live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی - صفحه 34 (به ترتیب امتیاز)

1536 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد فلاح کيش گفته:
    مدت عضویت: 2987 روز

    سلام استادجان. لایوتون رو با یک ربع تاخیر دنبال کردم، حس فوق العاده ای بود که بی واسطه و آنلاین گوش میکردم حرفاتون رو و چقدر لذت بردم که بدون تمرین و دستنوشته و بصورت لایو انقد مسلط و با نفوذ صحبت کردین. دقیقا مواردی رو گفتین که تو ضمیر ناخودآگاهم بدجوری جا خوش کرده بود و البته همچنان هست که باید یه فکر اساسی به حالش کنم. با اینکه سعی کردم همیشه آدم مستقلی باشم و تا حدودی هم یه دنده هستم متاسفانه خیلی وقتا تو پس ذهنم توقع دارم یه نفر خارج از زندگیم بیاد و بهم کمک کنه، مثلا پدرم بیاد و بهم کمک مالی کنه یا با یه نفر شریک شم که هم مسئولیت بخشی از شرایط مالی رو بعهده بگیره و هم مسئولیت بخشی از کار رو یا پارسال یه کار احمقانه کردم که فکر میکردم یه ایده و الهام مثبته و حدود هشتاد میلیون از افراد مختلف پول گرفتم تا در قبال مشارکت مالیشون، ماهیانه بهشون سود مشارکت بدم و کاسبیم رونق بگیره که نه تنها کارم راه نیفتاد بلکه بیشتر بدهکارتر شدم و در نهایت هم مجبور شدم ماشینم رو بفروشم تا بتونم بخشی از بدهی ها رو بدم و همچنان هم بخشی از بدهی ها باقی مونده. تو مهمونی های عید که آدما مدام از گرونی گوشت و مرغ و پیاز و سیل و اوضاع مملکت حرف میزدن، منم با علم به اینکه نباید باهاشون همکلام شم متاسفانه ناخواسته قاطی بحثاشون میشدم و تقصیرارو مینداختم گردن دولت و مسئولین.با دیدن لایوتون تو اینستاگرام انگار بخودم اومدم و فهمیدم که چه ترمزهای مخفی و محوی تو ذهنم دارم. البته وجه مثبت قضیه اینه که دوره 12قدم رو دارم دنبال می کنم و در حد توانم روی استقلال مالی و توکل صرف به خداوند دارم کار میکنم اما خب این باورها تو تمام این سالها انقد تو وجودم ریشه کرده که کمرنگ کردنشون خیلی زمانبر و سخته. اما بخودم قول دادم که فقط و فقط چشم امیدم به خدای وهاب و نازنین باشه و به این درک درست برسم که وقتی یه ارباب قدر قدرت و لایتناهی داری که صاحب بلامنازع هستی و کائناته دیگه نیازی نیست منتظر لطف و منت آدما باشم، همون ارباب دوست داشتنی واسه دنیا و آخرتم کفایت می کنه.

    دمتون گرم و دلتون شاد استاد با معرفت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      سارا شکری امیدوار گفته:
      مدت عضویت: 915 روز

      سلام آقا محمد عزیز

      کامنتت منو یاد اخلاقای همسرم انداخت

      ایشون هم یه مدتی بود میخواستن پول قرض بگیرن از پدر و خواهرشون و کار کنن با پولش و سودشو بهشون بدن

      ولی خدا رو شکر انجام نشد و من واقعا مخالفم پول از یکی قرض بگیری و سودشو به طرف بدی

      انسان باید از همین چیزایی که خودش الان داره استفاده کنه و پله پله پیشرفت کنه

      خدا رو هزاران مرتبه شکر کسب و کار همسرم هر روز داره پیشرفت می‌کنه

      خیلی دوست دارم از اوضاع کنونی شما ، از پیشرفتهایی که در تمام زمینه های زندگی تون کسب کردین با توکل به خدا و عمل به قوانین برامون کامنت کنید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1237 روز

    سلام بر استاد عزیز و گرامی

    سلام بر دوستان خوبم

    هفتاد و چهارمین روز از روزشمار زندگی من در حالی رقم خورد که همیشه دنبال مقصر بودم و دنبال کمک دیگران بودم

    دنبال این بودم که از دیگران انتظار داشتم که تا آنها کارهای من رو انجام بدهند

    همیشه منتظر بودم تا فلانی یا دوستم و یا پدرم برایم کاری انجام بدهد و اگر آن کار انجام نمی شود داد و بیداد راه می انداختم

    وای اگر جواب نه می شنیدم دیگه قهر بود و حرف نزدن و دلخوری و و و و

    همیشه دنبال مقصر می گشتم

    اگر فلانی اون کار را برایم کرده بود

    اگر فلانی آمده بود

    اگر فلانی نه نگفته بود

    چهار تا دلیل و استدلال و مدرک جور می کردم تا تقصیر اشتباه خودم را به گردن دیگران بیندازم

    چقدر اعصابم خرد می شد

    چقدر حالم بد می شد

    اما خدا رو شکر راهم دارم پیدا می کنم

    خدا را ممنون هستم که حال می فهمم هر چه اتفاق می افتاد خودم باعث و بانی آن هستم

    هر کاری می کنم

    هر قدم که بر می دارم

    هر جایی که می روم

    هر کنش و واکنشی که انجام می دهم

    همه اینها خودم به وجود آورده ام

    بپذیرم آنها را و خودم را سرزنش نکنم

    از خدای خودم کمک بگیرم و روی خودم خودم خودم حساب کنم و تمام

    نگاهم به خودم باشد

    خودم تکیه گاه خودم باشم

    خودم دنبال سرنوشت خودم بروم

    دنبال این نباشم که کسی بیاید تا زندگی من را خوب کند

    بلکه

    این فقط من هستم که می توانم زندگی خودم را به بهترین شکل ممکن بسازم

    خدای من از تو می خواهم که کمک ام کنی تا در مسیر درست

    در هدایت درست

    در کانون توجه تو قرار بگیرم

    خدای من از تو می خوام که کمک ام کنی تا نوع نگاه کردنم

    نوع تفکرم

    نوع نگرشم

    نوع بینش خودم را عوض کنم

    خدای من کمک ام تا باورهای خودم را درست کنم

    در جهت

    باور فراوانی

    خیر و برکت

    ایمان به تو

    تکیه کردن به خودم

    ایمان به خودم

    توجه کردن به خوبی ها

    هرچه خوبی است در این جهان نشانه تو است

    هرچه سستی و کاستی و ترس است نشانه شیطان است

    خدای من ممنون تو هستم بخاطر تمام خوبی ها

    بخاطر حال خوبم

    بخاطر آگاهی از این جهان هستی

    خدای من ممنون از تو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    سمیه اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1940 روز

    به نام خدای هدایتگررر

    توحید و فعال کردن قدرت درونی،شالوده اصلی منه،که فراموشش کردم و حالا با یاد آوریش درهایی باز میشه که حتی توی خوابم تصورش سخته

    بازم پذیرش مسؤلیت زندگیم و اینکه همینی که هست رو نمیپذیرم،من خالقم…

    وقتی روی هرچه غیر خداوند حساب کنی اولا کتک خورت ملس میشه و دوما هم مشرک و ناسپاس هستم…چون توحید فقط خداوند،هر چه غیر از این باشه،عوامل بیرونی باشه(شانس، پارتی،ارث،قرعه کشی،پدرم،مادرم،همسرم،قدیم خوب بود الان دیر شده،اونجا بهتره،اینجا نمیشه،کاش و هزاران کاش و انداختن گردن هر کسی به جز خودم…)ووو

    همه شرک و متوسل و ساختن احساس لیاقت و ارزشمندیم هر چیزی (برای من پول درآمد بالا)موکول کردن احساس لیاقت و شادیم بعد از پول اوضاع عالی…همه افول پذیر هستن،یه روز هستن یه روز،نه…قرار دادن روی هر کسی افول پذیر هستن،یه روز هستن یه روز،نه،قرار دادن روی دولت،حکومت،شانس،پارتی،هر دستاوردی،یه روز هستن یه روز،نه،دقیقا همونی که ابراهیم پیامبر در رسیدن به توحید بهش رسید،اول خورشید،که فهمید و گفت غروب میکنه،ماه همینطور ،آتش سرد میشه،همه افول پذیر هستن جز قدرت خداوند،خداوندی که آفریدگار زمین و زمان و آسمانها و انسان و ‌…هست،خوب در این پروسه و روند به توحید رسید…

    حالا در زندگی منم افول پذیرها زیاد هستن،زیاااااد،که هر بار با تکرار و تمرین به این نتیجه میرسم که من باید قائم به ذات باشم نه قائم به غیر،قائم به غیر افول میکنه،یه روزی هست یه روزی نه،دقیقا همون تارهای عنکبوته که سسته و نابود شدنی

    هر بار با تکرار بر میگردم به عقب،ولی عمیق تر و دیوارها آوار میشه سرم،ولی دوباره محکم تر از قبل میاد بالا،همیشه میگن خراب کردن راحته،ساختن سخته…ولی برای من خراب کردن باورهایی که مثل بتن،سفت و سخت هستن،سخته،خیلی سخته،ولی باید خراب بشن،چون بودن این دیوارها فقط منو از نعمتها و ثروتهایی محروم کرده که حق منه،مال منه،مسخر منه،بعد من خودم رو محروم کردم،دور کردم

    در تمرین کشف قوانین به این آگاهی رسیدم که همه چیز عوض شده،از هر چه فکرشم بکنی،جهان اطراف ما،طبیعت،روند زندگی ایستا نیست،همه اش در حال تغییره،بعد من همچنان با باورهای 40 سال پیشم دارم کوله بار سنگین و به درد نخوری رو حمل میکنم که دیگه به کارم نمیاد،الان مگه دُرشکه هست؟الان مگه با اسب جابه جا میشیم؟مگه با آتیش خونه ها گرم‌میشه؟مگه تلگراف و نامه هست؟الان مگه کمبود مواد غذایی وجود داره؟مگه دندون رو با اَنبر میکشن؟مگه خونه ها کاه گلی و تیر چوبیه؟مگه ماهها طول میکشه بری مثلا مکه و کربلا،مثل سریال محمد غریب،یا زمان ناصر الدین شاه،یا همین 50 سال پیش زندگی‌ها…الان ببین همه چی عوض شده،همه چی؟از هر جنبه ای که ببینی…بعد من با باورهای کودکیم سر میکنم و فکر می‌کنم و…چررررا واقعاااا…مگه همه چی عوض نشده؟چرا من عوض نشدم؟دیگه وقتشه این کوله بار کودکی قدیمی کهنه و زوار در رفته رو زمین بذارم و نو بشم،آپدیت بشم،با باورهای جدید،دیگه همه چی عوض شده،جهان ایستا نیست،درحال حرکته، منم باید این بار سنگین رو سبک کنم…از حدودا یک ماه پیش این تصمیم رو گرفتم که این بار رو زمین بذارم و خدواند هم منو در این به روز رسانی کمک میکنه و هدایتگر منه در اولین قدمش…پذیرش مسئولیت زندگیم،باورهام و افکارم، سخته،میدونم، ولی اشکالی نداره،این پایه های سست و بنای خراب رو باید ساخت،اگر نسازمش،هر روز بیشتر از روز قبل خراب میشه سرم و آسان میشم برای سختی ها

    من باید پاسخگو باشم

    پس وظیفه منه ساختن بنایی محکم و درست…که ابزارها و امکانات هم دارم…

    من این توانایی رو در خودم میبینم

    من‌فقط من مسؤل زندگیم هستم،چه ساختنش،چه خراب کردنش،این همه نشانه هست،مگه من اشرف مخلوقات نیستم،مگه من قدرت انتخاب و تصمیم گیری ندارم؟مگه من به نیروی هدایتگر خداوند متصل نیستم

    خوب من هر روز دارم انرژی میذارم،وقت میذارم،هر روز دارم یه تصمیم میگیرم…ترس یا ایمان؟توکل یا نگرانی؟دلهره یا آرامش…همه اینا بلاخره وقت و انرژی صرفش شده،حالا من تمرکزم روی چیه؟اون دست از تمرکز وارد زندگیم میشه، خداوند داره اجابت میکنه منو،خداوندی که یه سیستمه و عدالتش بی نقص…

    سخته،تعهد و ایمان میخواد،اشکالی نداره،کلی الگو دارم که شده تونستن،پیامبران،استاد، مریم،استادم در حوزه شغلم،همه افراد موفق و شادو ثروتمند،کلی الگوهای که تونستن شده،اگر اونا تونستن منم میتونم…

    خدایا شکرت

    خانم شایسته عزیزم از شما سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    فاطمه تقی زاده گفته:
    مدت عضویت: 2377 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربانم

    سلام ‌استاد عزیزم ومریم جانم

    سلام به تمام دوستان خوبم

    وقتی به این باور برسم که خداوند واین جهان یه سیستم هستش وهمه چیز برپایه قانون جهان هستی اتفاق می‌افته وتمام اتفاقات زندگیم روخودم با فرکانس های خودم رقم می زنم.

    این من هستم که زندگیم واتفاقات رو خلق میکنم.

    دیه هیچ کس رو مسئول زندگیم نمیدونم وتمام مسئولیت زندگیم رو به عهده میگیرم واینکه مسئول زندگی هیچکس نیستم حتی نزدیکترین افراد بهم.

    توحید عملی یعنی تمام مسئولیت زندگیمون رو به عهده بگیریم.

    و چیزی به اسم بلاهای طبیعی نداریم و با این نگاه متفاوت که هراتفاقاتی مثل سیل وزلزله و….بیوافته هم واسه من خیره وحتی با همین اتفاقات هم میشه ثروت ساخت.

    از زمانیکه این نگاه رو باور کردم وبهش عمل کردم چقدر به آرامش قلبی رسیدم چقدر زندگی واسم شیرین ولذت بخش شده وبدون هیچ نگرانی وترس ونا اومیدی و…دارم از زندگیم لذت میبرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    میترا اسکندری گفته:
    مدت عضویت: 1529 روز

    بنام خدای هدایتگر

    سلام به استاد عزیزم وهمه دوستان سایت

    ویه سلام مخصوص به مریم جان شایسته عزیز

    اول از همه باید تشکر کنم بابت این ایده ناب واین پروژه بسیار خوب

    وچقدر در زمان مناسبش بود حداقل برای من ومطمنا برای خیلی از دوستان

    در خونه تکونی یه عالمه چیزهای بدرد نخور دور ریخته می‌شه، همه چی مرتب سر جای خودش چیده میشه، آلودگی ها شسته میشه وکلا انرژیهایی رو آزاد میکنه که با پوست وگوشت ،استخوان هم حس میشه .

    حالا این پروزه خونه تکونی ذهن چه شور وهیجان وامید رو در وجود ما زنده کنه خدای من

    چه آشغال هایی رو دور بریزه وچه نامرتبی هایی رو که مرتب ودرست کنه

    وقطعا انرژیش غوغا خواهد کرد خدایا شکرت

    وباز هم ممنون

    من از روز اول پروژه همراه همه دوستان بودم بیش از 5 بار لایو گام اول رو گوش دادم قبلا هم بارها گوشش کرده بودم

    ولی از امروز انشالله مستمر رد پا از خودم به جا میزارم ودرس پس میدم .

    اما در مورد این لایو : اصل توحید رو به ما یاد آوری میکنه که کلید همه خوشبختی ها وسعادت های دنیا وآخرت هست .

    وتوحید یعنی روی هیچ کس وهیچ چیز جز خودت وخدا حساب باز نکنی .

    توحید یعنی جز خودت کسی یا چیزی رو عامل خوشبختی یا بدبختی خودت ندونی

    به قول استاد که دوستی بیرون از تو وجود نداره ودشمنی هم بیرون از تو وجود نداره

    توحید یعنی اعتماد بی قید وشرط به رب

    وقطعا برای رسیدن به توحید باید گام به گام تکاملمونو طی کنیم وانتهایی هم نداره .

    وهر چقدر که توحیدی تر بشیم زندگی برامون راحت تر وزیبایی میشه .

    یاد گرفتم که مسائل وحوادث طبیعی که رخ میده اینها عذاب خداوند برای ما نیست و روند طبیعی جهانه وباعث رشد وپیشرفت جهان میشه .

    وتضادهایی هم که برای ما پیش میاد باعث میشه که ما اولا قوی‌تر بشیم بعد به وضوح برسیم وبدونیم دقیقا از جهان چه چیزهایی رو میخوایم .

    با تشکر از نگاه زیباتون

    در پناه رب مهربان باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    الهام 🌳 گفته:
    مدت عضویت: 2405 روز

    سلام به روی ماهتون.

    همیشه فکر می کنم که شرک نمیکنم اما همچین که به نتایجم نگاه

    میکنم، میگم خب این نارضایتی از نتایج برای اینه که شرک داشتی و خب شرایطت هم بهتر نشده…

    تو زمینه ی سلامتی ، روابط ، خداروشکر خوبم اما این مادیات…. این پول…

    برام غول شده، اما امروز فهمیدم که اولا زود نا امید میشم، ثانیا رو هر چیز و هر کسی حساب می کنم به غیر خودش…

    یک ماه بود رو یه پولی که فکر میکردم میاد حسابم ، خیلی خیلی حساب کرده بودم …

    انقدر که دیگه هی میگفتم اون پول هست دیگه ، خیالم راحته…

    و شروع کردم خرج کردن از پولایی که داشتم به امید اون خیال واهی ….

    خلاصه نه تنها اون پول نیومد که یه سری چیزهام از دست دادم صرفا به خاطر حساب روی غیر از‌خدا….

    خدایا ببخشید و دستم رو بگیر

    استاد جانم، مریم جان عزیزم ازتون ممنون که کارو بیدار می کنید با این فایل ها.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    محدثه گفته:
    مدت عضویت: 682 روز

    به نام خداوند یکتا

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان و دوستان قشنگم

    من تااینجا که همه ی فایل های لایواستادروکه گوش دادم و همه ی سعیم رو کردم که عمل کنم

    شروع کردم دوباره از اول به فایل ها گوش دادن

    و چقدر آگاهی های بیشتری دارم کسب می‌کنم و میفهمم که مدارم کمی بالاتر رفته و آماده برای شنیدن آگاهی های جدید شدم امروز شهامت این که به کار فرمام بگم هزینه بیشتریو درقبال کارهام بده رو پیدا کردمو این یه موفیقیته زیاده برای منی که حتی جاهای غریبه روم نمیشد سلامم کنم و خیلی با اعتماد به نفس گفتم یا هزینه بیشتری رو بده یا من دیگه نمیام که ایشونم خیلی راحت قبول کردن و اصلا مقاومتی نداشت و فهمیدم چقدر من راجع به این موضوع شرک میورزیدم اینکه همیشه دلم میخواستم کسی جای من بره حرف بزنه و مسئولیت کارهامو گردن مادرم و…دیگران بندازم و اونارو از خودم بهترو قوی تر میدونستم درصورتی که من خودم خالق شرایط زندگیمم و صبح قبل از ‌ارم که این فتیلو گوش دادپ به لحظه برای خودم یه اهرمی ساختمو گفتم اگه خودت نگی یعنی عرضه مسئولیت کارتو نداری و وقتی گفتم و انقدر ساده قبول کردفهمیدم ‌که چقدر غیر از خدارو برای خودم بزرگ کرده بودم و زمانی که واقعا و خالصانه فقط و فقط از خودش میخوای چه درهایی رو باز میکنه چه مسیرهایی رو نشون میده که تو حتی نمیدونستی وجود دارن

    به امید یادگیریه هرچه بیشتر آگاهی هاو عمل به آنها

    و خدارو هزار مرتبه شکر به خاطر بهتر بودن هرروز از دیروزم

    درپناه خداوند زیبایی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    محمدرضا رئیس آبادی گفته:
    مدت عضویت: 2456 روز

    ????حمد و سپاس خُدایی راست که انسان را فِکرَت آموخت،خُدایی که درمانِ آلامِ بشر را در دامانِ طبیعت به ودیعه نهاد.??

    سلام به هَر کَسی که این متن رُ مطالعه می کند.

    نظر های همه ی دوستان رُ مُطالعه کردم، عالی بود.

    کُلی انرژی گرفتم ، امیدوارم که هممون پاسُخِ این تلاشهای استاد رُ می دهیم.

    ????ثروت و سعادت مند باشیم.????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    نرگس حبیب فر گفته:
    مدت عضویت: 2442 روز

    سلام استاد عزیزم خیلی خیلی خسته نباشید چقدر من از این فایلتون انرژی گرفتم ،اینکه میگفتید نمیدونم الان چطوری دارم فیلم به صورت لایو میگیرم و نمیدونم درسته یا نه ؟ چون خیلی وارد نیستم و این چیزا ،چقدر ذوق میکردم و از سادگی بیانتون چقدر لذت بردم و چقدر یه رنگ و بی ریا این حرفها رو میگفتید با دیدن این بیان ساده و پر از انرژی ،حالا دیگه منم نمیترسم یا بهتر بگم، دیگه خجالت نمیکشم که دیگران بفهمن من از تکنولوژیهایی تا حدی جدید و مرسوم مانند لایو و٫٫٫٫٫٫که شاید اکثر مردم بلد باشن باش چطوری کار کنن ،سر در نمیارم چون منم از لایو و این چیزا و یا ٫٫٫ سر در نمیارم ،بیشتر وقتا خجالت میکشیدم که طرز استفاده خیلی ابزار ها یا تکنولوژی ها رو بپرسم و ادعا میکردم که بلدم و به روی خودم نمیوردم ، البته مثال لایو یه مثال پیش افتادس ،ولی در کل با این حرفاتون موقع گرفتن فیلم خیلی بم انرژی دادید ٫و این احساس از من فاصله گرفت و دوم اینکه الان که دارم فکر میکنم چقدر دیدگاه من در مورد حوادث طبیعی تغییر کرده و به اونا به چشم نعمت نگاه میکنم با اینکه اطرافیان به من میگن اگه این بلاها سر خودتم اومده بود آیا بازم اینا رو میگفتی ؟!!و من در جواب میگفتم صد در صد میزان ناراحتیم شاید به اندازه قبل از این تفکر نمیبود یا لااقل بش عنوان بلا نمیدادم ٫ ولی در کل چقدر خوبه که من بفهمم من خودم مسؤلم نه کسی دیگه ٫ و سوم اینکه استاد عزیزم من دوقلو دختر و پسر ده ساله دارم با تصاویر این ویدعو جالبه که دیگه بچه هام در مورد خارج رفتن مقاومت نمیکنن هر چند فعلن فقط حرفش هست چیزی که قبلن حتی فکرش هم نبود ٫اما از خیلی وقت پیش که دیگه لااقل حرفش شده هر وقت در این مورد حرف میزدم و میگفتم که دوست دارم برم یه کشور خارجی مخصوصا آمریکا ، بچه ها جبهه میگرفتن که نه ما نمیایم خارج، ما بدمون میاد، ما میترسیم ،اونجا غریبیم ،زبونشونو بلد نیستیم ،آمریکا بده، آمریکا دشمن ماست و از این حرفا و بهونه ها ،ولی امروز دخترم با دیدن این لایو میگفت مامان کی بریم آمریکا چقدر قشنگه اینجایی که عباس منش هست ٫و پسرمم میگفت مامان عباس منش چطوری اینا همه چیز تونسته بخره ؟پول از کجا اورده؟ و چقدر این سوالا برام جذاب بود و من با عشق جواب اونها رو میدادم ٫ استاد عزیزم شما حتی بچه های من رو متحول کردید و واقعا خدا رو شاکرم و سپاسگزار از وجود شما در زندگیم به امید روزی که به قول خودتون ما بیایم اونجا پیش شما ٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      لیلا رستمی گفته:
      مدت عضویت: 2781 روز

      سلام دوست عزیزم من هم میخوام برم آمریکا با خودم می گفتم ۵سال بعد تا اینکه شنبه یکی از مشتری های همسرم گف چرا۵سال بعد از حالا اقدام کن تا اینکه از شنبه برای تافل میخونم تا ارام ارام قدمهای بعدی رو بردارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: