های بدبختی یا خوشبختی من نیستند و هیچکدوم از این ها هیچ گونه قدرتی در خلق زندگی من ندارند و این من بودم که با شرک هام به بقیه قدرت میدادم که در زندگی من تاثیر بزارند یا نزارند

    شرک چیه

    شرک یعنی من بیام بگم از وقتی ازدواج کردم شوهرم اجازه نمیده من خودم باشم چرا چون میترسم از دستم ناراحت بشه یا ازش میترسم بچمو بگیره یا هرچیز دیگه

    یا مثلاً رئیس جمهور قول داد تو انتخابات که فیلتر و برداره حالا که برنداشته منو بدبخت کرده دیگه فروش ندارم تو اینستا فقط به خاطر اینکه روی قولش حساب کردم

    یا مثلاً پدرم قول داده قسط های وامم رو اون پرداخت کنه نکرده خونم رو ازم گرفتن حساب کردم روی پدرم مقصر اونه که الان من این وضعیت رو دارم

    یا پسر عموم خاستگارمه ازش خوشم نمیاد یکی دیگر و دوست دارم ولی از پدرم میترسم و رو حرفش نمیتونم حرف بزنم و مجبورم تن بدم و بعد شب ازدواجش خودکشی می‌کنه به این دلیل که ترس داشت نظرشو بگه خودشو تو دوتا دنیا اباد کرد

    اره شرک یعنی وابسته مال و اموال و چهره و شوهر و شهرو کشور

    شرک به قول پیامبر مثل راه رفتن مورچه سیاه بر روی سنگ سیاه دردل تاریکی شب پنهانه

    خب حالا باید عمل کنیم به این دانسته هامون و لب و دهن نباشیم

    و اصل خارپشتی رو اینجا دوباره تکرار کنیم

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴿1﴾

    به نام خداوند بخشنده و مهربان (1)

    الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿2﴾

    ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است. (2)

    الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴿3﴾

    خداوندی که بخشنده و بخشایشگر است (و رحمت عام و خاصش همه را رسیده). (3)

    مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ ﴿4﴾

    خدائی که مالک روز جزاست. (4)

    إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ ﴿5﴾

    تنها تو را می‏پرستیم و تنها از تو یاری میجوئیم. (5)

    اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿6﴾

    ما را به راه راست هدایت فرما. (6)

    صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ ﴿7﴾

    راه آنها که بر آنان نعمت دادی نه آنها که بر ایشان غضب کردی و نه گمراهان! (7)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای: