live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده - صفحه 59 (به ترتیب امتیاز)

1037 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سماء گفته:
    مدت عضویت: 3523 روز

    بنام خداوند قادر متعال

    سلام دوستای خوبم

    روز 56

    خیلی این فایل قشنگ بود و خیلی توضیحات خانم شایسته قشنگتر

    اینکه ما به تجاربمون به چه شکلی نگاه کنیم یه درس خیلی بزرگ داره اینکه ما به هر اتفاقی به این صورت نگاه کنیم که به حال خوب برسیم خیلی خوبه

    من دیشب یه اتفاقی افتاد و یه مشکلی پیش اومد مشکلی که من الان دو ساله همش منتظرم نیفته ولی بالاخره افتاده و من باید قبول کنم این چند وقتخیلی درگیر بودم باهاش ولی دیشب یه لحظه با خودم گفتم سما چکار میکنی؟ چرا داری با خدا لج میکنی؟ مگه نه اینکه خداوند در هر اتفاقی قطعا خیر تو رو دیده پس چرا انقدر مقاومت داری؟ انگار یه ابی شد رو اتیش دلم

    حالا مطمینم این اتفاق حتما یه خیری توش هست مطمینم باید این مقاومت رو کنار بزارم و با روی باز به استقبال این اتفاق برم اصلا خدا رو چه دیدی شاید نشد

    من دیشب با تمام دلشورهام همه چیز رو به خودش سپردم و از خودش خواستم به بهترین شکل حلش کنه و ایمان دارم که این اتفاق میفته

    خدایا هر لحظه یقینم رو بیشتر کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    الهام سیاوشی فرد گفته:
    مدت عضویت: 837 روز

    به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم

    سلام خدا جونم سلام استاد عزیزم ومریم نازنینم سلام دوستان معنوی و همسفرم

    سوره یوسف ایه102

    این حکایت از اخبار غیب بود که ما بر تو بوحی رسانیدیم وگرنه تو آنجا که (برادران یوسف) بر مکر و حیله تصمیم گرفتند حاضر نبودی .

    103/ تو هر چند جهد و ترغیب در ایمان مردم کنی باز اکثر آنان ایمان نخوانند آورد

    الله و اکبرررر

    روز56

    خدای من اومدم فایل رو گوش دادم بعد از قرآن هدایت خواستم برام صفحه آخر سوره یوسف باز شد دقیقا با متن فایل هماهنگه

    خدایا شکرت برای قوانین بدون تغییر ت

    تمام اتفاقات زندگی ام براساس باورها و فرکانس های من بوجود میآید

    خدای من سپاسسسسسگزارم چقدر زیبا منو هدایت میکنی

    خدایا از وقتی که دستم را گرفتی و هدایتم کردی چقدر اموراتم براحتی میگذرد چقدر چرخ زندگی ام را راونتر کرده ای

    خدایا شکرت که از بدنه جامعه مرا جدا کردی

    خدایا شکرت که هرروز ایمانم را قوی تر و بهتر میشوم از هر نظر

    خدایا شکرت که وقتی از قدرت تو حرف میزنم با ایمان و اعتماد کامل حرف میزنم نگران نیستم

    چون یقین دارم که خدایی بزرگ دارم

    خدایا وقتی امروز در کلاس آموزشی هنری ام بودم چقدر آگاهانه من دارم عمل میکنم اول که نمیشنوم آنچه که نباید بشنوم ونمیبینم آنچه که نیاز به نیست ببینم

    و وقتی از نیروی برتر از خدای وجودم صحبت میکنم چنان قدرتی در من برانگیخته می‌کنی که با تمام وجودم ایمان دارم که تویی هر لحظه مرا هدایت و حمایت میکنی

    خدایا شکرت که من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین موقعیت قرار دارم

    خدایا بینهایت سپاسگزارم که زندگی ام از هر نظر هروز بهتر و بهتر می‌شود

    خدایا همه کاره ام تویی با تو همه چی دارم هم عزت هم ابرو هم اعتبار هم محبت و مهربانی هم سلامتی هم ثروت و فراوانی و خوشبختی و روابط عالی و معنویت و سعادت در دنیا و آخرت

    خدایا شکرت که مدارم بالاتر رفته و در جمع انسانهای عالی هستم خداروشکر

    خدایا شکرت که هر لحظه تو در من در کلامم در نگاهم در وجودم در قلبم در دیده ها و شنیده هایم حاظر و ناظر هستی

    خدایا کریدیت تمام کارهام رو به قدرت تو سپرده ام

    ایمان دارم که هر لحظه عشق مطلقی و در من بینهایت عشق را جاری کرده ای

    همین آرامش و احساس خوب اتفاقات خوب را از تو دارم خدایا شکرت که از درون آرامم و اطرافم هم آرامشم را احساس می‌کنند و همه آرام هستند

    خدایا شکرت که هرروز مرا به دریایی از آگاهی و آسانی ها و نکات مثبت و زیبایی از دستان خوبت هدایت کردی

    خدایا شکرت که با هر تضاد ایمانم قوی تر شد و سکوی پرتابی بر کوهی از الماس قرارم دادی

    خدایا شکرت که من پاره ای از وجود پاک خداوند هستم من لایتناهی هستم من تکه ای ارزشمند از وجود پاک خداوند هستم

    خدایا شکرت که نور آسمان ها وزمین وهرانچه بین آنهاست هستی و مالک اصلی تویی تمام مخلوقاتت را مسخر من کرده ای دلها را برایم نرم کرده ای انسان های فوق‌العاده را به سویم فرستاده ای

    زیبایی را برایم ارمغان آورده ای

    خدایا شکرت که هر لحظه سعی میکنم آگاهانه تمرکزم را بر روزی زیبایی ها و نکات مثبت اطرافم بگذارم

    خدایا هر چه دارم از تو دارم

    باتو پادشاهم بیتو هیچ

    خدایا شکرت که مرا انسان افریدی و اشرف مخلوقات خلیفه خودت بر زمین خاکی قرار دادی

    خدایا از تو بینهایت سپاسگزارم به خاطر وجود دستان خوبت در زمین

    خدایا شکرت که مرا در این مسیر زیبا هدایت کردی که یاد بگیرم کسی را قضاوت نکنم

    خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و نه گمراهان

    خدایا شکرت که قدرت کنترل ذهنم را دارم و تمرکزم بر روی خوبی ها و زیبایی های جهان اطراف گذاشته ام

    در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    روف رضایی گفته:
    مدت عضویت: 954 روز

    بنام خداوند هدایت گرم به سمت زیبایی ها و نعمت ها

    سلام خدمت استاد عباس منش و خانم شایسته

    سلام خدمت دوستان عزیزم

    خدایا صدهزار بار شکرت که مرا همیشه و در همه حالت به سوی بهترینها هدایت کردی. و هدایت می کنی

    فایل بسیار لذت بخش و آموزنده

    فایل پر از درس های فوق‌العاده عالی و رویایی

    واقعا که هرکدام از ما مسول زندگی خود مان هستیم

    وقتی روی خودت کار می کنی و خودت را از بدنه جامعه جدا می سازی زندگی لذت بخش و دوست داشتنی می شود و چرخ زندگی روان تر می شود

    اما زمانیکه زندگی خود را دست شرایط می سپاریم فقط مشکلات و سختی‌ها را تجربه می کنیم

    چقدر لذت بخش می شود زندگی وقتی که خودت آگاهانه روی تغیر باور هایت کار می کنی

    خوب به یادم دارم و تجربه کردم زمان های که با کلیت جامعه همسو بودم فقط دنبال یک اتفاق بودم و اینکه در مورد آن حرف بزنیم

    و چقدر تلاش و تقلا داشتیم که یک حرف برای گفتن داشته باشیم

    آن هم حرف های که هیچ مفیدیت برای من و زندگیم نداشت

    اما این ها را آموخته بودیم و احساس می کردیم که زندگی همین است

    و کسی خودش را داناتر حساب می کرد که از هر مسأله و ‌موضوع پیش آمده اطلاع داشته باشد و چقدر با آب و تاب صحبت می کرد

    و همین گونه در مقیاس بزرگتر هم همین گونه بود

    و زندگی فقط پوچی و بی معنی بودنش را حس می کردیم

    و همیشه نتایج زندگی مان مانندی سایر افراد جامعه بود

    اما خداوند را بسیار سپاسگذارم که حالا آن دیدگاه گذشته را ندارم

    دنبال حرف جدید و خبر جدید نیستم

    دنبال اینکه چی اتفاقاتی افتاده است نیستم

    حتی خلی موقع می شود. که بعضی از افراد می گوید از فلان خبر اطلاع داری من می گویم نه

    و چون علاقمند شیندن این چنین خبر ها نیستم اکثر اطلاع پیدا نمی کنم

    و دوست ندارم این چنین حرف و حدیث ها را بیشنوم

    و تقریبا ارتباطم با خلی از افراد قطع شده است

    و خلی هم خوشحالم که با آن اشخاص در ارتباط نیستم

    چون حالا بیشترین وقت و زمانم با آموزه های استاد عباس منش سپری می شود و خلی هم لذت می برم

    موقع که مصروف کار هستم فایل های دوازده قدم را گوش می دهم و خلی لذت می برم

    و برایم بهانه تراشی نمی کنم که حالا وقت شیندن اینها نیست و باید وقت آزاد داشته باشم تا فایل ها. را گوش دهم و یا کامنت های دوستان را مطالعه کنم

    با عشق و علاقه که در این بخش دارم از هر فرصتی استفاده می کنم که مشغول فایل های استاد عباس منش باشم

    و این کار راهم از روی عشق و علاقه انجام می دهم

    و این دیدگاه را هم دارم که حالا با همین شرایط و وضعیت که دارم روی خودم و تغیر باورهایم کار می کنم و زمانیکه باورهایم بهتر تغیر کرد آن موقع می توانم آزادی زمانی بهتری داشته و بشتر روی خودم کار کنم

    خلی خوشحال هستم و شاکر خداوند بزرگ هستم که مرا در این چنین یک مسیر خوب و رویایی هدایت کرده است

    و اینکه خلی علاقمند نیستم دنبال بدنه جامعه باشم که آنها از چی موضوعی صحبت می کند و فکر می کند

    چون در آن بخش هم مدت های زیادی بودم و چوبش را خوردم و دیدم که بودن در این چنین مسیر چی تلخی های زیادی را در زندگی مان بوجود می آورد

    حالا با پشتکار که خودم در این مسیر لذت بخش دارم و یکسری نتایج های که از عمل کردن به آموزه های استاد و قانون جهان داشتم از کسب کردن نتایج لذت می برم و بشتر مرا علاقمند می سازد که این رویش لذت بخش را با عشق دنبال کنم و نتایج های بهتری کسب کنم

    به همان اندازه که این قانون را باور کرده ام نتایج ها هم وارد زندگیم شده است

    و از این نتایج بدست آمده خلی خوشحال هستم و باورمندی هایم را بهتر می سازد که بله جواب می دهد

    خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم

    خدایا صد هزار بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 1549 روز

    دروود بی پایان به استاد مهربانیها

    و به مریم بانوی عزیزم

    امروز این نشانه روزانه ام بود

    گفتم پیام بزارم از دلتنگیم بگم خیلی وقته فایل جدید نگزاشتید

    انکار ی چیز گم کردم

    وابستگی خوب نیست ولی وابستگی به شما خیلی هم دلپذیره

    شما شدید فامیل من دوست من همنشین من و مسلم هست که دلتنگتون بشم

    و از کنترل ذهن گفتید و چه عالی

    که مشکل گزشته من همین بود که کنترل رو‌

    همه داشتم غیر خودم و ذهنم

    انکار مسعول کنترل چی دیکران بودم

    و غافل بودم من نمیتونم دیکران و شرایط رو تغیر بدم و تلاش بیهوده انجام میدادم

    ولی به کمک اصول و شما اموختم و تمرین کردم که کنترل ذهن و فرمون ذهن خودمو به دست بگیرم تا رشد کنم

    و به ارامش برسم به نظر من کلید رشد ارامش داشتنه

    ممنونم از استادی چون شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    سارا بذرافشان گفته:
    مدت عضویت: 869 روز

    یا رب

    به نام خداوند عظیم

    به نام خداوند یاری رسان

    سلام خدمت استاد عباس منش و بانو شایسته عزیز

    خدا جونم شکر برای سحرگاهی زیبا

    خدا جونم شکر برای سلامتی

    خدا جونم شکر برای نعمت های فراوان

    خدا جونم شکرت که مواقعی که با اتفاق جدید مواجه می شم و به دنبال آگاهی و دانش هستم به راه و روشی کمکم می کنی ، الهی شکر

    فایل دیروز و امروز روزشمار برای اینکه فکر و احساسم رو به سمت خدایی شدن و نزدیکتر شدن به الله و فرکانس مثبت و کشف دلیل اتفاقاتی که برام رخ داده ، مؤثر بود و راهنمای خوبی برای پیدا کردن راه حل هستند .

    خدا جونم شکر که همیشه و هر لحظه رهایم نمی کنی و کمکم می کنی تا متوجه خطاها و اشتباهاتم بشم ، در راه رسیدن به مسیر درست و راه حل های زیبا از خودت کمک و یاری می خواهم ای پروردگار کیهان و کهکشان ها

    الهی شکر

    خدا جونم با تمام وجود شکر گزارم

    عاشقانه دوستت دارم

    عاشقانه می پرستمت

    خدا جونم عاشقانه به دنبال بهتر و بهتر شدن هستم در تمام مراحل زندگی دنیایی و اخروی

    الهی شکر

    رد پای من در روز پنجاه و ششم از روز شمار تحول زندگی من

    الحمدالله رب العالمین

    اللهم عجل الولیک الفرج

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1277 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    اگر بخواهیم تمرکز خود را بر نکات و اخبار منفی قرار دهیم:

    همیشه وجود دارند

    ما هستیم که باید:

    ذهن خود را کنترل و تمرکز خود را بر نکات مثبت قرار دهیم

    اگر مانند عموم افراد فکر و عمل می کنیم: مانند آنها نتیجه خواهیم گرفت

    باید :

    به شکلی متفاوت به مسائل و موضوعات نگاه کنیم : تا نتایجی متفاوت بگیریم

    کانون توجه و ورودی های ما است که :

    نتایج زندگی ما را رقم می زند

    کلیت جامعه در انتظار اتفاقات بد هستند تا : درباره ی آن صحبت کنند

    همه خود را به جریانی سپرده و اجازه داده اند تا این جریان:

    آنها را به هر سمتی هدایت کند

    باید آگاهانه:

    افکار و ورودی های خود را کنترل و زندگی خود را به شیوه ای که دوست داریم خلق کنیم

    ما باید جریان زندگی خود را بسازیم: نه جریان زندگی ما را خلق کند و بسازد

    ما هر کدام: جریان زندگی خود را خلق می کنیم

    تنها عده ی معدودی : نتایج متفاوتی از عموم جامعه می گیرند

    تصمیم بگیریم:

    می خواهیم زندگی خود را به دست چه کسی بسپاریم؟

    مسئله ی اصلی این است که :

    ما فکر می کنیم توانایی خلق زندگی خود را نداریم اما

    اگر باور داشته باشیم:

    ما با افکار خود زندگی خود را رقم می زنیم

    این که ما چگونه می توانیم ذهن خود را کنترل کنیم؟

    کاملا بستگی به خودمان دارد

    فضای فکری عموم جامعه به سمتی است که: اتفاقات ناجالب را رقم می زند

    بالای 95 درصد جامعه : با خودشان و خداوند هماهنگ نیستند و آرامش درونی ندارند :

    نتیجه ی آن بروز مشکلات و اتفاقات نامناسب است

    اگر اشتباهی رخ داده از خود سوال کنیم:

    اگر به جای طرف مقابل و در شرایط او بودم ممکن است من هم اشتباه می کردم؟

    همه ی ما بارها و بارها : اشتباهاتی را مرتکب شده ایم

    دیگران را به خاطر اشتباهاتشان : سرزنش و تحقیر نکنیم به آنها توهین نکنیم مقصر ندانیم و قضاوتشان نکنیم

    توانایی کنترل ذهن:

    مهارتی است که تمام افراد موفق دارا هستند

    با هر منطقی که بر روی ناخواسته ها تمرکز کنیم:

    از جنس همان اتفاقات را وارد زندگی خود می کنیم

    تمرکز خود را آگاهانه بر خوبی ها و زیبایی ها قرار داده و مقاومت ذهنی نداشته باشیم تا

    به مکان بهتر و شرایط زیباتری هدایت شویم

    تمام پیشرفت و رشد بشر به دلیل: اشتباهات و خطاها رخ داده است

    به جای تمرکز بر خطاها و اشتباهات افراد:

    تمرکز خود را بر زیبایی ها و خوبی ها قرار دهیم:

    تا تمام شرایط به نفع ما تغییر یابد

    چرا؟

    چون ما تغییر کرده و مانند دیگران فکر و عمل نکرده ایم

    ما به هیچ وجه نمی توانیم دیگران را تغییر دهیم:

    تمرکز مان را بر روی خود قرار دهیم:

    هر کسی نتایج خود را متناسب با افکار و باورهای خود کسب خواهد کرد

    مهم نیست اکنون در چه شرایطی قرار داریم:

    اگر افکار و باورهای ما تغییر کند: به مکان های آرام بخش هدایت می شویم

    زمانی که از لحاظ فرکانسی تغییر کنیم: از لحاظ فیزیکی نیز تغییر می کنیم

    وقتی بر روی باورهای خود کار می کنیم:

    افراد نامناسب از زندگی ما حذف خواهند شد

    اگر بخواهیم به دیگران ضربه بزنیم: در واقع به خود ضربه زده ایم

    وقتی ما تغییر و در مسیر صحیح حرکت می کنیم:

    در هر زمانی که نیاز به هر آگاهی داشته باشیم:

    خداوند ما را به سمت آن هدایت می کند و پیشرفت و رشد می کنیم

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    Smaeil rostami گفته:
    مدت عضویت: 593 روز

    سلام و احترامات فراوان خدمت استادی که بخشی از رشد شخصیم را مدیون شما و افکار خدایی شما هستم ؛ و همچنان افتخار بهره بردن از محضر شما را دارم ،

    امروز این فایل رو شنیدم به صورت اتفاقی ، ببیتید استاد عزیز: تاریخ و گذشت زمان بهترین قاضی برای اینکه بعد از فروکش کردن هیجانات و مه ها و ابرها اصل حقیقت رو معلوم کنه ؛ استاد عزیز آن بخش از فرمایشات شما که حول محور اعراض و بی توجهی به ناخواسته ها به قول آنتونی رابینز اضافه نشدن به زنجیره رنج و فقر میباشد را با جان و دل قبول دارم و همه تلاشم حول دستیابی به همان است ؛

    اما استاد عزیز:

    ساقط کردن هواپیمایی که بعدها کاملا عمدی بودنش مشخص شد و خیلی از افراد داخل نظام و چهره ها هم مستقیم و غیر مستقیم بهش اذعان کردند ساقط کردنی با هدف انحراف اذهان عمومی از بولد شدن ماجرای حمله فیک به پایگاه آمریکا بود دیگر مجالی برای ساده سازی زیاد را به ما نمیدهد این احتمالا خلاف وجدان و انصاف است. اعراض را با جان و دل میپذیرم اما حداقل به احترام بازماندگان جانهای از دست رفته بیاییم و ساده سازی و کپی پیس روایات صدا و سیمایی را هم پی نگیریم و از آن هم اعراض کنیم. اسم این کار قطعا مثبت اندیشی نیست

    خوشحالم که آنچه را که در دل داشتم فارغ از واکنش و تبعات احتمالی آن نوشتم. زنده و سربلند و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1066 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    سپاس گزار خداوندم بابت حضور در این سایت الهی و حرکت درمسیر زیبایی ها و سعادت و خوشبختی

    کنترل ذهن یعنی :واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه

    عصری فایل رو گوش دادم و چنتا کامنت زیبا خوندم و گفتم برم باشگاه و برگردم کامنت بزارم و به تعهدم عمل کنم

    رسیدم باشگاه یکی از بچه ها به من و یکی دیگه از بچه ها که داشتیم لباس عوض میکردیم ،گف مبارکه ، گفتم چی مبارکه ؟؟؟گف نصرالله رو زدن ترکوندن ، اصن کلی تعجب کردم ،این آدمی که این حرف رو زد خودش کتاب خونه و کتاب به من معرفی میکرد تو برخورد قبلیمون ، تعجبم از این بود که ملت ببین چقدر سوار یه موجی که هربار میاد میشن و چقدر خودشونو قربانی شرایط می‌دونن وباورشون اینه که اقتصاد و نصرالله و اینا تاثیری داره برروند زندگیشون ،بر ارامششون ،بر حال خوبشون ،و… و چقدر جای شکر داره که من انقد تغییر کردم که از این حرفا تعجب میکنم ، البته ذهنم یه چرت و پرتی گفت ها ،چون از مردم شنیده بودم که میگفتن نصرالله نباشه ،دیگه ایران این همه هزینه نمیده اونجا و خرج مملکت میکنن ،و با این دید ملت خوشحالن ،ذهنم گفت آره دیگه اوضاع بهتر میشه ،نصرالله رفت ،سریع گفتم اصن هیچ ربطی به شرایط بیرونی ندارد زندگی من و من خالق زندگیمم به صورت صددرصد ،حالا هرکسی بیاد و بره بیاد و نره ،

    موضوع بعدی اینکه می‌خوام بگم فرکانس جمعی چطوری کار می‌کنه

    چندین مدته که این افتاده بود توی دهن مردم که آره همه چیو گرون کردن ،حالا نوبت بنزینه ،بعنی من خودم اینو می‌شنیدم ، و همین سه چهار روز پیش بود رفتم توصف بربری که همه داشتم میگفتن بنزین پیدا نمیشه و یکی میگف من مسافر بودم و پیدا نشد ،ازاد از بغل جاده 10لیترشو خریدم یه تومن ومجبورباشی میخری وایناو از این مزخرفات که اصن آدم خجالت میکشه با این قدرتی که درون ماست ،ما داریم راجب چه مزخرفاتی صحبت میکنیم ، خلاصه

    میخوام بگم که اصن ملت یه جورایی دارن درخواست گرونی میدن ،درخواست میدن آقا درخواست میدن، باعشق راجب این درخواستشون تو جمع هاشون صحبت میکنن و تجسم میکنن و لیاقت این مردم دقیقا همین دولتیه که داره حکومت می‌کنه و راس کاره ،

    عجب جمله ای توی متن سرفصل آگاهی ها نوشته شده بود

    اونم اینکه مردم اکثریت جامعه از صلح درونی باخودسون خارج شدن ،

    هرکسی داره نتیجه افکار خودش رو میگیره

    به مادرم گفتم امروز مامان ببین تو فریزر جا نیست برا گوشت و مرغ ،یخچال داره می ترکه از بس پره ،دوتا بالکن هر کدوم و باز می‌کنی از انواع میوه گردو و هلو و بادوم و عصریم که دوتا سطل بزرگ انجیر آوردن برامون ،

    همسایمون هر چند روز یه بارزنگ میزنع به مادرم که مرغ جمع شده ، تو کار مرغن و فک کنم مرغداری کوچیک دارن خلاصه نمی‌دونم ،کیلو کیلو مرغ میاد خونه و هدایا و برکت و نعمت و فراوونی ،گفتم مامان اینا همش از برکت شکرگزاریه ،از برکت غیبت نکردن و قاطی عموم مردم نشدنه ، و همش از طرف خداست ، اینکه تو قامیلت کسایی داری که سالی یه بار نمیتونن گوشت بخورن ،اونا دقیقا باید وضعشون این باشه ، مثال حدیث زیبای امام علی رو زدم که همون حدیثی که میگه مراقب افکارت باش که گفتارت میشود ،مراقت گفتارت باش که رفتارت میشود ،مراقب رفتارت باش که عادت هاتو می‌سازه ،مراقب عادتهات باش که شخصیت رو شکل میده و مراقب شخصیتت باش که زندگیتو میسازه ،گقتم مادر همه اینا به خاطر سپاس گزاریه ،و هرکسی هرجایی که هست حتی درستش اونجاس ،رفته بودن عیادت یکی از اقوام که خانوادتن درگیر بیماری و زندان و کلی موضوعن ،گفتم مادر فقط شکر کن و این نعمت هاتو ببین و بدون هرکسی هرجایی هست جای درستش اونجاست ،ما از افکار اون خبر نداریم و خداوند هم به کسی ستم نمیکنه ،گفتم امتحانش مجانیه ،تو یه هفته سوال موجی که همه میشن شو ،غیبت کن تهمت بزن ، ناسزا بگو از گرونی حرف بزن و از بدبختی و‌ببین که همین خدایی که الان داری قربونش صدقش میری و اشک میریزی بابت نعمت هایی که بهت داده و بایت حیرو برکت و فراوانی زندگیت ،گفتم دقیقا همون خدا چنان جوری رفتارش باهات تغییر می‌کنه که اصن منکر خدا میشی ،

    یه مثال دیگه که بازم صحبتش شد میزنم

    یه مثال راجب ورودی های ذهن زدم والبته ساده سازی شده اینکه محیط و اینا چقدر تاثیر داره ،چون مادرم بعضی موقع ها به شدت گوش شنوا داره و من میفهمم موقعی که داره از حرفام تاثیر میگیره ، بعد خودش برگشت گفت ،گف راس میگی چند روز بود تو خونه حالم خوب بود و کلاس قرانمو میرفتم و اینا همین دیروز که رفتم دهات و مادربزرگ وزنموت شروع به غیبت و بحث بیماری و بدبختی کردن حالم بده شد ، گفتم دقیقا همینه مادره من

    زنموی من از موقعی که ازدواج کرد با عموم ،حالا به هر دلیلی به شدت دوس داشت که جلب توجه کنه و ای کاش که با آرایش و اصن با هر چیزی تصمیم می‌گرفت جلب توجه کنه جز این مسیری که در پیش گرفت برا این کار ، با بیماری

    به شدت احساس قربانی بودن درمورد جسمش داشت و البته این موضوع به قبل ازدواجشون هم برمیگرده و نمی‌دونم داستان این جلب توجه تو زندگیش از کجا شروع شد به خاطر کمبوده محبته به خاطر هر چیزیه من نمی‌دونم

    اما طی این چند سال من حتی یک بار ندیدم که راجب بیماری حرف نزنه ،حتی یک بار ،انکار اصن یه کم راجب بیماری حرف نمیزنه ،ذهنش سریع آلارم میده که حرف بزن ، خلاصه بگم که با کانون توجهش از اون سالها که مورد خاصی نداشت و اما همیشه گف من مریضم و مریضم و اینا الان کار به جایی رسیده که یه کلیش دکتر گفته داره از کار میفته ، مادرم گفت زبونم لال خدایا منو ببخش و این حرفا ، گفتم آخه مادره من تو فک می‌کنی خدا یه مریضی تزاسمون انداخته تو جون این ،که میگی نه این از اول مریض بود ؟؟؟

    گفتم بابا انسان خلق می‌کنه و هیچی جز این نیست

    یه مثال دیگه از قدرت کانون توجه

    سه سال پیش یه مدتی بود که خیلی کلیک میکردم روی فیلمای رزمی و علی الخصوص بوکس و تو مدار ناخواسته هم بودم و حس خوبی نداشتم

    نشسته بودم جلو در مغازه تو بندرعباس و اون موقع سیگار هم می‌کشیدم

    خلاصه یکی اومد و گفت که داداش اینجا از این سیما پیدا میشه گوشی وصل کنم به ماشین آهنگ بخونه و گفتم آره بالاتر هس به من گف توام بیا و دمت گرم و زبون باز بود رفتم و گرفتیم و برگشتنی ،گیر داد که دم معرفتت گرم و من باید جبران کنم ، و بیا بریم ماشین پارکه و دوست دخترمم تو‌ماشینه و زشته انقد منتظرش بزاریم و گفتم بابا کاری نکردم برو و اینا گف نه بریم حالا یه دور بزنیم ،اصن قلب من از همون اولکه دیدمش داشت بهم آلارم میداد که نرو ،من گوش ندادم وگفتم میخواد چی‌بشه و آدم نترسیم هستم توی بحث دعوا و اینا ، خلاصه این بنده خدا منو برد و سوار ماشین شدیم و به دوست دخترش گف که اینم داداشمه و من خندم گرفت، چون اونم باور کرد حرفشو،خوش و بش کردیم و راه افتاد و من اونموقع ها خب مشروبم می‌خوردم (یه کم پیش بره همه رو لو میدم هههخ)

    خلاصه چنتا آبجو گرفت که گفته بود مهمون منی و اینا و ما رفتیم چنتا دور زدیم و یادمه ماه رمضونم بود که رفتیم سمت ساحل سورو و اونجام آهنگ گذاشتیم و صداشم زیاد بود و اینا داشتن میرقصیدن و من داشتم آبجو میخوردم و یه دوتا موتوری اومدن و اونام سنی بودن و بسیار حساس و معتقد و این داستانا ، دیدن که داریم آبجو میخوریم پسره یه هشدار داد جدی داد که برگردم ببینم آبجو شیشه های ماشین میاد پایین و منم مست اصن انگار نه انگار ، پسره فهمید و برگشت نشست تو ماشین و رفتیم بیرون و گفتم که منو سمت بازار پیاده کن ،گفت داداش یه دور دیگه بزنیم میری دیگه ،

    رفتیم سمت ساحل ،روبروی ترمینال بندرعباس ، آقا این دوتا بندری زن و شوهر نشسته بودن پارک کرد و اونام داشتن قلیون می‌کشیدن و رفت سمتشون و خوش و بش کرد و داشت صحبت میکرد و خیلیم مست بود و منم تو ماشین بودم و نمی‌دونم به شوخی چی گف به پسره و اونم پیش خانومش شوخی رو جدی گرف ، آقا بلند شد طرف بوکسور بود ، ههههه

    یه دونه زد این خوابید و دیگه بلند نشد ،من رفتم جلو هلش دادم عقب که نیفته به جون این که رو زمینه و صورتمم سمت این پسره که افتاد بود که یهو یه مشتم نثار من کرد این آقا‌، و من دیدم که عین موروملخ دارن میان یکی قلیون به دست و هرکی هرچی پیدا میکرد ،به طرفداری از این پسره دیگه ،منم معلوم بود از قیافم که شهرستانیم ، گفتم من تا بیام توضیح بدم که منو چرا میزنی و من کاری ندارم ،با خودم گفتم کار از کار گذشته ، و خلاصه چنتا لگد نثار این کردم و اون مشت اولی تمام الکل و پروند هههه ،قدش کوتاه بود پسره نزاشتم مشتاش نزدیک بشه و خلاصه عقب عقب و دیدم دارن میرسن و دعوا شروع شد و کتک کار ی و به یه پسره م بد تنه زدم و گفتم من اینجا بمونم اینا منو کشتن و شروع به دو کردم و در حین اینکه که داشتم میدوییدم وازهمه طرف داشتن میومدن ،با خودم میگفتم ببین کانون توجهه ها ،فیلم بوکس میبینی و نمی‌دونم حالت بده و اونموقع دست و‌پاشکسته قانونو میدونستم ،ولی خوشحال بودم که قانون عمل کرد با این دقت ،و‌ اونام دیگه از دور که قایم شدم داشتم می‌دیدم انگار بحث اصلی من بودم و دعوا خوابید و اون پسره م که از جاش بلند نشده بود هههههه .انشالله هرجا هس حالش خوب باشه و بدمستی نکنه ،میخوام بگم فقط درجهت مثبت خداوند بینهایت دست نداره برای کمک کردن به ما ،درجهت منفیم بی نهایت دست داره برای گرفتن حال ما ،من نه اصن این پسره رو می‌شناختم نه به عقلم میرسید که ممکنه این اتفاقا بیفته وای همزمانی رخ داد ،اونم در جهت منفی ،پس قانون همه جوره کار می‌کنه و الان من تمام نتایجم و تجربیاتم فرق کرده با اون موقع ها، چی عوض شده ؟؟؟ افکار من مدار من فرکانس من

    این شاید مثال مثبتی نبود ،ولی خیلی درس برا من داشت و مرور شد برام

    درکل زندگی هر شخصی فقط با کانون توجه اون شخص رقم میخوره و هیچ استثنایی درکار نیست و اگر من شروع کنم به درک کارکرد قانون و عمل به اون درک و دانسته هام و به هماهنگی با خودم وخداوندبرسم ،نتیجه ی من صددرصد با بدنه جامعه متفاوت خواهد شد ،و‌نتایج عالی رقم خواهد خورد اگر من از قانون به نفع خودم استفاده کنم ، و خداوند تمام انسانهارو خالق آفریده و اختیار کامل به ما داده

    پس هرچیه منم

    من مسئول خوشبختی و بدبختی خودم هستم

    مهم نیست چقدر منطق و دلیل دارم برای اینکه حالم بده باشه ، قانون میگه که این دست کردن تو آتیشه ،مهم اینه که من دنبال دلیل برای خوشحالی و رسیدن به احساس بهتر برسم در هر شرایطی و مهارت کنترل ذهن مهم ترین مهارتیه که بایدهرانسانی یاد بگیره .

    صدهزار مرتبه شکرت .

    خدایا تنها تورا میپرستم و تنها ازتو یاری میجویم .

    در پناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    میلاد خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 1228 روز

    سلام استاد عزیزم

    من هم شرایط داره اینطوری برام رقم میخوره از روزی که دیگه تلویزیون و رادیو و شبکه های اجتماعی رو چک نکردم اصلا هیچ خبری رو متوجه نمیشم و راحت هستم بعضی مواقع مثلا همین جنگ ایران و اسرائیل من یک هفته بعدش اونم از یه نفر شنیدم که این اتفاق افتاده و خداروشکر میکنم و کردم برای حال خوبی که دارم.

    وقتی من بدونم که خودم دارم زندگیمو خلق میکنم با توجهم میام تمرکز میزارم روی زیبایی ها و فرصت ها و نکات مثبت در جهان و هدایت میشم و مسیرها برام باز میشه برای راحتی و لذت بیشتر.

    عواملی که هیچ کنترلی روشون ندارم هیچ تاثیری در روند زندگی و ثروتمند شدن من ندارند پس میام آگاهانه توجه میکنم به عواملی که کنترل روشون دارم و تاثیر بسیار زیادی در نتایجم دارن مثل کنترل ذهن و باورها.

    هرچقدر ثروتمندتر میشوم به خدا نزدیکتر میشوم

    خدایا قدرت حرکت و عمل به دانسته هام را در وجودم بیشتر کن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    مریم بذرا گفته:
    مدت عضویت: 845 روز

    سلام براستادعزیزم ومریم جانم وتمام دوستان درسایت بهشتی.

    رسیدیم به گام هشتم:

    خدایا شکرت که به من توانایی حرکت کردن در این مسیر زیبا و توانایی گوش دادن به حرفهای استاد عزیزم رو دادی.

    استاد واقعا لذت میبرم از نگاه زیباو متفاوتی که به مسائل اطرافتون دارین.

    چه جمله ی زیبایی :اگر دارین مثل بقیه فکر میکنین پس مثل بقیه هم نتیجه میگیرین.

    من یک ادم خاصم یک ادم متفاوت پس باید نگاه و فکرم هم خاص و متفاوت باشه.

    اطرافمون پرشده از انسان هایی که از بیکاری دوست دارن دنبال هواشی ها بگردن پس من نباید همرنگ جماعت دور و برم بشم.

    از زمانی که شروع به تغییر باورهام کردم و دارم نگاهم رو به محیط اطرافم عوض میکنم وقتی اطرافیانم رومیبینم که سر چه مسائلی خودشون رو درگیرمیکنن اون موقع است که به خودم افرین میگم بابت تغییراتی که تونستم دروجودم به وجود بیارم.

    این منم که تصمیم به تغییر در زندگیم کردم و کسی منو مجبور به اومدن در این مسیر نکرده پس بایدازخودم واکنش به اتفاقات نادلخواه نشان ندهم و درهر شرایط حواسم باشه که ذهنمو کنترل کنم و به خواسته هام توجه کنم تا بیشتر دریافتشون کنم.

    استادواقعا شما تحسین برانگیز هستید چقدر خوب در مورد قضاوت کردن حرف زدید باید اعتراف کنم این از پاشنه اشیل های منه که خیلی باید روش کارکنم.

    هرموقع خواستی کسی رو قضاوت کنی و ازش ایراد بگیری اول ازخودت بپرس که ایا خودت تاحالا مرتکب چنین اشتباهی نشده ای .یا اگه خودت به جای اون شخص بودی اشتباه نمیکردی.

    این یک راه حل فوق العاده برای منه که بهتر بتونم قضاوت روکنار بزارم.

    این فایل نیم ساعته چه اگاهی های زیادی داره که ساعت ها میشه نوشت و تفکر کردو درس گرفت.

    از دواستادعزیزم سپاسگذارم.ازخدابراتون بهترینهارومیخوام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: