live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)

1037 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1543 روز

    سلام به استاد عزیزم ومریم جانم

    خدایا شکرت برای مرور دوباره قانون

    مهمترین اصل قانون

    بدون استثناء خودم خالق 100درصد زندگیم هستم..

    افکار و باورها و کانون توجهم داره زندگی منو خلق می‌کنه..

    اگه من می‌خوام زندگیم مثل بقیه مردم نباشه.

    هر اتفاقی که می افته به ظاهر بد. در موردش با هیچ کسی صحبت نکنم و. واکنش گرا نباشم..

    قضاوت نکنم…

    خودم افکارمون مدیریت کنم و خودممممم زندگیم دلخواهم راخلق کنم..

    آگاهانه تلاش کنم ..و در شرایط نادلخواه توجهمو

    بزاری روی زیبایی های اطرافم و جهان طبق قانون

    من رو به سمت زیبایی ها بیشتر هدایت می‌کنه..

    اگه الهام میخوای زندگیت مثل بقیه مردم

    عادی و معمولی نباشه…

    ..باید کانون توجهات رو بزاری روی خواسته هات و ذهنت رو کنترل کنی و به موضوعات نا دلخواه توجه نکنی..

    .تا زندگی دلخواهت رو خلقش کنی و جهان ترو ببره به سمت زیبایی های بیشتر و رسیدن به خواسته ها…

    با ایمان وباور به خدا و شکرگزاری هر لحظه برای داشته هات و شاد بودن و احساس خوب..نتیجه اش میشه ثروت ونعمت و حال خوب بیشتررررو…..

    قانون چیز ساده هستش و تکراریه مثل قران‌.

    اما تکراریه که هر لحظه فراموش میشه اگه من تکرار وتمرین نداشته باشم..

    برای تثبیت ودرک بهتر قانون باید هرروز قانون رو برای خودم مرور کنم و عمل کنم به آگاهی هام

    تا بتونم به راحتی کنترل ذهن کنم و زندگی عالی رو برای خودم بسازم…

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  2. -
    n گفته:
    مدت عضویت: 1368 روز

    درود و خداقوت به استادان عزیزم جناب عباسمنش و خانم شایسته مهربان و دوسداشتنی،

    و درود به دوستان همگام من در پروژه‌ی خانه تکانی ذهن،

    یادمه سال 401 بود اگر اشتباه نکنم، مصادف با یک سری تجمعات در ایران که به دلیل فوت یکی از هموطنانمون صورت میگرفت،

    اون زمان مدام پیگیر رسانه بودم، ظهر که از کار برمیگشتم کل تایم استراحتم رو پیگیر میشدم ببینم اون روز چه اتفاقاتی افتاده، شب هم دقیقا همینطور، احساس همدردی میکردم، احساس میکردم حقی هست که باید من هم پا به خیابون بزارم برای گرفتنش، با اینکه من تابحال هیچ فعالیت سیاسی نداشتم بازهم اونروزها انقدر در مدار غم و خشم و ناراحتی بودم که دلم میخواست من هم کاری بکنم، و تفکرم درست شبیه سایر افرادی بود که در خیابان بودن، درسته که من هیچوقت همراه اونا به خیابان نرفتم ولی یکی دوبار کارهای دیگه‌ای مثل تراکت و اعلامیه و.. انجام دادم، درصورتی که نه کسی از من خواسته بود نه عضو جناح یا دسته‌ی خاصی بودم، نه من فقط یک نفر از مردمی عادی بودم با این تفکر، که حق گرفتنی‌ست، با این تفکر که ما مورد ظلم واقع شدیم ما قربانی هستیم، با این تفکر که ظالمی وجود داره که باید تقاص پس بده، و انتقامی هست که باید توسط یکی مثل ما گرفته بشه، با این تفکر که اگر اونها تغییر کنن زندگی ما بهتر میشه…

    یادمه آبانماه همون سال بود که یه شب توی اینستاگرام پیگیر همین مسائل بودم که متوجه لایو مشترک استاد عباسمنش با اقای عرشیانفر شدم، ازونجایی که از قبل به استاد علاقه داشتم و آشنایی قبلی داشتم بلافاصله وارد لایو شدم، ولی به چند دقیقه هم نکشید که خارج شدم،

    چون حرف‌هایی زده میشد که نمی‌فهمیدمش،

    یعنی چی که وطن چیه؟ وطن، وطنه، این وطن رو اگه من و امثال من نسازیم پس کی میسازه؟؟

    انگار من از یه سیاره‌ی دیگه بودم و شما و حرفاتون از یه سیاره دیگه، قبل از اون من یک سری فایل‌های شما درمورد خداوند رو گوش میدادم، ولی باورهای مناسبی نداشتم و عمیقاً به درکی از این مسائل نرسیده بودم،

    من اونشب از اون لایو اومدم بیرون و به ارسال فرکانسی که داخلش بودم ادامه دادم،

    شاید یک ماه بعدش، شایدم کمتر،

    ولی آذرماه بود

    که من و دوستم رو درست سرکوچه‌ی خونمون، اشتباهی به جای دونفر دیگه دستگیر کردن، و به فجیع ترین شکلی که تا به اونروز دیده بودم میخواستن ما رو ببرن، جوری که تا چندروز حتی فکر اون وضعیت عذاب من شده بود، و اینقدر برام دردناک بود که هنوزهم که هنوزه حتی برای خانوادم هم تعریف نکردم که چنین اتفاقی افتاده، ولی خدارو صدهزارمرتبه شکر که لطف خدا شامل حالمون شد و قبل از اینکه ما رو وارد مقرشون کنن کسی که اون دونفر رو دیده بود برای شناسایی ما اومد و وقتی من و دوستم رو دید تایید کرد که اونایی که دنبالش بودن ما نبودیم و به لطف خدا اوضاع بدتر نشد.

    اینا رو ننوشتم که حسو حال خودم و شما رو متمرکزکنم روی اتفاقات بد،

    اینا رو نوشتم که به خودم و دوستانی که این صحبتها رو میشنون بگم به خدا که اینحرف‌هایی که استاد میزنن طلاست، بخدا که راه رسیدن به خدا همینه، راه رسیدن به احساس ارامش همینه، راه رسیدن به همه حس‌های خوب و خوشبختی‌ِ بی حد و حصر همینه، اینه همون راهی که پیامبرها میرفتن، اینه راهی که خوشبختیِ حقیقی رو تضمین میکنه،

    اینا رو نوشتم که بگم،

    الان در مهر 403 ، فایلی در گوشیم ذخیره دارم و هرروز بهش گوش میدم، که فایل صوتی کامل صحبتهای استاد عباسمنش در همون لایو آبان 401 هست، و من ساعت‌ها بهش گوش میدم و میگم خدایاشکرتتتتت چقدررررر از فضای ذهنی که اونروزها درش بودم دورم، انگار که الان منِ امروز از یک سیاره‌ی دیگست و اون شخصیتی ازمن که در سال401 ازاون لایو اومد بیرون از یک سیاره‌ی دیگه،

    باورتون نمیشه حتی درک نمیکنم که چه طوررررر میتونستم خلاف اینحرف‌ها فکرکنم،

    چطور میتونستم اینقدر مشرک باشم به خداوند،

    چطور میتونستم اینقدر جاهل باشم،

    خدایاشکرتتتتت که نور راهم شدی،

    خدایا شکرتتتتتت که منو به مسیری آوردی که هر لحظه‌اش عشقه هرلحظه‌اش امیده هرلحظه‌اش آزادی و رهاییه از هرچیز و هرکسی غیره تو،

    خدایا شکرت …

    « الهی، هر که تو را شناخت و عَلَمِ مهرِ تو افراخت، هر چه غیر از تو بود بینداخت…

    آن کس که تو را شناخت جان را چه کند؟

    فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟

    دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی،

    دیوانهٔ تو هر دو جهان را چه کند… »

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  3. -
    مائده سازگار گفته:
    مدت عضویت: 683 روز

    به نام خدای فراوانی ها

    سلام به خانم شایسته ی دل انگیز

    وسلام‌به استاده جانم

    وسلام به هم دوره ای های عزیزم

    رد پای من در گام هشتم:

    «باهرمنطقی که دستمون رو بذاریم‌تو اتیش دستمون میسوزه»

    هربار که این جمله رو از استاد میشنوم یسری باور بدردنخور تو ذهنم فرومیریزن و جاباز میشه برای کلی باور درست و حسابی

    هربار که این جمله رو باخودم مرور میکنم ساز وکار جهان رو بیشتر درک میکنم که خداوند ازما میخوات به عقب برنگردیم

    میخوات باباورای محدود کننده ی اکثریت جامعه همسو نشیم

    میخوات فقط به پیشروی فکر کنیم

    من امروز راجب صفت «غفور» خداوند به یک چیز جدید رسیدم

    درمورد غفران وبخشش

    من همیشه وقتی میشنیدم که خداوند امادست که گناهای مارو ببخشه فکرمیکردم وقتی ما به سمت خدابرگردیم اون تمام گذشته ی مارو پاک میکنه

    ولی الان فهمیدم موضوع فقط بخشش نیست

    یعنی پاک کردن اون پاک کردنی نیست ک انگار هیچ گناهی نکردیم

    چون بهرحال خداهم همه چیز رو پاک کنه ما همه چیز فراموشمون نمیشه

    بازهی یادمون میاد و هی این گذشته سعی میکنه مارو برگردونه عقب

    پس موضوع بخشش گناهان از جانب خدا به معنای پاک کردن نیست چون پاک نمیشه

    خداوند بخشش اینجوریه ک همون تجربه ایی ک ماگناه یااشتباه میدونیم رو برامون تبدیل به اگاهی و فرصت میکنه

    درواقع پتانسیل رشده یک عمل اشتباه رو که حاصل باورهای اشتباه بوده،فعال میکنه ویک بازیه صددرصد باخت رو به بازی ایی تبدیل میکنه ک ما دراون احتمال برد داریم

    وقتی ما به سمت خدا برمیگردیم و ازش درخواست کمک‌میکنیم و کیخوایم ک بابخشیدن ما احساس گناه رو درما ازبین ببره کاری ک اون میکنه پاک کردن حافظه ی ما نیست بلکه اون بازی ایی ک ما ازش یک بازنده بیرون اومدیم وتمام شده رو دوباره به جریان میندازه اینبار بایک بازیکن جدید ک ماهستیم ک باورای جدیده درست داره و باورای درست صددرصد نتیجه ی خوب داره

    حالا این دیگه به مابستگی داره م اینبار چجوری بازی کنیم

    درواقع خدا،خدای فرصت هاست

    صفت غفوره خدارو اینطور برای خودم معنا کردم که انگار بم میگه:

    بنده جانم،باختی؟تحقیرت کردن؟شکست خوردی؟زمان از دست دادی؟اذیت شدی؟ناراحت شدی؟!پوکیدی؟!!

    خب اشکالی نداره.چیزخاصی نیست.نتیجه ی شرکه

    تو مشکل نداری

    تو ناتوان یا بدشانس یاادم بدی نیستی

    تو فقط قوانین منو بلد نبودی

    الان داری یاد میگیری

    چقد به صفت قدیر و غفور و رحیم کن اعتمادداری؟!

    چقدر من رو رزاق میدونی؟

    هرچقدر ک میگی رو باید درایمان و عمل نشون بدی

    وسوال اینجاست ک چجوری نشون بدم؟

    جواب میده؛با شناختن خودت

    شناختن درونت

    و اعتماد به توانایی هات

    باعزت نفس

    وقتی ک بشناسی خودبخود حرکت میکنی یعنی اصلا نمیتونی دگ سرجان بشینی

    من ایمانی میخوام باعث حرکتت بشه اونوقت نتایجت بامن

    خدا،خدای صددرصده

    با 99 درصد راضی نمیشه

    من اینو هرروز دارم بیشتر و بیشتر میفهمم

    ایراد هم از من نیست

    بانسیه بار اومدیم

    درحالیکه ک خدا خدای نقده

    خدابهم‌کمک‌کنه بتونم ذهنمو‌ثروتمند بار بیارم

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      Life time گفته:
      مدت عضویت: 1472 روز

      سلام مائده خانم

      کامنتتون رو خوندم

      و خوشحال شدم که دیدم مساله رو بادرکی درست احساس کرده و به متن درآوردید

      در عمل همین طوره.

      تک تک اون رخدادها که ما در اونها بافرکانسی پایین حضور داشتیم

      الان مجدد رخ میده ممکنه عینا مکان و آدمهاش و شکل اتفاقش همون نباشه اما شباهت داره و اینبار قراره تو اون رخداد که قبلا شرکت کردی در مداری پایینتر . بار دیگه در مدار جدیدت در اون شرکت کنی و این دفعه امتحان بشی تا خدا بداند (آیات 2 و 3 سوره عنکبوت)

      که این دفعه چه گونه این رخداد رو برای خودت ثبت میکنی چه نمره ای میگیری یک تیکی باید بخوره رو کارنامت تا بری بالاتر

      از خداوند درخواست میکنم به ما در تک تک امتحانات خودش یاری برسونه و قبولمون کنه

      سپاسگزارم باید کامنت پر محتواتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    سعیده گفته:
    مدت عضویت: 2222 روز

    استاد جانم ممنون از لایو فوق العادتون،استاد ناچارم بگم به خدا نمیشه نگفت، نمیدونم بعضی از مردم ما واقعا چرا انقد قدر نشناسی میکنن!!!؟؟؟؟ اصلا نمیفهمم چجوری فکر میکنن که انقد از کسانی که دست خدا شدن و امنیت این کشور رو حفظ کردن با این همه حجمه دشمن کینه دارن ؟؟؟واقعا کینه دارن که نمیشنون یعنی نمیخوان بشنون، نمیخوان درستی این انسان ها رو قبول کنن صداقتشونو فداکاریشونو، نیت خالص و پاکشونو ،باباااااا این بنده خداها ،سردار حاجی زاده ،سردار سلامی اینا اومدن آبروشونو حراج کردن سر این جریان ،اومدن آرزوی مرگ کردن

    به خاطر این اشتباه ….آمریکا رو زمین زدن با زدن پایگاه عین الاسد و… ولی میگن گردنمون از مو باریک تره هر مجازاتی تعیین کنید…آخه برید گوش کنید این صحبتها رو اگر واقعا به حق میخواید قضاوت کنید!!!!!من افتخار میکنم به وجود چنین دلاورمردانی در کشورم ،کجای دنیا شما دیدید اینطوری مسئولین نظامی یک کشور یه اشتباه اینچنینی رو به گردن بگیرن طوری که بگن همه ی تقصیرات گردن ما هست و هیچ کس دیگه نه دولت نه مسئولین دیگر مرتبط با این جریان کلا هیچ کس غیر از ما مقصر نیست

    و انقد تاکید کنن روی این قضیه که ما مقصریم، اشتباه از ما بوده فقط ، کی میاد این حرفو بزنه؟؟؟؟من که بمیرم هیچ وقت گردن نمیگیرم شماها رو نمیدونم چون من نمیخواستم آدم بکشم باباااااا کروز تشخیص داده شده میفهمیم یا نه ،اون شخص هم با چشمش که ندیده مسافر بریه، دستگاهها با اون حساسیت بالا تشخیص صد در صد کروز دادن ،کروز !!!متوجه هستیم یا نه،واقعا به قول استاد کی میتونه بگه که من بودم نمیزدم ؟؟؟!!!خب اصلا معلومه که میزدم چیزی که داره نشون میده کروز هست نزنم که کلی آدم نابود میشن مسئولیتش با منه،تازه جعبه سیاه هنوز باز نشده که حالا ببینیم عامل دیگه ای دخیل بوده یا نه و اینکه اصلا چرا کروز تشخیص داده شده مشکل کجا بوده که حالا این هم باید بررسی بشه، جنگ الکترونیکه دیگه و شاید خود امریکا موشک نزده ولی با این اختلالی که ایجاد کرده در سیستم و…که کروز تشخیص بده و….کاری کرده بدتر از زدن موشک و بمب ،همه چیز مشخصه ،سپاه هیچ پنهان کاری نکرده ،تازه همون ساعات اولیه گفتن که احتمال زیاد ما زدیم اشتباها، ولی بقیه مسئولین مرتبط و…اعلام نکردن چون باید بررسی ها انجام میشده که تازه هنوزم کامل نشده ،ولی باز دو روز بعدش اعلام کردن سریع و اینکه هوا فضای سپاه گفته بوده که پرواز ها متوقف بشه ولی توجه نکردن مسئولین مربوطه،با تمام این عوامل، سپاه تمام این مسایل و کوتاهی ها رو نادیده گرفت باز گفت مقصر ما هستیم بقیه گناهی ندارن،یعنی دیگه چقد از خود گذشتگی ؟؟؟حالا یه عده نمیخوان بپذیرن و باز حرف خودشونو میزنن مشکل خودشونه ،به خدا خیلییییییی ما ایرانی ها ناشکریم این بلاها به خاطر ناشکری ماست هیچ وقت بخاطر داشته هامون شاکر نبودیم همش توی کل زندگیمون حسرت زندگی بقیه رو خوردیم حالا در نگاه گسترده تر حسرت زندگی یه آدم و آزادی هاش توی آمریکا و اروپا و….

    برای اثبات محدودیت ها، لجبازی هم میکنیم با نظام کارایی میکنیم که محدودیتهامون بیشتر بشه که بگیم بببین اینا دارن چجوری آزادی ما رو میگیرن چه جوری رفتار میکنن، چجوری ما رو میکشن!!!! من خودمم کلی آرزو دارم که با این محدودیت ها شدنی نیست ولی خب این درسته که چشمم رو روی خوبی ها و نعمتهایی که خدا توی این کشور به من داده ببندم؟؟؟؟؟بابا یکم این فکرو افسارشو به دست بگیر به خدا ما قشنگی زیاد داریم توی این کشور ،به خدا نظام ما نظام درستیه اگه قدرشناس زحمات آدمایی که دارن به معنای واقعی خدمت میکنن به ما در این نظام باشیم.اینا دستان خداوند هستن برای ما چرا نمیبینیم؟؟؟؟؟؟

    برید بخونید مردم آمریکا ،سلبریتی های آمریکایی چجوری دارن دفاع میکنن از ما و نظام ما ،چجوری دارن تحسین میکنن این کار سرداران ما رو که با تمام وجودشون گردن گرفتن این خطای انسانی رو ،اونا فهمیدن ولی ما هنوز در خواب غفلتیم اصلا همین نگاهشونه که باعث شده شرایطشون انقد با ما متفاوت باشه،ما خودمون نمیخوایم بپذیریم که چه نعماتی داریم چه گوهرهای نابی داریم و قدر نمیدونیم، نمک نشناسی میکنیم.

    استادجانم بازم ممنون از لایوی که گذاشتید واقعا لازم بود، خدا شاهده من توی اینستا این چند روز همش میگشتم ببینم آدمای موفق که میشناسم آدمایی که واقعا زندگی متفاوتی دارن از ما حالا در حدی که اطلاع دارم نظرشون چیه،با اینکه خیلی تاثیرگذار هستن روی مردم ،فقط یه تسلیت گفته بودن همین ،بعضیا هم دعاکرده بودن به چه قشنگی آدم لذت میبرد به خدا کلا توی یه فضای دیگه بودن دعا کرده بودن برای آرامش برای صبوری برای همدلی برای دیدن زیبایی ها و شکر گزاری و….بعد گفتم بببین سعیده استاد چقد حرفاش درسته اینم نشونش ،این آدم به جای اعتراض و خشم و…بببین نگاهش چقد متفاوته چقد قشنگه به خدا خیلی حالم خوب شد وقتی دیدم آره هستن آدمایی که میتونن به قول استاد متفاوت از بقیه فکر کنن و نتایجشونم برای همین نگاهشونه،استاد خدا شاهده انقد از زمان شهادت سردار سلیمانی تا به امروز من از خدا نشانه های شگفت انگیز گرفتم که حد نداره ،آگاهی هایی بمن داد که اصلا فکرشم نمیکردم که درون چنین مسئله یا بحث یا خاطره و….بشه یه چنین آگاهی ارزشمندی رو استخراج کرد اونم خیلی واضح خیلی روشن، البته شاید برای کسی که با قانون آشنایی داشته باشه واضح باشه ،بیشترشم خدا به وسیله خود سردار سلیمانی به من نشون داد که شاید توی قسمت کامنتهای دوره دوازده قدم بعدا نوشتم ، استاد این نشونه ها همه اثبات صحبت های شما بود برای من

    خدایا شکرت شکرت به خاطر نعماتت به خاطر تضادهایی که پیش میاد برای ما، اینا همه خیره اگه متوجه باشیم اگه بصیرت داشته باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      مهدی سابقی نژاد✨🤍 گفته:
      مدت عضویت: 2123 روز

      سلام چقد جالب فکر می کنم من تو ی دنیای دیگه دارم زندگی می کنم دنیای من انسان های فوق العاده و شکرگزاری داره دنیای که هیچ کس قضاوت نمی کنن غیبت نمی کنن

      دنیای که جز خدا هیچکس قدرتی نداره?

      من بجای شما بودم کاری به هیچ کس نداشتم فقط رو باورهام کار می کردم

      حقیقتش سواد سیاسی ندارم

      جالبه بدونینین دلیل اینکه سریع دارم نتیجه میگیرم تو حاشیه نیستم

      شاد باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        سعیده گفته:
        مدت عضویت: 2222 روز

        سلام دوست عزیزم خیلی خوشحالم که شما خدا روشکر توی این فضا و توی چنین دنیایی نیستید،خدارو صدهزار مرتبه شکر?

        مسائل سیاسی مذهبی یکی از پاشنه های آشیله منه که کمتر از یک ماه هست که فهمیدم که انقدر سرسختم سر این نوع باورها وخیلی مقاومت ذهنم زیاده، اصلا فک نمیکردم تا این حد کنترل ذهنم توی این مسائل سخت باشه برام، دلیلشم خب بزرگ شدن در خانواده و کلا خاندانی هست که دغدغه ی اصلی زندگیشون این مسائل بوده و هست،توی چنین جوی خیلی سخته کنترل ذهن،شما خب باورهاتون در این زمینه مشکل نداره راحت تونستید با این جو جامعه در این شرایط کنار بیاید خداروشکر، ولی خب فشار ذهنی روی من واقعا زیاده مخصوصا توی این چند روز ،فک کنم زمان زیادی لازم دارم برای تغییر ،فعلا تونستم حس کینه ای که قبلا داشتم رو خیلی خیلی خیلی کم کنم اگه مثل قبلم بودم اصلا این رفتار خونسردانه ی استاد رو نمیتونستم بپذیرم? با اینکه استاد نظرشون خلاف عقیده من هم نبود ولی خب سرسختانه هم نبود چون ایشون طبق قانون دارن پیش میرن ،اگر مثل قبلم بودم کلا قاطی میکردم و قضاوت پشت قضاوت و…?خداروشکر خیلی از قبل بهتر شدم ?نگاه خصمانه ای که به دولت فعلی داشتم که خدامیدونه من بعضی وقتا انقد حرص میخوردم که معده درد و سردرد و طپش قلب میگرفتم ولی الان خداروصدهزار مرتبه شکر این حس در این مورد رفع شده حتی در مورد آمریکا ،ترامپ اون حس کینه که قبلا داشتم رو ندارم، این تغییر باعث شده که اطرافیان نگاهشون به من عوض بشه تقریبا ولی خب دارم سعی میکنم که عکس العمل نشون ندم و آروم باشم،نمیدونم امیدوارم که چند ماهه دیگه بیام و نوشته ی خودمو دوباره بخونمو بگم خداروشکر چقد الان نگاهم عوض شده،گرچه الان هنوز نمیدونم تا چه حدی باید تغییر بدم طرز فکرمو و اینکه کجاها باورم مشکل داره ولی همین که الان هنوز حالم عالی نشده یعنی باید کار کنم روی خودم خیلی ،قبل از این جریانات حس و حالم خیلی عالی شده بود مخصوصا با دوره دوازده قدم ولی سر این قضیه نتونستم، مقاومتهای ذهنم خیلی خیلی زیاده،هدایت خواستم از خدای خودم و نشونه ها داره میاد و هدایت میشم مطمئنم?

        خیلی ممنونم از تذکرتون،ان شاالله که بتونم اونطور که باید در این زمینه باورهامو درست کنم ،بازم ممنون ان شاالله که همیشه شاد باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    معصومه عبیری گفته:
    مدت عضویت: 2266 روز

    سلام و درود فراوان به استاد عشق و به مریم بانوی عزیزم و همه دوستان نازنینم..

    روز۵۶ از تحول زندگی من..

    استاد چقدر این لایو رو همون موقع که گذاشتید من بهش نیاز داشتم. به شدت هم نیاز داشتم..یادمه همون موقع سقوط هواپیما من به شدت همراه شده بودم با اون جریان و چقدررر ابراز همدردی میکردم و کلی هم گریه و ناراحتی..و وقتی این لایو رو دیدم توی اینستا واقعا معجزه کرد برام.. باورم نمیشه چقدر آروم شدم چقدر حالم بهتر شد…واقعا ازتون سپاسگزارم استاد عزیزم.🌺🌺

    با تک تک کلماتتون توی این لایو عشق کردم. عاالی بودن..👌🏻💖

    واقعا جمله شرایط حساس کنونی همیشه هست…. همیشه. و ما هستیم که باید جور دیگه ای فکر کنیم. اگه داریم مثل کلیت جامعه فکر میکنیم مطمئنا مثل اون کلیت هم نتیجه میگیریم.👌🏻

    آدمها به صورت ناخودآگاه منتظرن یه اتفاقی بیفته و بشینن در موردش صحبت کنن و انگار یه جریانی میاد و اونا رو با خودشون می بره.

    اگه ما بدونیم که افکارمون وکانون توجهمون هست که داره زندگیمون رو رقم میزنه، اونوقت نمی‌پذیریم که با جریانات همراه بشیم و مثل برگی باشیم در طوفان و این طوفان باشه که تصمیم بگیره ما رو کجا ببره.

    کل حرف اینه که اصلاً طوفانی در کار نیست که ما رو با خودش ببره. ما هستیم که جریانات رو خلق میکنیم. ما هر کدوممون جریان زندگی خودمون رو خلق میکنیم.✔️✔️

    و توی همه جریانات و اتفاقات یه عده کمی هم هستن که نتایجشون متفاوته تو همون شرایط. چون تونستن آگاهانه یا ناآگاهانه کانون توجهشون رو کنترل کنن.

    تفکر اشتباه از اونجا شروع میشه که من قدرتی برای خلق زندگیم ندارم.

    کاری که باید انجام داد اینه که کانون توجهمون رو کنترل کنیم. کار راحتی نیست ولی امکان پذیره و هر چه بیشتر تمرین کنیم ، قویتر میشیم. و باید ایمان و باور داشته باشیم که افکارمون هست که زندگیمونو رقم میزنه.✔️✔️

    اینکه ما چطور میتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم، راههای مختلفی وجود داره و هر کسی باید بتونه یه راهی پیدا کنه…

    مثلاً اگه از جریانی از اتفاقی از افرادی ناراحتیم، میتونیم خودمون رو به جای اونا بذاریم و بگیم اگه من جای اون فرد بودم آیا این اشتباه رو نمی‌کردم؟

    همه ماها که به راحتی قضاوت میکنیم ، بارها اشتباه کردیم تو مسائل مختلف.

    در همه موارد میشه جوری فکر کنیم که ذهنمون رو کنترل کنیم. و کل بازی همینه.👌🏻👌🏻

    هر کسی تو زندگیش به هر موفقیتی رسیده، تونسته ذهنش رو کنترل کنه و نتایج بزرگ رو خلق کنه برای خودش

    هر بار یه داستان و جریانی هست و آدمها هم یه برچسب روشنفکری به خودشون میزنن که من دلسوزم و نمیتونم ساکت بشینم…

    استاد این قسمت از صحبتاتون واقعا برای من تاثیرگذار بود. من دقیقا جزو این دسته بودم و چقدر هم افتخار میکردم که روشنفکرم و دلسوز مردم و جامعه… اتفاقا چند روزی هم هست که دوباره همه وارد جریاناتی شدن و نه به گرانی و گرانی مرغ و فلان.. ولی من هیچ مشارکتی نکردم. در حالیکه اگه قبلاً بود حتما همراه میشدم با این جریانات…

    و استاد چقدررر عالی و زیبا گفتین که مهم نیست با چه دلیل و منطقی ، اگر که به چیزی توجه میکنیم که نمی‌خوایم توی زندگیمون اتفاق بیفته، داریم با دست خودمون همون شرایط رو وارد زندگیمون میکنیم. و اصلااااا مهم نیست چقدر دلیل قانع کننده ای برای اون کار داریم.

    مثل این میمونه که دستمون رو بکنیم تو آتیش و دستمون بسوزه. اصلااا مهم نیست منطقش و دلیلش چیه..با هر منطقی این کارو بکنیم دستمون میسوزه.

    عاااالی بود استاد. فوق العاده بود✔️

    من عاشق مثال هایی هستم که میزنید. چقدر ملموس، چقدر واضح. و مطمئنم که خداوند بر زبانتون میاره این حرف ها و مثالهای زیبا رو تا ما بهتر متوجه بشیم.

    اگه مملکت رو دوست نداری، توجهت رو بذار روی زیبایی های اطرافت. و هدایت میشی به جاهایی که زیباتره.

    با مقاومت کردن با مرگ بر فلانی گفتن شرایط عوض نمیشه.👌🏻👌🏻✔️

    واقعا باید این جملات رو با طلا نوشت. استاد با تمام پوست و استخوان درک میکنم و واقعا دارم میبینم که قانون داره همه جا درست کار می‌کنه و واضح خودش رو نشون میده و اگه کسی نمی‌بینه از نابینایی خودشه.

    اگه بریم تو فضای درگیر شدن و مقاومت و بحث کردن و به چیزی توجه کنی که نمیخوای، داری اونو به زندگیت دعوت میکنی.✔️

    شرایط خوب نیست؟ آگاهانه سعی کن به اون شرایط ناجالب توجه نکنی و توجه کنی به شرایط جالب. اون وقت جهان بدون ترررردید، بدون شک وقتی از لحاظ فرکانسی مثل بقیه فکر نمیکنی، از لحاظ فیزیکی هم مثل بقیه مردم توی اون فضایی که اونا هستن، نخواهید بود.

    همه اشتباه میکنن.. اگه کسی میگه من اشتباه نمیکنم معلومه نه خودش رو میشناسه و نه قوانین جهان رو.

    استاد مثال کشتی تایتانیک عالی بود خیلی خیلی بهتر متوجه شدم..ولی مطمینم اگه بعداً دوباره بیام گوش بدم باز بهتر متوجهش میشم..

    واقعا اشتباه جزو قوانین جهان هست و تا این اشتباهات نباشن، جهان چطور پیشرفت کنه؟ تمام پیشرفت های بشر به خاطر همین اشتباهات بوده.👌🏻✔️

    و ما به جای اینکه بگیم این اشتباه کرده، اون اشتباه کرده و تمرکزمون رو بذاریم روی اشتباهات، بگیم ما که جای اونا نیستیم و بیایم تمرکزمون رو بذاریم روی زیبایی ها روی قشنگی ها و اون وقت یه اتفاق جالب میفته…😍🏞️

    وقتی مثل بقیه فکر نمیکنیم، مسیرمون از بقیه جدا میشه و نتایجمون هم متفاوت میشه..✔️✔️

    استاد چقدر لذت بردم از این جملتون😍😍👌🏻 که گفتین اصلااا نگران نیستین که کسی حرفای منو قبول کنه یا نه..چون مطمئنم این نوع نگاه، نگاهیه که باعث خوشبختی میشه.😍🌳🌳

    عاااشقتم استاد. بی نهایت عاشقتم بابت این آگاهی ها بابت این اطمینان قلبی که تو وجود من ایجاد کردین 💖🌺🌺🌺🌺

    و وقتی ما از چیزی مطمئنیم واقعا نیازی نمی‌بینیم که ثابت کنیم به کسی. باید بذاریم تا اون مسیرش رو بره و خودش به نتیجه میرسه.✔️✔️

    اگه اصل کارکرد جهان رو بدونیم خییلی راحت تر میتونیم خودمون رو تطبیق بدیم با قوانین جهان.

    بخداااا قسم مهم نیس اصلا شرایطمون چطوریه.. اگه افکار و باورهامون تغییر کنه، هدایت میشیم به جاهای خوب و آروم.😍✔️✔️

    استاد چه مثال زیبایی زدین که تو همون کشور و ایالت فوق العاده هم آدمهای غرغرو و منفی هستن حتما..ولی شما باهاشون برخورد نکردین.👌🏻👌🏻

    هر وقت ما بخواهیم به کسی ضربه بزنیم، به خودمون ضربه می‌زنیم اول. اگه چیزی ما رو ناراحت می‌کنه سعی کنیم به جای انتقام, توجهمون رو از روش برداریم..

    و به جای اینکه توجهمون به اتفاقات و جریانات بد باشه و بدونیم که این اتفاقات تموم نشدنی هستن تا وقتی که ما توجهمون به اونا باشه، بیایم کاری کنیم که اتفاقات خوب ،خبرای خوب و زیبایی ها تو زندگی مون تموم نشدنی باشه.. 🌄🏞️🌻🌳

    عاشقتم استاد و مریم نازنینم..

    واقعا نمی‌دونم چطوری سپاسگزاری کنم بابت وجود ارزشمندتون..خیلی دوستون دارم و براتون آرزوی سلامتی آرامش و سعادت میکنم از خداوند بزرگ.💖💖💖🌺🌺🌺

    ممنونم ممنووونم💐💐💐💐💐

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  6. -
    Princess Ela گفته:
    مدت عضویت: 2425 روز

    به نام یگانه نوازنده ی گیتار عشق…

    به نام یگانه هدایتگر…

    به نام خالق یکتا…که مرا مانند خودش یکتا افرید…

    سلاممممم به روی ماه و پر نشاط استاد عزیزم

    سلام به مریم نازنینمممم بانوی زیبایی ها

    و سلام به مایک دوست داشتنی ام

    زیبایی و بی نهایت بودن

    هدایت را چه بگویم…واقعا با چه کلماتی

    با چه جملاتی میتوان توضیح داد این همه زیبایی رو این همه فراوانی رو این همه هم زمانی رو این همه در زمان مناسب و در مکان مناسب رو

    چقدررررررررر قانون جهان زیباست

    چقدر شگفت انگیزاست

    خدایاشکرت هزاران بارشکرت که درک این اگاهی رو برایم بیشتر و بیشتر میکنی

    خدایاشکرت که منو به مسیر دستان زیباییت هدایت کردی دستانی که چقدرررررررر فوق العاده تک تک زندگیشو متعهد بود به خودش که عمل کنه و اجرا کنه انچه که تو بهش یاد دادی

    تو مرا به سمت هدایت شوندگانت هدایت کردی خداوندم به مسیر بهترین و تنهاترین الگوی دنیا به سمت استاد یکتاپرستی که روح و جسمش را تنها به تو سپرد و پای در راه نهاد و اکنون نتایج اوست که با ما سخن میگوید.عاشقتونممممم استاد نازنینمممم چقدرررر نگاهتون پر از الله و پراز قدرت خداوند است…عاشق این قدرت و محکم بودن و توکلتون در نگاهتون هستم….چقدر شکر این را به جا بیارممممممممم خدایاشکرت هزاران بارشکرت

    به والله نمیدونم چطور احساسمو بیان کنم…بعضی وقتا کلمات کفایت نمیکند…

    خدای یکتای من

    شکرت…شکرت که اینقد زیبا قدرتی درونمون نهادی که فقط منم که میتونم جهان خودمک خلق کنم….منم میتونم متفاوت فکر کنم و عمل کنم و اگه اینو باور داشته باشم که خودم خالق ثانیه ثانیه فرکانس هایی هستم که به جهان ارسال میکنم,,, روحم دیِگه اجازه نمیده به سمت چیزای منفی برم جهان دیگه نمیذاره به سمت به سمت چیزهایی برم که حس خوبی بهم نمیده….خدایاشکرت

    هزاران بارشکرت

    سپاسگذارم استاد عزیزتر از جانم

    برای اینقدر اگاهی ها و درک زیبایی که بهمون یاد میدین و یادمون میدین که چقدرررررر زیبا میتونیم ذهنمون کنترل کنیم

    چقدر زیبا هزاران راه است برای عالی کنترل کردن ذهنمون

    خدایاشکرت..ِهر لحظه به لحظه به بهترین شکل هدایتمون میکنی

    تک تکمون رو خدای بی همتایم

    دقیقاااااا استاد عزیزتر از جانم

    دقیقا چقدر فوق العاده گفتین که اگه از لحظا فرکانسی

    از لحاظ فکری اگه روی خودمون کار کنیم

    اگه تلاش کنیم برای کنترل ذهنمون اگه با عشق با تمام وجودمون با تمام لذتمون با تمام حس خوبمون تمرکزمون روی زیبایی ها روی فراوانی ها روی بی نهایت حس های زیبای بی نهایت جهان باشه

    وقتی فکرت اینجوری عوض بشه

    نسبت به مدارت مکانتم عوض میشه

    نسبت به تغییر فرکانست مکانتم تغییر میکنه

    چون دیگه مدارت رفته بالاتر

    اون مکان قبلی مس میزنه تورو

    جهان اجازه نمیده اونجا بمونی و میبینی در اخر خود به خود

    به صورت کاملا هدایتی و حمایتی الله

    هدایت شدی به شهری که حتی خودت درخواستشو دادی…

    اره استاد عزیزم

    واقعا قانون زیبای خداوند بی نهایت راحت و سادس

    و قاعده ی پیچیده ای نداره

    ماییم که بعضی وقتا یه کوچولو سختش میکنیم و پیچیده

    وگرنه اینقدررررررررررر راحت و بی نهایت اسون و ساده است که خدا خودش میکنه تو کتاب زیبایش

    اگر فکر کنند…اگر تعقل کنند اگر کشف کنند

    خدایاشکرت که قدرت این کشفو

    قدرت این خلق کردن جهان خودمون در دستان قدرتمندم

    در دستان خدایی ام گذاشتی که منم میتوانم دستانی از دستان تو بروی زمین زیبایت باشمِ

    مثل استاد نازنینمممممم که این توکلش از اول مسیر

    از اول راه که قدم گذاشت و چیزی نپرسید و باورش فرکانس خالصشون ایمان پاکشون هر لحظه هدایتشون میکرد

    به ندای درونشون هر ثانیه ثانیه گوش دادن و الگویی شدن که اونقدر خالص که حتی از چشمانشون این توحید میباره….من بی نهایت این فرکانس زیبارو دریافت میکنم

    خدایاشکرت که اینقدر زیبا این اگاهی هارو دریافت میکنم و هر لحظه بیشتر و بیشتر و بیشتر میشه به اگاهی هام به درکم به درک عمیق ترم به این قانون ثابت خداوند

    به نحوه ی استفاده ی زیباش

    هر روز عالی ترین اگاهی هارو از تک تک دوستان نازنینم یاد میگیرم و عاشق این معلمان عزیزم هستم که همشان دستان خداوندم هستن

    عاشق مریم عزیزدلم هستم

    عاشقتتتتمممم زیبابانوی زیبایی ها

    که با عشق با اشتیاق

    با شور و ذوق و اون عشق خداوندیش یه جهانی رو برامون به نمایش گذاشت و اگه مصمم بودن و استقامت بانوی زیبایی ها نبود…سفر شگفت انگیزمون هیچوقت اینقد نتایج به عمل نمیاورد. هیچ شروع نمیشد

    چرا که فقط مریم نازنینم به رسالتی که خداوندم در گوشش زمزمه کرد

    بله گفت و قدم برداشت و به بهرین شکل هدایت شد…

    خدایاشکرت

    هزاران بارشکرت

    اره خداجونم هر لحظه هدایتم میکنیگهر لحظه بهم میگی که منم میتونم و دارم مسیراین زیبایی رو مسیر بهترین بهترین رو

    این مسیرشگفت انگیزمون همسفر وهمسیر استاد عزیزمون دارم میرم و طی میکنم

    خدایاشکرت

    هزاران بارشکرت برای این همه زیبایی و فراوانی

    عاشقققققققق اینجا نوشتنم

    عاشق اینم که

    بنویسم

    و برای خودم ثبتش کنم که ببین الهام جونم

    میبینی قشنگم چقدر زیبا هر روز داری پیشرفت میکنی داری تغییر میکنی عاشقتم من??

    عین یه چکاپ فرکانسی میمونه…تغییراتی که بعضی وقتا شاید یادم بره که چقدرررررر زیباااا تغییر کردم وچقدر زیبا نتایج گرفتم که سپاسگذارتر باشم

    که قلبمو برای دریافت بی نهایت ها برای دریافت ثروت ها و فراوانی ها عالی ترین فرکانس هاباز کنم

    با احساس خوبم در هر لحظه قلبمو باز میکنم…

    خدایاشکرتتتتتت

    شکرت که هدایتم کردی به سمت خونه ی بهشتی که همیشه آرزوشو داشتم….خونه ی محشری که وقتی مینویسم انچنان ارامشی انچنان سبکی بهم میده که اینقدررر

    پر از اگاهی های نابه

    هر نقطه به نقطه و جای به جایش

    خدایاشکرت

    که یاد دادی که من به هیچکسی کاری نداشته باشمو و فقط جهان خودمو بسازم که اگه بهترین شکل بسازم

    و فقط تمرکزم رو کارکردن رو خودم باشه

    جهان خود به خود همه چیزو به نفع من تموم میکنه…چون من فرکانسم درست و صحیح و در مدار درستی هستم

    من عاشقتونمممممممم استاد نازنینم

    عاشق اون کلاه قرمزتون که عاشق رنگ قرمزید????????

    برای این همه زیبایی ها سپاسگذارم استاد عزیزم بی نهایت سپاسگذارممممممممم عشق دل ما مریم عزیزم

    واییییییییی چقدر زیبا و فوق العاده بود اسمون محشر امریکای عزیز????

    عاشقتونمممممممم استاد جانم

    در پناه الله یکتا همیشه ی همیشه شاد و ثروتمند و سعادتمند و شادترین و شاد ترین باشین

    چرخ زندگیتون همیشه روان??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  7. -
    بهار بختیاری گفته:
    مدت عضویت: 1689 روز

    به نام خدایی که هر لحظه معجزه و شادی را وارد زندگی من میکند و به رسم خدایی اش از بی نهایت طریق

    استاد عزیزم سلام

    خانم شایسته ی زیبا سیرت و زیبا صورتم سلام

    سلام به تو هم پروژه ای عزیزم

    هشتمین گام

    دوست دارم قبل از هر چیز خودم و تو را تحسین کنم برای این هشت روز

    و من مطمینم تعهدی که ما را هشت روز تا به اینجا آورده است، برایمان معجزه رقم میزند.

    مگر میشود متعهد بود و نتیجه‌ای شبیه افراد غیر متعهد گرفت؟

    این همان صحبت های استاد است.

    اگر نتایج متفاوت میخواهی باید متفاوت عمل کنی.

    من با حضورم در این سایت نتایج فراوانی بدست آوردم.

    از یک آدم کارمند تبدیل به یک کارآفرین شدم که آبان حرفی برای گفتن دارم.

    و همه ی اینها از یک تعهد غیر قابل مذاکره آمد.

    من حرف های استاد را همان وحی منزل در نظر گرفتم.

    و امروز بعد از نزدیک به 1400 روز به جرات میگویم روزی نبوده که به این آگاهی ها فکر نکنم، فکر چیه؟ هر روز از خودم میپرسم:« امروز چطور میتوانم این آگاهی را به کار ببرم؟»

    و هر روز هر قدر کوتاه و کوچک هم شده این آگاهی را استفاده میکنم و مهم تر از آن عمل میکنم.

    عملگرایی ام را تحسین میکنم.

    همین هشت روز همراهی یک پروژه، تعهد و عملگرایی میخواهد که خدا را شکر ما داریم.

    پس منطقی است نتایج معجزه وار در زندگی داشته باشیم.

    منطقی است آسان شدن برای آسانی ها

    من آماده ی ادامه ی راه هستم

    من آماده ی جدا شدن از بدنه و پیوستن به موفق ها، ثروتمندها و خوشبخت ترین ها هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
    • -
      عاطفه خواجه گفته:
      مدت عضویت: 1792 روز

      سلام بر متعهد ترین بهار دنیا

      دو سه روزه که دارم کامنت های شما رو مطالعه میکنم و توی دلم تحسینتون میکنم گفتم بیام به خودتون هم بگم که چقدر عالی هستین، چقدر لذت می برم از عمل کردنتون به قانون، چقدر کیف میکنم نتایجتون رو میخونم. به وضوح تغییر مدارتون حتی توی کامنت هاتون هم مشخصه‌. بهار جان چند روزه میخوام به صورت تمرکزی روی عزت نفس کار کنم، فعلا چون دارم روی 12 قدم کار میکنم و اخر همین ماه به لطف خدا و ان‌شاالله قدم 12 رو میخرم و تموم میکنم برای همین نمیخوام در این لحظه عزت نفس رو بخرم ولی پاشنه آشیلم رو پیدا کردم و اون عزت نفس و البته ایراد توی باورهای احساس لیاقته، در تلاشم که بهتر و بهترش کنم و هر روز یک قدم هم که شده برای بهبود باورهای مربوط به این دو مورد بردارم اما ازونجایی که از کامنت های شما بودی عزت نفس و احساس لیاقت بالا به مشامم میرسه خواستم ازتون راهنمایی بخوام در این زمینه. احساسم گفت از شما کمک بگیرم تا ان‌شاالله از زبان شما هدایت خدا رو دریافت کنم. یکم سردرگم و گیجم دنبال یک برنامه ای هستم برای کار کردن روی این دوموردی که گفتم‌. دلم میخواد بگین خودتون چکار کردین، چطوری کار کردین و یا هرچیزی که فکر میکنید الان میتونه راهگشای من باشه. ممنونم و بهترین ها رو براتون ارزو میکنم. به امید دیدار

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        بهار بختیاری گفته:
        مدت عضویت: 1689 روز

        عاطفه ی عزیزم

        سلام

        ممنونم برای لطفی که نسبت به من داشتی و چقدر از کلمات برای ابراز احساسات زیبایت قشنگ استفاده میکنید.

        عاطفه جان، من قبل از آشنایی با استاد خودم را با اعتماد به نفس می‌دانستم و واقعا هم به نوبه خودم بودم. از هر چیزی نمی‌ترسیدم و می‌دانستم که به راحتی از پس خودم بر میایم.

        با این تفاسیر یکی از بهترین اقداماتم شرکت در دوره ی عزت نفس استادم بود و تیر خلاص عزت نفس با دوره‌ی احساس لیاقت به شلیک در آمد.

        اما دو نکته را به خودم یادآوری میکنم، اول اینکه ساختن عزت نفس یک مسیر تکاملی است. مثل یک سفر از تهران به کیش است آن هم با ماشین. سفری که شرط سفر، لذت بردن از تمام مسیر است. چه مسیر هموار بود و چه ناهموار باید لذت ببری و دومیش: تعهد به انجام تمرینات مخفی و نامخفی این دو دوره است.

        به وضوح به خاطر دارم که بعد از انجام تمرینات دوره ی عزت نفس، موفقیت های من تصاعدی افزایش یافت.

        از دوازده قدم عزیز لذت ببر و حتما این دو دوره ی ارزشمند را به خودت هدیه بده.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2624 روز

    سلام.

    سوالات و جواب ها:

    💥 ۱)در مورد شرایط حساس کنونی توضیح بدید؟

    این شرایط همیشه بوده و هست.ما هستیم ک باید فکرمون متغیر باشه و بتونیم جوره دگ ای فکر کنیم و ذهن زو کنترل کنیم و متفاوت از کلیت جامعه فکر کنیم تا نتیجه متفاوتی بگیریم و افکارمون رو طوری جهت دهی کنیم ک به احساس بهتری برسیم.وما قرار نیست هر اتفاقی میوفته و هر موجی میاد خودمون رو بندازیم توش ک مارو با خودش ببره ک..

    ادمها به صورت ناخوداگاه منتظرن یه انتفاقی بیوفته یه بهانه ای داشته باشن ک چرت و پرت بگن..و من باید واقعیت رو خلقدکنم نه این که واقعیت دیگران من رو خلق کنه.

    و قاعدش اینه ک میخوایم زندگیمون رو جریانات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و فلان و بهمان بسازن یا اینکه ک ما خودمون یه مسیری رو ایجاد میکنیم؟

    و اگر من مثل بقیه مردم فکر میکنم و عمل میکنم و واکنش میدم و کمپین راه میندازم و فلان و بهمان من هم چیزی بیش از اونها خلق نمیکنم…

    اقاااااا مهم نیست با چه منطق محکمی داری خودتو قاطی این جریانات میکنی اگر واردش شی تو هم الوده میشی چه بخوای چ نخوای..

    دستتو با هر منطقی بکنی تو اتیش دستت میسوزه..و با هر منطقی از اوضاع کشور بنالی و شکایت کنی و بری توی این جریانات الودش میشی و ادعای روشن فکریم نکن ک من دلسووووووززززز حادثه دیدگاااان هستممم نه اگه خیلی ادعات میاد برو مشکلو حل کن به جای چرت و پرت گفتن بشین بزرگ فکر کن و ایده بده و حل مسئله کن..

    با مقاومت کردن با بحث و انتقاد و جدل کردن و فحش دادن به دولت و فلان و اینا خودت الوده میشی…

    هر بحثی ک میخواد باشه..حتی تو فک و فامیلت..

    شرایطو دوس نداری؟ بحث نکن جدل نکن به زیبایی های اطرافت توجه کن و وقتی ک از لحاظ فرکانسی مثل بقیه فکر نمیکنی از لحاظ فیزیکی بدون شک و تردید جدا میشی از اون جامعه

    تمام پیشرفت های بشر بر پایه حل مسئله بوده و فیدبک گرفتن از اشتباهات و نقص ها بوده..

    مهم نیست الان شرایطتتون چیه وقتی ک از لحاظ باوری و فرکانسسی تغییر میکنید جهان جابه جاتون میکنه اگر ترس هاتون رو بشناسید..و دگ اون ادمای دری وری و دربو داغون قبلی اطزافتون کمتر و کمتر میشن..

    ………………………………

    💥۲)دوره قرانی چیه ؟

    همون دوره دوازده قدمه ک برای شروع تعییرات وسیع ازین دوره شروع کنید..

    ……………………………

    💥۳) در مورد انتقام گرفتن توضیح بدید؟

    هر وقت بخوایم به کسی ضربه بزنیم در واقع به خودمون ضربه میزنیم و خیلی موقع ها نمیتونیم به اون طرف ضربه ای بزنیم بلکه خودمون آسیب میبینیم..چون ک نمیتونی سرنوشت کسیو تغییر بدی ..با کینه و حسد و انتقام خودت الوده میشی و ضربه میخوری..

    …………………………………………..

    💥۴)در مورد تمساح دریاچه چی شدش؟

    یه اسنایپر خفن اوردیم زدیم محوش کردیم اصن پودر شد بدبخت بیچاره..😂😂😂😂( البته تو این لایو توضیح داده نشده)

    …………………………………………….

    💥۵) بهترین کتابی ک خوندید؟

    وقتی ک شما خودتون تغییر میکنید اصن چیزی به نام بهترین وجود نداره .وقتی ک شما توی مسیر درست حرکت میکنی توی هر زمانی ک نیاز داشته باشید به هر اگاهی ک شمارو به یک مرحله بالاتر ببره خدا توی مسیرتون میاره و بعد شما ازون استفاده میکنید و بعد جهش میکنید واقعا و بعد میگید این بهترینه..چون اون فردی ک داره تغییر میکنه یکسری نیاز ها داره برای تغییرات بیشترش و بعد هدایت میشه و در واقع پاسخ داده میشه از طرف خداوند به اون نیاز و بعد اون اگاهی در واقع مثل یک قطعه پازل میمونه ک میاد قشنگ صاف میشینه سر جای خودش و تصویر کامل میشه و بعد احساس خیلی خوبی داره و به همین صورت ادامه داره

    ❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      حسین رجب پور گفته:
      مدت عضویت: 1987 روز

      بنام الله …..که تنها روزی دهنده اوست …

      سلام به اقای رضای عزیز …

      بسیار لذت بردم از کامنتت ………..من از هر کامنتی تعریف و تمجید نمیکنم بندرت پیش میاد که از کامنت بچه ها تعریف کنم …………مطلب باید زیبا و قوی باشه و خیلی خوب بتونه درک درستی از صحبتهای استاد داشته باشه …..

      (از همینجا هم میخوام از استاد عزیزمون جناب عباس منش تشکر کنم که به تمام سوالات بچه ها پاسخ میده ….سوالاتی که ذهن بچه ها رو درگیر کرده و بسیار چالش برانگیزم هست با استناد به قوانین کیهانی به همشون به زیبایی پاسخ میده و تبدیلش میکنه به شرینی یه شکلات …)

      بسیار عالی بود …

      اصلا بچه هایی که محصولات استاد رو خریداری کردند و به تمرینات گفته شده در محصول متعهد هستن و انجامش میدند مطالبی که مینویسن یه سرو گردن بالاتراز بقیه بچه هاست البته در مورد همه شون صدق نمیکنه …ولی ۹۰درصدشون فرق میکنه …

      به نظر میرسه هر چی که جلوتر میریم مطالب داره کاملتر میشه …درک بچه ها از قوانین جهان هستی داره بیشتر میشه و این همش به خاطر این هست که دوره تکامل داره طی میشه …خدارو شکر …

      خدایا شکرت

      متشکرم دوست عزیزم ..

      امیدوارم در اوج سلامتی و شادابی به تمام ارزوهات برسی …و بتونی در تمام لحظات ذهنت رو به زیبا یی کنترل کنی …

      تشکر…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1332 روز

    به نام خدای معجزه ها

    سلام استاد قشنگم و سلام مریم نازنین. مریم زیبا

    سلام به همه همراهان این مسیر الهی و لذت بخش

    استاد قشنگم چه به موقع این فایل رو گوش دادم و دقیقا حال هوای این روزای کشور که هر کی از راه میرسه میگه اسرائیل زد نه ایران زد. نه لبنان و حزب الله نه غزه. وای اینقدر این روزای ایران باحاله که فقط باب خندست. یک اوضاعی شده که داره جنگ میشه و جنگ بشه چی میشه.همه هم شدن پروفسور اقتصاد یکی نرخ ماشینو کم میکنه یکی نرخ ملک رو کم میکنه یکی داره دلار و طلا رو تا عرش خدا تخمین میزنه.

    اما اینجا من شاگرد شمام و بازی رو خوب بلدم و هر کی میخواد بحث رو شروع کنه میگم خدا بزرگه توکل برخدا اون همه چی رو مدیریت میکنه. دقیقا تو همین بازار اشوب اقتصادی ایران من هر روز مشتری دارم و سود میبرم و کلی بدهی پرداخت کردم چون اینو خوب از شما یادگرفتم که هر کی کنترل ذهن داشته باشه همونجا آنی پاداش میگیره و من فقط این روزا اینو خوب میدونم که من ی فروشنده ام و رسالتم این هست که هر روز برم دفتر و کار مشتری راه بندازم حالا کشور به هر سمتی که میخواد بره قطعا خدا خودش منو هدایت میکنه به جایی که باید باشم و من اینو هر لحظه از خدا دریافت کردم.

    و شاید دقیقا همین کنترل ذهن بیس اصلی مسیر درست باشه و قطعا هم همین هست مث تمام انسان های موفق که وقتی میشنن حرف میزنن از مسیر موفقیتشون میگن فلان جا فلان اتفاق افتاد اما من همش تو ذهنم میگفتم میشه.

    اصلا همین ی جمله تو ذهنم میگفتم میشه

    شده کلید نجات هر آدمی که میخواسته نجات پیدا کنه.

    گاها وقتی میشینم با خدا حرف بزنم میگم این تو بودی که ی قرص ذوب نشدنی امید انداختی تو قلب و ذهن و روح من و گفتی کارت نباشه. گاها میگم خدایا تو خیلی خوب بلدی بشی ی انسان یا حتی بری تو جلد ی انسان و بشی ی همراه ی همدم ی رفیق یکی که فقط نیازه همون باشه نه هیچ کس دیگه. هزاران بار شده در زندگیم در مسیرم بخورم به سد به کوه به دیواری که اهنیه اما فقط میگم میشه همون خدایی که تا الان هزاران نعمت مقدس به من داده بازم میده قطعا بازم هدایت میکنه و راهو ه‍موار میکنه و چیزی نگذشته که میبینم رو دوش خدام و فقط دارم لذت میبرم.

    این روزها اینجا همه دارن قاضی میشن که اموال شخصی ملت چپاول شده و دولت داره ضلم میکنه و خدارو شکر باز ی سری این اتفاقا رخ میده که ادم هوشیار بشه که این چرخه تاریخ همچنان پابرجاست و فقط شکل اتفاقاست که متفاوته وگرنه نگرش و عقیده عوام که فرقی نکرده و همیشه هم طبق قضاوت مردم قطعا انگشت اشاره میره به سمت دیگری نه خودشان.

    و من خوب یاد گرفتم که در چنین موقع جبهه من کدوم وری هست و به قول ی دوست عزیزی که میگفت ببین کاری که میکنی تورو به هدفت میرسونه یا نه. اگه باعث میشه از هدفت دور بشی قطعا انجامش نده و همیشه این چرایی درباره انجام عمل قطعا مسیر افکاری منو به قشنگی به سمت و سویی میبره که نتایج بدرقم به دل میشنن.

    همین چند مدت پیش گفتم دختر تو چه الگویی داشتی که ماهانه حداقل 70 تومان درامد داشتی خب همون الگو رو پیش بگیر و برو و قطعا همین هم هدایت خدا بود که به لطف الله من همیشه تشنه و گشنه هدایت خدا هستم وقتی میاد دو دستی میقاپم و میگم ببین خودش داره باهات حرف میزنه. ببین داره فرش قرمز پهن میکنه ببین داره راهو هموار میکنه فقط پی هدایت بگیر و برو جلو و اونوقت میبینی غرق در لذتی هستی که سفارش داده بودی

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بارشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  10. -
    زهرانجفی گفته:
    مدت عضویت: 1582 روز

    سلام به استادعباس منش عزیزم واستادشایسته نازنین

    استادجانم فایل امشب خیلی مناسب داشت با اتفاقی که دیروز افتادمجدد توی ایران که خیلی ناخواسته به گوش من رسید.

    ازاونجاییکه دربه شدت درتلاشم تا کنترل ذهن داشته باشم عصرامروز که بیرون رفتم ی سری پسربچه کوچیک رو از طرف مدرسه بیرون آورده بودن که تظاهرات کنن وشعاربدند برعلیه این داستان وداد انتقام سرداده بودن

    عزمم رو جزم کردم رومو برگردوندم لبخند زدم وشروع کردم به تجسم کردن وباخودم حرف زدن:

    خیالت راحت زهرا بچه تو؛توی جایی وکشوری دنیا میادآزاد که هیچوقت به اجبار نمیارنش همچین مراسماتی که وجودش سرشار بشه از نفرت.کشوری که شادوخوشحال وباهمه در صلح.کشوری که به بچه ها فقط عشق وشادی رو آموزش میده.

    باتکرارهمین افکارخودمورسوندم محل کارم.

    استادجان من ی چیزی رو در وجودم خودم کشف کردم.اینکه کنترل زبان خیلی برای من مهم تر از کنترل ذهن.من ذهنم رو ازافکارناجالب خیلی راحت ترمیتونم کنترل کنم تا زبانم رو.

    اعتراف میکنم میل به حرف زدن در من باعث شد که آگاهانه شروع کنم به تعریف کردن اون جریان تظاهرات برای مدیرمون که ایشونم متاسفانه بشدت پیگیر اخبار و این قضایاست ولذت وافری میبره ازاینکه راجع به سیاست صحبت کنه.

    انگارمیل به حرف زدن در وجود من باعث حس دیده شدن میشه تخلیه هیجانات رو برای من بوجود میاره.میدونستم دارم اشتباه میکنم ولی نمیدونم چرا بازم شروع کردم به حرف زدن وتوضیح داستان.حس وحالم اصلا بد نبود خیلی خنثی بودم ولی حقیقتش پشیمون شدم چون بلاخره تمرکز روی ناخواسته هاست.

    امشب دلم خواست بیام اینجا این موضوع رو که بی ارتباط با فایل امشب نبود رو بگم وازهمین مکان مقدس و درهمین زمان وجلوی شماوهمه اعضای خانواده ام از اعماق وجودم تعهد بدم که تاهمیشه کنترل زبانم رو دردست بگیرم وبه قول شما زیپ دهنم رو ببندم.امیدوارم خداهم کمکم کنه دراین مسیرصحیح والهی.برام دعاکنیداستادجانم

    درپناه خداباشید.آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
    • -
      محمدرضا یکتای مقدم گفته:
      مدت عضویت: 1350 روز

      سلام خانم نجفی عزیزم.

      صبح زوده و همین که بیدار شدم شروع کردم به خوندن کامنت بچه ها تارسیدم به کامنت شما و ی چیزی برام توی کامنت شما برام جالب بود و حسی بهم گفت این وقت مقدس صبح رو براتون بنویسم.

      منم مثل شما واقعا یکی از پاشنه های آشیلم کنترل زبونمه .چقدر سر این حرف زدن من مشکل دارم.

      همش میخوام حرف بزنم و در اکثر مواقع هم پشیمون میشم.

      انگار کم حرف زدن توی ذهن منم مثل اینکه که انگار من آدم بدردنخوری ام .آدم نچسبی ام …

      و خیلی برام سخته که جلوی زبونم رو بگیرم.

      خیلی هم تلاش کردم واقعا میدونم سخته و نیاز به یک‌جهاد اکبر داره.

      ی چیزی که فهمیدم انگار این حرف کم زدن باید همیشه حواسم باشه .خیلی موقع ها میدونم باید حرف نزنم .ولی متاسفانه یادم میره و وسط حرف زدن یادم میاد که میبینم کار از کار گذشته و خودم رو سرزنش میکنم .و میدونم که باید این موضوع بهتر بشه.

      ی چیزی که الان یادم اومد که استاد خیلی اون کار رو میکنه میتونه کمک کنه که باید عادت کنیم بیشتر با خودمون حرف زدن.

      جایی که کسی نبود بلند حرف بزنیم اگه کسی بود توی دلمون حرف بزنیم.بنظرم این خیلی کمک میکنه که در مورد چیز هایی که

      دوست داریم حرف بزنیم و این خیلی شرایط رو عالی میکنه.

      و این لینک کامنت خانم محمدی رو هم براتون میذارم برید بخونید خیلی عالیه.

      با آرزوی بهترین ها برای شما

      abasmanesh.com

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        زهرانجفی گفته:
        مدت عضویت: 1582 روز

        سلام به شمادوست عزیز

        خوشحالم ازاینکه کامنت منو بادقت خوندید ودارید راجع بهش نظرمیدید.من حقیقتا خیلی استقبال میکنم ازنظرات دوستان چون باعث میشه خطاهامو بهتر بشناسم وحتی راه حل های بهتری نصیبم شه ازسمت دوستان عزیزی مثل شما.

        سپاسگزارم بابت راه حلی که بهم پیشنهاد دادید قطعا میتونه کمک کننده باشه.

        چون منم آدمی هستم که متاسفانه حتی در لحظات تنهاییمم در درونم صحبت میکنم نه با صدای بلند.وبقول شما اونجایی که نبایدحرف بزنم وسط حرف زدن یادم میاد ودیگه کارازکارگذشته.

        بازهم تشکر میکنم ازشما وپیشنهاد عالیتون.حتما کامنت دوست عزیزمون رو هم میخونم واگر نیاز بود بازهم بهتون پاسخ میدم.

        درپناه خداباشید.آمین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: