live | "توحید" و فعال کردن قدرت خلق درونی - صفحه 45

1536 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    دلارام جلالی گفته:
    مدت عضویت: 672 روز

    با سلام خدمت استاد گرامی

    خدارا هزاران بار شکرت که شنیدن هر کدوم از این فایلها دنیا اگاهی بهم میده و منو به سمت بهترینها و بهترین شدن هدایت میکنه ،خداروشکر که این پروژه باعث شده این فایلها که قبلا گوش داده بودم را دوباره گوش بدم و به یادم بیاد که چجوری باید فکر و عمل کنم،اینکه متوجه شدم هر لحظه بازهم باید ایمانم را قوی و قویتر کنم و مطمین باشم که خداوند متعال همه کار را خودش برام انجام میده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1417 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام

    توحید اولین و آخرین احتیاج من است.اگر صد در صد بپذیرم که خودم خالق زندگی خودم هستم دیگه جای هیچ بهانه ای نمی ماند.دیگر ترس و یاس معنی نمی‌دهد.دیگر ذهن نجوای گری نمی ماند که بخواهد مرا اذیت کند.این من هستم که زندگی خودم را رقم میزنم و اگر جایی مشکلی وجود دارد میگردم که اشکال خودم رو پیدا کنم و درست ارسال کنم .

    توحید یعنی همه ما خدایی هستیم که ذهنمان نمی‌گذارد آن را ببینیم.اگر او را میدیدم و درک میکردم مطمئنا تعجب میکردم که این همه سال او با ما بود و من از خودم جدا.

    دوره دستیابی به رویاها و جلسات 7،8،9،10،دقیقا آدم رو به هیجان میاره و بر همین آموزه ها متمرکز.

    استاد جان خیلی سپاسگزارم که درک کردید و درک خودتون رو به ما میگید،قبل از این تماما در بیرون زندگی میکردم ،هر چند خیلی مطالعه داشتم و درک میکردم ولی یه جایی با خدایی که مذهب برامون ساخته بود درگیر بودم و نمیفهمیدم، خدا رو شکر که خدای قرآن رو پیدا کردم،خدای بیننده،شنونده،بخشنده،مهربان،اجابت کننده،بسیار بخشنده،پوشنده،آفریننده و….

    وقتی آموزه های شما رو شنیدم رنگ سفید روی سیاهی ریخته شد و کم کم داره به جای اصلی برمیگرده.

    استادم با تمام وجود از شما سپاسگزارم و از خدای خودم شکرگزارم که قوانینی ساخته که مو لای درزش نمیره.

    استاد عوامل بیرونی هیچند و همه چیز از درون شکل میگیره.من در حالی قبلا این رو قبول کردم و الان دارم ادامه میدم که ایمانم یک اپسیلونه اما اطمینانم صده.

    یقین دارم به توحید،شاید خیلی جاها و اوقات درست عمل نمیکنم ولی دوباره برمیگردم و انجام میدم.

    در مورد مسائل مالی هم دچار شرک بودم،تو کل عمرم دنبال شریک بودم.باور من نتوانستن بود و مسئولیت نپذیرفتن.الان باورم عوض شده و انشالله بزودی خبرهای خوبی میدم.

    استاد عزیزم و استاد شایسته عزیز و دوستان گرامی چقدر ما خوشبختیم که اینجا جمع شدیم و حرفهای خوب میزنیم و میشنویم و می‌خونیم و می نویسیم و می‌بینیم و درک میکنیم.بهشت ما همین جاست در کنار هم و شنیدن و نوشتن.

    هیچی بجز خدا نیست باید پیداش کنیم.

    با یافتن او همه چی سر جاش قرار میگیره

    خدایا خودت کمک کن پیدا کنین گمشده مون رو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    غزل عطائی گفته:
    مدت عضویت: 2420 روز

    بنام پروردگار همراه و قدرتمند .

    سلام و صد سلام به همه دوستان عزیز و متعهدم و اساتید بزرگوارم.

    خدارو شکر میکنم به خاطر تمام هدایتهای ناب و بینظیرش.

    خداروشکر میکنم به خاطر اینکه هرلحظه هست و هرلحظه داره الهام میکنه.

    خداروشکر میکنم به خاطر خدایی که با بندگانش مثل ملکه ها و پادشاه ها رفتار میکنه.

    خداروشکر میکنم به خاطر تمام امکاناتی که تا الان در زندگیمون داشتیم اما ندیدیم و بهشون فکر هم نکردیم.

    خداروشکر میکنم به خاطر صفحه لمس گوشیم که از طریقش میشه نوشت و سپاسگزار بود.

    شکر میکنم خدارو به خاطر اینکه هست و اینهمه ام قدرتمنده و اینهمه ام هوامونو داره.

    اساتید عزیزم. به نظر من دوازده قدم یکی از بهتریییین دوره هاییه که هرررآدمیو قدم به قدم به سمت بزرگ شدن و رشد کردن و کسب نتیجه دلخواه میبره‌ . به حرات میتونم بگم با این که هر دوره ای رو که گوش دادم گفتم وااای ازین بهتر نمیشه ، اما باز وقتی رفتم سمت دوازده قدم به این نتیجه رسیدم که اصلا نداریم بهترررر ازین دوره و این آگاهیهاق ناب.

    قلب و روحم منو به سمت این دوره میکشه .

    حتی وقتی میخوام یه کار ویژه یا برنامه ای رو پیش ببرم قلبم میگه حالا یه جلسه از دوازده قدمو گوش بده. بعدش برو سراغ کارای دیگه .

    خداروشکر میکنم که در مدار دریافت آگاهیهای دوازده قدم قرار گرفتم و زندگیم به واسطه اون آگاهیها دگرگون شد.

    نام اثر : “توحید” و فعال کردن قدرت خلق درونی

    خداوند یک سیستمه که همواره داره به همه انرژیهای ما واکنش نشون میده. اون نمیخااد به کسی ظلم کنه. نمیخواد کسیو آزار بده . نمیخواد بلا و مصیبت رو به جایی وارد کنه.

    چند روز پیش یه تضادی ایجاد شده بود وقتی که ما اومدیم خونه. اول اولش(قبل اینکه از مسافرت برگردیم خونه) که من فهمیدم، گفتم ای بابا چیزی نیست که… حالا اینهمه خوبی و خوشیو تجربه کردیم یکمم تضاد تجربه کنیم . یجوری برای خودم رفته بودم بالا منبر و داشتم از قانون برا خودم میگفتم که حتی تصور نمیکردم که اون تضاد بخواد سختیو برام ایجاد کنه. وقتی اومدیم خونه تا پنج شش ساعت هیچ خبری از حس بد نبود . تا این که ذهنم شروع به پچ پچ کرد و همه سختیارو آورد جلو چشمم و انرژیمو مغلوب کرد و درونمو دچار تنش کرد . فردای اونروز شروع کردم گفتم خدایا ما به امید تو اومدیم . مگه قرار نبود این تضاده درست بشه ؟ دیدم نععع ! با این حرفاا و خودمو لوس کردناام شرایط درست نمیشه .

    فرداش شد و عصبی شده بودم و کم کم داشت با خدا دعوام میشد. گفتم مگه من ایینهمه همیشه سپاسگزار تو نبودم؟ مگه من طبق قانون پیش نمیرم؟ مگه من رو توحید کار نمیکنم این چه مسخره بازیه که پیش اومده و درست هم نمیشه ؟

    اینو که گفتم یهو یاد دوهفته پیش افتادم که داشتم باخودم میگفتم که آدم تو شرایط خوب حالش خوب باشه که هنر نکرده ، باید تو تضاد و چالشها بتونی آروم باشی و به جای غر زدن حالتو خوب کنی.

    خلاصه تا یادم اومد به جای مظلوم نمایی تصمیم گرفتم فکر کنم ببینم چه کاری از دستم برمیاد که شرایط یکم بهتر بشه ؟ وقتی ایده مو اجرا کردم دیدم این تضاده همچین بدم نیستااا . میشه باهاش زندگی کرد اتفاقا یه سری خوبیا ام داره . میشه به همه ی زیباییهای دیگه توجه کرد و اینو نادیده گرفت.

    وقتی تونستم از پسش بربیام دیدم چقدر ساده ست. بعد شروع کردم به سپاسگزاری و انقدر سطح انرژیم بالا اومد که انگار نه انگار تضادی هم هست ‌..

    به قول استاد اگر تو مسیر درستی و داری تمرین میکنی و یه تضادی به ظاهر ناخوشایند به وجود میاد بدون و آگاه باش که این دقیقا همون اتفاقیه ک تورو به خواسته ت میرسونه. پس به مسیرت ادامه بده .

    من الان چند ساله که هربااار درباره خواسته هام صحبت میکنم و به یه موصوع خاص هم اشاره میکنم هربار . میدونم که این تضادی که پیش اومده داره سرعت رسیدنمون به اون خواسته رو بیشتر میکنه. هیچی غیر ازین نیست . خداروشکر.

    خداوند یک سیستم و انرژیه که به فرکانسهای ما پاسخ میده ‌ . همه تضادها در طول تاریخ باعث گسترس و پیشرفت جهان شدن. اگر هیچ تضادی نباشه اصلا پیشرفتی وجود نداره .

    اولین و مهمترین قدم اینه که بپذیریم : من مسئول زندگی خودم هستم و هیییچکسی به غیر من در زندگی من و برای من وظیفه ای نداره. اگر چیزی هست که من نمیتونم بپذیرمش این مشکل منه نه هیچ چیز دیگه ای

    نه پدر، نه مادر ، نه همسر، نه رئیس و مسئول و نه هیچ کس دیگه ای کوچکترین وظیفه ای در قبال من ندارن .

    این قدرت و توانایی خودمه که میتونه زندگیمو تغییر بده. این افکار و باورهای منه که داره هرلحظه زندگی مارو تغییر میده ،

    حتی اونی که ما بهش میگیم مسئول، یکی از خود ماست. اگر در زندگی من ایرادی هست ، اون ایراد در خود منه نه هیچ کس دیگه ای.

    اگر یه شرایط یکسان برای دونفر دونتیجه متفاوت رو رقم میزنه ما واقعا باید بهش فکر کنیم. چرا این اتفاق میفته ؟

    کسی که ذهنش فقیره از دیگران توقع داره که اوناباید یه کاری انجام بدن تا من احساس خوشبختی کنم. این نوع تفکر میتونه میلیاردها میلیارد ثروت و شکوه رو از زندگی من دور کنه. چون این شرک و قدرت دادن به عوامل بیرونیه گ

    توقع از عوامل بیرونی میتونه باعث بدبختی و بدحالی ما بشه .

    نیازی نیست با کسی بحث کنیم یا ثابت کنیم که من درست میگم و تو اشتباه میگی.

    ما با جهان هستی طرفیم نه با آدما‌… حتی اگر کسی داره مسیرو اشتباه میره ، تو نمیخواد مثل اون پیش بری تا بهش ثابت کنی که این راه درست نیست‌ .فقط ولش کن …

    هرکسی داره نون باورهاشو میخوره .

    هیچ منجی ای وجود نداره ‌ تو داری نون باورهاتو میخوری و هر گلی زدی به سر خودت زدی و تو وظیفه داری برای زندگی که بهت داده شده یه کاری بکنی.

    اگر منتظر نباشی تا یکی بیاد که زندگیتو درست کنه ، اگر مسئولیت زندگی خودتو قبول کرده باشی ، اگر از خداوند بخوای و بنده ی خوبی هم باشی

    همون خدایی که داره کل جهانو هداین میکنه. همون خدایی که مدیریت زمین و زمان و همه کائناتو به عهده داره برات خدایی میکنه.

    اگر مثل بقیه عمل کنی، مثل بقیه هم نتیجه میگیری و اگر برای خودت و به خاطر سپاسگزاری از جهان و خداوند کاری انجام بدی ، خداوند طبق وجود خودت بهت نتیجه میده.

    کسی‌که به خدا ایمان داشته باشه نحوه ی فکر کردنش کلا عوض میشه . توحید عملی یعنی مسئولیت زندگی خودتو بپذیر و کسیو مقصر ندون و به خدا توکل کن.

    تو رو خودت کار کن.‌خدا همه کارهارو انجام میده و همه چیزو درست میکنه و راههارو باز میکنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
    • -
      فاطمه کیاستی گفته:
      مدت عضویت: 2034 روز

      سلام غزل عزیزم

      امیدوارم ک حالت خوب باشه

      وقتی کامنتت رو خوندم و از تضادها گفتی یاد این روزای خودم افتادم ک یه خواسته دارم نشونه هاشم دارم میبینم اما وارد زندگیم نمیشه و عجیب بهم ریختم ک چرا نمیشه آخه منکه دارم روش کار میکنم بعد فهمیدم یه مسئله کاملا ریشه ای دارم و زمانی ک فهمیدم حالم بهتر شد اما نه مثل قبل انگار دنبال یه چیز دیگه بودم

      کامنتت رو خوندم فهمیدم چرا نمیاد چون اولا من مشکل دارم و خدا هربار داره یه چیزی رو از این طریق بهم نشون میده تا من بفهمم و روش کار کنم و به محض فهمیدن خواسته ام میاد انگار این خواسته من هربار داره با بیرون ریختن یه باور ریشه ای از من ظرف منو بزرگ تر میکنه و هربار داره بهم کمک میکنه .

      من یادم رفته بود همچین چیزی رو و الان ک کامنتت رو خوندم قشنگ همین تیکه کامنتت برام چشمک زد و گفتم آره آره همینه من این خواسته رو دارم و داره جلو چشمم رژه میره ها وارد نمیشه به زندگیم چون قراره ظرفم رو از طریق این بزرگتر کنم و اصلا هم نیومدنش الان چیز بدی نیست خدایا شکرت

      سپاس گزارم ازت بابت یادآوریت

      روز عالی داشته باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    فرشته شریفی گفته:
    مدت عضویت: 1304 روز

    بنام خدای توانا

    سلام استاد عزیزم

    مهمترین درک من ازین فایل این بود که روی اونچه که به من مربوطه کار کنم

    اقا ایرادای خودم رو برطرف کنم

    تو ذهن من ایرادهایی هست که مربوط میشه به شرایط بیرونیم

    فرکانسهایی ک توسط اون افکار میفرستم رو تغییر بدم

    اتفاقات بیرونی رو خدا تغییر میده

    خدا انسان نیست یک سیستمه که داره واکنش نشون میده به فرکانسهای من

    اگه من فرکانس لیاقت بفرستم شرایط کاریم و عاطفیم و زندگیم تغییر میکنه اگه من به خداوند اعتماد کنم تمام اتفاقاتی ک برام میوفته همون چیزیه ک داره منو به خاسته هام میرسونه

    پس باید بیشتر کار کنم بیشتر توکل کنم بیشتر بسپرم بهش کارهام رو

    اینکه خداوند کارهارو میکنه خیلی مهمه که بیشتر تکرارش کنم

    من قول میدم اگاهانه جملاتی ک بهم کمک میکنه رو جزو افکار غالبم کنم

    من قول میدم که به سمت مسیر خداوند برم و آسان بشم برای آسانی ها.

    سپاسگزارم از مریم عزیز برای شروع این پروژه عالییی

    دوستتون دارم و به خدای بزرگ و قدرتمند میسپارمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    نازنین خشنود گفته:
    مدت عضویت: 1443 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عزیزم و مریم خانوم شایسته ی گلم

    چقدر خوشحال شدم ازینکه صدای شمارو باز هم شنیدم

    صدای ارامش بخش و زیبای شمارو

    و بسیار ذوق زده هستم که میخوام این پروژه رو باشما شروع کنم

    و بسیاررر سپاسگزارم از سخاوت درونی شما

    انقدررر که شما مهربان و سخاوتمندی که این پروژه ی شخصی رو با ما با اشتراک گذاشتید

    دیشب داشتم قسمت 75سریال سفر به دورامریکارو نگاه میکردم که ی اتفاق ریزی افتاد

    ک اتفاق خاصی نبود شاید برای شما

    ولی ی دیالوگای ریزی اون وسط شد

    که من گفتم ببین

    من اگ جای خانوم شایسته بودم حداقلش ی ساعتی قهر بودم (استیکر خنده )

    ولی گفتم ببین این زن چقدرررر با خودش در صلحه

    اصلا خودش رو درگیر نمیکنه

    همیشه دوست داشتم ببینم شما چطور عمل میکنی به این اگاهی ها چه نگاهی داری

    یجورایی دوست داشتم باهاتون همراه بشم در درک و عمل به قوانین

    و الان این مسیر امادست

    این پروژه امادست

    تا بپریم و شیرجه بزنیم در اگاهی کیهانی

    با مریم جاااانم

    خانوم شایسته خیلیییی خیلیییی خیلییی ممنونم بابت این سر فصل هایی که برامون اول فایلا مینویسید

    چون خود من خیلی بلد نیستم این شکلی منسجم و در حد ی جمله سرفصل بنویسم

    ینی میدونین چیه من عادتمه از اول فایل شروع میکنم ب نوشتن تااخر ولی من ک هنوز فایل رو شروع نکردم فقط سرفصلارو خوندم اومدم تاکامنت بذارم

    بگم مریم جانممم من با همین سرفصلایی ک نوشتید کلییییی متحول شدم

    حالا اینجا تک تک سرفصل هارو مینویسم و احساسم و برداشتم و نگاه قبلیم رو در موردش میگم

    *قدم اول برای خلق شرایط دلخواه: مسئولیت 100% زندگی ات را بپذیر؛

    خب من تا حدودی در این زمینه خوب هستم چون

    دیگه نه منتظرم مادرمم ن پدری ک ندارمش

    که بخوام زندگیم رو تغییر بده

    سعی میکنم به هیچکس وابسته نباشم و خودم دارم مسیرمو طی میکنم

    البته که شرک هست

    البته که یهو سوپرایز میشم و میبینم ته ذهنم بسته به ارث

    ته ذهنم بسته شده به ی پول بزرگی ازیجا رسیدن تا موفق بشم و خب وقتی بقیه رو میبینم ک خانواده ها حمایتشون میکنن یکم ناراحت میشم اما زود. برمیگردم ب مسیر

    چون تازگیا. خیلییی خوب صداشو میشنوم

    صدای کسی ک میگه

    اوکی من میدونم تو تنهایی اما من هستم و من میخوام تو رو بجایی برسونم ک همه ی اونایی ک حامی دارن انگشت به دهن بمونن و من باحرفای اون جون دوباره میگییرم و یاد ایه ی میفتم ک میگه و من یتوکل علی الله فهو حسبه یرزقه من حیث لایحتسب و ادامه میدم چند شب پیش ک خیلی دیگ ناامیدی اومده بود سمتم و فکر میکردم نمیتونم ادامه بدم

    بهم گفت ببین استاد عباسمنش هم تنها بوده و مسئولیت صددرصد همه چی رو بر عهده گرفته و حالا اونجاست

    و خودت میدونی ک اینا بهونست اینا توجیه

    اگه ایشون تونسته توهم میتونی

    بببین استاد عباسمنش از کجا ب کجا رسید؟؟؟

    (ممنونم مریم جانم بابت لایو قدرت تجسم که اون تیکه زندگی استاد در بندر عباس رو دوباره ب تصویر گذاشتید ک من بازهم نشون ذهنم بدم و این مقاومتا رو بشکونم)

    و ذهنم ساکت میشه

    *فردی که مسئولیت حل مسائل زندگی اش را نمی پذیرد، به راحتی توانایی درونی اش برای حل مسائل را بلا استفاده می گذارد؛

    به اندازه ای ک مسئله حل میکنیم رشد و پیشرفت میکنیم

    یاد جلسه 10روانشناسی ثروت میفتم

    که میگف رشد جهان بر اساس حل مسئله هست

    اگه نمیخای مسئله حل کنی و از تضاد فرار میکنی

    اونقدررر جهان زمینت میزنه تا بمیری

    مسئله حل کن و ازش ثروت بساز

    مسئله حل کن و رشد کن

    بزرگ شو

    و اینطوری تو قدرتمند تر میشی

    هرچی میری جلو تر دیگه تو بزرگ تر از مسائلتی خیلی بزرگ تر

    توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛

    هر زمان از دیگران توقع داری، یعنی در مسیر شرک حرکت می کنی؛:

    این اولین باره ک من دارم چنین چیزی رو میشنوم پس بگو چرا هروقتتتت ازدیگران توقع داریم جهان میزنتمون زمین

    این بخاطر شررررکه.

    من نمیخوام مشرک باشم خدایا پناه میبرم به تو دیگه کمکم کن مشرک نباشم نمیخوام متوقع باشم

    نمیخوام مشرک باشم من میخوام در مسیر توحید

    در مسیر استادم

    در مسیر ابراهیم حرکت کنم

    خدایا کمکم کن

    هز زمان خودت را مسئول خوشبختی خود می دانی، یعنی در مسیر توحید هستی و بر خداوند توکل کرده ای؛.. همینجا به خودم قول میدم و متعهد میشم که

    تاجایی ک جون دارم خودم رو مسئول خوشبختی و بدبختیم بدونم و برای رسیدن ب رویاهام تلاش کنم

    منتظر کسی نباشم

    ببیین دوباره این ایه

    و من یتوکل علی الله فهو حسبه یرزقه من حیث لایحتسب

    میخوای خدا همه کارارو برات انجام بده؟؟؟

    میخوای از جایی بهت روزی بده ک فکرشم نمیکنی؟؟؟؟؟

    توکل کن بهش.

    خب چجوری؟

    ایناها

    خودت رو مسئول خوشبختی خودت بدون

    مسئولیت صددرصدش رو برعهده بگیر

    خدااای من بخدا نمیدونستم واضح ترین نمود توحید عملی پذیرفتن مسئولیت صددرصد زندگیمونه و دقیقا هم همینطور بوده هروقت

    این نگرش رو داشتم معجزه شده

    چرا؟؟؟ چون توحید تنها مسیر خوشبختیه

    عاااااشقتم مریم جانم

    عاشقتم استادجان سپاسگزارم

    از خداوند میخوام کمکم کنه

    بتونم هرروز بااین پروژه عظیم و توحیدی باشم

    من برم فایل رو ببینم

    درپناه الله یکتا شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    مهناز دژبانی مقدم گفته:
    مدت عضویت: 677 روز

    بسم رب الشهدا و الصدیقین

    به نام خدای مهربان که پروردگار جهانیان است

    با عرض سلام خدمت استاد عباسمنش بزرگوار و سرکار خانم شایسته مهربان

    اینجانب مهناز دژبانی مقدم هم اکنون آگاهی های لازم قدم اول دوره دوازده قدم را دریافت کردم

    ایاک نعبد و ایاک نستعین

    تنها تورا میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم

    اهدنا الصراط المستقیم

    مارا به راه راست هدایت فرما

    صراط الذین انعمت الیهم

    راه کسانی که به آنها نعمت داده ای

    غیر المغضوب الیهم والضالین

    نه کسانی که بر آنها غصب داشته ای و نه گمراهان

    با سپاس فراوان از اساتید محترم دوره 12 قدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2027 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    پروژه خانه تکانی ذهن/ گام به گام

    گام اول

    سلام من اومدم، خیلی خوش اومدم!

    خدایا خودت بجای من بگو و دستامو حرکت بده.

    من از خودم هیچی برای ارائه ندارم. هرچه هست تویی و نور تو و برکات تو.

    مسئولیت پذیری!

    اینکه من بپذیرم هر آنچه در زندگی من رخ می دهد بر اساس پیش فرستاده های من و اعمال مکرر من بوده است و لاغیر.

    اینکه هیچوقت هیچ انتظاری از هیچ احدالناسی برای تغییر زندگی ام نداشته باشم و نه کسی را مقصر و نه کسی را مشوق و باعث موفقیت بدانم.

    اینها خلاصه فایلی بود که بعنوان گام اول خانه تکانی ذهن تنظیم شد.

    تجربه من چی بوده؟

    من از بچگیم بچه غرغرو و شکایت کنی نبودم و تقریبا مسئولیت سمت خودم رو همیشه به عهده می گرفتم.

    اما نقطه ضعف من در ناتوان دیدن خودم در تغییر بعضی شرایط بود. یعنی یک مسائلی برام مسجل شده بود که اصلا دست من نیست بنابراین نمی دونستم و بنابراین نمی تونستم بپذیرم که ریشه این ناکامی به خود من برمی گرده.

    مثل شغل پیدا کردن.

    چندین بار شده بود که دنبال تدریس رفته بودم اما چون پایه ذهنی من اینطور برنامه ریزی شده بود که وزارت آموزش پرورش سهمیه محدودی برای استخدام داره و هرسال از هر شهری فقط 3-4 نفر میخوان پس عملا شانسی برای استخدام رسمی شدن من وجود نداره.

    بعد گاهی این فشار ذهنی باعث میشد فکر کنم آخه فیزیک هم شد رشته که رفتی تا ارشد خوندی؟ اینهمه سختی کشیدی که آخرش یه نگاه هم تو صورتت نندازن و بگن نیرو نیاز نداریم، برو به سایت سر بزن؟

    کاش می رفتی آموزش ابتدایی یا علوم تربیتی می خوندی که زود بری سرکار!

    یا می رفتی از اول رشته تجربی می رفتی پزشکی یا پیراپزشکی می خوندی الان یا فیزیوتراپیست بودی یا پزشک یا نهایتا بینایی سنجی و این چیزا. درست تموم نشده سرکار بودی.

    چقددددررر چنننندددد ساااااالللل من درگیر این افکار بودم.

    چقدر دور خودم چرخیدم ولی نمی دونستم اینها همش از ذهن فقیر من سرچشمه گرفته.

    من بعد از اینهمه سال وقتی با استاد عباسمنش آشنا شدم تازه لایه به لایه فهمیدم که مسئولیت همه این اتفاقات افتاده و نیفتاده گذشته با خودمه.

    اینها رو من ساختم. تمام سردرگمی ها و نرسیدنها و در نطفه خفه شدنها رو من خلق کردم.

    شخص من. نه دولت، نه کشور ایران، نه وزارت آموزش و پرورش و آموزش عالی، نه خانم کرمی مدیر مدرسه نرگس کیانپارس اهواز، نه خانم حمید مدیر مدرسه حمید، نه آقایون رییس دانشگاه آزاد و پیام نور، نه خانم عطاری مدیر مدرسه پردیس فلکه دوم فردیس کرج. و نه هیچکس دیگه.

    فقط من من من.

    از استاد دوره خریدم گوش دادم.

    فایلهای دانلودی رو گوش دادم.

    فکر کردم.

    دفترها نوشتم.

    کامنتها نوشتم.

    هی مثل یویو رفتم و برگشتم.

    باز هم رسیدم به خودم.

    امروز با شنیدن دوباره این فایل بعد از چند سال، دوباره از زبون استاد شایسته و با اون انرژی خالص و قوی که از قلبشون جاری شد به این نتیجه رسیدم که همونطور که این من بودم که نرسیدنها رو خلق کردم، می تونم که من باشم که رسیدنها رو از پایه صحیح می سازم.

    من که به تنهایی نه. من با هدایت خدا. من با نور و شعور الهی. من با توکل و اعتماد به حرف حق خدا.

    چطور؟ با برداشتن فاصله ها و GAPهای انرژی بین مدارهام.

    من اینهمه توی فیزیک راجع به این گپهای انرژی خونده بودم. الهی شکر که الان به کارم اومدن. درکش برام آسونه که لیزر چطور ساخته میشه.

    وقتی یک الکترون فضای بین دو مدار رو توسط برانگیختگی طی میکنه در مدار متفاوتی قرار می گیره. فاصله فرکانسیک یا انرژیکی که دقیقا به اندازه اختلاف اون دو مداره.

    وقتی این برانگیختگی در الکترونهای متعددی رخ بده(یعنی همون مداومت و تغییرات کوچک ولی مستمر، همون بهبودگرایی دائمی) اون وقته که ما یک دسته الکترون برانگیخته ی هم مدار و هم انرژی داریم که همراستا حرکت می کنند و این میشه لیزر.

    تازه جالبش اینجاست که یک الکترون برانگیخته شده میتونه به سمت الکترون منفعلی پرتاب بشه و اون رو هم برانگیخته کنه و بصورت خودبخودی یا spontaneously این برانگیختگی و تغییر مدار جریان پیدا کنه.

    این میشه همونی که استاد بهش میگن تصاعد. میگن روان شدن چرخ زندگی بعد از مدتی اصرار ورزیدن به انجام کار درست.

    پس کار من از این بعد تا آخر عمر چیه؟

    باقی موندن در مسیر تمرکز بر زیباییها و تجسم خواسته بجای ناخواسته ها. شکرگزاری بابت داشته ها. و مسئولیت پذیری صددرصدی تمام جنبه های زندگیم. فقط از خدا طلب کمک کردن و شرک نورزیدن. بقول استاد توحید داشتن یعنی پذیرفتن مسئولیت تمام زندگی و طلب هدایت فقط از خدا، نه هیچکس دیگه.

    ااما مسأله مهم دیگه در کنار این آگاهی اینه که من مسئول 100درصد زندگی خودم هستم، نه دیگران. دیگران یعنی مطلقا افراد غیر از من. با وجود تمام عشق و علاقه و وابستگی هام.

    فکر می کنم تقریبا در این زمینه خوب عمل کردم. چون در فرکانس غصه و دلسوزی یا از اون طرف حسادت به دیگران قرار نمی گیرم یا اگر هم باشم زود ازش خارج میشم.

    همین پریشب بود که ابراهیم پیشنهاد داد به پدرم کمک مالی کنه بخاطر اینکه موتور ماشینش کاملا خراب شده و یک موتور با سیلندر و سرسیلندر نو باید جایگزینش بشه و خوب برای یک بازنشسته حقوق بگیر خرج سنگینیه.

    من اصلا از ابراهیم نخواسته بودم و خودش پیشنهاد داد.

    منم در جواب بهش گفتم که من طبق آموزشهای استادم یاد گرفتم که کمک کردن کار خوبیه ولی زمانی و به مقداری کمک کن که اگر پولت برنگشت یا دیر به دستت رسید اصلا عین خیالت هم نباشه. بتونی فراموشش کنی. اکر چنین دیدگاهی به کمک کردنت داری دستت هم درد نکنه وگرنه لطفا نکن.

    ایشونم گفت 40 تومن دارم ولی به چشمم میاد. اما 20 تومن رو می تونم بیخیال بشم و اسمشم نیارم.

    که البته پدرم هم رد کرد و اصلا کمک رو نپذیرفت با اینکه می دونم به شدت محتاجشه.

    اما چیزی که من این وسط در مورد خودم و قوانین فهمیدم این بود که با هر منطقی دستتو بکنی تو آتیش دستت میسوزه. این مثال استاده و من متوجه شدم که به عمق لایه های ذهنیم نفوذ کرده و خوشحالم بابتش.

    نور است و نور است و نور.

    الهی شکر…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 39 رای:
    • -
      سارا مرادی همت گفته:
      مدت عضویت: 1076 روز

      بنام الله مهربان و بخشنده

      سلام به روی ماهت سعیده جونم

      تحسینت می‌کنم عزیزم که اینقدر عالی قوانین و درک کردی و عمل میکنی آفرین

      خیلی ازت سپاسگزارم که مفهوم لیزر و علمی توضیح دادی ، خیلی بهتر فهمش کردم

      سعیده جون تحسینت می‌کنم که رشته فیزیک تحصیل کردی چون تمام جهان بر پایه فیزیکِ

      ‌چقدر شما بهتر مفاهیم مدار و انرژی رو درک میکنی عزیزم

      تحسینت می‌کنم که اینقدر توحیدی عمل کردی در مقابل شرایط ِ پدرت

      آفرین آفرین آفرین

      خدایا منم حمایت کن که توحیدی باشم در عمل نه جاهل و مشرک

      خیلی دوست دارم هر روز بر اساس قوانین عمل کنم

      خیلی دوست دارم در زمانهای بیشتری کنترل ذهن داشته باشم

      خیلی دوست دارم بیشتر عمل کنم

      سعیده عزیزم سپاسگزارتم که این کامنت زیبا رو نوشتی

      روی ماهت و میبوسم راستی عکس خانوادگی تون هم بینظیره

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
      • -
        سعيده رضايى گفته:
        مدت عضویت: 2027 روز

        سارا جانم سلام و ارادتی به بلندای پرواز کرج تا شهر محل سکونتت در هلند زیبا.

        چقدر خوشحالم کردی با پیام پر مهرت. متشکرم و برای خودت و دختر گلت آرزوی عشق جوشان، سلامتی بیکران و ثروت بی پایان دارم.

        فیزیک عشقه، عشق.

        کمتر رشته تحصیلیه که اینقدر مرتبط با جهان فرکانسی و قوانین کیهانی هست.

        خیلی خوشحالم که این رشته رو خوندم و توش یه مقدار آگاهی و اطلاعات دارم.

        ممنونم بابت تحسینهات و نگاه زیبابینت.

        آدم در چنین مواقعی که احساسات میتونه غلبه کنه و باعث فراموش کردن اصل و اساس قوانین جهان بشه، میتونه میزان تغییرات خودش رو متوجه بشه.

        الهی شکر که بعضی جاها سربلند از این امتحانها بیرون میام.

        برای خودم و شما و همه دوستان نازنینم دعا می کنم یکی یکی این آزمونها رو پاس بشیم و هردفعه قویتر و با ثبات قدم بیشتر به قوانین عمل کنیم.

        منم شما رو تحسین می کنم که همیشه تلاشت رو می کنی که در مسیر رشد و توسعه فردی باقی بمونی و همیشه خدا رو در اولویت زندگیت قرار میدی.

        من همیشه از کامنتهای قشنگ شما درس می گیرم و لذت می برم.

        در پناه لطف الله بدرخشی دوست خوبم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      شیما محسنی گفته:
      مدت عضویت: 3585 روز

      سلام به سعیده عزیز و دوست داشتنی و توحیدی ام ….

      سلام به خانواده عزیز چهار نفره تان که کیف میکنم از زیبایی های زندگی مشترکتون …. الحق که لایقش هستی بسبار زیاد ….نوش جانت …

      چقدر احساس نزدیکی دارم به شما دوست عزیزم و چقدر تحسین میکنم شما رو از تشببه سازی عملکرد تشکیل نور لیزر با اموزه های استاد …. واقعا قابل تحسین است و کلی من رو به فکر فرو برد … من که رشته ام و پایان نامه ام و کارم کلا لیزر است، هیچ وقت به این شکل اصلا بهش فکر نکرده بودم. مبارک باد این نوع تفکر در آموزه ها در شما، بانو سعیده جان …

      اون موقع که از اموزش هایت و ارتباطاتت بین نوجوان ها در مدرسه میگفتی …. که چقدر مشتاق شما هستند و چه ارتباط خوبی با ان ها گرفته بودی … چقدر تحسبن میکردم شما رو و خیلی کیف میکردم …. واقعا ارتباط گرفتن با نوجوان های این دوره، هنر خاصی میخواهد …. خیلی خیلی تواندمندی داری سعیده جان … میدونم که خودت هم میدونی و فقط گاهی فراموش میکنی …. همین توانایی خلق یک زندگی عاشقانه کنار فرزندانت و همسرت، کلی هنر است که در کامنت به اقا ابراهیم بیان کرده بودی ….. چقدر تحسبن کردم … به قول شما، ما خالق 100 درصد زندگی مان هستیم و اما ….. در بخش هایی خلا یا پاشنه اشیل داری داریم و این پاشنه آشیل هامون رو همیشه باید مراقبش باشیم ….و به قول استاد همیشه حواسمون بیشتر باید بهش باشه … مثل پاشنه اشیل من در مورد زندگی مشترک …

      مطمینم با ابن روش تفکر و تعمق در اموزه های استاد جان، به کجاها خواهی رسید و چه مدارهایی را طی کنی ….. و البته شما این قسمت عمل به اموزش ها رو تا به این جا خیلی خوب طی کردی که اصل کار است …. و اون چیزی نیست جز، کسب حال خوب در اکثر زمان های زندگی ….

      راستی قران جیبی ات مبارکت باشه که چه سعادتی است هدیه گرفتن از یه دوست عباسمنشی عالی، اون هم فاطمه بانو …. نوش جونت ….. لایقش بوده ای …..

      چند وقت پیش، عروسی دوست بسیار صمیمی ام بود که البته مجلس نگرفت و خونه اش دعوتم کرد…. کسی که من رو به این مکان معنوی معرفی کرد و همیشه دعاگویش هستم …. البته خودش الان دیگه تو سایت فعالیت نمیکنه …. و کلاس های دیگه ای میره …. اما دوست داشتم یه هدیه به عنوان یادگاری براش تهیه کنم …. نمی‌دونستم چی؟!! از وسایل خانه که اصلا حس میکردم ماشاا… خودش خیلی تهیه کرده …. اما تصمیم گرفتم کارت هدیه ای به همراه یک قران کوچک با حلد صورتی و برگ های رنگ و رنگ به عنوان یادگاری بهش هدیه بدم و در صفحه اولش نوشتم:

      بماند این کتاب آسمانی, یار همیشگی مان …

      البته میدونستم که اهل قران خواندن است …. هدیه ام به دل خودم خیلی نشست .. انشاا… اون هم خیلی خوشش اومده باشه ….

      سعیده جانم، خیلی تحسین میکنم شما رو از خیلی لحاظ ها…..و کلی درس داشته اید برام از عمل کردن هاتون به قانون. به امید حال و احوال بهتر در مدارهای بالاتر

      در پناه خودش

      شیما بانو

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
      • -
        سعيده رضايى گفته:
        مدت عضویت: 2027 روز

        سلام و عشق خدمت شیما بانوی نازنینم

        بازم منو با مهر و محبت خاص خودت خوشحال کردی و دریایی از انرژی مثبت به سمتم روانه کردی که امیدوارم بهتر از اون به سمت خودت برگرده.

        هدایت خداوند همیشه هست. به نسبتی که بتونیم پرده های حایل رو کنار بزنیم و فرکانسهاش رو دریافت کنیم، گاهی بصورت یه گفتگوی ذهنی میاد، گاهی از طریق تبدیل فیزیک به قوانین از راه میرسه، گلهی بصورت یک خواب خودش رو نشون میده، یا شاید یک جمله از یک فیلم یا کارتون انیمیشنی یا از هزاران طریق دیگه.

        ما باید بتونیم بیشتر و بیشتر وصل بشیم چون نیاز داریم. چون بدون این اتصال ما هیچی نیستیم.

        برات خیر فراوان در دنیا و آخرت آرزو می کنم. در روابطت، در کارت، در معنویت و ثروتت و در سلامتی روح و جسمت.

        ممنونم که نگاه زیبات رو بهم هدیه دادی و قلبمو روشن کردی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      سمانه جان صوفی گفته:
      مدت عضویت: 1926 روز

      سعیده مامانی

      سلام

      سلام دوستم

      دوست دارم اون الکترون هایی که گفتی من و تو باشیم و با هم تو یه مدار مشترک قرار بگیریم و همو ببینیم.

      جالبه که ندیده همو می‌شناسیم.

      چطور؟

      چون اینجا اون محیط دوستانه ای هست که بارها گپ زدیم، کامنتهای همو خوندیم، پاسخ نوشتیم و …

      به امید ملاقات در بهترین زمان و احساس.

      کیف کردم خوندم کامنتت رو.

      مرسی که انقدر خلاصه و مفید چکیده ی فایل و چکیده ای از اینکه تا آخر عمر باید روی چی کار کنیم نوشتی.

      بولدش میکنم تا یادم بمونه:

      1-مسئولیت پذیری!

      اینکه من بپذیرم هر آنچه در زندگی من رخ می دهد بر اساس پیش فرستاده های من و اعمال مکرر من بوده است و لاغیر.

      اینکه هیچوقت هیچ انتظاری از هیچ احدالناسی برای تغییر زندگی ام نداشته باشم و نه کسی را مقصر و نه کسی را مشوق و باعث موفقیت بدانم.

      2- باقی موندن در مسیر تمرکز بر زیباییها و تجسم خواسته بجای ناخواسته ها. شکرگزاری بابت داشته ها. و مسئولیت پذیری صددرصدی تمام جنبه های زندگیم. فقط از خدا طلب کمک کردن و شرک نورزیدن. بقول استاد توحید داشتن یعنی پذیرفتن مسئولیت تمام زندگی و طلب هدایت فقط از خدا، نه هیچکس دیگه.

      جالبه دیروز یه کامنت نوشتم تو فایل زیبایی ها و از چشم زخم نوشتم.

      و دقیقا به این قسمت که نوشتی توحید داشتن یعنی پذیرفتن مسئولیت تمام زندگی و طلب هدایت فقط از خدا، نه هیچکس دیگه اشاره کردم، خیلی خوشحال شدم که هدایت رو دریافت کردم و الان صحه گذاشته شد بهش.

      خیره ان شاالله…

      امروز 3 تایی فایل دستورالعمل خانه تکانی و فایل اول رو گوش دادیم.

      خدایا شکرت.

      میبوسمت و امید به دیدارِ از نزدیک.

      خدا حافظِ خودت و قند عسلِ تو دلت و ترانه جان و همسر محترمت باشه.

      فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

      الهی شکرت.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    فاطمه محمدزاده گفته:
    مدت عضویت: 901 روز

    به نام رب تنها فرمانروا

    سلام ودرود بی کران به استاد ومریم بانو وتمامی دوستان

    باز هم معجزه باز هم سوپرایز خدایا همه چی درست ودر زمان مناسب باز داره رخ میده

    خدایا نمیتونم شکر گزار تو نباشم با این همه نظم و دقت و درستی در زمان درست ودر مکان درست همه چی همیشه رخ میده

    مرسی مریم بانو با این سوپرایز به موقع ات

    خدایا مرسی

    واقعا اولین گام پذیرفتن خلق تمام اتفاقات زندگی است

    وقدرت ندادن به هیچ کس در زندگی است

    وقبول کنی کسی در خلق اتفاقات زندگی تو مقصر نیست

    استاد وقتی تو فایل هاتون از توحید میگید مو به تن آدم سیخ میشه از این همه توحید

    ممنون

    باشد رد پایی از من در این تاریخ تا پایان این دوره ی بی نظیر خانه تکانی ذهن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    مهیار ضیائی گفته:
    مدت عضویت: 3342 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته بی نظیر

    واقعا ممنونم از این خانه تکانی و گام به گام بی نظیر

    توی این سال ها که در سایت عباسمنش هستم و روی فایل ها و دوره ها کار می کنم انگار باید واقعا به این تکامل می رسیدم تا به این نتیجه برسم که مهم ترین کار من بندگی کردنه و مهم ترین و ریشه ای ترین موضوع در زندگی توحید و این از همه جا بهم گفته بشه که تو اگر روی توحید فقط کار کنی بقیه چیزها رو همه رو داری. یعنی اگر من روی ریشه کار کنم همه شاخ و برگ ها رو دارم.

    این جمله که ( کسی که بنده خوبی باشه بندگی خودش رو بکنه واسه خداوند خدا همه کاری براش می کنه) منطق محضه.

    این روزها که به قدرت توحید در تمام جنبه های زندگی پی بردم سوال هر روزه ام از خداوند اینه که می خوام به تو نزدیک تر شم. چی کار کنم که به تو نزدیک تر شم.

    و جواب این سوال از در و دیوار داره میاد از زمین و آسمان داره میاد و واقعا دارم می بینم که خدا فرمان رو گرفته و میگه بذار من میارمت سمت خودم و هر روز این حس خوب این شادی درونی و آرامش در زندگیم داره بیشتر میشه.

    من مهم ترین چیزی که تا به حال در زندگیم بهش دست پیدا کردم احساس خوشبختیه. البته سالهاست دارم با فایل های استاد زندگی می کنم. خیلی بالا و پایین رفتم خیلی توی در و دیوار رفتم خیلی جاها ول کردم ولی در کل توی مسیر موندم چون به حرف های استاد که حرف های خداست ایمان داشتم. هرچی بیشتر روی خودم کار کردم هرچی بیشتر عمل کردم بیشتر نتیجه گرفتم.

    نتیجه ای که الان به من آزادی زمانی و مکانی و مالی داده. کار مورد علاقه ام رو می کنم با یه لپ تاپ و درآمد مناسبی دارم و رابطه بی نظیر با همسرم و کلی داشته های دیگه که شمرده نمیشه. دغدغه های اساسی زندگی رو ندارم و تمرکزم روی رشد و پیشرفته و احساس خیلی خوبی دارم.

    این روز ها که تلاش کردم به خاطر این خوشبختی و آرامش سپاسگزارتر باشم دقیقا مثل خانم شایسته در فایل دستورالعمل گفتم خدایا تو دغدغه های من رو حل کردی حالا می خوام بیشتر پیشرفت کنم و خدا این دوره گام به گام رو برام فرستاد.

    حالا می خوام متعهد تمام تلاشم رو بکنم در این مسیر بمونم تا منم خداوندم رو اجابت کنم و به امید خدا در آخرین روز این دوره و مسیر زیبا از موفقیت ها و تغییراتم براتون بنویسم

    بسیار سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    سهراب سهرابی گفته:
    مدت عضویت: 1576 روز

    به نام خدا

    سلام استاد و خانم شایسته درود

    این فایل بی نظیر منو برد به روزهایی که تازه با استاد و سایت آشنا شده بودم ، فایل های دانلودی و بعد خرید دوره دوازده قدم که یه تحولی تو زندگی من ایجاد کرد قدم به قدم من رو ساخت من رو به سمتی هدایت کرد که همه چی برام راحت و آسون باشه تغیراتی درمن ایجاد شده که بعد ها هر دوره ای گرفتم ردپایی از دوازده قدم لابه لاش بود و بهتر درو میکردم و چقدر می‌فهمیدم

    ،امروز که استاد خانم شایسته درمورد یک دوره یک ماه برای پاک سازی ذهنی در مسیر آرزوها مون ترتیب دادن خوشحال و مسرور شدم ،

    من تو یک دو راهی بهتر بگم بین چند تا مسیر و حرکت کردن قرار دارم و هرکدوم مسائل خودشون رو دارند، خداوند منو خیلی دوست داشت که قبل از اینکه تصمیمی بگیرم من رو هدایت کرد تا حرف های خانم شایسته رو بشنوم و باهاش همراه باشم

    من یه زره تنبل شده بودم و تمام فکر و زکرم شده بود فکر کردن به مسئله ای که باید حلش کنم ، و اینجا هدایت خداوند اومد که فعلا استوپ کن دست نگه دار این دوره گام به گام رو شروع کن

    امروز سی و یک شهریور هزارو چهارصد و سه

    تهران توی یک باغ پراز دار و درخت تک تنها نشستم و فایل رو نگاه کردن نکته برداشتم ،

    و باز میگم دوره دوازده قدم یک معجون پراز آگاهی برای تمام عمرم هست، با اینکه من اوایل درک الانم رو نداشتم ولی شروع کردم و حالا تفکرم شده مثل استاد باید رو ایمانم و عمل کرده‌هام خیلی کار کنم خیلی واضحه برام کجاها ضعف دارم که باید روشون کار کنم

    تا فایل بعدی خدا یارو نگهدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: